۳.ارزش شهادت زنان در اموری که منفردا شهادت میدهند .
با بیانی که قبلا در مورد بینه و خبر ثقه و حجیت آن دو در موضوع حق آورده شد مشخص شد در مواردی که شهادت زنان مجاز بوده و از طرف شارع بیانی در ارتباط با عدم اعتبار آن نیامده باشد ، شهادت زنان از باب حجیت خبر ثقه در موضوعات حجت بوده مگر آن که شارع مقدس بر حسب اهتمامی که به امر داشتهاند ترکیبی دیگر برای اعتبار شهادت زنان در مورد مذکور بیان دارد و در آن صورت ترکیب مطرح شده ملاک خواهد بود در سوال و جوابهای ادله اعتبار شهادت زنان به طور منفرد الفاظ « الرجال » و « النسا » آورده شده بود ، «ال» در «الرجال و النسا » « ال» جنس میباشند و تنها بیان جواز شهادت نسا در این امور را به همراه دارند ( همچنین بر حسب مورد رجال ) و در مورد تعداد سخنی به میان نیاوردهاند ظاهر روایات نیز دلالتی ندارند ، در خبر سکونی۱ ( عن جعفر عن ابیه ، ان امیرالمومنین علیه السلام قال فی امراه ادعت انها حاضنت ثلاث حیض فی شهر واحد فقال : کلفوا نسوه من بطانتها ان حیضها کان فیما مضی علی ما ادعت فان شهدن صدقت ، والا فی کاذبه ) اگر چه « ال» جنس وجود ندارد اما ظهوری نیز از جهت بیان تعداد در دست نیست . در نتیجه در اموری که ردعی از طرف شارع مبنی بر اعتبار شهادت زنان وجود نداشته باشد و از اعتبار در تعداد آن مورد و مقدار ارزش شهادت یک مرد پذیرفته خواهد شد مواردی را که شارع مقدس منع از شهادت زنان فرموده بودند گذشت ، در این جا لازم است به ذکر مواردی که شارع تعداد خاصی را معتبر دانسته و یا میزان ارزش شهادت یک زن را مسئله مشخص نموده پرداخت . اما قبل از آن میبایست یادآور شد اعتبار شهادت از باب اعتبار اخبار در نزد عقلا در موضوعات مطرح شد و اگر شارع مقدس عدد معین و شرایط را اعتبار نمایند در زمان وجود جمیع شرایط و تعداد مورد نظر است که موضوع ثابت خواهد شد ، و الا در صورت عدم اجتماع تمامی شرایط طریق معتبری وجود نخواهد داشت تا موضوع توسط آن ثابت گردد مگر آن که دلیلی خاص مبنی بر اثبات جزو موضوع بودن شهادت جز در زمان عدم تکمیل عدد اقامه شود : ادله آتی متکفل بیان این معنی نیز میباشند .
مواردی که شارع مقدس تعداد خاص را معتبر دانسته و یا میزان ارزش شهادت یک زن را در مسئله مشخص نموده و یا بر قبول جزیی از عدد مورد نظر در شهادت صحه گذارده است عبارتند از : ارث ، وصیت ( تملیکی ) و دیه . در موارد ارث معتبره سماعه ( القابله تجوز شهادتها فی الولد علی قدر شهاده امراه واحده ۱) و صحیح عمر بن یزید (قال سالت ابا عبدالله علیه السلام عن رجل مات و ترک امراته و هی حامل ، فوضعت بعد موته غلاما ثم مات الغلام بعد ما وقع الی الارض ، فشهدت المراه التی قبلتها انه استهل وصاح حین وقع الی الارض ، ثم مات ، قال : علی الامام این یجیز شهادتها فی ربع میراث الغلام ) دلالت بر اثبات ارث توسط چهار زن و همچنین قبول شهادت یک زن به مقدار ربع میراث می کند این دو روایت همچنین اطلاقات ادله ای که با اطلاقاتشان دلالت بر ثبوت تمام ارث توسط شهادت قابله را می کند تقیید میزنند از جمله اطلاقات مذکور میتوان صحیحه عبدالله بن سنان ( سمعت ابا عبدالله علیه السلام یقول:… تجوز شهاده القابله وحدها فی المنفوس۲ ) را نام برد .
ادله مذکور در ارتباط با قابله ذکر شده اما میتوان ادعا نمود حکم اختصاصی به قابله نداشته و راجع به تمامی زنان است چرا که در امر شهادت قابله خصوصیتی نداشته تا حکم مختص او باشد همچنین در معتبره سماعه ذکر شده که شهادت قابله معادل شهادت یک زن است علاوه بر آن در صحیحه عمر بن یزید که توسط شهادت یک قابله ربع میراث را قابل اثبات میدانند اگر بخواهیم حکم را منحصر به قابله بدانیم میبایست ملتزم شویم برای اثبات تمامی ارث باید چهار قابله جمع باشند که این صورت بسیار نادری است خصوصا در زمان معصوم علیه السلام و موجب میشود به جز در موارد بسیار نادر تنها ربع میراث ثابت گردد که این امر بعیدی است .
در کتب شرایع ، جواهر مبانی تکمله المنهاج و تحریر الوسیله این حکم تایید شده حتی مرحوم صاحب جواهری ادعای عدم وجود خلاف نموده و از کتب خلاف و سرائر نقل ادعای اجماع نموده است .
در قسمت وصیت ( تملیکی ) نیز ادله متعددی اقامه شدهاند ، از جمله صحیحه ربعی (عن ابی عبدالله علیه السلام فی شهاده امراه حضرت رجلا یوصی لیس معها رحل فقال : یجاز ربع ما اوصی به حساب شهادتها ) و صحیحه محمد بن قیس ( عن ابی جعفر علیه السلام عن امیرالمومنین علیه السلام انه قضی فی وصیته لم یشهدها الامراه فاجاز شهاده المراه فی ربع الوصیه )
اما در این قسمت خبری است از عبدالله بن سنان (قال سالته عن امراه حضرها الموت و لیس عندها الا امراه اتجوز شهادتها ؟ فقال لا تجوز شهادتها الا فی المنفوس و العذره ) و نیز اخبار دیگری در این باب قریب به این مضمون وجود دارند که با اطلاق خود دلالت بر عدم قبول شهادت زنان در وصیت (تملیکی ) مینمایند ، اما با تمسک به ادله ای که فوقا ارائه شد باید از این اطلاقات دست کشید ، علاوه بر آن که دیدیم شیخ در خلاف و ابن ادریس در سرائر ادعای اجماع بر اعتبار شهادت زنان در ثبوت وصیت نمودهاند و کسی نیز بر خلاف این نظر فتوا نداده است ، نهایت امر این خواهد بود که این دو دسته روایات معارض خواهند شد و از جمله مرجحات ذکر شده در اخبار علاجیه شهرت عملی است که در این قسمت معاضد اعتبار شهادت زنان در وصیت است در این جا باید متذکر شد در مبحث ارث وصیت شهادت دو زن نصف میراث و سه زن سه چهارم و چهار زن تمامی را ثبات می کند ، به دلیل صحیحه ربعی فوق الذکر (فی شهاده امراه حضرت رجلا یوصی لیس معها رجل فقال : یجاز ربع ما اوصی به حسب شهادتها ) و معتبره سماعه سابق الذکر ( القابله تجوز شهادتها فی الولد علی قدر شهاده امراه واحده ) و صحیحه عبدالله بن سنان ( قال سمعت ابا عبدالله علیه السلام یقول : تجوز شهاده القابله فی المولود اذا استهل وصاح فی المیراث و یورث الربع من المیراث به قدر شهاده امراه واحده . قلت : فان کانت امراتین قال تجوز شهادتهما فی النصف من المیراث ) و خبری که از ابی بصیر نقل شده است ( عن ابی جعفر علیه السلام قال : قال : تجوز شهاده امراتین فی استهلال ) تنها نافذ و مجاز بودن شهادت دو شاهد زن را متذکر شده و نسبت به مقدار تاثیر آن در میراث بیانی ندارد و ساکت است . فلذا اطلاق آن توسط ادله مذکور تقید خواهد خورد ، که در این صورت میتوان گفت نصف میراث توسط دو شاهد زن ثابت خواهد شد همچنان که صحیحه عبدالله بن سنان بدان تصریح داشت . در قسمت دیه در کتاب مبانی تکمله المنهاج استدلال و بیانی قریب به این مضامین آورده شده است با تمسک به صحیحه محمد بن قیس ( عن ابی جعفر علیه السلام قال : قضی امیرالمومنین علیه السلام فی غلام شهدت علیه امراه انه دفع غلاما فی بئر فقلته فاجاز شهاده المراه به حساب شهاده المراه ) و خبر عبدالله بن الحکم (قال سالت ابا عبدالله علیه السلام عن امراه شهدت علی رجل انه دفع صبیا فی بئرفمات ، قال : علی الرجل ربع دیه الصبی بشهاده المراه ) میتوان ادعا نمود شهادت یک زن ربع دیه را ثابت می کند و دو زن نصف و سه زن سه چهارم و چهار زن تمامی دیه را ثابت خواهد نمود . موید این ادعا عبارت « به حساب شهاده المراه » در صحیحه محمد بن قیس است ، و اگر چه در نقل صدوق علیه الرحه این قسمت وجود ندارد اما این عدم ذکر مضربه ادعا نخواهد بود چرا که عدم ذکر ایشان دال بر عدم وجود نمیباشد .
فصل دوم :
شرایط اعتبار شهادت ، جرح ، تعدیل و درآمدی بر مسئولیتهای شهود
مبحث نخست : شرایط اعتبار شهادت
گفتار نخست :شرایط شاهد
ماده ۱۳۱۳ ق.م اصلاحی ۱۴/۰۸/۱۳۷۰ مقرر می دارد : « در شاهد بلوغ ، عقل ، عدالت ، ایمان و طهارت مولد شرط است » ۱
ماده ۱۵۵ ق. آ. د. ک مصوب ۱۳۷۸ نیز مقرر می دارد : « در مواردی که قاضی به شهادت شاهد به عنوان دلیل شرعی استناد می نماید ، لازم است شاهد دارای شرایط زیر باشد . بلوغ ، عقل ، ایمان ، طهارت مولد ، عدالت ، عدم وجود انتفاع شخصی برای شاهد یا رفع ضرر از وی ، عدم وجود دشمنی دنیوی بین شاهد و طرفین دعوی و عدم اشتغال به تکدی و ولگردی
ماده ۱۳۱۳ مصوب ۱۳۱۴ مقرر می داشت : شهادت اشخاص زیر پذیرفته نمی شود
شرایط شاهد
الف- شرایط ایجابی
درباره باب شهادت ، علمای شیعه ، اعم از متقدمان و متاخران از پنج تا ده شرط را برای شاهد ذکر نموده اند بدین ترتیب که اکثر علما شش شرط را بیان کرده اند و اقلیتی هفت شرط را لازم دانسته اند اختلاف این دو دسته در این است که دسته دوم ، شرط اسلام و ایمان را جداگانه مطرح کرده اند ، ولی دسته اول آن دو را یک شرط دانسته اند .
مرحوم شهید اول در الدروس الشرعیه شرایط را ده عدد ذکر نموده است در مقابل ، مرحوم خویی در مبانی تکمله المنهاج شرایط را پنج عدد دانسته است .
ما نیز به متابعت از اکثریت علما ، بحث را بر اساس شرایط ششگانه ادامه خواهیم داد زیرا با ذکر ایمان به عنوان شرط لازم در شاهدف نیازی به لحاظ نمودن اسلام به عنوان شرطی دیگر نخواهد بود و در جای خود، دلیل مطلب توضیح داده خواهد شد . شرایط ششگانه ای که وجود آنها در شاهد لازم است عبارتند از
«بلوغ ، عقل ، ایمان، عدالت، طهارت مولد و انتفای تهمت در شاهد » که در این سطور به توضیح هر یک از آنها خواهیم پرداخت .
۱.بلوغ
علمای شیعه و سنی به اتفاق شهادت غیر ممیز را مردود دانسته اند ، ولی درباره شهادت طفل ممیز ، بین علما اختلاف است که دلیل اختلاف نظر چند روایت است که موجب برداشتهای مختلفی شده است به طور کلی درباره پذیرش شهادت طفل ممیز ، هشت قول وجود دارد :
۱.شهادت اطفال ممیز فقط در قصاص و جراحات پذیرفته است به شرط این که اطفال ده ساله باشند و بعد از حادثه تا ادای شهادت ، متفرق نشده باشند و اجتماعشان بر امر مباح باشد ۱
۲.شهادت اطفال مییز فقط در قتل و جراحات سر و صورت پذیرفته است ، مشروط به دو شرط :
اول : عدم تناقض گویی در شهادت
دوم : اطفال ، همه به یک نحوه شهادت دهند ۲
۳.شهادت اطفال ممیز فقط در جراحات سر و صورت پذیرفته می شود و هر گاه گفتارشان چندگانه باشد ، گفته اول آنان معتبر است . ۳
۴.شهادت اطفال ممیز فقط در جراحات پذیرفته است مشروط به این که اطفال در شهادتشان اختلاف گفتار نداشته باشند و درباره مشهود به بر کار حرامی گرد هم نیامده باشند ۴.
شهید اول نیز همین نظر را دارد و در الدروس الشرعیه یک شرط را بیان نموده است و آن این که فقط به گونه اول اطفال اعتنا می کنیم ( در صورت حصول تعدد گفتارشان ) اما در اللمعه الدمشقیه دو شرط را ذکر نموده اند که اجتماع آنها بر امر مباح و پراکنده نشدنشان بعد از شهادت است .
۵.«شهادت اطفال ممیز در مورد قتل پذیرفته است و در مورد جراحات با اشکال مواجه است » ۴
۶) شاهد مکلف است به تحمل و ادای شهادت ، در حالی که طفل تکلیفی ندارد و این مکلف بودن شاهد و عدم تکلیف طفل ، با هم ناسازگارند .
۷) اصل اولی ، عدم اثبات حق به وسیله شهادت است ، شهادت فرد بالغ جامع الشرایط از تحت این اصل خارج و مورد قبول واقع می شود ، و شهادت طفل ممیز در تحت این قاعده کلی باقی است بنابراین در مخالفت با اصل باید به قدر متیقن اکتفا کرد .
۸ ) خداوند در قرآن فرموده است : « و استشهدوا شهیدین من رجالکم … » ف کلمه رجال بر طفل صدق نمی کند
۹) شهادت طفل بر خود او قابل قبول نیست ، پس بر دیگران باید به طریق اولی قبول نباشد ۱به نظر می رسد دلایل مذکور ، خالی از قوت نباشد .
۲.عقل
ویژگی دومی که برای شاهد لازم است ، کامل بودن عقل است بنابراین ، شهادت مجنون به دلیل اجماع قبول نیست ، بلکه این مطلب جزء ضروریات دین و مذهب است و لازم نیست برای آن در قرآن و روایات به جستجوی دلیل پرداخت .
شهادت مجنون ادواری در حال جنون نیز پذیرفته نیست ، اما در اوقات هوشیاری پذیرفته است ، مشروط به آن که حضور ذهن و هوشیاری کامل او در هنگام تحمل و ادای شهادت برای قاضی کشف شود زیرا ادله شهادت که در قرآن و روایت آمده است این مورد را شامل می شود
شهادت شخص فراموشکار ( کسی که غالبا به او فراموشی دست می دهد ) پذیرفته نیست ، زیرا فراموشی او باعث می شود که مفاد لفظ و معنا را تغییر دهد
همچنین شهادت شخص ابله و کودن پذیرفته نیست ، چون این وصف او باعث می گردد ناخودآگاه به اشتباه بیفتد و یا فریب بخورد بنابراین ، سزاوار ، بلکه واجب است از پذیرش شهادت چنین فردی خودداری گردد ، مگر این که برای قاضی عدم اشتباه فرد مذکور در چنین موردی محرز باشد .
در این باره امام علی (ع) در تفسیر آیه مبارکه « ممن ترضون من الشهداء۱ »می فرماید :
« فمن ترضون دینه و امانته و صلاحه و عفته و تیقظه فی ما یشهد به و تحصیله و تمییزه و ما کل صالح ممیز و لا کل مییز صالح۲ » مراد از این که خداوند فرموده است (گواهان شما از کسانی باشند که مورد رضایت شماست ) کسانی که شما از دینداری ، امانت داری ، صالح بودن ، عفیف بودن و فطانت او در مورد او مشهود به و تحصیل و تمییز دادن او راضی باشید زیرا هر صالحی تمیز دهنده امور نیست و هر تمییز دهنده ای صالح نیست .
فقها درباره لزوم کمال عقل در شاهد توافق نظر دارند علاوه بر این بعضی گفته اند : اگر برای کسی سهو و نسیان عارض شود ، ولو به صورت غالب نباشد ، و باعث عدم اعتماد عقلا بر شهادت او شود ، شهادتش مردود است ، زیرا ادله پذیرش شهادت ، منصرف است به شهادت متعارف و مورد مذکور ، شهادت غیر متعارف است .
۳-ایمان
بعضی از فقها۳ اسلام را مستقلا در کنار ایمان (شیعه اثنا عشری بودن ) به عنوان یک شرط ذکر کرده اند ، ولی اکثر فقها به ذکر ایمان اکتفا کرده و اسلام را به عنوان شرط مستقلی ذکر ننموده اند زیرا اسلام و ایمان یکی ، مترادف هستند و هر مومنی مسلمان هم است .
شهادت کفار
شهادت کفار غیر ذمی ، مطلقا پذیرفته نیست ، اما شهادت کفار ذمی فقط در باب وصیت ، به شرط فقدان مسلمان عادل پذیرفته است و دلیل آن ، آیه زیر است :
«شهاده بینکم اذا حضر احدکم الموت حین الوصیه اثنان ذوا عدل منکم او آخران من غیرکم ان انتم ضربتم فی الارض فاصابتکم مصیبه الموت۴ » شاهد و گواه گیرید برای وصیت کردنتان وقتی که مرگ به سراغ شما آید و شاهد باید دو نفر عادل از میان شما مسلمانان باشد و اگر مسلمانی نیافتید ، دو نفر شاهد از غیر مسلمانان بگیرید ، آنگاه که در سفر باشید و مرگ شما را دریابد . بعضی گفته اند این وصیت باید درباره مال باشد و وصیت بر ولایت قبول نیست۱ اما دلیلی بر این که شاهد گرفتن کفار برای وصیت در سفر باشد ، نیست و سفر و حضر با هم تفاوتی ندارند۲ و علما درباره مطلب فوق اتفاق نظر دارند ، لذا می توان گفت پذیرش شهادت کفار ذمی در وصیت اجماعی است .
پذیرش شهادت کفار ذمی درباره اهل مذهب خودشان ، مثل شهادت فرد مسیحی درباره مسیحی ، بین علمای شیعه اختلاف است بعضی که اکثریت را نیز دارا هستند به عدم پذیرش چنین شهادتی معتقد هستند و دلیلشان اطلاق ادله منع پذیرش شهادت ذمی است ، در مقابل دسته دیگر رای به پذیرش شهادت کفار ذمی درباره کفار هم مذهبشان داده اند معتقدان این نظریه عبارتند از : شیخ طوسی ، محقق اردبیلی و سید محمد شیرازی . شیخ طوسی به روایت موثقه سماعه استناد جسته که عبارت است از :
سالت الصادق (ع) عن شهاده اهل الذمه ؟ فقال (ع) لاتجوز الا علی اهل ملتهم : از امام صادق (ع) درباره شهادت اهل ذمه سوال کردم . در جواب فرمودند : جایز نیست مگر بر اهل مذهب خودشان .
محقق اردبیلی می فرماید : « اگر شهادت ذمی درباره اهل مذهبش را نپذیریم ، مستلزم عسر و حرج و تضییع اموال اهل ذمه خواهد شد ، زیرا برای فرد ذمی مشکل است که در هر معامله ای دو نفر شاهد مسلمان عادل پیدا نماید ، لیکن دو شرط لازم است :
۱-طبق مذهب خود عادل باشد
۲-شهادتش به اعتقاد مدعا علیه درست باشد
علاوه بر این ، مرحوم صدوق باستناد به روایت عبیدالله حلبی از امام صادق (ع) به جواز شهادت کفار ذمی اهل یک مذهب علیه مذهب دیگری از آنها فتوا داده است۳ و برخی از علمای معاصر نیز چنین فتوا داده اند و بالاخره اطلاق عدم پذیرش شهادت کفار درباره مسلمانان ، شامل مسلمان غیر مومن نیز می شود
شکل ۳-۱۵- فرایند شکل گیری انحراف ثانویه ۱۰۳
شکل ۳-۱۶- مدل مفهومی پژوهش ۱۵۲
شکل ۳-۱۷- مدل تجربی پژوهش ۱۵۳
شکل ۵-۱- نمودار تحلیل مسیر ۲۴۶
شکل۵-۲- مدل نهایی استخراج شده از پژوهش ۲۴۷
شکل ۶-۱- عوامل خطر و محافظت کننده در سطح فردی ۲۶۵
شکل ۶-۲- عوامل خطر و محافظت کننده در سطح خانواده ۲۶۷
شکل ۶-۳- عوامل خطر و محافظت کننده در سطح مدرسه ۲۶۸
شکل ۶-۴- عوامل خطر و محافظت کننده در سطح گروه همسالان ۲۶۹
شکل ۶-۵- عوامل خطر و محافظت کننده در سطح محیط اجتماعی ۲۷۱
فصل اول
کلیات
۱-۱- مقدمه
انسان موجودی اجتماعی و نیازمند برقراری ارتباط با انسانهای دیگر برای رفع نیازهای خود میباشد. زندگی اجتماعی انسان خیلی پیچیدهتر از موجودات دیگر است. در اثر زندگی گروهی، روابط اجتماعی انتزاعی و مجموعه مشترکی از مفاهیم که معانی مشترک دارند، تبدیل به نماد میشوند، و انسانها از طریق این نمادها با هم ارتباط برقرار می کنند. روابط اجتماعی گروه حاصل کنش متقابل اجتماعی مکرری است که تبدیل به اشکال گوناگون نظم، وظایف و انتظارات متقابل میگردد. در این فرایند کنش متقابل، انسان اعمالش را با در نظر گرفتن انتظارات دیگران انجام میدهد. بنابراین، زندگی اجتماعی به شکل مستمر در حال تغییر و دگرگونی است و اشکال جدیدی از جامعه ظهور می کند که در ابعاد مختلف با جامعه گذشته دارای تفاوتهایی میباشد. گذر جوامع از سنتی به مدرن همراه با آثار و پیامدهای مختلفی در سطوح خرد و کلان میباشد. بخشی از این پیامدها مربوط به رفتارهای اجتماعی است که دچار تحولات و دگرگونیهایی گردیدند. رفتار و روابط اجتماعی از طریق هنجارها تنظیم می شود. یک هنجار تعیین می کند که فرد در شرایط گوناگون چه رفتاری باید یا نباید داشته باشد. اما همیشه این امکان وجود دارد که رفتار فرد با هنجارها مطابقت نداشته باشد. در جوامع ابتدایی و کوچک، هنجارها مشخصتر و محدودتر هستند و میزان همنوایی با آنها بیشتر است. در جوامع مدرن، به علت وجود تمایز میان گروه ها و طبقات و تعلق به زمینه های طبقاتی، قومی و نژادی گوناگون، هنجارها متنوعتر شده و میزان پیروی از آنها کمتر می شود. به تدریج که جوامع به سمت صنعتیشدن و شهرنشینی پیش رفتند، بروز رفتارهایی که همنوا و سازگار با هنجارها و ارزشهای جامعه نبودند، بیشتر شد. این ناهنجاریها و ناسازگاریها به تدریج زمینه تخریب نظم و انسجام موجود در جامعه را فراهم نمود. جامعه شناسی در اصل برای مطالعه و بررسی این بینظمیها و ناهنجاریها پدیدار گردید. با گسترش این ناهنجاریها، حوزهای از جامعهشناسی به نام جامعه شناسی انحرافات به شکل تخصصی بر روی رفتارهای انحرافی و بزهکارانه متمرکز شد، تا با شناسایی علل و عوامل مؤثر بر رفتارهای انحرافی و بزهکارانه، راهکارهایی برای بهبود وضع موجود بیابد.
رفتارهای انحرافی و بزهکارانه به نوبهی خود انواع مختلفی از رفتارها را در برمیگیرند. نکته مهم در رابطه با این رفتارها، پیامدهای مخرب و ویرانگر آنها است که نیازمند توجه جدی و عمیق از سوی نهادهای مسؤول و دستاندرکار و همچنین محققان و پژوهشگران میباشد. در این راستا، با توجه به شرایط کنونی و افزایش هرچه بیشتر رفتارهای انحرافی و بزهکارانه، بخشی از این رفتارها باید مورد توجه بیشتری قرار بگیرد که نسبت به سایر رفتارهای انحرافی، دارای آثار و نتایج مهلک و مخربتری می باشد. به همین منظور، مقولهی رفتارهای پرخطر جوانان که بخشی از رفتارهای انحرافی میباشد، در این پژوهش مورد بررسی قرار میگیرد.
۱-۲- بیان مسأله
برای درک و فهم کجرفتاری لازم است که جامعه و هنجارهای اجتماعی آن را شناخت، تفاوت میان گروه ها و خردهگروه های جامعه را در نظر گرفت و به این نکته توجه نمود که ادراک واقعیت اجتماعی و فرهنگی در میان همه بخشهای جامعه یکسان نیست. جامعه شناسی در مطالعه کجرفتاری، عوامل اجتماعی را مدنظر قرار میدهد و جامعهشناس علاقهمند به بررسی کجرفتاری، به دنبال شناخت مسأله و عوامل تأثیرگذار بر آن میباشد.
مسأله مهم مورد توجه جامعهشناسان، نظم و انسجام اجتماعی بوده است. اما باید این واقعیت را در نظر داشت که همیشه همه افراد جامعه با هنجارهای اجتماعی که موجد نظم اجتماعی هستند، همنوا نمیگردند و مرتکب رفتار انحرافی[۱] خواهند شد(احمدی، ۱۳۷۷). یک عمل زمانی انحراف[۲] تلقی می شود که به لحاظ اجتماعی رفتار انحرافی تعریف شده باشد و فرهنگ عمومی جامعه این عمل را انحراف دانسته، افرادی را که مرتکب چنین عملی شده اند مجازات نماید(احمدی، ۱۳۸۴: ۶). انحراف اجتماعی[۳] را غالباً شیوه رفتاری میدانند که برخلاف وفاق جامعه است و آن را عدم همنوایی با یک هنجار یا مجموعه ای از هنجارهای مورد پذیرش اکثریت اعضای جامعه تعریف نمودند(همان: ۴). بنابراین، از دیدگاه جامعه شناسی انحرافات، انحراف اجتماعی یک پیوستاری از رفتار است که هم به تخلف از قانون نظیر قتل و اختلاس، و هم به تخلف از هنجارهای اجتماعی و فرهنگی بدون قانون شکنی رسمی نظیر فرار جوانان از خانه ارجاع داده می شود(احمدی، ۱۳۷۷).
برخی از رفتارهای انحرافی مربوط به گروه سنی خاصی است. به رفتار انحرافی جوانانی که هنوز به سن قانونی نرسیدهاند(زیر ۱۸ سال)، رفتار بزهکارانه[۴] میگویند و جوانان مرتکب این رفتارها، بزهکاران جوان نام دارند. این اصطلاح به طور رسمی و قانونی در سال ۱۸۹۹ تدوین گردید و در همین زمان، اولین قانون بزهکاری جوانان[۵] در شهر شیکاگو آمریکا به کار گرفته شد(شومیکر[۶]، ۱۳۸۹: ۱۵-۱۶).
جوانی ساخت جمعیت و تأخر فرایند جامعهپذیری نسبت به نظم نوین جهانی در جامعه در حال گذار ایران معاصر، منجر به رشد مسأله بزهکاری جوانان و نوجوانان شده است. در این زمینه، جوانانی که نمی توانند به خاطر ضعف عملکرد کارگزاران و عوامل جامعهپذیری و نابسامانی فضای ساختی حاکم بر نظام اجتماعی، تمایلات خود را به سوی رفتارهای همنوا و بهنجار هدایت نمایند، ناگزیر به ناهمنوایی کشیده شده و رفتارهای انحرافی و بزهکارانه از خود بروز می دهند(محمدی اصل، ۱۳۸۵: ۱۱).
هیچ روزی نیست که خبری از جرایم جوانان در رسانه ها منعکس نشود. رفتار مجرمانهی جوانان طیفی از انواع فعالیتها را شامل می شود و جوانان با هر پیشینه و زمینهای مرتکب آن رفتار میشوند. توجه جامعه شناسی انحرافات به مطالعه بزهکاری جوانان از زمانی آغاز شد که طیف وسیعی از رفتارهای نابهنجار نظیر مصرف داروهای مخدر، تخریب اموال عمومی و خصوصی، اوباشگری بعد از مسابقات فوتبال، مصرف بیش از اندازه مشروبات الکلی، رفتار نامشروع جنسی و فرار از خانه و مدرسه در بین جوانان شیوع پیدا کرد. این قبیل رفتارها نه فقط به دلیل اینکه اشکال جدیدی از انحرافات در جامعه تلقی میشوند اهمیت دارند، بلکه ارتکاب چنین رفتارهایی، مقدمهی ارتکاب جرایم شدیدی مانند سرقت مسلحانه و قتل میباشد و بزهکار امروز را به مجرم فردا تبدیل می کند(احمدی، ۱۳۸۴: ۱۲۹).
رفتارهای انحرافی جوانان انواع مختلفی دارد که بر حسب عمق، شدت و پیامدهای آن به بزهکاریهای شدید مانند تجاوز به عنف، سرقت مسلحانه، سوء مصرف الکل و مواد مخدر و بزهکاریهای ملایم نظیر فرار از خانه و مدرسه، تخریب اموال عمومی و خصوصی و دزدیهای کوچک تقسیم میشوند. در این پژوهش به بخشی از رفتارهای انحرافی که با عنوان رفتارهای پرخطر[۷] نامیده میشوند، پرداخته می شود.
مفهوم رفتار پرخطر به عنوان رفتاری تعریف می شود که می تواند بهزیستی، سلامتی و مسیر زندگی را به خطر بیندازد و دارای نتایج منفی و پیامدهای مضر میباشد. برای مثال، مصرف مواد مخدر می تواند منجر به آزار و اذیت والدین شود، فعالیت زودهنگام جنسی می تواند منجر به بچهزایی ناخواسته گردد، یا پیامد ترک تحصیل، بیکاری مزمن میباشد. در این جا باید به دو مسأله توجه نمود؛ یک مسأله، پیامدها و نتایج مخرب ناشی از درگیری نوجوانان و جوانان در رفتارهای پرخطر میباشد، و مسأله دوم این است که چرا نوجوانان و جوانان اقدام به رفتارهای پرخطر می کنند(جسور[۸]، ۱۹۹۸: ۲-۳). رفتارهای پرخطر به رفتارهایی گفته می شود که احتمال نتایج منفی و مخرب جسمی، روانشناختی و اجتماعی را برای فرد افزایش دهد. خطرپذیری[۹] و انجام رفتار پرخطر دقیقاً معادل هم نیستند. خطرپذیری علاوه بر اینکه دربرگیرندهی انجام رفتارهای پرخطر میباشد، به آسیبپذیری و در معرض خطر بودن فرد از سوی محیط، نزدیکان و نیز گرایشها، تمایلات و باورهای نادرست و تهدید کننده فرد در مورد رفتارهای پرخطر اشاره دارد(زاده محمدی و احمدآبادی، ۱۳۸۷: ۸۸-۸۹).
علل عمدهی مرگ و بیماری هم در کشورهای صنعتی و هم در حال توسعه به تعداد نسبتاً محدودی از رفتارهای پرخطر برمیگردد که عمدتاً از سنین نوجوانی و جوانی شروع می شود(آنتقینی و همکاران[۱۰]، ۲۰۰۱: ۱). نوجوانان و جوانان یکی از مهمترین گروه های در معرض رفتارهای پرخطر مانند رانندگی خطرناک(بخشانی و همکاران، ۱۳۸۶)، ایدز(اعتماد و همکاران، ۱۳۹۰؛ رحمتی نجارکلائی و همکاران، ۱۳۹۰؛ مظفرزاده و وحدانی نیا، ۱۳۸۷؛ سیچارین و همکاران[۱۱]، ۲۰۱۱)، خودکشی(علیوردی نیا و همکاران، ۱۳۹۰؛ بخشانی و همکاران،۱۳۸۶؛ پنا و همکاران[۱۲]، ۲۰۱۲؛ هارل-فیش و همکاران[۱۳]، ۲۰۱۲؛ وانگ و همکاران[۱۴]، ۲۰۰۹)، فعالیتهای جنسی(والتون و همکاران[۱۵]، ۲۰۱۱؛ جیمز و همکاران[۱۶]، ۲۰۰۹)، مصرف الکل(اسنیپس و بنوتش[۱۷]، ۲۰۱۳)،خشونت(لانگندرفر[۱۸]، ۲۰۱۳) و مواد مخدر هستند(شفیعی و همکاران، ۱۳۹۱؛ فیضی و همکاران، ۱۳۸۹؛ علایی خرایم و همکاران، ۱۳۸۹؛ هزارجریبی و همکاران، ۱۳۸۹؛ باسکین-سامرز و سامرز[۱۹]، ۲۰۰۶؛ فلیشر و چالتون[۲۰]، ۲۰۰۱؛ کانتربری و همکاران[۲۱]، ۱۹۹۵). از آنجایی که عوامل اجتماعی، خانوادگی و اقتصادی نقش مهمی در سوگیری رفتاری افراد و به ویژه نوجوانان و جوانان ایفا می کنند، در صورتی که این عوامل نتوانند نقش خود را به شکل مطلوبی ایفا نمایند، نوجوانان و جوانان دچار چالش شده و ممکن است فشار ناشی از این چالشها و مشکلات، فرد را به سمت رفتارهای پرخطر بکشاند. دوره جوانی دوره تجربه آموزی است و از این رو با خطرهای گوناگونی در مسیر کسب تجربه مواجه میشوند(باریکانی، ۱۳۸۷: ۱۹۲-۱۹۳).
نوجوانان و جوانان به اندازه بزرگسالان بهداشت و سلامتی را موضوع مهمی در زندگی قلمداد نمیکنند. این گروه اغلب رفتارهایی انجام می دهند که معمولاً آنها را در معرض بیماریهای تهدید کننده زندگی قرار می دهند(سلیمانی نیا، ۱۳۸۶: ۷۴). به همین دلیل، بزرگترین و شایعترین علل مرگ نوجوانان و جوانان انجام رفتارهای پرخطری مانند رانندگی پرخطر، خودکشی، سوء مصرف مواد و الکل و شرکت در فعالیتهای پرخاشگرانه میباشد. براساس بررسیهای مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای[۲۲] آمریکا(۲۰۱۰)، شش رفتار پرخطر شامل صدمات عمدی و غیرعمدی، سیگار کشیدن، استفاده از الکل و مواد مخدر، رفتارهای جنسی، تغذیهی نامناسب و عدم فعالیت جسمانی باعث مرگ و میر جوانان و نوجوانان میشوند. همچنین، مطابق با آمار سازمان پزشکی قانونی شایعترین علل مرگ جوانان و نوجوانان زیر ۲۵ سال در ایران، در مرتبهی اول تصادفات رانندگی و سپس به ترتیب مسمومیتهای ناشی از الکل، مواد مخدر، خودکشی و در نهایت بیماری سرطان بوده است. آمار به دست آمده در رابطه با روسپیگری نیز نشان میدهد که ۵۰ درصد از زنان روسپی ارجاع شده به مراکز بازپروری، جزء گروه سنی ۱۵ تا ۲۴ ساله و ۲۴ درصد از گروه سنی ۲۰ تا ۲۴ ساله بوده اند(گرمارودی و همکاران، ۱۳۸۸: ۱۴).
بسیاری از رفتارهای پرخطر مانند سیگار، الکل، مواد مخدر و روابط جنسی نامطمئن در سنین نوجوانی و جوانی اتفاق میافتد. مطالعات نشان دادند که اغلب رفتارهای پرخطر مانند مصرف سیگار، الکل، مواد و رفتارهای جنسی نامطمئن در سنین قبل از ۱۸ سالگی شروع میشوند(برگمن و اسکات[۲۳]، ۲۰۰۱). در ایران اکثر موارد بی مبالاتی جنسی(۶/۵۵ درصد) در سنین ۱۶ تا ۲۱ سالگی رخ می دهند. میانگین سن شروع سیگار در ایران ۶/۱۶ سال بوده و بالاترین نسبت معتادان کشور (۷/۴۵ درصد) در فاصلهی ۱۷ تا ۲۲ سال مصرف مواد را آغاز کرده اند(زاده محمدی و احمدآبادی، ۱۳۸۷: ۸۹).
وقوع رفتارهای پرخطر در سنین نوجوانی و جوانی و شیوع آنها در بین جوانان ناشی از عوامل اجتماعی متعددی میباشد. یکی از این موارد، مهارت های اجتماعی و ارتباطی است. امروزه داشتن مهارت های اجتماعی و ارتباطی رکن لازم و اساسی زندگی اجتماعی بوده و بهره مندی از آن می تواند نقش مهمی در بازدارندگی[۲۴] رفتارهای پرخطر به ویژه در بین جوانان داشته باشد زیرا دوره جوانی یک دوره گذار و همراه با بحرانهای مختلفی است.
مهارت اجتماعی[۲۵] عبارت است از رفتارهای انطباقی آموخته شده که فرد را قادر میسازد با افراد مختلف روابط متقابل داشته باشد، واکنشهای مثبت بروز دهد و از رفتارهایی که پیامد منفی دارد، اجتناب نماید(کارتلج و میلبرن[۲۶]، ۱۳۶۹). مهارت های اجتماعی رفتارهایی هستند که تحول آنها می تواند بر روابط بین افراد از یک سو و بهداشت روانی آنان و نیز عملکرد مفید در اجتماع از سوی دیگر، مؤثر باشد(ماتسون[۲۷]، ۱۹۹۰؛ به نقل از حسین چاری و دلاورپور، ۱۳۸۵: ۱۲۶). در واقع، کسی دارای مهارت اجتماعی است که با دیگران طوری رفتار کند که بتواند به حقوق، الزامات، رضایت خاطر و انجام وظایف خود در حد معقولی نایل آید، بدون آن که حقوق، الزامات، رضایت خاطر یا وظایف دیگران را نادیده بگیرد و در عین حال مبادلهای آزاد با دیگران داشته باشد(فیلیپس[۲۸]، ۱۹۷۸؛ به نقل از فاتحی زاده و همکاران، ۱۳۸۴). از نظر هارجی[۲۹]، مهارت اجتماعی عبارت است از مجموعه ای از رفتارهای هدفمند، به هم مرتبط و متناسب با وضعیت که آموختنی بوده و تحت کنترل فرد می باشند(هارجی و همکاران، ۱۳۹۲: ۱۳). ضعف در مهارت های اجتماعی موجب بروز رفتارهایی مانند بزهکاری، ناسازگاری، افت تحصیلی(نصر اصفهانی و همکاران، ۱۳۸۳)، مصرف مواد و اعتیاد(قاسم زاده و همکاران، ۱۳۸۶) میگردد. دارا بودن مهارت های اجتماعی و ارتباطی زمینه مشارکت فعال فرد در اجتماع را فراهم نموده و باعث می شود وی در رویارویی با وضعیتهای دشوار اجتماعی واقعی، واکنشهای اجتماعی مؤثری از خود بروز دهد. در واقع، داشتن مهارت های اجتماعی، تواناییهای بالقوهی فرد را به بالفعل تبدیل می کند و برای ایجاد، حفظ و سازماندهی یک رابطه انسانی ضروری میباشد.
مهارت های اجتماعی بسیار متنوع بوده و تقسیم بندی واحدی درباره آنها وجود ندارد. فتحی و همکاران(۱۳۸۴) آنها را در نه دسته تقسیم بندی کرده اند. این ابعاد نه گانه به این شرح میباشند: مهارت های ارتباطی، مهارت های جرأت ورزی، مهارت های مربوط به پرورش حس همکاری، مسؤولیت پذیری و نوع دوستی، مهارت های خودگردانی، مهارت های درک اجتماعی و شناسایی ارزشهای جامعه، مهارت های مربوط به قوانین اجتماعی، مهارت های شغل یابی و حفظ شغل، مهارت های گذران اوقات فراغت و مهارت های مقابلهای.
مهارت های ارتباطی[۳۰] در برخی از تقسیم بندیها زیرمجموعهی مهارت های اجتماعی قلمداد شده اند(فتحی و همکاران، ۱۳۸۴)، اما در این پژوهش جداگانه در نظر گرفته شده است. مهارت های ارتباطی بخشی از مهارت های زندگی هستند و توانایی و ظرفیت ایجاد ارتباط، منجر به موفقیت در زندگی می شود(حسین چاری و دلاورپور، ۱۳۸۵: ۱۲۶).
مهارت های ارتباطی به طور کلی مربوط به فرایند برقراری ارتباط میان حداقل دو نفر است و به مجموعه رفتارهایی اطلاق میشوند که به انسان کمک می کنند تا میان عواطف و نیازهای خود ارتباط برقرار نماید و به اهداف میانفردی و اجتماعی دسترسی پیدا کند(یارعلی و همکاران، ۱۹۴:۱۳۸۷). مهارت های ارتباطی شامل آن دسته از مهارت ها میباشند که به واسطه آنها افراد میتوانند درگیر تعاملهای بین فردی و فرایند ارتباط شوند، یعنی فرآیندی که افراد در طی آن، پیامهای کلامی و غیرکلامی با یکدیگر در میان میگذارند(یوسفی، ۱۳۸۵: ۶). مهارت های ارتباطی نقش مهمی در هویت یابی، بالا بردن کیفیت زندگی و سلامتی جسمی و روانی دارد(واگان[۳۱]، ۲۰۰۹: ۲۵۵). وجود این مهارت ها در زندگی می تواند به فرایندهای حل مسأله کمک کند(ارسلان[۳۲]، ۲۰۱۰: ۵۲۴) و به ویژه مانع روی آوردن نوجوانان و جوانان به رفتارهای پرخطر گردد.
مهارت های ارتباطی شامل مهارت های مختلفی میباشند. توانایی گوش دادن فعالانه، مهار و نظمدهی به هیجانها، توانایی دریافت و ارسال پیامهای واضح ارتباطی و فعال بودن و قاطعیت در ارتباط(حسین چاری و دلاورپور، ۱۳۸۵)، مهارت های کلامی، مهارت های غیرکلامی، مهارت های فرازبانی، مهارت های برقراری ارتباط، برقراری ارتباط با غریبهها، مهارت های برقراری دوستی، مهارت های ارتباط با جنس مخالف و مهارت های گسترش تعاملات اجتماعی(فتحی و همکاران، ۱۳۸۴) از جمله مهارت های ارتباطی میباشند.
بسیاری از افرادی که مرتکب رفتارهای ضداجتماعی و ناسازگارانه میشوند، در نتیجه کمبود مهارت های اجتماعی لازم برای انجام رفتار صحیح میباشد. این مسأله در مورد بزهکاران جوان بیشتر صدق می کند. پژوهشهای تطبیقی جوانان بزهکار و غیربزهکار نشان میدهد که جوانان بزهکار گسترهی محدودتری از جایگزینهای واکنشی را در حل مسائل بین شخصی به کار میبرند و تمایل بیشتری به خشونت فیزیکی دارند. همچنین، بزهکاران جوان مهارت های اجتماعی کمتری نسبت به افراد غیربزهکار دارند(فورنهام[۳۳]، ۱۹۸۴).
برخی از پژوهشها به بررسی رابطه بین زندگی در محیطهای شهری و رفتارهای پرخطر پرداختند و نتایج بدست آمده نشان داد که زندگی در محیطهای شهری توأم با رفتارهای پرخطر بیشتری است(لوین و کوپی[۳۴]، ۲۰۰۳). از آنجایی که در محیطهای شهری و به ویژه شهرهای بزرگ با پدیده گمنامی مواجه هستیم و تراکم و ناهمگونی جمعیت نیز افزایش پیدا می کند، کنترلهای اجتماعی غیررسمی دچار ضعف گردیده و کنترلهای رسمی نیز جوابگوی جمعیت زیاد شهرهای بزرگ نیستند، لذا میزان وقوع رفتارهای بزهکارانه و پرخطر نیز بیشتر میباشد. در شرایط گذار و تحول نیز کارگزاران جامعهپذیری، در ایفای نقش خود و درونی کردن ارزشها و هنجارها و رفتارهای قانونمند و سازگار با مشکل مواجه میشوند. شهر شیراز یکی از کلانشهرهای ایران میباشد که با جمعیت بالای یک میلیون نفر و قرار گرفتن در موقعیت جغرافیایی خاصی، سیل مهاجرت از استانهای جنوبی را به سوی خود روانه نموده است. بیشتر این مهاجران دارای تنوع فرهنگی و قومی بوده و همین عامل خود زمینه تمایلات بزهکارانهی آنان را فراهم مینماید.
زندگی در شرایط گذار و نامطمئن بودن نسبت به آینده باعث می شود که جوانان تصمیمهای توأم با ریسک و خطر بگیرند. تا جایی که بر مبنای داده های سازمان ملی جوانان(۱۳۸۳)، حدود ۴۰ درصد از جوانان آیندهی شغلی روشنی پیش روی خود نمیبینند. بنابراین، شرایط زندگی نقش مهمی در خطرپذیری جوانان امروزی دارد. نشانه های گرایش جوانان به خطرپذیری را میتوان در رواج ورزشهای مهیج و خطرناک مانند صخرهنوردی آزاد، مصرف مواد مخدر توهم زا مانند قرصهای اکستازی و داروهای انرژیزا (ذکائی، ۱۳۸۷: ۴۰-۴۱)، داشتن فعالیتهای نامطمئن جنسی، مصرف الکل، اقدامات خشونت آمیز، اقدام به خودکشی و خودزنی(بال و همکاران[۳۵]، ۱۳۹۱) مشاهده نمود.
در این شرایط، مجهز بودن جوانان به سلاحهایی مانند مهارت های اجتماعی، میزان خطرپذیری و ریسک را کاهش داده و توانمندیهای بالقوهی آنان را عملیاتی می کند. کسب مهارت بعد از تحصیلات، اشتغال و ثروتمند شدن، چهارمین خواستهی اولویتدار جوانان بوده است(سازمان ملی جوانان، ۱۳۸۳). بدین ترتیب، آموزش مهارت های اجتماعی و ارتباطی، فرآیندهای حل مسأله جوانان را تقویت نموده و رفتارهای پرخطر و عوامل ریسک که تهدید بزرگی برای جوانان میباشد، را کاهش میدهد.
بنابراین، مهمترین سؤالاتی که این پژوهش به دنبال پاسخگویی به آنها است به این شرح میباشند: شایعترین رفتارهای پرخطر جوانان کدام هستند؟ آیا برخورداری از مهارت های اجتماعی و ارتباطی می تواند در رابطه با رفتارهای پرخطر جوانان نقش بازدارندگی داشته باشد؟ آیا کنترلهای فردی و اجتماعی اثر بازدارندگی بر روی رفتارهای پرخطر جوانان دارد؟
۱-۳- اهمیت و ضرورت پژوهش
شتاب و تنوع دگرگونیهایی که جامعه در حال گذار ایران تجربه می کند و تحولات ساختاری و نهادی ملازم با آن، مسائل جوانان را با ابعاد پیچیده و مهمی مواجه ساخته است، به گونه ای که ماهیت مسائل و شرایطی که جوانان خود را در آن مییابند، در مقایسه با نسل گذشتهی آنها دارای تفاوت اساسی میباشد. آن چه که بر این پیچیدگی میافزاید، تعارضها و تضادهایی است که بسیاری از جوانان بر سر انتخابها، اهداف و آیندهنگری خویش با آن مواجه هستند(ذکائی، ۱۳۸۷).
دوره نوجوانی و جوانی یکی از مراحل بسیار حساس، بحرانی و مسأله آفرین در فرایند رشد انسان است. تلاش برای ابراز وجود و یافتن هویتی مستقل، ناکافی بودن تجارب و محدود بودن آگاهی موجب میشوند تا کسی که در حال دگرگونی عمیق شخصیتی است، واکنشهای گوناگونی نسبت به مشکلات و محدودیتهای خود نشان دهد. یکی از این واکنشها، رفتارهای بزهکارانه و به ویژه رفتارهای پرخطر میباشد. بروز این رفتارها از سوی نوجوان و جوان، نوعی اعتراض نسبت به وضعیت موجود و محدودیتهایی میباشد که بر سر نیل به آرمانهایش مانع ایجاد کرده اند. تداوم این رفتارها و تشدید آنها می تواند فعالیتهای عادی و سازگارانهی فرد را دچار مشکل نموده و نقش تخریبی عمدهای در عملکرد اجتماعی، تحصیلی و شغلی داشته باشد. این رفتارها به جای اینکه انرژی و ظرفیت بالقوهی جوان را در مسیر درست هدایت نماید، وی را به سوی وضعیتی سوق میدهد که جز ضرر و هزینه برای خود فرد و جامعه، چیز دیگری در بر ندارد.
مسأله رفتارهای پرخطر به ویژه برای والدین جوانان تبدیل به یک دغدغهی اساسی شده است، تا جایی که مصرف مواد مخدر، مصرف مشروبات الکلی، سیگار کشیدن و دوستی با غیرهمجنس مهمترین دغدغههای والدین در رابطه با فرزندان خود میباشند(همان: ۷۹). بر مبنای آمار غیررسمی نیز مصادیق بزهکاری جوانان نسبت به گذشته افزایش یافته است. اگرچه این آمارها گویای دقیق واقعیت نیست، اما میزان تقریبی رفتارهای بزهکارانه را بیان می کنند. گزارشهای موجود نشان می دهند که بزهکاری جوانان مواردی مانند سرقت، انحرافات جنسی، دعوا و درگیری، خرید و فروش و اعتیاد به مواد مخدر بوده است. بیشترین جرایمی که توسط افراد زیر ۱۸ سال صورت گرفته است، به ترتیب سرقت، مواد مخدر، شرارت و اخلال و اعتیاد بوده است. برخی آمارها حاکی از این است که حدود ۴۰ درصد از بزهکاری جوانان مربوط به سرقت میباشد و میانگین سنی آنها حدود ۱۶ الی ۱۷ سال است. همچنین، ۹۰ درصد دختران زیر ۱۸ سال که به جرم بزهکاری دستگیر شده اند، جزو دختران فراری هستند. فرار از خانه ریسک تجاوز جنسی و فحشا را بالا میبرد تا جایی که آمارها حاکی از این است که نزدیک به نیمی از دخترانی که اقدام به فرار نموده اند، مورد تجاوز جنسی قرار گرفتهاند. در رابطه با مصرف مواد مخدر و اعتیاد، گزارشها سن گرایش به اعتیاد را حدود ۱۴ الی ۱۵ سال ذکر می کنند(محمدی اصل، ۱۳۸۵: ۷۳-۸۲).
با ملاحظهی این آمار و همچنین در نظر گرفتن ساخت سنی جوان جمعیت در کشور ما، توجه به مسائل و مشکلات این قشر و به ویژه رفتارهایی که سلامتی آنها را به خطر می اندازد، از اهمیت و اولویت بالایی برخوردار میباشد. زیرا هنگامی که نیروی جوان یک جامعه بهره وری لازم را در نتیجه فقدان سلامتی نداشته باشد، توسعه و پیشرفت آن جامعه نیز با مشکلات جدی مواجه می شود.
بنابراین، برخورداری از ویژگیهایی که بتواند مانع گرایش فرد به سوی رفتارهای پرخطر گردد، سودمند خواهد بود. در این زمینه، داشتن مهارت های اجتماعی و ارتباطی یک عامل مهم و از ضرورتهای اساسی زندگی روزمره است. این ضرورت به ویژه برای سنین نوجوانی و جوانی که فرد مدام با موقعیتهای جدید و متعدد مواجه میگردد، بیشتر احساس می شود. کمبود مهارت های اجتماعی و ارتباطی، ظرفیت افراد را برای مراقبت از خودشان و سازگاری با فشارهای روزانه محدود کرده و آسیب پذیری آنها را افزایش میدهد. در حالی که بهره-مندی از مهارت های اجتماعی به افراد اجازه میدهد که بتوانند علایق خود را دنبال کنند، در فرصتهای زندگی پیشرفت داشته باشند و با پاداشی که زندگی به آنها میدهد، عاطفیتر زندگی کنند(فتحی و همکاران، ۱۳۸۴). مهارت های اجتماعی و ارتباطی از چنان اهمیتی برخوردارند که نارسایی آنها می تواند توأم با اضطراب اجتماعی، اقدام به خودزنی و خودکشی(بال و همکاران، ۱۳۹۱)، احساس تنهایی، افسردگی، عدم موفقیتهای شغلی و تحصیلی(یوسفی، ۱۳۸۵) و گرایش به بزهکاری(کاترین[۳۶]، ۲۰۰۶) باشد.
بدین ترتیب، پژوهشهای مرتبط با جوانان باید به دنبال نشان دادن این پیچیدگیها، تغییرپذیریها در تجربه جوانی، چگونگی مواجه شدن آنان با مشکلات و موقعیتهای ناسازگارانه و ارائه راه حلهای کارآمد و مداخلهگر و الگوهای حل مسأله در برابر این شرایط دشوار باشد. لذا در این پژوهش، دستیابی به موارد ذکر شده از ضرورتهای عملی آن میباشد.
۱-۴- اهداف پژوهش
۱-۴-۱- هدف کلی:
هدف کلی این پژوهش بررسی جامعهشناختی مهارت های اجتماعی و ارتباطی مؤثر بر بازدارندگی رفتارهای پرخطر جوانان شهر شیراز میباشد.
۴- پردازش موازی[۲۲]: هنگامیکه شبکه عصبی در قالب سخت افزار پیاده می شود سلول هایی که در یک تراز قرار می گیرند میتواننند به طور همزمان به ورودی های ان تراز پاسخ دهند. این ویژگی باعث افزایش سرعت پردازش می شود در واقع در چنین سیستمی ، وظیفه کلی پردازش ، بین پردازنده های کوچکتر مستقل از یکدیگر توزیع می گردد.
۵- مقاوم بودن[۲۳]: در یک شبکه عصبی ، هر سلول به طور مستقل عمل می کند و رفتار کلی شبکه برآیند رفتارهای محلی سلول های متعددی است. این ویژگی باعث می شود تا خطاهای محلی از چشم خروجی نهایی دور بمانند. به عبارت دیگر سلول ها در یک روند همکاری، خطاهای محلی یکدیگر را تصحیح می کنند این خصوصیت باعث افزایش قابلیت مقاوم بودن در سیستم می گردد.
۲-۹- تاریخچه شبکه های عصبی مصنوعی
گرچه برخی از پیش زمینه های شبکه های عصبی در اوائل قرن بیستم و اواخر قرن نوزدهم در فیزیک، روانشناسی و نروفیزیولوژی مطرح گردید، ولی دیدگاه جدید شبکه های عصبی در دهه ۴۰ قرن بیستم شروع شد. در سال ۱۹۴۳ اولین مدل نرون بر مبنای ساختمان نرون بیولوژیکی توسط McCulloch و Pitts ارائه شد که به نرون M-P مشهور است . در این نرون وزنها به دو دسته تحریک (۱+) و بازدارنده (۱-) تقسیم میشوند. ورودی ها و خروجی نرون تنها می تواند مقادیر باینری صفر و یک را بگیرند. نرون وقتی فعال است که میزان کلی تحریک از یک مقدار یا حد آستانه بیشتر شود. با این مدل میتوان عملیات منطقی نظیر AND ، OR و NOT را انجام داد.
در سال ۱۹۴۹، اولین قانون یادگیری به نام قانون یادگیری Hebb ارائه شد. هب در کتاب مشهور خود بیان کرد که ارتباط بین نرونهای مغز همراه با یادگیری تغییر می کند. بر طبق نظریه هب، تحریک مکرر یک نرون توسط نرونی دیگر از طریق یک ارتباط خاص، هدایت آن ارتباط را افزایش میدهد. در سال ۱۹۵۸، Rosenblat یک شبکه عصبی موسوم به پرسپترون[۲۴] را معرفی کرد که شبکه ای متشکل از نرون های M-P بود. پرسپترون متشکل از یک لایه ورودی بود که به وسیله وزنهایی قابل تنظیم به نرونها متصل میشد. قاعده یادگیری پرسپترون بر مبنای تحصیح وزن در یک روش تکراری است که قویتر از قاعده یادگیری هب است.
در اوایل دهه ۶۰ Widrow و شاگردش Hoff یک قاعده یادگیری که به نام ویدرو – هوف یا قاعده دلتا نامیده می شود، ارائه دادند که مشابه قاعده یادگیری پرسپترون بود.
قاعده دلتا وزنها را برای کاهش خطای مابین ورودی به نرون خروجی و خروجی مطلوب تصحیح می کند این شبکه به نام آدلاین[۲۵] نامیده می شود بعدها شبکه های چند لایه از آدلاین به نام مادلاین[۲۶] به وجود آمدند.
این شبکه ها کاربرد گستردهای در زمینه مخابرات شناسایی الگو و مسائل کنترل داشتند. اما در سال ۱۹۶۹ ،Minsky و Papert محدودیتهای پرسپترون را در تمایز گذاشتن بین برخی الگوهای ساده نشان دادند و متذکر شدند که یک نرون M-Pنمیتواند عنصر محاسباتی کاملی باشد. همچنین نبود رایانههای سریع به این مشکل دامن میزند از اینجا دوران رکود در شبکه های عصبی شروع شد که این رکود تا اواسط دهه ۸۰ ادامه داشت.
در اواسط دهه ۸۰ رشد تکنولوژی VLSI از دو جهت باعث رشد عملی شبکه های عصبی شد. با پیشرفت تکنولوی VLSI قدرت و سرعت میکروپروسسورها به درجهای رسید که میتوانستند شبکه های چند لایه بزرگ را شبیهسازی کنند، تکنولوژی VLSI برای پیادهسازی سختافزاری شبکه های عصبی به منظور بهره بردن از خواص موازی بالای آنها مناسب به نظر میرسید. از طرف دیگر نظریه های جدید نیز باعث رشد تئوریک این شبکه های شدند. استفاده از مکانیزم تصادفی جهت توضیح عملکرد یک طبقه وسیع از شبکه های برگشتی[۲۷] که میتوان آنها را جهت ذخیره سازی اطلاعات استفاده نمود. این ایده توسط Hopfield فیزیکدان آمریکایی در سال ۱۹۸۲ مطرح شد دومین ایده مهم که کلید توسعه شبکه های عصبی در دهه ۸۰ مطرح شد الگوریتم پس انتشار خطا[۲۸] میباشد که توسط Rummelhurt در سال ۱۹۸۶ مطرح گردید. با بروز این دو ایده شبکه های عصبی متحول شدند.
در ده سال اخیر هزاران مقاله نوشته شده است و شبکه های عصبی کاربردهای زیادی در رشته های مختلف علوم پیدا کرده اند. شبکه های عصبی در هر دو جهت توسعه تئوریک و عملی در حال رشد میباشند. بیشتر پیشرفتها در شبکه های عصبی به ساختارهای نوین و روشهای یادگیری جدید مربوط می شود آنچه که در مورد آینده میتوان گفت این است که شبکه های عصبی جایگاه مهمی به عنوان یک ابزار علمی که بتواند برای حل مسائل خاص مورد استفاده قرار گیرد خواهند داشت.
۲- ۱۰- مدلهای شبکه های عصبی مصنوعی
برای مدل کردن آسانتر سیستم عصبی بیولوژیکی، در شبکه های عصبی مصنوعی فرض بر این است که اطلاعات در اتصالات مابین نرونها و توابع انتقالی آنها قرار دارد بسته به نوع کاربرد شکبههای عصبی با ساختارهای مختلف وجود دارند درکل میتوان شبکه های را از سه جهت دستهبندی کرد.
ساختمان و عملکرد هر نرون
ساختنمان شبکه و نحوه ارتباط مابین لایه ها
نوع آموزش ( یادگیری )
۲-۱۰-۱- مدل ریاضی ساختمان و عملکرد نرونها
همانطور که گفتیم یک نرون کوچکترین واحد پردازشگر اطلاعات است که اساس عملکرد شبکه های عصبی را تشکیل میدهد، بنابراین در این قسمت مدل سادهای از یک نورن ارائه می شود.
۲-۱۰-۱-۱- مدل نرون تک ورودی
شکل ۲-۲ ساختار یک نرون تک ورودی را نشان می دهد اسکالرهای p و a به ترتیب ورودی و خروجی میباشند. میزان تاثیر p روی a به وسیله مقدار اسکالر w تعیین می شود. ورودی دیگر که مقدار ثابت ۱ است درجمله بایاس b ضرب شده و سپس با wp جمع می شود. این حاصل جمع، ورودی [۲۹]n برای تابع محرک[۳۰] (یا تابع تبدیل )f خواهد بود بدین ترتیب خروجی نرون با معادله زیر تعریف می شود.
| شکل ۲-۷: مدل نرون تک ورودی |
با مقایسه این مدل تک ورودی با یک نرون بیولوژیکی ، عملا w معادل شدت سیناپس جمعکننده و تابع محرک معادل هسته سلول و سیگنال خروجی نرون، a ، معادل سیگنال گذرنده از آکسون خواهند بود. نکتهای که باید به آن توجه شود اهمیت و تأثیر جمله بایاس b است. این جمله را میتوان مانند وزنه w در نظر گرفت با این تصور که میزان تاثیر ورودی ثابت ۱ را روی نرون منعکس میسازد.
باید توجه داشت که پارامترهایw و bقابل تنظیم می باشد و تابع محرک f نیز توسط طراح انتخاب می شود. بر اساس انتخاب f و نوع الگوریتم یادگیری پارامترهایw و b تنظیم میشوند. یادگیری بدین معنا است که w و b طوری تنظیم می کند تا رابطه ورودی و خروجی نرون با هدف خاصی مطابقت نماید.
تابع محرک f می تواند خطی یا غیرخطی باشد یک تابع محرک بر اساس نیاز خاص حل یک مسئله، مسئلهای که قرار است به وسیله شبکه عصبی حل شود، انتخاب می شود. در عمل تعداد محدودی از توابع محرک مورد استفاده قرار میگیرند که در اینجا به عنوان یک مثال تابع محرک زیگموئیدی را معرفی میکنیم.
این تابع با فرمول کلی زیر بیان می شود:
مقدار c وسعت ناحیه خطی بودن تابع را تعیین می کند. مثلا اگر c خیلی بزرگ باشد شکل منحنی به تابع پلهای نزدیکتر می شود این تابع در شبکه های عصبی مورد استفاده زیادی دارد.
- سجادی، فرازمند و علیصوفی (۱۳۸۹) در پژوهش خود تحت عنوان “بررسی رابطه متغیرهای کلان اقتصادی و شاخص کل قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران” به بررسی رابطه بلندمدت بین نرخ رشد شاخص کل قیمت سهام و مجموعهای از متغیرهای کلان اقتصادی از قبیل تورم، نرخ رشد نقدینگی، نرخ ارز، نرخ سود واقعی بانکی و درآمد نفتی پرداختند. در این تحقیق دادهها به صورت فصلی و برای دوره زمانی ۸۶-۱۳۷۴ و با بهره گرفتن از روش خودرگرسیون برداری با وقفههای توزیعی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و نتایج آزمون همجمعی نشان داد که بین نرخ رشد شاخص کل قیمت و متغیرهای مستقل رابطه بلندمدت وجود دارد، به طوری که رابطه ضرایب نرخ رشد نقدینگی و نرخ تورم با نرخ رشد شاخص کل قیمت در سطح اطمینان ۹۰ درصد معنیدار و منفی است و معناداری ضرایب درآمد نفتی، نرخ ارز و نرخ سود واقعی بانکی در سطح اطمینان ۹۰ درصد رد شد.
- فتحی، صامتی، عسگرنژادنوری (۱۳۸۹) در پژوهش خود تحت عنوان “تبیین توسعه ساختار بازار اوراق بهادار"، به بررسی اثر متغیرهای کلان اقتصادی بر توسعه بورس اوراق بهادار تهران با بهره گرفتن از دادههای فصلی برای دوره زمانی ۷۷-۱۳۶۸ و بر اساس برآورد بردارهای همجمعی با بهره گرفتن از آزمون همجمعی یوهانسون و تخمین الگوی تصحیح خطای برداری پرداختهاند. بدین منظور درآمد ملی، نرخ سرمایهگذاری، سطح توسعه موسسات مالی واسطه و بیثباتی اقتصاد کلان به عنوان متغیرهای کلان اقتصادی و عمق و عرض به عنوان شاخصهای توسعه بورس اوراق بهادار در نظر گرفته شده است. نتایج نشان میدهد که درآمد ملی و نرخ سرمایهگذاری بر عمق و عرض بورس اوراق بهادار اثر مثبت و معنادار دارد و همچنین سطح توسعه موسسات مالی واسطه و بیثباتی اقتصاد کلان به طور منفی و معناداری بر عمق و عرض بورس اوراق بهادار اثر دارند.
- عظیمی، کریمی و نوروزی (۱۳۸۹) در پژوهش خود تحت عنوان “تجزیه و تحلیل عوامل موثر بر شاخص قیمت بازار اوراق بهادار تهران با بهره گرفتن از روش همجمعی"، به بررسی رابطه بین شاخص قیمت بورس اوراق بهادار تهران و متغیرهای اقتصاد کلان شامل؛ نرخ تورم، حجم پول، نرخ ارز، نرخ بهره کوتاهمدت و بلندمدت و شاخص تولیدات صنعتی پرداخته است. و برای تشریح روابط بلندمدت بین متغیرهای تحت بررسی از اطلاعات فصلی سری زمانی برای سالهای ۸۷-۱۳۷۰و تکنیک همجمعی با بهره گرفتن از روشهای انگل- گرنجر و یوهانسون- یوسیلیوس استفاده نموده است. پرسش اصلی پژوهش این است که آیا تغییرات متغیرهای کلان اقتصادی در ایران بر شاخص قیمت بازار اوراق بهادار تهران، در بلندمدت اثرگذار است یا خیر. نتایج حاصل از برآورد مدل بر اساس روش انگل- گرنجر تاییدکننده وجود رابطه بلندمدت بین متغیرهاست. نتایج حاصل از روش یوهانسون- یوسیلیوس نیز نشان از وجود دو بردار همجمعی میدهد که در مجموع موید تاثیر مثبت تغییرات نرخ ارز، نرخ تورم، حجم پول و میزان تولیدات صنعتی بر تغییرات شاخص قیمت بورس اوراق بهادار تهران و رابطه منفی تغییرات نرخ بهره کوتاهمدت و نرخ بهره بلندمدت میباشد. در این میان نرخ تورم عمدهترین عامل تاثیرگذار بر شاخص قیمت بازار بوده، به گونهای که یک درصد افزایش در نرخ تورم، شاخص قیمت بازار را ۸٫۲ درصد افزایش میدهد و شاخص تولیدات صنعتی (با ضریب اهمیت ۶ درصد) و نرخ ارز (با ضریب اهمیت ۳٫۶۶ درصد) در ردههای بعدی اهمیت قرار دارند. با توجه به نتایج حاصل از آزمون همجمعی، عوامل و متغیرهای کلان اقتصادی بر بورس اوراق بهادار تاثیرگذار هستند.
- کلانتر (۱۳۸۹) در پژوهش خود تحت عنوان “تاثیر متغیرهای کلان روزانه بر شاخص قیمت سهام"، اثرات پویای کوتاهمدت نرخ ارز (دلار) به عنوان متغیر درونزا و تکانههای برونزای نفتی بر شاخص بورس اوراق بهادار تهران (TEPIX) را با بهره گرفتن از روش خودرگرسیو برداری و بهکارگیری دادههای روزانه مروبط به دوره زمانی ۱۱/۱۰/۱۳۸۱ تا ۱۰/۱۰/۱۳۸۸ مورد بررسی قرار داده است. در مرحله نخست، ریسک شاخص بورس اوراق بهادار تهران به صورت یک مدل گارچ تخمین و به مدل اضافه شده است و در مرحله دوم مدل به صورت سیستم معادلات VAR برآورد شده است. نتایج حاصل نشان میدهد که اثر نرخ ارز (دلار) بر شاخص بورس مثبت است و اثر تکانههای برونزای نفتی بر شاخص بورس در دوره (روز) چهارم مثبت و معنادار میشود. همچنین اثر ریسک بر شاخص بورس اوراق بهادار مثبت است، به طوری که با افزایش واریانس انتظار میرود شاخص بورس افزایش یابد.
- موسایی، مهرگان، امیری (۱۳۸۹) در پژوهش خود تحت عنوان “رابطه بازار سهام و متغیرهای کلان اقتصادی در ایران"، به بررسی همانباشتگی و علیت میان متغیرهای کلان اقتصادی و شاخص کل قیمت سهام با بهره گرفتن از اطلاعات فصلی شاخص کل سهام و مجموعهای از متغیرهای کلان اقتصادی شامل عرضه پول، تولید ناخالص داخلی و نرخ ارز مربوط به دوره زمانی ۸۵-۱۳۷۰ پرداختهاند. آنها برای توضیح رابطه بلندمدت و کوتاهمدت میان متغیرهای مورد نظر از رویکردهای خودهمبسته با وقفههای توزیعی، انگل- گرنجر، یوهانسون، فیلیپس- هانسون و مدل تصحیح خطا استفاده نموده و به علاوه با کمک آزمون علیت گرنجر روابط علی بین متغیرهای کلان اقتصادی مورد نظر و شاخص کل قیمت سهام را مورد بررسی قرار دادهاند. نتایج نشان میدهد که در تمام الگوهای برآورد شده یک رابطه بلندمدت میان متغیرهای موجود در مدل و شاخص کل قی
مت سهام وجود دارد. مطابق نتایج به دست آمده در حالی که حجم پول (سیاستهای پولی بانک مرکزی) بیشترین تاثیر را بر تغییرات قیمت سهام دارد، آثار نرخ ارز و تولید ناخالص داخلی بر بازار سهام با بیاطمینانی زیادی همراه است. بر اساس نتایج به دست آمده از آزمون علیت گرنجر، شاخص کل قیمت سهام اثر معناداری بر تولید ناخالص داخلی ندارد، در حالی که متغیرهای کلان بر رونق یا رکود بورس تاثیر میگذارند. این نتیجه نشاندهنده این است که از شاخص کل قیمت سهام نمیتوان برای پیشبینی تولید ناخالص داخلی استفاده کرد. همچنین قیمت سهام از یک گام تصادفی آن طور که تئوری بازارهای کارآمد پیشبینی کرده است پیروی نمیکند. بر این اساس فرضیه تحقیق مبنی بر عدم کارایی بازار سهام پذیرفته میشود.
- ترابی و هومن (۱۳۸۹) در پژوهش خود تحت عنوان “اثرات متغیرهای کلان اقتصادی بر شاخصهای بازدهی بورس اوراق بهادار تهران"، به ارزیابی اثر متغیرهای کلان اقتصادی بر بازدهی بورس اوراق بهادار تهران با بهره گرفتن از روش همجمعی گرنجری و دادههای فصلی ۸۷-۱۳۷۷ پرداختهاند. برآوردها با ۵ شاخص برای بازدهی سهام (شاخص کل قیمت سهام، شاخص قیمت و بازده نقدی، شاخص بازده نقدی، شاخص قیمت صنعت و شاخص قیمت مالی) نشان میدهد که وضعیت تولید ناخالص داخلی کلیدیترین متغیر موثر بر بازدهی سهام در کوتاهمدت و بلندمدت است و افزون بر این، حجم پول و حجم نقدینگی نیز از متغیرهای اثرگذار کلیدی بر بازدهی سهام محسوب میشوند. سکه جانشین ضعیفی برای بازار سهام میباشد و با وجود منفی بودن ضریب این متغیر در هیچ کدام از معادلات برآوردی اعم از کوتاهمدت و بلندمدت معنادار نبوده است. اما نرخ ارز و مسکن بسته به شاخص منتخب برای بازار سهام، بر بازدهی بورس اوراق بهادار تهران اثرگذارند. همچنین اثر نرخ بهره حقیقی با وجود این که منفی است، ولی پایدار نیست. همچنین شواهد نشان میدهد که انتخابات ادواری ریاست جمهوری به شدت بر بازدهی سهام تاثیر میگذارد. بنابراین در میان متغیرهای بیرونی مورد بررسی در بلندمدت و حتی در کوتاهمدت رونق و رکود اقتصاد، مدیریت حجم نقدینگی بخش خصوصی و انتخابات ریاست جمهوری بیشترین تاثیر را بر بازدهی سهام در ایران دارند.
- سجادی، فرازمند و بادپا (۱۳۹۰) در پژوهش خود تحت عنوان “کاربرد تئوری قیمتگذاری آربیتراژ با بهره گرفتن از متغیرهای کلان اقتصادی در بورس اوراق بهادار تهران"، با هدف بررسی کاربرد تئوری قیمتگذاری آربیتراژ، تاثیر تغییرات پیشبینی نشده متغیرهای کلان اقتصادی از قبیل نرخ تورم، عرضهی پول، نرخ ارز، قیمت نفت، ساختار دورهای نرخهای بهره و تولیدات صنعتی بر بازده مورد انتظار هر سهم در بورس اوراق بهادار تهران را مورد آزمون قرار دادند. آنها با بهره گرفتن از دادههای فصلی برای دورهی زمانی ۸۶- ۱۳۷۶ (۴۴ فصل) و با بهره گرفتن از سیستم رگرسیونهای ظاهرا نامرتبط غیرخطی تکراری و ارائه الگوی خودرگرسیونی به این نتیجه رسیدند که صرف ریسک مربوط به تغییرات پیشبینی نشده متغیرهای عرضه پول، نرخ ارز، ساختار دورهای نرخهای بهره و تولیدات صنعتی در سطح خطای ۵ درصد معنادار است و محدودیتهای مدل قیمتگذاری آربیتراژ بر مدل خطی نامقید اعمال میشوند. بر این اساس، تئوری قیمتگذاری آربیتراژ یک مدل منطقی در توضیح بازده مورد انتظار هر سهم محسوب میشود و متغیرهای کلان اقتصادی مزبور معنادار و منابع ریسک سیستماتیک در بورس اوراق بهادار تهران هستند.
- کمالیرضایی (۱۳۹۰) در پژوهش خود تحت عنوان “بررسی تاثیر نوسانات شاخصهای کلان اقتصادی بر بازده سهام"، به بررسی اثر متغیرهای کلان اقتصادی شامل تورم، رشد شاخص قیمت سهام، رشد نرخ اشتغال و تولید ناخالص داخلی بر بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای ۸۵-۱۳۷۹ با بهره گرفتن از الگوی ساده رگرسیون پرداخت. نتایج تحقیق نشان میدهد که نرخ رشد اشتغال بر بازده سهام تاثیری ندارد، اما تولید ناخالص داخلی با تاثیر محدود، تورم با تاثیر محدود منفی و رشد شاخص قیمت سهام با تاثیر قابل ملاحظهای بر بازده موثر هستند.
- ابراهیمی و شکری (۱۳۹۰) در پژوهش خود تحت عنوان “بررسی تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر قیمت سهام با تاکید بر نقش سیاست پولی"، از مدل تصحیح خطای برداری ساختاری و دادههای ماهیانه مربوط به دوره زمانی ۸۷-۱۳۷۸ برای بررسی تاثیر برخی از متغیرهای کلان اقتصادی بر قیمت سهام استفاده نمودهاند. نتایج این بررسی بیانگر آن است که در بلندمدت تکانه قیمتی نفت، تولید ناخالص داخلی، نرخ ارز و حجم پول دارای اثرات مثبت بر شاخص قیمت سهام و تکانه تورم دارای اثر منفی بر این شاخص است. همچنین تکانه قیمتی نفت، تولید ناخالص داخلی، نرخ ارز و حجم پول به ترتیب ۱۲، ۴، ۳، ۲ و ۱ درصد از تغییرات این شاخص را توضیح میدهند. بنابراین قیمت سهام در ایران از عوامل و شرایط اقتصادی مانند قیمت نفت و وضعیت داراییهای رقیب بیشتر متاثر میشود.
- ابراهیمی و شکری (۱۳۹۰) در پژوهش خود تحت عنوان “سیاست پولی و مکانیسم انتقال تکانه قیمتی نفت به بازار سهام در ایران"، به بررسی اثر کانال سیاست پولی در انتقال تکانه قیمتی نفت به بازار سهام ایران با بهره گرفتن از دادههای ماهیانه مربوط به بازه زمانی ۱۳۷۸:۱-۱۳۸۷:۱۲ و با بهکارگیری مدلهای تصحیح خطای برداری ساختاری پرداختهاند.
نتایج حاصل از توابع واکنش آنی در این حالت حاکی از اثر مثبت و افزایشی تکانه قیمت نفت بر شاخص قیمت سهام در دورههای کوتاهمدت و میانمدت است. در بلندمدت و تا دوره ۹ که این اثر به ماکزیمم خود میرسد شاهد روند مثبت و افزایشی تکانه قیمت نفت بر شاخص قیمت سهام هستیم که پس از این دوره این اثر مثبت ولی کاهشی است. تکانه سیاست پولی نیز در کوتاهمدت و میانمدت و تا دوره ۱۰ در بلندمدت دارای اثر منفی و از دوره ۱۰ به بعد اثر مثبت و افزایشی بر شاخص قیمت سهام دارد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس شاخص قیمت سهام نیز نشان میدهد که در کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تکانه قیمت نفت به ترتیب ۴، ۸ و ۱۲ درصد از تغییرات شاخص قیمت سهام را توضیح میدهد. در حالی که نتایج در تمامی دورهها حاکی از این است که تکانه سیاست پولی نقش کمی در توجیه تغییرات شاخص قیمت سهام دارد. بنابراین در دوره مورد بررسی سیاست پولی نقشی در انتقال تکانه نفتی به بازار سهام نداشته است، بلکه اثرات تکانه نفتی بر بازار سهام حتی زمانی که بانک مرکزی واکنشی به تکانه نفتی نشان نمیدهد، اتفاق میافتد و لذا مکانیزم انتقال سیاست پولی از طریق تکانه نفتی به بازار سهام در ایران تایید نمیگردد.
- امیری (۱۳۹۱) در پژوهش خود تحت عنوان “بررسی اثر نوسانات قیمت نفت بر نوسانات شاخصهای منتخب بورس کشورهای در حال توسعه، مورد مطالعه: بورس بهادار تهران"، به بررسی اثر نوسانات قیمت جهانی نفت بر نوسانات شاخصهای منتتخب بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. وی بدین منظور از مدل GARCH(1,1) دومتغیره با پارامترسازی BEKK بر اساس دادههای هفتگی برای دوره زمانی ۰۲/۱۱/۱۳۸۳ تا ۲۲/۰۲/۱۳۹۱ استفاده کرده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که نوسانات قیمت نفت تاثیر معکوس بر نوسانات شاخص بازدهی کل بورس اوراق بهادار تهران و همچنین شاخص بازدهی صنعت مواد شیمیایی دارد، در حالی که این نوسانات بر نوسانات شاخص بازدهی کل صنعت، شاخص بازدهی صنعت مواد دارویی، شاخص بازدهی صنعت خودرو و ساخت قطعات اثر ندارد.
- عزیزی، خداویسی و جوهری (۱۳۹۱) در پژوهش خود تحت عنوان “بررسی رابطه تورم و بازده سهام بورس اوراق بهادار تهران: ارزیابی فرضیه جانشینی فاما"، با بهرهگیری از روش حداکثر درستنمایی، رابطه بین نرخ تورم و بازده سهام بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی ۸۷-۱۳۷۰ را مورد بررسی قرار دادهاند. نتایج تجربی نشان میدهد که فرضیه فیشر، مبنی بر اینکه بازده حقیقی سهام، مستقل از تورم بوده و سهام عادی سپر کاملی در مقابل تورم است، در کوتاهمدت رد میشود و بازار سهام تهران، سپر ضعیفی در مقابل تورم بوده است. به همین منظور در این مقاله از فرضیه فاما استفاده شده و با بهکارگیری فیلتر هدریک- پرسکات، تورم به دو جزء دائمی و موقت تجزیه شد. اعمال توجیه فاما برای برقرار نشدن فرضیه فیشر، نشان میدهد که توجیه فاما قادر به توضیح این پدیده نبوده و منفی بودن رابطه تورم و بازده حقیقی سهام در کوتاهمدت مربوط به جزء موقت تورم و نشات گرفته از شوکهای سمت تقاضای کل است. در حالی که تخمین رابطه بلندمدت میان دو متغیر حاکی از این است که در بلندمدت شاخص قیمت سهام سپر تورمی بوده است.
در جدول زیر نتایج تحقیقات فوقالذکر به صورت خلاصه بیان شده است:
| جدول ۳-۱: خلاصه مطالعات صورت گرفته در کشور | ||||
| نتایج | روش تحقیق | دوره زمانی | نام محقق | ردیف |
| سهم متغیرهای نرخ ارز، شاخص قیمت وسایط نقلیه و شاخص قیمت مسکن در تغییرات شاخص قیمت سهام اندک و ناچیز است. همچنین وجود رابطه علیت گرنجری از طرف شاخص قیمت وسایط نقلیه و دلار به سوی قیمت سهام بسیار اندک میباشد و رابطه مذکور در مورد قیمت مسکن رد میشود. |
GC و VAR | ۷۶-۱۳۶۹ | برزنده (۱۳۷۶) | ۱ |
| شاخص قیمت سهام با تولید ناخالص داخلی رابطه مثبت و با تورم رابطه منفی دارد. | VAR و ECM | ۷۵-۱۳۶۹ | حیدری (۱۳۷۸) | ۲ |
| یک رابطه علی یک طرفه از نرخ تورم بر بازده اسمی (نه برعکس) و همچنین از نرخ تورم بر شاخص قیمت سهام (نه برعکس) وجود دارد. به عبارت دیگر، در دوره یاد شده افزایش تورم موجب افزایش بازده اسمی و افزایش شاخص قیمت سهام شده است. | OLS | ۷۵-۱۳۷۰ | صمیمی و یحییزادهفر (۱۳۷۸) | ۳ |
| - رابطه علی (علیت گرنجری) بین تکتک متغیرهای پولیمورد بررسی با شاخص قیمت سهام تایید گردید. - رابطه علی بین تکتک متغیرهای حقیقی منتخب با شاخص قیمت سهام در بورس تهران تایید گردید. |
||||
فعالیتهایی مانند احداث بنا، تعریض و احداث راه ها و پیادهروها در فضای سبز شهری می تواند صدماتی همچون آسیب به طوقه و تاج درختان در اثر برخورد با ماشین آلات، آسیب به ریشه در حین خاک برداری، خفگی ریشه به علت فشردگی خاک ناشی از تردد ماشین آلات سنگین و مسمومیت درخت در اثر کاربرد مواد شیمیایی مانند گازوئیل، قیر، رنگ و سیمان را به دنبال داشته باشد لذا جهت حفظ درختان از گزند چنین خطراتی باید مراقبتهای لازم از درختان حین عملیات ساختمانی به عمل آید. این مراقبتها می تواند شامل ایجاد حفاظ اطراف درختان و توجه و دقت کافی هنگام استفاده از مواد شیمیایی باشد. شاخه های گونه هایی با تاجهای بزرگ مانند نمدار و افرا که معمولا برای کاشت در حاشیه معابر استفاده می شوند ممکن است برای عبور و مرور مشکلساز شوند. راه حل این مشکل هرس شدید است که زیبایی طبیعی درخت را از بین برده و آن را مستعد هجوم بیماری ها می کند. لازم به ذکر است که جهت جبران آسیبهای وارده به ریشه درختان در اثر عملیات حفاری و ساختمانی، باید ضمن برقراری توازن ریشه و تاج از طریق انجام هرسهای مناسب، آنها را از طریق کوددهی تقویت کرد. همچنین تنشهای حرارتی و رطوبتی که در فصول گرم و سرد سال به درخت وارد می شود، هوشمندانه مدیریت نمود (بلانچارد و تاتار[۴۰]، ۱۹۸۱؛ خداشناس و اطهریپور، ۱۳۸۹).
۲-۸-۳- آسیبهای ناشی از شوری خاک
تجمع بیش از حد املاح موجود در خاک منجر به شوری خاک میگردد که این امر باعث برهم خوردن تعادل بین عناصر موجود در بستر کاشت شده و اختلالات فیزیولوژیک درختان را به همراه خواهد داشت (کولینس و همکاران[۴۱]، ۲۰۰۱). شوری خاک در اثر عواملی مانند زیادی املاح موجود در آب آبیاری، استفاده بیرویه از کودهای شیمیایی و کاربرد نمک جهت یخ زدایی در سطح شهرها، تشدید میگردد که مشکلاتی را برای درخت به همراه دارد، زیرا به علت افزایش غلظت یونهای ناشی از افزایش نمک به خاک و متعاقباً افزایش فشار اسمزی محلول خاک، شیب هیدرولیکی جریان آب تغییر نموده و در نتیجه درخت با خشکی فیزیولوژیک مواجه میگردد. در این شرایط پلاسمولیز در سلولهای درخت رخ میدهد (خداشناس و اطهریپور، ۱۳۸۹). از طرف دیگر به دنبال تغییر شیب هیدرولیکی آب و مصرف آب ذخیره شده در اندامهای هوایی درخت و عدم جذب آب، درخت سریعاً دچار کم آبی شده که علائم آن ابتدا در جوانه ها و برگهای در حال باز شدن روی سرشاخه ها به صورت سرخشکیدگی نمایان شده و به تدریج خشکیدگی در شاخه های قطورتر نیز گسترش مییابد و نهایتاً منجر به مرگ درخت میگردد. این اتفاق در درختانی مانند چنار که به شوری حساسند به ویژه در سالهایی که میزان مصرف نمک جهت یخ زدایی معابر بالاست، مکرراً دیده شده است. نمکی که برای جلوگیری از یخزدگی معابر و خیابانها استفاده می شود مشکلات زیادی در بسیاری از شهرها از جمله شهرکرد، اردبیل و غیره بوجود آورد (هاواس[۴۲]، ۱۹۸۵؛ پدرسون و فوستد[۴۳]، ۱۹۹۶؛ پدرسون و همکاران[۴۴]، ۲۰۰۰). مقاوت درختان در برابر خسارت نمک از طریق مقاومت یا اجتناب است. گونه های درختی از طریق دفع یونهای Na+ و Cl– از طریق ریشهها و جلوگیری از رسیدن یونها به قسمت های آسیبپذیر انجام میشوند (آلن و همکاران[۴۵]، ۱۹۹۱). تفاوتهای اساسی بین مقاومت کلونهای مختلف صنوبر نسبت به شوری گزارش شده است (فانگ و همکاران[۴۶]، ۱۹۹۸؛ جانسون[۴۷]، ۱۹۹۹). مقاومت به شوری یک صفت کمی توارث پذیر است و بهنظر میرسد مکانسیم آن مشابه مقاومت به خشکی، سرما و قرغاب شدن است (وینیکو[۴۸]، ۱۹۹۸).
از علائم مشخص عارضه شوری در چنار، جمع شدن پنجه برگها در قسمت میانی شاخهها و ظهور برگهای بزرگتر از حد طبیعی درپاجوشها و تنه جوشهاست که ظهور برگهای بزرگ در این قسمت ها احتمالاً به علت اختلال در حرکت شیره نباتی و تجمع آن در بخش تحتانی درخت میباشد قابل ذکر است که غلظت زیاد یونهایی مانند سدیم و کلر می تواند بطور مستقیم موجب اختلال در باز و بسته شدن روزنههای درخت گردد و بدین شکل صدمات شوری را بصورت سوختگی برگها نمایان سازد (خداشناس و اطهریپور، ۱۳۸۹).
۲-۸-۳-۱- کنترل و مدیریت
عدم استفاده از آبهای شور جهت آبیاری؛ استفاده از ماسه یا مخلوط ماسه و نمک به جای نمک جهت یخ زدایی معابر؛شایان ذکر است که یکی از روش های رایج جهت برف زدایی معابر در زمستان، استفاده از نمک میباشد که اگر چه باعث کاهش نقطه انجماد یخ و برف و ذوب سریع آنها وحل مشکلات تردد وسایل نقلیه وعابرین میگردد ولی به علت جاری شدن محلول آب نمک حاصل به بستر درختان، شوری خاک را به همراه دارد. به همین علت توصیه می شود که برای برف زدایی به جای نمک از مخلوط شن و نمک استفاده گردد تا علاوه بر کاهش مصرف نمک از اصطکاک ایجاد شده توسط شن نیز بهره برداری شود.
۱-۹- آلودگی خاک
اگرچه درختان مختلف با شرایط خاکهای مختلف به طور کم و بیش سازگاری یافتهاند اما خاکهای مناطق شهری شرایط بسیار متفاوتی دارند (کارول[۴۹]، ۱۹۹۲). برخی از مواد شیمیایی استفاده شده در مناطق شهری در خاک انباشته میشوند و به درختان صدمه می زنند نمک ها، علفکشها و گازهای طبیعی مهمترین عوامل ایجاد کننده این بیماریها هستند. در برخی مناطق نمک های استفاده شده برای ذوب کردن یخ در بزرگراهها تودههای سمی در آبراهه ها را وجود میآورند (بلانچارد وتاتار[۵۰]، ۱۹۸۱). علف کش هایی که بطور وسیع برای از بین بردن علف های هرز چمن ها استفاده می شوند صدمات قابل توجهی به درختان و دیگر درختان چوبی وارد می کنند. این مشکلات زمانی که از کودها و علف کش ها به طور همزمان استفاده می شود دو چندان می شود.
خاکهای اسیدی اغلب حاوی مقادیر اضافی برخی از عناصر ضروری و غیر ضروری هستند که هر یک در غلظتهای بالا ممکن است به درختان آسیب وارد کنند (ملکوتی و همکاران، ۱۳۸۴). از عناصر ضروری که به میزان زیادی مورد نیاز درختان است مانند نیتروژن و پتاسیم، معمولا اگر به مقدار بالای وجود داشته باشند سمیت کمتری نسبت به عناصر ضروری کم مصرف مانند روی، منگنز و بر دارند. برخی عناصر ضروری کم مصرف مانند منگنز و منیزیم دامنه وسیعیتری نسبت به بر و روی دارند. نه تنها عناصر در دامنه سمیت اختلاف دارند بلکه درختان مختلف حساسیت مختلفی به سطوحی معینی از سمیت برخی از عناصر دارند. غلظتی که در آن عناصر غیرضروری برای درختان سمی هستند (بننت[۵۱]، ۱۹۹۳)، بین عناصر متفاوت مختلف است و درختان نیز نسبت به آنها حساسیت متفاوتی دارند به عنوان مثال، برخی از درختان با میزان خیلی ناچیز نیکل آسیب میبینند. اما میتوانند غلظتهای بالایی از عنصر آلومینیم را تحمل کنند (وانگ و همکاران[۵۲]، ۲۰۰۸). آسیب ناشی از بالا بودن مقدار هر عنصر ممکن است اندک یا جدی و معمولا نتیجه آسیبی است که به سلولها وارد می آید اما این عنصر ممکن است در جذب یا اجرای عملکرد عنصر دیگر اختلال به وجود آورد و در نتیجه منجر به ایجاد نشانههایی از کمبود عنصری بشود که در عملکرد آن اختلال به وجود آمده است. بنابراین، سدیم بیش از اندازه در درختان، کمبود کلسیم را القا می کند در صورتی که سمیت مس و منگنز یا روی هم به طور مستقیم بر درخت تاثیر میگذارد و هم کمبود آهن را درخت القا می کند (ایزدپناه و همکاران، ۱۳۸۹).
بالا بودن مقدار نمکهای سدیمی مخصوصا نمک طعام، سولفات سدیم و کربنات سدیم باعث می شود که PH خاک بالا رود و آسیب قلیایی بروز کند این آسیبها در درختان مختلف متفاوت است و گسترهی آن ممکن است از کوتولگی تا سوختگی برگ، پژمردگی و مرگ کامل نهالها و درختان جوان باشد اگر خاک بیش از حد اسیدی باشد در رشد بسیاری از درختان اختلال ایجاد می شود و نشانه های مختلفی ممکن است تولید شود درختان معمولا در گسترهی pH بین ۴ تا ۸ رشد مناسبی دارند به علت انحلال پذیرتر بودن نمکهای کانی در محلول اسیدی است. این نمکها سپس در غلظتهایی قابل جذب خواهند بود که یا سمی برای درختان هستند یا در جذب عناصر لازم دخالت می کنند و نشانه های کمبود مواد غذایی به وجود میآورند.
بر، منگنز و مس غالبا در بیماریهای ناشی از سمیت عناصر کانی اثرگذار هستند. اگرچه سایر مواد معدنی مانند آلومینیم و آهن نیز در خاکهای اسیدی به درخت صدمه وارد میسازند. بالا بودن میزان بر برای درختان بسیار سمی است. بالا بودن میزان منگنز نیز موجب تولید بیماری پیچیدگی برگ می شود و در بافت مردگی پوست درختان نیز دخالت دارد یونهای کلر و سدیم نیز باعث کمی رشد و زوال درختانی می شوند که در حاشیه خیابانهای میرویند که در آنجا برای جلوگیری از یخ زدن جاده ها در زمستان از نمک استفاده می کنند (ایزدپناه و همکاران، ۱۳۸۹).
۲-۱۰- مسمومیت ناشی از مصارف نادرست سموم شیمیایی
مصرف نادرست سموم شیمیایی شامل بر روشهای ناصحیح استفاده از سموم، تکرر نابجای سمپاشی، عدم درنظر گرفتن شرایط جوی مناسب برای سمپاشی و افزایش دوز توصیه شده سم نیز یکی از عوامل بوجود آورنده بیماریهای فیزیولوژیک است که در میزبان های مختلف علائم متفاوتی از قبیل بدشکلی و سوختگی حاشیه برگها، کلروز و نکروز برگها و خشکیدگی ساقهها را بوجود میآورد. قابل توجه است که مصارف نادرست سموم شیمیایی ضمن ایجاد بیماریهای فیزیولوژیک در درختان منجر به تجمع بقایای سموم مصرفی وآلودگی محیط زیست نیز می شود. لذا موکداً مدیریت تلفیقی تنشهای درختی باتاکید برکاهش میزان مصرف سم و تعدد دفعات سمپاشی توصیه می شود.
۲-۱۱- آلاینده های هوا
ازجمله آلاینده های هوا در اکوسیستمهای شهری میتوان به فلورایدها، ازون، پروکسی استیل نیترات و دی اکسید گوگرد، اتیلن و غیره اشاره نمود. این عوامل آلوده کننده میتوانند عوارض نامطلوبی مانند کلروز، بدشکلی و نکروز گزارشاتی نیز از قهوهای شدن پهنک برگهای جوان در بید مجنون در اثر دی اکسیدگوگرد، بیرنگ شدن نوک برگهای کاج در اثر فلورایدها و ایجاد لکههای زرد متمایل به قهوهای روی برگهای چنار در اثر ازون وجود دارد. آلودگی هوا ناشی از سوختن سوختهای فسیلی، مانند NO2 و SO2 فعالیتهای بیولوژیکی و رویشی درختان را مختل می کنند (مانسزفیلد و فریراسمیت[۵۳]، ۱۹۸۱؛ گج و گوزلینسکی[۵۴]، ۱۹۸۳؛ الفتریو[۵۵]، ۱۹۸۳؛ رائو و دوبی[۵۶]، ۱۹۹۰؛ لاناراس و همکاران[۵۷]، ۱۹۹۴؛ پاندی و اگراول[۵۸]، ۱۹۹۴؛ کاریرز و همکاران[۵۹]، ۱۹۹۶). علاوه بر این، افزایش درجه حرارت و کاهش رطوبت نسبی در اکوسیستمهای شهری که به آن پدیده جزیرهی گرمای نیز گفته می شود می تواند باعث کاهش آب در برگها می شود (وایتلو و همکاران[۶۰]، ۱۹۹۲). ساکسه[۶۱] (۱۹۹۱) یک مطالعه جامع درباره اثرات فیزیولوژیکی اثرات آلودگی بر گونه های مختلف درختی انجام داد. تقریبا تمام آلایندههای هوا که در درختان باعث ایجاد خسارت میشوند بوسیلهی گازها ایجاد میشوند ولی ذرات گرد و خاک نیز ممکن است بر درختان اثرگذار باشند آلایندهای هوا از طریق جذب آلایندهای شیمیایی درون روزنهها و نشست گرد و غبار بر سطح برگ به درختان آسیب میزنند. گرد و غبار برای گونه های همیشه سبز خطرناک تر است زیرا این مواد بر روی برگها جمع میشوند با این حال توانایی درختان در حذف آلایندههای هوا یکی از مهمترین فواید کاشت درختان در اکوسیستمهای شهری است. پژوهشهای انجام شده نشان داده است افزایش میزان SO2 و O3 درختان را نسبت به صدمات یخزدگی حساستر میسازد (بارنز[۶۲]، ۱۹۹۶). صدمات آلودگی هوا به درختان در مناطق صنعتی و شهری با ترافیک بالا کاملا مشخص است. اثر مستقیم آلودگی های مختلف هوا صریحا ثابت شده است با این حال تاکنون میزان اثر آلودگی هوا و تاثیر آن بر دیگر عوامل مخرب در اکوسیستمهای شهری مشخص نشده است.
باید توجه نمود که حساسیت به آلایندهها در گونه های مختلف درختی و حتی ارقام یک گونه متفاوت است. از این رو مطالعه و معرفی درختان مقاوم به آلاینده های هوا، برای کاشت در مجموعه فضای سبز شهری لازم و ضروری است. به عنوان مثال درختان شمشاد، سرو خمرهای، یاس نسبت به دی اکسید گوگرد مقاوم و کاج نوئل و گل آهار حساس هستند. همچنین از نظر حساسیت به فلوراید، چنار و عرعر مقاوم هستند درحالی که نارون جزء درختان حساس به شمار میرود.
۲-۱۱-۱- مهمترین گازهای آلاینده
از جمله مهمترین گازهای آلاینده میتوان به فلور (از جمله مهمترین ترکیباتی است که در خالص سازی مواد معدنی بویژه تولید آلومینیم مورد قرار استفاده قرار میگیرد)، ترکیبات هیدروکربنی ( که در اثر سوختن ناقص سوختها آزاد میشوند)، دیاکسید گوگرد (در نتیجه سوختن سوختهای که دارای ناخالصیهای گوگرددار تولید میشوند)، ترکیبات اکسید نیتروژن (این ترکیبات خود به تنهایی سمی نیستند اما واکنشهایی که در جو انجام می دهند آنها را سمی می کنند)، بارانهای اسیدی (جز آلایندههای ثانویه بشمار میآیند شامل ترکیباتی از دیاکسیدگوگرد و نیتروژن با آب خالص و دیگر انواع اسیدها هستند. بارانهای اسیدی رسوب اسید نیز نامیده میشوند) اشاره کرد. آسیب مستقیمی که درختان از آلودگی هوا متحمل می شوند در مقایسه با تاثیرات غیرمستقیمی که درختان را نسبت به دیگر عوامل مخرب مستعد می سازد ناچیز است. آسیبهای ناشی از آلایندها زمانی ایجاد میشوند که درختان در یک دوره زمانی کوتاه در معرض این آلایندها قرار میگیرند در یک دوره زمانی طولانی تر این آسیبها باعث ایجاد بیماری در درختان میشوند (ایزدپناه، ۱۳۸۹؛ خداشناس، ۱۳۸۹).
۲-۱۲- تنش آبی
درختان در اکوسیستمهای شهری تحت تنشهای هستند که ناشی از محدودیت های ناشی از منابع آب بوجود می آیند. این تنشها ممکن است ناشی از مصرف مقدار بالای آبی باشد که در واکنش به درجه حرارت بیشتر موجود در شهرها یا کاهش آبی است که به سیستم ریشهای میرسد.
اختلالات رطوبتی در خاک که باعث کاهش رشد می شود شاید مهمترین عامل محیطی است که موجب کاهش آب در دسترس درخت می شود باعث کاهش رویش سالیانه، ایجاد ظاهر بیمار گونه در درخت یا مرگ آن شود. کمبود موضعی آب در بعضی خاکها باعث بوجود آمدن لکههای در برگهای درخت می شود در صورتی که قسمت های اطراف که دارای آب به حد کافی هستند رشد طبیعی دارند درختانی که دچار کمبود رطوبت خاک هستند معمولا کوتاه، سبز رنگ پریده یا زرد روشن، دارای تعدادی برگ کوچک و آویزان هستند در صورتی که خشکی ادامه پیدا کند درخت پژمرده می شود و از بین میرود. درختان بر اثر خشکیهای طولانی مدت، برگهایشان سوخته و شاخهچه هایشان کوتاه می شود دچار سرخشکیدگی و برگریزی خواهند شد و نهایتا پژمرده میشوند و از بین میروند درختانی که در اثر خشکی ضعیف شده اند در برابر بیمارگرها نیز حساسیت بیشتری دارند. همچنین در نتیجه بالا رفتن رطوبت خاک بر اثر غرقابی شدن خاک، زهکشی نامناسب، ریشه های افشان درخت بهعلت کمبود اکسیژن فاسد میشوند. فقدان اکسیژن منجر به تنش، خفگی و مرگ بسیاری از سلولهای ریشه می شود در خاکهای غرقابی شرایط برای فعالیت میکروارگانیسمهای بیهوازی مساعد است این میکروارگانیسمها مواد نیتریت داری تولید می کنند که برای درخت سمی هستند. از سوی دیگر ریشههایی که در اثر کمبود اکسیژن آسیب میبینند با از دست دادن قدرت جذب انتخابی خود اجازه می دهند که فلزات و سایر مواد سمی جذب درخت شوند. همچنین، هنگامی که قسمتی از ریشه از بین میرود، آسیب بیشتری بر اثر انگلهای اختیاری در شرایط محیطی جدید به ایجاد می شود. بنابراین پژمردگی درختان بعد از غرقاب شدن در نتیجه کمبود آب در قسمت هوایی درختان بر اثر کشته شدن ریشهها باشد اگرچه به نظر میرسد مواد سمی وارد شده به درخت است.
برگهای پایینی درختانی که در شرایط غرقابی میگیرند بصورت ناگهانی میریزند در برخی موارد لکههای سیاه یا قهوهای مرطوب روی برگ یا ساقهها ظاهر می شود و قسمت های پایینی تنه سیاه می شود. با کاهش آبیاری و دادن نور وتهویهی مناسب می توان این مشکلات را کنترل کرد.
۲-۱۳- تغییر اقلیم
تغییرات اقلیمی در اکوسیستمهای شهری باعث تغییرات فنولوژی در گونه های درختی بومی و غیربومی خواهد شد.اقلیم در مناطق سردسیر توقف رویش در نتیجه کنترل شرایط فتوپریودیکی است (هیده، ۱۹۷۴؛ هابجرگ[۶۳]، ۱۹۷۸) این واکنشی انطباق پذیری غیرمستقیم به شرایط اقلیمی رویشگاه اصلی درختان است. پس از توقف رویش، دما بتدریج کاهش مییابد این موضوع بویژه در زمستان های سرد اهمیت دارد (کوزلوسکی و همکاران[۶۴]، ۱۹۹۱). این شرایط بیشتر در اقلیمهای بری نسبت به اقلیمهای بحری با ثباتتر اند. درختان در اقلیمهای بری تمایل دارند خیلی زودتر رویش خود را آغاز کنند درنتیجه میتوانند به طور کامل از فصل رویش استفاده کنند. در اقلیمهای بحری کندتر هستند ابن سیستم آنها را در برابر خطرات سرمای زمستان محفوظ می دارد. بنابراین اگر درختانی که با اقلیمهای بری سازگاری یافته اند به مناطق ساحلی انتقال داده شوند بسیار مستعد خسارت سرمای بهاره هستند از سوی دیگر اگر درختان اقلیم های بحری را از مناطق بحری به مناطق بری انتقال دهیم دچار سرمای پاییزه میشوند اگر درختان را از جنوب به شمال انتقال دهیم اثرات مشابهی را میتوان مشاهد کرد. بنابراین باید از انتقال درختان از خاستگاه اصلی آنها جایی که انتخاب طبیعی اتفاق افتاده و آنها سازگاریهای لازم را در طول زمان کسب کردند، باید جلوگیری کرد.
میانگین دما در مراکز شهرها ۱-۳ درجه سانتی گراد گرمتر از مناطق حاشیهایی است (هریس[۶۵] و همکاران، ۱۹۹۱) در نتیجه جوانه ها ۵ تا ۲۰ روز زودتر نسبت به مناطق حاشیه باز شوند باز شدن پیش از موعد جوانه ها درختان را نسبت به سرمای دیرس بهاره آسیب پذیرتر میسازد. ارزیابی اثرات تغییرات اقلیم جهانی دشوار است اما واکنشهای فنولوژی در مجموعه درختان اروپا نشان داده است فصل رویش در طول ۳۰ سال به اندازه دو هفته افزایش یافته است. رابطه متقابل بین سازگاری اقلیمی و قابلیت ابتلا به بیماریها ثابت شده است ژنوتیپ درختان اقلیم های بری پس از آنکه به مناطق ساحلی انتقال داده شدند بیشتر مستعد ابتلا به بیماری هستند. (کوزلوسکی[۶۶]، ۱۹۹۱).
فصل سوم:
بیماریهای زیستی
بیماری درختی به روند غیرعادی در زندگی درخت اطلاق می شود که در اثر تحریک مداوم عوامل زنده و یا عوامل غیرزیستی (محیطی) بوجود می آید. بیماری در درخت به تغییرات فیزیولوژیکی و ظهور علائم منجر می شود. عوامل زنده بیماریزا یا بیمارگرها عبارتند از قارچها، باکتری ها، ویروسها، نماتدها و درختان انگل وعوامل غیرزیستی بیماریزا شامل عوامل محیطی متعددی مانند آلایندههای هوا، کمبود ویا بیشبود مواد غذایی مورد نیاز درخت، گرما و سرمای بیش از حد هوا میباشند که در ادامه به شایعترین آنها درفضای سبز شهری پرداخته می شود.
۳-۱- بیماری مرگ هلندی نارون
بیماری مرگ نارون یک مثال مناسب از یک بیماری جدی و کشندهی درختان شهری است. در نتیجه این بیماری در بسیاری از مناطق شهری اروپا درختان نارون از بین رفته با گونه های دیگر جایگزین شدند. درختان خانواده نارون با بیش از ۱۵۰ گونه اعم از درخت و درختچه بیشتر در نواحی معتدلهی شمالی و مناطق گرمسیری پراکندهاند. درحدود ۱۳۶ میلیون اصله نارون با بیش از ۱۰ سانتیمتر قطرتنه در مناطق شهری و حومه شهرها در شش قاره برآورد شده است که به نظر می رسد بیش از ۹۵ درصد آنها در اروپا، آمریکای شمالی و آسیا پراکنده شده باشند. علاوه برآن میلیون ها اصله درخت نیز در سرتاسر دنیا درجلگهها و کنار رودخانهها و جنگلها وجود دارند که قابل شمارش نیست و نباید آنها را از نظر دور داشت (آرکیرو و موریس[۶۷]، ۱۹۸۲ ). درخت نارون با دارا بودن قامتی بلند دارای زیبایی قابل ملاحظه ای بوده و به دلیل خصوصیات مفیدش از دیرباز در زمینه های مختلف اعم از صنعتی و زینتی به ویژه در طراحی فضاهای سبز شهری مورد استفاده قرارگرفته است (سانتینی و همکاران[۶۸]، ۲۰۰۲). بیماری مرگ هلندی نارون یکی از مهم ترین، زیان بار ترین و مخرب ترین بیماری های آوندی این درختان در نیمکره شمالی محسوب می شود (استیپز و کامپانا[۶۹]، ۱۹۸۱). این بیماری تاکنون با از بین بردن میلیون ها درخت نارون در اروپا و آمریکای شمالی موجب میلیون ها دلار خسارت اقتصادی شده است (سینکلیر و کامپانا[۷۰]، ۱۹۸۳). فرم جنسی عامل این بیماری قارچ Ophiostoma ulmi از شاخه Ascomycota و فرم غیر جنسی آن Graphium از شبه شاخه قارچهای ناقص میباشد. این بیماری یکی از مخربترین بیماریهای درختان سایهدار به ویژه گونه های نارون میباشد. البته قابل ذکر است که آسیب پذیری برخی گونه های نارون درمقابل این بیماری نسبت به گونه های دیگر این جنس کمتراست. بهعنوان مثال نارون چینی نسبت به اوجا مقاومتر است. عامل بیماری درآوند چوبی درختان مستقر می شود و علائم بیماری به صورت پژمردگی ناگهانی برگها تظاهر مییابد که برگهای پژمرده نهایتاً قهوهای وخشک میشوند. این علائم ابتدا در برگهای یک یا چند شاخه از تاج درخت به صورت یک طرفه ظاهر می شود و بتدریج در کل تاج گسترش مییابد (خداشناس و اطهریپور، ۱۳۸۹).
امکان انتشار عامل بیماری به وسیله سوسکهای پوستخوار خانواده Scolytidae این بیماری را از بیماری های مشابه متمایزمی کند. دریک قرن گذشته، انتشار سریع عامل بیماری به مناطق دور دست از یک سو و حساسیت ارقام مختلف نارون ازسوی دیگر، به ترتیب در دهه ۱۹۱۰ و ۱۹۴۰ باعث بروز دو اپیدمی با درجات شدت مختلف شده است (بریزیر[۷۱]، ۱۹۹۰). اپیدمی اول با Ophiostoma ulmi مربوط به گونه غیرمهاجم شدت بیماری زایی کمتر و اپیدمی بعدی مربوط به گونه با شدت بیماری زایی بیشتر مهاجم با نام .novo-ulmi O میباشد (بریزیر[۷۲]، ۱۹۹۱) بریزیر جدایه های با منشأ اروپایی را به نام نژاد اروپا-آسیایی اورآسیایی و جدایه های با منشأ آمریکای شمالی را به نام نژادهای آمریکای شمالی نامید(استیپز و کامپانا[۷۳]، ۱۹۸۱؛ بریزیر وکیرک[۷۴]، ۲۰۰۱). اخیراً گونه سومی به نامO. himal-ulmi در ارتباط با بیماری مرگ درختان نارون در هیمالیا یافت شده است که یک بیماری اندمیک در این ناحیه محسوب می شود (بریزیر و مهروترا[۷۵]، ۱۹۹۵). اعتقاد بر این است که این بیماری از چین منشأ گرفته وسپس طی جنگ جهانی اول به اروپا و آمریکای شمالی راه پیدا کرده است (بریزیر، ۱۹۹۱ ).
تاریخچه پیدایش بیماری در ایران به درستی معلوم نیست، زیرا تا قبل از سال ۱۳۳۸ نامی از این بیماری در نشریات ایران برده نشده است ولی بیماری برای اولین بار در سال ۱۳۳۸ در جنگل های گلستان و در ارتفاعات پایین کرنفکتر و کندسکوی بر روی درختان اوجا و ملج مشاهده شد و بعد در بقیه نواحی جنگلی و حتی فضای سبز شهری گسترش یافت (رهجو[۷۶] و همکاران، ۲۰۰۱) در سال های اخیر در شمال کشور در گرگان و در درختان نارون چتری فضای سبز داخل شهر تهران عامل بیماری مرگ نارون Ophiostomanovo-ulmi معرفی شده بود (رهنما[۷۷] و همکاران، ۲۰۰۰) گونه جدید عامل بیماری نه تنها باعث زوال شدید درختان نارون شده است، بلکه به گونه جدیدی از درختان جنگلی در شمال کشور به نام آزاد با نام علمی Zelkova carpinifolia نیز حمله کردند و این اولین گزارش رسمی از وجود بیماری مرگ درختان آزاد در استان گلستان میباشد (رهنما و طاهری[۷۸]، ۲۰۰۳). با توجه به گزارشهای بسیار از ظهور نژادهای مهاجم بیماری در کمربند جنگلی شمالی کشور از پارک ملی گلستان تا ارسباران آذربایجان (عراقی و همکاران[۷۹]، ۲۰۰۷؛ رهنما و طاهری، ۲۰۰۴ ) و مناطق فضای سبز و پارک های شهرهای بزرگ کشور در چند سال اخیر اهمیت زیادی دارد (رهجو[۸۰]، ۱۹۹۹).
۳-۱-۲- علائم بیماری
این قارچ در آوندهای چوبی درختان نارون مستقر می شود و داخل آوندها تکثیر مییابد. دراثر تکثیر عامل بیماری و تولید مواد فنلی و برخی از توکسینها (سموم) و ایجاد تایلوز (رشد بیش از حد سلولهای پارانشیمی اطراف آوندها)، آوندهای چوبی مسدود می شود و کار انتقال شیره خام درون آوندها دچار اختلال شده و درحالت پیشرفته، متوقف می شود. در نتیجه، شیره خام به قسمت های هوایی درخت (سرشاخه ها وبرگها) نمیرسد و برگها زرد، پژمرده، سپس قهوهای شده و نهایتاً خشک میشوند (خداشناس و اطهریپور، ۱۳۸۹). این علائم معمولاً از اواسط بهار در برگهای یک یا چند شاخه از چتر درخت بصورت یک طرفه نمایان میگردد و متعاقبا بیماری در سایر شاخهها گسترش مییابد لازم به ذکر است که اگر آلودگی شدید باشد و در اوایل فصل رویشی صورت پذیرد، معمولاً درخت تا پایان فصل رویشی خشک خواهد شد و اگر آلودگی در اواخر فصل رویشی رخ دهد، بیماری به کندی پیشرفت نموده و بروز شدت خسارت در فصل رویشی بعد، رخ میدهد. البته شدت آلودگی در مدت زمان خشکاندن درخت تاثیر بسزایی دارد. به بیان دیگر هرچه شدت آلودگی بیشتر باشد، درمدت زمان کوتاهتری درخت میخشکد.
۳-۱-۳- راههای تشخیص ظاهری بیماری
علاوه بر خشکیدگی یک طرفه تاج درخت که یکی از علائم واضح بیماری مرگ هلندی نارون میباشد، قهوهای شدن آوندهای چوبی در زیر پوست که به علت مکانیزم بیماریزایی بیمارگر است، می تواند به تشخیص ظاهری بیماری کمک کند. بدین ترتیب در صورتی که پوست شاخه آلوده با چاقو برداشته شود، قهوهای شدن آوندها درناحیه زیر پوست قابل مشاهده خواهد بود، همچنین اگر از شاخه آلوده، مقطع عرضی تهیه شود، دایره قهوهای رنگی دور آوندها دیده می شود
از موارد دیگری که به شناسایی این بیماری کمک می کند وجود منافذ خروجی سوسک پوستخوار است.
همچنین وجود دالانهای لاروی در زیر پوست نیز راهی برای تشخیص بیماری میباشد البته باید درنظر داشت که وجود منافذ و دالانهای لاروی حتماً دلیلی بر وجود این بیماری نیست بلکه می تواند صرفاً بیانگر آلودگی با آفت پوستخوار نارون باشد ولذا بررسیهای بیشتر ضروری خواهد بود.
در اواخر بهار و اوایل تابستان زردی و پژمردگی برگ ها در یک یا چند شاخه از تاج درخت نمایان میگردد. برگهای آلوده به سرعت قهوه ای شده و خشک میشوند . در علائم بیماری در سایر شاخه های بزرگتر نیز مشاهده شده و در اغلب موارد درخت بطور کلی خشک می شود. آلودگی های که در اواخر تابستان به وجود میآیند بکندی پیشرفت نموده و فقط شاخه های معدودی ممکن است آلودگی را نشان دهند. هرچند، پیشرفت بیماری معمولا در فصل رویشی بعد صورت میگیرد درختانی که به شدت آلوده شده اند در فصل جاری از بین می روند و آنهایی که زمستان را سپری می کنند معمولا تا پایان فصل رویشی بعد خشک خواهند شد. شاخه های آلوده همراه با تغییر رنگ قهوه ایی در آوندهای چوبی خارجی میباشند. این تغییر رنگ را در شاخه های کوچک و بزرگ، تنه و گاهی ریشه درخت می توان دید. در درختان مرده و در حال مرگ دالانهای لاروی حشره ناقل در زیرپوست تنه و شاخه های بزرگ مشاهده میشوند (بلانچارد و تاتار[۸۱]، ۱۹۹۱).