واحد رشت
دانشکده کشاورزی- گروه باغبانی
پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته مهندسی کشاورزی - علوم باغبانی
گرایش: گیاهان زینتی
عنوان
بهبود عمر گلجاییگلهای شاخه بریده رز، آفتابگردان و لیسیانتوس با بهره گرفتن از سدیم نیتروپروساید
استاد راهنما:
دکتر داود هاشم آبادی
استاد مشاور:
دکتر بهزاد کاویانی
نگارش:
نیّر نظیری مقدم
تابستان ۱۳۹۲
تقدیر و تشکر
الحمدلله رب العالمین.
در آغاز وظیفه خود می دانم از زحمات بی دریغ استاد راهنمای خود، جناب آقای دکتر داود هاشم آبادی، صمیمانه تشکر و قدردانی کنم که قطعاً بدون راهنمایی های ارزنده ایشان، این مجموعه به انجام نمی رسید. از جناب آقای دکتر بهزاد کاویانی مشاور این رساله و همچنین اساتید محترم گروه باغبانی، آقایان دکتر رسول انسی نژاد، دکتر شهرام صداقت حور و دکتر علی محمدی ترکاشوند و همه عزیزانی که در آماده سازی این رساله، به نحو احسن اینجانب را مورد راهنمایی قرار دادند، کمال امتنان را دارم.
در پایان، بوسه می زنم بر دستان پر مهر پدر و مادر عزیزم به پاس زحمات بی دریغشان.
تقدیم به
به تماشا سوگند
و به آغاز کلام
و به پرواز کبوتر از ذهن…
این مجموعه را به خانواده مهربانم تقدیم می کنم.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده ۱
فصل اول : مقدمه
۱-۱- تاریخچه، گیاهشناسی و پراکنش گل رز ۳
۱-۲- اهمیت اقتصادی گل رز ۴
۱-۳-گیاهشناسی و پراکنش اکولوژیکی گل آفتابگردان ۴
۱-۴- اهمیت اقتصادی گل آفتابگردان ۵
۱-۵- گیاهشناسی گل لیسیانتوس ۵
۱-۶- اهمیت اقتصادی گل لیسیانتوس ۵
۱-۷- بیان مسئله ۶
۱-۸- هدف آزمایش…………………………………………………………………………………………………..۶
فصل دوم : بررسی منابع
۲-۱- پیری ۸
۲-۲- اتیلن و نقش آن در پیری گل های بریده ۸
۲-۲-۱- عوامل مؤثر در تولید اتیلن ۹
۲-۲-۲- بیوسنتز اتیلن ۹
۲-۳- تیمار با مواد ضد اتیلن .۱۰
۲-۳-۱- سدیم نیتروپروساید .۱۰
۲-۴-انسداد آوندی ۱۱
فصل سوم : مواد و روشها
۳-۱- مواد گیاهی ۱۳
۳-۲- نحوه آماده سازی گل ها و انجام تیمار سدیم نیتروپروساید ۱۳
۳-۳- پیاده کردن طرح آزمایشی و معرفی تیمارها ۱۳
۳-۴- صفات کمی و کیفی مورد اندازه گیری ۱۵
۳-۴-۱- عمر گلجایی ۱۵
۳-۴-۲- جذب محلول ۱۵
۳-۴-۳- درصد ماده خشک ۱۵
۳-۴-۴- شمارش باکتری ۱۵
۲-۴.اهداف پرورش منابع انسانی———————————————–۲۲
۲-۵.ابعاد پرورش منابع انسانی————————————————۲۳
۲-۶.فرایند توسعه وپرورش منابع انسانی—————————————–۲۵
۲-۷مهمترین سیستمهای مؤثر بر توسعه منابع انسانی———————————۲۷
۲-۸.نقش توسعه منابع انسانی در کارآیی و اثربخشی فرآیندها—————————۳۱
۲-۹.عملکرد کارکنان و عوامل مؤثر بر بهبود عملکرد———————————۳۷
۲-۹-۱.عوامل موثر بر بهبود عملکرد——————————————–۳۷
۲-۱۰.ضرورت مشارکت کارکنان در سازمان های امروزی——————————۳۸
۲-۱۱. سرمایه فکری به عنوان یک عامل مؤثر بر عملکرد منابع انسانی———————۴۱
۲-۱۲.پیشینه سرمایه فکری—————————————————۴۲
۲-۱۳. تعاریف سرمایه فکری————————————————-۴۴
۲-۱۴- اجزای تشکیل دهنده سرمایه فکری—————————————-۴۷
۲-۱۴-۱. سرمایه انسانی—————————————————-۴۷
۲-۱۴-۲. سرمایه ساختاری/ سازمانی——————————————–۴۸
۲-۱۴-۳. سرمایه مشتری—————————————————-۴۹
۲-۱۵. ویژگیهای سرمایه فکری———————————————-۵۱
۲-۱۶. اهداف اندازه گیری سرمایه فکری—————————————–۵۲
۲-۱۷. سنجش و اندازهگیری سرمایههای فکری————————————-۵۳
۲-۱۸. استفاده کنندگان اطلاعات مربوط به سرمایه فکری——————————-۵۵
۲-۱۹. مدیریت منابع انسانی و سرمایه فکری————————————————-۵۶
۲-۲۰. گزارشگری سرمایه فکری——————————————————————۵۹
۲-۲۱.ارتقاء عملکرد سازمانی با بهره گرفتن از استراتژی های منابع انسانی———————-۶۱
۲-۲۲.استراتژی های مدیریت منابع انسانی———————————————————۶۲
۲-۲۳.تاریخچه شرکت ملی پخش فراورده های نفتی ایران:—————————–۷۲
۲-۲۴.فعالیت وخدمات شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران:———————–۷۴
۲-۲۵.مشتریان—————————————————————————-۷۵
۲-۲۶.تأمین کنندگان اصلی: —————————————————————-۷۵
۲-۲۷.سهامداران: ————————————————————————-۷۵
۲-۲۸.ارکان شرکت: ———————————————————————-۷۵
۲-۲۹.ترکیب نیروی انسانی: —————————————————————-۷۶
۲-۳۰.رهبران منطقه: ———————————————————————-۷۶
۲-۳۱.چشم انداز: ——————————————————–۷۷
۲-۳۲.مأموریت: ———————————————————۷۷
۲-۳۳.پیشینه پژوهش——————————————————-۷۸
فصل سوم:روششناسی تحقیق
۳-۱. مقدمه————————————————————-۹۰
۳-۲. روش تحقیق——————————————————-۹۰
۳-۳. قلمرو تحقیق ——————————————————–۹۱
۳-۳-۱. قلمرو موضوعی تحقیق———————————————–۹۱
۳-۳-۲. قلمرو مکانی تحقیق————————————————-۹۱
۳-۳-۳. قلمرو زمانی تحقیق————————————————–۹۱
۳-۴. جامعه آماری——————————————————–۹۱
۳-۵. نمونه آماری———————————————————۹۱
۳-۶ . ابزار جمع آوری دادهها و اطلاعات——————————————۹۲
۳-۶-۱. منابع داده ها————————————————— —-۹۲
۳-۶-۲. ابزار گردآوری داده ها————————————————-۹۲
۳-۷. روایی و پایایی——————————————————-۹۲
۳-۷-۱. آلفای کرونباخ——————————————————————–۹۳
۳-۸ . روش تجزیه و تحلیل دادهها و اطلاعات————————————-۹۴
فصل چهارم:تجزیه و تحلیل داده ها
۴-۱ مقدمه————————————————————-۹۶
۴-۲ توصیف و تجزیه و تحلیل داده ها(آمار توصیفی)——————————–۹۶
۴-۲-۱ توصیف نمونه و پردازش اطلاعات بدست آمده——————————-۹۷
۴-۲-۱-۱ جنسیت——————————————————–۹۷
۴-۲-۱-۲ سن———————————————————-۱۰۰
۴-۲-۱-۳ تحصیلات—————————————————–۱۰۲
۴-۲-۱-۴ میزان تجربه—————————————————-۱۰۴
۴-۲-۱-۵ رشته تحصیلی—————————————————۱۰۶
۳-۱٫ مقدمه
در این فصل روند اجرای پژوهش بیان می شود. ابتدا طرح و روش پژوهش ، جامعه آماری و نحوه انتخاب نمونه ، روش و چگونگی گردآوری اطلاعات ، متغیرهای پژوهش ، ابزار و وسایل اندازه گیری پرداخته شده و در پایان چگونگی گردآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات تشریح شده است.
۳-۲٫ روش تحقیق
با توجه به ماهیت موضوع ، تحقیق حاضر توصیفی بطور اعم و از نوع همبستگی بطور اخص است که به صورت مقطعی انجام شده است. روش این تحقیق بر حسب نحوه اجرا میدانی است. در این پژوهش به منظور جمع آوری داده های آماری از تست های آمادگی جسمانی ، ترکیب بدنی ، پرسشنامه ۲۴ سوالی کیفیت زندگی (QOL) و پرسشنامه ۲۱ سؤالی اضطراب (BAI) استفاده شد.
۳-۳٫ جامعه آماری و روش نمونه گیری
۳-۳-۱٫ جامعه آماری
جامعه آماری تحقیق را کلیه دانش آموزان دختر ۱۲ تا ۱۴ ساله دوره اول متوسطه مدارس روزانهی دولتی شهرستان لاهیجان که در سال تحصیلی ۱۳۹۴-۱۳۹۳ مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دادند که بر اساس اطلاعات اخذ شده، این جمعیت طبق آمار اداره آموزش و پرورش لاهیجان برابر با ۱۵۹۲ نفر بوده اند.
۳-۳-۲٫ نمونه آماری
نمونه آماری تحقیق شامل ۳۰۰ نفر از دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه مدارس دولتی شهرستان لاهیجان بود که به روش نمونه گیری تصادفی – خوشه ای از بین جامعه آماری و بر اساس جدول مورگان انتخاب شدند.
۳-۳-۳٫ متغیرهای تحقیق
در این تحقیق عوامل آمادگی جسمانی مانند استقامت قلبی- تنفسی، استقامت عضلانی و انعطاف پذیری به عنوان متغیرهای پیشبین و مؤلفه های ترکیب بدن مانند شاخص توده بدن(BMI)، نسبت دور کمر به دور لگن( WHR) و نیز متغیرهای روان شناختی(اضطراب و کیفیت زندگی) به عنوان متغیرهای ملاک در نظر گرفته شدند.
۳-۴٫ روش و چگونگی گردآوری اطلاعات
این پژوهش یک پژوهش توصیفی و میدانی است در این پژوهش روش کار به این صورت بود که ابتدا اطلاعات لازم در مورد تعداد کل دانش آموزان دختر دوره متوسطه مدارس دولتی شهرستان لاهیجان اخذ شد. سپس به روش نمونه گیری تصادفی- خوشه ای ۴ مدرسه از بین ۸ مدرسه دولتی شهرستان لاهیجان انتخاب و به صورت تصادفی ۳۰۰ نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در پایان با مجوز اداره آموزش و پرورش شهرستان لاهیجان به هر کدام از این مدارس مراجعه شد.
در این پژوهش ابتدا با تشکیل جلسه توجیهی برای دانش آموزان و والدین آنها در هر مدرسه، در مورد موضوع و اهداف پژوهش و روش کار توضیحات لازم ارائه گردید. سپس هر دانش آموز قبل از شروع کار برگه رضایت نامه مربوطه(پیوست شماره ۱) را تکمیل نمودند. برگه آگاهی از سلامت(پیوست شماره ۲) که قبلاً توسط دبیر ورزش آن مدارس به دانش آموزان ارائه شده بود مورد بررسی و بازبینی قرار گرفت. در مرحله بعد، اندازه گیری شاخص های ترکیب بدنی(BMI، WHR، دور کمر و دور باسن) از شرکت کنندگان مورد پژوهش در هر مدرسه انجام گردید.
همچنین، شرکت کنندگان پرسشنامه اضطراب(پیوست شماره ۳) و پرسشنامه کیفیت زندگی(پیوست شماره۴ ) را در حضور محقق تکمیل نمودند. قبل از تکمیل پرسشنامه توضیحات لازم توسط پژوهشگر به شرکت کنندگان ارائه شد و در نهایت شرکت کنندگان به منظور سنجش میزان آمادگی جسمانی در ساعتهای ورزش با هماهنگی مدیریت مدرسه و معلم تربیت بدنی مدرسه مورد نظر در آزمون آمادگیجسمانی ایفرد شرکت نمودند که شامل آزمون های کشش بارفیکس، دراز نشست، انعطاف پذیری و دوی ۵۴۰ متر بود
۳-۵٫ ابزار تحقیق
ابزار استفاده شده در این تحقیق به دو دسته تقسیم می شوند. یک دسته از ابزار، پرسشنامه ها هستند که شامل پرسشنامه کیفیت زندگی و پرسشنامه اضطراب میشدند. دسته ی دوم ابزار، لوازم و امکانات مورد نیاز بوده که عبارتند از:
- متر نواری استاندارد ساخت کشور ایران و ترازوی دیجیتال با مارک beurer ساخت کشور آلمان؛
- کرونومتر JOEREX ساخت کشور چین؛
- میلهی مرتبط با کشش بارفیکس جهت اجرای آزمون بدون محدودیت زمانی؛
- تشک دراز نشست جهت اجرای آزمون در ا دقیقه؛
- جعبه ی انعطاف پذیری؛
زمین والیبال به ابعاد (۹ × ۱۸) متر جهت اجرای آزمون دو ۵۴۰ متر؛
- برگه ی ثبت نتایج: این برگه توسط محقق طراحی گردید و در آن نتایج اندازه گیری شاخص های مورد نظر تحقیق که به کمک ابزار استاندارد اندازه گیری شد، ثبت گردید. این شاخص ها عبارتند از: قد، وزن، شاخص توده ی بدن(BMI)، نسبت دورکمر به دور لگن(WHR)، رکورد بارفیکس، درازنشست، انعطاف پذیری، دوی ۵۴۰ متر.
۳-۵-۱٫ پرسشنامه کیفیت زندگی(QOL): یک پرسشنامه خودگزارشی جهت سنجش کیفیت زندگی کودکان و نوجوانان در دو ماه اخیر است. سازندهی آن سازمان بهداشت جهانی با همکاری ۱۵ مرکز بین المللی در سال ۱۹۸۹ است. این پرسشنامه در مجموع ۲۶ سوال دارد که تعداد ۲۴ سوال آن در قالب ۴ حیطه ی سلامت جسمانی(فیزیکی)، روانشناختی، روابط اجتماعی و محیط زندگی است و دو سؤال اول به هیچ یک از حیطهها تعلق ندارد. یعنی وضعیت سلامت و کیفیت زندگی را به شکل کلی مورد ارزیابی قرار میدهد. امتیازهای بالاتر در این پرسشنامه نشان دهنده این است که شرکت کنندگان نوجوان از کیفیتزندگی مطلوب تری برخوردارند. این پرسشنامه ۵ رتبهای در مقیاس لیکرت است. در نمره گذاری، هرگویه از راست به چپ نمره ی ۱ تا ۵ می گیرد. یعنی اصلاً(۱)، کم(۲)، متوسط(۳)، زیاد(۴) و کاملاً(۵)، و یا خیلی ناراضیم(۱)، راضی نیستم(۲)، نسبتاً ناراضیم(۳)، راضیم(۴)، کاملاً راضیم(۵)، قرار میگیرد. البته در این پرسشنامه، سؤال های ۳، ۴، و ۲۵ به صورت معکوس نمره گذاری می شوند. تحقیقات زیادی روایی و پایایی آن را بالای ۸۰/۰ گزارش کرده اند. در نتایج گزارش شده توسط گروه سازندگان مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی که در ۱۵ مرکز بینالمللی این سازمان انجام گردید، ضریب آلفای کرونباخ بین ۷۳/۰ تا ۸۹/۰ برای خرده مقیاسهای چهارگانه و کل مقیاس گزارش شده است. در ایران، الهیاری و همکاران(۱۳۸۵) آلفای کرونباخ پرسشنامه QOL را به میزان ۸۴/۰ گزارش کرده اند. نصیری(۱۳۸۵) برای پایایی مقیاس از سه روش بازآزمایی با فاصله سه هفتهای، تنصیفی و آلفای کرونباخ استفاده کرد که به ترتیب برابر با ۶۷/۰، ۸۴/۰ و ۸۷/۰ بود. همچنین، پایایی مقیاس کیفیت زندگی توسط رحیمی(۱۳۸۶) برای کل مقیاس برابر با ۸۸/۰، برای سلامت جسمی ۷۰/۰، برای سلامت روانی ۷۷/۰ و برای روابط اجتماعی ۶۵/۰ و برای کیفیت محیط زندگی برابر با ۷۷/۰گزارش کرده است(۵۱).
۳-۵-۲٫ پرسشنامه اضطراب بک[۱۵۳](BAI): یک پرسشنامه خودگزارشی فرم کوتاه است که در سال ۱۹۹۰ توسط آیرون بک و همکارانش به منظور اندازه گیری شدت اضطراب در نوجوانان و بزرگسالان ساخته شد. این پرسشنامه یک مقیاس ۲۱ سوالی است که آزمودنی در هرماده یکی از چهارگزینه که نشان دهنده ی شدت اضطراب است را انتخاب می کند. این پرسشنامه ۴ گزینه ای در مقیاس لیکرت است که درجه اضطراب را در ۴ طیف خیلیکم(۷-۰)، خفیف(۱۵-۸)، متوسط(۲۵-۱۶) و شدید(۶۳-۲۶) اندازه گیری می کند. نمره کل این پرسشنامه در دامنه ای از صفر تا ۶۳ قرار می گیرد. مطالعات انجام شده نشان میدهد که این پرسشنامه از اعتبار و روایی بالایی برخوردار است. برای این آزمون پنج نوع روایی محتوا، همزمان، سازه، تشخیصی و عاملی سنجیده شده است که همگی نشان دهنده ی کارایی بالای این ابزار در اندازه گیری شدت اضطراب میباشد(بک و همکاران، ۱۹۸۸). برخی تحقیقات در ایران در مورد خصوصیات روان سنجی این آزمون انجام گرفته است. برای مثال، غرایی(۱۳۷۲) ضریب اعتبار آن را با روش بازآزمایی و به فاصله ی دو هفته ۸۰/۰ گزارش کرده است. کاویانی و موسوی(۱۳۷۸) نیز ضریب روایی آن را ۷۲/۰ و آلفای کرونباخ را برای ضریب پایایی ۹۲/۰ گزارش کرده اند(۳۹).
۳-۶٫ اندازه گیری تن سنجی
۳-۶-۱٫ اندازه گیری قد
همه ی شرکت کنندگان در این تحقیق با بهره گرفتن از متر نواری برحسب سانتی متر اندازه گیری شدند. برای این کار، شرکت کننده ها می بایست بدون کفش و به صورت ایستاده کنار دیوار قرار بگیرند، به نحوی که پاشنهی پا، باسن، کتف و سر آنها در یک راستا قرار بگیرد. سپس، قد آنها در حالتی که شرکت کنندگان سمت جلو و رو به رو را نگاه میکردند، اندازه گیری و ثبت گردید(۲۱).
شکل۳-۱٫ اندازه گیری قد
۳-۶-۲٫ اندازه گیری وزن
جهت اندازه گیری وزن شرکت کنندگان از یک ترازوی دیجتال با مارک beurer ساخت کشور آلمان با دقت ۱۰۰ گرم استفاده شد.
زمان اندازه گیری برای همه ی شرکت کنندگان صبح بود. روش اندازه گیری به این صورت بود که شرکت کنندگان بدون کفش و با حداقل لباس ممکن برای چندثانیه روی ترازو قرار گرفته و وزن آنها برحسب کیلوگرم ثبت گردید(۲۱).
شکل۳-۲٫ اندازه گیری وزن
شکل۳-۳٫ ترازوی استفاده شده در تحقیق
۳-۶-۳٫ اندازه گیری ترکیب بدنی
۳-۶-۳-۱٫ اندازه گیری شاخص توده ی بدن(BMI)
جهت اندازه گیری شاخص توده ی بدن(BMI) شرکت کنندگان، وزن آنها به مجذور قد تقسیم شد. مقدار شاخص به دست آمده در این فرمول، وزن برحسب کیلوگرم و قد برحسب متر و واحد شاخص تودهی بدن نیز کیلوگرم بر متربع میباشد. همچنین، از آنجا که مقدار پیشنهادی BMI برای رده های وزنی در کودکان، نوجوانان مانند بزرگسالان نیست، در این تحقیق این شاخص برحسب Cut of-BMI نیز محاسبه گردید(۲۱).
مجذورقد(متر) وزن(کیلوگرم) = BMI
۳-۶-۳-۲٫ اندازه گیری نسبت دور کمر به دور لگن( WHR)
جهت اندازه گیری WHR شرکت کنندگان، کمترین اندازه ی دور کمر(حدفاصل دنده و تاج خاصره) و عریض ترین قسمت دور لگن(باسن) با متر نواری اندازه گیری شد.سپس با بهره گرفتن از فرمول تقسیم محیط کمر به محیط لگن(باسن) مقدار این شاخص بدست آمد(۴۱).
محیط لگن(باسن) محیط کمر = WHR
شکل۳-۴٫ نحوه ی اندازه گیری محیط کمر و محیط لگن(باسن)
۳-۷٫ اندازه گیری تست های منتخب آمادگی جسمانی
۳-۷-۱٫ اندازه گیری استقامت عضلانی بالاتنه(کمربندشانه ای)
چگونگی اجرای آزمون کشش بارفیکس
برای اجرای این آزمون، شرکت کننده به پشت در زیر میله ی بارفیکس دراز می کشد به طوری که شانه های او زیر میله ی بارفیکس قرار گیرد. سپس دست های خود را با کف دست های باز به سمت بالا می آورد. میله ی بارفیکس در سوراخ بالایی قرار می گیرد. شرکت کننده سپس کشش از بارفیکس را انجام می دهد. موقع کشش، چانه باید به بالای یک طناب یا کش که ۳ سوراخ پایین تر از میله بسته شده است برسد و دراین حالت یک کشش محسوب می شود. در اجرای این آزمون شرکت کننده تا آنجا که توان داشت این کشش را تکرار کرد(۴۱). در این آزمون محدودیت زمانی مطرح نبود و رکورد شرکت کننده براساس تعداد تکرارها و اجرای صحیح ثبت و محاسبه شد.
شکل ۳-۵٫ نحوه اجرای آزمون کشش بارفیکس
۳-۷-۲٫ اندازه گیری استقامت عضلانی ناحیهی شکم
چگونگی اجرای آزمون دراز و نشست
Bernschütz,2011: 22-28))
در ادامه به تحقیق یازونگ[۱۳۹] (۲۰۱۰) باید اشاره کرد که توسعه و تکامل IMC را به پنج مرحله به شرح ذیل تقسیم می کند:
مرحله اول: در سال ۱۹۸۹ که انجمن آژانس های تبلیغاتی آمریکا تعریف خود را از IMC ارائه کرد که عبارتست از یک برنامه ریزی تزایفی که از عناصر و ابزارهای ترفیعی گوناگون استفاده می کند. در این مرحله روی تزایف و سینرژی حاصل از بکارگیری ابزارهای مختلف ارتباطی تأکید شده است.
مرحله دوم: در سال ۱۹۹۱ با تعریفی که شولتز از IMC ارائه کرد که تأکید بیشتر بر مشتری و مصرف کننده متمرکز می شود آغاز شد.
مرحله سوم: از سال ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۴ آنجا که دانکن تعریف خود را از IMC مطرح نمود که محور IMC ارزش برند و روابط مشتری است.
مرحله چهارم: در سال ۱۹۹۸ شولتز و شولتز در تعریف IMC بازنگری نموده و عنوان کردند که IMC یک فرایند تجاری استراتژیک که برای ارتباطات برند با تمامی مصرف کنندگان بکار گرفته شده ، میباشد .
مرحله پنجم: در ابتدای قرن ۲۱ دو محقق لی جوان گدا و شولتز در سال ۲۰۰۷ بحث جدیدی را مطرح کردند و آن عبارت بود از ترکیب IMC و ارتباطات هم پیوند برند ( Yi Zong, 2010) .
در نمودار۹-۲ سیر تکاملی تحقیقات در مورد IMC آمده است :
نمودار۹-۲ سیر تکاملی تحقیقات در مورد IMC ) Kliatchko, 2008: 139)
در انتهای این قسمت سیر تکامل IMC را به سیر تکامل بازاریابی پیوند زده که از ۴P مکارتی آغاز و به ارزش ویژه برند ختم می شود.
جدول ۲۰-۲ فرایند توسعه بازاریابی و ارتباطات هم پیوند بازاریابی[۱۴۰]
۴P
مکارتی[۱۴۱] ۱۹۶۴
تولید، قیمت، توزیع، ترفیع
۴C
لوتربورن [۱۴۲]۱۹۹۱
مصرف کننده، هزینه رضایتبخشی، متقاعد کردن برای خرید، ارتباطات
۴V
لو[۱۴۳] ۱۹۹۴
تغییرپذیری – ارزش- تنوع – جنبش
IMC
معاصر
بازاریابی مستقیم+ ایجاد یک تصویر کلی از شرکت IMC =
+ تبلیغات+ روابط عمومی+ پیشبرد فروش+ رویدادها+شاخص رضایت مصرف کننده+ ارزش ویژه برند
منبع: (ying – chuLu,2010:6)
با مرور مبانی نظری در بحث تکامل IMC نهایتاً به این مطلب می رسیم که هدف از بکارگیری و ترکیب عناصر و ابزارهای مختلف ارتباطی دستیابی به رضایت مصرف کننده و به دنبال آن ایجاد و خلق ارزش ویژه برند می باشد.
۳-۶-۱-۲-اهمیت و جایگاه IMC
اکنون بعد از بررسی تعاریف و سیر تکامل و تحول ارتباطات هم پیوند بازاریابی نقطه نظرات محققین مختلف در خصوص اهمیت و جایگاه IMC را مد نظر قرار می دهیم. گام نخست در ایجاد برند برای هر کسب و کاری فراهم سازی بستری مطمئن در برقراری ارتباط مؤثر با مشتریان است و موضوع ارتباط با مشتری در مقوله بازاریابی همواره از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. در این فرایند ارتباطات هم پیوند بازاریابی از مهم ترین سنگ بناهای برقراری ارتباط با مشتری ارزیابی می شود چرا که ترکیب متناسب و بهره مندی هوشمندانه در ارتباطات بازاریابی منجر به ایجاد برند در بازار خواهد شد. امروزه کسب و کارهای موفق دنیا به این نتیجه رسیده اند که برای دستیابی به موفقیت باید بتوان با مشتریان روابط بلند مدت برقرار کرد چرا که وجود روابط بلند مدت، پایه و اساس شکل گیری برند خواهد بود. ضمن برقراری ارتباط با مشتریان جدید، باید بتوان در حفظ مشتریان فعلی نیز از ابزارهای ارتباطات هم پیوند بازاریابی بهره کافی برد به عبارت دیگر برای حفظ و نگهداری مشتریان فعلی تنها راه، برقراری ارتباط مؤثر و بلند مدت با آنان است که از طریق ابزارهای هم پیوند ارتباطات بازاریابی محقق می شود. (اخلاصی،۱۳۹۱/۲۴-۲۳).
در حقیقت دو عامل مهم، عملکرد محصول و ارتباطات هم پیوند بازاریابی عامل ایجاد برند هستند. به طوری که کیفیت بالای محصول در نبود IMC و پیام مناسب به تنهائی نمی تواند ایجاد برند کند. . (اخلاصی،۱۳۹۱: ۲۵). ساخت برند با ساخت کسب و کار است زیرا تعداد مشتریانی که به سراغ شرکت می آیند و خرید می کنند و میزان وفاداری ایشان در گرو موفقیتی است که برند شرکت در بازار کسب کرده است و این مهم حاصل نمی شود مگر با وجود ارتباطات مؤثر با مشتریان که باعث ترغیب مشتریان به خرید از شرکت می شود. (اخلاصی،۱۳۹۱: ۲۷). مرور مبانی نظری در این حوزه حاکی از وجود همبستگی بین فرآیندهای IMC ، مشتری، برند و عملکرد کسب و کار می باشد.) Duncan and Mulhern, 2004)
مرور تعاریف گوناگون IMC حاکی از آن است از سازمانهائی که به خوبی فرآیندهای IMC را بکار می گیرند، از ظرفیت بالاتری برای دستیابی به اهداف برنامه های تبلیغاتی مستقیم و غیر مستقیم برخوردارند .Duncan and Mulhern, 2004; Kliatchko, 2005).)که البته این اهداف شامل افزایش آگاهی برند، افزایش نگرش مثبت به برند ، ترجیح برند، تمایل بالاتر به عمل برند و سهولت خرید می شود(Swain, 2004; Rossiter and Bellman, 2005) در همین ارتباط مادهوارم و همکارانش[۱۴۴] (۲۰۰۵) بیان نمودند که ارتباطات بازاریابی مؤثر باعث شکل گیری آگاهی برند و یک تصویر مثبت از برند می شود. این محققان بطور مؤثری بحث کردند که استراتژی IMC اساسی است برای توسعه استراتژیک برند سازمان و اینکه IMC ارتباط بین استراتژی هویت برند شرکت و ارزش ویژه برند از دیدگاه مشتریانش که عبارتست از آگاهی برند و تصویر برند است را مستحکم می سازد.
به هر حال اهمیت و جایگاه IMC را باید در نحوه تأثیرگذاری آن بر برندسازی و ارزش ویژه برند دانست به این ترتیب که اگر یکی از مهمترین اهداف سازمانها دستیابی و ارتقاء ارزش ویژه برند باشد ارتباطات هم پیوند بازاریابی مهمترین عنصر و ابزرای است که سازمانها را در دستیابی به این هدف کمک می کند. به عبارت دیگر اهمیت و جایگاه IMC را باید مرتبط دانست با اهمیت و جایگاه بحث برندسازی و ارزش ویژه برند در سازمانها. تحقیقات صورت گرفته در این خصوص حاکی از آن است که برندسازی و ارتقاء ارزش ویژه برند با توجه به تأثیری که بر عملکرد مالی و غیر مالی سازمانها و ارتقاء جایگاه کسب و کار دارد به عنوان یکی از مهمترین اهداف آنان قلمداد شده و بر این اساس برنامه های IMC که یکی از مهمترین عناصر تأثیرگذار بر برندسازی و ارزش ویژه برند است از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است.
۴-۶-۱-۲-اهداف IMC
۱۰۰
۷۹۷۰۳
۷۸۶۴۳
۱۰۱٫۳۵
ماخذ: طرح جامع شهر بابل،۱۳۸۵;۷۵٫
براساس این نمودار سهم نسبی گروه عمده سنی ۶۴-۱۵ ساله زنان در مجموع جمعیت زنان شهر بیش از پیکره همانند برای مردان شهر است. به عکس، سهم نسبی گروه عمده ۱۴-۰ ساله در مجموع زنان شهر کمتر از پیکره همانند برای مردان شهر می باشد. همچنین سهم نسبی مردان مسن ۶۵ سال و بیشتر) کمتر از پیکره همانند زنان است. از آنجا که نوباوگان در چند سال آینده نیاز به دبستان، کودکان نیاز به مدرسه راهنمایی، نوجوانان نیاز به دبیرستان و جوانان نیاز به کار و مسکن خواهند داشت، توجه به مطالب فوق اهمیت خاصی می یابد.
ج- بررسی وضعیت مهاجرت شهر بابل
رشد جمعیت شهر بابل در دهه گذشته ۸۵-۱۳۷۵) بسیار بیشتر از نرخ رشد طبیعی جمعیت آن بوده است. جمعیت شهر در گذر یک دهه با میزان متوسط ۲۲/۳ درصد در سال رشد نموده و از ۱۱۵۳۲۰ نفر به ۱۵۸۳۴۶ نفر در سال ۱۳۷۵ رسیده است . از این رو می توان گفت شهر بابل در دوره یاد شده شهری مهاجر پذیر بوده است .
گزارش سر شماری عمومی نفوس و مسکن آبان ۱۳۸۵ درباره خالص مهاجرت شهر اطلاعاتی به دست نمیدهد و تنها اطلاعاتی درباره مهاجران وارد شده دبه شهر را در اختیار می گذارد . برای جبران این کاستی از الگوی مهاجرت استانی که در بند ۶-۳-۱ آمده است استفاده شده است .به کمک این الگو تصویر روشنی از الگوی مهاجرت شهر به شرح زیر به دست آمده است:
یک-رفت وآمد جمعیت بین مناطق صنعتی و پیشرفته با شهر بابل دو سویه بوده است.
دو- جریان مبادله ای جمعیت.بین مناطق صنعتی و پیشرفته شهرهای بزرگ با شهر بابل به نفع مناطق مزبور بوده و شهر بابل به عنوان یک مهاجر فرست عمل کرده است.
۳-۳-۲ تراکم کلی جمعیت در سطح شهر و تغییرات آن در مناطق مختلف، براساس اطلاعات آماری موجود و در مواقع لزوم، از طریق آمارگیری نمونه ای
براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۸۵ که از کلیه واحدهای مسکونی و ساکنین شهر توسط مرکز آمار ایران، آمارگیری انجام گرفته و نتایج تفضیلی آن منتشر گردیده است،خصوصیات جمعیتی مناطق مختلف شهر به شرح جدول شماره ۱-۳۳۳ می باشد. تعداد این مناطق که موقعیت آنها در نقشه شماره ۱-۳۳۳ مشاهده می شود ۱۷ منطقه می باشد. نتایج مربوط به تراکم جمعیتی مناطق نیز در جدول شماره ۲-۳۳۳ مشاهده می گردد. همانگونه که در این جدول مشاهده می شود بالاترین تراکم ناخالص جمعیتی را منطقه۸ با ۲۴۳ نفر در هکتار داراست. البته با نگاهی دقیقتر به جداول فوق متوجه می شویم که بیشترین جمعیت و بیشترین واحد ساختمانی نیز در این منطقه می باشد. کمترین جمعیتی در منطقه ۳ با ۶۴ نفر در هکتار و کمترین جمعیت در منطقه ۱۵ با ۵۹۵ نفر و کمترین واحد ساختمانی نیز منطقه ۱۵ با ۵۷۱ واحد مشاهده می شود.
اگر بخواهیم تنها به بیشترین و کمترین توجه نکنیم و با دیدگاهی عمیق تر این جریانات را در شهر دنبال نماییم خواهیم دیدکه مناطق شماره ۱۳و۷و۶ که بخش عمده ساخته شده در غرب شهر را تشکیل می دهند بعد از منطقه ۸ بالاترین تراکم جمعیتی و جمعیت و همچنین واحدهای ساختمانی را شامل می شوند. البته ازآنجا که مساحت در نظر گرفته شده برای مناطق منتخب خصوصا مناطقی که در حاشیه شهر قرار دارند شامل تنها بخش ساخته شده در شهر نمی گردند و اراضی مزروعی، باغات، رودخانه و سایر عوارض طبیعی و مصنوعی را شامل می شوند، لذا ارقام بدست آمده برای مناطق حاشیه شهر متفاوت از ارقامی است که مناطق داخل شهر بدست می دهند. به همین دلیل بهتر است تا این مناطق با یکدیگر مقایسه شوند تا با مناطق داخل بافت شهر. به عنوان مثال مناطق شماره۱۷و۱ در جنوب غربی شهر به مراتب دارای تراکم جمعیتی بیشتری از مناطق شماره ۲و۳ در جنوب شرق می باشند. در هر حال می توان اینگونه نتیجه گیری نمود که هر چند محدوده غرب شهر بابل هنوز به طور مطلق دارای بالاترین تراکم جمعیتی نمی باشد اما بخش قابل توجهی از تراکم جمعیتی شهر به این منطقه تعلق دارد.
۳-۴ خصوصیات اقتصادی شهر
خصوصیات اقتصادی شهر بابل در دو قسمت مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در قسمت نخست به مطالعه اوضاع کلی اقتصاد شهر و در قسمت دوم به بررسی مسئله جمعیت فعال اشتغال شهر خواهیم پرداخت.
۳-۴-۱ اوضاع کلی اقتصادی شهر، میزان تولید و نوع آن در هر یک از بخشهای اقتصادیصنعت، کشاورزی، تجارت و خدمات)
در این قسمت به بررسی ساختار اقتصادی شهر بابل و تحول آن در گذر زمان می پردازیم.برای شناخت ساختار اقتصادی شهر عوامل تولید بخشهای مختلف اقتصادی را مورد توجه قرار می دهیم. در بررسی عوامل تولید بخشهای مختلف اقتصادی، تاکید اصلی بر شناخت چند و چون نیروی انسانی است.
نیروی انسانی شهر از چند سو مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.
آ-شمار نیروی انسانی شهر بابل و تحول آن
طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۸۵، جمعیت شهر بابل ۱۵۸۳۴۶ نفر است که ۴۱/۲۷ درصد از کل جمعیت شهر را شاغلان تشکیل می دهند. شمار شاغلان ده ساله و بیشتر شهر بابل در آبان ماه ۱۳۷۵ برابر ۴۰۴۱۶ نفر و در مهرماه ۱۳۷۵ برابر ۲۶۲۲۵ نفر بوده است. بنابراین طی یک دهه ۷۵-۱۳۶۵) ۱۴۱۹۱ نفر به شمار شاغلان شهر افزوده شده است. به عبارت دیگر، شمار شاغلان شهر با نرخ رشد متوسط ۴۱/۴ درصد در سال رشد کرده است. رشد متناظر برای مناطق شهری استان مازندران و گلستان) ۲۲/۲ درصد در سال بوده است. با توجه به رشد متوسط جمعیت شهر بابل ۲۲/۳ درصد) و نرخ رشد طبیعی آن۹۵/۲ درصد) چند نکته به خوبی قابل تشخیص است:
یک- بخش قابل توجهی از جمعیت شهر و شاغلان شهر را مهاجران وارد شده تشکیل داده اند. در شرایط معمولی، ورود تعداد نسبتا زیادی مهاجر به یک منطقه یا شهر می تواند علامتی برای رشد نسبتا بالای اقتصادی و رونق فعالیتها باشد.جدولهای ۱-۳۴۱ الی ۳).
دو- طی ده سال، رشد کلی شاغلان شهر ۴۱/۴ درصد رشد جمعیت فعال ۶۳/۳ درصد در سال بوده است. این تفاوت۷۸/۰ درصدی روشنگر این واقعیت است که: نخست، علاوه بر اشتغال بیشتر شهروندان شهر بابل، بسیاری از مهاجران نیز صاحب شغل شده اند، دوم، ورود مهاجران به شهر از یک طرف حاکی از رونق اقتصادی و از طرف دیگر نشانگر رکورد نسبی حاکم بر مناطق روستایی شهر بابل است.
ب-گروه های اصلی فعالیت نیروی انسانی شهر بابل
منظور از گروه های اصلی فعالیت نیروی انسانی، اشتغال در بخشهای مختلف اقتصادی مثل بخشهای کشاورزی، معدن، صنعت و … است. از ۴۰۴۱۶ نفر شاغلان شهر بابل ۷۵/۶ درصد در بخش کشاورزی، ۶۷/۲۲درصد در بخش صنایع و معادن شامل بخش معادن،صنعت-ساخت، آب و برق و گازو ساختمان) و مابقی یعنی ۵۸/۷۰ درصد در بخش خدماتشامل زیر بخشهایعمده فروشی،خرده فروشی و… ، هتل و رستوران ، حمل و نقل و …، واسطه گریهای مالی، مستغلات، اجاره و…، اداره امور عمومی و دفاع و… ،آموزش ، بهداشت و مددکاری اجتماعی و سایر فعالیتهای خدمات عمومی و…، خانوارهای معمولی دارای مستخدم، دفاتر و ادارات مرکزی،هیئتهای برون مرزی و فعالیتهای نامشخص و اظهار نشده مشغول فعالیت بوده اند. ترکیب گروه های اصلی فعالیت در مهرماه ۱۳۷۵ عبارت بوده است از: ۸۳/۵ درصد در بخش کشاورزی، ۷۲/۲۱ درصد در بخش صنایع و معدن، و ۴۵/۷۲ درصد در بخش خدماتجدولهای شماره ۴-۳۴۱ الی ۶).
طی یک دهه ترکیب گروه های اصلی فعالیت دستخوش تغییرات عمیقی شده است. شاخص تغییر ساختار اقتصادی در شهر بابل طی دهه ۱۳۷۵-۸۵ برابر ۹۲/۱ درصد بوده است. بخش صنعت و کشاورزی به هزینه بخش بخش خدمات گسترش یافته اند. سهم نسبی صنعت ۹۵/۰ درصد افزایش یافته و بخش کشاورزی ۹۲/۰ درصد بر سهم نسبی خود افزوده است. در مقابل سهم نسبی بخش خدمات ۸۷/۱ درصد کاهش یافته است. در بخش خدمات گروه نامشخص و اظهار نشده ۹۲/۱ درصد از سهم نسبی خود را از دست داده است و سایر بخشهای خدماتی ۰۵/۰ درصد بر سهم خود افزوده اند. این چنین تغییری در ترکیب گروه های اصلی شهر بابل می تواند نشانگر حرکت شهر به سوی اقتصاد صنعتی و خدماتی و جدا شدن آن از اقتصاد روستایی مبتنی بر کشاورزی و حاکم شدن اقتصاد شهری بر آن باشد. چگونگی پخشایش شاغلان در گروه های عمده شغلی این موضوع را بهتر روشن می کند.
۳-۴-۱-۱ چگونگی پخشایش شاغلان در گروه های عمده شغلی
در سال ۱۳۸۵، گروه عمده فروشی، خرده فروشی و… با ۱۰۱۱۶ نفر شاغل یا ۰۳/۲۵ درصد شاغلان شهر مقام نخست را داشته است. مقامهای بعدی به ترتیب به گروه های آموزش، صنعت-ساخت و حمل ونقل و ارتباطات با سهم نسبی۴/۱۳، ۸۳/۱۱ و ۲۲/۱۰ درصد شاغلان شهر تعلق دارد.
بنابراین نقش قابل توجه شهر بابل با توجه به سنجه تعداد شاغلان، در بازرگانی، آموزش، صنعت و حمل و نقل و ارتباطات در منطقه روشن می گردد.
۳-۴-۱-۲ تحول شاغلان در گروه های عمده شغلی طی دهه ۸۵-۱۳۷۵
با توجه به سرشماری عمومی نفوس و مسکن سالهای ۱۳۷۵ و ۱۳۸۵ به بررسی تحول شاغلان در این دوره می پردازیم.
شمار شاغلان شهر بابل طی ده ساله ۸۵-۱۳۷۵ برابر ۱۴۱۹۱ نفر افزایش یافته است. بررسی چگونگی پخشایش این تعداد از شاغلان افزایش یافته در گروه های اصلی فعالیت نشان می دهد که گروه فعالیتهای نامشخص و اظهار نشده نه تنها از این افزایش شاغلان بهره ای نداشته بلکه ۱۷۵ نفر از مجموع آن کاسته شده است. معادل ۸/۳۵ درصد شاغلان جدید جذب بخش کشاورزی، ۱۴/۲۴ درصد جذب صنایع و معادنشامل صنعت-ساخت،استخراج معادن، آب و برق و گاز و ساختمان) و۵۱/۶۷ درصد جذب بخش خدمات شده اند.
بررسی ترکیب داخلی صنایع از نظر جذب شاغلان جدید نشان می دهد که حدود نیمی از شاغلان جدید۶۱/۴۵درصد) جذب گروه عمده فروشی، خرده فروشی و… شده است. گروه های صنعت- ساخت، حمل و نقل و ارتباطات و ساختمان هر یک به ترتیب با جذب ۹۹/۱۱،۷۴/۱۰و۳۲/۱۰ درصد از کل شاغلان افزایش یافته، رتبه های بعدی را به خود اختصاص داده اند.
در بخش خدمات، گروه عمده فروشی، خرده فروشی و… با جذب ۶۵۵۲ نفر به تنهایی ۵۵/۶۷ درصد شاغلان جدید بخش خدمات۶۱/۶۵درصد شاغلان جدید) را به شمار شاغلان خود افزوده است. در بخش خدمات از نظر افزایش تعداد شاغلان، زیربخش حمل و نقل و ارتباطات با افزایش ۱۵۴۳ نفر به شاغلان خود دومین مقام را کسب کرده است. اولین ستون سمت راست جدول شماره ۷-۳۴۱ تغییرات شمار شاغلان گروه های اصلی فعالیت شهر بابل را در گذر زمانی ده ساله ۷۵-۱۳۶۵ نشان می دهد. نابرابری و غیرمتناسب بودن توزیع شاغلان افزایش یافته، تغییرات عمیقی در اهمیت نسبی گروه های اصلی فعالیت شهر بابل پدید آورده است. اولین ستون سمت راست جدول شماره ۹-۳۴۱ تحول سهم نسبی گروه های اصلی فعالیت شهر بابل را در ده ساله ۸۵-۱۳۷۵ نشان می دهد. براساس داده های این جدول از اهمیت نسبی بخشهای خدمات عمومی، اجتماعی و شخصی و فعالیتهای نامشخص و اظهار نشده کاسته و بر اهمیت نسبی سایر گروه های عمده فعالیت افزوده شده است.
بیشترین کاهش سهم نسبی با ۵۷/۱۲- درصد مربوط به زیربخش خدمات عمومی و اجتماعی و شخصی و بیشترین افزایش با ۹۸/۱۰ درصد مربوط به زیربخش عمده فروشی، خرده فروشی و… است.
۳-۴-۱-۳ مقایسه چگونگی پراکنش شاغلان شهر بابل با مناطق شهری مازندران و گلستان)
یک- سهم نسبی گروه های عمده فروشی، خرده فروشی و…،حمل و نقل و ارتباطات و فعالیتهای نامشخص و اظهارنشده بیشتر از پیکره مشابه استانی است و مابقی گروه ها کوچکتر از پیکره مشابه استانی هستند.
دو- بیشترین کمبود مربوط به گروه کشاورزی می باشد که ۶۵/۲ درصد از پیکره استانی کمتر است. گروه های ساختمان صنعت- ساخت به ترتیب با کمبود ۷۸/۱ و ۳۷/۱ درصد در رده های بعدی قرار دارند.
در عوض، سهم نسبی زیربخش عمده فروشی،خرده فروشی و… بیشتر از پیکره مشابه استانی است. سهم این گروه ۸۲/۵ درصد بیشتر از پیکره مشابه استانی است.
این گونه پخشایش شاغلان در گروه ها، نشان از اقتصاد رو به پیشرفت دارد. افزایش سهم نسبی بخش صنعت و کشاورزی که معمولا نشان از گسترش کشاورزی صنعتی است) در حالی صورت گرفته است که سهم نسبی گروه خدمات تقریبا ثابت مانده است و از سهم کسانی که تمایلی به اظهار شغل خود نداشته انداین گونه افراد معمولا شغل قانونی یا معینی ندارند) کاسته شده است. این امر در مجموع باعث افزایش سهم بخشهای تولید مادی کشاورزی و صنعت) شده است.
۳-۴-۱-۴ وضع شغلی نیروی انسانی شهر بابل و تحول آن
منظور از بررسی وضع شغلی، نخست، تشخیص سهم نسبی شاغلان بخش خصوصی و بخش دولتی است. دوم، تشخیص ترکیب شاغلان بخش خصوصی از نظر سهم نسبی کارفرمایان، کارکنان مستقل، مزد و حقوق بگیران بخش خصوصی و بالاخره کارکنان فامیلی بدون مزد است. از طریق بررسی چگونگی وضع شغلی نیروی انسانی شهر بابل و دگرگونی آن در گذر زمان، می توان به بسیاری از ویژگیهای اقتصادی شهر پی برد. از ۴۰۴۱۶ نفر شاغلان شهر بابل در آبان ماه ۱۳۸۵ معادل ۸۳/۶۶ درصد در بخش خصوصی و ۵۹/۳۰ درصد در بخش دولتی ۵۷/۲ درصد نیز وضعیت بخشی خود را مشخص نکرده اند) مشغول فعالیت بوده اند. ترکیب وضع شغلی نیروی انسانی شهر در مهرماه ۱۳۷۵ عبارت بوده است از ۸۹/۵۶ درصد در بخش خصوصی و ۵۴/۳۸ درصد در بخش دولتی. مقایسه این دو پیکره نشان دهنده تحول وضع شغلی به سود بخش خصوصی است.
در گذر زمان ده ساله ۸۵-۱۳۷۵ بخش خصوصی ۹۴/۹ درصد بر سهم نسبی خود افزوده است. در مقابل، بخش دولتی ۹۵/۷ درصد از سهم نسبی خود را از دست داده است. مابه التفاوت این دو پیکره۲درصد) کاهش اهمیت نسبی شاغلانی است که نخواسته اند وضع شعلی خود را اظهار نمایند. جدولهای شماره ۵ و ۲-۳۴۱ ملاحظه شود.
بررسی مقایسه ای وضعیت شهر بابل با مناطق شهری استان مازندرانو گلستان) آشکار می سازد که سهم نسبی بخش خصوصی شهر حدود ۶ درصد بیشتر از بخش خصوصی مناطق شهری استان است. در مقابل، سهم نسبی بخش دولتی شهر ۶ درصد کمتر از پیکره مشابه استانی است. سهم نسبی کسانی که مشاغل خود را اظهار نکرده اند در شهر و پیکره مشابه استانی مشابه است۵/۲درصد) جدول شماره ۵-۳۴۱ ملاحظه شود.
طی یک دهه، ۱۴۱۹۱ نفر به شاغلان شهر بابل اضافه شده است. از این تعداد ۱۲۰۹۳ نفر در بخش خصوصی و ۲۲۵۷ نفر در بخش دولتی فرصت شغلی یافته اند و ۱۵۹ نفر نیز از جمع کسانی که وضعیت شغلی خود را مشخص نکرده اند کاسته شده است. بنابراین ۲۷/۸۴ درصد از فرصتهای شغلی ایجاد شده دربخش خصوصی و ۷۳/۱۵ درصد در بخش دولتی بوده است.
۳-۴-۱-۵ ترکیب و تحول شاغلان بخش دولتی
تغییرات وضع شغلی نیروی انسانی با توجه به دگرگونیهایی که در ترکیب گروه های اصلی فعالیت صورت می گیرد، می تواند سنجه نسبتا درستی برای ارزیابی جهت تحولات اقتصادی باشد. برای ارزیابی اثرات اقتصادی چرخشی که در وضع شغلی نیروی انسانی شهر بابل به زیان بخش دولتی صورت گرفته است، لازم است همزمان ترکیب گروه های اصلی فعالیت نیز بررسی شود. مطالعه تحول ترکیب بخش دولتی نشان می دهد که از شمار مطلق مزد و حقوق بگیران بخش دولتی در گروه های ساختمان، عمده فروشی و خرده فروشی و… و فعالیتهای نامشخص و اظهار نشده کاسته شده است. در مقابل، گروه های خدمات عمومی و اجتماعی و شخصی ، حمل و نقل و ارتباطات با ۲۲/۲ درصد رشد سهم نسبی بیشترین رشد سهم نسبی را طی دهه ۸۵-۱۳۷۵ داشته است. از مجموع ۲۲۵۷ نفر افزایش مزد و حقوق بگیران بخش دولتی، تنها ۳۵۵ نفر به بخشهای تولیدی کشاورزی و صنعت)پیوسته اند. به عبارت دیگر ۱۹۰۲ نفر۲۷/۸۴درصد) به بخشهای خدمات دولتی افزوده شده اند. با توجه به اینکه در سال ۱۳۷۵ بخش خدمات دولتی ۴/۹۳ درصد شاغلان را در بر می گرفته است، ارزش نسبی بخش خدمات دولتی شهر کاهش و ارزش نسبی بخش تولیدی افزایش یافته است. بدین ترتیب که بخش خدمات دولتی ۶۷/۱ درصد کاهش یافته و به همین مقدار به سهم نسبی گروه های اصلی تولید مادی اضافه شده است. جدولهای شماره ۹ و ۷-۳۴۱ ملاحظه شوند.
۳-۴-۱-۶ ترکیب و تحول شاغلان بخش خصوصی
بررسی ترکیب شاغلان بخش خصوصی نشان می دهد که از ۲۷۰۱۲ نفر شاغل بخش خصوصی در آبان ماه ۱۳۸۵ معادل ۰۴/۸ درصد کارفرما، ۱۷/۵۷ درصد کارکنان مستقل، ۲۴/۳۲ درصد کارکنان مزد و حقوق بگیر، ۹۸/۱ درصد کارکنان فامیلی بدون مزد و ۵۷/۰ درصد مزد و حقوق بگیران بخش تعاونی بوده اند. در مهرماه سال ۱۳۷۵ از ۱۴۹۱۹ نفر شاغل بخش خصوصی ۱۲/۷ درصد کارفرما، ۷/۶۵ درصد کارکن مستقل، ۶۶/۲۵ درصد مزد و حقوق بگیر و ۵۲/۱ درصد کارکنان فامیلی بدون مزد بوده اند. مقایسه این دو دسته پیکره نشان می دهد که ۵۳/۸ درصد از اهمیت نسبی شمار کارکنان مستقل در مجموع کارکنان بخش خصوصی کاسته شده است. در مقابل ، بر سهم نسبی کارفرمایان، مزد و حقوق بگیران و کارکنان فامیلی بدون مزد به ترتیب ۵۸/۶ درصد و ۴۶/۰ درصد افزوده شده است.
در طی یک دهه۸۵-۱۳۷۵) به اهمیت نسبی بخش خصوصی افزوده شده و همزمان با آن در ترکیب داخلی وضع شغلی بخش خصوصی به زیان کارکنان مستقل و به نفع کارفرمایان، کارکنان و مزد و حقوق بگیران بخش خصوصی و کارکنان فامیلی بدون مزد تغییراتی به وجود آمده است. این تحولات می تواند بخشی از ویژگیهای ساختاری و وضعیت اقتصادی شهر را روشن سازد و نشانگر رونق اقتصادی شهر بابل است.