با شدت گرفتن رقابت بین شرکتها و نزدیک شدن آمیخته بازاریابی بنگاههای مختلف به یکدیگر فلسفه فروش کارایی خود را از دست داد. شرکتها دیگر فقط به دنبال جذب مشتری جدید نبودند بلکه حفظ مشتریان و تبدیل آنها به مشتریان وفادار یکی از اولویتهای کاری هر سازمان شد. مدیریت ارتباط با مشتری رویکردی چندجانبه به بازاریابی، فروش و مراقبت از مشتری است. سازمانها از مدیریت ارتباط با مشتری به منظور ایجاد وفاداری مشتری و بهبود عملکرد سازمانی بهرهمند میشوند. مدیریت ارتباط با مشتری یاری رسان سازمانها در ایجاد ارتباط اثربخش با مشتریان است. این مفهوم یک راهبرد تجاری ترکیب شده با فناوری برای مدیریت اثربخش کل چرخه زندگی مشتری است. از سوی دیگر رشد چشمگیر رسانههای اجتماعی توجه سازمانها را به این مقوله معطوف ساخته است. در این راستا مدیریت ارتباط با مشتری اجتماعی مفهومی نوین در رویکرد ارتباط با مشتری است که فلسفهی آن استفاده از پتانسیل رسانههای اجتماعی در جهت جذب حداکثری مشتریان و نگهداری مشتریان موجود میباشد. این مفهوم یک استراتژی و رویکرد نوین در جهت ترکیب ارتباط با مشتریان برخط، شبکههای اجتماعی و سیستم مدیریت ارتباط با مشتری سنتی میباشد.
متخصصان بازاریابی، مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتریان را فعالیتهای روبهرو شدن با مشتری میدانند که شامل فرایندها، سیستمها و فناوریهای یکپارچه با برنامههای کاربردی نوظهور رسانه اجتماعی برای درگیر کردن مشتریان در مکالمات گروهی و توسعه ارتباط با مشتریان است (گرینبرگ، 2010، ترینور 2012). سازمانها توان بالقوه مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتریان را دریافتهاند و سرمایهگذاری قابلتوجهی در زمینه فناوریهای مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتریان در دو سال اخیر انجام دادهاند. طبق نظر سرنر و همکارانش (2011) مخارج در زمینه مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتریان در سال 2010 به میزان چهل درصد افزایش داشته است و انتظار میرود به بیش از 1 میلیارد دلار در سال 2013 برسد. یکی از جدیدترین و پررشدترین شکلهای مدیریت ارتباط با مشتریان و مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتریان است.ظهور وب اجتماعی نقطه کانونی و کاتالیزگر رشد مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتریان بوده است. ظهور شبکههای نظیر به نظیر مکالمات دیگر هیچ محدودیت و مرزی ندارند. این شبکهها بهطور روزافزون نحوی تعامل مشتریان با یکدیگر و همچنین نحوی استفادهی کسبوکارها از ابزارهای رسانه اجتماعی برای مدیریت ارتباط با مشتریان را تحت تأثیر قرار میدهد (کومر و همکاران، 2012).
با گسترش فناوریهای قابلحمل بهطور خاص گوشیهای هوشمند، انتظار میرود رشد و گسترش بیشتر درج مطلب بر پایه منطقه جغرافیایی و محتوای خاص تسریع گردد. در حال حاضر 2 نفر از 5 نفر از طریق دستگاههای قابلحمل به این خدمات دسترسی دارند (نیل سون، 2011 ). برای کسبوکارها وب اجتماعی به معنای چالشی در حوزهی مدیریت ارتباط با مشتریان است. کاربران وب اجتماعی نهتنها اطلاعات خصوصی را به اشتراک میگذارند (فوستر و همکاران ، 2010). بلکه از وب اجتماعی برای جستوجوی محصولات و به اشتراک گذاشتن توصیهها و نظرات خود با دوستان و سایر کاربران استفاده میکنند (تریپ و گرگیویر ،2011). از دیدگاه مدیریت ارتباط با مشتریان، وب اجتماعی نمایانگر یک جابجایی از ارتباط با مشتریان به سبک قدیمی و بهصورت غیرمستقیم که از طریق واحد فروش، مشاور مشتریان و مرکز تماس انجام میشد به سمت ارتباط مستقیم با مشتریان است. مطالب اشتراک گذشته شده و نظریات سایر بهطور قابلتوجهی از اعتبار بیشتری نسبت به پیامرسانی خود شرکت برخوردار است. در یک نظرسنجی که از 4230 کاربر اینترنتی آلمانی به عمل آمد: اقلیت 22 درصد به اطلاعرسانی شرکتها اعتماد داشتهاند در مقابل اکثریت 67 درصد احساس اطمینان بیشتری به اطلاعات حاصل از ارتباطات داشتهاند (فاکتنکنتور ،2011).
با توجه به این که هیاهوی زیادی پیرامون استفاده از ابزارهای وب اجتماعی وجود دارد اما اثربخشی استفاده از فنّاوریهای مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتریان نامشخص است و چندین پرسش بیجواب مانده است.
1: آیا مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتریان میتواند تمایل و وفاداری مشتریان را افزایش دهد؟
2: چگونه مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتریان بر روی خروجی کسبوکار تأثیر میگذارد؟
3: نقش فرایندهای مدیریت ارتباط با مشتریان و فنّاوریها چیست؟
درنتیجه شرکتها در هالهای از ابهام با تجربیات خود در مورد بهکارگیری ابزارهای اجتماعی خود رها شدهاند (سرنر و همکاران، 2011).
محققان توصیف کردهاند که فنّاوریهای مدیریت ارتباط با مشتریان بهتنهایی و مستقیماً منتج به خروجی برای شرکتها نمیشود و زمانی بیشترین تأثیر را خواهند داشت که با سایر منابع و فرایندها بنگاه همراه شود (چان، پارک و چایی 2010: چایچاندران و همکاران، 2005: سیرینیواسان و مورمن، 2005). پژوهشهای اندکی درزمینه بهبود ارتباط با مشتریان بهوسیله فناوریهای رسانههای اجتماعی در تعامل با سیستم و فرایند مدیریت ارتباط با مشتریان پرداخته شده است. در این پژوهش در ابتدا بهاندازهگیری و مفهومیسازی ظرفیتهای مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتریان پرداخته میشود و سپس به بررسی تأثیر مدیریت مشتری محور و فناوریهای رسانه اجتماعی بر ظرفیتهای مدیریت ارتباط با مشتریان پرداخته میشود. سوم به بررسی تأثیر تعاملی منابع سازمان و منابع فناوریهای اجتماعی پرداخته میشود. در زمینهی تحقیقات تعاملی تحقیقات اندکی صورت گرفته است (نوو و وید، 2010: وید و هالود، 2004) و بخصوص در زمینه فنّاوریهای بازاریابی (ترینور و همکاران، 2011) و درنهایت پژوهشگر رابطهای بین ظرفیتهای مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتریان و کارایی ارتباط با مشتریان میکند و تأثیرات سازمانی را بران میسنجد.
1-3- ضرورت انجام تحقیق
امروزه شناخت و پیشبینی نیازهای مشتریان برای بنگاه اقتصادی جهت کسب مزیت رقابتی و بخشبندی بازار ضروری است. مشتری عامل کلیدی و محوری در تقویت چابکی سازمان قلمداد میشود و جهتگیری کلیه اهداف، استراتژیها و منابع حول محور جذب و نگهداری مشتری میباشد. حفظ و تقویت وفاداری مشتریان برای شرکتهایی که دغدغه حفظ و توسعه جایگاه رقابتی خویش را در بازار دارند، چالشی استراتژیک تلقی میشود؛ بنابراین وفاداری مشتریان کلید موفقیت تجاری سازمان محسوب میشود بدین معنا که با افزایش وفاداری مشتریان میتوان انتظار داشت سهم بازار و میزان سوددهی بنگاه اقتصادی ارتقا مییابد. درک بازار با برنامهریزی و اتخاذ استراتژیهای مناسب جهت وفادار کردن مشتریان و افزایش نرخ وفاداری آنها منافع بلند مدت برای بنگاههای اقتصادی را سبب میشود (نایب زاده، پاکدل و دهنوی،1390). عملکرد هر کسب و کار به موفقیت در حفظ مشتریان در دراز مدت بستگی دارد. با شدت گرفتن رقابت بین شرکتها در مشترییابی برای محصولات و خدماتشان و همچنین افزایش قدرت مشتری در دنیای رقابتی امروز، شرکتها دیگر نه تنها باید به دنبال جذب مشتریان جدید باشند، بلکه حفظ و نگهداری مشتریان قبلی و برقراری روابطی مستحکم با آنان را نیز باید مورد توجه قرار دهند. دنیای امروز مملو از تغییرات و دگرگونیهاست. تغییر در فناوری، تغییر در اطلاعات، تغییر در خواستههای مردم، تغییر در مصرفکنندگان و تغییر در بازارهای جهانی. اما از مهمترین تغییرات ایجاد شده در صحنه کسب و کار، تغییر در ارزشهای قابل عرضه به خریداران بوده است که به عنوان عامل اصلی موفقیت در سازمانهای فعلی شناخته میشود و سازمانهای پیشرو در هر صنعت موفقیت خود را مدیون توانایی در عرضه و ارائه ارزش بیشتر به خریداران در مقایسه با رقبایشان میدانند.(طزری و بلوریان تهرانی،1391).
با پدیدار شدن پدیده های وب و رسانههای اجتماعی ارتباط افراد با یکدیگر متحول شد و دیگر مرزها و محدودیتهای گذشته وجود ندارد و اطلاعات با سرعت زیادی منتقل میگردد. تبلیغات و نظرات در مورد محصولات به سرعت پخش میگردند. و نظرات مشتریان بر یکدیگر با سرعت بیشتری تاثیر میگذارد. رشد روزافزونی استفاده از این تکنولوژی سازمانها و شرکتها را به استفاده بیشتر ترغیب کرده است. اما شرکتها و سازمانها در مورد کارایی و اثربخشی این ابزار در رابطه با مدیریت ارتباط با مشتریان اطلاعاتی ندارند و هر شرکت تجربهی متفاوتی در این مورد دارد. از طرف دیگر پژوهشهای اندکی در مورد کارایی و اثربخشی مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتریان و سایر تکنولوژیها از جمله وب اجتماعی همراه و هنگام با سایر منابع سازمانی انجام شده است. لذا روشن شدن کارایی و اثربخشی اثر تکنولوژیها و مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتریان بر عملکرد ارتباط با مشتریان لازم و ضروری است. یکی از مهمترین دلایلی که سازمانها از برنامههای کاربردی در سازمان استفاده میکنند، به دست آوردن و حفظ بلندمدت مشتری و ارزشگذاری برای وی میباشد. همراستا با این هدف، برنامههای کاربردی مدیریت ارتباط با مشتری میتواند برای پشتیبانی از کل فرایندهای مشتریمداری در سازمانها، در هر اندازه و سطحی شامل بازاریابی، فروش و خدمات مشتری استفاده شود. امروزه به منظور حفظ قدرت رقابتی، همه سازمانها به دنبال راهی برای توسعه، حفظ و نگهداری مجموعه بهنگامی از مشتریان، محصول، اطلاعات و خدمات در طول مدت بازاریابی، فروش، خدمات و پشتیبانی میباشند که بر مدیریت ارتباط با مشتری استوار هستند. در همین راستا بسیاری از نویسندگان به نتایج مثبت حاصل از ارتباط با مشتری اشاره کردهاند و بسیاری از شرکتها نیز این مفهوم را در استراتژی خود گنجاندهاند و هدف خود را از این کار، طراحی و بهبود روابط شخصی و ارزشزا با مشتری از طریق ارائه محصولات شخصی شده و ویژه بیان میکنند. البته در کنار این موضوع، توجه به منافع مالی و غیر مالی حاصل از سیستم مدیریت ارتباط با مشتری نیز به عنوان یکی از مهمترین انگیزههای موسسات مختلف برای ورود به این عرصه بوده است. بنابراین ارزیابی تاثیر تکنولوژی رسانه اجتماعی بر عملکرد مشتری ضروری میباشد.
1-4- اهداف پژوهش
1-4-1- هدف کلی
ارزیابی تاثیر تکنولوژی رسانه اجتماعی بر عملکرد مشتری بر اساس رویکرد مدیریت ارتباط با مشتری اجتماعی
1-4-2- اهداف جزیی
بررسی رابطه بین سیستم مدیریت مشتری محور با عملکرد مشتری
بررسی رابطه بین تکنولوژی رسانههای اجتماعی با عملکرد مشتری
بررسی رابطه تعاملی بین مدیریت مشتری محور و استفاده از تکنولوژی با عملکرد مشتری
بررسی رابطه بین ظرفیتهای مدیریت ارتباط مشتری با عملکرد مشتری
1-5- سوالات تحقیق
آیا سیستم مدیریت مشتری محور رابطه مثبتی با عملکرد مشتری دارد؟
ایا استفاده از تکنولوژی رسانههای اجتماعی رابطه مثبتی با عملکرد مشتری دارد؟
آیا رابطه تعاملی مدیریت مشتری محور و استفاده از تکنولوژی رابطه مثبتی با عملکرد مشتری شود؟
آیا ظرفیتهای مدیریت ارتباط مشتری رابطه مثبتی با عملکرد مشتری دارد؟
1-6- فرضیات تحقیق
– سیستم مدیریت مشتری محور رابطه مثبتی با عملکرد مشتری دارد.
– استفاده از تکنولوژی رسانههای اجتماعی رابطه مثبتی با عملکرد مشتری دارد.
– سیستم مدیریت مشتری محور و استفاده از تکنولوژی رسانههای اجتماعی به صورت تعاملی با عملکرد مشتری اثر مثبتی دارد.
– ظرفیتهای مدیریت ارتباط با مشتری رابطه مثبتی با عملکرد مشتری دارد.
1-7- تعاریف واژهها
مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتریان:
مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتریان را فعالیتهای روبهرو شدن با مشتری میدانند که شامل فرایندها، سیستمها و فناوریهای یکپارچه با برنامههای کاربردی نوظهور رسانه اجتماعی برای درگیر کردن مشتریان در مکالمات گروهی و توسعه ارتباط با مشتریان است.
تکنولوژی رسانههای اجتماعی:
اصطلاح استفاده از فنآوریهای مبتنی بر وب، تلفن همراه و ارتباطاتی که به گفتگو تعامل داده میشود گفته میشود. رسانههای اجتماعی برنامههای کاربردی مبتنی بر اینترنت است که بر روی پایههای ایدئولوژیک و فناوری وب، به کاربران اجازه ایجاد و تبادل تولید محتوا را میدهد. رسانههای اجتماعی میتواند بر روی بسیاری از اشکال مختلف، از جمله تالار گفتگو، وبلاگها، وبلاگ اجتماعی، میکروبلاگینگ، ویکی، پادکستها، عکسها یا تصاویر، ویدئو، در قالب یک نوع امتیاز بر پایه مشارکت اجتماعی، محسوب شود.
عملکرد مشتری:
مقبولیت نتایج برای مشتریان داخلی و خارجی شرکت میباشد که محصولات، خدمات، اطلاعات و تصمیمات یا رخدادهای کارکردی مانند ارائهها و رقابتها را دریافت
در سالهای اخیر با تحولات صورت گرفته در فن آوریهای اطلاعات و ارتباطات با بوجود آمدن مفاهیم جدید در جهانی شدن ، فعالیت آزادانه ، افزایش نوآوری ، کاهش مستمر چرخه عمر محصولات و … شاهد طلوع مفهوم مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) به عنوان یک رویکرد مهم در کسب و کار بودهایم که هدف آن بازگشت به دورهی بازاریابی شخصی است. این مفهوم نسبتاً سادهای است که بیان میدارد مشتریان مختلف محصولات مختلفی را می طلبند ( الهی 1385) CRM. به سازمانها و شرکتها کمک میکند تا بفهمند کدام مشتری ارزش به دست آوردن ،کدام ارزش نگهداشتن ، کدام مشتری استراتژیک بوده ، کدام سودآور است و از کدام یک میتوان صرف نظر کرد ( عابدین 1385) ،شرکتها اغلب در فهم CRM دچار مشکل میشوند ، آنها تصور میکنند که میتوانند تنها با پیاده سازی تکنولوژی به مزایای CRM دست یابند ، ولی آنها نمیدانند ، که تنها در صورتی میتوانند از مزایای عمده کسب و کار CRM بهره گیرند . که به اتخاذ استراتژی کسب و کار مشتری محور که موجب فرهنگ سازمانی مشتری محور میشود مبادرت نموده و سپس تکنولوژی مناسب و یکپارچه با زیر ساخت IT شرکت را پیاده سازی کنند .
دلیل دیگری که شرکتها را هنگام انتخاب CRM دچار مشکل میکند این است که هیچ فروشندهای همه قابلیتهای CRM که مورد نیاز شرکت میباشد را ارائه نمیدهد ( خانلری ، 1385)
نکته اساسی و لازمی که باید دراینجا به آن اشاره شود این است که CRM به معنی مدیریت ارتباط با مشتری است نه بازاریابی ارتباط با مشتری . مدیریت مفهومی گستردهتر از بازاریابی داشته و شامل تولید ، منابع انسانی ،مدیریت خدمات ، فروش و تحقیق و توسعه است بنابراین CRM مستلزم رویکردی سازمانی و در تمام سطوح کسب و کار است که برای انجام کسب و کار و نه استراتژی ساده بازاریابی مشتری محور . .CRM تمام کارکردهای سازمان ( بازاریابی ، تولید ، خدمت به مشتری و غیره ) را که نیازمند تماس مستقیم یا غیر مستقیم با مشتریان است را در بر می گیرد . Glay & Byun 2001))
2-2 تاریخچه پیدایش و تکامل مدیریت ارتباط با مشتری
10
2-2- 1 از تولید دستی تا تولید انبوه : انقلاب صنعتی
طی قرنها قبل از سیستم تولید انبوه ، مردم عادت داشتند که لباسهایشان را خیاط برایشان بدوزد و معاملات را به شکل پایاپای با گفتگوی شخصی و دیده بوسی انجام دهند ولی در محیط تولید انبوه ، سفارشهای دیگر امکان پذیر نبود شرکتها مشتاق بودند که بدانند چگونه یک محصول خاص را تولید و بازاریابی نمایند که بیشترین کارایی و صرفه اقتصادی به دست آید .
2-2-2 از تولید انبوه تا بهبود مستمر : انقلاب کیفیت
هنگامیکه شرکتهای آمریکایی در حال حرکت روی منحنی یادگیری دوباره تولید انبوه اختراعهایشان بودند ، شرکتهای ژاپنی در حال کشف این نکته بودند که بهبود مستمر فرآیندهایشان منجر به تولید هزینههای کمتر و کیفیت بیشتر میشود .
2-2-3 از بهبود مستمر تا تولید سفارشی : انقلاب مشتری
امروزه تمرکز شرکتها از محصولات و فرآیندها به سوی موضوعات مربوط به مصرف کننده تغییر یافته است . اگر شرکت بخواهد در دوره مشتری محور امروزی موفق بماند باید تلاشهای خود را از فرآیندهای ساخت و کارایی به سوی یافتن راههایی برای جلب رضایت و حفظ مشتریان متمرکز نماید ( حاجی زمانعلی 83)
برای شناخت و درک مفهوم مشتریمداری و سازو کار آن نیاز است تا با مفاهیم دیگری نظیر بازاریابی کیفیت خدمت مشتری و … آشنا شویم .
2-3 تعاریف CRM:
CRM برگرفته از عبارت Customer Relationship management بوده و در ایران با نام مدیریت ارتباط
11
بامشتری شناخته میشود تعاریف مختلفی از CRM توسط افراد دانشگاهی و کسب و کار ارائه شده است ،گروهی CRM را استراتژی ، برخی فناوری ، بعضیها فرآیند ودستهای دیگر آن را سیستم اطلاعاتی به شمار میآورند .(Thomposon , 2004) در اینجا چند مورد از تعاریف CRM ارائه شده است :
– مدیریت ارتباط بامشتری واژهای برای مجموعهی متدولوژیها ، فرآیندها ، نرم افزار و سیستمهایی است که به موسسات و شرکتها در مدیریت شوند و سازمان یافته ارتباط با مشتریانشان کمک میکند (Brnett 2001).
مدیریت ارتباط بامشتری یعنی ایجاد و حفظ ارتباط مشخص شده با مشتریان سود آور ، از طریق استفاده مناسب از فناوریهای اطلاعات وارتباطات (Payne, 2000).
مدیریت ارتباط با مشتری به عنوان یک فرآیند ، متشکل از نظارت بر مشتری ( مثل جمع آوری دادههای مناسب آنان ) مدیریت و ارزشیابی دادهها و نهایتاً ایجاد مزیت واقعی از اطلاعات استخراج شده در تعاملات آنان است .
(Hampt & swatman 2002).
مدیریت ارتباط بامشتری نوعی استراتژی سازمانی جهت ایجاد و حفظ ارتباطات بلند مدت و سودآور با مشتریان است. برنامههای موفق CRM
با فلسفه سازمانی که فعالیتها خود را حول نیازهای مشتریان یکپارچه میکند شروع میشود . ( حیدری 1385)
ایجاد ارتباط با تک تک مشتریان ارزشمند از طریق استفاده موثر از اطلاعات حسابهای مشتری (Kotler 2003)
مدیریت ارتباط با مشتری فرآیند فرا وظیفهای است که هدف آن ارتقاء ارزش مشتری با یکپارچه نمودن فناوری اطلاعات و استراتژیهای بازاریابی است (فاطری 1385)
فرآیند CRM یک فرآیند سیستماتیک جهت مدیریت ارتباط با مشتری از آغار ارتباط تا انتهای آن با توجه به همه محلهای تماس بامشتری از آغاز ارتباط تا افقهای آن با توجه به همه محلهای تماس با مشتری جهت حداکثر نمودن ارزش ارتباط . نگرش فرآیندی ارتباط بامشتری با دو مفهوم کلیدی ارزش مشتری و فقط مشتری در ارتباط است .
12
CRM بخشی از استراتژی یک سازمان جهت شناسایی مشتریان ، راضی نگهداشتن آنها وتبدیل آنها به مشتری دائمی میباشد .
CRM نوعی استراتژی بازاریابی است که هدف آن صرفاً به بالا بردن معاملات که در حقیقت بالا بردن سود دهی بطور مقطعی می باشد محدود نمیگردد بلکه CRM سعی دارد به دیدگاههای منحصر به فرد و یکپارچه از مشتری و یک راه حل مشتری مدارانه دست یابد که باعث بالا رفتن رضایت مشتری و افزایش سود شرکت در بلندمدت میباشد .
مدیریت ارتباط با مشتری یک مدل سازمانی مشتری گراست که به طور ساختار یافتهای از اطلاعات مشتری برای خلق یک راهبرد سفارشی استفاده می کند با مدیریت ارتباط با مشتری میتوان نیازها و خواستههای مشتری را حتی پیش از آنکه بیان شوند ،شناسایی نمود و به کمک این مزیت رقابتی میزان وفاداری مشتری را افزایش و هزینههای عملیاتی و خدماتی را کاهش داد .
با توجه به تعاریف ذکر شده ، مدیریت ارتباط با مشتری به طور کلی فرآیند طراحی یک سازمان پیرامون مشتریان میباشد .CRM در سطح عملیاتی مثل ایجاد و توسعه نرم افزارهای کاربردی فروش ،بازاریابی و ادغام آنها را بررسی میکند و در سطح دیگر نحوه ایجاد و حفظ ارتباطات بلند مدت ، چگونگی تدوین استراتژیها و سیاستهای نیل به آن را در نظر دارد . با CRM میتوان نیازها و خواستههای مشتری را، حتی پیش از آنکه بیان شود ، شناسایی نمود . با استفاده از این مزیت سازمانها قادر به افزایش میزان وفاداری مشتری ،ایجاد درآمد بیشتر کاهش هزینههای خدماتی و عملیاتی میشوند . CRM همانطور که در تعاریف بیان شد رویکردی در سطح کل سازمان است ، نه فقط در بدست آوردن و به کارگیری آگاهی درباره مشتریان بلکه در بهبود بخشیدن و خود کار سازی فرآیندهای کاری که به مشتریان ،تامین کنندگان و کارکنان سازمان ارائه ارزش میکند .
تحقق اصول CRM در یک سازمان ، تنها با بکارگیری ابزارها ، تکنولوژی ، روالهای مناسب ممکن میباشد که این امر منجر به بالا رفتن ارتباط سازمان بامشتری و بالا رفتن میزان فروش میگردد . بنابراین CRM تکنولوژی محض نمیباشد بلکه اصول کلی فلسه کسب و کار را نیز در بر می گیرد .
13
2-3-1 اهداف CRM
هدف CRM افزایش فرصتهای کسب وکار از طرق زیر است .
بهبود فرایند ارتباط با مشتران واقعی
ارائه محصولات صحیح به هر مشتری
ارائه محصولات صحیح از طریق کانالهای صحیح به هر مشتری
ارائه محصولات صحیح در زمان صحیح به هر مشتری
با انجام چنین کاری سازمانها میتوانند مزایای زیر را بدست آورند .
حفظ مشتری : توانایی حفظ مشتریان وفادار و سودآور و کانالهایی برای رشد سودآوری و کسب و کار
اکتساب مشتری : کسب مشتریان واقعی براساس خصوصیات آنها که باعث رشد و افزایش حاشیه سوددهی میشود .
سودآوری مشتری : افزایش حاشیه سود دهی مشتری ضمن ارائه محصولات صحیح در زمان صحیح ( سوئیف 2001 ، وحیدری 85)
2-3-2 اصول CRM
فرایندها و برنامههای کاربردی مدیریت ارتباط با مشتری ، براساس اصول پایهای به شرح زیر می باشد (Gay& Byun , 2001) (حیدری 85)
– هدف گذاری کردن تک تک مشتریان : هر مشتری محصولات و خدمات خاص خود را میطلبد CRM با هر مشتری به صورت جداگانه رفتار میکند براساس ترجیحات و رفتارهای آنان .
-جذب و حفظ وفاداری مشتری از طریق ارتباط شخصی : تماسهای مستمر با مشتری خصوصاً زمانی که این تماسها برای
14
برآورده سازی ترجیحات طراحی شوند ، میتواند موجب وفاداری شود .
-انتخاب مشتری براساس مفهوم ارزش طول حیات مشتری : مشتریان مختلف ارزش متفاوتی برای سازمان دارند ، لذا باید سودآورترین آنها جذب و حفظ شوند . یک سازمان از طریق متمایز سازی می تواند منابع محدود خود را برای کسب بازدهی بهتر تخصیص دهد .
بطور خلاصه اختصاصی سازی محصولات ،وفاداری مشتری و انتخاب آنها براساس مفهوم ارزش مدت حیات ، اصول اساسی اجرای CRM میباشند.
سازمانهای متعالی آنهایی هستند که با توجه به افقهای جدید، موفقیت و نحوهی دستیابی به آنها در جهت رضایت ذینفعان خود حرکت میکنند. تداوم این کامیابیها در بهترین شرایط سازمانی مشکل است و در جهانی با رقابتهای شدید و فزاینده ابداعات سریع در عرصهی تکنولوژی، تغییر فرایندها و تغییرات متناوب در عرصههای اقتصادی و اجتماعی به مراتب مشکلتر مینماید. با شناسایی این چالشها بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت (EFQM) (EFQM،2009) برای ترویج رویکردهایی با گسترهی جهانی برای مدیرانی که به دنبال تداوم برتری خود هستند پایهگذاری شد و مدل تعالی EFQM را ارائه کرد این مدل بعنوان چارچوبی اولیه برای ارزیابی و بهبود سازمانها تلقی میشود و میتواند آنان را به نتایجی پایدار برساند (روزی و فیرنزاده ،2005).
تجزیه و تحلیلهای فاصله با اهداف با استفاده از خودارزیابی بر اساس مدل تعالی EFQM از طریق بازنگری منظم و نظاممند فرایندهای سازمان و نتایج موجب ارتقای تعالی سازمان میگردد (اکلند، 1386) ابعاد مدل تعالی در این پزوهش ( رهبری، کارکنان، راهبرد، شراکتها و منابع، فرایندها محصولات و خدمات، نتایج کارکنان، نتایج جامعه، نتایج مشتریان و نتایج کلیدی میباشد)، با توجه به جایگاه مهم شرکت ملی گاز در جامعه ضرورت دارد ارزیابی جهت شناخت نقاط قوت و زمینه قابل بهبود شرکت که بر اساس آنهای برنامه بهبود تعریف شود و با بهبودهای اجرای برنامه ، رویکردها ارتقاء یافته و
اهداف سازمانی شرکت ملی گاز ایران محقق شود، هر چه بیشتر برای مدیران این
شرکت آشکار شده است.با توجه به مطالب بالا این پژوهش بدنبال بررسی وضعیت تعالی شرکت گاز استان مرکزی میباشد.
1-3- اهمیت وضرورت موضوع تحقیق
از این رو مدیران امروزی در جستجوی دستیابی به راه حلی جامع، قابل اعتماد و انعطافپذیر جهت ارزیابی عملکرد سازمان خود بوده تا ضمن حصول اطمینان از اجرای استراتژیهای خود، بتوانند دادههای دقیق و کافی از جایگاه امروز خویش را بدست آورده و با نگاه به آینده موجبات ارتقا و بهبود سازمان خود را فراهم آورند. یک روش ارزیابی بایستی بتوانند وضعیت کلی سازمان را نسبت به اهداف سازمانی به لحاظ فاصله تا هدف در هر لحظه ارائه نماید. همچنین جایگاه سازمان را در ارتباط با محیط پیرامون (بازار، رقبا و سازمانهای دیگر) مشخص کند (جرمی و آلیزرد 2008).
مدلهای تعالی سازمانی در قالب الگوهای ارزیابی در صورتی که درست بکار گرفته شوند، ابزارهای کارآمدی هستند که میتوانند مفاهیم و ارزشهای سازمانی تدوین و اجرای برنامههای استراتژیک بکارگیری روشهای خود ارزیابی، یادگیری سازمانی و بهبود مداوم را در سازمانها نهادینه نموده و امکان شناسایی بهترین فرایندها را فراهم سازمد (قورچیان، 2009). مدلهای تعالی سازمانی به سازمان کمک میکنند تا با مقایسه وضع موجود و مطلوب خود تفاوتها را شناسایی و سپس با شناسایی عارضهها و بررسی علل وقوع آنها، راهحلهای بهینهسازی وضع موجود را تعیین و اجرا نمایند. ضرورت و اهمیت پژوهش حاضر، بررسی تعالی شرکت گاز استان مرکزی با توجه به شاخصهای مدل تعالی میباشد.
1-4- اهداف تحقیق
1-4-1 هدف اصلی:
بررسی وضعیت تعالی سازمانی شرکت گاز استان مرکزی
1-4-2 اهداف فرعی:
1-6 فرضیات تحقیق:
1-6-1 فرضیه اصلی :
تعالی سازمانی شرکت گاز استان مرکزی در وضعیت مطلوب قرار دارد.
2-6-1 فرضیات فرعی :
معیار ارزیابی پاسخگویان در خصوص عملکرد شرکت گاز استان مرکزی بر حسب ویژگیهای جمعیتشناختی (جنسیت، مدرک تحصیلی، جایگاه شغلی) تفاوت معنی داری وجود دارد.
1-7 قلمرو تحقیق:
1-7-1 قلمروموضوعی تحقیق:
این پژوهش در حوزه بازاریابی و رفتار سازمانی تحت عنوان ((ارزیابی تعالی سازمانی شرکت گاز استان مرکزیبر اساس مدل EFQM)) انجام گرفته است.
1-7-2 قلمرو مکانی تحقیق:
تحقیق حاضر در شرکت گاز استان مرکزی انجام گرفته است.
1-7-3 قلمرو زمانی تحقیق:
این تحقیق از مهر ماه 1393 تا دی 1393 ادامه داشته است.
1-8 تعاریف متغیرها
1-8-1تعاریف مفهومی متغیرها
تعالی سازمانی: تعالی سازمانی عبارت است از: معرفی تعمدی و منطقی، ایجاد تقویت و اشاعه به منظور بهبود اثربخشی سازمان (لوتانز،2000).
ابعاد متغیر تعالی سازمانی
نتایج جامعه: سازمانهای متعالی مجموعهای از شاخصهای عملکردی و دستاوردهای مرتبط را
بر مبنای نیازها و انتظارات ذینفعان بیرونی مرتبط برای تعیین جاری سازی موفق راهبرد مربوط به جامعه و محیط زیست و خطمشیهای پشتیبان مرتبط، توسعه داده و در مورد آنها توافق میکنند.
1-8-2تعاریف عملیاتی متغیرها
در فرآیند کسب توان رقابتی، هر نهادی میکوشد تا به واسطه آن از دیگری بهتر عمل کند و از وی پیشی بگیرد. صرفنظر از اینکه این نهاد یک انسان، شرکت یا یک کشور باشد، هدف برتری است.
این تحقیق به دنبال بررسی و ارزیابی رابطه بین ساختار مالی و بازار رقابتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد، که آیا اولویت تأمین مالی شرکتها ممکن است تحت تاثیر رابطه بین رقابت بازار محصول و بدهی قرارگیرد؟
1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق
ساختار سرمایه به عنوان یکی از عوامل مهم مؤثر بر ارزشگذاری شرکت ها و برای جهت گیری آنان در بازارهای سرمایه مطرح گردیده است. محیط متحوّل و متغیر کنونی، درجه بندی شرکت ها را از لحاظ اعتباری نیز تا حدودی به ساختار سرمایه آنان منوط ساخته است .این امر برنامه ریزی استراتژیک آنان را به انتخاب منابع مؤثر برهدف حداکثر سازی ثروت سهامداران نزدیک کرده است، یکی از مهمترین اقداماتی که منجر به حداکثر شدن ارزش شرکت و افزایش در ثروت حقوق صاحبان سهام می شود بهینه سازی ساختار سرمایه و استفاده صحیح از روشهای مختلف تأمین مالی در شرکتها است . منظور از ساختار سرمایه بهینه، ترکیبی از منابع تأمین مالی است که کمترین هزینه تأمین مالی را به همراه داشته باشد . به طور کلی ساختار سرمایه ی شرکت ها از دو بخش تشکیل گردیده است : نخست میزان سرمایه ی مورد نیاز و دوم ترکیب منابع تأمین مالی. وام و سهام دو گونه ی اصلی شکل دهنده ی ساختار سرمایه ی محسوب می شوند. با توجه به منابع تأمین مالی، شرکت ها دارای بازده و ریسک متفاوتی در عرصه ی بازارهای تأمین سرمایه هستند. بنابراین تصمیمات مربوط به ساختار مالی نقش مؤثری در کارایی و اعتبارشرکت ها نزد مؤسسات تأمین سرمایه خواهد داشت.
در فرآیند توسعه و رشد، تأمین منابع مالی از جایگاه خاصی برخوردار است. سرمایهگذاری بخش اصلی و اساسی فعالیتهای اقتصادی است که به عنوان قاعده هرم توان رقابتی در نظر گرفته شده است. هیچ شرکتی نمیتواند بدون سرمایهگذاری مناسب موفق باشد، خلق ثروت نیازمند یک زیرساخت بهرهور با عنوان بستر رشد اقتصادی است. مروری بر رقابت در گستره زمان نشان داد که در دو قرن اخیر فضای رقابت با سرعت قابل توجهی در حال تغییر بوده است. در آغاز دوره عمده رقابت در بین عوامل تولید جهت افزایش سهم تولید بوده است. و سپس با مداخله دولتها در بازار عوامل به ویژه بازار کارا رقابت بین بنگاهها اوج گرفت آن گاه بنگاهها در جهت افزایش قدرت و سهم خود در بازار به رقابت پرداختند. در دنیائی که تغییرات با سرعت فوقالعاده زیاد رخ می دهد، سازمانها در معرض تهدید و یا نابودی قرار دارند. پیدایش رقبا درعرصه رقابت و ارائه خدمات و تولید کالا با کیفیت مرغوب و قیمت مناسب تهدیدی برای سازمانها است. در جهان رقابتی امروز مؤسساتی موفق هستند که در عرصه فعالیت یک گام از رقبای خود جلوتر باشند.
به طور سنتی، تصمیمات تأمین مالی شرکتها و رفتار آن در بازار محصول دارای مطالعات جداگانه ای
می باشد. به طور فزآینده، اقتصاددانان مالی و صنعتی دریافتند که ساختار سرمایه شرکتها و رفتار آن در بازار محصول ممکن است مرتبط باشد. ( 1986Brander& Lewis, ؛ Showalter 1995,1999). در این زمان، محققان ابتدا یافتند که عملیات تأمین مالی شرکتها درخارج از مرزهای یک کشور امکان پذیر نیست، و براساس شرایط خاص هر کشور بوده و به سطح فرهنگی کشور و سیستم های حقوقی و مرحله توسعه یافتگی بستگی دارد. (2007Gaud, Hoesli, & Bender,). تحقیق ارزشمند دراین رابطه توسط پاندی(2004) ارائه شد که اثرات رقابت بازارمحصول رابرروی بدهی درشرکتهای مالزی بررسی نمود.
محققان به منظور تشریح چگونگی انتخابهای بدهی شرکتها و رفتار بازار محصول سه رویکرد مرتبط را مطرح کردند: مدل محدودیت بدهی، مدل بودجه سنگین یا شکار شرکت، مدلهای اثرات سرمایه گذاری.(ریچارد شیلد2011 وهمکاران).
آزمون ارتباط بین بازار رقابت محصول و اهرم مالی در تمامی صنایع که رویکرد مورد پذیرش در تحقیق لینگ لی و ریچارد فایر شیلد می باشددر این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است.
1-4 اهداف تحقیق
هدف این پژوهش بررسی رابطه ی بین گردش فروش (سنجش ازطریق Q توبین وشاخص HHI) وساختارسرمایه دربورس اوراق بهادارتهران می باشد.
درحقیقت ما رابطه ی بین گردش فروش و ساختارمالی شرکتهای پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران رادرحالت ایستا بررسی و تجزیه تحلیل می کنیم.
به عبارت دیگر، سوال اصلی تحقیق این است که آیا رابطه معناداری بین ساختار مالی ورقابت بازار محصول درتمامی صنایع بورس اوراق بهادارتهران وجود دارد؟ و اولویت تامین مالی شرکتها ممکن است تحت تاثیر رابطه بین رقابت بازارمحصول وبدهی قرارگیرد؟
1-5 فرضیه های تحقیق
H1:رابطه معناداری بین ساختارمالی و بازاررقابتی محصول درکلیه شرکتهای پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران وجود دارد.
H0:رابطه معناداری بین ساختارمالی وبازاررقابتی محصول درکلیه شرکتهای پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران وجودندارد.
1-6 پیشینه تحقیق
1-6-1 تحقیقات داخلی
در رابطه با بازار رقابت و تأثیرات آن در ساختار مالی تحقیقات بسیار کمی انجام شده است.
صفری (1389) در مقاله خود به بررسی و اندازهگیری توان رقابتی شرکت ملی صنایع پتروشیمی پرداخت. برای استخراج مدل مفهومی، تئوریها، مدلها، رویکردها و چهارچوبهای مرتبط با رقابتپذیری در سطوح مختلف بنگاه، صنعت مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه آن شناسایی رویکردهای اصلی مورد استفاده در تدوین مدل مفهومی اولیه بودند که عبارتند از: رویکردهای سیستمی، دارایی فرآیند، عملکرد مبتنی بر بازار. با استناد به این رویکردها مدلی با سه جزء اصلی منابع ورودی سازمان، موقعیت بنگاه در بازار و توان خلاقیت و نوآوری برای اندازهگیری توان رقابتی بنگاه توسعه داده شد. پس از اتمام بررسیها مشخص شد که توان رقابتی شرکت صنایع پتروشیمی به عنوان یک مطالعه موردی بیش از هر چیز وابسته به منابع است.
عبداللهی حقی (1387) در تحقیق خود توان رقابتی و مزیت نسبی صنعت پتروشیمی، با تأکید بر مجتمع پتروشیمی تبریز را مورد بررسی قرار داد. این بررسی بر اساس شاخص هزینه واحد انجام گرفت، که از طریق نسبت هزینه به درآمد و بر اساس قیمتهای مختلف به دست آمد. محاسبات انجام شده نشان داد که مجتمع موردنظر بدون احتساب هزینه فرصت سرمایه، دارای توان رقابتی در بازارهای داخلی و
خارجی است.
بررسی انحرافات قیمتی به عنوان یکی از عوامل مؤثر در توان رقابتی و مزیت نسبی ندارد. بررسی انحرافات قیمت به عنوان یکی از عوامل مؤثر در توان رقابتی بنگاهها در داخل کشور نشان میدهد که سیاستهای دولت در جهت حمایت از این بنگاه بوده و سبب افزایش توان رقابتی به میزان 33 درصد شده است.
فراهانی فرد (1389) در پایان نامه کارشناسی ارشد، به بررسی ارتباط بین ساختارسرمایه و توان رقابتی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. فرضیه های این تحقیق در قالب ارتباط بین ساختارسرمایه و توان رقابتی،رشد فروش، اندازه شرکت، سودآوری، و نسبت دارایی های ثابت طی دوره زمانی 1380 تا 1386 مورد آزمون قرار گرفت، با استفاده از تحلیل رگرسیون داده های پانلی بهترین ارتباط بین متغیر مستقل و وابسته برآورد شد. نتایج حاصل نشان داد که در طول قلمرو زمانی تحقیق و در سطح اطمینان 95%، توان رقابتی و ساختار سرمایه دارای رابطه معنی دار مثبتی می باشند و بر هم تأثیر گذارند. نسبت سودآوری و اندازه شرکت با ساختار سرمایه دارای رابطه معنادار منفی ، رشد فروش با ساختار سرمایه دارای رابطه معنی دار مثبت و نسبت دارایی های ثابت ارتباط معنی داری با ساختار سرمایه ندارد. اندازه شرکت و رشد فروش دارای رابطه معنی دار مثبت با توان رقابتی است و نسبت دارایی های ثابت ارتباط معنی داری منفی با توان رقابتی دارد. ولی بین نسبت سودآوری و توان رقابتی رابطه معنی داری وجود ندارد.
1-6-2 تحقیقات خارجی
موضوع ساختار سرمایه رابرای نخستین بار مودیلیانی- میلر دردهه ی1960مطرح کرد.براساس تحقیقات، درشرایطی خاص که بازارکارا نامیده می شود، ساختارسرمایه عاملی اساسی درتعیین ارزش شرکت محسوب می گردد.
برخی مجققان ارتباط بین بازار رقابت محصول واهرم مالی را در سرتاسر صنایع مورد آزمون قرار دادند. مثلا (Guo, Yang, & Sun, 2004) که نخست آزمون اینکه آیا تفاوت معناداری در اهرم مالی صنایع مختلف وجود دارد و سپس آزمون اینکه آیا تفاوت های در رقابت بازار محصول در تمامی صنایع وجود دارد؟ و سرانجام آزمون ارتباط بین بازار رقابت محصول و اهرم مالی در تمامی صنایع. اکثر نتایج تحقیقات از رابطه غیر خطی بین این دو عامل دلالت دارد، در صورتی که پاندی (2004) نشان داد که با توجه به تعامل پیچیده شرایط بازار، مسائل نمایندگی، و هزینه های ورشکستگی رابطه بین رقابت بازار و ساختار مالی می تواند غیر خطی باشد. یافته های او نشان می دهد که در محدوده های پایین تر و بالاتر از توان بازار (شاخص Q توبین) شرکتها از بدهی بیشتری استفاده می کنند و سپس بدهیها را به حد متوسط کاهش می دهند.
دیوید جی اسمیت و اندرسون، رابطه بین ساختار سرمایه و توان رقابتی شرکتهای نیوزلند را در فاصله زمانی 1993 تا 2006 مورد بررسی قرار دادند. آنها در تحقیق خود به این موضوع پرداختند که آیا استفاده از بدهی بلندمدت بر رابطه بین ساختار سرمایه و توان رقابتی تأثیر میگذارد یا خیر؟ نتایج آنها نشان داد وقتی نسبت فروش یک صنعت نسبت به صنایع دیگر افزایش مییابد استفاده از بدهی بلندمدت نیز افزایش مییابد.
لینگ لی، ریچارد فایر شیلد (2011) به بررسی ارتباط بین ساختار سرمایه و رقابت بازار محصول طی سالهای 1994 تا 2006 در شرکتهای چین پرداختند، با استفاده از چند روش تجربی یافتند که تفاوت معناداری در نسبت های بدهی و بازار رقابتی محصول در تمامی صنایع وجود دارد. نتایج تحقیق بیانگر این است که بین اهرم مالی و بازار رقابتی رابطه غیرخطی (سهمی یا منحنی درجه 3) وجود دارد و به نوع صنعت، اندازه شرکت، و فرصت های رشد بستگی دارد. نتایج آزمون پسماند بیانگر تمایل شرکتهای چینی به تعدیل نسبت های اهرم مالی در این مقطع می باشد. هر چند، برآوردهای آزمون پسماند و اثرات ثابت بیانگر ارتباط خطی و معکوس بین رقابت کامل و نسبت اهرم مالی می باشد که از تئوری تصاحب (شکار) شرکت حمایت می کند.
1-7 روش تحقیق
تحقیق از نظر هدف یک تحقیق کاربردی است و از لحاظ ماهیت و روش تحقیق ، توصیفی تحلیلی و همبستگی می باشد. و چون بین شرکتها ودرطول زمان است ازروش داده های تابلویی(پانل دیتا) استفاده می شود.
1-8 متغیرها و واژه های کلیدی
هامپتون (1989) ساختار سرمایه را اینگونه تعریف می نماید:
ترکیبی از بدهی و حقوق صاحبان سهام که توسط آن ها شرکت تأمین مالی خود را انجام می دهد.
راجان و زینگلاس (1995) براین باورند تعریف ساختارسرمایه به هدف تحقیق بستگی دارد. دراین تحقیق ما ساختار سرمایه رابه عنوان نسبتی از بدهیها به حقوق صاحبان سهام تعریف می کنیم.
Qتوبین: این نسبت از طریق تقسیم ارزش بازار شرکت به ارزش دفتری یا ارزش جایگزینی داراییهای شرکت بدست می آید.(لیندنبرگ و راس 1981)
رقابت بازار محصول: دراصطلاح عام، شدت رقابت بازار اشاره به انحصار فروش یا انحصار چندجانبه یا توان رقابتی اشاره دارد.
شاخصHHI: درجه تمرکز بازار صنعت خاص است که مقدار آن بیانگر شدت رقابت بازار محصول در صنایع می باشد.
1-9 قلمرو تحقیق
دوره زمانی: قلمرو زمانی تحقیق از سال 1387 الی 1392 می باشد.
قلمرو مکانی: شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای یاد شده می باشد.
جامعه آماری و روش نمونه گیری: جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی مزبور می باشد. در این تحقیق برای تعیین نمونه آماری با عنایت به محدودیتها و تنگناهای موجود و به منظور تعدیل اثرات ناشی از محدود بودن قلمرو زمانی تحقیق، کلیه شرکتهای عضو جامعه آماری که دارای شرایط زیر باشند به عنوان شرکتهای عضو نمونه آماری انتخاب می شوند:
1- شرکت قبل از سال 1387 در سازمان بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده باشد . این شرط به منظور همگن شده نمونه آماری از لحاظ تعداد، در سالهای مورد بررسی درنظر گرفته شده است.
2- سال مالی شرکت پایان اسفند هر سال باشد. این موضوع باعث می شود تا از اثرگذاری عوامل و شرایط فعلی و سایر اتفاقات روی داده بر نتایج تحقیق جلوگیری شود و قابلیت مقایسه افزایش یابد.
3- شرکت از نوع شرکتهای تولیدی باشد و جزء شرکتهای از نوع هلدینگ تخصصی و سرمایه گذاری نباشد. چرا که طبقه بندی اقلام صورتهای مالی و ماهیت فعالیت در این شرکتها متفاوت می باشد.
4- شرکت در دوره زمانی تحقیق، دوره مالی خود را تغییر نداده باشد . بر این اساس اطلاعات مورد استفاده از صورتهای مالی تماماً 12 ماهه خواهد بود و قابلیت مقایسه افزایش خواهد یافت .
5- شرکت تا پایان سال 1392 جزء شرکتهای پذیرفته شده در بورس باقی مانده باشد و سهام شرکت طی دوره زمانی تحقیق بطور مستمر در بورس اوراق بهادار تهران معامله شده باشد.
1-10 روش گرد آوری اطلاعات
در این پژوهش جهت گردآوری و تدوین ادبیات تحقیق از روش مطالعه کتابخانه ای استفاده می شود، به همین منظور به منابع مختلفی از قبیل کتابها ، پایان نامه های موجود ، مقالات مندرج و قابل دستیابی در مجلات علمی و اینترنتی مراجعه خواهد شد . همچنین جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز از صورتهای مالی و یادداشت پیوست صورتهای مالی حسابرسی شده شرکتها استفاده می شود . در این زمینه از بانک اطلاعات بورس و نرم افزار تدبیر پرداز که به شکل بانک اطلاعاتی می باشد استفاده می گردد.
با گسترش و پیچیدگی اهداف، فرآیندها و ساختار سازمانی در صحنه رقابت، سازمانهایی میتوانند به بقای خود ادامه دهند که نسبت به انتظارات و خواستههای مشتریان و ذینفعان پاسخگو باشند، همچنین به سودآوری و ثروتآفرینی به عنوان شاخصهای کلیدی و برتر سازمانی توجه کنند. در هر سازمان، مدیران نگران فعالیتهای خود هستند و به دنبال راهکارهایی برای بهبود عملکرد سازمان بوده و معمولاً سعی میکنند از طریق سیستمهای اندازهگیری عملکرد بر فعالیتهای سازمان نظارت داشته و پیگیریهای متناظر را انجام دهند (بزرگی، 1383، 53).
آنچه به عنوان سؤال بزرگ، فراروی سازمانها قرار دارد این است که با چه ابزاری و چگونه میتوان ضمن بررسی موارد مختلف به شکل جامع، تمام نقاط قوت و حوزههای قابل بهبود را شناسایی و خود را برای حضوری موفق در عرصه رقابت آماده کرد (جعفری قوشچی، 1384، 70).
مطالعات اخیر نشان میدهد که ارزیابی عملکرد به شیوه سنتی براساس سیستم پسدهی مدیریت، نامناسب است. میتوان گفت که هدف از ارزیابی به شیوه قضاوت و یادآوری عملکرد، با نگاه به گذشته است، در نگرش نوین، رشد و توسعه بهبود و نگاه به آینده مورد توجه است (افتخاری، 1381، 58).
برای ارزیابی عملکرد علل مختلفی بیان شده است:
روشهای متفاوتی برای ارزیابی عملکرد سازمانها وجود دارد که هرکدام مزایا و معایب خود را دارند اگر بتوان رویکرد یکسانی را بین شرکتها و بین سازمانهای مختلف به اجرا گذاشت در این صورت امکان مقایسه نسبی بین آنها نیز فراهم خواهد شد. این رویکرد باید نگاهی سیستمی و جامع به تمامی حوزههای عملکرد یک سازمان داشته باشد و کلیه ورودیها، فرآیندهای اجرایی، بروندادها و نتایج حاصل از فعالیت سازمان و تأثیر هر یک از آنها بر دیگری را در نظر بگیرد. یکی از بهترین روشهای ارزیابی سازمانی، خودارزیابی است که در مدل EFQM یا مدل تعالی سازمانی به آن توجه ویژهای شده است (نجمی، حسینی، 1387، 65).
مدل الگویی است که از واقعیت گرفته میشود مدل EFQM نیز مدلی است که مبنای سنجش و ارزیابی بسیاری از سازمانها و شرکتها در کشورهای مختلف از جمله کشور ما قرار گرفته و بعنوان مدل ارزیابی عملکرد، عارضهیابی و تعالی سازمانی شناخته شده است. این مدل حاصل تجمیع ویژگیها و قابلیتهای شرکتها و سازمانهای سرآمدی است که با به کارگیری این ویژگیها توانستهاند به موفقیتهای ارزشمندی دست یابند. مدل تعالیEFQM چارچوبی کاربردی است که سازمانها را قادر میسازد تا:
از آنجا که شرکت پتروشیمی خوزستان به عنوان نخستین مجتمع تـولیدکننده دو نمـونه بـرجسته از پلیمـرهای مهندسی (« پلیکربنات » و « رزین اپوکسی ») در خاورمیانه، از سال 1386 در مسیر تعالی قرار گرفته و اقداماتی را در جهت تدوین استراتژی، چشمانداز، مأموریت و ارزشهای سازمانی انجام داده است و نیز این شرکت در سال 1391 بهمراه 14 شرکت دیگر تحت نام شرکت صنایع پتروشیمی خلیجفارس در بورس اوراق بهادار تهران واگذار گردیده است ولی تاکنون تحقیق جامع و علمی در خصوص ارزیابی و اندازهگیری عملکرد این شرکت جهت تعیین وضعیت و جایگاه آن از منظرهای مشتریان، کارکنان، جامعه و نتایج کسبوکار انجام نشده است تا بتوان با استفاده از آن ضمن شناسایی نقاط قوت و زمینههای قابل بهبود، راهکارهایی متناسب با وضعیت موجود، امکانات، منابع شرکت، فرصتها و تهدیدهای محیطی، را ارائه نمود. همچنین با توجه به اینکه یکی از اهداف مدیران شرکت دستیابی به تعالی سازمانی است و شفافیت ارائه اطلاعات و دسترسی آن برای سهامداران، خریداران و فروشندگان سهام در بورس اوراق بهادار حائز اهمیت بسیار میباشد لذا در تحقیق حاضر سعی گردیده است عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان براساس مدل تعالی سازمانیEFQM مورد ارزیابی قرار گیرد تا نتایج آن، در تحقق آن رسالت، مؤثر باشد.
1-3. اهمیت و ضرورت انتخاب موضوع تحقیق
با توجه به شرایط روز، نیازهای متغیر مشتریان و تمام ذینفعان، تلاش رقبا برای حضور موفق و قوانین و مقررات جدید که به طور مستمر درحال دگرگونی هستند، نمیتوان با اتکاء به روشهای سنتی، حضوری موفق در صحنه رقابت ملی و بینالمللی داشت، لذا ضرورت استفاده از الگوهاییکه بتوانند ضمن ارزیابی وضعیت موجود سازمانها و تشخیص نقاط قوت و نواحی قابل بهبود، مبنای صحیحی جهت برنامهریزی استراتژیک ایجاد نمایند، بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. در همین راستا
مدلهای تعالی سازمانی به عنوان ابزاری قوی درپاسخگویی به این نیاز سازمانها از موفقیت چشمگیری برخوردار بوده و توانسته تا حدود زیادی در آسیبشناسی سازمانی و تعیین مسیر حرکت جهت دسترسی به تعالی منابع انسانی مورد استفاده قرار گیرند.
با افزایش رقابت در عرصه تولید و خدمات، سازمانها به سنجهها و الگوهایی برای بررسی عملکرد خود نیاز پیدا کردند، بروز چنین نیازی و کارائی نداشتن سیستمهای اندازهگیری با عملکرد سنتی، باعث خلق مدلهای جدید ارزیابی عملکرد در سطح سازمانها شد.
مدلهای قدیمی اندازهگیری عملکرد که عموماً مبتنی بر سنجههای مالیاند، دارای اشکالات فراوانی به شرح زیر هستند:
در نتیجه مشکلات فوق و برخی از محدودیتهای دیگر موجود در سیستم های ارزیابی عملکرد، در اوایل دهه 90 میلادی مدلهای مختلفی جهت این منظور توسعه دادهشدهاست (صدوقیان و تدین، 1386، 49).
علم مدیریت بسیار زود دریافت که سازمانها برای ورود و ماندن در عرصه رقابت که هر روز تنگتر میشود باید خود را ارتقاء دهند و به تعالی برسانند. تعالی سازمانی تبدیل به مدلی شده است که سازمانهای تجاری و خدمات رسانی اعم از دولتی یا غیر دولتی مجبور به ارتقاء همه جانبه خود براساس آن هستند. بنگاههایی که هر چه زودتر با مدلهای مربوط به تعالی سازمانی به تعالی دست نیابند، به حکم مطالعات و تجربیات جهانی، محکوم به حذف و فنا هستند (فرقانی، 1385، 80).
تغییرات سریع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، تغییر نقش دولتها از تصدیگری مستقیم به نقشهای هدایتی و ارشادی، ترویج فرهنگ رقابتپذیری، وضع قوانین سختگیرانه بر علیه انحصارطلبی و فعالیتهای ضدرقابتی، از عوامل اصلی در تلاش سازمانها برای حفظ برتری و حضور موفق در صحنههای رقابت ملی و بینالمللی میباشد. اما آنچه که بعنوان سؤال چالشبرانگیز مطرح میباشد، این است که چگونه میتوان در این مسیر بیانتها، بدون ارزیابی وضعیت موجود در شناخت نقاط قوت و حوزههای قابل بهبود، برای رسیدن به نیروی انسانی توانمند، قدم گذاشت؟
بدیهی است رویکردهای مختلفی جهت مهیا شدن برای این حرکت حیاتی وجود دارد، اما نباید فراموش کرد که آنچه عامل اصلی در انتخاب این راهکارها میباشد، جامعیت، نظاممندی، پویایی، روزآمدی و پشتوانههای حمایتی آنها به دانش علمی و مدیریتی میباشد. در همین راستا مدلهای تعالی سازمانی بعنوان ابزاری قوی در پاسخگویی به این نیاز سازمانها از موفقیت چشمگیری برخوردار بوده و توانسته تا حدود زیاد در آسیبشناسی سازمانی و تعیین مسیر حرکت جهت دسترسی به تعالی منابع انسانی مورد استفاده قرار گیرند. مدل EFQM به گونهای طراحی شده است که هم به عنوان ابزار مناسبی برای مسابقات و هم برای آسیبشناسی و طراحی برنامههای توسعه سازمانی کاربرد دارد (رحیمی، 1385، 4-3).
معرفی مدل تعالی سازمانی به جامعه مدیریتی کشورمان طی چند سال اخیر صورت پذیرفته است و با استقبال گسترده مدیران مواجه شده است. بسیاری از سازمانها در ابتدا با شک و تردید به آن مینگریستند و این اندیشه که این مدلها ریشههای غربی و خارجی دارند و تناسبی با سازمانهای ما ندارند، بعضاً به عنوان یک مانع مطرح میشدند. اما به تدریج پس از کسب آشنایی بیشتر با این مدلها و به کار گرفتن آنها در ارزیابی سازمانها، این مدیران به نتایج ملموسی دست یافتند و اینک دریافتهاند که به کمک آنها میتوانند برنامههای بهبود خود را تعریف کنند و با اجرای آنها به سمت تعالی سازمان خود حرکت کنند.
مدل تعالی سازمانی، بعنوان ابزاری قوی برای شناخت نقاط قوت و زمینههای قابل بهبود سازمانها شناخته شده است و به عنوان یک چارچوب منسجم و به هم تنیده میتواند سیستم مدیریتی سازمانها را نیز تعریف کند و مدیران را در به کارگیری تکنیکهای مدیریت یاری دهد (غلامی و نورعلیزاده، 1387، 7).
همچنین مدل EFQM به دلائل متعددی از جمله دلائل زیر، اهیمت بیشتری برای صنایع و سازمانهای پیشتاز در کشور ایران دارد.
موضوع اصلی در تمام تجزیه و تحلیلهای سازمانی، عملکرد است و بهبود آن مستلزم اندازهگیری است و از اینرو سازمانی بدون سیستم ارزیابی عملکرد قابل تصور نمیباشد. در این تحقیق جهت تعیین وضعیت و جایگاه شرکت پتروشیمی خوزستان از منظرهای مشتریان، کارکنان، جامعه و نتایج کسبوکار، نیاز است تا عملکرد موجود آن ارزیابی، تا از این طریق نقاط ضعف و قوت آن شناسایی و راهکارهایی در جهت بهبود وضعیت آن ارائه گردد.
1-4. اهداف تحقیق:
هدف اصلی تحقیق حاضر، ارزیابی عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان بر اساس مدل تعالی EFQM میباشد که در راستای این هدف، اهداف فرعی زیر دنبال میشود:
1-5. سؤالهای تحقیق
سؤال اصلی تحقیق:
آیا عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان بر اساس مدل تعالیEFQM در وضعیت مطلوبی میباشد؟
سؤالهای فرعی تحقیق:
1-6. فرضیه های تحقیق
فرضیه اصلی تحقیق:
عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان براساس مدل تعالی سازمانی EFQM مطلوب نمیباشد.
فرضیه های فرعی تحقیق:
1-7. چارچوب نظری تحقیق
چارچوب نظری تحقیق حاضر، مدل تعالی سازمانیEFQM است که شماتیک آن در شکل1-1 نشان داده شده است. در تحقیق حاضر برای ارزیابی عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان، مدل تعالی سازمانیEFQM به عنوان چارچوب نظری در نظر گرفته شده است. بر اساس این مدل معیارهای ارزیابی عملکرد عبارتند از:
.ISO : International Organazation for Standardization
.SPC : Stastistical Process Control
.BSC: Balance Score Card
. EFQM: European Foundation For Quality Management