بازاریابی اجتماعی و مفاهیم مرتبط قدرت بیشتری نسبت به سایر اشکال بازاریابی سنتی دارد، به دلیل آنکه آنها تعامل عاطفی و منطقی با مصرف کننده به وجود میآورند. بازاریابی اجتماعی ذهن مصرف کننده را درگیر میکند و پس از آن یک رابطه قویتر و پایدارتر را ایجاد میکند. بعضی از تحقیقات نشان میدهد که یک رابطه مثبت بین بازاریابی اجتماعی و نگرش مصرف کنندگان نسبت به آن شرکت یا سازمان وجود دارد.
هدف پژوهش بیان مفهوم و اهمیت بازاریابی اجتماعی و ضرورت گسترش آن برای موفقیت با توجه به اهمیت مسئولیت های اجتماعی سازمان هاست. همچنین به نقشی که بازاریابی اجتماعی میتوانند در محافظت از تصویر مثبت شرکت یا سازمان ایفا کنند.
تعدادی از بررسیهای صنعتی در کشورهای مختلف، از جمله ایالات متحده، انگلستان، استرالیا و نیوزلند، به منظور تعیین تاثیر بازاریابی اجتماعی در تعیین نگرش مصرف کننده انجام شده است. نتایج همه این بررسیها حدودا مشابه بوده و نتایج زیر حاصل شده است:
مصرف کنندگان یک هویت بصری (تصویر) مثبت نسبت به شرکتی که از اهدافشان حمایت میکند را بیان نمودند، علاوه بر آن، اکثر مصرفکنندگان خرید یک محصول هدفدار (حمایتی) را ترجیح میدهند، در صورتی که قیمت کالا و کیفیت با هم برابر باشند، مشتریان به احتمال زیاد یک نام تجاری یا خرده فروش مرتبط با یک هدف خوب را انتخاب میکنند. تحقیقاتی در سراسر جهان با این موضوع انجام شده است، با این حال هنوز کمبود تحقیقات تجربی در این زمینه مخصوصا در ایران وجود دارد. بنابراین موضوع مورد بررسی در این پژوهش: تاثیر برنامههای بازاریابی اجتماعی سازمان هلال احمر بر روی نگرش مردم نسبت به تصویر آن سازمان است. بنابراین مسئله و سوال مورد بررسی در این پژوهش بشرح ذیل میباشد.
آیا برنامه بازاریابی اجتماعی سازمان هلال احمر بر نگرش مردم به تصویر آن سازمان تاثیر مثبت دارد؟
4-1- ضرورت و اهمیت موضوع تحقیق
بازاریابی اجتماعی حوزه و قلمرو علم جدیدی است که میکوشد با استفاده از فنون بازاریابی تجاری، اهداف و مقاصد اجتماعی را تحقق بخشد .براساس مفهوم بازاریابی اجتماعی، مدیران بازاریابی سازمانها ناگزیرند در تعیین راهبردها و خط مشیهای بازاریابی خود عوامل مهمی نظیر خواستهای مصرفکنندگان و منافع جامعه در کوتاه مدت و بلندمدت را در نظر بگیرند. علیرغم این که این حوزه در مقایسه با بازاریابی تجاری بسیار نوپا است، اما نقش و اهمیت آن در توسعه اجتماعی موجب شده است تا شدیداَ مورد توجه و اقبال عمومی قرار گیرد. بازاریابی اجتماعی در دهه ١٩٧٠ به عنوان یک حوزه علمی کامل و مستقل پا به عرصه گیتی نهاد. فیلیپ کاتلر و جرالد آلتمن دو تن از ا ندیشمندان و صاحبنظران مشهور بازاریابی، این حوزه علمی جدید را معرفی کردند.
آنها عقیده داشتند که مفروضات و مفاهیم بازاریابی تجاری میتواند برای فروش اعتقادات، باورها، نگرش ها و رفتارهای انسانی مورد استفاده قرار گیرد. اصرار کاتلر و آلتمن بر این نکته بود که تفاوت عمده و اساسی بازاریابی اجتماعی با سایر حوزه های بازاریابی در اهداف و مقاصد بازاریابی اجتماعی و تشکیلات آن متجلی است .رسالت اصلی بازاریابی اجتماعی تأثیرگذاری بر رفتارهای اجتماعی و انسانی است . در بازاریابی اجتماعی کسب سود و منافع شخصی اولویت اصلی به شمار نمی رود. به عبارت دیگر، تأکید بازاریابی اجتماعی تنها ارضاء نیازها و خواستههای افراد اجتماع از طریق فرآیند مبادله و داد و ستد نیست؛ بلکه هدف و مقصد والاتری دارد و آن تأثیرگذاری بر اعمال و رفتار افراد در اجتماع است.
5-1- هدف مطالعه
الف. هدف کلی
هدف اصلی این تحقیق آگاهی از میزان تاثیرگذاری برنامه بازاریابی اجتماعی سازمان هلال احمر بر نگرش مردم نسبت به تصویر سازمان.
ب. اهداف فرعی
اهداف فرعی این تحقیق :
– آگاهی از میزان تاثیر برنامههای بازاریابی اجتماعی سمبولیک، نمادسازیهای بصری و سایر چیزهای قابل لمس سازمان هلال احمر بر نگرش مردم به تصویر سازمان
– آگاهی از میزان تاثیر برنامههای بازاریابی اجتماعی رفتاری (مدیریت رفتار، رفتار کارمندان و سایر چیزهای قابل لمس) سازمان هلال احمر بر نگرش مردم به تصویر سازمان
– آگاهی از میزان تاثیر برنامههای بازاریابی اجتماعی ارتباطی (مخابراتی) (ارتباطات اولیه، ثانویه و ثالث) سازمان هلال احمر بر نگرش مردم به تصویر سازمان
6-1- چارچوب مفهومی تحقیق و ایجاد فرضیه ها
مدل اولیه استفاده شده در این پژوهش مدل Balmer and Gray (2000) و مدل Stuart (1999) در شکل 1-1 ارائه شده است. برنامه بازاریابی اجتماعی، به عنوان متغیرهای مستقل تحقیق در این زمینه در نظر گرفته شدهاند. متغیر وابسته نگرش مشتریان نسبت به تصویرسازمانی از این سازمان است.
مطالعه حاضر فقط بر نگرش مردم در مقابل تصویر سازمان تمرکز میکند. در این خصوص تنها مشخصات برنامههای بازاریابی اجتماعی (احساسات و اعتقادات ) که عامل مهمی از دید محقق در شکلگیری نگرش هستند، بررسی میشود. بنابراین مدل اصلاح شده در این تحقیق استفاده میشود، که در شکل 1-1 نشان داده شده است.
چارچوب مفهومی برای مطالعه حاضر، همانطور که در شکل 1-1 نشان داده شده است، نگرش مشتریان نسبت به تصویر سازمانی از هویت و مشخصات بازاریابی اجتماعی سازمان تاثیر میپذیرد. هویت مشخصات بازاریابی اجتماعی سازمان به نوبه خود از سه بخش عمده: نمادسازی، رفتار مدیریت و کارکنان و در نهایت ارتباطات تشکیل شده است.
عناصر نمادها شامل هویت بصری و سایر عوامل ملموس مانند محصولات، ارائه خدمات، کیفیت خدمات و تاریخچه است. به غیر از مدیریت و رفتار کارکنان، رفتار سازمانی در خدمات سایر عوامل ملموس را در بر میگیرد.
بر اساس مدل بالمر و گری (2000)، سه نوع از ارتباطات بازاریابی وجود دارد: اول، دوم و سوم است. ارتباطات اولیه اشاره به محصولات و خدمات، رفتار بازار، رفتار نسبت به کارکنان، رفتار کارکنان نسبت به سایر ذینفعان و رفتار غیر بازاری میباشد. ارتباط ثانویه یک سیستم برای شناسایی بصری و ارتباطات رسمی در سازمان یا شرکت (تبلیغات، روابط عمومی، طراحی گرافیک، ارتقاء فروش، و غیره)، تعریف شده است. ارتباط سوم اشاره به شایعات، تفسیر رسانهها و رقابت است. عملا تمام الگوهای پیشنهادی برای تصویر سازمان فرض شده که یک سازمان دارای مخاطبان متعدد و یا حوزههایی مانند مشتریان، کارکنان، سهامداران، جامعه تجارت، دولت، و غیره است. مطالعه حاضر فقط بر نگرش مشتریان در مقابل تصویر سازمان تمرکز میکند. در این خصوص تنها احساسات و اعتقاداتی که عامل مهمی در شکلگیری نگرش هستند، بررسی میشود.
فرضیات تحقیق
فرضیهها از مدل اولیه با استفاده از چارچوب مفهومی و اهداف تحقیق بشرح زیر استخراج شده است :
فرضیه اصلی :
بین برنامه بازاریابی اجتماعی سازمان هلال احمر و نگرش مردم به تصویر ذهنی سازمان رابطه معنی داری وجود دارد .
فرضیه فرعی:
موضوع کیفیت خدمات در کلیه سازمان های خدماتی به یک مساله و موضوع بسیار حیاتی تبدیل شده است ، چرا که این مقوله می تواند تاثیر بسیار مهمی بر مزیت رقابتی سازمان داشته و از سوی دیگر باعث شود تا موقعیت و جایگاه یا به عبارت بهتر برند سازمانی بهبود یابد .لذا با عنایت به این مطلب، پژوهش حاضر به این موضوع در سطح ادارات ثبت اسناد و املاک استان اصفهان می پردازد .در این راستا محقق با توجه به اینکه از نیرو های شاغل در یکی از ادارات تابعه سازمان ثبت اسناد و املاک استان اصفهان بوده و مقوله کیفیت خدمات در ثبت الکترونیکی پرونده های اسناد و مدارک شهروندان مراجعه کننده به این ادارات از موضوع و اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد، انجام پژوهش حاضر را مناسب تلقی نمود و با مطالعه و بررسی های انجام گرفته توسط محقق دریافت که یکی از مهمترین مقوله های موثر در ارتقای کیفیت خدمات ثبت الکترونیک در ادارات ثبت اسناد و املاک با عنایت به نقش و اهمیت بهره گیری از فناوری های روز ؛ مقوله اموزش های مستمر و دوره ای ضمن خدمت فناوری اطلاعات در این زمینه می باشد ؛ لذا متغیر مستقل و تاثیرگذار در این تحقیق اموزش های ضمن خدمت فناوری اطلاعات در نظر گرفته شده است. فناوری اطلاعات به آن دسته از فناوری هایی اطلاق می گردد که فرد را در ضبط، ذخیره، پردازش، بازیابی، انتقال و دریافت اطلاعات یاری میدهند و در یک بیان ساده تر فناوری اطلاعات به معنای بکارگیری انواع فناوری ها بهمنظور انتقال اطلاعات است. فناوری اطلاعات را ابزاری برای ذخیره کردن، پردازش و ارائه الکترونیکی اطلاعات با استفاده از تعدادی رسانه نیز تعریف کردهاند. کاربرد فناوریهای جدید اطلاعات و ارتباطات، تحولات شگفتانگیزی در کار و زندگی مردم به وجود آورده است. فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی به سرعت ساختار اجتماعی و شیوههای زندگی مردم را تغییر داده است.
یکی از دگرگونیهایی که به تازگی ادارات و به خصوص ادارات ثبت اسناد و املاک را تحت تأثیر قرار داده است موضوع ثبت الکترونیکی اسناد است که با توجه به تازگی این پدیده بعضاً دیده میشود که کارکنان این ادارات در این زمینه بازده کاری خوبی را از خود نشان نمیدهند. با توجه به آنچه رفت موضوع اصلی مورد بررسی در این تحقیق، افزایش کیفیت ارائه خدمات ثبت الکترونیکی در ادارت ثبت اسناد و املاک استان اصفهان است که یکی از راهحلها برای دستیابی به این مهم آموزش ضمن خدمت کارکنان این ادارات خواهد بود. در واقع مسئله مهم پایین بودن کیفیت ارائه اینگونه خدمات از سوی کارکنان مسئول این بخش است که گمان میرود آموزش ضمن خدمت فناوری اطلاعات (فناوری اطلاعات) به این کارکنان گامی در پیشبرد افزایش کیفیت خدمات باشد.
مسئولین واحدهای سازمانی، ناگزیرند به موقعیت و موفقیت سازمان خود بیاندیشند و یکی از گزینه ها برای بالاتر بردن رشد علمی سازمان حضور کارکنان در دوره های آموزشی ضمن خدمت است. سرپرستان معتقدند که دوره های آموزشی ضمن خدمت می تواند قابلیت های دانشی و مهارتی و نگرش مناسبی را در کارکنان پرورش دهند. تحقیق پیشرو تأثیر این آموزشها بر کیفیت ارائه خدمات را بررسی میکند و نتایج آن خواهد توانست راه گشای اداره های تابعه سازمان ثبت اسناد و املاک استان اصفهان برای افزایش کیفیت ارائه خدماتشان گردد. لذا سوال اصلی تحقیق حاضر این است که:” بکارگیری اموزش ضمن خدمت فناوری اطلاعات کارکنان چه تاثیری بر سطح کیفیت خدمات ثبت الکترونیک در ادارات ثبت اسنتاد و املاک استان اصفهان دارد؟”
1-3-اهمیت وضرورت تحقیق:
از جمله سازمان های خدماتی دولتی که در زمینه ارایه خدمات ثبتی( بویژه خدمات ثبتی الکترونیک) به شهروندان انجام وظیفه می نماید ؛ سازمان ثبت اسناد و املاک کشور است که شاید بتوان گفت ارایه کیفیت خدمات مطلوب در این زمینه می تواند نقش بسزایی در جلب رضایت شهروندان داشته باشد .با عنایت به این مطلب، لزوم ارتقای مستمر کیفیت خدمات ثبتی الکترونیک در این سازمان ، اهمیت ویژه ای دارد. باتوجه این امر که، محقق از کارکنان سازمان ثبت اسناد و املاک بوده و همواره در تلاش بوده است تا خدمات ثبتی در حد مطلوب به مراجعین ، ارائه دهد. لذا انجام تحقیق حاضر می تواند
اهمیت و ضرورت داشته باشد .از سوی دیگر ، با عنایت به اینکه محقق در طول سال های انجام وظیفه خود در سازمان ثبت اسناد و املاک دریافت که ،عامل مهمی می تواند تاثیر مثبتی در افزایش کیفیت خدمات ثبت الکترونیکی داشته باشد،مقوله بکارگیری اموزش های ضمن خدمت فناوری اطلاعات است ( لازم بذکر است که ، این اموزش ها به صورت دوره ای برای کارکنان این سازمان برگزار می شود) چرا که اگر این نوع اموزش ها به صورت هدفمند و کارامد برگزار شود مسلما می تواند تاثیر بسزایی در ارتقای کیفیت خدمات ثبت الکترونیک در این سازمان داشته باشد .به عبارت دیگر، امروزه منابع انسانی اموزش دیده و باتجربه می توانند نقش مهمی در بهبود کیفیت خدمات سازمانی داشته دارند..سازمانهایی که با دید مثبت به آموزش ضمن خدمت می نگرند به این نکته توجه دارند که توجه به کارکنان به عنوان بزرگترین و مهمترین سرمایه و دارایی سازمان ، پدیده ای است که در دو دهه اخیر رشد فراوان داشته است . امروزه با رشد روزافزون فناوری اطلاعات و پیچیده تر شدن مشاغل، بر اهمیت آموزش کارکنان در این حوزه نیز افزوده شده است . تافلر، مهمترین فعالیت و راه رویارویی با تحولات عظیم در زندگی آینده را برای پذیرش تغییر، آموزش می داند. آموزش مؤثر و پرمایه به افراد کمک می کند تا آنها بتوانند به رشد و توانایی کافی در شغل خود دست یابند و با کارایی بیشتری کار کنند. بدیهی است که افراد هر چقدر از دانش و آموزش بهتر در مورد کار خود برخوردار باشند فرآیند یادگیری آنها بهتر است و به ارائه اندیشهها و نظریات مفیدتری برای بهبود کار میپردازند. (الحسینی، 1389، ).
بطور کلی می توان اذعان نمود که اهمیت و ضرورت انجام تحقیق حاضر ، از یک سو به دلیل اهمیت و ضرورت توجه به مقوله کیفیت خدمات ثبت الکترونیکی در سازمان ثبت اسناد و املاک کشور می باشد. از سوی دیگر لزوم توجه جدی به مقوله اموزش های ضمن خدمت کارکنان پیرامون فناوری اطلاعات در این سازمان می باشد که می تواند ضمن کسب تجربیات ارزشمند شغلی در سایه اموزش ، عملکرد شغلی ان ها را افزایش داده و به صورت غیر مستقیم بر کیفیت خدمات ارائه شده به مراجعین بیفزاید و باعث رضایتمندی هرچه بیشتر ارباب رجوعان گردد. بطو کلی می توان اذعان کرد که انجام تحقیق حاضر می تواند زمینه را برای بهبود سطح کیفی خدمات ثبت الکترونیک در ادارات ثبت اسناد و املاک استان اصفهان هموار نموده و از طریق بهره گیری و عملی نمودن یافته ها و ونتایج تحقیق حاضر از سوی مسئولین امر در هنگام اخذ تصمیم گیری های اتیه در این حوزه ، هموار سازد ضمن اینکه کلیه سازمان های خدماتی که در راستای بهبود کیفیت خدمات الکترونیک در تلاش هستند ، می توانند از اموزش های ضمن خدمت کارکنان در حوزه فناوری اطلاعات برای بهبود سطح کیفی خدمات الکترونیک یا غیر الکترونیک سازمانی خود بهره گیری نمایند.
1-4 اهداف تحقیق
اهداف تحقیق حاضر شامل یک هدف کلی و پنج هدف ویژه می باشد.
1-4-1 هدف کلی تحقیق
فرضیه های تحقیق
فرضیه های تحقیق شامل یک فرضیه کلی و پنج فرضیه ویژه می باشند:
1-6-1 فرضیه های کلی:
1-6-2 فرضیه های ویژه:
1-8 قلمرو تحقیق
قلمرو تحقیق شامل قلمرو موضوعی، زمانی و مکانی می باشد که به صورت زیر توضیح داده می شود:
1-8-1 قلمرو موضوعی
تحقیق حاضر از حیث متغیر وابسته یعنی کیفیت خدمات ثبت الکترونیکی در قلمرو مدیریت رفتار سازمانی و از جهت متغیر مستقل یعنی بکارگیری اموزش ضمن خدمت فناوری اطلاعات نیز در قلمرو مدیریت منابع و مدیریت رفتار سازمانی قرار می گیرد
1-8-2 قلمرو زمانی
تحقیق حاضر از جهت زمانی؛ از خرداد سال 1393 شروع شده و در بهمن 1393 به پایان رسیده است
1-8-3 قلمرو مکانی
قلمرو مکانی تحقیق شامل کلیه ادارات ثبت اسناد و املاک استان اصفهان می باشد که مبنای گرداوری داده های میدانی برای ازمون فرضیه ها بوده است .
1-12- واژگان کلیدی تحقیق
واژههای کلیدی تحقیق حاضر شامل موارد ذیل هست که قبلاً شرح داده میشوند:
-آموزش ضمن خدمت :
تعریف نظری: آموزش ضمن خدمت عبارت است از بهبود نظامدار و پیوسته استخدامشدگان ازنظر دانش، مهارتها و رفتارهایی که به رفاه آنان و سازمان محل خدمتشان کمک میکند. آموزش ضمن خدمت، ایجاد توانایی بیشتر تولید، افزایش کارایی در شغل کنونی و کسب شرایط بهتر برای دست یافتن به مقامات بالاتر میتواند باشد (ابطحی، ۱۳8۵)
تعریف کاربردی: برنامه های آموزش ضمن خدمت فناوری اطلاعات برای کارکنان در راستای تقویت یادگیری و توانمند سازی کارکنان ایجاد توانایی بیشتر در ارائه خدمات ثبت الکترونیکی با کیفیت تر در زمینه اسناد و مدارک ثبتی شهروندان مراجعین به ادارات ثبت اسناد و املاک استان اصفهان می باشد.
– کیفیت خدمات:
تعریف نظری: درجه اختلاف بین ادراک مشتریان و انتظارات آنها از خدمات ارایه شده توسط سازمان است .(اعرابی،1382).
تعریف کاربردی: منظور از کیفیت خدمات در سازمان ثبت اسناد و املاک ، کیفیت یا مطلوبیت ارایه خدمات ثبت الکترونیک اسناد و مدارک ثبتی به شهروندان مراجعه کننده به ادارات ثبت اسناد و املاک استان اصفهان می باشد.
–عوامل ظاهری :
تعریف نظری: این شاخص دربرگیرنده تمام تجهیزات، تسهیلات ،فضای عمومی سازمان ظواهر کارکنان و سرانجام مجراهای ارتباطی میشود(زارع و قائمی،1393).
تعریف کاربردی: منظور از عوامل ظاهری شامل عوامل سخت افزاری و ملموس در زمینه ثبت الکترونیک اسناد و مدارک شهروندان مراجعه کننده به ادارات ثبت اسناد و املاک می باشد که می تواند شامل مواردی همچون سیستم های پیشرفته کامپیوتری ،تجهیزات و ملزومات مورد نیاز برای ثبت الکترونیک اسناد و مدارک و شرایط ظاهری محیط کاری باشد.
-قابلیت اطمینان :
تعریف نظری: توانایی عرضه خدمت که به مشتری وعده دادهشده است بهصورت صحیح و شایان اطمینان و مداوم.(زارع و قائمی1393).
تعریف کاربردی: منظور از قابلیت اطمینان در ثبت الکترونیکی اسناد و مدارک شهروندان مراجعه کننده به ادارات ثبت اسناد و املاک استان اصفهان ، اطمینان خاطر مراجعین از صحت و درستی عملیات ثبتی انجام شده در خصوص اسناد و مدارک ان ها و به تعبیر بهتر، اطمینان خاطر مطلوب از عملکرد مجموعه سازمان اسناد و املاک در زمینه دقت و صحت در فرایند انجام عملیات ثبت الکترونیکی پرونده های مراجعین می باشد.
– پاسخگویی:
تعریف نظری: میزان مسئولیت پذیری و پاسخگو بودن کارکنان در قبال انجام کارهای محوله .(زارع و قائمی1393).
تعریف کاربردی: منظور از پاسخگویی در ثبت الکترونیکی اسناد و املاک شهروندان مراجعه کننده به ادارات ثبت اسناد و املاک استان اصفهان به معنی این است که کارکنان تا چه حدی در تلاش اند تا جواب گوی مشکلات بوجود امده در هنگام ثبت الکترونیکی پرونده های ثبتی شهروندان بوده و در صدد رفع ان ها اقدام نموده وهمچنین به تعهدات خود دراین زمینه عمل نمایند.
همدلی کارکنان :
تعریف نظری :همکاری و مشارکت و همیاری کلیه نیرو های سازمانی در جهت ارایه خدمات با کیفیت به مشتری می باشد(پاراسومانز،1988)
تعریف کاربردی : منظور از همدلی کارکنان ادارات ثبت اسناد و املاک استان اصفهان به معنی این است که هدف مشترک کلیه کارکنان این سازمان، تلاش در راستای همگرایی و همدلی و حمایت از یکدیگر در هنگام فرایند انجام کارها و به عبارت دیگر کوشش در جهت تقویت احساس تعلق وتعهد افراد به سازمان و همیاری و تعاون با یکدیگر برای ارایه مطلوب تر خدمات ثبت الکترونیکی به شهروندان مراجعه کننده به ادارات ثبت اسناد و املاک استان اصفهان می باشد.
با توجه به اینکه در دفترتبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، مشکلات و نواقصی در بهکارگیری سیستمهای اطلاعات مدیریت وجود دارد، پژوهش حاضر میکوشد با ارزیابی جایگاه و نقش سیستمهای اطلاعاتی در این سازمان و تأثیرات آنها بر تصمیمات مدیران مربوطه ، اشکالات موجود را ارزیابی کرده و پیشنهاداتی در جهت رفع و یا کاهش آنها ارائه کند. عمده مسائل و مشکلات موجود در واحدهایی که در دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم است عبارتاند از:
بنابراین، مسئله اصلی تحقیق حاضر را میتوان اینگونه بیان کرد: آیا تأثیرات بهکارگیری سیستمهای اطلاعات مدیریت بر تصمیمات مالی مدیران حوزه علمیه قم چگونه است ؟ گفتنی است در پژوهش حاضر، تأثیرات این سیستمها بر کل فرآیند تصمیمگیری، شامل شناسایی مسئله، شناسایی و ارزیابی راهحلها، انتخاب راهحل، اجرای راهحل و ارزیابی نتایج مد نظر قرار گرفته است.
1ـ3. ضرورت انجام تحقیق
امروزه هر سازمانی اعم از انتفاعی و غیرانتفاعی، از وجود بیثباتی، ناشناختههای متغیرهای چرخههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در وحشت است، بهطوری که مدیران همواره با جستجو و کاوش درباره عوامل و پدیدههای آن میکوشند تا درصدد مقابله با این عوامل برآیند و تأثیرپذیری سازمان را از تلاطم امواج و نوسانات این ناملایمات کاهش دهند (مؤمنی، 1380: 331ـ332). در چنین شرایطی، بخش اعظمی از موفقیت در تصمیمگیری که اساس فرآیند مدیریتی است، به اطلاعاتِ در دسترس بستگی دارد و بخشی، وابسته به کارکردهایی است که اجزای فرآیند به شمار میروند (آجایی و فادکمی اف.، 2007: 110). بنابراین، مدیران و تصمیمگیرندگان میتوانند با بهکارگیری سیستمهای اطلاعات مدیریت که وظایف جمعآوری، پردازش، ذخیره و انتشار اطلاعات در سازمان را بر عهده دارند، بر محیط متغیر و پیچیده امروز فایق آیند.
تاکنون تحقیقات و پژوهشهای زیادی پیرامون سیستمهای اطلاعات مدیریت بهطور عام، و رابطه آن با تصمیمگیری در سازمانها بهطور خاص، انجام گرفته، اما میتوان گفت بستر مطالعاتی بیشتر آنها، محیطهای غیر حوزوی (غیر دانشگاهی و غیرآموزشی) بوده است. تفاوت پارامترهای اطلاعاتی و تصمیمگیری در یک سازمان دانشگاهی و آموزشی با دیگر مؤسسات و شرکتها، لزوم توجه بیشتر را به محیطهای دانشگاهی و آموزشی نشان میدهد. پرواضح است که جایگاه سیستمهای اطلاعاتی در این محیطها و نقش آنها در ارائه اطلاعات جهت تصمیمگیری مدیران، اهمیت بالاتری نسبت به دیگر سازمانها دارد؛ چراکه مأموریت اصلی سازمانهای پژوهشی و دانشگاهی که تولید علم و بالندگی افراد است، در میان همه جوامع از ارزش بیشتری برخوردار است و این امر، مدیران این سازمانها را وامیدارد تا در انجام فعالیتهای مدیریتیشان که زیربنای همه آنها تصمیمگیری است، دقت و توجه بیشتری داشته باشند. همچنین، ارزیابی و بررسی تأثیرات بهکارگیری سیستمهای اطلاعات مدیریت بر تصمیمگیری مدیران حوزه علمیه، میتواند نگرش و دید تازهای را پیشروی توسعهدهندگان و کاربران سیستمهای اطلاعاتی قرار دهد و آنها را با منافع و مزایا، و حتی مشکالات بهکارگیری این سیستمها در چنین سازمانهایی آشنا سازد.
گفتنی است عدم توجه یا کمتوجهی به انجام چنین پژوهشهایی میتواند باعث عقبماندگی سازمانهای آموزشی و پژوهشی از دیگر سازمانها و شرکتها شود، بهطوری که هر روزه شاهد افت کیفیت در تمام جنبهها و وظایف این سازمانها خواهیم بود؛ به عبارت دیگر، اگر تحقیقات و بررسیهای اندکی در مورد سیستمهای اطلاعات مدیریت و تأثیرات آنها در محیطهای دانشگاهی و پژوهشی انجام گیرد، ممکن است مدیران و همه کسانی که در این سازمانها فعالیت میکنند و بهنوعی با سیستمهای اطلاعاتی سروکار دارند، با تمام منافع و مزایا، و حتی محدودیتهای بهکارگیری این سیستمها آشنا نشوند و به همین دلیل نتوانند بهخوبی از عهده وظایف مدیریتی و اطلاعاتی خود برآیند.
بنابراین، پژوهش حاضر با در نظر گرفتن ضرورتِ توجه به این موضوع، بر آن است تا نقش سیستمهای اطلاعات مدیریت در تصمیمگیری مدیران حوزه علمیه قم را بررسی و تحلیل کند.
1ـ4. فرضیات تحقیق
این پژوهش شامل یک فرضیه اصلی است که آن را میتوان بر اساس مدل عقلایی فرآیند تصمیمگیری (برگرفته از: هَچ، 1385: 2/438) به پنج فرضیه فرعی بسط داد:
1ـ4ـ1. فرضیه اصلی
بین بهکارگیری سیستمهای اطلاعات مدیریت و تصمیمات مالی مدیران حوزه علمیه قم رابطه معنیداری وجود دارد.
1ـ4ـ2. فرضیات فرعی
ـ بین بهکارگیری سیستمهای اطلاعات مدیریت و شناسایی مسئله رابطه معنیداری وجود دارد؛
ـ بین بهکارگیری سیستمهای اطلاعات مدیریت و شناسایی و ارزیابی راهحلها رابطه معنیداری وجود دارد؛
ـ بین بهکارگیری سیستمهای اطلاعات مدیریت و انتخاب راهحل رابطه معنیداری وجود دارد؛
ـ بین بهکارگیری سیستمهای اطلاعات مدیریت و اجرای راهحل رابطه معنیداری وجود دارد؛
ـ بین بهکارگیری سیستمهای اطلاعات مدیریت و ارزیابی نتایج رابطه معنیداری وجود دارد.
1ـ5. اهداف تحقیق
این تحقیق به منظور تحقق اهداف زیر انجام میشود:
1ـ5ـ1. هدف اصلی
افزایش شناخت مدیران از تأثیرات بهکارگیری سیستمهای اطلاعات مدیریت بر تصمیمات مالی در محیطهای علمی و فرهنگی و بهرهمندی از نتایج آن.
1ـ5ـ2. اهداف فرعی
ـ شناخت بهتر سیستمهای اطلاعات مدیریت و تأثیرات حاصل از بهکارگیری آنها؛
ـ آشنایی با مشکلات سیستمهای اطلاعات مدیریت و چگونگی رفع و یا کاهش آنها؛
ـ آشنایی با فرآیند تصمیمگیری و مدلهای اتخاذ تصمیم در سازمان؛
ـ شناسایی نقش سیستمهای اطلاعات مدیریت در هر کدام از مراحل فرآیند تصمیمگیری.
1ـ6. روششناسی تحقیق
1ـ6ـ1. روش تحقیق
پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی است و از نظر روش، پیمایشی ـ میدانی به شمار میآید. به عبارت دیگر، موضوع این تحقیق، بررسی شرایط موجود سیستمهای اطلاعات مدیریت و رابطه آن با تصمیمگیری مالی مدیران در حوزه علمیه (دانشگاهها و مؤسسات) میباشد و دادهها از طریق توزیع پرسشنامه در میان تعدادی از مدیران مربوطه جمعآوری شدهاند.
1ـ6ـ2. روش گردآوری دادهها
در این تحقیق از دو روش کتابخانهای و میدانی برای جمعآوری دادهها استفاده شده است. در روش کتابخانهای با مطالعه کتب و مقالات، مطالب مربوط به ادبیات موضوع جمعآوری شده و در روش میدانی، با تجزیه و تحلیل پرسشنامههای توزیعشده، دادهها گردآوری شدهاند.
1ـ6ـ3. روش تجزیه و تحلیل دادهها
در پژوهش حاضر برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS و از روشهای آمار توصیفی و استنباطی، شامل آزمون t تکنمونهای، آزمون فریدمن و ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است.
1ـ6ـ4. جامعه آماری و حجم نمونه
جامعه آماری این تحقیق، مدیران حوزه علمیه قم، به تعداد 155 نفر و در سمتهای شغلی ریاست، قائممقام، معاون، مدیر و سرپرست میباشند که با استفاده از فرمول ، 78 نفر از این مدیران به عنوان حجم نمونه انتخاب شدهاند.
1ـ7. محدودیتهای تحقیق
طبیعتاً هر پژوهشی در حین انجام با یکسری محدودیتها و موانع مواجه میشود. این تحقیق نیز از این امر مستثنا نبوده و با محدودیتهایی به شرح زیر روبهرو بوده است:
1ـ8. تعریف نظری واژگان تحقیق
اطلاعات: دادههای مربوط و هدفدار هستند که از پردازش، سازماندهی و ترکیب دادهها ایجاد میشوند تا آگاهی بیشتری را به فرد منتقل کنند (هویدا و بهنامیراد، 1387).
سیستمهای اطلاعات مدیریت: سیستمی یکپارچه و مبتنی بر رایانه است که اطلاعات لازم برای حمایت از عملیات و تصمیمگیری را فراهم میکند. عناصر اصلی این سیستم عبارتند از: 1. سیستمی یکپارچه برای خدمت به تعداد زیادی کاربر، 2. سیستمی رایانهای که نرمافزارهای اطلاعاتی را از طریق پایگاه اطلاعات به هم مرتبط میکند، 3. رابط بین کاربر ـ ماشین که به جستجوهای فوری و موقتی پاسخ میدهد، 4. ارائه اطلاعات به تمام سطوح مدیریتی و 5. پشتیبانی از عملیات و تصمیمگیری (آواد، 1988: 5؛ به نقل از: سرلک و فراتی، 1387: 22).
تصمیمگیری: تصمیمگیری را میتوان به عنوان فرآیندی تعریف کرد که شامل تعریف مسئله، ارزیابی راهحلها، اتخاذ تصمیم (انتخاب راهحلها)، اجرای تصمیم و ارزیابی نتیجه است (بووی، 1993: 172؛ به نقل از: فیضی، 1384: 68).
شناسایی مسئله: مسئله عبارت است از چیزی که از توان سازمان برای رسیدن به هدف میکاهد؛ به دیگر سخن، مسئله بر وضعیتی دلالت دارد که سازمان را از کسب اهدافش بازمیدارد (رضاییان، 1387: 148). برای حل یک مسئله، ابتدا باید آن را شناخت و تعریف صحیحی برای آن ارائه کرد؛ یعنی ابتدا باید تعیین شود که چه وضعیتی بر وجود مسئله دلالت دارد و کدام مسئله باید حل شود (رضاییان، 1387: 134ـ135).
شناسایی و ارزیابی راهحلها: حل مطلوب مسائل عمده، در گرو شناسایی و تعیین راهحلهای ابتکاری و بدیع است. پس از آنکه مدیر، مجموعهای از راهحلهای مطلوب را ایجاد و جمعآوری کرد، باید آنها را از حیث نحوه اثرگذاری و کارکردشان در حل مسئله ارزیابی کند (برگرفته از: رضاییان، 1387: 150).
انتخاب راهحل: راهحل مناسب بر مبنای میزان اطلاعات موجود در دسترس مدیر، قدرت قضاوت وی، و موازنهای که مدیر میان متغیرهای گوناگون برقرار میکند، انتخاب میشود (رضاییان، 1387: 151).
اجرای راهحل: اعتبار یک تصمیم یا راهحل، وابسته به آن است که قابل اجرا باشد. گاهی این تصور نادرست پیش میآید که با اتخاذ تصمیم، اجرای آن قطعی است؛ در حالی که اگر کارکنان مایل (یا قادر) به اجرای آن نباشند، آن تصمیم، تصمیمی مطلوب و مؤثر نخواهد بود (رضاییان، 1387: 152).
ارزیابی نتایج: مرحله نهایی فرآیند تصمیمگیری، ارزیابی نتایج و فراهم کردن بازخورد درباره تصمیم و اجرای آن است. این کار میزان تطابق نتایج با انتظارات را نشان میدهد که در صورت لزوم، مدیران تغییراتی را برای اصلاح تصمیم یا اجرای آن اعمال کنند. اگر تصمیم اصلی نتایج مطلوب را به بار نیاورد ممکن است ناشی از درست تعریف نشدن مسئله باشد و شاید نیاز به جایگزینی راهحل دیگری به جای راهحل انتخابشده باشد (فیضی، 1384: 88).
مدیران: میتوان گفت که «مدیر کسی است که مسئولیت عملکرد یک یا چند نفر در سازمان را به عهده دارد». مدیران با مجموعه متنوعی از عناوین به منزله سرپرست، رهبر گروه، رئیس بخش، مدیر اداره، معاون و مانند آن، انجام وظیفه میکنند و کارکنان را به کار میگیرند (رضاییان، 1387: 18).
1ـ9. تعریف عملیاتی واژگان تحقیق
اطلاعات: مجموعهای از دادههای خام، پردازششده و بهطور کلی، هر آنچه که آگاهی و دانش مدیران را تشکیل میدهد.
سیستمهای اطلاعات مدیریت: در این تحقیق، سیستمهای کامپیوتری (سختافزار و نرمافزار)، شبکههای کامپیوتری، اینترنت، وبسایتها و پورتالها ، و تجهیزات و امکانات ارتباطات از راه دور، به عنوان سیستمهای اطلاعات مدیریت در نظر گرفته شدهاند.
تصمیمگیری: فرآیندی است که طی آن، فرد تصمیمگیرنده برای حل مسئله، راهحلی پیدا کرده، آن را اجرا کرده و سپس نتایج اجرای تصمیم را ارزیابی میکند.
شناسایی مسئله: کشف مسئله و تعیین همه جوانب آن را شناسایی مسئله میگویند.
شناسایی و ارزیابی راهحلها: در این تحقیق، ارائه راهحلهای مختلف و متنوع و همچنین تجزیه و تحلیل آنها، به عنوان شناسایی و ارزیابی راهحلها در نظر گرفته شده است.
انتخاب راهحل: هر تصمیمگیرندهای برای حل مسئله، باید یک یا چند راهحل انتخاب کند.
اجرای راهحل: زمانی میتوان تصمیم و یا راهحل انتخابی را معتبر دانست که قابل اجرا باشد و آن را عملیاتی و اجرایی کرد.
ارزیابی نتایج: پس از اجرای راهحل، باید نتایج و پیامدهای آن را مورد بررسی قرار داد تا بتوان در مورد اثربخشی و یا عدم اثربخشی تصمیم اتخاذشده، بحث کرد.
مدیران: در این پژوهش، مدیران حوزه علمیه قم در سمتهای شغلی ریاست، قائممقام، معاون، مدیر و سرپرست مورد بررسی قرار گرفتهاند.
1ـ10. قلمرو تحقیق
1ـ10ـ1. قلمرو مکانی تحقیق
این تحقیق در حوزه علمیه قم انجام شده است.
1ـ10ـ2. قلمرو زمانی تحقیق
زمان انجام پژوهش حاضر را میتوان به دو مرحله مطالعات کتابخانهای و بررسی میدانی تقسیم کرد. مطالعات کتابخانهای تحقیق از بهار سال 1393 شروع شد و در پاییز سال 1393 به پایان خواهد رسید.
به عبارتی توانمند سازی با پرورش کارکنانی با انگیزه و توانا به مدیران امکان خواهد داد تا در برابر پویاییهای محیط رقابتی به سرعت و بطور مناسب عمل نموده، موجبات برتری رقابتی سازمان شان را فراهم آورند.
از دیدگاه اسپرتیزر (2007) توانمندسازی روانشناختی قابل تفکیک به چهار بعد معناداری، شایستگی؛ خود مختاری و مؤثربودن است. منظور از معناداری میزان ارزش تهداف شغلی یا کاری است که در رابطه با استاندارد ما یا ایده آل های فردی مورد قضاوت قرار می گیرد.شایستگی به معنای مهارت ها و توانایی های لازم یک شخص برای انجام درست یک شغل است و خود مختاری مربوط به احساس داشتن انتخاب و کنترل روی کار است . و مؤثر بودن به درجه ای اشاره می کند که یک شخص می تواند بر روی نتایج کارش اثر بگذارد(فک و همکاران،2011)
توانمندسازی روانشناختی مزایای گسترده ای برای سازمان و کارکنان دارد. تامین رضایت مشتری ، هم سویی سازمان با نیازهای بازار ، افزایش کیفیت تصمیم گیری ، بهبود مستمر افزایش سودآوری سازمان و … از جمله مزایای سازمانی آن و افزایش رضایت شغلی در کارکنان افزایش احساس تعلق ، مشارکت کارکنان، تعهد بیشتر کارکنان و… نیز از جمله مزایای فردی توانمند سازی روانشناختی است (صالحی امیدی ، 1390)
پیش بینی رضایت شغلی زنان شاغل در مشاغل خدماتی غیر دولتی مشهد
اکنون چالش های محیطی عصر حاضر از نظر پیشرفت سریع فن آوری، افزایش انتظارات مشتریان و ضرورت انعطاف پذیری، سازمانها را به جستجوی راهی برای تداوم بقای خود وادار کرده است. در این میان بسیاری از سازمانها، راه حل را افزایش قابلیت یادگیری سازمانی و اجرای برنامه های توانمند سازی تشخیص داده و تلاش کرده اند با اجرای این برنامه ها، ضمن اصلاح متغیرهای موثر بر احساس افراد، با بهره گیری از یادگیری و توانمند سازی فرد، بر موانع درونی و بیرونی غلبه کرده و زمینه لازم برای پرورش کارکنان توانمند را به وجود آورند. ( محمدی، 1382).
در این میان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی به عنوان یکی از ارکان اساسی نشر و تولید دانش در جامعه، به شدت با مبحث یادگیری سازمانی مواجه هستند. شاید بتوان ادعا نمود که یادگیری سازمانی از جمله مهمترین مباحث موجود در حوزه ی آموزش است. تحقیق حاضر باتوجه به رسالت مهم دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در تلاش است تا نقش توانمندسازی روانشناختی کارکنان را در یادگیری سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی کاشان تبیین نماید.
1-3)اهمیت و ضرورت تحقیق
نظام آموزش عالی در جوامع نقش مهمی در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایفا می کند و در ایران نیز آموزش عالی وظیفه تربیت نیروی انسانی متخصص مورد نیاز بخش های مختلف جامعه در زمینه صنعت، کشاورزی و خدمات را بر عهده دارد. به دلیل این همه رسالت، کیفیت خدمات در آموزش عالی در طی دو دهه اخیر توجه فزاینده ای به خود جلب نموده است و به یک هدف مهم تبدیل شده است. دانشگاه ها برای کسب مزیت رقابتی از طریق کیفیت آموزش و کسب شهرت تلاش می کنند . مطالعات اخیر نشان داده اند که آموزش عالی در کشورهای در حال توسعه نه تنها نقش مهمی در سرعت بخشیدن به نرخ رشد اقتصادی آن ها ایفا می کنند، بلکه همچنین آموزش عالی برای تحقق هدف آموزش برای همه و اهداف توسعه هزاره سوم اساسی است. به اعتقاد سازمان علمی، فرهنگی و آموزشی ملل متحد (یونسکو[2])،کیفیت آموزش باید در هر جامعه ای مورد تاکید قرار گیرد، چرا که علاوه بر پاداش اقتصادی، مزایای غیر اقتصادی مانند ارتقای بهداشت و سلامت، کاهش بزهکاری و ناهنجاری اجتماعی را نیز به دنبال دارد (محمدی و وکیلی ، 1389).
در جهان رقابتی امروز، یکی از ابزارهای مهم برای ایجاد تحول و بقای سازمان و رسیدن به هدف ها و رسالت های موردنظر، عنصر انسان است. در این میان آنچه مقوله تحول را حیات می بخشد و بقای سازمان را نیز تضمین می کند، منابع انسانی است. نیروی انسانی توانمند، یکی از شاخص های عمده برتری یک سازمان نسبت به سازمان های دیگر است. واقعیت این است که اگر در سازمان ها از وجود انسان های خلاق، دانشگر، فرصت شناس و تبیین گر مسائل بی بهره باشیم، بسیاری از فرصت ها و موقعیت ها را از دست خواهیم داد ( طالبایان و وفایی، 1388).
توانمند سازی کارکنان یکی از تکنیک های مؤثر برای ارتقای بهره وری کارکنان واستفاده ی بهینه از ظرفیت ها و توانایی های آنان در زمینه ی اهداف سازمانی است. بررسی متون نشان می دهد که توانمند سازی کارکنان با رضایت شغلی، افزایش عملکرد و بهره وری شغلی، افزایش انگیزش درونی، روحیه بالاتر، بهبود کیفیت شعلی، کارایی بالاتر ، و در مدارس و دانشگاه ها، با عزت نفس بیشتر مدرسان، افزایش دانش معلمان در موضوع تدریس و روش های تریبیتی، بهبود روابط افراد دانشکده ، افزایش پیشرفت علمی در حوزه برنامه های درسی، افزایش انگیزش تحصیلی فراگیران، افزایش یادگیری سازمانی و پیشرفت تحصیلی فراگیران ارتباط دارد. (عبداللهی و حیدری،1387).
توانمندی نیروی انسانی در سازمان های آموزشی، به لحاظ نقش مهمی که در توسعه و پیشرفت جامعه در ابعاد متعدد داند، از اهمیت بیشتری برخورداراست. بنابراین لازم است که دانشگاه ها با شرایط و مقتضیات خود، سازوکارهای مناسب جهت توانمندسازی کارمندان خود شناسایی، و کلیه امکانات خود را برای آن بسیج نمایند. اولین گام برای توانمندسازی کارکنان، شناخت اثرات فرآیند توانمندسازی و
عوامل مؤثر بر آن است. با توجه به اهمیت توانمند سازی ضروری است که سازمان ها با شناخت درست عوامل موثر بر توانمندسازی و تعدیل شرایط در ارتقای اثر بخشی آن تلاش کنند. توانمند سازی باید مهم ترین مسئله سازمان در نظر گرفته شود زیرا توانمند سازی موجبات انعطاف پذیری در تغییرات داخلی سازمان ها را فراهم می کند و عنصر مهمی در سازمان های ارگانیک یا نظام یافته است. کاهش فشار روحی ناشی از کار و افزایش رضایت شغلی، دو نتیجه نگرشی پس از توانمندی سازی در محل کار است. میزان کم اختیار در طول کار روزانه با فشار ذهنی و افزایش بیماری های مزمن ارتباط دارد. تحقیقات نشان می دهند توانمند سازی موجب کاهش میزان بیماری، غیبت از کار، نقل و انتقال و کاهش فشارهای عصبی و روحی و استرس می گردد. (ناستی زایی و همکاران، 1389). با توجه به اهمیت آموزش عالی در توسعه و نیز اثرات مفید توانمند سازی بر افزایش کیفیت آموزشی در این مطالعه سعی شده اثر برنامه های توانمند سازی کارکنان بر کیفیت آموزشی در دانشگاه های پیام نور را مورد بررسی قرار خواهد گیرد.
1-4)اهداف تحقیق
1-4-1)هدف اصلی
شناسایی میزان تاثیر گذاری توانمند سازی روانشناختی کارکنان بر یادگیری سازمانی آنها در دانشگاه کاشان
1-4-2)اهداف فرعی
1-شناسایی میزان تاثیر گذاری احساس معنی داری در شغل بر یادگیری سازمانی در کارکنان دانشگاه کاشان
2- شناسایی میزان تاثیر گذاری احساس شایستگی در شغل بر یادگیری سازمانی در کارکنان دانشگاه کاشان
3- شناسایی میزان تاثیر گذاری احساس داشتن خودمختاری(حق انتخاب) در امور و مشاغل کارکنان بر یادگیری سازمانی آنها در دانشگاه کاشان
1-6)فرضیات تحقیق
1-6-1)فرضیه اصلی
توانمند سازی روانشناختی کارکنان بر یادگیری سازمانی آنها در دانشگاه کاشان اثرگذار است.
1-6-2)فرضیات فرعی
1-ایجاداحساس معنی داری در شغل بر یادگیری سازمانی در کارکنان دانشگاه کاشان اثرگذار است.
2- ایجاداحساس شایستگی در شغل بر یادگیری سازمانی در کارکنان دانشگاه کاشان اثرگذار است.
3- احساس داشتن خودمختاری(حق انتخاب) در امور و مشاغل کارکنان بر یادگیری سازمانی آنها در دانشگاه کاشان اثرگذار است.
4- ایجاد احساس موثر بودن در شغل بر یادگیری سازمانی در کارکنان دانشگاه کاشان اثرگذار است.
1-7) روش گردآوری اطلاعات
ابزار استفاده شده در این تحقیق عبارتند از:
بررسی اسناد و مدارک: برای جمع آوری اطلاعات مربوط به ادبیات این تحقیق و مباحث نظری مرتبط با موضوع از روش مطالعات کتابخانه ای ( کتب و مقالات فارسی و انگلیسی، پایانامه ها، سایتهای اینترنتی و…) استفاده شده است.
پرسشنامه به عنوان یکی از متداولترین ابزارهای جمع آوری اطلاعات در تحقیقات پیمایشی، عبارت است ازمجموعه ای از پرسشهای هدفدار که با بهره گیری از مقیاس های گوناگون، نظر، دیدگاه و بینش یک فرد پاسخگو را مورد سنجش قرار می دهد.( خاکی، 1378)
1-7-1) روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
در تحقیق حاضر محقق ابتدا با تهیه طرح تحقیق اقدام به مطالعه و جمع آوری ادبیات موضوع نموده سپس با طراحی الگوی مفهومی و ریاضی تحقیق، پرسشنامه ای برای نمونه آماری تحقیق طراحی می گردد. در ادامه پس از توزیع و جمع آوری پرسشنامه ها و براساس آزمون های آماری زیر به تفسیر داده ها می پردازد:
آزمون آلفای کرونباخ
1-7)تعاریف نظری و عملیاتی
1-7-1) تعاریف نظری
مجموعه ویژگی هایی است که یک سازمان را توصیف می کند و آن را از دیگر سازمانها متمایز می سازد، تقریبا در طول زمان پایدار است و رفتار افراد در سازمان را تحت تاثیر قرار می دهد. (فورهند، گیلمر،1964).
توانمندسازی: عبارت است از توسعه و گسترش قابلیت و شایستگی افراد برای نیل به بهبود مستمر در عملکرد سازمان
1-7-2) تعاریف عملیاتی
توانمندسازی کارکنان: تعریف عملیاتی توانمندسازی کارکنان عبارتند از میانگین نمره ای که از سوالات 1 الی 15 پرسشنامه اسپریتزر(1995)کسب میگردد.
یادگیری سازمانی: یادگیری سازمانی فرایندی است که با کسب دانش و بهبود عملکرد در طول زمان رخ می دهد (نژاد ایرانی،28:1381)
یادگیری در حقیقت مفهوم بسیار گستردهای دارد که در قالب هایی چون نگرشهای نو، حل مسأله، کاربرد معلومات در استدلال، تفکّر و ….. به وجود میآید. به عبارت دیگر یادگیری فرآیندی است که در آن رفتارها و پندارهای افراد تغییر می یابد و به گونه ای دیگر می اندیشند و عمل می کنند.
1-8) قلمروتحقیق
1-8-1)قلمرو زمانی تحقیق
این پژوهش از زمان تصویب در مرداد ماه 1393 آغاز شده و 6 ماه پس از آن خاتمه می یابد.
1-8- 2)قلمرو مکانی تحقیق
این تحقیق در دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان کاشان انجام گرفته است
Christine
امروزه سازمانها دیگر نمیتوانند با تعداد اندکی افراد خلاق و کارآفرین و با اجرای چند طرح کارآفرینانه به سازمانی چابک، منعطف، فرصتگرا و کم هزینه تبدیل شوند، بلکه باید شرایطی را فراهم آورد تا همه کارکنان از چنین روحیه کارآفرینانهای بهرهمند شده و بتوانند به راحتی و به طور فردی یا گروهی، فعالیتهای کارآفرینانه خود را به اجرا در آورند.بنابراین، در شرایطی که سازمانها تحت تأثیر رقابت های اقتصادیمیباشند، ضرورت توجه به کیفیت زندگی کاری کارکنان و بهرهوری سازمانی از اهمیت ویژهای برخوردارگردیده است. مدیریت، برای این که بتواند عملکرد سازمان متبوع خود را بهبود بخشد، بایستی با دید کیفی به سازمان نگریسته و تلاش نماید، تا آن جا که ممکن است با ارائه ی راهبردهای اجرایی، کیفیت عملکرد کاری سازمان تحت امر خود را در سطح مطلوب حفظ نماید. اصولاً هر برنامه ی مبتنی بر توانمندسازی، می تواند به بهرهوری منجر گردیده و تولید بیشتر، خدمات مناسبتر، جذب مشتریان بیشتر ونهایتاً در اختیار گرفتن سهمبیشتری از بازار را به همراه آورد. (کامیده ، 2003)
به منظور غلبه بر چنین شرایط نامطمئنی، تنها راهی که پیش روی مدیران قرار دارد، توانمند سازی سازمانوکارکنان از طریق کسبدانش و مهارتی است که به سرعت کهنه و منسوخ میشود. از اینرو، داشتن نیروی انسانی توانا و کارآمد که دارایی حیاتی سازمان به حساب میآید، منافع بسیار زیادی برای سازمانها خواهد داشت.توانمندسازی کارکنان،ابزاری ضروری برای مدیریت است که می توان در جهت هدایت منابع انسانی به منظور افزایش بهرهوری مورد استفاده قرارگیرد. (لی 2001به نقل ازدستگردی1387).
سازمانهای بیمه گر نیز از این قاعده مستثنی نبوده و لازم است که برای انجام بهینه امور خود از کارکنانی توانمند برخوردار باشند. این مهم در حوزه کشاورزی اهمیت بیشتری می یابد ، چرا که کشاورزان در مواجه با کارکنان توانمند و پاسخگو می توانند از اعتماد و اطمینان بیشتری برای بیمه نمودن محصولات خود برخوردار باشند. بدون تردید توانمند سازی کارکنان می تواند موجب افزایش کیفیت زندگی کاری انها گردد. (Bainbridge, 2006).
در این رابطه، یکی از آفتهای مهم مدیریت در جوامعصنعتی بی توجهی به کیفیت زندگی کاری کارکنان استکه اثر بخشی و کارایی سازمان را به شدت کاهش میدهد.کیفیت زندگی کاری یا کیفیت نظام کار یکی از مؤثرترینروش های ایجاد انگیزش و راهگشای مهم در طراحی وغنی سازی شغل است که ریشه آن در نگرش کارکنان ومدیران به انگیزش است. این موضوع، هم چنین، یک رشتهپژوهشی و تحقیقی از روانشناسی و مهندسی صنعتی است (Gohari, 1998).
کیفیت زندگی کاری هر فعالیتی در هر سطحی ازسازمان را شامل میشود که هدفش افزایش اثربخشیکارکنانسازمان به واسطه رشد آنهاست. فرایندی استکه به موجب آن بهره برداران دریک سازمان اعم از مدیرانو کارکنان می آموزند که چگونه به گونهای بهتر با یکدیگرو در کنار یکدیگر کار کنند؟ میآموزند که چه فعالیتها،تغییرات و پیشرفتهایی برای آنها مفید و عملی است؟ بهعبارت دیگر، میآموزند که دستیابی به اهداف سازمان هیچ منافاتی با آسایش و رفاه آنها در کار ندارد (Lee and Judith, 1982)
در این راستا بهبود رضایت کارکنان، تقویت یادگیریدر محل کار، مدیریت بهتر تغییر و تحول، بهبود ارتباطمدیران با کارکنان، افزایش سرمایهگذاری جهت اجرایبرنامههای آموزشی در محل کار، ارزشیابی اثربخشیفعالیتهای مدیریتی و بهبود اثر بخشی سرپرستان و گروهمدیران سازمان از مهمترین اهداف کیفیت زندگی کاری عنوان شدهاند. (Shalala, 2003).
مساله اصلی این است که کارکنان بدون توانمندی لازم نمی توانند از پاسخگویی مطلوبی نسبت به مراجعان خود برخوردار باشند و این اسیب می تواند می تواند خود به وجود اورنده مشکلات دیگر در سازمانهای بیمه گر واقع شود.
از سوی دیگردر سالهای اخیر کارگزاران بیمه در حوزه فعالیتهای کشاورزی وظیفه فروش بیمه نامه ها و ارزیابی خسارات کشاورزان را در مواقع بحرانی برعهده گرفته اند. وظایف کارگزاران بیمه کشاورزی به گونه ای است که در صورت توانمند بودن و برخورداری از کیفیت زندگی کاری مطلوب می توانند به خوبی از عهده این مسئولیت برایند و در غیر این صورت مشکلات و چالشهای فراوانی برای کشاورزان خسارت دیده به وجود می اید.
در استان کرمان نیز طی سالهای اخیر و به دنبال برون سپاری فعالیتها ، تعداد 316 کارگزار بیمه ای در زمینه کشاورزی به خدمت مشغول شده اند .
با این حال به نظر می رسد سازمانهای بیمه گر تلاش چندانی برای توانمند سازی و نیز توجه به کیفیت زندگی کاری این کارگزاران بیمه ای
نداشته اند و این موضوع موجد ناهماهنگی ها و برهم ریختگی های سازمانی شده است. لذا مساله اصلی که در این پژوهش به ان پرداخته می شود این است که اساسا ایا بین توانمند سازی کارگزاران بیمه کشاورزی و کیفیت زندگی کاری انها رابطه معنادار وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت انجام تحقیق:
ضرورت خاص انجام این تحقیق از انجا است که سالانه تعداد زیادی از کشاورزان برای دریافت خسارتهای ناشی از بحرانهای غیر طبیعی وحوادث غیر مترقبه به کارگزاران بیمه کشاورزی مراجعه می نمایند. در این میان کارگزاران اگر از توانمندی لازم برخوردار نباشند ممکن است در ارزسابی خسارات و نیز فروش بیمه نامه دچار مشکلات جدی گردند. لذا با شناسایی رابطه بین توانمند سازی کارگزاران و توجه به کیفیت زندگی کاری انها می توان در واگذاری امور به انها با دقت عمل نمود ، و امیدوار بود که مسیرهای ارزیابی خسارات کشاورزان به درستی شناخته شده و سازمان های بیمه گر مربوطه از بالندگی و پویایی بالاتری برخوردار می گردد. علاوه بر این ضرورت و اهمیت انجام این تحقیق از انجا ناشی می شود که با بررسی های به عمل امده مشخص شده است که تاکنون تحقیقات کمی به بررسی رابطه بین توانمند سازی کارکنان و کیفیت زندگی کاری کارگزاران انجام شده است . از سویی دیگر ضرورت انجام این تحقیق از انجا است که می تواند به بومی سازی مفاهیم و تئوری های پژوهش کمک شایانی نماید. همچنین یافته ها و نتایج این تحقیق می تواند مورداستفاده محققان و پژوهشگران علاقه مند به این موضوع قرار گیرد.
اهداف تحقیق:
-هدف علمی و کلی این تحقیق تعیین رابطه بین توانمند سازی کارگزاران بیمه کشاورزی و کیفیت زندگی کاری انها می باشد.
اهداف فرعی:
فرضیه های تحقیق:
جمع بندی فصل:
در این فصل ابتدا به طرح مساله پرداخته شده است. در این قسمت بیان شد که سازمان بیمه گردر امور کشاورزی، لازم است که برای انجام بهینه امور خود از کارکنانی توانمند برخوردار باشند. این مهم در حوزه کشاورزی اهمیت بیشتری می یابد ، چرا که کشاورزان در مواجه با کارکنان توانمند و پاسخگو می توانند از اعتماد و اطمینان بیشتری برای بیمه نمودن محصولات خود برخوردار باشند. بدون تردید توانمند سازی کارکنان می تواند موجب افزایش کیفیت زندگی کاری انها گردد. در ادامه به بیان اهمیت و ضرورت انجام تحقیق اشاره شد و در ادامه نیز به بیان اهداف ، سوالات و فرضیه های تحقیق پرداخته شده است.