امروزه در سازمان ها توجه به منابع انسانی از ابعاد مختلف مدنظر قرار گرفته است.آموزش وارتقاء سطح توانایی ها و مهارت ها،کیفیت زندگی کاری،حفظ انگیزش واخلاق کاری،مدیریت ارتباط با مشتری،رضایت شغلی،ارتقاء وشیوه های پاداش دهی و موارد مشابه آن به موضوعات مهم وجاری تبدیل شده است(احمدی رنانی، 1389).
بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر بهبود رضایت شغلی و کاهش فرسودگی شغلی کارکنان کارخانجات تولیدی توس چینی
زنان شاغل در مشاغل خدماتی غیر دولتی مشهد
و تعهدسازمانی با ترک خدمت حسابرسان
امروزه در مدیریت معاصر مفهوم کیفیت زندگی کاری به موضوع اجتماعی عمده ای در سراسر دنیا مبدل شده است.درحالیکه در دهه های گذشته فقط بر زندگی شخصی(غیرکاری) تاکید می شد.طرفداران نظریه کیفیت زندگی کاری در جستجوی نظام های جدیدی برای کمک به کارکنان هستند تا آنها بتوانند بین زندگی کاری و زندگی شخصی خود تعادل برقرار کنند(شیرآشیانی، 1392).
ازطرف دیگر نیل به زندگی شغلی باکیفیت،مستلزم کوشش هایی منظم از سوی سازمان است که به کارکنان فرصت های بیشتر برکارشان وتشریک مساعی در اثربخشی کل سازمان می دهد.به این ترتیب هرسازمانی بابهره وری و کارآیی مطلوب وموثر،درجستجوی راه ایی است تاکارکنان را به درجه ای از توانایی برساند که هوشمندی خود را بکار کیرند،که این امر بوسیله کیفیت زندگی کاری مناسب یعنی مشارکت وسهیم کردن بیشتر کارکنان در فرآیند تصمیم گیری صورت می گیرد.کیفیت زندگی کاری نمایانگر نوعی فرهنگ سازمان یا شیوه های مدیریت است که کارکنان براساس آن احساس مالکیت خودگردان،مسئولیت و عزت نفس می کنند(جلیل پور و همکاران، 1392).
موضوع کیفیت زندگی کاری و رابطه آن با مدیریت ارتباط با مشتری دراین تحقیق مورد بررسی است،مدیریت ارتباط با مشتری به همه فرآیندهایی اطلاق می شود که سازمان برای شناسایی،انتخاب،ترغیب،گسترش،حفظ وخدمت به مشتری به کار می گیرد.
مدیریت ارتباط با مشتری یک استراتژی است که برای کسب آگاهی بیشتر درمورد نیازها و رفتار مشتریان برای ارتباط بیشتر با آنان استفاده می شود.روابط خوب با مشتری رمز موفقیت در فرآیندهای سازمانی است.بخشی ازاستراتژی یک سازمان جهت شناسایی مشتری ها،راضی نگه داشتن آنها وتبدیل آنها به مشتری دائمی می باشد.همچنین CRM درراستای مدیریت ارتباط با مشتری با سازمان و به منظور به حداکثر رساندن ارزش هر مشتری،سازمان را یاری می نماید.وظیفه اصلی CRM تسهیل در برقراری ارتباط مشتری با سازمان،بدون محدودیت زمانی،مکانی و ملیتی می باشد به نحوی که مشتری احساس نماید با سازمان واحدی در تماس می باشد،که اورا می شناسد وبرایاو ارزش قائل است،نیازهای اورا با سرعت و آسان ترین روش ارتباطی مرتفع می نماید(حکاک و همکاران، 1391).
بنابراین پی بردن به عوامل موثر ومرتبط با مدیریت ارتباط با مشتری دارای اهمیت زیادی است،زیرا برنامه کیفیت زندگی کاری شامل هرگونه بهبود ارتباط با مشتری است که حامی رشد و تعالی سازمان می باشد.لذا نظام ارزشی کیفیت زندگی کاری و مدیریت ارتباط با مشتری را به عنوان مهم ترین متغیر در مطالعه مدیریت راهبردی مورد توجه قرار می دهد.به این معنی که برآورده نمودن نیازهای مشتریان به بهسازی و کارآیی بلندمدت سازمان منجر خداهد شد(الوندی و کریمی، 1388).
لذا در این پژوهش، به بررسی رابطه کیفیت زندگی کاری و مدیریت ارتباط با مشتری در شعب بانک ملت استان قم خواهیم پرداخت؟
1-3 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
نیروی انسانی شاغل در سازمان با قابلیت ها و توانمندی های بالقوه خود چنانچه به خوبی مورد توجه قرار گیرد، نقش مهم و حساسی را در راستای رضایت مندی مشتری از سازمان ایفا خواهد نمود.
در این مسیر، تکنیکها و روشهای مختلف بهبود کیفیت زندگی کاری می تواند مفید واقع شود. استفاده از تکنیکها و روشهای مختلف بهبود کیفیت زندگی کاری هنگامی با موفقیت توام است که با شناخت دقیق همراه باشد و بتوان عملا آنها را مورد استفاده قرار داد و در در عرصه سازمان از آنها بهره جست(چوبینه و همکاران، 1392).
اولین دلیل اهمیت کیفیت زندگی کاری از این جهت است که در مباحث مدیریتی از اصطلاحی به نام کیفیت زندگی کاری سخن می گویند.منظور ازاین اصطلاح آنست که یک سوم زندگی هر کارمند در محیط کار او چگونه می گذرد؟ویا به بیان دیگر تلقی او از محیطی که در آن فعالیت می کند چیست؟وآن را به چه صفاتی می شناسد واین دلیل اهمیت کیفیت زندگی کاری از این جهت است که نیروی انسانی کمیاب ترین و گران ترین سرمایه هر نوع سازمان محسوب می شود و توسعه و پیشرفت و بهره وری هر سازمانی منوط به تلاش و کوشش نیروهای آن سازمان می باشد.
دلیل دیگر اهمیت موضوع ازاین جهت می باشد که عدم توجه دقیق و کافی به کیفیت زندگی کاری،باعث هدر رفتن سرمایه،تلف شدن وقت و انرژی زیاد در کشور خواهد شد(دباغ و همکاران، 1392).
همچنین مدیریت ارتباط با مشتری، به عنوان یک ضرورت راهبردی در تمامی سازمان هاست که اجرای مؤثر آن می تواند افزایش رضایت مشتری، وفاداری و جذب آنها و در نتیجه فروش بیشتر و تکرار خرید را به دنبال داشته باشد(رودساز و همکاران، 1392)
تقریبا در همه صنایع و همه نقاط جهان، سازمان های پیشرو برای راهبردهای مشتری محور سرمایه گذاری می کنند. سازمان هایی که زودتر ا بقیه ارزش مدیریت ارتباط با مشتری در افزایش خیره کننده درآمد، بهره وری و رضایت مشتری را فهمیده اند، مزیت برتری را نسبت به رقبای خود دارند.
هر مشتری ارزش جداگانه ای برای سازمان دارد و مدیریت ارتباط با مشتری می تواند به بخش بندی مشتریان موجود براساس ارزشی که برای سازمان دارند کمک کند. با تمام این تمام نفاسیر، تعداد اندکی از سازمان ها قادرندCRM برای درک مشتریانشان استفاده کنند(شفیع جنگلی، 1392).
لذا تعیین میزان رابطه کیفیت زندگی کاری و مدیریت ارتباط با مشتری از اهمین زیادی برخوردار بوده و میتواند موجبات اثربخشی و کارآیی سازمان را فراهم کند.
با توجه به اینکه تاکنون تحقیقی در رابطه با ارتباط کیفیت زندگی کاری با مدیریت ارتباط با مشتری در بانک ملت انجام نگرفته است لذا در تحقیق سعی می شود به بررسی کیفیت زندگی کاری بر اساس هشت متغییر ذکر شده در مدل والتون پرداخته شود و سپس ارتباط این عوامل با مدیریت ارتباط با مشتری مورد سنجش قرار گیرد.
1-4 اهداف تحقیق
1-4-1 هدف اصلی
تعیین رابطه بین کیفیت زندگی کاری و مدیریت ارتباط با مشتری شعب بانک ملت استان قم
1-4-2 اهداف فرعی
1-5 فرضیات تحقیق
1-5-1 فرضیه اصلی
بین کیفیت زندگی کاری و مدیریت ارتباط با مشتری شعب بانک ملت استان قم رابطه وجود دارد.
1-5-2 فرضیات فرعی
1-6 تعاریف متغیرها و واژههای کلیدی
1-6-1تعاریف نظری
1-6-1-1مدیریت ارتباط با مشتری (CRM)
مدیریت ارتباط با مشتری مجموعه ای از روش ها و ابزار هایی است که به یک شرکت کمک می کند تا روابط مشتری را در یک روش سازمان یافته مدیریت کند.(لاوسون بودی و لیم آیم،2004).
مدیریت ارتباط با مشتری یک استراتژی است برای کسب آگاهی بیشتر درمورد نیازها و رفتار مشتریان برای ارتباط بیشتر با آنان استفاده می شود.تسهیل در ارتباط با مشتریان سازمان بدون محدودیت مکانی و زمانی و ملیت باشد،به نحوی که مشتری احساس نماید که با سازمان واحدی در تماس می باشد که او را می شناسد وبرای او او ارزش قائل است ونیازهای او را باسرعت وآسان ترین روش ارتباطی مرتفع می سازد(حکاک و همکاران، 1391).
با توجه به تعاریف فوق و اهمیت مدیریت ارتباط با مشتری در سازمانها با اجرای اصل 44 قانون اساسی بانک ملت به جمع بانکهای خصوصی پیوسته است و درحال گذر از مرحله محصول مداری به مرحله مشتری مداری می باشد و سنگ بنای موفقیت سازمانها نحوه ارتباط با مشتری است و در جامعه آماری جهت ارتباط با مشتری باید عواملی چون کیفیت زندگی از طریق مدل مفهومی والتون مورد بررسی قرار گیرد و نتایج حاصله جهت پیشبرد اهداف بانک بسیار مهم و ضروری است .
1-6-1-2کیفیت زندگی کاری براساس مدل والتون
والتون هشت متغیر را بعنوان هدف ارتقاء کیفیت زندگی کاری مورد توجه قرار می دهد که به شرح ذیل می باشد :
1-جبران خدمت منصفانه و کافی
2-شرایط کار سالم و ایمن
3-امکان گسترش و استفاده از ظرفیتهای انسان
4-امکان امنیت و رشد دائمی
5-انسجام اجتماعی در سازمان کاری
6-اعتقاد به لزوم حاکمیت قانون
7-نقش متعادل کار
8-کار معتبر و سودمند اجتماعی
کیفیت زندگی کاری به معنی تصویر ذهنی و درک و برداشت کارکنان یک سازمان از مطلوبیت فیزیکی و روانی محیط کار است طبعاً با توجه به تعریف ارائه شده در هر جامعه یا هر منطقه از یک کشور به ویژه مناطق مختلف کشور خودمان که دارای خرده فرهنگهای گوناگون درباره زندگی است شاخص های اندازه گیری کیفیت زندگی متفاوت خواهد بود(جلیل پور و همکاران، 1392).
با توجه به اینکه تاکنون تحقیقی در رابطه با ارتباط کیفیت زندگی کاری با مدیریت ارتباط با مشتری در بانک ملت انجام نگرفته است لذا در تحقیق سعی می شود به بررسی کیفیت زندگی کاری بر اساس هشت متغییر ذکر شده در مدل والتون پرداخته شود و سپس ارتباط این عوامل با مدیریت ارتباط با مشتری مورد سنجش قرار گیرد.
1-6-2 تعریف عملیاتی
متغیر های پژوهش بر اساس سوالات و شاخص های موجود در پرسشنامه به اطلاعات کمی تبدیل شده و اثر آنها بر یکدیگر قابل اندازه گیری می باشد.
1-7 قلمرو تحقیق:
الف: قلمرو مکانی:
قلمرو مکانی این پژوهش ، شعب بانک ملت استان قم می باشد.
ب: قلمرو زمانی:
نیمسال دوم سال تحصیلی 93-1392
ج: قلمرو موضوعی:
تحقیق مذکور در خصوص بررسی رابطه کیفیت زندگی کاری و مدیریت ارتباط با مشتری شعب بانک ملت استان قم می باشد.
1-8 مدل مفهومی پژوهش
مدل مفهومی تحقیق:
یک مدل ، دستگاهی است متشکل از مفاهیم ، فرضیه ها و شاخص ها که کار انتخاب و جمع آوری اطلاعات مورد نیاز برای آزمون فرضیه را تسهیل می کند . در واقع یک مدل ، مجسم کننده جنبه هایی از دنیای واقعی است که با مسئله تحت بررسی ارتباط دارند . رابطه عمده را در میان جنبه های مزبور روشن می کند و بعد از آزمایش و آزمون ، درک بهتری را از بعضی از قسمت های دنیای واقعی حاصل می کند.
– Quality of Work Life
– Customer Relationship Management
– Quality of Work Life
– Customer Relationship Management
حجم قابل توجّهی از مطالعات، بیانگر این مطلب است که شرکتها پس از اجرای IPO با کاهش عملکرد روبهرو میشوند. جین و کینی(1994) در مطالعهی جامع خود، بیان کردند که شرکتها پس از اجرای نخستین عرضه عمومی با کاهش شدید عملکرد مواجه شدهاند و مطالعات بعدی بسیاری، این موضوع را تأیید کردند. با توجّه به لزوم عمومیشدن و استفاده از منافع آن، این امر نگرانیهای زیادی را برانگیخته است و شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر اجرای موفقیتآمیز IPO، ضروری به نظر میرسد. با توجّه به کمبود مطالعات داخلی در این زمینه و اهمیّت موضوع، در پژوهش حاضر، به دنبال شناسایی این عوامل و اولویتبندی آنها میباشیم. متغیّرهای مستقلی که با توجّه به ادبیات موضوع در نظر گرفته شدهاند عبارتند از: ویژگیهای مالی و اقتصادی شامل سرمایه اولیه، سوددهی اولیه، اندازه شرکت، سن شرکت، اهرم مالی و ویژگیهای مالکیت و بازار شامل زیر قیمت بودن، زمان ورود(بازار داغ)، درصد عرضه اولیه، حجم عرضه اولیه و فاصله زمانی پذیرش و عرضه. متغیّر وابسته، عملکرد مالی آتی شرکت (پس از گذشت سه سال از اجرای IPO) میباشد که توسط معیار بازگشت سرمایه (ROE)، سنجیده میشود. همچنین با توجّه به شرایط عمومی بازار( با درنظرگرفتن درآمدهای نفی، مخارج دولت، نرخ رشد نقدینگی، نرخ ارز، نرخ تورم، رشد اقتصادی و شاخص قیمت بورس)، بازهی مورد مطالعه، به دو زیربازه جداگانه تقسیمبندی شدهاست که به صورت مجزا مورد مطالعه قرارگرفتهاند. در نهایت، به بررسی استواری متغیّرها و آزمون فرضیات در هر زیربازه و در کلّ بازه، پرداخته شدهاست.
مطالعات بسیاری در زمینهی عرضه عمومی اولیه صورت گرفته و جنبههای مختلفی از آن مورد بررسی قرار گرفتهاست. یک موضوع مهم در ارتباط با IPOها، مسأله کاهش عملکرد است و مطالعات نشان دادهاست که شواهد بسیاری وجود دارند که عرضههای عمومی اولیه با این مسأله مواجه میشوند. از طرفی، منافع استراتژیک IPO و انگیزههای بسیاری که برای عمومیشدن وجود دارد، نیاز به شناخت دقیق این فرآیند، انگیزههای آن و عوامل کلیدی مؤثر بر آن را ضروری ساختهاست.
با توجّه به اهمیت استراتژیک عمومیشدن، هدف این پژوهش مطالعهی انگیزههای عمومی شدن، بررسی عواملی که میتوانند بر نتیجهی آن تأثیرگذار باشند و اولویتبندی این عوامل میباشد.
تحقیق حاضر درصدد پاسخ به پرسشهای زیر است:
هرکدام از این عوامل چه رابطهای با عملکرد مالی آتی شرکت دارند ؟
با درنظرگرفتن استواری هر کدام از ده متغیّر مورد بررسی، فرضیات زیر در هر زیربازه و درکل بازه، قابل تحقیق است:
فرضیه۱) سرمایه اولیه، تأثیر مثبت و معناداری بر روی عملکرد مالی آتی شرکت دارد.
فرضیه۲) سوددهی اولیه، تأثیر مثبت و معناداری بر روی عملکرد مالی آتی شرکت دارد.
فرضیه۳) اندازه شرکت، تأثیر مثبت و معناداری بر روی عملکرد مالی آتی شرکت دارد.
فرضیه۴) سن شرکت، تأثیر مثبت و معناداری بر روی عملکرد مالی آتی شرکت دارد.
فرضیه۵) اهرم مالی، تأثیر منفی و معناداری بر روی عملکرد مالی آتی شرکت دارد.
فرضیه6) زیرقیمت بودن، تأثیر مثبت و معناداری بر روی عملکرد مالی آتی شرکت دارد.
فرضیه7) زمان ورود (بازار داغ)، تأثیر منفی و معناداری بر عملکرد مالی آتی شرکت دارد.
فرضیه8) درصد عرضه اولیه، تأثیر مثبت و معناداری بر روی عملکرد مالی آتی شرکت دارد.
فرضیه9) حجم عرضه اولیه، تأثیر مثبت و معناداری بر روی عملکرد مالی آتی شرکت دارد.
فرضیه10) فاصله زمانی پذیرش و عرضه، تأثیر منفی و معناداری بر روی عملکرد مالی آتی شرکت دارد.
پس از مرور اجمالی پیشینهی تحقیق حاضر و بررسی تأثیر عوامل مختلف در اجرای موفقیتآمیز IPO و با مدّ نظر قراردادن مطالعات و مدلهای مختلف عملکرد مالی آتی شرکتها پس از عرضه عمومی اولیه، خصوصاً مطالعات (جین و کینی (1994)، ریتر (1995)، هبیب و لجنگکویست (2001)، لوگران و ریتر (2004)، باتلر و همکاران (2009)، ون و کائو (2013)) و نیز با در نظر گرفتن فرضیات پژوهش، مدل مفهومی شکل ۱-1 پیشنهاد میگردد.
(برگرفته از: جین و کینی (1994)، ریتر (1995)، هبیب و لجنگکویست (2001)، لوگران و ریتر (2004)، باتلر و همکاران (2009)، ون و کائو (2013))
روش تحقیق عبارت از کلیه وسایل و مراحل جمعآوری منظم اطلاعات و شیوه تحلیل منطقی آنها برای نیل به یک هدف است. این هدف، بهطورکلی کشف حقایق است و به همین جهت اصول کلی آن در کلیه علوم یکسان است.
تحقیق پیشرو از لحاظ هدف، کاربردی و از حیث روش، توصیفی و از نوع همبستگی میباشد. در تحقیقات توصیفی، محقق به دنبال چگونه بودن موضوع است که شامل جمعآوری اطلاعات برای آزمون فرضیه یا پاسخ به سؤالات مربوط به وضعیت فعلی موضوع مورد مطالعه میشود. تحقیقات توصیفی هم جنبه کاربردی دارند و هم جنبه مبنایی که در بعد کاربردی از نتایج این تحقیقات در تصمیمگیریها و سیاستگذاریها و همچنین برنامهریزیها استفاده میشود (سرمد، 1376).
جمعآوری اطلاعات از مهمترین بخشهای یک پژوهش به شمار میرود. در پژوهش حاضر جهت گردآوری دادهها از روشهای زیر استفاده شدهاست:
روش کتابخانهای: جهت استخراج مفاهیم اصلی تحقیق، مبانی نظری و پیشینه تجربی پژوهش، از کتابهای مرتبط و مقالات تخصصی، استفاده شدهاست.
دادههای دسته دوم: دادهها و اطلاعات مالی و ترازنامههای شرکتهای IPO (سال 81 الی 89)، قابل دسترسی بر روی پایگاه دادههای شرکتهای بورس.
قلمرو موضوعی: در این پژوهش با بررسی عملکرد مالی آتی شرکتهایی که اقدام به عرضه عمومی اولیه کردهاند، عوامل مؤثر بر عملکرد IPO، رتبهبندی و بررسی میشوند.
قلمرو مکانی: جامعه آماری این تحقیق، عرضههای عمومی اولیه بورس اوراق بهادار تهران در خلال سالهای 81 تا 89 میباشد.
قلمرو زمانی: این تحقیق با کمک دادههای مربوط به بازه زمانی ۱۳۸1 الی ۱۳89 صورت گرفتهاست.
جامعه آماری این تحقیق، عرضههای عمومی اولیه بازار بورس اوراق بهادار تهران در خلال سالهای 81 تا 89 میباشد. با توجّه به اینکه دادهها و اطلاعات مالی و ترازنامههای شرکتها قبل از سال 80 بر روی پایگاه دادههای شرکتهای بورس در دسترس نیستند و از آنجایی که در تعریف برخی متغیّرها، دادههای مالی سال قبل از اجرای IPO (سال مالی منتهی به اجرای IPO) مورد نیاز است، سال شروع در بازهی مورد نظر لاجرم سال 81 در نظر گرفته شدهاست. همچنین، برای سنجش عملکرد آتی شرکت، عملکرد شرکت، 3 سال پس از اجرای IPO، در نظر گرفته میشود و به همین دلیل، سال 89 آخرین سال قابل بررسی در بازهی زمانی این تحقیق میباشد. با توجّه به توضیحات فوق، کل عرضههای عمومی اولیه انجام گرفته در بورس اوراق بهادار تهران در خلال سالهای 81 تا 89، 125 مورد بودهاست که همگی در این پژوهش، مورد مطالعه قرار میگیرند.
پژوهش حاضر، از لحاظ هدف کاربردی و از حیث روش، توصیفی و از نوع همبستگی است. در این پژوهش، دادهها پس از جمعآوری در دو سطح پردازش میشوند که عبارتاند از بررسی استواری هرکدام از متغیّرها و تحلیل چند متغیّره، که در مرحلهی اول، بررسی استواری متغیّرها با استفاده از روش پیشنهادی سالا-ای- مارتین(1997) انجام میشود. در مرحلهی بعد، فرضیات تحقیق با استفاده از تحلیل رگرسیون مورد بررسی قرار خواهندگرفت و تأثیر متغیّرهای مستقل بر متغیّر وابسته نمایش دادهمیشود و با تحلیل پارامترهای برازش مدل، میزان سازگاری مدل با دادههای موجود تعیین خواهدشد. جهت پردازش دادهها از نرمافزار Eviews V.7 استفاده شدهاست.
کاهش وابستگی به اقتصاد تک محصولی نفتی و توسعه صادرات غیر نفتی در برنامه های توسعه مورد توجه بوده و همگان بر لزوم توسعه صادرات غیر نفتی اتفاق نظر دارند (اعرابی و قاسمی، 1383). از طرفی با توجه به اینکه در آینده نزدیک مزیت رقابتی کشور در زمینه صنعت نفت از دست خواهند رفت و میزان تولید نفت کفاف مصرف داخلی را نیز نخواهد داشت پرداختن به موضوع صادرات غیر نفتی در اقتصاد کشور دارای اهمیت بسیار زیادی است و هر اقدامی در جهت رشد صادرات گامی در برطرف سازی بیماری اقتصاد ایران تلقی می شود (مدهوشی و تاری، 1386).
صادرات یکی از مهمترین موضوعات مورد توجه در دهه های اخیر بوده است. . اغلب کشورهای جهان با درجات متفاوتی از توسعه یافتگی، صادرات را نیروی محرکه اقتصادی خود تلقی می کنند و برای افزایش سهم خود در تجارت بین المللی هیچ فرصتی را از دست نمی دهند.)لئونداس,2003)
با توجه به اینکه هدف از تشکیل شرکت هلدینگ توکا فولاد متمرکز نمودن شرکتهایی با تخصص های مختلف سودآور زیر نظر یک مدیریت مرکزی میباشد که مدیریت مرکزی وظیفه سازماندهی و ارائه راهکار و خط مشی به شرکتهای زیر مجموعه و به طور کلی ارائه اهداف کلان شرکت را با توجه به زمان مکان وموقعیت های تجاری جهانی را بر عهد داردواز انجا که در اهداف کلان شرکت کسب موقعیت های تجاری جهانی مطرح است صادرات یکی از سنتی ترین و پرطرفدارترین راه های ورود به تجارت جهانی است که امروزه اکثر شرکتها در حال تلاش هر چه بیشتر برای ارتقای صادرات به عنوان یک استراتژی مؤثر برای توسعه خود هستند زیرا صادرات از لحاظ اقتصادی به توسعه اقتصاد ملی، ایجاد درآمد ارزی، حمایت از سایر فعالیت های اقتصادی و افزایش فرصت های اشتغال کمک می کند و از لحاظ تجاری صادرات وجوهی برای سرمایه گذاری مجدد شرکت فراهم نموده و منجر به رشد شرکت می شود. همچنین باعث متنوع کردن ریسک های تجاری در بازارهای متفاوت، استفاده بهتر از ظرفیت مازاد، جذب کردن و پاداش دادن به سهامداران و کارکنان از طریق کسب مزایا بیشتر و بهبود تکنولوژی و کیفیت در سازمان می شود. باتوجه به مزایای ذکر شده در باب صادرات و توسعه آن و نقش شرکت های هلدینگ در بخش های مختلف اقتصادی واینکه اثر بخشی فعالیت ها در اقتصاد نوین جهانی به اثر بخشی راهبرد های شرکت های هلدینگ بستگی دارد )معدنی پور.1387( شرکت هلدینگ توکا فولاد به علت متنوع بودن فعالیت های شرکت های زیر مجموعه ومرتبط بودن موضوع فعالیت شرکت با موضوع تحقیق و حدود 34000 سهام دار از جمله هلدینگ های مطرح می باشد که میتواند به عنوان یک جامعه آماری مناسب در این پژوهش استفاده شود.
1-3-ضرورت و اهمیت انجام پژوهش
شرکتهای مشهور جهانی در ابتدای راه، از صادرات آغاز کردند. با نگاهی به روند صنعتی شدن و نقش صنعت در توسعه اقتصادی کشورها می توان به تأثیر و اهمیت صادرات پی برد.. در دنیای کنونی توسعه صادرات تنها به افزایش درآمد ارزی از طریق صادرات کالا و خدمات محدود نمی شود بلکه نقش مهمتری را به عنوان یک استراتژی رشد و حتی توسعه اقتصادی در جهان به عهده دارد. امروزه صادرات با ارزش افزوده بیشتر برای اغلب کشورها، نه تنها به عنوان یک مسیر انتخابی بلکه دلیلی برای رشد و توسعه اقتصادی مطرح می شود (خلیلیان، 1387). اهمیت صادرات برای شرکت های هلدینگ کشور بیش از آنکه به لحاظ درآمد ارزی و نظایر آن مزیت آفرین باشد، به لحاظ ارتباط این شرکت ها با بازار جهانی و شرکت در رقابت جهانی است که معنی بخش است؛ تا بدین ترتیب این صنعت بتواند از جدیدترین شیوه های تولید آگاه شده و با تولید هر چه رقابتی تر با رقبای خارجی درگیر شود.
شرکت هلدینگ توکا فولاد دارای 30زیر مجموعه های متنوع از شرکت های گروه حمل و نقل و پیمانکاری، شرکت های گروه تولیدی،شرکت های گروه مالی و بازرگانی می باشد که با توجه به زیر ساخت های مناسب ومزیت های رقابتی که با توجه به امکانات بالقوه و بالفعل دارند یا هنوز به بحث صادرات وارد نشده اند و یا ظرفیت محدودی را به این مهم اختصاص نداده که با توجه به موقعیت استراتژیک این شرکت در استان اصفهان و ظرفیت های موجود برای امر صادرات ،تعیین و رتبه بندی موانع توسعه صادرات بر اساس مدل کاربردی الماس رقابت ملی مایکل پورتر میتواند گامی مهم در کمک رسانی به مدیران شرکتهای زیر مجموعه وشرکت مادر برای شناسایی مشکلات و موانعی که در امر صادرات وتوسعه آن بنمایند.
شرکت هلدینگ توکا فولاد به دلیل منابع و توانایی های زیاد، عدم وابستگی به چند محصول خاص، دارا بودن دانش فنی تولید و دسترسی به کانال های توزیع، سازوکارها و روش ها اداری پیشرفته و سیستم های برنامه ریزی و کنترل متمرکز می توانند به خوبی با محیط جدید بین المللی خود را وفق داده وبنابراین، شرکت های هلدینگ باید خود را به گونه ای سازماندهی کنند تا بتوانند منابع و توانایی ها را استخراج کرده و آن ها را با هم ترکیب کرده و به انتقال منابع و توانایی ها در زمینه توسعه صادرات بپردازند.
جدای از اهمیت و ضرورت صادرات برای کلیه شرکتهای زیر مجموعه هلدینگ، این امر برای شرکتهای تولیدی که تمرکز ما در این پژوهش بیشتر بر این نوع شرکتها است نیز بسیار مهم است. زیرا در شرکت های تولیدی، صادرات به منزله وسیله ای مطمئن در قبال بحران اقتصادی داخلی، پیشرفت بیشتر و گسترده تر، درآمد بیشتر و آگاه شدن مستمر از آخرین تحولات فن آوری و تعمیر نگه داری می باشد.
این پژوهش درصدد تعیین و رتبه بندی موانع توسعه صادرات در شرکت های هلدینگ بر اساس مدل الماس ملی پورتر می باشد. تا بتوان با شناسایی موانع و مشکلات پیشنهادهایی جهت برطرف کردن یا به حداقل رساندن آنها ارائه نمود.
1-4- سوال های تحقیق
سوال ها شامل :
1-5- اهداف پژوهش
اهداف پژوهش عبارتند از:
1-6- فرضیه های پژوهش
فرضیات شامل:
2 – شرایط تقاضا در شرکت های سرمایه گذاری هلدینگ از موانع توسعه صادرات می باشد.
3-وضعیت صنایع وابسته و پشتیبان در شرکت های سرمایه گذاری هلدینگ از موانع توسعه صادرات می باشد .
4-سیاست های دولت در شرکت های سرمایه گذاری هلدینگ از موانع توسعه صادرات می باشد.
5-ساختار و استراتژی و وضع رقابتی شرکت های سرمایه گذاری هلدینگ از موانع توسعه صادرات می باشد.
6-موانع توسعه صادرات بر اساس مدل پورتر در شرکت های هلدینگ از اهمیت یکسانی برخوردار نیست.
1-8- قلمرو پژوهش
1-8-1- قلمرو موضوعی پژوهش
قلمرو این پژوهش از نظر موضوعی، در محدوده تعیین و رتبه بندی موانع توسعه صادرات در شرکت های هلدینگ بر اساس مدل الماس رقابت ملی مایکل پورتر از دید گاه مدیران ارشد شرکت های زیر مجموعه است.در پژوهش ما به بررسی صادرات و نظریه های تجارت ،مزیت رقابتی و مدل های مربوط به آن و بررسی شرکت هلدینگ توکا فولاد می پردازیم.
1-8-2- قلمرو مکانی پژوهش
قلمرو مکانی پژوهش، شرکتهای فعال درزیر مجموعه هلدینگ توکا فولاد اعم از شرکت های گروه حمل و نقل و پیمانکاری، شرکت های گروه تولیدی،شرکت های گروه مالی و بازرگانی می باشد که به نوعی یا صادرات انجام می دهند و یا با این موضوع مرتبط هستند.
1-8-3- قلمرو زمانی پژوهش
قلمرو زمانی پژوهش ازمهر 91 تا دی 92 است.
1-9- تعاریف عملیاتی واژه ها
الماس ملی
مایکل پورتر بر روی علل موفقیت بعضی از کشورها و ملت ها در رقابت بین الملل و عدم توفیق برخی از کشورهای دیگر نتایج یک پژوهش گسترده را انتشار داد. مطابق با پژوهش او در هر کشوری چهار عامل اصلی که عبارتند از: 1- شرایط عوامل تولید 2- شرایط تقاضا 3- استراتژی و ساختار و وضع رقابتی شرکت ها 4- صنایع مرتبط و پشتیبانی کننده محیطی را شکل می دهند که شرکت های محلی در آن به رقابت پرداخته و این عوامل موجب افزایش و کاهش مزیت های رقابتی کشور مورد نظر میگردند. پورتر این عوامل را عناصر تشکیل دهنده الماس یعنی مدل رقابتی مورد نظر خود می داند. پورتر همچنین بعدها در تکمیل مدل خود 2 متغیر دیگر را به عنوان متغیرهای جانبی بسیار مهم به مدل افزود که میتوانند در الماس رقابت ملی تأثیر زیاد بگذارد که عبارتند از:
(شانس و رخدادهای اتفاقی) و (دولت و حکومت)
پورتر معتقد است که این الماس یک سیستم خود تقویت کننده است یعنی اینکه موقعیت یا حالت هر عنصر در وضعیت سایر عناصر نیز تأثیر می گذارد (حقیقی، 1388: 29).
دراین پژوهش پرسشنامه بر اساس این مدل و عناصر تشکیل دهنده آن بنا شده است.
شرایط عوامل تولید
مجموعهای از عوامل مؤثر در تولید کالا یا خدمات، مانند مواد اولیه، کیفیت و میزان دسترسی به آن، نیروی انسانی بدون مهارت و یا ماهرو آموزش دیده، بهره وری و خلاقیت و نوآوری نیروی انسانی، زیر ساختها، مسائل تکنولوژیک، میزان سرمایه و دسترسی به آن، توانمندیها و قابلیتهای مدیریتی و … که برای رقابت در عرصه بازارهای رقابتی ضروری است، شرایط عوامل تولید را تشکیل میدهند.
به طور کلی میتوان عوامل تولید را در گروه های منابع انسانی، منابع فیزیکی، منابع دانش، منابع سرمایه و زیرساخت ها طبقه بندی کرد (پورتر، 1998: 73).
در این پژوهش شرایط عوامل تولید شامل نیروی کار ارزان قیمت نیروی کار متخصص و ماهر مواد اولیه و قیمت تمام شده آنانرژی و منابع طبیعیموقعیت جغرافیایی و میزان استفاده از تکنولوژی و ماشین الات پیشرفته و… می باشد که سوالات 1تا12 پرسشنامه به آن اختصاص دارد.
شرایط تقاضا
شرایط تقاضا ماهیت و چگونگی تقاضا را در بازارهای داخلی برای محصولات یک صنعت مشخص میکند. اندازه و رشد تقاضا در رقابتپذیری صنایع تاثیر بسزایی دارد. پورتر معتقد است که وجود بازار داخلی بزرگ و در حال رشد موجب تشویق سرمایه گذاران برای توسعه فناوری و بهبود بهرهوری گردیده و این مسئله به عنوان مزیت رقابتی برای آن ملت محسوب میگردد. در مقابل، بازارهای داخلی کوچک که دارای رشد پایینی هستند شرکتها و صنایع را به دنبال فرصتهای صادراتی میکشاند
پورتر با ارزیابی مزیت رقابتی ملی از طریق ذره بین استراتژی نتیجه میگیرد که یکی از چهار عامل اصلی تعیین کنده مزیت رقابتی کشورها، شرایط تقاضا است.
او می گوید: «در صورتی که خریداران داخلی در زمره خبره ترین و زیاده طلب ترین خریداران جهان برای محصول یا خدمت باشند، کشورهای یک کشور مزیت رقابتی کسب می کنند؛ چرا که چنین خریدارانی پنجره ای رو به نیازهای پیشرفته ترین خریداران مهیا می کنند».
در این پژوهش شرایط تقاضا شامل حجم و میزان تقاضای داخلی میزان تمایل مصرف کنندگان یک کشور به برندهای وارداتی تنوع تقاضای بازار داخلی سطح انتظارات و توقعات مصرف کنندگان چشم انداز رشد تقاضای محصولات و… می باشد که سوالات 13 تا 18 پرسشنامه به آن اختصاص دارد.
صنایع مرتبط و پشتیبان
صنایع مرتبط و حمایت کننده می تواند شامل تأمین کنندگان مواد اولیه یا تجهیزات و ابزارآلات، توزیع کنندگان و فروشندگان، سیستمهای توزیع محصول، موسسات تحقیقاتی، سرویسهای مالی مانند بانکها و بورس اوراق بهادار، سیستمهای حمل و نقل، دانشگاهها، مراکز و مؤسسات تحقیقاتی و صنایعی باشد که از یک نوع فناوری، مواد اولیه و امکانات آزمایشگاهی استفاده میکنند. ارتباط و همکاری با این صنایع و مراکز در توسعه سطح محصولات و خدمات و بهبود آنها و در نهایت ارتقای رقابتپذیری مؤثر است.در این پژوهش صنایع مرتبط و پشتیبان شامل توان رقابتی صنایع مرتبط و پشتیبان، کیفیت روابط بین اجزای زنجیره ، ارزش و محصولات، تعداد شرکت ها و یا افراد فعال در زنجیره ارزش، محصولات و خدمات، شبکه توزیع، امکان دسترسی مستمر و پایدار به مواد اولیه تولید، فعالیت سازمان ها ونهادهای مربو ط به شرکت، میزان سرمایه گذاری صنایع و شرکت های مرتبط و پشتیبانی کننده شرکت در عوامل پیشرفته تولید و…می باشد که سوالات 19تا25 در پرسشنامه به آن اختصاص دارد.
استراتژی و ساختار و وضع رقابتی شرکت ها
شرایطی که طبیعت و جوهره رقابت را در سطح کلان اجتماع تحت کنترل دارد و همچنین راه و روشی که بنگاهها و سازمانها تأسیس، سازماندهی و مدیریت میشوند بر رقابتپذیری تأثیر بسزایی دارد. بنابراین، ساختار و استراتژیهایی که برای مدیریت و راهبری یک بنگاه یا صنعت تدوین و اجرا میگردد، تاثیری مستقیم بر عملکرد و رقابتپذیری آن دارد. پورتر به منظور ایجاد مزیتهای رقابتی، استراتژیهای عمومی را پیشنهاد می کند. بر اساس این استراتژیها یک کسب و کار از دو راه میتواند برای خود مزیت رقابتی ایجاد کرده و موقعیت رقابتی خود را بهبود ببخشد:
1-ارائه کالا و خدمات با هزینه کمتر(مزیت هزینه ای)
2-ارائه کالا و خدمات متنوع با ویژگی های متمایز(مزیت تمایز)
هر یک از این استراتژیها میتواند توسط بنگاهها اعمال گردد و یا تنها بخشی از آن را پوشش دهند. هر یک از این استراتژیها موقعیت رقابتی خاصی را برای بنگاه ایجاد میکند.
در این پژوهش استراتژی و ساختار و وضع رقابتی شرکت ها شامل میزان و فشردگی رقابت در بازارهای داخلی امکان فعالیت و رقابت محصولات و برندهای مطرح جهانی در یک کشور، نگرش راهبردی و استراتژیک مدیران ارشد شرکت به فعالیت در بازارهای جهانی، مهارت سازمانی و اعمال مدیریت مناسب، سرمایه گذاری شرکت مادر و شرکت های زیرمجموعه، توجه به عنصر خلاقیت و نوآوری در اتخاذ استراتژی های تولید محصولات، تأکید بر به کارگیری و پیشگیری اصول مدیریت در شرکت مادر و شرکتهای زیر مجموعه و…می باشد که سوالات 26 تا 32 پرسشنامه به آن اختصاص دارد.
دولت
دولت به عنوان یک نیروی عمده، همواره در رقابتپذیری مؤثر است و با مداخله خود در امور مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و اعمال قوانین و مقررات بر رقابتپذیری تأثیر مثبت و حتی منفی داشته است. سیاستهای پولی، مالی و بازرگانی و قوانین مالیاتی، سیاستهای حمایتی، سیاستهای اداری و تشکیلاتی، قوانین مربوط به صادرات و واردات، نرخ ارز، حجم پول و نرخ بهره، تورم، هزینههای دولت و تصمیمگیریهای دیگر در سطح اقتصاد خرد و کلان، توافقهای رسمی و غیر رسمی مقامات سیاسی، برقراری یا توسعه روابط سیاسی تجاری و یا قطع روابط اقتصادی- تجاری با سایرکشورها از جمله بارزترین عوامل تأثیر گذار بر رقابتپذیری بنگاهها، صنایع و کشورها هستند که به طور مستقیم با دولتها درارتباطند.
در این پژوهش به منظور در نظر گرفتن نقش سیاست های دولت بر توسعه صادرات عوامل زیر بررسی شده است. نگرش و دیدگاه دولت یک کشور در ارتباط با صادرات، سیاست های دولت یک کشور در ارتباط با دستورالعمل ها و قوانین مرتبط با تجارت بینالملل، روابط سیاسی دولت یک کشور با دیگر کشورهای جهان، میزان حمایت دولت یک کشور از طرح های اجرایی و عملیاتی، ثبات سیاسی و اقتصادی یک کشور جهت جذب سرمایه گذاری های خارجی و تشویق سرمایه های داخلی به تزریق در صنعت و تولید، ایجاد محیطی مناسب جهت رشد روزافزون بهره وری بنگاه های تولیدی توسط دولت و… می باشد که سوالات 33تا38 پرسشنامه به آن اختصاص دارد.
اتفاقات پیشبینی نشده
اتفاقات پیشبینی نشده حوادث و مسائلی هستند که بر رقابتپذیری تأثیر- مثبت و یا منفی- داشته ولی به صورت تصادفی و خارج از کنترل بنگاهها، صنایع و حتی دولتها رخ میدهند. حوادث غیر مترقبه، جنگ، تحریمهای اقتصادی، شوکهای نفتی، بحرانهای اقتصادی- سیاسی و یا نوآوریهای عمیق تکنولوژیک نمونهای از اتفاقات پیشبینی نشده هستند.
مزیت رقابتی
به مفهوم ویژگی ها و منابعی است که یک سازمان را قادر می سازد تا در یک صنعت از سایر رقبا پیشی بگیرد (چهارباغی، 1999: 45).
مزیت رقابتی پایدار
یک مزیت بادوام است که در نتیجه به کارگیری یک استراتژی منحصر به فرد خلق ارزش حاصل میشود که به طور همزمان توسط رقبای بالفعل و بالقوه به کار گرفته می شود و در عین حال امکان تقلید و کپی کردن منافع حاصل از این استراتژی توسط رقبا وجود نداشته باشد
(هاتمن، 2000: 2).
شرکت هلدینگ
طبق تعریف جانسون و شولز(2002)شرکت هلدینگ به شرکت های سرمایه گذاری اطلاق می شودکه در کسب و کارهای مختلف سرمایه گذاری کرده است.از دیدگاه لینچ(2006) شرکت هلدینگ به شرکتهای گفته می شود که مالک کسب و کارهای مختلف را به صورت اکثریت(حداقل50%) در اختیار دارد.البته در برخی کسب و کارها ممکن است سهام اقلیت نیز داشته باشد.ساختار این شرکت ها از سال 1970 به بعد رایج تر شده است.(لینچ2006:592).
با افزایش شدت رقابت در سال های اخیر که ناشی از افزایش تولید و اشباع شدن بازارهای محلی و منطقه ای است بسیاری از شرکت ها به دنبال راه هایی جهت حفظ سودآوری و رشد هستند. یکی از استراتژی های مناسب و موفق جهت بقا و رقابت در چنین محیط رقابتی، توجه به مسئله صادرات و در واقع گرایش به صادرات است.عرضه محصولات در یک گستره وسیع تر جهانی و گسترش داد و ستدهای برون مرزی، می تواند منابع اقتصادی ملت ها را به فعالیت هایی که بهره وری بالاتری دارند هدایت نموده و به رشد و توسعه آنها سرعت بخشد. در واقع صادرات نه به عنوان عامل بقاء بلکه پیش نیاز موفقیت چنین کسب و کارهایی به شمار می رود. در این پژوهش موانع توسعه صادرات مورد بررسی قرار می گیرد. هدف از نگارش این فصل مروری تئوریک بر مسائل مطرح از موضوع صادرات می باشد. این فصل شامل 4 بخش است. در بخش اول صادرات و نظریه های تجارت مورد مطالعه قرار گرفته اند. در بخش دوم مزیت رقابتی و مدل های مربوط به آن بررسی شده است. بخش سوم مروری است بر پژوهش های قبلی صورت گرفته و در بخش چهارم تعاریف مربوط به شرکت های هلدینگ و مروری بر شرکت های زیر مجموعه هلدینگ توکا فولاد ارائه گردیده است.
2-1- صادرات و نظریه های تجارت
2-1-1- تئوری های کلاسیک تجارت بین الملل
2-1-1-1- نظریه مرکانتیلیسم
مرکانتیلیست ها افرادی معتقد به کنترل شدید دولت بر تجارت بودند؛ تلاش آنها بر این بود که نشان دهند اهداف کشورها در تضاد با یکدیگر قرار دارند.
مطابق نظریه مرکانتیلیست ها، موجودی فلزات قیمتی کشورها و به خصوص موجودی طلای آنان، نمایان کننده میزان ثروت یک کشور است. از دیدگاه آنان، پادشاه یک کشور می توانست به کمک طلا ارتش را تجهیز کند، وسایل و ابزار خریداری نماید و ناوگان مورد نیاز برای یکپارچه نگه داشتن قدرت خویش را فراهم کند و مستعمراتی به دست آورد. بنابراین به منظور جمع آوری طلا، کشور می بایستی صادرات خود را تشویق و واردات را محدود می کرد که در نتیجه تولید و اشتغال ملی را بالا میبرد(سالواتوره،1379).
توماس مان که یکی از متفکرین مکتب مرکانتیلیسم است در این زمینه می گوید ” شیوه های مناسب برای افزایش ثروت و ذخایر ملی ما، ورود به عرصه تجارت خارجی است. در این زمینه همواره باید تلاش کنیم تا بیشتر کالا صادر کرده و کمتر وارد کنیم تا بر ذخایر پولی خود بیافزاییم “(حقیقی،1388).
مسئله ای که در این رابطه وجود دارد این است که ممکن است تمامی کشورها، به طور همزمان در جهت افزایش صادرات و کاهش واردات چنین سیاستی را اعمال نمایند که در آن صورت امکان مبادله بین کشورها دچار مشکل می گردد.
به طور کلی این نظریه، نظریه ای استعمار پرور بود. چرا که برخی کشورها باید به عنوان کشورهای پیرامون، تحت استعمار قرار می گرفتند تا کشورهای استعمارگر بتوانند به اهداف خود دست یابند(ولی بیگی، خاندوزی، 1383).
2-1-1-2- نظریه مزیت مطلق
درست در مقابل نظریه مرکانتیلیسم، اقتصاددانان کلاسیک قرار دارند که از زمان آدام اسمیت، از تجارت آزاد به عنوان بهترین سیاست برای کشورهای جهان حمایت می کردند. البته در این رابطه استثنائاتی همچون حمایت از صنایع دفاعی و نظامی نیز قائل می شدند که مشمول تجارت آزاد نمی شد.
آدام اسمیت در سال 1776 میلادی در کتاب ثروت ملل، نتیجه تحقیقات خود در مورد دلایل موفقیت بین المللی یک کشور در صنعتی خاص را تحت عنوان تئوری مزیت مطلق ارائه کرد.
براساس نظریه اسمیت هر کشوری می تواند از طریق تجارت آزاد، در تولید کالاهایی تخصص یابد که آنها را با کارآیی و بازدهی بیشتری نسبت به سایر ملل تولید می کند و در تولید آن کالاها دارای مزیت مطلق است، و در مقابل کالاهایی را وارد کند که آنها را با کارآیی کمتری تولید می نماید و در تولید آن فاقد مزیت مطلق است. اسمیت دلیل وجود مزیت مطلق را در تولید یک کالا در یک کشور خاص، مزایای طبیعی(نظیر مواد خام، آب و هوا) و یا مزایای اکتسابی(نظیر تکنولوژی و مهارت) می دانست (سالواتوره،1379).
به عنوان مثال بر پایه این نظریه در زمان اسمیت، انگلستان می بایست در تولید منسوجات و فرانسه در تولید برخی از محصولات کشاورزی نظیر انگور تخصص پیدا می کرد و این دو کشور می بایست مازاد مصرف داخلی خود از این دو کالا را با یکدیگر مبادله می کردند(حقیقی، 1388).
مطابق نظریه اسمیت، وقتی تخصصی که عوامل تولید در سطح بین الملل کسب می کنند بر مبنای مزیت آنها باشد،موجب افزایش تولید در جهان شده و منافع آن بین ملل طرف تجارت تقسیم می گردد. بنابراین اسمیت با رد دیدگاه سوداگران، معتقد بود که در تجارت آزاد مبتنی بر مزیت مطلق، یک کشور با زیان دیگر ملل منتفع نمی گردد، بلکه همه کشورها به طور همزمان نفع خواهند برد(سلامی، 1385).
اما نظریه اسمیت نیز دارای نواقص و مشکلاتی بود و نمی توانست تمام جوانب تجارت بین الملل و به تغییری انجام تجارت بین کشورها را توجیه کند. به عنوان مثال این نظریه نتوانست برای این سؤال که اگر کشوری در تولید هیچ یک از کالاها از برتری مطلق برخوردار نباشد، آیا آن کشور از جرگه تجارت بین الملل خارج خواهد شد یا خیر؟پاسخ تئوریک مناسبی ارائه دهد (ولی بیگی، خاندوزی، 1383).
2-1-1-3- نظریه مزیت نسبی
حدود چهل سال پس از نظریه اسمیت، قانون مزیت نسبی جهت تبیین بخش مهمی از تجارت جهانی ارائه گردید که همچنان به صورتی غیرقابل تردید مبنای استدلال بسیاری از صاحبنظران تجارت بینالملل است(ولی بیگی، 1383).
تئوری مزیت نسبی، عموماً به دیوید ریکاردو (1817 میلادی) نسبت داده می شود. اما مبانی این نظریه را پیش از آن می توان به طور اجمالی در کارهای رابرت تورنز مشاهده نمود. بنابراین، به جاست تئوری مزیت نسبی به تورنز ریکاردو نسبت داده شود (گاندولفو، 1380).
تئوری مزبور بیان می دارد، حتی اگر کشوری در تولید هر دو کالا دارای عدم مزیت مطلق در مقایسه با کشور دیگری باشد، باز هم داد و ستدی که حاوی منافع متقابل برای هر دو طرف است، می تواند صورت بگیرد. بدین صورت کشوری که دارای کارآیی کمتری است، باید در تولید و صدور کالایی تخصص یابد که در آن کالا مزیت نسبی دارد. به بیان دیگر، هر کشور کالایی را تولید و صادر می نماید که تولید آن با هزینه نسبی پایین تری نسبت به تولید سایر کالاها در داخل کشور صورت می گیرد و کالایی را وارد می کند که تولید آن از هزینه نسبی بالاتری نسبت به سایر کالاها برخوردار باشد.
نظریه ریکاردو که به نظریه هزینه نسبی معروف است، در واقع بر تفاوت بهره وری نیروی کار مبتنی میباشد(پورتر، 1990).
ریکاردو استدلال خویش را بر فرضیه هایی تسهیل کننده مبتنی کرده است که نظریه ارزش کار یکی از این فرضیه ها است. این نظریه بیان می دارد ارزش(قیمت) یک کالا با مقدار کاری که در تولید آن کالا صرف شده برابر است و ریشه اختلاف هزینه نسبی و قیمت آن کالاها، عموماً به کیفیت و تخصص نیروی کار تولید بر می گردد.
نظریه ارزش کار بر سه فرض اصلی استوار است که عبارتند از:
1- نیروی کار تنها عامل تولید است که دستمزد دریافت می کند.
2- تمام نیروی کار همگن بوده و دستمزد یکسانی را دریافت می دارند.
3- ساعت کار مورد نیاز برای تولید، کاهش یا افزایش نمی یابد.
در دوران کنونی با توجه به پیشرفت علوم و تکنولوژی و ناهمگن و نامتجانس بودن عوامل تولید مختلف، فرضیه های مزبور دیگر قابل طرح نمی باشند. هر چند تئوری مزیت نسبی همچنان به قوت خود باقی است، چرا که می تواند براساس نظریه هزینه فرصت های از دست رفته توضیح داده شود(سلامی، 1385).
نظریه فوق بیان می دارد که هزینه یک کالا عبارت است از مقدار کالای دیگری که باید از تولید آن صرف نظر کرد تا عوامل تولید و منابع کافی برای تولید یک واحد اضافی از کالای اول در اختیار باشد. بر این اساس، کشوری که در آن هزینه فرصت های از دست رفته برای یک کالا کمتر است، دارای مزیت نسبی در آن کالا و عدم مزیت نسبی در سایر کالاها می باشد(سالواتوره،1379).
در مدل ریکاردو، هزینه های نسبی که در واقع انعکاسی است از اختلاف در دستمزد نیروی کار (با این فرض که امکان تحریک نیروی کار بین کشورها وجود ندارد)، نوع تخصص یک کشور را مشخص می کند. با فرض ارتباط نزدیک بین دستمزد پرداختی و بهره وری نیروی کار؛ در واقع هزینه های نسبی با اختلاف بین بهره وری ها تعیین می شود. انتقادات گوناگونی به این روش وارد گردیده است که بررسی و تعمق در رابطه با آنها حائز اهمیت می باشد. هر چند تأکید اصلی مدل ریکاردو بر اختلاف در بهرهوری است، لیکن توضیحی نمی دهد که چرا روش های تولید از یکدیگر متفاوتند. به عبارت دیگر، مدل وی توضیحی در مورد علت تفاوت بهره وری و همچنین هزینه تولید کالا در کشورهای مختلف ارائه نمی دهد.
با توجه به توضیحات بالا این سوال مطرح می شود که فرش دستباف ایران در سطح جهانی چه جایگاهی دارد و چه عواملی باعث توسعه بازار این صنعت می شود.
-2- سوالات تحقیق
سوالات تحقیق به شرح ذیل می باشد.
الف) سوال اصلی تحقیق
فرش دستباف ایران در سطح جهانی چه جایگاهی دارد و چه عواملی باعث توسعه بازار این صنعت می شود.
ب) سوالات فرعی تحقیق
1- آیا شناسه دار کردن فرش باعث توسعه بازار فرش دستباف می شود؟
2- آیا افزایش تبلیغات باعث توسعه بازار فرش دستباف می شود؟
3- آیا شناسایی خواسته های مصرف کنندگان یا خریداران باعث توسعه بازار فرش دستباف می شود؟
4- آیا آشنایی صادر کنندگان با تجارت الکترونیک باعث توسعه بازار فرش دستباف می شود؟
5- آیا وجود یک برند مشخص برای فرش باعث توسعه بازار فرش دستباف می شود؟
1-3- فرضیه های تحقیق
فرضیه اول: شناسنامه دار کردن فرش ارتباط مثبتی با توسعه بازار فرش دستباف دارد.
فرضیه دوم: افزایش تبلیغات رابطه مثبتی با توسعه بازار فرش دستباف دارد.
فرضیه سوم: شناسایی خواسته های مصرف کنندگان یا خریداران رابطه مثبتی با توسعه بازار فرش دستباف دارد.
فرضیه چهارم: آشنایی صادر کنندگان با تجارت الکترونیک رابطه مثبتی با توسعه بازار فرش دستباف دارد.
فرضیه پنجم: وجود یک برند مشخص برای فرش رابطه مثبتی با توسعه بازار فرش دستباف دارد.
1-4- چارچوب نظری تحقیق
در ادبیات صنایع دستی، منظور از فرش دستباف عبارتند از: آنچه بوسیله دست از تار و پود به هم بافته و پرزدار باشد(پاسبان، 1378، ص 58). فرش دستباف ایران با داشتن بالاترین ارزش افزوده، بیشترین سهم را در صادرات غیر نفتی دارد. فرش دستباف ایران، نام آشناترین محصول نزد اهل هنر و مصرف کنندگان کشورهای جهان بوده و در زمره یکی از مزیتهای صادراتی کشور در بسیاری از سالها، در صدر اقلام صادراتی کشور، موجب ورود مقادیر معتنابهی ارز به کشور شده و از سوی دیگر اشتغال و معیشت قشر گسترده ای از خانوارهای ایرانی را تامین کرده است. متاسفانه در سالهای اخیر شاهد تنزل جایگاه این صنعت در عرصه جهانی بوده ایم که بالتبع آثار ضد اشتغال آن نیز حائز توجه می باشد(غلامی نتاج امیری و همکاران،1382، ص 376). یکی از مهمترین پارامترهایی که سبب موفقیت رقبای فرش ایران در بازارهای جهانی شده است دسترسی بافندگان آنها به نقشه ها و طرح های فرش ایران است. به علاوه رقیبان ایران فرشهای خود را به نام فرش ایران عرضه می کنند(شجری و همکاران، 1382، ص 222).
شناسنامه ی فرش، هویت آن است. فرش شناسنامه دار سبب می شود تا فرش کشورهای رقیب به نام فرش ایران به فروش نرسد. در ضمن آنکه شناسنامه یک نوع تبلیغ است که ظرافت ها، ویژه گی های منحصربه فرد آن را بیان می کند و تفاوت و برتری فرش ایران را نسبت به فرش های کشورهای رقیب مشخص می سازد(عبدالشاه،1382، ص412). هدف از شناسنامه دار کردن فرش، حفظ هویت فرش دستباف ایرانی و زمینه سازی لازم برای جلوگیری از جعل این کالا توسط کشورهای رقیب و اطمینان خاطر دادن به مشتری در هنگام خرید است. شناسنامه دار کردن فرش گامی موثر در حفظ اعتبار صنعت فرش دستباف است(فرهیختگان ایران زمین، 1390، ص2). هویت بخشیدن به فرش دستباف با شناسنامه دار کردن آن میتواند فرصتهای بسیار مهم برای حضور و معرفی این محصول به کشورهای خارجی، به دست آوردن بازارهای جدید و افزایش سهم صادرات فرش به شمار آیند(قزاآنی قمصری و همکاران، 1389، ص61). بنابراین فرضیه اول این پژوهش شکل می گیرد:
1- شناسنامه دار کردن فرش ارتباط مثبتی با توسعه بازار فرش دستباف دارد.
تبلیغات منحصرا به کنترل عقیده با نمادهای مهم، گزارش ها، شایعه ها، تصاویر و دیگر اشکال ارتباط اجتماعی اشاره دارد و هدف از آن معروف سازی موضوع مطرح شده و اقناع افراد به تبعیت از آن است(معموری و همکاران، 1388، ص4). تبلیغات یک شرکت تاثیر بسزایی در بالا بردن آگاهی مشتری دارد و بر روی افکار، احساسات، گرایشات و تصمیم گیری مشتری تاثیر می گذارد(Tellis,2004). تبلیغات از مهمترین شیوه های موثر در فروش و تجارت است. ادامه حیات و توان رقابت با انواع محصولات نیازمند بازاریابی و تبلیغات گسترده و علمی است. نتایج نشان می دهد تبلیغات مداوم، اثرگذار و علمی برای رشد و توسعه صنعت فرش ضروری است(معموری و همکاران، 1388، ص5). یکی از راهکارهای لازم و مناسب برای افزایش صادرات فرش دستباف ایران تبلیغات است(معموری و همکاران، 1388، ص1). نبود بازاریابی و تبلیغات منسجم، بازار فرش ایران را در سطح بین المللی با مخاطراتی مواجه کرده است(معموری و همکاران، 1388، ص2). تبلیغات تاثیر ناملموسی بر روی فروش، در بازار مورد نظر ایجاد می کند. یکی از راهکارهای بهبود صادرات فرش ایران تبلیغات بیشتر نام تجاری فرش ایرانی می باشد. در واقع با افزایش تبلیغات و یافتن مشتریان جدید یا افزودن بر مشتریان سابق در سطح جهانی می تواند صنعت فرش ایران را به جایگاه حقیقی خود در جهان رساند(حق شناس و همکاران، 1389، ص65). بنابراین فرضیه دوم این پژوهش شکل می گیرد:
2- افزایش تبلیغات رابطه مثبتی با توسعه بازار فرش دستباف دارد.
نکته مهمی که درصادرات فرش دستباف ایران وجود دارد و با دقت بیشتری باید به آن توجه کرد نقش خریداران (مشتریان) و سلیقه های آنها می باشد که نسبت به گذشته تغییر یافته است. مردم کشورهای مختلف دارای نیازها، خواسته ها و قدرت های مالی متفاوت اند، از نظر مصرف، دارای سلیقه های متفاوت و الگوهای خرید گوناگون اند(کاتلر، 1388، ص248). صادر کنندگان و تولید کنندگان فرش دستباف با تامین خواسته های مشتری به حیات اقتصادی خود تداوم می بخشند(سازمان توسعه تجارت ایران، ص10). برای افزایش میزان صادرات فرش ایران و ایجاد درآمد مضاعف باید متناسب با نیاز بازار جهانی و سلایق آنها فرش تولید کرد. اگر ایران بخواهد در بازار رقابتی
کنونی فرش موفق باشد راهی جز شناسایی بازارهدف و تولید فرش متناسب با نیاز این بازار ندارد(معموری و همکاران، 1388، ص2). شناخت بهتر بازارهای وارداتی فرش دستباف و آشنایی با سلایق و نیازهای خریداران و حرکت در جهت برآورده کردن آﻧﻬا می تواند در افزایش سهم بازار و رشد و توسعه صنعت فرش دستباف کشور اثرگذار باشد(اکبر چهارمحالی بیغش، 1383،ص1). از طریق شناخت بهتر بازارهای وارداتی فرش دستباف، تولید کنندگان ایرانی خواهند توانست با شناخت نیاز خریداران و برآورده کردن آن، سودآوری و سهم خود را از بازار افزایش داده و خود را از دیگر رقبا متما یز سازند(اکبر چهارمحالی بیغش، 1383، ص10). بنابراین فرضیه سوم این پژوهش شکل می گیرد:
3- شناسایی خواسته های مصرف کنندگان یا خریداران رابطه مثبتی با توسعه بازار فرش دستباف دارد.
تجارت الکترونیک شامل تمام فرآیند توسعه، بازاریابی، فروش، تحویل، خدمات و پرداخت الکترونیکی برای محصولات و خدمات مبادله شده در بازارهای شبکه ای و جهانی مشتریان را دربر میگیرد و از پشتیبانی شبکه جهانی شرکای تجاری برخوردار می باشد(ابرایان،1387). یکی از اهداف شرکتها از به کارگیری تجارت الکترونیک دسترسی به بازارهای جهانی به عنوان بخشی از فرصتهایی است که اینترنت ارائه می کند. ازطریق تجارت الکترونیک مدیریت زنجیره عرضه به هنگام و کارا می شود و شرکت قادر خواهد بود دروندادهای لازم را برای تولید محصولات با قیمت کمتر و کیفیت بهتر تهیه کند. تجارت الکترونیک محدودیت های ورود به صنعت را پایین می آورد و امکان کسب بازارهای جدید و دستیابی به مشتریان جدید و حتی مشتریان رقبا را نیز فراهم می کند. با استفاده از تجارت الکترونیک امکان بازاریابی صادراتی و صادرکردن محصولات برای شرکتها سادهتر می شود(عزیزی و همکاران، 1385، ص5).
با استفاده از شیوه تجارت الکترونیک، صادرکنندگان این فرصت را می توانند پیدا کنند که از طریق استفاده از این روش، میزان حضور و فروش خود را در بازارهای جهانی افزایش دهند(میرلوحی و همکاران، 1382، ص286). با تجارت الکترونیک فروشنده قادر به تجزیه و تحلیل بهتر از نیازهای مشتری خواهد بود. یکی از مهمترین فواید تجارت الکترونیک افزایش شعبه های تجاری، جذب مخاطبان بیشتر و توسعه در بازارهای فرامنطقه ای است. در تجارت الکترونیک مشتریان منحصر به یک منطقه یا کشور خاص نبوده و محیط فروشگاه با مرزهای جغرافیایی محدود نخواهد بود. و تعداد مشتریان و خریداران به سرعت قابل افزایش است(نوروزی، مصطفی،1391، ص8).
بنابراین فرضیه چهارم این پژوهش شکل می گیرد:
4- آشنایی صادر کنندگان با تجارت الکترونیک رابطه مثبتی با توسعه بازار فرش دستباف دارد.
از آنجا که مشتریان بیشتر نام هایی را انتخاب می کنند که می شناسند، بنابراین وفاداری مشتریان به شرکت هایی با نام تجاری مورد تایید، بیشتر است. برند قوی ورود به بازارهای جدید را ممکن می سازد. شرکتهای با برند قوی در ورود به بازارهای جدید به مراتب موفق تر هستند(عباسی و همکاران، 1391، ص3). برند امکان دسترسی به بخش های مختلف بازار را فراهم می کند(کارآفرینان امیر کبیر، 1387،ص36). بنابراین فرضیه پنجم این پژوهش شکل می گیرد:
5-وجود یک برند مشخص برای فرش رابطه مثبتی با توسعه بازار فرش دستباف دارد.
1-5- اهمیت و ضرورت تحقیق
این تحقیق از آن جهت ضرورت می یابد که فرش دستباف به عنوان یک کالای صادراتی بیشترین حجم ارز آوری را در میان کالاهای غیر نفتی داراست. هنر- صنعت فرش دستباف در ابعاد مختلف تولیدی و تجارتی تعداد بی شماری از ایرانیان و حتی خارجیان را به خود مشغول کرده و بنابراین از اهمیت ویژه ای در ابعاد مختلف اشتغال و تجارت برخوردار است. افزون بر این فرش دستباف به عنوان یک میراث فرهنگی است که باید در ابعاد مختلف آن مورد مراقبت و محافظت قرار گیرد. کیفیت فرش دستباف ایرانی در گذشته از مرغوبیت بالایی برخوردار بوده ولی امروزه متاسفانه با وجود پیشرفت علم و تکنولوژی و استفاده از برخی روشها و مواد جدید صنعتی در تولید فرش دستباف، عدم آگاهی ریسندگان، رنگرزان و بافندگان، سود جویی برخی از تولیدکنندگان و…. سبب شده تاکیفیت فرش ایرانی به مراتب پایین تر از گذشته باشد. از طرف دیگر با گذشت سالیان متمادی از تجربه تولید این کالا، امروزه به ویژه رنگرزان از دانش و تجربه کافی برای حصول کیفیت مناسب برخوردار نیستند. بنابراین نیاز به حفظ این کالای فرهنگی و استفاده تجاری صحیح از آن و نیز ایجاد توانایی در جهت رقابت با تولید کنندگان رقیب، می طلبد تا ابعاد مختلف این هنر- صنعت را شناسایی کرده و مطالعات و تحقیقات لازم را در این زمینه انجام داده و به صورت مجوعه آموزشی منطقی در آورده و در جهت انتقال تجربیات و نتایج تحقیقات به دیگران از روشهای مختلف آموزشی استفاده کرد(چیت سازیان، 1379، ص 130).
1-6- اهداف تحقیق
هدف کلی از این تحقیق ارتقای جایگاه ایران در سطح جهانی از طریق شناسایی عوامل موثر در توسعه بازار می باشد. و اهداف جزئی عبارتند از:
1- شناسایی جایگاه فرش ایران در بازار جهانی
2- شناسایی عوامل توسعه بازار
3- رتبه بندی عوامل توسعه بازار
1-7- قلمرو مکانی
قلمرو مکانی این تحقیق شامل خبرگان فرش، و اعضاء اتحادیه صادرکنندگان فرش ایران می باشند. در این پژوهش تلاش شده است با نمونه برداری مناسب از این جامعه آماری به فرضیه های اصلی این پژوهش پاسخ داده شود.
1-8- قلمرو زمانی تحقیق
قلمرو زمانی تحقیق از زمان تصویب طرح پژوهش می باشد به این ترتیب که پس از تصویب طرح، مطالعات کتابخانه ای پیرامون موضوع تحقیق آغاز گردید و در حدود2 ماه به طول انجامید. و پس از اتمام این مرحله مطالعات میدانی آغاز می گردد. طول مطالعات میدانی به اندازه پنج ماه و از اول فروردین 1392 تا پایان شهریور 1392 به طول انجامید.
1-9- مدل تحقیق
مدل ابتدایی این تحقیق بر گرفته از چارچوب نظری این تحقیق می باشد. و متغییرهای مدل با بررسی تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده اخذ شده است که به ترتیب ذیل می باشد:
متغیر شناسنامه دار کردن(عبدالشاه،1382، ص412 و قزاآنی قمصری و همکاران، 1389، ص61). متغیر تبلیغات(معموری و همکاران، 1388، ص2). متغیرشناسایی خواسته های مصرف کنندگان(اکبر چهارمحالی بیغش، 1383، ص 2). متغیر تجارت الکترونیک(میرلوحی و همکاران،1382، ص284). متغیر برند(پیشنهادی محقق).
1-1) بیان مسأله :
نظریه های مختلف اقتصادی، انقلابی در عملیات سازمانی در دهه گذشته ایجاد کرده است. این انقلاب شکل های سنتی سرمایه ای مانند: ساختمانها و تجهیزات را تحت تأثیر قرار داده ، سرمایه های جدیدی را مطرح کرده است.این سرمایه های غیرملموس نقش زیادی در رشد و پیشرفت سازمان دارد. اصطلاح سرمایه،روز به روز متغیرهای بیشتری راشامل می شود برخی از آنها شامل سرمایه انسانی، سرمایه مشتری، سرمایه هوش و سرمایه سلامتی است. امروزه در کنار سرمایه های انسانی، مالی، اقتصادی سرمایه دیگری به نام سرمایه اجتماعی مورد بهره برداری قرار گرفته است . این مفهوم به پیوندها وارتباطات میان اعضای یک شبکه به عنوان منبع با ارزش اشاره دارد که با خلق هنجارها واعتماد متقابل موجب تحقق اهداف می شود (الوانی، 1382) سرمایه اجتماعی را به چهار دسته 1) سرمایه اجتماعی رسمی و غیررسمی 2) متراکم و غیرمتراکم 3) درون نگر و برون نگر و 4) گسسته و پیوسته تقسیم می کندو اعتقاد دارد که این انواع مختلف سرمایه اجتماعی دارای تمایزات منحصر به فرد نیستند، بلکه مکمل یکدیگرند.
درواقع میتوان گفت سرمایه اجتماعی فرایندهای خاصی میان افراد وسازمان ها را شامل می شود که مبتنی برجوی از اعتماد می باشد که منجربه رسیدن به اهداف ازطریق بدست آوردن منافع مشترک می شود. سرمایه اجتماعی با متغیرهای شناخته شده جامعه شناسی همچون اعتماد ، آگاهی ، نگرانی درباره دیگران ومسائل عمومی ، مشارکت درمسائل عمومی انسجام وهمبستگی گروهی وهمکاری ارتباط دارد)تاجبخش.1385) .
اکنون مسئله این است که سرمایه اجتماعی چه تاثیری بر موفقیت شغلی سازمانها دارد و کلا موفقیت شغلی به چه معناست ؟ طبیعتا در هر سازمانی که سرمایه اجتماعی در حد بالایی باشد رضایت شغلی و به دنبال آن موفقیت شغلی پیشرفت قابل ملاحظه ای خواهد داشت . موفقیت شغلی پدیده ایست نسبتا پیچیده و چند بعدی. از یک سو با سطح عملکرد و توان شغلی فرد سر و کار دارد و از سوی دیگر با قدرت سازگاری و شیوه مقابله با تنش ها و بحرانهای سازمانی داشته از آن با عوامل و متغیرهای مختلفی رابطه دارد موفقیت یاعدم موفقیت شغلی در سازمانها ، ارتباط تنگاتنگی باعملکرد کارکنان دارد. در سال های اخیر سازمانها سعی کرده اند از طریق ایجاد انگیزش درنیروی انسانی آنها را به مشارکت مفید و سازنده درطرح هایی که به وسیله سازمان رو به گسترش است وادارند(عسگریان، 1387)ارضای نیاز های روانی اجتماعی همچون اعتبار ، مسولیت و مشارکت و ارضای نیازهای شناختی مانند چالش ها ، خلاقیت و در نهایت عوامل مادی هم درگروه عوامل انگیزشی یا نیروی پیش برنده درحرفه و شغل قلمداد می شوند( هاگمن ،1992). تحقیق حاضر، بر آن است تا تاثیر آموزش ابعاد سرمایه اجتماعی : ارتباطی،ساختاری،شناختی را برموفقیت شغلی مورد بررسی قرار دهد.
بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر بهبود رضایت شغلی و کاهش فرسودگی شغلی کارکنان کارخانجات تولیدی توس چینی
کارکنان از طریق نقش میانجی سرمایه روانشناختی
2-1) اهداف تحقیق :
این پژوهش دارای یک هدف اصلی و پنج هدف فرعی به شرح زیر می باشد
1-2-1 ) هدف اصلی
رابطه بین ابعاد سرمایه اجتماعی با موفقیت شغلی نمایندگان بیمه (مطالعه موردی بیمه آسیا استان اصفهان)
2-2-1 ) اهداف فرعی
1-2-2-1) شناخت سرمایه اجتماعی و ابعاد آن ) ارتباطی ، شناختی ، ساختاری (
2-2-2-1) شناخت موفقیت شغلی و عوامل موثر بر آن
3-2-2-1) رابطه بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی با موفقیت شغلی نمایندگان بیمه
4-2-2-1) رابطه بعد شناختی سرمایه اجتماعی با موفقیت شغلی نمایندگان بیمه
5-2-2-1) رابطه بعد ساختاری سرمایه اجتماعی با موفقیت شغلی نمایندگان بیمه
3-1) اهمیت و ضرورت تحقیق:
با توجه به اینکه موضوع پژوهش دارای دو بخش سرمایه اجتماعی وموفقیت شغلی است و با وجود تنوع دیدگاه ها و نظریات مختلف ، سعی شده است که از نظریه هایی استفاده شود که با این مفاهیم ارتباط بیشتری دارند و به نوعی قادر به تبیین موضوع مورد مطالعه باشند. سرمایه اجتماعی یا بعد معنوی و اجتماعی سلامت یک جامعه، بعدی است که می تواند از طریق تشویق افراد به همکاری و مشارکت در تعاملات اجتماعی، به حل آسیب های اجتماعی جامعه کمک کند و حرکت جامعه به سوی رشد وتوسعه اقتصادی، سیاسی وفرهنگی را امکان پذیر سازد)الوانی و سیدنقوی،1381) .
امروزه سرمایه اجتماعی، نقش بسیار مهم تری از سرمایه فیزیکی و انسانی در جوامع ایفا نموده و بدون وجود سرمایه اجتماعی، سایر سرمایه ها اثربخشی خود را از دست می دهند و پیمودن راه های توسعه و تکامل فرهنگی و اقتصادی دشوار می گردد (بیکر،1382).
نظریه پردازان علوم اجتماعی، تعاریف متفاوتی را از سرمایه اجتماعی ارائه نموده اند پاتنام، سرمایه اجتماعی را شامل شبکه های اجتماعی، ارتباط متقابل، اعتماد و قابلیت اطمینان می داند که می توانند با ایجاد و تسهیل امکانات هماهنگ، کارآیی جامعه را بهبود بخشند. کلمن، آن را تسهیل کننده کنش های فردی و جمعی درون جامعه، و فوکویاما، توانایی های افراد جامعه برای کار کردن افراد با یکدیگر به منظور دستیابی به اهداف مشترک می داند (پاتنام،2002).
با آموزش سرمایه اجتماعی در سازمانها به خاطر بهتر شدن جو سازمان و بالا رفتن میزان اعتماد میان کارکنان می توان به پیشرفت و موفقیت سازمان امیدوار بود. کاواچی ودیگران درتحقیقات خود نتیجه می گیرند اعتمادی که درشبکه های رسمی وغیر رسمی وجود دارد به مردم کمک می کند تا به آموزش و اطلاعات دسترسی یابند و نظام های بهتری را طراحی کنند.با بالا رفتن میزان اعتماد و دسترسی به اطلاعات از طریق آموزش ، کارکنان به سوی هدف خود که همان موفقیت شغلی و در نهایت پیشرفت سازمان است گام بر می دارند . انگیزه موفقیت شغلی در کارکنان موجب افزایش توانایی وکارایی آنان شده و در کل موجب بالارفتن بازدهی می شود. همچنین باعث افزایش کارآیی، بروز خلاقیت و احساس رضایت فردی می گردد یکی از پایدارترین یافته ها حاکی از این است که هر چه سطح شغل بالاتر باشد رضایت شغلی و در نتیجه موفقیت شغلی (ارتقای شغلی) بیشتر می شود .
4-1) فرضیه های تحقیق :
این پژوهش دارای یک فرضیه اصلی وسه فرضیه فرعی به شرح ذیل می باشد:
1-4-1 ) فرضیه اصلی :
بین سرمایه اجتماعی و موفقیت شغلی رابطه ی معناداری وجود دارد.
2-4-1 ) فرضیه های فرعی:
1- بین بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی و موفقیت شغلی نمایندگان بیمه رابطه ی معناداری وجود دارد.
2- بین بعد شناختی سرمایه اجتماعی و موفقیت شغلی نمایندگان بیمه رابطه ی معناداری وجود دارد.
3- بین بعد ساختاری سرمایه اجتماعی وموفقیت شغلی نمایندگان بیمه رابطه ی معناداری وجود دارد.
5-1) متغیرهای تحقیق:
در این تحقیق 2 متغیر مستقل و وابسته وجود دارد که هر یک از آنها به شرح ذیل است:
1-5-1)متغیر مستقل
سرمایه اجتماعی متغیر مستقل می باشد و تعریف ناهاپیت و گوشال مبنا قرار می گیرد بدین ترتیب سه متغیر مستقل داریم :
1- بعد ارتباطی 2- بعد شناختی 3- بعد ساختاری
2-5-1) متغیر وابسته
موفقیت شغلی متغیر وابسته است.
6-1) قلمرو تحقیق :
1-6-1) قلمرو زمانی تحقیق :
منظور از قلمرو زمانی این است که تحقیق در چه فاصله زمانی صورت می گیرد و از آن جهت ضروری است که بررسی کننده یا خواننده تحقیق ، با توجه به این دوره زمانی، در مورد بکارگیری می تواند تصمیم گیری کند. محدوده زمانی این تحقیق تابستان و پاییز 93 می باشد.
2-6-1) قلمرو مکانی تحقیق :
این تحقیق از نمایندگان شرکت بیمه آسیا استان اصفهان انجام شده است.
3-6-1) قلمرو موضوعی تحقیق :
قلمرو موضوعی تحقیق شامل مباحث مرتبط با مسئله آموزش ، سرمایه اجتماعی از نظر ناهاپیت و گوشال و همچنین بحث در مورد موفقیت شغلی می باشد.
1-7) روش شناسی تحقیق :
1-7-1) روش تحقیق :
روش تحقیق به کار گرفته شده ، تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد و از حیث ارتباط میان متغیرها از نوع علی و معلولی است.
1-7-2) ابزار مطالعه (روش گردآوری اطلاعات):
به منظور گرد آوری داده ها جهت تایید یا رد فرضیه های تحقیق به طور عمده از ابزار (پرسشنامه) بهره گرفته شده است وجهت جمع آوری اطلاعات مربوط به ادبیات تحقیق از روش کتابخانه ای و الکترونیکی استفاده شده است .
1-7-3) جامعه آماری :
در هر بررسی آماری ، جامعه مجموعه تمام مشاهدات ممکنی است که میتوانند با تکرار یک آزمایش حاصل شوند به طور کلی جامعه عبارت است از مجموعه ای از افراد یا واحدها که دارای حداقل یک صفت مشترک باشند .
معمولادر هر پژوهش، جامعه مورد بررسی یک جامعه آماری است که پژوهشگر مایل است درباره صفت(صفت هایی) متغیر واحدهای آن به مطالعه بپردازد. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه نمایندگان شرکت بیمه آسیا استان اصفهان تحت نظارت بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران می باشد.
1-7-4) نمونه آماری : (n)
نمونه بخشی از جامعه تحت بررسی است که با روشی که از پیش تعیین شده است انتخاب میشود به قسمی که میتوان از این بخش، استنباط هایی درباره کل جامعه بدست آورد. با توجه به آمارهای موجود مبنی بر تعداد کل جامعه آماری، با استفاده از فرمول زیر به تعیین حجم مطلوب نمونه میپردازیم.
1-7-5) روش نمونهگیری :
حجم نمونه مورد بررسی n نفر است و روش نمونه گیری در این تحقیق به صورت تصادفی ساده می باشد.
1-7-6) روش های مورد نظر برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه :
داده ها و اطلاعات گرد آوری شده از طریق پرسشنامه، پس از بررسی و مطالعه، به کمک نرم افزار آماری Spss 15 (برای برقراری روابط همبستگی متغیر های مستقل با متغیرهای وابسته) مورد آزمون قرار می گیرند. از آن جایی که رابطه بین دو متغیر مورد بررسی قرار می گیرد، به منظور آزمون نمودن فرضیات، از ضریب همبستگی پیرسون، استفاده می شود.
8-1) تعریف واژه ها و اصطلاحات تخصصی تحقیق :
1-8-1) سرمایه اجتماعی :
صاحبنظران سرمایه اجتماعی را جنبههایی از سازمان اجتماعی از قبیل هنجارها، شبکههای اجتماعی و اعتماد متقابل می دانند که همکاری و همیاری افراد را برای دستیابی به منافع مشترک، تسهیل میکند (پاتنام ،1995). از دیدگاه سازمانی، گوشال و ناهاپیت (۱۹۹۸) سرمایه اجتماعی را به عنوان جمع منابع بالفعل و بالقوه موجود در درون، قابل دسترس از طریق، و ناشی شده از شبکه روابط یک فرد یا یک واحد اجتماعی تعریف میکنند. از دیدگاه آنها سرمایه اجتماعی یکی از قابلیتها و داراییهای مهم سازمانی است،که میتواند به سازمانها در خلق و تسهیم دانش کمک بسیار نماید و برای آنها در مقایسه با سازمانهای دیگر مزیت سازمانی پایدار ایجاد کند (ناهاپیت و گوشال ،1998).
ناهاپیت و گوشال (۱۹۹۸) با رویکرد سازمانی جنبههای مختلف سرمایه اجتماعی را در سه طبقه جای میدهند: شناختی، رابطهای و ساختاری (قوشال و ناهاپیت،1998)
الف) بعد شناختی:
عنصر شناختی سرمایه اجتماعی اشاره به منابعی دارد که در رابطه با پدیده هایی نظیر ارزشها، نگرشها، تعهدات، مشارکت و اعتماد موجود در سیستم می باشد. مهمترین جنبههای این بعد عبارتند از زبان و کدهای مشترک، حکایات مشترک.
ب) بعد ارتباطی:
این بعد ماهیت روابط در یک سازمان را در بر میگیرد. همچنین بعد ارتباطی بر ماهیت و کیفیت این ارتباطات متمرکز میگردد. مهمترین جنبههای این بعد از سرمایه اجتماعی عبارتند از: اعتماد، هنجارها، الزامات و انتظارات و هویت (قوشال و ناهاپیت،1998)
ج) بعد ساختاری:
این عنصر سرمایه اجتماعی اشاره به الگوی کلی تماسهای بین افراد دارد یعنی، شما به چه کسانی و چگونه دسترسی دارید(بورت،1992).این بعد در رابطه با ساختارها و فرایندهای مدیریتی نظیر پاسخگویی مدیران و رهبران بر عملکردشان، شفافیت در تصمیم گیری، میزان تصمیم گیری و اقدام بر اساس کار گروهی است . مهمترین جنبههای این عنصر عبارتند از روابط شبکهای بین افراد، پیکربندی شبکهای و سازمانمناسب.
2-8-1) موفقیت شغلی :
موفقیت شغلی عبارت از رابطه ای است که بین پیشرفت کنونی فرد و ایده ال های آینده اش در زمینه اشتغال وجود دارد. ایدهآل های شغلی فرد عبارت از یک سلسله هدف های احتمالی شغلی است که فرد برای آینده اش تعیین می نماید. موفقیت شغلی به سه حالت غیر روانی، روانی و عمومی تعریف شده است:
الف ) تعریف غیر روانی:
عامه مردم موفقیت شغلی را با میزان درآمد و مادیات می سنجند. به موجب این تعریف هر فردی که در آمد بیشتری داشته باشد در شغلش موفق تر است. سنجش موفقیت شغلی تنها با توجه به میزان درآمد، کار علمی و صحیحی نیست. زیرا میزان درآمد مشاغل مختلف با توجه به نوع کار و زمان انجام آن تغییر می کند. همچنین ارضای نیازهای مادی تنها عامل لازم برای اشتغال نیست.
ب ) تعریف روانی:
از دیدگاه تعریف روانی موفقیت شغلی عبارت از احساس فرد از میزان کارائی و توانائیش در انجام کار محوله است. معمولا افراد موفق کارشان را بهتر انجام می دهند و به راهنمایی کمتری نیاز دارند و کمتر از محیط کار غیبت می کنند.
این عده ضمن کار خطاهای کمتری را مرتکب می شوند و در نتیجه کمتر دچار سانحه می شوند. احساسات فرد که توانایی به انجام کار و مفید واقع شدن و موفق بودن در اشتغال را شامل باشدتعریف روانی موفقیت شغلی محسوب می شود.
ج ) تعریف عمومی:
موفقیت شغلی زمانی حاصل می شود که فرد بتواند از تمام توانایی ها و امکانات خود در رسیدن به هدف های شغلی استفاده و بهره برداری کند. از این دیدگاه میزان درآمد به تنهایی هیچ گاه موفقیت شغلی محسوب نمی شود.
همچنین موفقیت شغلی به ابعاد درونی و بیرونی تفکیک می شود (جاسکولکا،1985):
الف ) موفقیت شغلی عینی یا بیرونی:
بخش قابل مشاهده موفقیت شغلی را نشان می دهد و به نتایج شغلی قابل مشاهده مانند پرداختی ها، ارتقاها، رتبه و مقام اشاره دارد.
ب ) موفقیت شغلی ذهنی یا درونی:
عناصر ذهنی موفقیت شغلی را نشان می دهد و به احساسات افراد و واکنش آنها نسبت به مسیر شغلی شان مربوط است و همواره از طریق موفقیت روانشناختی مانند رضایت شغلی، تعهد شغلی و سازمانی شناسایی می شود.
Putnam