در سال های اخیر، تحقیقات در تربیت بدنی و علوم ورزشی، یک سری اطلاعات پایه و کاربردی را فراهم نموده است، ولی متأسفانه این دریافت ها هنوز هم جوابگوی نیازهای این رشته نیست و همچنان در جنبه های مختلف این رشته به تحقیقات بسیار نیاز است(موریس، 1999).
به منظور تعدیل و افزایش سطح اجرای مهارت های ورزشی، عنصر تمرین ضروری است و به طور سنتی تصور می شود که تمرین تنها مرتبط به اجرای بدنی مهارت است اما اکنون به خوبی تأیید شده که عوامل روانشناختی نظیر خودگفتاری موجب بهبود اجرا و یادگیری مهارت می شود و یکی از نافذترین راهبرد های شناختی است که توسط ورزشکاران (مخصوصاً ورزشکاران حرفه ای) استفاده می شود(ِاکلاند و جکسون، 1993).
خودگفتاری یعنی آنچه که ورزشکاران با خود می گویند تا به طور دقیق در مورد اجرایشان فکر کنند و بر این اساس، حرکاتشان را هدایت کنند؛ به عبارت دیگر آنچه که افراد با صدای بلند و یا با صدای کوتاه با خود تکرار و زمزمه می کنند که می تواند بصورت آشکار یا پنهان در قالب یک کلمه، تفکر، لبخند، اخم کردن و … آشکار شود، و بر این اساس فرد احساسات و ادراکات خویش را گزارش کند و باعث تقویت و آموزش در کار خویش شود (تئودوراکیس، ینبرگ و کازاکس، 2000).
خودگفتاری انگیزشی در جهت افزایش انرژی و تلاش بیشتر و با ایجاد انگیزش مثبت در اجرا باعث تسهیل کار می شود و برای کنترل انگیختگی و اضطراب بکار می رود و بیشتر برای تکالیفی که نیازمند قدرت و استقامت بیشتر و حرکات درشت هستند مؤثر است، خودگفتاری آموزشی به وسیله تمرکز بر حرکت، تکنیک درست و اجرای راهبرد مناسب، باعث بهبود در سطح اجرا می شود و بیشتر برای تکالیفی که نیازمند مهارت بیشتر، زمانبندی و دقت زیاد است مؤثر است(هاردی، 2006).
شخصیت افراد می تواند در بکار بردن خودگفتاری تأثیر داشته باشد از جمله ویژگی های شخصیتی که تفاوت بین خلق و خو را نشان می دهد، درونگرایی – برونگرایی است. نظر غالب روان شناسان شخصیت بر این است که بعد درونگرایی- برونگرایی، گرایش ارثی دارد. بدین معنی که ژن ها عمدتاً مسئول تفاوت های موجود در گرایش های برونگرا و درونگرا هستند(اسفند آباد، 1392).
آیزنک معتقد است که تفاوت های ژنتیکی در درونگرایی و برونگرایی ناشی از تفاوت های فیزیولوژیکی در منطقه ای از مغزشان ( ناحیه تنظیم کننده فعالیت) است. عدم حساسیت به سطح کم تحریک و واکنش پذیری به سطح زیاد تحریک، ویژگی برونگرایی است. برونگرایان برای برانگیختن ناحیه تنظیم کننده فعالیت خود به محرکهای بیرونی نیرومندی نیاز دارند. حساسیت و واکنش پذیری به سطح کم تحریک و عدم تحمل سطح زیاد تحریک، ویژگی درونگرایی است. درونگراها برای برانگیختن ناحیه تنظیم کننده فعالیت خود به محرک بیرونی با شدت کمتری نیازمندند. بر اساس این استدلال آیزنک پیشنهاد نمود که درونگراها همیشه از نظر مغزی بیشتر از برونگراها برانگیخته اند(ریو، 2005).
آیزنک از طریق سطح بهینه انگیختگی، خلق و خو را به درونگرایی – برونگرایی ربط می دهد. درونگراها در سطح نسبتاً کم به سطح بهینه تحریک می رسند و از تحریک شدید دوری می کنند. برونگراها در سطح نسبتاً زیاد به سطح بهینه انگیختگی می رسند، و بنابراین، به اشکال نیرومندتر تحریک نزدیک می شوند و از آن لذت می برند.
از نتایج برآمده مبنی بر استفاده از خودگفتاری انگیزشی، دلالت بر این مطلب دارد که استفاده از خودگفتاری انگیزشی باعث بهبود در سطح اجرا و اکتساب مهارت می شود، اما با توجه به ویژگی های شخصیتی افراد و ماهیت تکلیف اعم از مهارت باز و بسته، ساده و پیچیده، درشت و ظریف و تکالیفی که نیازمند قدرت و استقامت بیشتر هستند، ممکن است تأثیرات متفاوتی داشته باش (پرکوس و تئودوراکیس، 2002).
تحقیقات نشان داده اند که خودگفتاری تاثیر مثبتی بر عملکرد دارد(تئودوراکیس و وینبرگ، 2001). نتایج برخی از تحقیقات انجام شده در این زمینه منجر به این فرضیه شده که، تکالیفی که نیاز به تمرکز بر جنبه های تکنیکی اجرا دارند از طریق خودگفتاری انگیزشی بهبود می یابند(هاردی، 2006). که حمایت در این زمینه اندک است در نتیجه نیاز به تحقیقات بیشتری دارد. تعدادی از تحقیقات نشان داده اند که خودگفتاری تأثیر مثبتی بر اجرا ندارد (اشمیت و جانستون، 2000).
تحقیقات تجربی بسیار اندکی در زمینه تأثیر خودگفتاری بر مؤلفه های مختلف انجام گرفته است که نیاز به تحقیق بیشتری دارد و یکی از این مؤلفه ها شخصیت افراد است(تئودوراکیس، ینبرگ و کازاکس، 2000).
با توجه به نقش مهم خودگفتاری بر بهبود اجرا در مهارت های ورزشی لازم است گفته شود، که با بررسی های انجام شده به نظر می رسد که تحقیقات داخلی کمی در این زمینه صورت گرفته است و تا به امروز اکثر تحقیقات خارجی انجام شده در این رابطه، تأثیر انواع خودگفتاری بر بهبود اجرا بوده که البته تناقض در نتایج برخی از تحقیقات انجام شده مشاهده می شود. برای نمونه پالمر(1992) در تحقیقی روی 12 آزمودنی دختر مبتدی با میانگین سنی 13 سال که از آنها خواسته شد موقع اجراء یک سری کلمات را انتخاب کنند که موجب افزایش تمرکز آنها شود، نتایج نشان داد که این راهبرد در پیشرفت اجرای مهارت های موزون اسکی بازان تاثیری ندارد (هاردی، هال، گیبس و گرنسلد، 2005). همچنین میرز و همکاران(1979) هیچ تفاوتی در اکتساب مهارت های ژیمناستیک بین گروه هایی که از خودگفتاری های مختلف (مثبت و تحسین آمیز مثل من می توانم و منفی مثل من نمی توانم) استفاده کردند، مشاهده نکردند و پس از بررسی متوجه شدند خود گفتاری بین اجرای بهترین و بدترین ورزشکار تفاوتی ندارد(مالت و هان راهان، 1997).
علی رغم نقش مهم خودگفتاری، تحقیقات انجام شده در این باره بسیار اندک است و در نتایج بعضی از آنها نیز تناقض وجود دارد. تا به امروز اکثر تحقیقات انجام شده نیز در مورد تاثیرات انواع خودگفتاری بر بهبود اجرا بوده و کمتر در زمینه اجرای مهارت با توجه به تیپ شخصیت افراد تحقیقی صورت گرفته است در نتیجه، ضرورت تحقیق در این زمینه بسیار احساس شد. مسئله ای که در این تحقیق با تاکید بر اجرای مهارت در مورد خودگفتاری مورد بررسی قرار گرفت، پاسخ به این سوال بود که آیا خودگفتاری بیشتر بر افراد برونگرا موثر است یا درونگرا؟
1-3-اهمیت و ضرورت پژوهش
خودگفتاری، یکی از معروف ترین راهبردهایی است که به شکل گسترده ای از تکنیک های شناختی استفاده می کند، که از جنبه علمی و نظری قابل توجیه است. از جنبه عملی در گروه های ورزشی خودگفتاری به ورزشکاران کمک می کند تا بر تکالیف بیشتر توجه کنند؛ خودگفتاری بر فرا خوانی اطلاعات، بر اطلاعات جدید کدگذاری شده مربوط به تکلیفی که در دسترس است، تأثیر می گذارد که این نقطه نظر با انجام تحقیقات زیادی مورد تأیید علمی قرار گرفته است(هاردی، 2006).
از لحاظ نظری، نظریه های مختلف موجود در یادگیری حرکتی از تأثیر خودگفتاری بر بهبود اجرای مهارت حرکتی، حمایت کرده اند؛ هدف همگی آنها این است تا با انجام مطالعات بیشتر بهترین راهبرد های علمی را برای ورزشکاران، غیرورزشکاران یا بیماران تحت تمرینات توان بخشی و یا مشاغل فراهم کنند(هاردی، 2006).
اینکه چگونه خودگفتاری می تواند در بهبود سطح اجرا مؤثر باشد به ماهیت تکلیف بستگی دارد و بیشتر مربوط می شود به اینکه نوع خودگفتاری با مشخصات تکلیف سازگار باشد(تئودورکیس و وینبرگ، 2000).
راهبرد خودگفتاری از طریق افزایش انگیزه، ایجاد اعتماد و آماده کردن ورزشکاران برای اجرای تکلیف مفید می باشد(تئودوراکیس و همکاران، 2001).
نیاز مبرمی که در انجام این تحقیق احساس می شود این است که، تحقیقات توصیفی مطمئنی برای حمایت از خودگفتاری وجود ندارد و با توجه به نقش مهم خودگفتاری در اجرای ورزش که در ادبیات آورده شده است، میزان تحقیق منظم در این زمینه کم است، و برخی از نتایج تحقیقات متناقض است؛ به خاطر کمبود حمایت از خودگفتاری مثبت بعنوان یک تکنیک مؤثر در بهبود سطح اجرا و تحقیقات اندکی که در رابطه با مؤلفه شخصیت وجود دارد، نیاز به تحقیقات بیشتر ی دارد(تئودوراکیس و همکاران، 2001).
مسلئه دیگری که نیاز به پرداختن به آن وجود دارد تأثیر انواع خودگفتاری بر تیپ شخصیتی (درونگرا – برونگرا) افراد است که تحقیقات اندکی در این زمینه انجام شده است. بیش از 20 سال است که خودگفتاری به شکل آموزش تکنیکی مؤثر در گروه های بالینی و آموزشی استفاده می شود؛ برای مثال خودگفتاری به عنوان ابزاری مؤثر برای کنترل رفتارهای پرخاشگرانه و نامتناسب، غلبه بر ترس، حل مسائل ریاضی، بهبود مهارت نوشتن استفاده می شود(پرکوس، تئودورکیس و کرونی، 2002).
همچنین خودگفتاری به عنوان یک تکنیک مؤثر برای بهبود اجرا در طول توان بخشی می تواند مفید باشد (تئودورکیس و وینبرگ، 2000).
لذا نتایج این تحقیق ضمن بررسی بیشتر نقش خودگفتاری به عنوان یک تکنیک شناختی برای پیشرفت در سطح اجرا و اکتساب مهارت ها، باعث آشنایی مربیان و مسئولین با روش های جدید خودگفتاری برای افزایش سطح یادگیری ورزشکاران در طول تمرینات می شود و به منظور افزایش کارایی در اکتساب مهارت ها توسط ورزشکاران (مبتدی، حرفه ای) در رشته های مختلف ورزشی، باعث ایجاد برنامه ریزی بهتر و دقیق تر توسط مربیان به کمک این راهبرد می شود.
با توجه به وجود موارد مهم و ضروری و مهمترین آن ، عدم انجام پژوهش در این زمینه در کشور ایران است که انجام این تحقیق را توجیه می کند این تحقیق اهدافی را دارا است که برای پاسخگویی به سوالات مطرح شده تعیین می شوند.
1-4-اهداف تحقیق
1-4-1 هدف کلی
بررسی تأثیر خودگفتاری انگیزشی بر اجرای مهارت پاس بسکتبال در افراد درونگرا و برونگرا است.
1-4-2-اهداف اختصاصی
1) بررسی تأثیر خودگفتاری انگیزشی براجرای مهارت سرعت پاس بسکتبال در افراد درونگرا می باشد.
2) بررسی تأثیر خودگفتاری انگیزشی بر اجرای مهارت سرعت پاس بسکتبال در افراد برونگرا می باشد.
3) بررسی تأثیر خودگفتاری انگیزشی بر اجرای مهارت دقت پاس بسکتبال در افراد درونگرا می باشد.
4) بررسی تأثیر خودگفتاری انگیزشی بر اجرای مهارت دقت پاس بسکتبال در افراد برونگرا می باشد.
5) مقایسه تأثیر خودگفتاری انگیزشی بر اجرای مهارت سرعت پاس بسکتبال در افراد درونگرا و برونگرا می باشد.
6) مقایسه تأثیر خودگفتاری انگیزشی بر اجرای مهارت دقت پاس بسکتبال در افراد درونگرا و برونگرا می باشد.
1-5-فرضیه های تحقیق
1) خودگفتاری انگیزشی بر اجرای سرعت پاس درافراد برونگرا تأثیر دارد.
2) خودگفتاری انگیزشی بر اجرای سرعت پاس درافراد درونگرا تأثیر دارد.
3) خودگفتاری انگیزشی بر اجرای دقت پاس در افراد برونگرا تأثیر دارد.
4) خودگفتاری انگیزشی بر اجرای دقت پاس در افراد درونگرا تأثیر دارد.
5) تأثیر خودگفتاری انگیزشی بر اجرای سرعت پاس در افراد درونگرا و برونگرا متفاوت است.
6) تأثیر خودگفتاری انگیزشی بر اجرای دقت پاس در افراد درونگرا و برونگرا متفاوت است.
1-6-پیش فرض های تحقیق
1-تمامی آزمودنی ها با صداقت به پرسشنامه شخصیت پاسخ داده اند.
2-آزمودنی ها در طول انجام تمرینات دستورات را رعایت کرده اند.
3-آزمودنی ها محتوای اطلاعات خودگفتاری ارائه شده به آن ها را درک کرده اند.
4-آزمودنی ها نهایت تلاش و کوشش خود را در انجام آزمون به کار گرفته اند.
1-7-قلمرو تحقیق
1-انتخاب پسران بین سنین 13-8 ساله.
2-انتخاب افرادی که همگی نیمه آماتور بودند.
3-انتخاب افرادی که عضو هیچ یک از تیم های ورزشی بسکتبال نمی باشند.
1-8-محدودیت های تحقیق
1-عدم اطمینان از گزارش دقیق آزمودنی ها در مورد استفاده از خودگفتاری.
2- میزان انگیزش آزمودنی ها به هنگام شرکت در آزمون ها.
3- تغذیه، خواب، انگیختگی، شرایط روانی و میزان علاقه آزمودنی ها به شرکت در آزمون ها.
1-9- تعاریف نظری
خودگفتاری: مکالمه ای است که اشخاص با صدای بلند یا به صورت زمزمه با خود تکرار می کنند و احساسات و ادراکات خود را گزارش می کنند تا باعث بهبود و تقویت درکار خویش شوند (هاردی، 2006).
خودگفتاری انگیزشی: نوعی خودگفتاری است که به وسیله تلاش و صرف انرژی بیشتر و با ایجاد انگیزشی مثبت در اجرا باعث تسهیل کار می شود و برای کنترل انگیختگی و اضطراب به کار می رود (هاردی، 2006).
برونگرا: فردی است اجتماعی، علاقمند به مهمانی، دارای دوستان فراوان و هیجان طلب که بدون تفکر و اندیشه و به صورت تکانشی عمل می کند (گروس، 2004).
درونگرا: فردی است آرام، درخود فرورفته، خودار وتأملی که به احساسات آنی اعتماد نمی کند و زندگی با نظم و قاعده را بر زندگی بر مبنای شانس و خطر ترجیح می دهد (گروس،2004).
1-10- تعاریف عملیاتی
خودگفتاری: در پژوهش حاضر منظور از خودگفتاری، گفتن عبارات مثبتی است که فرد باخود می گوید.
خودگفتاری انگیزشی: در پژوهش حاضر گفتن عباراتی که افراد را بر می انگیزاند مثل عبارت ( مثلاً: من می توانم)
برونگرا: در این تحقیق افرادی هستند که در پرسشنامه شخصیت آیزنک کودکان و نوجوانان نمره بالاتر از 17 گرفته اند.
درونگرا: در این تحقیق افرادی هستند که در پرسشنامه شخصیت آیزنک کودکان و نوجوانان نمره 17 و پایین تر از آن گرفته اند.
2-1-1- اندوتلیوم عروقی
دیواره عروق خونی از سه لایه مجزا که شامل: لایه داخلی (پوشش اینتیما)، لایه میانی (پوشش مدیا)، لایه خارجی (پوشش ادونتیا) تشکیل می شود. اندوتلیوم عروقی یک لایه از سلول هاست که تشکیل یک واسط بیولوژیکی بین عناصر موجود در جریان خون و سیستم های گوناگون بدن را می دهد. این سلول ها را به عنوان یک بافت پویا و فعال یافته اند که عملکردهای مهم زیادی را کنترل می کنند که از جمله آنها تنظیم تن عروقی از طریق تولید اسید نیتریک (NO)، تنظیم تراکم پلاکت ها، چسبندگی لکوسیت ها، تشکیل لخته، تجزیه فیبرین و همچنین، نقش مهمی در التهاب بازی می کند. با توجه به موقعیت استراتژیکی آن، اندوتلیوم هدف عمده صدمه از سوی نیروهای مکانیکی و فرآیند های مرتبط با بیماری قلبی – عروقی است. نقص عملکرد عادی اندوتلیوم فرآیندی است که اختلال اندوتلیومی (ED) نامیده می شود و یکی از اولین رخدادها در بیماری زایی آتروسکلروز می باشد. سطوح تری گلیسرید بالا و به طور خاص لیپیمای بعد وعده غذایی (PPL)، می تواند منجر به اختلال اندوتلیوم شود. لیپیمای بعد وعده غذایی با افزایش سطوح پلاسمای لیپوپروتئین غنی از تری گلیسرید تا 8 ساعت متعاقب مصرف غذای پر چرب مشخص می شود. رسوب ذرات غنی از تری گلیسرید نزدیک دیواره شریانی بعد مصرف غذا یک نقش مهم
در آغاز و پیشرفت اختلال اندوتلیومی دارد. سطوح تری گلیسرید ناشتا اطلاعاتی در ارتباط با متابولیسم تری گلیسرید فراهم نمی کند. مقدار تری گلیسرید بعد وعده غذایی و سرعت تجزیه آن بعد وعده پرچرب می تواند خطر بیماری قلبی- عروقی را منعکس کند (مک اینینی، 2008).
2-2- پاتوژنز آتروسکلروز
یکی از مهمترین عوامل بیماری که بر اثر کاهش فعالیت بدنی و کاهش هزینه انرژی رخ میدهد،بیماری چاقی است.
بیماری هایی که بر اثر کاهش هزینه انرژی در افراد بخصوص کودکان بروز میدهد،یکی از دغدغه های دو دهه اخیر کشورهای در حال توسعه تلقی میشود،بطوریکه این پدیده ،اپیدمی قرن 21 شناخته میشود. (لی 2001).
متاسفانه بررسی های اولیه در خصوص برنامه ریزی های تندرستی و آمادگی در جمعیت کودکان شهرستان ارومیه نشان میدهد که هیچ گونه نرم سطح فعالیت بدنی بر اساس هزینه انرژی برای این منطقه از کشور وجود ندارد.در کل کشور نیز تاکنون یکبار در منطقه شمالغرب کشور ارزیابی سطوح فعالیت بدنی با استفاده از هزینه انرژی در کودکان توسط دکتر ترتیبیان و همکارانش صورت گرفته است.لذا بغیر از طرح فوق هیچ شیوه و روش جامع و قابل اعتمادی برای جمعیت انبوه کودکان دبستانی در ایران گزارش نشده است.
با توجه به خصوصیات رفتاری سنین کودکی و نوجوانی حذف بسیاری از عوامل موثر بر کاهش هزینه انرژی روزانه از زندگی روزمره بسیار مشکل میباشد.حذف عواملی همچون بازی های رایانه ای ،تماشای تلویزیون و فعالیت های کم تحرک روز به روز مشکل تر خواهد شد.تنها عاملی که بتواند مانع کاهش هزینه انرژی شود ،فعالیت بدنی میباشد.چرا که فعالیت بدنی شامل هزینه کرد انرژی در بدن خواهد شد.
تحقیقات نشان داده است که مهمترین عارضه کمبود هزینه انرژی ،چاقی و اضافه وزن است.و این عارضه در کودکی همبستگی زیادی با دوران بزرگسالی دارد،چنانکه تحقیقات نشان داده است که 70% از کودکان 10 تا12 ساله چاق در دوران بزرگسالی نیز چاق خواهند بودو عوارض دیگر که بر اثر کاهش هزینه انرژی بدنبال دارد در سایر مقاطع سنی بدنبال خواهند داشت.
مطالعه هزینه انرژی وفعالیت بدنی در بسیاری از کشورها و بسیار محدود در کشور ایران در بین کودکان و نوجوانان انجام شده است.ولی این تحقیقات محدود در کشور ما نمی تواند جوابگوی سوالات بی پاسخ بسیار باشد.
1-3 ضرورت تحقیق:
همانند سایر کشورهای توسعه یافته ،شیوع کم تحرکی ،فعالیت بدنی کم در ایران نیز در حال گسترش است.چنانکه در مطالعه ای که محمدپور و همکارانش ( 2003 )روی دانش آموزان انجام دادند،شیوع اضافه وزن وچاقی که از عوارض بارز و عمده کم تحرکی میباشد را بترتیب 1/21 % و 8/7 % گزارش کردند.(کلیشادی 2003 ،درستی 2002 و محمدپور 2003).
مشکلات سلامتی مرتبط با کاهش هزینه کرد انرژی روزانه ،بسیار زیاد است و تبعات بسیار سنگینی در بزرگسالی دارد،که از آن جمله به چاقی و اضافه وزن ،دیابت نوع دو،فشار خون بالا،بیماری های قلبی و عروقی ،بیماری های تنفسی،عدم اعتماد به نفس و کاهش کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی را میتوان نام برد.در برخی از تحقیقات بیش از 70% کودکان که بر اثر کم تحرکی و عدم فعالیت بدنی دچار اضافه وزن و چاقی شده اند،این تمایل را تا بزرگسالی ادامه می دهند.بهمین دلیل مناسب ترین دوره برای پیشگیری از این پدیده، دوره کودکی می باشد و کنترل میزان شیوع و گرایش به کم تحرکی و عدم فعالیت بدنی که کارکرد کم هزینه انرژی را درپی دارد،در سطوح مختلف بین الملی ،ملی و حتی پایین تر ازآن ضروری بنظر میرسد (لاری 2008).
یانسن و همکارانش (2004) به بررسی اضافه وزن و چاقی در نوجوانان کانادایی پرداختند و ارتباط اینها را با الگوی فعالیت بدنی مطالعه کردند و مشاهده کردند که 15% از نوجوانان 11 تا 16 ساله کانادایی دچار اضافه وزن و 6/4% دچار چاقی میباشند.
سطوح فعالیت بدنی بطور معنی داری در پسران و دختران دارای اضافه وزن نسبت به دختران و پسران با وزن نرمال پایین تر بود.هاساپیدو و همکارانش (2006) انرژی مصرفی،هزینه انرژی و چربی بدن نوجوانان شمال یونان را مورد بررسی قرار دادند و هیچ ارتباط معنی داری در هزینه انرژی بین گروه اضافه وزن و نرمال مشاهده نکردند.هم پسران و هم دختران مبتلا به اضافه وزن وقتی انرزی مصرفی بر حسب کیلو کالری در هر کیلوگرم وزن بیان شد،انرژی مصرفی کمتری درمقایسه با همتایان با وزن نرمال داشتند.
جرمی موریس و همکاران با بیان اینکه شرکت در برنامه های فعالیت بدنی میتواند از میزان ابتلای افراد به بیماریهای عروق کرونری قلب بکاهد، نام خود را بعنوان نخستین محققانی که بصورت فراگیر به مطالعه ارتباط بین فعالیت های بدنی و عوامل مختلف سلامتی پرداختند، ثبت نمودند.(موریس و همکاران 1953).
با توجه به نقش کم تحرکی و هزینه کم انرژی روزانه در سلامت افراد جامعه بخصوص نونهالان و نوجوانان بنظر میرسد،مطالعه این عوامل از ضروریات یک جامعه محسوب میشود.چنانچه دربسیاری از جوامع دیگر (بخصوص در جوامع غربی) چنین مطالعاتی انجام شده است.ولی متاسفانه در کشور ما به این موضوع بها داده نشده ، بطوریکه فقط یکبار و آنهم فقط در یک منطقه از کشورمان (شمالغرب کشور) ، تحقیقی توسط دکتر ترتیبان و همکارانش در این باره صورت گرفته است. از آنجایی که قشر جمعیتی زیادی ازکشور ما را کودکان و نوجوانان تشکیل می دهند، لذا باید بیش از این به این موضوع مهم پرداخته شود، چرا که اهمیت کاربردی داشته و باید نتایج تحقیقات در این زمینه و در این رده سنی کارشناسی شده و در مدارس که یکی از مهمترین بسترهای فعالیتی دانش آموزان میباشد، اعمال گردد.
از سوی دیگر نبود چنین اطلاعاتی در شهر ارومیه، مارا بر آن داشت تا به بررسی سطوح فعالیت بدنی و هزینه انرژی روزانه در دانش آموزان پسر 9 تا 12 ساله،دبستان های ناحیه یک ارومیه بپردازیم،تا اطلاعات و نتایج حاصل از آن را دراختیار خانواده ها،مربیان تربیت بدنی ،موسسات آموزش و پرورش و کارشناسان بهداشت قرار دهیم،تا با توجه به اطلاعات این تحقیق به تصمیم گیری و اصلاحات لازم اقدام نمایند. زیرا به نظر میرسد که در این رده سنی کودکان، برنامه ریزی های آموزشی و تغذیه ای و اوقات فراغت از پایه های علمی مناسب و بر مبنای ارزیابی های سطح فعالیت بدنی و بدنبال آن نیز نیاز سنجی سطح انرژی موردنیاز فعالیت، برخوردار نمی باشند.
1-4 اهداف تحقیق:
1-4- 1 اهدف کلی:
بررسی سطح هزینه انرژی و سطوح فعالیت بدنی روزانه در دانش اموزان پسر 9 تا 12 سال دبستان های ناحیه یک ارومیه.
1-4-2اهداف جزئی:
1-5 فرضیه ها:
1.در پسران دانش آموز رده سنی 10-9 سال ناحیه یک ارومیه، سطح هزینه انرژی و سطح فعالیت بدنی روزانه در دامنه متوسطی قرار دارد.
2.در پسران دانش آموز رده سنی12-11 سال ناحیه یک ارومیه، متوسط سطح هزینه انرژی و سطح فعالیت بدنی روزانه در دامنه پایینی قرار دارد.
3.دانش آموزان پسر 9 تا 10 سال و 11 تا 12 سال ناحیه یک ارومیه، از نظر سطوح فعالیت بدنی در کمیت پایین قرار دارند.
1-6 تعریف واژه ها و اصطلاحات پژوهش:
سطوح فعالیت بدنی:
فعالیت بدنی هرگونه تحرک بدنی که مستلزم هزینه انرژی باشد را گویند. ( سینها و همکاران 2002 ).
فعالیت بدنی یک رفتار انسانی چند بعدی که شامل رفتارهای متعددی مانند بازی کردن،انجام کارهای عادی روزمره،ورزش های سازمان
دهی شده و تمرینات ورزشی می باشد که در نهایت باعث افزایش هزینه انرژی می شود.در این تحقیق برای ارزیابی سطح فعلیت بدنی از پرسشنامه فعالیت بدنی کودکان(PAQ-C) استفاده شده است.
شاخص توده بدنی (BMI):
شاخص توده بدنی بیامآی ( (BMI، مخفف body mass index) )سنجشی آماری برای مقایسه وزن و قد یک فرد است. در واقع این سنجش میزان چاقی را اندازه گیری نمیکند بلکه ابزاری مناسب است تا سلامت وزن فرد با توجه به قدش تخمین زده شود. این شاخص در بین سالهای 1830 تا 1850 توسط آدولف کوتله دانشمند بلژیکی ابداع شد.
BMIیک روش معتبر برای ارزیابی وضعیت لاغری یا چاقی در افراد میباشد که از تقسیم وزن (کیلو گرم) بر مجذور قد (متر) بدست می آید. در تحقیق فوق از شاخص BMI برای تعیین توده بدنی کودکان استفاده گردید.
PAQ-C :
پرسشنامه روشی است که هم از سوی خود کودکان و هم از سوی والدین کودکان بیشتر مورد قبول می باشد. (هایدی و همکاران، 2006).
پرسشنامه PAQ-C)) یکی از کاربردی ترین روش های نظری برای برآورد هزینه انرژی و سطوح فعالیت بدنی است که امکان استفاده از آن در جمعیتی با نمونه های آماری بزرگ را دارا می باشد.
برای اندازه گیری سطح فعالیت بدنی ،از این پرسشنامه فعالیت بدنی استفاده شد.پرسشنامه PAQ-C یک پرسشنامه استاندارد 9 سوالی برای اندازه گیری سطح فعالیت بدنی کودکان 8 تا 14 سال میباشد.این پرسشنامه با نمره گذاری سطح فعالیت بدنی دانش آموزان،آنرا با نمره ای از 1 تا 5 تعیین میکند.
اعتبار این پرسشنامه بالا بوده و پایایی آن نیز برای دختران 83 R=% وبرای پسران،80 R=%رویهم رفته بالا میباشد. (کروکر1997)
کودکان 9 تا 12 سال:
یکی از مهتمرین سالهای رشد در افراد که در برخی مقالات از آن به دوران طلایی رشد یاد شده است.در دانش آموزان نه تا دوازده سال معمولا جهش ناگهانی رشد جسمانی مشاهده می شود. نتایج بررسی های روویز و همکاران ( 2006) ، نشان داد که در کودکان دبستانی شدت و مدت زمان شرکت در برنامه های فعالیت بدنی تأثیرات سودمندی بر عوامل خطرزای قلبی – عروقی و عوامل متابولیکی داشته است . بطوریکه با افزایش شدت و مدت زمان فعالیت بدنی میزان شیوع بیماری های قلبی – عروقی و متابولیکی در پسران و دختران کاهش یافت . در تحقیق حاضر جامعه آماری هدف دانش آموزان 9 تا 12 ساله مدارس ابتدایی ناحیه یک ارومیه بودند.
شهرستان ارومیه:
ارومیه یکی از شهرهای ایران و مرکز استان آذربایجان غربی است. جمعیت این شهرستان طبق سرشماری سال 1390 برابر با 963738 نفر بودهاست که از این تعداد 486445 نفر آنان مرد و 477293 نفر آنان زن بودهاند. از لحاظ جغرافیایی ارومیه در جلگه گسترده و سرسبزی به درازای ۷۰ کیلومتر و به پهنای ۳۰ کیلومتر واقع شده که اطراف آن تا کیلومترها پوشیده از باغات انگور و سیب و کشتزار است. دریاچه ارومیه در شرق و دریاچه مارمیشو در غرب این شهر قرار دارد. این شهر به علت آب و هوای معتدل و داشتن مناظر زیبا، یکی از شهرهای گردشگری ایران محسوب میشود. بلندی ارومیه از سطح دریا ۱۳۳۲ متر است.
منطقه جغرافیایی که تحقیق فوق در آن انجام گرفت شهرستان ارومیه و مدارس دولتی ابتدایی پسرانه ناحیه یک شهرستان مذکور میباشد.
هزینه انرژی روزانه:
هزینه انرژی روزانه عبارت است از متوسط انرژی مصرفی توسط فرد یا گروهی از افراد در طول دورۀ زمانی 24 ساعت. (فریدسون و همکاران 1991). بر اساس این تعریف میزان هزینه انرژی روزانه یک مقدار متوسط از انرژی مصرفی در طی یک روز معین می باشد و به تمامی روزها اطلاق نمی شود.
هزینه انرژی روزانه در دانش آموزان مورد مطالعه در تحقیق ،بر اساس فعالیت یک هفته ای آنها که در پرسش نامه آمده بود، ارزیابی گردید.
سطوح فعالیت بدنی در کودکان:
الگوهای فعالیتی در کودکان کاملاً با الگوهای فعالیتی بزرگسالان متفاوت می باشد. کودکان و نوجوانان بر خلاف بزرگسالان بیشتر به فعالیت های دوره ای با شدت بالا که دارای چارچوب مشخص نیست ، روی می آورند و میزان مشارکت آن ها در فعالیت های مداوم و منظم بسیار کم می باشد .
شماری از تحقیقات پیشنهاد می کنند که الگوهای فعالیت بدنی در دوران کودکی و نوجوانی در پایه ریزی عادات فعالیت بدنی در بزرگسالی سهیم می باشند. (مارگاریت و همکاران،1997).
فعالیت بدنی در دوران کودکی و نوجوانی می تواند تغییراتی را ایجاد کند که سلامتی در دوران بزرگسالی و پیری را موجب گردد.(ال هازا و همکاران، 2004).
آموزش و پرورش ناحیه یک ارومیه:
آموزش و پرورش یا تعلیم و تربیت دارای مفهوم و کاربرد گسترده و پیچیده، و در نتیجه مبهمی است. در تعریف این مفهوم، نه تنها میان مردم عادی،بلکه میان صاحبنظران تعلیم و تربیت هم اختلاف نظر وجود دارد. همچنین مفاهیمی مانند سوادآموزی، کارآموزی، بارآوردن، پروردن، تأدیب، اجتماعی کردن، و… نیز جزئی از «آموزش و پرورش» محسوب میشوند یا با آن همپوشی دارند.
اهداف آموزش و پرورش ابتدایی ، مبنای تعیین روشها ، محتوا، سازماندهی محتوا ، ارایه محتوا و سایر اجزاء تعلیم و تربیت می باشند.
آموزش و پرورش ارومیه شامل 2 ناحیه میباشد ، و هر ناحیه تعداد زیادی از دانش آموزان را در خود جای داده است.تا جاییکه جامعه آماری پژوهش حاضر را که دانش آموزان پسر 9 تا 12 سال مدارس دولتی آموزش و پرورش ناحیه یک بودند ، تعداد 9451 نفر شامل می شدند. که از این تعداد برای هر رده سنی 50 نفر که جمعا رویهم رفته 200 نفر را تشکیل می دادند، انتخاب و تحقیق بر روی آنها صورت گرفت.
گالاهو، رشد حرکتی انسان را به چهار دوره تقسیم کرده است که یکی از این دوره ها، دوره حرکات بنیادی است.
حرکات بنیادی در زمره حرکات درشت محسوب می شوند که شامل دو گروه مهارت های حرکتی کنترل شی ازجمله پرتاب، دریافت توپ و ضربه به توپ ومهارت های جابه جایی از جمله لی لی کردن، دویدن و پریدن می باشند (گالاهو و ازمون،2008).
بر طبق مدل رشد حرکتی گالاهو، این مهارت ها ی حرکتی بنیادی در طی دوران کودکی تحت تاثیر بالیدگی جسمانی، آموزش وتمرین تکامل می یابند(پانی،2002). پانگرازی (2004) بیان می کند که یادگیری مهارت های حرکتی درشت در ابتدای کودکی ضروری است زیرا سنگ بنای مهارت های حرکتی پیچیده می باشند (رد ،2002). عقب ماندگی رشدی کودکان در این
مهارت ها بر روی یادگیری مهارت های ورزش، موفقیت تحصیلی و کارکرد ذهنی و تعامل و سازگاری اجتماعی کودکان تاثیر می گذارد. همین عامل مانع از پیشرفت اعتماد به نفس و احساس خود ارزشمندی در کودکان خواهد شد (زارع زاده،1388).
تا به امروز مطالعاتی که در مورد رابطه بین شایستگی حرکتی درک شده و رشد مهارت های حرکتی بنیادی صورت گرفته، نشان می دهد که شایستگی ادراک شده نقش بسزایی در انگیزه موفقیت و میزان مشارکت ورزشی کودکان دارد(شیخ،1389). مطالعه اولریخ (1987) نشان می دهد که تبحر کودکان در مهارت های حرکتی بنیادی که با عنوان شایستگی حرکتی واقعی اطلاق می شوند، با کیفیت خود پنداره و احساس شایستگی حرکتی کودکان در ارتباط است و اغلب کودکان به خاطر سطح پایین شایستگی ادراک شده یا واقعی خود، گرایش به سمت بی تحرکی جسمانی دارند(بهرام وشفیع زاده 1383). به طوری که مورگان و همکارانش(2008) نشان دادند، کودکانی که شایستگی حرکتی درک شده و واقعی بالاتری دارند (به عنوان مثال؛کودکانی که اعتقاد دارند در عملکرد ورزشی خوب هستند و مهارت های جدید ورزشی را زود یاد می گیرند)، دارای سطوح بالاتر فعالیت بدنی نسبت به کودکانی که شایستگی درک شده پایین تری دارند، هستند (بقالیان ،1383). کاتلین کیلای(2010) از مطالعه درمورد کودکان پیش دبستانی و دبستانی متوجه شد، کودکانی که از سطح بالای آمادگی جسمانی یعنی شایستگی حرکتی واقعی برخوردارند، کمتر دچار اضافه وزن یا چاقی می شوند(فاضل،1386).
در سال های اخیر، اپیدمی چاقی در کودکان و نوجوانان یکی از مشکلات عمده بهداشتی در کشور های توسعه یافته و در حال توسعه است. محققان معتقدند که حداقل 10درصد کودکان سراسر دنیا دارای اضافه وزن یا چاقی هستند(کلیشاد،2007). چاقی یکی از نگرانی های متخصصین سلامت و ورزش است زیرا تخمین زده می شود در سال 2020 سه چهارم از کل مرگ ومیرها به علت بیماری های غیر واگیردار خواهد بود (شیلتون،2007). بنابراین احساس شایستگی حرکتی و تبحر در مهارت های حرکتی، یکی از واسطه های تشویق کودکان چاق به فعالیت جسمانی است (زارع زاده،1388). لذا ارزیابی پایین فرد از شایستگی جسمانی و حرکتی احتمالا به کاهش انگیزه های مشارکت ورزشی و فعالیت های جسمانی منجر می شود، در حالی که سطوح بالای شایستگی حرکتی ادراک شده احتمالا باعث تحریک کودک به مشارکت ورزشی می شود (فاضل ،1386). همچنین ریچارد جونس (2010) با مطالعه بر روی شایستگی حرکتی واقعی کودکان 5 تا10سال و والدین آنها نتیجه گرفت که والدین و کودکان چاق شایستگی حرکتی واقعی کمتری نسبت به والدین و کودکان نرمال دارند. از طرفی دیوید استودن (2008) متوجه شد کودکانی که تناسب اندام دارند ، اشتیاق بیشتری برای بهبود آمادگی جسمانی خود دارند (امیری،1383). استیل (2004)درطی مطالعه خود بر روی عوامل چاقی و کفایت حرکتی ادارک شده و واقعی کودکان به این نتیجه رسید، شایستگی ادراک شده و واقعی عامل مشترک مهمی در حفظ چاقی دوره کودکی می باشد وهمچنین، کودکانی که اضافه وزن دارند نسبت به همسالان خود با وزن متعادل از شایستگی حرکتی ادراک شده و واقعی جسمانی کمتری برخوردارند(گالاهو و ازمون،2008). درتضاد با این نتایج، فابریزو و همکارانش(2007) به مطالعه رابطه بین مهارت های حرکتی درشت و ترکیب بدن(BMI)روی دختران 4 تا 6 ساله پرداختند. این محققان نتیجه گیری کردند که عملکرد کودکان 4تا 6 ساله در مهارت های حرکتی درشت هیچ رابطه ای با BMI نداشته است. همچنین میشل براندیزل (2007) در مطالعه مروری خود در مورد فعالیت جسمانی فرهنگ ها و نژاد های آمریکایی به این نتیجه رسید که در دهه گذشته اغلب نژاد آفریقایی- آمریکایی، چاقی را یکی از نشانه های ظاهری مناسب و سلامتی، مخصوصا برای کودکان می دانستند و از دیدگاه آنها کودکان چاق،کودکانی قوی و سالم تری هستند. از طرفی تحقیقات مربوط به تفاوت های جنسیتی برای دو متغیر شایستگی حرکتی درک شده و شایستگی حرکتی حقیقی نشان می دهد که در بین کودکان 8 تا 13 سال، پسران شایستگی بدنی درک شده بالاتری را نسبت به دختران از خود نشان می دهند(گودویورادیسیل،1997). همچنین لینارت لارسیپ و راین لیبلیک(2002) با مطالعه بر روی کودکان 10 تا 13 سال نتیجه گرفتند که بین دختران و پسران در شایستگی حرکتی درک شده و حقیقی تفاوت وجود دارد. در همین رابطه رابینسون لی(2011) با مطالعه بر روی کودکان پیش دبستانی به این نتیجه رسید که پسران در اجرای مهارت های حرکتی بنیادی یا به عبارتی شایستگی حرکتی واقعی و همچنین در ادراک شایستگی خود، نسبت به دختران بالاتر هستند. مونیکا تایمنیز و همکاران (2010) تفاوت موجود بین کودکان چاق و غیرچاق و جنسیت را مورد بررسی قرار دادند نتایج آنها نشان داد تفاوت معنی داری در خود پنداره جسمانی کودکان چاق و غیرچاق وجود دارد اما این تفاوت در میان پسران و دختران دیده نشد. در تضاد با این نتایج فرانسکو چرلی (2008) نشان داد میل دختران چاق به انتخاب و انجام فعالیت جسمانی نسبت به پسران چاق به طور معنی داری کمتر است. پس به نظر می رسد دختران بیشتر در معرض کم تحرکی و خطر چاقی نسبت به پسران هستند.گرین دوفر (1983 ) در پی این که چرا دختران نسبت به پسران دارای ادراک جسمانی پایین تری از خود هستند، به این نتیجه رسید که جامعه و والدین، دختران را به سمت انواع بازی های محدود و غیرفعال ترغیب می کند و به همین دلیل بسیاری از دختران بصورت خود خواسته از انجام ورزش ها و بازی های شدید دوری می کنند. همین امر باعث می شود که دختران مهارت های حرکتی خود را بطور کامل بهبود نبخشند و حتی ممکن است این تفکر باعث شود دخترانی که در ورزش و فعالیت جسمانی شرکت می کنند، تلاش شدید و اجرای مهارت آمیز را نامناسب قلمداد کنند (هی وود،1389) و این عامل باعث می شود که دختران مخصوصا دختران چاق شایستگی ادراک شده ضعیفی درمورد توانایی خود از انجام مهارت های ورزشی داشته باشند.
بنابراین با توجه به پیامدهای چاقی سلامت کودکان و ضرورت ارائه راهکارهای پیشگیری برای مقابله با چاقی و همچنین با توجه به اینکه مطالعاتی از این نوع در جامعه ایرانی بسیار محدود صورت گرفته است، این تحقیق در پی یافتن پاسخ به این سوالات زیر است :
آیا بین رشد مهارت های حرکتی بنیادی و شایستگی حرکتی درک شده در دختران چاق وغیر چاق ارتباط وجود دارد؟
آیا بین دختران چاق و غیر چاق در میزان شایستگی حرکتی درک شده و رشد مهارت های حرکتی بنیادی تفاوت معنی داری وجود دارد؟
1 – 3. ضرورت و اهمیت انجام تحقیق
تمام تلاش ما انسان ها این است که یک زندگی سالم داشته باشیم. برای داشتن یک زندگی سالم علاوه براینکه وضعیت بدنی و فیزیولوژیکی مطلوب نیاز است، لازم است تا افراد از لحاظ روانی نیز دارای شرایط مساعد باشند(اسماعیل زاده،1391). درواقع عوامل روانی بسیاری در روند زندگی مؤثرند که پرداختن به آنها حائز اهمیت می باشد. مثلاً برای اینکه فرد بتواند از حداکثر ظرفیت بدنی و توانمندی های بالقوه خود بهره مند شود، می بایست از نگرشی مثبت به خود و محیط اطراف و انگیزه ای غنی، برخوردار باشد. زیرا مسئله خودپنداره از اساسی ترین عوامل در رشد مطلوب شخصیت فرد است(بقالیان ،1383). از طرفی خودپنداره در طول دوران کودکی آموخته می شود و زمانی که کاملا شکل گرفت، در برابر هر تغییری مقاومت می کند. در جامعه ای که اهمیت زیادی برای موفقیت در بازی ها و ورزش ها قائل هستند، منطقی است که تصور شود یکی از عناصر مهم خود پنداری افراد شایستگی یا شایستگی حرکتی باشد و این شایستگی نقش مهم در رشد عزت نفس دارد (گالاهو و ازمون، 2008). ویس و چامیلتون (1992) تحقیقاتی را در مورد نقش انگیزه در موفقیت و میزان مشارکت ورزشی کودکان انجام دادند. آن ها گزارش کردند که فعالیت بدنی می تواند رشدخودپنداره کودکان را افزایش داده یا محدودکند، چراکه فعالیت بدنی یک امر قابل توجه در زندگی آنهاست. شایستگی درفعالیت های بدنی ارزش زیادی برای دختران و پسران دارد و به همین خاطر، یک عامل ضروری در عزّت نفس کلی است(گالاهو، 2006). گراف و همکاران (2004 )گزارش کردند کودکان ماهر در مهارت حرکتی درشت فعالیت جسمانی و ورزشی بیشتری دارند (زارع زاده،1388). از طرفی شیوع چاقی در کودکان به سرعت در حال افزایش است وکم تحرکی و بی تحرکی در همه گروه های سنی جامعه مخصوصا کودکان رخنه کرده است، متخصصان در فکر یک چاره معقول جهت رفع چاقی و پیشگیری از بیماری های وابسته به آن، به واسطه برنامه های تربیت بدنی با کیفیت تاکید خاص دارند چون چاقی و اضافه وزن روی جنبه های مختلف زندگی ازجمله دستاوردهای تحصیلی، مهارت های اجتماعی و مهارت های حرکتی (درشت و ظریف ) اثر می گذارد(طالب زاده،1390).
در نتیجه با توجه به این که شرکت خودانگیخته کودکان در فعالیت های جسمانی و بازی های فعال وابسته به تبحر آن ها در مهارت های حرکتی خصوصا حرکات بنیادی است، کودکانی که خود را در این مهارت ها ناموفق می دانند از جمله کودکان چاق، در این فعالیت ها شرکت
نمی کنند(عسکری زاده،1388).
بر همین اساس با مطالعه متغیرهای اثر گذار بر سطح فعالیت جسمانی می توان برای مداخله و برنامه ریزی آموزشی حرکتی جهت ارتقاء انگیزه برای داشتن فعالیت جسمانی در کودکان چاق اقدام کرد. از پیشینه تحقیق هم می توان چنین نتیجه گرفت که رشد مهارت های حرکتی بنیادی در احساس شایستگی و ایجاد انگیزش برای تحرک نقش مهمی دارد. لذایک معلم با شناخت چگونگی ارزیابی و ادراک این کودکان ازسطح فعالیت بدنی و حرکتی خود و همچنین با آگاهی از سطح واقعی فعالیت بدنی آنها، می تواند برنامه ریزی مفیدتری را در راستای افزایش توان حرکتی آنان انجام دهد. بنابراین یکی از کاربردهای این مطالعه شناخت رابطه بین رشد مهارت های حرکتی بنیادی و شایستگی حرکتی درک شده دختران چاق و غیرچاق می باشد. برای این منظور است که ضرورت مطالعه را می توان توجیه کرد.
1-4. اهداف تحقیق
1- 4 -1. هدف کلی
هدف کلی تحقیق حاضر ” رابطه بین رشد مهارت های حرکتی بنیادی و شایستگی حرکتی درک شده دختران چاق و غیرچاق 10سال “می باشد.
1 – 4-2. اهداف اختصاصی
1.توصیف رشد مهارت های حرکتی بنیادی و شایستگی حرکتی درک شده دختران چاق و غیرچاق10سال.
1- 5. فرضیه های تحقیق
3.بین شایستگی حرکتی درک شده دردختران چاق و غیر چاق تفاوت معنی داری وجود دارد .
4.بین رشد مهارت های حرکتی بنیادی در دختران چاق و غیر چاق تفاوت معنی داری وجود دارد .
1 – 6. پیش فرض های تحقیق
1- 7. قلمرو تحقیق
1 – 8. محدودیت های تحقیق
1- 9. تعریف نظری واژه های تحقیق
1-10. تعریف عملیاتی واژه های تحقیق
کلاف و همکاران(2002) گزارش کردند افرادی که سرسختی ذهنی بالایی دارند، احساس بالایی از باور به خود داشته و ایمان راسخی دارند و آنها سرنوشت خود را در کنترل دارند، این افراد نسبتاً تحت تأثیر رقابت و مشکلات قرار نمیگیرند. در مقابل جونز و همکاران(2002) اظهار کردند که سرسختی ذهنی، توانایی افراد برای مقابله با نیازهای تمرینی و رقابت، افزایش اراده، کانون توجه، اعتمادبهنفس و حفظ کنترل زیر فشار را افزایش میدهد. برخی واژهها ازنظر مفهومی به سرسختی ذهنی نزدیک هستند و برخی را میتوان به نوعی بخشی از سرسختی ذهنی دانست. جونز و همکاران(2007) نشان دادند که مقابله همچنین یکی از سازههای کلیدی سرسختی ذهنی به شمار میرود. مقابله به تلاشهای آگاهانه شناختی و رفتاری برای مدیریت وضعیتهای استرسزا اشاره دارد(نیکولز و همکاران،2008). در ورزش قهرمانی و حرفهای استرس زیادی در ورزشکاران وجود دارد که بهصورت بلندمدت یا کوتاهمدت تعادل هیجانی آنها را از بین میبرد(رمضانی نژاد و همکاران،1390)، سرسختی ذهنی فرد را قادر به مقابله بهتر با استرس و همچنین کنار آمدن با نیازهای ویژهی رقابتهای ورزشی میکند(کادیک و رایال،2012). کوشابا و مادی(1999) اظهار کردند که افراد سرسخت در مواجهه با موقعیتهای استرسزا رویکردهای خاصی را برای مقابله با استرس به کار میبرند. بااینحال دانش کمی در مورد روشهای مقابله با استرس مورد استفادهی ورزشکاران سرسخت در مقایسه با ورزشکاران غیر سرسخت وجود دارد. محققان سرسختی ذهنی را عاملی برای مقابله با رویدادهای استرسزا دانستهاند، آنها بر این باورند که افراد با سرسختی بالا به رویدادهای استرسزا بهطور فعال واکنش نشان داده و تلاش میکنند راهحلی برای مقابله با این موقعیتها پیدا کنند(هیستاد،2012). نیکولز و پولمن(2007) اظهار کردند با اینکه بین راههای مقابله با استرس و سرسختی ذهنی رابطه وجود دارد ولی تحقیقات کمی در این زمینه انجام شده است. یکی دیگر از سازههای روانی که به نظر میرسد با هردوی سرسختی ذهنی و مقابله مربوط میشود خوشبینی است(نیکولز و همکاران،2008). خوشبینی بهعنوان انتظار رخ دادن اتفاقات خوب تعریف شده است(کارور و همکاران،2010). در یک مطالعه کیفی، گلد و همکاران(2002) سطح بالایی از سرسختی ذهنی، مقابلهی مؤثر و خوشبینی را در بین قهرمانان المپیک گزارش کردند. خوشبینی، در این رابطه، بهعنوان” تعیین کننده دو نوع رفتار مختلف تعریف شده است: الف)ادامه تلاش مستمر ب) تسلیم شدن یا فرار کردن. درنهایت، به نظر میرسد که خوشبینی با تفاوت در روشهای مقابله با استرس مرتبط است. نتایج یک مطالعهی فرا تحلیلی که اخیراً انجام گرفت نشان داد که افرادی که خوشبینی بیشتری دارند از استراتژیهای مقابلهای مؤثرتری در برابر استرس استفاده میکنند(سولبرگنیس و سیگیرستروم،2006).
ورزشکاران معلول همیشه درگیر تنشها و تنیدگیهای زیادی در طول زندگی خود هستند که همواره ذهن آنها را به خود درگیر کرده و در اکثر موارد ناتوانی آنها زیر سؤال میرود. بهطوریکه با کوچکترین شکستی ، احساس حقارت کرده و بیشتر از قبل ناامید و دلسرد میشوند(گیلک و همکاران،1392).
به همین دلیل شناخت عوامل روانشناختی و همبستههای مؤثر در حل مشکلات و ناهنجاریهای رفتاری ورزشکاران معلول و اقدام در زمینه برنامهریزی بهمنظور اصلاح و بهبود این عوامل یکی از روشهای بسیار مؤثر در پیشگیری از اختلالهای روانی آنها بهحساب میآید(اصلانخانی و همکاران،1388). در یک پروژه تحقیقاتی پنا و همکاران(2004) با طرح این سؤال که آیا ورزشکاران معلول سرسختی ذهنی بالاتری نسبت به ورزشکاران سالم دارند؟ به بررسی این موضوع پرداختند، مطالعه آنها نشان داد،سرسختی ذهنی ورزشکاران نخبه معلول مشابه همتایان سالم است. کمپل و جونز(2002) در تحقیقی نشان دادند که سطوح بالای رقابت ورزشی برای ورزشکاران معلول شرایط پرفشاری را به وجود میآورد ازاینرو ورزشکاران معلول نیاز دارند که عوامل ایجاد کننده استرس در رقابتهای ورزشی را شناخته و استراتژیهای مناسبی را برای مقابله با آن بهکارگیرند. اطلاعات دقیق و بیشتر از عوامل اثرگذار بر استرس مانند سرسختی و خوشبینی و گزینش راههای مقابله مؤثر در ورزشکاران معلول بهمنظور کمک به این ورزشکاران ضروری است. در بررسی ادبیات موجود در زمینه روانشناسی ورزشکاران معلول چه در خارج (کمپل و جونز،2002؛ پنا و همکاران،2004) و چه در داخل کشور(اصلانخانی و همکاران،1388) متغیرهای تحقیق حاضر را باهم و به شکلی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت، موردی یافت نشد و فقط یک تحقیق در مورد رابطهی بین سرسختی ذهنی ، خوشبینی و راههای مقابله با استرس یافت شد که در این تحقیق نیکولز و همکاران(2008) نشان دادند، رابطهی مثبت و بالایی بین سرسختی ذهنی بالا و خوشبینی وجود دارد، همچنین سرسختی ذهنی بالا با راههای مقابله با استرس مسئلهمدار ارتباط مثبتی دارد.
بهطور خلاصه، سرسختی ذهنی یک سازهی روانشناسی جذاب برای مربیان و روانشناسان ورزشی است. اطلاعات تجربی زیادی برای درک بیشتر ارتباط سرسختی ذهنی با دیگر سازههای روانشناسی مانند خوشبینی و راههای مقابله با استرس نیاز است، ازاینرو هدف این تحقیق پاسخ به این سؤال است که رابطهای بین سرسختی ذهنی ، راههای مقابله با استرس و خوشبینی در ورزشکاران لیگ برتر والیبال نشسته چیست؟
1-3)ضرورت و اهمیت تحقیق
رسیدن به موفقیت در رقابتهای ورزشی در سطوح مختلف یکی از اهداف مهم ورزشکاران، تیمها و مسئولان و دستاندرکاران ورزشی است که نیل به این مهم جز با تلاشهای علمی و عملی میسر نخواهد بود. استفاده از پژوهشهای علمی و انجام طرحهای تحقیقاتی معتبر برای سنجش تواناییهای ذهنی و روانی ورزشکاران، گامی مهم در این عرصه محسوب میشود، چراکه با استفاده از نتایج این تحقیقات مربیان به نقاط ضعف و قوت بازیکنان خود پی میبرند و بر اساس اطلاعات بهدستآمده، راهکارهای تقویت ضعفهای ورزشکاران خود را جستجو کرده و راهکارهای مناسب را اتخاذ میکنند. همچنین روانشناسان ورزشی در پی موقعیتهایی هستند تا تحقیقات و آزمونهای ورزشی را انجام دهند که بتوانند ویژگیهای پایدار و ناپایدار شخصیت را در زمینههای ورزشی بهگونهای معتبر اندازهگیری کنند(واعظ موسوی و سمندر،1380).
اهمیت هریک از متغیرهای تحقیق حاضر در شرایط رقابت و رویدادهای ورزشی بیان شد ازآنجاییکه محقق در بررسی منابع موجود در مورد موضوع حاضر در کشور هیچ پاسخی به سؤال این تحقیق پیدا نکرد و همچنین در بررسی تحقیقات خارجی فقط یک مورد به بررسی سؤال این تحقیق پرداخته است لذا انجام این تحقیق بهمنظور توسعهی ادبیات تحقیق در زمینه روانشناسی ورزشی بهخصوص روانشناسی ورزشکاران معلول لازم مینماید. نتایج تحقیق حاضر بدون شک منبع مهمی برای مربیان و ورزشکاران در جهت آشنایی بیشتر با متغیرهای؛ سرسختی ذهنی، راههای مقابله با استرس و خوشبینی و رابطه بین این متغیرها بهعنوان متغیرهای مؤثر بر موفقیت و نتایج رقابتهای ورزشی خواهد بود. بهطورکلی مربیان و روانشناسان ورزشی با بهرهگیری از نتایج این تحقیق، که متکی بر ارزیابی دقیق ظرفیتهای روانی و نیازمندیهای بازیکنان است، به نقاط ضعف و قوت ورزشکاران خود پی میبرند و شناخت دقیقتری را از ورزشکاران خود کسب مینمایند، که میتوانند با بهرهگیری از این شناخت، به طراحی برنامههای مهارتهای روانی اقدام ورزند، زیرا برنامههای سازماندهی شده تمرینات روانی، عاملی اثرگذار در بهبود عملکرد ورزشی است.
1-4) اهداف تحقیق
هدف کلی
تعیین میزان رابطه بین سرسختی ذهنی، راههای مقابله با استرس و خوشبینی در بازیکنان لیگ برتر والیبال نشسته ایران
اهداف اختصاصی
1-5) فرضیههای تحقیق
1-7 ) پیشفرضهای تحقیق
1-8) تعاریف نظری
1-8-1) سرسختی ذهنی
سرسختی ذهنی عبارت است از: توانایی مقابله با فشارها و سختیها، عبور از موانع و شکستها، تمرکز بر هدف، حفظ و کسب آرامش پس از شکست، اجرای باثبات در سطوح بالای رقابتی و رقابتجویی. سرسختی ذهنی مهارتی است که ورزشکاران را قدرتمند میکند و سبب میشود در موقعیتهای دشوار و پرفشار ازجمله تمرین، رقابت و پس از رقابت موفق عمل کنند (جونز و همکاران،2002).
1-8-2)راههای مقابله با استرس
عبارت است از تلاشهای فکری و رفتاری مستمر که برای برآوردن احتیاجات خاص بیرونی و درونی فرد به کار میرود. این احتیاجات ممکن است مطابق یا افزون بر منابع یا امکانات فرد باشد(فولکمن و همکاران،1986). لازاروس و فلکمن(1984) روشهای مقابله را بهعنوان فرآیند تغییرات شناختی رفتاری میدانند، که فرد برای گریز، حذف، کاهش یا کنترل عوامل فشار روانی و استرسزا به کار میبرد.
1-8-2-1) روش مقابله مسألهمدار
روشی است که فرد در شرایط و موقعیت استرسزا احساس میکند با تفکر و شناخت بیشتر میتواند خود را از عوامل استرسزا دور کند. در روش مقابله مسألهمدار، تمرکز شخص بر مسأله یا موقعیت پیشآمده است و تلاش فرد پیرامون تغییر مسأله یا موقعیت و اجتناب از آن در آینده است.در روش مقابله مسأله مدار اقداماتی از قبیل شناخت و آگاهی از مشکل و مسأله، بررسی راهحلها، انتخاب راهحلها مناسب ، اجرای بهترین راهحل و سرانجام برطرف کردن عامل استرسزا صورت میگیرد(داوری،1386).
1-8-2-2) روش مقابله هیجانمدار
در روش مقابله هیجانمدار، توجه شخص بر مهار هیجانات منفی ناشی از استرس است و معمولاً زمانی که تجربه استرس اجتنابناپذیر تلقیمیشود افراد از این روش استفاده میکنند.در این روش اقداماتی مانند: اشتغال ذهنیت بهطور آگاهانه برای ایجاد فراموشی، مقصر دانستن خود یا دیگران بهعنوان مواجههای انفعالی صورت میگیرد(داوری،1386).
1-8-2-3) روش مقابله شهودی
در روش مقابله شهودی فرد روشهای سازگاری را از طریق توکل به خدا، امید داشتن، خوشبینی و اعتقادات و مذهبی در خود به وجود میآورد. به نظر فولکمن و لازاروس امید میتواند از اعتماد به خویشتن ناشی شود و فرد با استفاده از این روش میتواند با عوامل استرسزا مقابله کند(خدایاری فرد،1380).
1-8-2-4) روش مقابله اجتنابی
در روش مقابله اجتنابی، فرد با دوری گزیدن از عامل استرسزا از طریق نادیده انگاری، بیاهمیت دانستن، ایجاد فاصله روانشناختی، کمک گرفتن از دیگران یا سرگرم شدن با تکالیف دیگر خود را از عامل استرسزا دور میکند. ورزشکاری که رأی داوری را با گفتن مهم نیست یا اشتباه داوری بیاهمیت تلقی میکند و بهسرعت به وظایفش ادامه میدهد از روش اجتنابی استفاده میکند(بشارت،1386).
1-8-3) خوشبینی
خوشبینی به جهتگزینی اشاره داد که در آن معمولاً پیامدهای مثبت مورد انتظارند و این پیامدها بهعنوان نتایج عوامل ثابت، کلی و درونی در نظر گرفته میشوند(پترسون،2000 ،به نقل از نصیر،1390).
1-9) تعاریف عملیاتی
1-9-1) سرسختی ذهنی
منظور از سرسختی ذهنی در تحقیق حاضر،امتیازی است که ورزشکار در سه مؤلفهی اطمینان(6 سؤال).استواری(4 سؤال) و کنترل (4 سؤال) که بهوسیله پرسشنامه سرسختی ذهنی ورزشی ارزیابی میشود به دست میآورد.
1-9-2) راههای مقابله با استرس
در این تحقیق منظور از راههای مقابله با استرس ورزشکاران روشهای مسألهمدار، هیجانمدار، اجتنابی و شهودی میباشد.
1-9-2-1) روش مقابله مسألهمدار
در این تحقیق میزان استفاده از روش مقابله مسألهمدار با سؤالات شماره (1-5-9-13-17-21-25-29) اندازهگیری شده است .
1-9-2-2) روش مقابله هیجانمدار
در این تحقیق میزان استفاده از روش مقابله هیجانمدار با سؤالات شماره(2-6-10-14-18 -22- 26-30) اندازهگیری شده است.
1-9-2-3) روش مقابله شهودی
در این تحقیق میزان استفاده از روش مقابله شهودی با سؤالات (3-7-11-15-19-23-27-31) اندازهگیری شده است.
1-9-2-4) روش مقابله اجتنابی
در این تحقیق میزان استفاده از روش مقابله اجتنابمدار با سؤالات شماره(4-8-12-16-20-24-28-32) اندازهگیری خواهد شد.
1-9-3) خوشبینی
عبارت است از نمره آزمودنیها در آزمون جهتگیری زندگی(LOT).