وبلاگ

توضیح وبلاگ من

بررسی قصه های قرآنی در متون نظم از آغاز تاپایان قرن ششم- قسمت ۶

اگرچه لعنتی از پی در آرم به پیش غیر او کی سر در آرم
باز عطارنیشابوری درمنطق الطیر می گوید :
باز ابلیس آمد و گفت این نفس سجده ای از من نبیند هیچ کس
گفت یارب مهل ده این بنده را چاره ای کن این ز پا افکنده را
حق تعالی گفت مهلت بر منت طوق لعنت کردم اندرگردنت
نام توکذاب خواهم زدرقم می بمانی تا قیامت متهم
جمال الدین اصفهانی می گوید :
غرور داده مر ابلیس را گه«اناخیر» خلاص کرده سیاووش را گه بهتان
روی سیاهی شیطان ، منوچهری دامغانی گوید :
گر به پیری دانش بد گوهران افزون شدی روسیه تر نیستی هر روز ابلیس لعین
قطران تبریزی گوید :
به جان تو که گر ابلیس را خبر بودی که چون تویی بود اندر نژاده ی آدم
به پیش آدم صدره به رخ بسودی خاک به پیش آدم صدره به تن ببودی خم
گناه آدم و توبه ی او
آدم خود را در برابر فرمان الهی درباره ی خودداری از درخت ممنوع دید، ولی شیطان اغواگر که سوگند یاد کرده بود که دست از گمراه کردن آدم و فرزندانش بر ندارد و به
وسوسه گری مشغول شد.
شیطان به آدم گفت: «اگر شما از این درخت ممنوع بخورید، هر دو فرشته خواهید شد و برای همیشه در بهشت می مانید، وگرنه شما را از بهشت بیرون می کنند» ! آدم با شنیدن این سخن در فکر فرو رفت، امّا شیطان پنجه های وسوسه ی خود را محکم تر در جان آدم و حوا فرو برد۱٫
پایان نامه - مقاله - پروژه
همین که آدم و همسرش از آن درخت ممنوع چشیدند، بلافاصله لباسهایشان از تنشان فرو ریخت و اندامشان آشکار گشت۲، در حقیقت از لباس بهشتی که لباس کرامت و احترام خدا بود برهنه شدند. خداوند آنها را سرزنش کرد و از بهشت بیرون راند.
بعد از ماجرای وسوسه ی ابلیس و دستور خروج آدم از بهشت۳، آدم متوجه شد راستی به خویشتن ستم کرده ، در اینجا آدم به فکر جبران خطای خود افتاد و با تمام جان و دل متوجه پروردگار شد، توجهی آمیخته با کوهی از ندامت و حسرت. لطف خدا به یاری او شتافت و چنانکه قرآن
می گوید:«آدم از پروردگار خود کلماتی دریافت داشت و با آن توبه کرد و خدا نیز توبه ی او را پذیرفت چرا که او توبه پذیر و مهربان است.»
عصیان و توبه ی آدم ، انوری می گوید :
آنکه آدم را عصی آدم ز پا افکنده بود گرنه ار ثمّ اجتباه اوش دادی یاوری
مایه ی گمراهی آدم، دسیسه ها ی مار و طاووس و شیطان، که ناصرخسرو قبادیانی می گوید :
تو اسرار الهی را کجا دانی؟ که تا در تو بود ابلیس با آدم کشیده تیغ در هیجا
ورت آرزوی لذّت حسیّ بشتابد پیش آر ز فرقان سخن آدم و حوا
اول خطا ز آدم و حوّا بد توهم ز نسل آدم و حوّایی
در مزرعه ی معصیت و شرّ چو ابلیس تخم بزه و ، بار بدو ، برگ و بالی
عالم هم از این دو گشت پیدا آدم هم از این دو برد کیفر
از توبه و از گناه آدم خود هیچ ندانی، ای برادر
گر ز آدمی، ای پور، تو به باید کردن ز گناهانت همچو آدم
ز ما رو ز طاووس و ابلیس قصّه ز بلخی شنودی و نیز از بخاری
تو ماری و طاووس و ابلیس هر سه سزد کاین سخن را به جان برنگاری
ابلیس لعین دست گشاده ست به غارت ایزدت بدین سختی ازین بست در این غار
بعدازگمراهی انسان و رانده شدن او از بهشت وعریان شدن او از لباس کرامت خداوندی یا
لباس های بهشتی ، مسعود سعد سلمان می گوید :
گوید این در بهشت یک چندی روضه دلگشای رضوان گشت
چون به آدم سپرد رضوانش منزل آدمی اندر آن آن گشت
به زمین آدم از بهشت آدم غربت او به کام شیطان گشت
بویه ی منزل بهشتش خاست ز آرزو و خواستن پشیمان گشت
سکنه ی او بدو فرستادند تا به تمکین گوهرش کان گشت
عرصه ی عمر آدم اخر کار خالی آورد و تنگ میدان گشت
غیرت غیر برد بر سکنه ز آرزو خواستن پشیمان گشت
بسان آدم دور اوفتاده ایم از خلد از آن ز لهو و نشاط و سرور عریانیم
چنانکه آدم از کرد خود پشیمان شد ز کردهای خود امروز ما پشیمانیم
ترس از سابقه ی گناهکاری آدم درآغاز خلقت ، خیام نیشابوری گوید :
خوفم ز گنه نیست که او غفّار است از سابقه ی روز ازل می ترسم
ناسپاسی آدم در برابرنعمت ها یی که خداوند به اوداده باعث وسوسه ی شیطان وبیرون رفتن اواز بهشت ، ظهیرالدین فاریابی گوید :
هر آن کس که ندانست قدر نعمت تو بسان آدمش ابلیس از جنان افکند
غفلت بردل انسان خط نسیان می کشد وخوردن گندم از غفلت آدمی، امیرمعزی می گوید :

مبانی و روش معناشناسی واژگان قرآن در کتاب التحقیق فی کلمات القرآن الکریم- قسمت ۱۹

آیت الله جوادی آملی[۲۸۱] از جمله دانشمندان به نام در دوره معاصر در آثار خود در موارد متعدد به مناسبت از مطالب کتاب التحقیق استفاده نموده است. به ویژه در مباحث لغتشناسی در کنار بهره گیری از کتب اصیل عرب در بخشهای مختلف به این کتاب نیز رجوع دادهاند. از جمله آثاری که در آنها ارجاع به التحقیق دیده میشود مجموعه های تفسیر ترتیبی با عنوان تسنیم و ادب فنای مقربان(شرح زیارت جامعه کبیره) است که هر دو مجموعه از آثار ارزشمند و معتبر در مباحث تخصصی و تفسیری هستند. در اینجا به صورت مختصر به ذکر چند نمونه بحث لغت شناسی با ارجاع به التحقیق در این کتب میپردازیم.
واژه «رزق»
استاد جوادی آملی در تفسیر تسنیم در ذیل تفسیر آیه سه از سوره مبارکه بقره در شرح عبارت «رزقناهم» با استناد به واژه «رزق» از کتاب التحقیق به شرح واژه رزق پرداخته مینویسد:
««رزق» اِنعام خاصّی است که به مقتضای حال و بر اساس نیاز مرزوق به طور پیوسته صورت می‌گیرد تا مایه حیات و بقای مرزوق باشد. رزق، با قیودی که در تعریف آن ذکر شد، با مفاهیمی همچون: اِحسان، اِنعام، اِعطاء، حظّ، نصیب و انفاق متمایز می‌گردد.(ر.ک: التحقیق فى کلمات القرآن الکریم، ج۴، ص۱۱۵.)»[۲۸۲]
واژه «سوره»
در مورد واژه «سوره» با استناد به اصل الواحد «سور» در التحقیق و ارائه تحلیلی لغوی به این جمع بندی میرسد که اصطلاح سوره در قرآن مجید به دو معنا به کار رفته است در مواردی همچون ابتدای سوره مبارکه نور در معنای یک سوره کامل به کار رفته و در موارد دیگر به مجموعهای از آیات گفته میشود که مانند سدی بزرگ بین مؤمنان و کافران بوده، محکمترین توشه معنوی است که با آن، تعرض وسوسه‌انگیز مخالفان دفع و رفع ‌شده، مظهر هیجان و اعتلا و ظهور خداوند در برابر معاندان است.
مثلا در آیه «ویقول الذین امنوا لولا نزّلت سوره فإذا أنزلت سوره محکمه وذکر فیها القتال»[۲۸۳]. روشن است که در این موارد مرادْ سوره کامل نیست؛ زیرا هراس منافقان و انتظار مؤمنان درباره نزول سوره تام و کامل نبود. با ذکر این مقدمه استاد جوادی به این نتیجه می رسند که در تفسیر آیه مورد بحث («وَ إِنْ کُنْتُمْ فی‏ رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى‏ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَهٍ مِنْ مِثْلِه‏…»[۲۸۴]) نیز میتوان مراد از سوره را دسته‌ای از آیات با ویژگی مزبور دانست. بنابراین، در اینجا به هر دسته از آیات قرآن، که مضمون منسجم داشته باشد، تحدی شده است.[۲۸۵]
پایان نامه - مقاله - پروژه
واژه «لبّ»
در مجموعه ادب فنای مقربان در ابتدای هر بخش شرح معنای واژگان از کتب معتبر لغت عرب از جمله التحقیق آمده است. در توضیح عبارت «وذوی النّهی و أولی الحجی» به ذکر نامهای مختلف عقل پرداخته و رابطه هر یک را بیان میدارد. از معنای واژه «لبّ» در التحقیق به تشریح معنای لبّ و رابطه آن با عقل پرداخته نتیجه میگیرند که رابطه بین عقل و لبّ، عموم و خصوص مطلق است؛ زیرا لبّ، عقلی است که از هرگونه ناخالصی و شائبه‌ای پاک شده باشد. در نتیجه هر لبّی عقل است، امّا هر عقلی لبّ نیست.[۲۸۶]
نتیجهگیری بحث
مقایسه بین ترجمه تفسیر روشن ونمونههای ترجمههای رایج نشان میدهد ترجمه قرآن کریم بر اساس توجه به معنای دقیق واژگان و خصوصیاتی که در فصول قبل گذشت، میتواند میزان خطای در ترجمه را کاهش دهد. البته کارکرد بیشتر التحقیق با بررسی انجام شده در آثار استاد جوادی به عنوان نمونهای از تحقیقات و تألیفاتی که بر مبنای تحقیق در معنای لغات پایه گذاری شدهاند؛ میتوان بهتر نشان داد.
این بررسی گویای آنست که مجموعه ارزشمند التحقیق فی کلمات القرآن الکریم میتواند منبعی ارزنده برای محققین در کشف معنای دقیق واژگان، رابطه بین کاربردهای مختلف هر واژه، ارتباط معنایی واژه های به ظاهر هم معنا و هر گونه موضوع مرتبط با مبحث واژه​شناسی در قرآن کریم ارائه دهد.
نتیجه، جمع بندی و پیشنهاد
در این میان تحقیقات صورت گرفته در علم مفردات، پژوهشهای انجام شده در خصوص مبانی واژهشناسی و وضع واژگان، از اهمیت فراوانی برخوردار است. به ویژه به سبب تأثیرات مستقیمی که بر دیگر علوم اسلامی چون تفسیر، فقه و حقوق داشته است. در این میان توجه به آثار دوران معاصر به سبب بهرهبرداری از انواع نظریات مطرح شده از حائز اهمیت است، به ویژه آنجا که بر اساس گنجینه ارزشمند گذشته مبانی و نظراتی نو و سبکی جدید ارائه گردد، از اهمیت دوچندانی برخوردار شده و بحث و بررسی در خصوص این آثار میتواند آغازگر تحولات گسترده در حوزه های مختلف علوم اسلامی باشد.
در این میان کتاب «التحقیق فی کلمات القرآن الکریم» اثر ارزشمند استاد فرزانه، مرحوم علامه سید حسن مصطفوی از جمله این آثار به شمار میرود که در این تحقیق پیرامون مبانی واژهشناسی آن و همچنین نحوه استفاده و پیادهسازی این مبانی مورد بررسی و تفحص قرار گرفت.
در این تحقیق، «مبانی و روش معناشناسی واژگان قرآن در کتاب التحقیق فی کلمات القرآن الکریم» سعی شد تا مبانی نظری استاد در خصوص مسئله قرآن و بالاخص مبانی ایشان در خصوص واژگان قرآن را مورد بررسی قرار داده و سپس نحوه بکارگیری این مبانی را در کتاب مذکور مورد تحلیل قرار داد. همچنین برای بررسی کارآمدی این رویکرد نسبت به واژگان اثر بعدی نویسنده یعنی «تفسیر روشن» و دو مجموعه مهم دیگر «تفسیر تسنیم» و «ادب فنای مقربان» از نظر گذشت. در واقع با این رویکرد پاسخ به سه سؤال مهم دنبال شد:
الف) مبانی معناشناسی واژگان درکتاب التحقیق کدام است؟
روش معناشناسی واژگان درکتاب التحقیق چیست؟
از آنجا که استاد مصطفوی در اثر بعدی خود، تفسیر روشن، معنای واژگان و ترجمه آیات را بر اساس کتاب التحقیق ارائه کرده است، آیاترجمه ارائه شده در این تفسیر در مقایسه با سایر ترجمههای متداول متفاوت است؟
انجام مراحلی که ذکر شد منجر به نتایج زیر در مورد سؤالات تحقیق شد:
الف) مبانی معناشناسی
در فصل دوم تحقیق مبانی قرآنی استاد در دو بخش مبانی عام و مبانی خاص مورد بررسی قرار گرفت. از میان این مبانی آنچه بیشترین تأثیر را در بنا نهادن التحقیق داشته است اینست که در کلام خدا، کلمات در معنای حقیقی به کار رفته است. از این معنای حقیقی و مفهوم اصیل در کتاب التحقیق با عنوان «اصل الواحد» نام میبرد و این معنای جامع در تمام صیغههای مختلف و ساختارهای مختلف الفاظی که از یک ریشه ساخته شدهاند، جاری است.
بررسیهای انجام شده نشان داد از آنجا که وضع الفاظ در نهایت برای یک روح معنایی صورت گرفته است. خدواند به نحو توسعه و نه مجاز، واژه را اخذ نموده و به جای مصداق، همان معنای مورد نظر را اختیار نموده است. بر این اساس شناسایی روح معنای واژگان مورد استفاده در قرآن کلید فهم اشارات قرآن را فراهم خواهد نمود. در همین راستا استاد مصطفوی با بررسی تمامی موارد استفاده از واژه در کلام عرب و البته در خود آیات قرآن، سعی نموده تا اصل الواحد مشترک میان تمامی این موارد را کشف نماید. طبیعی است کشف این اصل الواحد گام مهم و موثری در رسیدن به روح معنای واژهی مورد نظر میباشد. البته به نظر میرسد که باور ایشان در خصوص وضع الهی الفاظ و همچنین دلالت ذاتی آن، باعث شده تا در تمامی موارد استعمال واژه به دنبال بررسی و اثبات اصل الواحد باشند که این اصرار در برخی موارد جنبه ذوق را بر استدلال برتری داده است. همچنین استخراج معنای اصلی نشان میتواند اختلافات بین واژگان با معنای نزدیک را آشکار سازد و بنابراین همچنین ترادف حقیقی در کلمات قرآن راه ندارد.
ب) روش معناشناسی
در فصل سوم به روششناسی التحقیق پرداخته شد. استاد مصطفوی در تدوین التحقیق، منابع دست اول و اصلی را در اختیار داشته و حسن انتخاب را در این زمینه مد نظر قرار داده است. وسعت منابع موجب شده نظرات مختلف در هر موضوع قابل احصا باشد و صحیح و غلط قابل تمییز باشد. استاد برای بدست آوردن معنای اصلی هر ریشه از واژگان قرآن کریم بر ابتدا به کتب لغت عرب مراجعه و تلاش می کند در حد امکان معانی حقیقی و مجازی را از یکدیگر تمییز داده و سپس با بهره گرفتن از آیات قرآن معنای جامع واحدی را بدست آورد. وی در ارائه معنای واژگان سعی کرده از قیود و ویژگیهای مخصوص هر واژه در ارائه مفهوم بهره برد، از واژگان متقابل، فروق لغت و تفاوت کلمات مشابه بنا به صلاح دید نام برده و خصوصیات آنها را برمیشمارد. در جمع بندی این فصل، آنچه تأکید بر آن لازم است اینکه روشی که استاد مصطفوی برای بیان معانی واژگان ارائه داده است، صرف نظر از میزان درستی معنای ارائه شده برای هر لغت، روشی ممتاز میباشد. مبنا قرار دادن این روش، میتواند مزایای زیر را به همراه داشته باشد:
توجه به قیودی که در معنای هر واژه وجود دارد دقت در تعاریف را بسیار زیاد کند. و تلاش در بیان هر چه کاملتر و واضحتر این قیود در تعریف هر کلمه باعث میشود تعاریف از حالت ترجمهای تبدیل به بیان روح معنای کلمات شود.
با بیان مفاهیم در قالب روح معنای لغات، راه برای پاسخگویی به بسیاری از مسائل جدید و تولید علم باز میشود زیرا که مسائل جدید مصادیقی هستند از مفاهیمی که از دیرباز انسان با آنها سر و کار داشته و هر زمان در لباسی متناسب با شرایط زمانه ظهور میکنند. همچنین لازمه تولید علم خارج شدن از مصادیق و توجه به اصل مفاهیم است تا بتوان با نگرشی جامع و صحیح به موضوعات مختلف نگریست.
مشخص کردن کلمه مقابل هر لغت و تبیین ظرایفی که بین دو لغت یا چند لغت مشابه وجود دارد. این مزیت باعث شده راه برای کشف ظرایفی که در قرآن مجید باز شده بتوان بر این اساس تحقیقات علمی جدید و با دقت بالا را رقم زد.
بر اساس این روش میتوان نحوه تعاریف لغت را مشخص کرده، روشی یکسان برای اجتهاد در لغت معین نمود. بدین ترتیب میتوان مانع اشتباهات در فهم و ارائه معنای لغت شده دامنه واقعی مصادیق هر لغت واضح گردد.
استفاده از این روش امکان آموزش مفاهیم واژگان قرآن را بسیار سریعتر و راحتتر میکند. بر اساس این روش تعداد واژگان اصلی مورد بحث بر اساس استفاده از ریشه لغات بسیار محدودتر و مشخص شده، برای یادگیری مشتقات هر لغت نیز توجه به معانی حاصل از هر نوع اشتقاق به ویژه اشتقاق صغیر راهگشا ست. همچنین آموزش نحوه تشخیص جایگاه استعمال هر لغت و تفاوت آنها از واژگان مشابه نیز بر اساس این روش دست یافتنیتر میگردد.
ج) کارآیی التحقیق فی کلمات القرآن الکریم
فصل چهارم به بررسی آثاری که التحقیق از منابع مهم آنها در لغت شناسی به شمار میرود، اختصاص یافت. مقایسه بین ترجمه «تفسیر روشن» ونمونههای ترجمههای رایج نشان میدهد ترجمه قرآن کریم بر اساس توجه به معنای دقیق واژگان و حقیقت معنا همچنین روش ذکر شده برای آن، میتواند میزان دقت و صحت در عبارتها را افزایش دهد. اما از آنجا که تحقیق در لغات منجر به بررسی معنای دقیق واژگان شده، لازم است برای توصیف هر واژه از یک یا چند عبارت و جمله استفاده شود. در واقع اگر به دنبال داشتن معنایی دقیق و نسبتا کامل از متن باشیم، این امر خارج از توان ترجمهها است. در نتیجه تفسیر روشن نیز که به زبان فارسی نوشته شده و در آن قصد مفاهمه عموم مردم بوده است، از طرف دیگر محدودیت شرایط و مریضی مؤلف باعث گردیده آنطور که شایسته است نتواند معنای واژگان را به صورت جامع برای مخاطب خود به خصوص در قالب ترجمه بیان دارد. البته همانطور که مواردی از آن ذکر شد، آنجا که استاد به روح معنا و تعاریف تحقیقی در التحقیق فی کلمات القرآن الکریم توجه داشته و معنا را طبق آن بسط داده است، افزایش دقت و ظرافت نسبت به سایر ترجمهها هویدا است.
بررسی انجام شده در آثار آیت الله جوادی آملی به عنوان نمونهای از تحقیقات و تألیفات عمیقی که بر مبنای تحقیق در معنای لغات پایه گذاری شدهاند؛ نشان میدهند التحقیق میتواند به عنوان منبعی ارزنده در کشف معنای دقیق واژگان، رابطه بین کاربردهای مختلف هر واژه، ارتباط معنایی واژه های به ظاهر هم معنا و هر گونه موضوع مرتبط با مبحث واژه​شناسی در قرآن کریم مورد استفاده محققین واقع شود.
پیشنهادات
آنچه در این تحقیق انجام شد شامل بررسی کلی مجموعه التحقیق فی کلمات القرآن الکریم است. در ادامه این روند میتوان به تحقیق و بررسی اصل الواحد ارائه شده برای تک تک واژگان پرداخته میزان صحت هر یک را سنجید و نقایص احتمالی را رفع کرد. به ویژه با استعانت از منبع پرارزش احادیث معصومین: که جای خالی آنها در این اثر مشهود است.
بر اساس روشی که در التحقیق ارائه شده و بر مبنای همین کتاب ارزشمند میتوان به تهیه معجمی از لغات قرآن اقدام کرد. که در آن برای تمام کلمات معنای کلمات پرداخته، قیود معنا را مشخص کرده و (در صورت وجود)، کلمات متقابل و مشابه و مشتقات آنرا به شکلی یکدست و منسجم تبیین کند. تلاش در بیان هر چه کاملتر و واضحتر این قیود در تعریف هر کلمه باعث میشود بیان روح معنای کلمات بهتر انجام شده، دقت آن افزایش یابد. البته سعی استاد مصطفوی در این زمینه بسیار مورد تقدیر است. اما بر اساس یافته های جدید تفسیری و معرفتی میتوان به تکمیل آن پرداخته نقایص آنرا برطرف کرد. بدین وسیله روشی یکسان برای اجتهاد در لغت معین شده و میتوان مانع اشتباهات در فهم و ارائه معنای لغت شده دامنه واقعی مصادیق هر لغت واضح شود.
فهرست منابع
قرآن مجید
سید رضی، نهج البلاغه، قم، هجرت، ۱۴۱۴ق.
آذرنوش، آذرتاش، تاریخ زبان و فرهنگ عربی، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها(سمت)، ۱۳۸۶ش.
ابراهیم حسن، حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، جاویدان، ۱۳۸۰ش.
ابن منظور، محمد بن مکرم،‏ لسان العرب، قم، نشر ادب الحوزه،۱۴۰۵ق‏.
اردبیلى، سید عبد الغنى،‏ تقریرات فلسفه، تهران، م‍وس‍س‍ه‌ ت‍ن‍ظی‍م‌ و ن‍ش‍ر آث‍ار ام‍ام‌ خ‍م‍ی‍ن‍ی(ره)‌، ۱۳۸۱ش. (این اثر از نظرات و مطالب امام خمینی(ره) در جلسات تدریس دو کتاب اسفار و شرح منظومه گردآوری شده است.)
اندلسى ابو حیان محمد بن یوسف‏، البحر المحیط فی التفسیر، بیروت، دار الفکر،۱۴۲۰ق.‏
انوشه، حسن، فرهنگ زندگی نامهها، تهران، مرکز نشر فرهنگی رجاء، ۱۳۶۹ش.
ایازى، سید محمدعلی، تفسیر قرآن مجید برگرفته از آثار امام خمینی، تهران، م‍وس‍س‍ه‌ ت‍ن‍ظی‍م‌ و ن‍ش‍ر آث‍ار ام‍ام‌ خ‍م‍ی‍ن‍ی(ره)‌ و موسسه چاپ و نشر عروج‏‫، ۱۳۸۴ش.
_____________، سیر تطور تفاسیر شیعه، تهران، دانشگاه آزاد اسلامی- واحد علوم و تحقیقات، ویرایش و چاپ چهارم پاییز ۱۳۸۵ش
بخاری، ابو عبدالله محمد بن اسماعیل بن ابراهیم(م۲۵۶ه)، صحیح البخاری، استانبول، دار الطباعه العامره، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.

روش شناسی حقوق بین الملل با رویکرد فلسفی- قسمت ۵

۱-۲- آیا جامعه ی بین المللی وجود دارد؟
برخی از دانشمندان در انکار حقوق بین الملل ، حمله ی خود را متوجه اساس و زمینه ی حقوق بین الملل می کنند. نظر اکثراین دانشمندان را می توان چنین خلاصه کرد: که حقوق بین الملل باید محصول یک «اجتماع» باشدوهمچنان که حقوق داخلی بدون وجود «اجتماع» معنا ندارد لذا حقوق بین الملل باید مرتبط با اجتماعی از دولت ها باشد. وچون«اجتماع بین المللی» به معنای جامعه ای از دولت ها وجود ندارد بنابراین حقوق بین الملل نیز نمی تواند وجود داشته باشد. این استدلال مبنایش براصلی است که در حقوق روم وجود داشت که «هرجا اجتماع هست حقوق هم هست»[۷۹].
پایان نامه - مقاله - پروژه
این دانشمندان اینگونه استدلال می کنند که چون شاخص اصلی یک اجتماع «همبستگی» است ولذا چون این «همبستگی» بین دولت ها که همان اشخاص جامعه بین المللی هستند وجود ندارد؛ اجتماعی مرکب از دولت ها وجود نداردو بنابراین حقوق بین الملل که خاص جامعه ی بین الملل است نمی تواند وجود داشته باشد.[۸۰]
۱-۱-۲- پاسخ :
امروز ، نویسندگان حقوقی[۸۱] ، در وجود جامعه ی بین المللی تردیدی به خود راه نمی دهند.امروزه با وجود سازمان های قوی بین المللی شاید استدلال کردن کمی دشوار باشد. اما در پاسخ به آن ایراد اساسی راجع به مقایسه جامعه ی بین المللی با جامعه داخلی، اینگونه استدلال کرده اند که جوامع حقوقی نباید لزوماً شکل خاص و ساختمان مشابه یکدیگرداشته باشند؛ زیرا هرنظم حقوقی، ساختمان وشکل معینی دارد که منطبق با محیط و مقتضیات اجتماعی آن است.[۸۲]
جامعه داخلی اساسش برفرمانبری وتبعیّت افراد از دولت استوار است وبه همین جهت، حقوق داخلی، حقوق فرمانبری[۸۳] است. درحالی که جامعه ی بین المللی اساسش برهمردیفی افرادآن (که دولت های مستقل و متساوی الحقوق هستند) بنا شده وبه همین دلیل هم، حقوق بین الملل، که حقوق معتبردر این جامعه است، حقوقی براساس «همردیفی[۸۴]» می باشد.
اما اینجا نیزممکن است شبهه ای وارد شود وآن اینکه روابط دولت ها(افرادجامعه ی بین المللی ) براساس رقابت یا تضادّ است؛ البته این حرف درستی است.
والتز اینگونه استدلال می کندکه هرچند این رقابت در جامعه ی بین المللی وجود دارد، اما این مانع از تشکیل حقوق بین الملل نیست، چنانکه در بین دوئل کنندگان نیزقواعدی وجود دارد؛ علاوه براین، «رقابت» عنصرمنحصربه فرد حاکم در روابط بین المللی نیست و عوامل دیگری هم وجود داردکه موجب نزدیکی وپیوند خانواده ی بشرمی گردد. والتز در پایان این بحث می گوید: اگر گفته شودبه علّت اختلافی که جامعه ی داخلی با جامعه ی بین المللی دارد، حقوق داخلی هم باحقوق بین المللی تفاوت دارد، صحیح است ولی اگر گفته شودکه به دلیل این اختلاف، حقوق بین الملل وجود ندارد، نتیجه ی غلطی گرفته شده است.
والتز سه نوع قلمرو اجتماعی فرض می کند: نخست اجتماعی که روابط افراد براساس فرمانبری[۸۵] است؛ مثل رابطه ارباب و رعیتی. نوع دوم ، اجتماعی که روابط افراد براساس درجاتی است؛ دراین نوع جامعه روابط افرادبرااساس تشابه وضع واشتراک منافع استوار است و افراد هر کدام به تنهایی، نه از روی فرمانبری از مافوق ، بلکه از روی احساس وظیفه و قرابت و تعاون ، نسبت به جامعه ای که به آن تعلّق دارند، قواعدی را مراعات و اجرا می کنند.در اینجا فرد به جای تبعیّت از ارباب یا فرمانده یادولت (جامعه نوع اول) از جامعه تبعیت می کند.[۸۶]و سوم اجتماعی که روابط آن براساس همردیفی است و آن اجتماع ناهمگونی است که روابط افرادآن اجتماع، برتنازع فردی باشد.درچنین جامعه ای، افراد نسبت به یکدیگرمستقل هستندوقدرتی مافوق خود ندارند؛ در این صورت است که قواعد حقوقی براثراراده ی آزاد ومستقل افراد پذیرفته می شود.در پایان بحث، والتز نتیجه می گیرد که حقوق بین الملل از نوع اخیراست؛ یعنی حقوق هم ردیفی؛ افراد تابع این حقوق دول مغرور و خودخواه و مدعی مساوات حقوقی هستندکه ترجیح می دهندروابط بین خودرا خودشان برطبق اصول قراردادی تنظیم نمایند؛ در صورتی که در جامعه ی داخلی چنین احساسی بین افراد وجود نداردو افراد خود را خواه ناخواه مطیع دولت می دانندو دولت به جای ایشان و برای ایشان، قانون وضع می کند.[۸۷]
۲-۲- نظرکانت درباب ماهیّت جامعه ی بین المللی
کانت برای تبیین جامعه بین المللی خیلی به ریشه می پردازدو به تحلیل دولت ها و جوامعی که جامعه بین المللی را تشکیل می دهندپرداخته و البته این درست است ؛ چرا که این افراد هستند که جوامع داخلی را می سازندو آن جوامع ملّی ، جامعه ی بین المللی را تشکیل می دهند. البته بحث او یک بحث ایده آلیستی است وآن چرا که باید باشد می گوید؛ امّا به نظربنده می توان صحت نظریاتش را در قرن اخیر به عینه مشاهده کرد. اومی گوید: حقوق بین الملل در عرصه بین المللی و اجرای عدالت در داخل کشوردر بنیادبایکدیگرمرتبط اند.[۸۸] واین جمله در بر تمام نظریاتش در زمینه روابط بین ملل سایه افکنده است..
بحث کانت درباره ی حقوق بین الملل با این اصل کلّی شروع می شود که هدف اصلی حقوق بین الملل، «صلح» است. در شرایط عادی، جنگ یک شرَ ذاتی است که باید ازآن اجتناب کرد. کانت بحث مستقلّی در باره این اصل کلی ارائه نمی کند،[۸۹] به عقیده کانت در نظام بین المللی، نظم فقط هنگامی ایجادمی شود که دولت ها داوطلبانه وآزادانه و نه به حکم اجبارقانونی از جنگ برضد یکدیگردست بکشند. کانت با تکیه براصل ضرورت صلح در روابط بین المللی، نظام حقوق بین الملل را طوری طراحی می کندکه وضعیت صلح برای همیشه تأمین وتضمین شود. کانت دلایلی اقامه می کندتا نشان دهدکه اگر در داخل کشور، حقوق فردی و مشارکت سیاسی مردم در حکومت تضمین شود،دستیابی به صلح در عرصه بین المللی ممکن می گردد. استدلال اصلی او این است که اگرخودمردم برخود حکومت کنند، شهروندان دوطرف نزاع به جدّ مراقبت می کنندکه جنگی رخ ندهدزیرا پیامدآن دامان خودشان را خواهدگرفت.[۹۰] از نظر کانت عنصر دیگر برای حفظ صلح در جامعه بین المللی وجود دارد وآن تفکیک قوا درحکومت لیبرالی است که او بدان معتقد است؛ از نظر اوتفکیک قوا عنصرذاتی دموکراسی است. در دموکراسی همه کاره و فعال ما یشاء وجود نداردتا بتواند رأساً جنگ را شروع کند. از نظرکانت، مفهوم خود رهبری و استقلال که ذاتاً در حکومت جمهوری وجود دارد، اقتضاء می کندکه درباره شروع جنگ تعدد تصمیم گیرندگان وجود داشته باشد؛قانون گذار، خودش کارگزارو مجری قانون نیست. قانون اساسی لیبرالی محدویت سازمانی را برقدرت ازآن جمله قدرت روابط خارجی، اعمال می کندو این کار را از طریق تراز و تعادلی که در درون سیستم تفکیک قوا نهفته و نیز از طریق آزادی بیان و در واقع آزادی از طریق مطبوعات، انجام می دهد.[۹۱] دلیل دیگراینکه صلح در بین کشورهایی که نظام جمهوری دارندپایدارتراست آن است که در رژیم های لیبرال دموکراسی شهروندان اصول و مبانی حق را می آموزندو در نتیجه در نظرآنهاجنگ- دسته کم جنگی که مبتنی برتوجیه لیبرالی نباشد- شرّی است که هر انسان عاقلی آن را درمی یابد.[۹۲]
آخرین دلیلی که کانت به عنوان شالوده ی صلح لازم برای تشکیل جامعه بین المللی ذکر می کند آنست که جوامع دمکرات از صلح، پشتیبانی می کنندزیرا آنها خواستار تجارت آزاد و گشاده دستی در آزادی رفت و آمد بین المللی هستند؛ کانت می گوید وجود منافع متقابل بین مردم است که آنها را برضدخشونت و جنگ متحد می سازد و ایده تجارت آزاد را گسترش می دهد، زیرا به قول او«روح و طبیعت، با جنگ همزیستی ندارد»[۹۳] کانت یک فیلسوف اخلاقی است ودر کل از دلایل غیرانسانی پرهیز می کنددر مورد این علّت اخیر نیز به این نکته واقف بود که این یک توجیه غیر اخلاقی برای صلح است. به هر روی تشکیل موفقیت آمیز اتحادیه اروپا(EU) وحتّی تشکیل سیستم جهانی تجارت تحت مقررات گات(GAAT) و(WTO) نظرات کانت را تأیید می کند.
اتّفاقی نیست که در اتّحادیّه اروپا یکی از شرایط عضویت، وجود دموکراسی است؛ همچنانکه در موافقت نامه بازارآزاد امریکای جنوبی نیزهمین شرط وجود دارد.[۹۴]
وقایع دهه ۱۹۵۰ به بعد پیش بینی کانت در مورد رشد تدریجی همبستگی دولت های لیبرال در سطح بین المللی را اثبات کرد.خلاصه آنکه از نظر کانت بین آزادی در سطح داخلی و رفتار صلح آمیز دولت ها در سطح بین المللی، ربطی وثیق وجود دارد،و دینامیسم علیّت که زیر بنای این ارتباط را تشکیل میدهد، بسیار معتبر و قابل اعتنا است. کسانی که با این سخن مخالفند نمی توانند برای توضیح رابطه بین آزادی در داخل و صلح در عرصه بین المللی یک نظریه جایگزین ارائه کنند. بنابراین رابطه علیت بین آزادی در داخل با رفتار صلح آمیز دولت در سطح بین المللی همانند سایر گزاره های کلّی و عام که در علوم سیاسی ارائه می شود، صحیح و متین است. به هرحال استدلال کانت، تجربی و آزمون پذیراست و نشان می دهد که اگر به خاطر دلایل ابزاری هم باشد(همان حفظ صلح) می توان وجود چیزی به عنوان جامعه ی بین المللی را متصوّر شد.
۳-۲- آیا در روابط بین المللی «قواعد حقوقی» حکمفرماست؟
ایراد دیگری که انکارکنندگان حقوق بین الملل براین رشته ی حقوقی می گیرنداین است که می گوینددرحقوق بین الملل همانند حقوق داخلی مقام قانونگذارمعینی وجود ندارد بنابراین حقوق بین الملل نمی تواند وجود داشته باشدوبراین ضرب المثل استدلال می کنندکه «قانون نباشدحقوق هم نیست»[۹۵]
۱-۳-۲- پاسخ :
این دسته ازانکارکنندگان حقوق بین الملل قانون را به معنی محدود،که تصمیمات صریح و مدوّن قوّه مقنّنه است، درنظرمی گیرندوچون درجامعه بین الملل، یک مقام قانونگذارمشاهده نمی کنندلذا به این نتیجه می رسندکه در روابط بین المللی قانون وجود ندارد.
مهمترین پاسخی که داده شده آن است که قائلان به ایراد فوق، «حقوق» را با «قانون» اشتباه می کنند؛درحالی که از قدیم گفته شده «حقوق قانون نیست»؛ هرچند قانون صریح ترین وآشکارترین مظهرحقوق است ولی نبایدآن را باخود حقوق اشتباه کرد.قانون با اینکه صریح ترین نحوه ی بیان حقوق است ولی همیشه مظهرکامل حقوق نبوده ومنبع منحصربه فردآن هم نمی باشد؛ موضوع دیگری که نویسندگان حقوقی درباره آن اتّفاق نظردارنداین است که حقوق ممکن است موجود باشد، بدون آنکه قانون الزاماً وجود داشته باشد. لذا جامعه ی بدون قانون ممکن است وجود داشته باشد، ولی جامعه ی بدون حقوق موجود نیست. [۹۶]
از طرف دیگرباید گفت«عرف» مهمترین منبع حقوق بین الملل موجود را تشکیل می دهد. علاوه برعرف قواعددیگری در روابط بین الملل وجود دارد که از نظردقت و کلیت شبیه قوانین داخلی دولت هاست. این ها «قراردادهای شبیه قانون[۹۷]» نامیده می شوندو توسط «دولت ها» بوجود می آیندکه می توان از آن جمله به مقرّرات مربوط به درجات مأمورین سیاسی، رودهای بین المللی(درکنگره وین)، حقوق دریایی( در کنگره پاریس ۱۸۵۶)، زخمیان جنگ(در کنفرانس ژنو۱۸۶۴)و .. نام برد.
علاوه بردولت ها«سازمان های بین المللی» وکنفرانس ها و کمیسیون های صلاحیت دار بین المللی ، با صدورقطعنامه هاو توصیه ها و تصمیمات وآراء قضایی وگزارش های حقوقی و اعلامیه ها و خصوصاً تنظیم کنوانسیون های بین المللی، هرکدام ، به نحوی در تدوین قواعدحقوقی بین الملل، به صورت قانون ، سهم دارند.[۹۸] این قواعدعملاً توسط کلیّه ی دولت ها، حتّی دولت هایی که در تهیّه و تنظیم آن قواعددخالت نداشته اند مراعات گردیده است.
۴-۲- نظریه ی کانت در باب امکان وجود «قواعد حقوقی» در حقوق بین الملل
کانت، استدلال خود را اینگونه شروع می کند: اولین دلیل وجود دولت،صیانت از حقوق بشراست[۹۹] وچون دلایلی که در اثبات آزادی در سطح داخلی وجود دارد، دلایل جهانی و عمومی است(این دلایل از «اصول مطلق» کانت ناشی می شود) بنابراین همان دلایل نسبت به حقوق ملل- که فرض می شود جهانی است – نیزصدق می کند. فلسفه کانت برویژگی جهانی و کلّی انسان(عقلانی بودن) تأکیدمی کند، وبا نسبی گرایی سازگار نیست. از این رو نمی توان نظر کانت درباره سرشت بشر و اخلاقی بودن اورا پذیرفت و درعین حال عقیده داشت که لیبرال دموکراسی و احترام به انسان ، فقط برای بعضی از جوامع خوب است . اصول مطلق کانت، جهانی و عمومی است و نسبت به هر جامعه مدنی صرف نظر از تاریخ و فرهنگ آن صدق می کند. نظام های لیبرال دموکراسی، ازدولت اقتصادآزاد گرفته تا دولت رفاه، تنهانظام هایی هستندکه آزادی را تضمین می کنندو از این رهگذر به انسان فرصت می دهند که استعدادها و ظرفیت های خود را به طور کامل استفاده و استیفا کند. بنابراین برای اینکه حقوق بین الملل بتواند کاملاً با اصل آزادی فردبرای اجرای برنامه زندگی خود همخوان و منطبق باشد، بایدحکومت را متعهد بداندکه «حقوق بشر» را رعایت کند. حقوق بین الملل بایدبا آزادی و خودرهبری فرد، که نزد کانت ویژگی اصلی انسان است و اورا از سایرموجودات متمایز می سازد،سازگار باشد.[۱۰۰]
ویژگی نسبی نبودن فلسفه کانت را به آسانی می توان در بحث اخلاق فردی او مشاهده کرد؛ با این همه دلایل دیگری هم وجود دارد که می توانیم وصف جهانی و عمومی بودن اخلاق کانت را به اخلاق سیاسی تسّری دهیم.
لذا نتیجه می گیریم که از نظر کانت زمانی می توان به وجود قواعدی بین ملل، قائل شد که دولت های تشکیل دهنده جامعه ی بین الملل یک قانون اساسی جمهوری ناشی از همان اصول مطلق مورد نظر کانت داشته باشد و دیگرآنکه قواعد حقوق بین الملل باید با حقوق بشر سازگار باشد تا عادلانه باشد. در واقع کانت یک اصلی داردتحت عنوان «اصالت غایات» (kingdom of ends) مطابق این اصل وجه مشترک همه آحاد بشر، صرف نظراز مرزهای ملّی، در همین شایستگی وظرفیت اواست که می تواندعضو جامعه اخلاقی باشدکه در آن با فرد با کرامت و احترام رفتار می شود.[۱۰۱] حقوق بین الملل بشرمی خواهد همین اندیشه را توجیه و اثبات کند پس وجود قواعد بین المللی امری طبیعی است.[۱۰۲]
۵-۲- مسأله ی عدم وجود دستگاه دادگستری بین المللی
دلیل دیگر انکار کنندگان حقوق بین الملل عدم وجود دستگاه قضایی بی طرف، ثابت و مطمئن است و اینگونه استدلال می کنندکه چون مقام صلاحیت دار در رسیدگی به قواعدبین المللی وقضاوت بین دولت ها وجود ندارد، پس حقوق بین الملل هم وجود نداردو در نتیجه، جامعه بین الملل هم،فاقدنظم حقوقی بوده و یا اینکه حدّ اکثر، دارای نظم حقوقی ناقصی است.
۱-۵-۲- پاسخ:
این شبهه از نظر عملی درست و منطقی به نظر می رسد اما از نظر تئوری و فن حقوق، این ایراد صحیح نمی باشد .در اینجا به آرای برخی نویسندگان حقوقی اشاره می کنیم .
پل فوشی[۱۰۳] می گوید:«… حقوق مقدم برقاضی و سازمان قدرت است. قاضی ایجاد کننده حقوق نبوده بلکه اجرا کننده ی آن است. سازمان قضایی، یک شرط اساسی برای وجود یک حقوق نیست. »[۱۰۴]
البته حقوق بین الملل صاحب دو نوع سیستم قضایی داوری ودادگستری بین المللی هست ؛ هرچنداین نهادها به تکامل واقعی نرسیده اند. از دیگر دستگاه های قضایی که حقوق بین الملل تا حدّی از آن بهره منداست، به رسمیّت شناخته شدن مسؤلیّت فرد درنقض قواعد بین المللی است که در عهد نامه ورسای مواد ۲۲۷و۲۲۸ درموردپیگرد ویلهلم دوم قیصرآلمان و سپس در محکمه نرنبرگ پس از جنگ جهانی دوم مسبوق به سابقه است و در زمان حاضردیوان بین المللی کیفری امیدهایی را در این زمینه به وجود آورده است. اما نکته ی مهم اینکه باید توجه کرد، «قضاوت» همیشه مفهومی را که امروز در حقوق داخلی از آن استنباط می کنیم نداشته و ندارد. مهمترین آن که در حقوق بین الملل امروز برای تابعان آن مهم وتأثیرگذاراست بحث «افکار عمومی» است. در روابط بین الملل قضاوت عامّه ی (دول یا ملل) نسبت به قضاوت فردی دولت ها ارزش بیشتری دارد. نویسندگان انگلوساکسون در اهمیّت و صحّت این نوع قضاوت غلو کرده اند. البته باید گفت با توسعه روز افزون وسایل ارتباط جمعی وتلویزیون های ماهواره ای وبالارفتن سطح آگاهی های جوامع بشری این ایده ها به واقعیّت نزدیک می شود. در پایان باید گفت اولاً ضعف تشکیلات موجود قضایی دلیلی برنبود یا نقص اساسی در حقوق بین الملل نیست وثانیاً باید توجه کرد در حقوق بین الملل در سیستم قضایی به مفهوم سنتی آن رشد قابل ملاحظه ای داشته و ثالثاً بحث قضاوت و سیستم قضایی معنای وسیعی دارد که حقوق بین الملل از وجوه دیگر آن همچون افکار عمومی بهره مند است.
۲-۵-۲- نظر«کانت» در باب عوامل بازدارنده ی حقوق بین الملل
چنانکه گفتیم کانت ریشه صلح در جامعه ی بین المللی را وجود حکومت های دموکرات و لیبرال می داندواثرات وکیفیّات چنین حکومت هایی و اخلاق شهروندان آن را به اختصار توضیح داده شد؛ حال از همین مبحث وارد موضوع فوق می شویم. می گوییم اگرحقوق بین المللِ اخلاقاً مشروع کانت حاصل همبستگی دولت های لیبرال است؛ می توان پرسیدپس جایگاه حقوقی دولت هایی که لیبرال دموکراسی نیستندکجاست؟ اولاً گرچه حکومت های خود کامه، اصولاً یاغی و قانون شکن هستند، اما خارج از قلمرو حقوق ملل نیستند. همانند مجرمان داخلی ، که مأخوذ به رعایت قانون هستند این حکومت ها هم مأخوذ و ملزم به اصول اولیه می باشند، مانند اصول و قواعدی که تجاوز و جرائم جنگی را جرم می داند و ممنوع می کند. حکومتهای قانون شکن از همه حقوقی که عضویت در همبستگی بین المللی دولت ها اعطاء می کند برخوردار نیستند، اما باز هم حقوقی دارند. برای نمونه، اگربه نقض حقوق بشر یا جرائم جنگی متهم شوند، حق دارند که به اتهام آنها در یک دیوان بین المللی بیطرف و مطابق قواعد مسلم بین المللی، رسیدگی شود.[۱۰۵]
ثانیاً، مطابق تئوری لیبرالی حقوق بین الملل، حقوق بین الملل به دنبال حمایت از «افراد» است. بنابراین هراقدامی در یک دولت خود کامه و استبدادی که حقوق فرد را نقض کند، ولو توسط حکومت های مشروع، ممنوع است. دولت های غیردموکراتیک، فاقد نظام نمایندگی(انتخابات) هستندو دولت، نماینده واقعی مردم نیست، اما این به آن معنا نیست که حقوق خود را یکسره از دست می دهند. نتیجه اینکه، موافقتنامه های بین المللی که دولت غیردموکراتیک امضا می کند و برای دولت تعهداتی را به «نفع افراد»ایجاد می کند، باید محترم شمرده شود، از قبیل کنوانسیون هایی که با انگیزه ملاحظات بشری تنظیم و منعقد می شوندو نیز مانندمعاهدات مرزی. معذلک، موافقتنامه هایی که حاکمان دیکتاتوردر دولت های خودکامه به نفع خودشان منعقد می کنند، نه نسبت به سایرکشورهای عضوِهمبستگی جهانی لازم الاجرا است ونه نسبت به شهروندان دولت خودکامه. با این همه گاهی چنین موافقتنامه هایی نیز محترم ومعتبر شمرده می شود، نه به خاطراصل وفای به عهد بلکه بنابرپاره ای مصلحت های عملی یا به خاطراینکه متضمن حمایت از ستمدیدگان و محرومان است.[۱۰۶]
حال آیا از نظرکانت جنگ می تواند یک عامل بازدارنده باشد؟ او در شرحی که براصل ششم از اصول مقدماتی طرح صلح پایدارنوشته است، جنگ مشروع یا عادلانه را از اساس رد کرده است. کانت می گوید:«جنگ یک ضرورت تأسف آور و غم انگیز است که در وضعیت اولیه جوامع بشری وجود داشته زیرا در آنجا نتیجه حاصل از درگیری است که- همچون تقدیر الهی – معلوم می کند که حق با کدام طرف است یعنی همان طرف پیروز.» به نظر می رسد کانت در توضیح مسأله جنگ با مشکل مواجه شده زیرا تعیین تکلیف و قضاوت عقلانی درحق بودن شروع جنگ، تا قبل از شروع جنگ ممکن نیست؛ چراکه درروابط بین الملل هیچ دیوانی وجود ندارد که صلاحیت داشته باشد تصمیمی بگیرد که از حمایت قدرت قانون برخوردار باشد.[۱۰۷] کانت در واقع به عدالت و حق که در قانون تعریف شده و به دنبال رسیدگی قضائی مشخص می شود، اشاره می کندو می خواهد بگوید چون در عرصه بین المللی، دادگاهی که ازضمانت اجرائی قدرت برخوردارباشد وجود ندارد. لذا قضاوت عقلانی هم درباره عادلانه بودن یک جنگ خاص هم نمی تواند وجود داشته باشد.
سؤال: چگونه می توان بین این مایه از صلح خواهی کانت که در بالا آمدو سیستم حقوق ملل غیر متمرکز که مورد نظر کانت است از یک طرف و از طرف دیگر تفاوت رژیم های سیاسی که علت وقوع جنگ ها هستند سازشی برقرار کرد؟
در موردنکته ی اول باید گفت که استدلال کانت در خصوص ردّ هر گونه جنگ عادلانه، کمی گزاف است، زیرا اگر فقدان یک دادگاه بین المللی با صلاحیت اجباری به این معنا است که هیچگاه نمی توان عادلانه بودن جنگ را تعیین کرد، در این صورت حقوق ملل هم هیچگاه نمی تواند وجود داشته باشدوهیچ دادگاهی هم برای صدور یک حکم قابل اجرا در مورد اختلافات بین ملت ها وجود نخواهد داشت. به نظر می رسد در اینجا نوعی ناسازگاری و تناقض وجود دارد. زیرا در اصلاحیه ای که کانت در باره رساله صلح پایدار تحت عنوان«تضمین صلح پایدار» نوشته است تعریفی از حقوق بین الملل را پذیرفته که در آن هیچ قدرت حاکمیّت دار یا دادگاه یا دستگاه قانون گذاری یا پلیس وخلاصه هیچ حکومت جهانی وجود ندارد.[۱۰۸]
خلاصه آنکه کانت حکومت متمرکز جهانی برای تضمین حقوق بین الملل را نمی پذیرد که به دشواری های آن اشاره خواهیم کردو سر انجام نظام اجرائی غیر متمرکز در روابط بین الملل را ترجیح می دهد و می پذیرد اما نظام اجرائی غیر متمرکز به این معناست که در عین حال که در همبستگی بین المللی جنگ مطلقاً ممنوع است گاه لازم است یک یاچند دولت عضوهمبستگی بین المللی با هماهنگی یکدیگر عمل کنند واز زور علیه دشمنان همبستگی استفاده نمایند.
۶-۲- شبهه ی عدم وجود یا عدم ضمانت «اجرا» ی بین المللی
بعضی دیگر از انکار کنندگان «وجود» حقوق بین الملل چنین استدلال کرده اند که شرط حقوقی بودن مقرّرات،آن است که مقامی اجرای آن را تضمین کند تا در صورت نقض آن مقرّرات ، متخلّف رامجازات نمایدو چون در جامعه بین المللی چنین مقامی وجود نداردفاقد ارزش حقوقی بوده ونمی توان براین مجموعه ، نام «حقوق» را نهاد.
۱-۶-۲- پاسخ :
بعضی نویسندگان این ایراد را قبول کرده اند امّا آن را نقیصه نمی دانند؛ آن ها می گویند «ضمانت اجرا» شرط لازم قواعد حقوقی نیست و حقوق بدون ضمانت اجرا ممکن است وجود داشته باشد. به قول این نویسندگان، یک قدرت اجبارکننده اگرپشتیبان قواعد حقوقی باشد اجرای آن را مطمئن تر می سازد، ولی این اجبار به ماهیّت و جوهر آن قواعد ارتباطی ندارد.
پل گوگنهایم[۱۰۹] از جمله نویسندگان جدید می باشد که از این نظردفاع کرده است. به عقیده وی ، ارزش و اعتبارقواعد حقوقی، بستگی به «اجبار» آن ندارد؛ زیرا قاعده بایدحسّ اعتقادبه اجباری بودن را در افراد برانگیزد، نه اینکه خود قاعده جزء قواعد اجباری باشد. بنابراین، اجرای حق در آخرین مرحله تحلیل، به واقعیت روانی بستگی دارد.وجود یک نظم حقوقی مستقل، ایجاب می کند که رفتار اشخاص موضوع آن، با قواعد کلی آن نظم، منطبق باشد، اما این انطباق کلی نیست و همیشه یک نوع تعارض بین رفتار اشخاص و قواعدحقوقی موجود می باشد. به عقیده گوگنهایم«قاعده حقوقی اگردر معرض نقض استثنایی نباشد مفهوم خود را از دست می دهد»؛ «اختلاف بین بودن و بایستن بوسیله مجازات یا ضمانت اجرا تعدیل می گردد»[۱۱۰]
تفاوت قوانین حقوقی و طبیعی نیزدر این است که در حقوق، «اجرا» جزء ماهیّت قانون نیست در حالی که در طبیعت اجراء جزء لاینفک قانون است. اجرای قوانین طبیعی به بودن آنها ارتباط دارددر حالی که قواعداجتماعی من جمله قواعد حقوقی، اجرایشان موضوع «بایستن» است و به هیچ وجه محتوم نبوده و قابل تضمین نیست. چنانکه در حقوق داخلی هم، با آنکه دولت اجرای قوانین را تضمین می کند، ولی مکرراً قوانین توسط افراد نقض می گردندو در نتیجه موضوع مجازات پیش می آید.
بسیاری ازنویسندگان که ضمانت اجرا و مجازات را شرط لازم حقوق نمی دانند، بعضی از مقررات حقوق اساسی کشورها را مثال می آورندکه، فاقد ضمانت اجرا و یا مجازات، هستند. مثلاً مقررات مربوط به صلاحیت و روابط سازمان های دولتی که موضوع حقوق اساسی است معمولاً ضمانت اجرا در پی ندارد، زیرا خود این سازمان ها هستند که این قوانین را اجرا می کنندو قدرتی مافوق خود ندارند. بنابراین استدلال، حقوق بین الملل می تواند«موجود» باشد و حدودتکالیف و حقوق دولتها را تعیین کند بدون آنکه لزوماً اجرای مقررات خودرا تضمین کرده و یا متخلّف را مجازات نماید.
۲-۶-۲- نظرکانت در باب «ضمانت اجرا» درحقوق بین الملل
برای اینکه راه حل پیشنهادی کانت درست فهمیده شود باید به خاطر آوریم که وی زمانی این سخنان را می گفت و از صلح به عنوان هدف جامعه بین المللی حرف می زد که روش اصلی و مشروع برای حل وفصل اختلافات بین المللی، جنگ بود و کسی در مورد حق حاکمان برای راه انداختن جنگ تردید نداشت. مخاطب کانت سیاستمداران، علما و سایراشخاص مطلع و چیزفهم بودندکه در فضایی از بی قانونی در عرصه بین المللی به سرمی بردند. کانت این سخنان را برای آنها می نوشت. ایده کانت در مورد حقوق بین المللی که جنگ را غیر قانونی بشمرد، یک ایده انقلابی بود. البته، امروزه که اصل برممنوعیّت جنگ و توسل به زور است و نه جواز آن، ممکن است بسیاری از مباحث کانت و مفروضات اودر نظر ما کهنه یا مفروغ عنه باشد. پیش از کانت، مسأله ایجاد یک قدرت بین المللی برای هابز و رسو نیز مطرح بوده است. هابز، فکر می کرد که همین روابط بین المللی موجود(آنارشی)، نمونه تمام عیار«وضعیت اولیه» در عرصه بین المللی است.
برخی شارحان کانت مشکل «اجرا» در حقوق بین الملل را این گونه شرح کرده اند که همان گونه که تشکیل حکومت مبتنی برقانون اساسی برای حل مشکل همکاری اجتماعی، آزادی و ایجاد نظم در داخل جامعه مدنی لازم است، راه حلّ مشکلات مشابه در عرصه بین المللی نیز تشکیل یک حکومت جهانی است. بعضی نویسندگان هم عقیده دارند که آنچه مورد نظر کانت بوده، مسلماً همان حکومت جهانی است و هرچه کمتراز آن، یا بی فایده است- زیرا مشکل جنگ را به عنوان وضعیت طبیعی در روابط بین المللی حل نمی کند- یابا مباحث خود کانت در رساله«صلح پایدار» و در سایرجاها، ناسازگار خواهدبود.[۱۱۱]
اما شارحان جدیدترفلسفه کانت می پذیرندکه منظور کانت تشکیل یک حکومت جهانی نبوده و نیست.[۱۱۲] نه تنها خود کانت صریحاً تشکیل حکومت جهانی را رد کرده [۱۱۳] بلکه آنچه در اصل سوم از اصول قطعی «رساله صلح پایدار» درباره ی ایجاد «حقوق وطن جهانی» یا قواعد تجارت آزاد و مهمان نوازی و مرافقت جهانی(حقوق خارجیان) می گوید، در صورتی توضیح پذیراست که دربین دولت- ملّت های مستقل اجرا شود و خارج از جهانی مرکّب از دولت های مستقل ، بی معنا است. [۱۱۴]

بررسی و مقایسه‌ی بازده دارایی‌ ها به عنوان پوشش در برابر تورم در ایران- قسمت ۲۹

 

 

در الگوی برآوردی بازده سکه نیز ضریب نرخ تورم نشان از مثبت و معنی‌دار بودن این رابطه دارد، بنابراین بازده طلا نیز از قابلیت پوشش تورم بودن برخوردار بوده که این پوشش به صورت کامل صورت می‌گیرد. اثرگذاری سایر متغیرهای مدل همانند دو دارایی قبل است. ضریب ۶۱/۰ است و معنی‌داری کل رگرسیون نیز در این مدل تأیید می‌شود.
دانلود پایان نامه

 

 

۴-۸

 

 

 

 

 

نتایج در بازار ارز و دلار متفاوت با نتایج بازارهای قبل است. ضریب نرخ تورم در این بازار منفی و معنی دار است که نشان‌دهنده‌ی عدم قابلیت پوشش تورم دلار است. این نتیجه را می‌توان به ثبات نسبی نرخ ارز اسمی در اکثر سال‌های مورد بررسی مربوط دانست. تأثیر سایر دارایی‌ها بر بازده دلار مثبت و معنی‌دار بوده که می‌توان نتیجه گرفت این دارایی‌ها جانشین هم نیستند. ضریب تولید، نقدینگی و درآمدهای نفتی، در بردار هم‌گرایی بلندمدت بازده دلار منفی به دست آمده است. ضریب در مدل بازده دلار برابر با ۵۸/۰ شده است که حاکی از قدرت توضیح دهندگی نسبتاٌ متوسط متغیرهای مدل برای بازده دلار است. آماره در این مدل برابر با ۰۶/۳ شده است که معنی‌داری کلی رگرسیون را به دنبال دارد.
پس از برآورد مدل‌ها برای بررسی صحت این نتایج لازم است تا آزمون‌های تشخیصی برای پسماندهای مدل بررسی شود. جدول ۴-۱۲ و ۴-۱۳ نتایج آزمون‌های تشخیصی مربوط به مدل فوق را نشان می‌دهد. یکی ا ز فرض‌های اساسی در ارتباط با جمله‌ی پسماند، فرض مربوط به وجود واریانس همسان برای تمامی جملات پسماند است. مقدار احتمال آزمون واریانس ناهمسانی در جدول۴-۱۲، ۱۹/۰ است که بر اساس آن، فرض صفر مبنی بر همسانی واریانس‌ها را نمی‌توان رد کرد. بنابراین مشکل واریانس ناهمسانی در مدل‌ بررسی پوشش تورم دارایی‌ها وجود ندارد. همچنین نتایج جدول ۴-۱۳ نشان‌دهنده‌ی نبود خودهمبستگی در سه وقفه‌ی برآورد شده در مدل است. چراکه مقدار آماره و احتمال آن از مقدار بحرانی بیشتر بوده، در نتیجه فرض صفر عدم خودهمبستگی سریالی بین پسماندها رد نمی‌شود.
جدول ۴-۱۲: آزمون واریانس همسانی پسماندها

 

 

آماره کای دو

 

درجه آزادی

 

مقدار احتمال

 

 

 

۶۲/۱۹۲۳

 

۱۸۷۲

 

۱۹/۰

 

 

 

مأخذ: یافته‌های تحقیق
جدول ۴-۱۳: آزمون نبود خودهمبستگی

 

 

وقفه

 

آماره

 

مقدار احتمال

 

 

 

۱

 

۸۷/۵۲

 

۸۳/۰

 

 

 

۲

 

۷۵/۷۰

 

۲۶/۰

 

 

 

۳

طراحی چشمه پروتون جهت درمان تومورهای چشمی و محاسبات دوزیمتری با استفاده از کد MCNP- قسمت ۱۶

سه برهم‌کنش توضیح داده شده یعنی توقف، پراکندگی و برهم‌کنش هسته‌ای در کنار یک‌دیگر شکل پیک براگ را تعیین می‌کند. برای مشاهدۀ پیک براگ، باید توزیع دوز عمقی پروتون تقریباً تک انرژی در یک مخزن آب به‌اندازۀ کافی بزرگ، به‌طور کامل اندازه‌گیری شود. اندازه‌گیری دقیق پیک براگ به‌منظور طراحی مدولاتور برد و ایجاد SOBP ضروری است. محاسبات مونت‌کارلو [[۱۱۷]]، محاسبات تحلیلی [[۱۱۸]] و عددی [[۱۱۹]] می‌تواند به‌طور کامل سهم هرکدام از سه فرایند فیزیکی در پیک براگ را توضیح دهد. شکل ۲-۱۶ به‌طور تصویری این موضوع را نشان می‌دهد [۴].
دانلود پروژه
و اندازۀ مقطع عرضی جهت تعیین
نسبت دوز پیک به دوز بخش ورودی
شکل ۲-۱۶٫ نمایش سهم هر کدام از پدیده‌های فیزیکی در شکل‌گیری پیک براگ [۴]
همان‌طور که در این شکل نیز دیده می‌شود، انرژی پرتو، عمقی را که در آن پیک براگ تشکیل می‌گردد، تعیین می‌کند و همان‌طور که قبلاً نیز به آن اشاره شد، این عمق یعنی برد متوسط پرتو فرودی برابر با d80 است. از طرفی توان توقف با کاهش سرعت پروتون‌ها افزایش می‌یابد و مقدار آن در حرکت به طرف بالای پیک، زیاد می‌شود؛ به این ترتیب شکل کلی پیک براگ تشکیل می‌گردد. کمترین پهنای محتمل برای پیک و پاشیدگی برد، طبق معادلۀ (۲‑۲۰) ارائه می‌شود [۴]:

 

(۲‑۲۰)  

به‌علاوه پهنای ناشی از انرژی پرتو یعنی نیز در پهنای پیک مشارکت دارد؛ بنابراین معادلۀ (۲‑۲۱) بر پهنای پیک حاکم است [۴]:

 

(۲‑۲۱)  

شکل ۲-۱۷ نشان می‌دهد که پهنای پیک براگ با افزایش برد، افزایش می‌یابد. در این شکل، پیک براگ برای پروتون‌هایی با انرژی MeV 69 تا MeV 231 اندازه‌گیری شده است.
شکل ۲-۱۷٫ مجموعه ای از پیک براگ‌های اندازه‌گیری شده برای پروتون‌هایی با انرژی MeV 69 تا MeV 231 (از چپ به راست)
همان‌طور که قبلاً هم به آن اشاره شد، پیک براگ در اثر برهم‌کنش الکترومغناطیسی پروتون با الکترون‌های مداری طی فرایند توقف ایجاد می‌شود. هر برهم‌کنش ناکشسان، یک پروتون را از پیک ناشی از برهم‌کنش‌های الکترومغناطیسی، حذف و ذرات ثانویه‌ای با برد کوتاه و زاویۀ پراکندگی بزرگ تولید می‌کند؛ بنابراین برهم‌کنش‌های هسته‌ای، ارتفاع پیک را کوتاه‌تر می‌کنند و منطقۀ انباشت را در بخش ورودی ایجاد می‌نمایند. شکل۲-۱۸ پیک براگ را در حالتی که مشارکت برهم‌کنش‌های هسته‌ای درنظرگرفته شود (خط مشکی) و نیز بدون حضور آن (خط نقطه چین) نشان می‌دهد [۵۱].

شکل ۲-۱۸٫ شکل پیک براگ در صورت حضور (منحنی مشکی) و عدم حضور (نقطه‌چین) برهم‌کنش‌های هسته‌ای [۵۱]
پهن‌شدگی پرتو را می‌توان به وسیلۀ پراکندگی یگانه یا دوگانه ایجاد کرد. در هر دوی این‌روش‌ها، سیستم پراکندگی یک چشمۀ مؤثر دارد؛ به‌طوری که به‌نظر می‌رسد پروتون‌ها از قلۀ یک مخروط، پهن می‌شوند؛ بنابراین شار با نسبت افت پیدا می‌کند که در آنr فاصله از چشمۀ مؤثر تا دوزیمتر است. این اثر نیز نسبت دوز پیک به دوز ورودی را کاهش می‌دهد [۴].

۲-۳- مشخصات فیزیکی دوز پروتون جهت طراحی درمان

پارامترهایی برای توصیف مشخصات فیزیکی دوز پروتون مورد نیاز است. شکل ۲-۱۹، پارامترهای استفاده شده برای توصیف توزیع دوز SOBP را نشان می‌دهد [۴]. پارامترها براساس موقعیت در عمق و در سطوح مشخصی از دوز تعریف می‌شود؛ این پارامترها عبارتند از: d20، d80 و d90 در بخش انتهایی[۱۲۰]، به‌همراه p90 و p98 در بخش ابتدایی[۱۲۱]. حاشیۀ انتهایی SOBP به‌وسیلۀ فاصلۀ عمقی بین d20 و d80 متناظر با ۲۰% و ۸۰% سطح دوز تعیین می‌گردد. به این کمیت، افت انتهایی دوز (DDF)[122] گفته می‌شود[[۱۲۳]]. دوز در بخش ورودی سطح نیز می‌تواند برای توصیف مشخصات دوزیمتری، پارامتر مفیدی باشد. به‌طورکلی مناسب‌ترین و مهم‌ترین پارامترهای بالینی، برد پرتو و پهنای مدولاسیون SOBP هستند. برد پرتو به‌صورت عمق نفوذ تا ۹۰% سطح دوز که همان d90 است، تعریف می‌شود و پهنای مدولاسیون، پهنای بخش مسطح دوز در سطح ۹۰% که همان فاصلۀ عمقی از p90 تا d90 است، می‌باشد و با Mod90 نمایش داده می‌شود. در بعضی از مراکز درمانی نظیر بیمارستان عمومی ماساچوست به جای Mod90 از Mod98 ( فاصلۀ عمقی از p98 تا d90) به‌عنوان پهنای مدولاسیون استفاده می‌شود؛ زیرا در شرایطی که حجم هدف تحت درمان به سطح بدن بیمار نزدیک باشد و نیز برایSOBPهایی که پهنای مدولاسیون آن‌ ها بزرگ است (شکل ۲-۲۱)، اندازه‌گیری p98 با خطای کمتری همراه است. به‌علاوه، در چنین شرایطی، گاهی اوقات p90 خارج از بدن بیمار قرار می‌گیرد که جهت تعیین پارامترهای توصیف‌کنندۀ توزیع دوز بی‌معنی است [[۱۲۴]].
توزیع دوز عرضی نشان‌دهندۀ بازشدگی پرتو و اندازۀ میدان تابشی است. شکل ۲-۲۰ توزیع دوز عرضی را در میانۀ بخش مسطح SOBP که توسط سیستم پراکندگی تولید می‌شود، نشان می‌دهد [۴]. اندازۀ میدان در سطح دوز ۵۰% تعریف می‌شود. برای نیم‌سایۀ عرضی هم فاصلۀ هر دو مقدار۸۰%-۲۰% و یا ۹۵%-۵۰% برای تعیین مشخصات، استفاده می‌گردد.
شکل ۲-۱۹٫ نمایش پارامترهای فیزیکی توصیف‌کنندۀ توزیع دوز SOBP [4]
شکل ۲-۲۰٫ نمایش توزیع دوز عرضی و پارامترهای فیزیکی توصیف‌کنندۀ آن [۴]

۲-۴- تحویل پرتو با بهره گرفتن از سیستم پراکندگی کنش‌پذیر

پراکندگی کنش‌پذیر[۱۲۵]، یک روش تحویل پرتو است که در آن از مواد پراکنده‌کننده و انتقال‌دهندۀ برد استفاده می‌شود؛ در نتیجه پرتو پروتون پهن می‌گردد. بعد از آن‌که پروتون‌ها به وسیلۀ سیکلوترون و یا سینکروترون شتاب داده می‌شوند، از طریق خط پرتو به اتاق درمان انتقال می‌یابند. پرتو پروتونی که به اتاق درمان می‌رسد، تک انرژی است و پهنای عرضی در حدود چند میلیمتر دارد. به‌علاوه، زمانی که به منحنی توزیع دوز عمقی مربوط به پرتو پروتون تک انرژی نگاه می‌کنیم، واضح است که پیک براگ خیلی باریک است؛ از این‌رو برای آن‌که هدف با هر اندازه‌ای تحت پوشش قرار گیرد، باید پرتوهای پروتون با انرژی‌های در حال کاهش با هم ترکیب شوند تا پیک براگ‌های اولیه به توزیع دوز یکنواخت در عمق موسوم به SOBP تبدیل شوند. بدون اصلاح پرتو، توزیع دوزی خواهیم داشت که از نظر درمانی خیلی مفید نیست؛ بنابراین استفادۀ درمانی از پرتو پروتون به پهن‌شدگی پرتو به منظور ایجاد منطقۀ یکنواخت در جهت عرضی و عمقی نیاز دارد. وظیفۀ اصلی سیستم شکل‌دهندۀ پرتو یا نازل[۱۲۶]، شکل‌دهی به پرتو پروتون به‌صورت توزیع دوز سه بعدی مفید می‌باشد.
در سیستم‌هایی که از پراکننده به منظور پهن کردن پرتو استفاده می‌شود، پرتو باریک ورودی به نازل، در منطقۀ بزرگ‌تری توزیع می‌گردد؛ به گونه‌ای که پرتو، در عرض منطقۀ پراکنده شده، نفوذ و شدت یکنواختی داشته باشد. در همان زمان، انرژی پرتو نیز مدوله می‌شود تا پیک براگ‌های ایجاد شده بر روی حجم تومور در عمق نیز پهن گردند. برای درمان، پرتو به‌وسیلۀ موازی‌ساز مخصوص بیمار با حجم هدف هماهنگ می‌شود و با متعادل‌کنندۀ برد که معمولاً قطعه‌ای از جنس لوسیت[۱۲۷] با ضخامت‌های متغیر است، عمقی‌ترین پیک براگ بر روی سطح انتهایی حجم هدف تنظیم می‌گردد. در ادامه، ابتدا روش‌های موجود برای پهن کردن پرتو در راستای عمق و سپس تکنیک‌های مربوط به پهن‌شدگی میدان تابشی در جهت عرضی را توضیح می‌دهیم:

۲-۴-۱- روش‌های مدولاسیون برد پروتون

همان‌طور که قبلاً هم به آن اشاره شد، پیک براگ برای پوشش هر هدفی با اندازۀ دلخواه، خیلی باریک است؛ از این‌رو با ترکیب پرتوهای پروتون با انرژی در حال کاهش و مدولاسیون برد، منطقۀ یکنواخت دوز در راستای عمق ایجاد می‌شود. وابسته به اندازۀ هدف، پهنای مدولاسیون می‌تواند به وسیلۀ تغییر تعداد پیک‌های اولیه تنظیم شود. شکل ۲-۲۱، SOBPهایی با پهناهای مختلف را نشان می‌دهد [۴]. با افزایش پهنای مدولاسیون، دوزی که به پوست می‌رسد نیز افزایش می‌یابد. برای ساختن SOBP، پیک‌های انتهایی، دوز کمتری به پوست می‌رسانند؛ اما وزن بیشتری دارند. برای پیک‌های ابتدایی نیز نسبت دوز پوست به دوز پیک بزرگ‌تر است؛ اما این پیک‌ها مشارکت و وزن کمتری در SOBP دارند. شکل ۲-۲۲ پیک براگ‌های بهینه شده با فاکتور وزنی و برآیند آن‌ ها یعنی SOBP را نشان می‌دهد.
با بهره گرفتن از تقریب قانون توانی برای توان توقف پروتون، پیک براگ‌ها و وزن‌های بهینه برای ساختن SOBP را می‌توان به‌صورت تحلیلی، محاسبه نمود [[۱۲۸]]. معادلۀ (۲‑۲۲) بیانگر این رابطۀ ریاضی است:

 

(۲‑۲۲)  
 
مداحی های محرم