- مشکل اصلی:
امروزه یکی از اساسیترین مسائل اقتصادی افراد حقیقی و حقوقی و دغدغههای تصمیم گیران اقتصادی و دولتمردان در مورد بازار سرمایه، تخصیص بهینه منابع در اختیار است. تخصیص بهینه منابع زمانی امکانپذیر است که منابع به سمت سرمایهگذاریهای پربازده با ریسک منطقی هدایت شوند. در این میان نقش اطلاعات پردازششده که با یک معیار اندازهگیری معتبر ترکیبشده باشد، کاملاً مشهود است. با عنایت به نقش بازار سرمایه در تجهیز منابع مالی و هدایت سرمایهها و بسط فرهنگ سرمایهگذاری، سنجش اثر محرکهای با قدرت پیشبینی زیاد برای فرایند تصمیمگیری فعالان، از مهمترین مسائل بازار سرمایه در بسیاری از کشورهاست بر اساس آنچه اشاره شد، اگر بازار سرمایه در حال ثبات بوده و یا شرایط بازار، افزایشی برقرار باشد، میتوان نتیجه گرفت که وضعیت کلی اقتصاد جامعه رو به رشد است. تغییرات قیمت سهام در بازار سرمایه تحت تأثیر متغیرهای مختلفی است که بعضاً فراتر از سطح شرکتها و حتی بازار است. بسیاری ازنظریهپردازان بازارهای مالی معتقدند با استفاده از نماگرهای ساختاری بازار میتوان تغییرات قیمت سهام را پیشبینی کرده و از آنها در تصمیمگیری استفاده کرد.
- جنبههای ابهام و اختلافنظرها:
کارپوف چهار دلیل را برای توجیه ارتباط بین اندازه و حجم معاملات و قیمت سهام ارائه میکند:
1) در بازارهای مالی مدلهایی برای پیشبینی قیمت موردبررسی قرار میگیرند که روابط بین حجم معاملات و قیمت سهام را با توجه به میزان ورود اطلاعات به بازار، اندازه و عمق بازار موردبررسی قرار میدهند.
( 2 برای وجود همبستگی مذکور، توزیع قیمتها براثر سفتهبازی است. (اپس،1976) پس بابیان فرضیه ترکیب توزیع قیمتها، نشان داد نوسانهای قیمت و حجم معاملات، به دلیل اینکه در یک متغیر مشترک، باهم ارتباط دارند، الزاماً باید همبستگی مثبت داشته باشند.
(3 دلیل سوم مربوط میشود به تئوری انتظارات عقلایی در قیمتگذاری داراییهای سرمایهای بر اساس این تئوری، مبادلات سهام برحسب اطلاعات خصوصی و عمومی انجام میشود.
(4 ایشان دلیل آخر را به وجود تحلیلهای متفاوت توسط فعالان بازار نسبت میدهد؛ زیرا هریک از آنها بر اساس تحلیل و ترجیح خود بین اطلاعات موجود، پیرامون حجم تصمیم میگیرند. این موضوع درنهایت موجب ارتباط مثبت بین قدر مطلق تغییرات قیمتها و حجم معاملات میشود. هریس دلیل آخر را مناسبترین توجیه برای رابطه مذکور میداند. لیگ و همکاران، (2005)، در کار تحقیقی خود اثبات نمود، که بین مجذور تغییرات قیمت و حجم معاملات رابطه معنیداری وجود دارد، توجه به بازار و مبانی اساسی تصمیمگیری در آن، ضروری میباشد. بدون تردید یکی از عناصر کلیدی تصمیمگیری در اینگونه بازارها، استفاده از متغیرهای مهم و محرک بازار در پیشبینی تغییرات بازده سهام است. این متغیرها به طبقات مختلفی طبقهبندی میشوند که بهصورت کمی و کیفی قابل تبیین هستند. در این مقاله با تمرکز بر متغیرهای کمی، محرکهای ساختاری بازار که اهمیت بسیاری در فرایند تخمین ارزشدارند، موردبررسی قرارگرفته است. محرکهای مذکور بر اساس بررسی وضعیت بازار کشورهای پیشرفته و مطالعه ادبیات موضوعی و تجربه موجود در بازار سرمایه ایران، به چهار دسته نماگرهای مربوط به عمق بازار، حجم بازار، اندازه شرکتها و روند کلی بازار تفکیک شده است. هر چه قیمت سهام همزمانی بالاتر باشد میزان ارتباط اطلاعات شرکت با قیمت سهام پایینتر و واکنش بازار سهام منفی؛ بالعکس، هر چه قیمت سهام همزمانی پایینتر باشد میزان ارتباط اطلاعات شرکت با قیمت سهام بالاتر و واکنش بازار سهام مثبت میباشد. با عنایت به موارد فوق، هدف این مقاله سنجش اثر و ارتباط محرکهای ساختاری بازار سرمایه برهم زمانی قیمت سهام و بازده و تخمین مدل عملیاتی برای طیف وسیع فعالان بورس اوراق بهادار، سازمان خصوصیسازی، نهادهای نظارتی، سرمایهگذاران بالقوه و دیگر تصمیمگیرندگان مرتبط با بازار سرمایه در ایران است.
با توجه به مطالب مذکور در این پژوهش به دنبال پاسخگویی به سؤال زیر هستیم:
بین نماگرهای ساختاری بازار و همزمانی قیمت و محتوای اطلاعاتی بازار چه رابطهای وجود دارد؟
- اهمیت و ضرورت تحقیق
- تغییرات قیمت سهام در بازار سرمایه تحت تأثیر متغیرهای مختلفی است که بعضاً فراتر از سطح شرکتها و حتی بازار است. بسیاری ازنظریهپردازان بازارهای مالی معتقدند با استفاده از نماگرهای ساختاری بازار میتوان تغییرات بازده سهام را پیشبینی کرده و از آنها در تصمیمگیری استفاده کرد. نتایج حاصل از این پژوهش میتواند در رشد و شکوفایی اقتصادی کشور تأثیر بسزایی داشته باشد.
- شناخت بهتر عوامل مؤثر بر میزان قیمت سهام شرکت که میتواند موجب افزایش کارایی بازار سرمایه شود.
- هیچ تحقیق داخلی تاکنون اثرات نماگرهای ساختاری بازار بر همزمانی قیمت و محتوای اطلاعاتی بازار در بورس اوراق بهادار تهران را نسنجیده است. فلذا این موضوع اولین بار در ایران انجام میشود.
-salminin
Epps,1976
Harris,1993
فرم در حال بارگذاری ...