در نيم قرن گذشته مصرف كودهاي شيميايي عملكرد بسياري از محصولات زراعي را افزايش داده، ولي ثبات زيست محيطي ناشي از مصرف بيش از حد اين كودها و عدم واكنش اغلب اين محصولات به مصرف مقادير بيشتر كودها، توليدات غذايي را در دهههاي آينده با مشكل مواجه خواهد ساخت. توجه به كودهاي زيستي به عنوان جايگزيني براي كودهاي شيميايي به منظور افزايش حاصلخيزي خاك در كشاورزي پايدار به عنوان يك رويكرد جديد مطرح شده است (عليخان و همكاران، 2010).
5-2- تعداد روز تا تاسلدهی، کاکلدهی و رسیدگی فیزیولوژیک دانه
تاریخ ظهور تاسل، کاکل و رسیدگی فیزیولوژیک دانه از مهمترین مراحل فنولوژیک نمو ذرت محسوب می گردند و از اهمیت ویژهای در رشد و نمو ذرت برخوردار بوده، به طوریکه عملکرد دانه در ذرت به طور قابل توجهی تحت تاثیر فنولوژی هیبریدهای ذرت واقع میگردد (استیونز و همکاران[89]، 1986). هرچند مطالعات مختلف نشان داده که با افزایش مقدار نیتروژن و کود زیستی طول دوره رشد رویشی کاهش پیدا میکند و در نهایت تعداد روز تا رسیدگی نیز کاهش مییابد (حمیدی و دباغ محمدی نسب، 1380) ولی در این مطالعه هیچ کدام از این صفات تحت تاثیر نیتروژن و کود زیستی قرار نگرفتند هرچند که یک روند کاهشی مشاهده شد ولی معنیدار نبود که دلیل آن سطوح نامناسب انتخابی برای کود نیتروژن و کود زیستی و همچنین افزایش میزان فسفر قابل جذب در خاک و شوری خاک میتواند باشد.
5-3- ارتفاع بوته
ارتفاع بوته يکي از صفاتي است که تاثير عوامل زراعي و تيمارهاي آزمايشي قرار میگیرد و از طرف ديگر داراي همبستگي معني داري با عملکرد محصول دارا میباشد. نتايج تجزيه واريانس صفت ارتفاع نهايي بوته ، نشان مي دهد ارتفاع نهايي بوته تحت تاثير هیچ یک از تیمارهای آزمایشی (کود نیتروژن و کود زیستی) و اثر متقابل آن ها قرار نگرفته است. هرچند که پرساد و سينگ[90] (1990)، ضمن اشاره به وجود اختلافات معني دار در ارتفاع بوته ارقام ذرت، اظهار نمودند كه در ارقام مختلف ذرت با افزايش ميزان نيتروژن ارتفاع بوته افزايش يافت. عدم افزایش ارتفاع در این پژوهش میتواند به دلیل سطوح انتخابی کود نیتروژن، کود زیستی و همچنین شوری زمین باشد که باعث شده است این صفت زیاد تحت تاثیر قرار نگیرد.
5-4- درصد جذب نور
درصد جذب نور یکی از شاخصهای فیزیولوژیکی در ذرت هست که تحت تاثیر کود نیتروژن و کود زیستی قرار میگیرد و باعث میشود که فتوسنتز بهتر انجام شده و در نهایت باعث افزایش عملکرد می گردد. درصد نفوذ نور، نور فعال فتوسنتزي، كارايي استفاده از نور، تسهيم ماده خشك به اندام هاي زايشي، شاخص سطح برگ، دوام سطح برگ و سرعت رشد محصول تحت تاثير ميزان نيتروژن قرار مي گيرند (ککس[91] و همکاران،1993). مطالعات يوهارت وآندريد[92] (1995)، نيز نشان داد سرعت رشد محصول، شاخص سطح برگ و دوام سطح برگ تحت تاثير نيتروژن قرار مي گيرند به نحوي كه با افزايش نيتروژن خاك، گسترش سطح برگ افزايش يافته و در نتيجه نفوذ نور به درون سايه انداز و كارايي مصرف نور زياد مي گردد كه اين عوامل باعث افزايش سرعت رشد محصول، شاخص سطح برگ و دوام شاخص سطح برگ مي گردد و در نهايت منجر به افزايش عملكرد دانه مي شود. ولی در این مطالعه هیچ کدام از این صفات تحت تاثیر نیتروژن و کود زیستی قرار نگرفتند هرچند که یک روند کاهشی مشاهده شد ولی معنیدار نبود که دلیل آن سطوح نامناسب انتخابی برای کود نیتروژن و کود زیستی و همچنین افزایش میزان فسفر قابل جذب در خاک و شوری خاک میتواند باشد.
5-5- شاخص سطح برگ
يكي از عوامل موثر توسعه سطح برگ هر بوته و به تبع آن، توسعه سايه انداز، ميزان نيتروژن است كه با تاثير براندازه و طول عمر هر برگ موجب افزايش شاخص سطح برگ مي شود. مقدار نيتروژن مصرفي تاثير زيادي بر توليد و گسترش سطح برگ دارد .گياهان با دريافت نيتروژن بيشتر، سطح برگ بزرگتري خصوصاً در برگهاي بالايي نسبت به گياهان با نيتروژن مصرفي كم داشتند (سپهري و همکاران،2001). افزايش معني دار شاخص سطح برگ ذرت بر اثر افزايش ميزان کود نيتروژن توسط هاني[93] و همکاران (2006)، گزارش شده است. هرچند عدم انتخاب مناسب سطوح کود نیتروژن و کود زیستی و علاوه بر آن شوری خاک و مقدار بالای فسفر خاک میتواند دلیل این باشد که این صفت تحت تاثیر هیچ یک از تیمارها قرار نگرفته نباشد.
5-6- انتقال مجدد فتوسنتزی
در غلات، ازجمله ذرت در طي دوره اي از رشد ،تجمع ماده خشك در گياه بيشتر از ميزان مصرف آن جهت رشد است، در اين حالت مواد فتوسنتزي مازاد بصورت قندهاي مختلف اغلب در ساقه ذخيره مي شوند و در مراحل بعدي رشد كه معمولا از دو تا سه هفته پس از گلدهي شروع مي شود به دانه انتقال مي يابند. بنابراين مي توان گفت كه دو نوع منبع كربوهيدراتي در تأمين مواد فتوسنتزي هنگام پر شدن دانه شركت دارند : محصولات فتوسنتز جاري كه مستقيما به دانه انتقال مي يابد، و توزيع مجدد مواد فتوسنتزي ذخيره شده در بافتهاي ذخيره اي كه مواد مذكور را در طي دوره تاريكي شبانه روزي و همچنين در انتهاي مرحله پر شدن دانه تأمين مي كنند. دراين دوره فعاليت دستگاههاي فتوسنتزي تا حدي كاهش يافته و سرعت تجمع ماده خشك در دانه از سرعت توليد آن در كل گیاه بیشتر است. دسپو و گاگيناس[94] (1991)، در يک آزمايش کار ايي انتقال مجدد و تجمع ماده خشک و نيتروژن را با کاربرد سطوح و زمانهاي متفاوت نيتروژن بر روي دو رقم گندم نان و دو رقم گندم دوروم مورد بررسي قرار دادند و گزارش کردند که کاهشي در ماده خشک بين مرحله گرده افشاني و رسيدگي مشاهده شد. توليد بيشتر ماده خشک در مرحله گرده افشاني منتج به سهم بيشتر انتقال مجدد ماده خشک شد. به طور کلي کربوهيدراتهاي موجود در ساقه که قبل و در طول دوره بعد از گرده افشاني موجود هستند معمولاٌ 10 تا 30 درصد وزن خشک خود را به دانه مي فرستند و در بعضي از غلات وقتي در معرض تنشهاي محيطي قرار مي گيرند ممکن است اين انتقال به بيش از 70 درصد برسد (سيتر[95] و همکاران 1998 ، وانگ[96] و همکاران 1995.(
5-7- محدودیت منبع
مواد فتوسنتزي از منبع به مخزن يا محل هاي مصرف مبتني بر توليد مواد فتوسنتزي منبع از يک طرف و ظرفيت مخزن از طرف ديگر است که در صورت عدم تعادل بين آنها عملکرد کاهش مي يابد. تحقيقات انجام شده در مورد روابط منبع و مخزن در ذرت با تيمارهاي مختلف مانند سايه اندازي، کاهش تعداد برگ ها، تغيير زاويه و تقويت نور داخل کانوپي که ناشی از تراکم بوته می باشند، صورت گرفته است (حميدي و دباغ محمدي نسب 1374). ذخاير کربوهيدراتي موجود در اندام هاي رويشي ضمن اينکه از فرآيند تثبيت کربن در برگ ها منشاء مي گيرد، با ميزان بهره برداري و انتقال به اندام هاي مخزن نظير دانه ها نيز مرتبط است. بنابراين تغيير غلظت يا محتواي اين مواد به عنوان يک نقطه تعادل بين دو گروه فرايندهاي منبع و مخزن، مي تواند بيانگر وضعيت عرضه و تقاضاي مواد فتوسنتزي باشد. به عنوان مثال بخش قابل توجهي از موادي که در پر شدن دانه گندم مورد بهره برداري قرار مي گيرد، مربوط به تثبيت کربن در زماني است که دانه تشکيل نشده و يا دانه تشکيل شده ولي هنوز قدرت دريافت مواد را ندارد. هنگامي که قدرت منبع در توليد مواد فتوسنتزي کاهش مي يابد، سهم ترکيباتي که مجددا به حرکت در آمده و به دانه منتقل مي شوند، افرايش مي يابد (حميدي و دباغ محمدي نسب 1374). تخصيص مجدد ذخاير ساقه به دانه در اثر تنش توسط گوئينتا[97] (1995) تمامي اندام هاي رويشي در بخشي از دوره رشدي خود مي توانند به عنوان مخزني براي ذخيره مواد فتوسنتزي عمل کنند. از آنجايي که ارتباط نزديکي بين سطح فتوسنتز کننده و مقدار مواد ذخيره اي در گياه وجود دارد هر تغييري در شرايط محيطي که بر فتوسنتز اثر بگذارد، ساخته شدن و جابجايي کربوهيدرات هاي محلول را تحت تاثير قرار مي دهد تجزیه واریانس داده ها نشان داد که اثر ساده کود نیتروژنی همچنین کود زیستی اثر معنیداری روی محدودیت منبع داشته است. در حالی که اثر متقابل نیتروژن در کود زیستی برای این صفت معنیدار نشده است. مقایسه میانگینها نشان داد که بیشترین محدودیت منبع در بین سطوح کود زیستی به سطح 200 گرم در هکتار کود زیستی مربوط میشود و دو سطح دیگر اثر یکسانی داشتند و در یک گروه قرار داشتند. مقدار بیشتر کود زیستی موجب می شود که با توجه به بالا بودن فسفر کارایی خود را چندان از دست ندهد و باعث جذب فسفر شده و محدودیت منبع را افزایش دهد.
5-8- تعداد دانه در ردیف
تجزیه واریانس داده ها نشان داد که سطوح مختلف نیتروژن اثر معنیداری روی تعداد دانه در ردیف نداشته است. ايوانز[98] (1977) معتقد است تعداد دانه يکي از اجزاي اصلي در عملکرد دانه ذرت است و تاثير کود نيتروژن بر تعداد دانه مثبت است. تأثير مثبت ميزان نيتروژن بر روي تعداد دانه در رديف قبلاً توسط هوبر و همكاران (1984) گزارش شده است. افزايش تعداد دانه در بلال با افزايش مصرف كود نيتروژن نيز توسط (واندرليپ[99] و همکاران،2000) گزارش شده است. گزارشات متعددي در خصوص تأثير مثبت نيتروژن بر افزايش تعداد دانه در بلال، وزن دانه و عملكرد دانه ذرت وجود دارد (اسبورن[100]،2002). ناصر و همکاران (2009)، نيز گزارش نمودند کاربرد کود نيتروژن به طور معني داري تعداد دانه در بلال را افزايش مي دهد. دلیل عدم کارایی نیتروژن بر تعداد دانه در ردیف می تواند به دلیل سطح نامناسب انتخابی برای کود نیتروزن و شرایط خاک مزرعه باشد. در حالی که اثر کود زیستی و اثر متقابل نیتروژن در کود زیستی برای این صفت معنیدار شده است. يزداني و همکاران (2009) نشان دادند وزن بلال، تعداد رديف، تعداد دانه در رديف و سرانجام عملکرد دانه ذرت با کاربرد باکتري هاي محرك رشد و حل کننده فسفات به عنوان مکمل کودهاي شيميايي، افزايش يافت. همچنین طبق گزارشات موچلر[101] (1988)، افزايش نيتروژن از صفر تا 42 گرم در متر مربع تأثير معني داري بر روي تعداد رديف در بلال نداشته است. مقایسه میانگینها نشان داد که با افزایش کود زیستی تعداد دانه در ردیف بلال نیز بیشتر میشود. مقدار بیشتر کود زیستی موجب می شود که با توجه به بالا بودن فسفر کارایی خود را چندان از دست ندهد و باعث جذب فسفر شده و تعداد دانه در ردیف بلال را افزایش داده است. همچنین مقایسه میانگین برای اثر متقابل نیتروژن در کود زیستی نشان داد که بهترین مقدار کودی برای افزایش تعداد دانه در ردیف از ترکیب 100 کیلوگرم ازت بدون کود زیستی و همچنین ترکیب 200 کیلوگرم کود ازت به همراه 200 گرم کود زیستی در هکتار به دست آمد. ملكي و بلوچي (1391) نيز در تحقيقات خود بيشترين تعداد رديف در بلال در سطوح كودي 150 كيلوگرم در هكتار نيتروژن شيميايي و 75 كيلوگرم در هكتار فسفر شيميايي با كاربرد كود زيستي نيتروكسين و فسفات بارور 2 مشاهده نمودند. ايشان همچنين اعلام داشتند كه به جز سطح كودي 150 كيلوگرم در هكتار نيتروژن شيميايي با كاربرد كود زيستي نيتروكسين كه اختلاف معنيداري در تعداد دانه در رديف نداشتند، در باقي سطوح نيتروژن و نيتروكسين ، بين تركيبات مختلف فسفر اختلاف معنيداري در سطح يك درصد مشاهده گرديد. يعقوبيان و همكاران (1391) در تحقيقات خود نشان دادند كه افزايش تنش خشكي به طور معنيداري تعداد دانه كل بوته را كاهش ميدهد با اين حال همزيستي قارچي اثر مثبت بر تعداد دانه در بوته داشته و باعث افزايش آن شد. ايشان همچنين اثر تلقيح قارچ ميكوريزا بر افزايش عملكرد بيولوژيك را در تمام سطوح رطوبتي مثبت ارزيابي نمودند. هر چند كه اثر تلقيح قارچ ميكوريزا و شبه ميكوريزا بر وزن هزار دانه را غير معنيدار گزارش نمودند.
5-9- تعداد ردیف در بلال
تعداد ردیف در بلال یک صفت ژنتیکی است که کمتر تحت تاثیر محیط قرار میگیرد. همچنین طبق گزارشات موچر (1988)، افزايش نيتروژن از صفر تا 42 گرم در متر مربع تأثير معني داري بر روي تعداد رديف در بلال نداشته است. هرچند در این مطالعه نیز این صفت تحت تاثیر قرار نگرفته است که مطابق با نتایج دیگران است. بهزاد و همكاران (1391) در تحقيقات خود اعلام كردند از آنجايي كه فسفر جزء عوامل موثر در دانهبندي و شكلگيري رديف دانهها در ذرت ميباشد، به نظر ميرسد باكتريهاي محرك رشد با توسعه ريشه در ريزوسفر و سدومونانس از طريق انحلال فسفات، امكان دريافت فسفر را براي گياه به ميزان بيشتري فراهم نموده و در نتيجه نقش موثري در افزايش تعداد رديف در بلال، تعداد دانه در رديف و تعداد دانه در بلال را داشته است. نقيزاده و همكاران (1391) در تحقيقي كه به منظور بررسي تاثير استفاده از كودههاي فسفري شيميايي و زيستي و نسبتهاي مختلف كشت مخلوط بر عملكرد و اجزاي عملكرد ذرت و خلر نشان دادند كه استفاده از تركيب 50 درصد كود شيميايي به علاوه 50 درصد كود زيستي موجب افزايش معنيداري در وزن هزار دانه، تعداد دانه در رديف، عملكرد دانه، عملكرد بيولوژيك و شاخص برداشت در گياه ذرت نسبت به تيمارهاي كودي فسفر شيميايي و زيستي به تنهايي و عدم استفاده از كود گرديد.
5-10- وزن هزار دانه
نيتروژن و فسفر به دليل نقش مهمي که در فرايند هاي سوخت و ساز گياه دارند، با شرکت در متابوليسم گياه و با افزايش ميزان تجمع ماده خشک در اندام هاي گياهي به ويژه دانه، موجب افزايش وزن دانه ها مي گردند (سالارديني و مجتهدي، 1997). بررسي زهير[102] و همکاران (۱۹۹۸) نيز مشخص ساخت که در اثر تلقيح بذرهاي ذرت با باکتريهاي ازوتوباکتر و پسودوموناس وزن هزار دانه به ميزان ۶/ ۹ درصد و عملکرد دانه ۸ /۱۹ درصد افزايش مي يابد. ياسري و پتواردهان[103] (2007)، گزارش دادند که کاربرد ازتوباکتر و آزسپرليوم در تلفيق با کودهاي شيميايي عملکرد کلزا (17/21درصد)، تعداد غلاف در گياه (05/16 درصد)، تعداد انشعابات شاخه (78/11) و وزن هزار دانه (92/2 درصد)، را در مقايسه با کاربرد کودهاي شيميايي افزايش داده است. افزايش وزن هزار دانۀ ذرت نيز تحت تاثير کودهاي زيستي گزارش شده است (غلامي و بياري، 2008).
مقایسات میانگین اثرات ساده نشان داد که افزایش کود زیستی باعث افزایش وزن هزار دانه ذرت می شود که نشان دهندة خاصیت کودپذیری مطلوب در این رقم است. همچنین مقایسه میانگین اثر متقابل نشان داد که بهترین ترکیب کودی از ترکیب 50 کیلوگرم در هکتار نیتروژن با 200 کیلوگرم در هکتار کود زیستی و همچنین 100 کیلوگرم در هکتار نیتروژن بدون کود زیستی حاصل شده است. در نتيجه مشخص مي گردد كه تنظيم عملكرد دانه در اثر افزايش سطح كاربرد كود نيتروژن و همچنين استفاده از کود زیستی و بهبود احتمالي سيستم ريشه اي در جهت جذب مواد عذايي عمدتاً از طريق تغيير وزن تك دانه صورت گرفته است. همچنین می توان گفت که نیتروژن ضمن افزایش بیشتر مواد فتوسنتزی و انتقال آن در زمان خمیری شدن دانه ها موجب افزایش وزن دانه گردیده است. علاوه بر آن، برخی پژوهشگران گزارش کرده اند که باکتري هاي محرك رشد از طریق فرآیندهاي مختلفی از قبیل تثبیت نیتروژن، تولید هورمون هاي محرك رشد و ترشح آنزیم هاي مختلف، از قبیل آنزیم فسفاتاز و اسیدهاي آلی که موجب محلول سازي فسفات و افزایش فسفات قابل جذب گیاه می شوند، عملکرد و اجزاء عملکرد گیاه را افزایش می دهند (وسی[104]، 2003).
5-11- درصد کچلی بلال
درصد کچلی بلال که عارضه ایست که بر اثر عدم تلقیح مادگیها و یا عدم انتقال مواد فتوسنتزی به دانه های انتهایی بلال ایجاد میشود، تحت تاثیر کود نیتروژن و کود زیستی قرار دارد. مطالعات لانگ[105] و همکاران (1956) کاهش درصد عقیمی به تبع افزایش مصرف نیتروزن را نشان داده است. درحالی که در این مطالعه عدم انتخاب مناسب سطوح کود نیتروژن و کود زیستی و علاوه بر آن شوری خاک و مقدار بالای فسفر خاک میتواند دلیل این باشد که این صفت تحت تاثیر هیچ یک از تیمارها قرار نگرفته نباشد، هرچند که یک روند افزایشی برای این صفات در سطوح کودی مشاهده گردید که از لحاظ آماری معنی دار نبودند.
5-12- عملکرد دانه
معني دار شدن عملکرد دانه تحت تاثير سطوح کود نيتروژنه، سطوح کود زیستی و اثر متقابل انها درسطح احتمال يک درصد و مقايسه ميانگينها نشان داد که بالا رفتن مقدار نیتروژن و کود زیستی منجربه افزايش انتقال ماده خشک از ساقه ذرت می گردد. اين يافته با گزارش های مشرام و شند[106] (1993)، مارتينز تولدو[107] و همکاران (1998)، تيلاك[108] و همکاران (1992) و نيتو[109] و فرانکنبرگر5 (2000) دریک راستا بوده است. مهرورز و همكاران(2008) نيز در بررسي خود بر روي گياه جو اعلام نمودند كه كاربرد ميكروارگانيزمهاي حل كننده فسفات و ريز جانداران و باكتريهاي پيشبرنده رشد گياه، توام با مقادير مناسب كود شيميايي موجب بهبود رشد رويشي گرديده و در نتيجه عملكرد دانه به طور معنيداري افزايش يافت. به عقيده رايي و گائور[110] (1998)، اثر آزوسپيريلوم و اثر مخلوط اين باکتري و ازتوباکتر بر افزايش عملکرد گندم، ذرت وسورگوم معني دار بوده است. کوستاندي و سليمان[111] (1991) خاطر نشان کردند که کاربرد کود نيتروژنه بر افزايش عملکرد بيولوژيک ذرت اثر معني داري داشته است. ردي[112] و همکاران (1998) طي آزمايشي به اين نتيجه رسيدند که بيوماس ذرت با افزايش نيتروژن، بهبود مي يابد. طبق گزارشات باندي و كارتر[113] (1988) كود نيتروژنه بر روي عملكرد دانه بسيار معني دار بود. لوي[114] (1993)، در بررسي مقادير مختلف نيتروژن و کاربرد آن در مراحل کاشت، پنجه زني و طويل شدن ساقه و يا تقسيط آن در مراحل يادشده به اين نتيجه رسيد که عملکرد دانه به طور مثبت ومعني دار، به نيتروژن مصرف شده در مراحل کاشت و پنجه زني واکنش نشان مي دهد ولي عکس العمل عملکرد دانه به کاربرد نيتروژن در مرحله طويل شدن ساقه کم تر بود، هر چند آنگوس و فيشر[115] (1999)، با مصرف نيتروژن در مرحله طويل شده ساقه به عملکردهاي بالا دست يافتند. مقایسات میانگین اثرات ساده نشان داد که افزایش کود نیتروژن و کود زیستی باعث افزایش عملکرد ذرت می شود که نشان دهندة خاصیت کودپذیری مطلوب در این رقم است. همچنین مقایسه میانگین اثر متقابل نشان داد که بهترین ترکیب کودی از ترکیب 150 و 200 کیلوگرم در هکتار نیتروژن با 200 کیلوگرم در هکتار کود زیستی حاصل شده است. كوسي و همكاران[116] (1998) نيز به افزايش سطوح فسفر قابل دسترس خاك در اثر تلقيح با كودهاي زيستي اشاره كردهاندو اعلام نموده اند كه اين امر منجر به افزايش سطح ريشه و ساقه و در نتيجه افزايش عملكرد محصول ميگردد. استفاده از ميكوريزا سبب افزايش ماده خشك گياه به دليل افزايش جذب آب و مواد غذايي ميشود. نتيجه اين نقش ميكوريزا افزايش فعاليت فتوسنتزي و تثبيت Co2 و توليد سطح برگ بيشتر ميشود كه در نهايت سبب افزايش تثبيت Co2 و افزايش بيوماس اندام هوايي ميشود(اسميت و ريد[117]، 2008). ملكي نارگ موسي و همكاران (1391) نيز در تحقيقات خود گزارش نمودند كه برهمكنش كودهاي شيميايي و زيستي نيتروژن و فسفر بر صفات تعداد بلال در بوته، تعداد رديف در بلال، تعداد دانه در رديف، عملكرد كنسروي و وزن هزار دانه ذرت شيرين در سطوح 5 درصد و يك درصد معنيدار ميباشد. ايشان اعلام نمودند كه افزايش عملكرد كمي و كيفي در گياهان تلقيح شده با باكتريهايي از قبيل آزوسپريليوم در نتيجه توليد مواد محرك در اثر اين باكتريها دانسته اند.
5-13- عملکرد وزن خشک
فسفر يكي از مهمترين عناصر مورد نياز گياهان ميباشد كه باعث رشد و قويتر شدن ريشهها، رشد و ضخيمتر شدن ساقهها، پر حجم شدن دانهها، افزايش عملكرد و زودرسي محصول ميشود و در عمل تلقيح گلها دخالت دارد (ايران نژاد و شهبازيان، 1382). معني دار شدن عملکرد دانه تحت تاثير سطوح کود نيتروژنه، سطوح کود زیستی و اثر متقابل انها درسطح احتمال يک درصد و مقايسه ميانگينها نشان داد که بالا رفتن مقدار نیتروژن و کود زیستی منجربه افزايش ماده خشک در ذرت می گردد. شاهرونا[118] و همكاران (2006) نشان دادند كه استفاده از باكتريهاي سودوموناس، وزن خشك ذرت را در شرايط گلخانهاي 5/22 درصد افزايش داد. اسپرنت و اسپرنت[119] (1990) گزارش مي کنند که باکتري هاي تثبيت کننده نيتروژن شامل آزوسپيريلوم، پسودوموناس و ازتوباکتر از طريق همياري با ريشه گياهان، موجب افزايش سطح جذب رطوبت مي شود و اين شبکه گسترده ريشه اي از طريق جذب آب و املاح وانتقال آن ها به گياه ميزبان موجب افزايش ارتفاع گياه، سطح برگ و وزن خشک آن مي شود. تيلاك[120] و همکاران (1992) بر اساس نتايج يک آزمايش گلداني، بر اثرات مثبت تلقيح توام ازتوباکتر و آزوسپيريلوم بر مقدار ماده خشک ذرت و سورگوم تأکيد دارند. همچنین بررسي نتايج تأثير نيتروژن بر روي خصوصيات كمي و كيفي ذرت نشان داد كه نيتروژن باعث افزايش محصول خشك ذرت مي شود(ککس وهمکاران1993). علاوه بر آن محققين اظهار داشتند که افزايش قابليت جذب عناصر غذايي و آب و افزايش رشد ريشه منجر به افزايش توانايي جذب ريشه شده و در نهايت اين عوامل با افزايش ميزان توليد سيدرفور و آنتيبيوتيک و قدرت رقابت ريشه در مصرف مواد غذايي در ريزوسفر، مانع رشد پاتوژنهاي بيماريزاي گياهي مي شود. اين عوامل باعث بهبود شرايط رشد گياه تلقيح شده با باکتريها نسبت به شاهد مي شود. مقایسات میانگین اثرات ساده نشان داد که افزایش کود نیتروزن و کود زیستی باعث افزایش عملکرد وزن خشک ذرت میشود که نشان دهندة خاصیت کودپذیری مطلوب در این رقم است. همچنین مقایسه میانگین اثر متقابل نشان داد که بهترین ترکیب کودی از ترکیب 150 و 200 کیلوگرم در هکتار نیتروژن با 200 کیلوگرم در هکتار کود زیستی حاصل شده است. به نظر میرسد کودهای زیستی با افزایش کارایی و جذب نیتروژن موجب رشد بیشتر اندامهای هوایی و به تبع آن افزایش عملکرد وزن خشک شدهاند. كهلر[121] و همكاران (2009) در آزمايشات خود نشان دادند كه عموماً در خاكهاي تلقيح شده با PGPR و قارچ AM، مقدار فعاليت آنزيمهاي دهيدروژناز و فسفاتازي افزايش مييابد و در نتيجه سطح گلومالين مرتبط با پروتئين خاك (GRSP) در اين خاكها نسبت به خاكهاي شاهد و حتي كوددهيشده در شرايط بدون تنش و تنش شديد آبي، بيشتر ميگردد. در حالي كه در تمامي خاكهاي تحت تنش متوسط رطوبتي، مقادير GRSP يكسان ميباشد. ايشان همچنين نشان دادند كه در شرايط بدون تنش، تلقيح با P. mendocina و كود شيميايي منجر به افزايش معنيداري در وزن خشك هوايي گياه كاهو گرديد در حالي كه AM و PGPR و تركيب اين دو اثر معنيداري روي وزن خشك ريشه نداشتند.
كاربرد باكتريهاي حل كننده فسفات، موجب افزايش حلاليت فسفر غير محلول، افزايش جذب فسفر، افزايش محتواي نيتروژن و پتاسيم در بافتهاي گياهي و در نتيجه افزايش عملكرد ميگردد (پيكس[122] و همكاران، 2001).
5-14- شاخص برداشت
شاخص برداشت ذرت در سطح احتمال پنج درصد تحت تاثیر کود زیستی قرار گرفت، ولی اثر کودهای نیتروژن و اثر متقابل بین کود شیمیایی نیتروژن و کودهای زیستی به طور معنی داری این صفت را تحت تاثیر قرار ندادند. احتمالاً بنظر میرسد فراهمی فسفر باعث تسهیل انتقال مجدد شده و باعث افزایش این شاخص شده است. کودهای نیتروژن نیز هرچند تاثیر معنی داری بر شاخص برداشت نداشتند، ولی این شاخص در تیمارهای مربوط به مصرف بالاتر کودهای نیتروژن بهتر از مصرف کمتر کود نیتروژن بود .ميانگين برداشت محصول در مزارع ذرت علوفهاي در 13 استان كشور با بهره گرفتن از كود شيميايي فسفاته 09/52 تن بر هكتار بوده است. در حالي كه با مصرف كود زيستي بارور-2 برداشت محصول به 3/58 تن بر هكتار رسيده است. در كل، ميانگين افزايش محصول با بهره گرفتن از كود زيستي بارور-2 برابر 2/6 تن بر هكتار يا 14 درصد بوده است. شايان ذكر است بالاترين برداشت محصول گزارش شده با بهره گرفتن از اين كود 105 تن بر هكتار در استان يزد بوده كه 9/52 تن بالاتر از ميانگين است. بيشترين ميزان اثربخشي كود زيستي فسفاته از نظر افزايش عملكرد در استان فارس (3/65 درصد) و سپس در استان ايلام (ميانگين 40 درصد) و در استان خراسان جنوبي (ميانگين 25 درصد) بوده است (موسويجنگلي و همكاران، 2005). مقایسه میانگین اثر ساده کود زیستی نشان داد که افزایش کود زیستی باعث افزایش شاخص برداشت ذرت میشود که نشان دهندة خاصیت کودپذیری مطلوب در این رقم است. ذرت در خاکهایی با بافت لومی ، عمیق ، نفوذ پذیری مناسب ، مواد آلی کافی و با عناصر غذایی متعادل بیشترین عملکرد را دارد. ذرت نسبت به شوری خاک حساس و باید از کاشت آن در این نوع اراضی جلوگیری کرد. در خاکهایی با شرایط مساوی از نظر حاصلخیزی و تأمین رطوبت ذرت اراضی متوسط و یا سبک را ترجیح می دهد زیرا این گونه اراضی در بهار خیلی زود گرم و شرایط رشد ریشه ها را فراهم می کند . با وجود اینکه ذرت در اراضی بـــاpH (5-8) کشت می گردد ولی حداکثر عملکرد اراضی با درpH 6 تا 7 دست می آید. در اراضـی بـــا pH کمتر از 5 جذب ( ازت ، فسفر ، پتاس ، سولفور ، کلسیم ، منیزیم ) مشکل می شود و در خاکهایی که pH آنها بیش از 8 باشد جذب آهن ، آلومینیوم ، بر ، فسفر ، روی سختی صورت خواهد گرفت. به نظر میرسد با توجه به آزمایش خاک شوری و pH بالای این خاک زراعی باعث شده است که این سطوح کودی تاثیری روی بقیه صفات نداشته باشند و همچنین سطوح نامناسب انتخابی برای کود ازته نیز میتواند دلیل آن باشد. ايبوچي[123] و همكاران (2007) نيز استفاده از كودهاي شيميايي به همراه كودهاي زيستي و آلي را موجب افزايش عملكرد، تجمع ماده خشك و افزايش سطح برگ در كشت ذرت اعلام نموداند. باكتريهاي حل كننده فسفات علاوه بر كمك به جذب عنصر فسفر، موجب جذب ساير عناصر، كاهش بيماريها و بهبود ساختمان خاك و در نتيجه تحرك رشد و افزايش كمي و كيفي محصول ميگردند (آرپانا[124] و همكاران، 2002).
5-15- وزن چوب خشک بلال
بررسي نتايج تأثير نيتروژن بر روي خصوصيات كمي و كيفي ذرت نشان داد كه نيتروژن باعث افزايش محصول وزن چوب خشک بلال ذرت ميشود (ککس وهمکاران1993). هرچند که در این این مطالعه نیز این صفت تحت تاثیر نیتروژن و کود زیستی قرار نگرفت هرچند که یک روند افزایشی مشاهده شد ولی معنیدار نبود که دلیل آن سطوح نامناسب انتخابی برای کود نیتروژن و کود زیستی و همچنین افزایش میزان فسفر قابل جذب در خاک و شوری خاک میتواند باشد.
5-16- درصد پروتئين دانه
مهرورز و همكاران (2008) در بررسي خود بر روي گياه جو اعلام نمودند كه كاربرد ميكروارگانيزمهاي حل كننده فسفات و ريز جانداران و باكتريهاي پيشبرنده رشد گياه، توام با مقادير مناسب كود شيميايي موجب بهبود رشد رويشي گرديده و در نتيجه عملكرد دانه و درصد پروتئین دانه را به طور معنيداري افزايش میدهد. ايبوچي و همكاران (2007) نيز استفاده از كودهاي شيميايي به همراه كودهاي زيستي و آلي را موجب افزايش افزایش درصد پروتئین دانه، تجمع ماده خشك و افزايش سطح برگ در كشت ذرت اعلام نموداند. افزون براين بالا بودن پروتئين دانه سبب گياهچه هايي به نسبت برتر مي گردد (ويتفيلد[125] و همکاران،1989). تارمن و همکاران (2000) گزارش کردند که بين ميزان عملکرد و درصد پروتئين ارتباط معکوسي وجود دارد زيرا افزايش عملکرد ناشي از افزايش درصد ساقه است و چون ساقه در مقايسه با اجزاي ديگر عملکرد، از کمترين ميزان پروتئين برخوردار است. نيتروژن اگر به مقدار كافي در دسترس گياه قرار گيرد، باعث رشد سريع ذرت خواهد شد و نيز اثرات مثبتي بر روي ذخيره شدن مواد پروتئين در دانه خواهد گذشت (ملكوتي و نفيسي،2004). هرچند که در این مطالعه نیز این صفت تحت تاثیر نیتروژن و کود زیستی قرار نگرفت در حالی که یک روند افزایشی مشاهده شد ولی معنیدار نبود که دلیل آن سطوح نامناسب انتخابی برای کود نیتروژن و کود زیستی و همچنین افزایش میزان فسفر قابل جذب در خاک و شوری خاک میتواند باشد.
5-17- فسفر برگ
معني دار شدن فسفر برگ تحت تاثير سطوح کود نيتروژنه درسطح احتمال پنج درصد و مقايسه ميانگين نشان داد که بالا رفتن مقدار نیتروژن منجر به افزايش فسفر برگ در ذرت می گردد. به نظر میرسد کودهای نیتروژن با افزایش کارایی و جذب نیتروژن موجب رشد بیشتر اندامهای هوایی و به تبع آن افزایش جذب فسفر شده و در نتیجه فسفر انتقالی به اندام های گیاهی بیشتر شده و همین باعث افزایش بیشتر فسفر در برگ شده است. مقایسه میانگین اثر ساده کود نیتروژن نیز نشان داد که بهترین تیمار کود نیتروژن 100 کیلوگرم در هکتار بوده است و در این سطح کودی، فسفر برگ افزایش پیدا کرده و پس از آن دوباره روند کاهشی به خود گرفته است که دلیل آن میتواند شوری خاک، میزان بالای فسفر خاک و عدم کارایی کود زیستی فسفاته بارور-2 در سطوح بالای نیتروژن و فسفر بالای خاک باشد.
حيدري و گلپايگاني (2012) در تحقيقات خود نشان دادند كه با افزايش تنش خشكي،مقدار آنزيمهاي CAT و GPX و محتواي كلروفيل برگ افزايش يافت در حالي كه ميزان آنريمهاي APX و نسبت FV/FM كاهش يافت. ايشان اعلام نمودند كه استفاده از رايزوباكتر در شرايط تنش خشكي منجر به بهبود فعاليت آنتياكسيدانها و رنگدانههاي فتوسنتزي گرديد بهطوري كه گونه سدوموناس منجر به افزايش معنيداري در فعاليت آنزيم CAT گرديد در حالي كه در تيمار مركب از سه گونه باكتري، بيشترين فعاليت آنزيمهاي APX و GPX مشاهده گرديد.
5-18-pH خاک
ذرت در خاکهایی با بافت لومی ، عمیق ، نفوذ پذیری مناسب ، مواد آلی کافی و با عناصر غذایی متعادل ، بیشترین عملکرد را دارد. ذرت نسبت به شوری خاک حساس و باید از کاشت آن در این نوع اراضی جلوگیری کرد. در خاکهایی با شرایط مساوی از نظر حاصلخیزی و تأمین رطوبت ذرت اراضی متوسط و یا سبک را ترجیح می دهد زیرا این گونه اراضی در بهار خیلی زود گرم و شرایط رشد ریشه ها را فراهم می کند . با وجود اینکه ذرت در اراضی بـــا (5-8)pH کشت می گردد ولی حداکثر عملکرد اراضی با (6-7)pH بدست می آید . در اراضـی بـــا pH کمتر از 5 جذب ( ازت ، فسفر ، پتاس ، سولفور ، کلسیم ، منیزیم ) مشکل می شود و در خاکهایی که pH آنها بیش از 8 باشد جذب آهن ، آلومینیوم ، بر ، فسفر ، روی به سختی صورت خواهد گرفت. در این مطالعه نیز کود نیتروژن و کود زیستی روی pH خاک تاثیر نداشتند. عيدي زاده و همكاران (1390) در آزمايش خود نشان دادند كه كاربرد كودهاي زيستي بر محتواي عناصر غذايي و برخي از خصوصيات شيميايي و فيزيكي خاك تاثيرداشتند به طوري كه پس از كاربرد كودهاي زيستي محتواي نيتروژن كل خاك به ترتيب در تيمارهاي 100 درصد كود شيميايي، 25 درصد كود شيميايي + كود زيستي، 50 درصد كود شيميايي + كود زيستي و 100 درصد كود زيستي برابر با 1/0، 11/0، 12/0 و 089/0 درصد بود. همچنين مقدار فسفر قابل دسترس در خاك نيز به طور فزآيندهاي افزايش يافت. ايشان همچنين افزايش اسيديته خاك و عدم تثبيت كود پتاس مورد استفاده در حضور كودهاي زيستي را دليل افزايش دسترسي اين عنصر در خاك دانستند. در كشاورزي متداول از كودهاي فسفاته شيميايي براي رفع كمبود خاك استفاده ميشود، ولي در عمل درصد بالايي از كودهاي مصرفي با يونهاي خاك تركيب و به صورت غير محلول و غير قابل جذب براي گياه در ميآيند (رخزادي[126] و همكاران، 2004). فسفر در خاكهاي اسيدي به دليل تثبيت توسط اكسيدهاي آهن و آلومينيوم و در خاكهاي آهكي به دليل تثبيت توسط تركيبات كلسيم، يكي از عوامل محدود كننده رشد گياه است (ما[127] و همكاران، 2009). دليل تفاوت در ميزان جذب فسفر و نياز خاكها به دليل تفاوت در برخي از خصوصيات فيزيكوشيميايي در خاكها است و اجزاي موثر خاك در نگهداري فسفر عبارتند از: كربناتهاي خاك، اكسيدهاي آهن و آلومينيوم، نوع و مقدار رس و مواد آلي ميباشد (صمدي[128]، 2006). جذب سطحي شامل جذب فيزيكي، شيميايي و تبادل آنيوني ميباشد (سمپل و همكاران[129]، 1980).
گياهان و ريزجاندارن ممكن است تركيبات آلي مانند سيترات، مالات و اگزالات رها سازند كه اين تركيبات حلاليت فسفر معدني خاك را از طريق تبادلات ليگاندي و تجزيه كانيهايي كه جاذب فسفر هستند، افزايش ميدهند(بانيك و دي[130]، 1983، نيومن[131] و همكاران، 1999) اسيدهاي آلي با وزن مولكولي كم، مثل سيتريك و اگزاليك جذب فسفر توسط خاك را كاهش ميدهند و از اين طريق موجب افزايش قابليت دسترسي فسفر خاك براي گياهان ميشوند(هو و همكاران[132]، 2001) تاثير اسيدهاي آلي در بازداري از رسوب فسفاتهاي كلسيم به حجم گروههي عامل و اندازه آنها بستگي دارد (مرادي و همكاران، 1390)
5-19- همبستگی بین صفات
بررسی ضرایب همبستگی نشان داد که عملکرد دانه با تعداد رديف در بلال، عملکرد وزن خشک و شاخص برداشت همبستگی مثبت و معنیداری دارد در حالی که با pHخاک، درصد کچلی و ارتفاع بوته همبستگی منفی و غیرمعنیداری داشت. همچنین نتایج همبستگی بالا و معنیداری را بین اجزای عملکرد با هم نشان داد. بنابراین همبستگی عملکرد با اجزای خود و یا همبستگی هر یک از این اجزا با یکدیگر زمانی ارزش پیدا میکند که هدف از انتخاب غیرمستقیم برای بهبود ژنتیکی عملکرد از طریق انتخاب برای اجزای آن باشد از این رو ارزش انتخاب بستگی به میزان توارثپذیری هر یک از صفات مورد توجه نسبت به عملکرد دارد، در غیر این صورت انتخاب مستقیم برای عملکرد بازده ژنتیکی بالاتری را خواهد داشت (لی، 1956). به همین ترتیب نتایج مشابهی توسط شارما و کومار (1987) گزارش گردید. ایشان همبستگی بین صفات ارتفاع بوته، تعداد میانگره، سطح برگ، ارتفاع تاسل، قطر بلال، تعداد دانه در ردیف و تعداد ردیف دانه در بلال را با عملکرد دانه در بوته مثبت و معنیدار اعلام کردند. محققین دیگری مانند رمضانی و همکاران (1388) و همچنین ونیوگوپال و همکاران (2003) نیز نتایج مشابهی را گزارش کردند.
نتیجه گیری:
مصرف بی رویه کودهای شیمیایی به منظور حصول عملکرد بالا و جبران کمبود مواد غذایی و به دنبال آن افزایش هزینه های تولید و تخریب منابع آب و خاک موجب علاقه مندی متخصصان به نظامهای زراعی سالم و پایدار از نظر اکولوژیک شده است(تیلاک و همکاران،1992). غلات یکی از منابع مهم تامین کننده غذای انسان می باشد و بیشترین نیاز را به کودهای شیمیایی دارند(ظهیر و همکاران،1998). ذرت به عنوان یکی از مهمترین غلات پر توقع و استراتژیک در جهان محسوب می شود. این گیاه به منظور عملکرد کمی و کیفی بالا، باید ترکیب مناسبی از مواد غذایی را در اختیار داشته باشد(ملکوتی،2008). استفاده از فرآورده های بیولوژیک در جهت تغذیه غلات یکی از راه حل های مفید در دستیابی به بخشی از اهداف کشاورزی پایدار به شمار می رود. کود های زیستی به مواد حاصلخیز کننده هایی اطلاق می شود که حاوی تعداد کافی از میکرو ارگانیسم ها شامل باکتری و قارچ بوده و به عنوان تامین کننده یک یا چند عنصر غذایی مورد نیاز گیاهان به کار می روند (روستا،1996).
استفاده از میکرو ارگانیسم های خاکزی در جهت افزایش محصول و بالا بردن کیفیت تولیدات کشاورزی و کنترل بیماری های گیاهی در قرن بیستم مطرح گردید و روز به روز افق های جدیدی پیش دیدگان بشر باز می شود. از طرفی واردات حجیم کودهای فسفاته شیمیایی در هر سال به کشور جدای از مسئله هزینه های گزاف برای خرید این کودها باعث مشکلاتی برای زمین های زراعی و محیط زیست اطرافمان می شود. از این لحاظ یافتن راهی که بتوان از واردات بی رویه این کودها بکاهد و همچنین باعث حفظ سلامت محیط زیست اطراف ما شود با توجه به این مسائل ذکر شده تجدید نظر در استفاده از کودهای شیمیائی و به کار بردن روش های نوینی مانند کودهای زیستی ضروری و پر رنگ به نظر می رسد.
نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که همراهی کود زیستی با کود شیمیایی می تواند بر اجزای عملکرد و عملکرد ذرت تاثیر مثبت داشته باشد و عملکرد گیاه ذرت در این آزمایش مثبت ارزیابی شد. با توجه به اینکه بر اساس یک آزمایش یکساله نمی توان توصیه ای ارائه نمود اما بر اساس نتایج بدست آمده از این آزمایش به نظر می رسد کاربرد ترکیبات باکتریایی به عنوان کود زیستی می تواند در بهبود و افزایش محصول موثر واقع شده و با رواج آن در کشور، جایگزین مناسبی برای کودهای شیمیایی می شود که علاوه بر افزایش تولید، افزایش امنیت خاک های زراعی و کاهش آلودگی های محیط زیست را به همراه دارد. اگر با آزمایشات و تحقیقات زیادتر بتوان به این دستاورد رسید که استفاده از کود زیستی می تواند افزایش عملکردی که کاربرد کود شیمیایی به دنبال دارد را برای گیاه به ارمغان آورد شایسته است که با جایگزین نمودن یا همراه نمودن کود زیستی با کود شیمیایی باعث افزایش عملکرد در محصولات شده و همچنین سلامت محیط زیست را با مصرف کمتر از مواد شیمیایی تضمین کرد.
فرم در حال بارگذاری ...