وبلاگ

توضیح وبلاگ من

بررسی تطبیقی فضایل اخلاقی ایمانی در قرآن و عهدین- قسمت ۵۴

 
تاریخ: 20-07-00
نویسنده: فاطمه کرمانی
  • اعتماد به خداوند: نتیجه روانی اعتماد کردن به خداوند و هر کس دیگری باعث به وجود آمدن این احساس می­گردد که می­توان به شخص مورد اعتماد خودش تکیه کند، رازش را به او بگوید، از وی کمک بخواهد و به طور کلی به او امیدوار باشد «من فقط به خدا اعتماد دارم و امیدم به اوست. » (مزامیر۶۲: ۵). این تکیه کردن به طرف مقابل را می­توان نسبت به خداوند همان توکل نام گذاشت که در واقع همراه با اعتماد است. توکل به خداوند نیز به انسان امید می­دهد زیرا کسی را تکیه­گاه خود قرار داده که خودش محتاج به هیچ تکیه­گاهی نیست یعنی کامل است «چون تو ای خداوند، امید من هستی، از جوانی به تو توکّل نموده‌ام. » (مزامیر۷۱: ۵).

 

  • دعا کردن به پیشگاه خداوند: دعا کردن به در گاه الهی علاوه بر اینکه باعث آرامش قلبی می­ شود (امثال۱۰: ۲۸). نتیجه دیگرش این است که نسبت به خداوند و الطاف خداوندی انسان امیدوارتر می­ شود «خداوندا، مطابق وعده‌ات به من قوّت عطا کن تا زنده بمانم و نگذار که امیدم به ناامیدی تبدیل شود. » (مزامیر۱۱۹: ۱۱۶ و ۱۴۷؛ ۱۰: ۱۷؛ ۳۱: ۲).

 

    • کسب حکمت: کسب حکمت و آگاهی باعث می­ شود تا آدمی جهان اطراف و مخصوصاً خالق آن را بهتر بشناسد، فلسفه آفرینش و زندگی را درک کند و مهم­تر ازآن، این که با کسب حکمت ترس او از خداوند بیشتر شده (مزامیر۱۱۱: ۱۰) و در نتیجه امید و ایمانش نسبت به خداوند بیشتر می­ شود «فرزندم، همان طوری که خوردن عسل دهان تو را شیرین می‌کند، کسب حکمت نیز برای جان تو شیرین خواهد بود. کسی که حکمت می‌آموزد، آینده خوبی در انتظارش می‌باشد و امیدهایش برباد نمی‌رود. » (امثال۲۴: ۱۳-۱۴؛ ۲۶: ۱۲ و … ).

دانلود پایان نامه

 

  • یادگیری احکام الهی و عمل به آنها: یادگیری احکام خداوند باعث توکل و اعتماد به خداوند می­ شود «تا نسلهای بعدی هم این احکام را یاد بگیرند و به نوبه خود به نسلهای آینده بیاموزند. به این ترتیب آنها یاد می‌گیرند که به خداوند توکّل نمایند و آنچه را که او انجام داده است فراموش نخواهند کرد، بلکه پیوسته اوامر او را اطاعت خواهند نمود. » (مزامیر۷۸: ۶-۷) و همچنین باعث می­ شود تا آدمی به آن احکام به صورت درست عمل نماید، و عمل به احکام و فرامین الهی و ستایش او باعث امیدواری به خداوند و نجات خداوندی و رحمت بیکران او می­ شود «خداوندا، امید من به این است که تو مرا نجات دهی، من احکام تو را اطاعت می‌کنم. » (مزامیر۱۱۹: ۱۶۶؛ ۷۱: ۱۴؛ امثال۲۳: ۱۷-۱۸).

 

  • به یادآوردن وعده­های خداوند: وعده­هایی که خداوند به قوم خود در عهدعتیق می­دهد آن­قدر گسترده است که در صورت وفای به عهد از طرف بنی­اسرائیل سعادت کامل دنیوی و برخورداری کامل در حد اعلی از نعمت­های الهی را در پی دارد. و همین وعده­های خداوند است که به انسان انگیزه اجرای احکام خداوند و سلوک در راه یهوه و دوری از خدایان دیگر و به معنای کلی، عمل کردن به عهدی که با خداوند بسته را می­دهد و حتی یادآوری این وعده­ها نیز برای او امیدوارکننده است «من بی‌صبرانه منتظر کمک از جانب خداوند هستم، زیرا به وعده او اعتماد دارم. » (مزامیر۱۳۰: ۵؛ ۱۱۹: ۴۹ و ۸۱ و ۱۱۴؛ ارمیا۳۱؛ مراثی۳: ۲۱).

 

علاوه بر به یادآوردن و توجه به عهدی که خداوند با انسان بسته - از جمله عهدی که خداوندبعد از طوفان با حضرت نوح بست (پیدایش، باب ۹) و اینکه دیگر تصمیم گرفت به خاطر انسان زمین را لعنت نکند (باب۸) - آگاهی از اینکه رحمت خداوند بی ­پایان است و نسبت به بندگان بسیار رئوف و مهربان می­باشد، نیز برای آدمی امیدبخش است «وقتی رنج‌هایم به یادم می‌آیند، نومید نمی‌شوم، زیرا محبّت خداوند پایدار و رحمت او بی‌پایان است. » (مراثی۳: ۲۱-۲۲).

 

  • ترس از خداوند باعث امیدواری به خداوند می­باشد: نتیجه ترس از خداوند، ایمان به او و اجرای فرامین او و همچنین عدم ترس از غیر خداوند است و کسی که از غیرخداوند نمی­ترسد فقط به خداوند ایمان دارد «آنانی که از تو می‌ترسند، از دیدن من خوشحال می‌شوند، چون من هم به وعده تو امیدوارم. » (مزامیر۱۱۹: ۷۴).

 

  • قطع امید کردن از غیرخداوند: «اکنون ای خداوند به چه چیزی امیدوار باشم؟ امید من به توست. » (مزامیر۳۹: ۷).

          1. امید در عهد جدید

         

         

     

     

 

عهدجدید به «امید» توجه خاصی نموده و برای آن در زندگی یک فرد مسیحی، نقش خاصی قائل شده است. در کتاب مقدس، از دو واژه «انتظار» و «امید» برای رساندن معنای امید استفاده شده است: «بلی برای ما مکتوب است که شخم کننده می­باید به امید شخم نماید و خوردکننده خرمن نیز، باید در امید یافتن قسمت خود باشد» (قرنتیان۹: ۱۰). بنابراین، امید با انتظار به دست می ­آید؛ انتظاری که سرمنشأ برکاتی است که آرامش و نجات را در پی دارد؛ برکاتی که هم در دنیا و هم در آخرت با آدمی است. امید، در ذات خود به آینده توجه دارد (رومیان۸: ۲۴-۲۵). به هر حال امید بیش از یک اشتیاق یا آرزو برای چیزی در آینده است. امید عهدجدید، شامل اعتقاد قلبی و اطمینان قوی درباره مسائل آینده است زیرا بر اساس وعده­های خدا و مکاشفه او می­باشند. به عبارت دیگر امید در کتاب مقدس به صورت تفکیک ناپذیری همراه با یک ایمان محکم (رومیان۱۵: ۱۳؛ عبرانیان۱۱: ۱) و توکل به خداست (مزامیر۳۳: ۲۱-۲۲). نویسنده مزامیر این حقیقت را زمانی آشکار می­سازد که واژه «توکل» را با «امید» مترادف استفاده می­ کند: «بر روسا توکّل مکنید و نه بر ابن آدم که نزد او اعانتی نیست … خوشابحال آنکه خدای یعقوب مددکاراوست، که امید او بر یهوّه خدای وی می‌باشد» (مزامیر۱۴۶: ۳-۵؛ ارمیا۱۷: ۷). در نتیجه امید ایماندار، امیدی است که «باعث شرمساری» نمی­گردد (رومیان۵: ۵؛ مزامیر۲۲: ۴-۵؛ اشعیا۴۹: ۲۳). بنابراین برای ایماندار، امید مانند لنگری در میان زندگی است (عبرانیان۶: ۱۹-۲۰). بنابراین، امید در عهد جدید یکی از سه عنصر اصلی شخصیت مسیحی و خداپسندانه را تشکیل می­دهد: «سه چیز همیشه باقی خواهد ماند: ایمان، امید و محبت» (قرنتیان۱۳: ۱۳). متکلمان و الهیدانان مسیحی از هفت فضیلت اصلی نام برده­اند: چهار فضیلت انسانی و طبیعی (مصلحت اندیشی، بردباری، اعتدال و عدالت) و سه فضیلت الهیاتی (ایمان، امید و محبت)، که این سه فضیلت الهیاتی، مستند به عهد جدید است (قربانی، ۱۳۹۰: ۱۴) و در نگاه غالب مسیحیان از فضایل اصلی محسوب می­شوند (تسالونیکان اول، ۱: ۳؛ رومیان۵: ۱-۵؛ کولسیان۱: ۴-۵).
در نتیجه، یکی از عقاید محوری در عهد جدید، این است که انسان­ها فراخوانده شده ­اند که به خداوند، ایمان، باور و امید داشته باشند و بر او تکیه کنند، به او اعتماد بورزند و تنها به او اطمینان داشته باشند. در حقیقت، باور به خداوند و اطمینان به او همراه با عمل به رفتارهای اخلاقی و عقلانی، تضمینی برای بهبود اوضاع زندگی انسان شمرده می­ شود (لیون دوفر الیسوعی، ۱۹۸۶، ذیل واژه امید). اگر شخصی به فردی اعتماد کند، در این صورت، طبعاً گفته­های او را می­پذیرد، خواسته­ های او را انجام می­دهد، به اشکال گوناگون با او راز و نیاز می­ کند، امیدوارانه چشم به وعده­هایش می­دوزد، اتحاد با او را تجربه می­ کند و … (پلانتینجا، ۱۳۸۱: ۳۳) و این همه تجلّی واقعی آن اعتماد خواهد بود. از این رو، می­توان گفت: در دیدگاه عهد جدید، امید ریشه در ایمان و اعتماد به خداوند دارد. وصول بدان مشروط به صبر و محبت است (لیون دوفر الیسوعی، ۱۹۸۶، ذیل واژه امید)، که امری نسبتا دشوار می­نماید؛ زیرا هنگامی که محبت، مبدأ احساسات نفسانی گردید و در باطن آدمی عمیقاً ریشه دوانید، تمایل خاصی را برمی­انگیزاند که فرد، داوطلبانه با علاقه و شور فراوان برای انجام کارهای نیک و خدمت به اجتماع آماده می شود. دیگر اینکه، عناد و بدخواهی و طغیان و سرکشی، همچنین ناامیدی و افسردگی در افراد ریشه دار نمی­ شود، بلکه متزلزل و ناپایدار خواهد بود؛ زیرا هیچ چیز بهتر از این سرمایه گرانقدر برای از بین بردن پلیدیهای نفس توانایی ندارد (محققیان، ۱۳۹۱: ۱۰).
بنابراین، تنها رجا و امیدی که ریشه در اعتماد به خداوند دارد، می ­تواند به کل حیات و زندگی انسان تحرک و پویایی بخشد و او را به­سوی آینده­ای سعادتمند که تمامی بشریت به سوی آن خوانده می­شوند، سوق دهد: «ایمان خود را حفظ نمایید؛ زیرا اگر چنین کنید، همیشه با خدای پدر و فرزندش، رابطه­ای نزدیک خواهید داشت و زندگی جاوید که او وعده داده است، نصیب شما خواهد شد. » (یوحنا۲: ۲۴-۲۵).
اما اگر شخص از امید بی­بهره باشد، عوامل ناراحتی در کانون جانش نفوذ می­ کنند و او را دچار یأس و خودباختگی می­سازند. کسی که از سرمایه امید بهره­ای ندارد، در برابر عوامل نامساعد طبیعت به سختی آسیب پذیر است و به دلیل نداشتن پشتوا نه­ای محکم چون ایمان، خود را اسیر طبیعت و محکوم قوای قهار آن می­داند. اگر در نخستین صحنه نبرد با مصائب و دشواری­ها عقب نشینی نکند، سرانجام در نقطه مخوف حمله­ی امواج خروشان حوادث روزگار، در گرداب ژرف و عمیقی فرو خواهد رفت. چنین فردی هرگز برای محبت به دیگران، انگیزه­ای نخواهد داشت و هیچ تلاشی برای رفع نواقص و کمبودهای دیگران نمی­کند و به زودی در باتلاق ناامیدی و افسردگی همیشگی سرنگون خواهد شد. اما کسی که متکی به امید است، با استمداد از نیروی ایمانش، معتقد است رنج­های خارج از اختیار انسان، از جانب پروردگار مهربان و برای تطهیر قلب و تهذیب روحش مقدر گردیده است، به همین دلیل، هرگز اجازه نمی­دهد که مصائب و مشکلات، قدرت روحی او را فلج کنند، بلکه در هر شرایطی متانت خود را همچنان حفظ خواهد کرد و کشتی وجود خود را در هر حادثه­ای با استمداد از نیروی لایزال الهی، به ساحل آرامش و صفا و موفقیت و سعادت میرساند و حتی با سنگینی بار رنج­ها، کامیابی­ها و لذتهای روحی او افزایش خواهد یافت. چنین فردی با گسترش محبت و نیکی میان مردم و تلاش برای خوشبختی آنها، نفس امید را رشد می­دهد و با خیرات و برکات اخلاقی و عملی آن را اعتلا می­بخشد (محققیان، ۱۳۹۱: ۱۲).

 

      •  

     

     

 

 

 

              1. متعلق های امید در عهد جدید

             

             

         

         

     

     

 

 

 

  • امید به خداوند (خدای پدر) : از دیدگاه عهدجدید، امید نهایی و اعتماد ایمانداران بر خداوند قرار می­گیرد: «برای این زحمت و بی‌احترامی می‌کشیم زیرا امید داریم به خدای زنده که جمیع مردمان علی‌الخصوص مؤمنین را نجات‌دهنده است. » (اول تیموتائوس۴: ۱۰)، «خاطرتان آسوده باشد. شما که به خدا امید دارید، به من نیز امید داشته باشید. نزد پدر من خدا، جا بسیار است. من می­روم تا آنجا را برای شما آماده کنم، وقتی همه چیز آماده شد، بازخواهم گشت و شما را خواهم برد تا جایی که من هستم، شما نیز باشید» (یوحنا۱۴: ۳). قدرت و اعمال عجیب خدا در معجزات عیسی و شاگردان و امثال آن آشکار است. همه اینها باعث می­ شود تا اعتماد خود را بر خداوند به عنوان یاری دهنده خود، قرار دهیم: «با دلیریِ تمام می‌گوییم، خداوند مددکننده من است و ترسان نخواهم بود. » (عبرانیان۱۳: ۶). از طرف دیگر آنانی که با خدا زندگی نمی­کنند دلیلی برای امیدوار بودن ندارند: «ای برادران نمی‌خواهیم شما از حالت خوابیدگان بی‌خبر باشید که مبادا مثل دیگران که امید ندارند، محزون شوید. » (تسالونیکیان۴: ۱۳؛ افسسیان۲: ۱۲).

 

  • امید به مسیح: پایه و اساس امید اطمینان بخش ایمانداران بر عیسی مسیح استوار است. مکاشفه کامل عهد جدید در عیسی مسیح دلایل بیشتری را برای امیدوار بودن ما در خدا ارائه می­ کند. پسر خدا آمد تا کارهای شیطان (اول یوحنا۳: ۸). یعنی «خدای این جهان» (دوم قرنتیان۴: ۴؛ غلاطیان۱: ۴؛ عبرانیان۲: ۱۴؛ اول یوحنا۵: ۱۹). را نابود سازد. عیسی در دوران خدمت زمینی خود با اخراج دیوها قدرتش را بر شیطان ثابت کرد. به علاوه او با مرگ و قیامش، قدرت حکوت شیطان را نابود ساخت (یوحنا۱۲: ۳۱) و قدرت ملکوت خدا را نشان داد. بنابراین پطرس در ارتباط با امید ایمانداران چنین اعلام می­ کند: «متبارک باد خدا و پدر خداوند ما عیسی مسیح که بحسب رحمت عظیم خود ما را بوساطت برخاستنِ عیسی مسیح از مردگان از نو تولید نمود برای امید زنده» (اول پطرس۱: ۳). عیسی امید ما خوانده شده است (کولسیان۱: ۲۷؛ اول تیموتائوس۱: ۱) و ما باید به قوت روح القدس، امید خود را بر او قرار دهیم (رومیان۱۵۱۵: ۱۲-۱۳؛ اول پطرس۱: ۱۳؛ خروج۱۷: ۱۱).

 

  • امید به کلام خداوند: خداوند کلام خود را بر انبیا و رسولان و با الهام روح القدس به صورتی آشکار کرد که آن را بدون خطا بنویسند: «تمامی کتب از الهام خداست و بجهت تعلیم و تنبیه و اصلاح و تربیت در عدالت مفید است، تا مرد خدا کامل و بجهت هر عمل نیکو آراسته بشود. » (دوم تیموتائوس۳: ۱۶؛ دوم پطرس۱: ۱۹-۲۱). از آنجا که کلام ابدی در آسمان­ها نیز پابرجاست (مزامیر۱۱۹: ۸۹)، می­باید امید خود را بر آن کلام قرار داد «همه چیزهایی که از قبل مکتوب شد، برای تعلیم ما نوشته شد تا به صبر و تسلّی کتاب امیدوار باشیم. » (رومیان۱۵: ۴؛ اعمال رسولان ۲۶: ۶). در حقیقت هر آنچه که در مورد خدا و عیسی مسیح می­دانیم در کلام مصون از خطا، مکاشفه شده است.

 

  • امید به فیض خداوند: انسان در رنج­هایی که در زندگی روزانه خود متحمل می­گردد به فیض و رهایی خدا امیدوار است (مزامیر۳: ۱۸-۱۹؛ ۴۲: ۱-۵؛ ۷۱: ۱-۵، ۱۳-۱۴؛ ارمیا۱۷: ۱۷-۱۸). در مسحیت امید به فیض وجود دارد و تنها کسی را سعادتمند می­دانند که لطف فیض شامل حال او بشود و این سعادتمند شدن هیچ ارتباطی به لیاقت، شایستگی و اعمال شریعت انسان ندارد . انسان هرگز به خودی خود و با تکیه بر خویشتن نمی­تواند به سعادت برسد مگر اینکه فیض و لطف و عنایت خداوند شامل حالش شود و فیض منبع و منشا نجات است و ایمان نیز شرط آن است (وحیدی مهرجردی، ۱۳۸۹: ۷۹).

 

  • امید به نجات الهی: به تکمیل نجات خود امید دارند (اول تسالونیکیان۵: ۸).

 

  • به منزلی جاودان در آسمان جدید امید دارند (دوم قرنتیان۵: ۱-۵؛ دوم پطرس۳: ۱۳؛ یوحنا۱۴: ۲). آنجا شهری است که معمار و سازنده آن خدا است (عبرانیان۱۱: ۱۰).

 

  • امید دارند که روزی تاج عدالت (دوم تیموتائوس۴: ۸)، جلال (اول پطرس۵: ۴) و حیات (مکاشفه۲: ۱۰). را بگیرند.


فرم در حال بارگذاری ...

« بررسی رابطه بین هوش هیجانی و ویژگی های شخصیتی با اضطراب اجتماعی در زوجین متقاضی طلاق- قسمت ۵مدل‌سازی سلامت سازمانی مطالعه موردی سازمان آموزش فنی و حرفه ای استان فارس- قسمت ۳۲ »
 
مداحی های محرم