شکل ۳-۱۵- فرایند شکل گیری انحراف ثانویه ۱۰۳
شکل ۳-۱۶- مدل مفهومی پژوهش ۱۵۲
شکل ۳-۱۷- مدل تجربی پژوهش ۱۵۳
شکل ۵-۱- نمودار تحلیل مسیر ۲۴۶
شکل۵-۲- مدل نهایی استخراج شده از پژوهش ۲۴۷
شکل ۶-۱- عوامل خطر و محافظت کننده در سطح فردی ۲۶۵
شکل ۶-۲- عوامل خطر و محافظت کننده در سطح خانواده ۲۶۷
شکل ۶-۳- عوامل خطر و محافظت کننده در سطح مدرسه ۲۶۸
شکل ۶-۴- عوامل خطر و محافظت کننده در سطح گروه همسالان ۲۶۹
شکل ۶-۵- عوامل خطر و محافظت کننده در سطح محیط اجتماعی ۲۷۱
فصل اول
کلیات
۱-۱- مقدمه
انسان موجودی اجتماعی و نیازمند برقراری ارتباط با انسانهای دیگر برای رفع نیازهای خود میباشد. زندگی اجتماعی انسان خیلی پیچیدهتر از موجودات دیگر است. در اثر زندگی گروهی، روابط اجتماعی انتزاعی و مجموعه مشترکی از مفاهیم که معانی مشترک دارند، تبدیل به نماد میشوند، و انسانها از طریق این نمادها با هم ارتباط برقرار می کنند. روابط اجتماعی گروه حاصل کنش متقابل اجتماعی مکرری است که تبدیل به اشکال گوناگون نظم، وظایف و انتظارات متقابل میگردد. در این فرایند کنش متقابل، انسان اعمالش را با در نظر گرفتن انتظارات دیگران انجام میدهد. بنابراین، زندگی اجتماعی به شکل مستمر در حال تغییر و دگرگونی است و اشکال جدیدی از جامعه ظهور می کند که در ابعاد مختلف با جامعه گذشته دارای تفاوتهایی میباشد. گذر جوامع از سنتی به مدرن همراه با آثار و پیامدهای مختلفی در سطوح خرد و کلان میباشد. بخشی از این پیامدها مربوط به رفتارهای اجتماعی است که دچار تحولات و دگرگونیهایی گردیدند. رفتار و روابط اجتماعی از طریق هنجارها تنظیم می شود. یک هنجار تعیین می کند که فرد در شرایط گوناگون چه رفتاری باید یا نباید داشته باشد. اما همیشه این امکان وجود دارد که رفتار فرد با هنجارها مطابقت نداشته باشد. در جوامع ابتدایی و کوچک، هنجارها مشخصتر و محدودتر هستند و میزان همنوایی با آنها بیشتر است. در جوامع مدرن، به علت وجود تمایز میان گروه ها و طبقات و تعلق به زمینه های طبقاتی، قومی و نژادی گوناگون، هنجارها متنوعتر شده و میزان پیروی از آنها کمتر می شود. به تدریج که جوامع به سمت صنعتیشدن و شهرنشینی پیش رفتند، بروز رفتارهایی که همنوا و سازگار با هنجارها و ارزشهای جامعه نبودند، بیشتر شد. این ناهنجاریها و ناسازگاریها به تدریج زمینه تخریب نظم و انسجام موجود در جامعه را فراهم نمود. جامعه شناسی در اصل برای مطالعه و بررسی این بینظمیها و ناهنجاریها پدیدار گردید. با گسترش این ناهنجاریها، حوزهای از جامعهشناسی به نام جامعه شناسی انحرافات به شکل تخصصی بر روی رفتارهای انحرافی و بزهکارانه متمرکز شد، تا با شناسایی علل و عوامل مؤثر بر رفتارهای انحرافی و بزهکارانه، راهکارهایی برای بهبود وضع موجود بیابد.
رفتارهای انحرافی و بزهکارانه به نوبهی خود انواع مختلفی از رفتارها را در برمیگیرند. نکته مهم در رابطه با این رفتارها، پیامدهای مخرب و ویرانگر آنها است که نیازمند توجه جدی و عمیق از سوی نهادهای مسؤول و دستاندرکار و همچنین محققان و پژوهشگران میباشد. در این راستا، با توجه به شرایط کنونی و افزایش هرچه بیشتر رفتارهای انحرافی و بزهکارانه، بخشی از این رفتارها باید مورد توجه بیشتری قرار بگیرد که نسبت به سایر رفتارهای انحرافی، دارای آثار و نتایج مهلک و مخربتری می باشد. به همین منظور، مقولهی رفتارهای پرخطر جوانان که بخشی از رفتارهای انحرافی میباشد، در این پژوهش مورد بررسی قرار میگیرد.
۱-۲- بیان مسأله
برای درک و فهم کجرفتاری لازم است که جامعه و هنجارهای اجتماعی آن را شناخت، تفاوت میان گروه ها و خردهگروه های جامعه را در نظر گرفت و به این نکته توجه نمود که ادراک واقعیت اجتماعی و فرهنگی در میان همه بخشهای جامعه یکسان نیست. جامعه شناسی در مطالعه کجرفتاری، عوامل اجتماعی را مدنظر قرار میدهد و جامعهشناس علاقهمند به بررسی کجرفتاری، به دنبال شناخت مسأله و عوامل تأثیرگذار بر آن میباشد.
مسأله مهم مورد توجه جامعهشناسان، نظم و انسجام اجتماعی بوده است. اما باید این واقعیت را در نظر داشت که همیشه همه افراد جامعه با هنجارهای اجتماعی که موجد نظم اجتماعی هستند، همنوا نمیگردند و مرتکب رفتار انحرافی[۱] خواهند شد(احمدی، ۱۳۷۷). یک عمل زمانی انحراف[۲] تلقی می شود که به لحاظ اجتماعی رفتار انحرافی تعریف شده باشد و فرهنگ عمومی جامعه این عمل را انحراف دانسته، افرادی را که مرتکب چنین عملی شده اند مجازات نماید(احمدی، ۱۳۸۴: ۶). انحراف اجتماعی[۳] را غالباً شیوه رفتاری میدانند که برخلاف وفاق جامعه است و آن را عدم همنوایی با یک هنجار یا مجموعه ای از هنجارهای مورد پذیرش اکثریت اعضای جامعه تعریف نمودند(همان: ۴). بنابراین، از دیدگاه جامعه شناسی انحرافات، انحراف اجتماعی یک پیوستاری از رفتار است که هم به تخلف از قانون نظیر قتل و اختلاس، و هم به تخلف از هنجارهای اجتماعی و فرهنگی بدون قانون شکنی رسمی نظیر فرار جوانان از خانه ارجاع داده می شود(احمدی، ۱۳۷۷).
برخی از رفتارهای انحرافی مربوط به گروه سنی خاصی است. به رفتار انحرافی جوانانی که هنوز به سن قانونی نرسیدهاند(زیر ۱۸ سال)، رفتار بزهکارانه[۴] میگویند و جوانان مرتکب این رفتارها، بزهکاران جوان نام دارند. این اصطلاح به طور رسمی و قانونی در سال ۱۸۹۹ تدوین گردید و در همین زمان، اولین قانون بزهکاری جوانان[۵] در شهر شیکاگو آمریکا به کار گرفته شد(شومیکر[۶]، ۱۳۸۹: ۱۵-۱۶).
جوانی ساخت جمعیت و تأخر فرایند جامعهپذیری نسبت به نظم نوین جهانی در جامعه در حال گذار ایران معاصر، منجر به رشد مسأله بزهکاری جوانان و نوجوانان شده است. در این زمینه، جوانانی که نمی توانند به خاطر ضعف عملکرد کارگزاران و عوامل جامعهپذیری و نابسامانی فضای ساختی حاکم بر نظام اجتماعی، تمایلات خود را به سوی رفتارهای همنوا و بهنجار هدایت نمایند، ناگزیر به ناهمنوایی کشیده شده و رفتارهای انحرافی و بزهکارانه از خود بروز می دهند(محمدی اصل، ۱۳۸۵: ۱۱).
هیچ روزی نیست که خبری از جرایم جوانان در رسانه ها منعکس نشود. رفتار مجرمانهی جوانان طیفی از انواع فعالیتها را شامل می شود و جوانان با هر پیشینه و زمینهای مرتکب آن رفتار میشوند. توجه جامعه شناسی انحرافات به مطالعه بزهکاری جوانان از زمانی آغاز شد که طیف وسیعی از رفتارهای نابهنجار نظیر مصرف داروهای مخدر، تخریب اموال عمومی و خصوصی، اوباشگری بعد از مسابقات فوتبال، مصرف بیش از اندازه مشروبات الکلی، رفتار نامشروع جنسی و فرار از خانه و مدرسه در بین جوانان شیوع پیدا کرد. این قبیل رفتارها نه فقط به دلیل اینکه اشکال جدیدی از انحرافات در جامعه تلقی میشوند اهمیت دارند، بلکه ارتکاب چنین رفتارهایی، مقدمهی ارتکاب جرایم شدیدی مانند سرقت مسلحانه و قتل میباشد و بزهکار امروز را به مجرم فردا تبدیل می کند(احمدی، ۱۳۸۴: ۱۲۹).
رفتارهای انحرافی جوانان انواع مختلفی دارد که بر حسب عمق، شدت و پیامدهای آن به بزهکاریهای شدید مانند تجاوز به عنف، سرقت مسلحانه، سوء مصرف الکل و مواد مخدر و بزهکاریهای ملایم نظیر فرار از خانه و مدرسه، تخریب اموال عمومی و خصوصی و دزدیهای کوچک تقسیم میشوند. در این پژوهش به بخشی از رفتارهای انحرافی که با عنوان رفتارهای پرخطر[۷] نامیده میشوند، پرداخته می شود.
مفهوم رفتار پرخطر به عنوان رفتاری تعریف می شود که می تواند بهزیستی، سلامتی و مسیر زندگی را به خطر بیندازد و دارای نتایج منفی و پیامدهای مضر میباشد. برای مثال، مصرف مواد مخدر می تواند منجر به آزار و اذیت والدین شود، فعالیت زودهنگام جنسی می تواند منجر به بچهزایی ناخواسته گردد، یا پیامد ترک تحصیل، بیکاری مزمن میباشد. در این جا باید به دو مسأله توجه نمود؛ یک مسأله، پیامدها و نتایج مخرب ناشی از درگیری نوجوانان و جوانان در رفتارهای پرخطر میباشد، و مسأله دوم این است که چرا نوجوانان و جوانان اقدام به رفتارهای پرخطر می کنند(جسور[۸]، ۱۹۹۸: ۲-۳). رفتارهای پرخطر به رفتارهایی گفته می شود که احتمال نتایج منفی و مخرب جسمی، روانشناختی و اجتماعی را برای فرد افزایش دهد. خطرپذیری[۹] و انجام رفتار پرخطر دقیقاً معادل هم نیستند. خطرپذیری علاوه بر اینکه دربرگیرندهی انجام رفتارهای پرخطر میباشد، به آسیبپذیری و در معرض خطر بودن فرد از سوی محیط، نزدیکان و نیز گرایشها، تمایلات و باورهای نادرست و تهدید کننده فرد در مورد رفتارهای پرخطر اشاره دارد(زاده محمدی و احمدآبادی، ۱۳۸۷: ۸۸-۸۹).
علل عمدهی مرگ و بیماری هم در کشورهای صنعتی و هم در حال توسعه به تعداد نسبتاً محدودی از رفتارهای پرخطر برمیگردد که عمدتاً از سنین نوجوانی و جوانی شروع می شود(آنتقینی و همکاران[۱۰]، ۲۰۰۱: ۱). نوجوانان و جوانان یکی از مهمترین گروه های در معرض رفتارهای پرخطر مانند رانندگی خطرناک(بخشانی و همکاران، ۱۳۸۶)، ایدز(اعتماد و همکاران، ۱۳۹۰؛ رحمتی نجارکلائی و همکاران، ۱۳۹۰؛ مظفرزاده و وحدانی نیا، ۱۳۸۷؛ سیچارین و همکاران[۱۱]، ۲۰۱۱)، خودکشی(علیوردی نیا و همکاران، ۱۳۹۰؛ بخشانی و همکاران،۱۳۸۶؛ پنا و همکاران[۱۲]، ۲۰۱۲؛ هارل-فیش و همکاران[۱۳]، ۲۰۱۲؛ وانگ و همکاران[۱۴]، ۲۰۰۹)، فعالیتهای جنسی(والتون و همکاران[۱۵]، ۲۰۱۱؛ جیمز و همکاران[۱۶]، ۲۰۰۹)، مصرف الکل(اسنیپس و بنوتش[۱۷]، ۲۰۱۳)،خشونت(لانگندرفر[۱۸]، ۲۰۱۳) و مواد مخدر هستند(شفیعی و همکاران، ۱۳۹۱؛ فیضی و همکاران، ۱۳۸۹؛ علایی خرایم و همکاران، ۱۳۸۹؛ هزارجریبی و همکاران، ۱۳۸۹؛ باسکین-سامرز و سامرز[۱۹]، ۲۰۰۶؛ فلیشر و چالتون[۲۰]، ۲۰۰۱؛ کانتربری و همکاران[۲۱]، ۱۹۹۵). از آنجایی که عوامل اجتماعی، خانوادگی و اقتصادی نقش مهمی در سوگیری رفتاری افراد و به ویژه نوجوانان و جوانان ایفا می کنند، در صورتی که این عوامل نتوانند نقش خود را به شکل مطلوبی ایفا نمایند، نوجوانان و جوانان دچار چالش شده و ممکن است فشار ناشی از این چالشها و مشکلات، فرد را به سمت رفتارهای پرخطر بکشاند. دوره جوانی دوره تجربه آموزی است و از این رو با خطرهای گوناگونی در مسیر کسب تجربه مواجه میشوند(باریکانی، ۱۳۸۷: ۱۹۲-۱۹۳).
نوجوانان و جوانان به اندازه بزرگسالان بهداشت و سلامتی را موضوع مهمی در زندگی قلمداد نمیکنند. این گروه اغلب رفتارهایی انجام می دهند که معمولاً آنها را در معرض بیماریهای تهدید کننده زندگی قرار می دهند(سلیمانی نیا، ۱۳۸۶: ۷۴). به همین دلیل، بزرگترین و شایعترین علل مرگ نوجوانان و جوانان انجام رفتارهای پرخطری مانند رانندگی پرخطر، خودکشی، سوء مصرف مواد و الکل و شرکت در فعالیتهای پرخاشگرانه میباشد. براساس بررسیهای مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای[۲۲] آمریکا(۲۰۱۰)، شش رفتار پرخطر شامل صدمات عمدی و غیرعمدی، سیگار کشیدن، استفاده از الکل و مواد مخدر، رفتارهای جنسی، تغذیهی نامناسب و عدم فعالیت جسمانی باعث مرگ و میر جوانان و نوجوانان میشوند. همچنین، مطابق با آمار سازمان پزشکی قانونی شایعترین علل مرگ جوانان و نوجوانان زیر ۲۵ سال در ایران، در مرتبهی اول تصادفات رانندگی و سپس به ترتیب مسمومیتهای ناشی از الکل، مواد مخدر، خودکشی و در نهایت بیماری سرطان بوده است. آمار به دست آمده در رابطه با روسپیگری نیز نشان میدهد که ۵۰ درصد از زنان روسپی ارجاع شده به مراکز بازپروری، جزء گروه سنی ۱۵ تا ۲۴ ساله و ۲۴ درصد از گروه سنی ۲۰ تا ۲۴ ساله بوده اند(گرمارودی و همکاران، ۱۳۸۸: ۱۴).
بسیاری از رفتارهای پرخطر مانند سیگار، الکل، مواد مخدر و روابط جنسی نامطمئن در سنین نوجوانی و جوانی اتفاق میافتد. مطالعات نشان دادند که اغلب رفتارهای پرخطر مانند مصرف سیگار، الکل، مواد و رفتارهای جنسی نامطمئن در سنین قبل از ۱۸ سالگی شروع میشوند(برگمن و اسکات[۲۳]، ۲۰۰۱). در ایران اکثر موارد بی مبالاتی جنسی(۶/۵۵ درصد) در سنین ۱۶ تا ۲۱ سالگی رخ می دهند. میانگین سن شروع سیگار در ایران ۶/۱۶ سال بوده و بالاترین نسبت معتادان کشور (۷/۴۵ درصد) در فاصلهی ۱۷ تا ۲۲ سال مصرف مواد را آغاز کرده اند(زاده محمدی و احمدآبادی، ۱۳۸۷: ۸۹).
وقوع رفتارهای پرخطر در سنین نوجوانی و جوانی و شیوع آنها در بین جوانان ناشی از عوامل اجتماعی متعددی میباشد. یکی از این موارد، مهارت های اجتماعی و ارتباطی است. امروزه داشتن مهارت های اجتماعی و ارتباطی رکن لازم و اساسی زندگی اجتماعی بوده و بهره مندی از آن می تواند نقش مهمی در بازدارندگی[۲۴] رفتارهای پرخطر به ویژه در بین جوانان داشته باشد زیرا دوره جوانی یک دوره گذار و همراه با بحرانهای مختلفی است.
مهارت اجتماعی[۲۵] عبارت است از رفتارهای انطباقی آموخته شده که فرد را قادر میسازد با افراد مختلف روابط متقابل داشته باشد، واکنشهای مثبت بروز دهد و از رفتارهایی که پیامد منفی دارد، اجتناب نماید(کارتلج و میلبرن[۲۶]، ۱۳۶۹). مهارت های اجتماعی رفتارهایی هستند که تحول آنها می تواند بر روابط بین افراد از یک سو و بهداشت روانی آنان و نیز عملکرد مفید در اجتماع از سوی دیگر، مؤثر باشد(ماتسون[۲۷]، ۱۹۹۰؛ به نقل از حسین چاری و دلاورپور، ۱۳۸۵: ۱۲۶). در واقع، کسی دارای مهارت اجتماعی است که با دیگران طوری رفتار کند که بتواند به حقوق، الزامات، رضایت خاطر و انجام وظایف خود در حد معقولی نایل آید، بدون آن که حقوق، الزامات، رضایت خاطر یا وظایف دیگران را نادیده بگیرد و در عین حال مبادلهای آزاد با دیگران داشته باشد(فیلیپس[۲۸]، ۱۹۷۸؛ به نقل از فاتحی زاده و همکاران، ۱۳۸۴). از نظر هارجی[۲۹]، مهارت اجتماعی عبارت است از مجموعه ای از رفتارهای هدفمند، به هم مرتبط و متناسب با وضعیت که آموختنی بوده و تحت کنترل فرد می باشند(هارجی و همکاران، ۱۳۹۲: ۱۳). ضعف در مهارت های اجتماعی موجب بروز رفتارهایی مانند بزهکاری، ناسازگاری، افت تحصیلی(نصر اصفهانی و همکاران، ۱۳۸۳)، مصرف مواد و اعتیاد(قاسم زاده و همکاران، ۱۳۸۶) میگردد. دارا بودن مهارت های اجتماعی و ارتباطی زمینه مشارکت فعال فرد در اجتماع را فراهم نموده و باعث می شود وی در رویارویی با وضعیتهای دشوار اجتماعی واقعی، واکنشهای اجتماعی مؤثری از خود بروز دهد. در واقع، داشتن مهارت های اجتماعی، تواناییهای بالقوهی فرد را به بالفعل تبدیل می کند و برای ایجاد، حفظ و سازماندهی یک رابطه انسانی ضروری میباشد.
مهارت های اجتماعی بسیار متنوع بوده و تقسیم بندی واحدی درباره آنها وجود ندارد. فتحی و همکاران(۱۳۸۴) آنها را در نه دسته تقسیم بندی کرده اند. این ابعاد نه گانه به این شرح میباشند: مهارت های ارتباطی، مهارت های جرأت ورزی، مهارت های مربوط به پرورش حس همکاری، مسؤولیت پذیری و نوع دوستی، مهارت های خودگردانی، مهارت های درک اجتماعی و شناسایی ارزشهای جامعه، مهارت های مربوط به قوانین اجتماعی، مهارت های شغل یابی و حفظ شغل، مهارت های گذران اوقات فراغت و مهارت های مقابلهای.
مهارت های ارتباطی[۳۰] در برخی از تقسیم بندیها زیرمجموعهی مهارت های اجتماعی قلمداد شده اند(فتحی و همکاران، ۱۳۸۴)، اما در این پژوهش جداگانه در نظر گرفته شده است. مهارت های ارتباطی بخشی از مهارت های زندگی هستند و توانایی و ظرفیت ایجاد ارتباط، منجر به موفقیت در زندگی می شود(حسین چاری و دلاورپور، ۱۳۸۵: ۱۲۶).
مهارت های ارتباطی به طور کلی مربوط به فرایند برقراری ارتباط میان حداقل دو نفر است و به مجموعه رفتارهایی اطلاق میشوند که به انسان کمک می کنند تا میان عواطف و نیازهای خود ارتباط برقرار نماید و به اهداف میانفردی و اجتماعی دسترسی پیدا کند(یارعلی و همکاران، ۱۹۴:۱۳۸۷). مهارت های ارتباطی شامل آن دسته از مهارت ها میباشند که به واسطه آنها افراد میتوانند درگیر تعاملهای بین فردی و فرایند ارتباط شوند، یعنی فرآیندی که افراد در طی آن، پیامهای کلامی و غیرکلامی با یکدیگر در میان میگذارند(یوسفی، ۱۳۸۵: ۶). مهارت های ارتباطی نقش مهمی در هویت یابی، بالا بردن کیفیت زندگی و سلامتی جسمی و روانی دارد(واگان[۳۱]، ۲۰۰۹: ۲۵۵). وجود این مهارت ها در زندگی می تواند به فرایندهای حل مسأله کمک کند(ارسلان[۳۲]، ۲۰۱۰: ۵۲۴) و به ویژه مانع روی آوردن نوجوانان و جوانان به رفتارهای پرخطر گردد.
مهارت های ارتباطی شامل مهارت های مختلفی میباشند. توانایی گوش دادن فعالانه، مهار و نظمدهی به هیجانها، توانایی دریافت و ارسال پیامهای واضح ارتباطی و فعال بودن و قاطعیت در ارتباط(حسین چاری و دلاورپور، ۱۳۸۵)، مهارت های کلامی، مهارت های غیرکلامی، مهارت های فرازبانی، مهارت های برقراری ارتباط، برقراری ارتباط با غریبهها، مهارت های برقراری دوستی، مهارت های ارتباط با جنس مخالف و مهارت های گسترش تعاملات اجتماعی(فتحی و همکاران، ۱۳۸۴) از جمله مهارت های ارتباطی میباشند.
بسیاری از افرادی که مرتکب رفتارهای ضداجتماعی و ناسازگارانه میشوند، در نتیجه کمبود مهارت های اجتماعی لازم برای انجام رفتار صحیح میباشد. این مسأله در مورد بزهکاران جوان بیشتر صدق می کند. پژوهشهای تطبیقی جوانان بزهکار و غیربزهکار نشان میدهد که جوانان بزهکار گسترهی محدودتری از جایگزینهای واکنشی را در حل مسائل بین شخصی به کار میبرند و تمایل بیشتری به خشونت فیزیکی دارند. همچنین، بزهکاران جوان مهارت های اجتماعی کمتری نسبت به افراد غیربزهکار دارند(فورنهام[۳۳]، ۱۹۸۴).
برخی از پژوهشها به بررسی رابطه بین زندگی در محیطهای شهری و رفتارهای پرخطر پرداختند و نتایج بدست آمده نشان داد که زندگی در محیطهای شهری توأم با رفتارهای پرخطر بیشتری است(لوین و کوپی[۳۴]، ۲۰۰۳). از آنجایی که در محیطهای شهری و به ویژه شهرهای بزرگ با پدیده گمنامی مواجه هستیم و تراکم و ناهمگونی جمعیت نیز افزایش پیدا می کند، کنترلهای اجتماعی غیررسمی دچار ضعف گردیده و کنترلهای رسمی نیز جوابگوی جمعیت زیاد شهرهای بزرگ نیستند، لذا میزان وقوع رفتارهای بزهکارانه و پرخطر نیز بیشتر میباشد. در شرایط گذار و تحول نیز کارگزاران جامعهپذیری، در ایفای نقش خود و درونی کردن ارزشها و هنجارها و رفتارهای قانونمند و سازگار با مشکل مواجه میشوند. شهر شیراز یکی از کلانشهرهای ایران میباشد که با جمعیت بالای یک میلیون نفر و قرار گرفتن در موقعیت جغرافیایی خاصی، سیل مهاجرت از استانهای جنوبی را به سوی خود روانه نموده است. بیشتر این مهاجران دارای تنوع فرهنگی و قومی بوده و همین عامل خود زمینه تمایلات بزهکارانهی آنان را فراهم مینماید.
زندگی در شرایط گذار و نامطمئن بودن نسبت به آینده باعث می شود که جوانان تصمیمهای توأم با ریسک و خطر بگیرند. تا جایی که بر مبنای داده های سازمان ملی جوانان(۱۳۸۳)، حدود ۴۰ درصد از جوانان آیندهی شغلی روشنی پیش روی خود نمیبینند. بنابراین، شرایط زندگی نقش مهمی در خطرپذیری جوانان امروزی دارد. نشانه های گرایش جوانان به خطرپذیری را میتوان در رواج ورزشهای مهیج و خطرناک مانند صخرهنوردی آزاد، مصرف مواد مخدر توهم زا مانند قرصهای اکستازی و داروهای انرژیزا (ذکائی، ۱۳۸۷: ۴۰-۴۱)، داشتن فعالیتهای نامطمئن جنسی، مصرف الکل، اقدامات خشونت آمیز، اقدام به خودکشی و خودزنی(بال و همکاران[۳۵]، ۱۳۹۱) مشاهده نمود.
در این شرایط، مجهز بودن جوانان به سلاحهایی مانند مهارت های اجتماعی، میزان خطرپذیری و ریسک را کاهش داده و توانمندیهای بالقوهی آنان را عملیاتی می کند. کسب مهارت بعد از تحصیلات، اشتغال و ثروتمند شدن، چهارمین خواستهی اولویتدار جوانان بوده است(سازمان ملی جوانان، ۱۳۸۳). بدین ترتیب، آموزش مهارت های اجتماعی و ارتباطی، فرآیندهای حل مسأله جوانان را تقویت نموده و رفتارهای پرخطر و عوامل ریسک که تهدید بزرگی برای جوانان میباشد، را کاهش میدهد.
بنابراین، مهمترین سؤالاتی که این پژوهش به دنبال پاسخگویی به آنها است به این شرح میباشند: شایعترین رفتارهای پرخطر جوانان کدام هستند؟ آیا برخورداری از مهارت های اجتماعی و ارتباطی می تواند در رابطه با رفتارهای پرخطر جوانان نقش بازدارندگی داشته باشد؟ آیا کنترلهای فردی و اجتماعی اثر بازدارندگی بر روی رفتارهای پرخطر جوانان دارد؟
۱-۳- اهمیت و ضرورت پژوهش
شتاب و تنوع دگرگونیهایی که جامعه در حال گذار ایران تجربه می کند و تحولات ساختاری و نهادی ملازم با آن، مسائل جوانان را با ابعاد پیچیده و مهمی مواجه ساخته است، به گونه ای که ماهیت مسائل و شرایطی که جوانان خود را در آن مییابند، در مقایسه با نسل گذشتهی آنها دارای تفاوت اساسی میباشد. آن چه که بر این پیچیدگی میافزاید، تعارضها و تضادهایی است که بسیاری از جوانان بر سر انتخابها، اهداف و آیندهنگری خویش با آن مواجه هستند(ذکائی، ۱۳۸۷).
دوره نوجوانی و جوانی یکی از مراحل بسیار حساس، بحرانی و مسأله آفرین در فرایند رشد انسان است. تلاش برای ابراز وجود و یافتن هویتی مستقل، ناکافی بودن تجارب و محدود بودن آگاهی موجب میشوند تا کسی که در حال دگرگونی عمیق شخصیتی است، واکنشهای گوناگونی نسبت به مشکلات و محدودیتهای خود نشان دهد. یکی از این واکنشها، رفتارهای بزهکارانه و به ویژه رفتارهای پرخطر میباشد. بروز این رفتارها از سوی نوجوان و جوان، نوعی اعتراض نسبت به وضعیت موجود و محدودیتهایی میباشد که بر سر نیل به آرمانهایش مانع ایجاد کرده اند. تداوم این رفتارها و تشدید آنها می تواند فعالیتهای عادی و سازگارانهی فرد را دچار مشکل نموده و نقش تخریبی عمدهای در عملکرد اجتماعی، تحصیلی و شغلی داشته باشد. این رفتارها به جای اینکه انرژی و ظرفیت بالقوهی جوان را در مسیر درست هدایت نماید، وی را به سوی وضعیتی سوق میدهد که جز ضرر و هزینه برای خود فرد و جامعه، چیز دیگری در بر ندارد.
مسأله رفتارهای پرخطر به ویژه برای والدین جوانان تبدیل به یک دغدغهی اساسی شده است، تا جایی که مصرف مواد مخدر، مصرف مشروبات الکلی، سیگار کشیدن و دوستی با غیرهمجنس مهمترین دغدغههای والدین در رابطه با فرزندان خود میباشند(همان: ۷۹). بر مبنای آمار غیررسمی نیز مصادیق بزهکاری جوانان نسبت به گذشته افزایش یافته است. اگرچه این آمارها گویای دقیق واقعیت نیست، اما میزان تقریبی رفتارهای بزهکارانه را بیان می کنند. گزارشهای موجود نشان می دهند که بزهکاری جوانان مواردی مانند سرقت، انحرافات جنسی، دعوا و درگیری، خرید و فروش و اعتیاد به مواد مخدر بوده است. بیشترین جرایمی که توسط افراد زیر ۱۸ سال صورت گرفته است، به ترتیب سرقت، مواد مخدر، شرارت و اخلال و اعتیاد بوده است. برخی آمارها حاکی از این است که حدود ۴۰ درصد از بزهکاری جوانان مربوط به سرقت میباشد و میانگین سنی آنها حدود ۱۶ الی ۱۷ سال است. همچنین، ۹۰ درصد دختران زیر ۱۸ سال که به جرم بزهکاری دستگیر شده اند، جزو دختران فراری هستند. فرار از خانه ریسک تجاوز جنسی و فحشا را بالا میبرد تا جایی که آمارها حاکی از این است که نزدیک به نیمی از دخترانی که اقدام به فرار نموده اند، مورد تجاوز جنسی قرار گرفتهاند. در رابطه با مصرف مواد مخدر و اعتیاد، گزارشها سن گرایش به اعتیاد را حدود ۱۴ الی ۱۵ سال ذکر می کنند(محمدی اصل، ۱۳۸۵: ۷۳-۸۲).
با ملاحظهی این آمار و همچنین در نظر گرفتن ساخت سنی جوان جمعیت در کشور ما، توجه به مسائل و مشکلات این قشر و به ویژه رفتارهایی که سلامتی آنها را به خطر می اندازد، از اهمیت و اولویت بالایی برخوردار میباشد. زیرا هنگامی که نیروی جوان یک جامعه بهره وری لازم را در نتیجه فقدان سلامتی نداشته باشد، توسعه و پیشرفت آن جامعه نیز با مشکلات جدی مواجه می شود.
بنابراین، برخورداری از ویژگیهایی که بتواند مانع گرایش فرد به سوی رفتارهای پرخطر گردد، سودمند خواهد بود. در این زمینه، داشتن مهارت های اجتماعی و ارتباطی یک عامل مهم و از ضرورتهای اساسی زندگی روزمره است. این ضرورت به ویژه برای سنین نوجوانی و جوانی که فرد مدام با موقعیتهای جدید و متعدد مواجه میگردد، بیشتر احساس می شود. کمبود مهارت های اجتماعی و ارتباطی، ظرفیت افراد را برای مراقبت از خودشان و سازگاری با فشارهای روزانه محدود کرده و آسیب پذیری آنها را افزایش میدهد. در حالی که بهره-مندی از مهارت های اجتماعی به افراد اجازه میدهد که بتوانند علایق خود را دنبال کنند، در فرصتهای زندگی پیشرفت داشته باشند و با پاداشی که زندگی به آنها میدهد، عاطفیتر زندگی کنند(فتحی و همکاران، ۱۳۸۴). مهارت های اجتماعی و ارتباطی از چنان اهمیتی برخوردارند که نارسایی آنها می تواند توأم با اضطراب اجتماعی، اقدام به خودزنی و خودکشی(بال و همکاران، ۱۳۹۱)، احساس تنهایی، افسردگی، عدم موفقیتهای شغلی و تحصیلی(یوسفی، ۱۳۸۵) و گرایش به بزهکاری(کاترین[۳۶]، ۲۰۰۶) باشد.
بدین ترتیب، پژوهشهای مرتبط با جوانان باید به دنبال نشان دادن این پیچیدگیها، تغییرپذیریها در تجربه جوانی، چگونگی مواجه شدن آنان با مشکلات و موقعیتهای ناسازگارانه و ارائه راه حلهای کارآمد و مداخلهگر و الگوهای حل مسأله در برابر این شرایط دشوار باشد. لذا در این پژوهش، دستیابی به موارد ذکر شده از ضرورتهای عملی آن میباشد.
۱-۴- اهداف پژوهش
۱-۴-۱- هدف کلی:
هدف کلی این پژوهش بررسی جامعهشناختی مهارت های اجتماعی و ارتباطی مؤثر بر بازدارندگی رفتارهای پرخطر جوانان شهر شیراز میباشد.
فرم در حال بارگذاری ...