۲- پیکهای بین سمبلی[۴۵]: پیکهای بین سمبلی به پیکهایی اتلاق می شود که در زمانی بیش از طول یک سمبل دیده میشوند.
۳- پیکهای ناشی از باند محافظ: این پیکها در زمان باند محافظ یا همان Tu (Tu=Ts - ∆) رخ می دهند.
همان طور که بیان شد پیکهای اضافی تابع ابهام را به ساختار تکرار شونده پایلوتها نیز نسبت می دهند. توان بیشتر پایلوتها نیز عاملی کمکی برای پیدایش و تقویت این پیکهای اضافی میباشد. با این دیدگاه که پیکهای درون سمبلی مربوط به ساختارهای تکرار شونده درون یک سمبل OFDM و پیکهای بین سمبلی مربوط به ساختارهای تکرار شونده بین سمبلهای مجاور هستند حضور پیکهای اضافی در تابع ابهام DVB-T را میتوان به صورت زیر توجیه کرد.
پیکهای درون سمبلی به علت وجود پایلوتهای پراکنده (در یک سمبل) که چیدمانی با ریتم منظم در هر سمبل OFDM دارند، پدیدار میشوند. میدانیم که پایلوتهای پراکنده در هر سمبل در فاصله ۱۲ زیرحامل از یکدیگر قرار دارند. وجود پایلوتهای پیوسته که مکانهایی یکسان و مشخص در هر سمبل دارند ساختاری تکرار شونده بین سمبلهای مجاور ایجاد می کند که این دلیلی بر پیدایش پیکهای بین سمبلی است. علت دیگر پیدایش پیکهای بین سمبلی به مکان قرار گرفتن پایلوتهای پراکنده در سمبلهای مجاور بر میگردد. همان طور که گفته شد پایلوتهای پراکنده متناظر در دو سمبل مجاور در یک فریم به اندازه ۳ زیرحامل با یکدیگر فاصله دارند و از آنجایی که فاصله بین این پایلوتها در هر سمبل برابر ۱۲ زیرحامل می باشد، مکان پایلوتهای پراکنده با دوره تناوب ۴ سمبل در هر فریم یکسان خواهد شد، یعنی در یک فریم شماره ۱ زیرحاملهای حاوی پایلوتهای پراکنده در سمبل شماره ۱ و ۵ و ۹ و … یکسان میباشد. این نحوه چیدمان ساختاری تکرار شونده بین سمبلها ایجاد می کند که باعث تولید پیکهای بین سمبلی در تابع ابهام می شود [۱۴-۱۵]. شکل شماره ۲-۱۶ تابع ابهام دوبعدی (بر حسب زمان) سیگنال DVB-T و پیکهای اضافی آن را نشان میدهد.
شکل ۲-۱۶: تابع ابهام در حالت دوبعدی بر حسب زمان
وجود این پیکهای اضافی در هنگام کشف اهداف ایجاد مشکل می کند و ممکن است به عنوان هدف کاذب شناسایی شود و یا ممکن است اهداف در زیر این پیکها مدفون شده و کشف نشوند به همین دلیل حذف این پیکها از تابع ابهام مسئلهای مهم بهنظر میرسد [۳۳]. روشی که برای حذف این پیکها اعمال می شود مطابق بلوک دیاگرامی به شرح زیر است[۱۵].
شکل ۲-۱۷: بلوک دیاگرام حذف پیکهای اضافی در سیگنالینگ DVB-T
همان طور که بیان شد وجود این پیکهای اضافی به ساختار تکرارشونده پایلوتها و توان بیشتر آنها باز میگردد در نتیجه برای حذف این پیکها باید تلاش کرد تا بر این ساختار تکرارشونده و توان بیشتر آنها در گیرنده غلبه کرد. برای غلبه بر توان بیشتر پایلوتها کافیست با انجام اکوالایزینگ توان آنها را کاهش داد. مطابق این بلوک دیاگرام در دو مرحله میتوان پیکهای مزاحم را تا حد قابل قبولی حذف نمود. در مرحله اول با blank کردن پایلوتهای پیوسته (صفر کردن پایلوتها) پیکهای ناشی از پایلوتهای پیوسته حذف میشوند و در مرحله بعدی با اکوالایز کردن پایلوتهای پراکنده (توان آنها را از ۹/۱۶ به ۱۶/۹ میرسانیم) پیکهای ناشی از پایلوتهای پراکنده حذف میشوند. برای حذف پیکهای ناشی از باند محافظ که در زمان Tu رخ میدهد کافیست سطح سیگنال دریافتی را در زمانی معادل زمان باند محافظ به سطح صفر رساند (blanking). نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که درست است balnk کردن باند محافظ پیک اضافی موجود در زمان باند محافظ را حذف می شود اما پیکی دیگر در زمان صفر تولید می کند. در شکل شماره ۲-۱۸ تابع ابهام سیگنال DVB-T پس از حذف پیکهای اضافی نشان داده شده است [۱۴].
شکل ۲-۱۸-الف: حذف پیکهای بین سمبلی از تابع ابهام
شکل ۲-۱۸-ب: حذف پیکهای درون سمبلی از تابع ابهام
شکل ۲-۱۸-ج: حذف تمام پیکهای اضافی از تابع ابهام
۳- معرفی روشهای وفقی حذف تداخل در رادارهای پسیو مبتنی بر سیگنال DVB-T و چگونگی آشکارسازی هدف در آنها
۳-۱- مقدمه
میدانیم که رادارهای پسیو شامل دو کانال مرجع و مراقبت جهت جمعآوری داده ها هستند. کانال مرجع بعد از انجام پردازشهای اولیه شامل سیگنال مرجع و نویز میباشد. در کانال مراقبت رادارهای پسیو علاوه بر سیگنال اهداف مورد نظر برای آشکارسازی، نویز و سیگنالهای مزاحمی مانند سیگنال مسیرمستقیم و سیگنال ناشی از کلاتر (سیگنال چند مسیرگی) نیز حضور دارند. سیگنالهای دریافتی در دو کانال مراقبت و مرجع در شکل زیر نشان داده شده است. (فرستنده FM در نظر گرفته شده است که البته در کلیت موضوع تفاوتی ایجاد نمیکند.)
شکل ۳-۱: سیگنالهای دریافتی در کانال مرجع و مراقبت در رادار پسیو
سیگنالهای تداخلی در کانال مراقبت در نگاهی ساده نمونه تأخیر یافته از سیگنال کانال مرجع با داپلر صفر هستند. از آنجایی که این سیگنالهای مزاحم معمولاً توان بیشتری نسبت به سیگنال اهداف دارند حضور آنها در کانال مراقبت مانع از آشکارسازی صحیح اهداف می شود. سیگنال مسیر مستقیم معمولاً بسیار قوی بوده و عملاً در حضور این سیگنال آشکارسازی هیچ هدفی امکان پذیر نخواهد بود و تمام اهداف زیر سطح سایدلوبهای سیگنال مسیرمستقیم مدفون میشوند، سیگنالهای ناشی از کلاتر نیز میتوانند به اشتباه به عنوان سیگنال هدف شناسایی شده و باعث رخداد هشدارکاذب[۴۶] در آشکارسازی شوند، بنابراین حذف یا تضعیف سیگنالهای تداخل تا سطح نویز در رادارهای پسیو برای آشکارسازی صحیح اهداف اجتناب ناپذیر به نظر میرسد. در حالت کلی برای حذف یا تضعیف سیگنال مسیرمستقیم یا سیگنال چندمسیرگی میتوان از یکی از روشهای زیر استفاده کرد [۱۶-۱۷-۳۴-۳۵]:
روشهای مبتنی بر الگوریتم Clean
روشهای مبتنی بر نولگذاری در گیرنده کانال مراقبت
روشهای وفقی
هر کدام از روشهای فوق معایب و مزایای خود را دارند.
در ادامه به معرفی و بررسی روشهای پرکاربرد وفقی برای حذف سیگنالهای مزاحم در کانال مراقبت میپردازیم.
۳-۲- جایگاه و عملکرد فیلترهای وفقی در رادارهای پسیو
در مسیر پردازش یک سیگنال، در تلاش برای بدست آوردن یک سیگنال مطلوب و عاری از هرگونه اختلال برای انجام آشکارسازی صحیح هستیم. به کار بردن فیلتر در مسیر پردازش، این امکان را به ما میدهد که از سیگنال ورودی آغشته به اختلال به یک سیگنال مطلوب و عاری از اختلال دست یابیم. هرگاه سیگنال تداخل و سیگنال مطلوب از نظر فرکانسی به خوبی قابل تفکیک باشند، می توان از فیلترهایی نظیر فیلتر پایینگذر یا بالاگذر استفاده نمود و در خروجی سیگنال مطلوب را بدست آورد. در اکثر مواقع سیگنال تداخل و سیگنال مطلوب از نظر فرکانسی قابل تفکیک نبوده و یا در مواردی دقیقاً در یک باند فرکانسی قرار دارند، در این موارد برای جداسازی سیگنالها باید از ویژگیهای آماری این سیگنالها کمک گرفت که این روند به نحوی به اصول فیلترهای وفقی باز میگردد. برای پیادهسازی فیلترهای وفقی ساختارهای متفاوتی وجود دارد که یکی از این ساختارها با نام ترکیب کننده خطی وفقی شناخته می شود. در شکل ۳-۲ دو فرم از این ساختار نشان داده شده است. در ساختار اول، ورودی ها به طور همزمان از چند منبع سیگنال متفاوت دریافت میشوند اما در ساختار دوم که با نام فیلتر Transversal شناخته می شود ورودی ها به صورت چند نمونه پشت سرهم از یک منبع سگینال یکسان دریافت میشوند. شکل ۳-۳ کمک به درک بهتر چگونگی عملکرد فیلترهای وفقی می کند. در این شکل ساختار Transversal از یک فیلتر وفقی نشان داده شده است که در آن وزنها با یک مکانیزم وفقی تنظیم و به روز میشوند. در واقع منظور از طراحی فیلترهای وفقی انتخاب و تنظیم ضرایب به نحوی است که به یک تخمین مناسب از سیگنال مطلوب در خروجی فیلتر دست یابیم و تفاوت در روشهای مختلف وفقی به همین مکانیزم کنترل و به روزرسانی وزنها باز میگردد [۳۶-۳۷-۳۸-۳۹].
شکل ۳-۲-الف: ترکیب کننده خطی وفقی
شکل۳-۲-ب: ساختار فیلتر Transversal
شکل ۳-۳: ساختار فیلتر Transversal در رادار پسیو
در بحث فیلترهای وفقی از فیلترهایی با طول محدود[۴۷] و پایداری ذاتی استفاده می شود. همان طور که بیان شد طراحی فیلتر وفقی به معنای انتخاب ضرایب فیلتر به نحوی است که تخمین مناسبی از سیگنال مطلوب در خروجی فیلتر بدست آید. در روشهای وفقی انتخاب مناسب ضرایب فیلتر بر اساس کمینه کردن یک تابع هزینه صورت میگیرد که این تابع هزینه بسته به نوع سیگنالها به صورت قطعی یا تصادفی تعریف می شود. در حالتی که سیگنالهای ورودی قطعی فرض میشوند تابع هزینه یک تابع غیر آماری تعریف می شود که یکی از رایجترین این توابع، جمع وزندار مربع خطا میباشد، حل چنین توابع هزینهای منجر به اعمال فیلترهای وفقی به روش RLS[48] می شود. در حالتی که سیگنالها به صورت تصادفی فرض میشوند تابع هزینه رفتاری آماری داشته و به صورت متوسط آماری مربع خطا تعریف می شود، در این حالت هرگاه سیگنالهای ورودی ایستان باشند کمینه کردن تابع هزینه منجر به اعمال فیلتر وینر میگردد. فیلترهای وینر غیرعملی بوده به همین دلیل از فرمهای عملی آن مانند LMS[49]، NLMS[50]، VSLMS[51] وVSNLMS[52] استفاده می شود [۳۶-۴۰-۴۱].
پیش از آن که به معرفی جزییات روشهای وفقی بپردازیم جایگاه فیلترهای وفقی در رادارهای پسیو برای حذف تداخل، ورودی و خروجی این فیلترها و سیگنال مطلوب و سیگنال خطا را معرفی میکنیم. ساختار کلی این فیلترها در رادارهای پسیو به صورت شکل ۳-۴ میباشد [۳۸]. با توجه به مفاهیم فیلتر وفقی، سیگنال ورودی فیلتر، سیگنال خروجی فیلتر، سیگنال مطلوب و سیگنال خطا به ترتیب برابر با xi[n]، xo[n]، xd[n] و xe[n] میباشد.
شکل ۳-۴: ساختار وفقی در رادار پسیو
در ساختار فوق، فیلتر وفقی تابع مابین سیگنالهای تداخل در کانال مراقبت و سیگنالهای پردازش شده در کانال مرجع را تقریب میزند. هر چه همبستگی سیگنال تداخل در کانال مراقبت و سیگنال پردازش شده در کانال مرجع بیشتر باشد فیلتر وفقی عملکرد مناسبتری داشته و می تواند سیگنالهای تداخل کانال مراقبت را به صورت بهتری در خروجی خود دنبال کند. ممکن است تفاوت بین سیگنالهای تداخل کانال مراقبت و سیگنال پردازش شده کانال مرجع تنها در تأخیر باشد، در این حالت اگر مقدار این تأخیر کمتر از طول فیلتر وفقی باشد فیلتر توانایی دنبال کردن سیگنال تداخل را در خروجی خود به خوبی خواهد داشت. حال اگر علاوه بر تأخیر، تفاوت در داپلر نیز بین سیگنال تداخل و سیگنال پردازش شده وجود داشته باشد میزان همبستگی بین این سیگنالها بسته به میزان داپلر کاهش یافته و این امکان وجود دارد که فیلتر وفقی نتواند تداخل را در خروجی خود به خوبی دنبال کند. حال باید به این نکته توجه داشت که از آنجایی که اهداف دارای داپلرهای نسبتاً بزرگ و یا تأخیر بیشتر از طول فیلتر وفقی هستند، فیلتر وفقی توانایی حذف آنها را در خروجی خود ندارد و لذا با بهره گرفتن از این فیلترها پس از حذف تداخل، اهداف به صورت صحیحی آشکارسازی میشوند. نکته دیگر قابل توجه این است که ذات سیگنال کانال مرجع خود نیز می تواند عاملی موثر بر عملکرد فیلتر وفقی باشد چرا که در رادراهای پسیو سیگنالهای مطلوب و سیگنالهای تداخلی همگی از جنس سیگنال مرجع هستند.
حال به معرفی و بررسی جزییات روشهای متفاوت وفقی میپردازیم[۳۶-۳۷].
۳-۳- معرفی روشهای وفقی حذف تداخل
۳-۳-۱- فیلتر وینر
در ابتدا به نحوه طراحی فیلترهای وینر میپردازیم زیرا درک مفهوم فیلتر وینر کمک بسیاری به درک مفاهیم در فیلترهای وفقی می کند. در بحث فیلتر وینر سیگنالها به صورت تصادفی فرض شده و تابع هزینه به صورت زیر تعریف می شود:
منظور از همان متوسطگیری آماری است. در واقع در این روش با کمینه کردن تابع هزینه که به صورت فوق تعریف می شود ضرایب بهینه فیلتر نتیجه می شود. هرگاه طول فیلتر وفقی با طولی برابر L و با ساختار عرضی مطابق شکل ۳-۲ در نظر گرفته شود، میتوان بردار ضرایب و ورودی فیلتر را بنابر شکل ۳-۳ به صورت زیر تعریف کرد:
با توجه به روابط فوق خروجی فیلتر به صورت زیر تعریف خواهد شد:
در نتیجه سیگنال خطا و تابع هزینه به صورت زیر قابل استخراج هستند:
که در رابطه فوق داریم:
فرم در حال بارگذاری ...