الف: انکار قلبی
علما وفقهای اسلامی باتفاق برای امر به معروف ونهی از منکر مراتبی قایل شده اند اولین مرتبه انکار قلبی است این مرتبه خود شامل دو قسم است:
۱: اظهار خشم وناراحتی
اگر گناهکار با ابزارخشم وناراحتی تنبیه می شود ابتدا باید اظهار خشم ونارضایتی کرد، میبایست مقابل اوچهره درهم کشید وعبوس نمود واین اظهار برهمگان واجب است.
۲: اعراض وهجر
اگر اظهار خشم ونارضایتی مفید واقع نشد باید ازترک مراوده و اعراض استفاده کرد بدین معنا که وقتی فردی مرتکب منکر وکار زشت میشود باید از او اعراض ودوری کرد اورا مورد هجر قرار داد با اوقطع رابطه کرد و به او بی اعتنایی نمود تا بفهمد که کار زشت او باعث این نوع تنبیه شده است انجام این نوع رفتار زمانی است که فرد تشخیص دهد میتواند مفید واقع شود.
دانشمندان اسلامی فرموده اند: اگر فردمطمئن است که درجه ی خفیف تر وپایین تر می تواند مفید باشد باید از آن درجه استفاده کند ، واگر اعراض نمودن وترک معاشرت با فرد خلافکار موجب تخفیف معصیت شود یا حتی احتمال تخفیف بدهد واجب است، اگرچه بداندموجب ترک کلی نمی شود واین امر در صورتی است که با نوع قبلی نتواند از معصیت جلوگیری کند.
این شیوه نیازمند بسیج همگانی است اگرتمام گروه ها وافراد جامعه بسیج شوند درمقابل گنهکار روی خوش نشان ندهند وباتمام کسانی که مرتکب کارخلاف میشوند بطورعموم برخورد کنند فرد گناهکار درفکر فرو می رود که چرا همگان از من خشمگین وعصبانی هستند با من هم کلام وهم صحبت نمی شوند وروی خودرا می گردانند .[۳۶]
حضرت علی (ع) می فرماید«امرنا رسول الله (ص) ان نلقی اهل المعاصی بوجوه مکفهره پیامبر(ص) ما را امر کرده که با چهره ی عبوس وگرفته با گناهکاران روبرو شویم [۳۷]»
ونیز آن حضرت (ع) فرموده است: «ادنی الانکار ان تلقی اهل المعاصی بوجوه مکفهره»
پایینترین درجهی نهیازمنکرآن استکه انسان باگناهکاران باچهرهگرفته و خشم آلود برخورد نماید»[۳۸]
امام صادق(ع)درتفسیرآیه۷۹سوره مانده میفرمایند.«(#qçR$۲ w cöqyd$uZoKt `tã ۹x6YB çnqè=yèsù ۴ [ø¤Î۶s9 $tB (#qçR$۲ cqè=yèøÿt ، آنها از اعمال زشتی که انجام میدادند یکدیگر را نهی نمیکردند چه بد کاری انجام میدادند»[۳۹]
همچنین درجایی دیگرحضرت امام صادق(ع) میفرمایند: «اهجروهم واجتنبوا مجالسهم دراین صورت از آنها دوری کنید ودرمجالس آنها شرکت نکنید»[۴۰]
ب: انکار زبانی
دومین مرتبه ی امر به معروف ونهی ازمنکر انکار زبانی است واین خود دومرحله دارد:
الف: ملایمت
چنان چه احتمال تاثیرزبانی درمخاطب راداریم باید نخست با زبانی نرم و ملایم همراه با ارشاد و راهنمائی وگشاده رویی اقدام نماییم. بسیاری از اوقات انسان از روی جهالت و بر اثر یک سری تبلیغات مسموم مرتکب گناه میشود بنابراین احتیاج به مربی ومعلمی دلسوز دارد تا با زبان نرم و گفتاری ملایم اورا نصیحت کند وبه راه درست وخوب سوق دهد. هدایت وراهنمایی مردم از مهم ترین انگیزه های بعثت پیامبران است تا آنها را از ضلالت به سعادت، از بدبختی به خوشبختی، ازظلمت به سوی نور واز بت پرستی به خداپرستی دعوت کنند واز عوامل موفقیت انبیا بویژه حضرت خاتم الانبیا محمدابن عبدالله(ص) در راستای ترویج فرهنگ الهی، داشتن زبانی نرم ، معاشرت سالم و منطق صحیح بوده است و اگر چنین نبود موجب آزردگی ودلسردی عموم مردم از خدا واهداف مقدسی می شد که پیامبر(ص) دنبال می کردند.
خداوند در آیاتی از قرآن کریم خطاب به پیامبر اسلام (ص) می فرمایند:
«ø(#qä۹qè%ur Ĩ$¨Y=Ï۹ $YZó¡ãm ، وبه زبان خوش با مردم سخن بگویید»[۴۱]
ودرجایی دیگر می فرمایند: « (#qä۹qè%ur óOçlm; Zwöqs% $]ùrã÷è¨B ، وباآنها به طرز شایسته سخن بگوئید»[۴۲]
وهمچنین امام صادق (ع) می فرمایند:
( انما یامر بالمعروف وینهی عن المنکر من کانت فیه ثلاث خصال:
عامل لما یامر به تارک لما ینهی عنه
عادل فیما یامر عادل فیما ینهی
رفیق فیما یامر رفیق فیما ینهی)
( کسی که امر به معروف و نهی ازمنکر می کند حتماٌ باید دارای سه خصلت باشد:
عمل به معروف کند واز منکر اجتناب کند
درآنچه امر می کند ویا نهی می کند عدالت پیشه کند
درامر به معروف و نهی از منکر مهربان باشد [۴۳]
ب: تحذیر
مرحلهی دوم از مرتبه زبان در ارتباط با امر به معروف ونهی از منکر، با زبان تهدید آمیز و تحذیر میباشد، با احتمال تاثیرآن، این مرتبه واجب میشود یعنی زمانی باید ازگفتار تند و تهدیدآمیز استفاده شود که اولاٌ زبان نرم و ملایم مفید نباشد وثانیاٌ زبان تند هم احتمال تاثیر داشته باشد.
فقهای اسلام می فرمایند: با وجود احتمال تاثیر اگر بداند که مقصود (معروف ومنکر) با مرتبه ی اول (زبان نرم) حاصل نمی شود درصورت توان از مرحله ی دوم (درجه شدید وتند) استفاده می شودواین مطلب نیز قابل توجه است که شایسته نیست درمرحله تشدید و تهدید با فرد خطاکار وگناهکار، از فحش وناسزا وگفتار رکیک استفاده شود به خاطراینکه عواقب بد ومنفی را در پی خواهد داشت.
ج: انکار عملی
مرحله سوم، مرحله عملی است که انسان با عمل واقدام خویش در راه گسترش خوبی ها وصفات و کارهای نیک واجرای احکام دین بکوشد ونیز بطور عملی جلوی مفاسد وزشتیها وانسان خطاکار را بگیرد.
اعمال قدرت واستفاده از زور چندگونه است:
گاهی لازم است بین فاعل و منکر فاصله بیفتدتا منکر از بین برود.
گاهی متوقف برتصرف است مانندگرفتن وپرت کردن چاقواز دست کسی که تصمیم به زدن دارد.
گاهی لازم است ابزارو وسایلی که باعث گناه می شود از بین برده شود مانند برداشتن ظرف و وسایل از مقابل فردی که شراب می نوشد وپرت کردن آن وهمین طور برداشتن ابزار قمار
گاهی باید نسبت به طرف از زور وقدرت استفاده کرد تا جایی که به جراحت وصدمه برسد ویاآن که بااذن حاکم شرع وفقیه جامع الشرایط به اعدام برسد.
حضرت امام خمینی (ره) دراین رابطه فرموده اند: اگر بداند یا مطمئن شود که مطلوب، با دومرحله ی قبلی از امر به معروف ونهی از منکر ( اظهار خشم و نارضایتی ونیز با زبان) به دست نمیآید واجب است از مرتبه ی سوم که عبارت از اعمال قدرت است استفاده کند.
گاهی طرف درحالی است که نه اعراض و هجران ما تاثیری براو می گذارد ونه می توانیم با منطق و بیان وتشریح مطلب ، اورا از منکر بازداریم ، بلکه باید وارد عمل شویم .[۴۴]
امربه معروف عملی این است که انسان نباید تنها به گفتن قناعت کند، گفتن کافی نیست ، می توانیم بگوییم یکی از بیماری های اجتماع امروز ما، این است که برای گفتن بیش از اندازه ارزش قائل هستیم ، البته گفتن خیلی ارزش دارد تا گفتن نباشد روشن کردن نباشد نوشتن وتشریح حقایق نباشد کاری نمیشود کرد، گفتن شرط لازم است ولی کافی نیست باید عمل کرد
گفتار دوم : آثار
فریضه امربه معروف ونهی ازمنکر برکات وآثار فراوانی در زندگی فردی واجتماعی انسان دارد.
امام علی(ع) میفرمایند: ( فمن امربالمعروف شد ظهور المومنین) کسی که امر به معروف کند مومنان را تقویت کرده است.[۴۵]
همچنین امام حسین (ع) نیزدرزمینه آثار امربه معروف ونهی از منکر می فرمایند:( اذا ادیت و اقیمت استقامت الفرائض کلها هینها وصعبها) هرگاه امر به معروف ونهی از منکر برپاشود همه واجبات الهی از ساده ودشوار آن برپا داشته خواهدشد.[۴۶]
لذا به برخی از آثار فردی واجتماعی این فریضه اشاره میگردد:
الف : آثار فردی
الف: فواید دنیوی
۱ـ سـلامتی دین ودنیا:
حضرت علی(علیهالسلام) میفرماید: « هرکس سه خصلت در او باشد، دنیا و آخرتش سالم میشود:
فرم در حال بارگذاری ...