وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موانع-و-راهکارهای-ارتقای-مدیریت-بصری-شهر-نمونه-موردی-شهر-تهران- قسمت ۴

 
تاریخ: 20-07-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

طبیعت محور

 

Ozguner-Burgess-mazotti-Jim-Bryant

 

نقش طبیعت و فضای سبز در سطح شهر

 

 

 

کالبدی- بصری

 

Daniel&Vinig&Amir Gidalizon

 

ویژگیهای بصری شامل عناصر انسان ساخت منابع زیستی و فیزیکی

 

 

 

ماخذ:کریمی مشاور به نقل ازGao & Asami,2007;Arriaza & et al,2004
همانطور که در جدول (۱) مشاهده می‎‌شود، منظر شهری دارای جنبه های متفاوتی از جمله وضعیت کالبدی ، معنایی و بصری شهر، فضای سبز، میراث با ارزش شهری و… است. که در ادامه به تشریح این رویکردها پرداخته شده است:
۲-۲-۳-۱-۱ - رویکرد ادراکی:
رهیافت اجتماعی و ادراکی از مهم ترین رهیافت‌های طراحی شهری است که عمدتا جنبه‌های اجتماعی مردم، فضاها و فعالیت‌ها و نحوه ادراک آنها از فضاهای شهری و حس تعلق به مکان را مدنظر قرار می دهد. لینچ ۱۹۶۰ در کتاب «سیمای شهر» جنبه‌های ادراکی در طراحی فضاها را از مهم‌ترین عوامل درکارکرد اجتماعی برشمرد، که تاثیرات بسیاری بر پارادایم‌های طراحی شهری داشته است. لینچ دو هدف عمده را دنبال می‌کرد: نخست آنکه تصویر ذهنی تک تک افراد را در ارزیابی مشخصه‌ های فضایی مکان مورد تأکید قرار می داد، و دوم آنکه او میان تصویری که مردم از شهر در ذهن خود ترسیم می‌کردند، با تصویر واقعی شهر (با همه عناصر معمارانه و کالبدی اش) تمایز قائل شد و اصل را بر ادراک عمومی افراد قرار داد: نبایستی تنها به شهر و عناصر سازنده آن توجه داشت بلکه بیشتر باید معطوف به ادراک ذهنی شهروندان از شهر بود.
در اوایل دهه ۷۰ میلادی گِل (Gehl ) فعالیت‌هایی را که در فضاهای شهری صورت میگرفت به سه دسته عمده تقسیم کرد : فعالیت‌های ضروری (خرید،کار و جز آن)، اختیاری (پیاده روی و مانند آن) و اجتماعی (معاشرت و نظایر آن) که مکان به عنوان عامل مشترک در این فعالیت ها، نیازهای متفاوتی را در محیط کالبدی ایجاد می‌کند. به عقیده وی ، فعالیت‌های اختیاری در صورتی انجام می‌گیرد که مکان و شرایط آب و هوایی تشویق کننده باشد. بدین معنی که اغلب این فعالیت‌ها چون در دستۀ فعالیت‌های تفریحی قرار می‌گیرند، برنامه‌ریزی کالبدی فضاهای شهری می‌بایست شرایط مناسب برای انجام این فعالیت‌ها فراهم کند. بنابراین کیفیت مکان نقش تعیین‌کننده دارد. رهیافت اجتماعی در طراحی شهری گل به خوبی کیفیت مکان را نیز تشریح می‌کند وی فعالیت های اجتماعی را بر خلاف فعالیت‌های اختیاری مستلزم حضور مردم به عنوان عاملان اصلی شکل‌گیری این نوع فعالیت می‌داند. این فعالیت‌ها نظیر معاشرت و ملاقات‌های حضوری خود به خودی شکل می‌گیرند و می‌توانند در مکان های خصوصی و عمومی ایجاد شوند. با این حال طراحی شهری به ویژه در عرصه عمومی در چگونگی نوع کارکردها و مدت زمان این فعالیت‌ها نقش اصلی و تعیین کننده دارد، بلکه در عین حال باعث تلفیق فعالیت‌های اختیاری و اجتماعی در کنار یکدیگر می‌شود: پیامدهای رهیافت اجتماعی بسیار گسترده‌تر از آن است که بتوان به همه زوایا و ابعاد آن پرداخت. یکی از مهم‌ترین پیامدهای آن را می توان ظهور مفهوم عرصه عمومی در طراحی شهری دانست. به این مفهوم کمتر از زاویه ساختمان‌ها و ارتفاع حجم و عناصر کالبدی و معمارانه نگریسته می‌شد، در مقابل، فضاهای شهری نظیر میدان‌ها، خیابان‌ها و محورهای پیاده مدنظر بود.( بنکدار و دیگران،۱۳۹۰)
پایان نامه - مقاله - پروژه
۲-۲-۳-۱-۲- رویکرد کالبدی – تاریخی:
توجه به زمینه کالبدی، مستلزم دارا بودن دیدگاهی تاریخ گرایانه به شکل شهر و توجه به اهمیت گذشته در شکل دادن به حال و آینده است. اعتقاد به تداوم و اینکه گذشته برای شهرسازی کنونی درس‌هایی عینی دارد، در این گفته کریر بارز است: « تاریخ اجازه انقطاع نمی‌دهد، بنابراین هرآنچه در شهر انجام می‌شود باید به لحاظ شکلی، پاسخی به شرایط فضایی از قبل موجود باشد» .( گلدبرگر به نقل از تولایی۱۳۸۰:۳۹)
در روند توسعه کالبدی در بسیاری از شهرهای تاریخی ایران، به ساختار و شکل هسته تاریخی شهر توجه کافی نشده است و به دنبال آن مشکلاتی چون ناتوانی در انطباق با تغییرات کالبدی جدید، عدم برقراری پیوند مناسب با ساختار شبکه ای موجود و انزاوای فضایی، گریبان‌گیر هسته های تاریخی این شهرها شده است. در واقع عدم توجه به طراحی و برنامه ریزی شهری زمینه گرا و نادیده گرفتن ارزش های کالبدی و غیرکالبدی زمینه موجود و اجرای طرح های شتابزده، منجر به کمرنگ شدن این هسته‌های تاریخی در اذهان مردم شده است(صادقی و دیگران،۱۳۹۱).
۲-۲-۳-۱-۳- رویکرد طبیعت محور:
رشد شهرنشینی در دهه‌ های اخیر موجب تغییرات بسیار در مناظر طبیعی می‌شود. این امر تاثیرات مشخصی بر روی سیستم‌های بوم شناختی که عامل ایجاد گونه‌های متفاوت مناظر است می‌گذارد. هرچند رشد شهر همیشه به عنوان یک تهاجم علیه محیط زیست آن منطقه و اکوسیستم مجاور آن پنداشته می‌شود ولی می‌توان با مطالعه مفاهیم گونه‌های زیستی و اکوسیستم های شهر این مشکل را حل کرد. برای افزایش گونه‌های زیستی اکوسیستم‌های یک شهر انعکاس ادارک بخش‌های مختلف اکوسیستم بوسیله جمعیت آن شهر اهمیت بسیار دارد. طبیعت شهر شامل عناصر زیست محیطی متفاوت است و خدمات آن در راستای بهبود اقلیم و شرایط جوی و خواص آب و عملکرد گونه های زیست محیطی است. در راستای حفاظت محیط زیست و منافع حاصل از آن برای انسانها، مطالعات و تحقیقات بسیاری انجام شده است. نیازهای طبیعتی که ارتباط مستقیمی با ویژگی های فیزیکی وضعیت طبیعت شهر دارد را می‌توان به سه بحث تماس با طبیعت ، ترجیحات زیباشناختی وتفریح و سرگرمی تقسیم کرد. دلایل بسیاری برای اثبات اینکه تماس با طبیعت کیفیت زندگی را ارتقا می‌دهد وجود دارد مانند اینکه فرصتی برای رهایی از هیاهوی شهر نشینی در طبیعت فراهم می آید، محیط طبیعی در این بخش شامل مناطق بزرگ مانند کریدورهای طبیعی و پارک‌ها و جنگل‌ها می‌شود. چشم‌انداز زیبا و پاکیزگی و صداهای مطبوع نیز جز ترجیحات زیباشناختی و این بخش هم شامل باغ‌ها و پارک‌ها می‌شود .در سومین بخش از این تقسیم بندی تفریح و سرگرمی وجود دارد. پارک شهری و بیشه‌های شهری و پیاده‌راه‌های سبز جز این بخش محسوب می‌شوند. (C.Priogo,J.H Breuste and J.Rojas,2008:2)
۲-۲-۳-۱-۴- رویکرد کالبدی – بصری:
رویکرد کالبدی_ بصری بیشتر در حوزه کیفیات بصری و زیبایی شناختی فضاها و ساختمان‌ها تاکید دارد . این رهیافت سنتی در اوایل قرن بیستم میلادی مطرح شد و عمدتا برخوردی کالبدی و سطحی نگر به طراحی شهری داشت ، این نوع نگاه بر حوزه سیمای بصری غالبا محصول گرا تلقی می‌شد و بر جنبه‌های زیبایی شناسانه وظاهری فضاهای شهری توجه داشت و نه حوزه‌های اجتماعی و ادراکی و به علاوه فرایند هایی را نیز که منجر به تولید فضاهای شهری موفق می‌شد نادیده می‌گرفت. این رهیافت تحت تاثیر کارهایی چون برنامه‌ریزی شهری بر پایه اصول هنری کامیلو سیته ، تفکرات لوکوربوزیه و برنامه‌ریزی شهری در عمل، ریمون آنوین به وجود آمد. خارویس اشاره می‌کندکه کامیلو سیته هرچند می‌خواست با چیدمان خیابان‌ها ، میدان‌ها، یادمان‌ها و ساختمان‌ها و به طورکلی عناصر شهر ، نوعی سازماندهی با ویژگی‌های زیبایی شناختی را بوجود آورد، تاکید وی بیشتر بر تجربه بصری از فضاهای شهری متمرکز می‌شد. پیامد این رهیافت، در از دست رفتن بافت و مقیاس شهری و فاصله گرفتن فضاهای شهری از انتظارات مردمی تا چند دهه باقی ماند. بسیاری از تغییرات کالبدی در سیمای ظاهری در سال های پس از جنگ در انگلستان را می‌توان نمونه این پیامدها برشمرد که بر پایه سیاست‌گذاری ها در امر طراحی کالبدی و توجه بیش از اندازه بر سیمای بیرونی شکل گرفت. به عنوان مثال، در قانون برنامه ریزی شهری و روستایی مصوب۱۹۴۷ میلادی در انگلستان، تصریح شده بود که «تصویب و ابلاغ نهایی (برنامه) باید با در نظر گرفتن ملاحظات طراحی و سیمای بیرونی صورت پذیرد ( به نقل از کارمونا و پانتر ۶۹:۱۹۶۷) و یا می‌توان از راهنمای عمل برای طراحی شهری و روستایی که وزرات مسکن و حکومت محلی منتشر ساخت نام برد، که تاکید بسیاری بر سیمای بیرونی بناها داشت و نیازهای استفاده کنندگان از فضا را نادیده گرفته بود. با انتشار سیمای شهری گوردون کالن(۱۹۶۱) رهیافت بصری به طور جدی تری مطرح گردید. کالن طراحی شهری را «هنر ارتباطات» تعریف کرد و تصور وی از طراحی شهری ایجاد ارتباطات میان عناصر محیط کالبدی نظیر درختان، مناظر، ساختمان‌ها و ترافیک شهری بود.کالن مناظر را با هدف ساماندهی و نظم بخشیدن به الگوهای قابل مشاهده دسته بندی کرد. نکته مهم این بود که وی ادراک مردمی از سیمای شهری را نادیده می‌گرفت. رهیافت کالبدی و بصری بعد از کالن همچنان ادامه یافت. در سال ۱۹۶۳انجمن برنامه ریزان آمریکا تعریفی از طراحی شهری بدین صورت ارائه کرد: طراحی شهری اصولا به جنبه های زیبایی شناختی و عناصر ادراکی و قابل احساس از محیط شهری توجه دارد به عبارت دیگر طراحی شهری بیشتر به ادراک و دریافت آن دسته از جنبه های بصری از عناصر محیط شهری می‌پردازد که در وهله نخست سه بعدی اند .هر چند عناصر ادراکی در این تعریف به چشم می‌خورد اما اولویت‌های طراحی شهری به جنبه های بصری برمی‌گردد.
طراحی شهری هنر طراحی سه بعدی از شهر در مقیاسی فراتر از یک بلوک ساختمان است. فرم سه بعدی از شهر در مقیاس برنامه محلی. طراحی شهری اصطلاح کلی یا عمومی پذیرفته شده‌ای برای فرایند شکل دادن و طراحی محیط کالبدی برای پاسخ به توسعه ، اصطلاحات و مرمت شهری است که در برگیرندۀ ساخت و سازهای جدید و یا حفاظت است که در مقیاس ساختمان ها ،مناظر، مناطق روستایی و شهر ها موضوعیت می‌یابد (بنکدار و دیگران،۱۳۹۰).

تلفیق رویکرد کالبدی _ بصری و اجتماعی _ادراکی:
تلفیق رهیافت‌های سنتی کالبدی- بصری از یکسو و رهیافت اجتماعی – ادراکی از سوی دیگر، طراحی شهری را در مسیر جدیدی قرار داد. جنبه‌های زیباشناختی به همراه شرایط رفتاری استفاده‌‍‌کنندگان از فضا تاثیرات بسیاری بر تنوع فعالیت‌ها به عنوان عوامل اصلی خلق مکان های موفق شهری گذاشتند و مکان‌ها به عنوان فضاهای ویژه شهری و با هویتی متمایز مطرح شدند. رلف ۱۹۷۶مفهوم مکان را به صورت سه مشخصۀ شرایط کالبدی، معنایی و فعالیت‌ها تعبیر می‌کرد. اپل یارد و جیکوبز به نقل از قرائی اهمیت مکان‌های عمومی را در تناسب با نیاز‌های انسانی از مهم‌ترین مولفه‌های کیفیت حیات شهری عنوان می‌کند. در اوایل دهه ۹۰ میلادی، گرایش‌های مکان سازی در طراحی شهری و کارکردهای اجتماعی در کنار جنبه های ادراکی و زیبایی شناختی و توجه به عرصه عمومی (که فضای میان ساختمان ها و فعالیت‌های انجام گرفته در این فضاها را مدنظر قرار می داد)، با شدت بیشتری دنبال شد: به بیان ساده، طراحی شهری چیدمان کل جامعه را رقم می‌زند، تا شهروندان لذت ببرند و فضا را از آن خود بدانند. طراحی شهری نیز به مانند معماری، بازتابی از ملاحظات کارکردی، اقتصادی، کارایی، زیبایی شناختی و کیفیات فرهنگی است.(lai، به نقل از بنکدار و قرایی) طراحی شهری دربرگیرنده ایجاد و بهبود فضاها و مکان‌های شهری است تا بتواند استانداردهای کیفیت بصری و کارکردی را کسب کند، در واقع تلفیقی از تناسبات ساختمان‌ها و عناصر انسان ساخت در فضای شهری، با حضور انسان و طبیعت است.(کولمن ۱۹۸۸:۱۰۶به نقل از بنکدار و قرایی). در جدول (۲) به مولفه های دو رویکرد کالبدی- بصری و اجماعی- ادراکی اشاره شده است.

 

 

 

 

جین جیکوبز
۱۹۶۱

 

کوین لینچ
۱۹۸۱

 

ایان بنتلی و همکاران
۱۹۸۵

 

آلن جیکوبز و دانلد اپل یارد۱۹۸۷

 

فرانسیس تیبالدز
۱۹۸۸

 

 

 

مولفه های کالبدی- بصری

 

 

 

 

 

تناسب [۱]بصری-


فرم در حال بارگذاری ...

« تاثیر غلظت های هورمونی و ریزنمونه بر کال زایی، باززایی و کشت سوسپانسیون رازیانه- قسمت ۱۷آثار کلامی و متکلمان سیستان- قسمت ۱۸ »
 
مداحی های محرم