- نسبت درآمدهای حاصل ازمنابع غیردولتی به کل اعتبارات دولتی آموزش وپرورش
- سهم اعتبارات جاری آموزش وپرورش عمومی ازکل بودجه جاری آموزش وپرورش
۲- شاخص های فرایندنظام آموزشی :
دراین مورد،منظور میزان موفقیت به دست آمده درتحقق بخشیدن به اهداف تبیین شده نظام می باشد.یابه عبارت دیگر ،کارآیی نظام موردنظر است .زیرا،با دراختیار داشتن شاخص هایی دربارۀ کارکرد فرایند نظام ،نقاط ضعف وقوت آن مشخص می شود ومحدوده هایی که به بازبینی ،تجدیدنظر واصلاحات نیازدارد،تعیین می شود .
۳- شاخص های بروندادنظام آموزشی:
برونداد نظام آموزشی عبارت است ازدانش آموختگانی که درسطوح مختلف آموزشی نظام را ترک می کنند.این افراد بادرجات متفاوتی از دانش،تخصص ومهارت وبا دردست داشتن گواهینامه ها وارد بازار می شوند. برای برنامه ریزان آموزشی اطلاع از «کیفیت برون داد» نظام آموزشی ازاهمیت ویژه ای برخوردار است.
الف. برون داد واسطه ای
برون داد واسطه ای به نتایج مورد انتظار نظام آموزشی درسطح خرد و نتایج درحال تکوین گفته می شود.
-ضریب کارایی درونی
- نرخ قبولی دانش آموزان
- نرخ ارتقای دانش آموزان
- نرخ تکرار پایه دانش آموزان
-دانشآموزان مردودی در صد نفر دانشآموز در منطقه:
- تعداد دانشآموزان ترک تحصیل کرده در صد نفر دانشآموز در مقطع متوسطه.
- نرخ فارغ التحصیلی دانش آموزان
- نسبت دانشآموزان قبولی در کنکور سراسری به هزار نفر دانشآموز پیش دانشگاهی در منطقه.
- نسبت دانشآموزان قبولی در دانشگاه آزاد به هزار نفر دانشآموزپیش دانشگاهی در منطقه.
- متوسط نمرات امتحانات نهایی پنجم ابتدایی، راهنمایی و دوره متوسطه:
- درصد قبولی دانشآموزان منطقه در کنکور سراسری:
- نرخ ماندگاری دانش آموزان
- نرخ گذر دانش آموزان
- نرخ اتلاف
- نرخ باسوادی گروه های سنی(۱۰- ۶ ، ۱۳- ۱۱ ، ۱۷- ۱۴ )
- میانگین طول تحصیل دانش آموختگان
ب.برون داد نهایی
به نتایج مورد انتظار و سازمان یافته نظام آموزشی در سطح کلان«برون داد نهایی» گفته می شود؛ به عبارت دیگر تغییراتی که انتظار می رود در شناخت، نگرش و رفتارهای روانی - حرکتی فراگیران به وجود آید، برون داد نهایی می گویند.
متغیرهای مربوط به شاخص های برون داد نهایی با توجه به اهداف دوره های تحصیلی به تفکیک ساحت های هشتگانه (اعتقادی، اخلاقی، علمی- آموزشی، فرهنگی- هنری، اجتماعی، زیستی، سیاسی و اقتصادی) تعریف و با بهره گرفتن از الگوهاوروش های ارزشیابی مناسب داده های لازم جمع آوری و مورد بررسی قرار می گیرد.
۲-۵- برنامه ریزی و مدیریت آموزش و پرورش
سرمایه گذاری در سرمایه انسانی، نه تنها در کشورهای پیشرفته، بلکه در کشورهای در حال توسعه نیز نقش برجستهای ایفا می کند. زمانی که تلاش برای توسعه آغاز شد، آموزش و پرورش به دلیل مزایای اجتماعی، اقتصادی و کسب برتریها، مورد توجه بیشتری قرار گرفت و توزیع آموزش و پرورش در سطح کشورها و چگونگی بهرهمندی افراد از آن، یکی از شاخص های پیشرفت به حساب آمد. امّا به دلیل محدود بودن امکانات و منابع انسانی و مالی برای دستیابی به آن، مباحث شدیدی بین تصمیم گیران و برنامه ریزان به وجود آمد و لزوم اتخاذ شیوه های مناسب را برای برنامه ریزی موجب گردید. امروزه اثبات شده است که یکی از تأثیرگذارترین عوامل بر تغییرات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، آموزش و پرورش است.
“از نظر راسخ، برنامه ریزی عبارت است از طرح تدابیری که بتوان به مناسبترین صورت از منابع موجود برای رسیدن به هدفهای مطلوب استفاده کرد. از نظر فیلیپ کومز، کارشناس برجسته یونسکو، برنامه ریزی آموزشی «کاربرد تجزیه و تحلیل منطقی در آموزش و پرورش به منظور افزایش کارآیی» است؛ یعنی کار برنامهریز آموزشی، تحلیل نظامدار و منطقی مسائل و مشکلات آنی و آتی آموزش و پرورش و تلاش به منظور حل این مشکلات است. این اقدام،در نهایتبهرهوری و کارآیی نظام آموزشی را افزایش خواهد داد و محور آن، نظام آموزشی تلقی می شود. برنامه ریزی آموزشی را میتوان «سازماندهی یا اصلاح فعالیتها، تجهیز منابع و امکانات آموزشی برای تحقق بهتر اهداف آموزشی» تعریف نمود. قلمرو برنامه ریزی آموزشی، معطوف به وضع شاخص های کمّی، هدفهای کمّی برای نظام آموزشی در سطوح مختلف از خرد تا کلان و ارزیابی میزان تحقق آنها از منظر کمّیتهاست” (فیوضات، ۱۳۸۴: ۱۶).
موافقان و طرفداران برنامه ریزی آموزش و پرورش معتقدند آموزش و پرورش امروز زیربنای اجتماع است . فراهم کردن فرصت های مساوی برای آموزش و پرورش همه مردم ضروری است زیرا زیربنای عدالت اجتماعی و لازمه از میان بردن فاصله ناشی از نابرابری هایی است که دسترسی پیدا نکردن به آموزش و پرورش مناسب به وجود می آورد(همان :۲۸).
از نظام آموزشی انتظار میرود تابا برنامه ریزی صحیح در تخصیص امکانات، بتواند نابرابریهایبرآمده ازساختار سیاسی ـ اقتصادی را جبران کند؛یعنی، سیاستهایاصلاحی آموزشی باید در جهت کاهش نابرابریها گام بردارد. نمیتوان از سیاستهایآموزشی انتظار داشت که به تنهایی عدالت را حکمفرما کند؛ امّا میتوان گفت کهبرابریفرصتها در آموزش، به برابری فرصتها در زندگی کمک میکند. به عبارت دیگر،بسته به دقت و سنجیدگی سیاستهای اصلاحی، نظام آموزشی میتواند با برنامه ریزی صحیح، نابرابری فرصتهای آموزشی طبقات و اقشار مختلف کودکان را کاهش دهد. در این راستا، برنامه ریزی در هر یک از سطوح نظام آموزشی حائز اهمیت میباشد. همچنین مدیریت،واژه ایاستکهفرآیندهایانتزاعی،سیاسی،اداریو مدیریتیرابهیادمیآورد. درنظرنگرفتنتاثیرواقعیکه عملکردهایمدیریتدرحوزه یآموزشبرزندگیمردمعادی،امید وآرزوهایوالدینوکودکانوچشم اندازهایتوسعه ایملتهامی گذاردآساننیست. درنظرآوریشقوقمختلفبرایدرکبهتراینکهچرامدیریت کارآمددرحوزهآموزشمهماستضرورتدارد. مدیریتنامناسب، والدینوجوامعراباآموزشیمواجهمیسازدکهنسبتبهنیازهای آنانپاسخگونیست. مدیریتنامناسب،نظامآموزشیکهدربهبود دستاوردهاییادگیریمؤثرنیستبهبارمیآورد . درچنیننظام آموزشیای،کودکاندرکلاسهایدرسیپرورشمییابندکهفاقد موادآموزشی،معلمانتربیتیافتهوبیانگیزهاند . دربرخیموارد، مدیریتنامطلوببدینمعنیاستکهمنابعمالیتخصیصیافته برایمدارسهرگزدرمدارسصرفنمیشود. عملکردهاینامناسبمدیریتیدرحوزهآموزشبرکلجامعهتاثیر میگذارد. مدیریتکارآمدنهفقطبهمعنیشفافیتومسئولیت پذیری؛بلکهبهمعنیفراهمآوردنفرصتبرابربرایتمامشهروندان است. برخلافافرادثروتمندکهخواهانآموزشخصوصیهستند، خانوادههایفقیربرایبهرهگیریازخدماتآموزشیوابستهبه دولتهستند . اگرخدماتآموزشیدولتیازکیفیتمناسبی برخوردارنباشندودسترسیبهآنهادشوارباشد،افرادفقیربیش ازهمهازاینشرایطمتضررخواهندشد . نشانههایمدیریت ناکارآمدبرآموزش،شاملشکافهایمالیبزرگبینمناطقغنیو فقیر،پیشبینیهایغیرقابلتأمینازسویافرادفقیروعدم توجهبهراهکارهاجهتدستیابیبهافرادمحروماست. ناتوانیبرای رفعفسادکهشاخصدیگرمدیریتناکارآمداستپیامدهایمخربی برخانوارهایمحرومدارد. اگرمنابعبهمدارسنرسندیامدارس شهریه هایغیرمجازدریافتکنند،افرادفقیرازثبتنامکودکاندر مدارسبازمیمانندوازعهدهتأمینمنابعمدرسهایبرنمیآیند(گزارش پایش آموزش برای همه٬ ۱۳۸۸: ۱۲۷). مدیریتآموزشیصرفاًنظامادارهومدیریتآموزشدر کشورنیست؛بلکهدرمفهومیگسترده،درارتباطبا فرآیندهایرسمیوغیررسمیایاستکهطیآن سیاستهاتدوین،اولویتهاشناسایی،منابعتخصیصو اصلاحاتبهاجراءدرمیآیند. مدیریتآموزشیبهسطح نظاموزارتیمحدودنمیشود؛بلکهایننوعمدیدیتاز سطحکلاسدرستاسطحستادمرکزیوزارتآموزش وپرورشگسترشدارد. زمانیکهدموکراسیواحترام بهقانونتضعیفمیشودازمیزانمشارکتوپاسخگویی کممیشود. برعکس،وقتیاموراشارهشدهمورداحترام واقعمیشوندوالدینبرایمشارکتدرتصمیماتمدرسهترغیب میشوندوبرایآنانامکاندسترسیبهاطلاعاتتعریفمیگردد .
دراینصورتاستکهمسئولیتپذیریهاوپاسخدهی هاداوطلبانه رخمیدهد.همچنینقوانینمدیریتشرایطیراتوصیفمیکنند. کهبرآناساس،معلماناستخدامشدهوتعلیممیبینند.اینروند، تأثیرمهمیبرمهارتهاوانگیزه هاییداردکهمعلمانآنهارابه سرکلاسدرسمی آورند. خارجازکلاسدرس،نظامهایمدیریت شکلدهنده یروابطبینگروههایمدرسه،مدیریتداخلیودولت مرکزیاست. آنهامشخصمیکنندچهکسیاولویتهاراتعیین کردهودرحوزه هایمهمیهمچونبرنامه یدرسی،مدیریتمعلمو مدیریتبرمدارسدستبهتصمیمگیریمیزند . نقشمدیریت آموزشیدربخشمالی،بهتعییناولویتهاوبسیجمنابع،تخصیص ومدیریتآنهامحدودمیشود. همانگونهکهاینفهرستنشانمیدهد،مدیریتشاملمجموعه ای وسیعیازدستاندرکارانودارایلایه هایمختلفمدیریتیاست کهبهلحاظنظریهمهتصمیماتمتخذهبرایآموزشراتحتتأثیر قرارمیدهد. دردرونهرکشور،روابطبیندست اندرکارانونهادهایدولتیمیتواندبسیارپیچیدهومتنوعباشد. بدینترتیب، تغییرمدیریتیدرزمینه هایمختلفمیتواندبهصورتهای گوناگونیرخدهد. برایمثال،ممکناستتمرکززداییماموریتیرا دریکبخشمجازدانسته(استخداممعلم)امادربخشدیگرغیرمجازبداند(پرداختحقوقمعلمیاطراحیبرنامهیدرسی)؛ همچنین،ممکناستماموریتسیاسیراتفویضکردهامابه مسئولیتمالیمرکزیتدهد(گزارش پایش آموزش برای همه٬ ۱۳۸۸: ۱۳۶).
۲-۵-۱-برنامهریزی استراتژیک در آموزش و پرورش
پیشرفت سریع و تغییرات پرشتاب محیطی در جهان معاصرآگاهی از تحولات را ضروری کرده است. عدم اطمینان ناشی از تغییرات محیطی و کسب سود بیشتر موجب شده است برنامه ریزی به صورت یک ضرورت انکارناپذیر تلقی شود. از جمله انواع برنامه ریزی سازمانی می توان به برنامه ریزی استراتژیک اشاره نمود. کلمه استراتژیک به معنی هر چیزی است که به استراتژی مربوط باشد. واژه استراتژی از کلمه یونانی “استرانگوس” به معنای رهبری گرفته شده است. تعاریف مختلفی برای برنامه ریزی استراتژیک بیان شده است(امینی و سماواتیان، ۱۳۸۹)برنامهریزی استراتژیک عبارت است از تعیین اهداف کلی و جزئی سازمان و چگونگی رسیدن به آن هدفها و تصمیمهای استراتژیک است. استراتژی طرحی جامع، هماهنگ، یکپارچه و سودآور است که در داخل سازمان به منظور رقابت با عوامل محیطی تدوین میشود و به منظور تحقق اهداف اصلی به نحو مناسبی توسط سازمان اجرا میگردد. به عبارت دیگر استراتژی عبارت است از خطمشی کلی که از بین شقوق مختلف عمل به عنوان راه بهینه دستیابی به هــدفها انتخاب شده و در این انتخاب، تواناییها، مـفـروضات اساسی، سـیاسـتها و مــنابع مورد توجه قرار میگیرد. طبق این تعریف هدف استراتژی دستیابی به یک موقعیت بهتر با بهرهگیری از نقاط قوت و فرصتها و اجتناب از نقاط ضعف و تهدیدات میباشد. استراتژی صرفاً برنامه نیست بلکه ابزار یا وسیلهای است که برای نیل به اهداف جزئی و کلی سازمان تدارک دیده میشود. تصمیمگیری در واقع مهمترین وسیله اجرای برنامه است. تصمیمات راه رسیدن به هدف را نشان میدهند و به همین دلیل تجلی همبستگی وظایف مدیر را میتوان در تصمیمهایی که اتخاذ میشود ملاحظه کرد. یک تصمیم مؤثر، تصمیمی است که از قابلیت انعطاف لازم برخوردار بوده و برای کارکنان قابل فهم باشد. بعلاوه یک تصمیم مؤثر باید بتواند هماهنگی لازم را بین واحدهای مختلف یک سازمان ایجاد کند(موسوی و حسنی ، ۱۳۹۰).
اغلب چنین تصور میشود که برنامهریزی استراتژیک همان برنامهریزی دراز مدت است در حالی که گرچه هر دو با آیندهنگری همراه میباشد ولی بین آن ها تفاوتهای اصولی و ساختاری وجود دارد. برنامهریزی دراز مدت اهداف و پیش بینی ها بر اساس فرض ثبات سازمانی است در حالی که در برنامه ریزی استراتژیک نقش سازمان در محیط آن بررسی می شود. به عبارت دیگر در برنامهریزی دراز مدت، روندهای گذشته و حال مورد مطالعه قرار گرفته و براساس وضعیت نسبتاً ثابتی آیندهنگری میشود. ولی برنامهریزی استراتژیک فعالیتها و اقداماتش را با بررسی محیط خارج شروع میکند و اطلاعات بدست آمده از این بررسی را به منظور باز آزمایی و بررسی مجدد رسالت سازمان در مقابل حوادث محیط اجتماعی مورد استفاده قرار میدهد(امینی و سماواتیان، ۱۳۸۹).
اساس و مبنای برنامهریزی استراتژیک از جامعه صنعتی و بازرگانی گرفته شده است. در فاصله سالهای ۱۹۶۰، کارخانه جنرال الکتریک مکرراً به خاطر پیشگام بودن در کاربرد برنامهریزی استراتژیک مورد احترام و تشویق قرار گرفته و اعتبار کسب نموده است. همچنین سایر شرکتها متوجه شدند که تغییرات محیط خارجی تأثیر قابل توجهی در ادامه حیات آنان دارد و اهمیت آنها کمتر از امور داخلی تحت کنترلشان نیست. امروزه برخی از اشکال برنامهریزی استراتژیک در بعضی از شرکتهای بزرگ و بسیاری از سازمانهای کوچک مورد استفاده قرار میگیرد. در اواخر سالهای دهه ۱۹۷۰ بود که مراکز دولتی نیز به اهمیت برنامهریزی استراتژیک پی برده و آنرا به عنوان یک ابزار مناسب و روش علمی و منظم جهت برآورد نیازهایشان پذیرفتند و تعدادی از برنامهریزان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت نیز آن را عملاً در تصمیمگیریهای مهم آموزش و پرورش در سطوح مختلف تحصیلی مورد استفاده قرار دادند و موفقیتهای نسبتاً خوبی نیز در این زمینه بدست آوردند. البته میزان موفقیتها در سطوح مختلف سازمان و در مناطق مختلف، متفاوت بود. تعداد نواحی و مناطق که برخی از اشکال برنامهریزی استراتژیک را بهکار گرفتند حدوداً ۵۰۰ ناحیه و منطقه آموزشی را شامل میشد.
آموزش و پرورش سرمایهگذاری یک نسل برای نسل دیگراست، نهاد آموزش و پرورش پرهزینه است و باید این هزینهها را به حساب سرمایهگذاری منظور داشت. در بودجه بسیاری از کشورها هزینه آموزش و پرورش رقم عمدهای را به خود اختصاص میدهد با این امید که نظام آموزشی، شهروندانی مولد و مطیع به جامعه تحویل خواهد داد، از این رو ماهیت آموزش و پرورش آیندهنگری را ایجاب میکند. اما حرکت به سوی آینده بدون شناخت روندها و نیروهایی که عمل میکنند از یک سو و تلاش و کاوش برای آفرینش واقعیاتی که خواهان آن هستیم از سوی دیگر به از دست دادن فرصتها برای ایجاد زندگی بهتر می انجامد، برنامهریزی استراتژیک به عنوان یک فرایند پویا با دورنگری نسبت به واقعیات و موقعیتهای موجود ارائه راهبردها و تاکتیکهای مؤثر برای رسیدن به فردایی بهتر را امکانپذیر میسازد (مشایخ، ۱۳۸۳: ۵۸). در این نوع برنامهریزی سیاستگذاری و تصمیمگیری بر مبنای دریافت درونی (شهودی) مدیران انجام نمیگیرد و بلکه مشارکت همه افراد ذینفع، ذیربط و ذی علاقه مبنای بازاندیشی، بازسازی و بازآفرینی در نظام آموزشی است بر خلاف برنامهریزیهای رایج که در رویارویی با کژیها و کاستیهای نظام آموزشی به صورت واکنشی عمل میکنند؛ در برنامهریزی استراتژیک یاران آموزشی نخست با تعریف آینده مطلوب و سپس شناخت وضعیت موجود به تعیین نیاز میپردازند و برای رفع آن به گونهای فراکنشی اقدام می کنند. لازمه این برنامهریزی استراتژیک برخورداری از تفکر استراتژیک است منظور از تفکر استراتژیک ژرف نگری بخردانه در سه سطح فراسوی کلان (جهان) کلان (جامعه) خرد (نهاد یا سازمان) است (مشایخ، ۱۳۸۳: ۵۸). در واقع برنامهریزی استراتژیک در آموزش و پرورش فرایندی منظم و عقلانی است که از مراحلی تشکیل شده و سازمان آموزشی را در راستای چگونگی طی کردن این مراحل هدایت میکند. در واقع تعریف برنامهریزی استراتژیک در آموزش و پرورش عبارت است از:
۱- فرایند مدیریتی جهت تغییر شکل سازمان و بهبود و اصلاح برنامه های سازمان
۲- فلسفه مدیریتی جهت تعین اهداف، اولویتها و نیازها با توجه به ارزشهای حاکم بر جامعه و باورهای مورد قبول افراد ۳-روش تفکر جهت حل مسائل سازمان
۴- تجربه تربیتی و فعالیت ارشادی برای کارکنان و توسعه سازمانی
۲-۵-۲- اصول برنامهریزی استراتژیک در آموزش و پرورش
برنامهریزی استراتژیک ۴ اصل اساسی را بهمنظور بهبود عملکرد سیستمهای مدیریت پیشنهاد میکند:
۱- توسعه سیستم اطلاعات به منظور بهبود امر تصمیمگیری
نواحی آموزش و پرورش بهطور منظم اطلاعات لازم را درباره دانش آموزان، کارکنان، معلمان، هزینهها، موفقیت و افت تحصیلی، فضای آموزشی و … تهیه می کنند. این اطلاعات به دفتر هماهنگی و برنامهریزی وزارت آموزش و پرورش ارسال می شود تا از طریق بررسی و تجزیه و تحلیل به اطلاعات کاربردی جهت تصمیم گیری آموزشی تبدیل شود و کارکنان ناحیه هر وقت که بخواهند نمی توانند به این اطلاعات دسترسی پیدا کنند زیرا آنها به مرکز فرستاده می شوند و در نتیجه کارکنان سازمان اطلاعات زیاد درباره ویژگیهای جامعه دانش آموزان ناحیه خود ندارند و از تغییرات جدید کمی و کیفی کم اطلاعند. یکی از اصول برنامهریزی استراتژیک این است که اطلاعات باید قبل از تصمیم گیری جمع آوری شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
۲- هدایت کارکنان به سوی هدف و جهت مشترک
برای سهولت دستیابی به هدفهای از پیش تعیین شده باید بین سطوح مختلف سازمان وحدت و انسجام لازم برقرار گردد و این وحدت و هماهنگی در سطح نسبتا مطلوبی حفظ شود که این موضوع بیش از هر چیز تشریک مساعی کارکنان را در امور مختلف طلب می کند و برای رسیدن به این مهم مدیریت در سازمانهای آموزشی باید بیشتر روی انگیزش، تشویق، هدایت و رهبری تاکید کند نه این که از روش های تنبیه و تهدید و اعمال قدرت وکنترل و نظارت مستقیم استفاده نماید.
۳- مشارکت افراد ذی نفع در تصمیم گیری و اجرا
اصولا اداره مراکز دولتی از اداره سازمانهاو مشکلتر است زیرا تصمیم گیری در سازمانهای دولتی وسیعتر بوده و تحت تاثیر نفوذ گروه های مختلفی قرار گیرد. گر چه کارگزاران هر ناحیه گردانندگان اصلی تعلیم و تربیت هستند، اما والدین، اتحادیه ها، گروه های مختلف صنعتی و تجاری، کسبه، دانش آموزان و سایر گروه های ذی نفع می توانند تاثیر قابل ملاحظه ای بر تصمیم گیری های ناحیه آموزش و پرورش داشته باشد. البته اگر برنامهریزی و مدیریت در سازمان بتواند بخوبی از وجود نیروهای مذکور در راستای هدفهایش استفاده نماید، تاثیرش بر تصمیم گیرها مثبت خواهد بود و در این صورت وجود افراد و گروههای ذینفع خود یک نعمت است. اما در صورتی که سیستم مدیریت قادر به استفاده مؤثر از آنها نباشد تاثیر نا مطلوبی بر کیفیت تصمیم گیری ها و اجرای برنامه ها خواهد گذاشت و به عنوان یک مانع بزرگ بروز خواهد کرد. اهمیت برنامهریزی استراتژیک بیشتر از این جهت است که گروه های ذینفع و علاقهمند را در فرایند برنامهریزی مشارکت می دهد و اولین قدم برنامهریزی استراتژیک نیز در گیر ساختن این گروه ها در فعالیت های آموزشی است تا از این طریق بتوان اطلاعات مربوط به بررسی عوامل محیطی را بدست آورد.
تهامی زرندی، س. م. ک.، ب، رضوانی مقدم. و م، جهان. ۱۳۸۸. تأثیر برخی کودهای بیولوژیک و کمپوست زباله شهری بر عملکرد بخش رویشی و اسانس گیاه داروئی ریحان (Ocimum basilicum). اولین همایش ملی کشاورزی، توسعه پایدار.ص ۸-۱.
جلالی، ا. ه.، م. ج، بحرانی. و ف، صالحی. ۱۳۸۹. هدر روی نیتروژن به دلیل وجود علفهای هرز، در سطوح مختلف کاربرد نیتروژن در مراحل اولیه رشد رویشی ذرت (Zea mays L.).مجموعه مقالات یازدهمین کنگره علوم زراعت و اصلاح نباتات ایران. ص ۳۶۲۳-۳۶۲۱.
جوادی، ح.، م. ح، راشد محصل. و ع، آذری نصرآباد. ۱۳۸۶. تأثیر تراکم بوته بر صفات زراعی، میزان کلروفیل و درصد انتقال مجدد ساقه در چهار رقم سورگوم دانهای (Sorghum vulgare). مجله پژوهشهای زراعی ایران، جلد ۵ (۲). ص ۲۷۹-۲۷۱.
جودی، م. و ف، شریفزاده. ۱۳۸۵. بررسی اثر هیدروپرایمینگ در ارقام مختلف جو(Hordeum volgare). مجله بیابان. ۱۱ (۱). ص ۹۹-۱۰۹.
جهان، م.، ع، کوچکی. و م، نصیری محلاتی. ۱۳۸۶. رشد، فتوسنتز و عملکرد ذرت در پاسخ به تلقیح با قارچ میکوریزا و باکتریهای آزادزی تثبیت کننده نیتروژن در نظامهای زراعی رایج و اکولوژیک. مجله پژوهشهای زراعی ایران، جلد ۵(۱). ص ۶۷-۵۳.
حاجیلو، م.، ح، عباسدخت.، م. ر، عامریان.، ا، غلامی. و ک، خاوازی. ۱۳۸۹. بررسی تأثیر مقادیر مختلف کود دامی و پرایمینگ بذر توسط باکتریهای آزوسپیریلوم و ازتوباکتر بر خصوصیات رشد، عملکرد و اجزای عملکرد ذرت(Zea mays L.). مجموعه مقالات یازدهمین کنگره علوم زراعت و اصلاح نباتات ایران. ص ۳۴۱۲-۳۴۰۹.
حسینی، ح. و م، نصیری محلاتی. ۱۳۸۵. اثر پیشتیمار بذر بر جوانهزنی ژنوتیپهای عدس(Lens Culinaris). مجله پژوهشهای زراعی ایران، ۴ (۱). ص ۴۷ – ۳۵.
حمیدی، ا.، ن، خدابنده. و ع، دباغ محمدی نسب. ۱۳۷۹. بررسی تأثیر تراکمهای بوته و سطوح مختلف نیتروژن بر عملکرد دانه و برخی ویژگیهای ظاهری دو هیبرید ذرت. مجله علوم کشاورزی ایران، جلد ۳۱ (۳): ص ۵۷۹-۵۶۷.
خسروی، ه. ۱۳۸۰ الف. تثبیت ازت توسط میکروارگانیسمهای آزادزی. مجموعه مقالات ضرورت تولید صنعتی کودهای بیولوژیک در کشور. نشر آموزش کشاورزی. ص ۲۱۳-۱۹۵.
خسروی، ه. ۱۳۸۰ ب. کاربرد کودهای بیولوژیک در زراعت غلات. مجموعه مقالات ضرورت تولید صنعتی کودهای بیولوژیک در کشور. نشر آموزش کشاورزی. ص ۱۹۴-۱۷۹.
خواجهپور، م.ر. ۱۳۸۰. اصول و مبانی زراعت. چاپ چهارم. انتشارات جهاد دانشگاهی واحد صنعتی اصفهان.ص ۲۳۵-۱۸۳.
داوران حق،ا.، ف، رحیم زاده خویی. و ر، علیزاده. ۱۳۸۷. اثر باکتری Azospirillum در کاهش مصرف کودنیتروژنه در ذرت دانهای S.C.704. مجموعه مقالات دهمین کنگره علوم زراعت و اصلاح نباتات ایران. ص ۴۱.
راسخنیا، ا.، ا، الهدادی.، ا، زند.، غ. ع، اکبری. و غ. ع، اکبری. ۱۳۸۹. بررسی امکان کاهش میزان مصرف علفکش به وسیله مدیریت کود نیتروژن در مزارع ذرت (Zea mays L.).مجموعه مقالات یازدهمین کنگره علوم زراعت و اصلاح نباتات ایران. ص ۳۴۸۸-۳۴۸۵.
راشد محصل، م. ح. و ا، ایزدی. ۱۳۸۷. بررسی تأثیر تنش آب و مقدار کاربرد نیتروژن بر رقابت ذرت وتاج خروس با بهره گرفتن از آزمایشهای سریهای جایگزین. دو فصلنامه دانش علفهای هرز ایران، سال ۴ شماره ۲. ص ۶۹-۵۹.
راشد محصل، م. ح.، ح، رحیمیان. و م، بنایان. ۱۳۷۴. علفهای هرز و کنترل آنها. انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد. چاپ سوم. ص ۳۰-۱۵.
رستمی، م. و ح، عباسدخت، ۱۳۸۹. مطالعه تأثیر اسموپرایمینگ، هیدروترمال پرایمینگ و سطوح مختلف کود فسفره بر خصوصیات فیزیوموفولوژیکی و عملکرد دانه ذرت (Zea mays L.). مجموعه مقالات یازدهمین کنگره علوم زراعت و اصلاح نباتات ایران. ص ۱۳۸۰-۱۳۷۷.
رضوان طلب، ن.، ه، پیردشتی.، م. ع، بهمنیار. و ا، عباسیان. ۱۳۸۷. مطالعه عملکرد و اجزاء عملکرد ذرت (Zea mays) در واکنش به کاربرد انواع و مقادیر مختلف کودهای آلی و شیمیایی. مجله علوم کشاورزی و منابع طبیعی. جلد ۱۵(۵). ص ۱۴۷-۱۳۹.
ریاضی، ا.، ف، شریف زاده. و ع، احمدی. ۱۳۸۶. تأثیر اسمو پراپمینگ روی جوانهزنی بذور ارزن علوفهای. مجله پژوهش و سازندگی، شماره ۷۷: ص ۸۲-۷۲.
ساجدی، ن. و م، اردکانی. ۱۳۸۷. اثر مقادیر مختلف کود نیتروژن، روی و آهن بر شاخص های فیزیولوژیک ذرت علوفه ای در استان مرکزی. مجله پژهش های زراعی ایران. جلد ۶ (۱). ص ۱۱۰-۹۹.
سالاردینی، ع. ا. ۱۳۸۴. حاصلخیزی خاک. چاپ هفتم. انتشارات دانشگاه تهران. ۴۳۴ ص.
سالاری ساردوئی، ن. و ح، حیدری شریفآباد. ۱۳۸۷. بررسی اثر کودهای بیولوژیک (ازتوباکتر) مایع و فسفات بارور۲ بر عملکرد ذرت (Zea mays L.). مجموعه مقالات دهمین کنگره علوم زراعت و اصلاح نباتات ایران. ص ۳۲۷.
سپاهی بروجنی، م.، غ. ر، ثواقبی فیروزآبادی. و ح، میرسیدحسینی. ۱۳۸۴. تأثیر پتاسیم و پرایمینگ بذر با محلول سولفات پتاسیم بر پاسخهای گیاه ذرت (Zea mays L.) به تنش شوری. مجله بیابان، ۱۰ (۱). ص ۸۶-۷۱.
سجادینیک، ر.، ع، یدوی. و ح، بلوچی، ۱۳۸۹ الف. تأثیر نیتروژن، ورمیکمپوست و کود بیولوژیک نیتروکسین بر عملکرد و اجزای عملکرد کنجد(Sesamum indicum). مجموعه مقالات یازدهمین کنگره علوم زراعت و اصلاح نباتات ایران. ص ۱۳۶۹-۱۳۶۶.
سجادینیک، ر.، ع، یدوی. و ح، بلوچی. ۱۳۸۹ ب. تأثیر کودهای شیمیایی، آلی و بیولوژیک بر میزان کلروفیل و قندهای محلول. مجموعه مقالات یازدهمین کنگره علوم زراعت و اصلاح نباتات ایران. ص ۱۳۷۳-۱۳۷۰.
سرانجام، د.، ه، نقوی. و ع، خورگامی. ۱۳۸۹. بهبود رشد و عملکرد ذرت در شرایط مدیریت مصرف نیتروژن و سولفات روی و استفاده ازازتوباکتر. مجموعه مقالات یازدهمین کنگره علوم زراعت و اصلاح نباتات ایران. ص ۲۷۷۲-۲۷۶۸.
سرمدینایبی، ح.، ج، حمزهئی.، ع، سپهری. و م، یزداندوستهمدانی. ۱۳۸۹. اثر تاریخ کاشت و بیوپرایمینگ با کود زیستی نیتروکسین بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت (Zea mays L.) در همدان. مجموعه مقالات یازدهمین کنگره علوم زراعت و اصلاح نباتات ایران. ص ۳۱۸۴-۳۱۸۱.
سلطانی، ا.، ف، اکرم قادری. و ح، معمار. ۱۳۸۶. تأثیر پرایمینگ بر مؤلفههای جوانهزنی بذر و رشد گیاهچه پنبه در شرایط تنش خشکی. مجله علوم کشاورزی و منابع طبیعی. جلد ۱۴(۵).ص ۱۶-۹.
شهسواری، ن. و م، صفاری. ۱۳۸۴. اثر مقدار نیتروژن بر عملکرد و اجزای عملکرد سه رقم گندم در کرمان. مجله پژوهش و سازندگی. شماره ۶۶.ص ۸۲-۸۷.
صادقی، ح. و م. ج، بحرانی. ۱۳۸۰. الف. تأثیر تراکم بوته و مقادیر کود نیتروژن بر شاخصهای فیزیولوژیک ذرت دانهای(Zea mays L.). مجله علوم زراعی ایران. جلد ۳ (۱). ص ۲۵-۱۳.
صادقی، ح. و م. ج، بحرانی. ۱۳۸۰. ب. تأثیر تراکم بوته و مقادیر کود نیتروژن بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت دانهای(Zea mays L.). مجله علوم زراعی ایران. جلد ۳ (۲). ص ۱۱-۱.
صالح راستین، ن. ۱۳۸۰. کودهای بیولوژیک و نقش آنها در راستای نیل به کشاورزی پایدار. مجموعه مقالات ضرورت تولید صنعتی کودهای بیولوژیک در کشور. نشر آموزش کشاورزی. ص ۵۴-۱.
عباسدخت، ح. و ع، شمسآبادی. ۱۳۸۹. بررسی تأثیر هیدروپرایمینگ و کود بیولوژیک نیتروکسین و بیوفسفر بر عملکرد و برخی صفات موفولوژیکی ذرت دانهای (Zea mays L.). مجموعه مقالات اولین همایش ملی کشاورزی پایدار و تولید محصول سالم.
عبدالرحمنی، ب.، ک، قاسمی گلعذانی.، م، ولی زاده.، و، فیض الهی. و ع، توکلی. ۱۳۸۸. اثر پرایمینگ بذر بر قدرت رویش و عملکرد دانه جو رقم آبیدر در شرایط دیم. مجله علوم زراعی ایران. ۱۱(۴) : ۳۳۷-۳۵۲.
عدالت پیشه، م.ر.، ح، عباس دخت.، ج، امرایی. و م، محمدی. ۱۳۸۷. اثر هالوپرایمینگ در غلبه بر تنش شوری در زمان جوانهزنی ذرت (Zea mays L.). مجموعه مقالات دهمین کنگره علوم زراعت و اصلاح نباتات ایران. ص ۳۰۴.
عیدیزاده، خ.، ع، مهدوی دامغانی.، ح، صباحی. و ش، لرزاده. ۱۳۸۹. اثرات کاربرد تلفیقی کودهای بیولوژیک و شیمیایی بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت دانهای (Zea mays L.). مجموعه مقالات یازدهمین کنگره علوم زراعت و اصلاح نباتات ایران. ص ۲۲۹۴-۲۲۹۲.
عیسوند، ح.ر.، ر، توکل افشاری.، ف، شریف زاده.، ح، مداح عارفی. و م، حسام زاده حجازی.۱۳۸۷. بهبود کیفیت فیزیولوژیک بذرهای زوال یافته علف گندمی بلند (Agropyron elongatum Host) با بهره گرفتن از پرایمینگ هورمونی برای شرایط تنش و بدون تنش خشکی. مجله علوم گیاهان زراعی ایران، شماره ۱ (۳۹): ص ۶۵-۵۳.
غدیری، ح. و م، مجیدیان. ۱۳۸۲. تأثیر سطوح نیتروژن و قطع آبیاری در مراحل شیری و خمیری شدن دانه بر عملکرد و اجزای عملکرد و کارایی استفاده از آب در ذرت دانهای (Zea mays L.). مجله علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی، شماره ۲. ص ۱۱۳-۱۰۳.
غلامی، ا. و ا، بیاری. ۱۳۸۶. بررسی تأثیر پرایمینگ بذر توسط سویههای ازتوباکتر و آزوسپیریلوم بر خصوصیات رشد، عملکرد و اجزای عملکرد ذرت(Zea mays L.). مجموعه مقالات دومین همایش ملی کشاورزی بوم شناختی ایران.
فرامرزی، ع.، س، جمشیدی. و ک، صیامی. ۱۳۸۴. تأثیر منابع و مقادیر کود نیتروژنه بر عملکرد و اجزای عملکرد دانه ذرت رقم سینگل کراس ۷۰۴. مجله دانش نوین کشاورزی. سال اول شماره ۲. ص۶۵- ۷۳.
فرامرزی، ع.، ر، زاهدی ونجانی. و م، صالحی. ۱۳۸۷. مطالعه اثر کاربرد ازتوباکتر و مقادیر مختلف کود نیتروژن بر عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت و عملکرد ذرت دانهای سینگل کراس ۶۴۷ در منطقه میانه. مجموعه مقالات دهمین کنگره علوم زراعت و اصلاح نباتات ایران. ص ۳۰۹.
فرحوش، ف.، ع، رحمتی.، ف، جعفری. و ح، امیر حلاجی. ۱۳۸۷. اثر کاربرد کودهای بیولوژیک همراه با مقادیر مختلف فسفر و نیتروژن روی عملکرد و اجزای عملکرد ذرت سینگل کراس ۷۰۴ . مجموعه مقالات دهمین کنگره علوم زراعت و اصلاح نباتات ایران. ص ۳۱۳.
کافی قاسمی، ع. و م، اصفهانی. ۱۳۸۴. بررسی تأثیر سطوح کود نیتروژن بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت دانهای در منطقه گیلان. مجله علوم کشاورزی و منابع طبیعی. ۱۲(۵). ص ۶۲-۵۵.
کاظمینی، س.ع.، ح، غدیری.، ن، کریمیان.، ع. ا، کامگار حقیقی. و م، فردنام. ۱۳۸۷. اثر برهمکنش نیتروژن و مواد آلی بر رشد و عملکرد گندم دیم (Triticum aestivum). مجله علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی سال دوازدهم شماره ۴۵. ص۴۶۱-۴۷۲.
کوچکی، ع. و م، خواجهحسینی. ۱۳۸۷. زراعت نوین. انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد. چاپ اول. ص ۱۹۲.
کوچکی، ع. و غ، سرمدنیا. ۱۳۸۴. فیزیولوژی گیاهان زراعی. انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد. ص ۲۵۷-۲۵۰.
کوچکی، ع. و م، نصیری محلاتی. ۱۳۷۵. اکولوژی گیاهان زراعی. انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد. چاپ سوم. ۲۹۱ ص.
کوچکی، ع.، ح، رحیمیان.، م، نصیری محلاتی. و ح، خیابانی. ۱۳۷۳. اکولوژی علفهای هرز(ترجمه). انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد. چاپ اول. ۲۴۴ ص.
گرامی، ا. و ع، بخشنده. ۱۳۸۹. تأثیر دورههای مختلف تداخل علفهای هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت دانهای (سینگل کراس ۷۰۴). مجموعه مقالات یازدهمین کنگره علوم زراعت و اصلاح نباتات ایران. ص ۳۵۹۱-۳۵۸۹.
لک، ش.، ا، نادری.، س. ع، سیادت.، ا، آینهبند. و ق، نورمحمدی. ۱۳۸۵. اثر سطوح مختلف نیتروژن و تراکم بوته در شرایط مختلف رطوبتی بر عملکرد، اجزای عملکرد و کارایی مصرف آب ذرت دانهای سینگل کراس ۷۰۴ در خوزستان. مجله علوم زراعی ایران. جلد هشتم، شماره ۲. ص : ۱۷۰-۱۵۳.
مجیدیان، م . و ح، غدیری. ۱۳۸۱. تأثیر تنش رطوبت و مقادیر مختلف کود نیتروژن در مراحل مختلف رشد بر عملکرد، اجزای عملکرد، بازده استفاده از آب و برخی ویژگیهای فیزیولوژیک گیاه ذرت(Zea mays L.). مجله علوم کشاورزی ایران. جلد ۳۳ (۳). ص ۵۳۳-۵۲۱.
مجیدیان، م.، ا، قلاوند.، ع. ا، کامگار حقیقی. و ن، کریمیان. ۱۳۸۷ الف. اثر تنش خشکی، کود شیمیایی نیتروژن و کود آلی بر قرائت کلروفیل متر، عملکرد ذرت دانه ای سینگل کراس ۷۰۴. مجله علوم زراعی ایران، جلد دهم، شماره۳ : ص ۳۳۰-۳۰۳.
مجیدیان، م.، ا، قلاوند.، ن، کریمیان. و ع، کامکار حقیقی. ۱۳۸۷ ب. تأثیر مقادیر مختلف نیتروژن، کود دامی و آب آبیاری بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت(Zea mays L.). مجله الکترونیک تولید گیاهان زراعی. جلد۱ (۲). ص ۸۶-۶۷.
محسنی، ا.، ر، رضاییسوختآبندانی.، م، رمضانی. و ح. ر، مبصر. ۱۳۸۹. تأثیر اسموپرایمینگ بر خصوصیات جوانهزنی بذر دو هیبرید ذرت (ارقام S.C.704و S.C.640). فصلنامه علمی پژوهشی فیزیولوژی گیاهان زراعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز. سال ۲ (۲). ص ۴۴-۲۵.
محمدیان روشن، ن.، س. م، صادقی.، ا، آذرپور.، ح. ر، بزرگی. و م، مرادی. ۱۳۸۹. بررسی تأثیر سطوح مختلف کود نیتروژنه و تراکم کاشت بر روی عملکرد و اجزای عملکرد ذرت رقم زراعی KSC.704. مجموعه مقالات یازدهمین کنگره علوم زراعت و اصلاح نباتات ایران. ص ۲۷۶۱-۲۷۵۷.
مرادی،ع. و ح، عباس دخت. ۱۳۸۷. مطالعه تاثیرهیدروترمال پرایمینگ بذر در سطوح مختلف کود نیتروژن بر عملکرد علوفه ذرت. مجموعه مقالات دهمین کنگره علوم زراعت و اصلاح نباتات ایران. ص ۳۰۱.
مرادی دزفولی، پ.، ف، شریفزاده.، ا، بانکهساز. و م، جانمحمدی. ۱۳۸۷. اثر تیمار پرایمینگ و تاریخ کاشت بر همزمانی مراحل نموی و عملکرد لاینهای اینبرد ذرت برای تولید بذر هیبرید. مجله الکترونیک تولید گیاهان زراعی. جلد ۱(۴). ص ۹۸-۷۹.
مسعودی، پ.، ع، گزانچیان.، و، جاجرمی. و ع، بزرگمهر. ۱۳۸۷. بررسی اثر پیشتیمار بذر بر بهبود جوانهزنی و قدرت گیاهچه در سه گونه گراس دائمی تحت تنش شوری. مجله علوم و صنایع کشاورزی. جلد ۲۲ شماره۱.ص ۵۷-۶۷ .
رکن مادی بیشتر جرایم تهدید علیه بهداشت عمومی و آلودگی محیط زیست ناشی از فعل (رفتار مثبت مادی) است. اعمالی مانند: آلوده کردن، توزیع کردن، ریختن، پخش و منتشر کردن، عرضه کردن، که در قوانین و مقررات مختلف مورد توجه قرار گرفته است.
در ماده ۶۸۸ قانون مجازات اسلامی، تمام مصادیقی که نام برده شده است حاکی از رکن مادی ناشی از فعل است مانند: آلوده کردن آب آشامیدنی، توزیع آب آشامیدنی آلوده، دفع غیربهداشتی فضولات انسانی، ریختن مواد مسموم کننده در رودخانهها و زباله در خیابانها.
به همین ترتیب اگر سایر قوانین و مقررات مربوط را مورد بررسی قرار دهیم، خواهیم دید که عنصر مادی بیشتر جرایم مورد بحث را رفتار فیزیکی مثبت تشکیل میدهد.
در قانون نحوه جلوگیری از آلودگی هوا از استفاده کردن از وسایل نقلیه آلاینده، احداث کارگاهها، نیروگاهها و کارخانجات برخلاف ضوابط و یا اشتغال همراه با آلوده کردن محیط زیست، پخش و انتشار مواد آلاینده، سوزاندن و انباشتن زباله و نخاله و ایجاد صداهای آلاینده به عنوان جرایم تهدید علیه بهداشت عمومی و آلودگی محیط زیست یاد شده است.
همچنین، در قانون حفاظت دریا و رودخانههای مرزی از آلودگی با مواد نفتی از آلوده کردن رودخانهها یاد شده است.
که رکن مادی این جرایم که در مواد گوناگون این قوانین مورد توجه قرار گرفتهاند، ناشی از فعل است.
بند دوم - ترک فعل
رکن مادی جرایم تهدید علیه بهداشت عمومی وآلودگی محیط زیست در موارد اندکی رفتار منفی یا ترک فعل است. یکی از قوانینی که از تحقیق جرم زیست محیطی ناشی از ترک فعل سخن گفته است، قانون نحوه جلوگیری از آلودگی هوا است. در ماده ۵ این قانون نگرفتن گواهینامه مخصوص مربوط به رعایت حد مجاز خروجی آلایندههای هوا، در ماده ۷ رعایت نکردن محدودیت و یا ممنوعیت موقت زمانی، مکانی و نوعی برای منابع آلوده کننده، جرم تلقی شده است.
با در نظر گرفتن نوع جرایمی که در مواد ۵ و ۷ قانون یاد شده در ارتباط با جرم زیست محیطی ناشی از ترک فعل مطرح شده است (که نمونههای دیگر نیز مشابه همین موارد هستند)، و نیز جرایم ناشی از فعل که در قسمت قبل مورد بررسی قرار گرفت این نتیجه حاصل میشود که، اصولاً آن چه سبب ورود خسارت به محیط زیست میشود و آن را آلوده میکند اقدام اشخاص و یا به عبارت دیگر، رفتار مثبت مادی است نه ترک فعل.
گفتار دوم- موضوع جرم
بخش دیگری که در عنصر مادی جرایم تهدید علیه بهداشت عمومی وآلودگی محیط زیست مانند دیگر جرایم وجود دارد، موضوع جرم است. هر چند جرایم زیست محیطی دارای یک مفهوم عام و کلی جرم آلودگی محیط زیست هستند، امّا از آن جا که هر کدام از آنها یک یا چند مورد از ابعاد و اجزای گوناگون محیط زیست را شامل میشوند، بنابراین موضوع هر یک از آنها نیز در اجزا با یکدیگر متفاوت خواهد بود، مانند ایجاد آب، هوا، خاک و صوت.
در ماده ۲۲ قانون نحوه جلوگیری هوا آمده است: «پخش و انتشار هر نوع مواد آلوده کننده هوا بیش از حد مجاز از منابع تجاری، خانگی و متفرقه در هوای آزاد ممنوع است.»
به این ترتیب مشخص میشود که موضوع این جرم، آلودگی هوا بیش از حد مجاز است. شخصی که موجب پخش و یا منتشر شدن موادی میشود که آلودگی هوا را به دنبال بیاورد و این آلودکی نیز از میزان مجاز بیشتر باشد، مرتکب یک جرم زیست محیطی در رهگذر آلودگی هوا شده است. بدیهی است بر طبق قسمت دوم این ماده، حد مجاز موضوع آن، توسط سازمان حفاظت محیط زیست تهیه میشود و به تصویب هیأت وزیرا ن میرسد.
در ماده ۲۴ این قانون آمده است: «سوزاندن و انباشتن زبالههای شهری و خانگی و هر گونه نخاله در معابر عمومی و فضای باز ممنوع است». براساس این ماده آن چه که موضوع این جرم را تشکیل میدهد آن است که زباله شهری و خانگی و نخاله در فضای باز و معابر عمومی مانند کوچه و خیابان سوزانده شده و یا انباشته شود و به این ترتیب محیط زیست با آلودگی روبرو شود. پس انباشتن و یا سوزاندن زباله و نخاله در فضایی که به آسانی قابل انتشار و پخش شدن و گسترش یافتن است، به منزله تحقق جرم زیست محیطی است.
همچنین، از عبارت این ماده میتوان استفاده کرد که اگر زباله و نخاله در مکان عمومی و فضای باز قرار نگیرد، مانند آن که در دورن محیط بسته منزل یا محیط کارگاه باشد، و یا آن که سوزانده و یا گردآوری نشود، موضوع این جرم تحقق نیافته است. پس درباره این جرم زیست محیطی و موضوع آن چند نکته وجود دارد که عبارتند از ۱ـ انباشتن یا سوزاندن زباله ۲ـ انباشتن و یا سوزاندن نخاله ۳ـ انباشتن و یا آتش زدن زباله و یا نخاله در فضای باز ۴ـ آتش زدن و یا انباشتن نخاله و یا زباله در معابر عمومی.
موضوع دیگری که در زمره جرایم زیست محیطی مطرح است، آلودگی صوتی است. این جرم موضوع ماده ۲۷ قانون یاد شده در بالاست. در این ماده آمده است: «ایجاد هر گونه آلودگی صوتی بیش از حد مجاز ممنوع میباشد…» به این ترتیب، به وجود آوردن هر گونه آلودگی صوتی که بیشتر از حد مجازی باشد که در آییننامه مربوطه پیشبینی میشود، جرم خواهد بود. بنابراین، موضوع این جرم نوع خاصی از آلودگی صوتی نیست. یعنی این آلودگی صوتی میتواند ناشی از وسایل و دستگاههای موجود در کارگاهها و کارخانجات باشد، و میتواند راههای دیگر پدید آید. همچنین باید فراتر از میزانی باشد که مجاز شمرده شده است. پس آن چه که در رابطه با موضوع این جرم است عبارت است، ۱ـ وقوع آلایندگی صوتی ـ ۲ـ اشکال مختلف آلایندگی صوتی ۳ـ رعایت نکردن حد مجاز.
گفتار سوم: وسیله
یکی دیگر از اجزای رکن مادی جرم وسیله ارتکاب جرم است. در بیشتر جرایم تهدید علیه بهداشت عمومی وآلودگی محیط زیست وسیله نقشی در وقوع آنها ندارد. به موجب ماده ۴۶ قانون توزیع عادلانه آب، آلوده کردن آب ممنوع است و این آلوده کردن میتواند از هر راه و به هر وسیلهای باشد، زیرا در این ماده هیچگونه اشارهای به این موضوع که چگونه این آلودگی حاصل شود، نشده است.
. در ماده ۲۷ قانون نحوه جلوگیری هوا ایجاد هر گونه آلودگی صوتی که بیشتر از حد مجاز باشد جرم دانسته شده است. آن چه که مورد توجه قانونگذار در این ماده قرار گرفته است. بروز آلودگی صوتی است، بدون توجه به آن که این آلودگی از چه طریقی به وجود آید. به این ترتیب این آلودگی صوتی میتواند از راه چگونگی استفاده از وسایل ارتباط جمعی پدید آید یا از راه استفاده از دستگاهها و ابزارآلات صنعتی تحقق پیدا کند، بدون تردید نوع وسیله تأثیری در شکلگیری موضوع این جرم ندارد.
گفتار چهارم: نتیجه
در بسیاری از جرایم عمدی برای آن که عملی جرم شناخته شود، باید زیان و صدمهای از آن ناشی شده باشد و در صورتی که در نتیجه ارتکاب عمل زیانی پدید نیاید، مقنن مرتکب آن را دارای مسئولیت کیفری نمیداند. در بعضی دیگر از جرایم عمدی چنین نیست، یعنی تحقق جرم و مسئولیت کیفری منوط به پدید آمدن خسارت و یا صدمه نیست.
بسیاری از جرایم تهدید علیه بهداشت عمومی وآلودگی محیط زیست عمدی هستند و هر دو شکل یاد شده را در بر میگیرند. به عبارت دیگر، برخی از این جرایم، مقید و پارهای دیگر مطلق هستند.لازم به توضیح است که تعداد جرایم مقید بسیار اندک است.در بررسی عنصر معنوی به جرایم عمدی مقید و مطلق اشاره خواهد شد.
گفتار پنجم :رابطه سببیت
موضوع دیگری که در رکن مادی پارهای از جرایم مانند برخی از جرایم تهدید علیه بهداشت عمومی وآلودگی محیط زیست مطرح است، رابطه سببیت است. یعنی باید میان فعل شخص و نتیجه مجرمانه رابطه علت و معلولی وجود داشته باشد. در جرایم مقید یکی از اجزای عنصر مادی آنها رابطه سببیت است. یعنی نتیجه مجرمانهای که حاصل شده است را به هر کسی که بتوان نسبت داد او مجرم خواهد بود و اوست که جرم و این نتیجه حاصله را مرتکب شده است. بنابراین وجود چنین رابطهای در این گونه جرایم (مقید) لازم است.
در آن دسته جرایم تهدید علیه بهداشت عمومی وآلودگی محیط زیست که مقید هستند مانند از بین بردن آبزیان از راه آلوده کردن آب باید میان نتیجه مجرمانه مانند مرگ آبزیان و اقدام آلاینده مرتکب رابطه علیت وجود داشته باشد تا بتوان وقوع این جرم را به او نیست داد و او را به مجازات مقرر رساند.
مبحث سوم : عنصر معنوی جرم
برای آنکه بتوان جرمی را منتسب به فردی کرده و او را در برابر انجام آن مجازات کرد علاوه بر عنصر قانونی، مبتنی بر پیشبینی رفتار مجرمانه در قانون جزا و عنصر مادی جرم، شامل وقوع عمل در خارج، باید عمل مزبور از اراده مرتکب ناشی شده باشد؛ در واقع باید میان عمل و شخص عامل رابطه روانی (یا رابطه ارادی) موجود باشد که آن را عنصر اخلاقی (یا روانی یا معنوی) مینامند.[۱۱۴]
اراده در لغت عبارت است از خواستن، طلب کردن، قصد و آهنگ و عزم[۱۱۵] و اراده ارتکاب جرم عبارت است از خواستن انجام عمل مجرمانه؛[۱۱۶] بنابراین اگر شخصی بداند که مالی متعلق به غیر است ولی آن را بردارد مرتکب جرم شده است.
بحث درباره آزاد بودن یا مجبور بودن انسان در انجام اعمال و رفتارش از جمله مسائلی است که از دیرباز ذهن کنجکاو بشر را به خود مشغول کرده است. برخی از اندیشمندان و صاحبان مکاتب مثل طرفداران مکتب تحققی و اثباتی اعتقاد به عدم آزادی اراده انسان دارند و برخی دیگر مثل طرفداران مکتب کلاسیک آن را آزاد میدانند؛ اما نظر صحیحتر که فقه تشیع نیز بر مبنای روایتی از ائمه آن را پذیرفته است نظریه بینابین است.[۱۱۷]
باید توجه داشت که در کلیه جرایم اعم از عمدی و غیر عمدی اراده ارتکاب جرم وجود دارد و قانونگذار فقط انجام عمل ارادی را مجازات میکند. بنابراین حتی در صدمات بدنی ناشی از حوادث رانندگی و مستی نیز شخص مرتکب واجد اراده بوده و با وجود همین اراده است که راننده اتومبیل را به راه انداخته است. در واقع راندن اتومبیل مورد اراده و خواست راننده است و فقط نتیجه آن که صدمات بدنی بوده، مورد نظر و مقصود راننده نبوده است. در صورت فقدان اراده ارتکاب فعل، تحقق جرم منتفی است.[۱۱۸] پس اگر فردی براثر اعمال غیر ارادی اعم از ۱. عکس العملهای طبیعی انسان مثل دهندره و رعشه ۲. اجبار مادی یا معنوی مثل بستن دست و پا و خوراندن شراب ۳. خواب و بیهوشی ۴. هیپنوتیزم و… مرتکب فعلی که در حالت عادی جرم است بشود مجازات نمیشود.[۱۱۹]
ارتکاب عمل نیز، به خودی خود دلیل وجود عنصر معنوی یا روانی نیست و باید تقصیر مرتکب در انجام عمل احراز شود. آنچه تقصیر در معنای عام نامیده میشود یا بر پایه عمد با مبتنی بر خطاست؛ عمد عنصر روانی آن دسته از جرایمی است که اصطلاحا جرایم عمدی نام دارند و خطای جزایی عنصر روانی جرایم خطایی.[۱۲۰] برای مطالعه دقیقتر عنصر روانی هر یک از این دو حالت را به صورت مجزا بررسی کرده و در پایان نگاهی میکنیم به عنصر روانی جرایم صرفا مادی.
عمد در لغت به معنای به قصد، کاری را انجام دادن آمده است.[۱۲۱] برای تحقق عنصر روانی در جرایم عمدی باید قصد مجرمانه وجود داشته باشد. قصد مجرمانه در قانون تعریف نشده است بلکه قانونگذار غالبا با بهره گرفتن از عناوین گوناگونی در عبارات قانونی آن را مشخص و بیان کرده.[۱۲۲] برخی از این عناوین عبارتند از: به قصد کشتن، به قصد سرقت، به قصد سوء خیانت، به قصد استفاده نا مشروع، به قصد کمک به دشمن، به قصد برهم زدن امنیت، به قصد اضرار به غیر، به قصد متهم کردن غیر و به قصد اخفاء با نیت فساد عالما و عامدا، با علم و اطلاع و…
در تعریف باید گفت عمد عبارت است از هدایت اراده انسان به سوی منظوری که انجام یا عدم انجام آن را قانونگذار منع یا امر نموده است.[۱۲۳]
با توجه به تعریف ارائه شده، در عمد یا قصد مجرمانه سه عامل وجود دارد:
بنابراین در جرایم عمدی فعل و نتیجه آن هر دو مورد اراده و خواست عامل است. به عبارت دیگر هرگاه مجرم نتیجه عملی را که به او نسبت داده شده قبلا در نظر گرفته و با توجه به نتیجه مجرمانه، عمل را انجام داده باشد در واقع مرتکب جرم عمدی شده است.[۱۲۵]
عده ای عاملی چهارمی را نیز در تحقق قصد مجرمانه شرط دانسته اند که آن عامل آگاهی میباشد. منظور ازآگاهی معرفت فاعل هم به کیفیت فعل مجرمانه و هم به نامشروع بودن آن است. به عبارت دیگر فرض را باید بر این گذاشت که فاعل توان درک درست عمل مجرمانه را داشته و خواسته است دقیقا عملی مرتکب شود که قانونگذار به حرمت آن حکم داده است. در یک کلام فاعل نه به موضوع جهل داشته است و نه به حکم قانونی آن.[۱۲۶] البته باید توجه داشت که آگاهی همگان ازاحکام و قوانین در اغلب نظام های کیفری امارهای مطلق و غیرقابل رد است؛ یعنی فرض بر این است که عموم شهروندان از قوانین اطلاع دارند و کسی نمیتواند ادعای خلاف آن را بکند مگر به صورت استثناء.[۱۲۷]
انگیزه عبارت از نفع یا اشتیاقی است که مجرم را به ارتکاب جرم سوق میدهد. انگیزه ممکن است در هر جرمی مختلف باشد مثلا در سرقت ممکن است انگیزه گاهی حرص و گاهی احتیاج شدید و بالاخره گاهی بشر دوستی باشد.[۱۲۸] با این همه انگیزه در ماهیت عمل مجرمانه تأثیر ندارد اما مطابق بند۳ ماده۲۲ ق.م.ا ممکن است از عوامل مخففه مجازات محسوب شود.
سوءنیت عام به معنای عزم ارتکاب فعلی است که قانونگذار آن را منع نموده است. گاهی داشتن سوءنیت عام برای جرمانگاری یک عمل کافی نیست و قانونگذار وجود جرم را منوط به داشتن قصد مشخص و صریحی کرده است که فاعل برای تحقق آن کوشیده است برای مثال در جرم قتل صرف ایذاء و آزار عمدی مجنیعلیه کفایت نمیکند بلکه فاعل باید در تحصیل نتیجه خلاف قانون یعنی کشتن او نیز عامد باشد تا بتوان فعل ارتکابی را قتل عمد شناخت درحالیکه در جرم ایراد ضرب و جرح وجود سوءنیت عام در فعل زدن کافی است و لازم نیست مرتکب قصد صدمه زدن داشته باشد تا ضارب شناخته شود.[۱۲۹]
سوءنیت ساده در مواردی است که ارتکاب جرم مسبوق به تفکر و طرح نقشه قبلی نباشد. چنین سوءنیتی موجب مجازات معمولی است در مقابل ممکن است ارتکاب جرم مسبوق به تفکر و طرح نقشه قبلی باشد.[۱۳۰] در بعضی از نظام های جزایی سوءنیتی که تؤام با اندیشه قبلی باشد باعث تحمل مجازات شدیدتری میگردد. اما در ق.م.ا مقررات صریحی در این زمینه پیشبینی نشده است.[۱۳۱]
چنانچه مرتکب جرم عمدی قبلا عواقب و نتیجه خاص و معین حاصل از عمل خود را پیشبینی و مورد توجه قرار داده باشد و با اراده و اختیار و در نظر گرفتن آن نتیجه خاص، عملیات اجرایی جرم را به انجام برساند، قصد مجرمانه او را سوءنیت معین مینامند. مثل هدف قراردادن شخص الف و کشتن او توسط تفنگ. اما گاهی با اینکه مرتکب جرم عمدی قصد ارتکاب جرم را دارد ولی نتیجه خاص و معین حاصل از جرم، برای او قابل پیشبینی نیست و از نظر او مجهول است مثل سارقین مسلحی که برای فرار از دست پلیس به طرف هرکسی تیراندازی میکنند.[۱۳۲]
در سوءنیت جازم مرتکب عمل مجرمانه به طور قطع خواستار نتیجه عمل مجرمانه است مانند کسی که به قصد قتل به دیگری تیراندازی کرده و او را میکشد. در صورتی که مجرم قصد ارتکاب عمل را داشته باشد، نتیجه عمل خویش را نیز پیش بینی کند ولی خواستار حصول نتیجه نباشد، میگوییم سوءنیت او احتمالی است مانند مالک قایق موتوری که با اطلاع از عیب قایق خود و احتمال اینکه ممکن است در آب از کار بیافتد اقدام به سوار کردن مسافر کرده و منجر به غرق شدن ایشان میگردد.[۱۳۳]
هرگاه عامل فقط ارتکاب فعل را اراده کرده و نتایج حاصل از آن مورد نظر وی نباشد، خطای جزایی مطرح است. در این گونه جرایم چون مرتکب نتیجه را پیش بینی نکرده است از این جهت خطاکار محسوب و مستوجب کیفر است.[۱۳۴] قانونگذار خطا را تعریف نکرده و فقط به ذکر موارد آن اکتفا نموده است. تبصره ماده ۳۳۶ق.م.ا بیان میکند: «تقصیر اعم است از بی احتیاطی، بی مبالاتی، عدم مهارت و عدم رعایت نظامات دولتی.»
بیاحتیاطی خطایی است که یک شخص محتاط مرتکب آن نمیشود مانند رانندگی با سرعت زیاد بر سر چهارراهی باریک[۱۳۵]
رابطه ۲-۱
بهره اطلاعات:
بهره اطلاعات یک ویژگی عبارت است از مقدار کاهش آنتروپی که بواسطه جداسازی مثالها از طریق این ویژگی حاصل می شود.
به عبارت دیگر بهره اطلاعات Gain(S,A) برای یک ویژگی نظیر A نسبت به مجموعه مثالهایS بصورت رابطه ۲-۲ تعریف می شود:
رابطه ۲-۲
که در آن Values(A) مجموعه همه مقدار ویژگیهایA بوده و SVزیرمجموعه ای از S است که برای آن A دارای مقدار V است.
در تعریف فوق عبارت اول مقدار آنتروپی داده ها و عبارت دوم مقدار آنتروپی مورد انتظار بعد از جداسازی دادههاست[۴].
درختان رگرسیون:
وظیفه یادگیری در درختان رگرسیون، شامل پیش بینی اعداد حقیقی بجای مقادیر دستهای گسسته است. که این عمل را با داشتن مقادیر حقیقی در گرههای برگ خود نشان می دهند. بدین صورت که میانگین مقادیر هدف نمونههای آموزشی را در این گره برگ بدست میآورند. این نوع از درختان، تفسیر آسان داشته و می توانند توابع ثابت تکه ای را تقریب بزنند.
نسخه پیچیدهتر درختان رگرسیون، درختان مدل هستند که عمل رگرسیون را با داشتن مدل خطی در گرههای داخلی یا پایانی نشان می دهند به عبارت بهتر هر گره، توابع رگرسیون خطی دارند. بعداز اینکه درخت رگرسیون کامل ساخته شد، عمل رگرسیون خطی به نمونههای ی که به این گره رسیده اند اعمال می شود و فقط از یک زیرمجموعه از صفات، صفاتی که در زیردرخت دیده خواهند شد برای این کار استفاده میشوند. به دلیل استفاده از زیرمجموعه ای از صفات در هر گره، سربار عمل رگراسیون خطی زیاد نخواهد شد[۳].
فرض کنید A1 تاAn ویژگیهایی با مقادیر گسسته باشند این مقادیر برای پیش بینی یک کلاس گسسته C بکار میروند .هدف ما پیش بینی و انتخاب دستهای است که رابطه ۲-۳ ماکزیمم شود.
رابطه ۲-۳
با بهره گرفتن از قانون بیزین رابطه ۲-۴ را داریم:
رابطه ۲-۴
که مخرج کسر برای تصمیم گیری بی تاثیر است زیرا که برای همه مقادیرC یکسان است از طرفی با توجه به استقلال مجموعه ویژگیها رابطه ۲-۵ را خواهیم داشت:
رابطه ۲-۵