وبلاگ

توضیح وبلاگ من

رابطه بین مدیریت دانش و توانمندسازی منابع انسانی شعب بانک کشاورزی استان قم- قسمت ۸

تبدیل دانش ضمنی به دانش صریح ازطریق بیان کردن و اظهار داشتن دانش ضمنی، تبدیل آن به دانش صریح یعنی به صورت مکتوب و مستند در آوردن ایجاد می‌شود. مثلاً مدیر شرکتی براساس تجربیات چندساله خود روش جدیدی را برای مدیریتی‌کردن شرکت تدوین کند. این مرحله با نام تسخیر دانش نیز شناخته شده است (جیر[۳۷]، ۲۰۰۱).
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
انتشارسازی[۳۸] یا ترکیب از دانش صریح به دانش صریح
تبدیل دانش صریح به دانش صریح از طریق افرادی که دارندگان دانش هستند، در دانش یکدیگر سهیم می ‌شوند و دانش خود را با یکدیگر مبادله می ‌کنند صورت می ‌گیرد.
ازطریق‌انتشارسازی، دانش می‌تواند در تمامی سازمان به‌کار گرفته شود، کارکنان با در اختیار گرفتن چند گزارش مکتوب و ترکیب آن گزارشات با یکدیگر به یک دانش جدید دست می ‌یابد که به آن ترکیب دانش می ‌گویند(دوستار و کریمی،۲:۱۳۸۱).
درونی سازی از دانش صریح به دانش ضمنی
تبدیل دانش صریح به دانش ضمنی کارکنان را قادر می‌سازد دانش را در پاسخ و رفتار خود به‌گونه‌ای ادغام کنند که در مواجهه با موقعیت یا مشکلی که کاربرد دانش لازم است بتوانند آن را به کار ببرند.
درونی سازی یعنی فرایند کسب دانش از منبعی صریح، بدین معنی که شخص می‌‌تواند تجربه خواندن گزارش کارگاه را با تجربه‌های پیشین ترکیب کند (آذری،۴۷:۱۳۸۰).
۲-۲-۵- مفهوم مدیریت دانش، فرآیندها و مزایای آن
۲-۲-۵- ۱- تعاریفی از مدیریت دانش
در طول مدت زمان کوتاهی که از تولد مدیریت دانش می‌گذرد تعاریف متعددی برای توصیف این علم ارائه شده است که به برخی از آن‌ ها اشاره می کنیم:
به نظر جونز،مدیریت دانش یک رویکرد سیستماتیک یکپارچه جهت شناسایی، مدیریت و تسهیم تمام دارایی های اطلاعاتی سازمان است که شامل بانک های اطلاعاتی، مدارک، سیاست ها و رویه ها می باشد(جونز،۲۰۰۳).
مدیریت دانش عبارت است از «توانایی اداره کردن دانش مورد نیاز و ضروری سازمان‌ها» (اسپکر و کورت، ۱۹۹۷).
داونپورت و پروساک در سال ۱۹۹۸ مدیریت دانش را بدین گونه تعریف می‌کنند: مدیریت دانش عبارتند از تلاش برای کشف گنج نهفته در ذهن افراد و تبدیل این گنج پنهان به دارایی سازمان به‌طوری که مجموعه وسیعی از افرادی که در تصمیم‌گیری‌های سازمان دخیل هستند، بتوانند از آن استفاده کنند (صیف و کرمی، ۱۳۸۳: ۲۱).
مدیریت دانش عبارت است از «کسب نظام‌مند دانش، اشتراک، خلق و کاربرد دانش به منظور افزایش ارزش سازمان» (بالکوم، ۱۹۹۹: ۱).
مدیریت دانش عبارت است از «تشخیص موثر، آفرینش، توسعه، حل، استفاده، ذخیره و اشتراک دانش به منظور ایجاد رویکردی جهت تبدیل دانش ضمنی به دانش صریح» (شان هونگ، ۲۰۰۰: ۱۳).
مدیریت دانش یعنی «مدیریت سازمان به طرف نوآوری مستمر براساس دانش سازمانی که عبارت از پشتیبانی ساختار سازمان، تسهیل، استفاده از تکنولوژی با تأکید به کار جمعی و انتشار دانش» (گامبل، ۲۰۰۰: ۱۶).
مدیریت دانش عبارت است از «مدیریت کردن تجدیدنظر مداوم در رابطه با دانش‌هایی که به طرف سازمان در جریان است، تا بدین صورت دانش مورد نیاز با کار و حرفه کارکنان دراختیار آن‌ ها قرار گیرد» (برتلس، ۲۰۰۲: ۲).
مدیریت دانش «نظارت و مدیریتی است آشکار بر دانش سازمانی به منظور رسیدن به اهداف مهم و ضروری آن سازمان» (چی، ۲۰۰۵: ۱۰).
فرهنگ اصطلاحات مدیریت دانش مدیریت دانش را « فرهنگ فرایند سیستماتیک جستجو، انتخاب، سازماندهی، پالایش و نمایش اطلاعات می داند به طریقی که درک کارکنان درزمینه ی خاص بهبود یابد و اصلاح شود و سازمان بصیرت ودرک بهتری از تجربیات خود کسب کند»( تابنده و دیگران ، ۱۳۹۰، ۱۰۵۲)
مدیریت دانش خلق ،تفسیر،اشاعه و استفاده ،حفاظت و نگهداری وپالایش دانش را دربر می گیرد.با نگاهی اجمالی به تعاریف مدیریت دانش می توان دریافت که مدیریت دانش باتئوری و عمل رابطه دارد. ( مقیمی، رمضان، ۱۳۹۰ :۲۳)
مدیریت دانش ناظر بر مجموعه ای از فرایند ها است که طی آن جریان دانایی در یک جامعه به صورت مستمر و فزاینده هدایت می شود.
حضور مدیریت دانش در سازمان ها یک مقطع کوتاه نمی باشد، بلکه مستمراً در سازمان وجود داشته که فرایندی شامل تولید یا گردآوری و شناسایی دانش، طبقه بندی، ذخیره و مستندسازی دانش، توزیع و نشر دانش و کاربرد دانش است.( عنایتی ، عالی پور ، ۱۳۹۰، ۹۳)
مدیریت دانش به عنوان ابزاری قدرتمند،با مدیریت دارایی های دانشی آشکار وپنهان سازمان ،فعالیت های دانشگاه ها را از مسائل آموزشی وپژوهشی فراتر می برد و باعث تحقق رسالت جدید دانشگاه ها در عصر دانش می شود.لازم به ذکراست که دانشگاه ها به عنوان مخازن عظیم دانش نقش مهمی در خلق و انتقال دانش به عنوان یکی از منابع حیاتی توسعه وپیشرفت احتماعی ایفا می کنند.( خدایی و دیگران، ۱۳۹۲، ۲۶)
در یک جمع‌بندی کلی از تعاریف مدیریت دانش، مدیریت دانش را می‌توان بدین گونه تعریف کرد: «مدیریت دانش عبارت است از اعمال مدیریت و زمینه سازی برای تبدیل دانش ضمنی به دانش صریح در داخل یک سازمان از طریق گردآوری، به اشتراک گذاری و استفاده از دانش به عنوان یک سرمایه سازمانی در راستای دستیابی به اهداف سازمان».
۲-۲-۵- ۲- رشد و توسعه مدیریت دانش
رشد و توسعه مدیریت دانش از دو جابجایی بنیادین حاصل می‌شود:
کوچک سازی
طی دهه هشتادکوچک سازی، استراتژی محبوب ‌کاهش‌ بالاسری ‌و ‌افزایش سود بود. استراتژی کوچک‌سازی منجر به از دست رفتن دانش مهم سازمانی شد، زیرا کارکنان با ترک کار، بازنشستگی دانشی را با خود می‌برند که طی سال‌ها در آن‌ ها تجمیع شده بود (ابیلی و موفقی، ۱۳۸۲). با گذشت زمان، سازمان‌ها متوجه شدند که آن‌ ها اطلاعات و تجربه با ارزش را از دست داده اند و اینک مصمم اند خود را از تکرار این اشتباه، مصون بدارند.
این امر مدیریت را واداشت در تلاشی برای حفظ و نگهداری کارکنان دانش برای سود آینده شرکت استراتژی «مدیریت دانش» را اتخاذ کنند. سازمان‌ها اینک سعی می‌کنند با به کارگیری تکنولوژی و سیستم‌ها، دانش انباشته در ذهن کارکنان خود را به دست آورند، تا بتوان آن را به آسانی با دیگران در درون سازمان تسهیم کنند. دانش ذخیره شده در سیستم تبدیل به یک منبع قابل استفاده مجدد می‌شود که می‌تواند ثروت مزیت رقابتی را که شامل ظرفیت‌های ثابت سازمانی، بازده‌های تسهیل کننده و هزینه‌های پایین تر است را فراهم کند.
توسعه تکنولوژی
توسعه تکنولوژی علاقه به «مدیریت دانش» را به واسطه دو منبع افزایش داده است. رشد انفجاری منابع اطلاعاتی مانند اینترنت و روند شتابان تغییر تکنولوژی اطلاعات، بر حیات فرد و سازمان تأثیرگذاشته است.
«مدیریت دانش» تلاشی برای تطبیق با انفجار اطلاعات و سرمایه‌گذاری بر دانش روزافزون در محل کار است. توسعه تکنولوژی تسهیم جهانی اطلاعات را در سرتاسر قاره‌ها ممکن می‌سازد و می‌تواند به عنوان ابزاری در درون سازمان برای بکارگیری کارآمدتر دانش خدمت کند. بدست آوردن و گردآوری دانش و تجربه جمعی در پایگاه‌های اطلاعاتی می تواند به سازمان‌ها کمک کند «بدانند واقعاً چه می دانند» و سپس این دانش را به صورت سیستماتیک منظم مورد بهره برداری قرار دهد (مجدم، ۱۳۷۹).
۲-۲-۵- ۳- فرآیندهای مدیریت دانش
نوناکا و تاکئوچی بین فرآیندهای مختلف دانش تمایز ایجاد کرده اند.به طور کلی،فرایندهای دانشی با عنوان مختلفی مانند«زنجیره ارزش دانش »،«جریان دانش »،«سیستم انتقالی دانش»، «چرخه یادگیری اجتماعی»، .«فعالیت های ایجاد و توزیع دانش »شناخته می شوند. ( مقیمی، رمضان، ۱۳۹۰ :۲۲)
بوسیلیر و شیرر (۲۰۰۲) عنوان می‌کنند که مدیریت دانش دارای شش فرایند اساسی است که شامل:

 

    1. شناسایی دانش ۲٫ تحصیل دانش ۳٫ خلق دانش ۴٫ ذخیره سازی و سازماندهی دانش ۵٫ تسهیم‌شدن ۶٫ استفاده و بکارگیری دانش می‌باشد.

 

اما آن‌ ها تأکید می‌کنند که قبل از پرداختن به فرایند مدیریت دانش در موسسات و سازمان‌ها ابتدا باید نیاز به دانش مورد شناسایی قرار گیرد و مشخص شود کدام حوزه یا بخش سازمان نیاز به دانش جدید دارد.
شناسایی نیاز به دانش
دانش پیش از این که بتواند خلق شده یا به اشتراک گذارده شود، نیاز به آن باید مورد شناسایی قرار گیرد. همچنین خواسته‌ها و نیازهای مورد توقع از آن باید معین شود تا به یافتن دانش صحیح به هنگام تولیدآن منجرگردد نیاز به دانش هنگامی خودنمایی می‌کند که فعالیتی دریک زمینه جدید شروع می شود.
برای مثال به هنگام به کاربردن ابزار، تکنیک یا یک فن‌آوری جدید. احتمال‌های مختلفی برای منجر شدن به شناسایی به دانش ممکن است وجود داشته باشد.
یک تحلیل از فرآیندهای درحالت فعالیت می تواند کمبودها را بشناسد که منجر به نیاز به دانش اضافی می‌گردد.
به هنگام آغاز یک فعالیت جدید این سؤال باید پرسیده شود که آیا دانش موجود می‌تواند در عملی کردن آن فعالیت کمک کند.
شروع کار در زمینه‌های کاری جدید.
تغییرات در محیط، مثلاً نسخه‌های جدید یک زبان برنامه نویسی.

مدل جدید تراوایی برای غشاهای ماتریس آمیخته پرشده بانو ذرات تراوا- قسمت ۲

 

پارامترهای مختلفی برای توصیف خواص انتقال از لایه ی رابط در هر یک از موارد ذکر شده (تشکیل حفره،سفت شدن پلیمرو انسداد منافذ) مورد نیاز است . برای منطقه سفت/فشرده شده ی پلیمر نزدیک سطح معدنی (مورد اول) این پارامترها عبارتست از ضخامت منطقه ی سفت شونده و تراوایی در این منطقه ، فرض میشود تراوایی در این منطقه به وسیله یک عامل بی حرکتی زنجیرهای پلیمری(β) نسبت به پلیمر خالص کاهش میابد و LI ضخامت ناحیه سفت شده با نتایج تجربی و به عنوان تابعی از میزان بارگذاری ذرات مشخص میگردد. در مورد وجود حفره در سطح مشترک پارامترهای مورد نیاز عبارتند از ضخامت موثر حفره و تراوایی درون حفره (PI) که میتوان آن را با تراوش نادسن وطبق معادله (۱-۲) و(۲-۲) و منافذی با قطر هیدرولیکی برابر با ضخامت حفره و ضریب جذب که فرض میشود تابعی از است بدست می آورد، در این مورد R ثابت گازها و T دمای مطلق است سپس تراوایی تجربی میتواند برای تخمین ضخامت حفره مورد استفاده قرار گیرد . با بهره گرفتن از چهارچوب های فوق میتوان به درک روند عملکرد مشاهده شده در مقابل شرایط عملیاتی رسید . [۲۸]
پایان نامه
پیش بینی تراوایی در غشاهای ماتریس آمیخته پرشده با میکروذرات معدنی تراوا
به علت شباهت زیاد بین تراوایی در غشاهای ماتریس آمیخته با مدل های هدایت حرارتی/الکتریکی معمولا سازگاری خوبی بین این مدل ها وجود دارد . با توجه به نزدیکی مقایسه بین هدایت حرارتی/الکتریکی و تراوایی عمدتا میتوان از مدل های هدایت الکتریکی/حرارتی مدل های تراوایی را اقتباس کرد.در دی الکتریک گرادیان منفی پتانسیل الکتریکی نیروی محرکه میدان الکتریکی است . جابجایی دی الکتریک به طور پیوسته با جریان رابطه دارد.فاکتور ثابت دی الکتریک و یا گذردهی الکتریکی است.در انتقال از طریق غشا گرادیان منفی فشار نیروی محرکه برای تراوایی است شار متناسب با نیروی محرکه با یک عامل نسبی به نام تراوایی است.در مورد یک غشای ناهمگن فشار در سطح مشترک بین دو فاز پیوسته است. هم ارزی بین دی الکتریک و انتقال از طریق غشا به صورت شماتیک در زیر آورده شده است .
هرگونه راه حل بدست آمده برای گذردهی الکتریکی یک سیستم ناهمگن به طور مستقیم برای تراوش در غشای ناهمگن با جایگزین کردن گذردهی الکتریکی فاز پیوسته و پراکنده با تراوایی فازهای مربوط اعمال میشود. [۲۵]
با این وجود مدل هایی هم وجود دارند که در ابتدا برای تراوایی در غشاهای ماتریس آمیخته گسترش داده شده باشند . [۲۵, ۲۹]
پرکننده های معدنی موجود در غشاهای ماتریس آمیخته به دو دسته ی تراوا و ناتراوا تقسیم میشوند. غالبا مدل های ارائه شده برای پیش بینی تراوایی در غشاهای ماتریس آمیخته برای غشاهای ماتریس آمیخته حاوی پرکننده های تراوا ارائه شده است. مدل های تراوایی برای غشاهای ماتریس آمیخته حاوی ذرات معدنی نا تراوا عموما همان مدل های ارائه شده برای غشاهای ماتریس آمیخته با ذرات تراوا میباشد که در آن فاز پراکنده (ذرات معدنی) نا تراوا در نظر گرفته میشوند . با این وجود با توجه به تفاوت در نواقص سطوح مشترک پلیمر و ذره در غشاهایی با ذرات تراوا و ناتراوا مدل های موجود برای پیش بینی تراوایی در غشاهای ماتریس آمیخته را به دو دسته تقسیم بندی میکنند : مدل هایی که برای پیش بینی تراوایی غشاهای ماتریس آمیخته متشکل از پرکننده های تراوا قابل استفاده است و مدل هایی که برای پیش بینی تراوایی در غشاهای ماتریس آمیخته حاوی ذرات پرکننده نا تراوا قابل استفاده است. [۳]
مدل های پیش بینی تراوایی غشاهای ماتریس آمیخته تماس ایده آل
در اغلب موارد مدل های تراوش برای غشاهای ماتریس آمیخته با ذرات تراوا برای پیش بینی تراوایی موثر گاز نافذ به عنوان تابعی از تراوایی فاز پیوسته(ماتریس پلیمری) ، فاز پراکنده(ذرات معدنی) و میزان بارگذاری ذرات(کسر حجمی بارگذاری ذرات) معرفی میشود.[۲۱]
معادله مکسول-وانگر-سیلاو
معادله مکسول-وانگر-سیلاو معادله تراوش پراکندگی بیضوی در امتداد جهت محور شار است. در صورت پراکندگی بیضی گون و به طور کامل در امتداد محور اختلاف فشار اعمال شده تراوایی در غشا مرکب برابر است با:
که در آن تراوایی موثر گاز نافذ در غشای ماتریس آمیخته است، تراوایی فاز پیوسته ، تراوایی فاز پراکنده و کسر حجمی فاز پراکنده میباشد.نیز بیانگر فاکتور شکل پرکننده ها میباشد .
معادله (۳-۱)یک راه حل تحلیلی است که میتوان آن را با تعبیه(بارگذاری)یک سلول واحد از فاز پراکنده در فاز ماتریس بدست آورد .
برای ساختار بیضوی دراز،یعنی طولانی ترین محور بیضی در امتداد جهت گرادیان فشار اعمال شده برابر و برای ذرات کروی برابر میباشد ، کوتاهترین محور بیضی در امتداد جهت گرادیان فشار اعمال شده است .[۲۲]
اگر این مدل تبدیل به یک مدل دولایه میشود که میتوان آن را به عنوان یک میانگین تراوایی فاز پیوسته و پراکنده بیان کرد و داریم:
اما زمانی که این مدل مدل به مدل دولایه تبدیل میشود و داریم:
مقادیر حداقل و حداکثر تراوایی موثر نافذ از مدل های دولایه ی سری و موازی بدست می آید[۵۰] حداقل مقدار که یک مکانیزم انتقال سری از طریق دو فاز اتفاق افتد مطابق با معادله (۳-۲) و حداکثر مقدار زمانی رخ میدهد که هر دوفاز به صورت موازی در جهت جریان قرار گیرند مطابق با معادله ی (۳-۳) .[۲۹]
در شرایط توزیع ذرات تصادفی فازها برای محاسبه تراوایی موثر از میانگین هندسی تراوایی دوماتریس استفاده میکنند که داریم: [۲۹]
مدل مکسول
مکسول با بهره گرفتن از پتانسیل تئوری برای هدایت الکتریکی از طریق مواد ناهمگن جواب دقیقی را برای هدایت تصادفی و غیر تعاملی همگن مواد جامد در فاز پیوسته ارائه کرد. او با در نظر گرفتن در معادله (۳-۱) معادله ی زیر را بدست آورد که به معادله مکسول معروف است : [۲۳, ۲۹]
معروف ترین مدل برای پیش بینی تراوایی غشاهای ماتریس آمیخته مدل مکسول است . مکسول در سال ۱۸۷۳ این مدل را برای تعیین هدایت الکتریکی در کامپوزیت ها ارائه کرد. [۲۳] این مدل به خوبی شناخته شده است و توسط محققان مختلف برای محاسبه تراوایی در غشاهای ماتریس آمیخته استفاده میشود. [۳]
زمانی که نسبت تراوایی پرکننده ها به ماتریس ۱۰ ویا بیشتر و کمتر از ۰٫۱ باشد تراوایی کامپوزیت به تراوایی پرکننده ها زیاد حساس نیست. این قضیه را میتوان اینگونه توجیه کرد که در صورت تراوایی بالای پرکننده ها مسیر محلی جریان گاز به سمت ذرات پرکننده ها میرود و افزایش بیشتر تراوایی پرکننده ها باعث میشود هرگونه مقاومت در برابر تراوش ومسیر عبوری از غشا به حداقل رسیده درست همانند زمانی که سوراخ هایی در مسیر عبوری از غشا ایجاد کنیم عمل مینماید. این در حالی است که درصورت تراوایی کم پرکننده ها شار محلی ترجیحا در اطراف ذرات پرکننده است و کاهش تراوایی پرکننده ها هیچ تاثیری بر شار تراوش ندارد. [۲۲]

قطبش کاهش تراوش را به این شکل تعریف میکنند:
کهتفاوت در تراوایی بین دو فاز میباشد. که در محدوده ی قابل استفاده است که زمانی که فاز پراکنده کاملا تراوا و فاز پراکنده کاملا ناتراوا فرض میشود. این در حالی است که دلالت بر یا تراوایی برابر در دوفاز دارد. [۲۹]
معادله مکسول نیز به عنوان تابعی از مرتب میشود که داریم:
با این حال معادله مکسول تنها برای بارگذاری کم پرکننده ها (زمانی که کسر حجمی ذرات پرکننده کمتر از ۰٫۲ باشد ) قابل استفاده است. چون معادله مکسول فرض میکند ذرات در نزدیکی یکدیگر تحت تاثیر یکدیگر قرار نمیگیرند و در واقع با بیشتر شدن کسر حجمی ذرات که تاثیر ذرات بر یکدیگر قابل ملاحظه بوده بین پیش بینی معادله مکسول و مقادیر تجربی تفاوت زیادی بوجود می آید. [۳, ۱۱, ۲۳, ۲۹]
همانطور که در فصل اول اشاره شد گزینش پذیری توسط معادله زیر بیان میشود :
اگر معادله مکسول را بر طبق گزینش پذیری بازنویسی کنیم ، حداکثر تغییرات گزینش پذیری طبق معادله زیر حاصل میشود
علاوه بر این مدل مکسول پیش بینی صحیحی برای زمانی که ندارد که در آن حداکثر کسر حجمی بارگذاری ذرات است . در واقع اگر آنگاه در داریم:. همچنین این مدل هیچ پارامتری برای توجیه توزیع اندازه ذرات ، شکل ذرات و تجمع ذرات در نظر نمیگیرد .[۲۴] اما با وجود تمام محدودیت های ذکر شده هنوز هم بسیاری از محققان از این مدل برای پیش بینی تراوایی در غشاهای ماتریس آمیخته استفاده میکنند. [۱۱, ۲۸, ۳۰-۳۲]
مدل های بوچر و هیگوچی
رابطه کلی محاسبه تراوایی با پراکندگی تصادفی ذرات که به صورت معادله(۳-۱۲) میباشد. این رابطه به نام هایی مانند وینگر ،هالپین، تسای شناخته میشود: [۳۳]
در این معادله اگر و یا باشد ، این معادله به معادلات (۳-۲) و (۳-۳) به ترتیب کاهش میابد. و اگر باشد این معادله به معادله مکسول کاهش میابد. در مورد پراکندگی تصادفی ذرات عبارات نسبتا ساده ای به دست آمده است. معادلات بوچر(۳-۱۳) و هیگوچی(۳-۱۴) قابل انقباض با پراکندگی تصادفی ذرات کروی هستند .
در معادله دوم که به نام معادله هیگوچی شناخته میشود عدد ثابت و دارای مقدار ۰٫۷۸ است و با بهره گرفتن از داده های تجربی دی الکتریک محاسبه میشود . از سوی دیگر برای زمانی که فاز پرکننده به صورت گوی هایی منظم که تشکیل یک شبکه ساده منظم را میدهند نیز میتوان تراوایی موثر را بدست آورد . تراوایی در این جا طبق رابطه زیر بدست می آید:
بر طبق این معادله زمانی که سیستم را به عنوان شبکه مکعبی ساده(SC)[18] در نظر میگیریم داریم:
برای زمانی که از سیستم شبکه مکعبی مرکز پر(BCC)[19] و مرکز وجوه پر(FCC)[20]استفاده کنیم تنها نیاز به استفاده از ثابت داریم که مقدار آن برابر
در نتیجه برای یک شبکه مکعبی سیلندری بر طبق معادله داریم :
جدول ۲-۲ مقایسه اشکال مختلف معادله مکسول [۳۳]

 

معادله(۳-۱۴)
(SC)
معادله (۳-۱۵)
معادله (۳-۱۶)
معادله مکسول گسترش یافته

ژئوپلیتیک آسیای مرکزی و علائق ایالات متحده آمریکا و روسیه با تاکید بر چالش های محتمل بر جمهوری اسلامی ایران- قسمت ۶

این پایان نامه توسط آقای حمیدرضا نصراله‌زاده، در ۱۵۸ صفحه و در سال ۱۳۷۵ برای اخذ مدرک کارشناسی ارشد در دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی دفاع شده است. در این رساله سعی شده است تا مبنایی ارائه گردد که جمهوری اسلامی ایران بتواند بر اساس قرار دادن آن برای سیاست خارجی خویش در آسیای مرکزی و قفقاز منافع ملی و حیاتی خود را در منطقه به شکل هرچه موثرتری تامین نماید که برای دسترسی بر این اصل ناچار به شناخت واقع بینانه اوضاع و شرایط در منطقه است.
مقاله - پروژه
۲ – ۱۱ – ۱ نقش فضای جغرافیایی در رقابت قدرتها؛ مطالعه موردی: آسیای مرکزی پس از جنگ سرد
این پایان نامه توسط آقای مهدی کریمی سلطان احمدی، در ۱۳۶ صفحه و در سال ۱۳۸۹ برای اخذ مدرک کارشناسی ارشد در رشته جغرافیای سیاسی، در دانشگاه تربیت مدرس دفاع شده است. آقای کریمی سلطان احمدی ضمن بررسی زمینه های و شرایط جغرافیایی - انسانی منطقه آسیای مرکزی، زمینه های رقابت پس از دوران جنگ سرد را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است.
۳ – ۱۱ – ۱ پیوند ژئوپلیتیک ایران و آسیای مرکزی (با تاکید بر افزایش همگرایی)
این پایان نامه توسط خانم سیده تامارا مدنی، در ۱۶۴ صفحه و در سال ۱۳۹۰ برای اخذ مدرک کارشناسی ارشد در دانشکده علوم زمین دانشگاه شهید بهشتی دفاع شده است. این پایان نامه ضمن بررسی عوامل ژئوپلتیکی موثر در همگرایی کشورهای این منطقه با ایران، به وابستگی جغرافیایی کشور - های منطقه آسیای مرکزی از لحاظ موقعیت به ایران و آنتروپی بالای آن می پردازد.
۴ – ۱۱ – ۱ بررسی اهداف سیاسی - اقتصادی آمریکا در آسیای مرکزی و قفقاز‏
این پایان نامه توسط آقای حسن مسعود گودرزی، در ۱۶۱ صفحه و در سال ۱۳۸۳ برای اخذ مدرک کارشناسی ارشد در دانشکده علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی دفاع شده است. این پایان نامه به بررسی نقش ایالات متحده آمریکا در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز می پردازد و اهداف این کشور در ابعاد سیاسی و اقتصادی در منطقه را به بررسی می پردازد.
۵ – ۱۱ – ۱ ناکارآمدی دولتهای آسیای مرکزی و گسترش بنیادگرایی اسلامی در منطقه ( با تاکید بر سه جمهوری تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان)
این پایان نامه توسط خانم نسرین واحدیان، در ۱۴۸ صفحه و در سال ۱۳۸۶ برای اخذ مدرک کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران دفاع شده است. وی در این پایان نامه به بررسی بنیاد گرایی اسلامی به عنوان یک جریان تندور در منطقه آسیای مرکزی مشخصاً در کشورهای به مرکزیت سه ‏جمهوری، تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان پرداخته است. علاوه بر آن به اثربخشی عوامل خارجی در این امر توجه داشته و به نقش طالبان افغانستان توجه بویژه ای داشته است.

۶ – ۱۱ – ۱ نفوذ آمریکا در آسیای مرکزی وقفقاز وگسترش همکاری ایران و روسیه
این پایان نامه توسط آقای علی دیاوندی کناری، در ۱۷۳ صفحه و در سال ۱۳۷۹ برای اخذ مدرک کارشناسی ارشد دردانشگاه تهران دفاع شده است. این پایان نامه به بررسی نفوذ ایالات متحده آمریکا در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز بویژه بعد از جنگ سرد و اثر آن بر روابط ایران و روسیه می پردازد. علاوه بر آن در این پایان نامه بر عوامل تضاد و اشتراک روابط ایران و روسیه مورد توجه قرار می گیرد که در این میان حضور ایالات متحده به عنوان مهمترین عامل مورد توجه قرار می گیرد.
۱۲ – ۱ تعریف اصطلاحات
۱ – ۱۲ – ۱ متغیر مستقل: ژئوپلیتیک آسیای مرکزی ژئوپلیتیک دارای نقش برجستهای در روابط بینالملل و سیاست بینالملل است و از دو بخش «ژئو» به معنای زمین و «پولیتیک» (سیاست) تشکیل ‌یافته است. ژئوپلیتیک از نقش آفرینی های سیاسی - محیطی در چارچوب مفهوم قدرت بحث می کند (مجتهدزاده، ۱۳۸۱: ۲۱). به عبارتی دیگر ژئوپلیتیک به دانشى گفته می مى‏شود که در آن، عوامل و پدیده ‏هاى جغرافیایى تأثیر مستقیمى بر سیاست‏هاى یک کشور مى‏گذارند. به طور کلی، ژئوپلیتیک از یک طرف علم سیاست جغرافیاست برای درک واقعیت ‌های محیط جغرافیایی و عوامل جغرافیایی که بر سیاستهای جهانی تأثیر می‌گذارد و آنها را متحول میکند و منافع ملی را تأمین یا حفظ می‌کند و از طرف دیگر اندیشه و تفکر انسانها و نهادهای صاحب قدرت است که بر خط مشی سیاستهای ملّی - منطقهای و جهانی تأثیر میگذارند. ژئوپلتیک از زمان وضع واژه آن از نظر مفهومی و از نظر موقعیت اجتماعی و علمی دچار فراز و نشیب شده و از حالتی شناور در موضوعات مورد علاقه نیز برخوردار بوده است (حافظ نیا، ۱۳۸۵: ۲۱). آسیای مرکزی منطقه نسبتاً پهناوری در غرب قاره آسیا است که هیچ مرزی با آب‌های آزاد جهان ندارد. اگر چه مرزهای دقیقی برای این سرزمین تعریف نشده‌است، اما معمولاً آن را دربرگیرنده کشورهای امروزی ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان، قزاقستان و قرقیزستان می‌دانند. اغلب سرزمین‌های دیگری چون افغانستان، شمال شرق ایران، مغولستان، کشمیر، شمال و غرب پاکستان ، و گاه سین کیانگ (ترکستان شرقی قدیم) در غرب چین و جنوب سیبری در روسیه نیز شامل آسیای مرکزی می‌شوند. این ناحیه از غرب با بخش اروپایی آسیا، از شرق با «آسیای شرقی»، از جنوب با «خاورمیانه» و از شمال با «سیبری» هم مرز است (احمدیان شالجی، ۱۳۷۵: ۲۴). وجود مقادیر فراوان از ذخایر انرژی نفت و گاز و منابع معدنی، در این، منطقه بویژه در حوزه دریای خزر، آسیای مرکزی را جزء مناطق استراتژیک انرژی قرار داده است.
۲– ۱۲ – ۱ متغیر وابسته: جمهوری اسلامی ایران
ایران با ۱۵ کشور مستقل و ۲۴ دولت همجوار است، این کشور از جنوب با دولت - ملّت های مستقل کویت، عربستان، بحرین، قطر، امارات متحده عربی و عمان، از شرق با افغانستان و پاکستان، از شمال با ترکمنستان و قراقستان، روسیه، آذربایجان و ارمنستان، و از غرب با ترکیه و عراق هم جوار است. اما ایران همچنین در شمال با جمهوریهای خودمختار داغستان، نخجوان و در جنوب با شش امیرنشین تشکیل دهنده امارات متحده، اَبوظبی، دُبی، شارجه، عَجمان، اُم القوین و راس الخیمه، همسایه است (کریمی پور، ۱۳۷۹: ۲۳). ایران کشوری خشک با مناطق بیابانی وسیع است. تقریباً جز باریکه ساحلی دریای خزر و مناطق غرب کشور، میزان نزولات جوی در سایر نقاط بسیار پایین است. تا حدی که در کویر مرکزی ایران، میزان بارش کمتر از ۱۰۰ میلی متر می باشد. این وضعیت باعث شده است که تراکم جمعیت در مناطق مرکزی و خشک ایران در واحه هایی که بر گرد منابع آب تشکیل شده اند، متمرکز است. این واحه ها اغلب به صورت متفرق در کوهپایه هایی که در اطراف فلات ایران قرار گرفته اند، مستقر هستند. فلات ایران حالتی مثلث شکل دارد که بین چاله های خلیج فارس در جنوب و دریای خزر در شمال واقع شده است. مساحت فلات ۲۶۰۰۰۰۰ کیلومترمربع است که از این مقدار ۱۶۴۸۱۹۵ کیلومتر مربع مساحت ایران امروزی است و بقیه به افغانستان، پاکستان و سایر کشورهای همسایه تعلق دارند. یک چهارم مساحت ایران را بیابان ها تشکیل می دهد و نیمی از آن کوهستانی است (قنبری، ۱۳۸۵: ۱۰۵).
ایران به لحاظ قومی و مذهبی کشوری متفاوت و خاص می باشد. نسبت جمعیت فارس ۷۵ - ۷۳ درصد جمعیّت را تشکیل می دهد ۵ - ۵/۳ درصد به جمعیت کردها اختصاص دارد. پس از آن به ترتیب جمعیت عرب زبانان در جنوب غربی کشور با حدود ۳ درصد و بلوچ ها در جنوب شرقی با حدود ۲ درصد از کل جمعیت قرار دارند. ترکمن ها در حدود ۲/۱ درصد از کل جمهیت قرار دارند (محرابی، ۱۳۸۶: ۱۴۳). ایران با توجّه به توانمندی ها و پتانسیل های اقتصادی، فرهنگی، نظامی، جغرافیایی و در یک کلمه واقعیتهای ژئوپلیتیکی آن کشور از کشورهای بسیار مهم منطقه به حساب می آید. ایران با توجه به موقعیّت های ارتباطی در کانون راه های ارتباطی و مواصلاتی اوراسیا واقع شده است. این گستره جغرافیایی برای پیوندهای جغرافیایی میانی و به عبارتی هارتلند هندسی اوراسیا با پهنه آبهای آزاد و دنیای خارج از موقعیت ویژه ای برخوردار است (ولی قلی زاده و ذکی،۱۳۸۷ : ۲). علاوه بر آن، جمهوری اسلامی ایران، به دلیل موقعیّت خاص خود با مناطق جعرافیایی مهم در جهان همجور است یا در درون بعضی از این مناطق حساس است که این امر بر اهمیّت ژئوپلیتیکی جمهوری اسلامی این کشور می افزاید.
جدول ۱-۱: تنوع قومی در ایران

 

گروه قومی جمعیت (میلیون نفر) حوزه سکونت همسایگان آرایش جمعیتی مذهب وضهیت اقتصادی عامل فعالیت میزان فعالیت گسست
تُرک ۲۵ اردبیل- آذربایجان شرقی و غربی ترکیه -آذربایجان پراکنده شیعه نسبتاً خوب زبان کم
کرد ۵-۴ کردستان- شمال خراسان- کرمانشاه - همدان - آذربایجان غربی عراق - ترکیه نیمه مترکز سنی و شیعه متوسط به پایین زبان و دین متوسط
عرب ۱ خوزستان عراق

بررسی اندیشه‎ها و درون ‎مایه‌ی اشعار شمس لنگرودی- قسمت ۸۵

و در سروده‌ای دیگرهمین مفهوم را با عبارات و تشبیهاتی متفاوت تری بیان می‌کند:
روزها حوضچه‌های پراکنده‌ی نورند
در بیابانی ظلمانی. (همان،ص. ۹۳)
و روز را تشبیه به ساعت شنی می‌کنی که با شروعش باقی مانده عمر را می‌نگریم:
ساعت شنی است روزها
بر می‌گردانی
و مهلت خود را می‌بینی. (همان،ص.۵۸)
«شعر شمس خود را به یک سادگی و ایجاز نزدیک کرد. یعنی در کنار این که زبان ، پالوده شد و خود را به زبان روزمره نزدیک کرد،آن ایجاز و سادگی هم در شعرش پیدا شد. او حذفهایی زیادی انجام داد که بتواند آن سادگی و ایجاز را بوجود آورد. »(مسلمیان،۱۳۸۷،ص.۶۰)شاعر آخرین قطرات خونِ روز را غروب آفتاب معرفی می‌کند که به واسطه‎ی آن، روز آخرین شعارش را بر صفحه‎ی آسمان حک می‎کند:
روز
سطر آخر حرفش را
با جوهر خون می‌نویسد. (لنگرودی،۱۳۹۳،ص.۳۷۴)
عناصر طبیعت در اکثر اشعار چنان سایه انداخته‌اند که می‌توان گفت این عناصر با شعر شمس پیوستگی دارند . صبح برای او رازی می‌گوید و باد آن راز را ویرایش می‌کند :
دانلود پایان نامه
صبح
بر آسمان خانه‌ی من رمزی می‌نویسد
باد
سراسر روز تصحیح اش می‌کند. (همان،ص.۴۶۷)
روز بخاطر نور و روشنی‌اش صریح سخن می‌گوید و شب بخاطر ظلمت و سرسختی‌اش بر همه چیز فرمان می‌دهد و تحکّم می‌کند:
روز
با کلمات روشن حرف می‌زند
عصر
با کلمات مبهم
شب سخنی نمی‌گوید
حکم می‌کند. (لنگرودی،۱۳۹۰،ص.۷۸۱)
۴-۳-۵-۹- دریا
شمس برای اغلب عناصر طبیعت بدل‌های بلاغی زیبایی می‌آفریندکه یقیناً در نوع خود بی نظیر و بکر هستند:
دریا
بقچه ایست
که هوا زیر بغل می‌زند
و به آفتاب می‌سپارد
تا ما فراموش کرده
و ابرش بنامیم.(لنگرودی،۱۳۹۳،ص. ۲۶۵)
شمس در طبیعت شمال زندگی کرده و با طبیعت عجین شده است. او دریا را با لبخندی آرام ترسیم می‌کند ولی از درون ناآرام و پر از آشوب آن سخن می‌گوید که عدّه‎ی زیادی را به کام مرگ کشانده است:
چه غلغله‌ای است
در قلب تو دریا
وچه لبخندی
بر چهره‌ی آرام تو. (لنگرودی،۱۳۹۳،ص.۸۴۸)
و این هیاهوی دریا بارها در شعر شمس خود نمایی می‌کند .آرامش دریا اغلب با غوغای درون آن به تصویر کشیده می‌شود.
چه آشوبی است
در قلب تو دریا!
ماهیان بزرگ ،ماهیان کوچک را شکار می‌کنند…
غرق شدگانت هنوز
در انتظار رهایی
در کف موج ها خیره‌اند. (همان،ص.۸۴۷)
تصاویر بسیاری از اشعار شمس، نشان از روح طبیعت‎گرای او می‌دهد و همواره در شعرش به انواع گوناگون جلوه‌گری می‌کند:
دریا کفش‌هایی دارد از کتان سفید.دستمالی از ابریشم ِکفباف.
هوایی دست چین شده از تنفس حوریان نخستین. (همان،ص.۷۳۳)
۴-۳-۶- اساطیر مذهبی

ارزیابی و رتبه بندی پروژه های سرمایه گذاری با رویکرد شاخص های چند گانه مورد مطالعه منطقه آزاد تجاری صنعتی ارس- قسمت 33

به دلیل اهمیت این اهداف، در این قسمت این سه هدف مورد بحث قرار می گیرد.
هدف اول: ماکسیمم نمودن ارزش انتخاب پروژه ها
متدهای متنوعی می تواند برای رسیدن به این هدف مورد استفاده قرار گیرند. این متدها شامل متدهای مالی و مدل های امتیازی هستند. هر کدام از این متدها نقاط قوت و ضعف مشخصی دارند. نتیجه نهایی این ابزارها، لیست مرتب شده و اولویت بندی شده ای از پروژه هاست که بایستی برای شروع و تخصیص منابع، انتخاب شوند. پروژه هایی که در بالای لیست قرار می گیرند دارای امتیاز بالاتری در بدست آودن اهداف مورد نظر هستند (کوپر و همکاران، 2002).
پایان نامه - مقاله - پروژه
NET PRESENT VALUE(NPV) : مهمترین معیار مالی NPV است که البته این معیار احتمالات و ریسک را در نظر نمی گیرد و به عبارتی دیگر، معیار های مالی همچون NPV بر این فرض استوار هستند که پیش بینی های مالی درست هستند.
ارزش تجاری مورد انتظار[40] (ECV) : این متد به دنبال ماکسیمم کردن ارزش تجاری پورتفولیو با مد نظر قرار دادن محدودیت های بودجه است که از طریق تعریف ریسک و احتمالات بدست می آید. ECV ابزاری برای تعیین ارزش تجاری هر پروژه برای سازمان است و ارزش تجاری مورد انتظار پروژه را بدست می آورد. محاسبات ECV بر اساس تحلیل درخت تصمیم بوده و این روش منافع آتی پروژه را در محاسبات در نظر می گیرد. احتمال موفقیت موفقیت تجاری و موفقیت فنی در این رویکرد مورد استفاده قرار می گیرد.
شاخص بهره وری[41](PI): این شاخص از تقسیم ارزش فعلی خالص بر رقم سرمایه گذاری پروژه بدست می آید و می توان پروژه ها را بر مبنای این شاخص با یکدیگر مقایسه کرد. پروژه هایی که در بالای این لیست قرار می گیرند می توانند به عنوان پروژه های دارای ارزش بالاتر، برای اجرا انتخاب شوند.
هدف دوم: انتخاب پروژه ها در راستای اهداف استراتژیک
ماموریت، آرمان و استراتژی یک کسب و کار به صورت عملیاتی در میان تصمیماتی که سازمان برای مصرف منابع اتخاذ می کند شکل می گیرد. به عنوان مثال اگر استراتژی سازمان این است که بر روی بازار خاص، محصول یا نوع تکنولوژی تمرکز کند، هزینه کرد سازمان بایستی بر روی این چنین بازار، محصول یا تکنولوژی ها باشد (کوپر و همکاران، 2002).
برخی از ابعادی که می توان بر اساس آن ها منابع را برای محفظه های استراتژیک در نظر گرفت شامل موارد زیر است:

 

    • اهداف استراتژیک: مدیریت بایستی منابع را هم راستا با اهداف استراتژیک معین تقسیم کند.

 

    • خطوط محصول: به عنوان مثال چقدر از منابع بایستی برای خط محصول A یا B هزینه شود؟

 

    • نوع پروژه: چقدر از منابع بایستی برای توسعه محصول جدید یا پروژه های نگهداشت یا بهبود فرایند یا تحقیقات بنیادی و غیره در نظر گرفته شود؟

 

    • ماتریس آشنایی: تقسیم منابع بین انواع مختلف بازار و انواع مختلف تکنولوژی بر اساس میزان آَشنایی با کسب و کار چگونه خواهد بود؟ ماتریس آشنایی بوسیله روبرت و همکاران[42] (1983) معرفی شد تا به تقسیم منابع کمک کند.

 

    • جغرافیا: مثلا چه سهمی از منابع بایستی در آمریکای شمالی یا آمریکای لاتین یا اروپا و… هزینه شود؟

 

در رابطه با استراتژی کسب و کار سبد پروژه نیز، باید تقسیم منابع بین سبدها مشخص شود و پروژه ها در داخل سبدها اولویت بندی شوند لیکن معیارهای مختلف در هر سبد بایستی مورد استفاده قرار گیرد.
هدف سوم: تخصیص بهینه منابع
سازمان ها در اجرای پروژه های خود عموما با دو مشکل کلی روبه رو هستند .مشکل اول عدم ارزش آفرینی پروژه و مشکل دوم کمبود منابع جهت انجام مناسب پروژه می باشد.با دقت بیشتر در دو معضل مذکور به راحتی می توان دریافت که عدم تخصیص مناسب منابع از مهمترین دلایل ایجاد مشکلات فوق می باشد.در یک فرایند نامناسب تخصیص منابع، پروژه های ناموفق یا ناهمراستا با استراتژی های اصلی سازمان به پروژه های ارزشمند تر اجازه پیشرفت مطلوب را نمی دهند. مدیریت سبد پروزه با اولویت بندی پروژه های موجود بر اساس اهداف اصلی سازمان، اجازه بهره مندی بیشتر از منابع سازمان به پروژه ای مطلوب تر را می دهد(روانشادنیا و عباسیان جهرمی، 1391).
برای تخصیص منابع باید توجه داشت که صرفا توجه به رویکردهای مالی منجر به انتخاب بهینه نمی شوند. چرا که زمانی که عملکرد پورتفولیو سازمان ها مورد بررسی قرار گرفت مشخص شد که شرکت هایی که فقط روی رویکردهای مالی به عنوان مدل انتخاب پورتفولیو تکیه می کنند نتایج مطلوبی بدست نیاورده اند. ابزارهای مالی یک پورتفولیوی غیر متوازن از پروژه ها ایجاد می کنند پروژه هایی که از نظر جهت گیری استراتژیک مطلوب نیستند. از سوی دیگر، متدهای استراتژیک، یک پورتفولیو بالانس و همرستا با استراتژی ها فراهم می آورند. همچنین باید توجه داشت که پتانسیل ایجاد تعارض بین اهداف وجود دارد. برای مثال پروژه ایی که بیشترینNPV یا IRR را دارا می باشد ممکن است یک پروژه استراتژیک نباشد.به طور مشابه، پروژه ایی که بیشتر ماهیت استراتژیک را دارد ممکن است بقیه اهداف را نایده بگیرد (مثلا سود مورد انتظار کوتاه مدت). بایستی توجه کرد ماهیت ابزارهای مدیریت پروژه انتخابی، محدوده ای از اهداف را پوشش می دهد. این به دلیل آن است که برخی از رویکردهای انتخاب پروژه برای برخی از اهداف نسبت به اهداف دیگر، کاربردی تر هستند.
بنابراین انتخاب رویکرد درست برای تخصیص منابع بستگی به این دارد که تیم رهبری کدام اهداف را به صورت صریح یا غیر صریح مشخص کرده است (کوپر و همکاران، 2002).
10-2 خلاصه و نتیجه گیری فصل دوم:
به طور کل نمی توان یک رویکرد یکسان برای قضاوت بین رقابت پروژه ها در فرایند تصمیم گیری را توسعه داد و براي پياده سازي یک چارچوب انتخاب پروژه در يك سازمان مشخص، نیاز است چار چوب هاي مورد نظر مطابق با ماهيت کسب وکار سازمان تطبیق داده شود. همچنین در مورد پیاده سازی گام به گام فرایند مدیریت سبد پروژه در سازمان، به طوریکه پروژه ها طی عبور از مراحل مختلف غربال شوند، باید ابزار و معیارهای مناسب انتخاب شوند.
یکی از فرضیات در نظر گرفته شده در این مباحث این است که پروژه های پیشنهادی از یک طبقه خاص هستند و فرض می شود تخصیص منابع، یک تصمیم استراتژیک کلی باشد که از طریق یک برنامه ریزی جامع برای فرایند انتخاب پروژه در نظر گرفته می شود.
فرض مهم دوم این است که با احتمال زیاد بهترین روش برای انتخاب پورتفولیو وجود ندارد. هر سازمان بایستی در داخل پروژه های هر طبقه بر طبق متدولوژی هایی که متناسب با فرهنگ خودش است پروژه های خود را انتخاب کند و بر اساس ویژگی هایی که سازمان به آن ها اعتقاد دارد برای انتخاب پروژه تصمیم گیری نماید. به همین دلیل از آن جایی که نمی توان همه متدولوژی های انتخاب پورتفولیو پروژه ها را در نظر گرفت یک مرور جامع بر متدولوژی های انتخاب پورتفولیو پروژه ها در این فصل صورت گرفت. ابزار های تصمیم سازی مورد بحث قرار گرفت. به این دلیل که فرایندهای مبتنی بر تعقل بایستی در تصمیم گیری پشتیبانی شود و این فرایندهای منطقی نباید توسط ابزارهای مورد استفاده دستخوش تغییر شوند. در این مدل ها، اطلاعات و مدیریت حجم زیادی از اطلاعات تدارک دیده می شود بنابراین تصمیم گیرندگان می توانند تصمیمات منطقی بر مبنای واقعیت اتخاذ کنند. به این ترتیب، یک سیستم تعاملی بین انسان و کامپیوتر یک نقش مهم در نمایش اطلاعات مورد نیاز از طریق یک سبک پر محتوا ایفا خواهد نمود. این سیستم کمک خواهد کرد تا اطلاعات مورد نیاز پروژه ها از طریق این سیستم پشتیبان از تصمیم گیری مدیریت شود بدون اینکه کاربران درگیر حجم زیادی از اطلاعات شامل محدودیت ها و تعاملات پروژه های پیچیده شوند.
فصل سوم روش شناسی تحقیق
1-3 مقدمه فصل سوم:
در این فصل در مورد روش شناسی نحوه طراحی فرایند مدیریت انتخاب پروژه ها، انتخاب بهترین شاخص ها برای استفاده در بخش های مختلف فرایند و تکنیک ها و ابزار مناسب برای استفاده جهت انتخاب پروژه بهینه توضیح داده خواهد شد. مهمترین قسمت طراحی چارچوب، طراحی فرایند می باشد که این مهم، با درک اصول مشترک همه چارچوب ها امکان پذیر خواهد بود.
انتخاب شاخص های تصمیم گیری، مرحله ی اول طراحی فرایند می باشد که بر مبنای سه نوع کمی،کیفی و ریسک تشریح خواهد شد. فرایند ارائه شده شامل چندین گام بوده که قبل از رتبه بندی پروژه ها، شاخص های مشخص شده وزن دهی می شوند.
در مراحل مختلف به منظور دستیابی به اهداف مدیریت پروژه ها، از مناسب ترین ابزار ها استفاده خواهد شد. در مورد نحوه انتخاب معیارها، با بهره گرفتن از پرسش نامه و روش دلفی و نظرات خبرگان، مناسب ترین معیارها برای استفاده در مراحل مختلف، انتخاب می شود و سپس با بهره گرفتن از روش های مناسب وزن دهی می شوند.
1-1-3 پرسش های اصلی:

 

    1. یک چارچوب مناسب برای کمک به سرمایه گذاران در منطقه آزاد تجاری صنعتی ارس برای انتخاب مناسب ترين پروژه­هاي سرمايه اي جهت تخصيص منابع مالي کمياب دارای چه ویژگی هایی است؟

 

    1. فرآيند انتخاب پروژه­ در چارچوب مورد نظر شامل چه مراحلي است؟

 

    1. ابزارها و تكنيك هاي رايج مورد استفاده در هر مرحله از چارچوب مورد نظر چيست؟

 

    1. در چارچوب مورد نظر چگونه مي توان منابع مالي را در جهت اهداف استراتژيک بصورت بهينه تخصيص داد؟

 

2-1-3 پرسش های فرعی:

 

    1. رتبه بندی پروژه های سرمایه گذاری در مورد مطالعه در منطقه آزاد ارس به چه صورت می باشد؟

 

    1. مناسب ترین شاخص ­ها و معیارها در ارزیابی پروژه­ ها در چارچوب مورد نظر کدام است؟

 

3-1-3 هدف های تحقیق یا نتایج مورد انتظار:
اهداف تحقيق را مي توان بدين شكل بيان نمود:

 

      1. شناسايي عوامل مؤثر در انتخاب پروژه های سرمایه ­گذاری در منطقه انتخاب شده

     

    1. شناسايي مراحل انتخاب ترکیب پروژه­ ها در منطقه انتخاب شده