محمد سیدحسینی در پایان نامه کارشناسی ارشد خود در سال ۱۳۸۱ در دانشگاه علم و صنعت با عنوان شناسایی عوامل و شاخصهای اولویت دار جهت دستیابی به سازمانهای کارآفرین در کشور، عوامل و شاخصهایی که در صورت وجود در سازمانها به تقویت فضای نوآوری و افزایش انجام فعالیتهای کارآفرینانه در سازمان منجر می شود مورد بررسی قرار داده است که این عوامل در پنج دسته مطالعه شده اند که عبارتند از: ۱- حمایت مدیریت.۲- فرهنگ.۳- ساختار.۴- سیستمها.۵- اهداف و استراتژیها.
بررسی موانع کارآفرین سازمانی در دانشگاه مازندران نیز از جمله دیگر تحقیقاتی است که با هدف شناسایی موانع محیطی، داخلی و منتجی موثر بر کارآفرینی سازمانی در دانشگاه مذکور، توسط غلامرضا بخشی در سال ۱۳۸۱ صورت گرفته است. موانع محیطی شامل فقدان متعدد و پاسخگو بودن به عموم مردم، موانع داخلی شامل تصمیمات مدیریت عالی در انتصاب و بکارگیری مدیران زیردست، عدم تفویض اختیار کافی، و پیچیدگی و تعدد اهداف، و موانع منتجی نیز در برگیرنده موانع فرهنگی اجتماعی، تعریف سنتی از موفقیت، امکان ادامه فعالیت سازمان با وجود کارآمد نبودن و تغییرات مکرر مدیریت در دوره های زمانی کوتاه میباشد. براساس نتایج بدست آمده، موانع داخلی مهمترین عامل بازدارنده کارآفرینی سازمانی در دانشگاه مازندران میباشد. پس از آن به ترتیب، موانع منتجی و موانع محیطی دراین زمینه نقش بازدارنده داشتهاند. از بین موانع داخلی، تصمیمات نامناسب مدیران عالی در انتصاب و بکارگیری مدیران زیردست، از بین موانع منتجی، موانع فرهنگی- اجتماعی و از بین موانع محیطی، فقدان رقابت، بیشترین نقش بازدارندگی را بر کارآفرینی دانشگاه داشته اند. در این تحقیق پیشنهاد شده است تحقیق وسیعتری در مورد سایر دانشگاهها، صورت گیرد تا ضمن تعمیم نتایج تحقیقات، بتوان از آن به صورت عملی در سیاستگذاریها استفاده نمود.
طراحی و تبیین مدل عوامل پیشبرنده های کارآفرینی سازمانی با ابعاد گرایشات کارآفرینانه سازمانی در سازمان تربیت بدنی جمهوری اسلامی ایران، عنوان کار پژوهشی است که توسط سیده طاهره موسوی راد به عنوان پایان نامه دکترا دانشکده علوم انسانی و تربیت بدنی در سال ۱۳۸۹ انجام شده است. در این پژوهش، مدل های مفهومی کارآفرینی سازمانی که به وسیله محققین طراحی شده اند، استراتژی سازمانی، فرهنگ کارآفرینانه سازمانی، ساختار سازمانی، حمایت سازمانی و منابع سازمانی به عنوان عوامل اصلی پیشبرنده های کارآفرینی سازمانی مطرح شده است و نیز کارآفرینی سازمانی را از طریق پنج ویژگی اساسی گرایشات کارآفرینانه ( نوآوری ، استقلال طلبی، پیشتازی در بازار ، رقابت تهاجمی و ریسک پذیری) بررسی و مفهومسازی کرده اند، این عوامل اغلب با هم عملکرد یک سازمان را بهبود یا افزایش می دهند.
طراحی و تبیین الگوی ارتباطات سازمانی در فرایند کارآفرینی سازمانی با تاکید برشرکتهای پخش سراسری در ایران، عنوان پایان نامه کارشناسی ارشد حسین صفرزاده در سال ۱۳۸۹ در دانشگاه تهران است. در این پژوهش، ارائه الگویی برای تبیین نقش مؤلفههای ارتباطات سازمانی، شامل سبک ارتباطات، کانال ارتباطات، مسیر ارتباطات و محتوای ارتباطات، در فرایند کارآفرینی سازمانی در شرکتهای پخش سراسری (جامعه آماری تحقیق که مشتمل بر ۸۳۶ نفر بوده و از این تعداد ۱۹۱ نفر نمونهگیری تصادفی طبقهبندی شدهاند) هدف اصلی مقاله حاضر بوده است. مدل مفهومی نیز با بهره گرفتن از روش تحقیق توصیفی ـ همبستگی و به کارگیری ابزارهای مختلفی همچون پرسشنامه و مصاحبه و در قالب آزمونهای آماری کایدو، تحلیل عاملی، کولموگروف ـ اسمیرنوف، تحلیل معادلات ساختاری و کرویت بارتلت مورد تأیید قرار گرفت.مدل ارائه شده، مدلی است که به ارتباطات سازمانی در فرایند کارآفرینی سازمانی توجه کرده و بر همین اساس نیز در راستای نتایج بهدست آمده بر مبنای مدل مفهومی، برخی از سازهها تأیید شدهاند.
بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی با کارآفرینی سازمانی و خلاقیت در سازمان فنی و حرفه ای شهرستان گچساران در سال ۱۳۸۹ توسط سهیلا ترابی به عنوان پایان نامه کارشناسی ارشد در دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه خوارزمی انجام شده است. هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه کارآفرینی سازمانی و خلاقیت از دیدگاه کارکنان سازمان فنی و حرفه ای شهرستان گچساران در نیمسال دوم تحصیلی ۱۳۸۸-۱۳۸۹ که دارای مدرک تحصیلی (دیپلم، فوق دیپلم، لیسانس و فوق لیسانس) است، میباشند. جامعه آماری در این پژوهش کلیه کارکنان رسمی، قراردادی و حقالتدریس سازمان فوق می باشد. بدین منظور تعداد ۱۰۰ پرسشنامه برای کارکنان ارسال گردید که تعداد ۹۶ پرسشنامه تکمیل گردیده و برگشت داده شد، ابزار گرد آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته ۱۲۱ سوالی کارآفرینی سازمانی دکتر هومن و پرسشنامه استاندارد ۲۸ سوالی خلاقیت رندسپیت است. که با بهره گرفتن از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، درصد فراوانی) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره و ضریب همبستگی ماتریس) استفاده و داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت در استفاده از این فنون از نرم افزار SPSS بهرهگیری شد، نتایج تجزیه و تحلیل داده ها از این قرار است: در فرضیه اول بین کارآفرینی سازمانی و خلاقیت رابطه معناداری وجود دارد. درفرضیه دوم بین ابعاد کارآفرینی سازمانی که شامل: (سختکوشی، مسؤلیتپذیری، موفقیت، ریسکپذیری، انعطافپذیری، کنترل درونی، روایی کلامی و خلاقیت و تحمل ابهام) با خلاقیت رابطه معناداری وجود دارد، نتایج تجزیه و تحلیل داده ها از این قرار است که بین کارآفرینی سازمانی با خلاقیت و ابعاد کارآفرینی سازمانی با خلاقیت در سازمان فنی و حرفه ای رابطه معناداری وجود دارد. نتایج پژوهش حاضر با تحقیقات انجام شده پیشین رابطه معنا داری وجود دارد.
مطالعه عوامل تاثیرگذار بر نهادینه سازی کارآفرینی سازمانی (مطالعه موردی: شرکت مخابرات شهرستان همدان) توسط اشکان الیاس کردی به عنوان پایان نامه کارشناسی ارشد در سال ۱۳۸۹ در دانشگاه سیستان و بلوچستان انجام شده است. هدف از نگارش این پژوهش، بررسی عوامل تاثیرگذار بر کارآفرینی سازمانی بر اساس مدل کورتکو و همچنین بررسی نقش کارآفرینان سازمانی در استراتژی کارآفرینی است. به این منظور ۱۱۵ پرسشنامه بین کارکنان شرکت مخابرات توزیع شد و اطلاعات بدست آمده با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده حاکی ازآن است که بین ویژگی های فردی و سازمانی و نهادینه سازی کارآفرینی سازمانی در سازمان ارتباط مثبتی وجود دارد. در انتها نیز مدلی جهت پیاده سازی استراتژی کارآفرینی ارائه شده است.
۲-۱۲-۲ تحقیقات خارجی
مطالعهای با عنوان «کارآفرینی در بخش دولتی» توسط زربیناتی[۱۶۸] و سوتاریس[۱۶۹] در سال ۲۰۰۴ انجام شد. هدف این تحقیق، توسعه نقش بالقوه کارآفرینی در سازمانهای دولتی بود که نشان میداد که چگونه چارچوب استیونسون درباره فرایند کارآفرینی میتواند در یک سازمان دولتی اروپایی بکار رفته و ابتکاراتی را برای بهرهگیری از سرمایه های ساختاری اتحادیه اروپا، ارائه دهد. مبنای پژوهش شامل ده مطالعه موردی از سازمانهای دولتی بود که پنج تا در انگلستان و پنج تای دیگر در ایتالیا مستقر بودند. در نهایت نتایج بدست آمده، حاکی از مناسب بودن مدل استیونسون در سنجش فرایند کارآفرینی در بخش دولتی بود.
در تحقیقی دیگر که توسط گورول و آستان (۲۰۰۶) با هدف گسترش مقوله کارآفرینی دانشجویان ترکیه انجام شد، شش متغیر با عناوین نیاز به پیشرفت، کانون کنترل، ریسکپذیری، تحمل ابهام، نوآوری و اطمینان به خود برای تعریف کارآفرینی دانشجویان استفاده شد. به همین منظور پرسشنامه ۴۰ گویهای با سؤالاتی در رابطه با متغیرهای جمعیتشناختی، تمایل به کارآفرینی و شش متغیر نامبرده استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون تی نشان داد که به جز تحمل ابهام و اطمینان به خود، تمام متغیرهای در دانشجویان متمایل به کارآفرینی، بالاست. این امر نشان میدهد که این دانشجویان از ریسکپذیری بالا، کانون کنترل درونی، نیاز به موفقیت زیاد و نوآوری بالایی برخوردارند. بنابراین تحقیق نشان داد که کارآفرینان، ویژگیها، نگرشها و ارزشهای منحصربفردی دارند که محرکی برای آنان بوده و آنها را از دیگران مجزا میکند.
اسمیت[۱۷۰] و همکاران در سال ۲۰۰۶ تحقیقی دیگر را با هدف درک چالشها و چگونگی برنامههای آموزش کارآفرینی در مؤسسات آموزش عالی انجام دادند. پژوهش، رویکردی عملی نسبت به ارائه دیدگاههایی در آموزش کارآفرینی و ارزیابی موفقیت چنین برنامههایی و همچنین بحث در مورد نقاط ضعف و چالشهای موجود فراروی اجرای چنین برنامههایی در دانشگاه داشت. نتایج مطالعه، حاکی از اثربخش بودن برنامههای کارآفرینانه دارد. اما مبین این واقعیت بود که اجرای چنین برنامههایی در دانشگاه به دلیل محدودیت منابع، فقدان آموزش و یافتن کارآفرینان شایسته، کاری مشکل است. علاوه بر تحقیقات فوقالذکر، مطالعات زیر نیز در زمینه کارآفرینی در دانشگاهها صورت گرفته است:
«کارآفرینی در دانشگاههای فنلاند»، محققان: نورمی و پاسیو[۱۷۱]، زمان پژوهش: ۲۰۰۷
«رویکرد مبتنی بر کارآفرینی به منظور تدریس کارآفرینی در سطح دانشگاههای فنلاند»، محقق: هینونن[۱۷۲]، زمان پژوهش: ۲۰۰۷
«کارآفرینی آکادمیک»، محققان: برنان و مکگوان[۱۷۳] ، زمان: ۲۰۰۶
«ارتقاء کارآفرینی در دانشگاه گلامورگان[۱۷۴] از طریق یادگیری رسمی و غیررسمی»، محققان: ادواردز و مایر[۱۷۵] ، زمان: ۲۰۰۵
واگنر و استرنبرگ(۲۰۰۸) عوامل مؤثر بر فرایند توسعه فرهنگ کارآفرینی سازمانی و تأسیس شرکتهای جدید را به سه گروه عوامل کلان، خرد و ویژگیهای شخصی کارآفرینان تقسیم کرده و نتیجه گرفتهاند که در سطح منطقهای، ملی و بینالمللی، هر کدام آنها و متغیرهای فرعی مربوط به آنها اثرگذاری مختلفی بر فرایند کارآفرینی داشتهاند.
کیگوندو(۲۰۰۹) عامل ویژگیهای شخصیتی فرد کارآفرین را که بر موفقیت و شکست فرایند توسعه فرهنگ کارآفرینی سازمانی مؤثر هستند میتوان به چهار زیرگروه شامل ویژگیهای جمعیتشناختی( با متغیرهای سن(+)، جنسیت(+)، وضعیت تأهل(+)، موقعیت اجتماعی(+)، تحصیلات(+)، تجربه(-)، نژاد(+/-)،)، ویژگیهای روانشناختی(با متغیرهای توفیقطلبی(+)، خطرپذیری(+)، اعتماد به نفس(+)، عملگرا بودن(+)، استقلال(+)، کانون کنترل درونی(+))، ویژگیهای رفتارکاری(با متغیرهای سختکوشی(+)، پرانرژی بودن(+)، پشتکار داشتن(+)، رهبر بودن و در دیگران نفوذ داشتن(+/-)، استراتژیک عمل کردن(+))، و شایستگیهای اساسی(با متغیرهای مهارتهای فنی(+)، هنری(+)، سیاسی(+)، اجتماعی(+)، روابط انسانی(+)، تیزهوشی و شم تجاری(+)، خلاقیت و نوآوری(+)، وظایف هفتگانه مدیریتی[۱۷۶] (+))، تقسیم کرد. هر کدام از این متغیرها بر حسب دو محدودیت زمان و مکان، دارای اثرات مثبت(+)، منفی(+) و مثبت/منفی(+/-) توأمان بر موفقیت و شکست فرایند کارآفرینی هستند.
لرنر و هابر(۲۰۱۰) عوامل مؤثر بر فرایند توسعه فرهنگ کارآفرینی سازمانی و موفقیت شرکتهای کارآفرینانه را به چهار گروه ویژگیهای شخصی و روانشناختی کارآفرینان، حمایتهای مالی و مشورتی دولتی، جذابیتهای محیطی محل فعالیت شرکت، و تنوع خدمات قابل ارائه تقسیم کردهاند.
۱۳-۲ چارچوب نظری و مدل مفهومی تحقیق
فرآیندی که بتواند با بهره گرفتن از خلاقیت، چیز نویی را همراه با ارزش جدید با بهره گرفتن از زمان، منابع، ریسک و به کارگیری همراهان بوجود آورد کارآفرینی گویند. کارآفرینی فقط فردی نیست. سازمانی هم میتواند باشد حتی شرکتهای بزرگ اعم از دولتی و خصوصی هم میتوانند به کارآفرینی دست زنند. امروزه حتی صحبت از دولت کارآفرین به میان آمده است. به عقیده «آرتورکول» کارآفرینی عبارت است از فعالیت هدفمند که شامل یک سری تصمیمات منسجم فرد یا گروهی از افراد برای ایجاد، توسعه یا حفظ واحد اقتصادی است. از دیگر سو «روبرت نشتات» فرهنگ کارآفرینی را قبول مخاطره، تعقیب فرصتها، ارضای نیازها از طریق نوآوری و تأسیس یک کسب و کار میداند(داریانی، ۱۳۸۰: ۱۱۲).
کارآفرینی به عنوان یک الزام و رویکرد نوین و تدبیر جدید اقتصادی در پاسخ به واقعیتها و شرایط جدید محیطی، یکی از راهکارهای ارزشمند در رویارویی و تقابل با ناکارآمدی اقتصادی و جلوگیری از پدیده های منفی اقتصادی مانند: بیکاری، محسوب میگردد. امروزه با به بنبست رسیدن بسیاری از روش های سنتی و عدم پاسخگویی مناسب آن در رویارویی با مشکلات و معضلات علت و معلولی در اقتصاد ملی و اقتصاد جهانی، لاجرم به تعریف مفاهیم و چارچوبهای جدیدی هستیم که در دنیای رقابتی و اقتصاد بدون مرز و آزاد بتواند جایگاه قابل قبول و رتبه مناسبی در بین اقتصادهای جهان برای کشور به ارمغان آورده و از بسیاری از هزینه های گزاف بکاهد. این راهحل و راهکار چیزی نیست مگر بکارگیری تمام ظرفیتها و قابلیتهای موجود و طرح و اجرای روش های نوآورانه و خلاق مبتنی بر دانش و متکی بر امکانات ناشی از فناوری نوین؛ که آن عنصر مترقی، کارآفرینی سازمانی است که در آن کارآفرینان از هر قشر و رده و هر گروهی با تمام وجود و با برخورداری از کمترین امکانات و توقعات در بستر سازمانهای کوچک و بزرگ ظهور و بروز می یابند. بنابراین ناشناخته بودن مقوله کارآفرینی، ارزش نداشتن سرمایه در کشور، عدم امنیت، منزلت اجتماعی و وجود موانع امنیتی و اطلاعاتی از جمله موانع موجود در راه گسترش کارآفرینی سازمانی در کشور می باشد. جامعهشناسان و روانشناسان، ابعاد فرهنگی و اجتماعی تأثیرات محیط بر فرد و ویژگیهای شخصیتی آن را بررسی کرده اند. بی شک در بسط و گسترش کارآفرینی سازمانی نیز عوامل متعددی دخیل هستند که ضروری است احصاء و درجه تاثیرگذاری هر یک از آنان، مشخص شود.
- فرهنگ درک تغییر و کشف فرصت
برای ترقی و پیشرفت باید همیشه مراقب تحولات و تغییرات جدید بود و همچون یک صیاد به کمین فرصت های مناسب نشست. مدیران خلاق و کارآفرین به آینده توجه دارند و خود و کارکنان را به شکار فرصت های «طلایی» ترغیب می کنند. آن ها در به نتیجه رساندن فرصت ها و طرح های ابتکاری نیز حوصله و تحمل فراوانی دارند و با علاقه به پی گیری آن ها می پردازند. بنابراین کارآفرینان و شرکتهای کارآفرین همگام با تغییرات گام برمیدارند و میکوشند فرصتهای ایجادشده در جریان این تغییرات را کشف و از آن ها بهرهبرداری کنند. همگامی با تغییرات مستلزم بستری فرهنگی است که به تغییر بها میدهد و به استقبال آن میرود. بستری که میتواند در صورت لزوم, رهیافتها و عملکردهای سنتی و قدیمی را کنار گذاشته و رهیافتهای نوینی را برگزیند.
در عمیقترین لایههای فرهنگ کارآفرینی یک باور اساسی نهفته است و آن اینکه:
”نمیتوان در امواج سهمگین تحولات, جزیرهای کوچک و باثبات ساخت و با قراردادن حصارهای بهظاهر مستحکم, جامعه را از تبعات مثبت و منفی تحولات مصون نگاه داشت“.
یکی از ویژگی های افراد خلاق و کارآفرین این است که به تغییر و تحول ارزشها و هنجارهای نامناسب و نامساعد در کار و تولید کمک می کنند. ایجاد فرصت کار و تلاش نیازمند به اصلاح مقررات، نگرشها و محدودیتهای دست و پا گیر است که کارکنان و مدیران کارآفرین به خوبی از عهده آن بر میآیند. بنابراین، کارآفرین را می توان فردی دانست که توانایی سازماندهی مدیریت کار را به نحو شایسته دارد و از فرصت ها و موقعیت ها خوب استفاده می کند و با اعمال طرح های ابتکاری و نوآورانه به رشد افراد و تغییرات جدید یاری می رساند.
این باور اساسی در جوامعی که به تعمیق و گسترش مبانی فرهنگی خود اهتمام ویژهای دارند، باوری ارزشمند و سرنوشتساز است. دنیا به سوی جهانشدن پیش میرود. با گسترش سیستمهای اطلاعاتی و ارتباطی, مرزهای فرهنگی میان ملتها روزبهروز کمرنگتر میشود. فرهنگها در دنیای آینده تعاملی نزدیک و گسترده دارند. فرهنگ کشورهای پیشرفته و ارزشهای حاکم بر آن ها، چه درست و چه نادرست, همچون سیل عظیمی موجودیت فرهنگی سایر ملتها را به خطر خواهد افکند. بنای یک سد عظیم، راه رویارویی با این سیل نیست. بلکه شناخت مسیر و پیریزی آبراههای مناسب بر سر راه آن است که میتواند آن را به سمت و سویی مناسب رهنمون شود. اگر میخواهیم در مسیر تحولات فرهنگی جهان آینده نقشی فعال و مثبت ایفا کنیم، باید این تحولات را بشناسیم، موجودیت آنها را بپذیریم و فرصتهای موجود در آنها را تشخیص دهیم و بهموقع از این فرصتها بهرهبرداری کنیم.
- فرهنگ تحریک و پرورش انگیزهها
یکی از اهداف در آموزش و ترویج کارآفرینی، تحریک انگیزهها در افرادی است که دارای خصوصیات کارآفرینانه میباشد. تحریک انگیزهها از قبیل: میل به کسب ثروت، توفیقطلبی و استقلالطلبی و … که موجب میشود فرد را در مسیر کارآفرینی قرار دهد. برخی از افراد در محیطهایی پرورش مییابند که زمینه برای تحریک انگیزهها و پرورش ویژگیها آنان فراهم است؛ اما بیشتر مردم در چنین محیطهایی قرار ندارند. لذا ایجاد انگیزش و پرورش ویژگیهای کارافرینانه از طریق برنامههای آموزشی برای آنها لازم است.
این ویژگیها شامل مواردی همچون آموزش تفکر خلاق، بالابردن ریسکپذیری، بالابردن قدرت تحمل انجام، دادن اعتماد به نفس، فرصتشناسی، دادن اطلاعات آموزش نسبت به خصوصیات روانی شخصی از قبیل مرکز کنترل میباشد.
- فرهنگ خلاقیت
برای موفقیت در کار و حرفه نیاز به طرح ها و اندیشه های نو و بکر است. مدیران خلاق و کارآفرین از این ویژگی، در خود و کارکنان، به نحو درست و مناسب استفاده می کنند. رقابت با سایر مدیران، کسب درآمد بیشتر، توسعه مکان و فضای کار، به کارگیری بهره ورانه نیروی کار، تولید محصولات با کیفیت بالا و افزایش بازدهی سازمانی، جملگی نیازمند روش های نو و جدیدند که محیط کار را با شرایط و نیازهای زمان هماهنگ سازد. .
فرهنگ کارآفرینی بر بهادادن به خلاقیت و نوآوری استوار است. کارآفرینان افراد خلاقی هستند که ایدههای نو تولید کرده و آن را در قالب یک شرکت به سرانجام میرسانند. بعلاوه در شرکتهای کارآفرین, کارکنان میتوانند به دنبال ناشناختهها بروند و روشهای جدید را به محک تجربه بگذارند. در این شرکتها افراد به خلاقیت و ابتکار عمل تشویق میشوند. بها دادان به خلاقیت نهتنها در درازمدت باعث رشد و توسعه شرکتها میشود، بلکه زمینه مناسبی را برای رشد و شکوفایی استعدادها و ظرفیتهای انسانی فراهم میکند. و این شکوفایی خود بستر مناسبی برای رشد فضایل اخلاقی و معنوی در انسانهاست. علاوه براین ویژگیها، تعمیق و گسترش فرهنگ کارآفرینی، بستری مناسب برای بسط عدالت در جامعه است. در یک جامعه کارآفرین، همه انسانها فرصتهای یکسانی پیش روی خود دارند. در این جامعه، سرمایه یا زمین منشأ تولید ثروت نیست و در چنین جامعهای افراد هوشمند، خلاق و صاحباندیشه و نیز پرتلاش و مصمم، شانس بیشتری برای موفقیت دارند و صاحبان سرمایههای کلان نمیتوانند ثروت را در انحصار خود نگهدارند. تمام اینها در کنار هم یک زمینه مناسب برای بسط عدالت در سطح اجتماع است.
- فرهنگ استقلالطلبی و مسؤولیتپذیری
کارکنان و مدیران خلاق و کارآفرین خود تصمیم گیرنده هستند و کمتر تحت ثأثیر القائات دیگرانند. آنها متکی به نفس و دارای روحیه ای کاملاً مستقل هستند. به عبارت دیگر، اراده قوی از آنان شخصیتی می سازد که می توانند در برابر ناملایمات مقاومت کنند. آغاز تصمیمات همراه با ریسک و پذیرش طرح های نو و بکر نیازمند استقلال در اندیشه و عمل است. آنان همین روحیه را در کارکنان و عوامل انسانی خود نیز ترغیب می کنند. کارآفرینان افرادی هستند که روحیه استقلالطلبی (روی پای خود ایستادن) را دارند و حاضرند مسؤولیت کار و اشتغال خود (و حتی دیگران) را برعهده گیرند. این افراد معتقدند باید برپایه تواناییها, شایستگیها و فکرهای خود, امرار معاش کنند و اساساً روحیه ”کارمندی“ ندارند. در ساختار سازمانهای گسترده و سنتی ”امنیت شغلی“ بهایی بود که در مقابل ”اطاعت“ به کارکنان پرداخت میشد. اما در شرکتهای کوچکِ کارآفرینی نه ”امنیت شغلی“ به معنای فراگیر آن وجود دارد و نه ”اطاعت“. در چنین شرکتی کارکنان, خودگردان، خطرپذیر و مسؤولیتپذیرند و همه خود را در برابر منافع خود و شرکت و جلب رضایت مشتری مسؤول و پاسخگو میدانند. افراد در حیطه کاری خود تصمیم میگیرند و مسؤولیت تصمیمات خود را بر دوش مدیران خود نمیگذارند.
- نظریه فرهنگ کارآفرینی سازمانی تالکوت پارسنز
پارسنز، جامعه شناس شهیر آمریکایی که تئوریهای خود را در چهار نظام زیستی، فرهنگی، نظام اجتماعی و دینی بیان نموده است، توسعه فرهنگ کارآفرینی و خلاقیت و ابتکار را محصول نظام اجتماعی و تحت تاثیر نهاد خانواده و مدرسه می داند که در پرتو آن انگیزه کنشگران برای به عهده گرفتن نقشهای تولیدی در جامعه و سازمانها بالا میرود. در همین خصوص به خطرپذیری، توفیقطلبی، رویاپردازی، عملگرایی و چالشطلبی به عنوان عوامل و مولفه های موثر بر توسعه فرهنگ کارآفرینی اشاره نموده است. مدل علی عوامل موثر بر توسعه فرهنگ کارآفرینی از دیدگاه پارسنز را میتوان در مدل ذیل خلاصه کرد:
شکل (۱۷-۲). مدل مفهومی عوامل موثر بر توسعه فرهنگ کارآفرینی سازمانی از دیدگاه پارسونز
(Thompson & Et al, 2005)
۱۴-۲ معرفی گروه صنعتی زرماکارون
گروه صنعتی زر شامل شرکتهای آرد زر کرج و زرماکارون و نوشین ساز در سال ۱۳۷۲ با تأسیس شرکت آرد زر کرج فعالیت خود را آغاز و در سال ۱۳۷۷ کارخانه خود را راه اندازی نمود. پس از آنکه توانست به عنوان نخستین کارخانه ایرانی، آرد مخصوص ماکارونی (سمولینا) را تولید نماید. در سال ۱۳۸۲ شرکت زرماکارون را تأسیس کرد که این واحد نیز در سال ۱۳۸۴به بهره برداری رسید. این دو مجموعه با بهرهگیری از ماشینآلات روز اروپا گستره کاملی از صنایع غذایی را به نحو مطلوبی در کنار هم جمعآوری نمود تا بتواند محصولی با کیفیت بسیار بالا و کاملاً طبیعی به هموطنان عزیز عرضه نماید. تاریخچه گروه صنعتی زر: گروه صنعتی زر شامـل شرکت های آرد زر، زرماکارون و نـوشیـن ساز فعالیت خود را در سـال ۱۳۷۲ با تأسیس شرکت آرد زر آغاز و در سـال۱۳۷۷ کارخانه خود را راهاندازی نمود. از آنجایی که انجام طرح های غیر قابل رقابت و در نوع خود بهترین، همواره سرلوحه تفکر مدیریت گروه صنعتی زر بوده است و نیز به منظور کمک به کیفیت و صنعت ماکارونی این مرز و بوم، کارخانه آرد زر در سال۱۳۸۱پروژه خط تولید آرد سمولینا را برای اولین بار در ایران شروع نمود و در سـال۱۳۸۲به کمک متخصصین داخلی و خارجی و با بهره گرفتن از ماشین آلات شرکت بولـر به بهرهبرداری رسانید. پس از آن با در دست داشتن مواد اولیه مطلوب یعنی آرد سِمولینا در سال ۱۳۸۲گروه صنعتی زرماکارون بر آن شد که در راستـای اهـداف بلند مـدت خود، اقدام به تأسیس و راه اندازی کارخانه زرماکارون نماید.در واقع این گروه صنعتی که در حال حاضر بزرگترین صادرکننده ایرانی انواع ماکارونی میباشد، در سکوی نخست صنعت ماکارونی ایران قرار دارد و توانسته است با ایجاد فضای رقابتی در صنعت، به عنوان اولین تولیدکننده انواع ماکارونی و پاستا با آرد سِمولینا در ایران، نقش مهمی را در ارتقاء کیفیت تولیدات داخلی به عهده بگیرد. به نحوی که همکنون محصولات ماکارونی ایران قادرند همطراز با برندهای معتبر جهان در رقابتهای بینالمللی موفق و سربلند وارد شوند. از سوی دیگر این گروه توانسته است با افزایش تعداد سیلوهای غلات خود، بالاترین توان ذخیرهسازی یکجا در کشور را کسب کرده و با راهاندازی ۵ خط تولیدی آرد نیز در مقام نخست بیشترین ظرفیت تولید یکجا انواع آرد ایران قرار گیرد. مدیران و کارکنان جوان این گروه صنعتی در راستای اجرای برنامههای توسعهای خود برای دستیابی ایران به جایگاهی شایستهتر در صنعت و تجارت غذای جهان، پروژه احداث و راهاندازی بزرگترین مجتمع کارخانجات فرآوری عمیق غلات کشور با قابلیت منحصر به فرد دسترسی به شبکه حمل و نقل ریلی را با ظرفیت ۴میلیون تن در سال آغاز نمودهاند که شامل مجموعههای تولیدی انواع نشاسته، آرد، گلوتن، نان صنعتی، قند مایع، ماکارونی، کیک، کلوچه، بیسکوئیت، شیرینی، شکلات، غذای کودک، غلات پرکشده، کورن فلکس و خوراک دام همراه با سیلوهای بزرگ ذخیرهسازی خواهد بود.این گروه در راستای ایفای نقشهای مسئولیتپذیرانه اجتماعی خود و با توجه خاص به ضرورت و اهمیت پرورش نیروهای انسانی با تجربه و دانش بنیان، در تحقق اهداف توسعه پایدار و تأمین پشتوانههایی استوار برای صنعت غذا، مرکز آموزشهای علمی و کاربردی را تأسیس نمودهاست که دانشجویان این مرکز میتوانند ضمن فراگیری دانش تئوری، از امکانات و توانمندیهای مجموعه کارخانجات گروه برای افزایش توان مهارتی و کاربردی خود استفاده نمایند. مسلماً اینان پس از فارغالتحصیلی قادرند با بهترین کارایی در صنایع تولیدی مرتبط مشغول به کار شود. در این میان نیز گروه صنعتی و پژوهشی زر در جهت توسعه دامنه بهداشت عمومی، پروژه احداث و تجهیز بیمارستانی را در روستای قاهان از بخش خلجستان به اتمام رسانده است.
فصل سوم:
روش اجرای تحقیق
۱-۳ مقدمه
مبحث روششناسی محتوای فصل حاضر را تشکیل میدهد. به واقع، روششناسی فصلی است که به موضوع چگونگی حرکت از مجهولات به معلومات در حین تحقیق اشاره دارد. در این فصل، به مواردی همچون نوع روش تحقیق، جامعه آماری، تعیین حجم نمونه و روش نمونهگیری، ابزار تحقیق، روش های جمع آوری دادهها و اطلاعات، روایی و پایایی ابزار تحقیق و نهایتاً تکنیکها و روش های تجزیه و تحلیل آماری دادهها و اطلاعات پرداخته شده است.
۲-۳ روش تحقیق
پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت، غیرتجربی و از نظر هدف، کاربردی؛ از نظر نحوه گردآوری دادهها نیز به روش، پیمایشی و از نوع تحقیقات اکتشافی- توصیفی و در عین حال همبستگی است. زیرا به دنبال شناسایی، تعیین، کشف و دستهبندی یکسری از عوامل موثر بر توسعه فرهنگ کارآفرینی سازمانی در بین کارکنان شرکت زرماکارون و در ادامه تعیین رابطه عوامل موثر و توسعه فرهنگ کارآفرینی سازمانی میباشد. در این نوع تحقیق به منظور توصیف جامعهای که نمونه از آن انتخاب شده است اطلاعات در مقطع زمانی معینی از نمونه جمعآوری میشود. همچنین، با توجه به موضوع مورد مطالعه که نتایج آن بلافاصله جهت حل مسایل و مشکلات مورد استفاده قرار خواهد گرفت، تحقیق حاضر از نوع مطالعات کاربردی میباشد.
۳-۳ جامعه آماری، حجم نمونه و روش نمونهگیری
جامعه آماری عبارت است از مجموعهای از افراد یا واحدها که دارای حداقل یک صفت مشترک باشند. معمولاً در هر پژوهش، جامعه مورد بررسی یک جامعه آماری است که پژوهشگر مایل است درباره صفت یا صفتهای واحدهای آن به مطالعه بپردازد؛ یا به عبارت دیگر، به آن دسته از افرادی که به عنوان گروه هدف تحقیق انتخاب میشوند؛ جامعه آماری گویند(بازرگان، ۱۳۸۰: ۲۵).
جامعه آماری پژوهش حاضر، تمامی کارکنان دارای حداقل مدرک لیسانس گروه صنعتی زرماکارون هستند که تعداد آنها برابر با ۱۳۰۰ نفر میباشند. با بهره گرفتن از فرمول کوکران و جدول مورگان، تعداد ۳۰۰ نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شده است. نحوه انتخاب افراد نیز به روش نمونهگیری خوشه ای چند مرحلهای و نهایتاٌ تصادفی ساده میباشد. بدین ترتیب که حوزه ها و بخشهای اداری در گروه صنعتی زرماکارون به عنوان خوشههایی در نظر گرفته شده و در هر یک از این حوزه ها و بخشهای اداری، تعدادی از کارشناسان به صورت کاملاً تصادفی، انتخاب، شدهاند. حجم نمونه نیز از طریق فرمول کوکران محاسبه شده است که شرح آن، در زیر آمده است:
فرمول تعیین حجم نمونه
n= حجم نمونه
N= تعداد کل جامعه آماری
فرم در حال بارگذاری ...