۱۳۰ روزگی
چهارگانه ND+AI+EDS+Coryza،
آنفلوانزا،
دوگانه کشته Reo+ IBD
۲-۲-آزمایش ELISA [۱۰]
آزمایش الایزا روش ساده ای برای بررسی تعداد زیاد نمونه در مدت زمان کوتاه می باشد. اساس این آزمایش مشابه سایر آزمایش ها است، بدین معنی که سرم را از لحاظ حضور آنتی بادی اختصاصی بر علیه بیماریها بررسی میکند. در این روش عامل بیماریزای نشان دار شده با یک ماده رنگی با نمونه سرمی مخلوط می شود . زمانیکه آنتی بادی به عامل بیماریزا متصل میشود ماده رنگی تغییر رنگ می دهد، هر چقدر رنگ تولید شده تیره تر باشد نشان دهنده تیتر بالای آنتی بادی در سرم است .
نتایج این تست ها بصورت تیتر متوسط هندسی GMT[11] و درصد CV گزارش می شود که اگر درصد CV، حاصله کمتر از ۴۰ باشد، تیتر بدست آمده عالی و اگر بین ۶۰-۴۰ % باشد تیتر خوب و بیشتر از۶۰ % باشد تیتر حاصله ضعیف بوده و نیاز به بهبود دارد. در صورتیکه درصد CV کمتر از ۶۰% باشد، از معیار Mean برای تفسیر نمونه ها استفاده می کنیم. ولی اگر درصد CV بالای ۶۰ درصد باشد از معیار GMT برای تفسیر بهره می گیریم. در مورد اکثر بیماریهای طیور %CV پس از تجویز صحیح واکسنهای کشته بایستی کمتر از ۴۰% باشد و در مورد واکسنهای زنده، %CV بایستی کمتر از ۶۰% باشد. در مورد استفاده از واکسنهای زنده برای واکسیناسیون ابتدایی تغییر تیتر سرمی بسیار مهمتر از %CV می باشد.
GMT، معیاری است که تعداد پرنده ها با یک تیتر خاص و نیز تک تک پرنده ها را مدنظر می گیرد این کار باعث می شود که اثر گذاری پرنده هایی که تیتر خیلی پایین و یا خیلی بالایی دارد از بین برود و به نظر می رسد که این طرز گزارش صحیحتر از گزارش بصورت میانگین باشد.
روش کار آزمایش الایزا بدین صورت است که ۲-۳ ساعت قبل از کار باید کیت الایزای مربوطه را ازیخچال درآورده و در محیط اتاق قرار دهیم و بعد استفاده کنیم. در ابتدا سرم نمونه ها را که جدا کرده بودیم در یک پلیت ۹۶ خانه ته صاف جهت رقیق سازی ۱میلی لیتر از رقیق کننده را به پلیت اضافه می کنیم و سپس ۲ میکرولیتر از سرم مورد آزمایش را به پلیت رقت سازی اضافه می کنیم تا رقت ۱:۵۰۰ تهیه شود، لازم بذکر است که کنترلها رقیق سازی نمی شود. سپس ۱/۰ میلی لیتر از کنترل منفی را به گوده های A1 و A2 می افزائیم و ۱/۰ میلی لیتر از کنترل مثبت را نیز به گوده های A3 و A4 اضافه میکنیم. در مرحله بعدی ۱۰۰ میکرولیتر از سرم رقت سازی شده مورد آزمایش به پلیت اضافه می کنیم. سپس بمدت ۳۰ دقیقه در دمای اتاق انکوبه نموده و بعد از آن هر گوده را با ۳۵۰ میکرولیتر ۳ تا ۵ بار با آب دیونیزه شده شستشو میدهیم و سپس کاملاً آسپیره میکنیم. سپس ۱۰۰ میکرولیتر کونژوگه به هر یک از گوده ها اضافه می کنیم و ۳۰ دقیقه در دمای اتاق انکوبه نموده و مجدداً هر گوده را با ۳۵۰ میکرولیتر آب دیونیزه ۳ تا ۵ بار شستشو میدهیم. بعد از این مرحله ۱۰۰ میکرولیتر سوبسترای TMB به هر گوده اضافه میکنیم و ۱۵دقیقه در دمای اتاق انکوبه می کنیم و سپس ۱۰۰میکرولیتر محلول stop را به هر گوده اضافه میکنیم و بعداً گودهها را در دستگاه Reader الایزا گذاشته و در نهایت نتایج میزان جذب نوری در طول موجب nm 650 با بهره گرفتن از نرم افزار XChek قرائت نموده، و اطلاعات مربوطه را توسط دستگاه ثبت کرده و این اطلاعات که از ۳ گروه در مراحل مختلف خونگیری بود را ثبت و بایگانی نمودیم.
۲-۳-آزمایش HI[12]
بسیاری از ویروسهای انسانی و حیوانی قادر هستنند با چسبیدن به گیرندههایی که روی گلبولهای قرمز وجود دارند ، موجب آگلوتیناسیون آن ها شوند. این حالت اساس آزمایشات HI و HA را تشکیل میدهد.
بعضی از ویروسهای طیور مانند نیوکاسل، آنفلوانزا، برونشیت عفونی (بعد از قرار گرفتن در مقابل آنزیم)، گروه ۳ آدنوویروسها و همچنین مایکوپلاسماها قادر هستند گلبولهای قرمز را جمع نمایند.
آزمایش HI یک روش سرولوژیکی مطمئن و کم هزینه است که به وسیله آن میتوان سطح آنتیبادی را در خون به دنبال عفونت یا واکسیناسیون تعیین نمود. آزمایش HI را میتوان به دو روش آلفا و بتا انجام داد.
اما روش بتا به خاطر ارزیابی بهتر آنتیبادی بیشتر در آزمایشگاهها متداول میباشد. در این روش رقتهای سریال از سرم با مقدار ثابت آنتیژن مخلوط میشوند. مقدار آنتیژن لازم در آزمایش HI نسبت به نوع ویروس متفاوت میباشد. برای نیوکاسل۱۰-۸ واحد ، برونشیت عفونی و آنفلوانزا ۴ واحد و برای مایکوپلاسما ۴-۲ واحد HI تعیین شده
است.
۲-۳-۱- مراحل انجام آزمایش HI
جهت انجام آزمایش HI ، در ابتدا در تمامی گوده ها ،Lµ۲۵ سرم فیزیولوژی ریخته و سپس با بهره گرفتن از سرم مورد نظر که حاوی آنتی بادی می باشد رقت های متوالی را تهیه مینمائیم. سپس آنتیژن کالیبره شده را به میزان Lµ۲۵ به تمامی گودهها اضافه کرده و میکروپلیتها را به مدت ۳۰ دقیقه در تاریکخانه انکوبه میکنیم پس از آن میکروپلیتها را خارج کرده و Lµ۲۵ گلبول قرمز شسته شده را به تمامی گودهها اضافه مینمائیم و به مدت ۳۰ تا ۴۵ دقیقه دیگر نیز انکوبه نموده و نتایج را قرائت میکنیم.
مواد و لوازم لازم جهت آزمایش HI
الف- طرز تهیه گلوبول قرمز شسته شده
برای اطمینان بایستی از مخلوط خون حداقل سه قطعه جوجه استفاده گردد . اما ناچاراً در صورت استفاده از جوجههای مایهکوبی شده، خون اخذ شده باید دقیقاً شسته شود. خون را با سرنگ استریل از ورید بال یا قلب گرفته و در یک شیشه در دار به نسبت ۴ قسمت خون همراه با یک قسمت سیترات دو سود ۴% و یا با نسبت مساوی با محلول Alsever برای جلوگیری از انعقاد میریزیم و با ملایمت مخلوط مینمائیم.
مخلوط خون با ماده ضد انعقاد را با دور RPM1200 به مدت ۱۰ دقیقه سانتریفیوژ نموده و پلاسما را دور میریزیم. خون ته نشین شده را به نسبت ۱ به ۲۰ با سرم فیزیولوژی مخلوط و مجددا سانتریفیوژ مینمائیم.
عمل سانتریفیوژ کلاً سه بار تکرار میشود. خون ته نشین شده را به نسبت ۵/۰ تا ۱ درصد را در سرم فیزیولوژی مخلوط نموده و سوسپانسیون حاصل در آزمایشهای HA و HI مورد استفاده قرار میگیرد.
رسوب گلبول قرمز در لوله سانتریفیوژ را میتوان به نسبت ۱ سی سی گلبول قرمز در ۱۵ سی سی محلول Alsever خارج گردد. باید توجه داشت که خونگیری از مرغهای بالغ و سالم به عمل آید تا سیستم ایمنی آن ها تکامل یافته باشد و همچنین از مرغهای تبدار نباید استفاده شود.
ب- آنتی ژن
تهیه آنتی ژن بستگی به نوع عامل بیماری دارد. به عنوان مثال در مورد بیماری نیوکاسل، این عمل با تزریق ویروس به تخممرغ جنیندار و برداشت مایع آلانتوئیک حاصل میشود. معمولا سویه لاسوتا مورد استفاده قرار میگیرد. بهتر است ویروس با فرمالین۱/۰ درصد در حرارت ۳۷ درجه سانتی گراد به مدت ۱۶-۲۴ ساعت غیر فعال شود. ویروس غیر فعال شده را میتوان به مدت ۳-۲ ماه در یخچال ۴ درجه نگهداری نمود. میزان آنتیژن مورد نیاز برای آزمون HA نسبت به نوع عامل بیماری متفاوت میباشد.
ج- سرمهای منفی ، مثبت و سرمهای تحت آزمایش
سرمهایی که مورد آزمایش قرار میگیرند باید صاف و تمیز باشند. برای رسیدن به این هدف و نیز بدست آوردن سرم کافی موارد زیر توصیه می شود:
۲-۲-۱) مقدمه :
نتایج حاصل از بررسی خصوصیات شخصیتی افراد حاکی از آن است که رفتار افراد به منش ها و خصوصیات شخصیتی آنها بستگی دارد بنابراین ویژگی های شخصیتی افراد زمینه ساز رفتارهای آنهاست. شخصیت به عنوان الگوی مشخص و معینی از تفکر، هیجان و رفتار که سبک شخصی فرد را در تعامل های او با محیط عادی و اجتماعی اش رقم می زند، تعریف شده است (عالمیان و همکاران، ۴۲:۱۳۹۱).
مک دوگال[۳۴] (۱۹۹۲) در اولین نشریه خود ، درباره گستردگی معانی خاص منش وشخصیت را مفهومی بسیار پیچیده در روانشناسی می داند که آگاهی از آن شالوده حل بسیاری از مشکلات سازمانی است. این مفهوم از واژه لاتین پرسونا گرفته شده و مجموعه ای از ویژگی های با دوام و منحصر به فرد است که امکان دارد در پاسخ به حالات مختلف تغییر کند. در تعریفی جامع، شخصیت، ساختار پویای درون فردی است که مشتمل بر سیستم های روانی جسمانی است. این مولفه رفتار و افکار مشخصه ی افراد را تعیین می کند (تقوا و عبدالهی، ۱۳۹۲: ۲۴). شخصیت به عنوان یک ساختار روانی بسیار دشوار است که کمیت و کیفیت آن را تعیین کرد، زیرا بسیار متنوع است و تعیین کردن تاثیر آن بر روی افکار و احساسات بسیار دشوار است( (Just, 2011: 765.
۲-۲-۲) تعریف شخصیت :
تعاریف بسیاری از شخصیت ارائه شده است که می توان به طور کلی آنها را به چهار دسته تقسیم کرد؛ تعاریفی که روی فردیت و یگانگی افراد تأکید می کنند، در این تعاریف شخصیت شامل خصوصیاتی است که افراد را از یکدیگر متمایز می نماید. تعاریفی که بر ساختارها و سازه های درونی و فرضی تأکید می ورزند، در این گونه تعاریف، رفتارهای آشکار، بخش کمی از تعریف را تشکیل می دهد، در این مفهوم شخصیت شامل انتزاع هایی است که از رفتارهای آشکار و مشاهدات رفتاری اخذ شده است. تعاریفی که روی تاریخچه ی زندگی و مراحل رشد تأکید دارند، که در این دیدگاه، شخصیت حاصل رویدادهای درونی و بیرونی است. رویدادهای درونی شامل آمادگی های ژنتیکی و بیولوژیکی است و رویدادهای بیرونی، تجربیات اجتماعی و رویدادهای محیطی را در بر می گیرد. در نهایت در تعاریفی که بر الگوهای رفتار تأکید دارند، فرض می شود که شخصیت به طور نسبی در طی زمان ثابت مانده است و تداوم پیدا می کند. این ثبات در الگوهای رفتاری از مکانی به مکان دیگر و از زمانی به زمان دیگر ثابت باقی می ماند (عظیم زاده پارسی و همکاران، ۱۳۹۰: ۱-۲).
شخصیت عبارت است از مجموعه ویژگی های جسمی، روانی و رفتاری، که هر فرد را از افراد دیگر متمایز می سازد. ویژگی هایی که می تواند به ما کمک کند تا خود و دیگران را بهتر بشناسیم و در نزد دیگران محبوب تر بوده و پیوند با آنها را استوارتر از پیش سازیم (Lewis & Bates, 2014: 10).
شخصیت به مجموعه ای از صفات، ویژگیها و کیفیت های پایداری گفته می شود که یک فرد را از دیگران متمایز می کند. بنابراین، مجموعه ای از جنبه های بدنی، عادات، تمایلات، حالات، افکار و رفتارهایی است که در فرد به صورت خصوصیات و صفاتی نسبتاً پایدار در آمده است و به صورت یک کل واحد عمل می کند (بخشایش، ۱۳۹۲: ۴۳).
۲-۲-۳) نظریه های شخصیت :
در مورد ابعاد شخصیتی، نظرات گوناگون و تقسیم بندی های مختلفی ارائه شده است. نظریه های روانکاوانه شخصیت شامل نظریه های روانکاوی فروید، یونگ و آدلر است. فروید به عنوان پیشتاز و بنیانگذار نظریه روانکاوی شناخته شده است. شخصیت از نظر وی، شامل سه وجه می باشد: نهاد که نماینده تمایلات و غرایز کور بوده و تابع اصل لذت است؛ خود یا من، که نماینده واقعیت ها و تابع اصل واقعیت است و فراخود یا من برتر، نماینده سانسورهای اجتماعی و وجدان شخصی بوده و مانع ارضای تمایلات می شود. به عقیده فروید شخص برای حفظ و انسجام شخصیت خود از یک رشته مکانیسم های دفاعی( واپس زنی، جابجائی، والایش، بروناخنکی، همانندسازی، درون فکنی، بازگشت، تثبیت، انکار، دلیل تراشی، تبدیل و جبران) استفاده می کند.
نظریه جورج کِلی نیز به عنوان یکی از نظریه های شناختی شخصیت شناخته شده است. به زعم او، انسان از یک سو موجودی است عقلانی و دارای شناخت و از سوی دیگر، موجودی است که برای تعبیر و تفسیر رویدادهای زندگی خود از سازه هایی که خود می سازد، استفاده می کند. از نظر وی، هر انسان دانشمندی است که عاقلانه و با روش علمی خاص خود، پدیده ها را تعبیر و تفسیر می کند. طبعا چون شیوه های شناخت افراد با هم متفاوت است، تعبیر و تفسیرهای گوناگونی هم از زندگی و جهان اطراف خود دارند.
نظریه ویژگی های شخصیت نیز یکی از نظریات در مطالعه شخصیت است. براساس این نظریه، شخصیت افراد از خصوصیات و صفات گسترده ای ترکیب یافته که براساس یک خصوصیت نسبتا پایدار، افراد به شیوه های خاصی رفتار می کنند. بر طبق این نظریه، ترکیب و تعامل ویژگی های مختلف است که شخصیت یک فرد را تشکیل می دهد و این برای هر شخص، یگانه و منحصر به فرد می باشد. نظریه مذکور، بر تعیین و اندازه گیری این خصوصیات فردی شخصیت تمرکز دارد. در زیر خلاصه ای از مهمترین نظریه های شخصیت ارائه می گردد:
۲-۲-۳-۱) نظریه کاستا و مک کری (۱۹۸۷):
مدل پنج عاملی[۳۵] شخصیت کاستا و مک کری[۳۶] (۱۹۸۷) از جمله کامل ترین مدل هایی است که به بررسی ابعاد شخصیت می پردازد. این مدل شخصیت افراد را به پنج بعد: روان رنجورخوئی، برون گرائی، تجربه پذیری، همسازی و وظیفه شناسی تقسیم می کند. براساس این مدل، هر یک از افراد بر حسب ویژگی شخصیتی خود می توانند نگرش و گرایش خاصی نسبت به وظایف و اهداف سازمان داشته باشد. بدین ترتیب، تفاوت های شخصیتی افراد می توانند منبع توسعه خلاقیت و یا ریشه بسیاری از مشکلات سازمانی باشند و بر عمل، رفتار، تصمیمات و رفتار سازمانی آنها تاثیرات شگرفی داشته باشد (تقوا و عبدالهی، ۱۳۹۲: ۲۷).
روان رنجورخوئی: به معنی تمایل افراد به تجربه اضطراب، تنش، خصومت، کمروئی، تفکر غیرمنطقی، افسردگی و عزت نفس پایین است (تقوا و عبدالهی، ۱۳۹۲: ۲۷-۲۸). ثبات عاطفی با ثبات هیجانی و سازگاری رابطه دارد و صفات زیرمجموعه آن شامل اظطراب، پرخاشگری، افسردگی، کمرویی، تکانشگری و اسیب پذیری است (شریفی، ۱۳۸۳: ۲۰).
برون گرائی: یعنی تمایل فرد به معطوف ساختن توجه و انرژی خویش به دنیای بیرون از خود، توجه به اشخاص دیگر و لذت بردن از داشتن تعامل با سایرین می باشد (تقوا و عبدالهی، ۱۳۹۲: ۲۷-۲۸). برون گرایی با گرایش به مردم آمیزی، فعال بودن، گرایش به شادمانی و خطرجویی ارتباط دارد و صفات زیرمجموعه آن عبارت است از: گرمی و صمیمیت، مردم آمیزی یا گروه گرایی، جرأت، فعال بودن، هیجان خواهی، هیجان های مثبت با اشتیاق (شریفی، ۱۳۸۳: ۲۱).
تجربه پذیری: به مفهوم جستجوی فعال فرد برای بهره گیری از تجارب دیگران و کشش فرد به کنجکاوی، عشق به هنر، تخیل، روشن فکری و نوآوری است. گرایش افراد برای احترام گذاشتن به دیگران و داشتن توافق و هماهنگی زیاد با آنها نیز همسازی را تبیین و تعریف می کند (تقوا و عبدالهی، ۱۳۹۲: ۲۷-۲۸). انعطاف پذیری با ویژگی هایی مانند باز بودن نسبت به تجارب، غنای تخیل، کنجکاوی نسبت به جهان درونی و بیرونی خود، آزاد اندیشی و عدم سنت گرایی ارتباط دارد و از صفات زیر تشکیل یافته است: تخیل، زیبایی شناسی، احساسات و هیجانی بودن اعمال و علایق، گسترده اندیشی ها و ارزش ها (شریفی، ۱۳۸۳: ۲۱).
وظیفه شناسی: مفهومی است که در آن توانایی افراد در سازماندهی، پایداری، کنترل و انگیزش در رفتارهای هدف دار و گرایش به شایستگی، نظم و ترتیب، کوشش برای پیشرفت، خویشتن داری و تامل مد نظر می باشد. با وجدان بودن: این عامل با خویشتنداری، با اراده و مصمم بودن، برنامه ریزی در کارها و گرایش به موفقیت ارتباط دارد. خرده مقیاس های این عامل عبارتند از: شایستگی و کفایت، نظم و ترتیب، وظیفه شناسی، تلاش برای موفقیت، خویشتنداری یا خود نظم دهی و دور اندیشی و احتیاط در تصمیم گیری (شریفی، ۱۳۸۳: ۲۱).
توافق پذیری با دلپذیر بودن: دلپذیری با گرایش های میان فردی و محبوبیت در گروه ارتباط دارد. نمره بالا در این عامل نشان دهندۀ نوع دوستی، علاقه مندی به کمک و همدردی با دیگران است. زیرمجموعه این عامل عبارت است از: اعتماد، رک گویی، نوع دوستی، فروتنی، همنوایی یا همراهی، نرم خویی یا دلرحمی (شریفی، ۱۳۸۳: ۲۱).
طبق این مدل، هر یک از افراد بر حسب ویژگی شخصیتی خود می توانند نگرش و گرایش خاصی نسبت به وظایف و اهداف سازمان داشته باشد. بدین ترتیب، تفاوت های شخصیتی افراد می توانند منبع توسعه خلاقیت و یا ریشه بسیاری از مشکلات سازمانی باشند و بر عمل، رفتار، تصمیمات و رفتار سازمانی آنها موثر خواهند بود (تقوا و عبدالهی، ۱۳۹۲: ۲۷-۲۸).
۲-۲-۳-۲) نظریه فروید:
ساختار شخصیت انسان از نظر فروید دارای سه وجه مشخص است:
نهاد[۳۷]: نهاد مرکب از غرایز، تمایلات، و خواسته های شخص است. اصرار نهاد بر ارضای بدون قید و شرط این غرایز و تمایلات است. به عبارت دیگر، نهاد تابع اصل لذت است. همه کس نهاد را در هنگام تولد با خود به دنیا می آورند و در تمام طول زندگی خود نیز آن را با خود به همراه دارند.
من یا خود[۳۸]: وجه دیگری از شخصیت فرد در این مرحله وارد عمل می شود که تابع اصل واقعیت است. یعنی از یک سو به ارضای خواسته ها و تمایلات همت می گمارد و از سویی دیگر، این ارضا را در چارچوب مقررات و ضوابط قابل قبول اجتماعی تحقق می بخشد. اصل لذت، ذاتی و فطری است اما اصل واقعیت، اکتسابی است یعنی انسان با اصل لذت به دنیا می آید اما به راهنمایی اطرافیان و تجاربی که کسب می کند معنی واقعی را می فهمد و درک می کند که چگونه باید با خویشتن و محیط خود رفتار کند.
من برتر یا فراخود[۳۹]: فراخود در حقیقت نقطه مخالف و ضد نهاد است. یعنی هر اندازه نهاد کوشش به ارضای بدون چون و چرای غرایز و تمایلات دارد، فراخود سعی در محدود کردن و محروم کردم ما از همه لذت ها و ارضای نیازها دارد. محتوای فراخود که در نظریه فروید معادل وجدان اخلاقی است، عبارت است از ایده آل های انسانی و اخلاقی و حربه کنترل و سانسور شخصیت است (کریمی، ۱۳۹۲: ۶۷-۶۸).
۲-۲-۳-۳) نظریه یونگ:
یونگ شخصیت را مرکب از چندین سیستم یا دستگاه روانی می داند که ضمن مستقل بودن، در یکدیگر تاثیر متقابل دارند. این سیستم ها عبارتند از:
من یا خود: خود یا من، همان شعور آگاه یا ضمیر خودآگاه است که مجموعه ای است از احساسات، خاطرات، افکار و عواطفی که شخص نسبت به آنها آگاهی دارد و برای او معلوم است و باعث پی بردن و شناخت او از وحدت و هویت خود می شود.
ناهشیار فردی: به نظر یونگ، ناخودآگاه فردی، حاوی ویژگی ها و کیفیاتی است که در گذشته شخص، خودآگاه بوده اند اما اکنون به دلایل خاصی واپس زده شده یا فراموش شده اند. امکان آمدن مطالب ناخودآگاه فردی به سطح خودآگاه وجود دارد و حتی بین دو منطقه تبادل فراوانی صورت می گیرد. ناخودآگاه فردی همچنین مرکز عقده های شخصی است.
ناهشیار جمعی: علاوه بر ناخودآگاه فردی، در انسان یک ناخودآگاه جمعی نیز وجود دارد که نوعی حافظه مربوط به گونه انسان و ناهشیاری غیرقابل دسترس است که نماینده تجربه های تراکمی نوع بشر و حتی موجودات پایین تر از بشر است.
صورت های ازلی یا کهن الگوها: اینها تجربه ها و معلوماتی هستند که در طول تاریخ بشری از نسلی به نسل دیگر منتقل شده اند. مثلاً میل انسان به جاودانگی یک صورت ازلی است که در اسطوره ها و افسانه ها به صورت های مختلف منعکس شده است (کریمی، ۱۳۹۲: ۶۷-۶۸).
۲-۲-۳-۴) نظریه کاتل:
از آنجا که کاتل[۴۰] شخصیت را اجازه پیش بینی رفتار شخص در اوضاع و احوال معین به ما می دهد، تعریف می کند؛ بنابراین به نظر او یک نظریه شخصیت باید هدفش پیش بینی رفتار آدمی در شرایط و اوضاع و احوال معین باشد. بنابراین وی مفاهیمی را که سازنده شخصیت هستند را به قرار زیر معرفی کرده است (کریمی، ۱۳۹۲: ۱۳۳-۱۳۶):
ویژگی یا صفت: بنا به تعریف کاتل، ویژگی یا صفت، ساخت ذهنی یا استنتاجی است که از ملاحظه رفتار حاصل شده و پایداری آن رفتار را می رساند. وی این صفات را بر اساس در نظر گرفتن وجوه خاص به چند شکل طبقه بندی می کند و در یک طبقه بندی، صفات را به صفات مَنشی (که نشان دهنده سرعت و قوت انگیختگی هستند)، صفات تحریکی (که شخص را به سوی هدفی به حرکت وا می دارند)، و صفات توانشی (که نمودار زیرکی، مهارت و زبردستی هستند) تقسیم می کند.
جدول۲-۲) ویژگی های شخصیتی تهیه شده به وسیله کاتل
(منبع: کریمی، ۱۳۹۲)
| ۱٫اسکسزوئید خویی (سخت گیر، دوری گزین، سرد) ۲٫ کودن (ظرفیت های فکری محدود و کم، بی فکر، کم هوش) ۳٫ خود ضعیف (عاطفی، بی ثبات) ۴٫ مسالمت جویی (ملایم، صلح طلب، سازش جو) ۵٫ افسرده خویی (ساکت، ملول، افسرده) ۶٫ ضعف فراخود (غیر قابل اعتماد، بی اراده) ۷٫ کناره گیری (ترسو، خجالتی) ۸٫ یکدندگی (خشن، واقع گرا) ۹٫ آرامش درونی (قابل اعتما، سازگار) ۱۰٫ هنجارپذیری (متعارف، اهل عمل) ۱۱٫ ساده لوحی (هالو، ناشی) |
همکاری
۳۶۱/۰(**)
۰۷۳/۰
۲۱۶/۰ (*)
۳۱۴/۰ (**)
۱۳۲/۰-
۰۹۸/۰-
خودفراروی
(**)P<0/01 (*)P<0/05
بر اساس نتایج مندرج در جدول ۱۳ـ۴، در مورد کل گروه نمونه میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
همبستگی منفی معنادار بین خودراهبری با نوجویی و آسیبپرهیزی؛ همبستگی منفی معنادار بین همکاری با نوجویی، آسیبپرهیزی، و همبستگی مثبت معنادار با وابستگی به پاداش، پشتکار و خودراهبری؛ همبستگی مثبت معنادار بین خودفراروی با وابستگی به پاداش، پشتکار و همکاری.
در این فصل نتایج بدست آمده از فصل چهارم مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. ابتدا به خلاصه پژوهش و نتایج بدست آمده پرداخته شد سپس نتایج حاصل از این پژوهش با نتایج حاصل از سایر پژوهشها در قسمت تحقیقات پیشین مقایسه و در ارتباط با تأیید یا رد فرضیهها بحث میگردد، در نهایت محدودیتهای پژوهش و پیشنهادهای لازم جهت انجام پژوهشهای آینده بیان میشود.
فصل پنجم
نتیجه گیری
۱ـ۵ خلاصه نتایج پژوهش
پژوهش حاضر به منظور مقایسه ویژگیهای شخصیتی سرشت و منش در گروهی از معلمان و پرستاران شهر اهواز انجام گرفته شد. واضح است که شخصیت افراد با یکدیگر فرق میکند و همچنین در پی آن شغل آن ها نیز تغییر میکند. بر اساس این استدلال تلاشهایی انجام شده تا شخصیتها و شغلها با یکدیگر متناسب باشند(رابینز و همکاران، ۱۹۹۸). در واقع از دیگر مسائلی که نظر دانشمندان را به خود جلب کرده است انطباق محیط و الگوهای محیطی با ویژگیهای شخصیتی افراد است که خرسندی و ارضاء نیاز درونی فرد را به همراه دارد و زمینههای پیشرفت در فعالیتهای شغلی و اجتماعی فرد را نیز فراهم می کند. تحقیقات به ارتباط آماری معنادار میان ویژگیهای شخصیتی و عملکرد شغلی اشاره دارد(حجازی، ۱۳۸۱ ؛ دیوید و سیلورمن، ۱۹۸۹). در تحقیق دیگری نیز به این نتیجه دست یافتهاند که بین ویژگیهای شخصیتی و شغل اطلاع رسانی رابطه وجود دارد(خسروی، ۱۳۸۰). همچنین در پژوهشی که توسط فامیل رشتی(۱۳۷۲) انجام گردید، دانشجو ـ معلمانی که دارای نگرش مثبت نسبت به شغل معلمی بودند از نظر ویژگیهای شخصیتی افرادی مصمم، با احساس مسئولیت، دارای دقت عمل، گروه گرا، سرشار از هیجان، با اعتماد، سازش پذیر، با اراده و پایدار در خلق و خو نشان داده میشوند. با توجه به مسائل و پیشینههای موجود بر آن شدیم تا به مقایسه ویژگیهای شخصیتی سرشت و منش در دو گروه شاغل معلم و پرستار بپردازیم و تأثیرگذاری شغل بر این ویژگیها را مورد مقایسه قرار دهیم. بنابراین از پرسشنامه شخصیتی سرشت و منش کلونینجر استفاده کردیم و پس از جمع آوری دادهها، با بهره گرفتن از تحلیل واریانس چند متغیره به فرضیههای پژوهش پاسخ داده و در جهت هدف اصلی گام برداشتیم.
لازم به یادآوری است پژوهشگر به تحقیقاتی که به مقایسه ویژگیهای شخصیتی سرشت و منش در گروه شاغل پرداخته باشد در صورت انجام چنین تحقیقاتی به آنها دست نیافته است. اله مرای(۱۳۹۲) در پژوهش خود با عنوان مقایسه ویژگیهای شخصیتی سرشت و منش در گروهی از معلمان و پرستاران به این نتایج دست یافت که میان ویژگیهای سرشت و منش معلمان و پرستاران تفاوت معناداری وجود ندارد. همانطور که در فصل قبل آمده است فرضیههای پژوهش حاضر در هیچکدام از ابعاد معنادار نشدهاند، با توجه به این مطلب میتوان یکی از علل آن را در مسائل و مشکلات مربوط به انتخاب شغل و شغلیابی جستجو نمود. در راستای انتخاب حرفه با این مسئله مواجه هستیم که عموماً افراد برحسب علائق و تواناییهای خود دست به انتخاب نمیزنند و به دلیل مسائل مربوط به یافتن شغل گاهی تنها داشتن حرفه و درآمد برای فرد مطرح است. از سوی دیگر شغلی که برحسب توانایی و علاقه مورد انتخاب قرار نگرفته و حتی گاهاً درآمد و شرایط مرتبط با آن شغل، با فرد و خواستههای او همخوانی ندارد میتواند از تأثیرگذاری فرد بر شغل و تأثیرپذیری وی از حرفه خود بکاهد. موضوع دیگری که در خصوص تبیین معنادار نشدن تفاوت آماری این ابعاد مطرح میشود این است که امکان دارد با وجود همه تفاوتهای میان شغل پرستاری و معلمی بازهم این دو شغل دارای وجوه مشترکی باشند، وجه مشترکی مانند آموزش و نوعی از مراقبت. همانگونه که یک معلم شاگردان خود را تحت آموزش قرار میدهد پرستاران نیز علاوه بر ارائه خدمات بهداشتی و درمانی، آموزشهای لازم را در اختیار بیمار و خانواده جهت ادامه روند بهبود و درمان قرار میدهند. به هر صورت علی الخصوص در ابعاد منش شاهد این مسئله خواهیم بود که نوع شغل، فضای کاری و شرایط آن بر افراد شاغل در آن گروه تأثیر بارزی نداشته با وجود همه آنچه که شرح آن آمده با توجه به فرضیههای پژوهش در زیر به شرحی از نتایج بدست آمده بطور مجزا پرداختهایم:
با توجه به نتایج جدول ۷ـ۴ بخش مربوط به بعد نوجویی که مرتبط به فرضیه اول پژوهش بود دریافتیم که بین گروههای شغلی پرستاران و معلمان در بعد نوجویی تفاوت از لحاظ آماری معنادار نمیباشد.
اما با توجه به این نتایج آزمودنیهای گروه شغلی پرستاران در بعد نوجویی نمرات بیشتری نسبت به گروه شغلی معلمان داشتند. مردان در گروه معلمان دارای نمرات بیشتری نسبت به مردان در گروه پرستاران بودند. زنان در گروه پرستاران دارای نمرات بیشتری نسبت به زنان در گروه معلمان بودند.
گرچه بین گروههای پرستاران و معلمان در بعد نوجویی تفاوت به لحاظ آماری معنادار نمیباشد اما با توجه به نتایج دریافتیم که در این بعد آزمودنیهای گروه شغلی پرستاران نمرات بیشتری نسبت به معلمان داشتند. میتوان چنین تبیین کرد افرادی که در بعد نوجویی نمرات بالاتری کسب نمودند هیجان پذیرتر و ماجراجوتر و در عین حال برونگراتر هستند.
با توجه به نتایج جدول ۷ـ۴ بخش مربوط به بعد آسیب پرهیزی که مرتبط به فرضیه دوم پژوهش بود دریافتیم که بین گروههای شغلی پرستاران و معلمان در بعد آسیب پرهیزی تفاوت از لحاظ آماری معنادار نمیباشد. اما با توجه به این نتایج آزمودنیهای گروه شغلی پرستاران در بعد آسیب پرهیزی نمرات بیشتری نسبت به گروه شغلی معلمان داشتند. مردان در گروه معلمان دارای نمرات بیشتری نسبت به مردان در گروه پرستاران بودند. زنان در گروه پرستاران دارای نمرات بیشتری نسبت به زنان در گروه معلمان بودند.
گرچه آلودگی در فضا و محیط اطراف زندگی همه افراد و هر شغل و حرفهای میتواند وجود داشته باشد لیکن از میان دو شغل معلمی و پرستاری که مورد نظر این پژوهش بوده فضای کاری پرستاران أعم از کلینیکها و بیمارستانها بیشتر با میکروب و آلودگی درگیر میباشند. بنابراین این مسئله میتواند در پرستاران به نوعی حالت تدافعی مراقبت و توجه بیشتری را به حفاظت از خود در مقابل بیماری و آلودگی بهوجود آورده و گرچه پرستاران شرکت کننده در پژوهش از نظر وسواس سنجیده نشدهاند اما با توجه به پژوهشهای انجام شده توسط پژوهشگران در گذشته و اشاره به رابطه آسیبپرهیزی با وسواس میتوان کسب نمرات بالا در بعد آسیبپرهیزی توسط گروه پرستار را به این مسئله نسبت داد.
با توجه به نتایج جدول ۷ـ۴ بخش مربوط به بعد پاداش وابستگی که مرتبط به فرضیه سوم پژوهش بود دریافتیم که بین گروههای شغلی پرستاران و معلمان در بعد پاداش وابستگی از لحاظ آماری تفاوت معنادار نمیباشد.
اما با توجه به این نتایج آزمودنیهای گروه شغلی معلمان در بعد پاداش وابستگی نمرات بیشتری نسبت به گروه شغلی پرستاران داشتند.
مردان در گروه پرستاران دارای نمرات بیشتری نسبت به مردان در گروه معلمان بودند.
زنان در گروه معلمان دارای نمرات بیشتری نسبت به زنان در گروه پرستاران بودند.
از آنجایی که تفاوتهای فردی در تداوم پاسخ پس از قطع پاداش را پاداشوابستگی مینامند میتوان به عنوان یک تبیین چنین مطرح نمود که در محیط شغلی معلمان، ارتباط، رویارویی و برخورد، روند یادگیری و پیشرفت درسی و حتی گاهاً آموزشهای رفتاری به دانشآموزان مشخص و نسبتاً ثابت در طی یک سال تحصیلی صورت میگیرد. ثابت بودن این اشخاص در طی زمانی مشخص و نسبتاً دراز مدت را میتوان یکی علل بالاتر بودن نمرات بعد پاداش وابستگی در گروه شغلی معلمان نسبت به پرستاران عنوان نمود، البته همانطور که عنوان گردیده بازهم نتایج در مردان و زنان هر دو گروه شغلی متفاوت بوده با این همه با توجه به زمان کوتاهتر مواجهه و برخورد پرستاران با بیماران و قطع این ارتباط پس ز طی دوره درمان و حتی طی مدت زمان درمان به دلیل تغییر شیفتهای کاری و ساعات کمتر رو در رویی پرستارـ بیمار میتوان این تفاوت جزئی در کسب نمرات بالاتر گروه شغلی معلمان را به این مسئله نسبت داد.
با توجه به نتایج جدول ۷ـ۴ بخش مربوط به بعد پشتکار که مرتبط به فرضیه چهارم پژوهش بود دریافتیم که بین گروههای شغلی پرستاران و معلمان در بعد پشتکار از لحاظ آماری تفاوت معنادار نمیباشد.
اما با توجه به این نتایج آزمودنیهای گروه شغلی پرستاران در بعد پشتکار نمرات بیشتری نسبت به گروه شغلی معلمان داشتند.
مردان و زنان در گروه پرستاران دارای نمرات بیشتری نسبت به مردان و زنان در گروه معلمان بودند.
با توجه به این که بعد پشتکار جزء ویژگیهای سرشت میباشد میتوان چنین تبیین نمود که روند قبولی و ورود به دانشگاه در رشته پرستاری، سالهای تحصیل، سختی کار و تداخل شغل و زندگی در کنار تفاوت ساعات کاری پرستاران و شیفتهای کاری مستلزم وجود پشتکار و پایداری در افرادی است که به شغل پرستاری روی آوردهاند بنابراین به دلیل سرشتی بودن این بعد افرادی با ویژگیهای خاصی به این شغل وارد گردیده و یا قادر به ادامه و ماندگاری در شغل خود گردیدهاند.
با توجه به نتایج جدول ۷ـ۴ بخش مربوط به بعد خودراهبری، مرتبط به فرضیه پنجم پژوهش دریافتیم بین گروههای شغلی پرستاران و معلمان در بعد خودراهبری از لحاظ آماری تفاوت معنادار نمیباشد.
اما با توجه به این نتایج آزمودنیهای گروه شغلی معلمان در بعد خودراهبری نمرات بیشتری نسبت به گروه شغلی پرستاران داشتند.
مردان در گروه پرستاران دارای نمرات بیشتری نسبت به مردان در گروه معلمان بودند.
زنان در گروه معلمان دارای نمرات بیشتری نسبت به زنان در گروه پرستاران بودند.
با توجه به این که بعد خودراهبری جزء ویژگیهای منش میباشد به دلیل جایگاه و موقعیت اجتماعی و فرهنگی که شغل معلمی در کشور دارد معلمان از احترام، عزت و تأثیربخشی برخوردار بوده و بنابراین با وجود این که این تفاوت میان دو شغل به لحاظ آماری معنادار نبوده لیکن از نمرات بالاتری برخوردار گردیدهاند. اما چنانچه میبینیم مردان در گروه معلمان نسبت به مردان در گروه پرستاران نمرات کمتری کسب نمودند و این مسئله را میتوان با توجه به میزان حقوق و درآمد معلمان و حتی نوع نگرش افراد جامعه به این که شغل معلمی، شغل مناسبتر برای زنان و تأثیر پایین بودن دستمزد و درآمد جهت تأمین رفاه و زندگی برای معلمان مرد نسبت داد.
با توجه به نتایج جدول ۷ـ۴ بخش مربوط به بعد همکاری که مرتبط با فرضیه ششم پژوهش بود دریافتیم بین گروههای شغلی پرستاران و معلمان در بعد همکاری از لحاظ آماری تفاوت معنادار نمیباشد.
اما با توجه به این نتایج آزمودنیهای گروه شغلی معلمان در بعد همکاری نمرات بیشتری نسبت به گروه شغلی پرستاران داشتند.
مردان در گروه پرستاران دارای نمرات بیشتری نسبت به مردان در گروه معلمان بودند.
زنان در گروه معلمان دارای نمرات بیشتری نسبت به زنان در گروه پرستاران بودند.
بعد همکاری بر پایهی پنداشت از خویشتن به عنوان بخشی از جهان انسانی و جامعه قرار دارد که از آن حس اجتماعی، رحم و شفقت، وجدان و تمایل به انجام امور خیریه مشتق میشود و افراد با همکاری بالا همدل، مهربان و حمایت کننده شناخته میشوند. در راستای تبیین این مطلب میتوان به جایگاه و پیشینههای ماندگار در ذهن و خاطرات افراد نسبت به معلم و پشتوانههای دینی و مذهبی در این رابطه اشاره نمود و این موارد میتواند بر روی افراد شاغل در این شغل تأثیر خود را گذاشته باشد.
از سوی دیگر احساس مسئولیتی که پرستاران به دلیل ارتباط این حرفه با سلامت و جان بیماران بر دوش خود احساس میکنند و نظمی که در راستای درمان لازم است، برنامهریزی و تقسیم و تفکیک مسئولیت بیشتری را میطلبد و خستگی و ساعات کار مزید بر علت است و اینها میتوانند دلایلی برای تفاوت جزئی نمرات همکاری در دو گروه باشد.
با توجه به نتایج جدول ۷ـ۴ بخش مربوط به بعد خودفراروی مرتبط به فرضیه هفتم پژوهش، دریافتیم بین گروههای شغلی پرستاران و معلمان در بعد خودفراروی از لحاظ آماری تفاوت معنادار نمیباشد.
آدرس و شماره تلفن : شهرستان خدابنده، خیابان امام، روبروی سپاه،جنب پل هوائی، کوچه شهید رمضانی پلاک۴
ثابت:۰۲۴۳۴۲۲۹۱۷۰ همراه: ۰۹۱۲۷۷۲۵۴۸۱
چکیده فارسی
در این پژوهش حرکت پروتئین در حضور گرافن به روش دینامیک مولکولی مورد بررسی قرار گرفته است. سیستم شامل یک پروتئین و یک گرافن است که درون جعبه ای قرار گرفته اند. پتانسیل های مناسبی برای بر همکنش های بین مولکولی، از جمله پتانسیل ترسوف و میدان نیروی چارم استفاده شده است. در این تحقیق نشان داده شده است که پروتئین می تواند در روی سطح گرافن مقید شود. در این پایان نامه به بررسی انرژی بر هم کنشی واندروالسی بین پروتئین و گرافن پرداختیم و نشان دادیم که انرژی واندروالسی با کاهش فاصله پروتئین از گرافن کاهش می یابد که این می تواند دلیلی بر مقید شدن پروتئین به گرافن باشد. شعاع ژیراسیون پروتئین، آبدوستی و آبگریزی اسیدهای آمینه پروتئین، مساحتی که پروتئین بیشترین زمان را روی سطح گرافن می گذارد، از کمیت های دیگری است که به آنها پرداخته شده است. یافته هایی که به دست می آیند در حوزه پزشکی و زیست مولکولی می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
نظر استاد راهنما برای چاپ در پژوهش نامه دانشگاه مناسب است
مناسب نیست
تاریخ و امضاء :
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده…………………………………………………………………………………………………………………………..۱
پیشگفتار………………………………………………………………………………………………………………………..۲
فصل اول: گرافن
۱-۱- مقدمه ………………………………………………………………………………………………………………… ۷
۱-۲- معرفی گرافن………………………………………………………………………………………………………… ۸
۱-۳- تاریخچه کشف گرافن…………………………………………………………………………………………….۱۰
۱-۴- ساختار اتمی………………………………………………………………………………………………………….۱۴
۱-۵- خواص گرافن………………………………………………………………………………………………………..۱۵
۱-۵-۱- خواص الکترونی………………………………………………………………………………………………..۱۵
۱-۵-۲- ترابرد الکترونی…………………………………………………………………………………………………..۱۷
۱-۵-۳- خواص اپتیکی……………………………………………………………………………………………………۱۷
۱-۵-۴- رسانایی الکتریکی……………………………………………………………………………………………….۱۸
۱-۵-۵- رسانایی گرمایی………………………………………………………………………………………………….۱۸
۱-۵-۶- چگالی………………………………………………………………………………………………………………۱۸
۱-۵-۷- شفافیت نوری…………………………………………………………………………………………………….۱۸
۱-۵-۸- مقاومت مکانیکی………………………………………………………………………………………………..۱۹
۱-۶- کاربردهای گرافن………………………………………………………………………………………………….۱۹
۱-۶-۱- ساخت ترانزیستورهای بسیار کوچک و بسیار سریع با بهره گرفتن از گرافن…………………..۱۹
۱-۶-۲- ذخیره بسیار متراکم داده ها………………………………………………………………………………..۲۰
۱-۶-۳- ذخیره انرژی……………………………………………………………………………………………………۲۰
۱-۶-۴- تجهیزات نوری ،سلول های خورشیدی و نمایشگرهای لمسی انعطاف پذیر…………….۲۱
۱-۷- روش های تولید گرافن…………………………………………………………………………………………..۲۱
۱-۷-۱- لایه لایه کردن میکرومکانیکی گرافیت……………………………………………………………….۲۲
۱-۷-۲- تولید گرافن از اکسید گرافیت………………………………………………………………………….۲۲
۱-۷-۳- تولید گرافن از مشتقات دیگر گرافیت………………………………………………………………۲۴
۱-۷-۴- تولید ورقه های گرافن به روش سنتز الکتروشیمیایی………………………………………….۲۴
۱-۸- دگر شکل های کربن (آلوتروپ ها)…………………………………………………………………….۲۶
۱-۸-۱- الماس…………………………………………………………………………………………………………۲۶
۱-۸-۲- گرافیت……………………………………………………………………………………………………….۲۶
۱-۸-۳- فولرن………………………………………………………………………………………………………….۲۷
۱-۸-۳-۱- فولرن باکمینستر……………………………………………………………………………………….۲۸
۱-۸-۳-۲- نانو لوله های کربنی………………………………………………………………………………….۲۸
۱-۸-۴- الیاف کربن………………………………………………………………………………………………….۲۹
فصل دوم: پروتئین و مولکول آب
۲-۱- مقدمه ……………………………………………………………………………………………………………۳۱
۲-۲- ساختار پروتئین…………………………………………………………………………………………………۳۲
۲-۲-۱- ساختار اول………………………………………………………………………………………………….۳۲
۲-۲-۲- ساختار دوم………………………………………………………………………………………………….۳۲
۲-۲-۲-۱- مارپیچ آلفا……………………………………………………………………………………………….۳۲
۱- قراردادهای خرید خدمت با مشارکت در ریسک (مخاطره پذیر)[۱۸۳]
۲- قراردادهای خرید خدمت صرف (بدون مخاطره) [۱۸۴]
بند اول : قراردادهای خرید خدمت مخاطره پذیر
در قرارداد خدمات ریسکی، تمام ریسک سرمایهگذاری متوجه کمپانی نفتی است که سرمایه را جهت اکتشاف و تولید فراهم می نماید. در صورتیکه کشفی صورت پذیرد، کمپانی ملزم است آن را به تولید برساند؛ اما عملیات تولید ممکن است توسط دولت میزبان یا به وسیله شرکت عامل اداره شود. بازپرداخت سرمایه به همراه نرخ بهره و مبلغی به عنوان ریسک، در صورت موفقیت عملیات اکتشاف و به تولید رسیدن آن توسط دولت میزبان تضمین میگردد. در صورتی که، کشف صورت نگیرد، قرارداد به صورت خودکار منتفی میشود و هیچگونه هزینه جبرانی بابت سرمایهگذاری در اکتشاف شرکت عامل پرداخت نمیگردد. در این نوع قرارداد، کل تولید در اختیار کشور میزبان قرار خواهد گرفت. و شرکت عامل طبق شرایط قرارداد، یا مبلغی مقطوع به عنوان بازپرداخت سرمایه به همراه نرخ بهره و خطرپذیری دریافت میکند، یا براساس درآمد حاصل از نفت و گاز تولید شده، پس از کسر مالیات، سهم خواهد برد. [۱۸۵]
بند دوم : قراردادهای خرید خدمت صرف
در اینگونه قراردادها، تحمل ریسک از ناحیه فرایند اکتشاف و تولید متوجه پیمانکار و یا شرکت نفتی نمیباشد. بلکه پیمانکار در قبال یک هزینه ارزش تعیین شده خدمات اکتشاف و تولید را مطابق قرارداد ارائه میکند و حق الزحمه خود را بدون در نظر گرفتن ریسک تولید و قیمت، بر اساس برنامه از پیش تعیین شده مندرج در قرارداد دریافت می کند. این دریافتی میتواند بسته به نوع قرارداد و توافق با دولت میزبان به صورت پرداختهای نقدی یا به صورت خرید بخشی از تولیدات توسط شرکت نفتی بینالمللی باشد. این نوع قراردادها، در فعالیتهای اکتشافی کاربردی ندارند و تنها در فعالیتهای تولید از آنها استفاده میشود.[۱۸۶] در صورتیکه شرکت، مرحله تولید را به عهده گیرد، کل تولید در اختیار کشور میزبان قرار خواهد گرفت و شرکت طبق قرارداد با دریافت نقدی، از پرداخت سرمایه، و نرخ بهره خواهد داشت و از درآمد نفت تولید شده، البته پس از کسر مالیات آن، نفع خواهد داشت. [۱۸۷]
بند سوم : خصوصیات قراردادهای بیع متقابل
در قرارداد بیع متقابل، که معمولاً در دسته بندی قراردادهای خرید خدمت جای میگیرد. شرکت سرمایهگذار خارجی، کلیه وجوه و سرمایهگذاری، مانند نصب تجهیزات، راهاندازی و انتقال تکنولوژی را بر عهده گرفته و پس از راهاندازی، به کشور میزبان واگذار میکند. بازگشت سرمایه و همچنین سود سرمایه شرکت سرمایهگذار از طریق دریافت محصولات تولید صورت میپذیرد.
علت طبقهبندی قرارداد بیع متقابل در رده قراردادهای خرید خدمت، این است که در مقابل سرمایهگذاری و عملیات اکتشاف، تولید و توسعه، مالکیت به سرمایهگذار اعطا نمیگردد و دولت میزبان نیز مشارکتی در تولید یا سرمایهگذاری با شرکت نفتی نخواهد داشت. بازپرداخت اصل و سود سرمایهگذار (شرکت عامل) از محل تولید یا توسعه میادین نفت و گاز یا فرآوردههای نفتی و میعانات گازی تأمین خواهد شد. این پرداختها به صورت نقدی و غیرنقدی امکان پذیر است.
این نوع قراردادها در کشورهایی که قوانین آنها هرگونه واگذاری مالکیت (اختیار) به بخش خصوصی یا خارجی را نفی نموده است، همچنین آن دسته از کشورها که امکان مشارکت در تولید یا سرمایهگذاری مشترک با خارجیان برای آنها وجود ندارد مورد استفاده قرار میگیرد.
مبحث ششم : محدودیتها و چالشهای حاکم بر سرمایهگذاری در صنعت نفت ایران
با توجه به محدودیت های فرا روی قراردادهای منعقد شده در ادامه جا دارد جهت تعیین موضوع و شناخت هرچه بیشتر موانع و چالشهای تأثیرگذار بر سرمایهگذاری در صنایع سنگین علی الخصوص صنعت نفت و گاز که بیش از سایر بخشها به دلیل سرمایه بر بودن آنها سرمایهگذاری خارجی را میطلبد و به محدودیتهای حاکم بر سرمایهگذاری در این بخش اشاره مینماییم.
گفتار اول : محدودیتهای قانونی
بند اول : قانون اساسی
محدودیتهای قانونی اساسی ناشی از اصول ۴۴ و ۸۸ میباشد که اصل ۴۴ نظام اقتصادی را برپایه سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی قرار داده است و بخش اقتصادی دولت محور سرمایهگذاریهای عمده کشور را تشکیل میدهد چنانکه این بخش قسمت عمدهای از اقتصاد ایران را به صورت مالکیت عمومی و در اختیار سرمایهگذاری دولت قرار داده است که فعالیت بخش خصوصی در آن راه ندارد و بنا به گفته حقوقدانان این اصل عامل رکود اقتصادی و بن بست نظام سرمایهگذاری خارجی است[۱۸۸].
این اصل و نیز این دغدغه را بوجود میآورد که اگر صنعت توسط بخش خصوصی ایران و خارجی ایجاد شود و در اثر سرمایهگذاریهای مداوم توسعه یابد و به صنایع بزرگتر تبدیل شود. در معرض دولتی شدن و ملی شدن قرار میگیرد.
بنابراین صاحبان سرمایه سعی خواهند نمود از توسعه و ایجاد صنایع بزرگ احتراز نمایند و این امر با روح پیشرفت سرمایهگذاری و اعتلای تولید در تضاد است و امکان فعالیت سرمایهگذاران خارجی در بخشهای دولتی زده اقتصاد غیرممکن است.
در اصل ۸۸ نیز دادن امتیاز تشکیل شرکتها و مؤسسات در امور تجاری، صنعتی، کشاورزی و خدمات به خارجیان مطلقاً ممنوع است که نسبت به این اصل سه تفسیر ارائه شده است:
تفسیر اول مبتنی بر ممنوعیت ثبت شرکتهای خارجی: این تفسیر چه از نظر شکل حقوقی مشخص فعالیت کننده و چه از نظر محدوده فعالیت این اصل، کلیه راه ها را بسته است مگر قانون مجاز بداند.
تفسیر دوم مبتنی بر رعایت درصدی خاص در سهام: که طبق آن وقتی میزان سهام خارجی از ۴۵% بیشتر شود تابعیت شرکت را تحت تأثیر قرار میدهد و چون کنترل شرکت از سوی افراد خارجی اعمال گردیده است تابعیت شرکت فی الواقع خارجی است و نتیجتاً اجازه سرمایهگذاری خارجی به خارجیان داده نشده است.
تفسیر سوم مبتنی بر تکیه بر الفاظ انحصار که در واقع همان امتیاز است: البته شایان توجه است در اعلام سیاستهای کلی نظام جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۷/۱۲/۷۹ در رابطه با سیاستهای انرژی- مجمع تشخیص مصلحت نظام- نیز تفسیر موسعی از اصل ۴۴ و سایر اصول مرتبط با آنرا در نظر دانسته است.
مجمع تشخیص مصلحت نظام در بند اول سیاستهای کلی در اصل ۴۴ قانون اساسی دولت را موظف نمود تا کلیه فعالیتهای اقتصادی خود را در اموری که مشمول عناوین صدر اصل مذکور نیست متوقف کند. همچنین در بند ۲ از سیاستهای کلی نظام ورود بخشهای عمومی غیردولتی، تعاونی و خصوصی را نیز به بسیاری از بخشهای دولتی مشمول صدر اصل ۴۴ مجاز اعلام نمود.[۱۸۹]
لذا براساس این تفسیر انتقال آن بخش از فعالیتها و بنگاههای دولت به بخش غیردولتی که موجبات توسعه اقتصادی کشور را فراهم آورد و مانع از زیان دهی گردد در سیاستهای کلی نظام میسر و امکانپذیر است. ضمناً در تمامی این موارد تصریح شده است که این انتقال به معنی نقض حاکمیت دولت در امور محوله در چارچوب اصول قانون اساسی نخواهد بود.
بند دوم : قانون نفت ایران
در نظام حقوقی ایران در مناطق مختلف در ارتباط با چگونگی مشارکت خارجیان و سرمایهگذاری خارجیان در مورد مسائل مرتبط با نفت قوانین مختلفی به تصویب رسیده است. بطوریکه به موجب قانون نفت سال ۱۳۳۶ شیوه مشارکت در سرمایهگذاری مجاز شمرده شده بود. طبق این قانون با تأسیس یک شرکت جدید ایرانی توسط شرکت نفت ایران و شرکت خارجی فعالیتهای اکتشاف، تولید و بهرهبرداری در یک منطقه خاص به آن شرکت واگذار میشد. سهم شرکا به صورت مساوی ۵۰-۵۰ بوده و شرکت جدیدالتأسیس ۵۰% درآمد خود را به عنوان مالیات به دولت ایرانی پرداخت میکرد. [۱۹۰]
به موجب قانون سال ۱۳۵۳ هرگونه قرارداد مشارکت که متضمن حاکمیت خارجیان بر منابع و نیز مالکیت نفت استحصالی بر سر چاه باشد ممنوع و در عوض شیوه خرید خدمت به منظور اکتشاف، توسعه و تولید مجاز شمرده شده است. [۱۹۱]
براساس قانون نفت جدید مصوب نهم مهرماه ۱۳۶۶ هر گونه سرمایهگذاری خارجی لغو شد. براساس ماده ۶ این قانون «کلیه سرمایهگذاریها براساس بودجه واحدهای عملیاتی از طریق وزارت نفت پیشنهاد و پس از تصویب مجمع عمومیدر بودجه کل کشور درج میشود. سرمایهگذاری خارجی در این عملیات به هیچ وجه مجاز نخواهد بود». طبق ماده ۵ این قانون «انعقاد قراردادهای مهم فی مابین وزارت نفت یا واحدهای عملیات نفتی با اشخاص حقیقی و حقوقی داخلی و خارجی و تشخیص موارد مهم تابع آیین نامهای خواهد بود که با پیشنهاد وزارت نفت به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید قراردادهای منعقد فی مابین وزارت نفت با دولتها طبق اصل ۷۷ قانون اساسی عمل میشود».
در ماده ۱۲ این قانون چنین آمده است: «با تصویب این قانون هرگونه قوانین مغایر با این قانون ملغی است»؛ به این ترتیب با تصویب این قانون که به حاکمیت ملی بر منابع نفت و بر منع هرگونه سرمایهگذاری مستقیم خارجی تأکید دارد وزارت نفت یا شرکتهای تابعه آن به عنوان تنها ارگان رسمی که پس از تصویب مجمع عمومی میتواند نسبت به عقد قرارداد اقدام نماید شناخته شوند». [۱۹۲]
نیاز مبرم به سرمایهگذاری در این بخش و همچنین محاصره اقتصادی، مسئولین امر را برآن داشت که با وجود مشکلات عمده و نظر به ضرورت سرمایهگذاری فوری در بخش نفت و گاز به تفسیر منطبق با واقعیات قوانین بیاندیشند که به دنبال آن براساس تفسیر ماده ۱۲ قانون نفت مصوب ۱۳۶۶ چون خرید خدمت ۱۳۵۳ مغایرتی با قانون ۱۳۶۶ نداشت لذا از قراردادهای خرید خدمت که به بیع متقابل معروف است استفاده شده و در بخش نفت و گاز امکان سرمایهگذاری به وجود آورده شد.
بند سوم : قانون بودجه
مجلس شورای اسلامیدر زمان تصویب بودجه سالانه کشور میزان، محل و انعقاد قراردادهای بیع متقابل را بطور دقیق مشخص میکند. بنابراین دولت براساس مصوبات مجلس قراردادهای بیع متقابل را تنظیم می کند و به عنوان مثال بند «ل» تبصره ۲۹ لایحه بودجه سال ۱۳۷۸ به دولت اجازه داده بود. «مبلغ ۵ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار برای اجرای طرحهای توسعه میادین نفت و سایر طرحها از روش بیع متقابل استفاده کند. تعهدات طرح صرفاً از محل درآمد حاصل از صدور محصولات تولیدی همان طرح و پیش پرداخت از محل درآمد های همان دستگاه بدون تعهد نظام بانکی صورت خواهد گرفت. طرحهای موضوع این جزء قابل تبدیل به فاینانس نمیباشد» بنابراین ملاحظه میشود که تبصره ۲۹ بودجه سال ۷۸ تعیین کرده است که مصارف ارزی هرگز نباید باعث افزایش تعهدات ارزی دولت شود. این به این معنا است که اگر از سرمایههای خارجی به صورت بیع متقابل یا فاینانس برای توسعه فعالیتهای بالا و پایین دستی نفت استفاده شود باید بتواند از محل تولیداتش اصل سرمایه و کارمزد آن را بازپرداخت کند. [۱۹۳] این تبصره بطور ضمنی دولت را مکلف میکند که در طرحهای بدون خطرپذیری سرمایهگذاری کند و یا در صورت وجود خطر آن را به طرف خارجی منتقل کند تا دولت تعهدی در مورد بازپرداخت سرمایه و سود آن نداشته باشد. این تبصره نیز همسو با محدودیتهای قانونی و بویژه قانون نفت مسیر اقتصاد نفت کشور را به سمت پذیرش شیوههای بیع متقابل هدایت میکند. [۱۹۴]
بند چهارم : محدودیتهای قانونی برنامه های توسعه اقتصادی کشور
براساس بندهای (ج)، (د) و (ه) ماده ۸۵ قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی کشور و بندهای (ج)، (د) و (ه) ماده ۱۳ قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور و ماده ۱۴ در مورد طرحهای دولتی که از تسهیلات مالی خارجی استفاده میکنند دستگاه های اجرایی موظف به رعایت موارد زیر خواهند بود:
«تمامی طرحها با مسئولیت وزیر یا بالاترین مقام اجرایی دستگاه ذیربط و تائید شورای اقتصادی و مالی میباشند و مجموعه هزینههای اجرای کامل آنها از سقفهای تعیین شده تجاوز نکند. تعیین زمان بندی دریافت و بازپرداخت تسهیلات هر طرح و میزان استفاده از آن از ساخت داخل با توجه به ظرفیتها، امکانات، توانائیهای داخلی و با رعایت قانون حداکثر استفاده از توان فنی، مهندسی، تولیدی و صنعتی و اجرایی کشور در اجرای پروژهها و ایجاد تسهیلات به منظور صدور خدمات مصوب ۱۲/۲/۷۵ و نیز رعایت شرایط زیست محیطی در اجرای هر یک از طرحها باید به تصویب شورای اقتصاد برسد. قبل از عقد قرارداد با ارائه توجیهات فنی و اقتصادی با سازمان برنامه و بودجه موافقت نامه مبادله کنند.
هرگونه معامله و قرارداد خارجی را که بیش از یک میلیون دلار باشد تنها از طریق مناقصه محدود یا بینالمللی با درج آگهی مناقصه (در روزنامههای کثیرالانتشار داخلی و خارجی) انجام و منعقد کنند. در کلیه مناقصهها حق کنترل و بازرسی کمی و کیفی و کنترل قیمت برای کلیه کالاهای وارداتی و پروژهها برای خریدار محفوظ است. وزیر یا بالاترین مقام اجرایی ذیربط مسئول اجرای این موضوع میباشد.
- دولت موظف است طرحهای بیع متقابل خود و دستگاه های موضوع ماده ۱ قانون برنامه سوم توسعه و ماده ۲۶۰ قانون برنامه چهارم توسعه و مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی و بانکها را در لوایح بودجه سالیانه پیشبینی و به مجلس شورای اسلامی تقدیم نماید.
ملاحظه میشود قوانین برنامه نیز در راستای محدودیتهای قانونی بوده و براساس آن بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران مجاز به هیچگونه تعهد یا تضمین بابت بازپرداخت تسهیلات بیع متقابل استفاده شده نیست: «تمامی طرحها باید با مسئولیت وزیر ذیربط و تائید شورای اقتصاد، دارای توجیه اقتصادی و مالی بوده و مجموعه هزینههای اجرایی آن از سقفهای تعیین شده تجاوز نکند. عملیات تأمین منابع ارزی کلیه قراردادها باید با هماهنگی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران صورت میگیرد. تمامی عملیات طرح از آغاز تا بهرهبرداری باید کنترل کمی و کیفی و کنترل قیمت و اخذ تضعیفهای لازم صورت پذیرد. وزیر ذیربط مسئول مستقیم اجرای این امر است. [۱۹۵]
بند پنجم: محدودیتهای سیاسی و اقتصادی
شناخت ماهوی ریشههای تولد جمهوری اسلامی ایران نشانگر پایههای بسیاری از تصمیمگیریها و واکنشها و سیاستگذاریهای آن میباشد. جمهوری اسلامی ایران نتیجه تاریخی مبارزات سیاسی ایرانیان برای قطع وابستگیها و تأمین استقلال سیاسی و حاکمیت ملی است.
نتیجه مهم این تقابل دغدغه دائم جمهوری اسلامی ایران در حل و فصل بحران بوده که مهمترین آن جنگ ۸ ساله با رژیم بعث عراق با عواقبی قابل توجه برای اقتصاد و جامعه ایران است. اگر به تحولات ۱۳۵۷ به بعد و گرایشهای فکری رایج در وهله اول انقلاب توجه کنیم. شاید بتوانیم اینگونه استخراج کنیم که استقلال سیاسی مهمترین هدف و موضوع انقلاب و مبارزات تاریخ معاصر ایران بوده است. از این منظر توسعه یافتگی اقتصادی به معنایی که در جهان غرب و کشورهای تازه صنعتی شده مانند کره جنوبی و مالزی رایج است و هدف جمهوری اسلامی ایران در حال سیاسی آن نبوده است.
فضای سیاسی و امنیتی ذکر شده فرصت لازم برای توسعه اقتصادی همه جانبه به عنوان اولویت اول به کشور جمهوری اسلامی ایران را نداد. نظم جهانی از منظر اقتصادی بر نظام سرمایهداری و سرمایهداری انحصاری پایهریزی شده است.
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نظام اقتصادی اسلام به عنوان راهنمای مدیریت اقتصادی کشور منظور شده است. هرچند لایههای از نظام سرمایهداری را میتوان در تفکر اسلامی جستجو کرد. اما سرمایهداری به عنوان یک مکتب اقتصادی و با توجه به انگیزهها، اهداف و انتهای نامحدود آن کاملاً با تفکر اسلامی منطبق نیست. بنابراین جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک سیستم ویژه خود نمیتوانست نظم اقتصاد جهانی را بپذیرد اما برخلاف شوروی که مرزها و تار و پود اقتصادی خود را بر جهان بست و گسترش داد. ایران پس از انقلاب روابط تجاری خود را با جهان قطع نکرد و سنتهای گذشته ادامه پیدا کرد هر چند که انتقال فنآوری به واسطه گرایشهای رجال سیاسی جمهوری اسلامی در امر تجارت هیچ مشکلی را با محیط بینالمللی نداشته است اما در تنظیم روابط اقتصادی مانند مالکیت خارجی در ایران و سرمایهگذاری خارجی در ایران، قوانین حداقل مبهم و در مجموع مخالف با حضور خارجی در صحنهی اقتصاد داخلی کشور بوده است. اصل ۴۴ قانون اساسی صنایع بزرگ، صنایع مادر، بازرگانی خارجی، معادن بزرگ و… را در قلمرو مالکیت و مدیریت دولت مقرر میکند. از سال ۱۹۸۰ به بعد (۱۳۵۸) روند خصوصی سازی و کم رنگ کردن نقش دولت در اقتصاد ملی در سطح جهانی عمومیشد و بویژه در کشورهای جهان سوم بسیاری از بخشهای اساسی اقتصادی به بخش خصوصی واگذار گردید. همزمان با این تحول گرایش خصوصی سازی در ایران ضعیف تر شده و اقتصاد ایران به طرف دولتی شدن سوق پیدا کرد اگر اقتصاد ایران خصوصیات رقابتی پیدا کند خارجیها نیز در صحنه این رقابتها میتوانند نقش ایفا کنند. و به درجهای که سطح و حجم این رقابتها افزایش یابد سطح دادوستد سیاسی میان بازیگران داخلی اقتصاد خارجی ارتقاء پیدا خواهد کرد. [۱۹۶]
مبحث هفتم : انواع قراردادهای نفتی در ایران
باتوجه به مطالب ذکر شده در مورد تاریخچه قرارادهای نفتی و بررسی جایگاه حاکمیت ایران دراین قراردادهاو بیان موضوع محدودیت ها و چالش های حاکم بر سرمایه گذاری در صنعت نفت در ادامه به تفسیر انواع قراردادهای نفتی در صنایع بالادستی وپایین دستی می پردازیم.
گفتار اول : قراردادهای نفتی بالادستی
بند اول : قراردادهای بیع متقابل (Buy Back)
قراردادهای بیع متقابل از جمله قراردادهای خرید خدمت صرف میباشند. متأسفانه اصطلاح « Buy Back» که اخیراً رواج یافته به طور کامل و جامع تعریف نشده است. این اصطلاح بطور تصادفی بار اول در قراردادهای خاورمیانه یعنی در قرارداد ریاض مورخ ۲ دسامبر ۱۹۷۲ بکار برده شده است که به موجب آن شرکتها مقداری از نفت را که در اجرای طرح مشارکت به دولت تعلق میگرفت بازخرید میکردند.
این اصطلاح به تفاهمی اطلاق میشود که به موجب آن سرمایهگذار خارجی پول و تخصص لازم برای به کار انداختن یک واحد صنعتی و بهرهبرداری از آن را تأمین میکند و بازپرداخت آن پول به اضافه سودی که باید به سرمایهگذار تعلق گیرد را با تحویل مقداری از فرآورده همان واحد صنعتی تحقق پیدا میکند. بنابراین پرداخت به جنس جایگزین پرداخت نقدی میشود. تفاهم موردنظر یک نوع روش پرداخت است و بیشتر با قالب حقوقی قرارداد خرید خدمتی هماهنگی دارد. مذاکرات «Buy Back» ایران با شرکتهای خارجی نیز عملاً در چهارچوب همین قالب حقوقی قرارداد خرید خدمت انجام می پذیرد. [۱۹۷]
شکل کلی آن بدین صورت است که شرکت خارجی طرف قرارداد نقش پیمانکار را ایفا میکند و وظیفه آن تأمین کلیه سرمایه مورد نیاز و مسئولیت اجرایی و خرید تجهیزات و ساخت و نصب و راهاندازی و انتقال تکنولوژی و آموزشی را عهده دار است که در نهایت کلیه مخارج و هزینههای پرداخت شده به همراه بهره سرمایه و نرخ سود از محل درآمدهای همان میدان تأمین خواهد شد. در این روش عملیات بهرهبرداری و کنترل تولید و میزان آن در اختیار کشور صاحب مخزن است. حقوق قراردادی پیمانکار محدود به بازپرداخت هزینهها و بهره بانکی و سود پس از تولید و از عواید حاصل از تولید است.
از آنجائیکه قراردادهای بیع متقابل دارای انواع مختلفی است در زیر به شرح مختصری در این خصوص میپردازیم.
مطابق راهنمایی منتشره از سوی کمیسیون ملل متحد برای اروپا، بیع متقابل در ساده ترین شکل تنها بین دو طرف انجام میشود که یک طرف حقوق و تعهدات فروشنده در معامله اولیه و خریدار در معاهدات بیع متقابل را به عهده میگیرد و طرف دیگر نقش فروشنده و خریدار را در جهت معکوس به عهده خواهند داشت. [۱۹۸]
اشخاص ثالث به عنوان فروشندگان مکمل[۱۹۹]: ممکن است خریدار تجهیزات، تکنولوژی موضوع معامله اولیه را به طور مشخص مورد استفاده قرار ندهد، بلکه آن را به نفع شخص ثالثی که بعدها تسهیلات تولیدی را فراهم میآورد، خریداران یا جواز آنها را کسب نماید، در این صورت احتمال دارد تولیدات عاید از بیع متقابل، از شخص ثالث (و نه خریدار اولیه) ابتیاع شود.
اشخاص ثالث به عنوان خریدار مکمل[۲۰۰]: در مواردی که تولیدات متقابل برای مصرف داخلی کشور فروشنده اولیه متناسب نباشد، اغلب موافقت میشود که فروشنده اولیه حق داشته باشد، تعهد خود را مبنی بر خرید تولیدات بیع مقابل را به اشخاص ثالثی واگذار نماید.
حاکمیت و مالکیت کامل کشور صاحب مخزن بر منابع هیدروکربنی محفوظ بوده و قوانین پولی و مالی و حقوقی کشور میزبان بر قرارداد حاکم است. [۲۰۱]
۱-۱: ماهیت قراردادهای بیع متقابل
در مورد ماهیت قراردادهای بیع متقابل نفتی نظریات مختلفی ارائه شده است:[۲۰۲]
الف- عدهای قرارداد بیع متقابل را نوعی بدهی میدانند. (نظریه شورای نگهبان)
ب- برخی دیگر این قراردادها را نوعی قرارداد خرید خدمت میدانند.