وبلاگ

توضیح وبلاگ من

بررسی میزان و نوع استفاده معلمان از برنامه درسی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات در مدارس متوسطه شهر بابل- قسمت ۱۶

این بخش نیز از ادبیات تحقیق استخراج، و با نظارت استاد راهنما چندین بار مورد اصلاح و بازنگری قرار گرفتند که برای پاسخگویی به سوال پنجم پژوهش (استفاده از ICT در مدارس متوسطه در کدام مرحله ی چهارگانه ی(ظهور کننده، کاربردی، ادغامی و تحولی) در برنامه ی درسی مدارس متوسطه قرار دارد؟) بوده است. این سوال در مصاحبه ی صورت گرفته، به ۵ سوال جزیی برای رسیدن به نتیجه تقسیم شد که شامل موارد زیر می باشد:
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۱-آیا دوره کامل ICDL را گذرانده اید؟
۲- نیازی به برگزاری مجدد این دوره می بینید؟
۳-آیا مدرسه محل تدریس شما به ICT (کامپیوتر، اینترنت، تلوزیون و ویدئوپروژکتور ) مجهز است؟ شما در کلاس از چه ابزارهایی استفاده می کنید؟
۴- از چه روش های تدریس در کلاس استفاده می کنید؟
۵- روش شما معلم محوری استوار است یا دانش آموز محوری؟
۶- آیا ICT با برنامه ی درسی ادغام شده است؟
۷- مدرسه برای چه کارهای از ICT استفاده می کند؟
۳- مشاهده امکانات مدارس
مشاهده نیز برای اطمینان از پاسخ به سوالات پرسشنامه و همچنین تجهیزات موجود و مورد نیاز بوده است که با بهره گرفتن از چک لیست انجام شد.
برای پاسخ به سوال ۶ پژوهش نیز بعد از بدست آوردن معدل دانش آموزان و میزان استفاده ی معلمان از ICT در هر مدرسه، نقش استفاده از ICT در عملکرد دانش آموزان بدست آمد.
روایی پرسشنامه
برای تعیین روایی محتوایی ابتدا نظر استاد راهنما و همچنین نظرات و راهنمایی های استادان متخصص دیگر برای تدوین پرسشنامه در نظر گرفته شد. همچنین مطالعه مقالات و پایان نامه ها (حسینی شاوون ۱۳۸۷، عطاران، ۱۳۸۳) در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات در تعیین روایی پرسشنامه مورد توجه بوده است.
پایایی پرسشنامه
برای بدست آوردن پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج بدست آمده از بررسی اعتبار پرسشنامه نشان داد که ضریب آلفای محاسبه شده برای پرسشنامه برابر ۱/۸۷ بوده است.
نحوه اجرای پرسشنامه، مصاحبه، مشاهده
به منظور اجرای پرسشنامه ها برای معلمان مدارس متوسطه با مراجعه به سازمان آموزش و پروش موفق به دریافت مجوز حضور در این مدارس شدیم. با توجه به تعداد نمونه مشخص شده در نمونه گیری ، ۲۷۰ پرشنامه بین معلمان انتخاب شده و در مدارس انتخاب شده توزیع گردید که در نهایت ۲۴۱ پرسشنامه مورد استفاده قرار گرفت. در هنگام توزیع پرسشنامه ها چک لیست مربوط به مشاهده توسط فرد توزیع کننده تکمیل می گردید.
در این پژوهش برای جمع آوری پرسشنامه ها از ۲ نفر دیگر کمک گرفته شد. دلیل این امر آشنایی آنان با مدارس و معلمان بود. دلیل دیگر کمبود زمان بوده است، زیرا با توجه به اینکه توزیع توسط خود پژوهشگر و به کمک ۲ نفر انجام گرفت، مرحله جمع آوری داده ها ۴ ماه بطول انجامید. که در نهایت داده ها جمع آوری و مرتب گردید و برای محاسبات آماری آماده شد.
برای مصاحبه از میان معلمان هر مدرسه افرادی به صورت تصادفی انتخاب و مصاحبه انجام گرفت.
در مدارس مورد نظر از تمام امکانات و تجهیزات که شامل ابزارهای ICT می شد مشاهده به عمل آمد. این مشاهدات در زمان توزیع پرسشنامه ها از مدارس با بهره گرفتن از چک لیست طراحی شده به عمل می آمد.
روش آماری تجزیه و تحلیل داده ها
برای اخذ تصمیم و نتیجهگیری باید اطلاعات و داده های به دست آمده مورد تجزیه وتحلیل قرار گیرند. تجزیه و تحلیل درست اطلاعات مستلزم به کارگیری دقیق روش های آماری اعم از توصیفی واستنباطی است. تا بدین وسیله یافتهها و نتایج تحقیق برای دیگران معنی دار و قابل قبول باشد.
با توجه به اینکه روش مطالعه حاضر از نوع توصیفی پیمایشی و همبستگی است و همچنین مقیاسهای مورد استفاده در سنجش متغیرهای تحقیق از نوع رتبهای می باشند، لذا به منظور تجزیه و تحلیل داده ها ابتدا با بهره گرفتن از روش های آماری توصیفی شامل جداول توزیع فراوانی، نمودارها، درصدها، و میانگین به بررسی وضعیت موجود در نمونه تحقیق پرداخته شده است. لازم به ذکر است که در سطح استنباطی به منظور بررسی رابطه بین متغیرها از آزمون T و از روش همبستگی اسپیرمن استفاده شد و برای بررسی تفاوت میان مدارس در میزان تجهیز به ICT و عملکرد تحصیلی دانش آموزان از آزمون U من ویتنی استفاده شد.
فصل چهارم
یافته های تحقیق
مقدمه
توصیف ویژگی های جمعیت شناختی پاسخگویان
بررسی توصیفی داده ها
بررسی استنباطی داده ها
توصیف و تجزیه و تحلیل مصاحبه
توصیف و تجزیه و تحلیل مشاهده
مقدمه:
در فصل حاضر داده های گردآوری شده، با بهره گرفتن از نرم افزارSPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. به منظور توصیف داده ها از شاخص هایی چون، فراوانی، درصد و میانگین و غیره استفاده شده است. در سطح استنباطی از همبستگی اسپیرمن برای بررسی رابطه بین متغبرها و آزمون U من ویتنی برای بررسی تفاوت میان عملکرد تحصیلی دانش آموزان در مدارسی که از فناوری اطلاعات و ارتباطات استفاده می کنند با مدارسی که از فناوری اطلاعات و ارتباطات استفاده نمی کنند بکار برده شده است. که در ابتدا به توصیف ویژگیهای جمعیت شناختی پرداخته می شود.
ویژگیهای جمعیت شناختی نمونه آماری
قبل از بررسی داده های پژوهش به معرفی و توصیف ویژگیهای جمعیت‌شناختی پاسخگویان از جمله: جنسیت، سن و سال های خدمت در آموزش و پرورش در قالب جداول ۴-۱، ۴-۲ پرداخته می‌شود.
جدول ۴-۱ توزیع فراوانی و درصد پاسخگویان را بر حسب جنسیت، نشان می‌دهد. بر اساس این جدول، از تعداد کل ۲۴۱ نفر معلم ۳۶/۵۴ درصد پاسخگویان مرد و ۱۰/۳۶ درصد زن هستند.
جدول ۴-۱: توزیع فراوانی و درصد پاسخگویان بر حسب جنس

 

جنسیت فراوانی درصد فراوانی درصد تراکمی
زن ۸۷ ۱۰/۳۶ ۰/۳۹
مرد

مبانی فقهی حقوقی حق مالی زوجه با تأکید بر جنبه های اقتصادی آن- قسمت ۲۲

نمودار شماره ۱۲: سهم هزینه غذا به نسبت درآمد
در صورتی که اندازه این نسبت برای هر فرد بزرگتر از اندازه مشخص و معلوم مد نظر باشد، آن فرد فقیر محسوب می­ شود. با این تعریف، خط فقر را می­توان نقطه­ای از تابع مخارج مصرف کننده تلقی کرد که کمترین هزینه را با توجه به قیمت­های رایج برای رسیدن به سطحی معین از رفاه برای یک خانوار با مشخصات معین مشخص می­ کند.[۶۵۹]
پایان نامه - مقاله - پروژه
غالب مطالعات صورت گرفته برای تعیین خط فقر مطلق بر روش اخیر تکیه دارند. مطالعات مشابهی که تاکنون در ایران صورت گرفته و مد نظر این تحقیق بوده است نیز این روش را برگزیده­اند.[۶۶۰] برخی اندیشمندان بر اساس همین رویکرد و با توجه به روش استاندارد بودجه در تعریف سبد حداقل نیازهای اساسی[۶۶۱]، خط فقر مطلق برای یک خانوار تک نفره ایرانی را در سال ۱۳۹۰ معادل ۱۸۰۳۴۴۰ و خانواده ده نفره را ۱۷۳۱۸۷۴۶ ریال بر آورد نموده ­اند.[۶۶۲] با توجه به نرخ رسمی تورم در سالهای ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۳ می­توان حدس زد که خط فقر خانواده یک نفره در سال ۱۳۹۴، کمی بیش از مبلغ ۳۶۵۷۷۰۰ ریال است.[۶۶۳]
ب) معیار خط فقر نسبی[۶۶۴]
فقر نسبی به معنای محرومیت از سطح متوسط جامعه است. این سطح متعارف معمولاً به صورت میانگین هزینه­ های مصرفی جامعه سنجیده می­ شود.[۶۶۵] از همین رو محاسبه فقر نسبی دشواری کمتری نسبت به فقر مطلق دارد و معمولاً بر اساس ۵۰% و ۶۶% میانه و میانگین مخارج مصرفی هر سال، خط فقر نسبی را تعیین می­نمایند.[۶۶۶] اقتصاددانان بر این اساس خط فقر نسبی مناطق شهری ایران برای یک خانوار ۴ نفره در سال ۱۳۸۹ را ۱۱۰۳۷۰۸۵۰ ریال معادل ماهیانه ۹۱۹۷۵۰۷۵۱ ریال تخمین زده­اند.[۶۶۷] بدین ترتیب خط فقر نسبی خانوار تکنفره در همان سال حداقل معادل ۲٫۳۰۰٫۰۰۰ ریال در هر ماه بوده است که با توجه به نرخ تورم سالیانه پس از سال ۱۳۸۹، می­توان خط فقر نسبی خانوار تکنفره در سالهای بعد را به ترتیب ۲۷۹۴۵۰۰، ۳۶۴۶۸۲۲، ۴۹۱۲۲۷۰ و ۵٫۶۷۸٫۵۸۴ ریال دانست.
با این تفصیل اکنون وقت پاسخگویی به این سوال است که دادگاه ها با چه ملاکی نفقه معوقه را تعیین می­نماید؟ مطابق استقرایی که نگارنده در ۱۵۶ رأی مربوط به پرداخت نفقه صورت داد مشخص شد که دادگاه­ها در سال ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۲، به ترتیب مبالغ ۱۳۸۵۷۱۴، ۱۴۶۲۵۰۰، ۱۵۷۱۴۲۹ و ۱۹۵۳۶۲۰ ریال را به عنوان نفقه زوجه تعیین نموده ­اند
نمودار شماره ۱۳: میزان نفقه و خط فقر در ایران
مطابق تحلیل فوق متاسفانه مبلغی که دادگاه­ها مردان مستنکف از پرداخت نفقه را بدان محکوم می­نمایند حتی کمتر از خط فقر مطلق است و تمایل دادگاه­ها را به برآورد حداقلی میزان نفقه نشان می­دهد. این در حالی است که مطابق تحلیلی که پیش از این آمد، قانونگذار به درستی معیاری دوگانه را تجویز نموده ­است. معیار حداقل نفقه که مطلق است و معیار نیازهای متناسب با شأن زوجه که معیاری نسبی است همخوانی ندارد. با این وصف به دادگاه­ها پیشنهاد می­ شود که نفقه هر زوجه را به طور مستقل توسط کارشناسان تعیین نمایند.
گفتار سوم: نفقه زوجه شاغل و نفقه شوهر
بند اول: تأثیر اشتغال زوجه بر پرداخت نفقه
در بخش پیشین و در تحلیل حقوقی نفقه متذکر گشتیم که «از منظر حقوقی صرف، اشتغال زوجه منافی حق او در دریافت نفقه نیست و تراضی ایشان بر استقلال کامل مالی زوجین نیز تأثیری در این حق ندارد. چرا که نفقه از قواعد آمره است و تراضی نقش زائل کننده در آن ندارد. البته اگر اشتغال زوجه مانع از ایفای وظایف همسری شود، یا اینکه زوج به درستی به اشتغال او رضایت ندهد، زن ناشزه محسوب خواهد شد». روش استدلال فقهی بر این مدار شکل میگیرد که دلیل صحیحی بر تکلیف مرد نسبت به پرداخت نفقه وجود دارد و استثنایی که زن شاغل را از آن خارج نماید وارد نشده است.
از منظر اقتصاد حقوق، بر اساس کارویژه نفقه یا به عبارت روشن­تر مبنای استحقاق زوجه نسبت به نفقه، می­توان به پاسخ اقتصادی نظام­مند رسید. پیش از این گفتیم که مبنای دریافت نفقه توسط زوجه سرمایه گذاری او در موفقیت مالی شوهر است. بدین ترتیب که وی به خانه داری می ­پردازد و همین امر موجب می­ شود که مرد فرصت بیش­تری برای تحصیل دارایی داشته باشد. لذا لازم است درآمد این سرمایه گذاری مشترک تقسیم شود. برخی نیز نفقه را جبران هزینه فرصت از دست رفته زوجه می­دانند. بدین ترتیب که با خانه داری زن، موقعیت­های شغلی بیرون منزل از دست وی خارج می­ شود.
هنگامی که زنی پس از ازدواج به اشتغال و کسب درآمد می ­پردازد در واقع فرصت مالی مورد نظر خویش را از دست نداده است تا مرد ملزم به جبران خسارت آن باشد. همچنانکه با اشتغال زن، وقت کمتری را در منزل خواهد بود و بدین ترتیب نمی­تواند سرمایه گذاری کافی در شغل شوهر و کسب درآمد توسط وی داشته باشد. بدین ترتیب دلیلی ندارد که مرد را ملزم به پرداخت نفقه به زن شاغل بدانیم.
علاوه بر این در صورت الزام شوهر به پرداخت نفقه به زن شاغل در بلند مدت، توازن اقتصادی بین ایشان بر هم می­خورد. بدین صورت که زن می ­تواند درآمد خویش را پس انداز نماید چرا که وی تکلیف قانونی به پرداخت هزینه­ های زندگی ندارد ولی مرد باید بخشی از درآمد خود را به عنوان نفقه بپردازد.
ممکن است در برابر این استدلال گفته شود که معمولاً زنان از مشاغلی با درآمد کمتر برخوردارند و علاوه بر این زنان با توجه به احتمال بارداری و … ریسک بیش­تری در تأمین امنیت شغلی دارند.[۶۶۸] نگارنده با وجود پذیرش این مسائل، عوامل مزبور را موجب ایجاد حق نفقه برای زنان نمی­داند. چه، مردان موجب ایجاد چنین وضعیتی نیستند تا ملزم به جبران خسارت آن برای همسرانشان باشند. این امور، مسائلی اجتماعی و کلان است که باید توسط اجتماع اصلاح شود. علاوه بر این هرچند امنیت شغلی زنان در مواردی کمتر است اما در صورت از دست دادن شغل خود مجددا می­توانند از نفقه بهره مند گردند.
بند دوم: پرداخت نفقه زوج توسط زوجه
مسأله دیگری که در این زمینه مطرح می­ شود آن است که در صورت اشتغال مرد به خانه داری و اشتغال زن به شغل درآمدزا، آیا زن موظف به پرداخت نفقه مرد می­باشد؟
از منظر حقوقی، پاسخ مسأله به روشنی منفی است اما از منظر اقتصادی، پرداخت نفقه شوهر کاملا توجیه پذیر است. چه، هزینه فرصت از دست رفته چنین شخصی باید جبران شود و یا اینکه عواید سرمایه گذاری مشترک زن و شوهر باید به او نیز پرداخته شود. در بسیاری از نظام­های حقوقی نیز این حکم پذیرفته شده است. به عنوان نمونه در حقوق آمریکا، از سال ۱۹۷۹ به بعد می­توان الزام زن به پرداخت نفقه شوهر را از دادگاه درخواست نمود.[۶۶۹]
گفتار چهارم: حذف نفقه
اندیشه «بازار آزاد ازدواج» می ­تواند چون باد خزان به ریزش نهادهای سنتی از شاخسار حقوق خانواده منتهی شود؛ همچنان که در فصل پیشین حذف یا تقلیل مهر به عنوان گزینه­ای کارآمد پیشنهاد شد. در خصوص حذف نفقه نیز تردیدهایی مطرح شده است. در برخی ایالات آمریکا زوجین می­توانند در خصوص نفقه آینده به توافق برسند اما نمی ­توانند حق نفقه موجود در دوران ازدواج را ساقط نمایند. این در حالی است که در برخی ایالات دیگر، هر نوع توافقی که متضمن ساقط شدن نفقه باشد مسموع نیست.[۶۷۰]
پیش از این در حقوق آمریکا هر نوع توافقی که موجب اسقاط حق زوجه نسبت به نفقه گردد، ممنوع و نامعتبر بود. چرا که اولاً تکلیف مرد به پرداخت نفقه، حکمی تکلیفی است و علاوه بر این اسقاط حق نفقه زوجه موجب تحمیل هزینه­ های امرار معاش وی بر جامعه خصوصاً دولت یا نهادهای خیریه می­گردد. همچنین موجب تزلزل زندگی مشترک می­گردد.[۶۷۱]
در برابر در برخی نظام­های حقوقی، اسقاط یا محدود کردن حق نفقه توسط زوجین مجاز است و دادگاه صرفاً در صورتی اعتبار این قرارداد را مخدوش می­نماید که احراز نماید این قرارداد در زمان انعقاد، رفتار و توافقی سفیهانه بوده است. نظام حقوقی آلمان و دانمارک به چنین راهکاری گرایش دارند.[۶۷۲]
در حقوق ایران ظاهراً با توجه به تصریح ماده ۱۱۰۶ قانون مدنی به پرداخت نفقه از سوی مرد و نیز پیشینه فقهی این حکم، نمی­ توان نفقه آینده زوجه را اسقاط نمود. به دیگر بیان ماده ۱۱۰۶ ق.م. متضمن حکمی آمره و مبتنی بر نظم عمومی است.[۶۷۳]
اما از منظر اقتصاد حقوق می­توان با رویکردهای متفاوتی به مسأله نگریست؛ از سویی می­توان با تأکید بر آزادسازی بازار ازدواج، توافقات طرفین را مورد احترام قرار داد و بر آن بود که توافق زوجین بر اسقاط نفقه موجب کارامدی بیش­تر قرارداد ازدواج می­ شود. بدین ترتیب که با توافق طرفین بر حذف نفقه، آگاهانه از هزینه ازدواج کاسته­اند و از طرفی زوجه خود را ملزم به فعالیت اقتصادی میبیند. علاوه بر این موارد با پذیرش و اعتبار بخشیدن به چنین توافقی، یکی از راه های درخواست طلاق از سوی زن مسدود می­ شود و در نهایت موجب استحکام بیش­تر نهاد خانواده می­گردد.
فارغ از این احتمالات، افراد خود به دنبال کسب مطلوبیت هستند و چنانچه چنین توافقی نمایند، قطعاً با در نظر گرفتن انتظارات خویش از ازدواج وارد چنین توافقی می­شوند پس اشخاص خصوصی بهتر از قانونگذار که حکمی کلی وضع میکند، توان تشخیص مطلوبیت خویش را دارند. به بیان دیگر در نگاه اقتصاد کلاسیک لیبرالیستی بازار آزاد و دست‌ نامرئی‌ آن‌‌ رفتارهای‌ انسانی‌ را قانونمند و تابع‌ نظم‌ و انضباط‌ خود قرار می‌دهد و منافع‌ فردی‌ و مصالح‌ اجتماعی‌ را به‌ هماهنگی‌ مطلوب‌ خود می‌رساند.[۶۷۴]
در برابر استدلال شده است که زنان به طور کلی و در ایران به طور خاص، بیش­تر زنان به خانه داری و نگهداری از کودکان مشغول می­شوند و از این نظر موقعیت ضعیف­تری دارند. بنابر این زوج می ­تواند با تحمیل شرط اسقاط نفقه، تأمین هزینه­ های زندگی مشترک را به عهده نگیرد و به نوعی از این حق سوء استفاده نماید.[۶۷۵]
علاوه بر این می­توان استدلال نمود که مدل بهینه خانواده، خانواده­ای است که در آن منابع به درستی تخصیص یافته باشد. بر همین اساس چنانچه زن به امور خانه­داری مشغول و مرد موظف به تأمین هزینه­ های منزل باشد، به عنوان مدل بهینه خانواده شناخته می­ شود.[۶۷۶]
بنابر این نمی­ توان طرف ضعیف­تر قرارداد را به سادگی و به بهانه آزادی قراردادی و مقررات زدایی از خانواده، بدون پشتوانه قانونی رها نمود. خصوصاً که نگارنده از رویکرد لیبرالیستی صرف در اقتصاد اجتناب می­نماید و ایجاد  توازن‌ اجتماعی‌ در زندگی‌ با نزدیک‌ کردن‌ بین‌ سطوح‌ زندگی، و توازن‌ اجتماعی‌ در درآمد با منع‌ از احتکار و انحصار و تمرکز ثروت را از وظایف ذاتی دولت می­پندارد.[۶۷۷] بنابر این نگاه ارشادی دولت به مقوله حق نفقه زنان کاملا توجیه پذیر و بلکه ضروری است. بر همین اساس، قانونگذار مایل به اعمال مجازات در برابر استنکاف از پرداخت بوده است.

فصل چهارم: تحلیل اقتصادی سایر حقوق مالی زوجه

فصل چهارم به بررسی سایر حقوق مالی زوجه به صورت جداگانه، مشابه روش تحلیل در بخش اول و فصل­های پیشین از این بخش می ­پردازد. در تحلیل اقتصادی «اجرت المثل و نحله»، «مستمری پس از طلاق»، «شرط تنصیف دارایی» و «ارث زوجه» بررسی کارویژه های هر نهاد یا ماهیت اقتصادی آن، در اولویت قرار دارد و پس از آن به بررسی سایر مسائل مربوط به هر نهاد خواهیم پرداخت.
مبحث اول: اجرت المثل و نحله
تبصره ماده ۳۳۶ ق.م. الحاقی ۹/۵/۱۳۸۱ مقرر می­دارد: «چنانچه زوجه کارهایی را که شرعاً به عهده وی نبوده و عرفاً برای آن کار اجرت المثل باشد به دستور شوهر و با عدم قصد تبرع انجام داده باشد و برای دادگاه نیز ثابت شود، دادگاه اجرت المثل کارهای انجام گرفته را محاسبه و به پرداخت آن حکم می­نماید». در غیر این صورت، هنگام طلاق به درخواست زوج، «با توجه به سنوات زندگی مشترک و نوع کارهایی که زوجه در خانه شوهر انجام داده و وسع مالی زوج، دادگاه مبلغی را از باب بخشش (نحله) برای زوجه تعیین می­ کند» (تبصره شش ماده واحده اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب ۱۳۷۱ مجمع تشخیص مصلحت نظام)
از منظر تحلیلی نحله یا بخشش الزامی قراردادی یا شبه قراردادی برای شوهر نیست بلکه الزامی قانونی و قهری برای حمایت از زوجه­ای است که به ناروا طلاق داده می­ شود.
البته نهاد مزبور ریشه فقهی و سنتی ندارد. همچنین در نظام­های حقوقی فرانسه یا کامن­لا چنین نهادی پیش ­بینی نشده است. حق مزبور ریشه در سنت ایرانی نیز ندارد و اخذ مبلغی به عنوان اجرت اعمال صورت گرفته در منزل شوهر از ابداعات قانونگذار ایران است. در عمل، کارهای زن در منزل شوهر به قصد اخذ اجرت صورت نمی­گیرد و چنین فرضی حقیقتاً شاذ و نادر است. بنابر این تردیدی نیست که نهادهای اجرت المثل و نحله از ابداعات قانونگذار ایرانی است و تبار غربی، فقهی یا سنتی ندارد.
از منظر اقتصاد حقوق باید به بررسی کارکرد و مبنای اجرت المثل و نحله و نیز بررسی میزان اینها با دو نگاه توصیفی و هنجاری پرداخت.
گفتار اول: مبنای اقتصادی و کارکرد اجرت المثل و نحله
بند اول: مبنای اجرت المثل و نحله
اجرت المثل کارهای صورت گرفته در منزل شوهر همان کارکرد نفقه پس از طلاق یا مقرری پس از طلاق را دارد. با توجه به تقسیم کار بین زوجین و هزینه فرصت از دست رفته زوجه، زوج ملزم به جبران بخشی از این فرصت های اقتصادی از دست رفته زوجه می­باشد. پیش از این در بحث نفقه مشخص شد که نفقه جنبه قراردادی یا جبران خسارت دارد.
در خصوص اجرت المثل، ظاهراً قانونگذار ایرانی تلاش نموده است تا مبنایی قراردادی برای آن متصور باشد. به همین خاطر، «دستور شوهر» در انجام کارها را ضروری دانسته است. اما تردیدی نیست که اجرت المثل زوجه در حقوق ایران جنبه جبران خسارت دارد. از همین رو برای تعیین اجرت المثل، تقصیر شوهر و عدم تقصیر زوجه را ضروری دانسته است و حکم می­نماید که طلاق باید به دستور شوهر باشد و ناشی از تقصیر زوجه نیز نباشد.
این مقرره دچار تناقض گویی آشکار حقوقی است[۶۷۸] و بدتر آنکه دچار تناقض در مبانی اقتصادی است. چنانچه قانونگذار، اجرت­المثل را جبران هزینه فرصت از دست رفته یا تقسیم درآمد سرمایه گذاری مشترک پنداشته است، شایسته تر آن بود که زن به محض طلاق امکان مطالبه آن را داشته باشد ولو آنکه طلاق به درخواست خود زوجه باشد. ممکن است در برابر توجیه شود که زوجه در دوران زندگی مشترک می ­تواند با حق نفقه، از درآمد سرمایه گذاری مشترک منتفع شود و از طرفی درخواست طلاق برای زوجه باید دارای هزینه باشد.
در این صورت، باز هم مشخص نیست که چرا قانونگذار، زوجه را مکلف نموده است تا «دستور شوهر» را اثبات نماید. دادگاه ها به درستی، به قید «بنا به دستور شوهر» اهمیت کافی نمی­دهند.
بند دوم: کارکرد اجرت المثل
متأسفانه به دلیل پراکندگی و تشتت نهادهای حمایتی از زوجه، با قاطعیت نمی­ توان کارکرد اصلی هر نهاد را دریافت. با اینحال به نظر می­رسد اجرت المثل و نحله برای حفظ استاندارد زندگی زن پس از طلاق مقرر شده است و کارکردی مشابه مستمری پس از طلاق دارد. در فرانسه نیز قضات به این نتیجه رسیدند که شوهر، مستمری پس از طلاق را به نحو دفعی بپردازد. تحقیقات صورت گرفته در سال ۲۰۰۴ میلادی نشان داد که در ۸۴% موارد، دادرسان فرانسوی حکم به پرداخت نفقه طلاق به صورت یکجا می­نمایند.[۶۷۹]
این کارکرد خصوصاً در خصوص نحله مشهود است. چرا که در مورد نحله قانونگذار تأکید دارد که در صورت نداشتن شرایط پرداخت اجرت المثل، مبلغی باید از طرف شوهر به زوجه پرداخته شود.
گفتار دوم: میزان اجرت المثل و نحله
با توجه به تعریف و کارکردهای اقتصادی اجرت المثل و نحله، چه مبلغی را میتوان به دادگاه­ها به عنوان میزان اجرت المثل و نحله پیشنهاد داد؟
در بحث میزان نفقه، با توجه به ملاک تعیین نفقه، میتوانستیم آن را با خط فقر مطلق و خط فقر نسبی بسنجیم. در بحث اجرت المثل و نحله چه ملاک عینی و قابل تطبیقی وجود دارد؟
چنانچه کارکرد اجرت المثل و نحله، حفظ استاندارد زندگی زوجه پس از طلاق باشد، ملاک خط فقر مطلق و خط فقر نسبی قابل بررسی و تطبیق است. ولی در صورتی که رویکرد ظاهری قانونگذار در خصوص اجرت المثل را مبنای بررسی قرار دهیم، ملاک متفاوتی لازم است. مطابق دیدگاه قانونگذار، اجرت المثل حق الزحمه کارهای زوجه می­باشد. بنابر این باید دید که اگر زوج، کارگری را استخدام میکرد حق الزحمه وی چه قدر می­بود؟
واقعیت این است که آمار مشخصی از حق الزحمه کارگران منازل در دسترس نیست ولی نزدیک ملاکی که در این خصوص میتوان به کار برد حداقل دستمزد کارگران در کشور است که در ابتدای هر سال شمسی توسط شورای عالی کار تعیین می­ شود.

مقایسه کفایت اجتماعی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در مدیران سازمان های مردم نهاد، خصوصی و دولتی- قسمت ۵

منشأ پیدایش خودکارآمدی پژوهش و نظریه شناختی اجتماعی بندورا (۱۹۹۷) است. مطابق دیدگاه شناختی اجتماعی انسان‌ها موجودات فعالی در نظر گرفته می‌شوند که قادر به خود نظم دهی و تنظیم رفتار خود هستند، نه موجودات منفعلی که توسط نیروهای ناشناخته محیطی یا تکانه های درونی کنترل شوند. آن‌ ها به طور فعال در تحول خویشتن شرکت می‌کنند و می‌توانند با رفتارشان وقایع و رویدادها را کنترل نمایند. به باور بندورا، خودکارآمدی باعث ترغیب انگیزش و منابع شناختی فرد می‌گردد و عاملی برای اعمال کنترل بر یک رویداد معین است (هامیل[۴۴]،۲۰۰۳). باورهای خودکارآمدی پایه‌ای برای انگیزش، بهزیستی و دستاوردهای فردی در همه حیطه‌های زندگی هستند (پاجاریس[۴۵]،۲۰۰۶). بندورا خودکارآمدی را دریافت و داوری فرد درباره‌ی مهارت‌ها و توانمندی‌های خود برای انجام کارهایی که در موقعیت‌های ویژه بدان‌ها نیاز است، تعریف می‌کند. از سوی دیگر خودکارآمدی تنها زمانی بر کارکرد تأثیر می‌گذارد که شخص مهارت‌های لازم برای انجام کاری ویژه را دارا باشد و برای انجام آن کار به اندازه کافی برانگیخته شود (فراری[۴۶]،۱۹۹۱). بندورا (۱۹۹۷) مطرح می‌کند که خودکارآمدی توان سازنده‌ای است که بدان وسیله، مهارت‌های شناختی، اجتماعی، عاطفی و رفتاری انسان برای تحقق اهداف مختلف، به گونه‌ای اثربخش سازماندهی می‌شود. به نظر وی داشتن، مهارت‌ها و دستاوردهای قبلی افراد پیش بینی کننده‌های مناسبی برای عملکرد آینده افراد نیستند، بلکه باور انسان درباره توانایی‌های خود در انجام آن‌ ها بر چگونگی عملکرد خویش موثر است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۲-۱۱-۴- احساس تأثیر
ارتباط مؤثر رابطه ای است که در آن شخص بگونه ای عمل میکند که در آن علاوه بر اینکه میتواند در افراد تأثیرگذاشته و به خواسته هایش برسد، افراد مقابل نیز احساس رضایت دارند. این توانایی به فرد کمک میکند تا بتواند از طریق ارتباط کلامی و غیر کلامی و مناسب با فرهنگ جامعه و موقعیت، خواسته های خود را بیان کند بدین معنی که فرد بتواند نظرها، عقاید، خواسته ها، نیازها و هیجانهای خود را ابراز و به هنگام نیاز بتواند از دیگران درخواست کمک و راهنمایی نماید. یکى از ابعاد وجودى انسان، «بعد اجتماعى» او است؛ به گونه‏اى که گفته‏اند: انسان موجودى اجتماعى است و باید در بستر اجتماع با هم نوعان خود زندگى کند. پس همان‏طور که در دیگر ابعاد مانند بُعد شناختى و زیستى از رشدى مناسب برخوردار مى‏شود؛ بعد اجتماعى انسان نیز باید به رشد و تکامل کافى برسد تا بتواند به تدریج در صحنه‏هاى گوناگون با دیگران، روابط مناسب‏ترى داشته باشد؛ مهارت‏هاى اجتماعى را یاد بگیرد و در تکامل با هم‏نوعان خود، به یک رشد هماهنگ در تمام ابعاد وجودى خود دست یابد.
حال اگر به هر دلیلى، فرایند اجتماعى شدن و یادگیرى مهارت‏هاى ارتباطى با دیگران و اطرافیان، به درستى تحقق پیدا نکند؛ فرد دچار اضطراب و فشارهاى روانى ناشى از آن مى‏شود و زمانى که به صحنه‏هاى متنوع و مختلف اجتماعى گام مى‏نهد، فشار و ناراحتى و کم‏رویى را بیشتر احساس مى‏کند. اگر نتوانیم به دیگران احترام بگذاریم،اگر جرأت نداشته باشیم درباره خواسته ها و یا نیازهایمان با دیگران صحبت کنیم.اگر نتوانیم غیر از حرف های خودمان را بپذیریم و اگر ما با دیگران بدرفتاری کنیم آن وقت تنهایی را تجربه می کنیم و شادی و لذت دوستی های خوب را تجربه نخواهیم کرد.
برای رسیدن به یک وضعیت مطلوب ارتباطی لازم است تا مهارتهای متفاوتی را فرا گرفته و در مرحله عمل آنها را اجرا نماید. رسیدن به این هدف یعنی برقراری ارتباط مؤثر با دیگران و مورد احترام دیگران بودن و بعنوان فردی قابل احترام مطرح شدن و تأثیرپذیرى یا تأثیرگذارى و حدود و کیفیت آنها، بستگى به توانایى‏ها و قابلیت‏هاى انسان در ابعاد مختلف دارد (عرب کلمری، ۱۳۸۳).
۲-۱۱-۵- احساس اعتماد و توانایی تصمیمگیری
اعتماد به نفس یعنى ایمان به تواناییهاى ذاتى و استعدادهاى فطرى خویش و ایمان به یارى خداوند در پرورش و گسترش آنها. احساس اعتماد در سطوح خرد و کلان میتواند زمینه ایجاد احساسات مثبت و منفی را در فرد نمایان کند. اعتماد اجتماعی با توجه به دو رهیافت روانشناختی و جامعهشناختی، قابل بررسی است. رهیافت روانشناختی، اعتماد را به عنوان ویژگی فردی مطرح میکند و بر نقش احساسات و عواطف فردی، تأکید میورزد. رهیافت جامعهشناختی، اعتماد را به عنوان ویژگی روابط اجتماعی یا نظام اجتماعی در نظر میگیرد. برآیند این دو دیدگاه، دیدگاه ترکیبی است (ریچارد و ریمون[۴۷]، ۲۰۰۱).
۲-۱۲- مؤلفه های کفایت اجتماعی
فلنز و همکاران (۱۹۹۰) چهار مقوله مهارتهای شناختی، مهارتهای رفتاری، کفایتهای هیجانی و آمایههای انگیزشی را به عنوان ابعاد اصلی کفایت اجتماعی معرفی کردهاند:
مهارتهای شناختی: تصمیمگیری و یا مهارتها و توانایی های مربوط به قضاوت، شامل توانایی یادگیری و همچنین توانایی اکتساب اطلاعات ضروری.
مهارتهای رفتاری: شامل مذاکره، ایفای نقش، جرأتمندی، اکتساب حمایت، مهارتهای محاورهای برای شروع و تداوم مذاکره و مهارتهای رفتار مهربانانه با دیگران.
کفایت هیجانی: نظمبخشی و ظرفیت کنترل برانگیختگی هیجانی و ظرفیتهای عاطفی برای برقراری روابط مثبت با دیگران مثل ظرفیت برقراری پیوند مثبت سازنده با دیگران، ایجاد و گسترش اعتماد و روابط حمایتی دو جانبه.
آمایههای انگیزشی و انتظار: شامل سه حوزۀ جداگانه از عوامل انگیزشی و انتظار که برای رفتار با کفایت اجتماعی حائز اهمیت هستند: ساختار ارزشی فرد، سطح رشد اخلاقی فرد و احساس اثر بخشی و کنترل خود.
۲-۱۳- ویژگیهای کفایت اجتماعی
رفتارهای اجتماعی هدفمند هستندما از این رفتارها برای کسب نتایج مطلوب استفاده میکنیم و بر اساس سایر رفتارها که اتفاقی یا غیر تعمدی هستند، مهارتهای اجتماعی هدف دارند.
دومین ویژگی رفتارهای اجتماعی به هم مرتبط بودن این توانایی هاستیعنی آنها رفتارهای متفاوتی هستند که به منظور دستیابی به هدف ویژه مورد استفاده قرار میگیرند و ما به طور همزمان از آنها استفاده میکنیم.
سومین ویژگی کفایت اجتماعی متناسب بودن آن با وضعیت است: فردی که از لحاظ اجتماعی ماهر است که بتواند رفتارهایش را متناسب با انتظارات دیگران تغییر دهد. به این ترتیب داشتن ارتباط ماهرانه بستگی به استفاده صحیح (از لحاظ بافتی) و تسهیل کننده (از لحاظ رفتاری) از شیوه های برقراری ارتباط مناسب کارآمد با دیگران دارد.
چهارمین ویژگی کفایت اجتماعی این است که این مهارتها در واقع واحدهای رفتاری مجزا هستند: فردی که از لحاظ اجتماعی مهارت دارد، قادر است رفتارهای مختلف و مناسبی داشته باشد. این توانایی های اجتماعی را در قالب عملکرد، رفتاری پیریزی میکند. این نکته یکی از ویژگیهای بارز ارتباط اجتماعی ماهرانه است.
پنجمین ویژگی کفایت اجتماعی این است که افراد بر این مهارتها کنترل شناختی دارند: بنابراین کسی که از لحاظ اجتماعی کمبود مهارت دارد ممکن است عناصر اصلی مهارت اجتماعی را فرا گرفته باشد اما از فرایندهای فکری برای استفاده از این عناصر در تعاملات خود بی بهره باشد (به پژوه، ۱۹۹۲).
۲-۱۴- تنظیم هیجان
تنظیم هیجان به صورت فرایندهایی که از طریق آن، افراد میتوانند بر اینکه چه هیجانی داشته باشند و چه وقت آنها را تجربه و ابراز کنند، توصیف شده است (گروس، ۲۰۰۷). گارنفسکی و گرایچ (۲۰۰۶) در این زمینه معتقدند هر گونه نقص در تنظیم هیجانات میتواند فرد را در قبال مشکلات روانشناختی آسیبپذیر سازد. در واقع تنظیم هیجان نقش برجستهای در تحول فرایندهای فیزیولوژیکی، رفتاری و شناختی دارد و به تمام سبکهای شناختی اطلاق میشود که هر فردی از آن به منظور افزایش یا کاهش و یا حفظ هیجان خود استفاده میکند (گروس، ۲۰۰۱). تنظیم هیجان بیشتر از دو چهارچوب مهم بررسی میشوندکه عبارتند از : ۱- راهبردهای تنظیم هیجان که قبل از وقوع حادثه یا در آغاز بروز آن فعال میشوند. ۲- راهبردهایی تنظیم هیجان که پس از بروز حادثه و یا بعد از شکل گیری هیجان فعال میشوند. راهبردهای تنظیم هیجان که قبل از وقوع حادثه فعال میشوند در کنترل هیجان منفی حوادث نقش مهمی دارند، زیرا موجب تفسیر واقعه به نحوی میشوند که پاسخهای هیجانی منفی را کاهش میدهد (گروس، ۱۹۹۸).
تنظیم هیجان وجه ذاتی گرایشهای پاسخ هیجانی است (آمستادتر[۴۸]، ۲۰۰۹). در واقع، تنظیم هیجان به اعمالی اطلاق می شود که به منظور تغییر یا تعدیل یک حالت هیجانی به کا ر می رود. در متون روان شناختی، این مفهوم اغلب به منظور توصیف فرایند تعدیل عاطفه منفی به کار رفته است. هر چند تنظیم هیجان میتواند دربرگیرنده فرایندهای هشیار باشد، الزاماً نیازمند آگاهی[۴۹] و راهبردهای آشکار[۵۰] نیست (گروس و مونوز، ۱۹۹۵). تنظیم هیجان در مدیریت هیجانها نقش اساسی ایفا میکند. تنظیم هیجان شکل خاصی از خود نظم بخشی[۵۱] است (تیس و براتس لوسکی[۵۲]، ۲۰۰۰) و به عنوان فرآیندهای بیرونی و درونی دخیل در بازبینی، ارزشیابی و تعدیل ظهور، شدت و طول مدت واکنشهای هیجانی تعریف شده است که در سطوح ناهشیار، نیمه هشیار و هشیار به کار گرفته میشود.
۲-۱۵- تنظیم شناختی هیجان
تنظیم شناختی هیجان به شیوه شناختی مدیریت و دستکاری ورود اطلاعات فراخواننده هیجان اشاره دارد (اوکسنر و گروس، ۲۰۰۵). به عبارت دیگر، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، به نحوه تفکر افراد پس از بروز یک تجربه منفی یا واقعه آسیبزا برای آنها اطلاق میشود (حسنی، آزاد فلاح، رسولزاده طباطبایی و عشایری، ۱۳۸۷). در سالهای اخیر گارنفسکی، کرایچ و اسپینهاون[۵۳] (۲۰۰۲) با مرور و بازنگری انتقادی پیشینه پژوهشی در زمینه راهبردهای مقابله شناختی، نه راهبرد متفاوت تنظیم شناختی هیجان خود سرزنش گر، پذیرش، نشخوارگری، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت، کم اهمیت شماری، فاجعه نمایی و دیگر سرزنش گری را به صورت مفهومی شناسایی کردهاند. به لحاظ نظری راهبردهای خودسرزنش گری، نشخوارگری، فاجعه نمایی و دیگر سرزنش گری به عنوان راهبردهای سازش نایافته تنظیم شناختی هیجان در نظر گرفته میشوند، در حالی که راهبردهای پذیرش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت و کم اهمیت شماری تحت عنوان راهبردهای سازش یافته تنظیم شناختی هیجان مطرح میشوند.
۲-۱۶- نظریههای خودتنظیمی شناختی هیجانی
۲-۱۶-۱- مدل کاروِر
مفهوم کلیدی در مدل تنظیم عاطفی کاروِر «هدف[۵۴]» است (کارور، ۲۰۰۴). این مفهوم توجه روزافزونی نیز در روانشناسی شخصیت و روانشناسی اجتماعی معاصر به دست آورده است (اُستین[۵۵] و ونکُوِر[۵۶]، ۱۹۹۶). استفاده نویسندگان از برچسبهای مختلف در ارتباط با سازۀ «هدف» وجود تأکیدات متفاوت در این زمینه را نشان میدهند. به عنوان مثال میتوان به اصطلاحاتی نظیر «علاقۀ فعلی[۵۷]» (کلینجر[۵۸]، ۱۹۷۵)، «رقابت شخصی[۵۹]» (ایمونز[۶۰]، ۱۹۸۶)، «تکلیفِ زندگی[۶۱]» (کانتور[۶۲] و کیلستروم[۶۳]، ۱۹۸۷، به نقل از کارور، ۲۰۰۴)، «پروژۀ شخصی[۶۴]» (لیتل[۶۵]، ۱۹۸۹، به نقل از کارور، ۲۰۰۴)، «خودِ ممکن[۶۶]» (مارکوس[۶۷] و نوریس[۶۸]، ۱۹۸۶) و «خود رهبری[۶۹]» (هینگز[۷۰]، ۱۹۸۷) اشاره کرد. تمام این سازه ها دربرگیرندۀ اهدافی کلی یا اهدافی فرعی هستند که دارای زمینه های گستردهای برای فردیسازی نیز میباشند. به این معنا که بسیاری از اهداف به شیوه های زیادی میتوانند برآورده شوند. افراد برای نیل به اهداف مسیرهایی را برمیگزینند که با جنبه های دیگر موقعیتی و شخصیتی آنها سازگار باشد.
اگرچه نظریهپردازانی که از اصطلاحات متفاوت استفاده کردهاند دارای تأکیدات مختص به خود میباشند، اما نکات مشترک بسیاری نیز در این میان وجود دارد. همه چنین باور دارند، اهداف به فعالیتهای انسان جهت و انرژی میدهند (پروین[۷۱]، ۱۹۸۲، به نقل از میشل[۷۲] و شودا[۷۳]، ۱۹۹۵). اهداف به زندگی انسانها معنا میبخشند، به طوری که شناخت معانی یک شخص به معنای شناختن اهداف وی میباشد. علاوه بر این غالباً در دیدگاه های مذکور خود تا حدودی متشکل از اهداف شخص و سازماندهی آنها تصور میشود (میشل و شودا، ۱۹۹۵).
کاروِر (۲۰۰۴) در تبیین این که چگونه اهداف در بروز رفتار مورد استــفاده قرار میگیرند، حلقه های بازخورد[۷۴] در کنترل سایبری[۷۵] را مطرح میسازد. در این چارچوب اهــداف به عنوان ارزشهای مرجع[۷۶] در حـلقههای بازخورد عمل میکنند. حلقۀ بازخورد، سیستمی متشکل از چهار عنصر تابع درونداد[۷۷]، ارزش مرجع، قیاسگر[۷۸] و تابع برونداد[۷۹] میباشد.
شکل۲-۳: نمایش شماتیـــک یک حلقه بازخورد، واحد اصــلی کنترل سایبری. در یک حلقۀ کاهش اختلاف یک ارزش حس شده با یک ارزش مرجع یا استاندارد مقایسه گردیده و منطبقسازیها در یک تابع برونداد انجام میشود. به طوری که اگر لازم باشد ارزش احساس شده در راستای نزدیکی به ارزش استاندارد تغییر مییابد. در یک حلقه بسط اختلاف، تابع برونداد ارزش حس شده را از ارزش استاندارد دور مـیکند
منبع: (به اقتباس از کارور، ۲۰۰۴؛ کـارور و شــییر[۸۰]، ۲۰۰۰).
یک تابع درونداد، یک حسگر است (کارور و شییر، ۲۰۰۰). به عبارتی دیگر تابع درونداد که مترادف با ادراک میباشد اطلاعات را از حسگر به سیستم انتقال میدهد. ارزش مرجع دومین منبع اطلاعات است که در درون سیستم قرار دارد. در ایـن مـدل ارزش مرجع متــرادف با اهداف فرض میشود (کارور، ۲۰۰۴).
قیاسگر مکانیزمی است که درونداد را با ارزش مرجع مقایسه کرده و به یکی از دو نتیجه که در پیش میآید منتهی میگردد. ارزشهای مقایسه شده یا متفاوت هستند و یا تفاوتی بین ارزشهای ورودی و ارزشهای مرجع وجود ندارد. درجۀ اختلافی که توسط قیاسگر ردیابی میشود به عنوان «علامت خطا[۸۱]» تلقی میشود (کارور، ۲۰۰۴).
تابع برونداد که معادل رفتار میباشد عموماً به صورت درونی است. اگر مقایسه به نتیجه «عدم تفاوت» منجر شود، تابع برونداد همان گونه که بود باقی میماند. این بدان معنا است که یا بروندادی وجود نخواهد داشت و یا یک عملیات بروندادی ادامه دارد. اگر مقایسه به قضاوت «وجود اختلاف[۸۲]» منتهی شود، تابع برونداد تغییر خواهد کرد (کارور، ۲۰۰۴).
حلقه های بازخورد بر مبنای کارکردهای کلی آنها به دو نوع متفاوت تقسیم میشوند. در یک حلقه کاهش اختلاف[۸۳] که حلقه بازخورد منفی[۸۴] نیز نامیده میشود تابع برونداد در جهت کاهش یا حذف هر اختلافی که ممکن است بین درونداد و ارزش مرجع مشاهده شود عمل میکند. رفتار انسان برای نیل به یک هدف ارزشمند یا تلاش برای دستیابی به یک استاندارد، نمونهای از یک حلقه بازخورد منفی میباشد (کارور، ۲۰۰۴).
نوع دوم حلقه، حلقه بسط تفاوت[۸۵] میباشد که حلقه بازخورد مثبت[۸۶] نیز گفته میشود. ارزش مرجع در این حلقه چیزی است که از آن اجتناب میشود. به بیانی بهتر میتوان آن را «ضد هدف[۸۷]» در نظر گرفت. یک مثال روانشناختی برای ضد هدف چیزهایی است که با خودِ ممکن فرد ناهمسان هستند. حلقه بسط تفاوت شرایط موجود را حس کرده و آنها را با ضد هدف مقایسه میکند (کارور، ۲۰۰۴). نوجوان متمرّدی که از شباهت به والدینش تنفر دارد، مثال خوبی در این زمینه است. او رفتار خود را حس کرده و آنها را با رفتار والدینش مورد مقایسه قرار داده و سعی میکند رفتار خود را از رفتار آنها متفاوتتر گرداند(کارور، لاورنس و شییر، ۱۹۹۹).
عملکرد فرآیندهای بسط تفاوت در سیستمهای جاندار نوعاً به واسطۀ فرآیندهای کاهش تفاوت محدود میشود. به عبارتی سادهتر رفتارهای اجتنابی غالباً منجر به بروز رفتارهای رویکردی دیگر میگردد. حلقه اجتنابی سعی میکند فاصله درونداد از ضد هدف را افزونتر سازد. اما چون در فضای روانشناختی مجاور یک یا چند هدف رویکردی وجود دارد، اگر هدفی سازگار و مناسب باشد، تمایل به دوری از ضد هدف با رویکرد به هدف مناسب پیوند میخورد. حلقه رویکردی رفتار پیآیند را به مدار خود میکشاند. در مورد نوجوان متمرّد، تلاش برای متمایز بودن از والدین، با یافتن نوجوانان مشابه به خود که همه آنها به گونهای متفاوت از والدین خود رفتار میکنند، همراه است (کارور، ۲۰۰۴).
به کارگیری کلمه «مدار[۸۸]» در توضیحات قبل استعارهای را مطرح میکند که میتواند در درک مطالب عنوان شده مفید واقع شود. حلقه های بحث شده را میتوان به طور استعاری معادل جاذبه و ضدجاذبه تصور کرد. حلقه کاهش تفاوت از نوع جاذبهای بوده و با کنترل درونداد، آن را نزدیکتر میکشاند. حلقه مثبت از نوع کنش ضدجاذبهای بوده و ارزشهای حس شده را به دور میراند. اما نباید استعاری بودن این تشبیه را فراموش کرد. همانگونه که در فضا اتفاقاتی بیشتر از جاذبه و دافعه اتفاق میافتد در اینجا نیز چیزهایی بیشتر از یک میدان نیرو وجود دارد (کارور و شییر، ۲۰۰۲).
باید توجه داشت که فرآیندهای بازخورد صرفاً پدیدآوری و حفظ حالتهای باثبات نیستند. برخی از ارزشهای مرجع و اهداف در حقیقت پایان ایستای حالتها هستند، اما برخی دیگر پویا و تحولپذیر میباشند. نمونهای از چنین اهدافی میتواند گذران اوقات تعطیلات در اروپا باشد. در مواردی از این قبیل تغییرات هدف، به عنوان طی مسیر فعالیت از سوی شخص میباشد. بر این اساس فرآیندهای بازخورد بهترین مسیرها را برای نیل به اهداف برمیگزیند (بیر[۸۹]، ۱۹۹۵، به نقل از کارور، ۲۰۰۴).
اهداف از نظر میزان انتزاعی بودن نیز بایکدیگر تفاوت دارند. یک فرد نه تنها میتواند هدفی مثل مهربان بودن داشته باشد بلکه همین طور میتواند هدف پارک کردن مستقیم اتومبیل خود را نیز داشته باشد. بنابراین چنین نتیجه میشود سلسله مراتبی از اشکال اهداف وجود دارد. اهداف انتزاعی بواسطه نیل به اهداف عینی که به تعریف عملیاتی آنها کمک میکنند حاصل میشوند (کارور و شییر، ۱۹۹۸، به نقل از کارور، ۲۰۰۴).
مفهوم هدف در اشکال مختلف آن نقطهای را نمایان میسازد که سازه های شخصیت و روانشناسی اجتماعی با منطق حلقه بازخورد با یکدیگر تقاطع مییابند. البته باید مختصراً یادآور شد که تقاطع گستردهای بین این دو وجود دارد (کارور، ۲۰۰۴). تفکر کاهش اختلافات احساس شده در قالب مباحثی مثل انطباق رفتاری با هنجارها (اَش[۹۰]، ۱۹۵۵، به نقل از کارور، ۲۰۰۴) و مدلهای هماهنگی شناختی (فستینگر[۹۱]، ۱۹۵۷؛ هیدِر[۹۲]، ۱۹۴۶؛ لِکی[۹۳]،۱۹۴۵، به نقل از کارور، ۲۰۰۴) دارای تاریخچهای طولانی در روانشناسی اجتماعی است. حلقه بازخورد خودتنظیمگر در واقع یک فرانظریه در حوزه مذکور به شمار میآید (کارور، ۲۰۰۴).
پیشینه دیگری که با تصویر حلقه بازخورد جور به نظر میآید، مفهوم قیاس اجتماعی است (بیونک[۹۴] و گیبونز[۹۵]، ۱۹۹۷؛ سولز[۹۶] و ویلز[۹۷]، ۱۹۹۱، به نقل از کارور، ۲۰۰۴). قیاسهای روبه بالا غالباً بخشی از فرآیندی هستند که افراد بواسطه آنها برای خود نقاط مرجع مطلوب صورتبندی کرده و خود را به سمت آن میکشند (کاهش اختلاف). قیاسهای روبه پایین به افراد کمک میکنند تا خود را از ضد هدفهایی که مثلاً ممکن است گروه های نامطلوب به آنها عرضه بکنند، کنار بکشند (بسط اختلاف) (وود[۹۸]، ۱۹۹۶).
۲-۱۶-۲- مدل فرایند در تنظیم عاطفی
مدل فرایند در تنظیم هیجان[۹۹]، مدلی مبتنی بر شواهد بالینی میباشد که توسط واتسون و همکاران (الیوت[۱۰۰]، واتسون، گلدمن[۱۰۱] و گرینبرگ[۱۰۲]، ۲۰۰۴؛ کِندی- مور[۱۰۳] و واتسون، ۱۹۹۹، به نقل از واتسون و پروسر[۱۰۴]، ۲۰۰۷) پیشنهاد شده است. در این مدل تجارب عاطفی بواسطۀ مجموعهای از فرآیندهای عاطفی و شناختی تنظیم میشوند. بسیاری از مکانیزمهایی که واتسون در تنظیم عاطفی مطرح کرده است بر مبنای ارزیابی تجارب هیجانی مراجعان در حین روان درمانی استوار گردیدهاند (واتسون و بِدارد[۱۰۵]، ۲۰۰۶).
۲-۱۷- طبقهبندی راهبردهای تنظیم هیجان
برخی از پژوهشگران با بهره گرفتن از روش های تجربی و نظری مختلف سعی کردهاند راهبردهای تنظیم عاطفی را طبقهبندی کنند. به عنوان مثال تایلر[۱۰۶]، نیومن[۱۰۷] و مک کاین[۱۰۸] (۱۹۹۴) با توسل به روش تحلیل عاملی اکتشافی، ۳۲ راهبرد تنظیم عاطفی را طبقهبندی کردهاند. آنها یک راه حل شش عاملی ارائه دادهاند که راهبردهای مدیریت خلق فعال[۱۰۹]، جستجوی فعالیتهای لذتبخش و توجه برگردانی[۱۱۰]، مدیریت خلق منفعل[۱۱۱]، حمایت اجتماعی/ تخلیه/ کامگیری[۱۱۲]، کاهش تنش مستقیم[۱۱۳]، و گوشهگیری/ اجتناب[۱۱۴] را از هم جدا میکند.
پارکینسون[۱۱۵] و توتردل[۱۱۶] (۱۹۹۹) با بهره گرفتن از مرتبسازی کارت و تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی، راهبرد تنظیم عاطفی را در ۱۶۲ طبقه، چارچوببندی کردهاند. در این طرح طبقهبندی، راهبردهای تنظیم به دو دسته «راهبردهای شناختی» یا «راهبردهای رفتاری» تقسیم میشوند که باز این دو دسته به «راهبردهای عاطفه محور[۱۱۷]» (مانند راهبردهایی که نشانگر خود احساسات هستند) یا «راهبردهای موقعیت محور[۱۱۸]» (مانند راهبردهایی که نشانگر موقعیت پیرامون احساسات هستند» تقسیم می شوند. اخیراً محققان پیشنهاد کردهاند، میتوان بین دو دسته راهبردهای اتوماتیک[۱۱۹] و راهبردهای کنترل شده[۱۲۰] تمایز قایل شد. اما تا به حال هیچ مدل تنظیم عاطفی که بر مبنای مفهوم کنترل هیجانی اتوماتیک و ارادی باشد، ارائه نشده است (ماس[۱۲۱]، بانگ[۱۲۲] و گراس، ۲۰۰۷).
رویکرد با نفوذی که در طبقهبندی راهبردهای تنظیم عاطفی وجود دارد، توسط گراس(۱۹۹۸) ارائه شده است. وی پیشنهاد میکند، راهبردهای تنظیم عاطفی را میتوان بر مبنای زمانی که آنها در فرایند تولید هیجان روی میدهند، طبقهبندی نمود. بر این اساس، راهبردهای تنظیم عاطفی به دو طبقه گستردۀ «راهبردهای پیشآیند محور[۱۲۳]» یا «راهبردهای پاسخ محور[۱۲۴]» تقسیم میشوند. راهبردهای پیشآیند محور شامل تلاشهایی هستند که برای تغییر آثار هیجان قبل از انگیخته شدن هیجان انجام میشوند. انتخاب موقعیتهای هیجان برانگیز، تغییر موقعیت، باز جهتدهی توجه در برابر موقعیتها یا افراد، و تغییر شناختها از جمله راهبردهای پیشآیند محور میباشند. بر عکس، راهبردهای پاسخ محور شامل فعالیتهایی میشوند که به منظور تغییر پاسخدهی هیجانی بعد از انگیخته شدن آن بواســطه مثلاً تعدیل پاســــخهای تجربی، رفتاری و فیزیولوژیکی فرد، صورت میپذیرند. هر کدام از طبقات مرتبه بالا نیز تعدادی دیگر از راهبردهای تنظیم عاطفی مختلف را در بر میگیرد.

تخمین حالت و پیش بینی دما در خطوط لوله با استفاده از فیلتر کالمن- قسمت ۵

بازگشتی؟

 

    • نیازی به ذخیره­ی تمام اندازه­ های قبلی و پردازش مجدد تمام داده ­ها در هر مرحله از زمان نیست.

 

کلمه­ی بازگشتی به این معنی است که، بر خلاف برخی از مفاهیم پردازش داده ­ها، فیلتر کالمن نیازی به ذخیره­سازی داده ­های قبلی و پردازش مجدد پس از هر بار گرفتن اندازه ­گیری­های جدید ندارد.
فیلتر کالمن تمام داده ­های اندازه ­گیری موجود را به علاوه­ی دانش قبلی در مورد سیستم و دستگاه­های اندازه ­گیری ترکیب می­ کند تا تخمینی از متغیرهای مورد نظر به صورتی که خطای آماری به حداقل برسد را تولید کند. به عبارت دیگر، اگر برای یک برنامه تعدادی از فیلترهای نامزد را چندین بار اجرا کنیم، سپس نتایج میانگین فیلتر کالمن بهتر از نتایج میانگین دیگر فیلترها خواهد بود. به طور مفهومی آنچه هر فیلتر تلاش می­ کند انجام دهد به دست آوردن تخمین بهینه­ مقادیر مورد نظر از داده ­های ارائه شده توسط یک محیط نویزی است. “بهینه” به معنی به حداقل رساندن خطا است.
مقاله - پروژه
مفروضات اساسی
در این مرحله نگاهی به دو فرض اساسی در تدوین فیلتر کالمن می­اندازیم.
“سفیدی” حاکی از آن است که مقدار نویز در زمان همبسته نیست. با بیان ساده­تر، اگر می­دانیم مقدار نویز در حال حاضر چقدر است این دانش به ما در پیش ­بینی مقدار آن در هر لحظه­ دیگر کمک می­ کند. سفیدی نیز حاکی از آن است که نویز دارای توان مساوی در تمام فرکانس­ها است.
درحالی که سفیدی مربوط به روابط زمان و فرکانس نویز است، گاوسی به دامنه­ آن کار دارد. این فرض می ­تواند به صورت فیزیکی توجیه شود توسط این واقعیت که نویز سیستم یا اندازه ­گیری به طور معمول توسط تعدادی از منابع کوچک ایجاد می­ شود. این می ­تواند به صورت ریاضی نشان داده شود وقتی که تعدادی از متغیرهای تصادفی مستقل با هم جمع می­شوند، اثر جمع خیلی تزدیک به چگالی احتمال گاوسی، بدون در نظر گرفتن شکل تراکم فردی است[۱۷].
فرضیات پشت فیلتر کالمن
مدلی که برای پیش ­بینی “حالت” استفاده می­کنیم نیاز دارد که یک تابع خطی از اندازه ­گیری باشد.
خطای مدل و خطای اندازه ­گیری (نویز) باید گاوسی با میانگین صفر باشد.
اگر نویز گاوسی نباشد؟
با توجه به تنها میانگین و انحراف معیار نویز، فیلتر کالمن بهترین تخمینگر خطی است. تخمینگرهای غیرخطی ممکن است بهتر باشند.
چرا فیلتر کالمن اینقدر معروف است؟
نتایج خوب در عمل با توجه به بهینگی و ساختار
فرم مناسب برای پردازش لحظه به لحظه­ آنلاین
تدوین و فرموله و پیاده­سازی آسان با توجه به درک اساسی.
معادلات اندازه ­گیری نیاز به معکوس شدن ندارد[۱۸].
فیلتر کالمن چگونه کار می­ کند؟
به روز رسانی بازگشتی (آنلاین) تخمین حالت فعلی و دقت (کوواریانس)
استفاده از مدل سیستم
پیش ­بینی حالت بعدی
تخمین دقت جدید (کاهش یافته)
استفاده از اندازه ­گیری جدید
تصحیح تخمین حالت
به روز رسانی دقت (افزایش یافته)
فیلتر کالمن، فیلتر فضای حالت است. برای اندازه ­گیری­های نویزی تخمین حالت تمیزی می­دهد. تخمین­ها با هریک از اندازه ­گیری­های جدیدبه صورت آنلاین به روز می­شوند. معادل با (به صورت بهینه) یک فیلتر تطبیقی پایین­گذر (IIR) است.
مدل فضای حالت به صورت زیراست:
بردار متغیرهای حالت پنهان
بردار مشاهدات
بردار ورودی­های کنترل
خطی گاوسی
غیرخطی
برای مدل­های فضای حالت غیرخطی
شکل۱۵
تکامل حالت توسط شکل۱۶ داده شده است.
شکل ۱۶
که در آن X بردار حالت است که قصد داریم تخمین بزنیم، A(t) مربع ماتریس انتقال فرایند است، کنترل b(t) داده شده و نویز فرایند با متوسط صفر w(t) با کوواریانس شناخته شده وجود دارد. این نویز w(t) مستقل از X(t) است.
بردار اندازه ­گیری شده y(t) توسط معادله­ اندازه ­گیری داده شده است:
H(t) ماتریس اندازه ­گیری مستطیلی است، v(t) نویز اندازه ­گیری با متوسط صفر، با کوواریانس شناخته شده است. نویز v(t) مستقل از X(t) است. اندازه­ w(t) اندازه­ x(t) است؛ اندازه­ v(t) اندازه­ y(t) است. کوواریانس بردار حالت X(t) برابر است با:
که در آن ترانهاده (احتمالا مزدوج) X است. هدف فیلتر کالمن استنباط y(t) از بردار X(t) است که ماتریس کوواریانس، پایین­ترین نرم (تریس آن( را دارد.
مراحل تخمین عبارتند از:
پیش ­بینی حالت X(t):
به روز رسانی متوسط ماتریس کوواریانس حالت:
محاسبه­ی گین بهینه
این گین بهینه بستگی به ویژگی­های آماری نویز اندازه ­گیری دارد.
به روز رسانی ماتریس کوواریانس حالت:
یا به عنوان تابعی از بیان می­ شود
محاسبه­ی تخمین حالت جدید:

بررسی عناصر حماسی در اشعار قاآنی

بین بین (بین عراقی و خراسانی) نامید. از ویژگیهای این سبک فخامت و استواری است و درشتی الفاظ که از سبک خراسانی است و خیالات دقیق معانی باریک و توجه به ضرب المثلهاست که از سبک عراقی به وام گرفته است.» (همان، ۱۳۸۰:۲۴)
«به طور مثال در قصاید قاآنی اشاره به داستان های مذهبی و تاریخی به فراوانی وجود دارد. ابیاتی که در آنها اشاره به داستان ها و قهرمان شاهنامه است:

 

باد نوروزی شمیم عطرجان می آورد   در چمن از مشک چین صد کاروان می آورد

 

 

پایان نامه - مقاله - پروژه

رستم عید از برای چشم کاووس بهار   نوشدار و از دل دید خزان می آورد

 

 

با منوچهر صبازی آفریدون ربیع   فتح نامه سلم دی از خاوران می آورد»

(گرگین پور،۱۳۸۵: ۷۲)
«قدرت وی در چیرگی برکلمات و حسن تلفیق آنها با یکدیگر کم نظیرست. قاآنی مردی درس خوانده و فاضل و در صرف و نحو و علوم ادبی و منطق و ریاضیات و فقه و اصول و حکمت مایه در زبان و ادب فارسی و عربی چیره دست بود. در شعر قاآنی لفظ بر معنی و خیالات سطحی بر تخیلات عالیه و تصورات بلند عالیه دارد. قاآنی از شعر به یک طمطراق یا هنگامه پرسروصدا قناعت داشته است شادروان ملک الشعرا بهار معتقدند، قاآنی نخست غث و سیمین زیاد دارد انتخاب کلمات و لغات فخیم و ترکیبات قلنبه و خشن و تهتک در تشبیب و تعزل و عشقبازی از مختصات وی است.
اما همان استاد و سخن شناس در بحث انتقادی و ارجمند خویش صراحت گفتار و سادگی شعر و مضامین تازه را از موجبات شهرت شعر قاآنی شمرده و به این نتیجه رسیده است که با این همه به قدری شعر خوب در دیوان قاآنی جمع است که حد ندارد و برای یک شاعر زیادست خلاصه قاآنی یکی از شعرای بزرگ عصر دوره قاجاریه است.» (یوسفی، ۱۳۷۳: ۳۲۶-۳۲۵)
«بهترین قصیده‌هایش در بزرگداشت پیروزیها و جنگها سروده شده است. قاآنی یکی از نخستین کسانی که در ان روزگار با زبان های اروپایی به ویژه زبان فرانسوی آشنا بوده و تا اندازه کمتر به زبان انگلیسی آشنایی داشت. شبلی حتی تا آن جا پیش می رودکه همه قصیده های قاآنی را تقلیدیا نظیره هایی از قصیده های فرخی ،منوچهری،سنایی وخاقانی می داند روشن وصراحت لهجه او افسونگر است.
لطیفه های او دلنشین است اما حجم آثارش چندان زیاد است که به سبب تخلف گهگاهی که از ذوق سلیم، زبان و آهنگ در آنها رخ داده به ناچار آماج سرزنش می شود با این همه او را بهترین شاعر سده سیزدهم و نوزدهم و هم سنگ بزرگترین استادان و سخن کلاسیک می دانند او ولترایرانیان بود.»
(ریپکا، ۱۳۸۲: ۵۸۵-۵۸۴)
«قاآنی را می توان بعد از صائب معروف ترین شاعر ایران در تمام دوره صفوی و قاجار شمرد و شاید در طرز سخن وصف و انتخاب کلمات و استعمال لذات و تتبع اشعار قدری کمتر کسی از سخن گویان این دوره با او برابری تواند کرد.» (زهتابی ۱۳۴۷: ۳۸۴)
ملک الشعرای بهار نوشته اند:« قاآنی از شعرایی است که می بایست کتابی در حماسه های ملی
می گفت چه در ساختن قصه و پشت هم انداختن مطالب و روایت و انتخاب لذات فخیم آن خشونت و غروری که مستلزم حماسه سرایی است در وی جمع بوده است . چنانکه بهترین قصاید قاآنی قصایدی است که در موارد فتحی یا رزمی گفته شده است.» (بهار، ۱۳۸۲: ۶۲-۶۱)
«شادروان دکتر محجوب درباره شعر قاآنی می گوید: نخستین خلاقیت شعر قاآنی یک دست نبودن
آن است. غث و سیمین زیاد دارد شعرهای بسیار خوب دارد و شعرهای بسیار بدهم دارد.»
(فسایی، ۱۳۸۰ : ۲۲)
«قاآنی نخستین شاعر فارسی زبان است که به زبان فرانسه آشنایی کامل یافته و آن را به قدر کافی
می دانسته است.» (قاآنی شیرازی، ۱۳۳۶: ۸)
«از مهمترین خاصیت های قاآنی قدرت و توانایی فوق العاده او در توضیح و تردیف الفاظ است که شاید هیچ شاعری در زبان فارسی در این کارر به پای او نرسد.» (فسایی، ۱۳۸۰: ۲۳)
«قاآنی در اکثر قصاید، شاعری است در ازگوی، کم اندیش، عوام پسند و لاابالی … چه در زمان حیات و چه پس از مرگ از همه شعرای عصر قاجار در شدت و بزرگی پیش افتاده است و دیوان او به کرات به چاپ رسیده است با این همه خصوصیاتی که ارزنده و قابل تحسین است.» (فسایی، ۱۳۸۰: ۱۹)
«مهمترین آثار قاآنی دیوان اشعار اوست که از زمان حیات شاعر به کرات در تهران و تبریز و هندوستان به طبع رسیده است.» (همان، ۱۳۸۰: ۱۵)
«قاآنی در تهران ۱۲۷۰ در تهران وفات یافت و از خود یک دیوان اشعار و کتاب مرکب از نظم و نثر به نام پریشان به یادگار نهاد.» (هرمان اته ۱۳۵۱: ۲۰۳)
«میرزا حبیب الله قاآنی شاعر مشهور که کتاب پریشان را به ا قتضای گلستان سعدی خوب نوشته است. مقدمه ای هم بردیوان فریدون میرزای قاجار او نیز از منشیان ساده است.» (بهار، ۱۳۷۳: ۳۳۳)
«قاآنی سرانجام در سال ۱۲۷۰ به بیماری مالیخولیا و پریشان گویی مبتلا شد و در روز چهارشنبه پنجم شعبان و همان سال در گذشت و او را در بقعه ابوالفتوح رازی در جوار آرامگاه حضرت عبدالعظیم در شهر ری به خاک سپردند.» (فسایی، ۱۳۸۰: ۱۲)
«همچنین کاربرد لحن حماسه در ابیات زیر که از یکی از قصاید این شاعر بزرگ انتخاب شده است، کاملاً مشهود می باشد.
لحن حماسی شعر این عصر در شعر قاآنی:

تنی گرد آگه ز سرخدای
 
مداحی های محرم