الف: انکار قلبی
علما وفقهای اسلامی باتفاق برای امر به معروف ونهی از منکر مراتبی قایل شده اند اولین مرتبه انکار قلبی است این مرتبه خود شامل دو قسم است:
۱: اظهار خشم وناراحتی
اگر گناهکار با ابزارخشم وناراحتی تنبیه می شود ابتدا باید اظهار خشم ونارضایتی کرد، میبایست مقابل اوچهره درهم کشید وعبوس نمود واین اظهار برهمگان واجب است.
۲: اعراض وهجر
اگر اظهار خشم ونارضایتی مفید واقع نشد باید ازترک مراوده و اعراض استفاده کرد بدین معنا که وقتی فردی مرتکب منکر وکار زشت میشود باید از او اعراض ودوری کرد اورا مورد هجر قرار داد با اوقطع رابطه کرد و به او بی اعتنایی نمود تا بفهمد که کار زشت او باعث این نوع تنبیه شده است انجام این نوع رفتار زمانی است که فرد تشخیص دهد میتواند مفید واقع شود.
دانشمندان اسلامی فرموده اند: اگر فردمطمئن است که درجه ی خفیف تر وپایین تر می تواند مفید باشد باید از آن درجه استفاده کند ، واگر اعراض نمودن وترک معاشرت با فرد خلافکار موجب تخفیف معصیت شود یا حتی احتمال تخفیف بدهد واجب است، اگرچه بداندموجب ترک کلی نمی شود واین امر در صورتی است که با نوع قبلی نتواند از معصیت جلوگیری کند.
این شیوه نیازمند بسیج همگانی است اگرتمام گروه ها وافراد جامعه بسیج شوند درمقابل گنهکار روی خوش نشان ندهند وباتمام کسانی که مرتکب کارخلاف میشوند بطورعموم برخورد کنند فرد گناهکار درفکر فرو می رود که چرا همگان از من خشمگین وعصبانی هستند با من هم کلام وهم صحبت نمی شوند وروی خودرا می گردانند .[۳۶]
حضرت علی (ع) می فرماید«امرنا رسول الله (ص) ان نلقی اهل المعاصی بوجوه مکفهره پیامبر(ص) ما را امر کرده که با چهره ی عبوس وگرفته با گناهکاران روبرو شویم [۳۷]»
ونیز آن حضرت (ع) فرموده است: «ادنی الانکار ان تلقی اهل المعاصی بوجوه مکفهره»
پایینترین درجهی نهیازمنکرآن استکه انسان باگناهکاران باچهرهگرفته و خشم آلود برخورد نماید»[۳۸]
امام صادق(ع)درتفسیرآیه۷۹سوره مانده میفرمایند.«(#qçR$۲ w cöqyd$uZoKt `tã ۹x6YB çnqè=yèsù ۴ [ø¤Î۶s9 $tB (#qçR$۲ cqè=yèøÿt ، آنها از اعمال زشتی که انجام میدادند یکدیگر را نهی نمیکردند چه بد کاری انجام میدادند»[۳۹]
همچنین درجایی دیگرحضرت امام صادق(ع) میفرمایند: «اهجروهم واجتنبوا مجالسهم دراین صورت از آنها دوری کنید ودرمجالس آنها شرکت نکنید»[۴۰]
ب: انکار زبانی
دومین مرتبه ی امر به معروف ونهی ازمنکر انکار زبانی است واین خود دومرحله دارد:
الف: ملایمت
چنان چه احتمال تاثیرزبانی درمخاطب راداریم باید نخست با زبانی نرم و ملایم همراه با ارشاد و راهنمائی وگشاده رویی اقدام نماییم. بسیاری از اوقات انسان از روی جهالت و بر اثر یک سری تبلیغات مسموم مرتکب گناه میشود بنابراین احتیاج به مربی ومعلمی دلسوز دارد تا با زبان نرم و گفتاری ملایم اورا نصیحت کند وبه راه درست وخوب سوق دهد. هدایت وراهنمایی مردم از مهم ترین انگیزه های بعثت پیامبران است تا آنها را از ضلالت به سعادت، از بدبختی به خوشبختی، ازظلمت به سوی نور واز بت پرستی به خداپرستی دعوت کنند واز عوامل موفقیت انبیا بویژه حضرت خاتم الانبیا محمدابن عبدالله(ص) در راستای ترویج فرهنگ الهی، داشتن زبانی نرم ، معاشرت سالم و منطق صحیح بوده است و اگر چنین نبود موجب آزردگی ودلسردی عموم مردم از خدا واهداف مقدسی می شد که پیامبر(ص) دنبال می کردند.
خداوند در آیاتی از قرآن کریم خطاب به پیامبر اسلام (ص) می فرمایند:
«ø(#qä۹qè%ur Ĩ$¨Y=Ï۹ $YZó¡ãm ، وبه زبان خوش با مردم سخن بگویید»[۴۱]
ودرجایی دیگر می فرمایند: « (#qä۹qè%ur óOçlm; Zwöqs% $]ùrã÷è¨B ، وباآنها به طرز شایسته سخن بگوئید»[۴۲]
وهمچنین امام صادق (ع) می فرمایند:
( انما یامر بالمعروف وینهی عن المنکر من کانت فیه ثلاث خصال:
عامل لما یامر به تارک لما ینهی عنه
عادل فیما یامر عادل فیما ینهی
رفیق فیما یامر رفیق فیما ینهی)
( کسی که امر به معروف و نهی ازمنکر می کند حتماٌ باید دارای سه خصلت باشد:
عمل به معروف کند واز منکر اجتناب کند
درآنچه امر می کند ویا نهی می کند عدالت پیشه کند
درامر به معروف و نهی از منکر مهربان باشد [۴۳]
ب: تحذیر
مرحلهی دوم از مرتبه زبان در ارتباط با امر به معروف ونهی از منکر، با زبان تهدید آمیز و تحذیر میباشد، با احتمال تاثیرآن، این مرتبه واجب میشود یعنی زمانی باید ازگفتار تند و تهدیدآمیز استفاده شود که اولاٌ زبان نرم و ملایم مفید نباشد وثانیاٌ زبان تند هم احتمال تاثیر داشته باشد.
فقهای اسلام می فرمایند: با وجود احتمال تاثیر اگر بداند که مقصود (معروف ومنکر) با مرتبه ی اول (زبان نرم) حاصل نمی شود درصورت توان از مرحله ی دوم (درجه شدید وتند) استفاده می شودواین مطلب نیز قابل توجه است که شایسته نیست درمرحله تشدید و تهدید با فرد خطاکار وگناهکار، از فحش وناسزا وگفتار رکیک استفاده شود به خاطراینکه عواقب بد ومنفی را در پی خواهد داشت.
ج: انکار عملی
مرحله سوم، مرحله عملی است که انسان با عمل واقدام خویش در راه گسترش خوبی ها وصفات و کارهای نیک واجرای احکام دین بکوشد ونیز بطور عملی جلوی مفاسد وزشتیها وانسان خطاکار را بگیرد.
اعمال قدرت واستفاده از زور چندگونه است:
گاهی لازم است بین فاعل و منکر فاصله بیفتدتا منکر از بین برود.
گاهی متوقف برتصرف است مانندگرفتن وپرت کردن چاقواز دست کسی که تصمیم به زدن دارد.
گاهی لازم است ابزارو وسایلی که باعث گناه می شود از بین برده شود مانند برداشتن ظرف و وسایل از مقابل فردی که شراب می نوشد وپرت کردن آن وهمین طور برداشتن ابزار قمار
گاهی باید نسبت به طرف از زور وقدرت استفاده کرد تا جایی که به جراحت وصدمه برسد ویاآن که بااذن حاکم شرع وفقیه جامع الشرایط به اعدام برسد.
حضرت امام خمینی (ره) دراین رابطه فرموده اند: اگر بداند یا مطمئن شود که مطلوب، با دومرحله ی قبلی از امر به معروف ونهی از منکر ( اظهار خشم و نارضایتی ونیز با زبان) به دست نمیآید واجب است از مرتبه ی سوم که عبارت از اعمال قدرت است استفاده کند.
گاهی طرف درحالی است که نه اعراض و هجران ما تاثیری براو می گذارد ونه می توانیم با منطق و بیان وتشریح مطلب ، اورا از منکر بازداریم ، بلکه باید وارد عمل شویم .[۴۴]
امربه معروف عملی این است که انسان نباید تنها به گفتن قناعت کند، گفتن کافی نیست ، می توانیم بگوییم یکی از بیماری های اجتماع امروز ما، این است که برای گفتن بیش از اندازه ارزش قائل هستیم ، البته گفتن خیلی ارزش دارد تا گفتن نباشد روشن کردن نباشد نوشتن وتشریح حقایق نباشد کاری نمیشود کرد، گفتن شرط لازم است ولی کافی نیست باید عمل کرد
گفتار دوم : آثار
فریضه امربه معروف ونهی ازمنکر برکات وآثار فراوانی در زندگی فردی واجتماعی انسان دارد.
امام علی(ع) میفرمایند: ( فمن امربالمعروف شد ظهور المومنین) کسی که امر به معروف کند مومنان را تقویت کرده است.[۴۵]
همچنین امام حسین (ع) نیزدرزمینه آثار امربه معروف ونهی از منکر می فرمایند:( اذا ادیت و اقیمت استقامت الفرائض کلها هینها وصعبها) هرگاه امر به معروف ونهی از منکر برپاشود همه واجبات الهی از ساده ودشوار آن برپا داشته خواهدشد.[۴۶]
لذا به برخی از آثار فردی واجتماعی این فریضه اشاره میگردد:
الف : آثار فردی
الف: فواید دنیوی
۱ـ سـلامتی دین ودنیا:
حضرت علی(علیهالسلام) میفرماید: « هرکس سه خصلت در او باشد، دنیا و آخرتش سالم میشود:
چگونه بر میگردد و
هار
میشود. (لنگرودی،۱۳۹۳،ص.۱۰۱)
وصال است که دنیای عاشق را پر از روشنی و نور میکند. شاعر با ذکر واژهی «هیچ» تأکید میکند که در وصل سیاهی ها همه زدوده میشوند :
و تو آمدی
با دسته ای ترانه های کفآلود…
و بجز مردمکان سیاهم
هیچ نقطهی تاریکی
در عالم من باقی نیست. (همان،ص.۱۹۱)
۴-۳-۴- مفاهیم اجتماعی
۴-۳-۴- ۱- صلح
صلح، مفهومی آرمانی برای تمامی انسانهایی است که گرفتار جنگ شدهاند. صلح برقرار آرامش و از بین رفتن خصومتها و عداوتهاست. شمس در این دوره دیگر از جنگ نمیسراید بلکه از شیرینی صلح میگوید . او طعم صلح را بعد از یک جنگ نابرابر میچشد و آنرا سایهای میداند که در آرامشش میتوان به راحتی زیست . پس برای تداوم آن دعا میکند .
صلح سایهی شمشیری است
آویخته بر دیوار
مورچگان ،کاربافکها
در آرامش خاموشش راه میروند
و به سایهی شمشیر دعا میگویند. (همان،ص.۴۱۴)
تشبیه «صلح» به« نان » تشبیه زیبایی است برای نشان دادن حیاتی بودن این امر در بقای جوامع انسانی . از آن جهت صفت« بیات» همراه آن شده که نشان دهد بعد از یک جنگ بزرگ و کشتار وسیع نمیتواند به اندازهی روز اول خوشایند و لذّت بخش باشد.
آیا صلح
(از پس جنگی طولانی)
نان بیات گمشدهی سربازی است
که گرسنه به خانهی خود بازگشته است
در خانه کسی نیست. (همان،ص.۴۱۵)
او لذّت صلح را همچون آوازی میداند که مداوم خوانده میشود و انسان را به شوق و شعف وادار میکند:
صلح
دهانی است
که بیمضایقه آواز میخواند . (همان،ص.۴۱۱)
و یا دستی قطع شده از آسیب جنگ که نور را به کوچههای تاریک هدیه میدهد :
دستی بریده است
که پرچم نور را بالا میبرد
در کوچهی خاموش ما. (همان،ص.۴۱۱)
او از تشبیه مرکب بهره میگیرد تا مفهوم خود را در تابلویی به تصویر کشد و بر خواننده عرضه کند:
رویاهای شیرین در سر میپروراند.
صلح سربازی فراری است
که پشت تپهای از گل نشسته
با قمقمه اش از باران حرف میزند. (همان،ص.۴۱۳)
۴-۳-۴- ۲- نوستالژی
«نوستالژی اصطلاحی روانشناسی است و به طور کلّی رفتاری است، ناخودآگاه، احساسی طبیعی و عمومی و حتی غریزی در میان نژادهای گوناگون و به طور کلی تمام انسانهاست.»(شاملو،۱۳۷۳،ص.۷) یادآوری گذشته،از دست دادن خانواده،حبس و تبعید،حسرت برگذشته و… را میتواند از جمله عوامل ایجاد نوستالژی بیان نمود.(شریفیان،۱۳۸۶،ص.۲)
۴-۳-۴- ۲-۱- نوستالژی ها ی ابزاری
در دوره دوم نوستالژیها به درونمایه اشعار او اضافه میشوند. او اینک مسنتر شده و یادی از گذشته و خاطرات خود میکند:
ای عکسها
شما از من یادگارید
یا من یادگار شمایم. (لنگرودی،۱۳۹۳،ص.۸۲۰)
یادآوری روزهای گذشته، مدرسه،نیمکت و…دیگر برای او جزیی از خاطرات شیرین شده است :
من خیال توام
پا برهنه به سمت دبستان میدوم
بر تمامی نیمکتها منم. (همان،ص.۶۹۶)
گنجشک پر
ستارههای شب پر
با ابر پاره پاره
بابام شده همسفر
نگاه بکن به آن جا
بابام شده کبوتر
پر زده از این هوا
به یک هوای بهتر
کلاغ پر
گنجشک پر
کبوتر از قفس پر
سایه به سر ندارم
رفته از این جا پدر
نگاه بکن به آن جا
به آن دور به آن دور
ببین که بابام شده
سوار قایق نور
نگاه بکن به این جا
این گل پرپر ماست
گریه نمیکنم من
بابام تو آسمونهاست
(قاسم نیا، ۱۳۶۸، ص ۱۲)
شعر بالا، یکی از نمونه های ترکیب تصاویر پارادوکسی «اندوه و شادی» در شعر کودک است و در حوزهی عاطفه حرفهای زیادی برای گفتن دارد. این سروده بیشترین موفقییت خود را مدیون سبک بیان و آفرینش زبان کودکانه با ترکیب دو یا سه گونه زبان، در ساختار هنری است. علاوه بر اینها ، شگردهای هنری دیگری در این شعر، آن را به سمت یکی از موفقترین اشعار کودکانهی زمانهی خویش هدایت کرده است. در درجهی اوّل، کاربرد واژهی کودکانه «بابام» که بر مالکیت طلبی کودک هم اشاره دارد، زبان را به حوزهی زبان کودکانه پیوند میدهد. ساختارگزارههای شاعرانه از ترکیب دومقولهی «خبر و انشا» (جمله ی خبری و امری) تشکیل شده است،که در کنار همه تلفیق زیبایی از ترکیب دو حوزهی کلام ایجاد کردهاند. علاوه بر آن، ساختار منظم و هنری بندهای متعلّق به حوزهی زبان معیار کودکانه و زبان متعلّق به حوزهی فولکور و محاوره، ساخت ویژهای از زبان ارائه کرده که به رفتاری تازه انجامیده است.
در تأملّی دقیقتر ، میتوان گفت که بافت زبانی این شعر، از ترکیب سه یا چهار نوع زبان ایجاد شده است: زبان معیار کودکانه، زبان محاوره متعلّق به قلمرو فولکور و زبان رسمی که در ساختار شکنی کامل بافت زبان، میتوان آنها را از هم متمایز کرد:
بند اوّل: زبان معیار کودکانه: نگاه بکن به آن جا /بابام شده ستاره/ از آسمان می کند/ به سوی من اشاره
بند دوم: فولکور + زبان معیار کودکانه:
کلاغ پر/ گنجشک پر/ ستاره های شب پر f فولکور/ با ابر پاره پاره، بابام شده همسفر، معیار کودکانه
بند سوم: زبان معیار کودکانه
بند چهارم: فولکور + زبان رسمی + زبان معیار کودکانه:
کلاغ پر/ گنجشک پر/ کبوتر از قفس پر fفولکور
سایه به سر ندارم f زبان رسمی
رفته از این جا پدر f زبان معیار کودکانه
بندچهارم: زبان معیار کودکانه + شعار + زبان عاطفی کودکانه
نگاه بکن به این جا/ این گل پرپر ماست/ گریه نمی کنم من/ بابام تو آسمآن هاست
علاوه بر این، شاعر با تکرار ریتمیک عبارت، «به آن دور و به آن دور» که در ادامه آن از «سوار شدن بر قایق نور» خبر داده شده است، به خلق نوع تازهی دیگری از رفتار زبان موفق شده که به گونهای تجربه دیداری و همسنگی آوایی و معنایی انجامیده است؛ چرا که «قایق سواری» بر موج، با نوعی نوسان و بالا و پایین رفتن ملایم همراه است که با ریتم ناشی از ترکیب و تکرار دو عبارت «به آن دور و به آن دور» در هماهنگی کامل است.
۸۷
۱۱۸
ساعات آفتابی
۱۴۰۴
۱۶۵۴
جهت باد
شمالغربی
غرب
تعداد روزهای یخبندان
۱۴٫ ۳
۱۴٫ ۴
جدول(۳-۱) مقایسه لاهیجان و ماسال از نظر شرایط اقلیمی و عوامل اجتماعی
۳-۴٫ زمین شناسی
شهر لاهیجان بر روی زون ساختمانی – رسوبی گرگان – رشت واقع شده است. این زون شامل مناطقی است که سواحل جنوبی دریای خزر در ایران را دربر می گیرد و در شمال گسل شمالی البرز قرار گرفته است. بخش اعظم آن بوسیله رسوبات دوره کواترنر پوشیده شده است، حرکات تریاس میانی در بخش غربی این زون، سبب گرانیت زایی در جنوب شهر لاهیجان شده است. این زون در امتداد گسلی که از گرگان تا لاهیجان ادامه می یابداز دورهء نئوژن در حال فرونشینی بوده است. در همین حال البرز برعکس در حال بالا آمدن است. در نتیجه پسروی آب دریای خزر و فعالیت رسوب گذاری رودخانه ها منجر به پیدایش جلگه های سواحل جنوبی دریا و از جمله جلگه گیلان که شهر لاهیجان در آن قرار گرفته، شده است. بخش اعظم جلگه شرق گیلان از فعالیت رسوبگذاری دلتایی رودخانه سفیدرود ناشی شده است. شهر لاهیجان بر روی رسوبات ساحلی دریایی و نهشته های دریایی کواترنر که نتیجه رسوبگذاری سفیدرود است، بنا شده است. این رسوبات بدلیل جوان بودنشان(سن این رسوبات پلیسیتوسن است) هنوز سخت نشده و فضای خالی آن محل مناسبی برای ذخیره آب های زیرزمینی محسوب می شود. (طرح جامع لاهیجان، مهندسین مشاور بعد تکنیک، ۱۳۷۵)
ساختار زمین شناسی شهرستان ماسال وابسته به نوار چین خورده آنتی کلینوریوم با محور شمالی – جنوبی بوده که این نوار چین خورده در سمت شرق خود با شیب ۶۰ تا ۷۰ درصد و در سمت غرب با شیب کمتر بین ۲۵ تا ۴۰ درصد می باشد. این مناطق در فاز کوهزایی لارامید و آلپ با بالا آمدن رسوب کرتاسه بالا و اوایل پالئوسن همراه بوده است. مرز این بالا آمدگی با حوضه فرو رفته خزر به واسطه یک گسل وارونه پوشیده شده است. در این شهرستان مجموعه افیولیتی شاندرمن (بازمانده توده اقیانوسی خزر) که جزء سنگهای دگرگونی و مجموعه گشت- شاندرمن- اسالم می باشد، مشاهده شده است. این مجموعه به صورت توده دگرگونی بوده و با گسل های شرقی – غربی و جنوبی از سایر تشکیلات جدا شده است.
در بخش جلگه ای، این شهرستان از رسوبات و نهشته های آبرفتی – کوهپایه ای عصر پلیوستوسن و نهشتههای دریای عصر حاضر تشکیل شده است. در بخش کوهپایه ای از رسوبات دوران مزوزوئیک یا دروان دوم (سنگهای آهک خاکستری و سنگهای آتشفشانی در کرتاسه زیرین) و توده دگرگونی و رسوبات پالئوزوئیک مربوط به دوران اول که از دونین تا پرمین را در بر گرفته و از سنگهای تخریبی و افیولیتی متخلخل با سنگ آهک همراه با مقدار کوارتزیت و کنگلومرا و سنگهای آتشفشانی– اندزیتی تشکیل شده است. در بخش کوهپایه ای و کوهستانی، توده دگرگونی شیست سبز دیده می شود.
در بخش کوهستانی رسوبات دوران اول که با گسل رورانده محور تالش از رسوبات نئوژن بخش زنجان جدا شده است و رسوبات دوران دوم به همراه شیستهای سبز به صورت شمال غربی – جنوب شرقی در ارتفاعات شهرستان مورد مطالعه گسترده شده است.
۳-۵٫ توپوگرافی
وضع توپوگرافی زمین در ناحیه لاهیجان از نظم ارتفاعی مشخصی برخوردار است. هر چه از شمال ناحیه به طرف جنوب آن پیش برویم به ارتفاع زمین افزوده می شود، بطوریکه از ۲۷- متر در ساحل دریای کاسپین(شرق روستای حسن بکنده) تا ارتفاع ۲۴۸۳ متری در جنوبی ترین قسمت ناحیه (دهستان پیرکوه) نوسان پیدا می کند.
بخشی از شمالی ترین قسمت ناحیه که عمدتا دهستانهای شیرجوپشت و رودبنه شهرستان لاهیجان را در برمی گیرد و وسعت آن حدودا ۱۵ درصد کل ناحیه است، در ارتفاعی کمتر از صفر واقع شده است. منحنی میزان صفر از شرق روستای لیالستان شروع و پس از عبور از شمال در حوالی روستای توتستان از شهرستان لاهیجان خارج می گردد.
در این قسمت از ناحیه که در جهت شمال شرقی تا ساحل دریای کاسپین کشیده شده، زمین تقریبا هموار و در ان هیچ عارضه توپوگرافی وجود ندارد. شهر رودبنه در این ناحیه قرار دارد و ارتفاع آن از سطح دریا ۷- متر است. (طرح هادی رودبنه، مهندسین مشاور شمال)
نقشه (۳-۳) توپوگرافی لاهیجان
محدوده ماسال از سه تیپ اکولوژیک جلگه ای، کوهپایه ای و کوهستانی تشکیل شده است که بخش جلگهای آن از ارتفاع ۵۰ الی ۱۰۰متر، بخش کوهپایه ای از ۱۰۰متر الی ۵۰۰متر و بخش کوهستانی آن از ۵۰۰متر به بالا تا ارتفاع ۲۵۰۰ متری کشیده شده است. توپوگرافی مناسب محیطی به همراه رودخانه های دائمی و پرآب سبب شده که جنگل های پایکوهی و کوهستانی و برفهای قله های ارتفاعات، اقلیم مناسب و دلپذیر را در قسمتهای مختلف شهرستان به همراه داشته باشد و بیشتر مساحت این شهرستان بوسیله کوهها و ارتفاعات پوشانده شده است و از نظر توپوگرافیکی این شهرستان از سرزمین های مرتفع بالاتر از ۳۰۰۰متر تا نواحی زیر ۱۰۰متر تشکیل شده است.
نقشه (۳-۴) توپوگرافی ماسال
۳-۶٫ منابع آب
مهمترین و باارزش ترین منابع آبی منطقه، نزولات آسمانی(بارش) می باشد. باران سالانه منطقه لاهیجان با ارتفاع بیش از یک متر و با احتمال وقوع و ریزش در تمام ماه های سال شرایط بسیار مطلوب و مساعدی را در وضعیت منطقه بوجود آورده است.
در شهرستان لاهیجان رودخانه های متعددی جریان دارند که اکثرا در تمام طول سال دارای آب بوده و از رودهای دائمی محسوب می شوند. لاهیجان رود به عنوان مهمترین رودخانه منطقه می باشد که از ارتفاعات جنوب لاهیجان سرچشمه گرفته و از کنار شهر لاهیجان می گذرد. حشمت رود نیز از رودخانه های مهم منطقه است که از طریق اراضی شمال شهرستان وارد دریای کاسپین می شود. سایر روهای منطقه عبارتند از: شهرود و دیسام که پس از طی کردن مسیرهایی از شهرستان به حشمت رود می پیوندند.
منابع آب ماسال عبارتند از آب جاری در سطح شهرستان و ذخایر آب زیرزمینی و آب ذخیره شده در آب بندانها. آبهای جاری این شهرستان شامل چشمه ها، رودهای کوچک و بزرگ و آبهای زیرزمینی این شهرستان شامل چاه های معمولی، نیمه عمیق و عمیق بوده که به دلیل بارش برف و باران زیاد در طول سال سطح آن بالا می باشد. در سطح شهرستان ماسال چند رود دائمی نسبتا پر آب و تعدادی آبراهه و رودهای کوچک جریان دارند که مهمترین آنها بدین قرارند:
ماسال رود(خالکایی)
رودخانه مرغک
رودخانه بهمبر (اسکندر رود)
آب بندانها
چون در بخشی از شهرستان ماسال هنوز عملیات اجرایی شبکه آبیاری انجام نگرفته و رودهای جاری در سطح شهرستان نیز فاقد تاسیسات مهار کننده آب می باشد، لذا آب بندانها برای جبران کمبود آب در مواقع کم آبی همچنان به عنوان منابع آبی مورد بهره برداری قرار می گیرند. در سطح شهرستان ماسال ۲۹ آب بندان وجود دارد که ظرفیت آنها مجموعا به ۳/۱ میلیون متر مکعب می رسد. (اصلاح عربانی، ۱۳۸۷، ص۱۸۷۳)
۳-۷٫ اقلیم
تغییرات ماهیانه دما
بیشترین درجه حرارت ماهیانه در ایستگاه لاهیجان مربوط به ماه مرداد با ۱/۲۶ درجه سانتی گراد و کمترین درجه حرارت در ماه بهمن با ۳/۷ درجه سانتی گراد می باشد.
نقشه(۳-۵) نقشه هم دما لاهیجان
نقشه (۳-۶) نقشه هم دما ماسال
جدول ۳-۲ میانگین درجه حرارت ایستگاه لاهیجان۱۳۹۰-۱۳۸۱
ماه
C
پدوویریده ها
گروه B رایج ترین نوع آن هاست که باکتری های اسید لاکتیکی را آلوده می کند. (۶۱)
۱-۸-۷- مراحل ورود و تکثیر باکتریوفاژ:
همانگونه که در تحقیقات دیگر نظیر تحقیقی که دوخسن [۲۷] و همکاران بر روی کنترل باکتریوفاژهای لاکتوکوکال یا تحقیقی که توسط الیس[۲۸] و دلبروک [۲۹] در مورد رشد داخل و خارج سلولی باکتریوفاژها انجام دادند، مشخص شد مراحل ورود و تکثیر باکتریوفاژها بصورت زیر است: (۶۳)
۱-۸-۷-۱- مرحله جذب فاژ بر روی سلول باکتری:
در فاژهای دم دار، زواید دم در چسبیدن فاژ بر روی سلول باکتری نقش دارند. البته فعالیت لیزوزم ها برای بوجود آوردن سوراخ یا نقطه ای در روی دیواره باکتری نیز ضروری است. در فاژهای بی دم بعضی از کپسومرهای موجود در روی کپسید فاژ این عمل را انجام می دهند. برای انجام عمل جذب در محیط حاوی باکتری و فاژ اختصاصی آن، وجود املاحی نظیر کلرید کلسیم یا کلرید سدیم الزامی است.
۱-۸-۷-۲- مرحله ورود فاژ به داخل باکتری:
در فاژهای دم دار با غلاف کوتاه شونده اسید نوکلئیک داخل کپسید، با کوتاه شدن غلاف روی دم و ورود قسمتی از دم به دیواره باکتری، از راه کانال ایجادشده وارد باکتری می شود . بر خلاف ویروس های حیوانی و انسانی فقط اسید نوکلئیک وارد شده و بقیه زوائد مانند مرحله غیرپوشش [۳۰] در تکثیر سایر ویروسها، در خارج از سلول باکتری باقی می مانند بدین معنا که خروج اسید نوکلئیک فاژ از کپسید آن، ضمن ورود آنها به داخل باکتری صورت می گیرد.
۱-۸-۷-۳- بیوسنتز:
در این مرحله اسید نوکلئیک فاژ کلیه اعمال سنتز را خود بر عهده گرفته و این اعمال را در باکتری کنترل می کند. اولmRNA و پروتئینهای اولیه را سنتز می کند که این ها خاصیت آنزیماتیکی دارند و برای ساخته اسید نوکلوئیک جدید به کار می روند و پس از آن mRNA و پروتئین های ثانویه را سنتز می کنند که در ساختمان فاژهای جدید به کار خواهند رفت.
۱-۸-۷-۴- رسیدگی کامل:
در این مرحله اسید نوکئیک تولید شده به حالت فشرده درآمده و توسط کپسومرها احاطه می شود و بالاخره کپسید تشکیل شده و در داخل آن قرار می گیرد همزمان با این اعمال دم فاژها نیز ساخته می شود و در روی کپسید بر محل های مخصوص به خودشان می چسبند و آرام آرام فاژهای جدید تشکیل می شود.
۱-۸-۸- منشا فاژ:
با وجودی که در مورد ارتباط بین فاژهای مختلف اطلاعات زیادی بدست آمده ولی هنوز منشا فاژ مورد بحث می باشد. دو خط سیر مهم برای آلودگی فاژ در تاسیسات لبنی مشخص شده است : آغازگر لیزوژنیک و حضور باکتریهای اسید لاکتیک در شیر خام.
۱-۸-۹- سیکل حیاتی باکتریوفاژ:
سیکل فساد سلولی توسط فاژ، با جذب سطحی آن بر روی دیواره سلولی مربوط به باکتری های حساس میزبان فاژها در حالت کلی دو سیکل حیاتی لیتیک و لیزوژنیک دارند.(شکل۴)(۵۶)
۱-۸-۹-۱ سیکل لیتیک:
در این سیکل فاژها پس از ورود به داخل باکتری حساس به خود، تکثیر یافته و همانندسازی می کند و باکتری را در نهایت لیز می کنند. لیز شدن باکتری بدین صورت انجام می گیرد که از طرف ژنوم فاژ یک پروتئین لیزکننده بیشتر می شود و این پروتئین، دیواره باکتری را از داخل از بین می برد و دیواره را متلاشی می کند لذا فاژهای تشکیل یافته جدید بیرون می ریزند که در این حالت به آنها فاژ فرزند[۳۱] می گویند که در تماس با باکتری جدید به آن می چسبند و این سیکل دوباره تکرار می شود. عموما باکتریوفاژهای لبنی از این سیکل پیروی می کنند و به این فاژ، فاژ فعال[۳۲] نیز گفته می شود.
۱-۸-۹-۲- سیکل لیزوژنیک:
این فاژها بصورت معتدل [۳۳] زندگی می کنند بدین معنی که بعد از ورود به باکتری، رشد و تکثیر نیافته و باکتری را لیز نمی کنند. بلکه فاژ پس از اتصال به دیواره سلولی باکتری، ژنوم خود را وارد سلول باکتری می نماید. ژنوم فاژ به ژنوم باکتری چسبیده، ادغام شده و همراه رونویسی[۳۴] ژنوم باکتری با کروموزوم آن تقسیم شده و به نسل های بعدی منتقل می شود و به نام پروفاژ[۳۵] معروف است و به این عمل لیزوژنیک می گویند. این نوع فاژ، فاژ معتدل نیز نامیده می شود.
شکل ۱-۴- سیکل حیاتی لیتیک و لیزوژنیک باکتریوفاژ
۱-۸-۱۰- روش های جداسازی فاژ
۲ نوع روش جداسازی فاژ وجود دارد : روش مستقیم و غیر مستقیم
۱-۸-۱۰-۱- روش مستقیم:
روش جداسازی مستقیم بر روی حضور ذرات فاژ لیتیک یا ترکیبات آن ( DNA و پروتئین ) تمرکز می کند.
۱-۸-۱۰-۱-۱- روش های میکروبیولوژی:
روش های استاندارد میکروبیولوژی عبارتند از : سنجش پلاک، تست لکه [۳۶]و تست های فعالیت که معمولا برای شیر یا محصولات تخمیری انجام می شود. یکی از مزیت های این نوع تکنیک تشخیص مهار کننده های فاژی و غیر فاژی است. ضعف این روش این است که به سویه های اندیکاتور حساس است و دیگر اینکه زمان نسبتا طولانی برای بدست آوردن نتایج لازم است.(۴۹)
۱-۸-۱۰-۱-۲- روش مولکولی:
جداسازی مولکولی روشی مقدم و اختصاصی است بدلیل اینکه این نوع سنجش در مدت زمان کوتاهتر از روش های دیگر انجام می گیرد. چندین روش پایه ای PCR طراحی شده است و در جداسازی موفقیت آمیز بوده و حتی برای طبقه بندی فاژهای لاکتوباسیل، لاکتوکوکوس ها و استرپتوکوکوس ها در مخلوط های لبنی که شامل آب پنیر، استارتر های آب پنیر و نمونه های شیر است مورد استفاده قرار می گیرد.
محدودیت جداسازی روش یک مرحله ای PCR کلاسیک معمولا ۱۱۰۴-۱۰ ۷PFU.ml- می باشد.
این روشی، روشی با حساسیت بالا و سریع می باشد. در مطالعات اخیر این متد برای جداسازی و شمارش سه گروه فاژ لاکتوکوک به نام های C2, P335,936 که از شیر خام بز و پنیر با محدودیت جداسازی پایین ۱۰۲ PFU.ml-1 و در حدود دو ساعت به طول انجامیده استفاده شده است.
روش مولکولی ذرات فاژ فعال و غیر فعال را تشخیص می دهد از این حیث کهDNA فاژ را جداسازی
می کند. تکنیک جداسازی مولکولی برای آزمایشات روتین مقرون به صرفه نیست و اختصاصی عمل
می نماید. این روش فقط فاژهایی را که سکانس ژنومیک آنها در دسترس باشد جداسازی می کند، چون بر پایه ی جداسازی DNAمی باشد.
۱-۸-۱۰-۲- روش های غیر مستقیم سنتی:
۱-۸-۱۰-۲-۱- تست فعالیت
تست فعالیت یک ابزار عمومی برای انالیز روتین در کارخانه های لبنی می باشد. حضور فاژ در محصولات لبنی ( در مقایسه با نمونه های کنترل شده فاقد فاژ ) سبب کاهش تولید اسید می شود.
اهمیت محدودسازی برای این سنجش ها به خصوص برای آغازگرهای مخلوط چند سویه باید در نظر گرفته شوند چون سویه هایی که به فاژ غیر حساس هستند به رشد و اسیدی شدن ادامه می دهند.
۱-۸-۱۰-۲-۲- تست اندیکاتور
اگر فاژ در نمونه باشد تاخیر یا شکست در تغییر رنگ ( عمدتا متیلن بلو یا برموکرزول پرپل) مشاهده می شود. همانطور که در تست فعالیت ممکن است حضور فاژ نتایج منفی کاذب را بدهد در تست اندیکاتور نیز نتایج منفی کاذب را نیز خواهیم داشت.(۴۹)
۱-۸-۱۰-۲-۳- فلوسایتومتری[۳۷]
در چندین سال گذشته برای جداسازی ویروس ها از آب دریا استفاده شده است. در این روش اسید نوکلوئیک را رنگ آمیزی می کنند و فاژهای آزاد موجود در نمونه بدون توجه به میزبان آن ها قابل شمارش است.
اخیرا جداسازی فاژهای لاکتوکوک آلوده کننده از طریق روش فلوسایتومتری گزارش شده است محدوده جداسازی این روش PFU.ml -۱ ۱۰۵ می باشد که باروش PCR کلاسیک قابل مقایسه است.
در این روش ذرات بزرگ مانند سلول های یوکاریوتیک و ذرات چربی باید برداشته شوند تا از بلوکه شدن فلوسایتومتری جلوگیری شود.(۴۹ ،۶)
۱-۸-۱۰-۲-۴- امپدانس الکتریکی یا رسانایی شیر
آلودگی فاژ سبب کاهش تولید اسید لاکتیک در شیر خواهد شد. در مطالعه اخیر Garcio-Aljaro و همکارانش روش جداسازی سریع را که بر اساس تغییرات امپدانس میزبان روی میکروالکترود فلزی (پلاتین و طلا) است، مورد مطالعه قرار دادند. آلودگی و پیامد لیز سلول میزبان توسط اسپکتروسکوپی، امپدانس غیر فاراد در نمونه های شیر مورد سنجش قرار گرفت. سادگی این روش از مزیت های آن است.
اخیرا ترکیب روش میکروسکوپی epiflurecence و میکروسکوپی Atomice force (AFM) برای سنجش حضور فاژها گزاررش شده است.
با بهره گرفتن از روش میکروسکوپی epiflurecence ذرات فاژ لاکتوباسیلوس هلوتیکوس شمارش شده است در حالی که روش میکروسکوپی AFM به سنجش و بررسی تغییر در فاژ و جمعیت های باکتریایی در طی مراحل آلودگی می پردازد.
ذرات فاژ توسط SYBR GreenI رنگ آمیزی می شود و سپس نور سبز ساطع می شود در نتیجه ذرات درخشان بزرگتر از اندازه واقعی ویریون دیده می شوند و با میکروسکوپ فلورسنس قابل شمارش هستند. معایب این روش بدین صورت است که ذرات فاژ ویرولانت و غیر ویرولانت هر دو شمارش می شوند.
۱-۸-۱۰-۲-۵- سنجش پلاک/ لکه و رشد/ تاریکی[۳۸]
این دو روش به طور دائم مورد استفاده قرار می گیرد. این سنجش بر اساس مهار رشد سویه های میزبان توسط باکتریوفاژ صورت می گیرد. کاهش تولید اسید لاکتیک سبب کاهش رشد سویه های میزبان می شود.
گرچه روش های تشخیص میکروبیولوزی از نظر اقتصادی مقرون به صرفه است اما دارای خصوصیات نامطلوب هم می باشد.
این فرایندها در مدت زمان طولانی صورت می گیرد، حداقل ۲۴ ساعت زمان لازم است همچنین باکتریوفاژها دارای میزبان اختصاصی هستند و یک فاژ یک یا تعداد کمی از سویه های باکتری را آلوده می کند و برای انجام این تست ها مجبور به حفظ گروه بزرگی از باکتری های اسید لاکتیک هستیم علاوه بر این به نتایج منفی حاصل از این تست ها هیچ اطمینانی نیست که الزاما فاقد فاژ باشند.