گردن درد یکی از بیماری های شایع (بالغ بر 67 %) بویژه در کشورهای صنعتی می باشد که اکثر گروه -های سنی حتی افراد جوان را شامل می شود (صالح پور و همکاران 2011). شیوع این عارضه به صورت نگران کننده ای، باپیشرفت جوامع، در حال گسترش است. مدت ابتلا به این عارضه در اغلب موارد طولانی شده (حداقل تا 12 هفته ) و بیش از 12 هفته وارد مرحله مزمن می شود که در چنین مواردی به عنوان گردن درد مزمن به تشخیص می رسد (اکبری و همکاران 1388). در 70 درصد از بیماران گردن دردی تشخیص تعریف شده ای بر اساس ساختار درگیر وجود ندارد و علت پاتولوژیک
خاصی برای گردن درد این بیماران یافت نمی شود، در چنین مواردی به عنوان گردن درد غیر اختصاصی شناخته می شود (سلیمی و همکاران 1392).
گردن درد غیراختصاصی مزمن شایع ترین گردن دردی است که بیماران در اثر آن به کلینیک ها مراجعه می کنند، که بدون علت پاتولوژی مشخص مثل فتق دیسک، فشار روی ریشه عصب و تغییرات تخریبی استخوان تعریف می شود. تغییرات عملکرد حسی-حرکتی در این نوع گردن درد شامل: درد و التهاب، افزایش واسطه های التهابی، خستگی، تغییر الگوهای حرکت واختلال در عملکرد عضلات است که باعث تغییر در کمیت و کیفیت اطلاعات حس عمقی این ناحیه و بی تعادلی می شود (سعادت و همکاران 2012).
سیستم کنترل وضعیت وتعادل یک مکانیزم مرکب و پیچیده است، که هماهنگی سه سیستم تعادلی شامل سیستم بینایی، سیستم دهلیزی و سیستم حسی پیکری در آن نقش بسزایی دارد. همکاری این سیستم ها با یکدیگر منجر به کنترل قامت و تعادل می شود (صادقی و همکاران 2009). مرور مقالات نشان می دهد که به دنبال ناراحتی های گردنی، اختلال در حفظ قامت و کنترل تعادل بوجود می آید (صالح پور و همکاران 2011). گردن شامل مکانیسم هایی است که مستقیما در کنترل تعادل دخالت دارند و اتصالات خاصی بین گیرنده های گردن، سیستم بینایی، دهلیزی و سیستم عصبی سمپاتیک وجود دارد. از این رو سیستم حس عمقی گردن نقش مهمی در حفظ تعادل بدن ایفا می کند (کرنیل 2002).
حس عمقی متشکل از حس وضعیت، حس حرکت وحس اعمال نیرو است که به درک آگاهانه ازوضعیت اندام در فضا اطلاق می شود (فیل پیج 2006). گیرنده های حس عمقی همراه با پیامهای حس بینایی و دهلیزی در تعامل با هم از طریق رفلکسهای گردنی- چشمی، سری-گردنی، تونیک گردنی و دهلیزی- نخاعی، باعث هماهنگی بین سر و چشم و ثبات وضعیتی فرد می شوند (سعادت 2012، تریلیون 2008) و شامل گیرنده های مکانیکی موجود در مفاصل بین مهره های گردن،گیرنده های مکانیکی موجود در عضلات گردن، دوک های واقع در عضلات می باشد (توانای 2013) .
عضلات ناحیه گردن بیشترین میزان دوک عضلانی در بدن ( ۲۰۰ دوک در هر گرم) درمقایسه با تعداد دوک عضلانی ناحیه کف دست( ۱۶ دوک در هرگرم) را دارا هستند. از طرفی طرز قرارگیری دوک -ها درعضلات گردن متفاوت از دیگر عضلات بدن است. دوک ها در عضلات به صورت موازی یا در امتداد هم قرار می گیرند، دوک ها در ناحیه گردن اکثرا در امتداد هم قرار می گیرند. عقیده بر این است که این نوع دوک ها برای افزایش اطلاعات ایستا از این عضلات هستند، بنابراین تراکم بالا و شکل خاص دوکهای عضلانی گردن، اهمیت اطلاعات حس عمقی و نقش کلیدی این ناحیه را در وضعیت سر، تعادل بدن و کنترل حرکت چشم آشکار می سازد (تریلیون 2008).
مطالعات انجام شده نشان داده اند که، شیوع گردن درد در خانم ها بیشتر از آقایان است. 15درصد جمعیت زنان و 10درصد مردان در مقطعی از زندگی خود به گردن درد مزمن مبتلا می شوند(جوانشیر 1389). علیرغم مساوی بودن وزن سر زنان و مردان، قدرت عضلات گردن زنان حدودا نصف مردان است که احتمالاً عضلات نسبتا ضعیف زنان، منجر به بروز سندرم خستگی عضلانی و در نتیجه شیوع بالاتر گردن درد می گردد (معروفی و همکاران 1390). بطوریکه در ناحیه گردن، تقریباً % 20 وزن سر توسط ساختمان استخوانی–لیگامانی کنترل می شود و بقیه آن، یعنی قسمت اعظم وزن سر توسط عضلات پارااسپاینال تحمل می گردد. بدیهی است باضعف این عضلات، ثبات ستون فقرات گردن مختل و باعث درد می شود (چا 2010). دردهای عضلانی می توانند اثرمهاری بر عضلات کنترل کننده ثبات داشته باشند و چون عضلات گردن در ارتباط با سیستم وستیبولار و چشم نقش عمده ای در حفظ و نگهداری راستای عمودی بدن دارند، دچار مشکل شده و این امر بر روی عضلات ضدجاذبه به ویژه عضلات ساق پاو نیز در استراتژیهای کنترلی(استراتژی مچ پا) سرایت میکند (صالح پور 2011 ). در حضور درد، کنترل و ثبات ستون فقرات گردنی به خطر می افتد (سلیمی و همکاران 1392).
بنابراین از آنجایی که عضلات ثبات دهنده گردن در ایجاد وضعیت مناسب در سرو گردن اهمیت دارند، بدیهی است که این عضلات در ایجاد ثبات در طی یک فعالیت دینامیک نیز تاثیر داشته باشند. در صورت وجود درد این عضلات آتروفی شده وکارایی مناسب را ندارند. از طرف دیگر ، سندی مبنی بر وجود نگرش درمانی استاندارد برای درمان بیماری وجود ندارد، هیچ کدام ازنگرش های محافظه کارانه فعال و غیرفعال ، اگرچه به صورت گسترده ای تجویز می شوند؛ موثر نبوده اند اخیراً محققان نشان داده اند که روش های چندعاملی (روش های اصلاح وضعیتی ، درمان های دستی ، روانشناسی ، روش های آرام سازی) نسبت به روش های قدیمی (امواج ماورای صوت و تحریک الکتریکی ) در بیماران با درد مزمن گردن باعث کاهش بیشتر درد و برگشت سریع به کارمی شود (اکبری و همکاران 1388). با توجه به اینکه تمرین درمانی بعنوان روشی موثر همواره مورد توجه محققین بوده است روش تمرین درمانی ثباتی در مورد اختلالات ستون فقرات موضوع بسیاری از مطالعات جدید در زمینه درمان عوارض اسکلتی-عضلانی این ناحیه بوده است و تمرین ثبات دهنده گردن روشی است که برای بهبود مکانیسم های درونی ستون فقرات طراحی شده است و سبب ثبات فقرات گردن و آسیب ناپذیری آن می گردد (اکبری 1388). بنابراین از آنجایی که تحقیقات کمی در این زمینه صورت گرفته و زنان بیشتر از مردان در معرض مبتلا به گردن درد هستند، هدف از تحقیق حاضر تاثیر 8 هفته تمرینات ثبات دهنده بر میزان درد، تعادل و حس وضعیت گردن در دختران مبتلا به گردن درد غیراختصاصی دانشگاه شهید باهنر کرمان خواهد بود.
1-2 تعریف مسئله و بیان سؤالهای اصلی تحقیق
گردن درد یکی از شایع ترین و دردناک ترین شرایط اسکلتی عضلانی است. محدوده شیوع آن در طول عمر از 14درصد تا 71 درصد می رسد (تساکیدزیدیس 2013). گردن درد می تواند حاد، تحت حاد یا مزمن باشد. درد یا ناتوانی تا 4 هفته حاد، 12-4 هفته تحت حاد و بیشتر از 12 هفته مزمن نامیده می شود (پالمگرین و همکاران 2009).
در مطالعات نشان داده شده که 30% از مردان و 43% از زنان گردن درد را یکبار در طول زندگیشان تجربه می کنند. یکی ازعلل افزایش شیوع گردن درد در زنان ممکن است بعلت قدرت کمتر عضلات در زنان نسبت به مردان باشد (احسانی 1390).
در مطالعه هاکالا و همکاران در سال 2005 بر روی ارتباط استفاده از کامپیوتر و افزایش درد گردن و شانه، بیان شده که استفاده بیش از دو ساعت در روز از کامپیوتر به عنوان حد آستانه برای بروز گردن درد می باشد. (افتخار سادات 2013)
همچنین برای اکثر گردن دردها، یک بیماری زمینه ای و یا ساختار غیر طبیعی وجود ندارد این نوع گردن درد،گردن درد غیر اختصاصی نامیده می شود (تساکیدزیدس 2013). ساختارهای متعدد گردن و مناطق اطراف مثل عضلات، ساختارهای مفصل، لیگامنت، رباط ها و ساختار عصبی ممکن است منبع گردن درد غیراختصاصی باشند (اکبری و همکاران 1388). دلیل گردن درد غیراختصاصی همچنان نامشخص است در حالیکه اغلب خود محدود شونده است ولی به شدت می تواند عملکرد روزانه را محدودکند و در طولانی مدت باعث درد، مرخصی استعلاجی و ناتوانی قابل توجهی شود (تساکیدزیدیس 2013). کاهش دوره های استراحت نسبی عضلات باعث تغییرات گردش خون، اختلال در هدایت اکسیژن ، دفع مواد زائد و درد عضله می شود. اکثر این تغییرات در فیبرهای نوع یک وعضلات تونیک اتفاق می افتد که به طور مداوم فعالند (لیدرمان 2010).
در مطالعه ای شیوع درد گردن در افراد در حال تحصیل 46% بوده است ، از آنجا که استفاده از لپ تاپ در بین دانشجویان افزایش یافته است ، سبب خم شدن بیشتر گردن به جلو و درد گردن می شود ( افتخار سادات 2013).
بعد از درد، بی ثباتی و مشکلات قامت در میان شایع ترین نشانه های مواجه بیماران با گردن درد مزمن است.کنترل قامت و تعادل شامل حس عمقی، وستیبولار و سیستم بینایی است (لافوند2008). مکانیسم هایی که قامت را کنترل می کنند بسیار پیچیده هستند و شامل طیف گسترده ای از ساختارها،آوران محیطی(یعنی حس عمقی، محرک خارجی و آوران بصری)، سیستم عصبی مرکزی و عضلات موثر هستند. تغییرات در هریک از این مولفه ها، (مثل حس عمقی گردن)، می تواند باعث اختلال در تعادل شود. تخریب حس عمقی گردن اغلب با گردن درد مزمن ارتباط دارد. چندین مطالعه نشان دادند که اختلال در حس عمقی گردن باعث مختل شدن پایداری و کنترل قامت در بیماران مبتلا به گردن درد مزمن می شود(یاهیا 2009).
حس عمقی گردن نقش مهمی را در کنترل قامت بوسیله فراهم کردن اطلاعات مربوط به موقعیت سر و جابجایی نسبی تنه فراهم می کند. بعبارت دیگر دیده شده است که بین گیرنده های حس عمقی ریشه خلفی نخاع گردن و هسته های دهلیزی، ارتباط وجود دارد این رابطه در هماهنگی چشم و دست، درک تعادل و تنظیم وضعیت بدن نقش ایفا می کند(لافوند 2008).
شکایت های مربوط به عدم تعادل بیماران گردن دردی به صورت بی ثباتی، عدم امنیت و سبکی سر است. این افراد بجز موارد شدید که سرگیجه را تجربه می کنند، از اختلال در تعادل ایستای خود، آگاه نیستند. دلیل احتمالی اختلال در تعادل در مطالعات، نقص اطلاعات حسی در این ناحیه و پدیده عدم انطباق حسی در تعامل باسیستم بینایی ودهلیزی بیان شده است(کریستجانسون 2009).
با توجه به مطالعات موجود بنظر منطقی می رسد که وقتی عملکرد گردن به هر دلیلی مختل شود،کنترل وضعیت بدن نیز متاثر شده و علائمی مثل سرگیجه و عدم تعادل بوجود آید (توانای 2013). بطوریکه عملکرد ثباتی عضلات ضدجاذبه گردن در افراد با درد گردن متاثر می شود. فیبرهای تونیک این عضلات نقش حمایتی پاسچرال ضدجاذبه دارند. این فیبرها تحت تأثیر عدم استفاده و مهار رفلکسی و درد قرار می گیرند، ماهیت این اختلال عملکرد در تعیین نوع تمرین برای بازگرداندن ثبات یا نقش حمایتی مهم است. یکی از این تمرینات، تمرینات اختصاصی ثبات دهنده گردن است، تمرین های ثبات دهنده با تقویت ایزومتریک عضلات مالتی فیدوس، روتاتورها وفلکسورهای عمقی سبب استحکام ستون فقرات گردنی می شوند و سبب تقویت عضلات موضعی اطراف گردن می شوند، این تمرین ها مشابه تمرینات ثبات دهنده کمر برای بهبود مکانیسم های ذاتی ستون فقرات طراحی شده اند، از نقطه نظر زمان و تجهیزات تمرین های ساده ای هستند ولی از لحاظ فیزیولوژیک پیچیده می باشند. (اکبری و همکاران1388).
در مطالعه اکبری و همکاران که به مقایسه اثربخشی تمرینات ثبات دهنده و دینامیک در بهبود ناتوانی و درد مزمن گردن پرداخته بود، اثربخشی بیشتر تمرینات ثبات دهنده در مقایسه با تمرینات دینامیک را در بهبود درد و ناتوانی افراد گردن دردی مطرح کرد(اکبری و همکاران 1388).
بنابراین از آنجایی که هرگونه برنامه ریزی به منظور پیشگیری، درمان یا توانبخشی گردن درد در افراد مستلزم آگاهی از علل آن به همراه معرفی تمریناتی برای بهبود گردن درد می باشد، محقق در صدد پاسخ دادن به این سوال است که تاثیر 8 هفته تمرینات ثبات دهنده بر میزان درد، تعادل و حس وضعیت گردن در دختران مبتلا به گردن درد غیراختصاصی مزمن دانشگاه باهنر چگونه بود؟
1-3 اهمیت و ضرورت اجرای تحقیق
گردن درد، دومین ناتوانی شایع عضلانی- اسکلتی بعد ازکمر درد است که در سال های اخیر به دلیل پیشرفت تکنولوژی و کار با رایانه میزان آن رو به افزایش است. (سعادت 2012)، که علاوه بر ناراحتی های جسمی و ذهنی، باعث غیبت از کار می شود (تیمیلا 2000). لذا این درد تاثیر ویژه ای بر فعالیت های زندگی، اشتغال و تفریح دارد و باعث کاهش کیفیت زندگی می شود و هزینه های مستقیم و غیر مستقیم، هزینه های قابل توجه بهداشتی و درمانی را دربردارد. (فیلیپ راو 2008). گردن درد منجر به بروز اختلال در خواب و فعالیت های داخل و خارج از منزل می شود. در افراد گردن دردی انجام بسیاری از فعالیت ها از جمله رانندگی و کار با کامپیوتر مشکل داشته و اغلب مشارکت های اجتماعی و ورزشی در این افراد کاهش می یابد و اختلال در این فعالیت ها در نتیجه گردن درد، روابط شخصی، خانوادگی، سیستم سلامت و اقتصاد را به میزان قابل ملاحظه ای متاثر می سازد. (احسانی 1390) بطوریکه بخش بزرگی از مراقبت های سلامتی به مراقبت از مشکلات گردن اختصاص داده شده و سالانه میلیون ها دلار صرف درمان می شود و خسارت جبران ناپذیری را به بار می آورد. (برانفورت 2001)
در مطالعه ماکلا و همکاران بر روی 8000 نفر از جمعیت عمومی5/13% زنان و 5 /9% مردان درد گردن را ذکر کردند. (افتخار سادات 2013) که احتمالاً زنان بار اسکلتی عضلانی بیشتری در مقایسه با مردان برای انجام فعالیت های خود بکار می گیرند و علائم بالینی خود را بیشتر از مردان گزارش می- کنند، به همین دلیل بررسی و درمان ضایعات گردنی در خانم ها ضروری تر به نظر می رسد . (احسانی 1390)
بنابراین با توجه به مطالب ذکر شده ضرورت انجام یک تحقیق برای مشخص نمودن تاثیر تمرینات ثبات دهنده بر میزان درد، تعادل و حس وضعیت افراد گردن درد وجود دارد.
1- 4 اهداف تحقیق
1-4-1 هدف کلی: هدف کلی تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرینات ثبات دهنده بر میزان درد، تعادل و حس وضعیت گردن در دانشجویان دخترمبتلا به گردن درد غیر اختصاصی دانشگاه شهید باهنرکرمان بود.
1-4-2 اهداف اختصاصی:
1- 5 فرضیه های تحقیق:
1-6 پیش فرض های تحقیق:
1- شرکت کنندگان انگیزه کافی برای جواب دادن به پرسشنامه را داشته اند.
2-آزمودنی ها، حداکثر تلاش خود را در انجام آزمون ها و اجرای برنامه بکار برده اند.
3-آزمودنی ها از هیچ دارویی برای تسکین درد استفاده نکرده اند.
4-اندازه گیری از آزمودنی ها به طور یکسان و هماهنگ انجام شده است.
1-7 قلمرو تحقیق (محدوده تحقیق):
1- افراد شرکت کننده در تحقیق از دانشجویان خوابگاهی دانشگاه باهنر بودند.
2- دامنه سنی دانشجویان بین28- 18 سال در نظر گرفته شد.
3-وجود هر کدام از موارد عنوان شده در زیر، با تشخیص پزشک، باعث حذف نمونه از شرکت در مراحل اجرای آزمون گردید.
1-8 محدودیت های تحقیق
– کنترل شرایط روحی روانی و میزان دقت شرکت کنندگان هنگام پاسخ به پرسشنامه.
– آزمون گیری از تمام شرکت کننده ها در یک روز.
– عدم کنترل عواملی نظیر ترس از درد، میزان انگیزش و سایر عوامل روانی.
_ عدم کنترل تفاوت های فردی بین شرکت کننده ها.
-عدم درک یکسان مفهوم درد.
. Corneil
. Phil Page
. Treleaven.
. Chae
2 . Palmgren
1 . Tsakitzidis
. Lederman
. Lafond
. Yahia
. Kristjansson
1 . Taimela
2 . Philip Rowe
3 . Bronfort
[16] . Schieppati
[17]. Korthals
[18]. Teng
[19] . Lee
[20] . Pinsault
جهانی شدن از جمله مسائل مهم جهان حاضر است که ابعاد گوناگون فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی دارد. این پدیده، بسیاری از دانشمندان را به تفکر پیرامون خود واداشته و هریک از آنها تلاش کرده اند تفسیر وتبیین علمی از این روند ارائه دهند. در سالهای اخیر اندیشمندان بسیاری از این مفهوم به شکل گسترده استفاده کرده وآن را مفهومی کلیدی نه تنها در علوم سیاسی یا روابط بین الملل بلکه در کل علوم اجتماعی می دانند. برای نمونه مالکوم واترزجهانی شدن را مهمترین موضوع ومفهوم دهه 1990قلمداد می کند که نشان دهنده گذار جامعه انسانی به هزاره سوم است.( واترز، 1379: 9) جهانی شدن هر چند به تازگی به شیوهای نوین مطرح شده است، چیز تازهای نیست و سابقهای بس طولانی دارد؛ به گونهای که از نظر رابرتسون نیز فرآیند کلی جهانی شدن دستکم به پیدایش دینهای جهانی در بیش از دو هزار سال پیش می رسد ( رابرتسون، 1385: 31). نویسندگان و صاحب نظرانی مانند مزروعی نیز نخستین نشانههای فرآیند جهانی شدن را در تمدن اسلامی و شرق باستان شناسایی میکنند( گل محمدی ، 1386 : 23). فرآیند جهانی شدن و ریشههای آن در نوع سنتی با ادیان جهانی مخصوصاً اسلام آغاز گردید و تا آغاز دوره رنسانس ادامه داشت. از این تاریخ به بعد، نوعی دیگر از جهانی شدن که میتوان از آن به جهانی شدن مدرن و یا به تعبیر «شولت»، جهانی شدن سکولار یاد کرد، آغاز شد(شولت،1382: 73).
نکته مهم دیگر درباره ماهیت این فرآیند، پروسهای پروژهای و یا ترکیبی بودن آن است. عدهای ماهیت آن را یک فرآیند طبیعی و برخاسته از جوامع پسا صنعتی غرب میدانند(سجادی ، 1387: 31) و آن را یک پروسه طبیعی قلمداد میکنند. در دیدگاه دیگر، جهانی شدن امر تصنّعی و هدایت شده است که غرب، آن را در راستای خواستها و منافع خویش تعقیب و هدایت مینماید( سجادی ، 1387: 31). از این رو آن را یک پروژه کاملاً غربی برای استعمار دیگران میدانند. در نگرش سوم که مورد نظر این پایان نامه است، جهانی شدن، پدیدهای مرکب از هر دو جنبه پروسهای و پروژهای میباشد. بر این مبنا، این پدیده مانند هر پدیده دیگر فرصتها و چالشهایی را به وجود میآورد. لذا جهانی شدن در کنار چالشها، فرصتهایی نیز ایجاد نموده است که در این پایان نامه به فرصتهای جهانی شدن برای امت سازی پرداخته خواهد شد.
یکی از نتایج اساسی جهانی شدن، برداشتن فاصلههاست: افزایش فزاینده اطلاعات و رسانههای گروهی، مفهوم مرز در واحدهای سنتی همچون، دولت ـ ملت را بیاثر میسازد و مرزهای جغرافیایی، جای خود را به مرزهایی با تواناییهای اطلاعاتی میدهد. با روند جهانی شدن، عمل سیاسی نیز جهانی میشود( لسناف ،1385: 220). در این وضعیت، در کنار تهدیدها و پیآمدهای سوء جهانی شدن، به دلیل طرح فرا جامعه ظرفیتها و قابلیتهایی نیز برای جهانی شدن واقعی و مورد نظر ادیان فراهم می شود(قوام ،1382: 361 ).
جهانیشدن، با پشت سر گذاشتن و در نوردیدن مرزهای جغرافیایی ملی در مناسبات و روابط فرهنگی، سیاسی، اجتماعی منجر به نزدیکتر
شدن مسلمانان در ورای ملّیت و قومیت آنان میشود و فنآوری نوین ارتباطی و اطلاعاتی از جمله «اینترنت»، امکان تغییر و تحول در باورها، ارزشها فراهم نموده و در نتیجه، تصویر ذهنی مخاطبین را در حد بالایی افزایش داده است(افروغ 1387 : 40) و این مسئله به این معناست که جهانی شدن باعث تضعیف بنیانهای دولت- ملت و شکل گیری افق های جدیدی برای امت سازی شده است.
کمرنگ شدن نقش قومیت وملیت میتواند ذهنیت مسلمانان را فراتر از جامعه ملّی به سمت ایجاد تصویری مثبت از زیست مشترک، سرنوشت و آینده مشترک سوق دهد و محیط ذهنی ـ روانی بسیار خوبی ایجاد کند تا زمینهساز انسجام اسلامی شود ودر نتیجه نوعی امت سازی رخ دهد.
بر اساس آنچه واترز گفته است، جهانی شدن، فرآیندی است که در آن قید و بندهای جغرافیایی که بر روابط اجتماعی و فرهنگی سایه افکنده است، از بین میرود و مردم به طور فزایندهای از کاهش این قید و بندها آگاه میشوند. کاهش قید و بندهای جغرافیایی، منجر به کمرنگتر شدن تصویر مثبت ناسیونالیستی در بین مسلمانان میشود و زمینههای واگرایی ناشی از ناسیونالیسم را کم میکند. همچنین تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات، فرصتی است که تصاویر ذهنی غیر واقعی متقابل بین نخبگان حاکم بر کشورهای اسلامی را کاهش و آنان را به سمت نگرش واقعبینانهتر از یکدیگر سوق دهد. این وسایل در دوره ما قبل اخیر جهانی شدن، بیشتر در اختیار قدرتهای بزرگ بود که بر اساس منافع خود به اختلاف بین حاکمان کشورهای مسلمان و منفیسازی بین آنها اقدام مینمودند. از طرفی اکثر قریب به اتفاق دول کنونی ممالک اسلامی بر پایه الگوی “دولت – ملت ” غرب بنا نهاده شده است و با خاصیت سکولار یا نیمه سکولار و غیر مردمی و انحصاری خود هرگونه پیوستگی و وحدت را از روزنه منافع ملی و طایفهای و قومی و از دیدگاه فلسفه سیاسی مسلط امروز غرب و سیستم حاکم بر جهان آن مینگرند. بحران مشروعیت سیاسی در ممالک و دنیای اسلام در عصر حاضر در تغییر وتحولات وارده به الگوی دولت – ملت نیست بلکه در اصل وجود وتعارض با چنین نظامی است(مولانا، 1388 : 117). در بسیاری از کشورهای اسلامی فاصله میان مردم وجامعه و دولتهای حاکم بر سرزمین های اسلامی در حال افزایش است. از طرفی اسلامگرایان( امت اسلامی ) تنها جامعه و گروهی هستند که به طور جدی خواستار یک نظام فرامرزی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی میباشند. امتسازی به گونهای در واکنش به جریان جهانشمولی اقتصادی، فرهنگی و تکنولوژی امروزی که ادامه سلطه گرایی گذشته است شکل میگیرد و با اتحادو وحدت و شناخت واقعیت به جای واکنشهای آنی و پروژه های پراکنده و متفرقه و تزئینی که این روزها اغلب از طرف برخی از دولتها و ممالک اسلامی دیده می شود، مأموریت تاریخی خود را انجام داده و با درایت کامل مدلولات فکری و عملی خود را در چارچوب جهانشمولی اسلام به دنیا ارائه خواهد کرد. همانگونه که ملت سازی و فراهم کردن زمینه برای ایجاد دولت ملی پروسه چندان آسانی نبوده است، امتسازی نیز آسان نخواهد بود.
Post – society
با توجه به تغییراتی که در یک صد سال اخیر در جوامع بشری رخ داده است و چالشهایی که پیش روی انسان معاصر مطرح شده است شاید لازم است به چند پرسش اساسی پیش روی تمدن های بشری پاسخی مناسب داده میشد ،یعنی چیستی انسان و چیستی هویت انسان ،رابطه میان انسان اجتماع و تاریخ و تاثیرات اینان بر هم و ….
در تعریف های جدیدکه منبعث از فلسفه نو حاکم بر قرن حاضر بود مفاهیمی چون نسبیت ،شک ،عدم قطعیت و … وارد ساحت فکری و نظری شد وخدا حذف شدو هیچ تکیه گاه یا ثابتی برای انسان باقی نماند چنان انسان مدرن درگیر شک بود که میزان حیثیت وجودی خود را از میزان تشکیک به جهان اطراف وام میگرفت و تنها میزان ما بین او و جهان اطراف خردگرایی و عقل گرایی او بوداین نوع برخورد خالی از آفات وآسیب ها نبود که در ادامه به آن خواهیم پرداخت .
این تعارض در غرب با توجه به این که زاده ی یک فرایند طولانی مدت از بعد از رنسانس بود پذیرفتنی تر و قابل هضم تر بود تا در جوامعی
با پیشینه تاریخی بیشتر چرا که تمام آنچه را که از سر انسان غربی گذشته بود را تجربه نکرده بود و پیوندی عمیق با گذشته وهویت تاریخی خویش داشت در جوامعی که عقبه تاریخی قابل توجهی داشتند این فرآیند نو را نه تحت عنوان یک فرایند که آغاز و انجامی دارد بلکه محصول آن را به عنوان یک محصول وارداتی و مصرفی وارد کردند که از یک سو حاصل هوس سلاطین و امرا ونوعی نیاز که منبعث از مقایسه فرهنگ وطنی با فرهنگ غرب و ناکارآمدی ساختار های موجود در این ممالک از دیگر سو بود.
فهرست جداول
عنوان
صفحه
جدول 4-1 انرژی برهمکنش انرژی همکاری و ثابت هامت کمپلکسهای استخلاف شدهY…X–TAZ در سطح نظری M06-2X/aug- cc-pVDZ بر حسب kcal mol-1.. 53
جدول 4-2 مهمترین پارامترهای ساختاری برهم کنشهای پنیکوژنی، کالکوژنی، هالوژنی در کمپلکسهای Y…X–TAZ در سطح نظری M06-2X/aug- cc-pVDZ مقادیر ایتالیک و بلد برای ساختار دیمر. 56
شکل 4-3 نمونه ای از شکل مولکولی خواص مکان شناسی چگالی الکترونی بدست آمده از محاسبات AIM برای کمپلکسهای Y…X–TAZ. 60
جدول 4-3 نتایج تحلیلAIM در سطح نظریM06-2X/aug-cc-pVDZ، مقادیر چگالی الکترونی ρ و لاپلاسی الکترونی Ñ2ρدر نقاط بحرانی پیوند پنیکوژنی ، کالکوژنی و هالوژنی… 60
جدول 4-4 نتایج تحلیلNBO در سطح نظری M06-2X/aug-cc-pVDZ.. 62
Xدر سطح نظری M06-2X/aug- cc-pVDZ بر حسب kcal mol-1.. 65
در سطح نظری M06-2X/aug- cc-pVDZ.. 69
جدول 4-7 نتایج تحلیلAIM در سطح نظری M06-2X/aug-cc-pVDZ، مقادیر چگالی الکترونی ρ در نقاط بحرانی پیوند پنیکوژنی، کالکوژنی و هالوژنی و نقاط بحرانی قفس در برهمکنش p-p.. 71
جدول 4-8 نتایج تحلیل NBO در سطح نظری M06-2X/aug-cc-pVDZ.. 74
جدول 4-9 بیشینه و کمینه مقدار پتانسیل بر حسب کیلو کالری بر. 76
مول در در سطح نظریM06-2x/aug-cc-pVDZ 76
فهرست اشکال و نمودارها
عنوان
صفحه
شکل1-1 مقایسه دقت اوربیتالهای اسلیتری و گوسین با افزایش تعداد جملات در تابع گوسین 24
شکل 2-1 مهمترین ساختارهای هندسی در برهمکنش p-p: الف) لبه به صفحه یا T-شکل ب) صفحه به صفحه ج) جابجا شده.R فاصله بین دو مرکز و r جابجایی افقی است. 29
شکل 2-2 برهمکنش p-pداروها با DNA… 30
شکل 2-3 شماتیک کلی از علائم و اختصارات برای انواع مختلفی از برهمکنشهای p-p، X نشان دهنده اتم یا استخلاف الکترون کشنده، Y نشان دهنده اتم یا استخلاف الکترون دهنده است. 32
شکل 2-4 شکلی از برهمکنش حلقههای p مطابق با گزارش جانیک. برای وضوح بیشتر اتمهای هیدروژن حذف و ساختار هندسی صفحه به صفحه انتخاب شده است. 34
شکل2-5 برهمکنش بین دو صفحهp-p 38
شکل2-6 مدل بار نقطهای برای توصیف برهمکنشp-p 39
شکل2-8 ساختار جابجا شده p-p. 40
شکل 2-9 الف) ترکیب ککولن ب) نقشه سطوح چگالی الکترونی ترکیب ککولن . 41
ب) ساختارهندسی صفحه به صفحه p روی برهمکنش بین دو اتم p شکل 2-10الف) تاثیری از قطبش الکترون… 42
شکل2-11 الف) تاثیر قطبش الکترونهای p در اتم 1 (شکل2-12 ج) 43
شکل2-11 ب) تاثیر قطبش الکترونهای p در اتم 2 (شکل2-12 ج) 43
شکل2-12 ج ساختار هندسی -Tشکل… 43
شکل 2-13ساختار هندسی اجزاء پلکانی که با کریستالوگرافی X-ray بدست آمده، شامل برهمکنشهای p-p، پیوند هیدروژنی و کاتیون-p میباشد. 45
F، ناحیه قرمز حفره سیگما میباشد.. 46
شکل 4-1 مشتقات استخلاف شده کمپلکسهای تری آزین که در برهمکنشهای پنیکوژنی، کالکوژنی و هالوژنی به طور همزمان شرکت کرده اند. 51
شکل 4-2 برهمکنشهای همزمان پنیکوژنی، کالکوژنی و هالوژنی با مولکول تری آزین. 51
نمودار 4-1 مقادیر ΔE برحسب ضرایب هامت استخلافها 53
برحسب ضرایب هامت استخلافها 55
نمودار 4-3 مقادیر ΔE برحسب فواصل برهمکنش پنیکوژنی، کالکوژنی و هالوژنی… 57
نمودار 4-4 مقادیر چگالی الکترونی ρ برحسب فواصل برهمکنش پنیکوژنی، کالکوژنی و هالوژنی… 60
– X در سطح نظری M06- 2X/aug-cc-pVDZ.. 64
نمودار 4-5 مقادیر ΔE برحسب ضرایب هامت استخلافها. 65
. 67
. 70
. 72
و X= CN) مقادیر ماکزیممMEP در 001/0 واحد اتمی سطح چگالی الکترونی میباشد. 76
عوارض ژئومورفیکی نواحی خشک به طور اعم و مخروط افکنهها به طور اخص به علت ویژگیهای خاص و منحصر به فرد بودن، همواره در سطح جهان مورد توجه پژوهشگران بوده است و محققان کشورهای مختلف جهان به این نواحی توجه خاص داشته اند. در نواحی خشک و بیابانی عوارض دیگری هم وجود دارد که در کنار مخروط افکنهها تکامل مییابند. دشت سرها شامل : دشت سر فرسایشی، دشت سر آپانداژ و دشت سرپوشیده، اوئد یا خشک رودها، انواع ناهمواریهای ماسهای، و تمام اشکال و عوارض موجود در پلایاها، جزء اشکالی اند که در نواحی خشک با ویژگیهای متفاوتی که حاصل تغییرات محلی آنها از محلی به محل دیگراست، دیده میشود. ژئومورفولوژی هریک از این عوارض پیچیدگی خاص خود را دارد. از نظر تکامل این عوارض تا حدودی به یکدیگر وابسته است و تغییر در هر کدام بر تکامل دیگری اثر میگذارد. (مقصودی و محمد نژاد آروق، 1390).. به طور کلی این عوارض، تحت تاثیر متغیرهای محیطی و فرایندهایی است که در طول زمان تغییر کرده و قابل تحلیلاند. در واقع در بررسی مخروط افکنهها میتوان متغیرهای موثر در تشکیل و تحول آنها را یک به یک مشخص کرد و تاثیر زمانی و فضایی هر کدام از آنها را بر خصوصیات مخروط افکنه مانند وسعت، شیب، نوع رسوبات، جریانهای سطحی و… مورد بررسی قرار داد. متغیرهای فراوانی در تشکیل و سپس تحول و تکامل مخروط- افکنهها تأثیر دارند. برخی از این متغیرها محلی اند و ممکن است ناشی از حوضهی آبریز باشد که مخروط افکنه در خروجی آن تشکیل شده است. مانند مقدار، جنس و نوع رسوب و نحوه جریان رودخانه یا ممکن است عملکردی گسترده ومنطقهای داشته باشند و از این طریق مخروط افکنهها را تحت تأثیر قرار دهند.
از آنجا که مخروط افکنهها جزء سیستم رودخانه ایی به شمار میرود و متشکل از حوضههای آبریز که فراهمی رسوب را بر عهده دارد و همین طور ناحیه انتقال و در نهایت ناحیه تراکمی اند (مقصودی ،1390 ). از آنجایکه خصوصیات مورفومتری نمایانگر توصیفات کمی از سطح مورفولوژی سیستمهای ژئومورفیکی است که غالباً برای تخمین نسبت درجه توسعه یافتگی خصوصیات ژئومورفیکی یک یا گروهی از سیستمهای ژئومورفیک قرار میگیرند. از این رو مدلهای آماری مورفومتری سیستمهای ژئومورفیک نیز برای تخمین مورفومتری سیستمهای مشابه میتواند مورد استفاده قرار بگیرد. توصیفات کمی و آنالیزهای مورفومتری سیستمهای ژئومورفیک باعث میشود تا ژئومورفولوژیستها با شیوه عاری از پیش داوری لندفرمهای مشابه را در محیطهای مختلف طبیعی با هم مقایسه کنند.(گورابی و همکاران، 1390). رسوبات مخروط افکنه تحت تأتیر دو فرایند کلی جریانهای رودخانهای و جریانهای خرده دار تقسیم میشوند (موسوی حرمی، 1389). در این پژوهش بررسی خصوصیات مورفومتری مخروط افکنهها و حوضههای تغذیه کننده آنها و رابطه سنجی بین خصوصیات مخروط افکنه و حوضهها، ارائه یک مدل مناسب در تحلیل روابط مخروط افکنه با حوضههای تغذیه کننده پرداخته شده.
1-2 تبیین مسأله پژوهشی
مخروط افکنهها در محیطهای مختلفی ایجاد میشوند، این پدیده بخصوص در مناطق خشک و نیمه خشک یا مناطقی با خشکی فصلی، یعنی جایی که میزان بالایی از رسوب وجود دارد و تجمع در آن صورت میگیرد به وجود میآید. چنین مناطقی عمدتاً در محل گسلهای طویل یا پیشانی کوههای حاصل از فعالیت تکتونیکی قرار دارد (معتمد، 1379). مخروط افکنهها اغلب جزء سیستمهای بسته ومشخص اند. زیرا جریان انرژی ورودی و خروجی از سیستم مشخص بوده و عناصر آن شناخته شده است. به طور کلی این عوارض، تحت تأثیر متغیرهای محیطی و فرایندهایی است که در طول زمان تغییر کرده و قابل تحلیل اند. در واقع در بررسی مخروط افکنهها میتوان متغیرهای مؤثر در تشکیل وتحول آنها را یک به یک مشخص کرد و تأثیر زمانی وفضایی هر کدام از آنها را بر خصوصیات مخروط افکنه مانند وسعت، شیب، نوع
رسوبات، جریانات سطحی و…. مورد بررسی قرار داد.
(مقصودی، 1390 ). بررسی خصوصیات ژئومورفولوژیکی مخروط افکنهها یکی از بارزترین خصوصیات عملکردی حوضههای تغذیه کننده آنهاست حوضه میان ساختاری و عملکردی مخروطها میتوان معیار مناسبی جهت پارامترهای نظیر آورد رسوب بستر رودخانه، میزان تخریب و پدیده هوازدگی حوضههای آبخیز و حیات مشرف به آنها باشد. در نگاه اول عملکرد حوضه آبخیز نقش منفی فرسایش در اذهان جلوه گر میشود لیکن در نگاه عمیق وجود چشم انداز مخروط افکنهها مانند سیستم فعال مؤثر میباشند که نقطه شروع بر سفره آب زیرزمینی قلمداد میشود، لذا مطالعه خصوصیات آنها در تبیین اهمیت وجایگاه آنها بعنوان سیستمهای طبیعی و بی خطر چشم انداز مفید واقع شود.(ولی، 1388)
1-3 اهداف
بنابراین هدف این پژوهش بررسی مورفومتری خصوصیات ژئومورفیک مخروط افکنهها در دشت جیرفت با توجه به خصوصیات حوضه تغذیه کننده آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. این بررسی بر پایه شش محور قرار گرفته که عبارتند از:
1 – 4 – پرسشهای اساسی پژوهش
1 – 4 – 1 پرسشها
ـ آیا ارتباط معناداری بین وسعت مخروط با وسعت حوضه تغذیه کننده وجود دارد؟
ـ آیا ارتباط معناداری بین ضرائب ناهمواری، زهکشی با خصوصیات مخروط وجود دارد؟
ـ آیا ارتباط معنا داری بین جنس حوضهها و شکل مخروطها وجود دارد؟
ـ آیا میتوان خصوصیات مخروطها را براساس خصوصیات حوضههای تغذیه کننده مدل سازی نمود؟
Debrisflow