مولفههای برنامه درسی پنهان
سوالها
ساختار فیزیکی
۱۴،۱۵،۱۶،۱۷،۱۸،۱۹،۲۰،۲۱،۲۲،۲۳
ساختار سازمانی
۲۴،۲۵،۲۶،۲۷،۲۸،۲۹
جو اجتماعی و ارتباطات متقابل انسانی
۱،۲،۳،۴،۵،۶،۷،۸،۹،۱۰،۱۱،۱۲،۱۳
جدول۳-۲: مولفههای آزمون مهارت های تفکر انتقادی و سوالهای مربوط به هر مولفه
مولفههای آمون مهارت های تفکر انتقادی
سوالها
مقایسه
۲،۹،۱۳
تشخیص
۱،۴،۵،۶،۱۱،۱۵
قضاوت
۳،۷،۸،۱۰،۱۲،۱۴،۱۶،۱۷،۱۸،۱۹،۲۰،۲۱
۳-۷- روایی و پایایی آزمون برنامه درسی پنهان
روایی[۱۱۶](اعتبار): به منظور بررسی روایی پرسشنامه این پژوهش از روش تعیین روایی محتوایی استفاده شده است. روایی محتوایی معمولا برای بررسی اجزای تشکیل دهنده یک ابزار اندازه گیری بکار برده می شود. اعتبار محتوا یک ابزار اندازه گیری به سوالات تشکیل دهنده آن بستگی دارد. اگر سوالات ابزار و مهارت های ویژهای باشد که پژوهشگر قصد اندازه گیری آن را داشته باشد. آزمون دارای اعتبار محتوا است. این امر با توجه به نظرات استاد راهنما و استاد مشاور و دیگر اساتید متخصص در مورد پرسشنامه پژوهش حاضر رعایت شده است.
پایایی[۱۱۷]: پایایی عبارت است از میزان همسانی نتایج سنجش مکرر(نایبی،۱۳۹۰). و به وسیله دیگر مشاهدهگران که میزان خطای اندازه گیری نمرههایی است که از یک آزمون حاصل شده است(گال و همکاران،۱۳۹۰، ۱۳۴۶). برای میزان سنجش پایایی ابزارهای این پژوهش از ضریب پایایی آلفای کرانباخ استفاده گردیده است. بررسی نتایج بدست آمده این پرسشنامه از محاسبه ضریب آلفای کرانباخ حاکی از آن است که مقادیر بدست آمده برای پایایی کل ابزار و همچنین خرده آزمونها ۱)مولفهی ناشی از جو اجتماعی و ارتباطات متقابل انسانی(۹۶۷%۰)، ۲)مولفهی ناشی از ساختار سازمانی مدرسه(۹۳۴%۰)، ۳)مولفهی ناشی از ساختار فیزیکی(۸۹۳%۰) و میانگین پایایی بالای ابزارهای پژوهش میباشد.
۳-۸- روایی و پایایی آزمون مهارت های تفکر انتقادی
اعتبار آزمون: برای بدست آوردن اعتبار مقیاس محقق ساخته از اعتبار محتوا و اعتبار سازه استفاده شده است. در سنجش اعتبار محتوا( اعتبار صوری و منطقی)، آزمون تکثیر و به ۱۰ نفر ا ز متخصصان تعلیم و تربیت دانشگاه های مختلف شهر تهران داده شد. نظرات جمعآوری گردید، در اکثر سوالها توافق لازم وجود داشت و در زمینه سوالهایی که توافق لازم وجود نداشت. از متن آزمون حذف شدند. در نتیجه آزمون به ۲۷ سوال که سه خصیصه مقایسه، تشخیص و قضاوت دانش آموزان را میسنجید، تنظیم نهایی شد. برای سنجش اعتبار سازه از تحلیل عاملی استفاده شد. در این روش همبستگی بالایی بین عوامل و عامل تفکر انتقادی وجود داشت. علاوه بر روشهای فوق محقق تلاش کرد در صورت دستیابی به این آزمون دیگری از این مقوله از اعتبار وابسته به ملاک نیز استفاده کند. متاسفانه به دلیل عدم وجود یا دستیابی به چنین آزمونی این امر میسر نشد.
روایی آزمون: در این پژوهش برای سنجش روایی مقیاس مهارت های تفکر انتقادی فقط روایی بازآزمایی(روش آزمون- آزمون مجدد) استفاده شده است. پس از اجرای آزمون مهارت های تفکر انتقادی، مجددا پس از پنج هفته آزمون تفکر انتقادی به ۴۰ نفر از آزمودنیهایی که در مرحله اول شرکت داشتند داده شد. میانگین و انحراف معیار نمره کل آزمودنیها در مرحله بازآزمایی به ترتیب ۲۷۵=x و ۹۴۱=S.D ضریب همبستگی بین نمره های آزمودنی در دو نوبت آزمون و آزمون مجدد برای کل آزمودنی ها ۹۳/۰=r بدست آمد که بسیار رضایت بخش بود.
۳-۹- شیوه گردآوری اطلاعات:
پس از انجام نامهنگاریهای اداری و کسب مجوزهای لازم، آمار مورد نیاز در زمینه تعداد دبستانها و تعداد دانش آموزان هر دبستان جمعآوری گردید. در این پژوهش، پژوهشگر از طریق پرسشنامه آزمون برنامه درسی پنهان و آزمون مهارت های تفکر انتقادی به جمعآوری یافتههای خود پرداخت. به این صورت که بین همه نمونه آماری این پژوهش پرسشنامه ۲۹ سوالی برنامه درسی پنهان و ۲۱ سوالی تفکر آزمون مهارت های انتقادی پخش شد و از آنها خواسته شد که با دقت به این پرسشهای آزمون جواب دهند.
۳-۱۰- روش تجزیه و تحلیل داده ها
برا ی تحلیل داده های حاصل از پژوهش، از شاخص های آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است. هم چنین تحلیل داده های گردآوری شده در دو بخش توصیفی و استنباطی انجام گرفت. در بخش توصیفی، از جدول معیارهای تمرکز از قبیل میانگین، انحراف استاندارد، استفاده شده است. در بخش استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. ضریب همبستگی عبارت است از اندازه قدرت ارتباط بین دو متغیر(شویلسون، مترجم کیامنش، ۱۶۹،۱۳۸۹).
فصل چهارم تجزیه و تحلیل داده ها
۴-۱- مقدمه
همانطور که در فصلهای پیشین اشاره گردید، هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه برنامه درسی پنهان و میزان مهارت های تفکر انتقادی دانش آموزان پسر پایه پنجم است. پژوهشگر در فصل دوم ضمن بیان تاریخچه و مبانی نظری هر یک از متغییرهای پژوهش، به برخی از پژوهشهای انجام گرفته در این زمینه اشاره کرد. در این فصل به منظور تحلیل داده ها و پرسشهای پژوهش از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است. که در ابتدا آمار توصیفی مربوط به متغییرهای پژوهش ارائه گردیده میگردد و پس از آن بر اساس پرسشهای پژوهش به تحلیل داده ها پرداخته می شود.
۴-۲- ارائه نتایج
در این قسمت به توصیف داده های پژوهش پرداخته می شود. برای این منظور جدولی ترسیم گردیده است. این جدول میانگین و انحراف استاندارد متغییرهای مورد بررسی را نشان میدهد. میانگین و انحراف استاندارد، متغییر برنامه درسی پنهان و متغییر هر دو مهارت تفکر انتقادی و مولفههای آن در این جدول آورده شده است.
جدول ۱-۴: میانگین و انحراف استاندارد برنامه درسی پنهان و متغییرهای میزان مهارت های تفکر انتقادی
متغییر
بسیاری از شرکتها مانند اینتل، کوکا کولا و جیتل[۷۰] روش معکوس را پیش گرفتهاند و دیگر اقدام به ارائه اطلاعات میان دوره ای و درآمدهای سالانه پیش بینی شده به تحلیل گران نمینمایند. این شرکتها در جواب این اقدام، ادعا میکنند که تمرکز خود را از دستیابی به اهداف کوتاه مدت به اهداف بلند مدت تغییر دادهاند (خالد الموتسم عبدلغانی، ۲۰۰۵)[۷۱].
۲-۲-۴-۲ ) به منظور جلوگیری از مشکلات تعهدات استقراض و تلاش برای کم کردن هزینههای سیاسی
شرکتها باید از وامها و بدهیهایی که تعهداتی را در صورت عدم دسترسی به سودی معین ایجاد میکند، اجتناب کنند. چرا که در صورت برآورده نشدن این تعهدات اعتبار دهنده ممکن است نرخ بهره بیشتری را طلب کند و یا اینکه پرداخت یکجای طلب خود را درخواست نماید. در نتیجه برخی از شرکتها ممکن است از مدیریت سود به منظور جلوگیری از نقض تعهدات ذکر شده استفاده نمایند. از طرف دیگر برخی از شرکتها ممکن است انگیزه کم نشان دادن سود خود را داشته باشند تا از مشکلات سیاسی ناشی از بازده بیش از حد مورد انتظار جلوگیری کنند. برای مثال اگر قیمت گازوئیل به شدت افزایش پیدا کند و کارخانجات نفتی سود بسیار زیادی به دست آورند. این مسأله ممکن است باعث ایجاد انگیزه در دولت برای افزایش مالیات بر درآمد شرکتهای مذکور شود و یا انگیزه برای کنترل کردن قیمت گازوئیل ایجاد نماید (خالد الموتسم عبدلغانی، ۲۰۰۵).
۲-۲-۴-۳ )هموارسازی سود طی یک دوره زمانی بلند مدت با رشد مناسب
این اعتقاد برای سالیان متمادی وجود داشته وهنوز هم این باور وجود دارد که شرکتها باید تغییرات شدید در سود خود را به حداقل برساند تا باعث حداکثر شدن قیمت سهام خود شوند. چرا که یک بستر بسیار متغیر از سود به معنی ریسک زیاد میباشد در نتیجه سهام شرکت در مقایسه با سهام شرکتهایی که روند سود نسبتا ثابتی دارندکاهش قیمت خواهدداشت. در نتیجه این شرایط برای شرکتها، انگیزه ایجاد یک سود هموار با ضریب رشد معقول را به مدیریت القاء میکند (خالد الموتسم عبدلغانی، ۲۰۰۵).
۲-۲-۴-۴ ) تامین کردن احتیاجات طرح پاداشی
هیلی، ۱۹۸۵ در پژوهشی نشان داد که سود بگونهای توس مدیران مدیریت میشود که باعث ایجاد حداکثر پاداش ناشی از سود را برای آن ها به همراه داشته باشند. زمانی که سود کمتر از سطح مورد نیاز بدست آوردن پاداش مدیریت باشد، سود به سمتی مدیریت میشود که حداقل مورد نیاز برای به دست آوردن آن پاداش را فراهم کند. برعکس، زمانی که سود در سطحی قرار میگیرد که از آن بالاتر برای مدیران ایجاد پاداش نمیکند، مدیران سود را به سمتی هدایت میکنند تا به سطحی پائین از حداکثر برسد تا در آینده از آن برای زمانی که سود بین حداکثر و حداقل است استفاده کرده و به گونه ای سود را مدیریت میکنند تا به حد بالا برسد(همان منبع)
۲-۲-۴-۵) تعویض مدیریت
در زمانی که احتمال تعویض مدیریت وجود داشته باشد معمولا سود مدیریت میشود، مدیریت یک شرکت عملکرد ضعیف، سعی میکند سود را افزایش دهد تا از تعویض (اخراج) احتمالی خود جلوگیری کند. از طرف دیگر مدیریت جدید شرکت ممکن است سعی میکند بخشی از درآمدهای سالهای آتی را در دورههایی نشان دهد که مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت و کم بودن درآمد را، در ابتدای دوره کاری خود ناشی از عملکرد نادرست مدیریت قبلی اعلام کند (خالد الموتسم عبدلغانی، ۲۰۰۵).
فرضیه طرح پاداش پیش بینی می کند که به بازنشستگی رسیدن مدیران ارشد اجرایی، موجب اتخاذ استراتژی حداکثر کردن سود خواهد شد تا پاداش خود را افزایش دهند ویا این که آن ها برای جلوگیری ویا به تأخیر انداختن التهابات و تشنجات ناشی از عملکرد نامطلوب شرکت ها، اقدام به مدیریت سود برای افزایش آن می نمایند. این محرک ها برای مدیران ارشد اجرایی جدید نیز عملی می باشند. بخصوص اگر در هر گونه کاهش ارزش، مدیران ارشد اجرایی سابق مقصر قلمداد شوند. از طرف دیگر، درمواردی که انتظار می رود سودهای آتی دارای رابطه ضعیفی با سودهای جاری باشند، مدیران سودهای جاری را ذخیره می کنند.دلیل این هموار سازی طبق بررسی دیفوند و پارک[۷۲] امکان التهاب و تشنجات علیه مدیریت، هنگام ضعیف بودن سودهای جاری بدون توجه به عملکردهای سودآوری قبل می باشد.درنتیجه هموارسازی سود برای جلوگیری از گزارش سود کم، امنیت شغلی را زیاد می کند (خسرو نژاد، ۱۳۸۸).
۲-۲-۴-۶ ) قرارداد بین مدیران ومالکان:
یکی از حوزه های مورد مطالعه در حسابداری اثباتی، مربوط به قراردادهای بین مدیران و مالکان بوده است. این زمینه ی پژوهش با تئوری نمایندگی رابطه ای تنگاتنگ دارد. یکی از راه های ایجاد انگیزه در مدیران این است که سهام شرکت به آنان داده شود. راه دیگر، آن است که با توجه به قیمت سهام، بر اساس عملکرد مدیران به آنان پاداش هایی پرداخت شود و یا اینکه مشاهده میشود پاداش هایی که در ازای عملکرد مدیران داده میشود، به سود خالص و درآمد شرکت بستگی دارد. استفاده از سود خالص و درآمد باعث میشود که بتوان بین عملکرد و اجزای تشکیل دهنده سود خالص ( مانند افزایش درآمد یا کاهش هزینه ها ) رابطه دقیق تری برقرار کرد. مدیرانی که پاداش آن ها براساس افزایش سود خالص تعیین می گردد دارای انگیزه مشخصی می شوند، تا از طریق دستاویز قرار دادن قوانین و مقررات حسابداری، سود را بالا ببرند.این پدیده را “فرضیه مبتنی بر برنامه پرداخت پاداش” می نامند. دراین فرایند مدیران تاآنجا که امکان دارد هزینه ها راکاهش می دهند تا احتمال افزایش سود در آینده بالا رود.منظور کردن استهلاک به روش خط مستقیم ( ونه به روش تصاعدی) نمونه ای از تصمیمی است که مدیر میتواند در رابطه با بکارگیری قواعد و مقررات حسابداری اتخاذ نماید (خسرو نژاد، ۱۳۸۸).
۲-۲-۴-۷ ) قرارداد بین مدیران و بستانکاران:
قراردادهای متعارف وام ( اوراق قرضه) یکی دیگر از موضوعاتی است که بسیار مورد پژوهش قرار می گیرد. میتوان ثابت کرد که مدیر در صدد به حداکثر رساندن منافع خود است،به ویژه اگردارای سهام شرکت باشد تصمیمی نخواهد گرفت که بیشترین منافع دارندگان اوراق قرضه تأمین شود. بنابراین اغلب بستانکاران ازمدیریت می خواهند تا قراردادی را امضاء کنند که منافع آنان محفوظ بماند. برای مثال، مدیریت انگیزه ای برای انتشار اوراق قرضه ای نداردکه نسبت به اوراق قرضه عرضه شده، اولویت داشته باشد زیرا وی با این اقدام ریسک اوراق قرضه جدید را کاهش می دهد که درنتیجه قیمت آن ها کاهش خواهد یافت. در مورد فرضیه های مربوط به قرارداد وام، همانند فرضیه های مربوط به پاداش مدیران، مدیریت دارای انگیزه میشود که سود های دوره آینده را به دوره کنونی منتقل کند، زیرا این اقدام باعث میشود که نسبت بدهی ها به حقوق صاحبان سهام کاهش یابد. این پدیده را فرضیه” بدهی ها به حقوق صاحبان سهام” مینامند. بستانکاران در بسیاری از قراردادهای وام، نسبت های مالی را تعیین می کنند و مدیریت را ملزم می نمایند تا به گونهای عمل کند تا نسبت مزبور از حد معینی فراتر نرود.برای مثال،امکان دارد وام دهندگان، شرکت را ملزم نمایند تا نسبت جاری را در سطح معینی نگه دارد.
۲-۲-۴-۸ )انگیزه های مربوط به نخستین عرضه عمومی
ارزش بازار شرکت هایی که برای نخستین بار اوراق بهادار خود را به عموم عرضه می کنند، به درستی مشخص نمی باشد. هیوقز[۷۳] تحلیلی را ارائه نمود با این محتوا که اطلاعاتی مانند سود خالص میتواند راهنمایی برای سرمایه گذاران در مورد ارزش شرکت باشد. از طرفی دونتو[۷۴]، کلارکسون[۷۵]، ریچاردسون و سفسیک[۷۶] به شواهدی دراین مورد پی بردندکه بازارنسبت به سودهای پیش بینی شده به عنوان راهنمایی برای تعیین ارزش شرکت به طورشدید عکس العمل نشان می دهد.این موضوع، احتمالی را مطرح می کند.که مدیران شرکتها به امید این که ارزش بازار سهام شرکت خود را افزایش دهند، سود را مدیریت میکنند(خسرو نژاد، ۱۳۸۸).
۲-۲-۵) قربانیان مدیریت سود، چه کسانی هستند؟
البته قربانیان بالقوه مدیریت سود، استفاده کنندگان صورتهای مالی هستند؛ هرچند، این موضوع که آیا استفاده کنندگان، قربانی این حرکت میشوند، جای سؤال و پژوهش دارد. این استفاده کنندگان، شامل سهامداران، سرمایه گذاران دراوراق قرضه، بانکداران، قانون گذاران، اتحادیهها، عرضه کنندگان، مشتریان و رقبا هستند (کین لو، ۲۰۰۸) [۷۷].
درزمینه ی عرضهی اولیهی سهام، روشن است قربانیان بالقوه، سرمایهگذارانی هستند که خالص داراییهای شرکتها را خریداری میکنند. سؤال این است که آیا سرمایه گذاران، به خاطر مدیریت سود، برای سهام، بیش از ارزش آن میپردازند؟ تئو و همکاران [۷۸] (۱۹۹۸)، این موضوع را بررسی کردند و دریافتند که سرمایه گذاریها درشرکتهای با مدیریت سود بالا، به عملکرد ضعیف در دورههای آتی گرایش دارند.
پذیرش این نتیجه برای معتقدان به کارایی بازارهای سرمایه، مشکل است. چرا سرمایه گذاران، مدیریت سود را پیش بینی نمیکنند و اطلاعات را کاهش نمیدهند تا درنتیجه آن، قیمت عرضه ی اولیه ی سهام را کاهش دهند؟ یک پاسخ این است که بازارعرضه ی اولیه درمورد سهام، مشابه بازارثانویه عمل نمیکند ودرنتیجه، درجه ی متفاوتی ازکارایی را دارد. کارایی نیازمند تعادل خریداران و فروشندگان و قیمتی برای تنظیم این تعادل است. دربازارهای ثانویه، سهامداران موجود و کارگزاران فروش استقراضی، توازنی را برای تعداد نامحدود بالقوه خریداران فراهم میکنند. دربازارعرضه ی اولیه ی سهام فروشندگان افراد درونی شرکت هستند و قیمت عرضه ی اولیه برای سهام پذیره نویسی شده توسط بانکهای سرمایه گذاری تعیین میشود (همان منبع). اگر ابهامی در مورد ارزش سهام وجود داشته باشد (که بدون تردید وجود دارد)، انتقال اطلاعات از قسمت پایین تر توزیع، به دلیل فعالیت فروش محدود قبل از روز اول مبادله، محدود شده است. بنابراین، نیازی نیست که عرضه و تقاضا برای سهام عرضهی اولیهی سهام، متعادل باشند و مدیریت سود برای افزایش ارزش مشاهده شده این سهام به طور بالقوه میتواند موفق شود(فرزانی و غلامیحسین آباد، ۱۳۸۸).
۲-۲-۶) مدیریت سود خوب در مقابل مدیریت سود بد
در مدیریت سود بد تلاش می شود عملکرد عملیاتی واقعی شرکت با بهره گرفتن از ایجاد ثبت های حسابداری مصنوعی یا تغییر از میزان معقول ، مخفی بماند . برای مثال ، هیأت اجرائیه ی یک شرکت ممکن است تأثیرات یک حاشیه سود کم را با ثبت درآمدهای دوره بعد دراین دوره یا کاهش هزینه های مطالبات سوخت شده، افزایش دهند.پنهان کردن روند عملیات واقعی با بهره گرفتن از تهاترهای حسابداری مصنوعی و افشاء نشده از مصادیق مدیریت سود بد می باشد.
در مقابل ، مدیریت سود خوب نیز وجود دارد وآن از فرایند روزمره اداره یک شرکت با مدیریت عالی محسوب می شود، که در طی آن مدیریت ، بودجه معقول تعیین می نماید،نتیجه ها و شرایط بازار رابررسی می کند، دربرابر تمام تهدیدها و فرصت های غیر منتظره واکنش مثبت نشان می دهد و تعهدات را در بیشتر یا تمامی موارد به انجام می رساند.یک شرکت نیاز به بودجه ریزی ، داشتن هدف ،سازماندهی عملیات داخلی ، و ایجاد انگیزه در کارکنانش درکنار ایجاد یک سیستم بازخورد ، جهت آگاهی سرمایه گذارانش دارد. رسیدن به نتیجه های با ثبات وقابل پیش بینی ورسیدن به روند مثبت سود با بهره گرفتن از محرک های طرح ریزی و عملیاتی خوب ، نه غیر قانونی است و نه غیر اخلاقی .
یک مدیریت سود خوب ، ممکن است تصمیم گیری کند که به اختیار در دوره ای که درآمد عملیاتی پایین است ،تعدادی از دارایی ها به فروش رود – شاید شرکت در حال بستن یک قرارداد خوب باشد که در دوره بعد درآمد زایی دارد ونشان دادن این سود درجهت لطمه وارد نکردن به اعتبار شرکت ، مورد نیاز باشد- در صورت بیان مناسب ، روند ایجاد شده ، گمراه کننده نخواهد بود. برخی افراد باوردارند که چنین عملی ، تصمیم گیری را خدشه دارمی نماید و کیفیت سودرا کاهش می دهد ولی تصمیم گیری براین پایه استواراست که آیا نتیجههای بدست آمده قابل اتکا است وآیا مبادله ها به گونه ای مناسب بیان شده است یا خیر . از این رو می توان نتیجه گرفت که مدیریت سود، بد نیست. در حقیقت مقوله ای مورد پذیرش و مورد نیاز در درون و برون شرکت توسط تمامی باشد در مرحله بعد، محتوای اطلاعاتی افزایشی از پیش بینی های تحلیل گر،
بخش سوم: محافظه کاری سود
۲-۳) مفهوم محافظه کاری
محافظه کاری یکی از مفاهیم اساسی حسابداری است که همواره در ارائه اطلاعات مالی مورد توجه تهیهکنندگان قرار میگیرد. در ادبیات حسابداری دو ویژگی مهم محافظهکاری مورد بررسی قرار گرفته است: نخست، وجود جانبداری در ارائه کمتر از واقع ارزش دفتری سهام نسبت به ارزش بازار آن که توسط فلتهام و اوهلسون[۷۹] (۱۹۹۵) مطرح شده است. دوم، تمایل به تسریع بخشیدن در شناسایی زیانها و به تعویق انداختن شناسایی سود ها که توسط باسو عنوان شده است. باسو محافظه کاری را به عنوان «تمایل حسابداران جهت نیاز به یک درجه بالاتری از تایید پذیری برای شناسایی اخبار خوب در سود نسبت به اخبار بد تعریف می کند».
در حسابداری سنتی محافظهکاری به عنوان شناسایی سریع زیانها و شناسایی با تأخیر سودها تعریف شده است، پیشبینی سودها به معنی شناسایی سودها پیش از وجود ادعای قانونی نسبت به درآمدهایی که موجب ایجاد آنها شده و تأییدپذیر بودن آن درآمدها است. محافظهکاری بیانگر این نیست که تمام جریانهای نقدی مربوط به درآمد باید پیش از شناسایی سودـ برای مثال شناسایی فروشهای نسیه دریافت شوند، بلکه باید این جریانهای نقدی تأییدپذیر باشند. در ادبیات تجربی این ضرب المثل به صورت « تمایل حسابداران جهت نیاز به درجه بالاتری از تایید پذیری برای شناسایی اخبار خوب به عنوان سود، نسبت به شناسایی اخبار بد به عنوان زیان » تفسیر شده است( باسو،۱۹۹۷)[۸۰].
محافظهکاری درجه تاییدپذیری نامتقارنی را برای شناسایی سودها و زیانها ضروری میداند. با این تفسیر میتوان محافظهکاری را درجهبندی نمود. بدین معنی که هر چه تفاوت درجه تاییدپذیری مورد نیاز برای سودها بیشتر از زیان ها باشد محافظه کاری نیز بیشتر خواهد بود. به این گونه تفسیر از محافظه کاری «تاییدپذیری متفاوت »گفته میشود (واتز،۲۰۰۳)[۸۱]. یکی از پیامد های مهم رفتار نامتقارن محافظهکاری در مورد سودها و زیان ها اصرار بر ارائه کمتر از واقع خالص ارزش داراییها است. قانونگذاران بازارهای سرمایه، تدوین کنندگان استانداردها و دانشگاهیان، محافظه کاری را بدین دلیل مورد انتقاد قرار می دهند که این ارائه کمتر از واقع در دوره جاری می تواند موجب ارائه کمتر از واقع هزینه های دوره های آتی و از این رو منجر به ارائه بیش از واقع سود طی دوره های آتی شوند. اما APB (هیات تدوین اصول حسابداری) محافظه کاری را به عنوان یک میثاق تعدیلکننده حسابداری مالی در بیانیه شماره ۴ فهرست بندی نموده است و بیان میکند که دارائیها و بدهیها اغلب در یک شرایط نامشخص قابل ملاحظه ارزیابی می شوند و بنابراین حسابداران با رعایت احتیاط پاسخ میدهند.
کیسو و همکاران[۸۲] (۲۰۰۱) محافظه کاری را اینگونه تعریف می کنند، «به طور سنتی محافظه کاری در حسابداری وسیله ای است که به هنگام تردید در انتخاب رویه ای که ممکن است موجب ارائه بیش ازواقع داراییها و سود شود راه حلی را بر می گزیند که کمترین پیامد را داشته باشد.» برای مثال بند ۹۵ از بیانیه های مفاهیم حسابداری مالی شماره۲ (۱۹۸۰) چنین میگوید: «… اگر برای یک مبلغ دریافتنی یا پرداختنی دو برآورد با درجه احتمال یکسان وجود داشته باشد، محافظه کاری آن برآوردی را انتخاب خواهد کرد که کمترین خوش بینی در آن لحاظ شده باشد».
سود حسابداری به دلیل اینکه اطلاعاتی درباره جریانهای نقدی جاری و آتی مورد انتظار شرکت ارائه میکند مربوط به قیمت سهام است و از این رو، بر ارزش بازار شرکت تاثیرگذار میباشد. از لحاظ واکنش بازار اوراق بهادار نسبت به سودهای گزارش شده ، نظریه بازارهای کارا نشان می دهند که به طور سیستماتیک، روش های مختلف «اصول عمومی پذیرفته شده در حسابداری» موجب گمراهی سرمایه گذاران در محاسبه سود های عملیاتی گزارش شده نمیشوند. از این رو بر اساس مباحث نظری(هندریکسون و وان بردا ۱۹۹۲ و بیانیه مفاهیم حسابداری مالی شماره ۲)، سرمایه گذاران باید درجه ای از محافظهکاری را در قالب انتظارات خود از کاربرد سود حسابداری برای برآورد جریانهای نقدی آتی بکار گیرند( واتز و زیمرمن ،۱۹۸۶).
از دیدگاه تهیه کنندگان صورتهای مالی، محافظهکاری به عنوان کوششی برای انتخاب روشی از روشهای پذیرفته شده حسابداری که به یکی از موارد زیر منتج میشود، تعریف شده است:
شناخت دیرتر درآمد فروش ؛
شناخت سریع تر هزینه ؛
ارزشیابی کمتر دارایی ها ؛ و یا
ارزشیابی بیشتر بدهی ها ( شباهنگ، ۱۳۸۲).
از نظر اسمیت و اسکوسن محافظه کاری یعنی انتخاب یک راهکار حسابداری تحت شرایط عدم اطمینان که در نهایت به ارائه کم تر داراییها و درآمدهابیانجامد و کم ترین اثر مثبت را بر حقوق صاحبان سهام داشته باشد. ولک و همکاران محافظه کاری را تمایل حسابداران به شناسایی همراه با تأخیر سودها و ارزشیابی هرچه کمتر داراییها میدانند. بلیس معتقد است محافظه کاری شناسایی تمامی زیانهای بالقوه و عدم شناسایی سودهای محتمل است. باسوبیان می کند محافظه کاری، استفاده از درجات بالاتر قابلیت اتکا برای شناسایی و ثبت سودها واخبار خوشایند افزایش ارزشها و در مقابل، استفاده از درجات پایین تر قابلیت اتکاء برای شناسایی و ثبت زیانها و اخبار ناخوشایندکاهش ارزشها است. محافظه کاری به عنوان کم نمایی پیوسته ی ارزش دفتری خالص داراییها نسبت به ارزش بازار آن ها نیز تعریف شده است.در مفاهیم نظری حسابداری، محافظه کاری به عنوان “واکنش محتاطانه در مقابل عدم اطمینان و به منظور حمایت از حقوق و ادعاهای صاحبان سهام و اعتباردهندگان شناخته می شود؛ به طوریکه برای شناسایی اخبار خوب در صورتهای مالی نسبت به اخبار بد سطح بالاتری از قابلیت رسیدگی تأییدپذیری را الزامی می کند.
واتز محافظه کاری را ساز وکاری مؤثر در انعقاد قرارداد بین شرکت و اعتباردهندگان و سهامداران میداند که از آنها در مقابل فرصت طلبیهای مدیریت محافظت میکند. علاوه براین، محافظه کاری ممکن است پوشش مناسبی برای جلوگیری از مطرح شدن دعوای قضایی علیه شرکت شود که نه تنها ریسک طرح دعاوی را کاهش میدهد؛ بلکه موجب کم شدن هزینههای مرتبط میشود. با وجود فقدان تعریف جامع برای محافظه کاری، در ادبیات حسابداری دو ویژگی مهم بررسی شده است. نخست، تمایل به سریع کردن شناسایی زیانها و به تعویق انداختن شناسایی سودها که توسط باسو عنوان شده است. دوم، وجود جانبداری در ارائه کمتر از واقع ارزش دفتری سهام نسبت به ارزش بازار آن که فلتهام و اولسون آن را مطرح کرده اند.(محمدی، ۱۳۹۰).
۲-۳-۱) اهمیت محافظه کاری
از نظر بیور۱ (۱۹۹۸) رفتار محافظه کارانه به گونه ای است که منجر به انتخاب درآمدهای کمتر (نسبت به درآمدهای بیشتر) و هزینههای بیشتر (نسبت به هزینههای کمتر) می شود و زیانهای تحمل نشده را شناسایی می کند، در حالی که سودهای تحقق نیافته را شناسایی نمی کند. از این رو همان طور که فلتهام و اوهلسون۲ (۱۹۹۵) بیان نمودند انتظار بر این است که این نتایج باعث بروز اختلافی بین ارزش بازار و ارزش دفتری سهام در بلند مدت گردد (شروف و همکاران، ۲۰۰۴) ۳.
نمونههایی از رویههای حسابداری محافظه کارانه که منجر به شناسایی به هنگامتر اخبار بد میشوند عبارتند از: قاعده اقل بهای تمام شده یا بازار برای ارزشیابی موجودی کالا، شناسایی زیانهای کاهش ارزش ( ولی عدم شناسایی سودهای تجدید ارزیابی) برای داراییهای بلند مدت و حسابداری زیانهای احتمالی در مقابل سود های احتمالی. با تاکید بر اصل محافظه کاری، هنگامی که انجام موفق یک رویداد مالی با برخی ابهامات مواجه می شود رویههای حسابداری ترجیح می دهند که شک و تردیدی در شناسایی سود اعمال شود و همچنین معیارهای تایید پذیری بیشتری را پیش از شناسایی سود ضروری می دانند (همان منبع)
سود حسابداری به دلیل اینکه اطلاعاتی درباره جریانهای نقدی جاری و آتی مورد انتظار شرکت ارائه میکند مربوط به قیمت سهام است و از این رو، بر ارزش بازار شرکت تاثیرگذار می باشد ( واتز و زیمرمن،۱۹۸۶). از لحاظ واکنش بازار اوراق بهادار نسبت به سودهای گزارش شده، نظریه بازارهای کارا نشان می دهند که به طور سیستماتیک، روشهای مختلف «اصول عمومی پذیرفته شده در حسابداری»۶موجب گمراهی سرمایه گذاران در محاسبه سودهای عملیاتی گزارش شده نمی شوند ( همان منبع،ص۵)۷. از این رو بر اساس مباحث نظری(هندریکسون و وان بردا ۱۹۹۲ و بیانیه مفاهیم حسابداری مالی شماره ۲)، سرمایه گذاران باید درجه ای از محافظه کاری را در قالب انتظارات خود از کاربرد سود حسابداری برای برآورد جریانهای نقدی آتی بکار گیرند (اسکات،۲۰۰۳)۸.
۲-۳-۲) جایگاه محافظه کاری در استانداردهای حسابداری
هیأت استانداردهای حسابداری مالی۲ که در سال ۱۹۸۰ شروع به فعالیت خود نمود، محافظه کاری را این گونه تعریف می کند:محافظه کاری یک واکنش محتاطانه نسبت به شرایط ابهام۳ است و سعی دارد ابهام و ریسکهای ذاتی موجود در موقعیتهای تجاری، به اندازه کافی مورد توجه واقع شوند و مراقبت لازم از آن ها به عمل آید.
در استانداردهای حسابداری فعلی، رویکرد ترازنامه ای(نگهداشت سرمایه ثابت ) جایگزین رویکرد سود و زیانی شده است که برای سالهای زیادی در حسابداری رایج و مورد تایید نظریه پردازان بود. در رویکرد ترازنامه ای داراییها و بدهیها به صورت اختصاصی تعریف، شناسایی و اندازه گیری می گردد. اگر این امر به درستی انجام گردد درآمدها به عنوان افزایش در داراییها (کاهش در بدهیها ) و هزینهها به عنوان کاهش در داراییها (یا افزایش در بدهیها) اندازه گیری میشود. در صورت دسترسی به ارزش منصفانه می توان از آن برای اندازه گیری، بدون اینکه اصول رایج حسابداری مثل تطابق و اصل بهای تمام شده به کار رود، استفاده نمود. رویکرد ترازنامه ای با گرایش به سمت ارزش منصفانه،برای مفهوم محافظه کاری فضای کوچکی باقی می گذارد، به هر حال گرچه مبانی نظری استانداردهای حسابداری مبتنی بر چشم اندازهای تئوریکی است که در نگاه اول فضای کمی برای محافظه کاری یا اصول حسابداری رایج باقی گذاشته است،اما این مبانی کاملا عاری از این عوامل نیستند،برای مثال مفهوم تطابق درآمد و هزینه همچنان میبایست به اجرا در آید اما:
d: میزان اشتباه مجازی می باشد که مقدار آن بر اساس تحقیقاتی که قبلاً صورت گرفته است مشخص می شود. در این تحقیق مقدار d برابر ۰۵/۰ در نظر گرفته شده است.
n: تعداد نمونه آماری.
: واریانس جامعه.
همچنین با توجه به اینکه در نمونه گیری مقدماتی نرخ بازگشت ۵۵ درصد برای پرسشنامه های تحقیق بدست آمد، محقق اقدام به توزیع ۵۰۰ پرسشنامه در بین مخاطبین خود نمود که نهایتا ۲۰۵ پرسشنامه قابل استفاده با نرخ بازگشت ۴۱ درصد بدست آمد و مبنای تجزیه و تحلیل های بعدی قرار گرفت.
روش و ابزار گردآوری داده ها
ابزار گردآوری داده ها در مرحله نخست تحقیق که مبتنی بر روش کیفی است، مصاحبه های رو در رو نیمه ساختار یافته است تا اینکه بتوان به ویژگی های رفتار خادمانه و عوامل اثر گذار بر آن دست یافت. بر این اساس پرسش محوری مورد نظر در مصاحبه ها “چه توصیفی از رفتار خادمانه دارید؟ و برای بروز رفتارهای توصیف شده، چه عواملی را مؤثر می دانید؟” بود که در این حین به منظور استخراج اطلاعاتی جامع و کامل از مشارکت کنندگان و یا شفاف سازی پاسخ های آنها سوالات دیگری نیز پرسیده شد که در قسمت پیوست (۱) رساله به آنها اشاره شده است. متوسط زمان پاسخگویی در مصاحبه ها ۴۰ دقیقه است که گاهی بر اساس اطلاعات افراد پاسخگو و علاقه آنها به بیان این اطلاعات از ۱۵ دقیقه تا ۳ ساعت هم بطول انجامیده است. ضمن اینکه مصاحبه ها با کسب اجازه از فرد مصاحبه شونده ضبط می شد و سپس کلمه به کلمه به صورت مکتوب در آمده و مصاحبه هایی که اجازه ضبط نداشت نیز به صورت دستنویس، مکتوب شده است.
در مرحله دوم تحقیق که به سنجش کمی متغیرهای حاصل از مرحله نخست تحقیق و روابط بین آنها اختصاص دارد، به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه محقق ساخته، برگرفته از مرحله اول تحقیق استفاده شد. این پرسشنامه شامل ۱۵۳ گویه است که در دو بخش ویژگی های رفتار خادمانه با ۸۲ گویه و عوامل مؤثر بر رفتار خادمانه با ۷۳ گویه و با به کارگیری طیف لیکرت ۵ گزینه ای در دامنه کاملا موافق تا کاملا مخالف طراحی شده است.
اعتبار ابزار و یافته های کیفی تحقیق
به سبب ضرورت ایجاد اطمینان از صحت یافتههای پژوهش کیفی، پژوهشگران این حوزه مفاهیمی مانند اعتبارپذیری[۱۵۰] یا استحکام[۱۵۱] دادهها را مطرح نمودهاند. جهت تایید استحکام دادهها در تحقیقات کیفی بایستی به قابلیت اعتبار[۱۵۲] (مقبولیت)، قابلیت اعتماد[۱۵۳]، قابلیت وابستگی[۱۵۴] و قابلیت انتقال[۱۵۵] آن ها توجه نمود(عباس زاده، ۱۳۹۱؛ دانایی فرد و مظفری، ۱۳۸۷). که در ادامه به تعریف این مفاهیم و نحوه بکارگیری آنها در پژوهش حاضر پرداخته شده است.
قابلیت اعتبار (مقبولیت): به اعتقاد لینکلن و گوبا قابلیت اعتبار به سه مسئله ارتباط دارد؛ متدولوژی، اعتبار محقق و فلسفه تحقیق. آنها برای افزایش قابلیت اعتبار تحقیقات کیفی راه هایی را به شرح زیر پیشنهاد داده اند: الف) غرق شدن در داده ها و مشاهدات پیگیر که مستلزم اختصاص زمان کافی برای جمعآوری و تفسیر دادهها است که موجب فهم بیشتر فرهنگ، زبان و دیدگاههای گروه تحت مطالعه می شود. ب) ترکیب: این شیوه به استفاده از چند منبع برای ترسیم واقعیت اشاره دارد و جمع آوری دادهها از افراد مختلف درگیر موضوع و حضور محققین مختلف در انجام فرایند تحقیق (جمعآوری، تفسیر و تحلیل دادهها) و یا بهرهگیری از روش های کمی و کیفی به صورت همزمان جهت پاسخ به سوال تحقیق را ابزار اجرایی این روش تلقی مینماید. ج) بازنگری بیرونی که عبارت است از عرضه نتایج تحقیق به شرکت کنندگان و گرفتن تایید آنها (عباس زاده، ۱۳۹۱؛ دانایی فرد و مظفری، ۱۳۸۷). برای این منظور در پژوهش حاضر، محقق درگیری طولانیمدت با مشارکتکنندگان و دادهها داشت؛ به طوری که برای تکمیل جاهای از قلم افتاده در مصاحبه، هر مصاحبه چندین بار بازشنوی و مرور شد. همچنین از روش بازنگری بیرونی بهره گرفته شد. بدین صورت که از مصاحبه پنجم به بعد با استخراج عوامل اولیه، پس از انجام مصاحبه با هر یک از مشارکت کنندگان از ایشان خواسته می شد که صحت عوامل را تأیید یا اصلاح نمایند. و نهایتا پس از نهایی شدن مدل استخراج شده، مورد تأیید ۵ نفر اول مشارکت کنندگان نیز قرار گرفت. از سویی دیگر در تحقیق حاضر از روش ترکیب نیز جهت تأیید اعتبار فرایند تحقیق بهره گرفته شد چرا که داده ها از خادمانی با سوابق اعزام چندین باره و خدمت در سمت های مختلف اعزامی جمع آوری شده است.
قابلیت اعتماد: درخصوص بررسی قابلیت اعتماد ابزار بخش کیفی تحقیق، سیلورمن (۲۰۰۵) بر این باور است که ثبت دقیق، کامل و عمیق دادهها، کدگذاریهای دقیق، کامل و متنوع و تکرار آنها میتواند درخدمت قابلیت اعتماد تحقیق قرارگیرد. براین اساس، اگر کثرتگرایی در پژوهشگر که بیانگر توافق و اجماع نظر بر کدگذاری مقولات است، اتفاق افتد، نشانه ثبات و پایداری تحقیق است (دانایی فرد و مظفری، ۱۳۸۷). به عبارتی هنگامی که فرایند کدگذاری از اعتبار برخوردار باشد نتایج حاصل از مصاحبهها نیز از قابلیت اعتماد برخوردارخواهند بود. جهت بررسی قابلیت اعتماد فرایند کدگذاری مصاحبه ها در پژوهشهای کیفی میتوان از دو شاخص ثبات و تکرارپذیری بهره گرفت که در ادامه به توضیح ونحوه بکارگیری آن در پژوهش حاضر پرداخته شده است.
الف) شاخص ثبات(پایایی بازآزمون): شاخص ثبات به میزان سازگاری طبقهبندی دادهها در طول زمان اشاره دارد. این شاخص را میتوان زمانی محاسبه کرد که یک کدگذار یک متن را در در دوزمان متفاوت کدگذاری کرده باشد. به دلیل اینکه در محاسبهی این شاخص کدگذار و متن یکی است، این نوع شاخص شامل کمترین احتمال دخالت عوامل کنترل نشده است. برای محاسبه شاخص ثبات، روش کار به این ترتیب است که از میان کل مصاحبهها چند نمونه به صورت تصادفی انتخاب و هرکدام از آنها دوبار در یک فاصله زمانی کوتاه و مشخص(بین پنج تا سی روز) کدگذاری میشوند. سپس کدهای مشخص شده، در دو فاصله زمانی برای هرکدام از مصاحبهها با یکدیگر مقایسه میشوند و از طریق میزان توافقات یا عدم توافقات موجود در دو مرحله کدگذاری، شاخص ثبات برای آن تحقیق محاسبه میشود (عباس زاده، ۱۳۹۱؛ دانایی فرد و مظفری، ۱۳۸۷). در پژوهش حاضر محقق ابتدا کل واحدهای فکر را در یک جدول تجمیع کرد؛ سپس به طور تصادفی بر اساس رویه تحلیل محتوا در پژوهش های مشابه همچون پژوهش باترفیلد و همکاران (۱۹۹۶) بیست درصد از آنها را انتخاب کرده و کدگذاری مجدد نمود. نتیجه میزان توافق با کدگذاری اصلی ۹۴ درصد بدست آمد. جدول ۳-۱ موارد عدم توافق در دو مرحله کدگذاری را نشان می دهد.
جدول ۳-۱ موارد عدم توافق بین دو مرحله کدگذاری توسط محقق
واحد فکر | کدگذاری اولیه | کدگذاری ثانویه |
اینها تو خونشون خدمت نقش بسته. | عشق و علاقه | فطرت خدمتگزار |
*** | فطرت خدمتگزار | تمایل به خدمتگزاری |
*** | سرفرازی معنوی | غرور معنوی |
بهترین خادم کسی است که بتواند خدای خودش و صاحب خانه را بالای سر خود ناظر ببیند. | ناظر درونی | نگرش معنوی |
*** | خوش صورتی | آراستگی ظاهری |
یکی از خدمه های پیش کسوت در یکی از سفرها برای خدمه های سفر اولی هدیه می خرید تا تشویق بشوند خوب کار کنند. | عمل فرانقشی | تشویق همکاران |
مثلا زایری بیمار است و توان ایستادن ندارد. خادم می تواند به او بگوید برو اونجا ویلچر را بردار ولی یک خادم خوب در چنین مواقعی بلافاصله با سرعت تمام میرود و برای اون زایر یک ویلچر تهیه می کند. | نوع دوستی | همدلی |
مرحله نهایی تکنیک تاپسیس فازی، رتبه بندی گزینه ها براساس ترتیب نزولی ها خواهد بود.(کاه رامان و همکاران،۲۰۰۷)
بعد از به دست آوردن و محاسبه کارایی با بهره گرفتن از تاپسیس فازی نیاز است اعداد آن با بازدهی و ریسک غیر سیستماتیک سنجیده شود .
در سال ۱۹۷۸ سه متخصص تحقیق در عملیات به نامهای “چانز[۵۹]“، “کوپر[۶۰]” و “رودز[۶۱]” مقاله هایی را ارائه نموده اند که طی آن از طریق برنامه ریزی خطی اندازه گیری عملی کارایی انجام می گرفت. این روش در حال حاضر به نام DEA [۶۲]یا تحلیل پوششی دادهها شهرت دارد. تحلیل پوششی دادهها پس از تعیین مرز کارا مشخص میکند که واحدهای تصمیم گیرنده در کجای این مرز قرار دارند و برای رسیدن به مرز کارا چه ترکیبی از نهادهها و ستاندهها را میبایست انتخاب نمود .مدلی که این افراد در تحلیل پوششی دادهها ارئه نمودند با توجه به حروف اول نام آنها به CCR شهرت یافت .
در سال ۱۹۸۴، بنکر[۶۳] و چارنز و کوپر با تغییر در مدل CCR مدل جدیدی را عرضه کردند که با توجه به حروف اول نامشان به BCC شهرت یافت. مدل BCC مدلی از انواع مدلهای تحلیل پوششی دادههاست که در ارزیابی کارایی نسبی، واحد های کارا را که ضریب یک دریافت کرده اند نسبت به یکدیگر رتبه بندی نمیکرد، یک روش تعدیل شده از مدلهای تحلیل پوششی دادهها به وسیله اندرسون و پیترسون [۶۴]در سال ۱۹۹۳ ارائه شد، که چارچوبی برای رتبه بندی واحدهای کارا ارائه کرد.
توان تحلیل پوشش دادهها برای پاسخگویی به نیازهای نظری و کاربردی سبب شده است که گسترۀ وسیعی فرا روی ریاضیدانان ،اقتصاددانان، مدیران و مهندسان در زمینه بهرهوری و کارایی گشوده شود.
از طرفی وجود مجلات تخصصی «تحلیل بهرهوری[۶۵] و انجمن تحقیق در عملیات[۶۶] و کتابهای تحلیل پوششی دادهها، ارزیابی عملکرد[۶۷]، تحلیل پوششی دادهها، نظریه، متدلوژی و کاربرد ها (چارنز[۶۸] ۱۹۹۴) تحلیل کارایی به وسیله مرزهای تولید با روش ناپارامتری[۶۹] تحلیل پوششی دادهها، بخشی از تلاش نظری در این زمینه بوده اند.
همچنین قابل ذکر است که برخلاف مطالعه و تحقیقات زیادی که در ارتباط بین کارایی و سایر متغیر ها انجام گرفته است، مطالعات کمی در زمینه رابطه کارایی و بازده سهام انجام گرفته است، خانم فاطمه اژدری در رساله ی خود در ۱۳۸۷ به بررسی کارایی شرکت های پذیرفته شده ارتباط آن با بازده سهام پرداخته است در این پایان نامه ارتباط بین کارایی و بازدهی شرکت ها رد شده است، هم چنین در این حوزه میتوان به مقاله ی محمد محمودی و مجتبی متان اشاره کرد که به بررسی ارزیابی عملکرد شرکت های بورس اوراق بهادار و ارتباط آن با بازده و ریسک سهام پرداخته اند که در آن پژوهش نیز ارتباط بین عملکرد شرکت ها و ریسک و بازدهی آنها رد شده است.
در سال ۲۰۱۱ بارت فرین [۷۰]در مقاله ای به بررسی ارتباط بین بازدهی کارایی شرکت ها در بازه ی زمانی ۱۹۸۸ الی ۲۰۰۷ از یک نمونه از شرکت های موجود در بورس نیویورک پرداخته است، کارایی با بهره گرفتن از روش DEA محاسبه شده است، نتیجه ی این تحقیق ارتباط بین کارایی شرکت ها و بازدهی آنها را تایید کرده است. ۱۳۸۱ عزیز اله معماریانی و صابر ساعتی مهتدی مقاله ای تخت عنوان «نظریه مجموعه های فازی و تحلیل پوششی دادهها » ارائه کرده اند. در این مقاله با ارائه ی شرح مختصری از تحلیل پوششی دادهها و تعاریف مقدماتی از نظریه مجموعه های فازی کاربرد های انجام شده از این نظریه در سازمان ها ی مختلف چون بانک ها، دانشگاه ها و … معرفی گشته است.
لازم به ذکر است دکتر عالم تبریز نیز در مقاله ای به بررسی کارکرد تکنیک فازی در بهبود سنجش کارایی شعب بانک ها با بهره گرفتن از تکنیک DEA پرداخته است که در پروژه ی حاضر از روش ایشان نیز استفاده شده است.
در پژوهش حاضر به دنبال این هستیم که بدانیم در شرکت های کارا یا به بیان دیگر در شرکت هایی که با بهره گرفتن از نهاده های کمتر ستاده های بیشتری تولید میکنند و به مفهوم عملیاتی کاراتر هستند، آیا این کارایی در ریسک غیر سیستماتیک شرکت و بازده سهام شرکت ها تأثیر ی دارد یا خیر ؟
روش شناسی تحقیق
امروزه تلاش های گسترده ای برای بهبود روش های بررسی و تحلیل سهام در بازار های مالی دنیا صورت می گیرد. تلاش در جهت بهبود روش های تجزیه و تحلیل سهام، به ویژه در بازار هایی که تعداد شرکت ها در آن بالاست منجر به پدید آمدن روش های نوینی گردیده که در کنار روش های درصدد یافتن پاسخی برای میل به حداکثر سود فرد در بازار های مالی می باشد.از طرفی با توجه به کثرت اطلاعات موجود و نیاز به تحلیل آن توسط خبرگان مالی موجب شده که بسیاری از سرمایه گذاران تصمیم گیری در مورد انتخاب سهام را بر مبنای حجم صف های خرید و فروش، اخبار و شایعات شنیده در بازار و مسائلی از این دست نسبت دهند. از طرفی تصمیم گیری در زمینه خرید و فروش سهام امری پیچیده است. زیرا چندین متغیر مانند نرخ بازده سرمایه، سود هر سهم، نسبت قیمت به سود، میزان ریسک پذیری و سایر عوامل را در نظر گرفت. از آنجایی که برای تصمیم گیری مجموعه ای از متغیر ها مورد توجه قرار می گیرند باید از یک روش تصمیم گیری چند معیاره استفاده کرد. روش تحلیل پوششی دادهها به عنوان یکی از روش هایی می باشد که از آن میتوان در انتخاب سهام و تشکیل پرتفو استفاده کرد در تحلیل های خارجی نیز ارتباط بین کارایی سهام و بازدهی اثبات شده است. به طور کلی در این فصل به ارتباط کارایی شرکت های بورسی با بهره گرفتن از روش تلفیقی Topsis -DEAبا بازدهی و ریسک در بورس اوراق بهادار کشورمان پرداخته میشود .
روش های پژوهش در واقع ابزارهای دست یابی به واقعیت به شمار می روند. در هر تحقیق محقق تلاش میکند تا مناسب ترین روش را انتخاب کند و آن روشی است که دقیق تر از سایر روش های دیگر قوانین را کشف کرده و روابط میان آنها مستلزم انتخاب روش تحقیق مناسب است. در واقع میتوان گفت که اثر بخشی یک کار تحقیقی منوط به انتخاب درست روش تحقیقی است که مناسب با آن تحقیق خاص باشد. در این فصل تحت عنوان روش تحقیق مطرح گردیده است. در این بخش تحت عنوان کلیات روش تحقیق کلیاتی در ارتباط با روش تحقیق، جامعه آماری، ابزارهای گردآوری و تحلیل آنها و … ارائه میگردد.
روش اجرای تحقیق در واقع مجموعه فعالیت هایی است که به کمک آنها میتوانیم اطلاعات مورد نظر را از کجا، چگونه و با ه ابزاری جمع آوری کنیم. به طور کلی روش های تحقیق در علوم رفتاری را میتوان با توجه به دو ملاک هدف تحقیق و نحوه گردآوری دادهها تقسیم کرد.
تحقیق ها از نظر هدف به سه گروه تحقیق بنیادی، کاربردی و تحقیق و توسعه تقسیم می شوند.
۳-۴-۱٫ تحقیق کاربردی
هدف تحقیق کاربردی توسعه دانش کاربردی در یک زمینه خاص است به عبارت دیگر تحقیقات کاربردی به سمت کاربرد علمی دانش هدایت می شوند.
۳-۴-۲٫ تحقیق بنیادی
هدف اساسی این تحقیقات آزمون نظریه ها، تبیین روابط بین پدیده ها و افزودن به دانش موجود در یک زمینه خاص است. تحقیقات بنیادی نظریه ها را بررسی کرده، آنها را تایید، تعدیل یا رد میکند.
۳-۴-۳٫ تحقیق و توسعه
فرایندی است که به منظور تدوین و تشخیص مناسب بودن یک فرآورده آموزشی انجام میشود.
پژوهش فوق از نظر هدف در دسته تحقیقات کاربردی قرار می گیرد.
تحقیق علمی را براساس چگونگی بدست آوردن دادههای مورد نیاز میتوان به دو گروه تحقیق توصیفی و تحقیق آزمایشی تقسیم کرد.
۳-۵-۱٫تحقیق توصیفی (غیر آزمایشی)
تحقیق توصیفی شامل مجموعه روش هایی است که هدف آنها توصیف کردن شرایط یا پدیده های مورد بررسی است.اجرای تحقیق توصیفی میتواند صرفا برای شناخت بیشتر شرایط موجود با یاری رساندن به فرایند تصمیم گیری باشد. از این رو هدف هر مطالعه توصیفی عبارتست از تشریح جنبه هایی از پدیده مورد نظر پژوهشگر و با دیدگاهی فردی، سازمانی، صنعتی و نظایر آن. در بسیاری از موارد ممکن است چنین اطلاعاتی حتی پیش از هر گونه اقدامی در زمینه تغییر رویه های کاری جنبه حیاتی داشته باشد.پژوهش های توصیفی که دادهها را به گونه ای معنادار ارائه میکنند در موارد زیر سودمند هستند.
۱-شناخت ویژگی یک گروه در موفقیت مورد علاقه
۲-کمک به تفکر نظام گرا درباره یک وضعیت
۳-ارائه دیدگاه هایی مبنی بر ضرورت بررسی و پژوهش بیشتر
۳-۵-۲٫ تحقیق آزمایشی
به منظور برقراری رابطه علت و معلولی میان دو چیز و یا چند متغیر از طرح های آزمایشی استفاده میشود.برای این منظور گروه های آموزشی و گواه مورد نظر قرار می گیرند و از طریق آنها تفاوت میان آزمودنی ها کنترل میشود.
نوع تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر اجرا توصیفی پیمایشی می باشد.
قلمرو یک پژوهش نشان دهنده این است که پژوهش به دنبال بررسی چه موضوعی است، این موضوع در کجا انجام شده است و اینکه پژوهش در چه بازه زمانی انجام شده است.
الف. قلمرو زمانی تحقیق:
با توجه به این که هدف تحقیق بیان ارتباط بین کارایی و بازدهی و ریسک غیر سیستماتیک می باشد، بازه زمانی ۳ساله (از ۱۳۹۰ الی ۱۳۹۲) می باشد.
ب. قلمرو مکانی:
قلمرو مکانی تحقیق شرکت های حاضر در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.
ج. نمونه ی آماری :
در تحقیقات مالی نمونه به شکل دوره ی زمانی انتخاب گردیده است .
در این پژوهش صنایع حاضر در بورس اوراق بهادار تهران که شامل صنعت دارویی، شیمیایی و فلزات اساسی می باشد در طول بازه زمانی ۵ ساله (ابتدای سال ۱۳۹۰ تا پایان سال ۱۳۹۲) مورد بررسی قرار گیرند. از طرفی سعی شده است در این پژوهش صنایعی انتخاب شود که دارای عملکرد مناسب در بورس اوراق بهادار تهران بوده و میزان گردش معاملات به طور نسبی در آن بالا باشد. در این پژوهش شرکت هایی مورد بررسی قرار می گیرند که شرایط زیر را دارا باشند .
۱-اطلاعات مورد نیاز برای محاسبه متغیرهای تحقیق برای آنها در دسترس باشد.
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
دانشگاه علوم و فنون مازندران
پایان نامه
مقطع کارشناسی ارشد
رشته: مدیریت MBA
عنوان: مدل کسب و کار با رویکرد مسئولیت اجتماعی سازمان (مطالعه موردی: شرکت اروم نارین (شادلی))
استاد راهنما: دکتر علی کرمانشاه
دانشجو: معصومه جواهریان
(تابستان ۱۳۹۱)
تقـدیم به:
مادر
و
پدرم
تشکر و قـدردانی
پس از حمد و ستایش خداوند تبارک و تعـالی که باب علم را بر من گشود و مرا توفیق داد تا در این وادی گام نهم و تمام نعمات آشکار و پنهانـش را بر من ارزانی داشت، جا دارد از عـزیزانی که در این مسیر دشوار همواره یار و یاورم بودند قـدردانی نمایم:
۱٫ از استاد گرانقدرم جناب آقای دکتـر علی کرمانشاه که به عنوان استاد راهنما، با دقت نظـر و نکته سنجی های عمیق خود در انجام هـر چه بهتر این پژوهش، هدایت گر من بودند؛
۲٫ از تمام معلمین و اساتیدی که در طول دوران تحصیل مطالب فـراوانی به من آموختند و پنجره های دانش را بر رویم گشودند؛
۳٫ از پدر و مادرم که از بدو تولد تا کنون رنج های بسیاری در مسیر رشد و ترقی من متحمل شدند؛
۴٫ از برادران و خواهـرانم که با حمایت و پشتیبانی خود همواره یاری گر من بودند؛
۵٫ از حسین عزیزم که دستان کوچک و قلب بزرگش همواره آماده ی دعا برای من بود؛
۶٫ از مدیران و کارکنان شرکت اروم نارین بخصوص جناب آقای خان بلوکی که با همکاری صمیمانه ی خود مرا یاری نمودند؛
و از تمام کسانی که به نحوی از انحاء از آغاز دوره ی تحصیل تا پایان آن نقـش داشتند تشکر می نمایم.
چکیده
در سال های اخیر مشارکت سازمان در مسائل اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی یکی از موضوعات اساسی برای سازمان ها و جامعه محسوب می شود. در همین راستا محققان و پژوهشگران مختلف تلاش می نمایند تا با دستیابی به روش های جدید مدل هایی کاربردی و خلاقانه ارائه دهند که از طریق آنها از یک سو نگرش سازمان ها و مدیران آنها را نسبت به CSR بهبود بخشیده و از سوی دیگر آن را با استراتژی ها و اهداف اصلی سازمان یکپارچه نمایند. در این پژوهش با تکیه بر مفاهیم مربوط به مدل کسب و کار، ذینفعان و CSR، محقق به یکپارچه سازی CSR و مدل کسب و کار برای خلق یک مدل کسب و کار جدید که مدل کسب و کار مسئولانه نام گذاری شده است، می پردازد. مدل کسب و کار مسئولانه روش های جدیدی برای خلق ارزش برای تمامی افراد و گروه هایی که در یک کسب و کار مشارکت دارند از جمله مشتریان، سهامداران، جامعه و سایر ذینفعان، ارائه می دهد.
پس از ارائه ی مدل کسب و کار مسئولانه و همچنین روش ارزیابی مزیت رقابتی حاصل از این مدل، این مباحث در شرکت اروم نارین (شادلی) با بهره گرفتن از روش های کیفی و کمی مورد بررسی قرار گرفته و در دنیای واقعی کسب و کار سنجیده شده اند.
کلمات کلیدی: مدل کسب و کار مسئولانه، مسئولیت اجتماعی سازمان (CSR)، مدل کسب و کار، ذینفعان، ارزش
فهرست مطالب
۱٫ فهرست رئوس مطالب | |
فصل اول: مقدمه و کلیات تحقیق | |
۱-۱) بیان مسأله……………………………………………………………………………………………………. | ۲ |
۱-۲) اهداف تحقیق……………………………………………………………………………………………….. | ۴ |
۱-۳) اهمیت موضوع تحقیق و انگیزش انتخاب آن……………………………………………………. | ۴ |
۱-۴) سوالات تحقیق……………………………………………………………………………………………… | ۵ |