این تحقیق در پایان به این نتیجه رسیده است که جزئی نگری و اصلاح موردی، نمی تواند راه حلی مفید و کارا برای کلیت مسأله اسکان غیررسمی باشد. از این رو توجه عمیق به نگرش سیستمی و محور قرار دادن آن را به عنوان یک اصل تنظیم کننده در برنامه ریزی ها و تصمیم گیری ها جهت جلوگیری از بروز شکافهای عمیق در سیستم اجتماعی- اقتصادی و رسیدن به حداقل تعادل نسبی ضروری دانسته است.
در مورد پایان نامه های انجام شده در باب توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی می توان به پایان نامه کارشناسی ارشد جواد بهادری با عنوان” دسته بندی عملکردی سیاست های اجرایی توانمندسازی اسکان غیررسمی و کاربرد عملی آن در شهرک سعدی شیراز” اشاره کرد. در این تحقیق سعی گردیده با شناخت ویژگی ها و خصوصیات اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و حقوقی خاص محدوده مورد مطالعه سیاست های اجرایی مناسبی با رویکرد توانمندسازی و تکیه بر مشارکت مردمی و بهره گیری از توان و امکانات آنان به منظور بهبود محیط زندگی آنان پیشنهاد گردد، که در آخر به این نتیجه رسیده است که بستر مشارکت یدی(نیروی کار) در وضعیت موجود در بین ساکنین نسبت به سایر محورهای مشارکت (فکری- مالی- حقوقی) فراهم تر است و حل مسائل حقوقی مردم منطقه تأثیر زیادی در افزایش مشارکت آنان دارد.
در باب اسکان غیررسمی مقالات داخلی و خارجی متعددی به چاپ رسیده است که تعدادی از آنها در ادامه عنوان شده اند.
جان ابوت در مقاله ای با عنوان ” تدوین یک چارچوب برنامه ریزی مبتنی بر روش(روش گرا) برای ساماندهی اسکان غیررسمی” که در سال ۲۰۰۲ میلادی تهیه کرده است، ارتقاء سکونتگاه های غیررسمی را یک فرایند می داند. هدف از این مقاله تدوین چارچوب برنامه ریزی است که بتواند پس از ارائه مبنایی برای توسعه عمومی رویکرد روش گرا، به ارتقاء و ساماندهی اسکان غیررسمی بیانجامد. جان ابوت در این مقاله استدلال کرده است که مسأله این سکونتگاه ها تنها فقر نیست بلکه محرومیت اجتماعی یکی از موضوعات آسیب پذیری آنها می باشد. بنابراین باید یکپارچگی اجتماعی در سکونتگاه های غیررسمی ایجاد شود، که این موضوع به تنهایی با ارتقاء کالبدی و فیزیکی بافت تحقق نخواهد یافت. در کل می توان گفت این مقاله، اجرایی شدن ارتقاء اسکان غیررسمی را مشروط به این موضوع می داند که تمامی تحولات فیزیکی(کالبدی)، اجتماعی و اقتصادی باید در سطوح مقیاسی مختلف بررسی و تحلیل گردد.
همچنین جان ابوت در سال ۲۰۰۳ میلادی در مقاله ای دیگر با عنوان” استفاده از GIS در ارتقاء اسکان غیررسمی: نقش و تأثیر آن بر جامعه و دولت های محلی"، نقطه شروع به رسمیت شناختن و ارتقاء سکونتگاه های غیررسمی را استفاده از فن آوری های اطلاعات مکانی می داند. هدف این نوشته به روز رسانی اطلاعات فیزیکی(کالبدی) جامعه محلی و به طور هم زمان توسعه اجتماعی و اقتصادی آن می باشد که GIS زمینه یکپارچه سازی اطلاعات مکانی و اجتماعی، یعنی ارتباط داده های فیزیکی مربوط به سکونتگاه های غیررسمی با داده های مربوط به افرادی که در این سکونتگاه ها زندگی می کنند، را فراهم می کند. در واقع در این روش امکان ثبت هر یک از تغییرات فیزیکی(کالبدی)، اجتماعی و اقتصادی وجود دارد و به عنوان یک فرایند مداوم عمل می کند که می تواند به صورت یک روش قابل تکرار برای انواع سکونتگاه های غیررسمی مطرح گردد.
مقاله “ارائه خدمات شهری در سکونتگاه های غیررسمی، مطالعه موردی: کامپونگ پناس تانگول در جاکارتا” که توسط وینیانتی و هیراکلس لنگ در سال ۲۰۰۴ میلادی تهیه شده، زندگی مردم فقیری که بدون مجوز دولت بر روی زمین های فاقد امکانات و خدمات شهری سکنی گزیده اند، و هر لحظه امکان اخراج آنها وجود دارد، را بررسی می کند. و به این نتیجه رسیده است که ارائه خدمات شهری می تواند زمینه امنیت تصرف زمین را برای ساکنین به همراه آورد. این مقاله نشان می دهد ادراک مثبت از امنیت تصرف زمین، می تواند در تشویق جامعه به سرمایه گذاری در این سکونتگاه ها مؤثر باشد و همچنین سازمان های غیردولتی(NGOs) مهمترین نقش را در بسیج منابع جامعه و به وجود آوردن اطمینان در سکونتگاه های غیررسمی کشورهای در حال توسعه دارند.
از بین مقالات داخلی انجام شده در مورد اسکان غیررسمی می توان به مقاله دکتر مجتبی رفیعیان که با همکاری مرتضی توکلی و هانیه هودسنی با عنوان ” کاربرد متدولوژی گروه های بحث در مطالعات توانمندسازی محلات غیررسمی شهری- نمونه موردی: شهر بندرعباس” در سال ۱۳۸۵تهیه شده است، اشاره کرد. هدف از انجام این تحقیق بررسی و شناخت پروفیل اجتماعی محلات غیررسمی شهرها جهت تنظیم برنامه ها، دستیابی به عمق شرایط اجتماعی و واقع گرا نمودن مسائل تحلیل ها بوده است. این تحقیق پس از بررسی به این نتیجه رسیده است که پیچیدگی و درهم آمیختگی مسایل در عرصه امور اجتماعی، ضرورت استفاده توأم از روش های درک مسئله و تبیین علمی آنها را طلب می کند، که در این راستا تکنیک گروه های بحث از جمله ابزارهای مفیدی است که امروزه بعنوان یکی از روش های قابل قبول در عرصه مسئله شناسی شهری از آن یاد کرد. با بهره گرفتن از تکنیک گروه های بحث در این تحقیق، علاوه بر مسائل ظاهری، به تدریج عواملی مانند بیکاری، فقر فرهنگی و احساس وجود تبعیض بین مردم شهر، که همگی بر ایجاد فقر در محلات تأثیرگذار و از دید ساکنین علت اصلی تمام مشکلات محله هستند، شناسایی شده است.
مقاله بعدی که توسط حسین حاتمی نژاد، فرنک سیف الدینی و محمد میره با عنوان “بررسی شاخص های مسکن غیررسمی در ایرن- نمونه موردی: محله شیخ آباد قم” در سال ۱۳۸۵تهیه شده، سعی دارد با تأکید بر شاخص های مسکن به بازنمایی برخی از ویژگی های اسکان غیررسمی به عنوان یک آسیب کالبدی که نمودی از بازتاب فیزیکی نابرابری اجتماعی است بپردازد. این تحقیق با بررسی تطبیقی شاخص های کمی و کیفی مسکن در سکونتگاه های غیررسمی با سکونتگاه های رسمی و شهر مادر، به این نتیجه رسیده است که مسکن در این سکونتگاه ها دارای وضعیت نابهنجار و نامتعارفی است اما با مطالعه ویژگیهای اسکان غیررسمی در دیگر کشورها، نتیجه گرفته است که اسکان غیررسمی در ایران، به دلیل وجود خدمات اساسی مورد استفاده ساکنین و برخورداری از شاخص های مسکن، دارای شرایط بسیار مساعدتر و بهتری نسبت به این پدیده در دیگر کشورهای جهان سوم می باشد. بنابراین ساماندهی اسکان غیررسمی در ایران بسیار آسان تر از دیگر جوامع است.
با توجه به اینکه تحقیق حاضر به بررسی تطبیقی توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی در دو محله چاهستانیها (سکونتگاه یأس) و سورو (سکونتگاه امید) بندرعباس و ارائه سیاستها و راه حل های متفاوت می پردازد بنابراین می توان در ارتباط با پیشینه تحقیق موضوع مورد نظر به مقاله ای با عنوان “یأس و امید در سکونتگاه های غیررسمی (نمونه موردی شهر کرمانشاه)” نوشته کیومرث ایراندوست و مظفر صرافی(۱۳۸۶) اشاره کرد. نویسندگان در این مقاله به این نتیجه رسیده اند که برای سکونتگاه های غیررسمی یأس و امید باید رویکرد بهسازی و توانمندسازی متفاوتی در نظر گرفت.
مقاله دکتر پرویز پیران به نام ” از اسکان غیررسمی تا اسکان نایابی، (در جستجوی راه حل)” در سال ۱۳۸۷ نوشته شد. در این مقاله دکتر پیران سکونتگاه های غیررسمی را با توجه به روند تکامل و پیشرفت به دو دسته سکونتگاه های امید و یأس تقسیم می کند و آنها را به عنوان راه حل هایی جهت اسکان افراد کم درآمد و فقیر در نظر می گیرد، همچنین سکونتگاه های یأس که هیچ امیدی به بهسازی آنها نیست را تنها راه حل جلوگیری از اسکان نایابی و خیابان خوابی افراد فقیر مطرح می کند .
البته مفهوم “آلونک های امید” (محله های فقیرنشین امید) و “آلونک های یأس” (محله های فقیرنشین نومیدی) را برای نخستین بار اوائل دهه ۱۹۶۰ استاکس (stokes) ارائه کرد . وی در مقاله ای با طرح این دو اصطلاح به ترسیم مرز مشخصی بین جوامع فقیر موفق (رو به ترقی) و ناموفق (رو به زوال) پرداخت .
۱۵-۲- جمع بندی و چارچوب نظری تحقیق
اسکان غیررسمی به عنوان پدیده ای که معلول توسعه فیزیکی شتابان و نامتعادل شهرها و چالشی فراروی توسعه پایدار شهری است مطرح می باشد. این نوع اسکان که درون یا مجاور شهرها با بافت کالبدی نابسامان و خودرو شکل گرفته است، به لحاظ اجتماعی و اقتصادی بیشتر ساکنان آن از اقشار کم درآمد بوده که با داشتن سطح تحصیلات پایین در فعالیت های غیررسمی اشتغال دارند. در واقع اسکان غیررسمی با داشتن مسائل و مشکلات حاد کالبدی، اجتماعی و اقتصادی، با بقیه شهر تفاوت زیادی دارد، که بهبود این وضع مستلزم ساماندهی و توانمندسازی این سکونتگاه ها می باشد.
صاحبنظران، مدیران و برنامه ریزان شهری در برخورد با پدیده اسکان غیررسمی دیدگاه های متفاوتی را مطرح کرده اند. این دیدگاه ها با توجه به اهداف به دو دسته دیدگاه های علت گرا و راه حل گرا تقسیم بندی می شوند. دیدگاه های لیبرال، رادیکال و جامعه گرایان جدید جزء دیدگاه های علت گرا هستند که به دنبال شناسایی علت و عوامل شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی می باشند. دیدگاه لیبرال با نگاهی خرد، عوامل درونی را در شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی دخیل می داند. دیدگاه رادیکال برخلاف دیدگاه لیبرال، عوامل بیرونی و الگوی توسعه وابسته و برونزا و جریان صنعتی شدن وابسته را به عنوان عامل شهرنشینی شتابان و شکل گیری اسکان غیررسمی مطرح می کند. اما دیدگاه جامعه گرایان جدید پیدایش سکونتگاه های غیررسمی و حاشیه ای را ناشی از عملکرد روند طبیعی تضاد میان کار و سرمایه می دانند.
شناسایی علت و عوامل شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی به تنهایی نمی تواند اوضاع این سکونتگاه ها را بهبود بخشد، که این موضوع صاحبنظران و برنامه ریزان شهری را بر آن داشت تا به دنبال راه حلی برای بهبود این نوع اسکان باشند و در این میان دیدگاه های راه حل گرا مطرح گردد. دیدگاه های مسأله گرا، بنیادگرا و هدفگرا به عنوان دیدگاه های راه حل گرا هستند که هرکدام راه حلی را در برخورد با اسکان غیررسمی مطرح می کنند. دیدگاه مسأله گرا همانطور که از اسمش پیداست به این نوع اسکان به عنوان یک مسأله می نگرد و معتقد است این سکونتگاه ها باید به صورت طبیعی و خودکار با گذر زمان بهبود یابند، و در جایی دیگر برخورد قهری و تخریب این سکونتگاه ها را چاره این مسئله می داند. اما بنیادگرایان از آنجایی که ریشه و بنیاد پیدایش سکونتگاه های غیررسمی را عوامل برونزا می دانند، برخورد مقطعی و موردی را کارساز نمی دانند و از نظر آنان راه حل این مسئله، تغییر در ساختار اقتصادی و سرانجام تغییر بنیادین جوامع می باشد. کامل ترین و جامع ترین دیدگاه راه حل گرا، دیدگاه هدفگرایان است که این دیدگاه با قبول پدیده اسکان غیررسمی به عنوان یک واقعیت موجود، بدنبال ساماندهی و توانمندسازی این سکونتگاه ها با توجه به پتانسیل ها و نقاط قوت آنها می باشد.
البته اجرایی شدن تمامی این دیدگاه ها در قالب رویکردهای اجرایی امکان پذیر می باشد که به همین منظور رویکردهای متفاوتی در برخورد با پدیده اسکان غیررسمی تجربه گردیده و در طول زمان تکامل یافته است. مانند رویکردهای نادیده انگاری، حذف و تخلیه اجباری که در قالب دیدگاه مسأله گرا، به عنوان دیدگاه های مخالف، اجرا گردیده و با شکست مواجه گشتند. رویکردهای مسکن عمومی، زمین و خدمات، خودیاری، ارتقاءبخشی(بهسازی) و نیز توانمندسازی همگی بر اساس دیدگاه هدفگرایان به اجرا درآمده اند. اما از آنجایی که این رویکردها بعضی از جوانب را درنظر نگرفته بودند، علیرغم موفقیت مقطعی، یکی پس از دیگری مردود شده و جای خود را به رویکرد بعدی داده اند و به این ترتیب سیر تکاملی را طی کرده اند، که در حال حاضر رویکرد توانمندسازی، به عنوان کامل ترین رویکرد اجرایی مطرح می گردد. در رویکرد توانمندسازی، دست یابی به فرایند رسیدن به محصول مهم تر تلقی شده و راه و فرآیندی به کار گرفته می شود که طی آن مشارکت مردمی و ارتقاء ظرفیت های اجتماعات محلی در اسکان غیررسمی نهادینه شود.
با توجه به دیدگاه ها و رویکردهای متفاوت مطرح شده، این تحقیق بر آن است که در قالب دیدگاه هدفگرا و با بهره گرفتن از رویکرد توانمندسازی به عنوان جامع ترین رویکرد حاضر، به ساماندهی بافت های مسئله دار شهری بپردازد. از آنجایی که در رویکرد توانمندسازی فرایند رسیدن به محصول مهم تر است، بنابراین برای اجرایی شدن سیاست توانمندسازی از رویکرد اجتماع- محور به عنوان رویکردی که بر مشارکت اجتماع محلی در فرایند تصمیم سازی تأکید می کند، استفاده شده است.
مشارکت به عنوان نکته کلیدی در رویکرد اجتماع- محور، ابزاری است برای افزایش فرصت حضور مردم در فرایند تصمیم گیری، به طوری که از فعالیت های خود منتفع شوند. در مشارکت، ظرفیت سازی برای گروه های خاص(گروه های سنی و جنسی) و نیز ظرفیت سازی نهادی بسیار با اهمیت است. در واقع ظرفیت سازی استفاده از ابزارهایی است که بتواند منافع بلندمدت اجتماعات به ویژه گروه های کم درآمد را مدنظر قرار داده و فضای قانونی را برای دسترسی آنها به محیط سکونتی مناسب، امنیت، اشتغال و دیگر نیازهای اصلی فراهم نماید، و همچنین از حقوق مربوط به مالکیت زمین، نگهداری و ارتقای سرمایه های فیزیکی و خدماتی وجود در محلات کم درآمدنشین حمایت نموده و آن را تقویت نماید. یکی از ابزارهایی که می تواند ظرفیت سازی و ایجاد زمینه مشارکت را موجب شود امنیت تصرف می باشد. در این تحقیق نیز از امنیت تصرف به عنوان ابزاری جهت افزایش میزان مشارکت مردمی و توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی استفاده شده است. در واقع امنیت تصرف قابلیت زندگی کردن در یک مکان بدون ترس از دست دادن آن مکان است که می تواند در قالب سیاست های قانونی کردن مالکیت(با صدور سند مالکیت و اعطاء وام های رهنی به فقرای شهری)، تأمین خدمات پایه در سکونتگاه های غیررسمی(با خدمات رسانی بخش دولتی و به مشارکت گرفتن اهالی در تصمیم گیری های عمومی) و سیاست نوسازی و توسعه مجدد(با ارائه زمین معوض یا راهکار تجمیع اراضی در مواقع اوضاع نابهنجار و موقعیت نامناسب سکونتگاه ها) به اجرا درآید، که بسته به شرایط ویژه هر سکونتگاه، هر یک از این سیاست ها و یا تلفیقی از آنها به کار گرفته می شود.
فصل سوم
شناخت محدوده مورد مطالعه
۱-۳- سکونتگاه های غیررسمی شهر بندرعباس
شهر بندرعباس مرکز استان هرمزگان در منتهی الیه جنوب ایران، در شمال تنگه هرمز و در قسمت جنوبی شهرستان بندرعباس در موقعیت ۲۸ درجه و ۴۲ دقیقه عرض شمالی و ۵۶ درجه و ۲۴ دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ واقع شده است. (مهندسین مشاور نقش پیراوش، ۱۳۸۷: ۲۹). این شهر با توجه به موقعیت خاص قرارگیری(استقرار در کنار آبهای خلیج فارس) و داشتن پتانسیل ایجاد فرصت های شغلی جدید، همواره نقش مهمی در اقتصاد کشور داشته است. دوعامل افزایش قیمت نفت و نیز وقوع جنگ تحمیلی، این اهمیت را دو چندان و زمینه رشد سریع اقتصادی بندرعباس را فراهم می کند.
بهبود اوضاع اقتصادی، جمعیت را از نقاط روستایی و نیز استان های دیگر به سوی شهر می کشاند و به یکباره افزایش جمعیت و بروز ناهنجاری های گسترده اجتماعی و شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی اتفاق می افتد. به طوری که در حال حاضر تقریباً یک سوم جمعیت شهر بندرعباس در محدوده سکونتگاه های غیررسمی با مساحتی حدود۱۲۱۶هکتار اسکان گزیده اند.
بندرعباس به عنوان شهری مهاجرپذیر دارای ۱۲ محله غیررسمی بوده که این محلات بیشتر در جنوب شهر و در کنار آبهای خلیج فارس و نیز اراضی حاشیه ای شمال شکل گرفته اند. از بین محلات غیررسمی محلات سورو، پشت شهر، خواجه عطا، نایبند و نخل ناخدا در جنوب و جنوب غربی و در مجاورت آبهای خلیج فارس و نیز محلات چاهستانیها، ایسینی، شهرک دوهزار، بهشت زهرا، ششصد دستگاه و چهارصد دستگاه در شمال و شمال غربی بندرعباس واقع شده اند.
شهرک توحید نیز به عنوان یکی از محلات غیررسمی در شمال شرقی شهر شکل گرفته است، که در جدول زیر مشخصات هر یک از این محلات را نشان داده شده است.
جدول شماره۲: مشخصات سکونتگاه های غیررسمی شهر بندرعباس
ردیف | نام محله | مساحت(هکتار) | منطقه شهرداری | اطلاعات جمعیتی سال ۱۳۸۵ | اطلاعات جمعیتی سال ۱۳۸۹ | ||
تعداد جمعیت | تعداد خانوار | تعداد جمعیت | تعداد خانوار | ||||
۱ | شهرک توحید | ۶۸/۷۲ | ۱ | ۶۸۳۴ | ۱۵۶۲ |
فرم در حال بارگذاری ...