وبلاگ

توضیح وبلاگ من

شرح مشکلات دیوان خاقانی( هفت ترکیب بند بلند شرح نشده )- قسمت ۸۲

 
تاریخ: 20-07-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

داد خــــواهــــان در عنـــان آویختـــه
واژگانفتراک: ترک بند. (دهخدا)
معنی و مفهومشور و فتنه در دوال زین مرکب تو جا کرده و محکم ایستاده است، دادخواهان بیچاره به افسار این فتنه چنگ زده و اسیر فتنه‌ات شده‌اند.
آرایه‌های ادبی‌فتنه در استعاره‌ی مکنیه از نوع تشخیص، به جانداری مانند شده است که افسارش را به زین مرکب شاه بسته باشد و پا به پای او برود.
۸۲ - ای بـــه مــویــی آســمان را از جفـــا
بـــر ســر مـــن هــر زمــان آویختـــه
معنی و مفهومای کسی که از روی ستم‌کاری، آسمان را به تار مویی بالای سر من آویخته‌ای و هر لحظه بیم فرو ریختن آن است.
۸۳ - در تــو آویــزم بــه مــویـی، کـز غـمت
شــد بــه مـویـی، کــار جــان آویختـــه
معنی و مفهومدر تو چنگ می‌زنم و از تو چاره می‌خواهم، حتّی اگر به رشته‌ مویی متصل باشم؛ چرا که از غم عشق تو، کار جان به جای بسیار باریک و حسّاسی رسیده است.
آرایه‌های ادبیکار جان به مویی آویخته شده کنایه از آن است که کارش حسّاس شده و به جای باریکی کشیده شده است.
۸۴ - جــور بـس کـن، خاصّه چون کسری ز عـدل
شــــاه، زنجــــیر امـــــان آویختــــه
معنی و مفهومای معشوق، جور و ستم را به پایان برسان، به خصوص اینک که شاه اخستان زنجیر امانی از جنس عدل و انصاف همانند زنجیر امان انوشیروان آویخته است.
آرایه‌های ادبیبیت تلمیح به زنجیر عدل انوشیروان دارد. جور و عدل با هم تضّاد دارند.
۸۵ - بـرق تیـغش دیـده‌بـان درمـلک و دیـن
ابــر جـودش میـزبان در شـرق و غـرب
معنی و مفهومبرق شمشیر شاه همانند دیده‌بانی، از دین و مملکت پاسبانی می‌کند و کرم و بخشش او مانند ابری در مشرق و مغرب (تمام دنیا) به عنوان میزبانی، از مردم پذیرایی می‌کند.
آرایه‌های ادبیبرق تیغ شاه، به دیده‌بانی برای دین و مملکت مانند شده است. ابر جود اضافه‌ی تشبیهی است. بخشش و جود شاه به ابری شبیه شده است که در شرق و غرب می‌بارد و همه را بهره‌مند می‌کند.
دانلود پایان نامه
بند هفتم:
کلمات قافیهجهان، دهان، نشان و …
حروف اصلی قافیها ن
حرف روین
حروف الحاقیندارد
ردیفدربسته‌ام
۸۶ - نـــامــرادی را بــه جـــان دربســته‌ام
خـــدمـــت غـــم را میـــان دربســته‌ام
معنی و مفهومناامیدی و ناکامی‌های زندگی را به جان خویش بسته‌ام (از همه چیز نا امید شده‌ام) و آماده خدمت‌گزاری به غم و اندوه شده‌ام.
آرایه‌های ادبیمیان بر بستن کنایه از آماده‌ی کاری شدن است.
۸۷ - عــالـمی پــر تــیر بــاران جفــاســت
بـــر حقــم، گـر چشـم جــان دربســته‌ام
معنی و مفهومدنیا از جور و ستم که همچون تیر می‌بارد، پر شده است و اگر من چشم جانم را بسته‌ام تا آسیبی از جفا بدان نرسد، برحق هستم و کارم صحیح است.
آرایه‌های ادبیتیر باران جفا اضافه‌ی تشبیهی است. ظلم و ستم در ناخوشایندی و گزند رسانی به تیر مانند شده‌اند. چشم جان اضافه‌ی استعاری از نوع تشخیص است.
۸۸ - آمــــدم تســـلیم در هـــرچ آمــــدم
دیــــده‌ی امیــــــد از آن دربســــته‌ام
معنی و مفهوم: درمقابل هر آن‌چه برای من پیش بیاید تسلیم شده‌ام و به همین دلیل است که دیگر امیدی ندارم و نا امید شده‌ام.
آرایه‌های ادبیدیده‌ی امید اضافه‌ی استعاری از نوع تشخیص است.
۸۹ - ســـر بـــه تیـــغ دشمـــنان در داده‌ام
در بــــه روی دوســــتان دربستـــــه‌ام
معنی و مفهوممن سرم را تسلیم تیغ دشمنان کردم و در به روی دوستان خویش بسته‌ام؛ زیرا دیگر امیدی به زندگی ندارم.
آرایه‌های ادبیدوست و دشمن آرایه‌ی تضّاد ساخته‌اند.
۹۰ - روز هـــم جنســان فــرو شــد، لاجــرم
روزن دل ز آســــــــمان دربستــــــه‌ام
واژگانروزن: سوراخی که شعاع آفتاب از راه آن به درون خانه تابد. (دهخدا)
معنی و مفهومبه ناچار روز هم‌نشینان من به پایان رسید، به همین دلیل روزنه‌ی دل خویش را بر آسمان بسته‌ام تا دیگر آسمان بر دل من نتابد و در دل من همیشه شب باشد.


فرم در حال بارگذاری ...

« طراحی بهینه لرزه ای قاب های فولادی- قسمت ۱۰بررسی ارتباطات یکپارچه بازاریابی در فروشگاههای زنجیره ای و ارائه یک مدل پیشنهادی- قسمت ۱۵ »
 
مداحی های محرم