هوش اخلاقي
هوش عاطفي
كيفيت زندگي
همدلي
نمودار 1-1: مدل مفهومی رابطه بین هوش اخلاقی، هوش عاطفی
وکیفیت زندگی با نقش واسطهای همدلی
3-1- اهمیت و ضرورت پژوهش
هر فردی به دنبال این است که زندگی با نشاطی داشته باشد و بتواند از زندگی خویش لذت ببرد. از این رو در سالهای اخیر ارزیابی شخص از زندگی خود مورد توجه قرار گرفته است. کیفیت زندگی، میزان لذتی است که افراد از زندگی خود میبرند و میزان رضایتی است که از زنده بودن خود دارند. در واقع کیفیت زندگی، زمینهای فراهم میکند که انسانها از نظر جسمی و روانی سالمتر باشند.
با وجود این توصیفات، تاکنون، اکثر پژوهشهای انجام شده در مورد کیفیت زندگی، بر روی جمعیتهای خاصی مانند بیماران بوده است (اسکوینگتون، 1998)، اما هم اکنون، بیشتر پژوهشهای در مورد کیفیت زندگی در گروههای سالم و طبیعی انجام شده است (ساکسوانا و اوکانل[31]، 2003؛ به نقل از نصیری، 1385).
از جمله گروههایی که جامعه جهت تربیت و سلامت جسمانی و روانیشان، هزینههای زیادی را متحمل میشود، دانشجویان هستند. دانشجویان آینده کاری سازمانها را مشخص میکنند و همدلی مؤثر آنان عامل بهرهوری میشود، بنابراین شناخت دانشجویان و عواملی که بر این زندگی آنان مؤثر است، بسیار ضروری است. علاوه بر این، سلامت جسمی، روانی و داشتن ارتباطات اجتماعی رضایت بخش، از جمله مواردی است که اعضای جامعه به دنبال دستیابی به آن هستند، پس برای رسیدن به این خواسته باید تا حد ممکن عوامل موثر بر سلامت، بهداشت روان و کیفیت زندگی را شناخت. بنابر این آگاهی از کیفیت زندگی افراد جامعه، و به ویژه دانشجویان، بررسی و شناخت عوامل موثر بر کیفیت زندگی این گروه، از جمله موضوعات مهمی است که میتواند به مسئولین جامعه جهت تصمیمگیریهای صحیح خصوصاٌ تصمیمگیری بر اساس هوش اخلاقی که از الزامات هر نیروی انسانی است، در سازمانها کمک شایانی نماید.
از آنجایی که هوش اخلاقي عبارت است از توانايي ايجاد تمايز بين درست و غلط بر اساس اصول جهان شمول اين نوع هوش، در محيط جهاني مدرن کنوني ميتواند به مثابه نوعي جهتياب براي اقدامات عمل نمايد.
هوش اخلاقي، نه تنها چارچوبي قوي و قابل دفاع براي فعاليت انسانها فراهم ميکند، بلکه کاربردهاي فراواني در دنياي حقيقي دارد. در واقع، اين هوش درکنار انواع ديگر هوش میتواند انسان را در جهت انجام کارهاي ارزشمند هدايت ميکند، به همین دلیل لازم و ضروری است که رابطه این متغیر با کیفیت زندگی بررسی شود. علاوه بر این از آنجایی که هوش اخلاقی می تواند موجب بروز رفتارهای نوع دوستانه شود که از مصادیق اصلی نیازهای عاطفی است و بسیاری از نارساییهای شخصیتی و رفتاری در بیتوجهی به این نیاز اساسی است، در نتیجه ضروری است که رابطه این سازه نیز با همدلی بررسی شود.
سازمانها و مدیران میتوانند از نتایج این تحقیق جهت گزینش نیروهایی که به جهت اخلاقی برجستهتر هستند، استفاده کنند و به این شکل بهرهوری سازمان را افزایش دهند. همچنین روانشناسان و مشاوران میتوانند با آموزش مهارتهای همدلی، رضایت از زندگی و کیفیت آن را در مراجعان خود افزایش داده و مسیر بهتری را جهت درمان آن ها پیش بگیرند. علاوه بر این مسئولین آموزشی میتوانند با پرورش عناصر اخلاقی در مدارس و دانشگاهها توان همدلی را افزایش و در نتیجه کیفیت زندگی و ارزیابی افراد از زندگی را بهبود ببخشند و به این شکل ارزشهای انسانی را پرورش دهند. همچنین، به لحاظ نظری، بررسی نقش واسطهای همدلی در ارتباط بین هوش اخلاقی و هوش عاطفی و کیفیت زندگی، میتواند به افزایش دانش در خصوص عوامل موثر بر کیفیت زندگی منجر گردد.
1-4- اهداف پژوهش
1-4-1- اهدف اصلی
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهگری همدلی در رابطه بین ابعاد هوش عاطفی و ابعاد هوش اخلاقی با ابعاد کیفیت زندگی است. در این راستا به اهداف زیر پرداخته میشود:
1-بررسی اثر مستقیم ابعاد هوش عاطفی بر ابعاد کیفیت زندگی
2- بررسی اثر مستقیم ابعاد هوش اخلاقی بر کیفیت زندگی
3- بررسی اثر مستقیم ابعاد هوش عاطفی بر همدلی
4- بررسی اثر مستقیم ابعاد هوش اخلاقی و بر همدلی
5- بررسی اثر همدلی بر ابعاد کیفیت زندگی، با کنترل ابعاد هوش عاطفی و ابعاد هوش اخلاقی
1-5- پرسشهای پژوهش
1-5-1- سوالات اصلی
-
- آیا ابعاد هوش عاطفی، ابعاد کیفیت زندگی را به نحو معنادار در دانشجویان پیشبینی میکنند؟
-
- آیا ابعاد هوش اخلاقی (درستکاری، مسئولیتپذیری، بخشش، دلسوزی)، ابعاد کیفیت زندگی را به نحو معنادار در دانشجویان پیشبینی میکنند؟
-
- آیا ابعاد هوش عاطفی، همدلی را به نحو معنادار در دانشجویان پیشبینی میکنند؟
-
- آیا ابعاد هوش اخلاقی (درستکاری، مسئولیتپذیری، بخشش، دلسوزی)، همدلی را به نحو معنادار در دانشجویان پیشبینی میکنند؟
-
- آیا همدلی با کنترل هوش عاطفی و هوش اخلاقی، ابعاد کیفیت زندگی را به نحو معنادار در دانشجویان پیشبینی میکند؟
-
- آیا همدلی، نقش میانجیگری را در رابطه بین ابعاد هوش اخلاقی و ابعاد هوش عاطفی با ابعاد کیفیت زندگی ایفا میکند؟
1-6-تعاریف مفهومی متغیرها
هوش عاطفی: گلمن[32] (1995) معتقد است، هوش عاطفی شامل خودآگاهی، خودمدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت رابطه است. از نظر پترایدز و فارنهام[33] (2001) ابعاد هوش عاطفی عبارتند از درک عواطف، کنترل عواطف، مهارتهای اجتماعی و خوشبینی (یوسفی و صفری، 1388).
کیفیت زندگی: سازمان بهداشت جهانی[34]، کیفیت زندگی را ادراک افراد از موقعیت زندگیشان و همچنین در ارتباط با بافت فرهنگی و نظامهای ارزشی محیط زندگیشان و مرتبط با اهداف، معیارها، و علایقشان میداند. این کیفیت تحت تاثیر تعامل عواملی چون سلامتی جسمی و روانی، مذهبی بودن و روابط و عناصر محیطی است (سازمان بهداشت جهانی، 1998).
همدلی: همدلی را میتوان به صورت درک حالت یا موقعیت هیجانی فرد دیگر (بعد شناختی) و سهیم شدن و هماهنگی خود با هیجان آن فرد (بعد عاطفی) تعریف کرد (جولیف و فارینگتون[35]، 2006).
هوش اخلاقی: مرز بین نوع دوستی و خودپرستی هوش اخلاقی است که به معنای ظرفیت و توانایی درک درست از خلاف و توجه به زندگی انسان و طبیعت و رفاه اقتصادی و اجتماعی، ارتباطات آزاد و صادقانه و حقوق شهروندی است (بوربا، 2005).
1-7- تعریف عملیاتی متغیرها
هوش عاطفی: عبارت است از نمراتی که فرد در پرسشنامه هوش عاطفی پترایدز و فارنهام (2001)، به دست می آورد. این پرسشنامه چهار بعد خوشبینی، درک عواطف خود و دیگران ، کنترل عواطف و مهارتهای اجتماعی را مورد اندازهگیری قرار میدهد.
هوش اخلاقی: سازهای است که به وسیله مقیاس هوش اخلاقی سنجیده میشود (لنيک وکیل، 2005). این پرسشنامه چهار بعد بخشش، مسئولیت پذیری، دلسوزی و درستکاری را مورد اندازه گیری قرار میدهد.
همدلی سازهای است که به وسیله مقیاس همدلی اصلی (آلیبر و همکاران، 2008) سنجیده میشود.
کیفیت زندگی: عبارت است از مجموع نمراتی که فرد در مقیاس کوتاه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1998)، به دست میآورد. این پرسشنامه چهار بعد سلامت روان، سلامت جسمانی و روابط با دیگران و کیفیت محیط زندگی را مورد اندازهگیری قرار میدهد.
فصل دوم
مبانی نظری و تحقیقات پیشین
در این فصل ابتدا به بررسی مبانی نظری متغیرهای پژوهش پرداخته می شود و سپس نتایج تحقیقات مربوط به روابط بین متغیرهای پژوهش ارائه خواهد گردید.
2-1- مبانی نظری
2-1-1-کیفیت زندگی
فرم در حال بارگذاری ...