در نوع سادهای از این روش ابتدا به تعداد خوشههای مورد نیاز نقاطی بهصورت تصادفی انتخاب میشوند[۴۴]. سپس دادهها با توجه با میزان نزدیکی (شباهت) به یکی از این خوشهها نسبت داده میشوند و بهاین ترتیب خوشههای جدیدی حاصل میشوند. با تکرار همین روال میتوان در هر تکرار با میانگینگیری از دادهها مراکز جدیدی برای آنها محاسبه کرد و دوباره دادهها را به خوشههای جدید نسبت داد. این روند تا زمانی ادامه پیدا میکند که دیگر تغییری در دادهها حاصل نشود. تابع زیر بهعنوان تابع هدف مطرح است.
(۱-۱۶)
که ║║ معیار فاصله بین نقاط و cj مرکز خوشه jام است.
الگوریتم نشان داده شده در شکل (۱-۸) الگوریتم پایه برای این روش محسوب میشود:
شکل(۱-۸) بلاک دیاگرام الگوریتم K-means
۱-۲-۱۱-راهکارهای گذشته برای بخشبندی تصاویر دندان
بخشبندی دندانها در تصاویر رادیوگرافی دندان مهمترین گام در تشخیص دندانها است. در [۲۱] برای بخشبندی تصاویر دندانی روشی ترکیبی با بهره گرفتن از تبدیل موجک[۳۶]، آستانهگیری و عملگرهای مورفولوژیکال[۳۷] معرفی میکند. نتیجه بخشبندی استخراج ویژگیهای یک دندان انتخاب شده، از تصویر اصلی است. نتیجه بخشبندی توسط الگوریتم ارائه شده را در شکل(۱-۹) میتوان دید.
الف
ب
شکل(۱-۹) الف) تصویر اصلی ب) تصویر بخشبندی شده توسط تبدیل موجک، آستانهگیری و عملگرهای مورفولوژیکال [۲۱]
بخشبندی تصاویر خاکستری معمولا با انجام بعضی تبدیلات روی شدت روشنایی پیکسلها انجام میشود. بخشبندی معمولا پیچیدگی بالایی دارد. در [۲۲] یک الگوریتم جدید برای بخشبندی تصاویر دندانی ارائه شدهاست، که از یک تکنیک بیولوژیکی[۳۸] و براساس ازدحام اطلاعات و یک مدل اتوماتای سلولی الهام گرفته شدهاست. این الگوریتم سعی میکند پیکسلهای شبیه بههم را با بهره گرفتن از یک تابع حسگر، برای تعیین کردن پیکسلهای مفیدی که در آن ناحیه قرار دارند مورد استفاده قرار میگیرند، پیدا کند. روش ارائه شده در این مقاله تقلیدی از کلونی مورچهها است.
الف
ب
شکل (۱-۱۰) الف) تصویر اصلی ب) تصویر بخشبندی شده با بهره گرفتن از یک تکنیک بیولوژیکی[۳۹] و براساس ازدحام اطلاعات و یک مدل اتوماتای سلولی [۲۱]
زمانیکه تعداد زیادی قربانی ناشناخته در حوادث وجود دارند تشخیص هویت براساس صفات دندانی بیشتر مورد توجه قرار میگیرد [۲۳]. بخشبندی دندانها با بهره گرفتن از تصاویر رادیوگرافی یک گام مهم برای بهدست آوردن یک سیستم خودکار تشخیص هویت قدرتمند است. در این مقاله از آناتومی دندانها، فاصله بین دندانها و زاویه قرار گرفتن آنها، همچنین از فضای بین فک بالا و پایین برای بخشبندی استفاده شدهاست. نمونهای از تصویر بخشبندی شده در زیر آمده است:
شکل(۱-۱۱) تصویر بخشبندی شده با بهره گرفتن از آناتومی دندانها، فاصله بین دندانها و زاویه قرار گرفتن آنها [۲۳]
روش دیگری که برای بخشبندی تصاویردندانی توسط رابرت وانات[۴۰] در [۲۴] ارائه شدهاست بر اساس فاصله بین گردن[۴۱] (قسمت میانی که در شکل (۱-۱۲) مشخص شده) دندانها است و نیازی به فاصله زیاد بین دندانهای مجاورنیست. نتیجه این روش نیز شکل(۱-۱۳) آمدهاست:
شکل(۱-۱۲) در شکل بالا گردن دندان یا Dental neck را نشان میدهد که براساس فاصله این قسمت با دندان مجاور بخشبندی انجام شدهاست [۲۴]
شکل(۱-۱۳) نمونهای از تصویر بخشبندی توسط الگوریتم ارئه شده بر اساس فاصله بین گردن قسمت میانی دندان
روش دیگری که در [۲۵] ارائه شده تصاویر دندانی را با بهره گرفتن از لبههای فعال برای بخشبندی استفاده میکند. این روش بر مبنای شدت روشنایی سراسر تصاویر دندانی است که نتایج این روش در تصویر زیر آمدهاست:
شکل(۱-۱۴) بخشبندی با بهره گرفتن از لبههای فعال (۲۵)
فصل دوم
مواد و روشها
۲-۱-حذف نویز[۴۲]
کاهش نویز تصاویر یکی از مراحل بسیار مهم در اکثر کاربردهای پردازش تصویر میباشد. هدف در بیشتر روشها و الگوریتمهای پردازش تصویر حفظ ساختار تصویر، مانند ناپیوستگیها و لبههای موجود در آن میباشد.
نویز از لحاظ ظاهری آزار دهنده است و بهعلاوه انجام پردازشهای گوناگون تصویر مثل بخشبندی، تشخیص و تفسیر را با مشکل مواجه میکند. بنابراین افزایش کیفیت تصویر و حذف نویزهای ایجاد شده در تصویر یک مرحله اساسی قبل از هر عملیات پردازشی است. اما نکته مهم در طول روند حذف نویز این است که تصویر اصلی و به خصوص جزییات آن تا حد امکان آسیبی نبیند و ساختار تصویر اصلی حفظ شود. بر این اساس روشهای مختلفی برای حذف نویز مطرح شدهاست.
فیلتر وینر[۴۳] یکی از فیلترهای پرکاربرد در پردازش سیگنال و تصویر میباشد که در دهه ۱۹۴۰ توسط نوبرت وینر[۴۴] ارائه شد [۲۶]. هدف این فیلتر حذف نویز موجود در سیگنال یا تصویر از طریق مقایسه با منبع بدون نویز سیگنال میباشد. فیلتر وینر نگاه آماری به پردازش دارد. این فیلتر یکی از نخستین فیلترهای آماری ارائه شده میباشد. در این فیلتر فرض بر این است که تصویر و نویز دارای توزیع گوسی با متوسط صفر هستند. فیلتر وینر با هدف کاهش متوسط مربعات خطا، بین تصویر اصلی و تصویر تقریبزده شده از تصویر نویزی عمل میکند. فیلتر وینر توانایی بالایی در حذف نویزهای گوسی دارد اما این فیلتر با هدف حداقل کردن مجموع مربعات خطا برای کل تصویر عمل میکند. در این قسمت این فیلتر را بررسی میکنیم.
فیلتر وینر یک فیلتر خطی تطبیقی به فرم (w(x,y است که بهصورت زیر به تصویر نویزی (g(x,y اعمال میشود [۲۷]:
(۲-۱)
فیلتر وینر یک فیلتر خطی تطبیقی بهفرم w(x,y) است که بهصورت زیر به تصویر نویزی g(x,y) اعمال میشود:
تصویر بازیابی شده باشد، فیلتر وینر مقدار حداقل مربعات خطا (MSE) را در رابطه زیر حداقل میکند.
(۲-۲)
در حالتی که نویز و تصویر از هم مستقل هستند، حل رابطه زیر برای به نتیجه زیر میرسد:
(۲-۳)
که در آن طیف توان تصویر اصلی و طیف توان نویز هستند.
اما مشکل این فیلتر آن است که طیف توان تصویر اصلی و نویز مشخص نیست و باید بهگونهای تقریب زده شود. اگر نویز بهصورت ناهمبسته (نویز سفید) فرض گردد، میتوان آن را برابر با واریانس نویز در نظر گرفت. یعنی:
(۲-۴)
پس میتوان واریانس نویز را از روی تصویر تخمین زد و طیف توان نویز را برابر آن قرار داد. همچنین میتوان واریانس نویز را بهعنوان یک متغیر تنظیمی در اختیار کاربر قرار داد.
۲-۲-تبدیل موجک
گرچه تبدیل فوریه[۴۵]، تا اواخر دهه ۱۹۵۰، هسته اصلی پردازش تصویر مبتنی بر تبدیل بود، تبدیل موجک برای فشردهسازی، انتقال، و تحلیل بسیاری از تصاویر آسانتر است [۲]. برخلاف تبدیل فوریه، موجکها دارای فرکانس متغیر و طول عمر محدودیاند. بهاین ترتیب، میتوانند معادل موسیقایی را برای تصویر فراهم کنند، بهطوری که نهتنها مشخص میکنند چه نتهایی (یا فرکانسهایی) نواخته میشوند، بلکه مشخص میکنند کی باید نواخته شوند. اما تبدیلات فوریه، فقط اطلاعات نتها و فرکانسها را فراهم میکنند؛ اطلاعات موقتی، در فرایند تبدیل از بین میروند.
در سال ۱۹۸۷، موجکها بهعنوان مبنایی برای روش قدرتمند جدید در تحلیل و پردازش سیگنال، بهنام تئوری چنددقتی[۴۶] محسوب شد [۲]. تئوری چنددقتی، تکنیکهایی را از نظامهای مختلف دربر میگیرد و آنها را یکنواخت می کند. تئوری چنددقتی با نمایش و تحلیل سیگنالها (یا تصاویر) در بیش از یک دقت سروکار دارد. ویژگیهایی که ممکن است در یک دقت تشخیص داده نشوند، ممکن است بهآسانی در دقت دیگر تشخیص داده شوند. گرچه علاقه جامعه تصویربرداری به تحلیل چنددقتی تا اواخر دهه ۱۹۸۰ محدود بود، ولی اکنون مقالات و کتابهای متعددی بهاین موضوع پرداختهاند.
وقتی به تصاویر نگاه میکنیم، مناطق متصلی با متن یا سطوح شدت روشنایی مشابه را خواهیم دید که ترکیب میشوند تا اشیا را ایجاد کنند. اگر اندازه اشیا کوچک باشد یا کنتراست آنها پایین باشد، آنها را در دقت بالا بررسی میکنیم؛ اگر اندازه آنها بزرگ یا شدت روشنایی آنها بالا باشد، تنها چیزی که نیاز دارد، نگاه کلی است. اگر همزمان اشیای کوچک و بزرگ یا اشیایی با کنتراست پایین و بالا وجود داشته باشند، خوب است آنها را در چندین دقت مطالعه کنیم. این کار، انگیزه اصلی پردازش چنددقتی است.
از دیدگاه ریاضی، تصاویر، آرایههای دوبعدی از مقادیر شدت روشنایی، با تغییر در آمارهای محلی هستند که ناشی از ترکیبات مختلف ویژگیهای ناگهانی، مثل لبهها و مقایسه مناطق همگن هستند. هیستوگرام محلی میتواند بهطور چشمگیری از یک بخش تصویر به بخش دیگر آن تغییر کند، بهطوری که مدلسازی آماری روی کل تصویر را کاری دشوار یا غیرممکن میسازد.
- تو باشی و من
از این سپس من و کنجی و دلبری چون حور دگر بس است مرا صحبت هپور و چپور
تو باشی و من و من باشم و تو، شیشه می کمانچه باشد و من، تار و تنبک و تنبور
به می مصالحه کردیم چشمه کوثر برو به کار خود ای واعط تفنن جور … (عارف قزوینی، ۱۳۸۱، ص ۲۷۵)
در این شعر شاعر به وصف معشوق میپردازد و عشق او زمینی است او را با زنان سیاه چشم بهشتی همانند میداند و این به جهت ستایش زن از لحاظ روحی و جسمی است.
- آواره
آواره به کوه و دشت و صحرا شدهام مجنونم و دیوانه لیلا شدهام
آن کو پی آبرو بود عاشق نیست من عاشق صادقم که رسوا شدهام (عارف قزوینی، ۱۳۸۱، ص ۲۸۰)
عارف در این دو بیتی ضمن یادآوری عشقهای قدیمی و اصیل و حقیقی عشق خود را به میهن حقیقی میداند او خود را عاشق میداند که ننگی از رسوایی ندارد خود را مجنون و وطن را به لیلی مانند میکند که در راه آن حاضر به فدا سازی جان و نام است در اینجا مقام زن با وطن برابر است پس مقامی ستودنی دارد.
ای خانم فرانسوی
رونق دین عیسوی (عارف قزوینی، ۱۳۸۱، ص ۲۹۱)
در این شعر زن به مفهوم عام بیان شده است و با نگاهی تحقیر آمیز و مادی و زمینی و وسیلهای برای کامروایی دیگران نگریسته میشود.
لیلا را بردند چال سیلابی
واسهاش آوردند سیب و گلابی لیلا
لیلا گل است لیلا، خیلی خوشگل است، لیلا (عارف قزوینی، ۱۳۸۱، ص ۲۹۲)
در این شعر شاعر «کنت» را به باد مسخره گرفته است او شخصی است که ناصر الدین شاه با آوردنش به ایران وی را به ریاست پلیس تهران منصوب کرد و او هم به جهت همرنگ سازی خود با ایرانیان لباس ایرانی میپوشد و نام دخترش را لیلی مینهد با اینکه شاعر بیشتر اوقات زنان را ستایش میکند ولی در اینجا به جهت تحقیر و توهین و ناسزا گفتن به «کنت» نام دخترش را ذکر میکند.
- دیدم صنمی …
دیدم صنمی سر و قد و روی چو ماهی
الهی تو گواهی، خدایا تو پناهی
افکند به رخسار چو مه زلف سیاهی
الهی تو گواهی، خدایا تو پناهی (عارف قزوینی، ۱۳۸۱، صص ۳۰۳- ۳۰۴)
در این شعر که به عشق یک دختر ارمنی سروده شده است زن به عنوان معشوق زمینی که چهرهاش آینه جمال و جلال است ستوده شده است.
- نمیدانم چه در پیمانه کردی …
نمیدانم چه در پیمانه کردی (جانم)
تو لیلی وش مرا دیوانه کردی
(جانم، دیوانه کردی، جانم، دیوانه کردی، خدا، دیوانه کردی) (عارف قزوینی، ۱۳۸۱، صص ۳۰۵- ۳۰۶)
شاعر با یادآوری عشقهای شورانگیز قدیمی، زن را به عنوان یک معشوق زمینی و با تشبیهات معمولی و قدیمی ستوده است.
- افتخار آفاق
افتخار همه آفاقی و منظور منی شمع جمع همه عشاق به هر انجمنی
به سر زلف پریشان تو دلهای پریش همه خو کرده چو عارف به پریشان وطنی (عارف قزوینی، ۱۳۸۱، صص ۳۰۶- ۳۰۸)
این شعر عاشقانه را به خاطر افتخار السلطنه (دختر ناصر الدین شاه) سروده است زن به صورت یک معشوق زمینی توصیف میشود که با شیرین برابری میکند و بسیار مورد ستایش و سرزنش قرار میگیرد ستایش از لحاظ صفات ظاهری و نکوهش از لحاظ بی وفایی و پیمان شکنی.
- همه شب من اختر شمرم …
نکنم اگر چاره دل هر جایی را نتوانم و تن ندهم رسوایی را
نه چو وامقی همچون من گیتی دیدهست نه نشان دهد چرخ چو تو عذرایی را (عارف قزوینی، ۱۳۸۱، صص ۳۰۸- ۳۰۹)
شاعر با یادآوری عاشقان قدیمی زنان را به خاطر وفاداری زیبایی و دلربایی میستاید.
- تاج سر خسروان
تو ای تاج، تاج سر خسروانی شد از چشم مست تو بی پا جهانی
تو یکتا در جهانی، تو چون روح و روانی زسر تا پا تو جانی، خدای عاشقانی (عارف قزوینی، ۱۳۸۱، صص ۳۰۹- ۳۱۰)
عارف این شعر را در ستایش تاج السلطنه سروده است پس زن نماد زیبایی است که روح و روان شاعر را تحت تأثیر خود قرار میدهد.
- شوستر
ننگ آن خانه که مهمان زسر خوان برود (حبیبم)
جان نثارش کن و مگذار که مهمان برود (برود)
سگ چوپان شده با گرگ چو لیلی مجنون
پاسبان گله امروز شبانی است جبون
شد به دست خودی این کعبه دل کن فیکون
تاثیر پیچیدگی سازمان بر کانون، ساختار سازمان عمودی یا تخت، ثبات مدیریتی، اندازه سازمان، تعداد جایگاههای مدیریتی
عوامل رفتاری
عوامل مربوط به شرکتکنندگان
شرکتکنندگان خواهان توسعه باشند، شرکت در کانون با انگیزه و علاقه، رضایت شرکتکنندگان در فرایند اجرای کانون، وضعیت فیزیکی و روحی شرکتکنندگان هنگام حضور در کانون
دید و نگرش مدیران و کارمندان به منابع انسانی و کانون ارزیابی
دید و نگرش سازمان به شایسته سالاری، نگاه توسعهای مدیر ارشد به منابع انسانی، داشتن نگاه سیستمی و فرایندی در حوزه منابع انسانی، دید مثبت افراد به کانون
سرمایه فکری
سرمایه انسانی
وجود نیروهای فرهیخته در سازمان، بافت و ترکیب انسانی موجود در سازمان، وجود نیروهای متخصص در سازمان
سرمایه اجتماعی
خوشنامی و اعتبار اولیه واحد منابع انسانی، مقبولیت کانون توسط مدیر ارشد، اعتماد افراد به فرایند کانون، اعتماد افراد به رئیس کانون
منظور از بلوغ سیستم منابع انسانی، وجود فرایندهای توسعهای در سازمان، وجود نظام جانشین پروری و همچنین وجود کوچینگ و منتورینگ قوی در سازمان می باشد. اگر در سازمانی واحد منابع انسانی تنها کارهای ابتدایی کارگزینی را انجام دهد، این سازمان آمادگی اجرای کانون را ندارد. یا سازمانی که فرایندهای توسعهای ندارد، از گزارشات بازخورد که نتیجه و خروجی کانونهای توسعه است استفادهای نمیتواند کند. به دلیل بالا بودن هزینههای کانون، معمولا برای مدیران از کانون استفاده میشود، سازمانی که نظام جانشین پروری ندارد و به دنبال تربیت مدیر نیست، کانون کاربرد چندانی برایش ندارد. سازمانی که مشاوران قوی و افرادی خبره برای آموزش افراد به روش کوچینگ و منتورینگ ندارد، نمیتواند در فرایند توسعه، افراد سازمان را یاری دهد.
فرهنگ و جو سازمان نیز از عوامل زمینهای میباشد. در گزارشات بازخورد افراد با نقاط قوت و ضعف خود آشنا شده و باید درصدد بهبود نقاط ضعف خود باشند. در سازمانی که افراد انتقادپذیر نیستند این اتفاق نخواهد افتاد و افراد در برابر گزارشات بازخورد جبههگیری خواهند کرد. همچنین در سازمانی که فرهنگ شایستگی و شایسته سالاری وجود ندارد و افراد بر اساس رابطه در سازمان جذب شده و ارتقا مییابند، کانون جایگاهی ندارد.
در بعضی از سازمانها، افراد کارها و برنامههایی که توسط تیمها و مشاوران خارجی انجام شود را بیشتر میپذیرند. این فرهنگ، فرهنگ بیگانه پسندی نامیده شد. در این سازمانها بهتر است بیشتر فرایند کانون برون سپاری شود.
ساختار سازمان نیز از عوامل زمینهای تاثیرگذار بر فرایند اجرای کانون میباشد. مثلا سازمانی که ساختار تخت دارد و یا جایگاههای مدیریتی کمی دارد، انگیزه برای ارتقا کم است و کانون کم کاربرد است. و یا در سازمانی که ثبات مدیریتی وجود ندارد و مدیران پس از مدتی کوتاه عوض میشوند، نیازی به هزینههای بالای کانون برای انتخاب و تربیت مدیران را ندارد.
عوامل رفتاری بسیار روشن و واضح هستند و نیازی به توضیح نمیباشد، فقط این نکته را ذکر کنیم که اگر شرکتکنندگان با علاقه و انگیزه در کانون شرکت نکنند، نتایج حاصله از کانون قابل اعتماد نیست و افراد به گزارشات بازخورد و برنامههای توسعهای توجهی نخواهند کرد.
در این مطالعه، منظور از سرمایه فکری، سرمایه انسانی و اجتماعی است. اگر در سازمان نیروهای ما متخصص و متبحر باشند، سرمایه انسانی محسوب میشوند و این نیروها شرایط را برای اجرای کانون تسهیل خواهند کرد. منظور از سرمایه اجتماعی نیز وجود اعتماد بین واحدهای مختلف در سازمان میباشد. البته از آنجا که کانون معمولا زیرمجموعه واحد منابع انسانی است، بیشتر اعتماد بین واحدهای مختلف و منابع انسانی و اعتبار و مشروعیت واحد منابع انسانی مدنظر است.
«شرایط مداخلهگر» به شرایط ساختاری مربوط به راهبردهای کنش/ کنش متقابل که مربوط به یک پدیده است، اشاره دارد. آن ها تسهیلگر یا محدود کننده راهبردهایی هستند که درون یک زمینه خاص قرار دارند. این شرایط شامل فضا، زمان، فرهنگ، وضعیت اقتصادی، وضعیت فنشناختی، حرفه، تاریخ و بیوگرافی فردی هستند. محدوده آن ها از دورترین شرایط به وضعیت تا نزدیکترین به آنهاست[۱۰۶]. در این تحقیق عوامل مدیریتی، دسترسی به منابع مالی و محیط برون سازمانی، شرایط مداخلهگر هستند که در جدول ۴-۹ مشاهده میشود.
جدول۴-۵: دسته بندی و سازمان دهی شرایط مداخله گر
ابعاد
مؤلفه
شرایط مداخلهگر
عوامل مدیریتی
تعهد و مشارکت فعال مدیر ارشد در کانون
حمایت همه جانبه مدیر ارشد از کانون
از لحاظ نوع عملکرد میتوان منابع تولید پراکنده را به دو دسته تقسیم کرد. دسته اول که انرژی الکتریکی تولید میکنند و برای این منظور از منابع انرژی مختلف استفاده مینمایند. میکرو توربین ها، موتورهای احتراق داخلی[۳۷]، پیل های سوختی[۳۸]، توربین های بادی و سلول های خورشیدی از این دسته اند. سیستم های ذخیره سازی انرژی از جمله باتری ها، ذخیره سازی خازنی و فلای ویل[۳۹] ها را می توان به عنوان دسته دوم منابع تولید پراکنده در نظر گرفت.
از دیدگاه کاربرد منابع تولید پراکنده میتوان آنها را به پنج دسته تقسیم کرد که عبارتند از [۸]:
از دیدگاه نحوه تزریق توان به شبکه، منابع تولید پراکنده به دو دسته کلی تقسیم میشوند. دسته اول آن منابعی هستند که از طریق یک رابط جریان متغیر که عموما یک ژنراتور است به طور مستقیم به شبکه متصل میشوند. توربین های باد سرعت ثابت، ژنراتورهای دیزلی و حرارتی و نیروگاه های آبی کوچک[۴۱] در این دسته قرار میگیرند. دسته دوم از منابع تولید پراکنده توسط مبدل های الکتریکی به شبکه متصل میشوند. توربین های بادی سرعت متغیر، پیل های سوختی، سلولهای خورشیدی و میکروتوربین ها از جمله منابع تولید پراکنده ای هستند که توسط مبدل به شبکه متصل میشوند. عموما این واحد ها عملکرد بسیار سریعی نسبت به تغییرات بار داشته و میتوانند خیلی موثر در کنترل فرکانس، ولتاژ و توان اکتیو و راکتیو شرکت کنند. قیمت به نسبت بالای این منابع و محدودیت شرکت آنها در تامین جریان خطا از مشکلات این سیستم ها میباشد.
علیرغم تمامی مزایایی که سیستم های تولید پراکنده برای شبکه، مصرف کننده و محیط زیست دارند، استفاده زیاد از آنها میتواند مشکلاتی را برای شبکه به وجود آورد که قبل از آن وجود نداشته است. بعضی از این مشکلات عبارتند از [۹-۱۰]:
ریزشبکه ها
ریزشبکه ها عموما سیستم های تامین توان الکتریکی با سطح توان پایین یا متوسطی هستند که به منظور برق رسانی به اجتماعات کوچکی مثل: خانه های مسکونی، مناطق حومه شهر، مراکز آکادمیک و عمومی همچون دانشگاهها و یا مدارس، مناطق تجاری، سایت های صنعتی و … طراحی و ساخته شده اند. از آنجا که ریزشبکه ها مجموعه ای از سیستم های تولید توان الکتریکی و بار های مختلف در سطح ولتاژ توزیع هستند، آنها را میتوان به عنوان شبکه های توزیع فعال[۴۲] در نظر گرفت.
ژنراتورها و منابع تولید توان الکتریکی در ریزشبکه ها معمولا منابع تجدید پذیر هستند که به منظور اتصال به شبکه از واسطه های الکترونیک قدرت استفاده میکنند. این ادوات الکترونیک قدرت باعث ایجاد انعطاف پذیری بسیار زیادی برای تامین کیفیت توان و قابلیت اطمینان مناسب در ریزشبکه میشوند. به علاوه این قابلیت انعطاف کنترل و تولید در منابع تولید به ریزشبکه این اجازه را میدهد که از نقطه نظر سیستم قدرت اصلی به عنوان یک واحد در نظر گرفته شودکه نیاز های مربوط به انرژی و قابلیت اطمینان را با مدیریت محلی برطرف میکند.
تفاوت های اصلی بین ریزشبکه ها و شبکه های قدرت مرسوم عبارتند از:
استفاده از ریزشبکه ها به عنوان بخشی از شبکه قدرت اصلی مزایایی را به همراه دارد که عبارتند از:
از دیدگاه نحوه اتصال ریزشبکه ها به سیستم قدرت اصلی و نحوه عملکرد ریزشبکه ها میتوان دسته بندی زیر را انجام داد [۱۱]:
در حالت متصل به شبکه، مازاد توان ریزشبکه میتواند به شبکه اصلی انتقال یابد و یا کمبود توان ریزشبکه توسط شبکه اصلی تامین شود. در حالت جدا از شبکه، تمامی توان اکتیو و راکتیو ریزشبکه باید توسط منابع محلی تولید شود.
در حال حاضر استفاده از ریزشبکه ها میتواند مشکلاتی را به همراه داشته باشد. این مشکلات مربوط به حفاظت، مدیریت توان، قوانین و مقررات لازم و سیستم های ارتباطی بین منابع تولید، مصرف و مرکز کنترل است. هرچند با توجه روافزایش به ریزشبکه ها و تولیدات پراکنده این مشکلات با سرعت قابل توجهی رو به برطرف شدن هستند.
طرح مساله و مروری بر تحقیقات انجام شده
مروری بر تحقیقات انجام شده
در ادامه مروری بر روی تحقیقات صورت گرفته در زمینه های پایداری سیستم های قدرت، استفاده از روش های احتمالاتی به منظور بررسی موضوعات مختلف در شبکه های قدرت و نقش انرژی باد در این شبکه ها انجام خواهد شد.
با توجه به جدول (۴-۲۳) که نتیجه ی آزمون فرضیه ی اول برای پایه ی ششممدارس غیردولتیرا نشان می دهد ، می توان گفت : از آنجایی که مقدار سطح معنی داری برای این آزمون کمتر از ۵ درصد می باشد (sig = 0.001) ، بنابراین بین دو متغیر درازنشست و ترکیب توده ی بدن رابطه معنی داری وجود دارد.
۴-۶-۲- فرضیه ی دوم
H0 :بین رکورد های حاصل از آزمون انعطاف پذیری دانش آموزان دختربا ترکیب بدن آنها رابطه معنی داری وجود ندارد.
H1 :بین رکورد های حاصل از آزمون انعطاف پذیری آموزان دختربا ترکیب بدن آنها رابطه معنی داری وجود دارد.
جدول ۴-۲۴٫ نتیجه ی آزمون ضریب همبستگی بین انعطاف پذیری و ترکیب توده ی بدن برای پایه ی چهارم ، پنجم و ششم مدارس دولتی
| پایه ششم | پایه پنجم | پایه چهارم | |
| ۲۴۳/۰ | ۱۴۳/۰ | ۱۴۸/۰ | آزمون انعطاف پذیری و ترکیب توده ی بدن |
جدول ۴-۲۵٫ نتیجه ی آزمون ضریب همبستگی بین انعطاف پذیری و ترکیب توده ی بدن برای پایه ی چهارم ، پنجم و ششم مدارس غیرانتفاعی
| پایه ششم | پایه پنجم | پایه چهارم | |
| ۱۸۰/۰ | ۱۶۵/۰ | ۱۶۴/۰ | آزمون انعطاف پذیری و ترکیب توده ی بدن |
با توجه به جدول (۴-۲۴) که نتیجه ی آزمون فرضیه ی دوم برای پایه ی چهارم مدارس دولتی را نشان می دهد ، می توان گفت : از آنجایی که مقدار سطح معنی داری برای این آزمون کمتر از ۵ درصد می باشد (۰۳۶/۰sig =) ، بنابراین بین دو متغیر انعطاف پذیری و ترکیب توده ی بدن رابطه معنی داری وجود دارد.
با توجه به جدول (۴-۲۵) که نتیجه ی آزمون فرضیه ی دوم برای پایه ی چهارم مدارس غیر دولتی را نشان می دهد ، می توان گفت : از آنجایی که مقدار سطح معنی داری برای این آزمون کمتر از ۵ درصد می باشد (۰۲۰/۰sig =) ، بنابراین بین دو متغیر انعطاف پذیری و ترکیب توده ی بدن رابطه معنی داری وجود دارد.
با توجه به جدول (۴-۲۴) که نتیجه ی آزمون فرضیه ی دوم برای پایه ی پنجم مدارس دولتی را نشان می دهد ، می توان گفت : از آنجایی که مقدار سطح معنی داری برای این آزمون کمتر از ۵ درصد می باشد ( ۰۴۴/۰sig =) ، بنابراین بین دو متغیر انعطاف پذیری و ترکیب توده ی بدن رابطه معنی داری وجود دارد.
با توجه به جدول (۴-۲۵) که نتیجه ی آزمون فرضیه ی دوم برای پایه ی پنجم مدارس غیر دولتی را نشان می دهد ، می توان گفت : از آنجایی که مقدار سطح معنی داری برای این آزمون کمتر از ۵ درصد می باشد (۰۴۴/۰ sig =) ، بنابراین بین دو متغیر انعطاف پذیری و ترکیب توده ی بدن رابطه معنی داری وجود دارد.
با توجه به جدول (۴-۲۴) که نتیجه ی آزمون فرضیه ی دوم برای پایه ی ششم مدارس دولتی را نشان می دهد ، می توان گفت : از آنجایی که مقدار سطح معنی داری برای این آزمون کمتر از ۵ درصد می باشد ( ۰۰۰/۰ sig =) ، بنابراین بین دو متغیر انعطاف پذیری و ترکیب توده ی بدن رابطه معنی داری وجود دارد.
با توجه به جدول (۴-۲۵) که نتیجه ی آزمون فرضیه ی دوم برای پایه ی ششممدارس غیر دولتیرا نشان می دهد ، می توان گفت : از آنجایی که مقدار سطح معنی داری برای این آزمون کمتر از ۵ درصد می باشد ( ۰۱۱/۰ sig =) ، بنابراین بین دو متغیر انعطاف پذیری و ترکیب توده ی بدن رابطه معنی داری وجود دارد.
۴-۶-۳- فرضیه ی سوم
H0 :بین رکورد های حاصل از آزمون بارفیکس دانش آموزان دختربا ترکیب بدن آنها رابطه معنی داری وجود ندارد.
H1 :بین رکورد های حاصل از آزمون بارفیکس دانش آموزان دختربا ترکیب بدن آنها رابطه معنی داری وجود دارد.
جدول ۴-۲۶٫ نتیجه ی آزمون ضریب همبستگی بین بارفیکس و ترکیب توده ی بدن برای پایه ی چهارم ، پنجم و ششم مدارس دولتی