در راستای تبیین این متن، باید گفت که وجه تعیین کنندگی در تولید این متن، گفتمان اصلاحات با جهتگیری توسعه سیاسی و جامعه مدنی است. جامعه مدنی و توسعه سیاسی مهمترین هدف گفتمان اصلاحات و سخنران بشمار میرود. اما جریانهای دیگری نیز اگر چه نه صورت غالب، بلکه به صورت موضعی در تولید این متن تاثیر داشتهاند.این جریانات به صورت مقاومتهای پنهان و آشکار در مقابل برنامههاو دیدگاههای خاتمی نمود پیدا میکرد. مثلا یک جریانی که خاتمی را در مدیریت امور اقتصادی و معیشت مردم ناتوان تلقیمیکرد، که خاتمی متاثر از این فضا، در این متن به بهبود برخی از شاخصهای اقتصادی اشاره میکند.
با توجه به متون تحلیل شده، میتوان ادعا کرد که گفتمان اصلاح طلب تلاش کرده است تا توسعه سیاسی و جامعه مدنی راکه مهمترین دال تهی و نشانه کمبود در گفتمان سازندگی بشمار میرفت، به عنوان دال برتر و نشانه مرکزی انتخاب نماید، بنابراین نشانهی ” توسعه سیاسی” در درون گفتمان اصلاحطلب، آن نقطه بلورینه شدهای[۱۶۱] است که سایر نشانههای مهم این گفتمان از قبیل “جامعه مدنی"، ” اصلاحات"، ” آزادی"، “قانونگرایی"، “مردم سالاری"، و ” مشارکت و حق رای ” حول این نشانه درخشان مفصلبندی معنایی شدهاند. بر همین اساس شرطحل مشکلات کشور اعم از اقتصادی، اجتماعی و غیرهمبتنی بر توسعه سیاسی است. از آنجا که منبع اصلی قدرت و ثروت هر جامعه، منابع انسانی آن جامعه بشمار میرود، بنابراین با توسعه سیاسی، و شکلگیری نهادهای مدنی، مهمترین منبع قدرت یعنی شهروندان با مشارکت همه جانبه خود همه مسایل اقتصادی، تولیدی، و غیره را برطرف خواهند کرد. بر اساس این تفکر، آزادی، شکلگیریجامعه مدنی، و توسعه سیاسی، همگرایی بالایی با تحقق آرمانهادارد. در واقع این گفتمان تلاش میکند تا پیشبرد برنامههای کشور را نه از درون یک دولت اقتدارگرا، بلکه از طریق نهادهای مدنی، مشارکت شهروندان، و در یک کلام جامعه مدنی محقق سازد. بدین ترتیب در این گفتمان، مهمترینمساله اجتماعی، توسعه سیاسی و بحران مشارکت و انسداد سیاسی است. در نتیجه مهمترین هدف این گفتمان نیل به جامعه مدنی، از طریق برنامهها، سیاستها، و اقدامات است.از آنجا که نشانه مرکزیگفتمان اصلاحات” توسعه سیاسی ” است، وباید به عنوان روح این دوره، محور همه اقدامات قرار گیرد، نشانهی مرکزی گفتمان بازنشستگی در دوره اصلاحات را نیز “گذار به جامعه مدنی” است. یعنی سیاستها، برنامه، و اقدامات این گفتمان در حوزهیتامین اجتماعی با تمام زیرمجموعههایش(از جمله مقوله بازنشستگی) در کلیت گفتمان اصلاحات، عمدتاٌ مرحلهای است برای گذار به جامعه مدنی. حال، به منظور آگاهی از رویکرد گفتمان اصلاح طلبی به مقوله بازنشستگی، مطالعه، بررسی و تحلیل گفتمان دو برنامه سوم و چهارم توسعه ضرورت پیدامیکند.
۴-۴-۳-تحلیل متون بررسی شدهبر مبنای گفتمان زمینه (گفتمان اصلاحات)
در این گفتمان برنامههای سوم و چهارم توسعه به تصویب رسید. همچنین این دوره مصادف است با مجالس پنجم و ششم (۱۳۸۳ - ۱۳۷۵) ادوار مجلس شورای اسلامی، بنابراین متون مربوط به قوانین برنامه اول و دومتوسعه، و همچنین مصوبات پنجم وششم مجلس شورای اسلامی مورد بررسی قرار میگیرد.
۴-۴-۳- ۱- تحلیل متون قانون برنامههای سوم و چهارم توسعه بررسی شدهبر مبنای روش لاکلاو و موفه
بر مبنای رویکردهای توسعه سیاسی در دوره گفتمان اصلاحات تولد دو برنامه سوم و چهارم توسعه میباشیم.
۴-۴-۳- ۱-۱- تحلیل متون قانون برنامههای سوم توسعه بررسی شدهبر مبنای روش لاکلاو و موفه
قانون برنامه سوم توسعه را که شامل ۳ بخش، ۲۶ فصل و ۱۹۹ماده میباشد و برای اجرا در مدت ۵ سال (۱۳۸۳- ۱۳۷۹) تهیه شده بود را باید یکی از مفصلترین قوانین توسعه پس از پیروزی انقلاب اسلامی دانست. برنامه توسعه سوم، به وسیلهی پژوهشهای مورد تأکید در این برنامه، بیشتر زمینه ساز ایجاد گفتمانی اصلاح طلب بوده که بصورت برجستهتری در برنامه توسعه چهارم منعکس شده است. بررسیهای بعمل آمده حاکی از آن است که، از میان برنامههای توسعه جمهوری اسلامی ایران، برنامه سوم، در مقایسه با دو برنامه توسعه قبلی، با اهتمام بیشتر، موشکافانهتر و برنامه ریزی شدهتر به مقوله بازنشستگی نگریسته است؛ چرا که در این برنامه برقراری «نظام جامعتامین اجتماعی» (که در برگیرنده مباحث پیرامون بازنشستگی نیز میباشد) به عنوان یکی از خط مشیهای اساسی و دال خالی گفتمان پیشین، برجستهسازی شده است؛ بطوریکه میتوان از آن بعنوان یکی از نشانههای مهم در برنامه سوم توسعه یاد کرد.
جدول (۴-۲۷)بازنشستگی در قانون برنامه سوم توسعه
ردیف | برنامه توسعه | ماده | مضمون |
۱ | برنامه سوم | ۳(بند ز) | تاکید بر تکلیف دولت و افزایش حقوق بازنشستگان و مستمری بگیران متناسب با تورم و پرداخت دیون بازنشستگی ناشی از تفاوت تورم با حقوق |
۲ | برنامه سوم | ۲۷ | تحت پوشش قرار گرفتن کارکنان شرکتهای دولتی که به بخش خصوصی واگذار میشوند توسط صندوق بازنشستگی |
۳ | برنامه سوم | ۳۶ | دراجرای اصل ۲۹ برای توسعه عدالت اجتماعی، نظام جامعتامین اجتماعی با هدف حمایت از اقشار مختلف جامعه(از جمله بازنشستگی)مطرح میشود |
۴ | برنامه سوم | ۳۷(بند الف) | بارنشستگی به عنوان یکی از خدمات بیمه همگانی تأکید بر مشارکت بیمه شده، کارفرما، و دولت، تعیین حدود فعالیت متناسب با حق بیمه دریافتی، توان مالی سازمانهای بیمهای، و میزان کمکهای دولتی |
۵ | برنامه سوم | ۳۷(بند ب) |
۱-۳-۱- فرآیندهای خشک
فرآیندهای خشک بر اساس قابلیت احیای جاذب مورداستفاده به سه دسته احیاناپذیر، احیاپذیر و هیبریدی (ترکیبی از فرآیندهای احیاناپذیر و احیاپذیر) تقسیم میگردند که در ادامه هرکدام شرح داده میشوند.
۱-۳-۱-۱- فرآیندهای خشک احیاناپذیر
در این فرآیندها جداسازی سولفیدهیدروژن و مرکاپتانها از جریان گاز توسط یک جاذب جامد و از طریق واکنش صورت میگیرد. اکثر این فرآیندها احیاناپذیر هستند اگرچه بعضی از آن ها قابلیت احیا نسبی دارند و در هر سیکل احیا، جاذب بخشی از فعالیت خود را از دست میدهد.
جاذبهای احیاناپذیر شامل اکسیدهای فلزی، اکسیدهای ترکیبی فلزات[۱۱] و جامدات قلیایی[۱۲] میباشند.
در فرآیندهای احیاناپذیر دارای جاذب اکسید فلزی به دلیل اینکه مبنای فرایند واکنش اکسیداسیون میباشد، ناخالصیهای سولفوری که امکان اکسیده شدن در شرایط فرایند را ندارند به این روش جداسازی نمیشوند. در این فرآیندها، گاز شور به درون بستر از گرانولهای جاذب (اکسید فلزی) فرستاده میشود که این گرانولها معمولاً با ناخالصی سولفور بهویژه سولفیدهیدروژن واکنش داده و سولفید فلزی پایدار تولید میکنند. تشکیل سولفید فلزی در جاذب یک واکنش غیرقابلبرگشت است که ما را از یک محصول تصفیهشده با خلوص بالا مطمئن میسازد.
جاذب مصرفشده ممکن است بازیافت شود و یا اینکه بهعنوان زباله بیخطر دور ریخته شود. اگرچه واکنش جاذب با ناخالصیهای گوگردی تحت تأثیر فشار نمیباشد اما در دماهای بالا بهتر انجام میشود. بنابراین به دلیل افزایش فعالیت جاذب با ازدیاد دما، بسترهای جاذب معمولاً در پاییندست کمپرسورها نصب میشوند.
در فرآیندهای دارای قابلیت احیا نسبی، سولفید فلزی تشکیلشده قادر است که با اکسیژن واکنش داده و درنتیجه سولفور عنصری به همراه اکسید فلزی احیاشده تولید کند. بنابراین این نوع از فرآیندهای خشک شیرینسازی دو دستهاند. در یک دسته در اثر واکنش اکسیداسیون، سولفور تولیدشده و در دسته دیگر اکسیدهای سولفوری تولید میشوند. فرآیندهای خشک سولفورزدایی با جاذب، بسیار ساده و تمیز هستند. جاذب مصرفشده (سولفید فلزی) ممکن است برای بازیافت فلز فروخته شود و درنتیجه هزینههای انهدام مواد مصرفشده و زائد کاهشیافته یا حذف میشود.
برای ظرفیتهای سولفورزدایی بالا و در مقیاس صنعتی، استفاده از اکسیدهای فلزی بهبودیافته ضروری میباشد. همچنین بهمنظور جداسازی ناخالصیهای سولفور آلی که دارای فعالیت کمتری هستند مانند مرکاپتانها و نیز انجام فرایند در دماهای عملیاتی پایینتر از ۱۲۰ درجه سانتیگراد باید از اکسیدهای فلزی ترکیبی که شامل فلزاتی نظیر روی، مس، منگنز، آلومینیم، سرب، نقره و آهن هستند استفاده کرد [۶].
اکسیدروی فعال بهبودیافته، اکسید آهن، اکسیدهای دارای پایه نیکل، اکسیدهای دارای پایه مس، اکسیدهای ترکیبی مس و روی، ترکیبی از اکسیدهای مس و روی درون پوشش آلومینا و نیز ترکیبی از اکسیدهای روی و مس و آلومینا به شکل قرص انواعی از جاذبهای صنعتی هستند که امروزه بکار میروند.
جاذبهای ترکیبی اکسیدهای فلزی، مانند آنچه ذکر شد، قادر به سولفورزدایی در دماهای پایین بوده (پایینتر از ۱۲۰ درجه سانتیگراد) و فرمولاسیون آن ها بهگونهای است که دارای سطحفعال وسیعی هستند [۷ و ۱].
در فرآیندهای احیاناپذیر دارای جاذب جامد قلیایی، از جاذبهای هیدروکسیدی، نظیر آنچه در فرآیندهای گاز با سودسوزآور به کار میرود، استفاده میشود. شکل بهبودیافتۀ جامدهایی که پایه قلیایی دارند مانند نوع سافنولایمآرجی[۱۳] که مخلوطی از هیدروکسیدها در یک جامد دانهای میباشد، قادر است سولفیدهیدروژن، دیاکسیدکربن، سولفیدکربنیل، دیاکسیدگوگرد و ترکیبات گوگرددار آلی را حذف کند اما توانایی آن بیشتر در حذف سولفیدهیدروژن و دیاکسیدکربن است. بستر پرشده در میان دولایه از ساچمه سرامیکی در بالا و پایین نگهداشته میشود و جهت جریان به سمت بالاست.
در این فرایند واکنشهای زیر صورت میگیرد:
(۱-۳)
(۱-۴)
سافنولایمآرجی علاوه بر سولفیدهیدروژن، دیاکسیدکربن را حذف میکند. نوع دیگری از جاذبهای جامد قلیایی، هیدروکسیدپتاسیم جامد میباشد. هیدروکسیدپتاسیم جامد، بهعنوان باز جامد قادر به جداسازی تنها مقادیر کم سولفیدهیدروژن، سولفیدکربنیل و مرکاپتانها از جریان پروپان و گاز مایع است و زمانی کاربرد دارد که شیرینسازی مقادیر کم پروپان ترش در عملیات ناپیوسته مدنظر باشد. چون ماده مورداستفاده در این فرآیندها یک نوع باز غیرقابل احیا میباشد. ممکن است پسماند آن موجب بروز مشکلاتی گردد [۷].
۱-۳-۱-۲- فرآیندهای خشک احیاپذیر
جاذبهایی که در فرآیندهای خشک احیاپذیر بکار میروند عبارتند از غربالهای مولکولی. در بعضی موارد در کنار غربالهای مولکولی از آلومینای فعال، سیلیکاژل، کربن فعال و غیره بهعنوان کاتالیست هیدرولیز استفاده میشود. غربالهای مولکولی بهعنوان جاذبهای احیاپذیر طی سی سال اخیر کاربردهای بسیاری داشتهاند. این انواع از جاذبها علاوه بر جداسازی سولفیدهیدروژن و دیاکسیدکربن قادر به جداسازی ترکیبات سولفور آلی مانند سولفیدکربنیل، دیسولفیدکربن و مرکاپتانهای سبک با بازده بالا میباشند. این جاذبها معمولاً برای حذف آب از جریانهای گازی فشار بالا و حذف مرکاپتانها به همراه دیگر آلایندهها از محصولات هیدروکربنی سبک به کار میروند و عموماً در مواردی استفاده میشوند که خلوص بسیار بالای محصول موردنیاز است؛ بنابراین درصورتیکه از غربالهای مولکولی مناسب استفاده گردد، امکان رطوبتزدایی و شیرینسازی گاز مایع در یک مرحله وجود دارد و محصولی با مشخصات رطوبتی و سولفور موردنیاز تولید خواهد شد که تست خوردگی را نیز برای سولفورهای فرار با موفقیت طی میکند.
بهطورکلی رطوبتزدایی توسط غربالهای مولکولی ۳ و ۴ انگستروم انجام میشود درحالیکه حذف دیاکسیدکربن و ترکیبات گوگردی با غربالهای مولکولی بزرگتر از ۵ انگستروم صورت میگیرد.
یکی از تکنولوژیهای شیرینسازی برشهای هیدروکربنی با بهره گرفتن از غربالهای مولکولی تکنولوژی زئوکم[۱۴] میباشد. شرکت زئوکم معمولاً صدها تن در سال غربال مولکولی را برای موارد شیرینسازی مختلف در سرتاسر جهان، در مقیاسهای بزرگی چون پالایشگاه، کارخانجات گاز و غیره تا مقیاسهای کوچک تأمین میکند و تجربه زیادی در این زمینه دارد. این شرکت بر اساس مطالعات انجامشده بر روی فرآیندهای صنعتی و با تکیهبر نتایج آزمایشات صورت گرفته پارامترهای عملیاتی فرآیندهای شیرینسازی با غربالهای مولکولی را ازلحاظ اقتصادی بهینهسازی نموده است. در بسیاری از موارد شیرینسازی برشهای هیدروکربنی مایع سبک مدنظر که دارای ناخالصیهای مرکاپتانی هستند. با توجه به اینکه سینتیک جذب در فاز مایع بسیار کندتر از سینتیک جذب در فاز گاز است، طبیعتاً بهرهبرداری از غربالهای مولکولی برای شیرینسازی گاز مایع مشکلتر میباشد. درزمینهی افزایش سرعت جذب یا بهعبارتدیگر افزایش ظرفیت غربالهای مولکولی نیز، تکنولوژی زئوکم پیشرفتهای زیادی داشته است و برای مثال ظرفیت جذب غربالهای مولکولی برای جداسازی ناخالصیهای گوگردی موجود در گاز مایع مانند مرکاپتانها در حدود ۱۳ الی ۲۰ درصد افزایشیافته است.
همانگونه که قبلاً ذکر شد غربالهای مولکولی احیاپذیر هستند و روش احیاء بستر غربالهای مولکولی در هر دو مورد شیرینسازی گاز طبیعی یا گاز مایع مشابه است. معمولاً مقدار کمی از گاز طبیعی یا گاز مایع شیرین شده برای حرارت دادن و احیاء بستر به کار میرود. در فرایند شیرینسازی گاز مایع مراحل پر کردن و تخلیه بستر از گاز مایع احیاء کننده به مراحل فرآیندی احیاء بستر اضافه میشود [۱۰ و ۹ و ۸].
مزایای فرآیندهای خشک احیاپذیر به شرح زیر است:
فرآیندهای شیرینسازی با غربال مولکولی، ترکیبات گوگردی مانند سولفیدهیدروژن، سولفیدکربنیل و مرکاپتانها را بهطور گزینشی حذف می کند.
در صورت استفاده از غربال مولکولی امکان رطوبتزدایی و شیرینسازی گاز طبیعی یا گاز مایع بهطور همزمان وجود دارد.
در صورت زیاد بودن سولفیدکربنیل در برش هیدروکربنی پروپان، میتوان با نصب یک بستر کاتالیستی هیدرولیز که تبدیلکننده سولفیدکربنیل به سولفیدهیدروژن و دیاکسیدکربن است، در بالادست بستر غربال مولکولی مقدار جداسازی سولفیدکربنیل را افزایش داد.
با افزایش تعداد دفعات احیاء بستر میتوان ظرفیت گوگردزدایی را افزایش داد.
در کارخانهای که دارای واحد غربال مولکولی برای رطوبتزدایی است و برای گوگردزدایی از روشهای دیگری مانند حلالهای فیزیکی استفاده میشود، در صورت نیاز با جایگزین کردن غربالهای مولکولی رطوبتزدایی با انواعی که قادر به گوگردزدایی نیز هستند، ناخالصیهای سولفور باقیمانده در محصول شیرین شده را میتوان تا مقادیر بسیار پایینتر وزنی و حتی تا زیر ppm 5 وزنی کاهش داد.
۱-۳-۱-۳- فرآیندهای خشک هیبریدی
فرآیندهای هیبریدی مانند سلکسورب نوعی از فرآیندهای احیاناپذیر هستند که از فرآیندهای خشک احیاپذیر و احیاناپذیر توأماً استفاده میکنند، در این فرآیندها پس از بسترهای جاذب احیاناپذیر، بستری از غربالهای مولکولی استاندارد درجه (۴A) مانند Zeochem’s 24-01 بهمنظور خشککردن و حذف CO2 به کار میرود.
فرآیندهای هیبریدی دارای مزایای ذیل هستند:
با افزایش تعداد دفعات احیاء، امکان جداسازی بیشتر ترکیبات گوگردی وجود دارد.
همچنین گاز احیاء کننده میتواند دوباره به کار رود بنابراین فرایند در تمام موارد اقتصادی است. علت امکان استفاده مجدد از گاز احیاء کننده غربالهای مولکولی آن است که این غربالها فقط برای رطوبتزدایی و حذف دیاکسیدکربن بهکاررفتهاند.
هزینههای عملیاتی طولانیمدت آن در مقایسه با دیگر فرآیندهای خشک پایینتر است.
عیب فرآیندهای هیبریدی آن است که چون پیچیده میباشند و بستر جاذب گوگرد باید هر ۶ ماه یا در مورد مقادیر بالای گوگرد حتی سریعتر تعویض شود، هزینههای سرمایهگذاری برای تجهیزات بالاست.
۱-۳-۲- فرآیندهای مرطوب
فرآیندهای مرطوب که البته احیاپذیر هستند، با کمک حلالهای فیزیکی (مانند سود)، حلالهای هیبریدی (فیزیکی- شیمیایی) یا حلالهای شیمیایی (آمینها) انجام میشوند.
حلالهای فیزیکی مانند سود (هیدروکسیدسدیم)، سلکسورب و غیره برای جداسازی مرکاپتانها و ترکیبات گوگردی سنگینتر و نیز مقادیر کم سولفیدهیدروژن و دیاکسیدکربن به کار میروند. حلال فیزیکی هیدروکسیدپتاسیم نیز در جداسازی سولفیدهیدروژن و متیلمرکاپتان از گاز مایع مؤثر میباشد.
حلالهای شیمیایی یا آمینها قادر به جداسازی سولفیدهیدروژن و دیاکسیدکربن از جریان گاز میباشند و برای جداسازی ترکیبات گوگردی سنگینتر مانند مرکاپتانها، آمینها بهاندازه کافی قوی نیستند که بتوانند تمام مرکاپتانهای اتیل و متیل را از جریان گاز مایع حذف کنند. درنتیجه حلالهای شیمیایی (آمینها) زمانی برای شیرینسازی جریانهای گازی به کار میروند که ناخالصیهای اصلی موجود و مشکلزا، سولفیدهیدروژن و دیاکسیدکربن باشند. اگرچه حلالهای فیزیکی مقادیر بسیار زیاد مرکاپتان را از جریان گاز مایع جداسازی میکنند و از این نظر از حلالهای شیمیایی (آمینها) قویتر هستند اما در عوض حلالیت فاز هیدروکربنی در حلالهای فیزیکی بیشتر از حلالیت آن در حلالهای شیمیایی است.
حلالهای هیبریدی عملکردی مابین عملکرد حلالهای شیمیایی (آمینها) و حلالهای فیزیکی دارند. حلالهای هیبریدی این توانایی را دارند که در عین جداسازی مرکاپتانها و برخی دیگر از ترکیبات آلی، مقادیر کمتری از برش هیدروکربنی را در مقایسه با حلالهای فیزیکی در خود جذب کنند. البته نباید فراموش کرد که ازلحاظ جداسازی مرکاپتانها حلالهای هیبریدی بازده حلالهای فیزیکی را ندارند اما از حلالهای آمینی قویتر هستند [۱۲ و ۱۱ و ۳].
۱-۳-۲-۱- سولفورزدایی با حلالهای شیمیایی (آمینها)
حلالهای آمینی دهههاست که برای جداسازی سولفیدهیدروژن و دیاکسیدکربن از برشهای مختلف گاز استفاده میشوند؛ اما بازده آن ها در حذف مرکاپتان چندان مطلوب نیست. ازآنجاکه مرکاپتانها نسبت به سولفیدهیدروژن یا دیاکسیدکربن اسیدهای بسیار ضعیفتری هستند، تنها به میزان کمی با آمینها واکنش میدهند و به همین دلیل برای حذف مؤثر مرکاپتانهای بازهای قویتری چون محلولهای سودسوزآور موردنیاز هستند [۱۱].
روشهای اولیه طراحی واحدهای شیرینسازی گاز با آمین طی سالیان متمادی اصلاحشدهاند و اصلاح این روشها با گذشت زمان و کسب تجربیات بیشتر همچنان ادامه دارد.
فرآیندهای آمینی تصفیه گاز مایع و تصفیه گاز طبیعی مشابه هستند چراکه در هر دو مورد یک فاز هیدروکربنی با چگالی پایین (مایع یا گاز) با یک فاز مایع سنگینتر و غیرقابل امتزاج (محلول آبی الکالونامین) تماس برقرار میکند. CO2، H2S و COS از فاز هیدروکربنی به فاز آبی منتقل میشوند و در آنجا با آمین واکنش میدهند. آمین مصرفشده، بازیافت شده و به سیستم بازگردانده میشود. در واحدهای تصفیه گاز، به دلیل حجم زیاد گاز موجود و ظرفیت محدود گاز در حالت طغیان کرده، فاز گاز معمولاً (نه همیشه) فاز پیوسته است؛ اما در مورد گاز مایع اگرچه دبی حجمی فاز هیدروکربن نسبتاً پایین است اما بههرحال دبی آن بالاتر از دبی حجمی فاز آمین است و در طراحی فرایند هر یک از فازهای آمین یا هیدروکربن ممکن است بهعنوان فاز پیوسته در نظر گرفته شوند [۳].
آمینهای متداول در شیرینسازی عبارتند از مونواتانولآمین (MEA)، دیاتانولآمین (DEA)، دیاتیلنگلیکولآمین (DGA)، دیایزوپروپانولآمین (DIPA) و متیلدیاتانولآمین (MDEA). همچنین آمینهایی ترکیبی که مخلوطی از چندین آمین با برخی افزودنیها هستند در صنایع به کار میروند که بسیار مؤثرتر از متیلدیاتانولآمین بهتنهایی هستند. این آمینهای ترکیبی معمولاً دارای آمین پایه و سهتایی متیلدیاتانولآمین (MDEA) یا تریاتانولآمین (TEA) میباشند و آمینهای دیگری نظیر مونواتانولآمین یا دیایزوپروپانولآمین به آن ها افزوده میشوند تا آمین ترکیبی ساخته شود. آمینهای ترکیبی علاوه بر جداسازی سولفیدهیدروژن و دیاکسیدکربن قادر به جداسازی ترکیبات سولفور آلی نظیر سولفیدکربنیل و دیسولفیدکربن نیز میباشند.
حلال آمینی مناسب بر اساس نوع و مقدار ترکیبات اسیدی و همچنین مشخصات گاز تعیین میشود. تفاوت عمده در کاربرد حلالهای آمینی مختلف، تفاوت در غلظت محلول، میزان جذب، نقطهجوش و تجزیهپذیری هر یک از آنهاست.
مونواتانولآمین (MEA) معمولاً به میزان ۱۰ تا ۲۰ درصد وزنی در محلول آبی به کار میرود. دیاتانولآمین (DEA) نیز به میزان ۱۰ تا ۳۰ درصد وزنی در محلول آبی استفاده میشود. دیایزوپروپانولآمین (DIPA)، دیاتیلنگلیکولآمین (DGA) و متیلدیاتانولآمین (MDEA) در غلظتهای بالاتر به کار میروند. محدوده غلظتی که برای دیایزوپروپانولآمین و متیلدیاتانولآمین به کار میرود معمولاً ۳۰ تا ۵۰ درصد وزنی در محلول آبی است.
پالایشگاههای قدیمی گوگردزدایی از گاز طبیعی عمدتاً از حلالهای مونواتانولآمین و دیاتانولآمین استفاده میکردند [۱۳ و ۱۲].
۱-۳-۲-۲- سولفورزدایی با حلالهای فیزیکی
از حلالهای فیزیکی برای حذف ترکیبات گوگردی مانند سولفیدکربنیل، دیسولفیدکربن، دیمتیلدیسولفاید، متیلمرکاپتان، اتیلمرکاپتان و پروپیل مرکاپتانها استفاده میشود. برخی ناخالصیهای گوگردی، مانند مرکاپتانها در آب بهراحتی یونیزه نشده و اسید تولید نمیکنند یا اصطلاحاً مانند سولفیدهیدروژن فعال نیستند، درنتیجه حلالهای آمینی قادر به جداسازی آن ها نمیباشند. برای جداسازی این ناخالصیها از طریق روشهای مرطوب باید از یک حلال فیزیکی استفاده کرد.
حلالهای فیزیکی دارای فراریت کم، ویسکوزیته پایین تا متوسط، نقطهجوش بالا و پایداری شیمیایی و حرارتی بسیار خوبی میباشند.
حلالیت ناخالصیهای سولفیدهیدروژن، دیاکسیدکربن، متیلمرکاپتان، دیسولفیدکربن و دیاکسیدگوگرد در حلالهای فیزیکی بهتر از حلالیت متان، اتان، مونوکسیدکربن، هیدروژن، نیتروژن و اکسیژن در این حلالها میباشد اما هیدروکربنهای سنگینتر و آب نیز در این حلالها حل میشوند؛ بنابراین حلالهای فیزیکی به دلیل تفاوت حلالیت مواد مختلف در آن ها یک یا چند جزء از ناخالصیهای موجود در جریان گاز را بهطور گزینشی جذب میکنند [۱۲].
تمایل حلالهای فیزیکی برای جذب ترکیبات اسیدی باید بیش از تمایل آن ها برای جذب هیدروکربنها باشد. این امر از طریق کنترل نحوه توزیع حلال و نیز کنترل آب موجود در آن و شرایط عملیاتی، امکانپذیر میگردد.
پس از بررسی تأثیر پارامترهای عملیاتی مختلف در محدود ساختن همجذبی هیدروکربنها به همراه ناخالصیها توسط حلال فیزیکی، دبی حلال فیزیکی بهعنوان مؤثرترین عامل شناختهشده است. با کاهش دبی حلال، جذب هیدروکربنهای پروپان و بوتان توسط حلال حداقل میشود درحالیکه جذب مرکاپتانها توسط حلال در حد عالی حفظ میشود. علت این امر حلالیت کمتر پروپان و بوتان در حلال در مقایسه با حلالیت زیاد ناخالصیها میباشد.
برخی طراحیهای فرایند از سیستمهای اختلاط شدیدی استفاده میکنند که فازهای سود هیدروکربن را امولسیون میکند. در این موارد یک فیلتر شنی یا تجهیز شستشو دهنده با آب، قطرات آبی به دام افتاده در فاز روغنی را از محصول هیدروکربن جدا میکند. در فرآیندهای مدرن تماس میان فازها بدون نیاز به اختلاط انجامشده و درنتیجه بدون نیاز به مراحل پاکسازی ذکرشده فازها بهخوبی از یکدیگر جدا میشوند [۱۴].
۱-۳-۲-۲-۱- حلال فیزیکی سلکسول[۱۵]
حلال سلکسول یک حلال فیزیکی و البته احیاپذیر است که قادر به حذف گزینشی یا ترکیبی ناخالصیهایی چون CO2، H2S، COS، CS2 و H2O و مرکاپتانها از جریانهای مختلف گاز طبیعی یا سنتزی میباشد.
ازجمله خصوصیات این حلال، نیاز به انرژی احیای اندک (احیاء اغلب با پایین آوردن فشار انجام میشود)، پایداری شیمیایی و حرارتی (حتی با اکسیژن)، خورندگی پایین، خاصیت ضد کف زایی و میزان پایین اتلاف حلال حین تصفیه گاز میباشد.
کل
۲۲
۳۰
۶
با توجه به جدول ۲-۳ تعداد ۲۲ نفر در سه حیطه ذکر شده مورد مصاحبه قرار گرفتند. به علت تحلیلی بودن روش تحقیق و به دست آمدن موارد جدید در طی فرایند تحقیق و برای تایید و یا رد جزئیات به دست آمده برخی صاحبنظران بیش از یک مرتبه مورد مصاحبه قرار گرفتند. در نهایت مدل استخراج شده از تحقیق توسط ۶ نفر از صاحبنظران بررسی شده و به تایید نهایی رسید.
ابزار و روش جمع آوری داده ها
در بخش اول تحقیق (مطالعه کتابخانه ای)، محقق به بررسی پژوهش های مرتبط با موضوع رساله پرداخت و مولفه های اصلی و تاثیر گذار در مدیریت استراتژیک برند در فوتبال را شناسایی نمود. این موارد در خلال مصاحبه های کیفی به عنوان راهنمای مصاحبه مد نظر قرار گرفت.
در مرحله دوم، برای فرایند جمع آوری اطلاعات از مصاحبه های کیفی[۱۳۱] با نخبگان دانشگاهی و صاحب نظران استفاده شد. مصاحبه یکی از رایجترین روشهای جمع آوری دادهها در گرانددتئوری است. مصاحبه با سؤالات باز این امکان را برای شرکتکنندگان به وجود میآورد که تجربیات خود را در مورد پدیده مورد بررسی کاملاً توضیح دهند. مصاحبه ممکن است فردی یا گروهی، رسمی یا غیررسمی و کوتاه یا طولانی بوده و در چندین جلسه صورت گیرد. همچنین مصاحبه رسمی میتواند سازمانیافته[۱۳۲]، نیمه سازمانیافته[۱۳۳] یا بدون ساختار[۱۳۴] باشد. در طول مصاحبه، به روشهای مختلف مانند یادداشتبرداری و ضبط جریان مصاحبه بر روی نوار صوتی یا تصویری اطلاعات ثبت شد. بلافاصله پس از اتمام مصاحبه یادداشتهای مشروحی درباره جریان مصاحبه برداشته می شد. توانایی برای حفظ و ثبت اطلاعات از مصاحبهها به اندازه جمع آوری آن ها مهم هستند و چنانچه اطلاعات به طور مناسب جمع آوری نشوند کیفیت اطلاعات از دست خواهد رفت. همچنین میتوان با کسب اجازه از مصاحبه شونده از دستگاه ضبط صدا[۱۳۵] استفاده نمود(بازرگان۱۳۸۹). در این پژوهش، پژوهشگر به منظور ثبت اطلاعات حاصل از مصاحبهها، علاوه بر یادداشت رئوس مطالب، با کسب اجازه از فرد مصاحبه شونده به ضبط مصاحبه با بهره گرفتن از دستگاه ویژه ضبط صدا اقدام نمود. با شرکت کنندگان بالقوه برای انجام مصاحبه تماس گرفته شد و کسانی که مایل به شرکت در مصاحبه بودند، در زمان و مکان مورد انتخاب این افراد مصاحبه ها صورت پذیرفت. در این راستا، ابتدا راهنمای مصاحبه برای افراد ارسال گردید که در بر گیرنده عنوان، اهداف و سوال های کلی مصاحبه بود تا با مصاحبه شونده ها با موضوع بحث آشنا شوند. نمونه راهنمای مصاحبه در پیوست آمده است.
روایی و پایایی
نحوه بررسی روایی و پایایی کیفی با روشهای تحقیق کمّی متفاوت است. محقق کیفی ضمن حضور در عرصه، دادههای جمع آوری شده را از طرق مختلف با یکدیگر مقایسه میکند. بررسی و مقایسه مکرر دادهها، خود به تأیید و افزایش روایی آنها کمک میکند. یکی از انتقاداتی که به روش کیفی وارد شده است این است که به دلیل هدفمند بودن نمونهگیری نتایج آن قابلیت تعمیم آماری ندارد. تذکر این نکته لازم است که آنچه در گرانددتئوری اهمیت دارد تعمیمپذیری آماری نیست بلکه محققان کیفی معمولا بیشتر علاقه مند به درک یک پدیده خاص در یک وضعیت خاص هستند. یعنی این که مفاهیم یا سازههای نظریه قادر باشند وضعیتی را که نظریه برای آن طراحی شده است را توصیف نموده و توضیح دهند(۱۵۶).احتمال کمی وجود دارد که دو نفر بتوانند به نظریه واحد برسند. با این حال عدم تکرارپذیری انتقاد واردی به گرانددتئوری نیست. زیرا هدف نظریه پردازی ایجاد یک منظر و دیدگاه جدید نسبت به یک وضعیت است. از طرفی نیز نظریههایی که در عرصه علوم انسانی و رفتاری ارائه میشوند در طول زمان قابل اصلاح وتعدیل هستند به همین دلیل محققان کیفی بجای واژه اعتبار و روایی از واژههای مقبولیّت، انتقالپذیری و تأیید پذیری استفاده میکنند.
مقبولیت[۱۳۶]:دادهها و یافتههای روش کیفی باید قابل پذیرش و قابل اعتماد باشند و این در گرو جمع آوری دادههای حقیقی است. پارکر و پیتنی (۲۰۰۹) روشهایی را برای افزایش مقبولیت تحقیق کیفی پیشنهاد کردند که در این تحقیق سعی گردید تمامی این موارد رعایت گردد.
جدول ۳- ۳: روش های افزایش مقبولیت تحقیق (پارکر و پیتنی، ۲۰۰۹)
روش های بیان شده توسط پارکر و پیتنی (۲۰۰۹)
نحوه اجرا در تحقیق حاضر
منابع داده متعدد
انتخاب افراد نمونه از اقشار مختلف درگیر در مدیریت برند فوتبال(با تأیید گروه تحقیق)و استفاده از منابع مکتوب و معتبر
تحلیل گران متعدد
مشارکت همکاران تحقیق و افراد با تجربه در تحقیق کیفی (با توجه به پیشینه پژوهش آنها) در روند انجام مصاحبه ها و تحلیل داده ها
روشهای متعدد
استفاده از روشهای مصاحبه، کتابخانه و جستجو در اینترنت، در طول تحقیق برای جمع آوری حداکثر داده ها
انتقالپذیری[۱۳۷]: انتقالپذیری نتایج پژوهش نشانگر تعمیمپذیری نتایج حاصله به سایر گروهها و محیطهای مشابه است. هرچندپارکر و پیتنی (۲۰۰۹) اعتقاد دارند که این امر خارج از توانایی پژوهشگر کیفی است اما می توان با استخراج و ارائه حداکثری یافته ها (تا جایی که ممکن باشد) تا حدودی این بخش از روایی تحقیق را نیز تأمین کرد که در این پژوهش با مرور متعدد مصاحبه ها و استخراج حداکثری و غیر تکراری مطالب سعی بر اجرای این توصیه شد.
تأیید پذیری[۱۳۸]:تأیید پذیری نتایج پژوهش کیفی هنگامی تحقق مییابد که سایر محققان بتوانند به روشنی مسیر تحقیق و اقدامات انجام شده توسط محقق را دنبال کنند. یک راه برای تحقق این امر آن است که محقق دقیقاً تمام روند پژوهش و مسیر تصمیمات خود در طی تحقیق را در گزارش بیان نماید که در این تحقیق سعی بر آن بود. همچنین در روند پیشبرد تحقیق سعی شد از حضور حداکثری همکاران گروه تحقیق با وجود محدودیتهایی مانند کمبود وقت و یا عدم دسترسی، استفاده شود.
روش تجزیه و تحلیل یافته ها
در مطالعات کمی تجزیه و تحلیل اطلاعات بعد از جمع آوری اطلاعات انجام خواهد شد؛ اما در مطالعات کیفی تحلیل و تفسیر اطلاعات میتواند در طی فرایند جمع آوری دادهها انجام شود چرا که تحلیل نهایی کار سنگین و دشواری است(۱۵۹). بنابراین مهم است که یک روش نظاممند برای دستهبندی کردن دادههای بدست آمده از پژوهش را طراحی کرد و سپس آن ها را به کدهای شناسایی شده در پژوهش تبدیل کرد(۱۵۹).
غالب مطالعات، الگوی کد گذاری پارادایمی را برای تحلیل داده های حاصل از گرندد تئوری معرفی می کنند که در قالب یک فرایند کد گذاری سیستماتیک شامل سه مرحله باز، محوری و انتخابی منجر به ایجاد این الگو می شود (۱۶۰). در ذیل به بررسی این سه مرحله در این تحقیق پرداخته می شود:
کدگذاری باز نخستین مرحله کدگذاری محسوب میشود. در کدگذاری باز پژوهشگر با ذهنی باز به نامگذاری مفاهیم میپردازد. این مرحله باز نامیده میشود چراکه پژوهشگر بدون هیچ محدودیتی به نامگذاری مفاهیم میپردازد. در این مرحله پژوهشگر با مرور دادهها تلاش کرد تا مفاهیم پنهان در دادهها را از طریق نشانه ها، باز شناسد و این مفاهیم را در مقولههای اصلی و فرعی، مشخص نماید.
در مرحله بعد که کدگذاری محوری نامیده میشود فرایند اختصاص کد به مفاهیم موجود در داده از حالت کاملاً باز خارج میشود و شکلی گزیده به خود میگیرد. به بیان دیگر کدگذاری باز به بروز محورهای مشترکی در مجموعه داده گردآوری شده منجر میشود که این محورها به مرحله بعدی کدگذاری جهتگیریهای تازهای میبخشد. در این مرحله پژوهشگر مقوله اصلی کدگذاری باز (در این تحقیق « مدیریت استراتژیک برند باشگاه فوتبال در ایران») را انتخاب نمود و آن ها را در مرکز فرایند مورد بررسی قرار داد. سپس سایر مقولهها را به آن مرتبط می سازد. این مقوله ها عبارت اند از:
شرایط علی: مقوله هایی مربوط به شرایطی که بر مقوله محوری(پدیده) تأثیر می گذارد.
راهبردها: کنش ها یا برهم کنش های خاصی که از پدیده محوری منتج می شود.
شرایط زمینه ای: شرایط خاصی که بر راهبردها تأثیر میگذارد.
شرایط مداخلهگر: شرایط زمینه ای عمومی که بر راهبردها اثر می گذارد.
پیامدها: خروجی و نتایج حاصل از اجرای راهبردها.
این مقوله ها در قالب الگوی پیشنهادی استراس و کوربن[۱۳۹](۱۹۹۰)به ترتیب زیر قرار میگیرند.
ملامحمّدطاهر درنقدحسن بصری میگوید: «حسن بصری که غریق دریای بدعت وضلالت و مقتدای ارباب شقاوت».[۴۹۱]وی نسبت به تابعان حلاج وبایزید نیزمیگوید: «تابعان حلاج وبایزید ازطایفه بی عقلان وبیشعوران سنیانند».[۴۹۲]شیخ الاسلام قم در ردّ سالکان طریقت میگوید: «بدانکه مجتهدان طریقت که تارکان متابعت اهل بیت نبوت ورسالت وغولان بادیه ضلالتند…».[۴۹۳] محمّد طاهر نسبت به فلاسفه و قاعده الواحد میگوید: «ثم اعلم أن الفلاسفه مضاهئون[۴۹۴] للیهود فانهم ایضا قالوا الله قدخلق العقل وفرغ من الامر».[۴۹۵]وی ابن عربی را از زمره مسلمین خارج کرده وحکم به کفر وی کرده ومیگوید: «فلاشک انه لیس من زمره المؤمنین بل من زمره المسلمین وممایدل علی کفره حکمه بایمان فرعون».[۴۹۶]محمّدطاهر، ابنعربی را باجملاتی مثل«ممیتالدین»،«او سَرِ اشقیاست»، «شیخ شیطان صفت»[۴۹۷]، «عمده الدّجالین»[۴۹۸] و« هذالرجل الخداع الغرار»[۴۹۹]مورد خطاب قرارمیدهد.
علاءالدوله سمنانی نیز درکلام محمّدطاهراز اینگونه جملات بی نصیب نبوده، که میتوان به این جمله اشاره کرد: «این مرد از جمله اشقیاست واز مریدان خاص ابلیس است».محمّدطاهر همچنین نسبت به معروف کرخی میگوید: « او ازملاعین است».نسبت به ملاعبدالرزاق کاشی نیز میگوید: «یکی ازمخربان دین است».
میرلوحی سبزواری نیز در استفاده ازاینگونه جملات پا به پای دیگرمخالفین حرکت کرده و صوفیان وکسانی که دل همراه این طایفه داشته را مورد نقد قرارداده است.وی نسبت به حلاج میگوید: « حلاج ساحر وکافر».[۵۰۰]وهمچنین میگوید«از روی بی شعوری».[۵۰۱]
میرلوحی نیز از اینچنین نسبتها به بزرگان تصوف به دور نبوده است.وی نسبت به مجلسی اول جملاتی دارد.وی میگوید: «عدم ظهورحرمت افعال مذکوره نزد حضرت آخوند (یعنی مجلسی اول) به سبب قصورتتبع ایشان است».[۵۰۲] میرلوحی پا ازحد نقد فراترگذاشته ومجلسی اول را به سخره گرفته، و میگوید: «این مزخرفاتی که حضرت آخوند دراین مقام برزبان مبارک راندهاند و رشحات حکمت ازدل پر معرفت برلسان حقیقت بیان افشانده اند، تذکر کلماتی [است] که درفصل دویم ازباب سیم ازعیون موعظت فیضان جنان اجرا نموده اند ونسبت به اکابرعلمای امامیه (رحمهماللهتعالی) فرموده اند: صلح الله لسانه وقلب جنانه».[۵۰۳]
میرلوحی سبزواری درسلوه الشیعه نسبت به بعضی ازصوفیه میگوید: «بالجمله روشن ومبرهن شدکه علمای شیعه (رضوان اللهعلیهماجمعین)این طایفه را که به خوانندگی کردن ودست زدن وطرب کردن وچرخیدن را اظهار بیهوشی نمودن اشتغال دارند، مذمت کرده اند وحدیث بلکه قرآن نیز دلالت برمذمومیت ایشان دارد، پس ازچندحال بیرون نخواهد بود: یاآن است که جماعتی که به این اعمال مشغولی دارند مقیدب به مذهب شیعه نیستند و اعتقاد به قرآن وحدیث ندارند، که یا از روی حماقت ونادانی این روش پیش گرفته اند، یا بواسطه مکر وخدعت ومردم فریبی براین دست زدهاند.وهرکه اندک شعوری دارد، میداند بلکه این معنی به غایت ظاهراست که بعضی ازاین گروه درغایت حماقت ونادانی، وبرخی درنهایت بداعتقادی چون میرتقی سودانی که سگی است ازسگان محمود پسیخانی وجمعی درفریبندگی وتلبیس قصب السبق برده ازابلیس لعنه الله …..پس باید که مؤمنان به سالوسی وچاپلوسی وآواز باریک کردن ونرم نرم سخن گفتن وضع های شیّادانه ساختن ایشان، فریب نخورده که اگرچه بعضی ازایشان به ظاهر چون میش، درویش مینمایند، اما مجموع درباطن روباه صفتان وگرگ خصلتانند.مؤیّد این حال و مصداق این مقال، آنکه سید بیچاره ازشرارت وبد نفسی این جماعت ساعتی نیاسوده و ازکینه ورزی های ایشان لمحهای فارغ نبوده وازخواص وعوام این قوم لئام که به آن دردمند نیش ها نزند و ازگزندگی ها به دلش ریشها نرساند، واسطه آن بودکه چون عوام را ازدوستی ابومسلم مروزی منع کرده بود».[۵۰۴]
۴.ناقدین، علمای دنیاهستند
ملامحسن فیض که از رهروان این طریق بوده، دربیان دلیلِ مخالفتِ جبههمخالفِتصوف، میگوید: «همین مباینت فطری و نکارت جبلی باعث شده بر آنکه ازآن زمان بازتا امروز همواره ابنای روزگار به تخصیص اهل عمامه ودستارکه دانشمندان دنیا وعلمای عوامند، درهرزمانی چنانچه شیوه وشیمه ایشانست که به مقراض اغراض پیوسته ملابس اعراض یکدیگر راعرصه تخریق وتمزیق سازند، علمای ربانی را انکار میکنند و عارفان حقایق وحِکم را نکوهش می کند.چه علمی، چندمشکل ازآثار انبیا و رموز اولیا بر صفحه روزگار مانده که دست فهم هرکس به دامن ادراک آن نمیرسدو بغیراز زیرکان هوشمند، از ابنای آخرت که به حسن متابعت شریعت وپیروی طریقت این راه را سپرده به پایمردی رفیق توفیق بعد از ریاضت های بیشمار وعلوم بسیارکه حاصل کرده سمند تیزگام فکرت را دراین میدان توانند دوانید دیگری را مجال ادراک آن نمیباشد.هرآینه جمعی ازعلمای دنیا که پیشوائی عوام در دماغ ایشان جاگیر میبوده و میباشد، تیغ زبانِ طعن و تشنیع برایشان میکشیده و میکشند وعلما ربانیین را که گوی سبقت در میدان دوران ازاشباه واقران خود به فنون علم و عمل ربودهاند به تشنیع و عیب موسوم میگردانیده ومیگردانند و درتصانیف بلند پایه ایشان طعنها میکرده و میکنند».[۵۰۵]
۵.خودپسندی
ملاصدرا که در ردیف موافقین تصوف حقیقی بوده یکی ازعیوبِ مخالفین این راه را خودپسندی شمرده ومیگوید: «ای خودپسند پرجور، علمی که اسرارصمدیت وحقایق الهیت رابدان میدانند… وآنچه از[این] قبیل که هرکدام بحریست ازعلم مکاشفه، چرا منکرمیشوی ودانستن آن را سهل و عبث میدانی ودیگر علوم که درمدت پنجاه سال جان وتن درتحصیل آن باخته وگداخته انکار وجحود آن میکنی».[۵۰۶]
۶.کدورات نفسانی
ملامحمّدتقی مجلسی نیز از منظرِموافقین تصوف به ناقدن نگریسته وآنها را ازکدورات نفسانی ومکاید آن برحذرداشته، که نشان از وجود اینچنین صفاتی دربین ناقدین داشته است.
۷.تفاوت نگذاشتن بین تصوف شیعی وسنی
تصوفی که موافق با اصول تشیع وجود داشته را نمیتوان منکرشد. درگذشته وحال کسانی با آموزه های اصیل اسلامی که صوفیه آن را اصول خود میدانند، همراه بوده ودرمسیر صحیح شریعت حرکت کرده وبه عنوان بزرگان دینی مورد احترام بوده مثل؛ ملاصدرا، فیض کاشانی ومجلسی اول ودیگرانی که تصوف اصیل وتشیع را ازهم جدا ندانسته، بی شک انتقادات ملامحمّدطاهر و دغدغههای وی برای رفع و دفع افراط وتفریطهایی بوده که واقع میشده است.وهمانطورکه مرحوم فیض کاشانی دررساله مشواق به آن اشاره دارد، سخنان بزرگان هر فنی که به ناچار در الفاظی گنجانده میشود باید با الفبای آن علم آشنا بود وچندین معنی داشتن یک کلام را باورکنیم.همانطور که مجلسی اول میگوید: «بلکه اگر کسى تفکر کند ازاین معانى به معانى دیگر راه مىبرد چنانکه جمعى ازطالبان معرفت الهى شبى ازاین شکسته معنى این حدیث را استفسار نمودند تا قریب به سحرمذکور مىشد، ازمعانى وبعضى شمرده بودند هفتاد معنى گفته بودم، واللَّه تعالى یعلم».[۵۰۷]
علامه محمّدباقرمجلسی به این نکته مهم اشاره دارد که این طریقه هم سنی دارد وهم شیعه وهم ملحد. وی میگوید: دراین زمان صوفیانِ معارض و معاندِ ائمه(علیهمالسلام) هم وجود دارد.وی ازصوفیه اهل حق که در عملِ به شریعت وتشیع بودن شواهدی ذکر میکند که ازبزرگان شیعه هستند،بزرگانی چون؛ شیخ صفی الدین، سیدبنطاووس که صاحب کرامات ومقامات بوده، ابن فهدحلی که درزهد و ورع وکمال مشهور آفاق بوده، شیخ زین الدین (رضوان الله علیه) که در راه دین شهید شد و کتب وی از قبیل منیهالمرید و اسرارالصلوه که به دقایق اسرارصوفیه ازهمه مشهورتر است.علامه مجلسی مشکل کسانی که به این طریقه نقد وارد میکنند وتصوف را [بالجمله] نفی میکنند از بی بصیرتی است که فرقی میان صوفیه شیعه وصوفیه اهل سنت نگذاشتهاند. وی میگوید: «این طریقه علیّه که ازمروجان دین بوده وهادیان مسالک یقین، با سایر سلاسل صوفیه که سالکان مسالک اهل ضلال هستند ربطی ندارند».[۵۰۸]
صاحب فتوح المجاهدین نیز بعد از ذکراین مطلب که کسی ازصوفیه اثنی عشری حلاج را به عنوان شیخ معرفی نکرده، و مناط اعتبار مشایخ را، اثنی عشری بودن میدانند، میگوید: «بر فرض که تذکره الاولیا را عطار نوشته باشد، دلیلی بر بدی صوفی اثنی عشری نمیشود. وی میگوید صوفی منحصر در فرقه های ضاله نیست.پس وای برمفتی مفتری بی انصافی که شخصی که حلاج را نشناسد ومذهب او را نداند آن شخص را حامی ومرید حلاج گوید».[۵۰۹]
۷-۱.تصوفِ شیعی،جامع ظاهر وباطن
فرق مهمی که دربین صوفیان شیعی وسنی وجود داشته ودرکلام علامه مجلسی نیزبه آن اشاره شده این است که «صوفیه شیعه همیشه علم وعمل وظاهر وباطن را با یکدیگرجمع میکرده و در زمان های تقیه مردم را به ریاضات ومجاهدات ازاغراض باطله صاف میکردند، اما صوفیه ای که تابع اهل سنت بوده، مردم رامنع از علم کرده زیرا با وجود علم کسی خلفای ثلاثه را از امیرالمؤمنین بهتر نمیداند.همانطور که شیخ صفی الدین(رضوان اللهعلیه) هزاران نفر را به طریقه مستقیمه تشیع هدایت کرد».[۵۱۰]
۷-۲.مباینت در ریاضت
نکته مهمی که مورد اشاره علامه مجلسی بوده این است که صوفیانی که حامی دین مبین بوده در ذکر و فکر و ریاضت و ارشاد، مباین بوده باطریقه صوفیانی که به مشایخ اهل سنت منسوب هستند، و چرخ زدن وسماع کردن وبرجستن ودف زدن راجایز میدانند.صوفیانِ صافی ضمیر وتشیع مشرب به غیر ازتسبیح وتهلیل وتوحید حق تعالی وتوسل به انوار قدسیه ائمه طاهرین(علیهمالسلام) وحمایت از شیعیان امیر المؤمنین (علیهالسلام) چیز دیگری در میان آنها نیست.
۸.تقرب به سلاطین
ابراز ارادت ملامحمّدطاهرقمی به شیخ صفیالدیناردبیلی، معنادار بوده و به حدی است که نمیتوان وجهی غیر از تقرب به پادشاهان صفوی برای آن بیان کرد.زیرا ابراز ارادت ملامحمّدطاهر قمیکه در مخالفت با خانقاه ودیگر رفتارهای صوفیانه و در مخالفت با افرادی چون ابن عربی مشهور وصاحب تألیفات فراوان است، چطور میتوان با تمجید از شیخ صفیالدین آن هم با این تفصیل جمع کرد، شیخ صفیکه هم صاحب خانقاهی بزرگ وهم ارادتمند ابنعربیاست.این ارادت ملامحمّد طاهر برای تقرب به سلطان زمان خود یعنی شاه عباس ثانی صفوی بوده که به نوعی سیاست زدگی است.
وی دررجم الشیاطین ازشیخ صفی الدین طوری تمجید میکند که درهیچ کدام ازآثاری که نگارنده این سطور دیده، درباره هیچ کس اینطور مبالغه نمیکند.محمّدطاهر میگوید: «حضرت والا رتبت متعالی منزلت غفران ورضوان موهبت سلطان العارفین والدالسلاطین مروج شرع المستبین سلطان صفی الدین العلوی الحسینی(رحمهاللهعلیه) ازطالبان مطلب عظیم و سالکان این مسلک مستقیم بوده واگرچه درزمان دولت مخالفین به عادت اجداد طاهرین خود(صلواتاللهعلیهماجمعین) به مقتضای التقیه دینی ودین آبائی تقیه میکرده ونقل است که حضرت شیخ به مریدان وطالبان خودمیگفته وایشان رابدان ارشاد میکرده که لعن ابابکرو عمروعثمان بوده، امید که روح پرفتوحش با ارواح طاهره مطهره ائمه اطهار محشور وبه قرب جوارایشان مسرور بوده باشد،که به یمن دولت قاهره اولاد واحفاد امجادش مذهب حق امامیه که فرقه ناجیهاند ازمکمن خفا به منصه ظهور رسیده وبه ساعی جمیله ایشان گلشن دین سبز وخرم گردید وامیدوارم که خداوند کریم دولت قاهره وزبده برگزیده این سلسله علیّه عالیه را اعنی شاهنشاه صاحب قران فخر سلاطین زمان وخواتین جهان شاه عباس ثانوی موسوی الحسینی، متصل به دولت صاحب الزمان(علیهالسلام) گرداند.دولتش را لبریزمعرفت ومحبت وشوق وطاعت ومعدلت وترویج دین وشریعت سازد.اللهم وفّقه له واعنه علیه بحق محمّد و وصیّه وبضعته وسبطه».[۵۱۱]
۹.عالم معانی وسیع تر ازوضع ودلالت الفاظ است
آنچه مهم به نظرمیآید و درکلام فیض کاشانی به آن اشاره شد، این نکته است که میگوید:« چون اقلیم معارف وحقایق وعالَم معانی ودقایق وسیع ترازآن است که صورمحصوره الفاظ به واسطه وضع ودلالت، متصدی اظهارآن بتواند باشد وبدون کمک ازامثال واشباه پای مکنت و اقتداردرمیدان ابرازآن بتواندسیرکند، لاجرم دراظهار مخدرات معانی بصورت حرفی هرحقیقتی به رقیقه مناسبتی که بایکی از محسوسات دارد به اسم او ازآن تعبیر میکنند تا هم اهل معنی ازآن حقایق محظوظ گردند وهم اهل صورت مجازی آن بی بهره نمانند.«تلک الامثال نضربها للناس ومایعقلها الاالعالمون»[۵۱۲] ».[۵۱۳]
دراینباره علامهحسنزاده درتعلیه برشرح منظومه ملاهادیسبزواری بهمناسبتیدربیان سرّ شطحیات بعض عرفا، درحقیقت اینچنین حرفهایی را اشاراتی به لطائف توحید صمدی ومعراج انسان الهی دانسته ومیگوید:«مارأینا من تلک العبارات الصادره عن اکابر العارفین بالله سبحانه فهی اشارات الی لطائف فی التوحید الصمدی وایماءات الی معارج الانسان الالهی، وتشبیهات وتنظیراتفی تطابق الکونین، وتفاسیر انفسه للکشف الاتم المحمدی ـصلی الله علیه وآلهـ[…]ونعم ماقال الشیخ العطار:
تــوچـــه دانــی زبـــان مـرغــان را کــه بـــدیـدی شــبـی سلــیـمـان را
وقال الخواجه الحافظ
بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست سخن شناس نیی جان من خطا اینجاست
وجاء فی غزل من دیوانی:
مـدعی وسـخن ازگـوهر یکـدانه عشق اوکـه خـرمهره شنـاس است بـه بازار آمد»[۵۱۴]
۱۰.تبعیت مقلدانه میرلوحی ازمحمّدطاهر
میرلوحیدرروزگاری به سرمیبردهکهبدون پشتیبانی دربارصفوی، مورد هجمهواذیت قرار میگرفته، همانطورکه ملامحمّدطاهرباوجود داشتن منصب شیخ الاسلامی ازگزندانتقادات بیبهره نبود. میرلوحی نیزمیتوان به عنوان شخصیتی وابسته وکسی که در پس حجاب تقیه نوشتارهای ضدتصوفی خود را انشاکرده، معرفیکرد.ازآثاری که منسوب به میرلوحی است مثل؛ «توضیح المشربین وتنقیح المذهبین»، «تسلیه الشیعه»، «سلوهالشیعه وقوهالشریعه»، «مختصرسلوه الشیعه »و احتمالا «شهاب المؤمنین فی رجم الشیاطین المبتدعین »، میتوان دریافت که از لحاظ علمی دارای مقام علمی نبوده وآثاری قشری وسطحی است، زیرا نتوانسته در مباحث تصوف، به عمق مباحث نظری این طایفه وارد شود.گرچه ملامحمّدطاهر دربخش فلسفه فی الجمله از وی دفاع کردیم، اما از میرلوحی نه دربخش فلسفه- وی نسبت به نقد فلسفه مطلبی ندارند ومتذکر مباحث فلسفی نمیشوند- ونه دربخش تصوف، نمیتوان دفاع منصفانه ای از وی داشت.زیرا ادبیات نقد را رعایت نکرده، بلکه مخالف سفارش شریعت اسلام درنقد وجدال علمی،عمل کرده.ازآن جا که ملامحمّد طاهرقمی به عنوان شیخ الاسلام قم که هم منصب قضا و هم منصب امامت جمعه قم را به عهده داشته، به همین منظور کسی یارای مقابله جدی و اینکه بتوان به وی آسیب برساند، نداشت، لکن میرلوحی با وجودِ نداشتن مقام ومنصبی ازسوی حکومت وعدم حمایت از وی، درمبارزه با تصوف گرچه هم تراز ملامحمّد طاهرقمی چه ازحیث علمی وچه تألیفات نبوده، اما درحد توان با تکیه برمنابع روائی، دراین راه به سختی کوشیده تا بتواند دراصلاح وتنقیح دین اسلام ازکجیها وانحرافات، قدمی جای قدم اسلاف بگذارد.
۱۱- اعتراف صادقانه میرلوحی
میرلوحی در میانه بحث غنا سخنی صادقانه میگوید که نشان ازضعف وی وامثال او درعدم تمییز اقوال فلاسفه وبه طریق اولی درمباحث تصوف دارد.قولی است طعن گونه که نسبت به بوعلی سینا در بحث غنا مطرح میکند.وی این اعتراف طعن گونه را به این صورت بیان میکند: «اگرچه این ضعیف به سبب کثرت مخالفت حکما با یکدیگر درالهیات وغلطهای عظیم که درآن باب کردهاند، ازایشان وکتب ایشان به عنوانی ملول و ضجورشده که میخواهد مطلقابه مقالات ایشان خود را آشنا ننماید، وموسیقی را از علوم ریاضی شمرده اند[۵۱۵]».[۵۱۶]این عبارت نشان دهنده ضعف علمی وی درعلوم عقلی است که نتوانسته قول حق را تشخیص دهد که باعث بیرغبتی به این کتاب ها وصاحبان آنها شده است.
درپایان میتوان به این نتیجه رسید که ناقدین تصوف دردوره صفویه متأثراز جوحاکم بوده، که از دو جبهه مستحکم یعنی؛ فقها وحاکمان دوره صفوی شکل گرفته بود.ناقدین این دوره گرچه با تألیفات فراوان ومناصب حکومتی ودینی، دارای جایگاه رفیعی بودند، اما نتوانسته آنطورکه شایسته نقد علمی است، مباحث جنجالی تصوف را تحلیل و پاسخ عالمانه ارائه دهند؛ زیرا درمباحث تصوف چه در بُعد نظری وچه عملی، وهمینطور درمباحث حِکمی، استادی آشنا به این مباحث نداشته اند.
والحمدلله رب العالمین.
پینویسها
(۱)ادامه پینویس شماره۱ص۱۶: میرزا عبدالله افندی اصفهانی در کتاب ریاض العطا وحیاض الفضلا او را شیرازی و بعد نجفی و بعد قمی معرفی میکند: «المولی الاجل محمّد طاهر بن محمّد حسین الشیرازی ثم النجفی القمی» میرزا عبدالله افندی اصفهانی، ریاض العلما و حیاض الفضلا، چاپخانه خیام، قم،۱۴۰۱ق،ج ۵، ص۱۱۱.
(۲)ادامه پینویس شماره۲ص۱۸: معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواه، ناشر مرکز نشر آثار الشیعه،چاپ ۴، قم، ۱۴۰۱ق،ج ۱۸،ص ۷۸: «محمّد طاهر بن محمّد حسین: قال الشیخ الحر فی تذکره المتبحرین المولی الاجل محمّد طاهر بن محمّد حسین الشیرازی ثم النجفی ثم) القمی، من اعیان الفضلا المعاصرین، عالم، محقق، مدقق، ثقه ثقه، فقیه، متکلم، محدث، جلیل القدر، عظیم الشأن».
(۳)ادامه پینویس شماره۲ص۲۱: الحمد لله الذی أوضح لنا السبل الی الاحکام و جعل الروایه طریقاً لأخذها عن هداه الأنام والصلاهو السلام علی سید انبیائه و سفرائه المعصومین الکرام.وبعد فإن الأخ فی الله الجلیل البنیل العالم العامل الفاضل الکامل جامع بحار الانوار مروّج آثارالأئمه الاطهار اعنی التقی و النقی وسلفناالصالحون من الکتب الاربعهالمشهورالتی هی دعائم الایمان ومرجع الفقها فی هذالزمان اعنی کتاب الکافی للشیخ ثقه الاسلام محمّدبن یعقوب الکلینی وکتاب من لایحضره الفقیه للشیخ الصدوق محمّد بن علی بن الحسین بن بابویه القمی وکتابی التهذیب والاستبصار للشیخ الطائفه أبی جعفر محمّدبن الحسن الطوسی علی الله مقامهم واجزل الجنه أکرامهم وغیر هذه الکتب الامامیه.فأجزتُ له أدام الله إقباله وکثر فی العلما أمثاله، و رویته عن مشایخی بالقراءه، و السماع و الاجازه. فأقول إن أروی الکتب الاربعه و غیرها اجازه عن السید السند الفاضل العالم العامل السید نورالدین العاملی(ره)عن إمامی الفضل والتحقیق أعنی اخیه السیدالعالم الأوحد شمس الدین محمّدوأخیه الفاضل العلامه جمال الدین حسن ولدالمحقق الشیخ زین الدین رحمه الله و هما یرویانها عن شیخهما الجلیل والد السید نورالدین علی بن الحسن عن شیخ زین الدین .وکتب هذه الاحرف بیده الفانیه التمسک بما ترکه رسول الله من الثقلین محمّدطاهربن محمّد حسین فی سابع شهر ذی قعده الحرام من شهور السنه السادسه و الثمانین بعدالالف من الهجره النبویه و الحمد لله وحده و الصلاه و السلام علی محمّد وآله».(بحارالانوار،ج ۱۰۷،ص ۱۲۹).
(۴)ادامه پینویس شماره۱ص۳۶: فصاروا فرقا شتی فاختاربعضهم مذهب المتاخرین من الفارابی وابن سینا وامثالهما وسلک بعضهم مسلک افلاطن وارسطو واضرابهما من الیونانیین والملطیین الضالین المضلین وذهب بعضهم مذهب المتصوفین وتبع بعضهم آثارالمبتدعین من المتکلمین صنّفت هذا الکتاب فی بیان عثراتهم وزلّاتهم فی المسائل المتعلقه بالدین».
(۵)ادامه پینویس شماره۲ص۳۷: فَلَمْ یَقْدِرْ عَلَیْهَا فَأَتَاهُ الشَّیْطَانُ فَقَالَ یَا هَذَا قَدْ طَلَبْتَ الدُّنْیَا مِنْ حَلَالٍ فَلَمْ تَقْدِرْ عَلَیْهَا وَ طَلَبْتَهَا مِنَ الْحَرَامِ فَلَمْ تَقْدِرْ عَلَیْهَا أَ فَلَا أَدُلُّکَ عَلَى شَیْءٍ یَکْثُرُ بِهِ دُنْیَاکَ وَ یَکْثُرُ بِهِ تَبَعُکَ قَالَ نَعَمْ قَالَ تَبْتَدِعُ دِیناً وَ تَدْعُو إِلَیْهِ النَّاسَ قَالَ فَفَعَلَ فَاسْتَجَابَ لَهُ النَّاسُ فَأَطَاعُوهُ وَ أَصَابَ مِنَ الدُّنْیَا قَالَ ثُمَّ إِنَّهُ فَکَّرَ وَ قَالَ مَا صَنَعْتُ شَیْئاً ابْتَدَعْتُ دِیناً وَ دَعَوْتُ النَّاسَ إِلَیْهِ مَا أَرَى لِی تَوْبَه إِلَّا أَنْ آتِیَ مَنْ دَعَوْتُهُ إِلَیْهِ فَأَرُدَّهُ عَنْهُ قَالَ فَجَعَلَ یَأْتِی أَصْحَابَهُ الَّذِینَ أَجَابُوهُ- فَیَقُولُ إِنَّ الَّذِی دَعَوْتُکُمْ إِلَیْهِ بَاطِلٌ وَ إِنَّمَا ابْتَدَعْتُهُ کَذِباً فَجَعَلُوا یَقُولُونَ لَهُ کَذَبْتَ هُوَ الْحَقُّ وَ لَکِنَّکَ شَکَکْتَ فِی دِینِکَ فَرَجَعْتَ عَنْهُ قَالَ فَلَمَّا رَأَى ذَلِکَ عَمَدَ إِلَى سِلْسِلَه فَأَوْتَدَ لَهَا وَتِداً ثُمَّ جَعَلَهَا فِی عُنُقِهِ فَقَالَ لَا أَحُلُّهَا حَتَّى یَتُوبَ اللَّهُ عَلَیَّ قَالَ فَأَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى نَبِیٍّ مِنْ أَنْبِیَائِهِ أَنْ قُلْ لِفُلَانٍ بْنِ فُلَانٍ وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَوْ دَعَوْتَنِی حَتَّى تَنْقَطِعَ أَوْصَالُکَ مَا اسْتَجَبْتُ لَکَ حَتَّى تَرُدَّ مَنْ مَاتَ عَلَى مَا دَعَوْتَهُ إِلَیْهِ فَیَرْجِعَ عَنْهُ .
(۶)ادامه پینویس شماره۳ص۳۹: در کتاب عطیه ربانی وهدیه سلیمانی از این کتاب به عنوان اثری بی بدیل یاد میکند، که در توضیح عطیه ربانی به آن اشاره شده است.
(۷)ادامهپینویس شماره۲ص۴۲: الوجوب هل الواجب المحلل السلام علیناوعلی عبادالله الصالحین،أوالسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته،وهل السلام علیک ایهاالنبی ورحمه الله وبرکاته سنه أوبدعه وهل التحیات سنه أوبدعه .ورتبهاعلی مقدمه وفصول ثلثه .نسخه شماره (۲/۲۹۲۵)مرکزأحیامیراث اسلامی،برگ۱.
(۸)ادامه پینویس شماره۳ص۴۲: الفحص عنهامصلحه للنشأتین الّف هذه الرساله سماه فرحه الدارین ورتّبهاعلی مقدمه وخاتمه وفصلین اماالمقدمه فی الاخبار الوارده فی العداله بحذف الاسناد..».
(۹)ادامه پینویس شماره۸ص۴۲: در روز حساب مفلس و تهی دست نباشی،بدانکه بهترازهمه طاعت ها و عبادت ها نماز است…».
(۱۰)ادامه پینویس شماره۲ص۶۰: میزند با ذکرمحبت الهی رقص میکند ونعره میزند وبی هوش میافتد پس شک مکن دراینکه اونمیداند که چه چیز است محبت خدا ودستک زدن و…نیست مگربواسطه آنکه تصورکرده است درنفس زشت ناخوش خودصورت زیبای عاشق سازنده را وآن راخدانام کرده وازجهل وخبائث ونادانی وزشتی که درباطن اوست پس دستک زند ورقص کند ونعره زند وبیهوش افتدبه یادآن صورتی که آن راتصور نموده و… .
(۱۱)ادامه پی نویس شماره۲ص۷۲: و در دستش کتابی بوده وفرموده که این کتاب فصوص الحکم است آن را بگیر وبا این به طرف مردم برو که بوسیله آن رستگار میشوند.به همین جهت کتابی تصنیف کرده که مشتمل برانواع کفر وزندقه است.محمّدطاهر همچنین در کتاب رجم الشیاطین، فصوص الحکم را از کتب الحاد وابن عربی نیز زندیق معرفی میکند.
(۱۲)ادامه پینویس شماره۵ص۷۳: و ولایت به خشت زر از آن کرد که در نقره بیاضى هست مشرف بر سواد، بیاض او مثال نوریّت حقیّه است، و سواد او مثال ظلمت خلقیّه است و نبوت را طرفى با حق است و طرفى با خلق. و امّا در زر جز نوریّت و صفا نیست، چنانکه ولى جز به حق مشغول نیست.
(۱۳)ادامه پی نویس شماره۲ص۷۴: ویل وکل الویل برای کسی که کلمات این مرد را بشنود وشک کنددرکفر او .ایشان بعداز ادعای خاتم اولیا همه انبیانزد اوحاضر شده برای تهنیت به اوبرای ختم ولایتش.
(۱۴)ادامه پی نویس شماره۲ص۷۵: گفته است به قسم سوم یعنی خاتم ولایت جزئیه محمّدی مربوط است.ابن عربی استعداد تامِ هضم درتعین اول را از آنِ امامان معصومین (علیهمالسلام) میداند، که مقام خاتم ولایت کلی محمّدی رادارا هستند، مقامیکه درباطن بامقام حضرت رسول الله (صلیالله علیه وآله)یکی است.همانگونه که تمام انبیای الهی پیرو ومرزوق رسول الله هستند، تابع خاتم اولیا نیز هستند.درعین حال به اعتقاد وی، دیگرپیروان ولایت ختمی نیز میتوانندبه اندازه استعدادشان، ازاین مقام بهره ای داشته و واجد مقام خاتم ولایت جزئی محمّدی شده.ر.ک: یزدان پناه، مبانی واصول عرفان نظری،ص ۶۵۸.ملکی،محمد،خاتم اولیا،ص۵۱-۱۳۱.
(۱۵)ادامه پینویس شماره۴ص۷۷: والحال المقیّده التوجُهَ بالصلاه إِلى شطرالمسجد الحرام ویعتقد أن الله فی قبلته حال صلاته،و هوبعض مراتب وجه لحق من«فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ الله».فشَطْر المسجدالحرام منها، ففیه وجه الله و لکن لا تقل هو هنا فقط، بل قف عند ما أدرکت و الزم الأدب فی الاستقبال شطر المسجد الحرام و الزم الأدب فی عدم حصر الوجه فی تلک الأبنیه الخاصه، بل هی من جمله أینیات ما تولى متولٍ إِلیها. فقد بان لک عن الله تعالى أنه فی أینیه کل وجهه، و ما ثَمَّ إِلا الاعتقادات. فالکل مصیب، و کلمصیب مأجور و کل مأجور سعید و کل سعید مرضی عنه و إِن شقی زماناً ما فی الدار الآخره. فقد مرض و تألم أهل العنایه- مع علمنا بأنهم سعداء أهل حق- فی الحیاه الدنیا. فمن عباد الله من تدرکهم تلک الآلام فی الحیاه الأخرى فی دار تسمى جهنم، و مع هذا لا یقطع أحد من أهل العلم الذین کشفوا الأمر على ما هو علیه أنه لا یکون لهم فی تلک الدار نعیم خاص بهم، إِما بفقد ألم کانوا یجدونه فارتفع عنهم فیکون نعیمهم راحتهم عن وجدان ذلک الألم، أو یکون نعیم مستقل زائد کنعیم أهل الجنان فی الجنان و الله أعلم.
هر یک از کارتهای مذکور دارای امتیازهایی است که به دارندگان آنها تعلق میگیرد. به عنوان نمونه در اکثرکشورها، دارندگان کارتهای طلایی در طول سفر از طرف شرکتهای بیمه در مقابل حوادث بیمه میباشند. بانکهای صادرکننده کارت با افزایش این نوع امتیازها سعی در جذب هرچه بیشتر اشخاص به استفاده از کارت اعتباری مینمایند.
د- کارتهای اعتباری را از نظر نوع استفادهکنندگان نیز میتوان طبقه بندی کرد:
۱- کارت های شخصی: این کارت فقط به فرد متقاضی با توجه به میزان اعتبار وی تعلق میگیرد.
۲- کارتهای اعتباری مشترک: این کارتها با درخواست متقاضی اصلی، برای شخص مورد نظر وی صادر و شخص مذکور نیز بدهیها به عهده متقاضی اصلی میباشد.
برخی از مشکلات کارتهای اعتباری، عبارتند از:
۱- اشتباه درج شده در صورتحساب
۲- کسر مبلغ کالایی که سفارش داده اید ولی نخریدهاید.
۳- کسر مبلغ بیش از قیمت اصلی کالا.
۴- کسر مبلغ کالایی که شما آن را نه سفارش دادهاید و نه خریدهاید.
۵- کسر مبلغ خدماتی که به طور کامل ارائه نشده است.
۲- کارت بدهکاری:کارت های بدهکار از جمله کارتهایی است که موارد استفاده زیادی دارند، این کارت به لحاظ عملیاتی شبیه کارتهای اعتباری میباشد و از نظر ماهیت معادل چک عمل می کند. میزان اعتبار کارت بدهکار براساس حساب بانکی دارنده کارت(حساب دیداری یا حسابی مشابه) تعیین می شود. به عبارت دیگر، قبل از اینکه دارنده کارت خرید خود را انجام دهد باید معادل مبلغ خرید در حساب مربوطه وجه نقد داشته باشد. مکانیزم کار به این شکل است که دارنده کارت بدهکار کالا و خدمات مورد نظر خود را انتخاب می کند و صورتحساب مربوطه را حساب می کند. این کار به این معنی است که به بانک دستور میدهد که معادل مبلغ صورتحساب از حسابش کسر و به حساب پذیرنده کارت واریز گردد. به عبارت دیگر عملکرد آن مانند صدور یک چک در وجه فروشنده میباشد با این تفاوت که زمان صدور و دریافت چک، در اینجا وقتی که از پایانه فروش استفاده می شود به صفر میرسد. از کارتهای بدهکار برای دریافت وجه از طریق خودپرداز نیز میتوان استفاده کرد. نکتهای که درمورد کارتهای بدهکار بسیار مهم است این است که دریافت وجه یا خرید کالا و خدمات به اندازه موجودی حساب دارنده کارت، امکان پذیر میباشد و اضافه بر موجودی امکان پذیر نمی باشد.
۳-کارت هزینه: کارتهای هزینه بسیار شبیه کارتهای اعتباری میباشند، تفاوت آنها این است که در کارتهای اعتباری میزان اعتبار، تعیین می شود و دارنده کارت مجاز است به اندازه اعتبار کارت، خرید انجام دهد و یا پول دریافت نماید، ولی کارت هزینه حد مشخص اعتباری ندارد و دارنده آن هر چقدر بخواهد می تواند کالا و خدمات خرید نماید ولی پس از دریافت صورتحساب باید بدهی خود را تادیه کند. تفاوت دیگر این نوع کارت با کارتهای اعتباری این است که به وسیله این کارتها نمی توان وجه نقد دریافت نمود. رایجترین نوع این کارتها در ایالتمتحده آمریکا آمریکن-اکسپرس و دانیرزکلوپ میباشد.( فرنود حسنی، سهیلا سلطانی، فرشته ضرابیه،۱۳۹۲)
۲-۲-۶ کانالهای عمده ارائه خدمات بانکداری الکترونیکی به مشتریان
۲-۲-۶-۱ بانکداری خانگی
با گسترش رایانههای شخصی[۵۰] و نفوذ این نوع از رایانهها به منازل و افزایش قابلیت های سختافزاری و متعاقباَ طراحی نرمافزارهای سازگار با رایانههای شخصی و توسعه برنامه های نرمافزاری تحت وب و عدم وابستگی برنامه های کاربردی تحت وب به سکوی رایانه[۵۱] و همچنین گسترش اینترنت و اینترانت موجب شد تا نوعی از بانکداری الکترونیکی به نام بانکداری خانگی ایجاد گردد. به عبارت دیگر مشتریان بانکها از طریق رایانههای شخصی که در منازل خود دارند و با بهره گرفتن از مودم[۵۲] و همچنین یک خط تلفن میتوانند به اطلاعات رایانه مرکزی بانکها در اینترنت و یا اینترانت دسترسی پیدا کرده و آن گاه عملیات بانکی خود را انجام دهند. به عبارت دیگر بانکداری خانگی عبارت است از انجام کلیه عملیات بانکی از طریق رایانههای شخصی موجود در منازل و خطوط عمومی مخابراتی.
۲-۲-۶-۲بانکداری بر اساس اینترنت
بانکداری اینترنتی شیوهای است که به طور معمول به وسیله یک رایانه شخصی که از طریق اینترنت به وب سایت بانک متصل می شود، صورت میگیرد. به عنوان نمونه، مشتری در خانه به وسیله یک مودم، یک خط تلفن(یا سایر روشهای مخابراتی اتصال) و یک سرویسدهنده خدمات اینترنتی به وب سایت بانک مورد نظر خود دسترسی پیدا می کند. بانکداری اینترنتی همچنین می تواند مبتنی بر فناوری بیسیم از طریق دستیارهای دیجیتال شخصی [۵۳]یا تلفنهای همراه باشد.
نیازی به توضیح این که چرا اینترنت یک کانال ارتباط الکترونیکی بسیار مهم محسوب می شود، نیست. امروزه با بهره گرفتن از بانکداری اینترنتی شما میتوانید خدماتی همچون دسترسی به اطلاعات حساب، مرور صورتحسابها، جا به جایی وجوه، درخواست اعتبار یا داد و ستدهای امن را ارائه دهید. با بهره گرفتن از بسترهای بانکداری مبتنی بر وب در اینترنت شما میتوانید مشتریان خود را از صحت چکها، سررسید بدهیها، ضمانتنامه ها، بهترین راهکارهای دریافت وام و مقایسه خدمات بیمه آگاه سازید. در کنار همه این امکانات که بدون محدودیت زمانی و به صورت شبانه روزی و ۳۶۵ روز در سال قابل ارائه است به تعداد زیادی از مشتریان است این ارزش برای مشتریان فراهم خواهد شد تا دیگر وقت خود را در صفهای طولانی صرف نکنند.
بانک های صد درصد اینترنتی با هدف قبول سپرده، به عنوان بانکهای بدون شعبه یا دستگاه خودپرداز میباشند که با بهره گرفتن از وب سایت، مشتریان را جذب و خدمات خود را ارائه می دهند. زمانی که بانک [۵۴]SFNB برای اولین بار در ۱۸ اکتبر ۱۹۹۵ ارائه حسابهای سپرده و قبول پرداخت قبوض، خدمات خود را آغاز کرد، ایده بانکداری با بهره گرفتن از وب، اقدام و حرکت جدیدی بود. در حقیقت بانک SFNB هرگز شعبهای به صورت فیزیکی ایجاد ننمود و به جای آن، با بهره گرفتن از وب سایت به پذیرش حسابهای جدید دست زد. در آن زمان، اندک بانک عادی در آمریکا امکان بررسی ماندههای حساب را از طریق شبکه اینترنت به مشتریان میداد و هیچ کدام از خدمات پرداخت قبوض را هنوز ارائه نمینمودند.
در این سالها، بانکداری از طریق شبکه، هم زمان با بانکهای عادی رشد کرد. از آنجایی که بانکهای اینترنتی اقدام به راه اندازی شعبه و دستگاههای خودپرداز نمیکنند و بانکهای عادی به طور مرتب بر شعبهها و دستگاههای خودپرداز خود میافزایند، بعضی ممکن است فکر کنند، بانکهای عادی فعالیت و خدماتی را که بانکهای اینترنتی ارائه می دهند را نیز انجام می دهند. اما وظیفه اصلی بانکهای اینترنتی ارائه خدمات به مشتریان با بهترین برنامه برای انجام تراکنش بر روی خط اینترنت میباشد. با اینکه وظیفه اصلی این بانکها ارائه خدمات از طریق اینترنت است، مشتریان محدود به این شیوه از ارتباط نیستند، بلکه از طریق تلفن و پست نیز میتوانند تماس برقرار کنند.
۲-۲-۶-۲-۱ انواع بانکداری اینترنتی
استفاده از سرعت و سادگی منحصر به فرد اینترنت در انجام تراکنشهای بانکی را در اصطلاح بانکداری اینترنتی گویند. در این راستا مشتریان سرویس مورد نیاز خود یا هرگونه تراکنش با بانک را از طریق وب سایت بر روی اینترنت انجام می دهند. از سوی دیگر بانک نیز سرویسهای خود را روی وب سایت قرار می دهند. شرکتهای ثالث نیز با فراهم سازی فناوری، سامانههای بانکداری تحت وب در بانکداری اینترنتی سهیم میباشند. برای انجام عملیات بانکی تحت وب، لازم است مشتریان دانشی در مورد بانک مربوطه، سرویسهای مورد نیاز و مشخصههای آنها داشته باشند. بانکها نیز همچنان که از فعالیتها و راهبردهای تجاری بهره میبرند، از زیرساختهای فناوری جهت پشتیبانی از وب سایتهایشان استفاده می کنند(مانندسرورها، سامانههای اطلاعاتی، پایگاه داده، سامانههای پرداخت و مکانیسمهای امنیت و محرمانگی). برخی از خدمات پایه مانند نمایش اطلاعات بانکی، فرایند انجام تراکنشهای بانکی و پشتیبانی از مشتریان (قبل، در طول و بعد از انجام عملیات بانکی) باید از طریق وب سایتها فراهم شوند. مدلهای مختلفی از بانکداری اینترنتی وجود دارد که در زیر تشریح می شود:
الف- اطلاعاتی[۵۵]: تنها اطلاعاتی در مورد خدمات بانکی که به صورت سنتی در حال انجام است را ارائه می دهند. این نوع بانکداری اینترنتی دارای ریسک کمتری است.
ب- اطلاع رسانی[۵۶]: اطلاعات مربوط به حسابهای بانکی را ارائه می کند و در صورت امکان عمل به روز رسانی اطلاعات ایستا مانند نشانی مشتریان را نیز انجام میدهد. در این نوع بانکداری اینترنتی زمانی که دسترسی به سامانه اصلی بانک مجاز باشد، ریسک مسئله ساز است.
ج- تراکنشی[۵۷]: به مشتریان اجازه اجرای تراکنشهای مالی را میدهد و بیشترین ریسک را متحمل می شود بعضی از مدلهای تراکنشی، ریسک بیشتری دربر دارند. مانند وقتی که مشتری تا به حال شعبهای را در راستای روابط خود ندیده میخواهد که تمام تراکنشهای خود را از راه دور انجام دهد(فرنود حسنی، سهیلا سلطانی، فرشته ضرابیه،۱۳۹۲).
۲-۲-۶- ۳دستگاههای خود پرداز(ATM)
دستگاههای خودپرداز، پردازندهها یا پایانه های الکترونیکی هستند که توسط بانکها برای تسهیل کار مشتریان بانک، در مکانهای خاصی نصب میشوند و به طور ۲۴ ساعته در دسترس مشتریان میباشند. مشتریان از طریق این دستگاهها میتوانند کارهای زیر را انجام دهند:
برداشت وجه از حساب
جا به جایی وجه بین دو حساب
درخواست صورتحساب بانکی
به حساب گذاشتن چک یا وجه نقد
پرداخت قبضهای خدمات عمومی
تغییر رمز
یک دستگاه خودپرداز به عنوان یک شعبه از بانک عمل می کند و بسیاری از وظایف اصلی بانکداری را انجام میدهد. بخش عظیمی از مبادلهها با حداقل دخالت نیروی انسانی انجام میگیرد. علاوه بر این، خودپرداز به گونه ای طراحی شده است که به صورت ۲۴ ساعته و بدون توقف کار می کند. با به کارگیری ماشینهای خودپرداز در هزینه های کارکنان و بعضی هزینه های سربار[۵۸] شعبه بانک صرفهجویی می شود. با توجه به هزینه های بالای این ماشینها به منظور افزایش کارایی و بهره برداری موثر از هزینه های این دستگاهها، بهتر است بانکها به جای رقابت برای در اختیار گرفتن بازار خودپردازها، با هم بر سر یک سامانه مشارکتی استفاده از این دستگاه ها به توافق برسند. زیرا چنانچه بانکهای یک کشور بتوانند با هم به توافق برسند، میتوانند با وصل کردن خودپرداز بانکهای مختلف به یک شبکه سوییچ که به بانک میزبان مرتبط میگردد، کارایی و اثربخشی این دستگاهها را به میزان قابل توجهی افزایش دهند.( فرنود حسنی، سهیلا سلطانی، فرشته ضرابیه،۱۳۹۲).
۲-۲-۶-۴دستگاههای پایانه فروش (EFTPOS)
یکی دیگر از شیوه هایی که برای ارائه خدمات بانکی در قالب الکترونیکی مورد استفاده قرار میگیرد، به کارگیری دستگاه پایانه فروش است. دستگاه پایانه فروش[۵۹] دستگاهی است که از طریق ارتباط تلفنی یا شبکه ای به سیستم بانکی امکان انتقال اتوماتیک مبلغ خریداری شده از حساب مشتری (دارنده کارت) به حساب فروشنده(پذیرنده کارت) را فراهم میسازد. به طور کلی پایانه های فروش به معنی انتقال الکترونیکی وجوه در نقطه فروش میباشد. به عبارت دیگر، پایانه فروش دستگاهی است که طبق آن یک مشتری در نقطهای از زمان و مکان که در آنجا کالا یا خدماتی را میخرد، با بهره گرفتن از اشکال مختلف تعیین هویت ایمن و حلقه اتصال الکترونیکی مطمئن، وجه را از حساب خود در یک بانک یا موسسه مالی، به فروشنده منتقل می کند. یکی از اشکال رایج تعیین هویت ایمن موجود، کارت پلاستیکی با یک نوار مغناطیسی میباشد که روی آن مشخصههای فردی تعبیه شده است(فرنود حسنی، سهیلا سلطانی، فرشته ضرابیه،۱۳۹۲).
دستگاههای EFTPOS در دهه هفتاد میلادی در آمریکا مرسوم شد، در دهههای هشتاد و نود میلادی دستگاههای جدیدتری از آنها عرضه شد، و مورد استقبال مردم قرار گرفت. در آمریکا و کشورهای پیشرفته نظیر فرانسه و سوئیس این دستگاهها را در ایستگاههای قطار، مترو و سایر مکانها نصب کردند؛ هرچند که استفاده از این دستگاهها معمول است ولی نرخ رشد آن از ATM کمتر است.
۲-۲-۶-۵ بانکداری تلفنی
بانکداری تلفنی، عبارت است از انجام یک معامله تجاری خرده بین بانک و مشتریان از طریق تلفن. در بانکداری تلفنی به طور معمول سه روش اصلی مورد استفاده قرار میگیرد که به شرح زیر است:
الف- واکنش صوتی[۶۰]: برای این منظور مشتری شماره رایانه مرکزی بانک را میگیرد، پس از برقراری ارتباط، رایانه بانک به طور گویا از مشتری میخواهد که شماره حساب و شماره عبور را وارد کند. پس از تایید این مراحل، مشتری می تواند با فشار دادن کلیدهای شماره گیری تلفن، اطلاعات مختلف مانند مانده و گردش حساب خود را دریافت و یا دستور پرداخت صادر کند.
ب- تشخیص صدا[۶۱]: بعضی از سامانهها، صدای تماس گیرنده را تشخیص می دهند و پس از تایید صدای مشتری متعاقبا پاسخ مناسب را به دستورات او می دهند. در این سامانه مشتری با رایانه بانک تماس برقرار می کند، رایانه پس از تایید صدای مشتری، به او اجازه میدهد دستورات لازم را (مانند دریافت گزارش مانده و گردش حساب، دستور پرداخت) به صورت شفاهی صادر نماید.
ج- تلفنهای قابل برنامه ریزی[۶۲]: تلفنهای قابل برنامه ریزی به تماس گیرنده اجازه میدهد که به حسابش در بانک با بهره گرفتن از کلیدهای تلفن دسترسی داشته باشد. رایانه بانک پس از مراحل کنترلی، به مشتری اجازه استفاده و برنامه ریزی در مورد حسابش را میدهد. خدماتی که به طور معمول یک سامانه تلفن بانک ارائه می کند عبارت است از:
۱- بررسی مانده و گردش حساب
۲- پرداخت صورتحسابها
۳-مدیریت وجوه نقد
۴-خدمات پیام
۵- انتقال وجه نقد به سایر حسابها
۲-۲-۶-۶ بانکداری از طریق تلفن همراه [۶۳]
بانکداری با تلفن همراه عبارت است از به کارگیری تلفن همراه در دریافت خدمات بانکی و مالی، بدین معنی که موسسه یا بانک می تواند خدمات خود را از طریق اینترنت در اختیار مشتریان قرار دهد و مشتریان برای دریافت خدمات مورد نیاز خود میتوانند، با اتصال به اینترنت از طریق تلفن همراه خود، خدمات عرضه شده بانک یا موسسه عامل را مستقل از زمان و مکان دریافت نماید.
در شکل ساده آن، امکان مشاهده تراز حساب توسط مشتری از طریق دریافت پیام کوتاه توسط بانک عامل است که روی صفحه تلفن همراه مشتری قابل مشاهده بوده و مشتری می تواند بدون نیاز به مراجعه مستقیم به بانک و با بهره گرفتن از ابزارهای دیگری نظیر اینترنت، رایانه و…. از آخرین وضعیت حسابهای خود مطلع شود. با توسعه فناوری و قابلیت اتصال به شبکه جهانی و سیستمهای ارتباطی بدون سیم و اینترنت، این امکان فراهم شده که انواع مختلفی از خدمات بانکی و مالی از قبیل نقل و انتقال بین حسابها، معاملات و داد و ستدهای بازار سهام، اطلاع یافتن از موجودی و گردش حسابها بدون نیاز به دریافت پیام کوتاه و همچنین پرداخت وجه با بهره گرفتن از تلفنهای همراه عملی شود (عباسی نژاد و مهرتوش ، ۱۳۸۵).