که در آن ، ثابت نرخ نفوذ درون ذره ای میباشد، با رسم qt در مقابل t1/2 میتوان جداول مربوطه را رسم نمود[۷۷].
مقدار Iایده ای را برای ضخامت لایهی مرزی به ما میدهد که مقادیر بالای آن نشان دهندهی تأثیر بیشتر لایهی مرزی است[۳۳]. اگر چنانچه برازش منحنی و دادههای آزمایش بااین روش نیز خطی مستقیم تولید نکرد، نتیجه گرفتهمیشود که نفوذ به داخل حفرات، تنها مرحلهی کنترل کنندهی نرخ انتقال جرم نمیباشد[۷۸, ۷۹]. معمولا نمودارهایاین مدل به شکل دو قسمتی ظاهر میشود[۳۳]. یک قسمت مربوط به انتقال جرم از بالک میباشد که سریعتر اتفاق میافتد و یک قسمت مربوط به نفوذ درون ذره ای است که به کندی اتفاق میافتد، به همین دلیل، شیب کندتری دارد[۷۷].
مدل سنتیک بنگهام[۷۲]
(۴- ۱۱ |
که در آن V حجم محلول است که برحسب میلی لیتر میباشد و α(که کوچکتر از ۱ میباشد) و k0 ثابت میباشند. اگر چنانچه دو بار لگاریتمگیری از داخل پرانتز، و رسم خط مربوطه، دادهها را برازش نکند، میتوان نتیجه گرفت که نفوذ جذبشونده به داخل حفرات، بهتنهایی مرحلهی کنترل کننده نمیباشد. شاید نفوذ از حفرات و نفوذ از فیلم برایاین چنین فرآیندهایی غیر قابل چشم پوشی بودهاند کهاین چنین نتیجه ای حاصل شده است[۳۳]. پس بایستی معادلات بررسی گردند تا بهترین و منطبق ترین حالت انتخاب گردد.
فصل چهارم: نتایج آزمایشگاهی
مراحل بهینهکردن فرایند جذب برای هر دوشکل از جاذب بررسی شد و مقادیر مناسب برای پارامترهای مؤثر بدست آمد، سپس سنتیکی که فرایندهای جذب حاضر از آن تبعیت کند وایزوترمیکه دادههای بدست آمده از آزمایشها توسط آن توصیف گردند، بدست آمد. همزمان با بررسی شرایط بهینه، به ساختارشناسی جاذبها پرداخته شد و علت برخی رفتارهای جاذب تشریح شد. ازاین پس دراین تحقیق، نانوژل گیاه خاکشیر به نام جاذب اول و گیاه خاکشیر به نام جاذب دوم به کار خواهد رفت.
بهینهکردن جاذب
برای بررسی تأثیر عوامل مختلف در جداسازی رنگ بریلیانتگرین و بهینهسازی شرایط جذب، بایستی فرایند جذب در بهینهترین شرایط انجام گیرد، برای بدست آوردناین شرایط از عوامل مختلف محیطی همچون: pH محیط جذب، دور همزن، مقدار جاذب، دمای محیط و سایر پارامترها بهره گرفتهشد و تأثیر هرکدام بررسی گردید.
انتخاب pH بهینه
مطالعات زیادی نشان دادهاند که مهمترین پارامتری که در جذب رنگ و یونهای فلزی با استفاده ازجاذبهای طبیعی و کامپوزیتهای پلیمرهای زیستی، تأثیر گذار میباشد، pHاولیه محلول میباشد، که بر مکانهای جذب یونهای جذبشونده در سطح جاذب و ساختار شیمیایی رنگ در آب تأثیر زیادی دارد. تغییرات pH محلول باعث تغییر بار سطحی جاذب، درجهیونیزاسیون ماده جذبشونده و یونیزاسیون گروههای فعال جاذب میشود. ازاین رو تغییرات pH میتواند نقش مهمیدر فرایند حذف ماده رنگزاایفا نماید[۸۰].
تاثیر pH بر فرایند حذف رنگزای بریلیانتگرین بررسی شد و نتایج در شکل ۴-۱٫ نشان داده شدهاست. همانطور که مشاهده میشود در محدوده اسیدی بهترین درصد حذف برای شکل اول و دوم جاذب بدست آمد. همانند آنچه که برای رنگ مورد آزمایش دراین تحقیق رخ داد، با کاهش بیش از حد pH مشاهده میشد که رنگ محلول به سمت بیرنگ شدن پیش میرفت و یا زمانی که pH محیط افزایش پیدا میکرد، غلظت یونهای OH- در محیط افزایش پیدا کرده و باعث واکنش با رنگ و تغییر رنگ آن به بنفش تیره میگردید. لازم به ذکر است pH=0 به دلیل تغییر رنگ و تغییر طول موج بررسی نشد. همان طور که در شکل ۴-۱٫ نشان دادهشده، برای جاذب اول و دوم، به دلیل یکسان بودن مادهی هردو جاذب هردو، مقدار pH بهینه نیز یکسان بدست آمد که معقول میباشد.
بیشترین میزان حذف برای نانوژل در ۵=pH بدست آمد که علت آن را میتوان به بار مثبت روی جاذب و جذب بیشتر مواد به ذرات جاذب اشاره کرد. برای ادامه کار ۵ PH = بعنوان مبنای محاسبه انتخاب شد.
شکل ۴- ۱٫ اثر تغییر pH بر روی حذف رنگ بریلیانتگرین با بهره گرفتن از جاذب ( ۰٫۳گرم جاذب و ۳گرم برای ۱۰۰سی سی و زمان تماس ۲۰ دقیقه برای رنگ اولیهی ppm20
برای رسم نموداراین مرحله، pH محلول به ۳، ۵، ۶، ۷، ۹، ۱۱ تغییر داده شد و تأثیر pH محیط بر جذب بررسی گردید که شکل ۴-۱٫ بدست آمد. برای تغییر محیط از حالت خنثی به اسیدی از نیتریک اسید ۰٫۱مولار (HNO3 (M 1/0)) و برای تبدیل به محیط بازی از NaOH (M 1/0) استفاده شد. سایر پارامترهای به کار رفته به قرار زیر بود:
گرم جاذب انتخاب شده: ۰٫۳ گرم،
گرم جاذب انتخاب شده برای نانوژل: ۳ گرم
حجم محیط آبی شامل آلودگی: ۱۰۰سی سی
زمان تماس ۲۰ دقیقه
غلظت برای رنگ: ppm 20
دور همزن: ۳۶۰ دور بر دقیقه
زمان تماس
زمان تماس جاذب با رنگزا در محلولهای رنگی یکی از مهمترین پارامترها در فرایند جذب میباشد. مهمترین نکته ای که برای جذب بایستی در نظر داشت اقتصادی بودن و سریع بودن فرایند میباشد کهاین پارامترها در طول کار مد نظر قرار گرفتند. مقدار مشخصی از هردو جاذب(جاذب نانوژل گیاه خاکشیر ۳ گرم[۷۳] و جاذب با مش بین ۳۰تا۳۵، مقدار ۰٫۳ گرم) با غلظت معینی از ماده رنگزا در تماس قرار دادهشد، مخلوط حاصل توسط همزن مغناطیسی به مدت ۶۵ و برای بررسی سنتیک تا ۷۶۰ دقیقه هم زدهشد و در فواصل زمانی ۱، ۲، ۳، ۵، ۸، ۱۰، ۲۰، ۳۰، ۴۰، دقیقه مقدار حذف اندازهگیری شد. درصد جذب رنگ توسط جاذب در زمانهای مختلف نشان داد با افزایش زمان تماس تا ۲۰ دقیقه میزان جذب با سرعت بالا افزایش مییابد که علت آن جذب در فضاهای خالی در سطح جاذب میباشد. پس از زمان بهینه، به دلیل پر شدن حفرات سطح جاذب و اشباع شدن آن ها، درصد جذب به شیب افزایشی ثابتی رسیده و پس از طی مسیر آن زمان نیز ثابت میماند. بنابراین زمان ۲۰ دقیقه به عنوان زمان بهینه برای شکل دوم جاذب گیاه خاکشیر انتخاب شد که در شکل ۴-۲٫ نتایج نشان داده شده است. برای شکل اول گیاه خاکشیر نیزاین عملیات انجام گرفت و نشان داد که با افزایش زمان تماس، تا مقدار ۴ دقیقه، مقدار جذب افزایش یافته و پس از آن ثابت میماند. شکل ۴-۲٫ مقایسهی زمان تماس بهینه برای دو شکل از جاذب را نشان میدهد. با توجه به شکل، چنین نتیجه گیری شد که در حالت نانوژل، جذب بسیار سریع اتفاق افتاد و در زمان ۴ دقیقه رنگ محیط آبی سریعاً حذف شد. مدت زمان ۴ دقیقه نشان میدهد که هرچند که مقاومت عبور ذرات از حفرات از بین رفته و ۲ مقاومت انتقال جرم هنوز وجود دارند، ولی در کل، زمان انجام عملیات ۵ برابر سریعتر شده است. بنابراین تبدیل شکل جاذب به نانوژل در کاهش زمان حذف بسیار تأثیر گذار بود. به منظور دست یابی به زمان اختلاط تمامیمتغیرها به جز زمان اختلاط
با توجه بهاینکه مقادیر پارامترهای آزمایش هنوزمعلوم نبود، پارامترهای دور همزن، زمان تماس بهینه و مقدار جاذب به طور تخمینی به شکل زیر انتخاب شدند:( شرایط اختلاط بصورت زیر میباشد):
غلظت رنگ بریلیانتگرین در آب ۲۰ میلیگرم بر لیتر ، pH محلول ۵، دمای اختلاط C˚۲۵، دور همزن
۲۰۰دور بر دقیقه و میزان جاذب ۳/۰ گرم انتخاب شدهاست.
شکل ۴- ۲٫ مقایسه بهینهسازی زمان تماس
همانطور که در شکل ۴-۲٫ مشاهده میشود با افزایش زمان اختلاط، میزان جداسازی نیز افزایش مییابد. با شروع فرایند جذب، ابتدا سرعت حذف بالا بوده و سپس از سرعت جذب کاسته میشود، این نتایج نشان میدهد که فرایند جذب شامل یک مرحله سریع اولیه است که قسمت زیادی از جذب را به خود اختصاص میدهد و مراحل بعدی به میزان کمیدر فرایند جذب سهیم میباشند. برای زمانهای طولانیتر تماس، مشاهده شد که مقداری دفع انجام شده و قابلیت جذب کاهش پیدا کرد.این نتیجه با زمان تماس ۸ ساعت بدست آمد(در نمودار لحاظ نشده ). تقریباً پس از یک ساعت یک حالت پایا برای سیستم بوجود آمد واین پدیده در شکل ۴-۲٫ مشهود است.
مقدار گرم جاذب(دُز جاذب)
مقادیر وزنی متفاوت ) ۱ الی ۱۸ گرم( از جاذب نانوژل ساقهی گیاه خاکشیر و (۰٫۱ تا ۱ گرم) از جاذب ساقهی گیاه خاکشیر به غلظتهای ppm20 از محلولهای ماده رنگزا اضافهشد و در زمان بهینه بدست آمده از مرحله قبل) ۴ دقیقه برای جاذب اول و ۲۰ دقیقه برای جاذب دوم) توسط همزن مغناطیسی هم زدهشد و پس از صافکردن مخلوط غلظت آلایندهی باقی مانده در محلول توسط دستگاه اسپکتروفوتومتر بدست آمد.
با توجه به شکل ۴-۳، گرم بهینه برای جاذب نانوژل گیاه خاکشیر به دلیل شامل بودن ۹۰% ای از آب، ۳ و برای جاذب دوم، ساقهی گیاه خاکشیر،gr 3/0 بدست آمد. (همان طور که از شکل مشخص است، زمانی که مقدار گرم جاذب به ۳گرم رسیده است، نمودار شیب یکنواختی را در پیش گرفته و یکنواخت شده است) نتایج بدست آمده در شکل ۴-۳٫ نشان دادهشدهاست. همان طور که از نمودار برمیآید، مقدار حذف به ازای مقادیر جرمییکسان از هر دوشکل، شکل نانوژل مقدار حذف بالاتری داده است.
نخستین بار ارتباط میان عبارتهای اسمیتوسط کلرک[۳۸] در سال ۱۹۷۵ مطرح شد که آنرا تحت عنوان پلزنی پیشایند مطرح میکرد. [۴۳] پس از آن هیرست[۳۹] در سال ۱۹۸۱، عبارت پیشایند را بیشتر به منظور تفسیر مخففها در متن به کار برد. هیرست معتقد بود پیشایند یک ابزار ساخت، در گفتمان است که با بهره گرفتن از آن یک مخفف به یک یا چند عبارت غیر مخفف که پیش از آن در متن آمدهاند، اشاره میکند تا به این ترتیب با بهره گرفتن از عبارتهای پیشین، عبارت مخفف تفسیر شود. مفهوم پیشایند با یک جفت عبارت همراه است که عموماً عبارت ارجاعدهنده را با عنوان «تالی[۴۰]» و عبارت مفسر را با عنوان «مقدم[۴۱]» یا «مرجع» میشناسیم. هیرست این دو عبارت ارجاع دهنده و مرجع را با هم «همارجاع[۴۲] » و فرایند شناسایی یک مقدم برای یک تالی، را «تحلیل[۴۳]» مینامد.[ ۳۴]
در سال ۱۹۹۸ نیز هیرسکمن[۴۴] و چینکور[۴۵] اصطلاح هممرجع را کنفرانس تشخیص پیام[۴۶] یا به اختصار MUC استفاده کردند[۲۴،۵۹] آنها و بسیاری از پژوهشگران دیگر، زمانی دو عبارت را با یکدیگر هممرجع در نظر میگیرند که هر دو عبارت دقیقاً به یک موجودیت در دنیای واقعی اشاره داشته باشند. البته این پژوهشگران تفاوتی میان دو رابطهی هممرجعی و پیشایندی در نظر نگرفته بودند، تا اینکه این مسئله با انتقاد ون[۴۷] و کیبل[۴۸] مواجه شد به طوری که آنها این دو اصطلاح را از دیدگاهی دیگر مورد بررسی قرار دادند و برخی از نقاط مشترک و تفاوت های آنها را مطرح نمودند.[۵۸]
۱-۲-۱-۱.ارتباط هممرجع:
ارتباط میان دو عبارت اسمیمانند ۱a و ۲a زمانی به عنوان ارتباط هممرجع در نظر گرفته میشود که هر دو عبارت اسمی به عنوان ارجاعهایی مشخص، یک موجودیت فرا زبانشناسی واحد را تفسیر نمایند. به واسطهی این تعریف نیاز است تا به طور جداگانه مرجع هرکدام از عبارت اسمیReference(ai) شناسایی شود. در نهایت یک ارتباط هممرجعی به صورت ذیل خواهد بود :
(۱) عبارات اسمی۱a و ۲a با یکدیگر هممرجع هستند اگر و تنها اگر Reference(a1)= Reference(a2) باشد.
مثال ۲: (باراک اوباما)۱Ant,، به سوریه سفر کرد. (او) ۱Ana, گفت…
جدول ۱-۱: مقایسه ویژگیهای دو ارتباط هممرجع و پیشایند | |
هممرجعی | پیشایندی |
۱) یک رابطه هممرجعی یک رابطهی هم ارزی است به عنوان نمونه «او» و «باراک اوباما» هر دو به یک موجودیت اشاره دارند. | ۱)یک رابطهی پیشایندی، متقارن نیست. به این معنا که اگر ۱a به عنوان مقدم برای ۲a در نظر گرفته شود عبارت اسمی۲ a نمیتواند متقابلاً نقش مقدم را برای عبارت اسمی۱a ایفا نماید. |
۲)رابطه هممرجعی یک رابطهی متقارن است، به این معنا که اگر «او» با «باراک اوباما» هممرجع است «اوباما» نیز با «او» هممرجع میباشد. | |
۳)ارتباط میان عبارتهای اسمیهممرجع، متعدی است به این معنا که اگر «او» با «باراک اوباما» هممرجع است و «او» نیز با «رئیس جمهور آمریکا» هممرجع باشد بنابراین حتماً «باراک اوباما» نیز با «رئیس جمهور آمریکا» هممرجع میباشد. | ۲)رابطهی پیشایندی یک جفت از عبارتهای اسمیرا در نظر میگیرد به طوری که در این رابطهیک عبارت نقش مفسر و دیگری نقش ارجاع دهنده را دارند. بنابراین به طور ذاتی این رابطه غیرمتعدی میباشد. |
۴) یک ارتباط هممرجعی یک ارتباط فرا متنی است به این معنا که تفسیر هیچ کدام از عبارتهای اسمیهممرجع به محتوای متن وابسته نمیباشد. به عبارت دیگر، دو عبارت هممرجع لزوماً برای تفسیر به یکدیگر وابسته نیستند. | ۳)این رابطه به محتوای متن حساس است به این دلیل که تالی یا عبارت ارجاعدهنده برای اینکه مفهوم باشد نیاز به مفسر یا تفسیر دارد. |
۵)یک رابطهی هممرجعی خالص میتواند در تحلیل مرجعمشترک در متون متقاطع به کار رود. | ۴)معمولاً تالی یا عبارت ارجاعدهنده در یک رابطهی پیشایندی، به دیگر اجزای تشکیلدهنده در همان جمله و یا نزدیکترین اظهارات ممکن در گفتمان اشاره دارد. |
۶) برخی از عبارتهای اسمیذاتاً با یکدیگر هممرجع هستند به عنوان مثال «پرفسور زاده» و «بنیان گذار منطق فازی»، این دو عبارت هر کجا که باشند به یک موجودیت به نام «پرفسور زاده» اشاره خواند داشت. به عبارت دیگر چنین ارتباطی یک ارتباط هممرجعی خالص نامیده میشود | ۵) یک تالی تنها نیاز به یک مفسر دارد تا آنرا تفسیر نماید بنابراین اگر چندین مفسر برای آن در متن وجود داشته باشد مناسبترین و نزدیکترین آنها انتخاب خواهد شد. |
۷)بیشتر برای استخراج اطلاعات در خصوص یک یا چند موجودیت در متن به کار میرود. | ۶) به درک بهتر متن و رفع ابهام برخی از واژگان در متن کمک میکند. |
۱-۲-۱-۲.ارتباط پیشایندی:
یک ارتباط پیشایندی[۴۹]، از یک جفت عبارت اسمی(۱aو۲a) تشکیل میشود به طوری که عبارت اول نقش مفسر را برای عبارت دوم ایفا نماید. بنابراین یک ارتباط پیشایندی به صورت ذیل تعریف میشود:
(۲)عبارت اسمیاول(۱a) به عنوان مقدم برای عبارت اسمیدوم (۲a) در نظر گرفته میشود اگر و تنها اگر ۲a برای تفسیرش به ۱a وابسته باشد
مثال ۳: هنگامیکه پسر وارد (اتاق)Ant شد، (درب)Ana به طور خودکار بسته شد.
همانطور که در مثال۳ مشاهده میشود، دو عبارت اسمیفوق با یکدیگر هممرجع نمیباشند اما دارای یک مرجع گفتاری مشابه هستند یا به تعبیر [۶۲] با یکدیگر همواژگان[۵۰] هستند. در این مثال، عبارت اسمی«درب» به عبارت اسمی«اتاق» وابستگی دارد (به عبارت بهتر، منظور از «درب»، دربِ اتاق ذکر شده است نه دربِ ساختمان یا دربِ خودرو یا هر دربِ دیگری)
در جدول۱-۱ برخی از ویژگیهای هر کدام از روابط پیشایندی و هممرجعی را قرار دادهایم. توجه به این ویژگیها به درک بهتر نقاط تشابه و اختلاف این دو رابطه کمک فراوانی مینماید.
همچنین باید اضافه کنیم که دو عبارت اسمی میتوانند به طور همزمان هم رابطهی هممرجعی و هم رابطهی پیشایندی داشته باشند. البته این بدین معنا نیست که هرگاه دو عبارت اسمی با یکدیگر هممرجع باشند، با یکدیگر ارتباط پیشایندی نیز داشته باشند و یا بالعکس.
شکل ۱-۱: انواع روابط ممکن میان دو عبارت اسمی |
خداوند اهل تقوی و مغفرت است: «هو اهل التقوی و المغفره: خداوند اهل تقوی و اهل آمرزش است.»[۳۶۱] «مغفرت» بهمعنای پوشاندن گناه است و مشتقات آن، یعنی غفور و غافر بهمعنای پوشاننده گناه است. «عفو» ساقطکردن گناه است و مغفرت پوشاندن جرم و گناه است، برای حفظ عذاب ذلت، رسوایی و خلاصی از عذاب آتش. هنگامی مطلوب است که بعد از آن رهایی از ذلت و خلاصی از رسوایی باشد؛ بنابراین عفو ساقطکردن عذاب جسمانی است و مغفرت ساقطکردن عذاب روحانی است و تجاوز که بهمعنای گذشت است هر دو را شامل میشود.[۳۶۲]
انسان برای آمرزش گناهان خویش بخشنده و آمرزندهای غیر از خدا نمییابد، زیرا او رب مطلق است، صلاح بندگانش را میخواهد و رحمت واسعهاش را نصیب آنان میکند، پس اگر بنده عاصی در اثر غفلت به خود ظلم کند، اما با خضوع و خشوع به درگاه حق توبه کند، خداوند گناهان او را میپوشاند و او را رسوا نمیکند: «فمن تاب من بعد ظلمه و اصلح فان الله یتوب علیه ان الله غفور رحیم: پس کسی که بعد از ستم کاریش توبه کند و مفاسدش را اصلاح کند، بداند که خدا توبهاش را میپذیرد، زیرا خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.»[۳۶۳]
۲-۶-۷-۱٫ نسبت غفار، غفور و غافر با خواسته در ادعیه
در ادعیه و مناجاتهای امامان معصوم هرجا خداوند با نامهای غفور، غفار و غافر خوانده میشود؛ بدین معناست که بنده بخشش و آمرزش گناهان و خطاهای خویش را طالب است: «فو عزتک ما اجد لذنوبی سواک غافرا: به عزتت سوگند برای گناهانم جز تو آمرزندهای نمییابم.»[۳۶۴]
امام میفرماید برای گناهانم غیر از تو بخشندهای نمییابم، زیرا اصلاً بخشندهای غیر از خدا وجود ندارد تا انسان گنهکار سراغ او برود. کدام پناهگاه مستحکمتر از حق و کدام ولی دلسوزتر و مهربانتر از خداوند به بندهاش یافت میشود تا بنده هنگام عجز، درماندگی و پشیمانی به سراغ او برود و از او طلب کمک و یاری کند؟ پس جز خداوند، غافری برای گناهان نیست.
همچنین در فرازی از صحیفه سجادیه از زبان امام سجاد در رابطه با عفو وگذشت وآمرزندگی پروردگار میخوانیم: «فانک ملی بالعفو مرجو للمغفره، معروف بالتجاوز لیس لحاجتی مطلب سواک و لا لذنبی غافر غیرک حاشاک و لا اخاف علی نفسی الا ایاک انک اهل التقوی و اهل المغفره: خدایا تو مملو از عفو و گذشتی، و انتظار مغفرت از تو میرود؛ تو معروف به گذشتی و برای حاجتم مطلوبی غیر از تو نیست و برای گناهم آمرزندهای غیر از تو وجود ندارد. حاشا به کرمت، تو منزهی از اینکه آمرزندهای غیر از تو باشد درحالیکه من بر خودم از غیر تو نمیترسم، زیرا که شایسته تقوا و مغفرتی.»[۳۶۵]
با تفکر و اندیشه در این بخش از دعا که ذکر شد، متوجه میشویم که ائمه اطهار تنها خدا را آمرزنده و بخشایشگر میدانستند و تنها امید به کرم وگذشت او دارند. امامان معصوم با بردن نام غفور و غفار خواستههایشان را از خداوند طلب میکنند.
نسبت خواستهها با اسم حسنای غفور و غفار
۲-۶-۷-۱-۱٫ درخواست آمرزش گناهان پنهانی و گناهان نابودکننده
امام معصوم در ادعیه خویش خدا را با این نام میخواند و از او طلب گذشت و بخشش میکند: «اسئلک یا غافر الذنب الکبیر و یا جابر العظم الکسیر ان تهب لی سوبقات الجرائر و تستر علی فاصحاب السرایر و لا تخلنی فی شهد القیامه من برد عفوک و غفرک و لا تعرنی من جمیل صفحک و سترک: از تو میخواهم ای آمرزنده گناه بزرگ و ای جبران کننده استخوان شکسته، اینکه ببخشی بر من گناهان نابودکننده را و بپوشانی بر من کارهای پنهانی رسواکننده را، پس مرا در بازار قیامت از نسیم جانبخش عفو و آمرزشت محروم نفرمایی و از لباس زیبای گذشت و چشم پوشی خود برهنهام مکن.»[۳۶۶]
در این بخش از دعا که آمد امام ابتدا با بردن نامهای ذات اقدس الهی با خداوند ارتباط برقرار میکند و سپس از او درخواست بخشش و گذشت از گناهان هلاککننده را دارد. او همچنین پوشاندن خطاهای پنهانی و درخواست عفو در صحنه قیامت را طالب است، تا اعمالش برای همگان افشا نشود؛ زیرا در عرصه قیامت بیش از هر زمان انسان نیازمند بخشش و ستاریت حق است و تا خداوند ضمن پوشاندن لغزشهایش او را مؤاخذه نکند و از لغزش او بگذرد، تا دچار سرشکستگی نشود.
۲-۶-۷-۱-۲٫ طلب احسان و آزادی از آتش
«و امرتنا بالاحسان الی ما ملکت ایماننا و نحن ارقائک فاعتق رقابنا من النار انک انت الغفور الرحیم: خدایا! تو ما را به احسان و نیکی امر فرمودی درباره آنچه مملوک ماست، ما بندگان توییم (پس تو هم درباره ما احسان کن) و ما را از آتش آزاد کن، بهراستی تو بسیار بخشنده و مهربانی.»[۳۶۷]
امام سجاد با توجه به آیه قرآن کریم که میفرماید: «و بالوالدین احسانا و لذی القربی و الیتامی و المساکین…: و به پدر و مادر و خویشاوندان و یتیمان و مستمندان و بردگان خود نیکی کنید.»[۳۶۸] به خداوند تمسک میجوید و میفرماید ما نیز بندگان و مملوک توییم، پس بر ما لطف و احسان فرما و ما را از آتش جهنم خلاصی ده.
۲-۶-۸٫ رئوف
رئوف بهمعنای مهربان است و یکی از نامهای حسنای ذات اقدس الهی است. رأفت و مهربانی حضرت حق آنقدر وسیع و گسترده است که هیچکس از عهده شرح آن برنمیآید. رأفت بهمعنای دلسوزی و کرم و مهربانی است و مترادف رحمت است؛ یعنی رحمتی که با دلسوزی همراه است و سبب احسان میشود و فیض خداوند را شامل حال بنده میکند.
خداوند در قرآن کریم میفرماید: «انه بهم رئوف رحیم: خداوند به بندگان رئوف و رحیم است.»[۳۶۹]
«صفت رأفت پروردگار همانند رحمانیت، از وسعت و گسترش خاص برخوردار است. رأفت حقتعالی برگناهکاران همان پذیرش توبه است و بر اولیای الهی بهصورت عنایت عصمت است و برخی دیگر گفتهاند که رأفت خداوندی این است که اولیائش را از اشتباه و خطا مصون میدارد و با فراوانی فضل و عنایتش برآنان کفایت میکند.»[۳۷۰]
نیاز به رسیدگی خاص به حالات بندگان، از جانب خداوند است؛ زیرا در همه حال به بندگانش مهربان است، حتی اگر از انسان گناهی سر زند و توبه کند، خداوند به او رئوف و مهربان است و به او محبت میکند و گناهان او را میپوشاند و درباره بندگان خاصش عصمت و پاکی و دوری از گناه را رقم میزند.
نتیجه آنکه رأفت خداوند شامل همه بندگانش میشود و آنان را در سایه لطف و مرحمت خویش قرار میدهد.
۲-۶-۸-۱٫ نسبت رئوف بودن خدا با خواستهها در ادعیه
آدمی با توجه به رأفت پروردگار و احسان بینهایت او به درگاه او دست نیاز بلند میکند و با اعتراف به عجز و فقر خود به او امید میبندد و میخواهد او را بپذیرد و با احسانش با او رفتار کند.
۲-۶-۸-۱-۱٫ اعتراف به فقر و چشمداشت احسان
«سیدی عبدک ببابک اقامته الخصاصه بین یدیک تقرع باب احسانک بدعائه فلا تعرض بوجهک الکریم عنی و اقبل منی ما اقول فقد دعوت بهذا الدعاء و انا ارجو ان لا تردنی معرفه منی برأفتک و رحمتک: ای مولای من! بندهات به درگاه توست، سختی فقر، او را در پیشگاهت به پاداشته، با دعای خود در احسانت را میزند و نظر زیبایت را به امید پنهانش میخواهد، پس روی بزرگوارت را از من متاب و آنچه گویم از من پذیرا شو، پس بهراستی تو را به این دعا خواندم و امیدوارم بهخاطر شناختی که از رأفت و رحمت تو دارم، مرا از پیشگاهت مرانی.»[۳۷۱]
بنده با اظهار نیاز و فقر شدید درگاه حق را میکوبد و از او انتظار احسان و نیکی دارد؛ زیرا امیدش به رأفت و رحمت حق است و ایمان دارد که خداوند رئوف و مهربان او را پاسخ خواهد داد.
۲-۶-۸-۱-۲٫ طلب پوشاندن و از بینبردن عیوب
«و ارسل علی عیوبی سحاب رأفتک: و ابر ریزان مهربانیات را برای شستشوی عیبهایم بفرست.»[۳۷۲]
در اینجا امام از خداوند میخواهد که به واسطه رأفتش عیبهای او را بپوشاند و از بین ببرد. امام با توجه به خاصیت رأفت میفرماید که با ابرهای رأفت عیوبم را شستشو بده، زیرا رذایل انسان و حالات نفسانی او مخفی است بهطوری که انسان از آن غافل است، پس عنایت حق را میطلبد تا اینکه از این رذایل و حالات و عیبها آگاه شود و با هدایت و یاری حق آنها را از بین ببرد.
۲-۶-۸-۱-۳٫ برآوردهشدن آرزوها به سبب رأفت و رحمت حق
«او تَغُلُّ اَکُفًّا رفعتها الآمال الیک رجاء رأفتک: یا ببندی دستهایی که آرزوها بهسویت برداشته است به امید مهربانی تو.»[۳۷۳]
آدمی چون به رأفت و مهربانی خدا ایمان دارد و میداند که او را تنها نمیگذارد و در همه وقت و همه جا پشتیبان اوست و حوائج و نیازهایش را برآورده میسازد، پس با امیدی تمام به درگاه حق میرود و از او آرزوهایش را میطلبد، زیرا یقین دارد کسی که سراسر رأفت و مهربانی است آرزویش را برآورده میسازد و نعمتهایش را از او فروگذار نمیکند.
۲-۶-۸-۱-۴٫ توسل و توکل در سختیها و ناملایمات
«و عدتی فی شدتی مع قله حیائی رأفتک و رحمتک: ذخیره من در سختی من با بیشرمی من همان رأفت و مهربانی توست.»[۳۷۴]
اینکه انسان با نهایت بیشرمی و غرق در گناه و عصیان باز هم در سختیها و مصیبتها و تنگناها دست نیاز به درگاه الهی دراز میکند، بیانگر رأفت و رحمت کامله حق است که نسیمش روح و جسم انسان را نوازش میدهد و در ناامیدی و یأس در خانه او را میزند و به او متوسل میشود، زیرا دژی محکمتر و پناهگاهی امنتر نخواهد یافت.
۲-۶-۹٫ رازق و رزاق
رازق از ریشه رزق است، بر وزن فاعل؛ یعنی روزیدهنده و رزاق بر وزن فعال صفت مبالغه است که معنای بسیار روزیدهنده میدهد. «رزق بخشش مدام و پیوسته است که گاهی دنیوی و زمانی اخروی است و گاهی نصیب و بهره را هم رزق میگویند و همچنین چیزی که به معده میرسد و با آن تغذیه میشود.»[۳۷۵]
رزاق پروردگار مهربانی است که همه موجودات را آفرید و هر یک را در قرارگاه معین خودشان قرار داد و بهسوی هدفی معین هدایت کرد و رزق و روزی هر کدام را بر پایه حیات و شأنشان بر عهده گرفت و براساس تکاپو و سعی و تلاشی که میکنند روزی به آنها میرساند: «و ما من دابه فی الارض الا علی الله رزقها: هیچ جنبندهای در زمین نیست مگر اینکه روزی و رزقش بر عهده خداست.»[۳۷۶]
خداوند رزق و روزی را به همه بندگان چه مومن و چه کافر میبخشد. این روزی میتواند وسیع باشد یا تنگ و محدود، یا از نوع مادیات یا از نوع معارف و مکاشفات یا علوم حقه باشد. «مراد از رزق چیزی است که از آن منتفع توان شد خواه مأکول و خواه مشروب، خواه معارف و مکاشفات یا علوم حقه و امثال آن.»[۳۷۷]
قرآن میفرماید: «ان الله هو الرزاق ذوالقوه المتین: به درستی که تنها خداوند روزی بخش و رزق دهنده ی خلایق است و او صاحب قوت و قدرت ابدی است»[۳۷۸]
بنابراین درباره معنای رازق میتوان گفت: «به آفریننده رزق و بخشنده آن اطلاق میشود.»[۳۷۹]
قرآن درباره وسعت و تنگی روزی میفرماید: «ان ربک یبسط الرزق لمن یشاء و یقدر انه کان بعباده خبیراً بصیراً: همان پروردگارت روزی را برای هر کس که بخواهد وسعت می دهد و تنگ می گیرد یقیناً او به بندگانش آگاه و بیناست.»[۳۸۰]
امامان معصوم در ادعیه خود خداوند را با این نام میخوانند: «یا رازق الطفل الصغیر: ای روزی دهنده طفل کوچک»[۳۸۱]؛ «انت الرازق و انا المرزوق: تویی روزی دهنده و منم روزی خوار.»[۳۸۲]
۲-۶-۹-۱٫ رابطه رزاقیت خداوند و خواستهها در ادعیه
۲-۶-۹-۱٫ طلب روزی حلال
«وارزقنی من فضلک رزقا واسعا حلالا طیبا: و روزی ده مرا از فضلت روزی وسیع و حلال و پاکیزه.»[۳۸۳] رزق و روزی فراوان به شرطی که از راه حلال باشد، امری مطلوب و پسندیده است. روزی وسیع و حلال نه تنها نیازهای زندگی را برطرف میکند و شخص از رفاه مادی و دنیوی برخوردار میشود، بلکه با کمک به نیازمندان و انجامدادن کارهای خیر، آسایش و رفاه اخروی را نیز برای او به همراه دارد.
۲-۶-۹-۲٫ طلب روزیهای معنوی
«وارزقنا حج بیتک و زیاره قبر نبیک: ما را حج خانه ات و زیارت پیامبرت روزی کن.»[۳۸۴]
در این بخش از دعا رزق و روزی معنوی؛ یعنی زیارت خانه خدا و قبر پیامبر خواسته شده است، تا با زیارت این مکانهای مقدس و شریف، روح خود را جلا دهند و در آن فضای روحانی کسب فیض کنند و به خدای خویش نزدیکتر شوند.
۲-۶-۹-۳٫ طلب شفاعت امام معصوم
مشارکتی
سلسله مراتبی
سبک رهبری
هدایتی و هدف مدار
فردی و مخاطره پذیر
حمایتی و دوستانه
محافظه کارانه
شیوه پیروی و قبول
براساس قرارداد با سازمان
تعهد به ارزش ها
تعهد به گروه
سرپرستی و کنترل
معیار ارزشیابی
بازدهی ملموس
شدت تلاش ها
کیفیت روابط
ملاک های رسمی
انگیزش
توفیق
رشد
صمیمیت و همبستگی
امنیت
۲-۱-۹-۵)دیدگاه دایانا فیزی
از دیدگاه فیزی[۳۷] چهار نوع فرهنگ سازمانی وجود دارد:
فرهنگ مبتنی بر وظیفه: در این فرهنگ ها وظایف به طور شفاف تعیین شده اند و قابل سنجش می باشند. سهولت انجام وظایف در این فرهنگ ها موجب هماهنگی بخش های سازمان می شوند. سازمان های دولتی و شرکت های بزرگ دارای اینگونه فرهنگ ها می باشند.
فرهنگ مبتنی برموفقیت: در این فرهنگ بیشتر بر روی انجام کار تأکید دارند. در این فرهنگ افراد به خود کار علاقمند هستند و در انجام کار مبارزه طلبی دارند. در این فرهنگ ها افراد زمان وانرژی زیادی صرف انجام کار می کنند و اعضای سازمان با ذوق و علاقه در سازمان فعالیت می کنند.
فرهنگ مبتنی بر قدرت: در این فرهنگ افراد معینی بر سازمان مسلط هستند و بقیه افراد فرمانبردار هستند. رهبری در این سازمان ها براساس اجبار و خیرخواهی پدرمابانه است.
فرهنگ مبتنی بر حمایت: در این فرهنگ سعی می شود که اعضای سازمان راضی نگه داشته شود. در سازمان هایی که به این فرهنگ گرایش دارند بر روابط متقابل، تعلق خاطر و وابستگی افراد تأکید بیشتری دارند (فیزی، ۱۹۹۶، ص ۶۷).
۲-۱-۹-۶)دیدگاه هاروی و براون
هاروی و براون میزان قدرت و اقتدار فرهنگ سازمانی را براساس دو معیار تعداد اعضای متعهد به ارزش ها و هنجارها و میزان تعهد ایشان تعیین کردند.
فرهنگ قوی: فرهنگ سازمانی است که در آن تعداد اعضای متعهد به ارزشهای غالب زیاد و میزان تعهدآنها قوی باشد.
فرهنگ میانه: اینگونه فرهنگ ها حد فاصل در فرهنگ قوی و ضعیف هستند. برخی دارای اعضای متعهد زیاد هستند که میزان تعهد آنها کم است و برخی هم دارای تعداد کمی افراد متعهد با میزان تعهد بسیار هستند.
فرهنگ ضعیف: افراد در این سازمان ها تعهد اندک و ضعیفی به ارزش های سازمان دارند و افراد دارای این تعهد هم نادر و محدود می باشند(مشبکی، ۱۳۷۷، ص ۴۴۴).
جدول شماره ۲-۳: انواع فرهنگ سازمانی (هاروی و براون)
فرهنگ قوی
تعداد اعضای متعهد به ارزش ها و هنجارها
فرهنگ میانه
تعداد اعضای متعهد به ارزش ها و هنجارها
زیاد
فرهنگ میانه
فرهنگ ضعیف
X6R9
در صنعت مواد غذایی عامل اول تاثیرگذار بر ارزش برند نزد مشتری خود محصول و سپس کانال توزیع ابزارهای ترفیع می باشد .
۷
در این ارتباط نقش ابزارهای ارتباطی را چگونه توجیه میکنید ؟داشتن یک تصویر مثبت از برند در صنعت مواد غذائی مهم است ارتباطات اینجا از محصول مهمتر است و نقش تبلیغات و تلویزیون و تبلیغات فروشگاهی از جایگاه ویژه ای برخوردار است
X6R10
تلویزیون و ابزار های ارتباطی اینچنینی با تبلیغات مخصوص خود نقش زیادی در تداعی و به یادآوری برند دارند .
۸
کیفیت محصول اما در ارتباطات بازاریابی تبلیغات احساسی و شیوه های احساسی تبلیغ و تداعی گری مهم است .
X6R11
کیفیت محصول ، تبلیغات احساسی
۹
خود کیفیت و مقبولیت عمومی یک محصول باید حداقل ویژگی کیفی وجود داشته باشد .اما شهرت عمومی محصول در این صنعت مهم است بنابراین نقش فعالیتهای ترفیعی مهم است . تبلیغات و پیشبرد فروش و روابط عمومی . به نظر بنده شرکتی کیفیت ادراک شده آن متمایز تر میباشد که وعده های مرتبط مدام و باورکردنی متمایزی در رابطه با ارزش محصول ارائه دهد.
X6R12
X6R13
فعالیت های ترفیعی نقش مهمی در ادراک کیفیت کلی برند دارند .
دادن وعده های متمایز
۱۰
به هر حال آنچه باید بسیار مورد توجه قرار گیرد آن است که تکرار خرید و پیشبرد فروش وفاداری را ایجاد میکند . وفاداری برند باعث ایجاد موانع اساسی برای ورود رقبا و توانمند تر ساختن شرکت در پاسخ به تهدیدات رقابتی میشود.
X6R14
X6R15
تکرار خرید و پیشبرد فروش وفاداری را ایجاد میکند .
وفاداری برند
۱۱
بعضی از روش های ارتباطی باید با همکاری کانالهای توزیع انجام شود و بعضی از پیشبرد فروشها با همکاری کانال های توزیع انجام میشود .
X6R16
اجرای برخی از ابزارهای ارتباطی باید به کمک کانال های توزیع انجام شود .
۱۲
بعضی از استراتژی های از بالا به پایین اند و بعضی از پایین به بالا . بسته به اینکه استراتژی توزیع چه باشد ابزارها مشخص میشود . در کل باید کانال توزیع و ابزارهای ارتباطی و استراتژی ترفیع با هم هماهنگ باشند .
X6R17
کانال توزیع و ابزارهای ارتباطی و استراتژی ترفیع بایستی با یکدیگر هماهنگ باشند .
۱۳
موثرترین و معنادارترین راه برای بررسی هم پیوندی ابزارهای ارتباطی ، ارزیابی کارآئی و اثر بخشی آنها است .
X6R18
ارزیابی کارآئی و اثر بخشی آنها .