جدول۴-۴٫ متغیرهای تحلیل دیداری درون موقعیتی و بین موقعیتی برای شرکت کننده ج ۹۵
جدول۴-۵٫ متغیرهای تحلیل دیداری درون موقعیتی و بین موقعیتی برای شرکت کننده الف ۱۰۴
جدول۴-۶٫ متغیرهای تحلیل دیداری درون موقعیتی و بین موقعیتی برای شرکت کننده ب ۱۱۱
جدول۴-۷٫ متغیرهای تحلیل دیداری درون موقعیتی و بین موقعیتی برای شرکت کننده ج ۱۱۸
فهرست تصاویر و نمودارها
شکل۲-۱٫ سیستم تقویت ۱۶
شکل۲-۲٫ مسیر انتقال دهنده های عصبی موثر در سوء مصرف مواد ۱۹
شکل۲-۳٫ نمای کلی یک EEG را در ساده ترین حالت ۲۶
شکل۲-۴٫ نظام بین المللی ۲۰-۱۰ ۲۷
شکل۲-۵٫ نمایی از جلسه درمانی نوروفیدبک ۳۷
شکل۴-۱٫ اثربخشی درمان نوروفیدبک بر کاهش ولع مصرف بیماران وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگهدارنده با متادون ۷۴
شکل۴-۲٫ ترسیم خط میانه و نوار ثبات برای شرکتکننده الف ۷۶
شکل۴-۳٫ ترسیم خط روند و نوار ثبات برای شرکتکننده الف ۷۸
شکل ۴-۴٫ ترسیم خط میانه و نوار ثبات برای شرکتکننده ب ۸۳
شکل۴-۵٫ ترسیم خط روند و نوار ثبات برای شرکتکننده ب ۸۵
شکل۴-۶٫ ترسیم خط میانه و نوار ثبات برای شرکتکننده ج ۹۰
شکل۴-۷٫ ترسیم خط روند و نوار ثبات برای شرکتکننده ج ۹۲
شکل۴-۸٫ اثربخشی درمان نوروفیدبک بر کاهش افسردگی بیماران وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگهدارنده با متادون ۹۷
شکل۴-۹٫ ترسیم خط میانه و نوار ثبات برای شرکتکننده الف ۹۹
شکل۴-۱۰٫ ترسیم خط روند و نوار ثبات برای شرکتکننده الف ۱۰۱
شکل۴-۱۱٫ ترسیم خط میانه و نوار ثبات برای شرکتکننده ب ۱۰۶
شکل۴-۱۲٫ ترسیم خط روند و نوار ثبات برای شرکتکننده ب ۱۰۸
شکل۴-۱۳٫ ترسیم خط میانه و نوار ثبات برای شرکتکننده ج ۱۱۳
شکل۴-۱۴٫ ترسیم خط روند و نوار ثبات برای شرکتکننده ج ۱۱۵
فصل اول
کلیات پژوهش
۱-۱٫ پیش درآمد
اختلال مربوط به مصرف مواد، مجموعه علائم شناختی، رفتاری و روانشناختی است که باعث میشود علیرغم مشکلات موجود در زمینهی مواد، فرد به استفاده از مواد ادامه دهد (DSM-V[1]). در این دسته اختلالات، محور اصلی مشکلات، ولع[۲] شدید و اجتناب ناپذیر بیمار به ادامه مصرف مواد است؛ عاملی که ریشه اصلی عود و شکستهای درمانی شناخته شده است (کافمن،۲۰۰۱؛ به نقل از دهقانی و رستمی،۱۳۸۹). همچنین در بیماران وابسته به مواد اختلالات سلامت روانی از جمله افسردگی شایع است (وزارت بهداشت کانادا، ۱۳۸۴؛ حاجی حسنی، شفیع آبادی، پیر ساقی و کیانی پور، ۱۳۹۱).
آمارهای جهانی حاکی از شیوع ۲۰۰ میلیونی وابستگی به مواد، اعم از مواد افیونی سبک یا سنگین و مواد طبیعی یا مصنوعی است (هاشمی، ۱۳۸۳). نتایج بررسیهای انجام شده؛ در مورد اعتیاد در ایران هم طی چهار دهه اخیر در نوسان بوده است. به گونهای که در سال ۱۳۹۰، برآورد بین جمعیت ۱۵ تا ۶۴ سال (طبق سرشماری ۱۳۸۵، معادل ۵۰ میلیون نفر) برابر با یک میلیون و سیصد و بیست و پنج هزار نفر اعلام شده است (صرامی، قربانی و مینویی، ۱۳۹۲).
در سبب شناسی اختلال وابستگی به مواد، نظریههای گوناگون بر عوامل بین فردی، عوامل رفتاری –روانی و عوامل زیستی – ژنتیکی تأکید دارند (زکریایی، ۱۳۸۲). در سالهای اخیر در حوزه سبب شناسی این اختلال ابعاد عصب شناختی، مورد توجه قرار گرفته است. طی ۳۰ سال گذشته فعالیتهای علمی بسیاری جهت کشف ظرفیت ذهن برای تأثیر بر بدن و شناخت راههایی که ذهن روی بدن و عملکردهای آن تأثیر میگذارد و از آن تأثیر می پذیرد؛ از جمله ارتباط مغز و روان انجام شده است (لاورنس[۳]، ۲۰۰۲).
پژوهش حاضر به دنبال بررسی شیوهی درمانی جدید نوروفیدبک در کاهش ولع مصرف و بهبود میزان افسردگی بیماران وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگهدارنده متادون[۴] است.
۱-۲٫ بیان مسئله
اهمیت تجربه ولع مصرف در وابستگی به مواد، تداوم اعتیاد به مواد، پدیدهی بازگشت و شکستهای درمانی در پژوهشهای بسیاری مورد تأیید قرار گرفته است. ولع مصرف مواد، یک موقعیت انگیزشی قدرتمند یا گرایش شدید به ولع مصرف در فرد معتاد است. با وجود اهمیت این پدیده در ادامه فرایند
سوء مصرف، تا کنون ساز و کارهای روانشناختی و عاطفی مرتبط با این پدیده هنوز به طور کامل شناخته نشده اند، پژوهشها نشان داده اند که نشانههای محیطی مربوط به مواد، می توانند به ایجاد ولع مصرف در معتادان، بیانجامند (هیمن[۵]،۲۰۱۱؛ آبرامز[۶]، ۲۰۰۰؛ انستیتو ملی سوء مصرف مواد،۱۹۹۶؛ چایلدرس[۷]، اهرمن[۸]، روزنش[۹]، روبینز[۱۰] و اُبراین[۱۱]، ۱۹۹۲؛ آلترمن و همکاران،۱۹۹۰). در دسته اختلالات مربوط به مواد، محور اصلی مشکلات، ولع شدید و اجتناب ناپذیر بیمار به ادامه مصرف مواد است؛ عاملی که ریشه اصلی عود و شکستهای درمانی شناخته شده است (کافمن،۲۰۰۱؛ به نقل از دهقانی و رستمی،۱۳۸۹). پس ضروری به نظر میرسد که به پدیدهی ولع مصرف بیشتر پرداخته شود. از ولع مصرف مواد تعاریف گوناگونی شده است، ولی به هر حال ولع مصرف مواد را میتوان یک تجربهی شخصی و یک پدیدهی چند بعدی آمیخته با میل و هوس به دست آوردن یک احساس خوشایند و یا غلبه بر یک احساس ناخوشایند دانست (اختیاری،۲۰۰۸). همچنین در بیماران وابسته به مواد اختلالات سلامت روانی از جمله افسردگی شایع است (سمپل[۱۲]، پترسون[۱۳] و گرانت[۱۴]،۲۰۰۵؛ وزارت بهداشت کانادا، ۱۳۸۴؛ حاجی حسنی، شفیع آبادی، پیر ساقی و کیانی پور، ۱۳۹۱). همچنین اگر ولع مصرف مواد برطرف نشود میتواند باعث رنجهای روانشناختی مثل ضعف، بی اشتهایی، اضطراب، بی خوابی، پرخاشگری و افسردگی گردد (آدولوراتو[۱۵]، لگیو[۱۶]، آبن آولی[۱۷] و گاسبارینی[۱۸]،۲۰۰۵). اختلالات افسردگی[۱۹] در DSM-V به عنوان دستهی جداگانه قرار گرفته است. ویژگی مشترک همه این اختلالات وجود غم است، احساس تهی بودن، یا تحریک پذیری خلق و خوی، همراه با تغییرات جسمی و شناختی است که به طور قابل توجهی بر ظرفیت فرد برای عملکرد تاثیر میگذارد (DSM-V).
QEEG[20]، جهت تعیین مشکلات عملکرد مغز در شماری از اختلالات وابستگی به مواد، از جمله وابستگی به کوکایین و متاآمفتامینها به کار رفته است. تحقیقات حاکی از افزایش موج بتا در حین انجام عملکردهای ذهنی بالا در افراد نرمال هشیار میباشد، در حالی که در بیماران وابسته به مواد شواهد نشان دهنده کاهش این امواج میباشد (آلپر و همکاران،۱۹۹۸).
QEEG، افراد وابسته به الکل الگوی غالب افزایش امواج بتا و دلتا و تتا و کاهش موج آلفا را نشان داده است. افزایش دامنه امواج غیرآلفا و کاهش آلفا با اضطراب همراه است. با مصرف الکل فرد در حالت فیزیولوزیکی آرامش و افزایش آلفا قرار میگیرد و در واقع با بهره گرفتن از این مواد دروازه فعالیت آلفا را می گشاید (ماروین[۲۱]،۱۹۹۵). این روش در تشخیص برخی از عوارض مغزی و وابستگی به کوکائین و بررسی روند تغییرات آنها نیز سودمند بوده است (آلپر[۲۲] و همکاران، ۱۹۹۸).
در حوزه درمان اختلالات روانشناختی نیز، پژوهشهای نوروفیزیولوژیکی با بررسی ارتباط بین امواج مغزی، تشریح مکانیزمهای زیربنایی تالاموکورتیکی مغز و حالات روانشناختی فرد، نشان داده اند که تغییرات بهینه در ریتم و فرکانس امواج مغزی، با بهره گرفتن از روشهای عصب درمانی؛ میتواند منجر به تغییر در حالات روانشناختی افراد شود (استرمن[۲۳]، ۱۹۹۶).
هم اکنون این مسئله مطرح است که آیا میتوان از این روش نوین در درمان اختلال وابستگی به مواد استفاده کرد؟ و آیا این روش میتواند نابهنجاریهای عصب شناختی امواج مغز را برطرف سازد؟
بسیاری از محققان حوزه وابستگی به مواد بر این عقیده اند که وابستگی به مواد را باید به عنوان یک مشکل مغزی در نظر گرفت. همانطور که به طور مختصر اشاره شد تحقیقات علوم اعصاب جدید هم نشان داده است که وابستگی بر پایه توانایی مواد در تقلید از فعالیت انتقال دهندههای عصبی مغز و اثر بر مرکز لذت و در نهایت بروز اختلال در عملکرد مغز و فعالیت الکتریکی مغزی است. بر این اساس رویکرد این متخصصان در درمان وابستگی به مواد یاری گرفتن از درمانهای عصب روانشناختی است. درمانهایی که قادر به اصلاح اختلالات موجود در عملکرد مغزی و به دنبال آن رفع عوارض منفی درباره مصرف مواد در مغز، رفتار و روان فرد میباشد. اخیراً تلاشهای درمان در سوءمصرف مواد، گرایش به سوی درمانهای عصبی و تلاش در جهت اصلاح سیستم مغزی است.
با وجود آمارهای ۸۰ درصد عود در دارودرمانیهای وابستگی به مواد به نظر بهترین رویکرد جهت کاهش این خطر، تنظیم عمل لوبهای مغزی به وسیله درمانهای عصب روان شناختی، از جمله نوروفیدبک است (ریچارد[۲۴]، مونتویا[۲۵]، نلسون[۲۶] و اسپنس[۲۷]، ۱۹۹۵).
۱-۳. اهداف پژوهش
هدف اصلی این پژوهش بررسی اثربخشی روش آموزشی درمانی نوروفیدبک بر کاهش ولع مصرف مواد مخدر در بیماران وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگهدارنده متادون است. اهداف فرعی عبارتند از:
۱- بررسی اثربخشی روش آموزشی درمانی نوروفیدبک بر بهبودی میزان افسردگی بیماران وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگهدارنده است.
۱-۴. فرضیههای پژوهش
فرضیه اول: درمان نوروفیدبک باعث کاهش ولع مصرف در افراد وابسته به مواد مخدر میشود.
فرضیه دوم: درمان نوروفیدبک باعث بهبود میزان افسردگی افراد وابسته به مواد مخدر میشود.
۱-۵. اهمیت و ضرورت پژوهش
بدون درمان موثر، وابستگی به مواد، به ویژه مواد افیونی، هزینههای بالایی در رابطه با فعالیتهای غیر قانونی، مراقبتهای پزشکی، معامله دارو، از دست دادن توان تولید و بهره وری، افزایش انتقال HIV[28] و دیگر عوامل بیماری زای خونی به همراه دارد. همچنین اختلالات سلامت روانی مثلاً افسردگی و احساس کنترل کم برزندگی، اختلال شخصیت ضد اجتماعی یا فوبی[۲۹] یا هراس در میان بیماران وابسته به مواد و شایع است (وزارت بهداشت کانادا، ۱۳۸۴).
لذا سوء مصرف مواد و وابستگی به مواد امروزه معضل بزرگی برای جوامع بشری محسوب شده و تاکنون تلاشهای بسیاری به ویژه در حوزه سبب شناسی و درمان آن انجام گرفته است.
الف: انکار قلبی
علما وفقهای اسلامی باتفاق برای امر به معروف ونهی از منکر مراتبی قایل شده اند اولین مرتبه انکار قلبی است این مرتبه خود شامل دو قسم است:
۱: اظهار خشم وناراحتی
اگر گناهکار با ابزارخشم وناراحتی تنبیه می شود ابتدا باید اظهار خشم ونارضایتی کرد، میبایست مقابل اوچهره درهم کشید وعبوس نمود واین اظهار برهمگان واجب است.
۲: اعراض وهجر
اگر اظهار خشم ونارضایتی مفید واقع نشد باید ازترک مراوده و اعراض استفاده کرد بدین معنا که وقتی فردی مرتکب منکر وکار زشت میشود باید از او اعراض ودوری کرد اورا مورد هجر قرار داد با اوقطع رابطه کرد و به او بی اعتنایی نمود تا بفهمد که کار زشت او باعث این نوع تنبیه شده است انجام این نوع رفتار زمانی است که فرد تشخیص دهد میتواند مفید واقع شود.
دانشمندان اسلامی فرموده اند: اگر فردمطمئن است که درجه ی خفیف تر وپایین تر می تواند مفید باشد باید از آن درجه استفاده کند ، واگر اعراض نمودن وترک معاشرت با فرد خلافکار موجب تخفیف معصیت شود یا حتی احتمال تخفیف بدهد واجب است، اگرچه بداندموجب ترک کلی نمی شود واین امر در صورتی است که با نوع قبلی نتواند از معصیت جلوگیری کند.
این شیوه نیازمند بسیج همگانی است اگرتمام گروه ها وافراد جامعه بسیج شوند درمقابل گنهکار روی خوش نشان ندهند وباتمام کسانی که مرتکب کارخلاف میشوند بطورعموم برخورد کنند فرد گناهکار درفکر فرو می رود که چرا همگان از من خشمگین وعصبانی هستند با من هم کلام وهم صحبت نمی شوند وروی خودرا می گردانند .[۳۶]
حضرت علی (ع) می فرماید«امرنا رسول الله (ص) ان نلقی اهل المعاصی بوجوه مکفهره پیامبر(ص) ما را امر کرده که با چهره ی عبوس وگرفته با گناهکاران روبرو شویم [۳۷]»
ونیز آن حضرت (ع) فرموده است: «ادنی الانکار ان تلقی اهل المعاصی بوجوه مکفهره»
پایینترین درجهی نهیازمنکرآن استکه انسان باگناهکاران باچهرهگرفته و خشم آلود برخورد نماید»[۳۸]
امام صادق(ع)درتفسیرآیه۷۹سوره مانده میفرمایند.«(#qçR$۲ w cöqyd$uZoKt `tã ۹x6YB çnqè=yèsù ۴ [ø¤Î۶s9 $tB (#qçR$۲ cqè=yèøÿt ، آنها از اعمال زشتی که انجام میدادند یکدیگر را نهی نمیکردند چه بد کاری انجام میدادند»[۳۹]
همچنین درجایی دیگرحضرت امام صادق(ع) میفرمایند: «اهجروهم واجتنبوا مجالسهم دراین صورت از آنها دوری کنید ودرمجالس آنها شرکت نکنید»[۴۰]
ب: انکار زبانی
دومین مرتبه ی امر به معروف ونهی ازمنکر انکار زبانی است واین خود دومرحله دارد:
الف: ملایمت
چنان چه احتمال تاثیرزبانی درمخاطب راداریم باید نخست با زبانی نرم و ملایم همراه با ارشاد و راهنمائی وگشاده رویی اقدام نماییم. بسیاری از اوقات انسان از روی جهالت و بر اثر یک سری تبلیغات مسموم مرتکب گناه میشود بنابراین احتیاج به مربی ومعلمی دلسوز دارد تا با زبان نرم و گفتاری ملایم اورا نصیحت کند وبه راه درست وخوب سوق دهد. هدایت وراهنمایی مردم از مهم ترین انگیزه های بعثت پیامبران است تا آنها را از ضلالت به سعادت، از بدبختی به خوشبختی، ازظلمت به سوی نور واز بت پرستی به خداپرستی دعوت کنند واز عوامل موفقیت انبیا بویژه حضرت خاتم الانبیا محمدابن عبدالله(ص) در راستای ترویج فرهنگ الهی، داشتن زبانی نرم ، معاشرت سالم و منطق صحیح بوده است و اگر چنین نبود موجب آزردگی ودلسردی عموم مردم از خدا واهداف مقدسی می شد که پیامبر(ص) دنبال می کردند.
خداوند در آیاتی از قرآن کریم خطاب به پیامبر اسلام (ص) می فرمایند:
«ø(#qä۹qè%ur Ĩ$¨Y=Ï۹ $YZó¡ãm ، وبه زبان خوش با مردم سخن بگویید»[۴۱]
ودرجایی دیگر می فرمایند: « (#qä۹qè%ur óOçlm; Zwöqs% $]ùrã÷è¨B ، وباآنها به طرز شایسته سخن بگوئید»[۴۲]
وهمچنین امام صادق (ع) می فرمایند:
( انما یامر بالمعروف وینهی عن المنکر من کانت فیه ثلاث خصال:
عامل لما یامر به تارک لما ینهی عنه
عادل فیما یامر عادل فیما ینهی
رفیق فیما یامر رفیق فیما ینهی)
( کسی که امر به معروف و نهی ازمنکر می کند حتماٌ باید دارای سه خصلت باشد:
عمل به معروف کند واز منکر اجتناب کند
درآنچه امر می کند ویا نهی می کند عدالت پیشه کند
درامر به معروف و نهی از منکر مهربان باشد [۴۳]
ب: تحذیر
مرحلهی دوم از مرتبه زبان در ارتباط با امر به معروف ونهی از منکر، با زبان تهدید آمیز و تحذیر میباشد، با احتمال تاثیرآن، این مرتبه واجب میشود یعنی زمانی باید ازگفتار تند و تهدیدآمیز استفاده شود که اولاٌ زبان نرم و ملایم مفید نباشد وثانیاٌ زبان تند هم احتمال تاثیر داشته باشد.
فقهای اسلام می فرمایند: با وجود احتمال تاثیر اگر بداند که مقصود (معروف ومنکر) با مرتبه ی اول (زبان نرم) حاصل نمی شود درصورت توان از مرحله ی دوم (درجه شدید وتند) استفاده می شودواین مطلب نیز قابل توجه است که شایسته نیست درمرحله تشدید و تهدید با فرد خطاکار وگناهکار، از فحش وناسزا وگفتار رکیک استفاده شود به خاطراینکه عواقب بد ومنفی را در پی خواهد داشت.
ج: انکار عملی
مرحله سوم، مرحله عملی است که انسان با عمل واقدام خویش در راه گسترش خوبی ها وصفات و کارهای نیک واجرای احکام دین بکوشد ونیز بطور عملی جلوی مفاسد وزشتیها وانسان خطاکار را بگیرد.
اعمال قدرت واستفاده از زور چندگونه است:
گاهی لازم است بین فاعل و منکر فاصله بیفتدتا منکر از بین برود.
گاهی متوقف برتصرف است مانندگرفتن وپرت کردن چاقواز دست کسی که تصمیم به زدن دارد.
گاهی لازم است ابزارو وسایلی که باعث گناه می شود از بین برده شود مانند برداشتن ظرف و وسایل از مقابل فردی که شراب می نوشد وپرت کردن آن وهمین طور برداشتن ابزار قمار
گاهی باید نسبت به طرف از زور وقدرت استفاده کرد تا جایی که به جراحت وصدمه برسد ویاآن که بااذن حاکم شرع وفقیه جامع الشرایط به اعدام برسد.
حضرت امام خمینی (ره) دراین رابطه فرموده اند: اگر بداند یا مطمئن شود که مطلوب، با دومرحله ی قبلی از امر به معروف ونهی از منکر ( اظهار خشم و نارضایتی ونیز با زبان) به دست نمیآید واجب است از مرتبه ی سوم که عبارت از اعمال قدرت است استفاده کند.
گاهی طرف درحالی است که نه اعراض و هجران ما تاثیری براو می گذارد ونه می توانیم با منطق و بیان وتشریح مطلب ، اورا از منکر بازداریم ، بلکه باید وارد عمل شویم .[۴۴]
امربه معروف عملی این است که انسان نباید تنها به گفتن قناعت کند، گفتن کافی نیست ، می توانیم بگوییم یکی از بیماری های اجتماع امروز ما، این است که برای گفتن بیش از اندازه ارزش قائل هستیم ، البته گفتن خیلی ارزش دارد تا گفتن نباشد روشن کردن نباشد نوشتن وتشریح حقایق نباشد کاری نمیشود کرد، گفتن شرط لازم است ولی کافی نیست باید عمل کرد
گفتار دوم : آثار
فریضه امربه معروف ونهی ازمنکر برکات وآثار فراوانی در زندگی فردی واجتماعی انسان دارد.
امام علی(ع) میفرمایند: ( فمن امربالمعروف شد ظهور المومنین) کسی که امر به معروف کند مومنان را تقویت کرده است.[۴۵]
همچنین امام حسین (ع) نیزدرزمینه آثار امربه معروف ونهی از منکر می فرمایند:( اذا ادیت و اقیمت استقامت الفرائض کلها هینها وصعبها) هرگاه امر به معروف ونهی از منکر برپاشود همه واجبات الهی از ساده ودشوار آن برپا داشته خواهدشد.[۴۶]
لذا به برخی از آثار فردی واجتماعی این فریضه اشاره میگردد:
الف : آثار فردی
الف: فواید دنیوی
۱ـ سـلامتی دین ودنیا:
حضرت علی(علیهالسلام) میفرماید: « هرکس سه خصلت در او باشد، دنیا و آخرتش سالم میشود:
چگونه بر میگردد و
هار
میشود. (لنگرودی،۱۳۹۳،ص.۱۰۱)
وصال است که دنیای عاشق را پر از روشنی و نور میکند. شاعر با ذکر واژهی «هیچ» تأکید میکند که در وصل سیاهی ها همه زدوده میشوند :
و تو آمدی
با دسته ای ترانه های کفآلود…
و بجز مردمکان سیاهم
هیچ نقطهی تاریکی
در عالم من باقی نیست. (همان،ص.۱۹۱)
۴-۳-۴- مفاهیم اجتماعی
۴-۳-۴- ۱- صلح
صلح، مفهومی آرمانی برای تمامی انسانهایی است که گرفتار جنگ شدهاند. صلح برقرار آرامش و از بین رفتن خصومتها و عداوتهاست. شمس در این دوره دیگر از جنگ نمیسراید بلکه از شیرینی صلح میگوید . او طعم صلح را بعد از یک جنگ نابرابر میچشد و آنرا سایهای میداند که در آرامشش میتوان به راحتی زیست . پس برای تداوم آن دعا میکند .
صلح سایهی شمشیری است
آویخته بر دیوار
مورچگان ،کاربافکها
در آرامش خاموشش راه میروند
و به سایهی شمشیر دعا میگویند. (همان،ص.۴۱۴)
تشبیه «صلح» به« نان » تشبیه زیبایی است برای نشان دادن حیاتی بودن این امر در بقای جوامع انسانی . از آن جهت صفت« بیات» همراه آن شده که نشان دهد بعد از یک جنگ بزرگ و کشتار وسیع نمیتواند به اندازهی روز اول خوشایند و لذّت بخش باشد.
آیا صلح
(از پس جنگی طولانی)
نان بیات گمشدهی سربازی است
که گرسنه به خانهی خود بازگشته است
در خانه کسی نیست. (همان،ص.۴۱۵)
او لذّت صلح را همچون آوازی میداند که مداوم خوانده میشود و انسان را به شوق و شعف وادار میکند:
صلح
دهانی است
که بیمضایقه آواز میخواند . (همان،ص.۴۱۱)
و یا دستی قطع شده از آسیب جنگ که نور را به کوچههای تاریک هدیه میدهد :
دستی بریده است
که پرچم نور را بالا میبرد
در کوچهی خاموش ما. (همان،ص.۴۱۱)
او از تشبیه مرکب بهره میگیرد تا مفهوم خود را در تابلویی به تصویر کشد و بر خواننده عرضه کند:
رویاهای شیرین در سر میپروراند.
صلح سربازی فراری است
که پشت تپهای از گل نشسته
با قمقمه اش از باران حرف میزند. (همان،ص.۴۱۳)
۴-۳-۴- ۲- نوستالژی
«نوستالژی اصطلاحی روانشناسی است و به طور کلّی رفتاری است، ناخودآگاه، احساسی طبیعی و عمومی و حتی غریزی در میان نژادهای گوناگون و به طور کلی تمام انسانهاست.»(شاملو،۱۳۷۳،ص.۷) یادآوری گذشته،از دست دادن خانواده،حبس و تبعید،حسرت برگذشته و… را میتواند از جمله عوامل ایجاد نوستالژی بیان نمود.(شریفیان،۱۳۸۶،ص.۲)
۴-۳-۴- ۲-۱- نوستالژی ها ی ابزاری
در دوره دوم نوستالژیها به درونمایه اشعار او اضافه میشوند. او اینک مسنتر شده و یادی از گذشته و خاطرات خود میکند:
ای عکسها
شما از من یادگارید
یا من یادگار شمایم. (لنگرودی،۱۳۹۳،ص.۸۲۰)
یادآوری روزهای گذشته، مدرسه،نیمکت و…دیگر برای او جزیی از خاطرات شیرین شده است :
من خیال توام
پا برهنه به سمت دبستان میدوم
بر تمامی نیمکتها منم. (همان،ص.۶۹۶)
گنجشک پر
ستارههای شب پر
با ابر پاره پاره
بابام شده همسفر
نگاه بکن به آن جا
بابام شده کبوتر
پر زده از این هوا
به یک هوای بهتر
کلاغ پر
گنجشک پر
کبوتر از قفس پر
سایه به سر ندارم
رفته از این جا پدر
نگاه بکن به آن جا
به آن دور به آن دور
ببین که بابام شده
سوار قایق نور
نگاه بکن به این جا
این گل پرپر ماست
گریه نمیکنم من
بابام تو آسمونهاست
(قاسم نیا، ۱۳۶۸، ص ۱۲)
شعر بالا، یکی از نمونه های ترکیب تصاویر پارادوکسی «اندوه و شادی» در شعر کودک است و در حوزهی عاطفه حرفهای زیادی برای گفتن دارد. این سروده بیشترین موفقییت خود را مدیون سبک بیان و آفرینش زبان کودکانه با ترکیب دو یا سه گونه زبان، در ساختار هنری است. علاوه بر اینها ، شگردهای هنری دیگری در این شعر، آن را به سمت یکی از موفقترین اشعار کودکانهی زمانهی خویش هدایت کرده است. در درجهی اوّل، کاربرد واژهی کودکانه «بابام» که بر مالکیت طلبی کودک هم اشاره دارد، زبان را به حوزهی زبان کودکانه پیوند میدهد. ساختارگزارههای شاعرانه از ترکیب دومقولهی «خبر و انشا» (جمله ی خبری و امری) تشکیل شده است،که در کنار همه تلفیق زیبایی از ترکیب دو حوزهی کلام ایجاد کردهاند. علاوه بر آن، ساختار منظم و هنری بندهای متعلّق به حوزهی زبان معیار کودکانه و زبان متعلّق به حوزهی فولکور و محاوره، ساخت ویژهای از زبان ارائه کرده که به رفتاری تازه انجامیده است.
در تأملّی دقیقتر ، میتوان گفت که بافت زبانی این شعر، از ترکیب سه یا چهار نوع زبان ایجاد شده است: زبان معیار کودکانه، زبان محاوره متعلّق به قلمرو فولکور و زبان رسمی که در ساختار شکنی کامل بافت زبان، میتوان آنها را از هم متمایز کرد:
بند اوّل: زبان معیار کودکانه: نگاه بکن به آن جا /بابام شده ستاره/ از آسمان می کند/ به سوی من اشاره
بند دوم: فولکور + زبان معیار کودکانه:
کلاغ پر/ گنجشک پر/ ستاره های شب پر f فولکور/ با ابر پاره پاره، بابام شده همسفر، معیار کودکانه
بند سوم: زبان معیار کودکانه
بند چهارم: فولکور + زبان رسمی + زبان معیار کودکانه:
کلاغ پر/ گنجشک پر/ کبوتر از قفس پر fفولکور
سایه به سر ندارم f زبان رسمی
رفته از این جا پدر f زبان معیار کودکانه
بندچهارم: زبان معیار کودکانه + شعار + زبان عاطفی کودکانه
نگاه بکن به این جا/ این گل پرپر ماست/ گریه نمی کنم من/ بابام تو آسمآن هاست
علاوه بر این، شاعر با تکرار ریتمیک عبارت، «به آن دور و به آن دور» که در ادامه آن از «سوار شدن بر قایق نور» خبر داده شده است، به خلق نوع تازهی دیگری از رفتار زبان موفق شده که به گونهای تجربه دیداری و همسنگی آوایی و معنایی انجامیده است؛ چرا که «قایق سواری» بر موج، با نوعی نوسان و بالا و پایین رفتن ملایم همراه است که با ریتم ناشی از ترکیب و تکرار دو عبارت «به آن دور و به آن دور» در هماهنگی کامل است.
۸۷
۱۱۸
ساعات آفتابی
۱۴۰۴
۱۶۵۴
جهت باد
شمالغربی
غرب
تعداد روزهای یخبندان
۱۴٫ ۳
۱۴٫ ۴
جدول(۳-۱) مقایسه لاهیجان و ماسال از نظر شرایط اقلیمی و عوامل اجتماعی
۳-۴٫ زمین شناسی
شهر لاهیجان بر روی زون ساختمانی – رسوبی گرگان – رشت واقع شده است. این زون شامل مناطقی است که سواحل جنوبی دریای خزر در ایران را دربر می گیرد و در شمال گسل شمالی البرز قرار گرفته است. بخش اعظم آن بوسیله رسوبات دوره کواترنر پوشیده شده است، حرکات تریاس میانی در بخش غربی این زون، سبب گرانیت زایی در جنوب شهر لاهیجان شده است. این زون در امتداد گسلی که از گرگان تا لاهیجان ادامه می یابداز دورهء نئوژن در حال فرونشینی بوده است. در همین حال البرز برعکس در حال بالا آمدن است. در نتیجه پسروی آب دریای خزر و فعالیت رسوب گذاری رودخانه ها منجر به پیدایش جلگه های سواحل جنوبی دریا و از جمله جلگه گیلان که شهر لاهیجان در آن قرار گرفته، شده است. بخش اعظم جلگه شرق گیلان از فعالیت رسوبگذاری دلتایی رودخانه سفیدرود ناشی شده است. شهر لاهیجان بر روی رسوبات ساحلی دریایی و نهشته های دریایی کواترنر که نتیجه رسوبگذاری سفیدرود است، بنا شده است. این رسوبات بدلیل جوان بودنشان(سن این رسوبات پلیسیتوسن است) هنوز سخت نشده و فضای خالی آن محل مناسبی برای ذخیره آب های زیرزمینی محسوب می شود. (طرح جامع لاهیجان، مهندسین مشاور بعد تکنیک، ۱۳۷۵)
ساختار زمین شناسی شهرستان ماسال وابسته به نوار چین خورده آنتی کلینوریوم با محور شمالی – جنوبی بوده که این نوار چین خورده در سمت شرق خود با شیب ۶۰ تا ۷۰ درصد و در سمت غرب با شیب کمتر بین ۲۵ تا ۴۰ درصد می باشد. این مناطق در فاز کوهزایی لارامید و آلپ با بالا آمدن رسوب کرتاسه بالا و اوایل پالئوسن همراه بوده است. مرز این بالا آمدگی با حوضه فرو رفته خزر به واسطه یک گسل وارونه پوشیده شده است. در این شهرستان مجموعه افیولیتی شاندرمن (بازمانده توده اقیانوسی خزر) که جزء سنگهای دگرگونی و مجموعه گشت- شاندرمن- اسالم می باشد، مشاهده شده است. این مجموعه به صورت توده دگرگونی بوده و با گسل های شرقی – غربی و جنوبی از سایر تشکیلات جدا شده است.
در بخش جلگه ای، این شهرستان از رسوبات و نهشته های آبرفتی – کوهپایه ای عصر پلیوستوسن و نهشتههای دریای عصر حاضر تشکیل شده است. در بخش کوهپایه ای از رسوبات دوران مزوزوئیک یا دروان دوم (سنگهای آهک خاکستری و سنگهای آتشفشانی در کرتاسه زیرین) و توده دگرگونی و رسوبات پالئوزوئیک مربوط به دوران اول که از دونین تا پرمین را در بر گرفته و از سنگهای تخریبی و افیولیتی متخلخل با سنگ آهک همراه با مقدار کوارتزیت و کنگلومرا و سنگهای آتشفشانی– اندزیتی تشکیل شده است. در بخش کوهپایه ای و کوهستانی، توده دگرگونی شیست سبز دیده می شود.
در بخش کوهستانی رسوبات دوران اول که با گسل رورانده محور تالش از رسوبات نئوژن بخش زنجان جدا شده است و رسوبات دوران دوم به همراه شیستهای سبز به صورت شمال غربی – جنوب شرقی در ارتفاعات شهرستان مورد مطالعه گسترده شده است.
۳-۵٫ توپوگرافی
وضع توپوگرافی زمین در ناحیه لاهیجان از نظم ارتفاعی مشخصی برخوردار است. هر چه از شمال ناحیه به طرف جنوب آن پیش برویم به ارتفاع زمین افزوده می شود، بطوریکه از ۲۷- متر در ساحل دریای کاسپین(شرق روستای حسن بکنده) تا ارتفاع ۲۴۸۳ متری در جنوبی ترین قسمت ناحیه (دهستان پیرکوه) نوسان پیدا می کند.
بخشی از شمالی ترین قسمت ناحیه که عمدتا دهستانهای شیرجوپشت و رودبنه شهرستان لاهیجان را در برمی گیرد و وسعت آن حدودا ۱۵ درصد کل ناحیه است، در ارتفاعی کمتر از صفر واقع شده است. منحنی میزان صفر از شرق روستای لیالستان شروع و پس از عبور از شمال در حوالی روستای توتستان از شهرستان لاهیجان خارج می گردد.
در این قسمت از ناحیه که در جهت شمال شرقی تا ساحل دریای کاسپین کشیده شده، زمین تقریبا هموار و در ان هیچ عارضه توپوگرافی وجود ندارد. شهر رودبنه در این ناحیه قرار دارد و ارتفاع آن از سطح دریا ۷- متر است. (طرح هادی رودبنه، مهندسین مشاور شمال)
نقشه (۳-۳) توپوگرافی لاهیجان
محدوده ماسال از سه تیپ اکولوژیک جلگه ای، کوهپایه ای و کوهستانی تشکیل شده است که بخش جلگهای آن از ارتفاع ۵۰ الی ۱۰۰متر، بخش کوهپایه ای از ۱۰۰متر الی ۵۰۰متر و بخش کوهستانی آن از ۵۰۰متر به بالا تا ارتفاع ۲۵۰۰ متری کشیده شده است. توپوگرافی مناسب محیطی به همراه رودخانه های دائمی و پرآب سبب شده که جنگل های پایکوهی و کوهستانی و برفهای قله های ارتفاعات، اقلیم مناسب و دلپذیر را در قسمتهای مختلف شهرستان به همراه داشته باشد و بیشتر مساحت این شهرستان بوسیله کوهها و ارتفاعات پوشانده شده است و از نظر توپوگرافیکی این شهرستان از سرزمین های مرتفع بالاتر از ۳۰۰۰متر تا نواحی زیر ۱۰۰متر تشکیل شده است.
نقشه (۳-۴) توپوگرافی ماسال
۳-۶٫ منابع آب
مهمترین و باارزش ترین منابع آبی منطقه، نزولات آسمانی(بارش) می باشد. باران سالانه منطقه لاهیجان با ارتفاع بیش از یک متر و با احتمال وقوع و ریزش در تمام ماه های سال شرایط بسیار مطلوب و مساعدی را در وضعیت منطقه بوجود آورده است.
در شهرستان لاهیجان رودخانه های متعددی جریان دارند که اکثرا در تمام طول سال دارای آب بوده و از رودهای دائمی محسوب می شوند. لاهیجان رود به عنوان مهمترین رودخانه منطقه می باشد که از ارتفاعات جنوب لاهیجان سرچشمه گرفته و از کنار شهر لاهیجان می گذرد. حشمت رود نیز از رودخانه های مهم منطقه است که از طریق اراضی شمال شهرستان وارد دریای کاسپین می شود. سایر روهای منطقه عبارتند از: شهرود و دیسام که پس از طی کردن مسیرهایی از شهرستان به حشمت رود می پیوندند.
منابع آب ماسال عبارتند از آب جاری در سطح شهرستان و ذخایر آب زیرزمینی و آب ذخیره شده در آب بندانها. آبهای جاری این شهرستان شامل چشمه ها، رودهای کوچک و بزرگ و آبهای زیرزمینی این شهرستان شامل چاه های معمولی، نیمه عمیق و عمیق بوده که به دلیل بارش برف و باران زیاد در طول سال سطح آن بالا می باشد. در سطح شهرستان ماسال چند رود دائمی نسبتا پر آب و تعدادی آبراهه و رودهای کوچک جریان دارند که مهمترین آنها بدین قرارند:
ماسال رود(خالکایی)
رودخانه مرغک
رودخانه بهمبر (اسکندر رود)
آب بندانها
چون در بخشی از شهرستان ماسال هنوز عملیات اجرایی شبکه آبیاری انجام نگرفته و رودهای جاری در سطح شهرستان نیز فاقد تاسیسات مهار کننده آب می باشد، لذا آب بندانها برای جبران کمبود آب در مواقع کم آبی همچنان به عنوان منابع آبی مورد بهره برداری قرار می گیرند. در سطح شهرستان ماسال ۲۹ آب بندان وجود دارد که ظرفیت آنها مجموعا به ۳/۱ میلیون متر مکعب می رسد. (اصلاح عربانی، ۱۳۸۷، ص۱۸۷۳)
۳-۷٫ اقلیم
تغییرات ماهیانه دما
بیشترین درجه حرارت ماهیانه در ایستگاه لاهیجان مربوط به ماه مرداد با ۱/۲۶ درجه سانتی گراد و کمترین درجه حرارت در ماه بهمن با ۳/۷ درجه سانتی گراد می باشد.
نقشه(۳-۵) نقشه هم دما لاهیجان
نقشه (۳-۶) نقشه هم دما ماسال
جدول ۳-۲ میانگین درجه حرارت ایستگاه لاهیجان۱۳۹۰-۱۳۸۱
ماه