وبلاگ

توضیح وبلاگ من

بررسی عناصر قصه در مثنوی «جمشید و خورشید»- قسمت ۱۶

سرآمد فضلای زمانه دانی کیست
شهنشه فضلا، پادشاه ملک سخن

 

 

 

ز روی صدق و یقین نی ز راه کذب و گمان
جمال ملت و دین خواجه جهان سلمان
(حافظ، ۱۳۷۹: ۱۴۵)

 

 

 

سلمان کاخ سخنوری خود را بر شیوه‏ی کمال الدین اسماعیل و ظهیرالدین فاریابی بنیان نهاد و اکثر قصاید را در جواب این دو نفر و به سبک و طرز آن‏ها گفته است. مولاا جامی در بهارستان می‏نویسد: »اکثر مضامین سلمان از اساتید قدیم، خاصه کمال الدین اسماعیل مآخوذ است. لیکن او آن‏ها را به درجه‏ای ترقی داده که جای هیچ خدشه و اعتراضی نیست» (وفایی، ۱۳۸۹: ۲۹).
«غزلیات سلمان بهتر از هر شعر فارسی، شخص را به یاد اشعار حافظ می‏اندازد. علاوه بر استقبال‏هایی که از یکدیگر کرده‏اند، اساساً زبان غنی سلمان نزدیک‏ترین زبان به گفتار خواجه است.
الفاظ و جملات و اصطلاحاتی که حافظ به درجه کمال رسانیده است در اشعار سلمان نیز دیده می‏شود و چنان‏که گاهی شخص تصور می‏کند به مطالعه اشعار حافظ مشغول است:

 

 

در بیایان فنا ما همه سرگردانیم

 

 

 

تا کرا سوی تو توفیق هدایت باشد

 

 

 

گاه در مصطبه دردی‏کش رندم خوانند

 

 

 

گاه در خانقهم صوفی صافی دانند

 

 

 

 

 

 

 

(حافظ، ۱۳۷۹: ۶۷)

 

 

 

شیوه سلمان در غزل کاملاً قابل مقایسه با حافظ است، چه رد پرداختن ایهام‏ها و تلمیحات عرفانی و بکار بردن اصطلاحات قلندری و خمریه‏سرایی و چه در تغزلات و ابیات عاشقانه، مضامین مشترک، شباهت‏های لفظی و معنوی، همانندی وزن و قافیه، بین این دو شاعر فراوان است به‏گونه‏ای که نمی‏توان گفت که هز غزل را نخست کدامیک سروده و آن دیگر استقبال کرده است. به گفته دکتر ذبیح ا.. صفا «شاید که این دو استاد از راه مکاتبه، مشاعره داشته‏اند» (ذوالفقاری، ۱۳۸۲: ۲۲۹).
سلمان شاعری مضمون‏آفرین است تا معنی آفرین، برخلاف حافظ که هر دو را به نحو اکمل در دیوان خود جمع کرده است. به عقیده شبلی نعمانی: «سلمان درآوردن قوامی مشکل و مترادفات نادر و اشعار مردّف، مهارتی داشته، ولی قریحه سوزان و ذوق و ایمانی که لازمه یک شاعر بزرگ است وی را حاصل نیست» (همان: ۲۲۹).
سلمان در مثنوی بیشتر خمسه نظامی مورد نظر او بود و از آنجا که شاعر در تمامی فنون شعر قصد طبعآزمایی داشته به مثنوی نیز پرداخته و دو اثر به ظهور رسانیده است.
اصولاً هر شاعری واژگان و فرهنگ مخصوص به خود را دارد و بعضی از الفاظ و کلمات را بیشتر به کار می‏برند. بررسی این فرهنگ واژگان خاص ما را به نتایج قابل ملاحظه‏ای می‏رساند. مثلاً حافظ علاقه خاصی به واژگان رند، گدا، قلندر، صوفی، زاهد و … از خود نشان می‏دهد. سلمان هم «شاهر گل‏ها» است، لااقل در بررسی مثنوی جمشید و خورشید، چنین است. وی در شعاع وسیعی با گل‏ها و گیاهان ترکیبات، تشبیهات، استعارات، کنایات، مضامین و ایهام‏ها پرداخته است.
آن چیزی که بیشتر در شعر سلمان جلوه می‏کند، توصیفات او است. در خلال داستان، از هر مکان، یا شخص یا موضوع وصفی ساخته است. عمده توصیفات او، به عنوان مثال می‏توان : وصف جمشید، خورشید در خواب، مهراب بارزگان، دختر قیصر روم و … را نام برد (ذوالفقاری، ۱۳۸۲: ۲۳۱).
همچنین سلمان به اصطلاحات موسیقی کاملاً احاطه داشته، سیطره و دست وی در این علم در سرتاسر داستان پیدا است (همان: ۲۳۸).
و مهم‏ترین موضوعاتی که در دیوان سلمان به چشم می‏خورند عبارتند از: بحث‏های فلسفی، اخلاقی و حکمی، گذرا و فانی بودن دنیا، ناپایدار بودن لدت‏ها، سلوک انسان و حرکت او از نفسانیت خویش تا وصل به معبود واقعی، بی نیازی و استغنای انسان از پیرامون، زهد و ترک دنیا برای آسایش فکر و روح، تأکید بر بی‏آزاری و قناعت.
مقاله - پروژه
البته این موضوعات از مدح امیران و وزراء، بیان حوادث سیاسی و درباری، مرثیه‏ها و شخصیت‏ها جداست (وفایی، ۱۳۸۹: ۳۰).
سبک قصاید سلمان طبق معمول زمان، عراقی و مخصوصاً تغزلاتش لطیف و شیوا و به لحن غزل نزدیک است به طوری که سلمان را بزرگ‏ترین قصیده سرای قرن هفتم تا دوازدهم – یعنی فاصله بین حمله مغول و ظهور دولت قاجاریه است.
۳-۴٫ پیشروان و پیروان
سلمان همانند هر شاعر دیگری میراث ادبی پیشینیان را مورد توجه قرار داده و به طرزی زیبا از گنجینه‏ی ادبی گذشتگان بهره جسته است. معانی ظریف، مضامین و تصاویر شعری، تعابیر و آرایش‏های لفظی و معنوی را از گذشتگان دریافت داشته و با بهره‏گیری از ذوق و استعداد شاعری خویش، آن‏ها را به شکلی زیبا پرورانده است. سلمان شعر گروهی از شاعران گذشته را پیش چشم داشته و از اشعار آن‏ها آشکارا استقبال کرده و مستقیم و صریح در شعر خویش داخل نموده است و در قصاید خویش از آن‏ها نام برده است.
الف) فردوسی و نظامی و سایر استادان مثنوی سرا.
ب) منوچهری دامغانی: سلمان یک قصیده به استقبال او ساخته است.

 

 

المنه لله که این ماه خزان است

 

 

 

وقت شدن و آمدن راه رزان است
(سلمان، ۱۳۸۹: ۲۱)

 

نقش مسئولیت اجتماعی در تصمیم گیری خرید مشتریان در بازار اشباع شده- قسمت ۲۶

مدیران شرکت­ها می­توانند با درگیر نمودن مستقیم و غیر مستقیم مصرف­ کنندگان در اقدامات بشردوستانه یا زیست­محیطی و اخلاقی که شرکت در آن فعالیت دارد، علاوه بر آگاه نمودن مصرف­ کنندگان از اقدامات شرکت، از داوطلبان و علاقه­مندان بخواهد در این اقدامات با شرکت همکاری نماید. بدین وسیله علاوه بر ایجاد حس همکاری، نوعی اعتماد و تصویری مثبت از شرکت برجای خواهد ماند.
ارائه کارت­های ویژه مصرف­ کنندگان، در فروشگاه­ها که پس از خرید به آنان تعلق می­گیرد، خاصیت این کارت­ها به گونه ­ای است که مصرف ­کننده با عرضه آن­ها می ­تواند به صندوق­های خیریه کمک نماید.
مدیران شرکت­ها با استفاده بیشتر ازنمادهای حمایت از محیط­زیست و جامعه در تبلیغات تلویزیونی جهت ترفیع و معرفی محصولات، می­توانند حضور گسترده­تری در بازار داشته­باشند.
انتخاب نوع ابزارهای تبلیغاتی توسط شرکت­ها باید به گونه ­ای باشد که حس نوع­دوستی مصرف ­کننده را برانگیزاند تا بدین وسیله با خرید از محصولات شرکت، خود را فردی حامی جامعه احساس نماید.
شرکت­ها می­توانند با پشتیبانی از فعالیت­های عمومی جامعه، مانند برگزاری پیاده­روی­های خانوادگی، کوهنوردی­های جمعی و یا سایر فعالیت­های گروهی، پیوند و ارتباط خود را با مصرف­ کنندگان حفظ و تداوم بخشند.
۵-۴ پیشنهادهای تحقیق برای پژوهش­های آتی
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
با توجه به اینکه برخی محدودیت­ها مانع پوشش تمامی ابعاد مورد نظر تحقیق حاضر گردید، پیشنهاد می­ شود در راستای تکمیل و توسعه دانش کاربردی در زمینه مدیریت ارزش به عنوان پایه و اساس در فلسفه بازاریابی، پژوهش­های ذیل نیز اجرا گردد:
بررسی تاثیر مسئولیت­اجتماعی شرکت­ها بر تصمیم ­گیری خرید مصرف­ کنندگان در صنایع دیگری که رو به اشباع شدن می­باشند.
بررسی تاثیر مسئولیت­اجتماعی شرکت­ها بر تصمیم ­گیری خرید مصرف­ کنندگان با میانجی­گری آمیخته توزیع.
بررسی تاثیر مسئولیت­اجتماعی شرکت­ها بر تصمیم ­گیری خرید مصرف­ کنندگان با میانجی­گری آمیخته قیمت.
بررسی تاثیر مسئولیت­اجتماعی شرکت­ها بر تصمیم ­گیری خرید مصرف­ کنندگان با میانجی­گری آمیخته محصول.
۵-۵ محدودیت­های تحقیق

 

    1. در آغاز سعی بر آن بود که تمامی عناصر آمیخته بازاریابی را به عنوان متغیر واسطه­ای مورد سنجش قرار دهیم، اما به دلیل گستردگی موضوع، محدود به بررسی تنها یکی از عناصر آمیخته بازاریابی شدیم.

 

    1. به دلیل نامحدود بودن جامعه و در نتیجه عدم امکان نمونه گیری تصادفی، نتایج پژوهش تنها قابلیت تعمیم به شرکت مورد بررسی را دارد و امکان تعمیم به سایر شرکت­ها در شرایط مشابه را دارا نخواهد بود.

 

۵-۶ خلاصه فصل پنجم
در این فصل، نتایج حاصل از تحقیق که توسط تکنیک­های مختلف تجزیه­وتحلیل آماری بدست آمده بودند، طبقه ­بندی و به­ صورت خلاصه معرفی شدند. بحث در یافته­ ها قسمت مهم دیگری از این فصل بود که با هدف تشریح و تصریح بیشتر یافته­ ها صورت گرفت. در نهایت بر پایه نتایج اخذ شده از داده ­های جمع­آوری شده، پیشنهاد تحقیق در دو بخش پیشنهادات کاربردی و پژوهشی ارائه گردید و محدودیت­های پژوهش حاضر ارائه شد.
منابع و مآخذ
منابع و مآخذ فارسی:
اسدالهی علی، بررسی تاثیر تبلیغات تجاری بر رفتار مصرف کننده در تصمیم خرید محصولات لوازم خانگی،پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی، (۱۳۸۴).
حافظ نیا محمد رضا، مقدمه ای بر روش تحقیق در علوم انسانی،تهران:انتشارات سمت، (۱۳۸۴).
دعایی حبیب اله، فتحی علی، شیخیان علی کاظم، بازاریابی سبز راهی به سوی رقابت پایدار، تدبیر سال هفدهم، شماره ۱۷۳، (۱۳۸۵).
دولت آبادی حسین، نجف آبادی لیلا، خزائی پول جواد، کاظمی رضا، تحلیل تأثیر مسئولیت اجتماعی شرکتی بر تصویر نمادین، تصویر عملکردی و وفاداری برند. نشریه مدیریت بازرگانی، ۵ (۲)، ۶۹-۸۸٫، (۱۳۹۲).
رمضانیان محمدرحیم، اسماعیل پور اسماعیل، تندکار هدیه، تأثیر آمیخته بازاریابی سبز بر فرایند تصمیم گیری خرید مصرف کنندگان. نشریه مدیریت بازرگانی، ۲ (۵)، ۷۹-۹۸، (۱۳۸۹).
روستا احمد، ونوس داور، ابراهیمی، عبدالحمید، مدیریت بازاریابی، انتشارات سمت، (۱۳۷۵).
رندال ای. شوماخر و ریچارد جی. لومکس، مقدمه­ای بر مدلسازی معادله ساختاری، ترجمه قاسمی، وحید، تهران، چاپ اول، نشر جامعه­شناسان، (۱۳۸۸).
سرمد زهره، بازرگان عباس، حجازی الهه، روش های تحقیق در علوم رفتاری، چاپ دوازدهم، تهران: موسسه انتشارات اگاه، (۱۳۸۵).
صنایعی علی، اصول بازاریابی و مدیریت امور بازار، انتشارات پرسش، (۱۳۷۲).
قاسمی وحید، مدلسازی معادله ساختاری در پژوهش­های اجتماعی با کاربرد Amos Graphics، تهران، نشر جامعه­شناسان(۱۳۸۹).
کاتلر فیلیپ، کارتاجایا هرماوان ، ستیاوان ایوان، نسل سوم بازاریابی/ از محصول به مشتری و به روح انسانی، ترجمه ایرانی حمیدرضا ، رحمتی اصغر ، انتشارات آریانا قلم،(۱۳۹۰).
کاتلرفلیپ، ارمسترانگ گری، اصول بازاریابی، ترجمه فروززنده، بهمن، چاپ پنجم، تهران: انتشارات اتروپات، (۱۳۸۳).
کیگان وارن جی، مدیریت بازاریابی جهانی، ترجمه ابراهیمی، عبدالحمید، چاپ دوم،تهران: انتشارات دفتر پژوهش های فرهنگی، (۱۳۸۳).
محمدیان محمود، ختائی امیر، رابطه میان عوامل روانی، اجتماعی و رفتار مصرف کننده سبز(حامی محیط زیست). نشریه مدیریت بازرگانی، ۳ (۷)، ۱۴۳-۱۶۰، (۱۳۹۰).
مومنی منصور، تحلیل­های آماری با بهره گرفتن از SPSS، تهران، کتاب نو(۱۳۸۶).
موون جان سی، مینور میشل اس، رفتار مصرف ­کننده (عوامل درونی و بیرونی)، ترجمه عباس صالح اردستانی، محمدرضا سعدی، انتشارات اتحاد-آیلار،(۱۳۹۰).
نائب­زاده شهناز، ارزش از نگاه مشتری، مجله تدبیر، شماره ۱۷۴، (۱۳۸۵).
هومن حیدر علی، مدلیابی معادلات ساختاری با کاربرد نرم افزار لیزرل، انتشارات سمت، چاپ اول، (۱۳۸۴).
منابع و مآخذ انگلیسی:
Adeolu B. Ayanwale, Taiwo Alimi and Matthew A. Ayanbimipe, The Influence of Advertising on Consumer Brand Preference, J. Soc. Sci., 10(1): 9-16. 2005
Andrew Park, “Michael Dell: Thinking Out of the Box,” Business- Week, November 24, 2004.
Bovee, Courtland L., Thill, John v., (1992), Marketing, McGraw-Hill.
Berend Wierenga Han Soethoudt , Sales promotions and channel coordination, J. of the Acad. Mark. Sci. (2010) 38:383–۳۹۷٫
Baron, J. (1999).Consumer attitudes about personal and political action. Journal of Consumer Psychology, ۸(۳), ۲۶۱-۲۷۵٫
Brent Stidsen, ” Directions in the study of marketing,” in conceptual and theoretical developments in marketing, ed. Neil Beckwith et al. (Chicago, IL: American marketing Association, 1979), 383-98.
Brown, T.J; Dacin, P.A. (1997) .The Company and the product: Corporate associations and consumer product responses. Journal of Marketing, 61(1), 68-84.
Boon, Louis E., Kurtz, D.L. (1999), Contemporary Marketing Wired, 9th ed., Dryden Press.
Caroll, A.B. (1979). A three-dimensional conceptual model of corporate performance. Academy of Management Review, 4(4), 497–۵۰۵٫
Carroll, A. B. (1999). Corporate social responsibility. Evolution of a definitional construct. Business & Society, 38(3), 268–۲۹۵
Christopher, J. (2010). Corporate governance –A multi-theoretical approach to recognizing the wider influencing forces impacting on organizations. Critical Perspectives on Accounting, ۲۱, ۶۸۳–۶۹۵٫
Cone Inc. (2010). 2010 Cone Cause Evolution Study. Retrieved May 21, 2. (n.d.). Retrieved from from http://www.habitat.org/partnerships/pdf/2010_Cone_Study.pdf.
Costa, R., & Menichini, T. (2013). A multidimensional approach for CSR assessment: The importance of the stakeholder perception. Expert Systems with Applications 40, 150–۱۶۱٫

تشخیص و طبقه بندی عیوب داخلی ترانسفورماتور های قدرت با استفاده از درخت تصمیم مبتنی بر شبیه سازی مدل الکتریکی ترانسفورماتور- قسمت ۱۹

 

(‏۴‑۱)

 

 

سیگنال خروجی هم بصورت معادله(‏۴‑۲) خواهد بود. همانطور که مشاهده می­گردد دامنه و فاز توسط سیستم نسبت به سیگنال اعمالی تغییر کرده ولی فرکانس آن بدون تغییر خواهد بود. البته این سیگنال از فرکانس­های کم در حد چند ده هرتز شروع شده و در حدود یک مگاهرتز هم ختم می­ شود.

 

(‏۴‑۲)

 

 

 

تابع تبدیل

تابع تبدیل یک شبکه مقاومتی، خازنی و اندکتانسی نسبت پاسخ فرکانسی خروجی به ورودی است و این در حالیست که تمام شرایط اولیه آن صفر باشد. تابع تبدیل مشخصات اصلی یک شبکه را تعریف می­ کند و ابزاری مفید در مدل سازی سیستم­ها در حوزه فرکانس می­باشد. تابع تبدیل را می­توان به صورت تقسیم دو چند جمله­ای در نظر گرفت که ریشه ­های صورت همان صفر­های[۹۰] سیستم و ریشه ­های مخرج همان قطب­های[۹۱] سیستم می­باشند که رزونانس[۹۲] ایجاد می­ کنند. معمولا برای رسم تابع تبدیل از دیاگرام بد[۹۳] استفاده می­ شود که محور افقی فرکانس بوده و بصورت لگاریتمی مدرج شده و محور عمودی بصورت  دامنه سیگنال خواهد بود.
پایان نامه - مقاله

آرایش­های مختلف تست پاسخ فرکانسی

تست­های اصلی پاسخ فرکانسی بر اساس CIGRE به چهار آرایش تقسیم می­شوند که عبارتند از[۳]:

 

  • تست نوع اول (End to End Open Circuit)

 

  • تست نوع دوم (to End Short Circuit End)

 

  • تست نوع سوم (Capacitive Interwinding)

 

  • تست نوع چارم (Inductive Interwinding)

 

 

تست نوع اول

در این تست، سیگنالی به یکی از سرهای سیم­پیچ (ترمینال­ها) اعمال شده و پاسخ خروجی از سمت دیگر همان سیم­پیچ ثبت می­ شود. این تست جزو معمول­ترین و رایج­ترین آرایش برای تست پاسخ فرکانسی بوده که این تست در شکل شکل ‏۴‑۱ نشان داده شده است. توجه شود که بقیه ترمینال­ها بصورت مدار باز می­باشند.

شکل ‏۴‑۱: پیکربندی تست نوع اول[۵۲]

تست نوع دوم

این تست مشابه تست فوق بوده اما با این تفاوت که سیم­پیچ­های دیگر، بجای مدارباز بودن، باید اتصال کوتاه شوند. این تست موجب حذف اثر اندوکتانس مغناطیس کنندگی می­ شود که در فرکانس­های پایین بر اندوکتانس نشتی غالب می­باشد. در فرکانس­های بالا پاسخ این تست مشابه تست مدار باز خواهد شود.

تست نوع سوم

در تست مزبور، یک سیگنال به یک سر از سیم­پیچ بطور دلخواه اعمال شده و خروجی از سر سیم­پیچ دیگر همان فاز دریافت می­ شود. همانطور که از اسم این تست مشخص می­باشد، این تست به ویژه به ظرفیت خازنی بین دو سیم­پیچ فشارقوی و فشارضعیف فاز­های مشابه حساس می­باشد. این تست در شکل ‏۴‑۲ نشان داده شده است.

شکل ‏۴‑۲: پیکربندی تست نوع سوم[۵۲]

تست نوع چهارم

این تست اتصالات مشابه تست نوع سوم بوده اما با این تفاوت که سرهای مخالف هر دو سیم­پیچ زمین می­شوند. با توجه به مقالات و نشریات متفاوت، دو تست نوع اول و نوع سوم به عنوان تست های رایج که دارای حساسیت بالاتری در مقابل خطاهای مکانیکی و الکتریکی دارند، در این کار مورد بررسی بیشتر قرار خواهد گرفت. با توجه به سه فاز بودن ترانسفورماتور قدرت تحت مطالعه که بصورت  بوده، این تست ها را باید بر روی هر سه فاز بطور جداگانه انجام داد.

تحلیل مداری مدل متمرکز

به منظور تحلیل مداری مدل مزبور از قوانین حاکم بر مدار­های الکتریکی استفاده خواهد شد. با توجه به مرجع [۵۵]از روش درخت­نرمال[۹۴] و تحلیل کاتست­اساسی[۹۵] و حلقه­اساسی[۹۶] استفاده خواهد شد. در این روش مدل مداری تبدیل به یک درخت نرمال می­ شود. در درخت نرمال، به مسیر­های حداقلی که بین دو راس مجزا پیوند برقرار می­ کند، شاخه­ های درخت[۹۷] می­گویند و مابقی یال­های درخت به عنوان لینک[۹۸] انتخاب می­شوند. در هر درخت باید تمام منابع مستقل اعم از ولتاژی یا جریانی، به عنوان یک شاخه از درخت انتخاب گردند. قدم بعدی در ساختن درخت نرمال، تبدیل تمام مقاومت­های سری بصورت کنداکتانس و تبدیل همه کنداکتانس­های موازی به صورت مقاومت می­باشد. این دو نکته را می­توان در معادلات (‏۴‑۳) و (‏۴‑۴) مشاهده کرد.

 

(‏۴‑۳)

 

 

 

 

(‏۴‑۴)

روابط عوامل بافتی (خانواده، مدرسه،گروه همسال) و هویت با رفتار مشکل آفرین در دانش آموزان پایه دوم راهنمایی شهر تهران- قسمت ۸

(شکل ۳ـ۲).

 

      «تعهد»
      حضور غیاب
«اکتشاف»   حضور هویت موّفق هویت معوق
  غیاب هویت بازداشته هویت پراکنده
         

شکل ۳ـ۲ مقوله‌های پایگاه هویت از دیدگاه مارسیا
“موفقیّت” مبیّن تعهدی است که به‎ دنبال دوره‎ای از اکتشاف، برقرار می‎شود. افراد واجد پایگاه موفق، تفکر متعادل و روابط بین شخصی عمیقی دارند."تعویق"، حاکی از دوره‎ای از اکتشاف فعال بدون تعهد است. این پایگاه اغلب با اضطراب و دیگر اشکال استیصال مرتبط است. “بازداشتگی” مبیّن تعهداتی است که بدون اکتشاف قبلی، برقرار می‎شود. افراد واجد پایگاه بازداشته به عنوان افرادی مستبد، از خودراضی و متکبر مشخص می‎شوند. پراکندگی، بیانگر عدم حضور اکتشاف نظامدار هویت و فقدان واقعی تعهد است. این پایگاه با سطوح پایین عاملیت مرتبط است (شوارتز و پانتن، ۲۰۰۶). در درون هر یک از این مقوله‌ها، امکان ترسیم تمایزهای ظریف‌تر هم وجود دارد؛ مثلاً تمایز میان افراد واجد پایگاه بازداشته که بازداشتگی آنها موقت به نظر می‌رسد، و افرادی که بازداشتگی آنها تحکیم شده است (کروگر، ۱۹۹۵، نقل از استاینبرگ، ۲۰۰۵).
مارسیا (۱۹۹۳) برای هویت سه ویژگی اصلی پیشنهاد می‎کند: ساختاری۱[۳۵]، پدیدارشناختی۲و رفتاری۳. از نظر"ساختاری"، هویت مبیّن یک حلقه از زنجیره تحولی بزرگ‎تر است. الگوی تحولی اریکسون را هشت مرحله دو قطبی تشکیل می‎دهد. این مراحل بر مبنای یکدیگرند؛ بدین معنا که موفقیت در هر مرحله بر مبنای موفقیت مرحله قبلی پیش‎بینی می‎شود. تحول هویت مرحله پنجم، طی نوجوانی اتفاق می‎افتد و پیوند تحولی بین کودکی و بزرگسالی است. جنبه"پدیدارشناختی” هویت به هسته فرد اطلاق می‎گردد. این هسته از خلال فرایند اکتشاف و تعهد نسبت به عناصر خاص هویت (یعنی، نقش‎ها، باورها، ارزش‎ها و غیره) تحول می‎یابد. از خلال فرایند اکتشاف، افراد به عناصر هویت متعهد می‎شوند. تثبیت عناصر انتخاب‎شده، هسته هویت فرد را تشکیل می‎دهد. اکتشاف و تعهد، نیروهای سوق‎دهنده تحول هویت هستند. ترکیبات متفاوت این دو مشخصه به چهار پایگاه منجر می‎شود."رفتار"؛ یعنی، سومین جنبه هویت، نتیجه مستقیم تعهد به عناصر هویت است. با شکل‎گیری هسته درونی، فرد عمل بر طبق ارزش‎های مرتبط با عناصر هویت هسته درونی را انتخاب می‎کند. رفتار منتج از تعهدات نسبت به عناصر هویت، صرفاً مبیّن جنبه قابل اندازه‎گیری هویت است. جنبه‎های ساختاری، پدیدار‎شناختی و رفتاری با هم چهارچوبی برای هویت فرد ایجاد می‎کند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
مارسیا (۱۹۸۷، نقل از مک لین[۳۶] و پرت۲، ۲۰۰۶) در بازنگری چندین مطالعه گزارش کرد که اشخاص واجد پایگاه‎های متفاوت از چندین جهت با یکدیگر متفاوت‎اند؛ برای مثال، هویت"موفق"با داشتن ظرفیت برای روابط صمیمی، انعطاف پذیری روان شناختی و مقاومت در برابر دستکاری حرمت خود؛ هویت"معوق"با اضطراب، حساسیت به مباحث اخلاقی و روابط خانوادگی دوسوگرا، هویت"بازداشته"با ارزش‎های اقتدارگرا و روابط گرم خانوادگی، و در نهایت، هویت"پراکنده"با بی تفاوتی نسبت به مدرسه و روابط سرد خانوادگی مرتبط است.
همچنین واترمن (۱۹۹۹، نقل از نافو۳ و شوارتز، ۲۰۰۴) نشان داد که نوجوانان دارای هویت موفق، در مقایسه با نوجوانان دارای هویت پراکنده، تعریف خود، ثبات و حس سلامت روان شناختی بیشتری دارند.
مارسیا، اوایل نوجوانی را به صورت مرحله به‎هم‎ریختگی ساختار یا ساختارزدایی۴ شکل‎گیری هویت توصیف می‎کند؛ به این معنا که به علت تغییرات سریع جسمانی، شناختی و اجتماعی، نوجوانان کم سن‎تر علاقه‎مند به تجدید نظر در ارزش‎ها و هویت‎یابی دور‎ه کودکی خود هستند (مارسیا، ۱۹۹۱، نقل از شهرآرای، ۱۳۸۴).
پژوهش‎های انجام‎شده در باب هویت طیّ سال‎های نخست، حول محور تعیین مقیاس‎های اندازه‎گیری، اعتبار سازه و همبسته‎های الگوی پایگاه هویت استوار بوده است. این بیست سال پژوهش مفید بودن و چند منظوره بودن الگوی پایگاه هویت را نشان داده‎اند (مارسیا، ۱۹۹۳). اما مارسیا (۱۹۶۶،۱۹۹۳) خود پذیرفته است که پایگاه‎های هویت از سازه هویت اریکسون دور شده‎اند و این الگو در وهله اول بر هویت شخصی متمرکز است. کارآیی الگوی هویت به عنوان یک نظریه تحولی نیز مورد سؤال قرار گرفته است (کوت و لوین، ۱۹۸۸). برخی از مؤلفان (برای مثال، ون هوف۱، ۱۹۹۹) مطرح ساخته‎اند که الگوی پایگاه هویت، مفهوم هویت شخصی را که از سوی اریکسون ارائه شده است، به خوبی نشان نمی‎دهد؛ به‎ویژه، از نظر ابعاد زیادی که این مفهوم از دیدگاه اریکسون دارد (برای مثال، جهت‎گیری ارزشی و تعویق روان‎اجتماعی) و سطوحی از هویت که مارسیا به آنها نپرداخته است؛ یعنی، هویت من و هویت اجتماعی (نقل از شوارتز، ۲۰۰۱).
پس از طرح الگوی پایگاه هویت از سوی مارسیا، الگوهای دیگری از هویت از سال ۱۹۸۷ میلادی به منصه ظهور رسیده‎اند که شوارتز (۲۰۰۱) آنها را به دو دسته تقسیم کرده است: الگوهایی که به‎طور گسترده مکمل نظریه پایگاه هویت‎اند و از آن دور نشده‎اند یا مفهوم‎پردازی مجددی در الگوی پایگاه هویت نداده‎اند۲[۳۷] (برای مثال، برزونسکی، ۱۹۸۹؛ گروتوانت، ۱۹۸۷)، و الگوهایی که نظریه پایگاه هویت را به عنوان مؤلفه‎ای در نظریه‎شان با خود دارند ولی از جهت گستره و شمول از فرمول‎بندی مارسیا فراتر رفته‎اند۳(برای مثال، آدامز و مارشال، ۱۹۹۶؛ کوت،۱۹۹۶). برای آشنایی بیشتر با این الگوها می‎توانید به موشمان۴(۱۹۹۸)، کرپل‎من۵، پیتمن۶و لامک۷(۱۹۹۷)، شوارتز (۲۰۰۱)، برزونسکی (۱۹۸۹)، شوارتز و پانتن (۲۰۰۶) و آدامز و مارشال۸ (۱۹۹۶)، مراجعه کنید.
۲ـ۱ـ۲ـ۲هویت: تفاوت‎های جنسی و اقتصادی اجتماعی

استراتژیهای رد کردن در زبان فارسی در جامعه زبانی شیراز بر مبنای جنسیت گویشوران- قسمت ۲

معذرت‌خواهی
دلیل آوردن
صراحت
بدبینی
طفره
بی تفاوتی

 

ادب تسلیم و احترام

 

 

 

۲-۳- نظریه کنش گفتاری[۱۲]
آن‌چنان که در دیکشنری لانگمن در زبان‌شناسی کاربردی آمده است، کنش گفتاری یک پاره گفتار است که به عنوان یک واحد کاربردی در ارتباط به کار گرفته می شود. در تئوری کنش گفتاری، پاره گفتار دو معنی دارد :
الف) معنی لفظی۲ : این معنی اصلی و پایه در پاره گفتار است که از کلمات و دستورهای خاصی که در پاره گفتار است به دست می آید.
ب)معنی ضمنی یا نیروی گفتاری۳ : که همان تاثیری است که پاره گفتار یا متن نوشتاری روی خواننده یا شنونده می‌گذارد.
به طور مثال در این عبارت که : “ من قبلا نامزدی کردم” ، معنای لفظی آن چیزی است که در خصوص برنامه و تصمیم گوینده، بیان می‌شود. اما نیروی گفتار تأثیری است که گوینده می‌خواهد در حین سخن گفتن بر روی شنونده بگذارد؛ که این مورد ممکن است به معنای یک پاسخ منفی ( امتناع ) به یک درخواست ازدواج باشد. عمل گفتار (نیروی گفتار ) یک جمله یا یک نطقی است که هم معنای لفظی و هم توان منظوری را دارد. ( سرل۴: ۱۹۷۶). به عنوان مثال روشن‌تری از این مفاهیم، فرض کنید یک معلم وارد کلاس می شود و رو به یکی از دانش‌آموزان که کنار پنجره نشسته است می‌کند و می‌گوید: “ چقدر هوا گرم است” . عبارتی که وی تلفظ می‌کند دارای معنای صریح و روشنی است که دلالت بر گرمی هوادارد. این دلالت همان معنای لفظی است. گوینده از بیان این گزاره، این درخواست را از دانش‌آموز دارد که پنجره را باز کند.
انواع مختلفی از کنش گفتاری وجود دارد: نظیر تقاضانامه، دستورها، فرمانها، شکایت‌ها، وعده‌ها، امتناع‌ها. کنش گفتار که بعضی اوقات غیر مستقیم انجام می شود، به عنوان"کنش گفتار غیر مستقیم ” شناخته شده است؛ مانند کنش گفتاری که در بالا گفته شد. کنش‌های گفتار غیر مستقیم عملکردهای مؤدبانه تری از انواع معین کنش های گفتار هستند نظیر تقاضاها، ردکردن‌ها.
سرل (۱۹۷۶) یک دسته بندی ۵ قسمتی از کنش‌های گفتاری را پایه‌ریزی کرده که به شرح ذیل می باشد:
الف ) تعهدی[۱۳]: یک کنش گفتار که گوینده را متعهد می‌کند که کاری را در آینده انجام دهد نظیر یک قول یا تهدید. به طور مثال:
اگر دعوا یا منازعه را متوقف نکنید به پلیس تلفن خواهم زد. (تهدید)
من تو را فردا به سینما خواهم برد. (قول)
ب) اخباری (اظهاری)[۱۴]: یک کنش گفتار که حالت امور را درجهان تغییر می‌دهد. به طور مثال در طی مراسم عروسی عمل ازدواج زمانی انجام می شود که عبارت : من شما را زن و شوهر اعلان می کنم، اظهار می‌شود.
ج) هدایتی[۱۵] : کنش گفتاری است که کارکرد مجاب کردن شنونده برای انجام دادن کاری را دارد. نظیریک پیشنهاد، یک تقاضا، یا یک دستور. مانند:
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
لطفاً بنشینید ، چرا پنجره را نبستی؟
د) بیانی[۱۶] : کنش گفتاری که در آن گوینده احساسات و عقایدش را در خصوص چیزی اظهار می‌کند نظیر عذرخواهی، شکایت، از کسی تشکر کردن، به کسی تبریک گفتن. به طور مثال : غذا خوشمزه بود .
ه) بازنمایی[۱۷] : کنش گفتاری که حالت‌ها و رویدادها را درجهان توضیح می‌دهد. نظیر یک حکم ( ادعا، بیانیه )، یک ادعا ( مطالبه ) و یک گزارش. به طور مثال این بیانیه: این یک ماشین آلمانی است.
مطابق دسته بندی سرل در خصوص اعمال گفتار (۱۹۷۶)، عمل ردکردن زیر دسته دستوری‌ها قرار می‌گیرد که به اعمالی اشاره دارد که قصد دارند شنونده را مجاب کنند تا کاری انجام دهد. با این حال باخ و هامیش[۱۸] (۱۹۷۹)، دستوری‌ها را با عنوان اعمالی که نه تنها نگرش گوینده را نسبت به تعدادی از اعمال آتی که به وسیله شنونده اظهار می شود تعریف کردند، بلکه نیت و قصد و آرزو و تمایل گوینده که اظهار او یا نگرش او به عنوان دلیلی برای شنونده محسوب می‌شود تا دست به کار شود را نیز در زمره هدایتی ‌ها تعریف کردند.
عمل رد کردن، می تواند در دسته بیانی در نظر گرفته شود که به وسیله سرل (۱۹۷۶) به عنوان اعمالی که گوینده احساسات و عقاید ونگرش‌هایش را در خصوص چیزی بیان می‌دارد تعریف می‌شود. در حالی‌که در مدل باخ وهامیش (۱۹۷۹)، عمل ردکردن ممکن است یکی از گزاره‌های واقعی وحقیقی باشد که به عنوان یک عبارت اعتقادی یا یک عبارت قصدی (منظوری) تعریف می شود.
متفاوت با آنچه سرل و باخ و هامیش اظهار کرده‌اند، براون و لوینسون (۱۹۸۹) فرض کرده‌اند که انواع مسلمی از تعامل گفتار فی نفسه تهدید آمیز هستند ( با تهدید مواجه می شوند). هدایتی‌ها که در میان گروهی از اعمال فهرست می‌شوند که خواسته وجهه منفی[۱۹] مخاطب (تمایل به اینکه انتخاب آتی عملش مختل نشود) را تهدید می‌کنند. در حالی که عبارت‌های بیانگر، در میان آن‌هایی فهرست می‌شوند که خواسته وجهه مثبت مخاطب[۲۰] (تمایل به اینکه خواسته او برای دیگران پسندیده و خوشایند باشد) را تهدید می‌کنند.
نگارنده خودش نیز با نظر براون و لوینسون موافق است و بحث می‌کند که عمل ردکردن عملی است که خواسته شنونده را تهدید می کند. به خصوص در مورد ردکردن یک دعوت و یا تعارف صورت خواسته مثبت دعوت کننده تهدید می شود. چرا که زمانی که یک شخص به شخصی دیگر تعارف می‌کند که دعوتش را بپذیرد، او در حقیقت امیدوار است که دعوت او مورد پذیرش واقع شود. دعوت کننده تمایل دارد که دعوتش برای مدعو خوشایند باشد، هر چند زمانی‌که مدعو، دعوت را رد می‌کند. مدعو صورت خواسته مثبت دعوت کننده را شکسته است و درنتیجه استراتژی های مشخص لازم است که صورت خواسته دعوت کننده حفظ شود .
۲-۴- جفت‌های مجاور[۲۱]
وجود رد کردن در سازمان یک مکالمه به خودی خود وجود ندارد و اول باید پاره گفتاری تولید شود، که بعد از آن یک پاسخ منفی به آن داده می شود، که این ترتیب و آرایش به نام مجاورت ( هم جواری) جفتی ( دوتایی) یا جفت‌های مجاور شناخته شده است. جفت‌های مجاور نوعی پاره گفتار جفتی از نوع سوال و جواب ، احوالپرسی – احوالپرسی ، تعارف – قبول /رد ، عذرخواهی –کمینه سازی و … هستند : مطابق نظر شگلاف و ساکس[۲۲] (ذکر شده توسط لوینسون ۱۹۸۳)، جفت‌های مجاور، توالی دو پاره گفتار است که هم‌جوار هستند و توسط گوینده‌های متفاوت ایجاد می شوند و به عنوان اولین و دومین قسمت تنظیم شده و طبقه بندی می شوند. بنابراین یک قسمت اول خاص به قسمت های دوم خاص نیاز دارد. به طور مثال، تعارف نیاز به پذیرش یا رد ( نپذیرفتن ) دارد، احوالپرسی نیاز به احوالپرسی متقابل دارد و الی آخر. یک قانون وجود دارد که هم‌جواری جفتی را کنترل می‌کند: با ایجاد کردن بخش اول تعدادی از جفت ها، گوینده کنونی باید صحبت را قطع کند و سپس گوینده بعدی باید درهمان نقطه ( که صحبت متوقف شد ) بخش دوم جفت هم‌جوار را ایجاد کند.
نظریه‌ای با توجه به پاسخ‌های قسمت دوم وجود دارد به نام نظریه ارتباط شرطی ( رابطه شرطی). نظریه ارتباط شرطی مشخص می‌کند که بخش‌های هم‌جواری جفتی یک قاعده ساختگی ( تکوینی) از نوعی که حتماً یک سوال باید یک جواب دریافت کند، یا یک تعارف باید یک پاسخ مثبت دریافت کند، نیست. بلکه مطرح کردن انتظارات خاص مخاطب نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
لوینسون (۱۹۸۳: ۳۰۷) بحث زیر را در مورد بررسی قرار داده است :
“عاقلانه این است که همه پتانسیل پاسخ‌های قسمت دوم جفت‌های مجاور ( پاسخ‌های ثانویه )، اعتبار یکسان و مساوی نداشته باشند. یک عامل رتبه بندی برای پیشنهادهای موجود برای پاسخ قسمت دوم وجود دارد. به گونه‌ای که حداقل یک طبقه از پاسخ‌های دارای برتری مرجح است و دیگری مقدم و مرجح نیست”
پاسخ های ثانویه مرجح از لحاظ ساختاری جهت‌های ساده‌تری دارند، در حالی‌که پاسخ‌های ثانوی غیرمرجح بوسیله انواع مختلفی از پیچیدگی‌های ساختاری‌علامت گذاری می شوند.
پاسخ های ثانوی غیر مرجح معمولاً بعد از یک تاخیر قابل توجه با یک مقدمه که وضع غیرمرجح‌شان را نشان می‌دهد، اتفاق می افتد. معمولاً لفظ ” خوب…” با تعدادی دلیل برای توجیه این‌که چرا نمی توانیم یک پاسخ ثانوی مرجح اقامه کنیم، بیان می شود .
این سازماندهی رجحان، به طور عمیقی به عمل رد کردن ( نپذیرفتن ) به عنوان بخشی از جفت ثانوی مربوط است. در یک تعارف، دعوت، تقاضا یا پیشنهاد، جفت ثانوی می‌تواند تعارف، دعوت، تقاضا یا پیشنهاد را بپذیرد یا رد کند. قبول تعارف یا دعوت به عنوان پاسخ ثانوی مرجح علامت‌گذاری می‌شود. در حالی‌که رد یا امتناع یک پاسخ ثانوی غیر مرجح است.
این مرجح‌ها و غیر مرجح‌ها شامل انواع مشخصی از پاسخ‌های ثانوی نظیر پاسخهای منفی ( عدم پذیرش) تقاضا، امتناع نسبت به تعارف، اختلاف ها، می‌باشد. ارتباط میان محتوا وصورت در پاسخ‌های ثانوی در جفت‌های مجاور به صورت زیر است: ( لوینسون : ۱۹۸۳)
ارتباط میان محتوا وصورت در پاسخ‌های ثانوی در جفت‌های مجاور

 

 

بخش های ثانوی دومی

 

بخش های اول

 

 

 
مداحی های محرم