اصولا توجه سازمانها به داشتن سرمایه انسانی خوب، منتهی به عملکرد بهتر افراد سازمان میگردد. این توجه از سوی سازمانها، مهارتها را افزایش میدهد و در نهایت منجر به عملکرد شغلی رضایتبخش افراد شاغل در سازمان میگردد. لازم به ذکر است که توجه به کیفیت سرمایه انسانی همچون تحصیلات، تجربه، مهارت و شایستگی مرتبط با کار، افزایش بازده کارکنان سازمان و در نهایت بهبود عملکرد شغلی را در پی خواهد داشت. در جدول ۱-۲ توضیح مختصری از مولفههای سرمایه فکری که توسط نیک بونتیس در سال ۱۹۹۸ ارائه شده آمده است که این سه مولفه را از حیث ماهیت، حیطه، پارامترهای اندازهگیری و دشواری کدگذاری مقایسه میکند.
جدول ۱- ۲: مفهوم سرمایه فکری
سرمایه فکری
| سرمایه انسانی | سرمایه ساختاری | سرمایه ارتباطی | |
| از نظر جوهره و ماهیت | فکر یا هوش انسانی | رویههای سازمانی | روابط بازار |
| از نظر حیطه | درون ذهن افراد قرار دارد | در روابط درون سازمانی قرار دارد | در روابط سازمان یا خارج از سازمان قرار دارد |
| از نظر پارامترهای اندازهگیری | حجم و تناسب با نیاز سازمان | کارایی و قابلیت دستیابی | مدت پایداری |
| از نظر دشواری کدگذاری | بالا | متوسط | بالاترین سطح از لحاظ دشواری |
(Bontis, 1998)
تحصیل علم و دانش چه از طریق نظام آموزشی (دبستان، دبیرستان و دانشگاه) و چه از طریق آموزش ضمن کار و خدمت، نمونههایی از سرمایهگذاری در سرمایه انسانی به شمار میآید. تئودرشولتز و گری بکر دو تن از اقتصاددانان معاصر هستند که تئوری سرمایه انسانی را از مراحل کلاسیک و ابتدایی خود به صورت پیشرفته و تحلیلی امروزی ارائه کردهاند. آن ها نشان دادهاند که سرمایه انسانی نه تنها از طرق تراکم و انباشت آموزش و پرورش، بلکه از راههای بیشمار دیگری نیز به وجود میآید. متداولترین انواع سرمایهگذاری در سرمایه انسانی موارد ذیل هستند:
بسیاری از اقتصاددانان متذکر میشوند که سرمایهای که از طریق چنین سرمایهگذاریهایی بدست میآیند، غیرقابل لمس و یا نامحسوس هستند. لیکن آنچه اهمیت دارد نامحسوس بودن و یا غیرقابل تقسیم بودن چنین سرمایههایی نیست، بلکه این است که این سرمایهها، جزء غیرقابل انفکاک و قسمتی از روح و مغز و بدن انسان را تشکیل میدهند. غیرقابل انفکاک بودن از روح و جسم انسان موجب میشود که سرمایه انسانی فقط در صورت حاکمیت یک نظام بردهداری قابل فروش باشد و این شاید مهمترین تفاوت بین سرمایه انسانی و سرمایه مادی باشد. از آنجا که کالاهای سرمایهای واقعی قابل خرید و فروش بوده و قیمت آن ها براساس عرضه و تقاضا تعیین میشود، بنابراین، قیمتها در حقیقت منعکس کننده ارزش تقریبی تعیین شده توسط خریداران و فروشندگان است. در حالیکه برای سرمایه انسانی چنین سرمایهگذاری صورت نمی گیرد و این یکی از موانع ارزشیابی واقعی سرمایه انسانی در تئوری اقتصادی به شمار میآید. اما برای خدماتی که سرمایه انسانی ارئه میدهد، مطمئنا در بازار قیمتی وجود دارد که این غالبا همان “اجارهای” است که برای استفاده از این خدمات پرداخت میشود. در گزارشهای آماری، اجاره خدمت نیروی انسانی برای انواع نیروی کار، به صورت حقوق و دستمزد منعکس شده و این خود کافی است که در تحلیلهای اقتصادی بتوان از طریق بازار قیمتی برای این خدمات تعیین کرد. بدین ترتیب، بسیاری از موانع متذکر در فوق، جبران و این رفع نقص خود موجب میشود تا تئوری سرمایه انسانی قابل استفاده باشد. با وجود این، کالاهای سرمایهای محسوس و قابل فروش، در عین حال که برای فروش در بازار قیمت و ارزشی دارند، اجاره آن کالاها نیز براساس مکانیزم عرضه و تقاضا تعیین میشود. برای مثال اتومبیل، ماشینهای کامپیوتری و یا مغازه و مسکن را میتوان خرید و یا اجاره کرد. بدین ترتیب برای کالاهای سرمایهای در بازار دو قیمت تعیین میشود: یکی قیمت خرید و فروش، و دیگری قیمت اجاره ماهیانه و یا سالیانه آن ها. در حالیکه برای سرمایه انسانی فقط ارزش اجاره تعیین میشود و تازه چنین قیمت یا اجارهای که از طریق حقوق و دستمزد بدست میآید از دقت کافی برخوردار نیست. لازم به یادآوری است که لیست قبلی در مورد سرمایهگذاری در سرمایه انسانی در غالب موارد نشاندهنده تشکیل سرمایه انسانی است که با تمام ویژگیهای سنتی خود قابل مشاهده و ملموس میباشد. سرمایه خلق شده بادوام است، لیکن زمان ارائه خدمات این نوع سرمایه محدود است. سرمایه انسانی نیز مانند سرمایه مادی بایستی نگاهداری و در صورت لزوم تعمیر، ترمیم و تعویض شود تا بیکار نشده یا مورد اتلاف واقع نشود. همچنین این سرمایه چنانچه نتواند خود را با تکنولوژی موجود تطبیق دهد، ممکن است قبل از استهلاک از دور یا رده خارج شود و یا ارزش ذهنی (subjective value) این نوع سرمایهها ممکن است افزایش یا کاهش یابد که این تغییرات به عرضه عوامل مکمل و یا تقاضای محصولات توام با آن بستگی دارد (عمادزاده، ۱۳۸۵).
شکل پ-۳: مربوط به زمانی است که مسیر ارتباطی بین نرمافزار کامپیوتری و برد اصلی قطع میباشد.
شکل پ-۴: نمودار داده های دریافتی برای مدت زمان ۱۶ ساعت با نرخ ذخیرهسازی ۱ ثانیه یک بار برای ۲۹ کانال را نشان میدهد.
شکل پ-۵: نمودار داده های دریافتی برای مدت زمان ۸ ساعت با نرخ ذخیرهسازی ۱ ثانیه یک بار برای ۲۹ کانال را نشان میدهد.
در فصلهای گذشته در مورد قطعات و کاربرد هر یک از آنها در این سامانه بحث کردهایم، در این فصل قصد داریم طریقه اتصال و پیامهای موجود در برد اصلی را مورد بررسی قرار دهیم.
بردی که آن را در شکل ت-۱ مشاهده میکنید قلب سخت افزار این سامانه را تشکیل میدهد؛ این برد دارای یک محل برای اتصال درگاه LAN، دو پورت RS485 (که یکی از آنها برای کارهای آینده پیش بینی شده است)، یک LCD شانزده کاراکتری، یک MMC، یک پورت USB برای تبادل اطلاعات و یک پورت USB دیگر برای اتصال منبع تغذیه است.
این برد تعدادی پیام را نمایش میدهد که آنها را در زیر بررسی میکنیم.
شکل ت-۱: برد اصلی (Main Board)
منبع تغذیه (Power) از طریق کابل USB نشان داده شده در شکل ت-۱ به برد اصلی متصل می شود و تغذیه تمام بردها نیز از همین منبع تأمین می شود. در صورت اتصال صحیح منبع به برد اصلی، LED قرمزِ روی برد اصلی و LED سبزِ روی تمام بردها روشن می شود.
کابل مربوط به درگاه LAN را باید از طریق سوکت نشان داده شده در شکل ۲-۴ به سوئیچی که رایانه به آن متصل است وصل کنید. در صورت اتصال صحیح کابل مربوطه دو چراغ کوچک بالای سوکت روشن میشوند و شروع به چشمک زدن می کنند.
بردهای Slave از طریق کابل RS485 به روش Daisy Chain (شکل ت-۲) به یکدیگر و همچنین به برد اصلی متصل میشوند، این بردها با کابل RS485 داده ها را دریافت و ارسال می کنند.
شکل ت-۲: اتصال به روش Daisy Chain
این بردها برای اندازه گیری دما و ارسال آنها از طریق کانال ارتباطی RS485 به برد اصلی طراحی شده اند، که از یک طرف ترموکوپلها و از طرف دیگر کابلهای RS485 به آن ها متصل میشوند (شکل ت-۳).
اگر LED سبز رنگ روی برد روشن نشود کابل RS485 به درستی متصل نشده است یا همان تغذیه مدار متصل نیست و اگر LED آبی رنگِ روی برد در حین کار کردن سامانه چشمک میزند، یعنی برد Slave، دما را به درستی از ترموکوپلها خوانده، بسته بندی کرده و برای برد اصلی ارسال می کند.
شکل ت-۳: بردهای Slave
برای اتصال کابل به سوکتها ابتدا باید روش خواندن شماره پایه های سوکت DB-9 را بدانید، همانطور که در شکل ت-۴ مشاهده میکنید، شماره پایه های سوکت نر (Male) و سوکت ماده (Female) برعکس هم هستند.
شکل ت-۴: نمایی از سوکت DB-9
برای سوکت زدن بین بردهای Slave، باید پایه های شماره ۱، ۲، ۳ و ۵ را به هم متصل کرد (شکل ت-۵) و به بقیه پایهها نیاز نداریم، ما در این سامانه از یک کابل ۹ رشته استفاده کردیم که سه سیم آن را به پایه شماره ۱ و سه سیم آن را به پایه شماره ۵ (تغذیه بردها)، دو سیم را به پایه شماره ۳ و سیم آخر را به پایه شماره ۲ متصل کردهایم.
شکل ت-۵: اتصال سوکت DB-9 بین بردهای Slave
در این کابل اتصالات کمی تغییر می کند، پایه های ۲ و ۳ را به هم متصل کنید، اما پایه های ۱ و ۶ سوکت نر را به پایه ۵ و ۹ سوکت ماده و پایه ۵ و ۹ سوکت نر را به پایه ۱ و ۶ سوکت ماده متصل کنید (شکل ت-۶).
شکل ت-۶: اتصال سوکت DB-9 برد اصلی به برد Slave
اگر سوکت را مانند شکل ت-۷ در دستتان بگیرید، باید به سر شماره ۱، پایه مثبت و به سر شماره ۲، پایه منفی ترموکوپل را متصل کنید سپس، مانند شکل ت-۲ وقتی سر سوکت به سمت بالا است آن را درون برد Slave قرار میدهید.
شکل ت-۷: نمایی از سوکت مخصوص ترموکوپل
برنامه نوشته شده برای سامانه اندازه گیری دمای ۶۴ کاناله که پیشتر در مورد آن صحبت کردیم به زبان برنامهنویسی گرافیکی LabVIEW نوشته شده است. در نرمافزارLabVIEW ، با بهره گرفتن از چیدن توابعی که به صورت بلوک دیاگرام نمایش داده میشوند و برقراری ارتباط ورودی و خروجی توابع با یکدیگر میتوان مواردی نظیر Monitoring، برنامه های کنترلی و شبیهسازی سیستمها را پیاده سازی نمود. برنامهنویسی در LabVIEW در دو بخش Front pannel وBlock diagram انجام می شود. در بخشFront panel المانهای ظاهری، نمودارها، ورودیهای کنترلی و… قرار داده میشوند. اما ارتباط این المانها با یکدیگر و بدنۀ اصلی برنامه، در Block diagram قرار میگیرد.
نظر به نحوهی اعمال محدودیت ، ملاحظه میگردد که ایجاد محدودیت در مناطق پرتراکم شهری در پارهای مواقع برای عموم افراد جامعه کاملاً محسوس بوده و گاهی حساسیتهایی را نیز بر میانگیزاند ، نظیر منطقهی محدودیت تردد برای وسایل نقلیهی شخصی و یا در برخی موارد بازتاب گستردهای بین افراد جامعه از خود نشان نمیدهد ، مانند مناطق مخصوص تردد عابرین پیاده .
تغییر ساختار شهری و کاربری زمین با هدف افزایش تراکم، استفاده از فضاهای خالی موجود در بافت شهری و ایجاد کاربری های مختلط، در پی کاهش وابستگی به وسایل نقلیهی شخصی با ایجاد سفرهای کوتاهتر و همچنین سوق دادن مدلهای حملونقل به سوی پیادهروی، دوچرخهسواری و حملونقل عمومی است که میتواند در هر دو مقیاس کلان ( کل شهر ) و خرد ( واحدهای همسایگی و محلات یک ناحیهی شهری ) بکار گرفته شود.
سیاستگذاری در مقیاس کلان نیازمند برنامه ریزی برای توسعهی بلندمدت شهری ( ۳۰تا ۵۰ ساله) است. در این برنامه ریزی باید تمامی نیازهای اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی دیده شده و با حملونقل و کاربری زمین منطبق گردد، مؤلفه های این برنامه میتواند شامل موارد زیر باشد:
برای سیاستگذاری در مقیاس خرد با هدف ایجاد جهتی صحیح برای تصمیمگیران در مورد تقاضاهای آتی توسعه، نیازمند برنامه ریزی کوتاهمدت ( ۵ تا ۱۰ ساله ) برای واحدهای همسایگی / محلات میباشد. مؤلفه های این برنامه میتواند شامل موارد زیر باشد:
سیاستهای کاهش آهنگ رشد ترافیک موتوری و ترویج گزینههای بهینهی حملونقل به شرح زیر میباشد:
ترویج پیادهروی بهعنوان روش برتر برای حرکت افراد میباشد. پیادهروی بخشی از حرکت هر فرد است، افزایش پیادهروی سالم و متناسب با محیطزیست است و تقاضا برای جادهها و سیستم حملونقل موتوری را کاهش میدهد. هدف افزایش کیفیت محیطی پیادهروی از میان فضای خیابانهایی است که حق تقدم با عابران است تا پیادهروی برای شهروندان یک انتخاب جذاب شود، این روشها شامل موارد زیر میباشد:
ترویج دوچرخهسواری به معنی افزایش فرصتهایی برای دوچرخهسواری بهعنوان روش اختیاری برای سفر میباشد. دوچرخهسواری بخشی از کل سیستم حملونقل شهری است و مانند پیادهروی، سالم و متناسب با محیطزیست است. افزایش موقعیتهایی برای دوچرخهسواری ایمن میتواند بهترین دستاورد در برنامههای شهری و محلی باشد و پیشبینی این امکانات شامل موارد زیر میباشد:
پیشگیری از بروز وسواس از منظرعلم روانشناسی
براساس رویکرد شناخت ـ رفتاری نسبت به اختلال وسواس، افکار ناخواسته، تکرارى یا ناخوشایند، تا اندازه ای در تمامی انسان ها ممکن است وجود داشته باشند؛ اما بسیارى از افراد ، که از روان سالمی برخوردار هستند، این افکار را بى معنا تلقّى کرده و آن ها را به آسانى از قلمرو ذهن خود بیرون مى رانند؛ در حالی که افراد مبتلا به وسواس، خود را به خاطر داشتن چنین افکار وحشتناکى مسؤول و قابل سرزنش مى دانند و مى ترسند که این افکار به اعمال یا پیامدهاى زیان بخشى منجر شوند و کوشش مى کنند با بهره گرفتن از کارهایی مثل القاى ارادى افکار خوب به خویشتن و وارسى کردن، به خنثى سازى این افکار بپردازند.
این نوع مواجهه با افکار وسواسی مزاحم و تکرار شونده، نشان دهنده ی عدم اطلاع کافی از عملکرد نظام شناختى در مبتلایان به وسواس می باشد، که این شناخت ناکافی، باور و ادراک نادرستی از ترس ها و تهدیدها، در پى دارد که به نوبه ی خود ایجاد کننده ی اضطراب مى شوند. بر این اساس، در رویکرد شناخت ـ رفتار درمانگرى، میزان پیشگیرى از بروز وسواس، به میزان شناخت فرد از خود و تغییرات موقعیت هاى زندگى او نسبت داده می شود.
بدین ترتیب، داشتن شناخت کافی و درست از نیازها و احتیاجات، نیروهاى درونی انسان، غرایز گوناگون و نحوه ی ارضا و برآورده کردن آن ها از راه هاى منطقى و مطلوب، به هنگام مواجه شدن با مشکلات و ناکامى ها، باعث تعادل روانى بیش تر مى شوند و در نتیجه، شخص با اطمینان خاطر به زندگى بدون تشویش خود ادامه مى دهد. احساس امنیت، آرامش، تعادل روانى، احساس پیشرفت و برترى و شناخت منطقى از جمله اصول مهم در تأمین و حفظ سلامت روان انسان به شمار مى آیند. از طرفی حصول تمام این اهداف، مستلزم تربیت صحیح و درست و داشتن جامعه اى با زمینه مناسب براى پذیرش افراد متعادل و سازگار مى باشد. بنابراین پیشگیرى از دیدگاه روان شناسی، شامل کلیه روش هایى است که در نظام شناختى و اعتقادى فرد تغییر و دگرگونى ایجاد مى کنند.
همان طور که در بحث علل و ریشه های بروز وسواس دیدیم، روان شناسان از «ترس» و «اضطراب» به عنوان علت العلل ایجاد وسواس یاد کرده اند و به همین ترتیب، تمام شیوه هایی را که به نوعی مانع از تولید، رشد و فراگیری این علل ( ترس و اضطراب)می شوند را به عنوان راه های پیشگیری از بروز وسواس معرفی می کنند. این راه ها شامل راهکارهای فردی، خانوادگی، فرهنگی، اجتماعی و دینی و مذهبی می شوند. که در این مبحث به بررسی راهکارهای فردی و خانوادگی می پردازیم و عامل دینی و مذهبی را در مبحث بعدی دنبال خواهیم کرد.
۳-۵-۱-۱- راهکارهای فردی پیشگیری از وسواس
با توجه به آن چه که روان شناسان و دین شناسان در مورد علل و ریشه های وسواس و آثار و نتایج آن گفته اند، و راه هایی که برای درمان آن پیشنهاد کرده و یا به کار گرفته اند، به توصیه های روان شناسی و دستورالعمل های تربیتی ای می رسیم که عمل به آن ها، کمک شایانی است برای جلوگیری از ابتلا به وسواس. برخی از این توصیه ها را در فهرست زیر بیان می کنیم:
مطالعه درباره ی نوع شخصیتی که دارید. اگر شخصیت شما از نوع شخصیت های وسواسی است، بیش از دیگران در معرض ابتلا به وسواس هستید.
بازنگری کلی نظام اعتقادی و باورهای خود و رفع نقائص موجود.
پرورش روح و جنبه های معنوی روحی، مثل تمرین صداقت و راستگویی، پرورش تواضع و فروتنی، دست کشیدن از خودخواهی های نامعقول و در عوض روی آوردن به بیشتردوست داشتن دیگران و…
نچسبیدن به گذشته، یا به عبارتی بررسی کردن نقاط ضعف و قوت آن چه که گذشته، سوگواری کردن بر آن ها و سپس رهاسازی کامل آن و تبدیل شدنشان به یک خاطره.
پذیرفتن خود و شرایط موجودتان به عنوان یک واقعیت انکار ناپذیر و کنار آمدن با کمبودها و نارسایی های موجود.
جستجو کردن راه های شادزیستن، اگرچه با یک سلام گرم وصمیمی به تصویر خودتان در آیینه.
انجام تمرینات ورزشی هم برای حفظ سلامتی جسمتان که امانتی است در دستان شما، و هم در تمرکز بخشیدن به انرژی و نیروهای روحی و روانی خودتان که ناشی از منبع فیض الهی است
ترمیم و تقویت هرچه بیشتر روابطتان با اعضای خانواده و اعتمادکردن به آن ها.
هرازگاهی پناه بردن به طبیعت، برای تبادل بارهای هیجانی و عاطفی مثبت و منفی با طبیعت و سرشار نمودن وجودتان از بارهای هیجانی مثبت.
پذیرفتن مسئولیت افکار، اعمال و رفتارهایتان، امید داشتن به آینده ای روشن و پر از موفقیت، تلاش کردن و توکل داشتن به خدا و مشروط کردن نتیجه ی هر تلاشی به خواست و تقدیر و مصلحت الهی……[۳۲۰]
۳-۵-۱-۲- راهکارهای پیشگیری وسواس در خانواده، مدرسه و جامعه
اقداماتی را که خانواده و مخصوصاً پدر و مادر می توانند قبل از بروز هرگونه مشکل روانی و هیجانی در منزل انجام دهند، تا هم خودشان و هم فرزندانشان در یک فضای شاد و بانشاط و سرشار از احساس امنیت روانی و درک متقابل، به تجربه ی خوب و بدهای زندگی بپردازند، به طوری که نه خود و نه فرزندان دلبندشان در معرض آسیب های ناشی از ابتلا به این اختلال اضطرابی فلج کننده، قرار نگیرند، عبارتند از:
آشنا شدن با انواع اختلالات اضطرابی و یادگیری روش های پیشگیری از تاثیر فشارهای روانی در ایجاد اختلالات روانی.
آگاهی یافتن از این نکته که وقتی خانواده از نظر ساختار روانی ضعیف می شود، اولین رویداد این است که یک ترس بزرگ در زندگی خانوادگی وارد می شود و این جا همان نقطه ای است، که احتمالاً وسواس پا به صحنه می گذارد.
بررسی کردن وضعیت ژنیتیکی خانواده از نظر ابتلا به وسواس و چاره اندیشی در صورت وجود زمینه ارثی.
آگاهی دادن به اعضای خانواده در مورد این که ازدواج کردن یک تغییر مهم در زندگی است و می تواند سرآغاز شکل گیری یا تشدید وسواس باشد.
حمایت کردن اعضای خانواده از یکدیگر در زمینه های مختلف عاطفی، تحصیلی، اقتصادی، شغلی و…
مثبت نگری نسبت به رفتارهای اعضای خانواده.
حسن ظن و روابط عاطفیِ صمیمانه بین پدر و مادر.
حسن ظن متقابل والدین و فرزندان نسبت به یکدیگر.
اهمیّت دادن به خواسته ها و علایق معقول ومنطقی اعضای خانواده.
مشورت کردن والدین با فرزندان و بهادادن به نظرات مثبت و معقول آنان.
هم فکری و همکاری اعضای خانواده در حل مشکلات و گرفتاری های مختلف.
فراهم کردن فرصت های تفریح، سرگرمی، تخلیه ی هیجانات مختلف و شادی و نشاط یافتن در کنار هم.
انجام و تداوم رفت و آمدهای خانوادگی و بسیاری اقدامات تنش زدای دیگر متناسب با نوع هر خانواده.
درپیش گرفتن یک شیوه متعادل وعاری از اندیشه ها واعمال اضطراب انگیز ومشوّش کننده، در تربیت وپرورش فرزندانتان.
اجتناب از اعمال فشارهای سخت ومته به خشخاش گذاشتن های کسل کننده ونگرانی آور درمورد عمل به تکالیف و رعایت نظم وانضباط های بسیار جزئی ودقیق ، در رفتار با خانواده ، علی الخصوص نوجوانان، دوری کردن از تکالیفی که برای فرد مالایطاق محسوب می شوند ودر وسع عمل او نمی گنجند.
برحذر داشتن خود وفرزندانتان از افکار واندیشه های مضطرب کننده، خیال پردازی های بی حدوحصر، تخیّلات پوچ و واهی، غوطه ور شدن در افکار ورویاهای ایده آلیستی و دست نیافتنی.
سرگرم ومشغول نمودن فرزندانتان در زمینه های مورد علاقه وتوجّه آن ها، به ویژه در دوره نوجوانی وبلوغ.
کوچک وناچیز شمردن نقص ها وعیوب جسمی و روانی افراد درنظر آنان وامیدوارساختن آن ها به کسب مقامات عالیه معنوی علیرغم وجود نقص در ظاهر آنان.
ایجاد تنوّع و جوّی شاد ونشاط انگیز وصمیمانه در فضای خانه و خانواده با ایجاد تغییرات وشرایط جدید ونیز اجتناب از عزلت وگوشه گیری وکناره گیری از جمع وحیات جمعی، وبرعکس پیوستن و حشرونشر داشتن با افراد متعادلی که نه متعصّب وسختگیر باشند ونه بی بندوبار ولاابالی، که بی شکّ تنها ماندن در افراد مستعد وسواس، سبب پرداختن به اوهام وخیالات وبروز آشوب ها وهرج ومرج های روان می گردد وبالاخره مشارکت دادن افراد در تصمیم گیری های جمعی.[۳۲۱]
داشتن رفتار سرشار از محبّت و حاکی ازحمایت های عاطفی دربرخورد با همسر وفرزندان، احترام گذاشتن به شخصیّت و خواسته های منطقی و علایق آن ها وپرهیز از تنبیه ها ومحرومیّت های شکننده، که این رفتار در جای خود مانع از شکل گیری پرخاشگری، عناد ولجاجت های کینه توزانه و خشم های افراطی در افراد می گردد. از طرف دیگر بالا بردن قدرت تحمّل افراد در سایه مراقبت وتمرین و دورداشتن آن ها از موقعیّت های اضطرار و بن بست های روحی و روانی.
آموزش درست وبنیادی تکالیف و احکام دینی وعبادی، برطرف کردن شک وشبهه های بی مورد وبی اساس در زمینه عمل به احکام و دستورات دینی، دادن آگاهی های لازم و متعادل وبه دور از سخت گیری های غیرعاقلانه به اعضای خانواده و مخصوصاً فرزندانی که در سنین بلوغ وتکلیف قرار دارند
داشتن تعامل دوستانه وحاکی از درک متقابل با اعضای خانواده.
آموزش دادن به کودکان و نوجوانان که عبادت یعنی بندگی و عبودیتِ پروردگار مهربان.
بازداشتن افراد از احساس گناه شدید وخردکننده وعذاب وجدان دائمی درصورت ارتکاب خطا واشتباه یا معصیت ونافرمانی دستورات الهی، ودرمقابل امیدوارساختن آدم ها به رأفت وفضل وبخشش وتوبه پذیر بودن خداوند رحمان و رحیم واین که خداوند از خود انسان ها به آنان دلسوزتر وخیرخواه تر است، وعدم واداشتن واجبار افرادِ مستعد وسواس به توبه وانابه در صورت لغزش وخطا.
ایجاد عادات مطلوب وعاقلانه برای دفع ادرار و مدفوع در کودکان واجتناب از وضع مقرّرات ونظم شدید در این خصوص، چراکه در غیر این صورت زمینه رعب وترس از نجاست در کودک به وجود آمده واو را برای ابتلاء به وسواس مستعد می سازد.
تلاش درجهت حفظ سلامت جسمی وارتقاء بهداشت روانی فرزندان وپرورش و تقویت اراده و روحیه اعتماد به نفس، کاهش حساسیّت ها و زودرنجی افراد، رعایت آزادی، استقلال وشخصیت فرد به اندازه مشروع ومعقول به ویژه در مورد کودکان، برای اینکه فرد بتواند اندیشه مثبتی راجع به خود داشته وخود را فردی لایق وارزشمند بداند.
توجه به نیازهای ضروری زندگی افراد مثل خواب واستراحت، تغذیه مناسب وسالم، ورزش وتفریح ، اوقات فراغت وغیره.
تعالی اخلاق ورشد و پرورش جنبه های گوناگون اخلاقی مثل گذشت وایثار، فداکاری، انفاق وغیره
مهیّا نمودن محیطی امن و به دور از ناسازگاری ها، درگیری ها و کشمکش ها، تحقیرها، ناامنی ها وممانعت های نامعقول وبی اندازه.[۳۲۲]
در کنار راهکارهای فردی و خانوادگی که از مهمترین شیوه های پیشگیری هستند، خوب است نیم نگاهی نیز به راهکارهای فرهنگی، مذهبی و اجتماعی داشته باشیم: در تبیین راهکارهای فرهنگی می توان به برنامه های فرهنگی عمیق تر در قالب آموزش های مدرسه ای ، نظر داشت، از جمله: تدوین برنامه های آموزشی در مدرسه، به منظور حفظ سلامت روان کودکان و نوجوانان، آموزش مهارت های زندگی و ایجاد ارتباطات سالم با دیگران، سوق دادن کودکان و نوجوانان به سوی شادزیستن عاقلانه و …
رجا نیوز
۰۷۵٫
۳۷۵٫
۲۷۵٫
۰۰۱٫
۱۷۶٫
۰۳۶٫
با توجه به نتایج جدول فوق
۱- رابطهای میان برانگیختگی کلمات به کار رفته در مورد سوریه در عنوان اخبار با کل عنوان خبر راجع به هسته ای ایران فقط در خبرگزاری رادیوفردا، فارس نیوز معنادار بود. در بقیه خبرگزاریها معنادار نبود.
۲-رابطهای میان خوشایندی کلمات به کار رفته در مورد هسته ای ایران در عنوان اخبار با کل عنوان خبر راجع به هسته ای ایران در رجا نیوز و فارس نیوز معنادار بود ولی در بقیه خبرگزاریها رابطه میان خوشایندی کلمات به کار رفته در مورد هسته ای ایران در عنوان اخبار با کل عنوان خبر راجع به هسته ای ایران معنادار نبود.
۳- رابطهای میان غلبه کلمات به کار رفته در مورد هستهای ایران در عنوان اخبار با کل عنوان خبر راجع به هسته ای ایران فقط در خبرگزاری صدای آمریکا و مشرق معنادار نبود. در بقیه خبرگزاریها معنادار بود.
بر این اساس برانگیختگی ۱۵ عنوان از مجموع ۲۴ عنوان با خوشایندی مجموع کلمات آن همبستگی معنادار داشتند که مثبت یا منفی بودن همبستگی آن بسته به مثبت یا منفی بودن کلمه متغیر بود. معادل ۵/۶۲ درصد با داشتن برانگیختگی یک کلمه میتوان به تخمین برانگیختگی، خوشایندی و غلبه آن متن پرداخت.
بر این اساس خوشایندی ۱۳ عنوان از مجموع ۲۴ عنوان با غلبه مجموع کلمات آن همبستگی معنادار داشتند که مثبت یا منفی بودن همبستگی آن بسته به مثبت یا منفی بودن کلمه متغیر بود. معادل۱۶/۵۴ درصد با داشتن برانگیختگی یک کلمه میتوان به تخمین برانگیختگی، خوشایندی و غلبه آن متن پرداخت.
بر این اساس غلبه ۲۰ عنوان از مجموع ۲۴ عنوان با غلبه مجموع کلمات آن همبستگی معنادار داشتند که مثبت یا منفی بودن همبستگی آن بسته به مثبت یا منفی بودن کلمه متغیر بود. معادل ۳/۸۳درصد با داشتن برانگیختگی یک کلمه میتوان به تخمین برانگیختگی، خوشایندی و غلبه آن متن پرداخت.
سؤال چهارم. آیا تفاوتی در تارنماهای مختلف فارسی در زمینه برانگیختگی کلمات به کار رفته وجود دارد؟
برای پاسخ از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. مراحل به صورت زیر بود.
جدول ۱۹-۴ : شاخصهای آماری برانگیختگی کلمات در تارنماهای مختلف فارسی
تارنما
میانگین
انحراف معیار
بی بی سی
۳٫۱۴
۱٫۳۴
۱٫۶۳
۱٫۱۶
۲٫۶۴
۱٫۵۴
۲٫۷۱
۱٫۵۵