۰.۲۹۸-
۰.۲۰۲
**۱.۹۲۸-
۰.۰۲۰
اهرم مالی
۰.۰۲۵
۰.۰۳۶
۰.۶۷۸
۰.۴۹۸
*** معنیدار در سطح ۱ درصد، ** معنیدار در سطح ۵ درصد، * معنیدار در سطح ۱۰ درصد.
منبع : یافتههای پژوهشگر
تعدیل شده
انحراف استاندارد
دوربین- واتسون
آماره F
۰.۴۸۸
۰.۴۴۵۸
۳.۱۳۸
۱.۶۷۴
۶.۸۹۸۱
۰.۰۰۰۱
منبع : یافتههای پژوهشگر
طبق جدول بالا مدل رگرسیونی با توجه به آماره F و به دست آمده معنیدار است که این موضوع بیانگر تأثیر کلی متغیرهای مستقل بر روی متغیر وابسته است که برای تعیین اثر هریک از این متغیرها در ادامه آزمون معنیداری ضرایب انجام و اعتبار مدل را نیز از طریق ضریب تعیین مشخص میشود.
از طرف دیگر با توجه به مقدار ضریب تعیین مدل که ۰.۴۸۸است میتوان نتیجه گرفت که در حدود ۴۸.۸ درصد تغییر در متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل توضیح داده میشود. همچنین آماره دوربین- واتسون نیز برابر ۱.۶۷۴است که چون عددی نزدیک ۲ است بنابراین خودهمبستگی در مدل وجود ندارد.
با توجه به مقدار ضریب متغیر اندازه هیات مدیره برابر با ۶.۳۴۷ میباشد و از نظر آماری معنیدار است بنابراین فرضیه اول پذیرفته میشود یعنی اینکه:
” بین اندازه هیات مدیره و کیفیت گزارشگری مالی رابطه معنادار وجود دارد.”
با توجه به مقدار ضریب متغیر استقلال هیات مدیره برابر با ۱.۰۱۸میباشد و از نظر آماری معنیدار است بنابراین فرضیه دوم پذیرفته میشود یعنی اینکه:
” بین استقلال هیات مدیره و کیفیت گزارشگری مالی رابطه معنادار وجود دارد.”
با توجه به مقدار ضریب متغیر رشته تحصیلی اعضای هیات مدیره برابر با ۰.۳۳۸-میباشد و از نظر آماری معنیدار نیست بنابراین فرضیه سوم رد میشود یعنی اینکه:
” بین رشته تحصیلی اعضای هیات مدیره و کیفیت گزارشگری مالی رابطه معنادار وجود ندارد.”
با توجه به مقدار ضریب متغیر سوابق شغلی اعضای هیات مدیره برابر با ۰.۰۴۰-میباشد و از نظر آماری معنیدار نیست بنابراین فرضیه چهارم رد میشود یعنی اینکه:
” بین سوابق شغلی اعضای هیات مدیره و کیفیت گزارشگری مالی رابطه معنادار وجود ندارد.”
با توجه به مقدار ضریب متغیر دانش مالی اعضای هیات مدیره برابر با ۰.۰۳۵میباشد و از نظر آماری معنیدار نیست بنابراین فرضیه پنجم رد میشود یعنی اینکه:
” بین دانش مالی اعضای هیات مدیره و کیفیت گزارشگری مالی رابطه معنادار وجود ندارد.”
۴-۵-۵ بررسی پیشفرضهای مدل
در مرحله بعد برای اطمینان از درستی آزمون، پیشفرضهای مدل رگرسیون که عبارت است از آزمون مستقل بودن خطاها، آزمون ثابت بودن واریانس خطاها، آزمون نرمال بودن خطاها و متغیر وابسته است و در صورت درست بودن آن نتایج آزمون پذیرفته خواهد شد.
۴-۵-۵-۱ آزمون مستقل بودن خطاها
. همان: ۱/۴۱۴٫ ↑
. القرآن الکریم:الحج/۴۰٫ ↑
. طباطبایى، محمد حسین؛المیزان فى تفسیر القرآن،۱۴/۳۵۸٫ ↑
. مرحوم شیخ طوسی نیز این مطلب را تأئید می کند. در ضمن این حکم در مورد سرزمین هائی که اهالی آن اسلام بیاورند نیز صادق است. الحلی، ابومنصور بن الحسن بن یوسف بن المطهر الاسدی؛ تذکرهالفقهاء،۱/۴۴۶؛ جصاص، احمد بن على؛ احکام القرآن( جصاص)،۵/۸۳٫ ↑
. الحلی، ابومنصور بن الحسن بن یوسف بن المطهر الاسدی؛ تذکرهالفقهاء ، ۱/۴۴۶٫ جصاص، احمد بن على؛ احکام القرآن( جصاص)،۵/۸۳٫ ↑
. همان. ↑
. خزائلی، محمد؛احکام قرآن،۴۹-۵۰٫ ↑
.. الحلی، ابومنصور بن الحسن بن یوسف بن المطهر الاسدی؛ تذکرهالفقهاء، ۲/۶۴۸ و ۶۵۰٫ ↑
«و(نیز)همسرش، در حالى که هیزمکش(دوزخ)است. . . »القرآن الکریم:المسد/۴٫ ↑
. «همسر فرعون(چون دید آن ها قصد کشتن کودک را دارند)گفت:. . . »القرآن الکریم:القصص/۹٫ ↑
. جزیرى، عبد الرحمن- غروى، محمد- یاسر مازح؛ کتاب الفقه على المذاهب الأربعه و مذهب أهل البیت:، ۴/۲۰۰٫ ↑
. اصفهانى، ابو الحسن؛وسیلهالنجاه(مع حواشی الگلپایگانی)، ۳/۱۹۲؛ الموسوی الخمینی،روح الله؛ تحریرالوسیله،۲/۲۸۵؛ الحلی، ابومنصور بن الحسن بن یوسف بن المطهر الاسدی؛ تذکرهالفقهاء، ۲/۶۴۸٫ ↑
. النجفی،محمد حسن؛جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام،۲۹/۲۶۶؛ الحکیم،محسن؛نهج الفقاهه،۱۱۵٫ ↑
. النجفی،محمد حسن؛جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام،۳۹/۳۲۱٫ ↑
. کتاب مقدس:سفر پیدایش،۲۴/۲-۵٫ ↑
. کتاب مقدس:سفر تثنیه،۷/۱-۵٫ ↑
. همان: ۱پادشاهان،۱۱/۱-۳٫ ↑
. همان: نحمیا،۱۳/۲۳-۲۷٫ ↑
. «مردان و زنان بىهمسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بىنیاز مىسازد خداوند گشایشدهنده و آگاه است!» القرآن الکریم: النور/۳۲٫ ↑
. «امروز چیزهاى پاکیزه براى شما حلال شده و (همچنین) طعام اهل کتاب، براى شما حلال است و طعام شما براى آنها حلال و (نیز) آنان پاکدامن از مسلمانان، و آنان پاکدامن از اهل کتاب، حلالند هنگامى که مهر آنها را بپردازید و پاکدامن باشید نه زناکار، و نه دوست پنهانى و نامشروع گیرید. و کسى که انکار کند آنچه را باید به آن ایمان بیاورد، اعمال او تباه مىگردد و در سراى دیگر، از زیانکاران خواهد بود.» همان:المائده/۵٫٫ ↑
. «و خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلّطى نداده است.» همان:النساء/۱۴۱٫ ↑
. خزائلی، محمد؛احکام قرآن،۷۲٫ ↑
. «وَ لَن یجَْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلىَ المُْؤْمِنِینَ سَبِیلا»«و خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلّطى نداده است. »القرآن الکریم: النساء/۱۴۱٫ ↑
. «یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِذَا جَاءَکُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِیمَانهِِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلىَ الْکُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لهَُّمْ وَ لَا هُمْ یحَِلُّونَ لهَُنَّ وَ ءَاتُوهُم مَّا أَنفَقُواْ وَ لَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ أَن تَنکِحُوهُنَّ إِذَا ءَاتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَ لَا تُمْسِکُواْ بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ وَ سَْلُواْ مَا أَنفَقْتُمْ وَ لْیَسَْلُواْ مَا أَنفَقُواْ ذَالِکُمْ حُکْمُ اللَّهِ یحَْکُمُ بَیْنَکُمْ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیم»«اى کسانى که ایمان آوردهاید! هنگامى که زنان باایمان بعنوان هجرت نزد شما آیند، آن ها را آزمایش کنید- خداوند به ایمانشان آگاهتر است- هر گاه آنان را مؤمن یافتید، آن ها را بسوى کفّار بازنگردانید نه آن ها براى کفّار حلالند و نه کفّار براى آن ها حلال و آنچه را همسران آن ها(براى ازدواج با این زنان)پرداختهاند به آنان بپردازید و گناهى بر شما نیست که با آن ها ازدواج کنید هر گاه مَهرشان را به آنان بدهید و هرگز زنان کافر را در همسرى خود نگه ندارید(و اگر کسى از زنان شما کافر شد و به بلاد کفر فرار کرد،)حق دارید مَهرى را که پرداختهاید مطالبه کنید همان:گونه که آن ها حق دارند مهر زنانشان را که از آنان جدا شدهاند)از شما مطالبه کنند این حکم خداوند است که در میان شما حکم مىکند، و خداوند دانا و حکیم است!» همان: الممتحنه/۱۰٫ ↑
. القرآن الکریم: الممتحنه/۱۰٫ ↑
. الشهید الثانی(العاملی)،زین الدین بن علی مسالک الأفهام الی تنقیح شرائع الاسلام،کتاب نکاح/۴۹۰؛ حرّ عاملى، محمد بن حسن بن على، تفصیل وسائل الشیعه إلى تحصیل مسائل الشریعه، ۱۴/۴۱۷٫ ↑
. «الْیَوْمَ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّبَاتُ وَ طَعَامُ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ حِلٌّ لَّکمُْ وَ طَعَامُکُمْ حِلٌّ لهَُّمْ وَ المُْحْصَنَاتُ مِنَ المُْؤْمِنَاتِ وَ المُْحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ مِن قَبْلِکُمْ إِذَا ءَاتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ محُْصِنِینَ غَیرَْ مُسَافِحِینَ وَ لَا مُتَّخِذِى أَخْدَانٍ وَ مَن یَکْفُرْ بِالْایمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَ هُوَ فىِ الاَْخِرَهمِنَ الخَْاسِرِین»«از تو سؤال مىکنند چه چیزهایى براى آن ها حلال شده است؟ بگو: «آنچه پاکیزه است، براى شما حلال گردیده(و نیز صید)حیوانات شکارى و سگهاى آموخته(و تربیت یافته)که از آنچه خداوند به شما تعلیم داده به آن ها یاد دادهاید،(بر شما حلال است)پس، از آنچه این حیوانات براى شما(صید مىکنند و)نگاه مىدارند، بخورید و نام خدا را(به هنگام فرستادن حیوان براى شکار،)بر آن ببرید و از(معصیت)خدا بپرهیزید که خداوند سریع الحساب است!»القرآن الکریم:المائده/۵٫ ↑
. حرّ عاملى، محمد بن حسن بن على، تفصیل وسائل الشیعهإلى تحصیل مسائل الشریعه، ۱۴/۴۱۲٫ ↑
. همان: ۱۴/۴۱۴٫ ↑
. همان: ۱۴/۴۱۵٫ ↑
. همان:۱۴/۴۱۶٫ ↑
. همان:۱۴/۴۱۸٫ ↑
- همان:۱۴/۴۱۵٫ ↑
. البلاغی، محمد جواد؛ الهدى إلى دین المصطفى،۲/۳۴۵٫ ↑
. کتاب مقدس:سفر تثنیه،۲۲/۲۹٫ ↑
. همان ،۲۴/۱-۴٫ ↑
. النجفی،محمد حسن؛جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام،۲۱/۳۰۵-۳۰۶٫ ↑
. کتاب مقدس:سفر تثنیه،۱۷/۱-۱۷٫ ↑
. همان:سفراعداد،۲۷/۸-۱۲٫ ↑
. خزائلی، محمد؛احکام قرآن،۱۸۱٫ ↑
. النجفی،محمد حسن؛جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام،۳۹/۳۲۰٫ ↑
. القمی(شیخ الصدوق)،ابوجعفرمحمدبن علی بن الحسین بن بابویه؛ من لا یحضره الفقیه،۴/۳۴۳٫ ↑
. الطوسی،ابوجعفر محمد بن الحسن، تهذیب الأحکام، ۹/۳۶۴٫ ↑
. الطوسی،ابوجعفر محمد بن الحسن، تهذیب الأحکام، ۹/۳۶۴-۳۶۶٫ ↑
. همان: ۹/۳۶۷٫ ↑
. القرآن الکریم:البقره/۱۱۳٫ ↑
. همان::آل عمران/۶۴٫ ↑
منابع دولتی و بازار سرمایه بیرونی و شهری
منابع محلی و پس اندازی خرد مردم محلی
شیوه مدیریت
متمرکز و از بالا به پایین
غیر متمرکز و متکی به مردم
سازمان کار
دولتی با بنگاههای مالی و سازمان های بزرگ
متنوع، شبکه ای و متناسب با اندازه اقتصادی
شیوه فعالیت
روابط رسمی و قانونی و اصل اعتبار در ازاء اعتبار
ساده بر اساس اصل شفافیت و اصل اعتماد
منبع: عمادی ، ۱۳۸۴، ۴
استفاده از اعتبارات خرد، به عنوان یک روش مداخله غیر مستقیم در توسعه، مورد توجه اغلب نحله های فکری توسعه قرار گرفته است. این شیوه با گسترش بازارهای جدید و ارتقای فرهنگ مدیریتی، زمینه مناسبی برای حکمرانی کار آمد دولت در توسعه کشاورزی فراهم می سازد( افتخاری و همکاران، ۱۳۸۵، ۴۷).
اعتبارات خرد، یکی از مباحث عمده در اقتصاد نئولیبرال است که پس از تغییرات نظری در تئوری های اقتصادی و دیدگاه های توسعه به عنوان یک محرک اقتصادی برای کشورهای در حال توسعه و کشورهایی که با مشکل تورم و بیکاری فزاینده روبه رو هستند و توزیع ثروت و در آمد چندان عادلانه نیست، به عنوان کلید های حل معما در نظر گرفته شده است. بانک جهانی اعلام کرد: تحقیقات تجربی درباره رشد و توسعه نشان می دهد بازارها محرک های مهم توسعه هستند و برنامه ریزی متمرکز و دولتی دارای محدودیت هایی است، آزاد سازی اقتصادی منجر به عدم تمرکز قدرت سیاسی می شود و از نقش بخش عمومی در اقتصاد می کاهد و این امر به توسعه اقتصادی می انجامد در این راستا، بسط و برنامه ریزی برای اعتبارات خرد به عنوان مداخله گر توسعه، بازارهای جدید را گسترش داده و فرهنگ بازار آزاد را ارتقاء می دهد و تضمین کننده حداقل مداخله دولت می شود. اینها همگی سیاست های نئولیبرال اقتصادی بود که به وسیله فریدمن، بوئر، بانک جهانی و دولت هایی مثل ایالات متحده و انگلستان جهت تعدیل اقتصادی و اتخاذ سیاست های نوین در نظر گرفته می شد. اعتبارات خرد نیز حاصل این تفکر اقتصادی است(مافی،۱۳۸۵، ۱۶۳ـ۱۶۲).
۲ـ۳ـ۲ ـ اعتبارات خرد وکاهش فقر
در تعریف فقر آمده است، افرادی که دارای منابع و توانایی های کافی برای رفع نیاز های اولیه خود نمی باشند، و از لحاظ اقتصادی فقرا نه تنها از درآمد و منابع بلکه فرصت هایی که شامل عدم اعتبار برای ایجاد درآمد و ایجاد ثبات در مصرف نیز محروم می باشند(Weng,2008,1 ). فقر یکی از قدیمی ترین آسیب های اجتماعی در همه جوامع است. این واقعیت که یکی از تعالیم مهم همه ادیان، دستگیری و حمایت از فقراست، خود دلیل محکمی بر قدمت زیاد فقر و مسئله ساز بودن آن برای نظم اجتماعی جوامع در طول تاریخ است(زاهدی مازندرانی،۱۳۸۴، ۲). فقر یا نداری، دور افتادن نسبی از مسیر توسعه انسانی به علت عدم کفایت امکانات مادی، اجتماعی و معنوی است. بنا به تعریف فقرا عبارتند از: اشخاص، خانوارها و یا گروهی از اشخاص که منابعشان از نظر مادی، فرهنگی و اجتماعی به اندازه محدود باشد که آنها را از کمترین امکانات قابل پذیرش برای زندگی محروم نموده اند و از دیگر اعضای جامعه ای که در آن زندگی می کنند، مجزا می نماید. از مهم ترین نشانه های فقر به ویژه فقر اقتصادی می توان به کاهش امکان دستیابی به اشتغال، بالا بودن نرخ زادو ولد، افزایش نابرابری ها، افزایش فساد، ناکافی بودن امکانات زیر بنایی، کاهش قدرت خرید،گسترش بیکاری پنهان اشاره کرد. فقر و نابرابری با ابعاد متنوع و آثاری که بر روی اقتصاد، سیاست و اجتماع دارد مهمترین چالش فراروی سیاستگذاران، تصمیم گیران و کارشناسان علوم اجتماعی است (مافی،۱۳۸۷، ۱۴ـ۱۳). فقر در یک جامعه زمانی به وجود می آید که افراد از یک رفاه معیشتی که طبق معیارهای آن جامعه، حداقل معقول تلقی می شود، برخوردار نباشند. بدین ترتیب ممکن است در یک کشور در حال توسعه، فقر به معنی محرومیت از امکاناتی تلقی شود که صرفا برای حیات ضروری هستند، در حالی که این پدیده در یک کشور پیشرفته به معنای محرومیت نسبی از شرایط و امکانات یک زندگی معمولی آن کشور باشد، فقر نشانه ضعف و ناسالم بودن نظام اقتصادی است(خالدی و همکاران،۱۳۸۷، ۲۰۶). بر اساس گزارش بانک جهانی در آغاز هزاره سوم بیش از یک میلیارد نفر از جمعیت دنیا کمتر از یک دلار در روز و حدود ۳ میلیارد نفر یعنی تقریبا نیمی از جمعیت جهان درآمد کمتر از ۲ دلار در روز داشته و در فقر به سر می برند(Word bank,2008,30). همچنین یک سوم از کودکان جهان از سوء تغذیه رنج برده و ۶۴۰ میلیون انسان هم بدون سرپناه زندگی می کنند(Veltmeyer,2010,24). فقر مفهوم بسیار گسترده تراز کمبود درآمد دارد. در واقع فقر حیطه هایی از قبیل نقصان وکمبود دارایی، سلامتی، امید به زندگی، آموزش و تحصیلات، اختیار و قدرت و سایر شاخص های اجتماعی را نیز در بر می گیرد(فرشاد مؤمنی و همکاران، ۱۳۸۸،۴). می توان گفت فقر بخشی از یک سلسله مراتب اجتماعی و نمادین است که در آن به فقرا نقش بازنده داده اند، هر چه قدر فقر ادامه یافته، این سلسله مراتب بیشتر جا افتاده است(رضوی،۱۳۸۲، ۱۲). میلر با نگاهی اقتصادی تر فقر را شرایطی می داند که میزان درآمد یک پنجم پایینی توزیع درآمد قرار داشته باشد و منچر از دیدگاه اقتصاد سیاسی آن را وضعیتی ناهمساز با غایت های ملی جامعه می داند(Haralambos,Heald,1991,158). محققان از قرن نوزدهم به بعد که مطالعه منظم فقر آغاز شده است کوشیده اند که معیارهای ثابتی را برای سنجش فقر به کار گیرند. از لحاظ آرمانی یک چنین معیاری را می توان برای همه جوامع به کار گرفت و بر اساس آن می توان سطح ثابتی را تعریف کرد که خط فقر(Poverty line) نامیده می شود. بر طبق تعریف، فقر از زیر این خط آغاز شده و در بالای آن پایان می یابد. امروزه تمیز میان فقر مطلق (Absolute Poverty) و فقر نسبی(Relative Poverty) در ادبیات پژوهش یک ضرورت اساسی تلقی می شود. تعریف فقر مطلق اشاره به حالتی دارد که در آن فرد، با فقدان منایع لازم برای بقا روبه رو است، مصادیق این نوع فقر را بیشتر در جهان سوم و در جوامع توسعه نیافته می توان یافت. مفهوم فقر نسبی با تفاوت های مربوط به سطوح منابع مادی یعنی نابرابری های ناشی از توزیع آن در جامعه مرتبط است(Marshall, 1998,516). بانک جهانی مفهوم فقیر بودن را در گزارشات خود در سال (۲۰۰۵) ، اینگونه تعریف می کند: در فقر گرسنگی است، فقر نداشتن سرپناه است، فقر بیمار بودن و عدم توانایی مراجعه به پزشک است. فقر دسترسی نداشتن به مدرسه و نا آشنایی با خواندن است. فقر نداشتن شغل، هراس از آینده و هر روز فقط برای همان روز زنده ماندن است. مؤسسه نان برای جهان نیز در گزارش گرسنگی در سال (۲۰۰۵)، گزارش می کند که فقیر ترین و حاشیه ای ترین گروه ها در جهان، کشاورزان خرده پا و روستاییان بی زمین اند که سه چهارم از مردم گرسنه یا مبتلا به سوء تغذیه جهان را تشکیل می دهند(زاهدی مازندرانی،۱۳۸۴، ۱۶-۱۵). در ایران نیز مطالعات انجام شده بازگوی آن است که مهم ترین گروه های اجتماعی درگیر فقر در اجتماعات روستایی به ترتیب عبارتند از : بیکاران، خانوارهای تحت سرپرستی زنان، چوپانان، کارگران روستا، ماهی گیران خرده پا، سالخوردگان و ازکارافتادگان، روستاییان بی زمین(زاهدی و عبقری،۱۳۷۸، ۱۹ـ۱۸). در این میان, فقر شدید روستایی به منزله هتک حرمت روستاییان است، اگر مردم با واقعیت فقر مواجه شوند، تعداد کمی از آنها با این عبارت مخالفت می کنند. این بی حرمتی تنها در رابطه با محرومیت غیر قابل اجتناب نیست، بلکه رنج و مرگ غیر قابل تحمل را نیز شامل می شود(چمبرز، ۱۳۸۳، ۱۶). در جامعه روستایی، بخش عظیمی از روستاییان و کشاورزان خاصه روستایی فقیر و کشاورزان خرده پا و متوسط، عملاٌ آسیب پذیر به شمار می آیند و این وضعیت به ویژه در مقاطعی از سال که به دلایل مختلفی از قبیل طول فاصله زمانی تا فصل برداشت یا بروز وضعیت غیر مترقبه خانواده های ساکن روستا با کمبود مواد غذایی و درآمد نقدی روبه رو می شوند, تشدید می گردد(پاک نظر، ۱۳۸۵، ۱۴۳). این واقعیتی است که بیشتر فقیران و عموماً فقیرترین آنها در نواحی روستایی زندگی می کنند، کسانی که منزوی و پراکنده هستند و به خدمات اجتماعی و دیگر خدمات دسترسی ندارند. بدین ترتیب یکی از خصیصه های مهم فقر، روستایی بودن آن است. تقریبا ۷۰ درصد فقیران جهان در نواحی روستایی زندگی می کنند و پیش بینی می شود که نسبت فقیران در جهان تا سال ۲۰۳۵ به کمتر از ۵۰ درصد نرسد(پورطاهری و همکاران، ۱۳۹۰، ۲۰). فقرای روستایی دارای ویژگی هایی هستند، از مهمترین ویژگی آنها میتوان به عدم دسترسی لازم به منابع مالی لازم جهت کارآفرینی، توانمندسازی، استفاده و بهره برداری از منابع طبیعی اشاره کرد. امروزه با توجه به موفقیت برخی از نهادهای مالی در کشورهای بنگلادش، اندونزی، مکزیک، بولیوی، چین و . . . در ارائه اعتبارات خرد به فقرا و توانمند سازی آنها، اندیشمندان از این موفقیت ها به عنوان انقلاب اعتبارات خرد یاد کرده اند(Sengupta, 2008, 11).
اعطای اعتبارات خرد بانکی از چند طریق می تواند باعث بهبود وضعیت فقرای روستایی شود:
۱ـ برنامه های تاٌمین مالی خرد آسیب پذیری گروه های پایین درآمدی را از طریق افزایش سطوح درآمد خانوارها افزایش می دهد و از معیشت پایدار فقرای روستایی حمایت می کند(Jackson, 2005,8).
۲ـ افزایش اشتغال یکی دیگر از نتایج توسعه بازارهای مالی است. در بیشتر کشورهای در حال توسعه، از مهم ترین مشکلات فقرای روستایی این است که آنها یا دارای کار نبوده و یا درآمد کافی را از کار خود بدست نمی آورند. فقرا با دریافت اعتبارات خرد می توانند اقدام به ایجاد یک واحد کسب و کار جدید کرده و یا کار خود را در مقیاس های مختلفی توسعه دهند(misra, 2006,5).
۳- بهبود وضعیت زنان یکی دیگر از نتایج برنامه اعتبارات خرد است. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه زنان به عنوان بخش بزرگی از فقرا جهت ارتقای وضعیت زندگی خود نیازمند دسترسی به منابع مالی را دارند(دیهیم و وهابی،۱۳۸۲، ۶۲ ). از نمونه های موفق اعطای اعتبارات خرد در جهان می توان به کشور بنگلادش اشاره کرد، کشور بنگلادش دارای ۱۴۰ میلیون نفر جمعیت است که از این میزان ۸۴ درصد جمعیت ( ۳۵ درصد زنان) در نواحی روستایی زندگی می کنند. در طی دو دهه گذشته در این کشور توسعه برنامه های مربوط با تأمین مالی زنان روستایی باعث شده است که زنان در کنار کار در مزارع به توسعه تجارت های کوچک مانند تولید مواد غذایی و فروش آن، توسعه بخش دامداری، گسترش صنایع دستی و . . . بپردازند و باعث افزایش درآمد خود و خانوارها شوند(Afrin, 2008, 168).
صندوق بین المللی توسعه کشاورزی نیز انگیزه اعطای اعتبارات به روستاییان را که از طریق بسیج منابع و دانش به مثابه ابزاری راهبردی و مکمل و ائتلاف پویای روستاییان، دولت، مؤسسه های توسعه و اعتبار، سازمان های غیر دولتی و بخش خصوصی اجرا می شودرا به شرح زیر بیان می کند.
أـ تحرک اجتماعی، بالا بردن آگاهی ها، آموزش و قدرت دهی به فقیران،
ب ـ افزایش اعتماد به نفس فقیران، ظرفیت سازی های محلی و . . . ،
ج ـ فراهم سازی زمینه کار گروهی برای ایجاد دارایی و زیر ساخت تولید محلی، کمسیون اجتماعی و اقتصادی سازمان ملل ( اسکاپ ) هدف از اعطای اعتبارات خرد به روستاییان را فقرزدایی، ایجاد اشتغال، درآمدزایی، توسعه اجتماعی و ترویج آموزش کشاورزی، افزایش خودکفایی و حفظ عزت نفس روستاییان می داند(Escap, 1996,13).
۲ ـ ۳ ـ ۳ ـ اعتبارات خرد و مهاجرت های روستایی
مهاجرت به عنوان مهم ترین صورت تحرک مکانی جمعیت در یک قلمرو جغرافیایی، حرکت یک فرد یا گروهی از افراد در امتداد مرزهای یک واحد سکونتگاهی به واحدی دیگر برای اقامت دائم یا موقت در مکانی غیر از زادگاه فرد است( Khotari, 2002,16). پدیده مهاجرت یکی از مسائل اصلی مورد توجه جامعه شناسان، جمعیت شناسان و موسسات مسئول کشورها است، زیرا مهاجرت در ابعاد مختلف جامعه طی زمان تغییرات تکنولوژی و اجتماعی را به وجود می آورد( tsekouras, 2005, 17). مهاجرت به معنای اعم کلمه عبارت است از ترک سرزمین اصلی و ساکن شدن در سرزمین دیگر به طور دائم و یا موقت. ولی به معنی اخص کلمه که مهم ترین نوع تحرک جمعیت می باشد، عبارت است از جا به جا شدن دسته جمعی یا انفرادی انسان ها به طور دائم بدون قصد بازگشت به مبدأ( جوان، ۱۳۸۶، ۳۱۶). انگیزه های مهاجرتی[۴] افراد بسته به ویژگی های محیطی و شرایط زمانی ـ مکانی هر کانون سکونتگاهی برای فرد از محل زندگی و حرکت به سوی مکانی دیگر متفاوت می باشد. بدین معنا که عواملی سبب حرکت از مبدأ می شوند که اصطلاحاً به آن عامل « دافعه »[۵] گویند و عواملی سبب تسریع حرکت در مقصد می شوند که به آن عامل « جاذبه » [۶] می گویند.( لهاسایی زاده، ۱۳۶۸، ۸۲).
مهاجرت عبارت است از جا به جایی مردم از مکانی به مکان دیگر به منظور کار یا زندگی، مردم معمولاً به دلیل دور شدن از شرایط یا عوامل نامساعد دور کننده ای مانند فقر، کمبود غذا، جنگ و . . . مهاجرت می کنند، دلیل دوم می تواند شرایط و عوامل مساعد جذب کننده مانند آموزش بهتر، مسکن بهتر و آزادی بیشتر در مقصد مهاجرت باشد. مهاجرت عموماً ناشی از وجود نابرابری های شغلی، درآمدی، کمبودهای خدماتی و تفاوت در سطوح کیفیت زندگی بین مناطق شهری و روستایی است. این نظریه که به مدل «رانش» و « کشش» در باب مهاجرت های روستا ـ شهری معروف است. مبنای حرکت جمعیت را بر اندیشه “توسعه ناهماهنگ شهر و روستا"، به عبارت دیگر وجود تضاد و نابرابری اقتصادی ـ اجتماعی میان این دو فضای سکونتگاهی قرار می دهد( فیندلی، ۱۳۸۲، ۵۶). در این راستا و به اعتقاد بوگ[۷] جاذبه ها عمدتاً فرصت های شغلی بهتر، دستیابی به درآمد بیشتر، وجود مراکز تفریحی، فعالیت های فرهنگی، شرایط جذب محیط کار و زندگی همانند مسکن و خدمات رفاهی و فرصت های کسب آموزش های حرفه ای را شامل می شود که بیشتر در شهر ها متمرکزند. و عواملی چون کاهش منابع مالی و کم توجهی به بخش کشاورزی، مکانیزه شدن کشاورزی و در نتیجه محدودیت های شغلی در این بخش و بیکاری فزاینده، نبود بسترمناسب برای رشد خلاقیت های فردی و اجتماعی، حوادث طبیعی مستمر و کمبود امکانات معیشتی ـ رفاهی پاره ای از دافعه ها می باشد که در محیط های روستایی وجود دارند( زنجانی، ۱۳۸۰و جلالیان و همکاران، ۱۳۸۶، ۹۰). علل مهاجرت، وابسته به ویژگی های مختلف شخصیتی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی افراد متفاوت است. هدف عده ای از مهاجرت اشتغال است و قصد عده ای دیگر تحصیل، ازدواج و . . . که قطعا هر کدام نتایج متفاوتی دارد. در کشور ما نیز مهاجرت روستاییان به صورت خانوادگی به واسطه تبعیت و ارتباط با اقوام ساکن در شهر و همچنین به تأسی از عوامل اجتماعی ـ فرهنگی، بعد از دلایل و انگیزه های اقتصادی همچون پیدا کردن شغل دارای بیشترین تعداد مهاجرت ها بوده است(قاسمی ارهائی،۱۳۸۵، ۷۶ـ ۲۲).
ویژگی های کلی مهاجرت های روستایی در ایران عبارتنداز:
الف ـ مهاجرت روستایی اغلب ناشی از علل اقتصادی و بیکاری بوده و هست.
ب ـ جابه جایی فصلی و موقت به مراتب بیشتر از مهاجرت های دائمی هستند.
پ ـ مهاجرت دائمی روستائیان اغلب به صورت خانوادگی صورت می گیرد.
ج ـ اکثریت مهاجران روستایی را افراد جوان و تحصیلکرده روستایی تشکیل می دهند ( مهدوی، ۱۳۸۵، ۱۴۱).
محققان عوامل مختلفی را در بروز مهاجرت ها ی روستایی موثر می دانند:
لیو فرایند مهاجرت های روستاـ شهری را بخشی از توسعه اقتصادی می داند که طی آن منابع انسانی از بخش کشاورزی که دارای تولیدات فرصت های کاری و منابع مالی اندک هستند، به طرف بخش صنعت شهری که دارای فرصت های کاری بالا و فرصت های سرمایه گذاری می باشند مهاجرت می کنند( LIU, 2008, 4).
پیتر بالا بودن فرصتهای سرمایه گذاری در بخش صنعت و به دنبال آن بالا بودن تقاضای نیروی کار در این بخش را مشوقی برای رخ دادن مهاجرت های روستا ـ شهری می شناسد( Peter , 2004, 7).
سیمون برای شناسایی عوامل موثر در بروز مهاجرت ها مدلی را ارائه می کند، طبق مدل سیمون سرمایه اجتماعی در وقوع مهاجرت ها مهمترین عامل می باشد( Simon, 2008, 13).
بنسون کم بودن فرصت های زندگی و تحرک اجتماعی در روستا و به دنبال آن وجود فرصت های بالای زندگی در مناطق شهری را علت اصلی رخ دادن مهاجرت های روستا ـ شهری می داند( benson, 2009,4 ).
بدون تردید از مهمترین عوامل بروز مهاجرت های روستایی نبود شرایط لازم برای ایجاد کسب و کار است. در بیشتر کشورهای در حال توسعه منابع مالی در اختیار کارآفرینان شهری قرار می گیرد و بیشتر روستاییان از دسترسی به این منابع محروم هستند؛ این در حالی است که مناطق روستایی دارای محیط های بهتری جهت ایجاد اشتغال بوده و با اهداف توسعه پایدار هم همخوانی بیشتری دارند. تجربه موفق کشورهای هند، بنگلادش، چین، اندونزی، مالزی، مکزیک، پاکستان، در ارائه اعتبارات خرد مالی به روستاییان و به دنبال آن کاهش بخش اعظمی از مهاجرت روستاییان به نواحی شهری نشان می دهد که، در صورت سرمایه گذاری در نواحی روستایی، این مناطق توانایی حفظ جمعیت خود را در یک محیط مناسب جهت رشد و تعالی انسانها را دارا می باشند( beccheti, 2008, 132).
۲ ـ ۴ ـ دیدگاه های موجود درباره اعتبارات خرد روستایی
به طور کلی دیدگاه های موجود درباره اعتبارات خرد به روستاییان شامل: ۱ـ دیدگاه بازار گرا ۲ـ دیدگاه دولت گرا ۳ـ دیدگاه جامعه گرا، توسعه همه جانبه روستایی، می باشد.
۲ ـ ۴ ـ ۱ ـ نظریه توسعه همه جانبه ( یکپارچه ) روستایی
ایده توسعه همه جانبه روستایی به طور مشخص ایده ی جدیدی نیست. مهاتما گاندی و مائوتسه تونگ نیز در این زمینه دیدگاههایی داشتند. « توسعه همه جانبه روستایی مورد نظر مائو و مهاتما گاندی یک جامعیت ارگانیک است، در حالی که یک عالم اجتماعی تربیت شده در غرب مایل است که آن را از نظر ارائه نهاده ها و امکانات زیر بنایی که برای افزایش محصولات و بهره دهی لازم است، مورد نظر قرار دهد. این امر بعد از جنگ جهانی دوم آشکار شد». استراتژی توسعه بعد از جنگ جهانی دوم، رشد اقتصادی، صنعتی کردن و تقلیدی از تجربه توسعه اقتصادی غرب بود. از این رو:
تفکر توسعه یکپارچه نواحی روستایی با ناکامیهای به وقوع پیوسته در نتایج طرحهای مختلف روستایی و کوله باری از تجارب دهه های گذشته و بویژه با ابداع و عمومیت یابی نظریه سیستمها در اواخر دهه ۱۹۶۰، در صحنه اندیشه مسائل توسعه روستایی دهه ۱۹۷۰ مطرح می گردد. در این تفکر و چهار چوب طرح شده آن، بر کلیدی بودن نقش مردم و تأثیرگذاری آنها در فرایند فکر و اجرا تأکید خاصی می گردد و تحلیل جامع منابع تولید در مقیاس منطقه ای و نیز پیوند افقی و عمودی برنامه ها بسیار مورد توجه قرار می گیرد. روش توسعه همه جانبه روستایی از مجموعه ای از چشم اندازهایی که غالباً از نظر ذهنی و ایدئولوژیک متضاد هستند، استفاده می کند: ۱) عدم دسترسی به آسایش اجتماعی و دسترسی عادلانه به خدمات؛ ۲) ظهور طرز تفکر سیستمی؛ ۳) دلسردی از روش های برخورد فن سالارانه و دیوان سالارانه. این چشم انداز، منجر به تأکید مجدد بر مشارکت محلی و موضوعات مربوط به بسیج منابع در اوایل جنبش توسعه همه جانبه شد. برای مشارکت عمومی در توسعه همه جانبه باید قشر بندیهای موجود در جوامع روستایی را از میان برداشت و علاوه بر زدودن فقر در بین گروه های خاص، فاصله بین شهر و روستا را کاهش و خود اتکایی در مناطق در مناطق روستایی را افزایش داد.
طرح های توسعه همه جانبه روستایی، نیاز به سرمایه گذاری در برخی بخشها را افزایش می دهد، این موارد عبارتند از:
ب) تعریف عملیاتی :
منظور از سرمایه ارتباطی در این تحقیق میانگین نمرات کسب شده از پاسخ به سوالات ۱ تا ۷ پرسشنامه سرمایه ارتباطی است.
۱-۷-۱-۳) سرمایه ساختاری
الف) تعریف مفهومی:
این بعد الگوی کلی و روابطی را که در سازمان ها یافت میشود در نظر دارد. به عبارت دقیق تر ارتباطی که افراد با یکدیگر در سازمان برقرار میکنند را در بر میگیرد. یعنی چه کسانی به شما دسترسی دارند و چگونه شما به آنها دسترسی دارید؟ بعد ساختاری سرمایه اجتماعی شامل موارد زیر میشود:
۱- پیوندهای موجود در شبکه. ۲- شکل و ترکیب شبکه. ۳- تناسب سازمانی (Nahapiet & Ghoshal, 1998).
ب) تعریف عملیاتی:
منظور از سرمایه ساختاری در این تحقیق میانگین نمرات کسب شده از پاسخ به سوالات ۱۰ تا ۱۲ پرسشنامه سرمایه ساختاری است.
۱-۷-۲) متغیر وابسته ( اخلاق حرفه ای)
الف) تعریف مفهومی:
اخلاق حرفهای یک فرایند عقلانی شدن ارزش های نهادی یک حرفه خاص بر اثر فرایند جامعه پذیری بوده و هدف اصلی آن حفظ و اشاعه آن در جامعه علمی وسیعتر است (سرمدی و شالباف، ۱۳۸۶).
ب) تعریف عملیاتی:
منظور از اخلاق حرفهای در این تحقیق میانگین نمرات کسب شده از پاسخ به سوالات ۱۳ تا ۳۲ پرسشنامه اخلاق حرفهای است. که در چهار بعد مسئولیت علمی، حس تعلق به اجتماع علمی، باور به خودکارایی، باور به مسئولیت اجتماعی عملیاتی شده است.
۱-۷-۲-۱) مسئولیت علمی
الف) تعریف مفهومی:
مسئولیت علمی ناظر بر تعهد به هنجارها و ارزش های نهادی شده یک حرفه است. در آموزش عالی مسئولیت علمی اعضای هیات علمی، مجموعه آداب، شعائر و هنجارهای حوزه پژوهش، آموزش و ارائه خدمات علمی به جامعه را تشکیل میدهد (عباسی، ۱۳۸۸).
ب) تعریف عملیاتی:
منظور از مسئولیت علمی در این تحقیق میانگین نمرات کسب شده از پاسخ به سوالات ۱۳ تا ۱۷ پرسشنامه مسئولیت علمی است.
۱-۷-۲-۲) حس تعلق به اجتماع علمی
الف) تعریف مفهومی:
حس تعلق به اجتماع علمی به حضور مستمر اعضای هیأت علمی در نشستها و سمینارهای علمی و تخصصی و عضویت در انجمن های علمی- تخصصی و بکارگیری بروندادهای این نشست ها در عرصه اجتماع علمی اشاره دارد. (عباسی، ۱۳۸۸).
ب) تعریف عملیاتی:
منظور از حس تعلق به اجتماع علمی در این تحقیق میانگین نمرات کسب شده از پاسخ به سوالات ۱۸ تا ۲۰ پرسشنامه مسئولیت علمی است.
۱-۷-۲-۳) باور به خود کارایی
الف) تعریف مفهومی:
باور به خود کارایی به احساس شناخته شده فرد در توانمند و کارا بودن اطلاق میگردد. در آموزش عالی، باور به خود کارایی یک فرایند ذهنی شناختی است که به موجب آن اعضای هیأت علمی احساس توانمندی در انجام بهینهی انتظارات حرفهای خود در حوزه آموزشی و پژوهشی و ایجاد خلاقیت در آن مینمایند (عباسی، ۱۳۸۸).
ب) تعریف عملیاتی:
منظور از باور به خودکارایی در این تحقیق میانگین نمرات کسب شده از پاسخ به سوالات ۲۱ تا ۲۵ پرسشنامه باور به خود کارایی است.
۱-۷-۲-۴) باور به مسئولیت اجتماعی
الف) تعریف مفهومی:
باور به مسئولیت اجتماعی به احساس تعهد و پاسخگویی به اجتماع پیرامونی و ذینفعان جامعه اطلاق میگردد. مهمترین دستآورد مسئولیت اجتماعی نهادی شده ارزش هایی چون: صداقت، امنیت، سلامت و شفافیت در اجتماع است. (عباسی، ۱۳۸۸).
ب) تعریف عملیاتی:
منظور از باور به مسئولیت اجتماعی در این تحقیق میانگین نمرات کسب شده از پاسخ به سوالات ۲۶ تا ۳۲ پرسشنامه باور به خود کارایی است.
۱-۸) قلمرو تحقیق
قلمرو تحقیق در سه زمینه موضوع، مکان و زمان به شکل زیر میباشد:
۱-۷-۱) قلمرو موضوعی: قلمرو موضوعی تحقیق، ادبیات آموزش عالی، اخلاق در علم و فناوری و جامعه شناسی علم میباشد که در بستر آن به ارتباط میان سرمایه اجتماعی و مولفههای اخلاق حرفهای در میان اعضای هیات علمی پرداخته میشود.
۱-۷-۲) قلمرو مکانی: قلمرو مکانی تحقیق واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان گیلان میباشد.
۱-۷-۳) قلمرو زمانی: قلمرو زمانی تحقیق شش ماه دوم سال ۱۳۹۱ میباشد.
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
بخش اول:
سرمایه اجتماعی
۲-۱-۱) مقدمه
امروزه در کنار سرمایههای انسانی، مالی و اقتصادی، سرمایه دیگری بنام سرمایهی اجتماعی مطرح شده است. این مفهوم به پیوندها و ارتباطات میان اعضای یک شبکه به عنوان منبع با ارزش اشاره دارد که با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضاء میشود (عباس زاده و مقتدایی، ۱۳۸۸). سرمایهی اجتماعی مفهوم نسبتاً جدیدی در علوم اجتماعی است و بهطور خلاصه به معنای «هنجارها و شبکههایی است که امکان مشارکت مردم در اقدامات جمعی بهمنظور کسب سود متقابل را فراهم میکند» و با شیوههایی همچون سنجش سطح اعتماد اجتماعی و سطوح عضویت در انجمن های مدنی رسمی یا غیررسمی قابل اندازهگیری است. سرمایه اجتماعی مفهومی ترکیبی است که «موجودی» یا میزان این هنجارها و شبکهها را در یک جامعه و در یک مقطع زمانی خاص تشریح میکند (اندیشمند، ۱۳۸۸). رابطه متقابل، رفتار غیرخودخواهانه و اعتماد نمونههایی از این هنجارها هستند. این شبکهها ممکن است رسمی یا غیررسمی باشند. از این منظر، سرمایه اجتماعی یکی از عناصر مهم قدرت «جامعه مدنی» یا ظرفیت جامعه برای مدیریت خویش از طریق فعالیت های گروهی غیررسمی، داوطلبانه، غیردولتی و غیرانتفاعی است (الوانی ونقوی، ۱۳۸۷).
۲-۱-۲) تاریخچه سرمایه اجتماعی
شرکت ها بایستی در پایان هر دوره فعالیت صورت های مالی اساسی تهیه نمایند. یکی از این صورتهای مالی صورت سود و زیان است که آخرین رقم آن سود خالص واحد تجاری است. در واقع سود از جمله برترین شاخص های اندازه گیری فعالیت های واحد اقتصادی است (ثقفی و آقایی ، ۱۳۷۳: ۵). با توجه به اهمیت و کاربردهای مختلف سود اهداف گزارشگری سود شامل موارد زیر است:
سود به عنوان مبنایی برای محاسبه مالیات و توزیع مجدد ثروت بین افراد است.
سود به عنوان راهنمایی مورد تصور است که بر اساس آن سیاست های مربوط به سود تقسیمی و نگهداری سود تدوین می شود.
سود را به عنوان شاخصی از بیشترین مبلغی می دانند که می تواند به صورت سود تقسیمی توزیع یا در شرکت سرمایه گذاری مجدد شود.
سود به عنوان راهنمایی برای سرمایه گذاری و تصمیم گیری مورد توجه قرار می گیرد.
معمولاً چنین فرض می شود که سرمایه گذاران می کوشند بازده مبلغی را که سرمایه گذاری میکنند به حداکثر برسانند. در واقع سرمایه گذاران به دنبال سهام شرکت هایی هستند که از توان سودآوری بالایی برخوردارند و حاضرند سهام این شرکتها را به قیمت بالاتری خریداری کنند (هشی و دیگران ، ۱۳۸۸: ۳۷). البته با توجه به درجه قابل قبولی از ریسک، سود به عنوان یک ابزار یا وسیله پیش بینی کننده به حساب می آید که افراد را در امر پیش بینی سودها و رویدادهای اقتصادی آینده یاری می دهد. سود معیاری است که از مباشرت مدیریت بر منابع شرکت و کارایی در به انجام رساندن امور شرکت است، به طوری که هیات استانداردهای حسابداری مالی این موضوع را بدین صورت ارائه کرده است:
“یکی از هدف های صورتهای مالی این است که در مورد قضاوت درباره توانایی مدیریت از نظر استفاده بهینه یا اثر بخشی از منابع شرکت و جهت دادن به عملکرد در راستای دستیابی به هدف اولیه شرکت که با گذشت زمان بالاترین مقدار نقد به مالکان بازگرداند، اطلاعاتی مفید ارائه نماید". گزارشگری
سود می تواند به عنوان ابزاری باشد تا مدیریت بر اساس آن در مورد آینده برنامه ریزی نماید.
۲-۲-۱-۳- پیش بینی سود و استفاده کنندگان سود
پیش بینی عنصر کلیدی در تصمیمات اقتصادی است. سرمایه گذاران، اعتباردهندگان، مدیریت و سایر اشخاص در تصمیم گیری های اقتصادی خود متکی به پیش بینی ها و انتظارات هستند. برای مثال یک سرمایه گذار در تصمیماتی همچون خرید، فروش یا نگهداری سهام، مایل است از زمان و میزان سودهای تقسیمی و ریسک آنها مطلع باشد. برای آگاهی از این گونه خصوصیات سودهای تقسیمی آتی که از قبل و با دقت کامل میسر نیست، به ناچار باید به پیش بینی روی آورد. اعتباردهندگان نیز به سود آتی شرکت علاقهمند هستند. هر قدر میزان سود پیش بینی شده شرکت بیشتر باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که اعتباردهندگان اصل و بهره اعتبار اعطایی را در سررسیدهای مقرر دریافت دارند. مهمترین منبع اطلاعاتی سرمایه گذاران، اعتباردهندگان و سایر استفاده کنندگان از اطلاعات شرکت ها پیش بینی های سود ارائه شده توسط شرکت ها در فواصل زمانی معین است. البته برای اعتباردهندگان این امکان وجود دارد که برای بررسی اعتبار شرکت ها و یا طبق قراردادهایی که با شرکت منعقد می کنند، اطلاعات خاصی را از شرکت بگیرند. ولی مهمترین منبع اطلاعاتی سرمایه گذاران، اعتبار دهندگان و سایر استفاده کنندگان از اطلاعات شرکت ها (در بورس اوراق بهادار) پیش بینی های سود ارائه شده توسط مدیریت شرکت ها در فواصل زمانی معین است. پیش بینی سود باید اطلاعاتی فراهم کند که منطقی و به موقع باشد تا بتواند نیازهای اطلاعاتی استفاده کنندگان را به نحو مناسبی بر طرف نماید. انجمن های حرفه ای حسابداری در برخی از کشورها در جستجوی یافتن مبانی رضایت بخش برای تهیه و ارائه پیش بینی های مالی هستند. در سال ۱۹۷۲ در تحقیقی که توسط انجمن حسابداران خبره کانادا انجام شد، اسکینر[۱۴] هدف حسابداری را انتقال اطلاعات مربوط با توجه به نیازهای استفاده کنندگان بیان کرد. در سال ۱۹۷۳ نیز یک گروه تحقیقاتی از انجمن حسابداران رسمی امریکا به سرپرستی رابرت ام تروبلاد[۱۵] اظهار داشتند که هدف اصلی صورتهای مالی ارائه اطلاعات مفید برای اتخاذ تصمیمات اقتصادی است. در سال ۱۹۷۵ کمیته نظارت بر استانداردهای حسابداری انگلیس بیان داشت: به عنوان یک دیدگاه اساسی گزارش های ارائه شده از سوی شرکت ها باید تا حد امکان نیازهای اطلاعاتی استفاده کنندگان را برآورد سازد. در همه این بیانیه ها اهداف گزارشگری مالی شامل ارکان معینی است. همگی آنها گزارش اطلاعات را مورد بحث قرار داده و بر ارائه اطلاعات سودمند و مربوط تاکید دارند تا در جهت تخصیص کارا و استفاده اثر بخش از منابع، اتخاذ تصمیمات و قضاوت در مورد عملکرد مدیریت مفید واقع شوند. این گروه از تحقیقات همچنین به طور غیر مستقیم به استفاده کنندگان اطلاعات اشاره می کنند. البته نظر هر یک از گروه های استفاده کننده با توجه به نیازهای اطلاعاتی آنها نسبت به مسئله پیش بینی سود می تواند متفاوت باشد. این استفاده کنندگان در یکی از سه گروه ذیل قرار می گیرند:
گروه استفاده کنندگان دارای امتیاز، از قبیل اداره مالیاتی، سازمان های نظارت و بازرسی، دولت، بانک ها
گروه سهامداران، اعم از سهامداران گذشته، حال، آینده و مشاوران آنها
گروه ذینفعان ویژه مثل رقبا، اعتباردهندگان و سایر ذی نفعان اقتصادی که تحت تاثیر افشای اطلاعات قرار دارند (قربانی ، ۱۳۸۹: ۱۲).
۲-۲-۱-۴- فواید سود برای سرمایه گذاران
ارزیابی برای سرمایه گذاران انگیزه اصلی برای پژوهش های حسابداری است. بهبودهای اخیر در نظریه سرمایه، دلایلی برای انتخاب رفتار قیمت اوراق بهادار به عنوان آزمونی تجربی از مفید بودن سود را فراهم نموده است. تاکید بر فواید سود از اواخر دهه ۱۹۶۰ محسوس است، زیرا مساله ارتباط و فواید اطلاعات مالی و انتخاب رویه های حسابداری مطلوب در راس دستور کار تحقیقات حسابداری بود. واضح است که توانایی استنباط ما در مورد مفید بودن اطلاعات مالی به شواهد بازار سرمایه محدود است. ارزیابی مفید بودن اجتماعی هر گونه عمل قانونی یا عمومی نتایج پیچیده ای دارد که ساده تر از مقررات افشای مالی نیست. هر چند که این مشکلات اقتصاددانان و سایر متخصصین علوم اجتماعی را از درگیر کردن خود در ارزیابی مؤثر بودن، مربوط بودن و مفید بودن رویه های اجتماعی باز می دارد، ولی ارزیابی مفید بودن سود که محصول اولیه مقررات افشای مالی است، به طور آشکار اهمیت قابل توجهی دارد. مفید بودن سود، اهمیت زیادی برای کاربران اطلاعات مالی نظیر محققان حسابداری، قانون گذاران و خط مشی گذاران دارد. سود گزارش شده در صورت های مالی اولین قلم اطلاعاتی فراهم شده در این صورت ها است. بیور[۱۶] میگوید: “محتوای اطلاعاتی سود مربوط ترین مساله حرفه حسابداری است، زیرا نتایج آن مستقیماً مطلوبیت فعالیت حسابداری را منعکس می نماید". نظریه های اقتصادی نقش اصلی سود شرکت را کمک به تخصیص منابع در بازار سرمایه میدانند.
از سویی دیگر، وجود برخی از شرایط در محیط گزارشگری مالی، امکان ارزیابی مستقیم کیفیت اطلاعات به وسیله استفاده کنندگان را دشوارتر می سازد که از آن جمله می توان به تضاد منافع، پیامدهای اقتصادی با اهمیت، پیچیدگی اطلاعات و عدم دسترسی مستقیم به اطلاعات اشاره کرد (نیکخواه آزاد و دیگران ، ۱۳۷۸: ۱۵). در این میان مدیران می توانند از دانش خود درباره فعالیت های تجاری برای بهبود اثر بخشی صورت های مالی به عنوان ابزاری برای انتقال اطلاعات به سرمایه گذاران و اعتباردهندگان استفاده کنند. با این حال چنانچه مدیران برای گمراه کردن استفاده کنندگان صورت های مالی (درون و برون سازمانی) از طریق اعمال اختیارات خود در زمینه گزینش های حسابداری اختیاراتی داشته باشند، ممکن است نتیجه عکس حاصل شود که در این صورت رویدادی تحت عنوان مدیریت سود رخ می دهد. امروزه مدیریت سود یکی از موضوعات بحث انگیز و جذاب در پژوهش های حسابداری به شمار می رود، که در ادامه به معرفی مدیریت سود می پردازیم.
۲-۲-۲- مفاهیم مدیریت سود
فلسفه مدیریت سود، بهره گیری از انعطاف روش استاندارد و اصول پذیرفته شده حسابداری می باشد. البته تفسیرهای گوناگونی که می توان از روش های اجرایی یک استاندارد حسابداری برداشت کرد، از دیگر دلایل وجود مدیریت سود می باشد. این انعطاف پذیری دلیل اصلی تنوع موجود در روش های حسابداری است. در زمانی که تفسیر یک استاندارد بسیار انعطاف پذیر است، یکپارچگی داده های ارائه شده در صورتهای مالی کمتر می شود. اصول تطابق و محافظه کاری نیز می تواند باعث مدیریت سود شود. بنابر گفته گتشو[۱۷] (۱۹۸۶)، شرکت کارباید[۱۸]، سود سه ماهه نخست سال مالی خود را بدون اضافه نمودن به موجودی نقد و تنها با بهره گرفتن از روش تعهدی حسابداری استهلاک، معافیت های مالیاتی سرمایه گذاری ها و به حساب دارایی بودن بهره، افزایش داد. مدیران شرکت تأکید کرده اند که این کار برای ارائه صورت های مالی واقعی تر و قابل مقایسه کردن صورت های مالی شرکت، با سایر شرکت های در صنعت مشابه، صورت گرفته است. تحلیل گران مالی و حسابرسان از این پدیده به عنوان «ترفند حسابداری» نام می برند. این در حالی است که تمامی این اقدامات در چارچوب اصول پذیرفته شده حسابداری صورت گرفته است (نوروش و دیگران ، ۱۳۸۴: ۱۶۸).
مفهوم مدیریت سود از زوایای مختلفی مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است و تعاریف مختلفی از آن ارائه شده است. برای نمونه از نظر گاردون و همکارانش[۱۹]، اگر زمانی مدیران روش خاصی از روشهای حسابداری را برگزینند و نوسانات سودهای گزارش شده کاهش یابد، نتیجه مدیریت سود است. آنها همچنین متذکر می شوند که مدیران در حدود قدرتشان که ناشی از آزادی عمل در چارچوب اصول و روشهای پذیرفته شده حسابداری است می توانند روی سود گزارش شده اثر بگذارند (سوگت رویچوهیری[۲۰] ، ۲۰۰۶: ۳۳۷). به نظر هیلی و والن[۲۱] (۱۹۹۹) مدیریت سود هنگامی رخ می دهد که مدیران از قضاوت های شخصی خود در گزارشگری مالی استفاده کنند و ساختار معاملات را جهت تغییر گزارشگری مالی دست کاری می نمایند. این هدف به قصد گمراه نمودن برخی از صاحبان سود در خصوص عملکرد اقتصادی شرکت با تأثیر بر نتایج قراردادهایی است که انعقاد آنها منوط به دستیابی به سود شخصی می باشد، صورت می گیرد.
جونز و مارشا[۲۲] (۲۰۰۱) تعریف جامعی در خصوص مدیریت سود ارائه نموده اند. به نظر آنها مدیریت سود (دستکاری سود) زمانی اتفاق می افتد که مدیران با بهره گرفتن از قضاوت (تشخیص) در گزارشگری مالی و ساختار مبادلات جهت گمراه نمودن بعضی از ذینفعان (شامل سهامداران، اعتباردهنگان، کارکنان، دولت، سرمایه گذاران و غیره) درباره عملکرد اقتصادی شرکت با تحت تأثیر قرار دادن نتایج قراردادی که به ارقام حسابداری گزارش شده وابسته است، در گزارشگری مالی تغییر ایجاد می کنند.
دی[۲۳] (۱۹۸۸) بیان می کند که مدیریت سود معمولاً از استفاده مدیران از مزایای عدم تقارن اطلاعاتی ناشی می شود. وی حداقل دو مسأله مهم را مطرح نموده است. اولاً، برای افزایش پاداش مدیران که توسط سرمایه گذاران تأمین می شود، سود دستکاری می شود و ثانیاً، سرمایه گذاران بالفعل تمایل دارند که بازار برداشت بهتری از ارزش شرکت داشته باشد. بنابراین، انتقال ثروت بالقوه از سرمایه گذاران جدید به سرمایهگذاران قدیمی که ایجاد کننده یک تقاضای داخلی برای مدیریت سود هستند، به وجود می آید.
شیپر[۲۴] (۱۹۹۳) مدیریت سود را دخالت عمدی در فرایند گزارشگری مالی خارجی با قصد به دست آوردن سود، تعریف می کند. به طور کلی می توان گفت که مدیریت سود یعنی اقدامات آگاهانه به عمل آمده توسط مدیریت در خصوص چگونگی گزارش سود جهت رسیدن به اهداف خاص به گونه ای که منطبق با اصول و رویه های حسابداری می باشد. هر چند که این تعریف ها در سطح وسیع مورد پذیرش است، اما کاربرد عملیاتی این تعریف ها، کمی دشوار است، زیرا قصد و نیت مدیریت، شواهد عینی در اختیار نمیگذارد. در ادبیات حسابداری ارائه تعریف روشن از مدیریت سود مشکل است، زیرا مرز میان مدیریت سود و تقلب های مالی مشخص نمی باشد. تقلب مالی، حذف یا دستکاری عمدی واقعیات اصلی یا داده های حسابداری است که در کنار سایر داده های موجود، باعث تغییر قضاوت و یا تصمیم گیری استفاده کننده از داده ها خواهد شد. جهت تعیین خط مشی کمیسیون بورس اوراق بهادار در خصوص مدیریت سود، نظریههای اخیر کمیسیون بورس اوراق بهادار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در حالی که بیشتر این منابع به واژه مدیریت سود اشاره داشتند، ولی هیچ کدام از این منابع تعریف روشنی از مدیریت سود ارائه نداده اند. هر چند که لویت[۲۵] (۱۹۹۸) خاطر نشان می سازد که انعطاف پذیری در حسابداری به این حرفه اجازه میدهد که نوآوری هایی داشته باشد. انحرافاتی چون مدیریت سود، هنگامی رخ می دهد که افراد از این انعطافپذیری سوء استفاده می نمایند و از این انحرافات جهت پوشش نوسان های مالی واقعی استفاده میشود. این مهم باعث می شود نتایج واقعی عملکرد مدیریت آشکار نشود (نوروش و دیگران ، ۱۳۸۴: ۱۶۹-۱۶۸).
به طور وضوح، مطالعات تئوری نمایندگی بارها تحت طبقه بندی مدیریت سود قرار گرفته، از این رو مدیریت شرکت تلاش دارد تا سود را تحت تأثیر قرار دهد برای:
بیشینه سازی پاداش ها.
اجتناب از نقص شروط بدهیهای اوراق قرضه که از پرداخت سود سهام جلوگیری می کند.
حداقل نمودن گزارش درآمد برای به حداقل رساندن دخالت دولت اگر مؤسسه قابلیت سیاسی بالائی داشته باشد.
نمونه های دیگری از مدیریت سود برای حداکثر نمودن قیمت سهام برای سهامداران موجود در ارتباط با سهامداران بالقوه جایی که درآمد گزارش شده که شاخص مهمی از قیمت سهام می باشد، مشاهده میگردد. کتمان سود واقعی اهرمی است که مدیریت از آن استفاده می کند که آنها با افزودن هزینه های بیشتر در تنظیم سود و زیان سود را به حداقل رسانده برای اینکه حمایت دولت را بر علیه رقبای خارجی درخواست نماید. بعضی شواهد مؤید آن است که شرکت ها به طور متوسط از میان تعرفه ها، سهمیه ها و قراردادهای بازاریابی با سود کم و اندک در پی وضعیت حمایتی هستند. اگر این اثرات آماده و ارائه شود مدیریت ایجاد سود را در داخل منابع اطلاعاتی خواهد گنجاند. زیرا بازار از انعکاس نادرست سود آگاه نخواهد شد. به هر حال پژوهش ها مؤید این می باشد که مدیریت سودها و درآمدها مشکل است و برای کشف و پیاده کردن آن بحث و عملیات طولانی انجام گرفته است. یک نمونه از مدیریت بر مبنای سود، «هموارسازی سود» میباشد (کرباسی یزدی ، ۱۳۸۷: ۲۰۶).
مدیریت سود، دخالت عمدی در فرایند گزارشگری مالی خارجی با قصد بدست آوردن سود است. انعطاف پذیری در حسابداری به این حرفه اجازه می دهد که فرآوری هایی داشته باشد. انحرافاتی چون مدیریت سود، هنگامی رخ می دهد که افراد از این انعطاف پذیری سوء استفاده می نمایند و از این انحرافات برای پوشش نوسان های مالی واقعی استفاده می شود. این مهم، باعث می شود نتایج واقعی عملکرد مدیریت آشکار نشود. این عبارت، بر این دلالت دارد که در چارچوب اصول پذیرفته شده حسابداری، اگر تصمیمات حسابداری برای دگرگون سازی یا پنهان نمودن عملکرد اقتصادی واقعی شرکت مورد استفاده قرار گیرد، میتواند مدیریت سود تلقی شود (نوروش و نیکبخت ، ۱۳۸۴: ۱۶۹).
۲-۲-۳- انگیزه های مدیریت سود
۲-۲-۳-۱- قرارداد بین مدیران و مالکان
یکی از حوزه های مورد مطالعه در حسابداری اثباتی، مربوط به قراردادهای بین مدیران و مالکان بوده است. این زمینه پژوهش با تئوری نمایندگی رابطه ای تنگاتنگ دارد. یکی از راه های ایجاد انگیزه در مدیران این است که سهام شرکت به آنان داده شود. راه دیگر، آن است که با توجه به قیمت سهام، بر اساس عملکرد مدیران به آنان پاداش هایی پرداخت شود و یا اینکه مشاهده می شود پاداش هایی که در ازای عملکرد مدیران داده می شود، به سود خالص و درآمد شرکت بستگی دارد. استفاده از سود خالص و درآمد باعث میشود که بتوان بین عملکرد و اجزای تشکیل دهنده سود خالص (مانند افزایش درآمد یا کاهش هزینه ها) رابطه دقیق تری برقرار کرد. مدیرانی که پاداش آنها بر اساس افزایش سود خالص تعیین می گردد دارای انگیزه مشخصی می شوند تا از طریق دستاویز قرار دادن قوانین و مقررات حسابداری، سود را بالا ببرند. این پدیده را “فرضیه مبتنی بر برنامه پرداخت پاداش” می نامند. در این فرایند مدیران تا آنجا که امکان دارد هزینه ها را کاهش می دهند تا احتمال افزایش سود در آینده بالا رود. منظور کردن استهلاک به روش خط مستقیم (و نه به روش تصاعدی) نمونه ای از تصمیمی است که مدیر می تواند در رابطه با بکارگیری قواعد و مقررات حسابداری اتخاذ نماید (خسرو نژاد ، ۱۳۸۸: ۲۱).
۲-۲-۳-۲- قرارداد بین مدیران و بستانکاران
قراردادهای متعارف وام (اوراق قرضه) یکی دیگر از موضوعاتی است که بسیار مورد پژوهش قرار میگیرد. می توان ثابت کرد که مدیر در صدد به حداکثر رساندن منافع خود است، به ویژه اگر دارای سهام شرکت باشد تصمیمی نخواهد گرفت که بیشترین منافع دارندگان اوراق قرضه تأمین شود. بنابراین اغلب بستانکاران از مدیریت می خواهند تا قراردادی را امضاء کنند که منافع آنان محفوظ بماند. برای مثال، مدیریت انگیزه ای برای انتشار اوراق قرضه ای ندارد که نسبت به اوراق قرضه عرضه شده اولویت داشته باشد، زیرا وی با این اقدام ریسک اوراق قرضه جدید را کاهش می دهد که در نتیجه قیمت آنها کاهش خواهد یافت.
در مورد فرضیه های مربوط به قرارداد وام، همانند فرضیه های مربوط به پاداش مدیران، مدیریت دارای انگیزه می شود که سود های دوره آینده را به دوره کنونی منتقل کند، زیرا این اقدام باعث می شود که نسبت بدهی ها به حقوق صاحبان سهام کاهش یابد. این پدیده را فرضیه “بدهی ها به حقوق صاحبان سهام” مینامند. بستانکاران در بسیاری از قراردادهای وام، نسبت های مالی را تعیین می کنند و مدیریت را ملزم می نمایند تا به گونهای عمل کند تا نسبت مزبور از حد معینی فراتر نرود. برای مثال، امکان دارد وامدهندگان، شرکت را ملزم نمایند تا نسبت جاری را در سطح معینی نگه دارد.
۲-۲-۳-۳- انگیزه های سیاسی
شرکت های بزرگ که از نظر سیاسی در معرض دید همگان قرار دارند، دارای انگیزه هایی هستند که سودها را به دوره های آینده انتقال دهند. این پدیده را “گستره فرض” می نامند. این فرض بر پایه دو مسیر مخالف قرار می گیرد که از فرض پاداش تا فرض نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام ادامه می یابد. این امر بیان می کند که شرکت های بزرگ تصمیمات مربوط به حسابداری خود را بر پایه استراتژی هایی قرار میدهند که سود کاهش یابد تا کمتر مورد توجه سیاستمداران قرار گیرند. چنین به نظر می آید که این فرضیه در مورد شرکت های بسیار بزرگ به ویژه نفت و گاز صدق می کند.
۲-۲-۳-۴- انگیزه های مالیاتی
شاید مالیات بر درآمد آشکارترین محرک برای مدیریت سود باشد. به هر حال مقامات مالیاتی مایلند قوانین حسابداری خودشان را برای محاسبه مالیات سود در جهت کاهش فضای مانور شرکت ها تحمیل کنند. اما به هر حال صرفه جویی مالیاتی می تواند انگیزه مناسبی برای مدیریت سود تلقی گردد.
۲-۲-۳-۵- تغییرات در مدیران ارشد اجرایی
فرضیه طرح پاداش پیش بینی می کند که به بازنشستگی رسیدن مدیران ارشد اجرایی، موجب اتخاذ استراتژی حداکثر کردن سود خواهد شد تا پاداش خود را افزایش دهند و یا این که آنها برای جلوگیری و یا به تأخیر انداختن التهابات و تشنجات ناشی از عملکرد نامطلوب شرکت ها، اقدام به مدیریت سود برای افزایش آن می نمایند. این محرک ها برای مدیران ارشد اجرایی جدید نیز عملی می باشند. به خصوص اگر در هر گونه کاهش ارزش، مدیران ارشد اجرایی سابق مقصر قلمداد شوند. از طرف دیگر، در مواردی که انتظار می رود سودهای آتی دارای رابطه ضعیفی با سودهای جاری باشند، مدیران سودهای جاری را ذخیره میکنند. دلیل این هموارسازی طبق بررسی دیفوند و پارک[۲۶] امکان التهاب و تشنجات علیه مدیریت، هنگام ضعیف بودن سودهای جاری بدون توجه به عملکردهای سودآوری قبل می باشد. در نتیجه هموارسازی سود برای جلوگیری از گزارش سود کم، امنیت شغلی را زیاد می کند (خسرو نژاد ، ۱۳۸۸: ۲۳).
۲-۲-۳-۶- انگیزه های مربوط به نخستین عرضه عمومی[۲۷]
ارزش بازار شرکت هایی که برای نخستین بار اوراق بهادار خود را به عموم عرضه می کنند، به درستی مشخص نمی باشد. هیوقز[۲۸] تحلیلی را ارائه نمود با این محتوا که اطلاعاتی مانند سود خالص می تواند راهنمایی برای سرمایه گذاران در مورد ارزش شرکت باشد. از طرفی دونتو[۲۹]، کلارکسون[۳۰]، ریچاردسون و سفسیک[۳۱] به شواهدی در این مورد پی بردند که بازار نسبت به سودهای پیش بینی شده به عنوان راهنمایی برای تعیین ارزش شرکت به طور شدید عکس العمل نشان می دهد. این موضوع، احتمالی را مطرح میکند که مدیران شرکت ها به امید این که ارزش بازار سهام شرکت خود را افزایش دهند، سود را مدیریت میکنند.
۲-۲-۳-۷- کاستن از هزینه های معاملاتی
بر مبنای تئوری هزینه معاملاتی شرکت هایی که سود بیشتری دارند، در تعامل با ذینفعان (سرمایهگذاران، اعتباردهندگان، تأمین کنندگان مواد، کارکنان و مشتریان) هزینه های معاملاتی کمتری میپردازند. از اینرو منافع شرکت چنین اقتضا مینماید که حتی از راه دستکاری رقم سود بیشتری راگزارش
نمایند (مهرآذین ، ۱۳۸۷: ۵۰).
۲-۲-۳-۸- برآوردن انتظارات
برآوردن انتظارات انگیزه دیگری برای مدیریت سود است که از آن به عنوان تئوری انتظارات[۳۲] یاد شده است. این تئوری بیان می دارد، تصمیم گیرندگان در ارزیابی خود از شرکت یک نقطه مبنا دارند و ارزیابی خود را با توجه به همان نقطه مبنا و تعدیل آن از راه توجه به اطلاعات مربوط به سود و زیان های غیر منتظره شرکت انجام می دهند. همچنین تئوری انتظارات بیان می کند که تابع ارزش افراد برای مواقع سود شکل مقعر دارد و در موارد زیان شکل محدب پیدا می کند. از این رو چنین تابعی S شکلی در پیرامون نقطه مبنا (مرکز آن) شیب کمتری دارد. بنابراین شرکت ها می توانند برای اجتناب از عواقب ناخوشایند تغییرات در انتظارات، رقم سود و زیان خود را به نقطه مبنا (پیش بینی تحلیل گران) نزدیک نمایند. این امر برای هر دوسوی نقطه مبنا قابل طرح است. یعنی هنگامی که سود شرکت بیش از پیش بینی تحلیل گران است و شرکت بخشی از سود دوره جاری را به اندوخته های پنهانی منتقل می کند و همچنین وقتی که کمتر از پیش بینی تحلیل گران است و مدیریت از محل اندوخته های پنهانی به افزایش سود گزارش شده دست می زند.
۲-۲-۴- الگوهای مدیریت سود
الگوهای گوناگون مدیریت سود عبارتند از:
۲-۲-۴-۱- الگوی بدست آوردن آرامش
این الگو که مخرب ترین نوع مدیریت سود است، به مدیریت هرویین شهرت یافته است و زمانی اعمال می گردد که به دلیل نارضایتی سهامداران از مدیریت به خاطر عدم دستیابی به اهداف آنها، احتمال برکناری مدیریت وجود داشته باشد. در این حالت مدیریت سعی می کند به روش های مختلف مانند فروش داراییهای مستهلک شده، کاهش ذخیره مطالبات مشکوک الوصول و غیره، سود سال جاری را بالا برده و عملکرد شرکت را خوب جلوه دهد. این شیوه از مدیریت سود تا حد دستیابی به یک آرامش نسبی اعمال می گردد. دلیل نامگذاری مدیریت هرویین به این دلیل است که شیوه مورد بحث، همانند استفاده از هرویین برای بار اول خوشایند است اما بعدها آثار زیان بار خود را نشان می دهد (بهاری مقدم ، ۱۳۸۵: ۴۷).
۲-۲-۴-۲- الگوی حداکثرکردن سود[۳۳]