شناسایی موانع و از بین برداشتن آن ها
مرور، شفاف سازی، اصلاح و تنظیم مجدد اهداف
خروج (برون رفت)
جلسه پایانی
در این مرحله معمولاً اهداف محقق شده اند.
جلسه پایانی ممکن است شامل موارد زیر شود:
مرور و شناسایی دستاوردها
شناسایی حوزه هایی برای توسعه مستمر
مرور و بررسی فرایند مربی گری به منظور آگاهی یافتن نسبت به فعالیت ها و اقدامات مربی گری آتی
مدل های مربی گری
مدل های گوناگونی برای مربی گری تحت عناوین اختصاری خاص وجود دارد که هریک چارچوب یا رهنمود خاصی را نسبت به ساختار یک جلسه مربی گری ارائه می کنند. برخی از این مدل ها شناخته شده بوده و عموماً مورد استفاده قرار می گیرند و برخی دیگر به یک برنامه مربی گری خاص اختصاص دارند (ریا و بیورز، ۲۰۱۰ )در اینجا به برخی از مشهورترین و پرکاربردترین این مدل ها اشاره می کنیم:
مدل Grow
این مدل یک مدل اساسی و عمومی در مربی گری است که توسط جان وایت مور[۹۵] در سال ۲۰۰۲ ارائه شده است. عمومیت این مدل به حدی است که وقتی می خواهند از فرایند مربی گری صحبت کنند به این مدل اشاره می کنند. این مدل از چهار مرحله زیر تشکیل شده است:
به چه چیزی می خواهی برسی؟ هدف شما از این بحث و گفتگو چیست؟
چه زمانی می خواهی به این هدف برسی؟
وقتی که به این هدف برسی چه چیزی تغییر می کند؟
چرا این هدف برای شما مهم و با اهمیت است؟
در حال حاضر چه وضعیتی وجود دارد؟
تا حالا چه اقداماتی انجام داده اید؟ چه نتایجی داشته است؟
چه چیزی شما را از انجام این کار بازداشت؟
چه کسانی را می شناسید که می توانند به شما در دست یابی به این هدف کمک کنند؟
به چه منابع دیگری برای دست یافتی به این هدف نیاز دارید؟ (بوکلی ، کاپل ، ۲۰۰۹ ).
از چه راه های دیگری می توان به این هدف رسید؟
برای حل این مشکل چه گزینه هایی دارید؟
اگر وقت بیش تری برای حل مسأله داشتی، چه کار دیگری انجام می دادی؟
اگر از اول شروع کنی چه کار می کنی؟
هزینه و مزایای هریک از این راه حل ها چیست؟
چگونه توانمندی ها و قابلیت های خود را در مورد این هدف می توانی بهبود دهی؟
آن گاه دست آن زن مخزومی را قطع کرد . این خبر با قدری اختلاف از طرف متعدد نقل شده و نشان دهنده راه و رسم استوارپیامبر درحفظ حدودا… است . [۹۹]
حضرت علی (ع) مظهر جمال و جلال الهی در حفظ حدودا … تنها حق را ملاحظه می کرد و به فرموده خود نشان در حضور من حدی از حدود الهی ضایع نمی شود . [۱۰۰]
اهل تعصب وتصلب در حفظ حدودا… بود . فرمان خدا را کسی می تواند اجرا کند که ساز شکار نباشد وبه روش اهل باطل عمل نکند و پیروفرمان طمع نگردد. [۱۰۱]
قال باقر (ع) : «حد یقام فی الارض از کی فیها من مطر اربعین . لیله وایامها : حدی که درروی زمین اقامه شود ارزشش از باریدن بارانی که چهل شبانه روز بر زمین ببارد بیشتر است» .عده ای خدمت امام محمد باقر (ع) مشرف شدند . فرزند آن حضرت در بستر بیماری بود . جماعت آثار غم و اندوه را در چهره امام مشاهده می کردند . لحظاتی بعد آن کودک مرد ولی با تعجب بسیار دیدند که شدت اندوه در صورت حضرت کاسته شده است . مردم عرض کردند : فدای تو شویم از آن حالی که در شما مشاهده کردیم ، ترسیدیم که اگر اتفاقی روی و هر حال شما دگرگون شود و موجب ناراحتی ما شود . حضرت فرمودند : به درستی ما دوست داریم که عاقبت آن چیزی شود که ما دوست داریم اما زمانی که مشیت الهی بر چیزی قرار گیرد . ما راضی به رضای او هستیم . [۱۰۲]
زیات بصری : نقل کرده اند که ایشان به جهت رفع نیازهای روحی همسرش خیلی توجه داشتند تا جائیکه خود را می آراستند و لباس الوان می پوشیدند . فردای آن روز که به دیدار امام در خانه خودشان رفتم ایشان لباس های خشن به تن داشتند و اتاقی مفرونش از حصیر ، علت را که جویا شدم . امام فرمودند : اتاقی که دیشب دیدید مربوط به همسرم بود که همراه آن وسایل و امکانات به اوتعلق داشت و با خود جهیزیه آورده بود ومن هم به احترام ایشان جهت رعایت حد همسر داری خود را آراسته بودم . پس ملاحظه می کنید که امام در حفظ حدود خانواده نهایت اعتدال داشتند.[۱۰۳]
گفتاردوم: جایگاه اقامه حد در مباحث فقهی
تمام گزاره های دین به ذاتی و عرضی تقسیم می شود. مقصود از عرضی آن است که می توانست و می تواند به گونه دیگری باشد گرچه دین هیچ گاه از گونه ای از گونه های آن تهی و عاری نیست: ذاتی دین به تبع آن است که عرضی نیست و دین بدون آن دین نیست و تغییرش به نفی دین خواهد انجامید. ذاتی اسلام آن است که اسلام بدون آن اسلام نیست و دگرگونی اش به پیدایش دین دیگر خواهد انجامید. تمام نظام خقوقی اسلام جزء عرضیات اســـلام است. به گفته مورخان و فقها ۹۹ درصد احکام اجتمایی اسلام امضایی اند و در جامعه عربی قبل از اسلام سابقه داشته اند. [۱۰۴]
امام خمینی درباره حقیقت اسلام و لوازم ضروری مسلمانی، معتقد به نظریه ای هستند که بر مبنای آن فرد مسلمان بدون اعتقاد به بخشی از احکام فقهی همچنان مسلمان است، به تعبیر دیگر اعتقاد به کلیه احکام فقهی شرط لازم مسلمانی نیست. فقط اعتقاد به وجود خدا نبوت و احتمالاً معاد جزو ذاتیات و ضروریات اسلام است و ایمان بدانها گوهر مسلمانی را تشکیل می دهد. ایشان می فرمایند آنچه در حقیقت اسلام معتبر است و پذیرنده آن مسلمان محسوب می شود عبارت است از اصل وجود خدا و یگانگی او نبوت و احتمالاً اعتقاد به آخرت. بقیه قواعد عبارتند از احکام اسلامی که دخالتی در اصل اعتقاد به اسلام ندارند. حتی اگر کسی به اصول فوق معتقد باشد ولی به خاطر شبهاتی به احکام اسلامی اعتقاد نداشته باشد این فرد مسلمان است، به شرطی که عدم اعتقاد به احکام منجر به انکار نبوت نشود. نمی شود کسی هیچ یک از احکام اسلامی را قبول نداشته باشد معذالک معتقد به نبوت باشد. پس اگر بدانیم کسی اصول دین را پذیرفته و اجمالاً قبول دارد که پیامبر احکامی داشته ولی در وجوب نماز یا حج تردید داشته باشد و گمان کند نماز و حج در اوایل اسلام واجب بوده ولی در زمان های اخیر واجب نیستند. اهل دین چنین فردی را نامسلمان نمی شمارند بلکه دلایل کافی برای مسلمان بودن چنین شخصی وجود دارد که طبق مفاد آن دلایل هر کس شهادتین را بگوید مسلمان است. انصاف در دین این است که ادعای این که اسلام عبارت است از مجموع آنچه از احکام و عقاید که پیامبر اسلام آورده است و عدم التزام به برخی از آنها به هر دلیلی، موجب کفر می شود این از ادعاهایی است که نمی توان تصدیق کرد. [۱۰۵]
نکته دیگر این که عدم اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه که از نظر امام خمینی اهم احکام الهی است و به جمیع احکام فرعیه الهیه تقدم دارد از نظر مقام رهبری موجب ارتداد و خروج از دین اسلام نمی گردد. [۱۰۶]
بر این مبنا اگر اکثریت مردم به حدود و قصاص و دیات اعتقاد نداشته باشند، ولی به توحید و نبوت و معاد اعتقاد داشته باشند و فی الجمله قبول داشته باشند که پیامبر گرامی اسلام احکامی آورده است باز هم مسلمانند، انکار برخی از احکام فقهی و ضروری دین ندانسـتن آنها، نه تنها به ارتداد نمی انجـاند، بلکه اهانت به مقدســات هم تلقی نمی شود و فرد را همچنان در حوزه مسلمانی نگاه می دارد. [۱۰۷]
نکته دیگر این که در صورت ایجاد شک نسبت به برخی احکام فقهی باید گفت: شک یک امر اختیاری نیست تا نهی دین بدان تعلق گیرد و مشمول حسن و قبح اخلاقی یا نهی ها و مجازات های فقهی قرار گیرد همچنانکه خدا در قرآن هم در آیه ۱۱ سوره احزاب از زلزله ایمانی برخی از مؤمنان خبر می دهد.
بسیاری از علما و فقهای متقدم و متأخر عقیده بر اجرای حدود در زمان غیبت دارند و به نظر ایشان حدود در تمام زمانها باید اجرا شود و قابل تعطیل نیست از جمله این افراد عبارتند از: محمد حسن نجفی صاحب جواهر، آیت الله حاج سید ابوالقاسم خویی، امام خمینی و بسیاری دیگر از فقهای زمان حاضر.
صاحب جواهر در رأس موافقین قرار دارد و معتقد است مشهور امامیه بر آنند که اشخاص واجد شرایط عدالت و اجتهاد سطح بالا، یعنی در حد داشتن توان استنباط فروع از منابع اولیه، می توانند در زمان غیبت بر افراد مرتکب جرایم حدّی، حدود شرعیه را اجرا سازند.
صاحب جواهر در شرح شرایع در پاسخ به نظرات محقق حلی در خصوص تعطیل حدود در زمان غیبت به تندی موضع گرفته می گوید:
« من تعجب می کنم که چرا محقق حلی، تردید کرده است. خیر این از اوضح واضحات است و کسی که از فقاهت بویی برده باشد تردید نمی کند.» [۱۰۸]
از فقهای نامدار، معاصر، امام خمینی ( طاب ثراه ) در تحریرالوسیله در آخر کتاب امر به معروف و نهی از منکر چنین نظر می دهند:
مسأله ۱- لیس لا حد تکفّل الامور السیاسیّه کاجراء الحدود و القضائیّه و المالیّه کاخذ الخراجات و المالیات الشرعیّه الامام المسلمین (ع) و من نصبه لذلک.
مسأله ۱- هیچ کس نمی تواند امور سیاسی مانند اجرای حدود و قضاوت و مالیّه، نظیر اخذ خراجات و مالیات های شرعی را متکفّل شود؛ مگر امام مسلمین (ع) و کسی که از سوی او منصوب است.
مسأله ۲- فی عصر غیبه ولی الامر و سلطان عصر عجّل الله فرجه الشریف یقوم نوابّه العامّه و هم الفقهاء الجامعون لشرائط الفتوی و القضاء مقامه فی اجراء السیاسات و سایر للامام (ع) الّا البدأه بالجهاد.
مسأله ۳- در عصر غیبت حضرت ولی امر و سلطان عصر (عج) نوابه عامّه آن حضرت ـ که عبارتند از فقهای جامع الشرایط فتوی و قضا ـ قائم مقام او می باشند و تمام امور سیاسی را اجرا می کنند، مگر جهاد ابتدایی. [۱۰۹]
آیت الله حاج سید ابوالقاسم خویی در تکمله المنهاج، قول به جواز اجرای حدود در زمان غیبت را به شرح زیر، اظهر دانسته است:
یجوز للحاکم الجامع الشرایط اقامه الحدود علی الاظهر.
علی الظاهر، حاکم جامع الشرایط می تواند (در زمان غیبت ) اجرای حـدود نماید. [۱۱۰]
فصل دوم
مبانی اجرای حدود در زمان غیبت
و درآمدی بر طریقیت وموضوعیت اقامه حدود
مبحث نخست: مبانی عقلی
از نگاه شیعه، سنت معصومانه نه تنها گفتار و کردار پیامبر بلکه گفتار و کردار امامان را نیز شامل مى گردد. امامان از رهگذر نوعى ارتباط با منبع خطاناپذیر معرفت، محتواى دین و تفسیر معصومانه قرآن را در اختیار همگان قرار مى دادند. طبیعى است که در دوران غیبت، ارتباطِ ما با چنین معرفتى قطع است. از این رو نقش عالمان دینى و سنت اجتهاد در این دوران برجسته تر مى شود.
در عصر حضور امامان نیز، عالمان دین حضور جدّى داشته، ارتباط علمى میان امام و مردم را برقرار مى کردند و گفتار ایشان را براى مردم بازگویى مى کردند. در آن اعصار، هرگاه گره اى در کار دین و فهم شریعت مى افتاد، مراجعه به امام معصوم گره گشایى مى کرد. و شکلى باقى نمى گذاشت. در کتب رجالى، از عالمان بسیارى سخن رفته است که به محضر امامان راه یافته و گفته هاى آن بزرگان را ضبط و ثبت کرده اند. بسیارى از ایشان علاوه بر نقل احادیث، صلاحیت و قدرت تفسیر و تجزیه و تحلیل نیز داشتند و امامان نیز مردم را در امر فراگیرى معارف دینى به آنان حواله مى دادند. براثر تلاش این بزرگان، مجموعه هاى روایى کوچک در موضوع هاى مختلف شکل گرفت، چنان که در ابتداى دوره غیبت، عالمان بزرگى دست به تدوین سنت زدند و سخنان ائمه(علیه السلام)را در مجامع روایى خود مستنداً گردآورى کردند. اولین مجموعه از این تلاش، کتاب ارزشمند اصول و فروع کافى است که توسط دانشمند بزرگ شیعى، محمد بن یعقوب کلینى (م ۳۲۹ ق) تنظیم گردید. [۱۱۱]
بعد از وى شیخ صدوق (م ۳۸۱ ق) با تلاش پیگیر و ملاقات با دانشمندان بسیار، موفق به تدوین کتابى ارجمند به نام من لا یحضره الفقیه گردید. این دانشمند بزرگ شیعى آثار دیگرى را نیز تألیف کرد که برخى آنها را بالغ بر ۳۰۰ عنوان کتاب دانسته اند. [۱۱۲]
به تدریج ستارگان دیگرى نیز در عالم تشیع درخشیدند: شیخ مفید (م ۴۱۳ ق) از آن جمله است. از او مى توان به عنوان یکى از قله هاى شامخ در تاریخ اجتهاد شیعه نام برد. وى که در مرکز حکومت اسلامى (بغداد) مى زیست، با تبحرى که در مذاهب مختلف فقهى و کلامى یافت، موقعیت بسیار والایى را در حوزه تفکر اسلامى به دست آورد. حاصل تلاش هاى ارزشمند وى، آثارى بسیار مفید، در علوم مختلف اسلامى است. [۱۱۳]
سیدمرتضى (م ۴۳۶ ق) که از شاگردان شیخ مفید است و منزلت بسیار بالایى در شکل گیرى علوم اسلامى در دوران غیبت دارد، با تألیف حدود هشتاد اثر علمى، باب بسیارى از مباحث علمى را گشود. او افزون بر تلاش عالمانه اش در حوزه فقه شیعه، به گسترش تفکر عقلانى در علم کلام توفیق یافت. [۱۱۴]
با ظهور شیخ طوسى (م ۴۶۰ ق) اجتهاد شیعى وارد مرحله جدیدى شد. وى که بعد از استاد خود، سید مرتضى، متولّى زعامت مذهبى شد، توانست شاگردان بسیارى را در حوزه درس خود گرد آورد. دو کتاب ارزشمند وى، یعنى تهذیب و استبصار در کنار کافى و من لا یحضره الفقیه ، کتب اربعه شیعیان را تشکیل مى دهد. همچنین شیخ طوسى توانست پوپایى سنت اجتهاد را به معناى دقیق کلمه، در حوزه تفکر شیعى راه بیندازد. [۱۱۵]
تأمل و تدبّر و تجزیه و تحلیل در منابع روایى که از دوران شیخ مفید آغاز گردیده بود، در زمان شیخ طوسى موقعیت بسیار مطلوبى یافت. پس از آن اجتهاد ـ در کنار توجه به طرح و نقل احادیث ـ جایگاه مهمى در تفکر عالمان شیعى یافت. افزون بر این، علم کلام نیز با تلاش هاى شیخ طوسى، از منزلتِ بالایى برخوردار گردید و به همتِ والاى عالمان بزرگى چون خواجه نصیرالدین طوسى (م ۶۷۲ ق) و علامه حلّى (م ۷۲۶ ق) موقعیت بسیار ممتازى پیدا کرد. [۱۱۶]
وجود تفکر عقلانى در کنار توجه به منابع روایى، موجب گردید که فلسفه و تفکر عقلانى در مقوله هستى، در میان متفکران شیعى، جایگاه مناسبى بیابد; چنان که تأثیرِ علماى شیعى را در رشد و بالندگى فلسفه اسلامى و شکوفایى آن را در فلسفه ملاصدرا، نمى توان نادیده گرفت. [۱۱۷]
در مقطعى از تاریخ علوم اسلامى، ظهور مسلک اَخبارى بحث هاى بسیارى برانگیخت. در این دوره (قرن یازدهم) دانشمندانى ظهور کردند که مخالف دخالت تفکر عقلانى در فهم دین بودند و بر مجتهدانى که به قواعد عقلى اجازه دخالت در استنباط احکام مى دادند، خرده گرفتند.اهتمام و توجه این گروه (اخبارى ها) به اَخبار و روایات، به تألیفِ مجموعه هاى بزرگ روایى انجامید; کتاب هایى مانند وسائل الشیعه، بحارالانوار و وافى از این دست است. [۱۱۸]
با وجود این، اخبارى گرى نتوانست تفکر عالمان شیعى را چندان تحت تأثیر خود قرار دهد. از این رو در دوره هاى بعد، اجتهاد همچنان سنت حاکم بر حوزه هاى فکرى شیعى گشت. [۱۱۹]
بنابر آنچه گذشت، در غیاب امامان، عالمان دینى معارف اسلامى را برمبناى اجتهاد از منابع دین استنباط مى کنند. بر این اساس مجتهد کسى است که توانایى استنباط احکام را دارا است با وجود این، افرادى که خود، از چنین توانایى و استعدادى برخوردار نیستند، به طور طبیعى به کارشناسان دینى (مجتهدان) مراجعه مى کنند.
البته کسانى که خود را در معرض مرجعیت دینى مردم قرار مى دهند، باید افزون بر صلاحیت علمى، صلاحیت هاى دیگرى نیز داشته باشند. از این رو در فرهنگ شیعه، مراجع دینى عالمانى هستند که از منزلت بالاى اخلاقى و مدیریتى نیز برخوردارند. تقلید و تبعیت از آراى کسانى که واجد چنین صلاحیت هایى نیستند، جایز نیست. درباره سنت اجتهاد از دیدگاه شیعه، مى توان ویژگى هاى زیر را برشمرد:
۱-غیرانحصارى بودن اجتهاد:
اجتهاد، به معنایى که گذشت، ویژه صنف یا گروه خاصى نیست. هرکس از هرطبقه اجتماعى، چنانچه صلاحیت استنباط معارف دینى را از منابع داشته باشد، مجتهد است.
۲-بازبودن باب اجتهاد:
از دیدگاه تشیع، در چارچوب منابع دینى و ضوابط و قواعد استنباط، همواره هر فرد صاحب صلاحیتى مى تواند دست به اجتهاد بزند و فردى که خود توانا بر اجتهاد و استنباط است، نمى تواند از دیگران تقلید کند; بر خلاف دیدگاه اهل سنت که در احکام شرعى، تنها در چهارچوبِ دیدگاه هاى اجتهادى تنى چند از مجتهدان خود حق دارند اظهار نظر کنند. بنابراین، وجود دیدگاه هاى متفاوتْ امرى طبیعى و پذیرفته است. نظر و فتواى هر یک از کارشناسان دینى، مادامى که ضوابط حاکم بر استنباط را رعایت کند، براى خود و همه کسانى که او را کارشناس دین مى دانند، حجت و معتبر است. [۱۲۰]
ضابطه مندى اجتهاد:
سنت اجتهاد که همان روش و قواعد فهم معارف دینى است، تابع ضوابطى است. به دیگر سخن، فرایند رسیدن به فهم دین، تنها در صورتى که برخاسته از منطق خاص خود باشد، اجتهاد تلقى مى شود. از این روى فهمى که برآمده از این منطق و ضابطه مند نباشد، «تفسیر به رأى» است و فاقد اعتبار.
با وجود این، باید توجه داشت که فهم ضابطه مند، همواره به حقیقت و حکم قطعى نمى انجامد. از این رو، نظریه مجتهد، بر خلاف فهم امام معصوم(علیه السلام) لزوماً درکِ معصومانه اى از دین نیست; بلکه در نهایت، فهمى است که براى خود او و کسانى که از او تقلید مى کنند، حجت و الزام آور است. بنابراین مرز میان اجتهاد و تفسیر به رأى، همان ضابطه مندى است. رأى گرایى از نقطه اى آغاز مى شود که ضابطه مندى را در استنباط از کف بدهد. تکیه و تأکید مجتهد، در فهم قواعد دین از متون دینى، بر ظاهرگرایى افراطى نیست. در عین حال در فهم اهداف و اغراض شریعت آراى خود را در مقام تفسیر دین حاکم نکرده، مصلحت گرایى بدون مبنا را به عنوان طریقى در شناخت آن به کار نمى گیرد. [۱۲۱]
بنابراین با این که عقل در کنار قرآن و سنت، یکى از منابع مهم فهم دین است و عقل و دین در هماهنگى کامل با یکدیگر قرار دارند، نباید تمام دستاوردهاى عقلى بشر را، در فهم دین وارد کرد. بسیارى از امور، مورد پسند عُرفِ جوامع است و در میان عاقلان امرى متعارف و مورد قبول تلقى مى شود; اما همین دریافت هاى شخصى و جمعى را نمى توان به صرف هماهنگى آن با سلیقه و پسند عاقلان ـ به طور قطع ـ به دین نسبت داد.انتساب یک سلیقه شخصى به دین و شریعت، افترا به خداوند و ظلم به او است. بنابراین تنها به طریقه اى که روش مقبول در فهم دیدگاه شریعت است، مى توان استناد جست. [۱۲۲]
گفتار نخست: اعمال حق حاکمیت
در دوران غیبت صغرا، سرپرستى امور شیعیان زیر نظر امام و از طریق نایبان خاص ایشان بود. در پایان دوره وکالت و نیابت نایب چهارم، امام ـ علیه السلام ـ اعلام فرمود که از این پس، کسى را به نیابت خاص خود برنخواهد گزید. با بسته شدن بابِ نیابت خاص، عالمان دینى، نایبانِ عام آن حضرت شناخته مى شوند. تا حد امکان، رهبرى شیعیان را در دست دارند. البته، در دورانى که حکومت هاى غیرمشروع در رأس امور مردم قرار دارد، رهبرى عالمان نمى تواند به معناى تشکیل حکومت و سلطه کامل بر امور مردم باشد. آنان تا حد ممکن و در محدوده اى که مراجعه به عالمان ممکن باشد، تصدى امور را بر عهده مى گیرند. [۱۲۳]
ث: هویت[۹۳] و سیاست خارجی
هویت دولتها دارای ابعاد مختلفی است و در این رابطه، ونت به هویت فردی، نوعی، جمعی و نقشی اشاره کرده است. بر طبق این تقسیمبندی، دولتها اغلب بر اساس بعد فردی و نوعی هویت، صاحب هویت ملی میشوند و هویت جمعی در واقع، همان موقعیت و جایگاه یک دولت را در درون مجموعه های بزرگتر (اعم از نظامهای بین المللی منطقهای و جهانی) نشان میدهد.[۹۴] بهطور معمول هویت جمعی به صورت منفی تعریف میشود؛ یعنی یک فرد خود را دارای یک ملیّت میداند؛ به این دلیل که خود را از ملیّتهای دیگر محسوب نمیکند. هویت به مفهوم وضعیت شبیه بودن به برخی بازیگران و تفاوت داشتن از دیگران و شامل ایجاد مرزهایی است که خود را از دیگران جدا میکند. هویت یک ساختۀ ذهنی و روانی است که چگونگی فکر کردن، احساس کردن، سنجش و سرانجام رفتار در وضعیتهای مرتبط با دیگران را توضیح داده و تعیین مینماید. هویت ها هم در سیاست بین المللی و هم در جامعۀ داخلی برای تضمین سطوحی از قابلیت پیش بینی و نظم، امری ضروری به شمار میآیند.[۹۵] زیرا انتظارهای پایدار میان دولتها مستلزم این است که هر دولت از دولت دیگر هویتی در ذهن خود تصور کند که از ثبات نسبی نیز برخوردار باشد و بتوان از آن طریق، الگوهای رفتاری آن را پیشبینی کرد.
عملکرد و رفتارهای هر دولت از منافع آن سرچشمه میگیرد و منافع هر دولت نیز از هویت آن شکل میگیرد. به همین دلیل دولتها هریک به تناسب نقش و موقعیتی که دارا هستند، منافع خود را تعریف نموده و با تغییر در آن موقعیت ممکن است دچار آشفتگی در هویت گردیده و منافع آنها نیز نامشخص و دچار سردرگمی شود. در واقع، زمانی که یک دولت به خاطر دگرگونیهای داخلی یا خارجی، هویت پیشین خود را از دست داده و دچار بحران هویت میشود، یکی از مهمترین عرصه هایی که این بحران در آن آشکار میشود، رفتارهای خارجی آن است.[۹۶]
ج: سیاست خارجی منطقهای[۹۷]
برای تحلیل و مقایسۀ سیاست خارجی کشورها در سطح یک منطقه، میتوان برخی شاخصهها را در نظر گرفت و بر اساس آن به بررسی سیاست خارجی پرداخت. این شاخصهها که از بررسی آنها در این پژوهش با عنوان «سیاست خارجی منطقهای» یاد شده است، در برخی موارد میتوانند بخشی از اهداف و یا ابزارهای سیاست خارجی باشند. در این پژوهش شاخصههایی که بر مبنای آن سیاست خارجی منطقهای تبیین میشود عبارتند از:
فصل دوم
سیاست خارجی ایران
مقدمه
همانگونه که در فصل گذشته اشاره شد، در این فصل به بررسی سیاست خارجی ایران بر طبق مدل تحلیلی این پژوهش میپردازیم. در این راستا ابتدا در قسمت اول این فصل نگاهی به اصول و اهداف کلی سیاست خارجی ایران میاندازیم و پس از آن با مطالعۀ دگرگونیهای سیاست خارجی ایران در دورۀ پس از انقلاب، به ساختارهای تأثیرگذار بر سیاست خارجی کشورمان اشاره خواهیم کرد. پس از آن نیز به بررسی نقش هویت ملی و نیز رابطۀ هویت ملی و منافع ملی در سیاست خارجی ایران خواهیم پرداخت. در قسمت دوم این فصل نیز سیاست خارجی ایران در آسیای مرکزی را در چارچوب شاخصهای یاد شده در بالا مورد مطالعه قرار میدهیم. به این ترتیب اهداف و منافع سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران در آسیای مرکزی، ابزارهای مورد استفادۀ ایران در این منطقه، روابط ایران و سازمانهای منطقهای موجود در آسیای مرکزی و نگاه به روسیه در سیاست خارجی ایران از جمله مواردی هستند که بررسی خواهند شد. در قسمت نتیجهگیری نیز نتایج حاصل از مطالعۀ سیاست خارجی ایران بر مبنای شاخصهای اشاره شده، گردآوری و ارائه خواهد شد.
اصول کلی سیاست خارجی ایران
محمود سریع القلم معتقد است که برخی اصول ثابت سیاست خارجی ایران عبارت است از:
البته منظور وی از اصول این است که کشور و مردم ایران در نوع نگرش و تدوین استراتژی نسبت به محیط بیرونی منطقهای و بین المللی خود تحت تأثیر عوامل و متغیرهای ذکر شده هستند. منوچهر محمدی نیز معتقد است که عامل ایدئولوژیک بویژه برای کشورهایی مثل ایران که دارای اهداف و دیدگاه های مافوق ملی هستند نقش بسیار مهمی در تبیین اعمال سیاست خارجی آنها دارد، امری که در بسیاری از مدلهای پیشنهاد شده برای بررسی سیاست خارجی نادیده گرفته شده است.[۹۹] همچنین با توجه به قانون اساسی و عملکرد ایران، اهداف کلان را میتوان در سه قسمت تقسیمبندی کرد:
الف - رشد و توسعۀ اقتصادی، حفظ تمامیّت ارضی و حاکمیت ملی؛
ب - دفاع از مسلمانان و نهضتهای آزادیبخش و تعارض با اسرائیل و غرب (بویژه آمریکا)؛
ج - استقرار یک جامعۀ اسلامی براساس مبانی شیعی؛[۱۰۰]
امیر محمد حاجی یوسفی نیز سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را در حال حاضر دارای سه اولویت اساسی و عمده میداند. نخست؛ مسألۀ نوسازی و توسعۀ کشور، دوم؛ مسألۀ حفظ اسلام و منافع اسلامی و سوم؛ مخالفت با زورگویی وسلطه طلبی؛ به ویژه برتری طلبی آمریکا.[۱۰۱] در سند چشمانداز بیست ساله ایران تا سال ۱۴۰۴ که در بهار ۱۳۸۳ توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام اعلام شد؛ دست یافتن به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه آسیای جنوب غربی (شامل آسیای میانه، قفقاز، خاورمیانه و کشورهای همسایه) از جمله اهداف کشور (که البته در سطح منطقه میباشد) بیان شده است. سیاست خارجی ایران نیز با این عبارات تبیین شده و در واقع ایران باید در عرصه سیاست خارجی چنین باشد: “الهام بخش، فعال و مؤثر در جهان اسلام، تأثیرگذار بر همگرایی اسلامی و منطقهای، دارای تعامل سازنده و مؤثر با جهان بر اساس اصول عزّت، حکمت و مصلحت".[۱۰۲]
از آنجایی که اغلب دولتها برای دستیابی به اهداف خود از همه ابزارهای موجود و پذیرفته شده در عرصۀ بین المللی استفاده میکنند، لذا بررسی ابزارها را در بخش «سیاست خارجی ایران در منطقه» و به طور جزئیتر انجام میدهیم.
سیاست خارجی ایران بعد از انقلاب به گونه های مختلفی تقسیم بندی شده است. در یک تقسیم بندی که برآیندی از همۀ آنها میباشد، سیاست خارجی ایران به سه دوره تقسیم شده است که دورۀ اول دولت موقّت را دربرمیگیرد. دورۀ دوم بعد از دولت موقّت تا سال ۱۳۶۸ عنوان شده است و دورۀ سوم از همین سال شروع شده و تاکنون ادامه دارد. از این دوره میتوان به عادی سازی رفتار خارجی دولت تعبیر کرد که در آن، ارتباط دولت ایران با دولتهای دیگر تغییر یافت. در این دوره آنگونه که به نظر میرسد، تصمیمگیرندگان سیاست خارجی ایران با شناسایی واقعیتها به این نتیجه میرسند که دولتهای دیگر هم میبایستی به عنوان نمایندۀ منافع عمومی ملّتهایشان تلقی شوند.[۱۰۳] به اعتقاد روح الله رمضانی؛ بعد از جنگ تحمیلی در سیاست خارجی ایران تغییراتی صورت گرفت و ایران در رفتارهای سیاست خارجی خود مسالمت بیشتری در پیش گرفت. وی در این زمینه مینویسد:
“علی اکبر ولایتی وزیر خارجۀ وقت ایران در پاسخ به اعتراضاتی که در خصوص ارسال هیئتی به مراسم تشییع جنازۀ برژنف از سوی ایران صورت گرفت، گفت: هدف از شعار ]نه شرقی، نه غربی[ نفی سلطۀ بیگانه است؛ نه گسستن رشتۀ ارتباط با دیگر کشورها. امروز نفی مناسبات سیاسی با دیگر کشورها به معنی نفی هویت کشورهاست".[۱۰۴] وی معتقد است در این دوره، اصل صدور انقلاب هم دستخوش دگرگونی قرار گرفت: “واقع گرایان اصرار دارند که انقلاب اسلامی باید ابتدا در داخل یا آنچه خود، سنگر اسلام میخوانند؛ پا بگیرد. امروزه به گفتۀ حجت الاسلام رفسنجانی اصل اساسی سیاست خارجی ایران را ‘’ احترام به تمامیّت ارضی و نیز ارزشهای اجتماعی و دینی دیگر مردمان تشکیل می دهد.”[۱۰۵]
ظرفیت k‘-امین وسیله نقلیه خروجی بارانداز میانی i
حداکثر ظرفیت تأمینکننده s به منظور عرضه کردن محصول p
حداکثر ظرفیت فضای تخصیص داده شده به منظور نگهداری موقت محصولات در بارانداز میانی i
هزینه نگهداری هر واحد محصول p در بارانداز میانی i
مدت زمان مورد نیاز به منظور پیمودن مسافت بین مکان تأمینکننده s و بارانداز میانی i
مدت زمان مورد نیاز به منظور پیمودن مسافت بین بارانداز میانی i و بارانداز میانی i‘
مدت زمان مورد نیاز به منظور پیمودن مسافت بین بارانداز میانی i و مکان خرده فروش r
مدت زمان مورد نیاز به منظور پیمودن مسافت بین مکان خرده فروش r و مکان خرده فروش r‘
مدت زمان لازم به منظور تخلیه یک واحد محصولp از k-امین وسیله نقلیه ورودی
تأمینکننده s در بارانداز میانی i
مدت زمان لازم به منظور تخلیه یک واحد محصولp از k‘-امین وسیله نقلیه خروجی بارانداز میانی i در مکان خرده فروش r
مدت زمان لازم برای بارگیری یک واحد محصولp در k‘-امین وسیله نقلیه خروجی بارانداز میانی i
تقاضای خرده فروش r برای محصول p
متغیرهای تصمیم:
متغیر صفر و یک، به منظور تعیین اولین بارانداز میانی ملاقات شونده توسط k-امین وسیله نقلیه ورودی تأمینکننده s، مقدار این متغیر برابر یک است اگر بارانداز میانی i اولین بارانداز میانی ملاقات شونده توسط k-امین وسیله نقلیه ورودی تأمینکننده s باشد و در غیر این صورت صفر است.
متغیر صفر و یک، به منظور تعیین اولین بارانداز میانی ملاقات شونده توسط k-امین وسیله نقلیه ورودی تأمینکننده s بلافاصله پس از ملاقات بارانداز میانی i، مقدار این متغیر برابر یک است اگر k-امین وسیله نقلیه ورودی تأمینکننده s بلافاصله پس از ملاقات بارانداز میانی i بارانداز میانی i‘ را ملاقات کند، و در غیر این صورت صفر است.
متغیر صفر و یک، به منظور تعیین آخرین بارانداز میانی ملاقات شونده توسط k-امین وسیله نقلیه ورودی تأمینکننده s
متغیر صفر و یک، به منظور تعیین اولین خرده فروش ملاقات شونده توسط k‘-امین وسیله نقلیه خروجی بارانداز میانی i
متغیر صفر و یک، به منظور تعیین اولین خرده فروش ملاقات شونده بلافاصله پس از ملاقات خرده فروش r توسط k‘-امین وسیله نقلیه خروجی بارانداز میانی i
متغیر صفر و یک، به منظور تعیین آخرین خرده فروش ملاقات شونده توسط k‘-امین وسیله نقلیه خروجی بارانداز میانی i
متغیر صفر و یک، با مقدار یک اگر تقاضای خرده فروش r برای محصول p توسط
k-امین وسیله نقلیه ورودی تأمینکننده s به بارانداز میانی i تحویل داده شود.
متغیر صفر و یک، با مقدار یک اگر تقاضای خرده فروش r برای محصول p توسط k‘-امین وسیله نقلیه خروجی بارانداز میانی i تحویل داده شود.
متغیر صفر و یک، با مقدار یک اگر محصول در بارانداز میانی به طور موقت نگهداری می شود.
متغیر صفر و یک، با مقدار یک اگر وسیله نقلیه ورودی تا قبل از یک زمان مشخص وارد بارانداز میانی شده باشد.
متغیر صفر و یک، با مقدار یک اگر وسیله نقلیه خروجی تا قبل از یک زمان مشخص بارانداز میانی را ترک کرده است.
زمان ورود k-امین وسیله نقلیه ورودی تأمینکننده s به بارانداز میانی i
زمان ورود k‘-امین وسیله نقلیه خروجی بارانداز میانی i به مکان خرده فروش r
زمان شروع حرکت k-امین وسیله نقلیه ورودی تأمینکننده s
زمان ترک k-امین وسیله نقلیه ورودی تأمینکننده s از بارانداز میانی i
زمان شروع حرکت k‘-امین وسیله نقلیه خروجی بارانداز میانی i
زمان ترک k‘-امین وسیله نقلیه خروجی بارانداز میانی i از مکان خرده فروش r
متغیر کمکی با مقدار مثبت، به منظور حذف زیر تورهای وسایل نقلیه
با در نظر گرفتن M به عنوان یک ثابت بسیار بزرگ و τ به عنوان اندیس زمان (۰ < τ ≤ T)، مدل برنامه ریزی غیرخطی عددصحیح مختلط به صورت زیر ارائه می شود.
مدل ۲:
(۳-۴۷)
(۳-۴۸)
(۳-۴۹)
(۳-۵۰)
(۳-۵۱)
(۳-۵۲)
(۳-۵۳)
(۳-۵۴)
(۳-۵۵)
(۳-۵۶)
(۳-۵۷)
(۳-۵۸)
(۳-۵۹)
(۳-۶۰)
(۳-۶۱)