وبلاگ

توضیح وبلاگ من

تأثیر کتاب درمانی بر نشانگان های درونی سازی و برونی سازی شده ی دانش آموزان ناشنوای مقطع ابتدایی مدرسه ی استثنایی وصال بیرجند- قسمت ۳۷

 

 

۰۱/۰>p ** ،۰۵/۰>p *
نتایج ارائه شده در جدول شمارۀ ۴-۱۸ نشان میدهد تفاوت معناداری از نظر آماری بین میانگین نمرات پیشآزمون و پسآزمون تغییر کلی طرز رفتار کودکان آزمودنیها بر اساس ارزیابی والدین ۰۱/۰ =p-value (05/0>p) و معلم ۰۰۰۱/۰ p-value=(01/0>p)، کل ۰۰۴/۰=p-value (01/0>p) وجود دارد و فرض صفر در این زمینه رد میشود. بررسی میانگینهای ارائه شده در جدول ۴-۱۸ نشان میدهد که بعد از دورهی کتابدرمانی، میانگین نمرات رفتارهای درونیسازی آزمودنیها به طور معناداری از نظر آماری کاهش یافته است.
فصل ۵
نتیجهگیری
و
پیشنهادهای پژوهش
۵-۱. مقدمه
در این فصل، ابتدا خلاصهای از مسأله، روش و یافته های پژوهش که به تفصیل در فصلهای مختلف ارائه شده، ارائه میگردد. سپس نتایج پژوهش حاضر مورد تحلیل قرار میگیرد. در ادامه، بحث و نتیجهگیری کلی ارائه خواهد شد. در پایان، پیشنهادهای برخاسته از پژوهش و پیشنهادهایی برای پژوهشهای آینده در این حوزه مطرح میشود.
دانلود پایان نامه
۵-۲. خلاصه پژوهش
کتابدرمانی در واقع روشی برای درمان اختلالات شخصیتی، احساسی و اجتماعی درمیان کودکان و نوجوانان است. متخصصان رشد و پرورش کودکان، بارها، کتاب درمانی را برای مواردی که کودکان در فشارهای روحی مانند بستری بودن در بیمارستان، از دست دادن دوست و جدایی والدین،‌ یا در شرایط جنگ و رخدادهای طبیعی همچون سیل و زلزله قرار میگیرند، توصیه کرده‌اند. ادبیات ممکن است کودکان را در درک عواطف خود، همذات‌پنداری با شخصیت‌هایی که احساساتی مشابه را تجربه می‌کنند، و نیز کسب بینشی نوین نسبت به چگونگی برخورد دیگران با همان مشکلات، یاری رساند. کتاب ممکن است نقشی همچون آینه را برای کودکان بازی کند؛ به این معنا که بازتاب‌‌ ویژگی‌های ظاهری، روابط، احساسات و اندیشه‌های آن‌ ها در پیرامونشان باشد. کتاب نیز ممکن است چون پنجره‌ای رو به جهان باشد که کودکان را به نگاه فراتری از خود و پیرامون‌شان دعوت کند تا با شخصیت‌ها و شرایط پیوند برقرار نمایند. در این میان کودکان ناشنوا، به دلیل نداشتن و یا کمبود شنوایی میتوانند رابطه عمیقتری با کتاب برقرار سازند و مشکلات خود را از طریق همانندسازی با شخصیتهای داستان حل کنند.
حال مشخص نیست فرایند کتابدرمانی بر کاهش ناهنجاریهای رفتاری کودکان ناشنوای مقطع ابتدایی دبستان استثنایی وصال بیرجند از جمله اضطراب/افسردگی، گوشهگیری/افسردگی، شکایات جسمانی، مشکلات اجتماعی، مشکلات تفکر، مشکلات توجه، رفتارهای قانونشکنی و پرخاشگرانه و سایر مشکلات، از دیدگاه والدین و معلم این دانشآموزان تأثیر دارد؟ آیا فرایند کتابدرمانی بر نشانگانهای درونیسازی شده و نشانگانهای برونیسازی شده این کودکان از دیدگاه والدین و معلم آنها تأثیر دارد؟ آیا فرایند کتابدرمانی بر تغییر کلی طرز رفتار این کودکان از دیدگاه والدین و معلم آنها تأثیر دارد؟ این پژوهش براساس تست آشنباخ در پی پاسخگویی به چنین سؤالهایی بود.
پژوهش حاضر، به روش تجربی انجام شده و از نوع کاربردی است. ابزار گردآوری که در این پژوهش برای داده ها به کار رفته، پرسشنامه رفتاری کودکان از دیدگاه والدین و معلم پیش از فرایند کتابدرمانی و پس از آن بود. نتایج با بهره گرفتن از آمار توصیفی و استنباطی به کمک نرمافزار آماری SPSS تحلیل شد.
ابتدا نتایج حاصل از مقایسهی پیشآزمون و پسآزمون هریک از آزمودنیها ارائه شده و سپس آزمون فرضیه های پژوهش نخست به طور خلاصه به شرح زیر ارائه میشود، آنگاه در بخش بعدی تحلیل و از آنها نتیجهگیری به عمل خواهد آمد.
۵-۳. نتایج هریک از آزمودنیها در پیشآزمون و پسآزمون
۵-۳-۱. نتایج آزمودنی شمارهی۱ براساس سیاههی رفتاری کودک تکمیل شده توسط والدین
با توجه به نمراتی که این آزمودنی از سیاههی رفتاری والدین از پیشآزمون و پسآزمون کسب کرد، در ناهنجاریهایی همچون اضطراب/افسردگی، گوشهگیری/افسردگی، مشکلات اجتماعی، مشکلات تفکر، مشکلات توجه، رفتارهای قانونشکنی و پرخاشگرانه، مشکلات درونیسازی و
برونیسازی شده، نمرات وی در پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون کاهش یافت و در ناهنجاری شکایات جسمانی نمره پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون تغییر نکرد.
۵-۳-۲. نتایج آزمودنی شماره ۱ براساس فرم گزارش معلم
با توجه به نمراتی که این آزمودنی از فرم گزارش معلم از پیشآزمون و پسآزمون کسب کرد، در ناهنجاریهایی همچون اضطراب/افسردگی، گوشهگیری/افسردگی، شکایات جسمانی، مشکلات اجتماعی، مشکلات تفکر، رفتار پرخاشگرانه، مشکلات درونیسازی و برونی سازی شده نمرات او در پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون کاهش یافت و در ناهنجاریهایی همچون مشکلات توجه و رفتار قانونشکنی نمره پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون تغییر نکرد.
۵-۳-۳. نتایج آزمودنی شمارهی۲ براساس سیاههی رفتاری کودک تکمیل شده توسط والدین
با توجه به نمراتی که این آزمودنی از سیاههی رفتاری والدین از پیشآزمون و پسآزمون کسب کرد، در ناهنجاریهایی همچون اضطراب/افسردگی، گوشهگیری/افسردگی، مشکلات اجتماعی، مشکلات تفکر، رفتار قانونشکنی و مشکلات برونیسازی شده نمرات وی در پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون کاهش یافت و در ناهنجاریهایی همچون شکایات جسمانی، مشکلات توجه، رفتار پرخاشگرانه، مشکلات درونیسازی شده نمره پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون تغییر نکرد.
۵-۳-۴. نتایج آزمودنی شماره ۲ براساس فرم گزارش معلم
با توجه به نمراتی که این آزمودنی از فرم گزارش معلم از پیشآزمون و پسآزمون کسب کرده، در ناهنجاریهایی همچون اضطراب/افسردگی، مشکلات اجتماعی، مشکلات توجه، رفتارهای قانونشکنی و پرخاشگرانه، مشکلات درونیسازی شده نمرات او در پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون کاهش یافت و در ناهنجاریهایی همچون گوشهگیری/افسردگی، شکایات جسمانی، مشکلات تفکر و مشکلات
درونیسازی شده نمرات پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون تغییر نکرد.
۵-۳-۵. نتایج آزمودنی شماره ۳ براساس سیاههی رفتاری کودک تکمیل شده توسط والدین
با توجه به نمراتی که این آزمودنی از سیاههی رفتاری والدین از پیشآزمون و پسآزمون کسب کرد، در ناهنجاریهایی همچون اضطراب/افسردگی، گوشهگیری/افسردگی، مشکلات اجتماعی، شکایات جسمانی، مشکلات توجه، رفتارهای قانونشکنی و پرخاشگرانه، مشکلات درونیسازی شده و مشکلات برونیسازی شده نمرات او در پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون کاهش یافت و در ناهنجاری مشکلات تفکر نمره پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون تغییر نکرد.
۵-۳-۶. نتایج آزمودنی شماره ۳ براساس فرم گزارش معلم
با توجه به نمراتی که این آزمودنی از فرم گزارش معلم از پیشآزمون و پسآزمون کسب کرد، در ناهنجاریهایی همچون اضطراب/افسردگی، گوشهگیری/افسردگی، مشکلات اجتماعی، مشکلات تفکر، مشکلات توجه، رفتارهای قانونشکنی و پرخاشگرانه، مشکلات درونیسازی شده و مشکلات برونیسازی شده نمرات او در پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون کاهش یافت و در ناهنجاریهایی همچون شکایات جسمانی، مشکلات تفکر نمرات پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون تغییر نکرد.
۵-۳-۷. نتایج آزمودنی شماره ۴ براساس سیاههی رفتاری کودک تکمیل شده توسط والدین
با توجه به نمراتی که این آزمودنی از سیاههی رفتاری والدین از پیشآزمون و پسآزمون کسب کرد، در ناهنجاریهایی همچون اضطراب/افسردگی، گوشهگیری/افسردگی، مشکلات اجتماعی، مشکلات توجه، رفتارهای قانونشکنی و پرخاشگرانه، مشکلات درونیسازی شده و مشکلات برونیسازی شده نمرات آزمودنی در پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون کاهش یافت و در ناهنجاریهایی همچون شکایات جسمانی، مشکلات تفکر نمرات پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون تغییر نکرد.
۵-۳-۸. نتایج آزمودنی شماره ۴ براساس فرم گزارش معلم
با توجه به نمراتی که این آزمودنی ۸ از فرم گزارش معلم از پیشآزمون و پسآزمون کسب کرد، در ناهنجاریهایی همچون اضطراب/افسردگی، شکایات جسمانی، مشکلات اجتماعی، مشکلات تفکر، مشکلات توجه، رفتارهای قانونشکنی و پرخاشگرانه، مشکلات درونیسازی شده و مشکلات برونیسازی شده نمرات وی در پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون کاهش یافت و در ناهنجاریهایی همچون گوشهگیری/افسردگی، شکایات جسمانی نمرات پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون تغییر نکرد.
۵-۳-۹. نتایج آزمودنی شماره ۵ براساس سیاههی رفتاری کودک تکمیل شده توسط والدین
با توجه به نمراتی که این آزمودنی از سیاههی رفتاری والدین از پیشآزمون و پسآزمون کسب کرد، در ناهنجاریهایی همچون اضطراب/افسردگی، گوشهگیری/افسردگی، مشکلات اجتماعی ، مشکلات توجه، رفتارهای قانونشکنی و پرخاشگرانه، مشکلات درونیسازی شده و مشکلات برونیسازی شده نمرات وی در پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون کاهش یافت و در ناهنجاریهایی همچون شکایات جسمانی، مشکلات تفکر نمرات پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون تغییر نکرد.
۵-۳-۱۰. نتایج آزمودنی شماره ۵ براساس فرم گزارش معلم
با توجه به نمراتی که این آزمودنی از فرم گزارش معلم از پیشآزمون و پسآزمون کسب کرد، در ناهنجاریهایی همچون اضطراب/افسردگی، گوشهگیری/افسردگی، شکایات جسمانی، مشکلات اجتماعی، مشکلات توجه، رفتارهای قانونشکنی و پرخاشگرانه، مشکلات درونیسازی شده و مشکلات برونیسازی شده نمرات او در پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون کاهش یافت و در ناهنجاری مشکلات تفکر نمره پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون تغییر نکرد.
۵-۳-۱۱. نتایج آزمودنی شماره ۶ براساس سیاههی رفتاری کودک تکمیل شده توسط والدین
با توجه به نمراتی که این آزمودنی از سیاههی رفتاری والدین از پیشآزمون و پسآزمون کسب کرد، در ناهنجاریهایی همچون اضطراب/افسردگی، مشکلات تفکر، رفتار پرخاشگرانه، مشکلات درونیسازی شده، مشکلات برونیسازی شده نمرات او در پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون کاهش یافت و در ناهنجاریهایی همچون گوشهگیری/افسردگی، شکایات جسمانی، مشکلات اجتماعی، مشکلات توجه، رفتار قانونشکنی نمرات پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون تغییر نکرد.
۵-۳-۱۲. نتایج آزمودنی شماره ۶ براساس فرم گزارش معلم
با توجه به نمراتی که این آزمودنی از فرم گزارش معلم از پیشآزمون و پسآزمون کسب کرده است، ترسیم شده است. در ناهنجاریهایی همچون اضطراب/افسردگی، گوشهگیری/افسردگی، شکایات جسمانی، مشکلات اجتماعی، مشکلات توجه، رفتارپرخاشگرانه، مشکلات درونیسازی شده و مشکلات برونیسازی شده نمرات آزمودنی در پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون کاهش یافت و در ناهنجاریهایی همچون مشکلات تفکر، رفتار قانونشکنی نمرات پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون تغییر نکرد.
۵-۳-۱۳. نتایج آزمودنی شمارهی۷براساس سیاههی رفتاری کودک تکمیل شده توسط والدین
با توجه به نمراتی که این آزمودنی از سیاههی رفتاری والدین از پیشآزمون و پسآزمون کسب کرد، ترسیم شده است. در ناهنجاریهایی همچون اضطراب/افسردگی، گوشهگیری/افسردگی، مشکلات اجتماعی، مشکلات تفکر، مشکلات توجه، رفتارهای قانونشکنی و پرخاشگرانه، مشکلات درونیسازی شده و مشکلات برونیسازی شده نمرات او در پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون کاهش یافت و در ناهنجاری شکایات جسمانی نمره پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون تغییر نکرد.
۵-۳-۱۴. نتایج آزمودنی شمارهی۷ براساس فرم گزارش معلم
با توجه به نمراتی که این آزمودنی از فرم گزارش معلم از پیشآزمون و پسآزمون کسب کرد، در ناهنجاریهایی همچون اضطراب/افسردگی، گوشهگیری/افسردگی، شکایات جسمانی، مشکلات اجتماعی، مشکلات توجه، رفتار پرخاشگرانه، مشکلات درونیسازی شده و مشکلات برونیسازی شده نمرات او در پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون کاهش یافت و در ناهنجاریهایی همچون مشکلات تفکر، رفتار قانونشکنی نمرات پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون تغییر نکرد.
لازم به ذکر است که تفاوتهای مشاهده شده در پیشآزمونها و پسآزمونهای انجام شده توسط والدین و معلم کودکان ناشنوا، این نتیجه به دست آمده که این تفاوت از دید والدین نسبت به معلمان برجسته تر بود.
۵-۴. فرضیه ها
۵-۴-۱. فرضیهی اول
برای اطلاع از تأثیر داشتن یا نداشتن کتابدرمانی بر اضطراب/افسردگی کودکان ناشنوای مقطع ابتدایی مدرسهی استثنایی وصال بیرجند، بر اساس سیاههی رفتاری کودکان از نظر والدین آنها، و نیز بر اساس فرم گزارش معلم کودکان آنها از آزمونt وابسته استفاده شد. یافته های حاصل از اجرای آزمون نشان داد که در سطح ۰۵/۰ کتابدرمانی بر اضطراب/افسردگی کودکان ناشنوای مقطع ابتدایی دبستان استثنایی وصال بیرجند از نظر والدین (با ۰۱/۰p-value =؛ ۵۲/۳- = t) و معلمان (با ۰۰۳/۰p-value = ؛ ۸۵/۴- = t) و از جمع نظر والدین و معلم (با ۰۰۴/۰p-value =؛ ۶۲/۴ = t) آنها تأثیر داشت.
۵-۴-۲. فرضیهی دوم
برای اطلاع از تأثیر داشتن یا نداشتن کتابدرمانی بر گوشهگیری/افسردگی کودکان ناشنوای مقطع ابتدایی مدرسهی استثنایی وصال بیرجند، بر اساس سیاههی رفتاری کودکان از نظر والدین، و بر اساس فرم گزارش معلم کودکان از آزمونt وابسته استفاده شد. یافته های حاصل از اجرای آزمون نشان داد که در سطح ۰۵/۰ کتابدرمانی بر گوشهگیری/افسردگی کودکان ناشنوای مقطع ابتدایی دبستان استثنایی وصال بیرجند از نظر والدین (با ۰۱/۰p-value =؛ ۷۲/۳- = t) و معلمان (با ۰۰۳/۰p-value =؛ ۴۲/۳- = t) و از جمع نظر والدین و معلم (با ۰۰۲/۰p-value =؛ ۳۷/۵ = t) آنها تأثیر داشت.
۵-۴-۳. فرضیهی سوم
برای اطلاع از تأثیر داشتن یا نداشتن کتابدرمانی بر شکایات جسمانی کودکان ناشنوای مقطع ابتدایی مدرسهی استثنایی وصال بیرجند، بر اساس سیاههی رفتاری کودکان از نظر والدین، و نیز معلمان آنها از آزمونt وابسته استفاده شد. یافته های حاصل از اجرای آزمون نشان داد که در سطح ۰۵/۰ کتابدرمانی بر شکایات جسمانی کودکان ناشنوای مقطع ابتدایی دبستان استثنایی وصال بیرجند از نظر والدین (با ۳۵/۰p-value =؛ ۱- = t) و معلمان (با ۰۷/۰p-value =؛ ۱۵/۲- = t) آنها تأثیر داشت ولی از جمع نظر والدین و معلم (با ۰۳/۰p-value =؛ ۷/۲ = t) آنها تأثیر داشت.
۵-۴-۴. فرضیهی چهارم

پژوهشی پیرامون تعامل نقاشی-انیمیشن در دو دهه ی اخیر ایران- قسمت ۱۲

شکل ۴-۱۳/ نیاز آزادیخواه/ آبی۱ ۲ ۳/ انیمیشن/ ۱۳۸۷/ http://golpaart.persianblog.ir/tag
۴-۸ مرتضی احمدوند
گفتگویی با مرتضی احمدوند هنرمند جوان نقاش و ویدئوآرتیست
متولد ۱۳۶۰، خرم آباد، کارشناس ارشد نقاشی دانشگاه تهران ۱۳۸۸، دانشجوی دکتری در فرانسه، برگزاری و شرکت در نمایشگاههای داخل و خارج از کشور، مدیر تولید پروژه ی انیمیشن.
نظر شما در رابطه با هنر جدید و به ویژه تعامل نقاشی و انیمیشن در هنر جدید چیست؟
از دو جنبه می شود بررسی کرد. یکی جنبه ی پروسه ی تاریخی که بعد از دهه ی ۶۰ در امریکا و اروپا طی کرده است. یکی اتفاقی که امروز درکشور ما افتاده است. قسمت اولش را در کتابهای تاریخ هنر خیلی بهتر از آن چیزی که من بگویم، می توانید پیدا کنید. ولی قسمت دومش؛ آن چیزی که امروز درگیری ماست. بعد از جنگ و بعد از این که چند سالی طول کشید تا مردم خودشان را پیدا کنند. بعد از چند سال سازندگی و اصلاحات و باز شدن فضا، چند اتفاق افتاد. مثلا با خارج از کشور رابطه برقرار شد. این رابطه؛ یکی ارتباط برقرار کردن هنرمندها بود. یکی آمدن تکنولوژی بود. قبلا حتی داشتن یک دستگاه ویدئوی معمولی در خانه نشانه ی فخر و پولداری بود. ولی در مقطع خیلی کوتاهی کمتر از ده دوازده سال، ویدئو یک چیز معمولی در خانه ها شد. و بعد از آن دوربین فیلمبرداری. در مدت خیلی کمی هر خانواده یک هندی کم داشت. و همه ی اینها فرصت بود. و بعد ورود راحت تکنولوژی مثل کامپیوتر و … . با وارد شدن کامپیوتر به خانه ها، امکان تغییر ایجاد کردن روی تصویر برای همه یک چیز بدیهی شد. نرم افزارهای خیلی معمولی هم آمدند و کمک کردند برای این که این تصاویر را بتوانید متحرک کنید. چند مسئله ی دیگر هم به موازات این پیش آمد. سال ۱۳۷۶ که فضای اجتماعی سیاسی هم کمی باز شد، تکنولوژی هم رفت و آمدش بیشتر شد، ارتباطات با خارج از کشور هم بیشتر شد، همزمان شد با اتفاقاتی که در موزه ی هنرهای معاصر هم افتاد، موزه ی هنرهای معاصر، متولی رسمی هنرهای تجسمی کشور شد. و بیش از پیش نمایشگاه هنر مفهومی که واقعا یک نقش تاثیر گذاری داشت. آن موقع که آقای حسینی راد و آقای کفشچیان مقدم و آقای نادعلیان که هر سه تحصیل کرده ی فرانسه هم بودند، نمایشگاه اول برگزار شد که خیلی نمایشگاه پر بیننده ای بود، برگزار شد و این گرایش رو به فزونی رفت. چند تا اتفاق مهم دیگر هم افتاد؛ یکی این که یک مکانی رسمی به وجود آمده بود برای این که می توانستی مثلا ویدئو آرتت را نمایش بدهی. در مورد ویدئوآرت؛ از آنجا که تدوین کردن، سرهم کردن و رسیدن به یک زیبایی شناسی مناسب در کار ویدئو نیاز به یک فهم بصری داشت، این احساس خیلی در بچه های نقاش و هنرهای تجسمی بود. البته لزوما نمی باید این طور باشد. ولی این اتفاق افتاد. چون نقاشی در کشور ما به عنوان یک رشته ی هنری دارای یک فضای باز است. یعنی به نظر من همان لیسانسی که در کشورهای خارجی با عنوان آرت می دهند، با لیسانس نقاشی ما یکی است. یعنی تو پرانتز شما الان لیسانس نقاشی نمی خوانی، لیسانس هنرهای تجسمی می خوانی. و بعد گرایشتون مشخص می شود. به نظر من همه ی بچه هایی که نقاشی می خوانند، کسانی هستند که عکاسی بلدند، یک مقدار مجسمه سازی بلدند، نقاشی بلدند و … و مجموع اینها را میگویند لیسانس نقاشی. این بود که به هر حال تصویر از بین بچه های نقاشی بیرون آمد. هر چند که باید اعتراف کنیم به این که امروز هنر مرز مشخصی ندارد. و به نظرم به جای اینکه مرز بگزاریم، باید ویژگی کلیش را بررسی کنیم. در نمایشگاههای مفهومی که برگزار شد، یک بخش ویدئو وجود داشت. حالا این ویدئو فرزند نا خلف چند تا رشته بود. نا خلف که می گویم به این دلیل که هیچ نسبتی با هیچ کدامشان نداشت. یکی نقاشی به خاطر اینکه زیبایی شناسی تصویریش از نقاشی و تصویر می آمد. دو از سینما به خاطر اینکه به هر حال محصول، فیلم بود. چیزی که پخش می شد، فیلم بود. سه از انیمیشن چون یک چیزی که می خواست بین فریم و فایل تصویر ارتباط برقرار کند، یعنی یک تصویر، باید انیمیت بشود تا حرکت داشته باشد. پس یک نسبتی هم با انیمیشن دارد. یک گزینه ی مهم دیگر که داشت، این که به نظر من تا شما درک صحیحی از روایت نداشته باشید، نمی توانید بیایید سراغ ویدئو. چون ویدئو، مسئله اش مسئله ی روایت است. نه بودن روایت. بلکه آگاهانه نداشتن روایت. یا برعکس، استفاده از روایت. این بود که نمی توانست بدون نمایش هم معنی داشته باشد. نمایش به معنای کسی که با ادبیات نمایشی درگیر است. پس با ادبیات نمایشی هم در ارتباط بود.
مقاله - پروژه
در رابطه با استفاده ی امروز از انیمیشن؛ فکر می کنم بهترین کلمه ی فارسی که می شود برایش به کار برد، همین تصویر متحرک است. چون انیمیشن سریع ذهن مارا فوکوس می کند روی داستان ولی وقتی می گوییم تصویر متحرک، تصویر است که می تواند نقاشی باشد، می تواند عکس باشد؛ متحرک هم باشد. به هر حال یک حرکتی دارد. حالا این حرکت می تواند یک حرکت رئالیستی باشد، می تواند در تصویر بعدی محو بشود. این بود که این جریان، رشد و توسعه پیدا کرد.
یک اتفاق دیگر هم افتاد. نمایشگاههای خارج از کشور شروع شدند. دوره های قبل تر موزه، همایتهایی می کرد و کارها را می فرستاد. اگر کارها فروش می رفت که هیچ وگرنه با هزینه بر می گشت. یک اتفاق جالبی افتاد. این که بعد از آن سالها، هزینه ی پست و دردسر و جابه جایی و کارهایی که آرتیستها می کردند و گوشه ی خانه می ماند، خود به خود یا به طور نا خودآگاه، هنرمندها را به سمت ویدئو کشاند. ویدئو نمایشش ساده بود. ارسالش ساده بود. و این که خرید و فروش هم می شد. من شانس این را داشتم که چند تا ویدئو فروختم. برای خود من مسئله ی جابه جایی و ارسال قابل توجه بود. مجموع اینها به نظر من عواملی شد که ویدئو تصویر متحرک رشد کند.
چه کسانی را فعال در این زمینه می شناسید؟
از باربد گشیری صحبت کرد: یک حسنی که دارد، سوای اخلاقهای ویژه ی خودش، به نظرم در حوزه ی تئوری کارش ادعا دارد و بچه ی با هوشی است. او هم از نقاشی رفته به سمت تصویر متحرک و آدم مسلطی است. هم تحلیل گر خوبی است، هم کارهای خوبی دارد.
کاربرد انیمیشن در هنر جدید چگونه است؟ در این فضا انیمیشن را جزء کدام دسته از هنرها می توان جا داد؟
هنر جدید یا نیو مدیا یا هنر معاصر از قابلیت هر چیزی استفاده می کند برای بیان. خوب حرکت تصویر یا انیمیشن هم یک ویژگی است که می تواند کمک کند. در آثار هنرمندهای زیادی هم استفاده شده مثل کنتریج. خصوصا این که قابلیت‌های نرم افزارهای جدید که در حوزه ی انیمیشن بیشتر کاربرد دارند، فوق العاده است. برای دادن ویژگی خاص به تصویر، خیلی کمک می کنند. یعنی قابلیت‌های انیمه کردن در هنرهای معاصر بخش قابل توجهی را دارد. از آن جمود خشک تحمیل شده جدایت می کند. ما در نقاشی درگیریمان با کارد است. و در دل کادر یک چیز صلب منجمدی را باید خلق کرد. و هر چه قدر هم توهم حرکت ایجاد کنی، داستان در یک کادر خلق می شود. اما با بهره گرفتن از انیمیشن، شما در هر ثانیه ۲۵ فریم یا کادر دارید. این هم به شما محدودیت می دهد، هم امکان. ما الان راجع به امکاناتش صحبت می کنیم. در یک ثانیه ۲۵ بار این کادر را عوض می کنید. شما به عنوان یک نقاش ۲۵ کادر را تعریف کرده اید. این ارتباط متراکم این دو رشته با هم است. و ویژگیهای تکنولوژی هنر معاصر به شما امکاناتی می دهد که روز به روز بیشتر می شود.
اخیرا در یک نمایشگاه، شرکت سونی ال سی دی هایی تولید کرده بود که هنرمند نقاشیهایی روی آنها کشیده بود و زیر آن فیلم پخش می شد. این همان درگیری این دو با هم است. یک نفر این طور برخورد می کند، یک نفر مثل کنتریج، یکی مثل مرحوم لاشایی یا شیرین نشاط و …
به هر حال مسئله ی تصویر ثابت و متحرک همیشه مسئله بوده است. و جذاب بوده و الان در هنرهای معاصر و ویدئوآرت هم هست.
مرز نقاشی و انیمیشن؟
امروز مرزی ندارند. امروز مرزش را مدرسه های هنری، دانشگاهها و فستیوالها اگر بتوانند، تعیین می کنند. عملا مرزی وجود ندارد وقتی مثلا در همین بینال مجسمه سازی تهران، ویدئویی روی دیوار از سایه ی پرنده ها پخش می شد. واقعا چطور می توانیم بگوییم مجسمه نیست؟ به هر حال یک محیط است، ما در هنرهای محیطی، فضایی را خلق می کنیم که شخص در آن قرار بگیرد، کسی نگفته آن فضا باید سنگ یا سیمان و … باشد. وقتی با نور هم فضایی خلق کنی، مخاطب را در یک محیط قرار داده ای. من می گویم باید یک اسم کلی برایش بگزاریم و مرز هم نگزاریم.
رابطه حرکت محسوس ادراک شونده در نقاشی با انیمیشن چیست؟
کلمه ی مهمی به کار بردید. حرکت محسوس ادراک، الزاما حرکت ندارد. یعنی تمام کارهای کنتیک آرتهای مثل وازارلی که بر مبنای یک خطای دید هم شکل می گیرد، محسوس ادراک هستند. یا همه ی هنرمندان آپ آرت. ولی حرکت در انیمیشن یعنی تصاویری که پشت سر هم چیده شده و خروجی به صورتی است که تصاویر را ممتد پخش می کند. هر چند این هم در واقع یک خطای دید است ولی یک تفاوت وجود دارد. یک ماشین یا یک وسیله که می تواند پروژکتور باشد، دستگاه اسلاید باشد، یک سری تصاویر را در یک بازده زمانی معینی جلوی چشم شما حرکت می دهد. یعنی اساسا به یک ماشینی وابسته است.
آیا آثار فوتوریستها با توجه به حرکت محسوس، می توانند قرابتی با انیمیشن پیدا کنند؟
کشف حرکت در قالب کادر را اینها داشتند. تفاوت است بین القای حرکت تا حرکت محسوس. به نظر من کار فوتوریستها توضیح حرکت است تا القا ی حرکت.
نظر شما در رابطه با هنرهای تعاملی و حضور نقاشی و انیمیشن در این دسته از هنرها چیست؟
بسیاری از هنرمندان معاصر به عنوان یک متفکر یا اندیشمند مطرح می شوند. لزوما نقاش نیستند. آدمی مثل پیستولتو، الان به عنوان یک اندیشمند است. هنرمند امروز بیشتر از همه، یک اندیشه مطرح می کند. یعنی حتی برا ی اجرای کارها یا همان اندیشه، یک نفر مشاور را می گیرد که برایش کار کند. این جا نقاشی یا هر هنر دیگری با همه ی پیشینه ی خود می رود کنار و یک ابزار می شود در دست یک هنرمند نیو مدیا که در راستای کارش آن را ترکیب کند و استفاده کند. نیومدیا روی سکوی بلندی است که از تمام این امکانات بهره می گیرد. در همین راستا می تواند از مخاطب خود نیز بهره بگیرد.
اهمیت ایده؟
همه چیز ایده است.
به طور کلی خودتان را در کدام دسته از هنرمندان قرار می دهید؟ خودتان را در چه قالبی معرفی می کنید؟
اگر قرار است من به عنوان آرتیست مطرح بشوم؛ من نیستم واقعا. اگر می خواهید من را کنار کسانی که کار هنری مفصلی کردند، بگزارید؛ من کار زیادی نکردم. من اول راهم و دارم تجربه می کنم. یک گل شکل گرفته ای ندارم که بخواهم از مواضعم خیلی دفاع کنم. فردا ممکن است همه ی این تجربه ها را بگزارم کنار و یک کار تازه بکنم.
صحبت آخر
خسته نباشید.
شکل ۴-۱۴/ مرتضی احمدوند/ پرواز/ ویدئو/ ۱۳۸۶/ http://www.dw.de
نتیجه
نقاشی و انیمیشن از گذشته دارای تاثیرات و ارتباط تنگاتنگی با هم بوده اند و در حوزه ی آکادمیک و سنتی، شاکله ی اصلی انیمیشن، از نظر زیبایی شناسی، در حوزه ی هنرهای تجسمی و بر نقاشی استوار بوده است. سوال و فرضیه ی اول این پژوهش با همین موضوع آغاز شد.
همانطور که از اولین نمونه های بدست آمده از نقاشی دوران باستان در درون غارها و روی سفالها شاهد این ارتباط نزدیک هستیم، در تمامی مراحل رشد این دو رشته در دوره های مختلف همچنان این ارتباط وجود دارد. هنر انیمیشن در ایران نیز، ابتدا به دست هنرمندان نقاش و طراحی بروز پیدا کرد که به طور تجربی شروع به متحرک کردن نقاشیهای خود کردند. هنرمندان صاحب سبک و صاحب نظری همچون استاد علی اکبر صادقی که همچنان مشغول نقاشی و خلق آثار منحصر به فرد خود هستند و خود را نقاش می دانند. و بهترین نتیجه را می توان از آثار این هنرمندان دریافت کرد.
امروزه در حوزه ی آکادمیک و سنتی هنوز هم شاهد این ارتباط و تاثیر زیربنایی نقاشی بر ساخت انیمیشنها هستیم. اما علاوه بر این ارتباط قدیمی نقاشی و انیمیشن، امروز با توجه به اتفاقات و تغییراتی که در هنر معاصر رخ داد، شاهد نوع دیگری از ارتباط و تاثیر این دو رشته هستیم که منجر به ایجاد تعاملی دو طرفه بین آنها شده است. و سوال این بودکه آیا در هنر معاصر، امکان و قابلیت نوینی از تعامل و یکی شدن این دو رشته به وجود آمده است؟
با نگاهی دقیق و جستجوگر در بسیاری از آثار هنر جدید در نمایشگاهها و جشنواره های نیومدیا در داخل و خارج ایران؛ شاهد نمونه های متعدد و متفاوتی از استفاده از قابلیت‌های این دو رشته هستیم. در بعضی نمونه ها این دو رشته را در تعامل با رشته ها و حتی علوم و رسانه های جدید تر شاهدیم. اما به دلیل نزدیکی و ارتباط همیشگی نقاشی و انیمیشن و ویژگی مهم طراحی در هر دو رشته که اکنون اهمیت ویژه ای در هنر جدید دارد، آثار زیادی را از تعامل این دو رشته توسط هنرمندان این رشته ها شاهدیم که اکنون با نگاهی نو و متفاوت، صرف نظر از تعریف و قواعد شناخته شده ی هر کدام از این دو رشته، آثاری را خلق کرده اند که نمی توان عنوان رشته ای خاص را بر آنها گذاشت. و می توان گفت هنرمندان معاصر برای ارائه ی ایده و تفکر خود قالبی تلفیقی مبتنی بر این دو رشته را استفاده کرده اند.
آثاری که مرز و تعریف دقیقی از این دو رشته در آنها مشخص نیست. ولی حضور هر دو را در کنار هم برای خلق اثری نو و جدید به وفور می بینیم.

حقوق و تکالیف دریافت کنندگان جنین و طفل حاصل از آن- قسمت ۲

الف- هرگاه تولدطفل از تاریخ زمان انجام عمل فراکاشتن گامت یا جنین در رحم جانشین کمتراز۶ماه یا بیشتراز۱۰ ماده باشد و از تاریخ انحلال نکاح شوهر سابق مادر جانشین تازمان تولد طفل بیشتراز ۱۰ماه نگذشته باشد، دراین صورت امارۀ فراش منحصراً نسبت به شوهر سابق جاری شده وآن را نمی توان نسبت به پدر حکمی اجراکرد. بنابراین، طفل، منتسب به شوهرسابق مادرجانشین می گردد. دراین فرض، پدرحکمی می تواند باتوجه به قواعد مربوط به دعوی اثبات نسب، دلایلی را برای اثبات انتساب طفل به خود بیاورد که این دلایل، باعث نفی انتساب طفل به شوهر سابق مادر جانشین گردد.
پایان نامه - مقاله
ممکن است گفته شود که چگونه کودک ازنظر نسبی به پدر حکمی ملحق می شود، درصورتی که چنین کودکی در«فراش» اوبه دنیا نیامده است.
ازآنچه که به تفصیل پیرامون«قاعده فراش،» و میزان تأثیر فراش در انتساب کودک، تبیین شدو معلوم گردید که قاعده فراش، قاعده ای است که قانون گذار برای حالت شک در تولد کودک از آمیزش شوهر یا رابطه نامشروع، وضع کرده است و مفاد آن حکمی است ظاهری به مشروع بودن کودک و در نتیجه، پیوستن نسبی او به همسر زن و نفی ظاهر یا احتمال ایجاد آن از رابطه نامشروع، اما مفهوم ندارد تابرانتفای نسب با انتفای فراش نیز دلالت داشته باشد.
ب- درمورد فرض دوم، باید گفت دراین صورت، اماره فراش منحصر به پدر حکمی است و طفل به اوملحق می گردد.
ج- همچنین درمورد فرض سوم، باید عنوان کرد که در این حالت، صورت اماره فراش درمورد هر دونفرقابل اجراست و اجرای آن درباره یکی معارض با دیگری است.
تعارض دواماره فراش، باعث تساقط آن دوشده، لکن ماده ۱۱۶۰ق. م حکم «تعارض دواماره فراش را درهنگام تولد طفل بعدازازواج مجددزن درموردیکه انتساب طفل به هردوشوهر(شوهرسابق و فعلی) ممکن باشد بنابرمصالح کلیتر مشخص نموده و صریحاً اعلام می کند که طفل متعلق به شوهردوم است، مگرآنکه امارات قطعی ومشخص، برخلاف آن دلالت کند.
درتوجیه علت اختیاراین راه حل ازسوی قانون گذارگفته شده:«انتساب طفل به هریک از دوشوهر ازحیث دلالت اماره فراش بروقوع آبستنی مادر، یکسان است، ولی ازجهت حمایت ازخانواده وکودکان متولد در آن، انتساب طفل به شوهردوم برتری دارد؛ زیرابنابه فرض، خانواده نخست منحل شده است و کودک درزمان زوجیت دوم به دنیا آمده است. پس، ملاحظات اجتماعی مربوط به امارۀ فراش ایجاب می کندکه طفل منسوب به شوهر دوم شود[۵۰] » به هرحال، قاعده فوق را می توان با مصلحت طفل و خانواده ومصالح اجتماعی توجیه کرد.[۵۱]
«بدین ترتیب ازآنجا که اماره فراش ناشی از حالت استفاده از رحم جایگزین را می توان در حکم یکی ازدواماره فراش ناشی از نکاح صحیح درفرض تعارض مورد بحث دانست ونظربه ملاکی که ازحکم ماده ۱۱۶۰ ق. م. استنباط کردیم وباتوجه به:
-فعالیت داشتن اماره فراش درمورد پدرحکمی؛
-وجودرابطه زوجیت بین پدرومادر حکمی که درنتیجه وجودیک کانون خانوادگی رابرای کودک فراهم می کند؛
- انحلال نکاح سابق مادرجانشین به صورتی که مادر جانشین، فاقدهمسراست که درنتیجه کانون خانوادگی برای کودک متصورنیست؛
- لزوم حمایت ازکودک با پدر شناختن کسی که قصد خود دایر بر پذیرش مسئولیت اجتماعی ناشی «پدربودن» راقبلاً اعلام کرده است؛
می توان با درنظرگرفتن مصلحت طفل و در جهت رعایت مصالح اجتماعی، اماره فراش را نسبت به پدرحکمی، مقدم برشوهرسابق مادرجانشین دانست وطفل را منتسب و ملحق به پدرحکمی نمود[۵۲]»
ب: حالت تأهل مادرجانشین درهنگام تولد طفل
باتوجه به شرایطی که درمواد۱۱۵۸ ق.م. و۱۱۵۹ق.م نسبت به اجرای اماره فراش مطرح است، درموردمسأله موردبحث، بالحاظ احتساب اقل واکثرمدت حمل از زمان انجام عمل فراکاشتن گامت یا جنین دررحم مادر جانشین وهمچنین زمان طفل می توان سه فرض رابرای این حالت در نظرگرفت:
فرض اول: تولدطفل ازتاریخ زمان انجام عمل فراکاشتن گامت یا جنین دررحم مادر جانیشن کمتراز۶ ماه یابیشتراز۱۰ماه باشد وازتاریخ انعقادنکاح مادرجانیشن تا زمان تولد طفل بیشتراز۶ماه گذشته باشد.
دراین صورت، اماره فراش را نمی توان نسبت به پدرحکمی اجراکرد وطفل منتسب به شوهر مادرجانیشن می گردد.
فرض دوم: تولد طفل ازتاریخ زمان انجام عمل فراکاشتن گامت یا جنین در رحم مادر جانشین کمتراز ۶ماه وبیشتراز۱۰ماه نباشد و تولد طفل کمتراز ۶ماه بعداز انعقاد نکاح فعلی مادر جانشین باشد.
دراین حالت، اماره فراش منحصربه پدرحکمی است وطفل به ملحق می گردد.
فرض سوم: تولد طفل ازتاریخ فراکاشتن گامت یا جنین دررحم مادرجانشین و نزدیکی مادر جانشین با شوهرش (لزومی به اثبات وقوع نزدیکی نسبت) درمدت ملحوظ دراماره قرارگیرد.دراین صورت اماره فراش درمورد هردونفرقابل اجراست واجرای آن درباره یکی معارض با دیگری است.
دراینجا برخلاف حالت تجردمادر جانشین که درآن یک خانواده موجود بود (خانواده والدین حکمی)، دوخانواده وجود دارد؛ فلذا درحالت تزاحم اجرای اماره فراش درمورد شوهرمادر جانشین وپدرحکمی، نمی توان ازراه حل اختیاری ماده ۱۱۶۰ق.م. استفاده کرد.
البته، این فرض درموردی است که نتوان انتساب طفل رابه وسیله آزمایش خون یا آزمایش ژنتیکی DNA نسبت به یکی ازدونفر (شوهرمادرجانشین یا پدرحکمی) نفی کردویا اینکه پدرحکمی به دلیلی اماره فراش شوهر مادرجانشین را از اعتبار بیندازد؛ مثل اینکه پدرحکمی ثابت کند از لحاظ احتساب حداقل و حداکثر مدت حمل به سبب غیبت، مسافرت، حبس و بستری بودن در بیمارستان و نظایرآن هم بستری بین مادرجانشین و شوهرش در زمان مذکور متعذر بوده ودرنتیجه اماره فراش مادرجانشین را از اعتبار بیندازد و یا پدر حکمی با دلایل دیگر نسب خود را نسبت به طفل ثابت کند؛ دراین حالت،برای رفع تزاحم می توان ازقاعده قرعه «القرعه لکل امرمشکل» استفاده کرد.
همچنان که توسل به قرعه درمواردی که ادله اثبات نسب وجودندارد، درروایات بسیاری وارد شده است. سلیمان از حضرت امام صادق (ع) روایت کرده است که امیرالمومنین علی(ع) درموردی که سه مردبازنی دریک طهر نزدیکی کرده اند(این عمل درزمان جاهلیت و قبل از ظهور اسلام بوده است) قضاوت کرده است که الحاق ولد به قرعه متوسل شده است. بدین نحوکه فرزند را ملحق به مردی دانسته که قرعه به اواصابت کرده وآن مرد را ملزم به تأدیه دوثلث دیه به دو مرد دیگرنموده است.[۵۳]
گفتار دوم : مادر کودک ناشی از اهدای جنین (نسب مادری)
در مورد تشخیص مادری در مسئله اهدای جنین نظرات متفاوت با استناد به دلایل مختلفی مطرح شده که در ادامه بحث به آن ها خواهیم پرداخت.
بند یکم :نظر اول - ملاک انتساب فرزند به مادر زاییدن است.
یعنی در حقیقت مادر واقعی، مادر صاحب رحم است. پیروان این نظریه برآنند که در زمان نزول آیات و صدور روایات مردم به اطلاعات جدید پزشکی که کودک، حامل لقاح اسپرم و تخمک است آگاهی نداشتند و رحم زن را ظرف رشد جنین می پنداشتند، و با وجود این، زن صاحب رحم را مادر می دانستند. این نشان می دهد که مبنای داوری آن ها زاییدن بود؛ یعنی زنی که کودک را زایمان می کرد، او را مادر می دانستند و قانونگذار اسلام نیز این عرف را تحت شرایطی امضا کرد.
و در تأیید همین نظر برخی از فقها معتقدند مادر قانونی طفل حاصل از این فرایند، کسی جز زنی که جنین در رحم او رشد و پرورش یافته و پس از سپری شدن دوران بارداری، او را به دنیا آورده نمی باشد[۵۴].
این گروه برای تأیید نظریه خود به آیات چندی استدلال می کنند. نخستین و مهمترین آیه که همه ی آن ها به آن استدلال کرده اند آیه ۲ از سوره مجادله است که می فرماید «…. ان امهاتهم الا اللاتی ولدنهم» یعنی مادران آن ها تنها کسانی هستند که اینان را زاییده اند. و تنها کسی مادر است که بچه را به دنیا آورده است.
بهره برداری اینان از آیه بدین گونه است که آیه مطلقاً زنانی را که می زایند، مادر محسوب داشته است خواه تخمک از وی باشد یا نباشد،به خصوص که با کلمات حصر این مفهوم را اعلام نموده است و حصر در این جا، اگرچه اضافی است و در رد کسانی است که با «ظهار»[۵۵] زنانشان را مادرشان می پنداشتند، اما در اصول ثابت شده که مورد، مخصص یا مقید نیست و نزد عقلا ظهور کلام ملاک اعتبار است.
از طرف دیگر عده ای استناد به آیه فوق را نیز در این خصوص مورد تردید قرار داده اند چرا که در این آیه «وَلَدنَهُم» به معنای زاییدن و زایمان نیست چون در برخی اخبار برای پدر نیز همین تعبیر به کار گرفته شده است مانند: «و والد و ما وَلَد»[۵۶] که معنای دیگری غیر از زایمان است و به نظر می رسد که معنای آن این است که پدر و مادر منشأ وجود فرزند هستند. از طرفی در کتاب و سنت و کلمات فقها هر جا سخن از زایمان آمده با عبارت «وضع حمل» تعبیر شده است.
در سوره آل عمران در یک آیه سه بار زایمان تکرار شده و در هر سه بار وضع حمل آمده است: «فلما وضعتها» مادر مریم وقتی مریم را زایمان کرده «قالت ربی انی وضعتها انثی» گفت: خدایا من دختر زاییدم: «والله اعلم بما وضعت» و خداوند داناتر است به آنچه او زاییده است و ….. [۵۷].
بند دوم : نظر دوم - مادر واقعی، مادر صاحب تخمک است.
عده ای از حقوقدانان بیان می دارند: «آن چه مسلم است این است که در این مورد، نسب قانونی بین زنی که طفل در رحم او رشد پیدا کرده و خود طفل بوجود نخواهد آمد. زیرا تخمک این زن در پیدایش کودک شرکت نداشته است و صرف تکامل یافتن و گذراندن مراحل رشد در رحم، سبب تحقق نسب نیست. بنابراین طفل فقط به صاحبان نطفه ملحق خواهد گردید….»[۵۸].
همین حقوقدان در جای دیگری هر چند که نقش زنی را که از رحم او جنین رشد و تغذیه می کند را بی تأثیر در اوصاف ژنتیکی و نیز برخی احکام نسب نمی داند؛ در نهایت با اطمینان معتقد است که در این حالت با صاحبان نطفه نسب و وراثت برقرار است[۵۹].
برخی از فقها ملاک مادر بودن از دیدگاه عرفی را همانند پدر بودن دانسته و معتقد است که: «نخستین مرحله آفرینش کودک از آب مادر است؛ بر این اساس؛ وقتی فرض بر این باشد که نطفه این کودک که از آغاز آفرینش او و نخستین جزء موجود اوست، از لقاح دو آب به دست می آید؛ همین آفریده نخست، نخستین مرحله وجود کودک است؛ بنابراین نخستین مرحله وجود کودک از صاحبان منی و تخمک گرفته شده است و حتی نطفه کودک از دو جزء ترکیب یافته که هر کدام از این دو جزء به یکی از صاحبان منی و تخمک وابسته است و اما تغذیه این کودک که پس از این مرحله صورت می گیرد، تنها سبب رشد کودک می شود[۶۰] ».
در رابطه با نقش تغذیه کودک در رحم زن معتقدند که این تغذیه سبب نمی شود که کودک را از حالت فرزند بودن برای صاحبان منی و تخمک بیرون آورد و در ادامه نیز بیان می کنند: «بر این اساس همان گونه که نطفه را در یک جایگاه مصنوعی که برای چنین کاری آماده شده، پرورش دهنده تا به مرحله ای برسد که روح در آن دمیده شود و توان ادامه زندگی را همچون سایر فرزندان بشر در بیرون این جایگاه پیدا کند، بدون تردید فرزند صاحبان منی و تخمک به شمار می آید، همچنین اگر رحم زن، به جای آن حمل مصنوعی؛ پرورشگاه این نطفه قرار گیرد، کودک به صاحب تخمک ملحق می شود و همواره از دیدگاه عرف مادر کودک است[۶۱] ».
برخی دیگر از حقوقدانان با تشبیه این مسئله به گیاهان به نتیجه مورد نظر دست می یابند و می گویند: در مورد گیاه، صاحب بذر یعنی در واقع صاحب تخم و نطفه، مالک گیاه پدید آمده از آن خواهد بود، هر چند این بذر در زمین دیگری رشد و نمو کرده و ثمر به بار آورده باشد[۶۲]. یعنی در واقع مولود گیاهی متعلق به صاحب نطفه و بذر است و زمین که ظرف و بستر و حامل آن بذر است در انتساب گیاه به صاحب آن اثری ندارد. ماده ۳۳ ق.م در این زمینه مقرر می دارد:«نما و محصولی که از زمین حاصل می شود مال مالک زمین است، چه به خودی خود روییده باشد یا به واسطه عملیات مالک، مگر این که نما یا حاصل از اصله یا حبه غیر حاصل شده باشد که در این صورت درخت و محصول مال صاحب اصله یا حبه خواهد بود، اگر چه بدون رضای صاحب زمین کاشته شده باشد». ملاحظه می شود در مورد گیاه، محصول و نما از لحاظ مالکیت و تابعیت از صاحب بذر و حبه تبعیت می کنند و تعلق به صاحب بذر و زمین ندارد[۶۳]؛ بنابراین در رابطه با اهدای جنین نیز فرزند حاصل از این فرایند، متعلق به صاحب اسپرم و تخمک است هر چند که جنین در رحم زن متقاضی مستقر شده باشد. این امر را همان طور که بررسی کردیم نظریات فقها و حقوقدانان برجسته نیز تأیید می کند.
بند سوم - نظر سوم: مادر واقعی، هم صاحب تخمک و هم صاحب رحم می باشد
بر طبق این نظریه هم مادر متقاضی جنین (مادر جانشین) و هم زنی که جنین از تخمک وی بوده، می تواند مادر قانونی طفل محسوب گردد. در واقع این نظریه در برابر دو نظریه یاد شده بر دو رکن اساسی در تکون انسان تأکید می کند. در گذشته اگر چه برخی آیات و اظهار نظرهای تخصصی به نقش تخمک زن در خلقت آدمی اشاراتی وجود دارد، عرف عادی کسی را مادر طفل می شناسد که حمل را در رحم خود پرورش داده و زایمان می کند. با پیشرفت علوم این واقعیت آشکار گردید که زن در حقیقت دو نقش در مسئله تولید مثل ایفاء می کند: نقش تخمک و نقش رحم. به طوری که اختلال در هر یک از آن دو تولید مثل را غیر ممکن می سازد.
بنابراین، در صورتی که تخمک از یک زن و رحم متعلق به زن دیگری باشد هر دو زن می توانند در جایگاه مادر قرار بگیرند[۶۴].
گروهی از حقوقدانان می نویسند: «مادر حقیقی برای تولد کودک سه مرحله را به انجام می رساند: تلقیح تخمک، باروری و زایمان. زنی که این مراحل را طی می کند بی تردید به صفت مادری متصف می شود؛ البته آن چه در ظاهر مشهود است فقط بارداری و زایمان است[۶۵] ».
اگر همان عرف در مورد خاصی یقین داشته باشد که زنی نابارور است، که به صرف این که قدرت حمل و زایمان را دارد، او را مادر تلقی می کند؟ در حالی که در عکس این مورد، یعنی زن باروری که به علل مختلفی مثل مرگ مادر، زود رسیدن جنین، وجود خطر جانی برای مادر یا فرزند، قدرت ادامه حمل و زایمان را ندارد با عمل جراحی جنین مذکور از رحم وی بیرون آورده می شود و در رحم مصنوعی با مراقبت های ویژه رشد می یابد، عرف تردیدی ندارد که زن حامل و صاحب رحم، علی رغم این که او را نزاییده است، مادر واقعی نوزاد محسوب می شود و این دلیلی ندارد، جزء این که عرف منشاء پیدایش فرزند را غیر از زایمان و حمل می داند. از سوی دیگر، همین ملاک عرفی هم مورد تأیید قانون گذار اسلام قرار گرفته است: «هوالذی خلق من الماء بشراً فجعله نسباً و صهراً»[۶۶] در این آیه همان طور که گذشت نسب نتیجه پیدایش و ثمره نطفه قلمداد شده است، این معنا هم از تعبیر جعل نسبت به نسب و هم از تفریغ جعل نسب بر خلق از ماء قابل استفاده است و نیز در آیه ی «انا خلقنا الانسان من نطفه امشاج[۶۷]»
امشاج به معنی اختلاط است، یعنی همان زیگوت حاصل از ترکیب اسپرم و تخمک مرد و زن که در اصطلاح متشرعه و فقهی تعبیر به نطفه می شود. با عنایت به این معنا آیه به روشنی دلالت می کند که ایجاد انسان، مبتنی بر نطفه است که مخلوطی از اسپرم و تخمک «دوماء» می باشد. در نهایت آن چه که عرفاً و شرعاً و صحیح می باشد و عقلاً نیز به ذهن خطور می کند و نیز با توجه به مباحثی که بیان گردید باید انتساب فرزند حاصل از اهدای جنین را متعلق به صاحب اسپرم و تخمک دانست و نسب مادری بین کودک و زنی است که صاحب تخمک می باشد.
فصل دوم : توارث
از مواردی که در ماده ۳ قانون اهدای جنین به آن اشاره شده و خود جای بحث فروان دارد مساله ارث می باشد، از آنجا که یکی از آثار نسب ارث می باشد به بررسی آن خواهیم پرداخت .
واژه « ارث » درقانون مدنی به چند معنی بکاررفته که به هم نزدیک است :
۱ ـ گاه به معنی مال یا حقی است که پس از مرگ شخص به بازماندگان او می رسد: « به عنوان مثال، در دو ماده ۸۶۲ و ۸۶۳ واژه « ارث » درعبارت قانون متناسب با این معنی است ؛ زیرا، درماده ۸۶۲ می خوانیم :
« اشخاصی که به موجب نسب ارث می برند سه طبقه اند …. ».

ارزیابی سیاست ‌های فرهنگی کنونی ایران- قسمت ۹

روششناسی

 

عقل‌گرایی فراگیر مبتنی بر ارزش

 

تحلیل هزینه - فایده

 

 

 

تمایزگذاری

 

بر مبنای حدود و ارزشها

 

بر مبنای اجتماعی بودن

 

 

 

زبان

 

واژگان و مفاهیم از پیش تعیین شده

 

اصول عقلانی و اجتماعی

 

 

 

محدود عمل

 

فراگیر حتی در حوزه خصوصی

 

گزینش تجربی مواضع مناسب، روابط بین فردی

 

 

 

هدف

 

سعادت انسانها

 

مصالح فردی و جمعی

 

 

 

روش عمل

 

اقدام در سطح جامعه به عنوان یک کل

 

آزمون و خطا و تجربه مداوم

 

 

 

راه درونی کردن

 

گردن نهادن به حدود و اوامر

 

عقل و محاسبه

 

 

 

ابزار اجرا

 

تبلیغ و هدایت و در صورت لوزم اجبار

 

تبلیغات و قوانین

 

 

 

جدول ۳-۱ مقایسه سرمشقهای سیاستگذاری فرهنگی
سرمشق واقع‌گرا، رضایت همه افراد را هدف می‌گیرد و تحلیل هزینه-فایده و آزمون و خطا و تجربه مداوم را به عنوان روش برمی‌گزیند. همچنین این رویکرد، معطوف به مسئله است. سیاستگذاری فرهنگی معطوف به مسئله، آن نوع سیاست‌گذاری است که با قصد پاسخگویی به بحران، مشکل یا نقیصه‌ای مطرح می‌شود. در چنین حالتی شرط اساسی، مشاهده و تجزیه و تحلیل حتی‌الامکان عینی مشکل یا معضل اجتماعی است.
سیاستگذاری معطوف به مسائل و مشکلات عینی، راهی برای جلوگیری از ابهام در سیاستگذاری فرهنگی است. چرا که اساسا مسائل فرهنگی میتوانند ذهنی و ناملموس باشند چرا که هم ارزیابی عینی و دقیق از منابع فرهنگی امکان پذیر نیست و هم نیازها و مسائل مناقشه برانگیز خواهند بود. در این سرمشق، سیاستگذاری با آرمانها و اهداف کلی آغاز نمیشود، بلکه در ابتدا بیان عینی یک مسئلهی اجتماعی میآید. در سیاستگذاری معطوف به مسئله، از تحلیل و علتیابی یک مشکل عینی شروع میکنند و سپس به اتخاذ سیاستهای برای حل آن اقدام میکنند. حسن این روش این است که اولا، سیاست‌گذار دچار پراکندگی فکر و ابهام نمی‌شود، ثانیا از اختلاط اهداف و سیاست‌ها پرهیز می‌کند، ثالثا محدوده‌ی متغیرهایی را که باید دست کاری شوند مشخص می‌کند و رابعا به انطباق سیاست‌ها با اهداف با سهولت بیشتری دست می‌یابد.
پایان نامه - مقاله
از سوی دیگر در مشق واقعگرایی، توسعهگرایی جای مهمی به خود اختصاص میدهد. به این ترتیب که حکومت خود را مسئول توسعه اقتصادی و اجتماعی میداند و میکوشد با تکیه بر منبع مصلحتاندیشی متخصصان امور و تبلیغات مناسب با توسعه کشور، فرهنگ توسعه را در مردم نهادینه کند و آنها را نهایتا بر اساس پیشرو بودن، عقلانی بودن و در مسیر توسعه بودن از یکدیگر متمایز کند.
برای ربط دادن تعریف انسانشناختی فرهنگ و مفهومی از فرهنگ که در سیاستگذاری فرهنگی به کار میرود، مفید است که تمایزی میان فرهنگ به عنوان بخشی از جامعه و فرهنگ به عنوان جنبهای از توسعه قائل شویم. فرهنگ به عنوان بخشی از جامعه روی فرهنگ به عنوان جنبهای از توسعه تاثیر میگذارد، در ابعاد مختلفش مثلا توسعهی دانش، اشکال مختلف بیان مثل هنرها، ادبیات، اخلاق و ارزشهای سیاسی و همچنین ارتباطات چهره به چهره و رسانه ها. همچنین واضح است که طبیعت یک سیستم فرهنگی و فرآیندهای توسعه همچنین روی طبیعت و درک فرهنگ به عنوان بخشی از جامعه تاثیرگذار است (کلبرگ؛ ۵۶).

۳-۵-۱- دو سرمشق موجود در سیاست‌گذاری فرهنگی در ایران

غلامرضاکاشی دو سرمشق را از بدو پیروزی انقلاب اسلامی بر سیاستگذاری فرهنگی در ایران حاکم میداند: سرمشق شریعت‌مدارانه و سرمشق توسعه‌گرا (غلامرضاکاشی).
سرمشق شریعتمدارانه بر موازین شرعی یا اصول اخلاقی متکی بر شریعت اسلامی استوار است و از سرمشقهای بنیادینی می‌باشد که از بدو پیروزی انقلاب در دستور کار مسئولان فرهنگی کشور قرار گرفته و در زمره اهداف اصلی جمهوری اسلام ایران بوده است. مبانی نظری آن شامل شرع مقدس و حدود لامتغیر و بلاشرطی است که در هر زمان و مکان لازم‌الاجراست، منبع این سرمشق شارع مقدس دینی است و مرجع تشخیص و تفسیر منابع آن نیز،‌ فقها به عنوان کارشناسان صالح می‌باشند. در این سرمشق، حوزه‌ی باورها و رفتارهای مردم را می‌توان در دو گروه عمده متمایز کرد: باورها و رفتارهای موافق با موازین شریعت، باورها و موازین معارض با موازین شریعت. زبان گفتگو در سرمشق یاد شده، انباشته از واژگان و مفاهیم دینی و حامل هاله‌ای از تقدس است. هدف، جلب رضایت خداوند و تامین سعادت دنیوی و اخروی انسان است. برحسب این سرمشق، اجرای حدود الهی به معنای فراهم آوردن زمینه عبادت خداوند و گسترش آن است و امکان بروز گناه در جامعه مسلمانان را به حداقل می‌رساند. این راهی است که رضای خداوند را بر دارد و نیز سعادت مردم را ممکن می‌سازد. ابزار پیشبرد سرمشق بیان شده، تبلیغ، نصیحت، ذکر و یادآوری، ترساندن از عواقب گناه و غیره است.

تاثیر کیفیت حسابرسی بر مدیریت سود و بازده آتی شرکت های دارای عرضه اولیه در بازار سرمایه ایران- قسمت ۲۵

ابراهیمی کردلر،علی. حسن آذر داریانی،الهام. (پاییز ۸۵) بررسی مدیریت سود در زمان عرضه اولیه سهام به عموم در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران،دانشگاه تهران:بررسی های حسابداری و حسابرسی ،شماره ۴۵،صص ۳-۲۳٫
.ابراهیمی کردلر، علی و سیدی، سیدعزیز (۱۳۸۷). “نقش حسابرسان مستقل درکاهش اقلام تعهدی اختیاری". بررسیهای حسابداری و حسابرسی، دوره ۱۵، شماره ۵۴، زمستان ۱۳۸۷صص ۱۶-۳٫
ایرج نوروش، سحر سپاسی، محمد رضا نیکبخت(۱۳۸۴)، بررسی مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران، مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز، دوره بیست و دوم، شماره ۲
جعفر وند آذر،صابر. (۱۰/۰۶/۸۶).سازوکارهای عرضه عمومی اولیه اوراق بهادار.ماهنامه بورس،شماره ۶۳-۶۴٫
حق بین،زینب. بررسی انواع ناهنجاری های مربوط به عرضه عمومی اولیه سهام در بورس اوراق بهادار تهران،دانشگاه اقتصاد و علوم اجتماعی الزهرا،پایان نامه کارشناسی ارشد .۱۳۸۷
حساس یگانه یحیی، خالقی بایگی احمد. فاصله انتظاراتی بین حسابرسان واستفاده کنندگان از نقش اعتباردهی حسابرسان مستقل. فصلنامه بررسیهای حسابداری و حسابرسی ۱۳۸۳٫شماره ۳۵٫ صص۴۴-۲۹٫
حدادی،محمد حسن، منصوری،علی، فلاحی،خدیجه،تابستان (۱۳۹۱)، “بررسی رابطه بین مدیریت سود و کیفیت حسابرسی"،دهمین همایش ملی حسابداری ایران،۱۳۹۱
دادفر،مهسا. (۱۰/۰۶/۸۶). معرفی دو روش برای عرضه عمومی اولیه اوراق بهادار. ماهنامه بورس ،شماره ۶۳-۶۴٫
پایان نامه - مقاله - پروژه
سجادی،سید حسین،عربی،مهدی.(۱۳۸۶)،تاثیر کیفیت حسابرسی بر مدیریت سود،مجله حسابدار رسمی،صص۱۰۴-۱۰۸
طالب نیا،قدرت الله. محمد زاده سالطه،حیدر.(بهار وتابستان ۸۴).تاثیر خصوصی سازی شرکت های دولتی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بر بازده سهام آن ها.تحقیقات مالی،صص ۱۱۵-۹۷٫
کریمی پتانلار،سعید. (۱۳۸۳). “پژوهش نامه علوم انسانی و اجتماعی “شماره ۱۳،صص ۱۰۵-۱۲۸٫
مجموعه مقالات و گزارشات. (۷۲). جلد اول، اداره مطالعات و بررسی های سازمان برای اوراق بهادار تهران. ص ۴۳٫
محمدزادگان اکبر. بررسی رابطه بین قابلیت اتکای اقلام تعهدی با پایداری سود و قیمت سهام در شرک تهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. دانشگاه بین المللی امام ایان نامه کارشناسی ارشد حسابداری؛ ۱۳۸۵ :« ره » خمینی
مومنی ،منصور. فعال قیومی،علی. (۱۳۸۶).تحلیل های آماری با بهره گرفتن از spss کتاب نو.
مهرجو،حامد. (دی ۸۳). بررسی عملکرد قیمت گذاری سهام در اولین عرضه سهام شرکت ها در بورس اوراق بهادار تهران. پایان نامه ارشد. دانشگاه شیراز.
ب) منابع لاتین
Armstrong, C. S., Foster, G., & Taylor, D. (2009). Earnings Management Around Initial Public Offerings: A Re-Examination. SSRN eLibrary.
Ball, R., & Shivakumar, L. (2008). Earnings quality at initial public offerings. Journal of Accounting and Economics, 45, 324-349.
Balsam, S., Krishnan, J., & Yang, J. S. (2003). Auditor Industry Specialization and Earnings Quality. Auditing: A Journal of Practice & Theory, 22, 71-97.
Barton, J., & Simko, P. J. (2002). The Balance Sheet as an Earnings Management Constraint. The Accounting Review, 77, 1-27.
Bartov, Ferdinand and Judy. (2000). “Discretionary-Accruals Models and Audit Qualifications", Journal of Accounting and Economic, Vol 30, No 3, pp: 421-452
Basioudis, I. G., & Francis, J. R. (2007). Big 4 audit fee premiums for national and office level industry leadership in the United Kingdom. Auditing: A Journal of Practice and Theory, 26, 143-166.
Becker, C. L., Defond, M. L., Jiambalvo, J., & Subramanyam, K. R. (1998). The Effect of Audit Quality on Earnings Management. Contemporary Accounting Research, 15, 1-24.
Brau, J. C., & Fawcett, S. E. (2006). Initial Public Offerings: An Analysis of Theory and Practice. The Journal of Finance, 61, 399-436.
Chang, S.-C., Chung, T.-Y., & Lin, W.-C. (2010). Underwriter reputation, earnings management and the long-run performance of initial public offerings. Accounting & Finance, 50, 53-78.
Chen. (2005). “The Audit Opinion of Earnings Management in Listed Companies of China“, Journal of Modern Accounting and Auditing, Vol.1, No.7: pp 67-81
Chi, W., Lisic, L. L., & Pevzner, M. (2011). Is Enhanced Audit Quality Associated with Greater Real Earnings Management? Accounting Horizons, 25, 315-335.
Cohen, D. A., Dey, A., & Lys, T. Z. (2008). Real and Accrual-Based Earnings Management in the Pre- and Post-Sarbanes-Oxley Periods. The Accounting Review, 83, 757-787.
Cohen, D. A., & Zarowin, P. (2010). Accrual-based and real earnings management activities around seasoned equity offerings. Journal of Accounting and Economics, 50, 2-19.
Core,J.E.,Guay,w.,&larcher,D.F.(2008).the power of the pen and executive compensation.journal of financial economics,88,1-25.
DeAngelo. (1981). “Auditor size and audit quality". Journal of Accounting and Economics, vol 3(3), 183-189.
Dechow, P. M., Sloan, R. G., & Sweeney, A. P. (1995). Detecting Earnings Management. The Accounting Review, 70, 193-225.
DeFond, M. L., & Jiambalvo, J. (1994). Debt covenant violation and manipulation of accruals. Journal of Accounting and Economics, 17, 145-176.
eckbo.B.Espen.(2007).initial under pricing of IPOs.hand book of corporate finance ,north-holland.
Elder, R., & Zhou, J. (2002). Audit Firm Size, Industry Specialization and Earnings Management by Initial Public Offering Firms. SSRN eLibrar
emerson faria umea university of business and economics master thesis 2007 under pricing of brazilian intial public offerings.
Fan, Q. (2007). Earnings Management and Ownership Retention for Initial Public Offering Firms: Theory and Evidence. The Accounting Review, 82, 27-64.
Ferguson, A. and D. Stokes. 2002. Brand name audit pricing, industry specialization and leadership premiums post Big 8 and Big 6 mergers. Contemporary Accounting Research (Spring): 77-110.
Francis, J. R., Maydew, E. L., & Sparks, H. C. (1999). The Role of Big 6 Auditors in the Credible Reporting of Accruals. Auditing: A Journal of Practice & Theory, 18, 17-34.
Friedlan, J. M. (1994). Accounting Choices of Issuers of Initial Public Offerings. Contemporary Accounting Research, 11, 1-31.
Gore, Pope and Singh. (2001). “Non-Audit Services, Auditor Independence and Earnings Management", Working Paper
Gunny,K.A.(2010).the relatiol between earnings management using real activities manipulation and future performance: evidence from meeting earnings benchmarks.contemporary accounting research,27,855-888.
jain,B.I.and o.kini,1994,the post issue operating performance of IPO firms , journal of finance ,49,1699-1726
Janin and Piot. (2005). “Audit Quality and Earnings Management in France", Working Paper
Johl, Jubb and Houghton. (2003). “Audit Quality: Earnings Management in the Context of the 1997 Asian Crisis.
Johl, Jubb and Houghton. (2007) “Earnings management and the audit opinion: evidence from Malaysia", Managerial Auditing Journal, Vol 22, No 7, pp. 688-715
Jones, J. J. (1991). Earnings Management During Import Relief Investigations. Journal of Accounting Research, 29, 193-228.
Kothari, S. P., Leone, A. J., & Wasley, C. E. (2005). Performance matched discretionary accrual measures. Journal of Accounting and Economics, 39, 163-197.