مارش (1994) با اقتباس از مدل چند بعدی سلسله مراتبی که توسط وی و شاولسون ارائه شد، پرسشنامه خود توصیفی بدنی (PSDQ) را تدوین نموده و بخوبی نشان داد که خودپنداره بدنی نیز از ماهیت چند بعدی برخوردار است. این پرسشنامه شامل 70 سوال جهت اندازه گیری 9 مولفه خاص از خودپنداره بدنی (سلامتی، هماهنگی، فعالیت بدنی، چربی بدنی، شایستگی ورزشی، ظاهر و انعطاف پذیری) و دو مولفه خودپنداره بدنی کلی و عزت بدنی کلی است که مارش و ردماین (1994) بین خرده مقیاسهای پرسشنامه خود توصیفی بدنی (PSDQ) با عوامل آمادگی بدنی مشابه و همخوان، ارتباط بالایی را نشان دادند (43) این در حالسیت که مدلهای ارائه شده توسط شاولسون و همکاران (1976) و فاکس(1999) نتوانستند با ابزار مناسبی حیطههای علمی، اجتماعی و بدنی خودپنداره را از هم جدا نمایند (43و 33).
خودپنداره بدنی تحت تاثیر عوامل زیستی و محیطی مختلف مانند سن، جنسیت، ترکیب بدنی و فعالیت بدنی قرار میگیرد و در زمانهایی از زندگی دچار نوسان و تغییرات بیشتری میشود (1).
دوره نوجوانی زمان حساسی از لحاظ تغییرات رشدی در تمام حیطه های انسان می باشد که از نظر تحول خودپنداره یکی از بحرانی ترین دوره های زندگی است، به طوریکه خودپنداره بدنی از حالت خودپنداره کودکی به خودپنداره بزرگسالی تغییر می یابد(15).
مطابق با “مدل روانشناختی مشارکت ورزشی” شرکت در فعالیتهای بدنی سبب افزایش توانایی بدنی شده که دارای منافع روانی از جمله افزایش عزت نفس میشود. بدین صورت که عزت نفس تحت تاثیر تمرین و افزایش آمادگی، به میانجی گری ” بر آورد بدنی” (خود پنداره بدنی) قرار میگیرد. بنابراین افزایش آمادگی منجر به افزایش لیاقت بدنی ادراک شده و در نهایت افزایش خودپنداره به ویژه خودپنداره بدنی مرتبط با توانایی بدنی میشود (49)..
Multidimensional Hierarchical Model
Academic
Body Perception
Body Image
Body – Concept
فرم در حال بارگذاری ...