کیفیت زندگی مفهومی چند وجهی، نسبی، متأثر از زمان و مکان و ارزشهای فردی و اجتماعی است. عوامل مؤثر بر آن به دوره زمانی و مکان جغرافیایی و شرایط فرهنگی تغییر می کنند. شکی نیست که واقعیت ها و شرایط عینی جامعه و وضعیت مادی زندگی فرد نیز در آن نقش تعیین کننده دارند(خوارزمی، 1386: 36).
بنابر این با توجه به مطالب مطرح شده و با در نظر گرفتن اهمیت مفهوم کیفیت زندگی در زندگی انسان آنهم از باب پرداخت جامع به شرایط عینی و ذهنی به صورت توأمان، ضرورت پژوهش در رابطه با این متغیر مشخص می شود. برخی از وجوه این ضرورت و اهمیت را می توان به صورت مختصر به این شرح بیان داشت:
- شناخت دقیق کیفیت زندگی و عوامل موثر بر آن به ارتقاء سطح زندگی مردم یاری می رساند
- افزایش سطح کیفیت زندگی از اهداف و وظایف دولتها و مسئولین محسوب می شود و لازم است با مطالعات علمی دقیق در این رابطه زمینه برنامه ریزی دقیق در این خصوص فراهم گردد.
- ارتقاء کیفیت زندگی خصوصاً وجود ابعادی چون رضایت و احساس خوشبختی، مانع از بروز بسیاری از ناراحتی های روحی و روانی همچون استرس ، یأس و… گردیده، باعث حفظ سلامت روحی و در نتیجه افزایش طول عمر میگردد.
- با توجه به وجود آسیبهای اجتماعی و ارقام نسبتاً بالای آن در جامعه همچون خودکشی، افسردگی و اعتیاد، لزوم پرداختن موضوع کیفیت زندگی که عدم وجود آن در جامعه زمینه ساز آسیبهای ذکر شده می گردد ضرورت دارد.
- نقش انکار ناپذیر دین در زندگی انسان و تأثیری که بر وجوه مختلف زندگی انسان دارد لزوم بررسی نقش نگرشهای دینی را بر کیفیت زندگی مشخص می نماید.
بنابر این جهت شناخت دقیق عوامل موثر بر کیفیت زندگی بررسی نقش دین و نگرشهای معنوی در این متغیر ضروری به نظر می رسد و
میبایست پژوهشهای دقیقی در این رابطه و به تفکیک اقشار مختلف جامعه صورت گیرد، از این رو در این پژوهش به بررسی رابطه نگرشهای معنوی و کیفیت زندگی در دانشجویان پرداخته شده است.
در خصوص لزوم بررسی نقش و تأثیر معنویت بر کیفیت زندگی نیز می توان به اهمیت معنویت و مقوله های مرتبط به آن در جامعه ایران خصوصاً در نسل جوان اشاره نمود. افول دینداری و معنویت در میان جوانان ایرانی مدتهاست موضوعی جدلی برای ابراز دیدگاههای متفاوت و متعارض در سطح جامعه شده است. برخی مطالب و گفتگوهای موجود در مطبوعات و تریبونهای مذهبی نشاندهنده نگرانیهای محافل دینی و بعضی مسئولان سیاسی کشور در مورد وضعیت دینداری و معنویت مردم و به ویژه جوانانی است که تمامی سالهای زندگیشان را در ظلّ حکومت دینی سپری نمودهاند (طالبیان،1382: 35).
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و قرار گرفتن نخبگان مذهبی در رأس هرم قدرت سیاسی، تلاش برای حاکمیت بخشیدن به اسلام در تمامی ابعاد جامعه به عنوان آرمانی محوری و اساسی آغاز گردید. مطابق ایدئولوژی انقلاب، به صورتی که نزد بسیاری از حاکمان و دستاندرکاران مذهبی انقلاب یافت میشد، مأموریت اصلی حکومت اسلامی تربیت انسان الهی بود و دینداری ، دینمداری و توسعه معنویت در تمام سطوح زندگی اصل مقومی بود که میبایست به وضوح در محصولات جامعهی اسلامی جلوه کند. بر اساس همین هویتجویی اسلامی به عنوان آرمان محوری بود که بعد از تثبیت انقلاب، تربیت دینی یا جامعهپذیری مذهبی از اهداف عمدهی نظام اجتماعی تعریف شد و با کنترل و هدایت مؤسسات رسمی جامعهپذیری کشور (یعنی مدارس، دانشگاهها و رسانههای جمعی، اعم از رادیو، تلویزیون و بسیاری از مطبوعات) توسط نخبگان مذهبی، جهتگیری عملی نظام فرهنگی کشور در راستای تقویت و گسترش ارزشها و باورهای اسلامی در میان مردم و به خصوص نسل جدید شکل گرفت. با این حال، در سالهای اخیر، برخی متدینین، مدیران سیاسی و علمای مذهبی تردیدها و نگرانیهایی را در مورد تحقق این اهداف ابراز کردهاند و توفیق دستگاههای رسمی جامعهپذیری مذهبی در انتقال و اشاعهی باورها و ارزشهای دینی به آحاد افراد جامعه، به خصوص نسل جوان، مورد سؤال قرار گرفته است. مطالب و گفتوگوهای موجود در مطبوعات و تریبونهای مذهبی نشاندهندهی نگرانیهای محافل دینی و مسئولان سیاسی کشور در مورد افول معنویت در بین مردم و به ویژه جوانان است(طالبیان،1382: 35).
اثبات یا رد این قضیه در جای خود به وفور بحث شده است و کماکان تحقیقات در این زمینه ادامه دارد لیکن آنچه به پژوهش حاضر مربوط می شود این است که به راستی چرا دینداری و به طور عامتر معنویت اینقدر مورد تأکید و اهمیت قرار گرفته است. معنویت چه نقش و جایگاهی در زندگی انسان امروزی و خصوصاً نسل جوان دارد. آیا معنویت و گرایشات معنوی می تواند نقشی در ارتقا سطح کیفی زندگی داشته باشد.
خصوصاً با در نظر گرفتن اهمیت این بحث در مورد جوانان لزوم پرداختن به نقش معنویت در سطوح مختلف زندگی جوانان آشکار می گردد. از همین رهگذر در این تحقیق به بررسی رابطه معنویت با کیفیت زندگی در دانشجویان به عنوان بخشی از جامعه جوان کشور پرداخته می شود.
انتخاب جامعه دانشگاهی به این دلیل بود که اولاً دانشجویان به عنوان بخشی از جامعه و به ویژه به عنوان افراد فرهیخته و تحصیل کرده جامعه محسوب شده و بحث گرایش به اعتقادات و باورهای معنوی و نه لزوماً شاخصه های دینی در این جمعیت نمود بیشتری دارد. ضمن این که برخی از مطالعات مشابه خارج از کشور نیز به بررسی رابطه این دو متغیر در نمونههای دانشگاهی پرداختهاند. همچنین، سعی بر آن بوده است که بر اساس نتایج این تحقیق، برآیندی کلی از کیفیت زندگی دانشجویان و همچنین، تخمینی کلی از میزان گرایشهای معنوی دانشجویان در ابعاد مختلف به دست آید.
– Quality of life
– Nordonfelt
فرم در حال بارگذاری ...