شکل ۴- ۹ متوسط شاخص های آسیب ستونها نسبت به جابجایی نسبی تراز بام ۹۲
شکل ۴- ۱۰ نسبت متوسط شاخص های آسیب ستونها به متوسط شاخص های آسیب تیرها نسبت به جابجایی نسبی تراز بام ۹۳
شکل ۴- ۱۱ متوسط شاخص های آسیب طبقه اول نسبت به جابجایی نسبی تراز بام ۹۴
شکل ۴- ۱۲ متوسط شاخص های آسیب طبقه دوم نسبت به جابجایی نسبی تراز بام ۹۴
شکل ۴- ۱۳ متوسط شاخص های آسیب طبقه سوم نسبت به جابجایی نسبی تراز بام ۹۵
شکل ۴- ۱۴ بیشینه شاخص های آسیب نسبت به متوسط شاخص های آسیب ۹۶
شکل ۴- ۱۵ متوسط شاخص های آسیب طبقه سوم نسبت به متوسط کل شاخص های آسیب مقاطع ۹۶
شکل ۴- ۱۶ متوسط شاخص های آسیب ستونها نسبت به متوسط شاخص های آسیب تیرها ۹۷
شکل ۴- ۱۷ شاخص آسیب شکلپذیری قابها نسبت به جابجایی نسبی تراز بام ۹۷
شکل ۴- ۱۸ بیشینه شاخص آسیب نسبت به متوسط شاخص آسیب (در لحظه زوال) ۱۰۳
شکل ۴- ۱۹ Plastic g-Factor (در لحظه زوال) نسبت به شکلپذیری نهایی قاب ۱۰۴
ستون ۱۰۴
ستون ۱۰۵
تیر ۱۰۶
ستون نسبت به دوره تناوب مود اول ۱۰۷
قاب ۱۰۷
ستون ۱۰۸
ستون ۱۰۹
شکل ۴- ۲۷ شکلپذیری نهایی نسبت به دوره تناوب مود اول ۱۰۹
قاب نسبت به شکلپذیری نهایی ۱۱۰
شکل ۴- ۲۹ متوسط شاخص های آسیب نسبت به g-Factor کاربردی ۱۱۱
شکل ۴- ۳۰ متوسط شاخص های آسیب ستونها نسبت به شکلپذیری نهایی ۱۱۱
شکل ۴- ۳۱ متوسط شاخص های آسیب نسبت به شکلپذیری نهایی ۱۱۲
شکل ۴- ۳۲ متوسط شاخص های آسیب تیرها نسبت به متوسط شاخص آسیب ستونها ۱۱۳
شکل پ۲- ۱ مدل مندر برای بتن ۱۳۱
شکل پ۲- ۲ مدل هوشیکوما برای بتن ۱۳۵
شکل پ۲- ۳ رفتار میلگرد مدفون در بتن ۱۳۷
شکل پ۲- ۴ اثر لغزش پیوند (Bond Slip) در رفتار عنصر ۱۴۰
عنوان صفحه
شکل پ۲- ۵ منحنیِ چرخهای فولاد ۱۴۰
فهرست جدولها
عنوان صفحه
جدول ۱- ۱ سطوح عملکرد سازهای در بعضی از دستورالعملهای بهسازی لرزهای ۶
جدول ۱- ۲ بعضی از شاخص های آسیب متداول ۱۳
جدول ۲- ۱ شاخص های آسیب بر پایه مدلهای خطی معادل ۳۷
جدول ۳- ۱ مشخصات فیزیکی مصالح در مدلهای مورد استفاده برای بتن و فولاد ۵۶
جدول ۳- ۲ مشخصات قابهای مدل شده ۶۰
جدول ۴- ۱ تعداد قابهای انتخابی به تفکیک مود زوال ۸۲
جدول ۴- ۲ پارامترهای تعریف شده بر اساس شاخص آسیب مقاطع و فضاهای بررسی شده توسط آنها ۸۹
جدول ۴- ۳ پارامترهای موردنظر برای تفکیک قابهای با مود زوال مفصل پلاستیک و حدود آنها ۹۹
جدول ۴- ۴ فضاهای بررسی شده برای تفکیک و میزان خطای آنها برای دستهبندی قابها ۱۱۳
فصل اول
مقدمه
۱-۱- پیشگفتار
کشور ایران از جمله مناطق زلزلهخیز جهان است که هر چند وقت یک بار زلزلههای شدیدی در آن به وقوع میپیوندد و متأسفانه تاکنون خسارات مالی و جانی زیادی نیز در بر داشته است. تحقیقات در زمینه علم مهندسی زلزله همواره با هدف کاهش خسارات جبران ناپذیر پدیده زلزله ادامه داشته است. با توجه به پیشرفت علوم کاربردی و توان پردازش رایانه ها، ایده ها و دیدگاه های مهندسی زلزله نیز ارتقاء قابل توجهی پیدا کرده است. مقاومسازی ساختمانهای موجود در برابر زمینلرزه نیز به دلیل تأثیر قابل توجهی که در نجات جان انسانها دارد به صورت چشمگیری در حال گسترش است. بیتردید اساسیترین مرحله در طراحی یا مقاومسازی سازهها در برابر زمینلرزه، تعیین نیروهای لرزهای در سازهها میباشد.
یک سازه ایمن و مقاوم در برابر زمینلرزه در درجه اول میباید امنیت جانی ساکنان را فراهم ساخته و در درجه دوم خسارات مالی و اقتصادی ناشی از زلزله را کمینه سازد. برای رسیدن به این هدف باید اطمینان پیدا کرد که سازه موردنظر با پشت سر گذاشتن زمین لرزههایی با شدتهای مختلف در شرایط قابل قبولی باقی میماند. بنا به تعریف یک ساختار مقاوم لرزهای ساختاری است که در زلزلههای خفیف که تقریباً به صورت مداوم به وقوع میپیوندند بدون خسارت باقی بماند، در زلزلههای متوسط دچار خسارات سازهای نشود و خسارات غیرسازهای اندکی به آن وارد شود و در زلزلههای بزرگ که به ندرت به وقوع میپیوندد پایدار بماند و دچار خرابی کلی نشود، به طوری که جان ساکنین مورد تهدید قرار نگیرد ]۱[. رسیدن به این اهداف نیازمند به کارگیری روشهای نوین طراحی لرزهای و مهندسی زلزله، استفاده از سیستمهای باربر و مقاوم سازهای و سیستمهای ایمن غیرسازهای و بهره گیری از تکنولوژیهای اجرای مناسب میباشد.
۱-۲- طراحی لرزهای
یک سازه در طول عمر مفید خود عموماً در معرض بارهای مختلف و ترکیبات آنها قرار میگیرد. عملکرد بارهای لرزهای معمولاً عامل اساسی در طراحی سازهها در نواحی لرزهخیز میباشد. طراحی لرزهای سازهها با هدف تأمین مقادیر ظرفیتی مورد نیاز سازه (از جمله مقاومت، سختی، شکلپذیری و …)، در اعضای سازهای و غیرسازهای، به نحوی که با گذراندن سطح مشخصی از خطر زلزله، ساختمان با ضریب اطمینان قابل قبولی در سطح عملکردی مورد انتظار خود باقی بماند، صورت میگیرد.
به این ترتیب سه مفهوم اصلی در طراحی لرزهای ساختمانها مطرح می شود:
- سطح خطر زلزله[۱]
- سطح عملکرد[۲] مورد انتظار پس از زلزله
- سطح اطمینان[۳]
سطح خطر زلزله به عنوان تنها پارامتر طراحی سالهاست که مبنای فلسفه طراحی لرزهای یک سطحی در بسیاری از آئین نامه های زلزله بوده است. با وقوع زلزلههای دهه ۱۹۹۰ از جمله زلزله سال ۱۹۹۴ نورتریج[۴] و میزان خسارات بسیار زیاد ناشی از آنها، تفکر طراحی لرزهای بر مبنای سطح عملکرد[۵] (PBSD) با انتشار دستورالعمل [۶]SEAOC Vision 2000 ]2[ متولد شد. با توجه به طبیعت تصادفی بودن زلزله و رفتار سازه، میتوان با تعیین حوزه اطمینان برای در نظر گرفتن احتمالات در طراحی، روش طراحی را به طراحی لرزهای احتمالاتی بر مبنای سطح عملکرد[۷] تغییر داد ]۳[.
۱-۳- مهندسی لرزهای بر مبنای سطح عملکرد
به مجموعه ای از فرآیندهای طراحی، ارزیابی، ساخت و نگهداری سازههای مهندسی به طوری که سازه حاصل بتواند شدتهای متفاوتی از ارتعاش زمینلرزه را با تحمل سطوح محدودی از خسارت پشت سر بگذارد، مهندسی لرزهای بر مبنای سطح عملکرد[۸] گفته می شود. در واقع مهندسی لرزهای بر مبنای سطح عملکرد شامل انتخاب سیستم سازهای و هندسه مناسب، انتخاب معیارهای مناسب طراحی و ارائه جزئیات اجرایی اجزای سازهای و غیرسازهای، همچنین اعمال نظارت به کیفیت اجرا و عملیات مراقبت و نگهداری سازه در طول زمان است، به گونه ای که خسارت ایجاد شده در سازه موردنظر، در سطح مشخصی از ارتعاش پایه با حوزه اطمینان مناسب، از مقدار حدی مجاز تجاوز نکند. طراحی لرزهای بر مبنای سطح عملکرد زیر مجموعه ای از مهندسی لرزهای بر مبنای سطح عملکرد میباشد که به فرایند طراحی می پردازد. به عبارتی مجموعه اقدامات در مرحله طراحی اعم از انتخاب سطوح عملکرد، بررسی و ارزیابی ساختگاه، انتخاب الگوی طراحی، طراحی اولیه و نهایی، کنترل کفایت طرح و … به نام طراحی لرزهای بر مبنای سطح عملکرد خوانده می شود ]۴ و ۳[.
فلسفه طراحی در بسیاری از آیین نامه های موجود طراحی لرزهای مانند آیین نامه ۲۸۰۰ ایران ]۱[، بر مبنای طراحی لرزهای یکسطحی است. هدف طراحی در این آیین نامه ها به این صورت است که با ارائه برخی ضوابط و مقررات طراحی، سازهها در برابر سطح خطر زلزلههای معادل با احتمال وقوع ۱۰% در۵۰ سال، در سطحی از عملکرد که به نام ایمنی جانی[۹] شناخته می شود باقی بمانند. تأمین هدف عملکردی در این آیین نامه ها با انجام تحلیلهای ارتجاعی[۱۰] خطی و با بهره گرفتن از روشهای غیرمستقیمی نظیر طراحی براساس مقاومت، صورت میگیرد. مشخصاً این روشها به علت استفاده از ابزارهای نامناسب و تقریب بسیار در فرایند طراحی لرزهای، از دقت بالایی برخوردار نبوده و اطمینانی از عملکرد مطلوب سازه و یا بهینه بودن طرح وجود ندارد.
طراحی بر مبنای سطح عملکرد تفاوت زیادی با روند طراحی یک سطحی آیین نامه ها دارد. به این صورت که در فلسفه طراحی بر مبنای سطح عملکرد امکان تنظیم سطوح مختلف عملکرد سازه برای محدودههای مختلفی از شدت خطر زمینلرزه وجود دارد. سطح عملکرد سازه را میتوان براساس وضعیت خرابی اجزاء (ترکهای ایجاد شده، ریخته شدن پوشش در سازههای بتنی، کمانشهای محلی، ایجاد ترک در جوش در سازههای فولادی و…)، بر اساس وضعیت کل سازه (پایداری، جابجایی کلی و…)، براساس میزان خدمتدهی ساختمان پس از وقوع زلزله هدف و یا براساس میزان خسارت اقتصادی وارده بر ساختمان پس از وقوع زلزله هدف، تعیین کرد. با ترکیب سطح عملکرد مطلوب و شدت خطر زلزله یک هدف عملکرد[۱۱] تعیین می شود.
فرم در حال بارگذاری ...