SiC
۰/۳
ZnS
۷/۳
شکل ۲-۲: موقعیت نوار نیمهرساناهای انتخابی و پتانسیل اکسایش-کاهش O2/O2، OH/H2O در ۷pH=.
۲-۳ تیتانیا
عنصر تیتانیوم با عدد اتمی ۲۲ دارای آرایش اتمی[Ar]4s23d2 ، چهارمین عنصر فراوان در پوسته زمین است [۱۲]. دمای ذوب آن C˚۱۶۷۵ و عدد جرمی آن ۹۰/۴۷ میباشد. نیمههادی دیاکسید تیتانیوم یا تیتانیا، یکی از معروفترین اکسیدهای سیستم Ti-O با فرمول شیمیایی TiO2 است. این ماده در سال ۱۸۲۱ کشف شد و در سال ۱۹۶۰به تولید انبوه رسید. تیتانیا یک نیمههادی با پهنای نوار ممنوعه زیاد است که به دلیل ویژگیهای خوبی که دارد از جمله بازده فتوکاتالیستی بالا، خنثی بودن از لحاظ شیمیایی، طبیعت آمفوتری سطح، غیر سمی و زیست سازگار بودن و همچنین به دلیل تعداد فازهایی که در شرایط مختلف شیمیایی، دما و فشار
به وجود میآید و نیز قیمت ارزان آن [۱۴،۱۳]، کاربردهای وسیعی در حوزههای مختلف مانند فتوکاتالیستها، سلول خورشیدی حساس به رنگدانه، سنسورهای گازی، فیبرهای نوری، مواد الکتروکرومیک در دستگاههای نمایشی، حوزه بایو مواد دارد [۱۵].
۲-۳-۱ خواص فیزیکی و شیمیایی دیاکسید تیتانیوم
پودر دیاکسید تیتانیوم از نظر شیمیایی بی اثر است. در نور آفتاب رنگ خود را حفظ می کند و بسیار مات است. این خصوصیت باعث می شود تا مواد شیمیایی خاکستری یا قهوهای را که بیشتر شامل پلاستیکهای خانگی هستند، به رنگ سفید خالص درخشانی تبدیل کند. دیاکسید تیتانیوم خالص دارای ضریب شکست بسیار بالا و تجزیه نوری بیشتر از الماس است. یاقوت کبود ستارهای و یاقوت قرمز درخشندگی خود را از
دیاکسید تیتانیوم موجود در خود میگیرند [۱۶].
۲-۳-۲ ساختارهای دیاکسید تیتانیوم
دیاکسید تیتانیوم با فرمول شیمیایی TiO2، یک نیمه هادی نوع n با نوار ممنوعه عریض است. تیتانیا دارای سه پلیمرف اصلی آناتاز[۸]، روتایل[۹] و بروکیت[۱۰] است. تشکیل این سه نوع ساختار شدیداً وابسته به دما است.
باتوجه به گزارشات، فاز آناتاز در دماهای حدود C˚۳۰۰ شروع به جوانهزنی کرده و با افزایش دما تا حوالیC˚۶۰۰ به طور کامل تشکیل میشود. با افزایش بیشتر دما، تحت شرایط معمولی فاز آناتاز به صورت برگشتناپذیری و طی پروسه گرمازایی تحت مکانیزم جوانه زنی و رشد، در دماهای حدود C˚۶۰۰ به فاز روتایل تبدیل میشود [۱۹-۱۷]. با توجه به روش ساخت و مواد اولیهی مورد استفاده، دمای تشکیل این سه فاز و کامل شدن آنها با یکدیگر متفاوت است. از جمله پارامترهایی که در روی این دمای تبدیل اثر میگذارند عبارتند از: شکل و اندازه ذرات، ماده اولیه مورد استفاده و خلوص آن، اتمسفر، شرایط واکنش، غلظت عیوب سطحی و غلظت مرزدانهها [۲۰].
از لحاظ ترمودینامیکی روتایل فاز پایدار تیتانیا است در حالیکه دو فاز آناتاز و بروکیت فرمهای نیمهپایدار هستند. در بین این پلیمرفها آناتاز و روتایل بیشترین تحقیقات را به خود اختصاص داده اند [۲۱،۲۰]. دیاگرام دما- فشار استحاله فازی اکسید تیتانیوم در شکل ۲-۳ نشان داده شده است.
شکل ۲-۳: نمودار فاز دی اکسید تیتانیوم [۲۲].
تیتانیا دارای پنج فاز فشار بالای دیگر است که کمتر مورد بررسی قرار گرفتهاند [۲۱]. دو فاز آناتاز و روتایل دارای ساختار تتراگونال میباشند و از اکتاهدرالهای [TiO6]2- تشکیل شدهاند [۱۹]. فاز بروکیت نیز دارای ساختار ارتورومبیک است [۲۱]. در شکل ۲-۴ سلولهای واحد این سه فاز نشان داده شده است.
شکل۲-۴: شماتیکی از سلولهای واحد فاز TiO2، (الف) آناتاز، (ب) روتایل، (ج) بروکیت [۲۱].
در هر سه حالت TiO2، اتم تیتانیوم بوسیله ۶ اتم اکسیژن احاطه شده و هر اتم اکسیژن توسط ۳ اتم Ti احاطه می شود. نقطه ذوب TiO2، C˚۱۸۰۰ است. در بالای C˚۱۰۰۰ فشار جزئی اکسیژن افزایش مییابد و به طور پیوسته اکسیژن آزاد می شود. این تغییرات همراه با تغییر رنگ و هدایت الکتریکی میباشد [۲۳]. اکتاهدرالهای TiO6 چهار لبهی مشترک در آناتاز، دو لبهی مشترک در روتایل و سه لبهی مشترک در بروکیت دارند [۲۴]. جدول ۲-۲ نشان دهندهی خصوصیات دو فاز روتایل و آناتاز است.
جدول۲-۲: خصوصیات آناتاز و روتایل [۲۵،۲۱].
ویژگی
آناتاز
روتایل
جرم مولکولی (g.mol-1)
۸۸/۷۹
۸۸/۷۹
نوع ساختار
تتراگونال
تتراگونال
تعداد اتمها در هر سلول واحد (Z)
۴
۲
در همبستگی ۰٫۴:
Meaning
Descriptor group
Descriptor symbol
G total symmetry index / weighted by atomic masses
WHIM (3D)
Gm
leverage-weighted autocorrelation of lag 5 / weighted by atomic masses
GETAWAY (3D)
HATS5m
.کلمات کلیدی: دیابت نوع ۲، مدل QSAR، ژنتیک الگوریتم (GA)، شبکه عصبی مصنوعی (ANN)،
GA-MLR،GA-PCR ،GA-PLS
فصل اول
کلیات
۱-۱- مقدمه
شیمی محاسباتی شاخه ای از دانش شیمی است که سعی در حل مسائل شیمی با کمک رایانه ها دارد. در این رشته، از رایانه ها برای پیش بینی ساختار مولکولی، خواص مولکولی و واکنش های شیمیایی استفاده می شود. در این رشته از نتایج شیمی محض که در قالب برنامه های موثر کامپیوتری درآمده اند برای محاسبه ساختار و خواص مولکول ها استفاده می شود، در حالی که نتایج آنها معمولا کامل کننده اطلاعات بدست آمده از آزمایش های شیمیایی هستند، اما در برخی موارد می تواند منجر به پیش بینی پدیده های مشاهده نشده شیمیایی شود.
بنابراین شیمی محاسباتی می تواند به شیمی آزمایشگاهی کمک کرده و در یافتن موضوعات جدید شیمیایی با شیمی تجربی رقابت نماید سیمای شیمی محاسباتی شامل مدل سازی مولکولی، روش های محاسباتی و طراحی مولکول به کمک کامپیوتر و همچنین داده های شیمیایی و طراحی سنتزهای آلی می باشد، همچنین از این رشته به گستردگی برای طراحی داروها، کاتالیست ها و مواد نو استفاده می شود ]۱[.
۱-۲- کمومتریکس[۱]
برای درک مکانیسم فرآیندهای مختلف شیمیایی، کشف و توسعه مواد جدید، حفظ محیط زیست و زمینههای دیگر شیمی، هنوز توانایی حل مسائل به طور کامل وجود ندارد و برای عملی کردن بعضی از مسائل، نیاز به سیستم های بسیار پیچیده ای است که انجام آنها در گرو صرف هزینه های بسیار و مطالعات گسترده است. درجهت حل این مشکل، روش های محاسباتی کمومتریکس می توانند مفید باشند. تجزیه و تحلیل آماری و ریاضی داده های شیمیایی معمولاً تحت عنوان کمومتریکس یاد می شود. به عبارتی دیگر کمومتریکس یک روش کارآمد برای خلاصه کردن اطلاعات مفید از یک سری داده مشخص و پیش بینی سری دیگر داده هاست. در حقیقت هدف کمومتریکس، بهبود بخشیدن فرآیندهای اندازه گیری و استخراج اطلاعات شیمیایی مفیدتر از داده های اندازه گیری شده فیزیکی و شیمیایی است. کمومتریکس اولین بار توسط دانشمنـد سوئـدی به نام ولـد[۲] در ســال ۱۹۷۲ به کـار گــرفته شد و توسط کووالسکی[۳] توسعه داده شد و درسال ۱۹۷۴ انجمن بین المللی کمومتریکس[۴] تأسیس گردید. درسال ۱۹۷۴ در ایتالیا، دو گروه از دانشمندان به نام های فورینا[۵] و کلمنتی[۶] شروع به فعالیت در این زمینه کردند و از سال ۱۹۸۰ دانش کمومتریکس خیلی سریع توسعه یافت ]۲[. چندیــن تعریف بــرای کمومتــریکس بیــان شده است کـه غالبــاً درمتــن های تجزیــه ای بــه کار می روند. یکی از جامع ترین تعاریف به صورت زیر است:
کمومتریکس شاخه ای از شیمی است که از ریاضی، آمار و منطق برای دستیابی به نتایج زیر استفاده می کند:
الف ) فرآیندهای تجربی بهینه را طراحی و انتخاب کند.
ب ) حداکثر اطلاعات شیمیایی قابل حصول را از تحلیل اطلاعات شیمیایی فراهم کند.
ج ) اطلاعات بیشتری درمورد سیستم های شیمیایی بدست آورد.
۱-۲-۱- کاربردهای کمومتریکس
کمومتریکس درشاخه های مختلف شیمی مورد استفاده قرارمی گیـرد که بـرخی از این کاربردها شامل کنترل فرآیندها، تجزیه و تحلیل و شناخت الگوها، پردازش علائم و بهینه کردن شرایط می باشد. یکی از زمینه های مهم کاربرد کمومتریکس در مطالعاتی است که خواص مولکول ها را به ویژگی های ساختاری آنها نسبت می دهد. یکی از مهمترین کاربردهای کمومتریکس ارتباط کمی ساختارـ فعالیت[۷] است که با آن می توان مدل های ریاضی، ساختار شیمیایی، فعالیت بیولوژیکی، الکترونیکی و… را با این روش محاسبه و تعیین کرد. هدف QSAR، ایجاد رابطه ای منطقی بین کمیت ها و یا خواص ترکیبات (فعالیت) و ساختار شیمیایی آنها است و این قانون برای مولکول های جدید مورد استفاده قرار می گیرد. نتایج این مطالعات علاوه بر شفاف سازی نحوه ارتباط بین خواص مولکول ها و ویژگی های ساختمانی آنها به پژوهشگران در پیش بینی رفتار مولکول های جدید براساس رفتار مولکول های مشابـه کمک می کند.
۱-۳- مزایای روش های محاسباتی نسبت به روش های آزمایشگاهی
استفاده از روش های محاسباتی به جای استفاده از روش های آزمایشگاهی حاوی مزایای زیر است:
۱-۴- QSAR[8]
نتایج مطالعات QSAR علاوه بر شفاف سازی نحوه ارتباط بین خواص مولکول ها و ویژگی های ساختمانی آنها به پژوهشگران در پیشبینی رفتار مولکول های جدید براساس رفتار مولکول های مشابه کمک میکند. به تمامی ابــزارها و روش هایـی که به این منظـور مـورد استفـاده قرار می گیرند، روش های پارامتری گویند. در روش های پارامتری سعی میشود بین یک سری توصیف کننده های مولکولی[۹] با فعالیت یا خاصیت مورد نظر ارتباط منطقی برقرار نمایند. توصیفکننده های مولکولی که به این منظور استفاده میشوند، حاوی مقادیر عددی میباشند که جنبه های مختلف ساختاری مولکول را به طور کمی نشان میدهند. وقتی خصوصیات ساختاری گونهها و فعالیت آنها توسط اعداد و ارقام بیان میشود میتوان رابطه ریاضی یا کمی بین ساختار و فعالیت گونه ایجاد کرد، این رابطه میتواند برای پیش بینی پاسخ بیولوژیکی یا شیمیایی دیگر ساختارها مورد استفاده قرار گیرد ]۳[.
۱-۵- رگرسیون[۱۰]
اگر بخواهیم واژه رگرسیون را از لحاظ لغوی تعریف نماییم، این واژه در فرهنگ لغت به معنی پسروی، برگشت و بازگشت است. اما اگرآن را از دید آمار و ریاضیات تعریف کنیم اغلب جهت رساندن مفهوم “بازگشت به یک مقدار متوسط یا میانگین” به کار می رود، بدین معنی که برخی پدیده ها به مرور زمان از نظر کمی به طرف یک مقدار متوسط میل می کنند. در حقیقت تحلیل رگرسیونی فن و تکنیکی آماری برای بررسی و مدل سازی ارتباط بین متغیرهاست. رگرسیون تقریباً در هر زمینه ای از جمله مهندسی، فیزیک، اقتصاد، مدیریت، علوم زیستی، بیولوژی و علوم اجتماعی برای برآورد و پیش بینی مورد نیاز است. می توان گفت تحلیل رگرسیونی، پرکاربردترین روش در بین تکنیک های آماری است. برای انجام یک تحلیل رگرسیونی ابتدا تحلیلگر حدس می زند که بین دو متغیر، نوعی ارتباط وجود دارد، در حقیقت حدس میزند که یک رابطه به شکل یک خط بین دو متغیر وجود دارد و سپس به جمع آوری اطلاعات کمی از دو متغیر می پردازد و این داده ها را به صورت نقاطی در یک نمودار دو بعدی رسم می کند. همانطور که بیان گردید رگرسیون یکی از مهمترین تکنیک ها برای تحلیل داده ها و استخراج اطلاعات است، اما نکته ای که باعث گردیده این تکنیک از جایگاه مهمی در تحلیل ها برخوردار باشد شیوه های مختلف تحلیل های رگرسیونی است که این تنوع باعث شده که بتوان به راحتی هر نوع داده ای (اغلب از نوع داده های پیوسته) را تحلیل کرد و به راحتی نتیجه گیری نمود، در ادامه هریک از این روش ها به طور کامل تبیین خواهد گردید. علت دیگری که باعث شده این روش علاقه مندان بیشتری پیدا کنند، نرم افزارهای متنوعی است که قابلیت انجام این تحلیل ها را دارند، به عنوان مثال می توان نرم افزار اکسل[۱۱] و اس پی اس اس[۱۲] ، اس- پلاس[۱۳] ، اس ای اس[۱۴] و … نام برد ]۴[.
۱-۶- روش های پارامتری
امروزه درکمومتریکس از روش های مختلف ریاضی و آماری مانند کالیبراسیون یک متغیره، کالیبراسیون چند متغیره، رگرسیون خطی چندگانه(MLR) [۱۵]، حداقل مربعات کلاسیک[۱۶] (CLS)، حداقل مربعات معکوس[۱۷] (ILS)، حداقل مربعات جزئی[۱۸] (PLS)، آنالیز اجزاء اصلی[۱۹] (PCA)، رگرسیون اجزاء اصلی[۲۰] (PCR) و رگرسیون چند متغیره غیر خطی[۲۱] (MNR) استفاده شده است. همچنین در پیشرفت های دو دهه اخیر از شبکه عصبی مصنوعی[۲۲] (ANN)، منطق فازی[۲۳] و الگوریتم ژنتیکی[۲۴] (GA) نیز استفاده شده است. این روشها جزء دسته ای از علوم کامپیوتر به نام هوش مصنوعی[۲۵] (AI) قـرار می گیرند که تفاوت اساسی با سایر روش های محاسباتی و همچنین با یکدیگر دارند. در سیستم های ریاضی متداول، دانسته ها به صورت قواعد روشن و از پیش مشخص شده ای در سیستـم وجود دارد، در حالی که این سیستم ها قواعد را توسط آموزش از مثال هایی که به آنها داده می شوند فرا می گیرند. از میان روش های فوق استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی در شیمی نقش برجسته ای پیدا کرده و کاربرد آن در شیمی به سرعت درحال افزایش است. از شبکه های عصبی مصنوعی به خوبی می توان در شناخت الگوها و طبقه بندی داده ها استفاده کرد. همچنین از این شبکه ها در مطالعات QSAR، هنگامی که ارتباط بین توصیف کننده ها و کمیت مورد مدل سازی پیچیده و غیرخطی بوده و یا اینکه پردازش سریع حجم وسیعی از اطلاعات مورد نیاز می باشد میتوان به خوبی استفاده کرد ]۵[. توضیحاتی راجع به انواع رگرسیون ها در زیر آماده است:
شکل (2-12)- ابر صفحه جدا کننده بهینه در دو بعد
مساله بالا را میتوان توسط تکنیک های بهینه سازی QP[65] حل کرد.برای حل این مساله تابع لاگرانژی زیر را تشکیل داده و ضرایب لاگرانژ را بدست میآوریم .
(2-11)
مسئله بالا نسبت به باید مینیمم شود و نسبت به متغییر ها باید ماکزیمم شود. باید این مسئله را با حذف متغییر های حل نمائیم.پس مسئله موجود یک مسئله ماکزیمم سازی براساس خواهد بود که این مسئله را حل میکنیم .برای اینکه جواب مساله باشد، این جواب باید در شرایط [66]KKT صدق کند و در نقطه جواب، مشتق L نسبت به صفر باشد.با مساوی قرار دادن مشتق برابر صفر به معادلات زیر میرسیم :
(2-13)
(2-12)
با قرار دادن مقدار w از رابطه فوق در به مساله دوگان برای بهینه سازی مقید خواهیم رسید:
(2-14)
این فرمول از ماشین های بردار پشتیبان را ماشین بردار پشتیبان حاشیه سخت مینامیم.چون طبقه بندی را به طور کامل انجام میدهد و هیچگونه تخطی ندارد.
پس از حل مسئله دوگان بهینه سازی، ضرایب لاگرانژ بدست میآیند.در واقع هر کدام از ضرایب متناظر با یکی از الگوهای میباشند.الگوهای را که متناظر با ضرایب (مثبت)هستند، بردارهای پشتیبان مینامیم.مقدار بردار وزن و b از روابط زیر بدست میآیند:
(2-15)
تابع تمایز برای طبقه بندی یک الگوی ورودی x به صورت زیر خواهد بود :
(2-16)
در قسمت قبل، داده های آموزشی را جداپذیر خطی فرض کردیم .وقتی که داده های آموزشی جدا پذیر خطی نباشند یعنی، داده هایی باشند که وارد کلاسی غیر از کلاس خودشان شده باشند.در واقع تخطی انجام گرفته باشد. هیچ جواب شدنی وجود ندارد.در اینجا ماشین بردار پشتیبان را تعمیم می دهیم تا برای حالت های جدایی ناپذیر هم کاربرد داشته باشد.اکنون حالتی را درنظر می گیریم که هنوز به دنبال یک ابرصفحه جداکننده خطی هستیم با این تفاوت که ابرصفحه جداکننده ای که به طور کامل در نامعادله (2-10)صدق کند وجود ندارد.برای بررسی این حالت یک متغیر جدید به نام متغیرهای کمبود[67] تعریف میکنیم که بیانگر میزان انحراف از نامعادله (2-10) است.بنابراین هدف الگوریتم، ماکزیمم کردن حاشیه مربوطه در مقابل پرداختن یک هزینه متناسب با انحراف از نامعادله (2-10) تعریف می شود. واضح است كه هر چقدر مجموع مقادير متغيرهاي بیشتر شود، از حالت بهينه دورتر خواهيم شد و خطا بيشتر ميگردد.بیان ریاضی مساله به فرم زیر میباشد:
(2-17)
شکل (2-13)- حالت جداناپذیر خطی در دو بعد
که و پارامتر حاشیه است که اختلاف بین ماکزیمم حاشیه و مینیمم خطا طبقه بندی را تعیین می کند.مقادیر را برابر با یک یا دو انتخاب میکنیم. وقتی ابر صفحه بدست آمده را ابر صفحه حاشیه نرم، و ماشین بردار پشتیبان را، ماشین بردار پشتیبان حاشیه نرم ( ) مینامیم و وقتی ماشین بردار پشتیبان را، ماشین بردار پشتیبان حاشیه نرم ( ) مینامیم.
قابل ذکر است که توابع دیگری نیز برای بیان خطا میتوان تعریف کرد.یک نکته قابل توجه که در اینجا باید به آن اشاره کرد این است که حداقل سازی ترم اول معادله (2-17) که منجر به حداقل کردن بعد VC می شود معادل با حداقل کردن جمله دوم در شرط (2-4)، و از طرف دیگر حداقل کردن ترم دوم در معادله (2-17) که ریسک تجربی را کنترل می کند معادل با ترم اول شرط (2-4) است.بنابراین معادله (2-17) یک روش عملی برای حداقل سازی ریسک ساختاری را بیان می کند.برای حل این معادله نیز از ضرایب لاگرانژ استفاده می شود:
(2-18)
که و است.برای محاسبه جواب بهینه، شرایطKKT باید بررسی شود.به این ترتیب که در اینجا معادله لاگرانژ بالا باید نسبت به و نسبت به ماکزیمم شود.
(2-19)
(2-20)
(2-21)
(2-22)
(2-23)
(2-24)
از رابطه (2-18) به ترتیب نسبت به و و مشتق جزئی میگیریم.
(2-25)
(2-27)
EQtمعادل کیفیت سود شرکت iدرسال t
وجه نقد حاصل از عملیات شرکت درسال CFOit
سود عملیاتی شرکت درسال OIit
هرچه این نسبت بالاتر باشدنشان دهنده بالابودن کیفیت سود است
مدل کیفیت اطلاعات مالی کوتاری وهمکاران[۱۰] (۲۰۰۲)( اقلام تعهدی اختیاری)
دراین مدل که در پژوهش چن وهمکاران[۱۱] در (۲۰۱۱)به عنوان معیاری برای اندازه گیری کیفیت اطلاعات مالی استفاده شده است ابتدا از کل اقلام تعهدی اختیاری پیشنهادی هیبروکونیز استفاده می شود
TACCit=ExBIit-CFOit
کل اقلام تعهدیTACCit
سود قبل از اقلام غیر مترقبه EXBIit
ﻭﺟﻪﻧﻘﺪﻋﻤﻠﻴﺎﺗﻲﺣﺎﺻﻞﺍﺯﻋﻤﻠﻴﺎﺕﻣﺴﺘﻤﺮﺍﺳﺖ CFOi
ﺳﭙﺲﻛﻞﺍﻗﻼﻡﺗﻌﻬﺪﻱﺍﺧﺘﻴﺎﺭﻱﺑﺎﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩﺍﺯﻣﺪﻝﻛﻮﺗﺎﺭﻱﻭﻫﻤﻜﺎﺭﺍﻥﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻣﻲﺷﻮﺩ.برای هرسال از طریق رگرسیون حداقل مربعات سنجیده می شود
کل داراییهادر آغاز سال است TAit -1
تغییر در فروش طی سال Sit
ناخالص اموال،ماشین آلات وتجهیزات درسال می باشد PPEit
بازده داراییها در سال است ROAit
ﺩﺭﺍﺩﺍﻣﻪ،ﺍﺯﺿﺮﺍﻳﺐﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻱﺣﺎﺻﻞﺍﺯﻣﻌﺎﺩﻟﻪ بالا میتوان برای اقلام تعهدی غیر اختیاری برای هرسال شرکتها استفاده کرد
.
بعداز این مرحله کل اقلام تعهدی اختیاری برای سال شرکت برآورد می شود.
اقلام تعهدی اختیاری DAi,t
اقلام تعهدی غیر اختیاری NDAi,t
ﺑﺎﺗﻮﺟﻪﺑﻪپژوهشﭼﻦ[۱۲]ﻭﻫﻤﻜﺎﺭﺍﻥ(۲۰۱۱)از قدر مطلق اقلام تعهدی اختیاری به عنوان معیارکیفیت اطلاعات مالی استفاده شدهﻗﺪﺭﻣﻄﻠﻖﺍﻗﻼﻡﺗﻌﻬﺪﻱدر(۱-)ﺿﺮﺏﻣﻲﺷﻮﺩ.ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦﺍﺭﺯﺵهای بالاتربرای این مقدار نشان دهنده کیفیت بالاتر اطلاعات مالی است.
۳-تجدیدارائه صورتهای مالی:
پذیرشاظهارغلطوبااهمیتدرصورتهایمالیدورهقبلاست. بنابراینمیزانواندازهتجدیدارائهنشاندهندهگزارشگریمالیضعیفاست.این متغیر چون یک متغیر کیفی می باشد برای تبدیل آن به متغیر کمی صورتهایمالی که تجدیدارائه شده اند باعددیک وصورتهای مالی که تجدیدارائه نشده اند باعددصفرمشخص شده است..
متغیرهای کنترلی :
اهرم مالی
نسیت کل مجموع بدهیها به دارایی ها است.
اﺻﻮﻻ مدیرانﺷﺮﻛﺖهای باﺑﺪﻫﻲﺑﺎﻻﺗﺮ،اﻧﮕﻴﺰهﺑﻴﺸﺘﺮیﺑﺮایﻣﺪﻳﺮﻳﺖﺳﻮددارند (یاسری،۱۳۸۶).که دراین پژوهش،ازنسبت مجموع بدهیها به دارایهابه عنوان اهرممالی استفاده شده است.
اندازه شرکت
ﻋﺒﺎرت است ازﺑﺰرﮔﻲوﻳـﺎﻛﻮﭼﻚﺑﻮدنﺷﺮﻛﺖ(ﺗﻬﺮاﻧﻲوﺷﻤﺲ،۱۳۸۲).برای اندازه گیری اندازه شرکت ازچندمعیار استفاده می شود کهعبارتند از ،لگاریتم فروش کل، لگاریتم میانگین ارزش دفتری کل،و لگاریتممجموعداراییها که در این پژوهش از معیار لگاریتم طبیعی فروش استفاده می شود.
فصل دوم
مبانی نظری
و
پیشینه پژوهش
۱-۲ -مقدمه
ﺑﻪﺣﺪﺍﻛﺜﺮﺭﺳﺎﻧﺪﻥﺛﺮﻭﺕﺳﻬﺎﻣﺪﺍﺭﺍﻥﻭﻛﺎﻫﺶﻫﺰﻳﻨﻪﺳﺮﻣﺎﻳﻪﺍﺯﺟﻤﻠﻪﺍﻫﺪﺍﻑﻣﺪﻳﺮﺍﻥﻣﺎﻟﻲﺑﻪﺷﻤﺎﺭ میرود ﺍﺯﺳﻮﻱﺩﻳﮕﺮدر ادبیات جدید مالی،معیار اندازه گیری نقدینگی هرشرکتی از طریق نقدشوندگی سهام آن شرکت مورد بررسی قرار میگیرد وﺍﺭﺯﺵﺳﻬﺎﻡ،ﺍﺭﺯﺵﺷﺮﻛﺖﻭﺑﺎﺯﺩﻩﻣﻮﺭﺩﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺳﻬﺎﻣﺪﺍﺭﺍﻥﺍﺯعوامل ﻧﻘﺪﺷﻮﻧﺪﮔﻲﺳﻬﺎﻡنیزﺗﺄﺛﻴﺮﻣﻲﭘﺬﻳﺮﺩ.بنابرایننقدشوندگیبرتصمیماتسرمایه گذارانمیتواندنقشداشتهباشد(نیکبخت،محمدرضا،۱۳۹۰)ﺑﺎﺗﺎﭼﺮﻳﺎﻭﻫﻤﻜﺎﺭﺍﻥ[۱۳](۲۰۱۰) بیانمیکنندکهیکیازنقشهایﻛﻠﻴﺪﻱﺍﻃﻼﻋﺎﺕمالیﺍﻳﻦﺍﺳﺖﻛﻪﺍﻃﻼﻋﺎﺕﻣﺮﺑﻮﻁﺑﺮﺍﻱﺗﺨﺼﻴﺺﺑﻬﻴﻨﻪﺳﺮﻣﺎﻳﻪﺩﺭﺑﺎﺯﺍﺭﻫﺎﻱﻣﺎﻟﻲﺭﺍﻓﺮﺍﻫﻢﻣﻲﺁﻭﺭﺩ .ﺑﺮﺍﻳﻦﺍﺳﺎﺱ،ﻋﻮﺍﻣﻞﺗﻌﻴﻴﻦﻛﻨﻨﺪهﻛﻴﻔﻴﺖﺍﻃﻼﻋﺎﺕمالیﻭﭘﻴﺎﻣﺪﻫﺎﻱﺁﻥﺑﺮﺍﻱﺳﺮﻣﺎﻳﻪگذارانونهادهایمالیدارایاهمیتاست .بنابراینﮐﯿﻔﯿﺖاﻃﻼﻋﺎتمالیﻣﯿﺰاندﻗﺖوﺻﺮاﺣﺖدراﻧﺘﻘﺎلاﻃﻼﻋﺎتﺗﻮﺳﻂﺻﻮرتﻫﺎیﻣﺎﻟﯽﺑﻪﻣﻨﻈﻮرﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽﺟﺮﯾﺎنوﺟﻪﻧﻘﺪﺷﺮﮐﺖﻣﯽﺑﺎﺷﺪ.ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬارانازاﻃﻼﻋﺎتدردﺳﺘﺮسﺑﺮایﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽﺟﺮﯾﺎنوﺟﻪﻧﻘﺪﺑﻪﻣﻨﻈﻮرﺑﺮآوردﻗﯿﻤﺖﺳﻬﺎماﺳﺘﻔﺎدهﻣﯽﮐﻨﻨﺪ.کیفیتاطلاعاتﻣﻮﺟﺐﺑﻪروزﺷﺪنﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽﺟﺮﯾﺎنوﺟﻪﻧﻘﺪﺷﺪهوﺑﻪﺗﻌﯿﯿﻦﻗﯿﻤﺖﺳﻬﺎمﮐﻤﮏﻣﯽﮐﻨﺪبنابرایننقدشوندگیبازارسرمایهمیتواندبرکیفیتاطلاعاتمالیوتصمیمگیریاستفادهکنندگانموثرباشد.به همین دلیل میتوان به بررسی ﻧﻘﺪﺷﻮﻧﺪﮔﻲﺳﻬﺎﻡ و تغییرات آن در ارتباط باکیفیت اطلاعات مالی پرداخته شود .ﻣﻄﺎﺑﻖﻧﻈﺮﻳﻪﻫﺎﻱﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲﻣﻲﺷﻮﺩﻛﻪﺑﺎﻓﺮﺽﺛﺎﺑﺖﺑﻮﺩﻥﺳﺎﻳﺮﻋﻮﺍﻣﻞ،ﺍﻓﺰﺍﻳﺶﻛﻴﻔﻴﺖﺍﻃﻼﻋﺎﺕﺣﺴﺎﺑﺪﺍﺭﻱﻧﺒﻮﺩﺗﻘﺎﺭﻥﺍﻃﻼﻋﺎﺗﻲﺭﺍﻛﺎﻫﺶﻣﻲﺩﻫﺪوﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦﻫﺰینهﺳﺮﻣﺎﻳﻪﻛﺎﻫﺶﻣﻲﻳﺎﺑﺪ . ﺷﺮﻛﺖﻫﺎﻣﻲﺗﻮﺍﻧﻨﺪﺑﺎﺍﺭﺍئهﺍﻃﻼﻋﺎﺗﻲﻛﻪﺩﺭﻓﺮﺁﻳﻨﺪﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮﻱﺑﻪﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬﺍﺭﺍﻥﻛﻤﻚﻣﻲﻛﻨﺪ،ﻧﺒﻮﺩﺗﻘﺎﺭﻥﺍﻃﻼﻋﺎﺗﻲﺑﻴﻦﺧﻮﺩﻭﻣﺸﺎﺭﻛﺖﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥﺩﺭﺑﺎﺯﺍﺭﻭﺑﻴﻦﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬﺍﺭﺍﻥﻣﻄﻠﻊﻭﻧﺎﻣﻄﻠﻊﺭﺍﻛﺎﻫﺶﺩﻫﻨﺪ .ﻛﺎﻫﺶعدمﺗﻘﺎﺭﻥﺍﻃﻼﻋﺎﺗﻲ،ﻛﺎﻫﺶﺷﻜﺎﻑﻗﻴﻤﺖﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩﻱﻭﻗﻴﻤﺖﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺘﻲﻭﺍﻓﺰﺍﻳﺶﻧﻘﺪﺷﻮﻧﺪﮔﻲﺭﺍﺑﻪﻫﻤﺮﺍﻩﺧﻮﺍﻫﺪﺩﺍﺷﺖﺍﻓﺰﺍﻳﺶﻧﻘﺪﺷﻮﻧﺪﮔﻲﻣﻤﻜﻦﺍﺳﺖﻣﻮﺟﺐﺗﻮﺯﻳﻊﺑﻴﺸﺘﺮﺭﻳﺴﻚﻣﺎﻟﻲﺍﺯﻃﺮﻳﻖﻛﺎﻫﺶﻫﺰﻳﻨﻪﻫﺎﻱﭘﺮﺗﻔﻮﻱﮔﺮﺩﺍﻧﻲﻭﺍﻧﮕﻴﺰﺵﺑﻴﺸﺘﺮﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬﺍﺭﺍﻥﺩﺭﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮﻱﻫﺎیﻣﻌﺎﻣﻼﺗﻲﺷﻮﺩ.ﺑﺎﺍﻓﺰﺍﻳﺶﻧﻘﺪﺷﻮﻧﺪﮔﻲ،ﻫﺰﻳﻨهﻣﻌﺎﻣﻼﺕﺑﺴﻴﺎﺭﭘﺎﻳﻴﻦﺧﻮﺍﻫﺪﺁﻣﺪ.ﻧﻘﺪﺷﻮﻧﺪﮔﻲﻫﻤﭽﻨﻴﻦﻧﻘﺶﻣﻬﻤﻲﺭﺍﺩﺭﻓﺮﺁﻳﻨﺪﻛﺸﻒﻗﻴﻤﺖﺑﺎﺯﻱﻣﻲﻛﻨﺪ(رحمانیوهمکاران،۱۳۸۹).ﺑﺎﺗﻮﺟﻪﺑﻪﻧﻘﺶﻧﻘﺪﺷﻮﻧﺪﮔﻲدرارتباط باکیفیت اطلاعات مالیهدفازارائهاینفصلبررسیمبانینظریوپیشینهتحقیقاتمرتبطبانقدشوندگیوکیفیتاطلاعات مالی میباشد. بدینمنظوردربخشاولابتدانقدشوندگی وتئوریهایمرتبطباآنتشریحگردیدهاست. دربخشدومکیفیت اطلاعات مالی ومفاهیمآنبیانمیگردد.درانتهانیزضمنبررسیخلاصهای ازپژوهشهایصورتگرفتهدرایرانودیگرکشورهاکهبطورمستقیمویاغیرمستقیمبا موضوعپژوهش در ارتباط می- باشند پرداختهشده است.
۲-۲- مبانی نظری:
۲-۲-۱ -نقدشوندگی[۱۴]
دﻻﻳﻞﻧﻈﺮیزﻳﺎدیﺑﺮایاﻳﻦﻓﺮضوﺟﻮدداردﻛﻪﻧﻘﺪﺷﻮﻧﺪﮔﻲﺳﻬﺎمﺑﻄﻮرﻣﺴﺘﻘﻴﻢﺗﺤﺖﺗﺎﺛﻴﺮﻋﻤﻠﻜﺮدﺷﺮﻛﺖﻗﺮاردارد. ﺳﻬﺎم،اوراقﺑﻬﺎداریاﺳﺖﻛﻪﻋﻼوهﺑـﺮﺗـﺎﻣﻴﻦﻧﻘـﺪﻳﻨﮕﻲ،دارایﺣـﻖرایواﻋﻤـﺎلﻧﻈﺎرتﻧﻴﺰﻣﻲﺑﺎﺷد.ﻣﻌﺎﻣﻼتاین اوراقﻧﻘﺶاﺻﻠﻲدرﻧﻈـﺎرت،ارزﺷـﻴﺎﺑﻲوﻋﻤﻠﻜـﺮدﺷـﺮﻛﺖﻫـﺎاﻳﻔـﺎﻣﻲﻛﻨﺪ.درﺗﺤﻠﻴﻞﻫﺎیﻧﻈﺮیﺑﻴﺎنﻣﻲﺷﻮدﻛﻪﻧﻘﺪﺷـﻮﻧﺪﮔﻲﺑـﻪﺳـﻬﺎﻣﺪارانﺧـﺮداﺟـﺎزهﻣـی دﻫـﺪﺗـﺎﺑـﻪﺳﻬﺎﻣﺪارانﻋﻤﺪهﺗﺒﺪﻳﻞﺷﻮﻧﺪ.ﺣﻘـﻮقوﻣﺰاﻳـﺎیﻣـﺪﻳﺮﻳﺖراﺑﻬﺒـﻮدﺑﺨـﺸﻨﺪوﺳـﺮﻣﺎﻳﻪﮔـﺬارانآﮔـﺎهراﺗﺮﻏﻴﺐﺑﻪﻣﻌﺎﻣﻠﻪکنند.ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦﻳﻚارﺗﺒﺎطﻣﺜﺒـﺖﻣﻴـﺎنﻧﻘﺪﺷـﻮﻧﺪﮔﻲوﻋﻤﻠﻜـﺮدﺷـﺮﻛﺖدورازذﻫـﻦﻧﺨﻮاﻫﺪبود(فانگ ،۲۰۰۹).[۱۵]ﻧﻘﺪﺷﻮﻧﺪﮔﻲﻣﻔﻬﻮمپیچیده ای است وبهﻃﻮرﻣﺴﺘﻘﻴﻢﻣﺸﺎﻫﺪه ﻧﻤﻲﺷﻮدوﺗﻌﺎرﻳﻒوﺑﺮداﺷﺖﻫﺎیﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﻲدرارﺗﺒﺎطﺑﺎﻧﻘﺪﺷﻮﻧﺪﮔﻲاراﺋﻪﺷﺪهاﺳﺖ.به ﻋﻨــﻮانﻳــﻚﺗﻌﺮﻳــﻒمی ﺗــﻮانﮔﻔــﺖﻛــﻪﻧﻘﺪﺷــﻮﻧﺪﮔﻲ،توانایی ﺳــﺮﻣﺎﻳﻪﮔــﺬاراندرﺗﺒــﺪﻳﻞداراییﻫﺎیﻣﺎﻟﻲﺑﻪوﺟﻪﻧﻘﺪدرﻗﻴﻤﺘﻲﻣﺸﺎﺑﻪﺑـﺎآﺧـﺮﻳﻦﻣﻌﺎﻣﻠـﻪﻣـﻲﺑﺎﺷـﺪ(شیرازیان، ۱۳۸۸).واﺣﺪﻫﺎیﺗﺠﺎری،ﻣﺤﺼﻮلﻗﺮاردادﻫﺎﻳﻲﻫﺴﺘﻨﺪﻛﻪﻣﻴﺎناﻓﺮادیازﻗﺒﻴﻞﻣـﺎﻟﻜﻴﻦ،ﻣـﺪﻳﺮان،ﻣـﺸﺘﺮﻳﺎن،ﻋﺮﺿﻪﻛﻨﻨﺪﮔﺎنوﻛﺎرﻛﻨﺎنﻣﻨﻌﻘﺪمیﮔﺮدد.ﺑﺮﻣبنایﺗﺌﻮریﻧﻤﺎﻳﻨﺪﮔﻲ،اﻓﺮادﺑﻪدﻧﺒﺎلﺣﺪاﻛﺜﺮﻛﺮدنﻣﻨﺎﻓﻊﺧﻮدﻫﺴﺘﻨﺪ.ﻟـﻴﻜﻦاﻳـﻦﻣﻨـﺎﻓﻊﻣﻤﻜـﻦاﺳﺖﻫﻤﺴﻮﻧﺒﺎﺷﻨﺪ.ﺑﺮاﻳﻦاﺳﺎسﻗﺮادادﻫﺎیﻣﻴﺎنﻣﺎﻟـﻚوﻣـﺪﻳﺮازاﻫﻤﻴـﺖﺑـﺴﻴﺎریﺑﺮﺧـﻮردارﺑـﻮدهوﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬارانﻫﻤﻮارهﺑﻪدﻧﺒﺎلراهﻛﺎرﻫﺎﻳﻲﺑﺮایﻫﻤﺴﻮﻛﺮدناﻳﻦﻣﻨﺎﻓﻊﻫﺴﺘﻨﺪ.درﺑﺴﻴﺎریازﺗﺤﻘﻴﻘﺎتراهﻛﺎرﻫﺎﻳﻲازﻗﺒﻴﻞﻣﺮﺗﺒﻂﺳﺎﺧﺘﻦارزشﺷﺮﻛﺖﺑﺎﺣﻘﻮقوﻣﺰاﻳﺎیﻣﺪﻳﺮﻳﺖدراﻳـﻦراﺳـﺘﺎاراﺋـﻪﺷـﺪهاﺳت. ﺑﺪﻳﻦﺗﺮﺗﻴﺐﻛﻪﺑﻬﺒﻮدﻋﻤﻠﻜﺮدواﺣﺪﺗﺠﺎریﻣﻮﺟﺐاﻓﺰاﻳﺶارزشﺷﺮﻛﺖﻣـﻲﺷـﻮد.درﻧﺘﻴﺠـﻪﻣﻨﺎﻓﻊﻣﺎﻟﻚوﻣﺪﻳﺮﺑﻪﺻﻮرتﺗﻮام،ﺣﺪاﻛﺜﺮﺧﻮاهدشد.درﻣﻘﺎﺑﻞﺗﺌﻮریﻧﻤﺎﻳﻨﺪﮔﻲ،ﺗﺌﻮریدﻳﮕﺮیﺗﺤﺖﻋﻨﻮانﺗﺌﻮریﺑﺎزﺧﻮرددراﻳﻦراﺑﻄﻪﻣﻄﺮحﺷـﺪهاﺳـﺖ.درﺗﺤﻘﻴﻘـﺎﺗﻲازﻗﺒﻴـﻞ(ﺳـﺎﺑﺮاﻫﻤﺎﻧﻴﺎموهمکاران ۲۰۰۱)[۱۶]و(کاناوهمکاران ۲۰۰۴)[۱۷]نشان داده است که حتی در غیاب تضاد منافع میان مالک ومدیر، نقدشوندگی می تواند به صورت مثبت برعملکرد شرکت اثرگذار باشد.بدین صورت که ارائه یک عملکرد بهتر منجر به ایجاد تضاد از سوی سهامداران دربازار سرمایه شده وسبب افزایش معاملاتسهام شرکت میگردد ودر پی آن ارزش شرکت نیز بهبود مییابد.ازسویدیگرﻧﻘﺪﺷﻮﻧﺪﮔﻲوﻋﺪمﻧﻘﺪﺷﻮﻧﺪﮔﻲدورویﻳﻚﺳﻜﻪاندﻛﻪدرﺑﺴﻴﺎریازﻣﻮاردﺑﺮایاﺷﺎرهﺑﻪﻳـﻚﻣﻔﻬـﻮم به ﻛـﺎرﻣـﻲروﻧـﺪ.دریک تعریف ساده ﻧﻘﺪﺷﻮﻧﺪﮔﻲﻳﻚداراﻳﻲﺗﻮاﻧﺎﻳﻲﺑﺎزارﺑﺮایﺟﺬبﺣﺠﻢﻣﻌﺎﻣﻼتﺑﺪوناﻳﺠﺎدﻧﻮﺳﺎنﻫﺎی شدیدﻗﻴﻤﺖﺗﻌﺮﻳﻒ میﺷﻮد.نقدشوندگیشرکتدرادبیاتمالیبهدومفهوماست؛نقدشوندگیداراییهایواقعیآنونقدشوندگیسهامآن. یکداراییهنگامینقدمحسوبمیشودکهبتواندباسرعتوهزینهایکمبهوجهنقدتبدیلشود. اینتعریفهمشاملداراییهایواقعیوهمشاملداراییهایمالیمیشود. درمفهوماولنقدشوندگی،نقدشوندگیداراییهایواقعیشرکتاستکهطبقآنیکشرکتنقدشوندهمحسوبمیشودکهاگرنسبتبالاییازداراییهاینقدیهمچونوجوهنقددرترازنامهاشداشتهباشد(کوپالوهمکاران۲۰۰۰)[۱۸]مفهومدوم،نقدشوندگیسهامموردمعاملهشرکتاست. طبقاینمفهومیکشرکتدرصورتینقدشوندهمحسوبمیشودکهسهامآنازنقدشوندگیبالاییبرخوردارباشد (صلواتیورساییان، ۱۳۸۶). نقدشوندگیداراییهایشرکتازطریقداراییهایواقعیآندربازارتعیینمیشود،درحالیکهنقدشوندگیسهامدربازارهایمالیتعیینپذیراست.ﺑﺮایاﻳﻨﻜﻪﻳﻚداراﻳﻲازنقدشوندگیﺑﺮﺧﻮردارﺑﺎﺷﺪوﺟﻮدﻳﻚﺑﺎزارﻧﻘﺪﺷﻮﻧﺪهﺑﺮایآنداراﻳﻲﺿﺮوریاﺳﺖ.
ﺑﺎزارﻫﺎیﻧﻘﺪﺷﻮﻧﺪهﺑﻪﺧﺎﻃﺮاﻳﺠﺎدبرخیازمزایایاﻃﻼﻋﺎﺗﻲ،ﻣﻲتواندﺗﺨﺼﻴﺺﺑﻬﺘﺮوﻛﺎراﻳﻲﻣﻄﻠﻮبراباعثﺷﻮﻧﺪقابلیت ﻧﻘﺪﺷﻮﻧﺪﮔﻲﻳﻚسهام را،می ﺗﻮانازﻋﻮاﻣﻠﻲﻫﻤﭽﻮنﺣﺠﻢﻣﻌـﺎﻣﻼتﺷـﺮﻛﺖ،ﺗﻌـﺪادﺳﻬﺎمﻣﻌﺎﻣﻠﻪﺷﺪه،ﺗﻌﺪادروزﻫﺎیمعاملهﺷﺪه،ﺗﻜﺮارﻣﻌﺎﻣﻠﻪﻫﺎ،ﺗﻌﺪادﺧﺮﻳـﺪاروﻣﺎﻧﻨـﺪآنﺷﻨﺎﺳـﺎﻳﻲﻛﺮد. حتی میتوان شرکتها را از نظر نقدشوندگی رتبه بندی نمودیابه عبارت دیگرﻧﻘﺪﺷﻮﻧﺪﮔﻲﺑﻪﻣﻌﻨﺎﻱﺗﻮﺍﻧﺎﻳﻲﺧﺮﻳﺪﻳﺎﻓﺮﻭﺵﻳﻚﺩﺍﺭﺍﻳﻲﺑﺎﻫﺰﻳﻨﻪﺍﻱﭘﺎﻳﻴﻦﻭﺑﺪﻭﻥﺗﺄﺛﻴﺮﻗﺎﺑﻞﺗﻮﺟﻪﺑﺮﻗﻴﻤﺖﺁﻥﺩﺍﺭﺍﻳﻲﺍﺳﺖ .ﺑﺮﻫﻤﻴﻦﺍﺳﺎﺱﻋﺪﻡﻧﻘﺪﺷﻮﻧﺪﮔﻲﻳﻚﺩﺍﺭﺍﻳﻲﻣﺎﻟﻲﻧﻴﺰﺑﻪﻋﻨﻮﺍﻥﺭﻳﺴﻚﺁﻥﺩﺍﺭﺍﻳﻲﺗﻠﻘﻲﻣﻲﮔﺮﺩﺩﻛﻪﺳﺒﺐﺍﻓﺰﺍﻳﺶﻫﺰﻳﻨﻪﻣﻌﺎﻣﻼﺗﻲﺁﻥﺩﺍﺭﺍﻳﻲمیشود(برن وهمکاران۲۰۰۰)[۱۹].ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬﺍﺭﺍﻥﺩﺭﺳﻬﺎﻡﺷﺮﻛﺖﻫﻢﺑﻪﺧﺎﻃﺮﺭﻳﺴﻚﮔﺬﺍﺭﻱﺩﺭﺳﻬﺎﻡﻭﻫﻢﺑﻪﺧﺎﻃﺮﻫﺰﻳﻨﻪﻣﺒﺎﺩﻟﻪﻫﺎﻱﻣﺮﺑﻮﻁﺑﻪخریدﻭﻓﺮﻭﺵﺳﻬﺎﻡ،ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺑﺎﺯﺩﻩﺩﺍﺭﻧﺪ .ﺍﺯﺍﻳﻦﺭﻭﺍﮔﺮﻧﻘﺪﺷﻮﻧﺪﮔﻲﺳﻬﺎﻡﺷﺮﻛﺘﻲﭘﺎﻳﻴﻦﺑﺎﺷﺪﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬﺍﺭﺍﻥ،ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺑﺎﺯﺩﻩﺑﻴﺸﺘﺮﻱﺧﻮﺍﻫﻨﺪﺩﺍﺷﺖﻭﺑﻪﻫﻤﻴﻦﺳﺒﺐﻧﻴﺰﻫﺰﻳﻨﻪﺳﺮﻣﺎﻳﻪﺍﻓﺰﺍﻳﺶﻣﻲ یابد(مورتال ولیبسون[۲۰]۲۰۰۹).
بیشترسرمایهگذاران (باافقسرمایهگذاریکوتاهمدت) سهامبسیارنقدشوندهرابرسهام،کمنقدشوندهترجیحمیدهند. منظورازنقدشوندگیصرفاًسهولتدرخریدوفروشداراییموردنظراست (مهرانیورسائیان، ۱۳۸۸). برخیازعواملمربوطبهنقدشوندگیسهامشاملتعدادسهاممعاملهشدهدرهرروز،تعدادشرکتهایمعاملهشدهدرهرروز،ارزشسهاممعاملهشدۀروزانه،درصدحجمکلمعاملهبهکلارزشبازار،تعدادخریدارانودفعاتخریداست (رسائیان، ۱۳۸۵). اخیراًاختلافقیمتپیشنهادیخریدوفروشسهامبهعنوانیکیازمعیارهایمهمنقدشوندگیسهاموهمچنینبهعنوانیکیازاجزایمهمساختاربازارسرمایهتحقیقاتزیادیرابهخوداختصاصدادهاست. نیازبهدرکواندازهگیریعواملتعیینکنندهاختلافقیمتپیشنهادیخریدوفروشمعاملهگراندرارزیابیساختاربازاررقابتیبسیارضروریاست (احمدپورورسائیان، ۱۳۸۵) .
اختلافقیمتپیشنهادیخریدوفروشسهامبهعنوانیکیازمهمترینمعیارهاینقدشوندگیسهامشرکتهاازسهجزءهزینهتشکیلمیگردد:هزینههایاجرایسفارش،هزینههاینگهداریموجودیوهزینههایانتخابنادرست (احمدپورورساییان، ۱۳۸۵) .نقدشوندگییک شرکت،قیمتبازارداراییهایواقعیآندربازاراست. یکیازموانعتحقیقتجربیدرخصوصنقدشوندگیدارایی،دشواریاندازهگیریآناستزیرابازارسازمانیافتهایبرایداراییهایشرکتوجودنداردومظنهقیمتروزانهراهمانندمورداوراقبهاداردراختیارنیستومشاهدهنمیشودلذادادهایبرایاندازهگیرینقدشوندگیکهدرادبیاتزیرساختاریبازارمورداستفادهقرارگیرد،وجودنداردومیبایدبااندازه گیری بالقوهاز نقدشوندگیباوجودمحدودیتهایفوقبهچندینپرسش ومظنهاتکاشود(گوپان).[۲۱]تحقیقاتاولیهدرمورداختلافقیمتپیشنهادیخریدوفروشسهامبهدلیلنداشتنمبنایتئوریکمنسجموپیشرفتهدرمورداختلافقیمتپیشنهادیخریدوفروشسهامفقطبهبررسیرابطهیکسریاطلاعاتمالیخاصهمچونتعدادبازارگردانها،تعدادمعاملهگران،تعدادسهاممنتشرشدۀشرکت،حجممعاملات،تعدادسهامدارانوغیره.بااختلافقیمتپیشنهادیخریدوفروشسهامپرداختهاند(احمدپورورسائیان، ۱۳۸۵). امااخیراًاختلافقیمتپیشنهادیخریدوفروشسهامازاجزایمهمساختاربازارسرمایهشدهاستوبسیاریازتحقیقاتجدیدبازارسرمایهرابهخودمعطوفداشتهاست(احمدپورورسائیان، ۱۳۸۵). ازجملهتحقیقاتاخیرمیتوانبهتحقیقاتیاشارهکردکهبهبررسیرابطهبیناختلافقیمتپیشنهادیخریدوفروشسهامشرکتهاونقدشوندگیداراییهایآنهاپرداختهاند.درگذشتهچندینمطالعهبهشواهدغیرمستقیمیدرخصوصتأثیرنقدشوندگیداراییبرنقدشوندگیسهامدستیافتهاند. بهطوراخصاینمطالعاتشواهدیرادرخصوصاینکهنقدشوندگیدارایی،هزینههایبحرانمالیراتحتتأثیرقرارمیدهدوسببکاهشنامتقارنبودناطلاعاتمیشود. دراینمطالعاتاستدلالشدهاستکهنقدشوندگیداراییباکاهشنامتقارنبودناطلاعاتسببکاهشاختلافقیمتپیشنهادیخریدوفروشسهامودرنتیجهافزایشنقدشوندگیسهاممیشود.هزینههایانتخابنادرست،بخشعمدهایازاختلافقیمتپیشنهادیخریدوفروشسهامرابهخصوصدربازارهایناکارابهخوداختصاصمیدهند. هزینههایانتخابنادرست،ناشیازاطلاعاتنامتقارنمیباشند (احمدپورورسائیان، ۱۳۸۶). ازآنجاکهنقدشوندگیداراییهایواقعیشرکتعاملمهمیدرجهتکاهشعدماطمینانوعدمتقارناطلاعاتیدرموردشرکتمیباشد،میتواندبرنقدشوندگیسهامآننیزاثربگذارد. بهاینمعنیکهکاهشهزینههایانتخابنادرستباعثکاهشاختلافقیمتپیشنهادیخریدوفروشسهامودرنتیجهافزایشنقدشوندگیسهامشرکتمیشود.داراییهاینقدشوندههمچونوجهنقدومعادلآنبهسهولتدرخورارزشیابیاستونبودتقارناطلاعاتیبسیارپایینینیزمتوجهآنهاست. درحالیکهداراییهایکمنقدشوندهشاملسرمایـهگذاریهاوفرصتهایرشدبهسختیدرخورارزیابیمیباشندواحتمالانجاممعاملاتنهانیدرموردآنهابیشتراست(ابودوهمکاران۲۰۰۰).[۲۲]درنتیجهنبودتقارناطلاعاتیبیشتریدارند.
درسال ۱۹۹۸نیلی وویتلی[۲۳]دادههایروزانه ۱۷ صنـدوقسرمایهگذاریمشترکازبورسسهام(نزدکونیویورک ۱۷ سهمکنتـرلیرابـرایسال ۱۹۹۸ بایکدیگرمقایسهکـردنددربررسیـهایخودرابـطهایبیناختلافقیمـتپیشنهادیخریدوفروشسهاموارزشهایجاریصنـدوقهایسرمایهگذاریمشترکنیافتنـد.
(گوپالانوهمکاران۲۰۰۴)[۲۴]بهبررسیرابطهاختلافقیمتپیشنهادیخریدوفروشسهامونقدشوندگیداراییهایشرکتهایامریکاییدردورۀزمانی ۲۰۰۶- ۱۹۶۴ پرداختند. آنهاپسازکنترلاثراتثابتشرکتهابهایننتیجهرسیدندکهافزایشیکواحدانحرافاستاندارددروجوهنقدبهعنواننسبتیازارزشدفتریجمعکلداراییهایشرکتسببافزایشحدود ۵/۱۲ درصدینقدشوندگیسهاممیشود.ارتباطبیننقدشوندگیسهامشرکتونقدشوندگیداراییهایآندراکثرتحقیقاتاخیر،همچونتحقیقات فوقذکرشدهوموردبررسیقرارگرفتهاستووجودرابطهمثبتبینآنهابهاثباترسیدهاست.
۲-۲-۲-نقد شوندگیﻭﻣﻌﻴﺎﺭﻫﺎﻱﻣﺘﺪﺍﻭﻝﺳﻨﺠﺶﺁﻥ
ﻧﻘﺪﺷـــﻮﻧﺪﮔﻲﺩﺭﺑﺎﺯﺍﺭﻫــــﺎﻱﺛﺎﻧﻮﻳـــﻪﻧﻘــــﺶتعیین کننده ای در ﻣﻮﻓﻘﻴﺖﻋﺮﺿﻪﻫﺎﻱﻋﻤـﻮﻣﻲداردﻭﻣﻮﺟﺐﻛﺎﻫﺶﻫﺰﻳﻨـﻪﻭﺭﻳﺴـﻚﭘـﺬﻳﺮﻩﻧـﻮﻳﺲﻫـﺎوﺑﺎﺯﺍﺭﮔﺮﺩﺍﻥﻫﺎﻣﻲﺷﻮﺩ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦﻫﺰﻳﻨﺔﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔـﺬﺍﺭﺍﻥﺍﺯﻃﺮﻳﻖﻛﺎﻫﺶﺩﺍﻣﻨﻪﻱﻧﻮﺳﺎﻥﻭﻫﺰﻳﻨﻪﻫﺎﻱﻣﻌﺎﻣﻼﺗﻲﻛﺎﻫﺶﻣـﻲﻳﺎﺑـﺪ . ﺑﻨـﺎﺑﺮﺍﻳﻦﺍﺯﺩﻳـﺪﮔﺎﻩﻛـﻼﻥﻭﺟـﻮﺩﺑﺎﺯﺍﺭﻫﺎﻱﺳﺮﻣﺎﻳﻪﻧﻘﺪﺷﻮﻧﺪﻩﺑـﺮﺍﻱﺗﺨﺼـﻴﺺﻛـﺎﺭﺍﻳﻲﺳــﺮﻣﺎﻳﻪﺿــﺮﻭﺭﻱﺑــﻮﺩﻩوﻣﻮﺟﺒــﺎﺕﻛــﺎﻫﺶﻫﺰﻳﻨــﻪﺳﺮﻣﺎﻳﻪﻧﺎﺷﺮﺍﻥﺭﺍﻓـﺮﺍﻫﻢﻣـﻲﺁﻭﺭﺩ. ﻧﻘـﺪﺷـﻮﻧﺪﮔﻲﺑـﻪﻋﻨﻮﺍﻥﻳﻜﻲﺍﺯﻋﻮﺍﻣﻞﻣﺆﺛﺮﺑـﺮﺑـﺎﺯﺩﻩﺍﻭﺭﺍﻕﺑﻬـﺎﺩﺍﺭﺍﺯﺍﻫﻤﻴــﺖبیشتریﺑﺮﺧــﻮﺭﺩﺍﺭﺍﺳــﺖ.ﺯﻳــﺮﺍﻋﻤﻮﻣــﺎًﻧﻘﺪﺷﻮﻧﺪﮔﻲﻧﺸﺎﻥﺩﻫﻨﺪﺓﻭﺿﻌﻴﺖﻣﺤﻴﻂﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬﺍﺭﻱﻭﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻛﻼﻥﺍﺳﺖ.ﺍﺯﺩﻳﺪﮔﺎﻩﺧـﺮﺩ،ﺑـﺎﺯﺍﺭﺳـﺮﻣﺎﻳﻪﻧﻘﺪﻳﻨــﻪﺗﻮﺍﻧــﺎﻳﻲﺟــﺬﺏﺳــﺮﻣﺎﻳﻪﮔــﺬﺍﺭﺍﻥﻣﺨﺘﻠــﻒﺑــﺎﺍﺳﺘﺮﺍﺗﮋﻱﻫﺎﻱﻣﻌﺎﻣﻼﺗﻲﻣﺘﻨﻮﻉﺭﺍﻧﻴﺰﻓـﺮﺍﻫﻢﻣـﻲﺁﻭﺭﺩ.ﻋﺪﻡﻧﻘﺪﺷﻮﻧﺪﮔﻲﻳﻚﺩﺍﺭﺍﻳﻲﻣﺎﻧﻊﺍﺯﻓـﺮﻭش بهموقعﺁﻥﺩﺭﺯﻣﺎﻥﺍﻓﺖﻗﻴﻤﺖﻛﻞﺑﺎﺯﺍﺭﺍﺳﺖ.ﺭﺍﻳﺠﺘﺮﻳﻦﻣﻌﻴﺎﺭﻫـﺎﻱﻧﻘﺪﺷـﻮﻧﺪﮔﻲﺷـﺎﻣﻞﻋـﺮﺽ بازار(گستره ) ؛عمق بازار،ﺍﻧﻌﻄﺎﻑﭘـﺬﻳﺮﻱﺑـﺎﺯﺍﺭوهمچنین زمان معاملات (سرعت بازار)هستند.(کاشانی پور محمدوساسانی؛ مهران ۱۳۸۹) .
ﻋﺮﺽﺑﺎﺯﺍﺭ[۲۵]:
ﻧﺴـﺒﺘﻲﺍﺯﻛـﻞﺑـﺎﺯﺍﺭﺍﺳـﺖﻛـﻪﺩﺭﺣﺮﻛﺖقیمتﺻﻌﻮﺩﻱﻳﺎﻧﺰﻭﻟﻲﺑﺎﺯﺍﺭﻣﺸـﺎﺭﻛﺖﺩﺍﺭﺩ.ﺑﻪﻋﺒﺎﺭﺕﺩﻳﮕﺮﺍﻳﻦﻣﻌﻴﺎﺭﻣﻴـﺰﺍﻥﺍﺳـﺘﺤﻜﺎﻡﺑـﺎﺯﺍﺭﺭﺍ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩﮔﻴﺮﻱﻣـﻲﻛﻨـﺪ . ﺷـﺎﺧﺺﻣﺘـﺪﺍﻭﻝﺍﻧـﺪﺍﺯﻩﮔﻴـﺮﻱﻋﺮﺽﺑﺎﺯﺍﺭﻓﺎﺻﻠﺔﺑﻴﻦ
ﻗﻴﻤﺖﻫﺎﻱﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩﻱﺧﺮﻳﺪﻭفروشﺍﺳت.
ﻋﻤﻖﺑﺎﺯﺍﺭ[۲۶]:
ﺑﻴﺎﻧﮕﺮﺗﺄﺛﻴﺮﻣﻌﺎﻣﻼﺕﺑﺎﺣﺠﻢﺯﻳﺎﺩﺑـﺮﺗﻐﻴﻴﺮﺍﺕﻗﻴﻤﺖﺍﺳﺖ .ﻫﺮﭼﻪﺗﻌﺪﺍﺩﻳﻚﺳﻬﻢﻣﺸﺨﺺﺩﺭﺣﺠﻢﺑﺎﻻﻭﺑﻪﻗﻴﻤﺖﻳﻜﺴـﺎﻥﻣـﻮﺭﺩﻣﻌﺎﻣﻠـﻪﻗـﺮﺍرﮔﻴﺮﺩﺩﻟﻴﻞﺑﺮﻋﻤﻴﻖﺑﻮﺩﻥﺑﺎﺯﺍﺭﻭﻧﻘﺪﺷـﻮﻧﺪﮔﻲﺑـﺎﻻﻱﺁﻥﺳﻬﻢﺍﺳﺖ. ﺷﺎﺧﺺﻣﺘﺪﺍﻭﻝﺍﻧﺪﺍﺯﻩﮔﻴﺮﻱﻋﻤﻖﺑﺎﺯﺍﺭﺣﺠﻢﻋﺮﺿﻪﻭﺗﻘﺎﺿﺎﺣﺠﻢﻣﻌﺎﻣﻠﻪﻧﺴﺒﺖﺑﻪﺗﻐﻴﻴﺮﺍﺕﺭﻭﺯﺍﻧﻪﻗﻴﻤﺖﻭﮔﺮﺩﺵﺩﺍﺭﺍﻳﻲﺳﺮﻣﺎﻳﻪای است.
انعطاف پدیری بازار:[۲۷]
ﻣﺪﺕﺯﻣﺎﻧﻲﺍﺳﺖﻛﻪﭘﺲﺍﺯﻧﻮﺳﺎﻥﺷﺪﻳﺪﻗﻴﻤﺖﺑﺎﻳﺪﻃﻲﺷﻮﺩ.ﺗﺎﺑـﺎﺯﺍﺭﺑـﻪﺣﺎﻟـﺖﺗﻌﺎﺩﻝﺧﻮﺩﺑﺎﺯﮔﺮﺩﺩﺑﻪﻃﻮﺭﻣﻌﻤﻮﻝﺍﻳﻦﻧﻮﺳﺎﻥﻫﺎﺑـﺮﺍﺛﺮﺍﻧﺘﺸﺎﺭﺍﺧﺒﺎ،ﺭﻣﻌﻤﻮﻻًﺍﺧﺒﺎﺭﻣﻨﻔﻲﻳـﺎﻣﻌـﺎﻣﻼﺕﺑـﺎﺣﺠﻢﺑﺰﺭگﺭﺥﻣﻲﺩﻫﻨﺪ.
ﺯﻣﺎﻥ[۲۸]:
مؤلفین متعددی اظهار داشته اند که مشاهده ی خود بهبود یافته ناشی از آموزش ذهن آگاهی می تواند استفاده از مهارت های مقابله ای را ارتقاء بخشد. کابات زین (۱۹۸۲؛ به نقل از امیدی و محمدخانی، ۱۳۸۷) مطرح می کند که آگاهی فزون یافته از حس های درد و پاسخ های استرس، افراد را قادر می سازد که در انواع پاسخ های مقابله ای درگیر شوند.
لینهان (۱۹۹۳؛ به نقل از امیدی و محمدخانی، ۱۳۸۷) معتقد است که مشاهده ی بدون قضاوت، فرصت شناخت پیامدهای یک رفتار را ممکن می سازد (نظیرعصبانی کردن کارفرما با تأخیرهای مکرر خود). این شناخت، تغییرات رفتاری مؤثرتری را به دنبال خواهد داشت. به اعتقاد وی، این مهارت باعث ایجاد کنترل توجه می گردد و مهارت مفیدی برای افرادی است که در تکمیل تکالیف مهم به علت حواس پرتی ناشی از نگرانی ها، خاطرات یا خلق های منفی مشکل دارند (امیدی و محمدخانی، ۱۳۸۷).
آرام سازی[۲۲۰]
مؤلفین متعددی (گلدبرگ و همکاران،۱۹۹۴ ؛ کابات زین و همکاران، ۱۹۹۸؛ به نقل از امیدی و محمدخانی، ۱۳۸۷) خاطرنشان می سازند که مراقبه غالباً آرامش بخش است و از این راه می تواند در اداره ی این اختلالات مؤثر باشد. ایجاد آرامش از طریق راهبردهای گوناگون مراقبه ثبت شده است (امیدی و محمدخانی، ۱۳۸۷). گرچه تمرینات ذهن آگاهی ممکن است منجر به آرام سازی شوند، اما این پیامد، دلیل اولیه ی درگیری در مهارت های ذهن آگاهی نیست ( امیدی و محمدخانی، ۱۳۸۷).
پذیرش
رابطه بین پذیرش و تغییر، یک مفهوم محوری در بحث های رایج روان درمانی است (به نقل از امیدی و محمدخانی، ۱۳۸۷). هایز (۱۹۹۴؛ به نقل از امیدی و محمدخانی، ۱۳۸۷) مطرح می کند که پذیرش شامل"تجربه ی رویدادها به طور کامل و عاری از دفاع، همان گونه که هستند” می باشد.
اکثر برنامه های درمانی پذیرش را در بردارند، از جمله پذیرش درد، افکار، احساسات، کشش ها، یا سایر پدیده های بدنی، شناختی و هیجانی، و در آن ها کوششی برای تغییر، گریز، یا اجتناب وجود ندارد. همان گونه که بیان شد کابات زین (۱۹۹۰؛ به نقل از امیدی و محمدخانی، ۱۳۸۷) پذیرش را به عنوان یکی از مبانی متعدد تمرین های ذهن آگاهی توصیف کرده بود. رفتاردرمانی دیالکتیکی در برنامه های درمانی خود، آموزش تکنیک هایی را تأکید می ورزد که پذیرش واقعیت را ارتقا می دهند. از این رو، به نظر می رسد که آموزش ذهن آگاهی ممکن است برای تعلیم مهارت های پذیرش ضرورى باشد (امیدی و محمدخانی، ۱۳۸۷).
۲-۱-۱۴- انواع مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی
مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی شامل روش های متعددی برای آموزش هوشیاری آگاهانه است. بعضی از این مداخلات شامل تمرین های رسمی مراقبه است، افراد برای مدت زمان معینی (حتی گاه تا ۴۵ دقیقه) در حالتی نشسته قرار می گیرند و توجه خود را به شیوه های خاصی کنترل می کنند. بعضی دیگر از مداخلات دربردانده ی تمرین های کوتاه تر و غیر رسمی است که بر ذهن آگاهی در زندگی روزانه تاکید دارد، در این مداخلات از افراد خواسته می شود تا آگاهی خویش را نسبت به فعالیت های معمول هم چون قدم زدن، خوردن، رانندگی کردن یا حمام کردن، افزایش دهند (بائر، ۲۰۰۶).
باید توجه داشت که آموزش ذهن آگاهی مرکز اصلی MBSR و MBCT است و هر دو، تمرین های رسمی ذهن آگاهی را به کار می برند (مراقبه نشسته). در مقابل در DBT و ACT ، مهارت های ذهن آگاهی در کنار سایر راهبردهای رفتاری آموزش داده می شود و تمرین های رسمی ذهن آگاهی ممکن است به کار برده شود یا نشود (بائر، ۲۰۰۳؛ به نقل از کانگ[۲۲۱] و وتینگهام[۲۲۲]، ۲۰۱۰). در ذیل به اختصار، اشاره ای به هر یک از مداخلات می شود:
۲-۱-۱۴-۱- برنامه درمانی کاهش استرس براساس ذهن آگاهی (MBSR)
جان کابات زین، کلینیک کاهش استرس را در مرکز پزشکی دانشگاه ماساچوست در وسترن، در دهه ۱۹۷۰ تاسیس کرد. وی در کلینیک کاهش استرس خود، به شرکت کنندگان تمرین آرامش ذهنی همراه با ذهن آگاهی می داد. این کوشش ها به شکل گرفتن مدل کاهش استرس براساس ذهن آگاهی انجامید.
برنامه درمانی کاهش استرس براساس ذهن آگاهی ، سابق بر این، با عنوان برنامه ی کاهش استرس و تن آرامی شناخته می شد (کابات زین،۱۹۸۲ ؛ ۱۹۹۰؛ به نقل از امیدی و محمدخانی، ۱۳۸۷). این روش شامل برنامه ی ۸ تا ۱۰ هفته ای است که برای گروه هایی با بیش از ۳۰ شرکت کننده اجرا می شود. جلسات به طور هفتگی و هر جلسه حدود ۵/۲-۲ ساعت برگزار می گردند. دستور جلسات شامل تمرین مهارت های مراقبه، بحث در مورد استرس، روش های مقابله ای و تکالیف خانگی می باشند.
جلسات متراکم ذهن آگاهی نیز تشکیل می شوند که یک روزه هستند و حدود ۸-۷ ساعت طول می کشند و مهارت های مراقبه ای متعددی هم چون وارسی بدنی، مراقبه نشسته، ژست های یوگا و .. آموخته می شود.
هم چنین، شرکت کنندگان، ذهن آگاهی داشتن را در طول فعالیت های روزمره نظیر پیاده روی،
ایستادن، و خوردن به کار می گیرند. تمرین این مهارت ها روزانه حداقل ۴۵ دقیقه، و شش روز در هفته ادامه می یابد (امیدی و محمدخانی، ۱۳۸۷).
فرض MBSR این است که با تکرار آموزش مراقبه ی ذهن آگاهی، سرانجام افراد یاد می گیرند که نسبت به تجاربشان کم تر واکنش نشان دهند و کم تر درباره ی آن ها قضاوت کنند و قادر خواهند شد که الگوهای همیشگی و ناسازگارانه ی تفکر و رفتار را شناسایی کرده و آن ها را تغییر دهند (کنگ و همکاران، ۲۰۱۱). افراد آموزش می بینند تا به افکار و احساساتشان توجه کنند، اما به محتوای آن نچسبند، حتی به افکار قضاوتی خود (مثل” این یک اتلاف وقت احمقانه است” ) بدون آن که درباره آن ها داوری کنند، توجه نمایند.
یکی از پیامدهای تمرین های ذهن آگاهی این است که افراد در می یابند، اکثر حس ها، افکار و هیجانات دارای نوسان، یا زودگذرند و مانند امواج دریا عبور می کنند (لینهان، ۱۹۹۳؛ به نقل از امیدی و محمدخانی، ۱۳۸۷).
در متون تجربی معاصر، مداخلات بالینی مبتنی بر آموزش مهارت های ذهن آگاهی به سرعت در حال رشد است (امیدی و محمدخانی، ۱۳۸۷). گراسمن[۲۲۳] و همکاران (۲۰۰۴؛ به نقل از کانگ و وتینگهام، ۲۰۱۰) دریافتند که مدل کاهش استرس براساس ذهن آگاهی، برای طیفی از مشکلات بالینی و غیربالینی شامل درد، سرطان، بیماری قلبی، افسردگی و اضطراب موثر می باشد و اثر سازگار و نسبتا قوی در شرایط گوناگون دارد و پیشنهاد می کنند تمرین ذهن آگاهی می تواند توانایی فرد را برای مقابله با پریشانی کلی زندگی بهبود بخشد.
بایر و همکاران (۲۰۰۸؛ به نقل از کانگ و وتینگهام، ۲۰۱۰) بررسی نظام مندی روی مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی مثل MBSR، MBCT وMBCT اصلاح شده انجام دادند و نتیجه گرفتند که مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی ممکن است برای موضوعات بالینی متنوع موثر باشد و عملکرد روانی را بهبود بخشد.
کنگ و همکاران (۲۰۱۱) در پژوهش خود که بخشی از آن، به بررسی کوشش های آزمایشی کنترل شده در خصوص اثرات MBSR بر کارکرد روان شناختی پرداخته، نشان دادند که MBSR به طور کلی منجر به کاهش سطوح اضطراب، افسردگی، خشم، نشخوارفکری، پریشانی روان شناختی کلی مثل استرس ادراک شده، درهم ریختگی شناختی، نشانگان اجتناب پس از سانحه و علایم پزشکی می شود. هم چنین مشخص شد که الگوی MBSR منجر به افزایش عاطفه ی مثبت، احساس معنویت، همدلی، حس انسجام ، سطح ذهن آگاهی، بخشش، شفقت به خود، رضایت از زندگی و کیفیت زندگی در میان جمعیت های بالینی و غیربالینی می شود.
۲-۱-۱۴-۲- برنامه درمانی ذهن آگاهی مبتنی بر درمان شناختی[۲۲۴] (MBCT)
ذهن آگاهی مبتنی بر درمان شناختی توسط سگال، ویلیامز و تیزدل (۲۰۰۲) طراحی شد. MBCT، ترکیبی از جنبه های شناخت درمانی بک و MBSR است.
به نظر تیزدل، سگال و ویلیامز (۱۹۹۵؛ به نقل از امیدی و محمدخانی، ۱۳۸۷) مهارت های کنترل توجه که در مراقبه ی ذهن آگاهی آموخته می شوند می توانند در پیشگیری از عود دوره های افسردگی اساسی مفید واقع شوند. این جلسات شامل ۸ جلسه هفتگی است که به صورت گروهی برگزار می شود.
همانند درمان های شناختی، MBCT نیز در پی آن است که به شرکت کنندگان کمک کند تا افکارشان را به صورت وقایع ذهنی ببینند تا واقعیت، نقش افکار خودآیند منفی را در حفظ نشانگان افسردگی بشناسند و وقوع افکار منفی را از اثرات روان شناختی منفی آن ها رها سازند (بارنوفر[۲۲۵]، کران[۲۲۶] و دیدونا، ۲۰۰۹؛ به نقل از کنگ و همکاران، ۲۰۱۱). با این حال برخلاف رویکرد درمان های شناختی کلاسیک که تاکید قابل توجهی را بر ارزیابی و تغییر اعتبار محتوای افکار و ایجاد افکار جای گزین قرار می دهد، MBCT در درجه ی اول در پی آن است که هوشیاری فرد و روابطش با افکار و هیجانات را تغییر دهد (تیزدل و همکاران، ۲۰۰۰؛ به نقل از کنگ و همکاران، ۲۰۱۱).
این رویکرد نوید تازه ای در تبیین درمان شناختی رفتاری است. آموزش ذهن آگاهی مستلزم یادگیری فراشناختی و استراتژی های رفتاری جدید برای متمرکز شدن روی توجه، جلوگیری از نشخوارهای فکری و گرایش به پاسخ های نگران کننده است و باعث گسترش افکار جدید و کاهش هیجانات ناخوشایند است (آذرگون و همکاران، ۱۳۸۸).
فرض اصلی MBCT این است که اولین مرحله در ایجاد ارتباط به شکلی متفاوت، پذیرفتن و کنارآمدن با امور به همان صورتی است که هستند. در نهایت پذیرش ما را قادر خواهد کرد تا به صورت آشکارتری آن چه را که نیاز به تغییر دارد شناسایی کنیم (کرین، ۲۰۰۹).
افراد در طی این برنامه می آموزند تا افکار و احساسات خود را بدون قضاوت مشاهده کنند و آنها را به سادگی به عنوان رویدادهای ذهنی بنگرند که در حال رفت وآمد هستند، و لزوماً نمایانگر واقعیت نیستند. در این رویکرد فرض بر این است که افراد می آموزند چگونه در دام الگوهای نشخوار فکری خود گیر نیفتند (امیدی و محمدخانی، ۱۳۸۷). در واقع فرد یاد می گیرد که چطور به شیوه ای متفاوت با افکار و احساسات منفی خود رابطه برقرار کند و به تغییر محتوای باورها و افکارشان متمرکز شود.
۲-۱-۱۴-۳- برنامه درمانی رفتار درمانی دیالکتیک[۲۲۷] (DBT)
رفتاردرمانی دیالکتیکی (لینهان، ۱۹۹۳؛ به نقل از کنگ و همکاران، ۲۰۱۱) برای اولین بار به عنوان درمانی برای رفتارهای خودکشی مزمن و خودجرحی که اغلب در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی (BPD) شدید دیده می شود، ایجاد شد.
مارشال لینهان، علاقه ای شخصی به ذن بودیسم داشت و در پی آن بود تا اصول و تکنیک های برگرفته از سنت بودیسم را با تکنیک های بالینی یکپارچه کند (دیدونا، ۲۰۰۹).
چهار بررسی کنترل شده، اثر بخشی DBT را در بیماران مرزی نشان داده است. شواهد تازه ای نیز درخصوص اثر بخشی DBT اصلاح شده، در دیگر شرایط بالینی هم چون اختلال خوردن، می
گساری و افسردگی مزمن وجود دارد (فیگنبام[۲۲۸]، ۲۰۰۷؛ به نقل از کانگ و وتینگهام، ۲۰۱۰).
رفتاردرمانی دیالکتیکی، بدکارکردی های رفتاری در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی را به صورت زنجیره ای از بدکارکردی های اساسی سیستم تنظیم هیجانی که دربردارنده ی واکنش عاطفی شدید و ناتوانی در تعدیل هیجان ها است، در نظر می گیرد. این الگو، عناصر CBT کلاسیک را با فلسفه و تمارین ذن تلفیق می کند و به طور همزمان بر راهبردهای پذیرش و تغییر رفتار تمرکز دارد تا به بیماران کمک کند که توانایی های تنظیم هیجانشان را بهبود بخشند (لینهان، ۱۹۹۳؛ رابینز، ۲۰۰۲؛ به نقل از کنگ و همکاران، ۲۰۱۱).
در این رویکرد، مراجعان ترغیب می شوند که خود، تاریخچه و موقعیت فعلی خود را دقیقاً آن طور که هستند، بپذیرند در ضمن اینکه، به طور متمرکز رفتارها و محیط خود را به منظور ساخت یک زندگی بهتر تغییر دهند (امیدی و محمدخانی، ۱۳۸۷).
لینهان سه مهارت ذهن آگاهی را در قالب سوال های “چه” و “چگونه” مطرح می سازد: “چه چیزهایی مشاهده، توصیف و مورد مشارکت قرار می گیرند و چگونه می توان ذهن اگاهی موثر بدون قضاوت و داوری داشت؟". هدف از مهارت های “چه” این است که فرد را قادر می سازد تا آگاهانه زندگی کند. مهارت های “چگونه” به این اشاره دارد که چگونه این عمل از طریق موضع غیرقضاوتی، متمرکز بر یک چیز در لحظه و به صورت موثر، انجام می شود (کانگ و وتینگهام، ۲۰۱۰).
چهار حالت درمانی در DBT وجود دارد: درمان انفرادی، آموزش مهارت های گروهی، مشاوره ی تلفنی میان درمانگر و بیمار و جلسات مشاوره ی تیمی برای درمان گران. مهارت های ذهن آگاهی در بافت آموزش مهارت های گروهی به عنوان شیوه ای کمکی به بیماران برای افزایش پذیرش خویشتن و به عنوان راهبرد مقابله با هدف کاهش اجتناب از هیجانات مشکل و پاسخ های ترس آموخته می شود (لینهان، ۱۹۹۳؛ به نقل از کنگ و همکاران، ۲۰۱۱).
در رفتاردرمانی دیالکتیکی، مراجعان مهارت های ذهن آگاهی را به شکل گروهی و هفتگی در طول یک سال یاد می گیرند. آن ها در گروه، این مهارت ها را به همراه درمانگر خود تمرین می کنند تا این که بتوانند به زندگی روزمره تعمیم دهند (امیدی و محمدخانی، ۱۳۸۷).
تمرین های ویژه ای که برای تقویت ذهن آگاهی به کار برده می شوند؛ شامل تجسم افکار، احساسات و حس ها به صورت ابرهای در حال گذر در آسمان، مشاهده ی تنفس با شمارش یا همگام کردن آن ها با قدم ها و آوردن آگاهی هوشیارانه به فعالیت های روزانه می باشد (کنگ و همکاران، ۲۰۱۱).
در مقایسه با MBCT و MBSR آموزش ذهن اگاهی در DBT، در زمینه شخصیت مفیدتر است و مسلما برای افرادی که مشکلات آشکارتری در حفظ توجه دارند، مناسب تر است (مک، ۲۰۰۷).
۲-۱-۱۴-۴- درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد[۲۲۹] (ACT)
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هایز، استروسال و ویلسون، ۱۹۹۹؛ به نقل از امیدی و محمدخانی، ۱۳۸۷)، از دیدگاه نظری مبتنی بر تحلیل رفتار زمان حال است (امیدی و محمدخانی، ۱۳۸۷). این درمان بر این فرضیه استوار است که پریشانی روان شناختی اغلب با تلاش هایی برای کنترل و اجتناب از افکار و هیجانات منفی مرتبط است که اغلب به طور معکوس، فراوانی، شدت یا برجستگی این وقایع درونی را افزایش می دهد و در نتیجه منجر به پریشانی بیش تر و ناتوانی بیش تر برای پرداختن به رفتارهایی می شود که در پی اهداف ارزش مند و طولانی مدت است (کنگ و همکاران، ۲۰۱۱).
براین اساس، هدف اصلی ACT این است که با آموزش مهارت هایی که تمایلات افراد را برای تماس کامل با تجاربشان، شفاف سازی ارزش آن ها و انجام رفتارهایی که با این ارزش ها سازگار است، افزایش می دهد؛ انعطاف پذیریی روان شناختی بیش تری را ایجاد کند (کنگ و همکاران، ۲۰۱۱).
شش فرایند اصلی در درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد مشخص شده است: پذیرش، گسلش، تماس با
لحظه ی اکنون، خود مشاهده گری (خود به عنوان بافت)، ارزش ها و عمل متعهدانه (هایز، لوما[۲۳۰]، باند[۲۳۱]، ماسور[۲۳۲]و لی لیز[۲۳۳]، ۲۰۰۶؛ به نقل از کنگ و همکاران، ۲۰۱۱). ذهن آگاهی در متن چهار فرایند اول آموخته می شود، جایی که انواعی از تمرین ها به کار گرفته می شود تا آگاهی را از مشاهده ی خویشتن افزایش داده و افکار و عقاید حقیقی و اصیل را پرورش دهد (کنگ و همکاران، ۲۰۱۱).