سهم خانوارهای دچار هزینه ها فاجعه بار در مناطق شهری و روستایی به ترتیب ۲ درصد و۳ درصد بوده است. سهم خانوارهای دچار هزینه ها فاجعه بار یا در معرض خطر یعنی کسانی که بیش از۴۰درصد ظرفیت پرداخت خود را صرف هزینه های درمانی می کنند (گرو ههای ۳ و ۴ در تقسیم بندی سازمان بهداشت جهانی) ، در مناطق روستایی ۱۰.۳۵ درصد بوده که به طور قابل ملاحظه ای بیش از مناطق شهری(۶.۵ درصد)است(۵) .
- در مطالعه محاسبه میزان خانوارهای مواجه با هزینه های کمرشکن در کرمانشاه از ۱۸۹ نفر خانوار حجم نمونه ، ۴۲ خانوار معادل ۲/۲۲ درصد با هزینه های کمرشکن مواجه بوده اند بطوریکه معیار مواجهه نیز بالاتر از ۴۰ درصد بودن توان پرداخت در نظر گرفته شده است(۶).
- در مطالعه طولی اندازه گیری مواجه خانوارها با هزینه های کمر شکن سلامت در شهر تهران بین سال های ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۶مشخص گردید که نسبت خانوارهای مواجه با هزینه های کمرشکن سلامت از ۱۲.۶ درصد در سال ۱۳۸۲ به ۱۱.۸ درصد در سال ۱۳۸۶ کاهش یافته است. بدون آنکه معناداری در این تفاوت وجود داشته باشد . استفاده از خدمات بستری پرهزینه و خدمات دندانپزشکی ضروری موجب افزایش میزان مواجه خانوارها با هزینه های کمرشکن شده است . فقیرترین گرو ه های اقتصادی با وجود مصرف کمتر خدمات گران قیمتی مانند دندان پزشکی مواجه بالاتری با هزینه های کمرشکن داشته اند که دال بر پایین تر بودن توانایی پرداخت آنها می باشد به طوری که برای این خانوارها حتی هزینه های نه چندان بالای سلامت نیز کمرشکن به حساب می آید(۱۰).
مطالعات انجام شده در سایر نقاط جهان:
- در سال ۲۰۰۳ خانم کی زو و همکارانش هزینه کمرشکن خانوار را در یک تحلیل چند کشوری مورد بررسی قرار دادند. آنها داده ها را از سرشماری هزینه خانوار در ۵۹ کشور به دست آوردند و بوسیله تحلیل رگرسیونی اثر متغیرهای مورد نظر را بر هزینه کمرشکن خانوار بررسی کردند. هنگامی که سهم مالی خانوارها از نظام سلامت هزینه های بهداشتی ودرمانی خانوار) بیش از ۴۰ درصد) از مخارج خانوار را شامل شود) بعد از حذف نیازهای معیشتی( خانوارها در دام هزینه کمرشکن یا اسفبار قرار می گیرند.آنها به این نتیجه رسیدند که سهم پرداخت های کمرشکن به صورت پرداخت از جیب گستره وسیع و متنوعی در میان کشورها دارد. بالاترین نرخ های پرداخت کمرشکن در بعضی از کشورهای در حال گذار و آمریکای جنوبی قرار داشت(۴).
- در مطالعه ای که در سال ۲۰۱۰در هندوستان انجام گرفت به طور متوسط هزینه خانوارهای آسیب دیده در مراقبت بستری در منطقه روستایی تقریبا ۱۱.۵% هزینه کل سالانه خانوارها می باشد. هزینه های پزشکی برای مراقبت های سر پایی ، بیماری مزمن و زایمان به ترتیب ۴.۰۳% و ۵.۷۳% و ۳.۹۶% درصد از کل هزینه های خانوار بود. داده ها به وضوح و همان طور که مورد انتظار بود بار بالاتر در مان بستری را به صورت نا متناسبی نشان می دهد. نتایج نشان می دهد که بیشتر از ۳۰% خانوار ها ی تحت تاثیر بیشتر از ۴۰% هزینه های غذایی سالانه(ظرفیت پرداخت خانوار) را در مراقبت های سرپایی هزینه می کنند . هزینه های متناسب برای آنهایی که فقط در مراقبت سرپایی یا درمان بیماری مزمن هزینه کرده بودند بسیار پایین تر است. خانوارهایی که از خانه های پرستاری خصوصی یا بیمارستان خصوصی برای مراقبت پرستاری استفاده کرده اند بیشتر از ۲۵%هزینه های سالانه خانوار را هزینه کرده اند در حالیکه استفاده کنندگان از امکانات دولتی تنها ۷% هزینه کل را گزارش دادند(۱۲).
- در مطالعه ای در کشور گرجستان نیز یکی از علل افزایش درصد خانوارهای مواجه شده با هزینه های کمرشکن سلامت بین سال های ۲۰۰۷ - ( %۲/۸)۱۹۹۹ (۷/۱۱ درصد ) تفاوت ابزار گردآوری داده در این دو سال عنوان شده است(۱۴).
- در سال ۲۰۰۷ اکمان از سوئد در مطالعه خود چند نشانه غیرمعمول از یک کشور با درآمد پایین در مورد پرداخت های کمرشکن سلامت و بیمه سلامت آورده است. هدف مطالعه، تحلیل کمی نقش بیمه در پرداخت های کمرشکن سلامت در یک کشور با درآمد پایین می باشد. این مطالعه از آخرین داده های بودجه ای خانوار در زامبیا استفاده کرده است. مهم ترین نتیجه این مطالعه برخلاف انتظار این بود که بیمه سلامت، ریسک قرار گرفتن خانوار در دام هزینه های کمرشکن را کاهش نمی دهد(۱۷).
- در مطالعه ای که با عنوان بررسی هزینه های کمرشکن سلامت با تحلیل اطلاعات ۵۲ کشور توسط دیوید اوان و همکارانش انجام شد. یافته ها حاکی از آن بود که درصد هزینه های کمرشکن در بین کشورها بسیار متنوع بود ، هزینه های کمرشکن در کشورهای آمریکای لاتین به شدت بالا بود که به علت ۳ مسئله بود: ۱ فقر پرداخت های بیمه ای ۲ توانایی کم افراد برای پرداخت از جیب و در نهایت فراهمی خدمات بهداشتی مرتبط با پرداخت های مستقیم از جیب. در نهایت نتیجه گیری این شد که خانوار کم در آمد می بایست در مقابل این هزینه ها حمایت شوند و حمایت مالی بیشتری برای این خانوارها فراهم گردد. سیاستهای حمایتی در این کشورها می بایست مورد توجه قرار گیرد. هم چنین مطالعه ای در گرجستان نشان داد برای تامین خدمات سلامت ۱۹ درصد افراد مجبور به گرفتن قرض و یا وام می شوند. هم چنین نتایج نشان داد ۱۶ درصد افراد قادر نبودند که هزینه های سلامت خود را تامین نمایند(۱۸).
- در مطالعه ای که در سال ۲۰۰۳ در برزیل انجام شد که این مطالعه محدود به جامعه شهری بود، میزان مواجه هزینه های کمرشکن سلامت بین ۲ تا ۱۶ درصد برآورد شده است که این میزان در میان فقرا بیشتر بود.بیشترین نسبت مواجه با هزینه های کمرشکن سلامت در مرکز برزیل بود در حالیکه در جنوب و جنوب شرقی این کشور این میزان بسیار کمتر برآورد شد(۱۹).
- در کشور برزیل دارو و ویزیت پزشکی ۷۰ درصد از هزینه های پرداخت از جیب را شامل می شود که منجر به افزایش هزینه های کمرشکن سلامت شده است(۲۰).
- در مطالعاتی که در گرجستان انجام گرفته نشان می دهد که میزان مواجه با هزینه های کمرشکن بین سالهای ۱۹۹۹تا ۲۰۰۷ از ۲.۸ درصد تا ۱۱.۷ درصد متغیر بوده است،که البته این تغیر ممکن است به دلیل اختلاف در متدولوژی پژوهش های انجام گرفته باشد.این سطح بالای هزینه های کمرشکن ممکن است به علت سهم پایین پیش پرداخت های بیمه ای و سطح بالای فقر در این کشور باشد.فاکتورهای اصلی مواجه با هزینه های کمرشکن مربوط به بیماری هایی است که منجر به بستری شدن در بیمارستان، و همچنین خانوارهایی با افراد دارای بیماری مزمن و وضعیت فقر خانواده باشد(۲۱).
- در مطالعه ای که در نیجریه در رابطه با هزینه های کمرشکن انجام شد، آنالیز داده ها حاکی از آن بود که هزینه های کمرشکن سلامت در این کشور به علت توزیع نابرابر درآمد و عدم پوشش کافی بیمه ای از ۸ درصد تا ۴۳ درصد برآورد شد که این رقم بسیار بالا می باشد که سیاست گذاری مناسب در جهت کاهش این هزینه ها امری اجتناب ناپذیر می باشد(۲۲).
در ویتنام میزان پرداخت از جیب مستقیم[۴] مردم بعنوان سهمی از کل هزینه سلامت ، همواره نرخ بالایی را داشته است . میزان پرداخت از جیب در ویتنام بین ۵۰ تا ۷۰ درصد می باشد که موجب بروز مسائل بی عدالتی مانند ایجاد هزینه های کمرشکن سلامت برای مردم و ایجاد فقر می شود . خانوارهایی که در روستا زندگی می کنند و یا در خانواده خود افراد مسن بیشتری دارند بیش از دیگران در معرض خطر ایجاد هزینه های کمرشکن سلامت و فقر هستند . خانوارها برای جبران هزینه های سلامتی خود ناچار هستند که از هزینه های ضروری زندگی خود بکاهند . مهم ترین عامل ایجاد چنین وضعیتی پایین بودن سطح حفاظت مالی[۵] برنامه های بیمه اجتماعی سلامت در ویتنام می باشد . لذا ضروری است روش های نوینی در حفاظت مالی خانوارها در برابر هزینه های کمرشکن سلامت بکارگرفته شود .(۲۳)
سهم تامین هزینه از بخش خصوصی –پرداخت از جیب - در ویتنام بیشتر از سایر کشورهای واقع در منطقه آسیا اقیانوسیه مانند تایلند است .
تامین هزینه های سلامت در ویتنام | ||
محل تامین مالی | توضیحات | |
بودجه ایالت ها | ۲۵ درصد از کل هزینه سلامت کشور و ۱۰.۲ درصد از هزینه ایالت (بدون احتساب بیمه) را تامین می نماید. | |
بیمه ملی سلامت (شروع از ۱۹۹۲) |
اجباری | بیمه اجتماعی سلامت برای کارکنان رسمی ، صندوق حمایت از فقرا[۶] |
کودکان زیر ۶ سال خدمات بهداشتی درمانی رایگان | ||
اختیاری | بیمه غیر انتفاعی زیر نظر ایالت جهت شاغلین مستقل که بطور رسمی یا غیر رسمی فعالیت می نمایند . | |
پوشش | پوشش جمعیتی از ۱۸ درصد در سال ۲۰۰۲ به ۶۰ درصد در سال ۲۰۱۰ ارتقا یافته است . میزان پوشش هزینه ۱۸ درصد از کل هزینه های سلامت می باشد . |
در مطالعه هوانگ وان مین (۲۳ ) عوامل موثر بر هزینه های کمرشکن سلامت و ایجاد فقر شامل :
بیمه داشتن ، تعداد اعضاء خانوار، داشتن افراد پیرتر در جمع اعضاء خانواده ، داشتن فرزند زیر ۶ سال و مان زندگی روستایی نسبت به شهری ، بودن در بالاترین چارک نسبت به پایین ترین چارک برای هزینه کمرشکن و بودن در چارک دوم نسبت به چارک اول برای ایجاد فقر . میزان پرداخت از جیب مستقیم برای مراقبت های بهداشتی درمانی ، مهم ترین شاخصی است که سطح حفاظت مالی مردم را در یک کشور نشان می دهد .نظام پرداخت مبتنی بر خدمت موجب ایجاد تقاضای القایی ارائه کنندگان خدمات می گردد و این تقاضا ممکن است موجب ایجاد منفعت برای بیمار گردد و یا بدون منفعت باشد .این سیستم پرداخت موجب تشدید خودگردانی مالی ارائه کنندگان می شود . از سوی دیگر هزینه مراقبت با رشد سطح تکنولوژی در حال افزایش است .بخش خصوصی تشویق به توسعه یافتن پیدا می نماید .که موجب انتقال بار مالی تامین سلامت به خانوارها می شود .قیمت های بالای دارو ها و عدم دسترسی به برخی داروها در بیمارستان منجر به افزایش هزینه های مستقیم خانوار می شود .برای اینکه پرداخت از جیب نقش اصلی را در تامین مالی ایفا نکند باید به دنبال روش های جدید تامین مالی بود.خانوارهایی که جمعیت بیشتری دارند چون اعضا خانوار می توانند از یکدیگر مراقبت نمایند و در نتیجه منجر به کاهش استفاده از خدمات درمانی می شود لذا افرادی که عضو این خانواده ها هستند کمتر دچار هزینه های کمرشکن می شوند علاوه براین خانوارهای بزرگتر به دلیل داشتن شبکه اجتماعی گسترده تر ، در صورت نیاز می توانند منابع بیشتری را در هنگام بیماری جمع آوری نمایند. سالخوردگان گروهی آسیب پذیر هستند که نیازمند مراقبت بیشتر وگرانتر هستند و لذا ضروری است سیاستی روشن جهت این گروه در بخش سلامت تدوین شود .سیاستگذاری ارائه خدمات بهداشتی در روستا باید با سیاست های توسعه روستا یکپارچه گردد .داشتن بیمه ارتباط معناداری با نرخ هزینه های کمرشکن ندارد و بیمه موجب کاهش میزان پرداخت از جیب نمی شود .(۳۴)
۶۹/۰
۴۸
مشکلات توجه
۶۶/۰
۴۸
مشکلات بزهکاری
۷۹/۰
۴۸
همانطور که در جدول ۱۰-۳ مشاهده می شود، دامنه ضرایب آلفای کرونباخ از ۶۶/۰ (مشکلات توجه) تا ۸۵/۰ (مشکلات رفتاری برونی سازی) است. بنابراین پایایی این مقیاس در حد رضایت بخشی است.
بررسی مورگان و کائوس (۱۹۹۹، به نقل از ارشدی، ۱۳۷۸) بر روی نوجوانان بیخانمان نشان میدهد که YSR در پیش بینی تشخیصهای DSM از اعتبار لازم برخوردار است. مینایی (۱۳۸۵) جهت بررسی اعتبار این پرسشنامه از همبستگی درونی مقیاس ها استفاده کرد که همبستگی ها در خرده مقیاس مشکلات توجه در دامنه ای از ۳۰/۰ تا ۷۴/۰، در خرده مقیاس مشکلات بزهکاری در دامنه ای از ۲۷/۰ تا ۸۶/۰ و در خرده مقیاس مشکلات پرخاشگری در دامنه ای از ۲۹/۰ تا ۹۷/۰ در سطح معنی داری ۰۱/۰ قرار داشتند. همچنین، نتایج جاصل از روش تمایزگذاری گروهی، بین دو گروه عادی و بالینی نشان داده است که میانگین نمرات دختران و پسران بالینی به طور معنی داری بالاتر از میانگین نمرات دختران و پسران عادی است. همچنین، نتایج حاصل از روش اعتبار سوال با همبسته کردن عملکرد فرد در سوال ها با نمره کل آزمون قویاً دلالت بر اعتبار سازه آن دارد، بدین ترتیب که همبستگی به دست آمده در مشکلات توجه، مشکلات بزهکاری و مشکلات پرخاشگری به ترتیب ۳۷/۰، ۳۰/۰ و ۴۴/۰ به دست آمد. کاکابرایی، حبیبی عسگرآباد و فدایی (۱۳۸۶) نیز در پژوهش خود نشان دادند که اعتبار ملاکی همگرای و اعتبار سازه این مقیاس بر روی دانش آموزان مقطع متوسط استان کرمانشاه رضایت بخش بوده و عوامل به دست آمده از تحلیل عاملی شبیه عوامل مطالعه اصلی بود.
در پژوهش حاضر نیز اعتبار این مقیاس در نمونۀ جداگانه ای از نمونۀ آزمون فرضیه ها (۲۲ دختر و ۲۶ پسر) از طریق همبسته کردن آن با درجه بندی- خود در پاسخ به سه عبارت کلی، که فرض شد سازۀ مشکلات برونی سازی شده و خرده مقیاس های پرخاشگری، مشکلات توجه، مشکلات بزهکاری را مورد پرسش قرار می دهند، ارزیابی شد. عبارات ” اطرافیان فکر می کنند آدم پرخاشگری هستم."، ” می توانم به خوبی حواسم را روی کار متمرکز کنم.” و ” گاهی کارهایی انجام داده ام که اطرافیان فکر می کنند خلاف کار هستم.” به افراد داده شد و آن ها با انتخاب یکی از گزینه های کاملاً مخالفم، مخالفم، نظری ندارم، موافقم، کاملاً موافقم نشان دادند که این مطلب چقدر در مورد آن ها صادق است. نتایج به دست آمده از اعتبار آن در جداول ۱۱-۳ ارائه شده است.
جدول ۱۱-۳٫ نتایج اعتبار سنجی مقیاس مشکلات رفتاری برونی سازی و خرده مقیاس های آن در پژوهش حاضر
مقیاس
ضریب همبستگی
معنی داری
مشکلات رفتاری برونی سازی
۶۱۹/۰
۰۰۱/۰
مشکلات پرخاشگری
۳۴۸/۰
۰۱۵/۰
مشکلات توجه
۵۰۷/۰
۰۰۱/۰
مشکلات بزهکاری
۴۷۱/۰
۰۰۱/۰
مرحله اول: ایجاد مدل و ساختار مسئله
در این مرحله مسئله باید به صورت واضح تبیین و به شکلیک سیستم منطقی و عقلایی مانند شبکه تجزیه شود. در واقع برای هر معیار کنترل یک شبکه تعیین می شود. این ساختار شبکه می تواند به وسیله تصمیم سازان از طریق طوفان مغزی ویا دیگر روشهای مناسب انتخاب گردد. برای هر شبکه، خوشه ها مشخص می شود ویک خوشه بدیلها خواهد بود معیارهای مرتبط را در همان خوشه جمع آوری می کند.
مرحله دوم: تشکیل ماتریس مقایسه زوجی وبردار ویژه
مقایسههای زوجی عناصر در هر سطح با توجه به اهمیت نسبی آن نسبت به معیار کنترل، شبیه روش AHP انجام می شود. ساعتی برای مقایسه زوجی دو مؤلفه مقیاس ۱-۹ را پیشنهاد می کند. (چنج و دیویل[۱۶۰]، ۲۰۰۶) بطوریکه عدد۱ مشخص کننده اهمیت مساوی بین دو عنصر و عدد۹ مشخص کننده اهمیت فوق العاده بیشتریک عنصر (خوشه سطری ماتریس) در برابر عنصر دیگر(خوشه ستونی ماتریس) است. (نجفی، ۱۳۸۹) به عبارتی از طریق مقایسه زوجی می توان وزن نسبی معیارها و زیر معیارها را مشخص کرد. (چنج و دیویل، ۲۰۰۶)
خود خوشه ها نیز بر اساس نقش و تأثیر آنها در دستیابی به هدف، دو به دو مورد مقایسه قرار میگیرد. تصمیم گیران در مورد مقایسه زوجی و یا خود خوشه ها دو به دو باید تصمیم گیری کنند. علاوه براین وابستگیهای متقابل بین عناصر یک خوشه نیز باید دو به دو مورد مقایسه قرار گیرند. تأثیر هر عنصر بر روی عنصر دیگر از طریق بردار ویژه قابل ارائه است.
در این قسمت، بردار اهمیت داخلی محاسبه می شود که نشانگر اهمیت نسبی عناصر یا خوشههاست، که از طریق رابطه زیر بدست می آید:
منبع: زبردست، ۱۳۸۹، ص۸۱
که درآن:
:A ماتریس مقایسه زوجی معیارها / :W بردار ویژه / ƛ: بزرگترین مقدار ویژه عددی است.
برای محاسبه بردار ویژهW، ساعتی چندین روش ارائه کرده است. درصورتی که محاسبات قرار است بدون استفاده از نرم افزار خاصی انجام شوند، بهتر است از روش تقریب میانگین هندسی استفاده شود(زبردست، ۱۳۸۰). بنابراین در این مرحله بردارهای اولویت داخلی مورد محاسبه قرار میگیرند.
مرحله سوم: تشکیل سوپر ماتریس
در تکنیک ANP به منظور نشان دادن تعاملات و وابستگیهای میان سطوح تصمیمگیری، تعیین اهمیت نسبی معیارها و اولویتبندی گزینه های مسأله تصمیمگیری از سوپر ماتریس[۱۶۱] استفاده می شود. یک سوپر ماتریس در حقیقت یک ماتریس جزءبندی شده است که در آن هر عنصر از ماتریس، رابطه میان عناصر دو سطح تصمیمگیری (۲خوشه) را در کل مسأله تصمیم گیری نشان میدهد. به عبارت دیگر سوپر ماتریس تأثیرات مجموعههای از عناصر یک خوشه را بر عناصر دیگر خوشه ها از طریق بردار اولویت نشان میدهد. بردار اولویت در واقع بردار ویژه مربوط به ماتریس مقایسات زوجی، در فرایند تحلیل سلسله مراتبی است. (ساعتی، ۲۰۰۴)
در سوپرماتریس، هنگام وارد کردن مقایسات زوجی انجام شده میان عناصر سطوح تصمیمگیری، این حالت رخ میدهد که جمع ستونها بیشتر از ۱ شود، این فرم سوپرماتریس را، سوپرماتریس غیروزنی[۱۶۲] میگویند. این سوپرماتریس باید به یک سوپرماتریس که جمع ستونهای آن واحد است و به آن سوپر ماتریس تصادفی[۱۶۳]میگویند، تبدیل شود تا بتوان در مراحل بعد اولویتهای حدی[۱۶۴]را از طریق سوپرماترس حدی[۱۶۵] محاسبه کرد. بنابراین باید در گام بعد وزن هر خوشه را که از طریق مقایسات زوجی میان خوشه ها به دست می آید، در وزن عناصر آن خوشه ضرب کرد، تا با این روش اولویت یک عنصر در مجموعه کل خوشه ها به دست آید. چنین سوپرماتریسی را که پس از انجام عملیات فوق به دست میآید، سوپرماتریس وزنی[۱۶۶]مینامند.
در نهایت به منظور دست پیدا کردن به اولویت بندی نهایی آلترناتیوهای مسأله، تعیین اهمیت نسبی معیارهای تصمیمگیری و حل مسأله سوپر ماتریس حد دار باید به دست آید. برای به دست آوردن سوپرماتریس حدی باید سوپر ماتریس وزنی را به توان بی نهایت رساند که این قضیه با بهره گرفتن از ماتریسهای احتمالی و زنجیرههای مارکف اثبات می شود و وزن نهایی عناصر با بهره گرفتن از فرمول زیر بدست می آید. (آسان و سویر[۱۶۷]، ۲۰۰۸)
مرحله چهارم: انتخاب گزینه برتر
اگر سوپر ماتریس تشکیل شده در مرحله سوم، کل “شبکه” را در نظر گرفته باشد، یعنی گزینه ها از ستون مربوط به گزینه ها در سوپر ماتریس حد نرمالیزه شده قابل حصول است. اگر سوپر ماتریس، ققط بخشی از شبکه که وابستگی متقابل دارند را شامل شود و گزینه ها در سوپر ماتریس در نظرگرفته نشوند، محاسبات بعدی لازم است صورت بگیرد تا اولویت کلی گزینه ها بدست آید. گزینه ای که بیشترین اولویت کلی را داشته باشد، به عنوان برترین گزینه برای موضوع مورد نظر انتخاب می شود. (زبردست، ۱۳۸۹)
۵-۹-۲ خصوصیات فرایند تحلیل شبکه ای
پژوهشگرین ۶ خصوصیت مهم را برای ANP مطرح کرده اند که عباتند از: (لی[۱۶۸]، ۲۰۰۸)
فصل سوم
روش تحقیق
۱-۳ مقدمه
راههای دستیابی به شناخت متعدد است و یکی از منابع مهم شناخت روش علمیاست. (سرمد و همکاران، ۱۳۸۴، ۱۷) روش، به معنی دقیق ” در پیش گرفتن راهی” و یا معین کردن گامهایی است که برای رسیدن به هدفی، باید با نظمی خاص برداشت. روش علمی بسته به اینکه هدف از علم، تسلط بر طبیعت باشد یا کشف حقیقت، فرق می کند و بر حسب اینکه کدام تئوری را درباره نسبت میان آن اهداف شرایط اولیه عجز وجهل انسان قبول کنیم، باز فرق می کند. (خاکی، ۱۳۸۳)
پژوهش فرایندی است که از طریق آن میتوان درباره “ناشناختهها” به جستجو پرداخت و نسبت به آن شناخت لازم کسب کرد. در این فرایند از چگونگی گردآوری شواهد و تبدیل آنها بهیافته ها، تحت عنوان روششناسی یاد می شود. این سؤال که” چگونه داده ها گردآوری شود و مورد تفسیر قرارگیرد، به طوری که ابهام حاصل از آنهابه حداقل ممکن کاهشیابد ” مربوط به روششناسی پژوهش است. (بازرگان، ۱۳۸۴، ۲۲) هرگز نمی توان ادعا نمود و مطمئن بود که شناختهای بدست آمده حقیقت دارند زیرا زمینه شناخت مورد پژوهش نامحدود و آگاهی و روشهای ما برای کشف حقیقت محدود هستند. حال اگر فرض بر این باشد که هدف فعالیتهای پژوهشی حقیقت جویی است و پژوهشگران با صداقت به دنبال این هدف میباشند آنچه را که ایشان انجام می دهند و مییابند، میتوان کوششی برای نزدیکی به حقیقت دانست. ( رفیع پور، ۱۳۸۰، ص ۸۰)
انتخاب روش مناسب یکی از مراحل و فعالیتهای اساسی و ضروری در راستای اعتبار بخشیدن به نتایج پژوهش محسوب می شود و بسته به هدفها و ماهیت و موضوع پژوهش متفاوت میباشد. دستیابی به هدفهای پژوهش (یعنی نظریه سازی) میسر نخواهد بود مگر زمانی که جستجوی شناخت با روش شناسی درست صورت پذیرد. برهمین اساس این فصل ابتدا به روششناسی پژوهش، مدل پژوهش، جامعه آماری، روش گردآوری داده ها، ابزار اندازه گیری، بررسی روایایی و پایایی پرسشنامه می پردازد و در آخر تکنیک مورد استفاده در تصمیم گیری بیان می شود.
۲-۳ مدل مفهومیپژوهش
طراحی مدل در این پژوهش در راستای شناسایی و اولویت بندی عوامل حیاتی موفقیت در صنعت روانکارها با رویکرد کسب مزیت رقابتی میباشد. در بخش اول ابتدا با بهره گرفتن از منابع کتابخانه ای، مطالعه و بررسی مدلهای موجود در زمینه شناسایی عوامل حیاتی موفقیت، مدل تامپسون و استریکلند برای استفاده در پژوهش انتخاب شد. پس از انتخاب مدل برای کسب اطمینان در انتخاب مدل و اصلاح و تکمیل آن، در اختیار صاحب نظران وخبرگان صنعت قرار گرفت. که نتیجه این مصاحبه ها چارچوب طراحی پرسشنامه اولیه را شکل داد. پس از تائید اساتید راهنما و مشاور و تعدادی از نخبگان دردسترس، در اختیار جامعه آماری قرار گرفت که به هر کدام از این عوامل ازیک تا ده امتیاز داده شود. سپس میانگین این عوامل تعیین و براساس وزن کسب شده مرتب شدند که برمبنای این پرسشنامه کیفیت تولید با وزن ۹۸٫۰۵ و توانایی استفاده از IT با کسب امتیاز ۵۷٫۶۵ به ترتیب بالاترین و کمترین وزن مربوطه را به خود اختصاص دادند.
پس از رتبه بندی عوامل در پرسشنامه اولیه و نظرخواهی مجدد از سوی گروهی از خبرگان صنعت و انتخاب عوامل اصلی، پرسشنامه نهایی تهیه و تدوین شد و بعد برای اصلاحات نهایی در اختیار اساتید راهنما و مشاور قرار داده شد و پس از تائید آنها میان جامعه آماری توزیع شد. پرسشنامه های پر شده براساس نرم افزار SuperDecisions مورد بررسی قرار گرفتند و معیارها و زیرمعیارها رتبه بندی شدند و به همین ترتیب عوامل حیاتی موفقیت در صنعت روانکارهای ایران برای کسب مزیت رقابتی شناسایی شدند.
۳-۳ مراحل انجام پژوهش
استفاده از مدل تامپسون و استریکلند به عنوان مبنای کار.
مصاحبه با خبرگان برای پالایش اولیه عوامل.
استفاده از پرسشنامه برای شناسایی روابط و جمع آوری اطلاعات مربوط.
استفاده از روش ANP جهت تعیین ضریب اهمیت عوامل و اولویت بندی عوامل حیاتی موفقیت بر اساس اهمیت آنها.
نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات.
نمایشگر۱-۳
بررسی نظری جهت شناسایی عوامل حیاتی موفقیت در صنعت روانکارهای ایران
استفاده از مدل تامپسون و استریکلند جهت شناسایی عوامل حیاتی موفقیت
مصاحبه با خبرگان برای پالایش اولیه مدل
طراحی پرسشنامه اولیه
طراحی الگوی بازاریابی آموزش عالی در ایران
توسط:
محمّد عباسی نیکو
استاد راهنما: دکتر علی یاسینی
اساتید مشاور: دکتر محمّد تابان
دکتر یاسان الله پوراشرف
شهریور۱۳۹۴
اظهارنامه دانشجو
موضوع پایان نامه: طراحی الگوی بازاریابی آموزش عالی در ایران
استاد راهنما: دکتر علی یاسینی
نام دانشجو: محمّد عباسی نیکو
شماره دانشجویی: ۹۲۱۳۱۲۱۱۲
اینجانب محمّد عباسی نیکو دانشجوی دوره کارشناسی ارشد رشته مدیریت بازرگانی دانشکده علوم انسانی، دانشگاه ایلام گواهی مینمایم که تحقیقات ارائه شده در این پایان نامه توسط شخص اینجانب انجام شده و صحت و اصالت مطالب نگارش شده مورد تایید میباشد، و در موارد استفاده از کار دیگر محققان به مرجع مورد استفاده اشاره شده است. بعلاوه گواهی مینمایم که مطالب مندرج در پایان نامه تاکنون برای دریافت هیچ نوع مدرک یا امتیازی توسط اینجانب یا فرد دیگری در هیچ جا ارائه نشده است و کلیه حقوق معنوی این اثر به دانشگاه ایلام تعلق دارد. مقالات مستخرج از پایان نامه، ذیل نام دانشگاه ایلام(Ilam University) به چاپ خواهد رسید. و در تدوین متن پایان نامه چارچوب(فرمت) مصوب دانشگاه را بطور کامل رعایت کرده ام.
امضاء دانشجو:
تاریخ:
با احترام تقدیم به
پدرم، اول استادم ، که ، همواره چتر محبتش بر سرم است
بزرگواری که الفبای زندگی را از او آموختم.
مادرم، بلند تکیه گاهم، که دامان پرمهرش یگانه پناهم است
مهربانی که عشق ورزیدن را از او آموختم.
و تقدیم به
برادران عزیزم ، بزرگترین دارایی هایم، که به وجودشان عشق می ورزم.
سپاسگذاری
سپاس خدایی را که اوّل و آخِر وجود است، بی آنکه اوّلی بر او پیشی بگیرد یا آخری پس از او باشد؛ خدایی که دست هر چشمی از دامن دیدارش کوتاه است و فهم هر کبوتر توصیفگری از پرواز در آسمان وصفش عاجز.
نهال را “باران” باید، تا سیرابش کند از آب حیات و “آفتاب” باید تا بتاباند نیرو را و محکم کند شاخه های تازه روییده را؛ بسی شایسته است از اساتید فرهیخته و فرزانهام جناب آقای دکتر “علی یاسینی” ، جناب آقای دکتر “محمّد تابان" و جناب آقای دکتر” یاسان الله پوراشرف” که بنده را مفتخر به بهره گیری از نظرات ارزشمندشان در مقام راهنما و مشاور در راستای این پایان نامه یاری نموده اند کمال تشکر و قدردانی را بعمل آورم.
همچنین تشکر و قدردانی میکنم از جناب آقای دکتر قاسمعلی شیری و جناب آقای دکتر صید مهدی ویسه که امر داوری این پایان نامه را بر عهده گرفتند.
چکیده
با کاهش نقش دولت در تأمین بودجهی مورد نیاز آموزشعالی، مؤسسات آموزشعالی به میزان زیادی رقابتی و بازارمحور شده اند.در این پژوهش هدف، طراحی الگوی بازاریابی آموزشعالی در ایران بود تا سیستم آموزشی با بکارگیری آن در ارائه خدمات آموزشی آگاهانه، هدفمند و تخصصیتر عمل نماید. روش این پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی بود و در دو مرحله انجام شد. در مرحله اول برای رسیدن به مدل، از روش داده بنیاد استفاده شد و در مرحله دوم به منظور اعتبارسنجی مدل پژوهش، از روش پیمایشی استفاده شد. در مرحله اول ۱۹ نفر از متخصصان و مرحله دوم ۵۰۰ نفر از اساتید و دانشجویان مشارکت داشتند. برای جمعآوری اطلاعات در مرحله اول از مصاحبهی نیمه ساختاریافته و به روش گلوله برفی، و در مرحله دوم از پرسشنامه محقق ساخته که روایی و پایایی آن سنجیده شد، استفاده گردید. برای تحلیل داده ها در مرحله اول از کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در مرحله دوم از آمار توصیفی(فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (الگویابی علّی) استفاده شد. یافتههای نشان داد که الگوی احصاء شده از ۶ مؤلفهی اصلی شرایط علّی(عوامل درون و برون سیستمی)، عوامل زمینهای(سیاستگذاری کلان آموزشی و خصوصیسازی مؤسسات آموزشی)، مقولهی محوری (بازاریابی آموزشعالی)، راهبردها (سطح خرد و کلان)، مداخلات محیطی(نقش دولت، عوامل اجتماعی ـ فرهنگی، عوامل اقتصادی) و پیامدها (فردی، سازمانی و اجتماعی) که شامل ۱۱ زیر مقوله و ۹۷ گویه میباشند، تشکیل شده است. طبق نظر خبرگان الگوی مذکور با سطح معناداری کمتر از ۰۵/۰ دارای اهمیت و اعتبار است. بنابراین الگوی مذکور می تواند در بازاریابی آموزشعالی در ایران کاربرد داشته باشد.
کلمات کلیدی: بازاریابی، بازاریابی آموزشعالی، سیستم آموزشی، مؤسسات آموزشعالی، نظریه داده بنیاد
فهرست مطالب
فصل اول ۱
کلیات پژوهش
۱ـ۱ـ مقدمه ۲
۱ـ۲ـ بیان مسئله ۲
۱ـ۳ـ اهمیت و ضرورت انجام پژوهش ۵
۱ـ۴ـ اهداف پژوهش ۷
۱ـ۵ ـ سوال های اصلی پژوهش ۷
۱ـ۶ـتعریف مفهومی و عملیاتی بازاریابی آموزش عالی ۸
۱ـ۶ـ قلمرو پژوهش ۱۰
۱ـ۶ـ۱ـ قلمرو موضوعی ۱۰
۱ـ۶ـ۲ـ قلمرو مکانی ۱۰
۱ـ۶ـ۳ـ قلمرو زمانی ۱۰
فصل دوم ۱۱
مباتی نظری و پیشینهی پژوهش
۲ـ۱ـمقدمه ۱۲
۲ـ۲ـ مفهوم بازاریابی و انواع رویکردهای آن ۱۳
۲ـ۲ـ۱ـ رویکرد تولید ۱۳
۲ـ۲ـ۲ـ رویکرد محصول ۱۳
۲ـ۲ـ۳ـ رویکرد فروش ۱۴
۲ـ۲ـ۴ـ رویکرد بازاریابی ۱۴
۲ـ۲ـ۵ـ رویکرد بازاریابی اجتماعی ۱۴
۲ـ۳ـ فرایند بازاریابی ۱۵
۲ـ۴ـ برخی از استراتژی های بازاریابی ۱۵
۲ـ۴ـ۲ـ استراتژی قیمت ۱۶
۲ـ۴ـ۳ـ استراتژی توزیع ۱۷
۲ـ۴ـ۴ـ استراتژی ترویج ۱۷
۲ـ۴ـ۵ـ استراتژی های تعیین موقعیت ۱۹
شکل۲-۱۵ مدل تأثیر تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی بر یادگیری سازمانی(چی چنگ و همکاران،۲۰۱۰(……………………………………………………………………………………………………………………………………۹۰
شکل۲-۱۶ الگوی عوامل تعیینکنندهی عملکرد صادراتی بنگاه(محمدزاده و سجودی،۱۳۹۰)…….۹۳
شکل۲-۱۷ مدل تأثیر گرایش کارآفرینانه و ظرفیت جذب دانش بر عملکرد فروش بینالملل(جاوالگی و همکاران،۲۰۱۴(…………………………………………………………………………………………………………………………………۹۵
شکل۲-۱۸ مدل تأثیر قابلیت یادگیری سازمانی و عملکرد نوآوری بر شدت صادرات (فرناندز و آلگره،۲۰۱۵(…………………………………………………………………………………………………………………………………………۹۸
شکل۲-۱۹ مدل مفهومی عملکرد صادرات مبتنی بر گرایش کارآفرینانه و تعهد سازمانی…………….۱۰۰
شکل۴-۱مدل آزمون شده تحقیق در نرمافزار PLS………………………………………………………………………..145
شکل۵-۱ مدل نهایی تحقیق……………………………………………………………………………………………………………..۱۶۶
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
نمودار ۴‑۱نمودار وضعیت جنسیتی پاسخدهندگان ۱۲۲
نمودار ۴‑۲نمودار وضعیت سنی پاسخدهندگان ۱۲۳
نمودار ۴‑۳نمودار وضعیت تحصیلی پاسخدهندگان ۱۲۴
نمودار ۴‑۴نمودار پست سازمانی پاسخدهندگان ۱۲۵
نمودار ۴‑۵نمودارسابقه کار پاسخدهندگان ۱۲۷
نمودار ۴‑۶نمودارسال تأسیس شرکتها ۱۲۸
نمودار ۴‑۷نمودارسابقه صادراتی شرکتها ۱۲۹
نمودار ۴‑۸نمودارمقصد صادراتی شرکتها ۱۳۰
فصل اول:
مقدمه و کلیات طرح تحقیق
فصل اول : مقدمه و کلیات طرح تحقیق
زمانی خوداتکایی لازمه استقلال کشورها محسوب میشد، اما امروزه حضور فعال و قدرتمند در عرصههای اقتصادی جهان لازمه عزت و استقلال کشورها محسوب میشود؛ بهطوریکه دادوستد با کشورهای خارجی امری کاملاً ضروری است و نمیتوان کشوری را یافت که صد درصد مستقل از این تجارت باشد. در نظام تجارت جهانی، دولتها بیش از گذشته فعالشدهاند و تلاش میکنند تا با اتخاذ سیاستهای متنوعی منابع خود را تأمین کنند. در میان این سیاستها، مرسومترین و ابتداییترین راه ورود به بازار بینالمللی، صادرات است.
صادرات معمولترین راه پیش روی شرکتها برای شروع فعالیتهای بازاریابی در خارج از کشور میباشد. یکی از مهمترین دلایل این امر این است که صادرات در مقایسه با سایر روشهای بینالمللی شدن به منابع کمتری نیاز دارد. کشورهای مختلف، شرکتهای خود را به صادرات تشویق میکنند؛ زیرا این فعالیت مهم، اشتغال را در داخل کشور آن ها افزایش، وضعیت رقابتی را توسعه و درآمدهای ارزی را بهبود میبخشد. شرکتها به دلیل علاقهمندی به رشد و توسعه و فشار رقابتی، تلاشهای فراوانی را جهت افزایش صادرات انجام میدهند. دراینبین افزایش صادرات مواد غذایی بهعنوان یکی از اقلام صادرات غیرنفتی به جهت لزوم خروج از اقتصاد تکمحصولی و کاهش وابستگی اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی، ورود به بازار اقتصاد جهانی، استفاده از پتانسیلهای کشور در تولید مواد غذایی، عضویت در سازمان تجارت جهانی و ایجاد تنوع در اقلام صادراتی، یکی از ضروریات توسعه اقتصادی کشور میباشد. در این راستا؛ دولت باید در جهت تسهیل قوانین و مقررات مربوط به صادرات غیرنفتی گام بردارد تا به بهبود عملکرد صادراتی شرکتها کمک نماید.
صادرات فرصتهای رشد و توسعه را برای شرکتها ایجاد میکند و با گسترش سطح دسترسی به بازارهای خارجی، شرکت میتواند به سطح بالاتری از تولید برسد. این امر باعث کاهش بهای تمامشده واحد و دستیابی به نرخهای سود بالاتر میشود. صادرات فرصتهای ایجاد تنوع در بازار را برای شرکتها ایجاد میکند، بهعلاوه به شرکت اجازه بهرهبرداری از نرخهای رشد متفاوت در بازارهای متفاوت را داده و وابستگی شرکت به یک بازار خاص را کاهش میدهد. صادرات فرصت یادگیری بهواسطه وجود رقابت را برای شرکت فراهم کرده و باعث میشود شرکت توانایی بقا در محیطهای غیر آشنا و غریبه را کمکم به دست آورد(حسنقلی پور و همکاران، ۱۳۸۹).
عملکرد صادرات[۱] موتور رشد اقتصادی کشور و همچنین برای کسب مزیت رقابتی مهم میباشد. عملکرد صادراتی به حوزهای اشاره دارد که شرکت به اهداف استراتژیک خود دست مییابد؛ مثل بهبود رقابتپذیری، افزایش سهم بازار و تقویت موقعیت استراتژیک. رضایت مدیر هم در رابطه با عملکرد صادراتی در برابر رقبای اصلی بهعنوان مزیت محسوب میشود (تاینی و شارون[۲]، ۲۰۱۱). از طرفی عملکرد صادراتی عبارت است از حدی که اهداف بنگاه (شامل اهداف راهبردی و اهداف اقتصادی) برای صادرات یک محصول از طریق طرحریزی و اجرای راهبردهای بازاریابی صادراتی محقق میشود (مشبکی و همکاران، ۱۳۹۱).
صادرات در مقایسه با روشهای دیگر ورود به بازارهای خارجی به منابع کمتری نیاز دارد و تا حد زیادی بر عملکرد کلی شرکتها اثر میگذارد. به همین دلیل شناخت عوامل مؤثر بر عملکرد صادرات شرکتها به دلیل نقش مهمی که در توسعه اقتصادی کشورها بازی میکند از اهمیت ویژهای برخوردار است.
با توجه به نقش صادرات در افزایش تولید داخلی، کاهش نرخ بیکاری و درنتیجه افزایش سطح اشتغال، تعادل تراز پرداختها، ایجاد درآمد قابلتوجه و ورود ارز به داخل کشور و درنتیجه باثبات شدن پول کشور، بالا رفتن استاندارد زندگی، موضوع صادرات و عوامل مؤثر بر عملکرد صادراتی شرکتها در صنایع مختلف، امری حیاتی برای کشورها میباشد که باید بهطورجدی موردتوجه قرار گیرد.
مسأله مهم در اینجا این است که چگونه میتوان یک صادرکننده موفق بود؟ برای پاسخ به این سؤال بایستی به بررسی عواملی که برای صادرات شرکتها حیاتی هستند، پرداخت (فرناندز و آلگره[۳]، ۲۰۱۵).
درزمینه عوامل مؤثر بر عملکرد صادرات در ایران و در سطح بینالملل تحقیقاتی انجامشده است که در زیر به چند مورد از آن ها اشاره می شود.
ابی و اسلاتر[۴](۱۹۸۹) متغیرهای مربوط به عملکرد صادرات را به چهار دسته تقسیم می کنند:۱) ویژگیهای شرکت (اندازه شرکت، تعهد مدیریتی، ادراک مدیریت) ۲) صلاحیتهای شرکت (فناوری، دانش بازار، برنامهریزی بازار، سیاستگذاری صادرات، سیستمهای کنترل کیفیت، مهارتهای ارتباطی) ۳) استراتژی صادرات (انتخاب بازار، استفاده از واسطهها، آمیخته کالا، توسعه کالا، ارتقاء، قیمتگذاری) ۴) محیط خارجی.
در طبقهبندی دیگری این عوامل شامل: ۱) صلاحیتهای شرکت (سابقه صادرات) ۲) ویژگیهای شرکت (اندازه شرکت) ۳) سطح درک شده از موانع صادراتی۴) استراتژی بازاریابی صادرات و۵) انگیزه برای صادرات، است (دن[۵] و همکاران،۲۰۰۰).
لئونیدو[۶] و همکاران (۲۰۰۲) با بررسی سیوشش پژوهش تجربی، عوامل مؤثر بر عملکرد صادرات موفق را به پنج گروه دستهبندی کردهاند. این عوامل عبارتاند از: عوامل مدیریتی (شخصی، تجربه، نگرش و طرز تلقی، رفتاری و مشخصه های مربوط به تصمیم گیران شرکتهای صادراتی)، عوامل سازمانی (عناصر مرتبط با مشخصه ها، عملیات، منابع و اهداف سازمان )، عوامل محیطی (فاکتورهایی که محیط عملیاتی و کلان شرکتهای صادرکننده را شکل میدهند)، هدفگیری بازارهای صادراتی ( شناسایی و انتخاب بازارهای هدف بینالمللی)، متغیرهای آمیخته بازاریابی (استراتژی محصول، قیمت، توزیع و ترفیع).