پنج روش را برای مدیریت تغییر پیشنهاد کرده است:
روش هدایتگر[۱۰۱]: یعنی اعمال و تحمیل تغییر در شرایط بحرانی یا وقتی که دیگر روش های استفاده شده بیفایده بوده اند. این کار با اعمال قدرت مدیریتی بدون مشورت با افراد صورت می پذیرد.
روش توافقی[۱۰۲]: این روش تسهیم قدرت بین کارفرما و کارکنان است و اعمال تغییر نیازمند مذاکره، سازش و توافق است.
روش «قلبها و ذهنها» یک تلاش همه جانبه برای تغییر دیدگاه ها، ارزش ها و باورهای تمام کارکنان. این روش هنجاری به دنبال «جلب تعهد کارکنان» و ایجاد «بینش مشترک» است، اما لزوماً به معنای مشارکت یا مداخله نیست.
روش تحلیلی: یک روش نظری برای اعمال فرایند تغییر با بهره گیری از مدل های تغییری که قبلاً به آنها اشاره کردیم. این روش قدم به قدم و از تجزیه و تحلیل موقعیت شروع می شود؛ با تعیین اهداف، طراحی فرایند تغییر و ارزیابی نتایج تغییر ادامه می یابد و به تعیین اهداف مرحله بعدی در فرایند تغییر خاتمه می پذیرد. این روشی عقلانی و منطقی است که بسیار مورد توجه مشاوران داخل و خارج سازمان می باشد. اما در عمل تغییر به ندرت با چنین سهولتی آغاز می شود و خاتمه مییابد. احساسات و عواطف کارکنان، عوامل قدرتمند سیاسی، فشارهای بیرونی اجرای این روش معقول را دشوار می سازند.
روش عملگرا[۱۰۳]: این روش می پذیرد که شیوه رفتاری مدیران در عمل با آنچه که مدل های نظری، تحلیلی می گویند شباهت اندکی دارد. بین آنچه مدیران فکر می کنند و آنچه عمل می کنند تفاوت اندکی وجود دارد. آنچه که مدیران فکر می کنند همان چیزی است که انجام می دهند. بنابراین طندگی واقعی روشی آماده و عملی را برای مدیریت تغییر پیشنهاد می کند. این روش و نگرش خاص به مدیریت تغییر، با این باور همه گیر آغاز می شود که مشکلی وجود دارد، اگرچه ممکن است به خوبی شناسایی نشده باشد. شناسایی راه حلهای ممکن، که اغلب بر مبنای خطا و آزمون استوار می باشند، به شناسایی و روشن شدن ماهیت مشکل منجر می شود و همه بر لزوم پیدا کردن راه حلی تا حد امکان بهینه یا حداقل چارچوبی که از طریق آن بتوان راه حل را پیدا کرد آگاه می کردند (آرمسترانگ، ۲۰۰۹).
۲-۲-۸-۴٫ مدل فرایند گسترش یافته
در این نگرش، مدیریت عالی سازمان می پذیرد که نیروها و روندهای فراوانی تغییر را به سازمان تحمیل میکنند و موضوع تغییر مربوط به فرآیندهای متداول حل مشکلات و تصمیم گیری سازمان است. به طور
معمول، مدیریت عالی سازمان اهداف خود از تغییر را بیان می کند، راهکارهای موجود مطالعه، ارزیابی و یکی از آنها انتخاب می شود. ممکن است سازمان در ابتدای فرایند، نیازمند همکاری یک فرد به عنوان عامل تغییر به منظور پذیرفتن مسئولیت اقدامات مربوط به تغییر باشد، که می تواند از اعضای سازمان باشد و یا تحت عنوان مشاور یا حتی عضو دعوت شده از خارج سازمان، ولی عضو ستاد تغییر باشد (مورهد گریفین، ۱۳۸۶).
۲-۲-۹٫ استراتژیهای تغییر برنامه ریزی شده
مدیران و کارگزاران تغییر، استراتژیهای گوناگونی را برای اعمال نفوذ بر افراد و جلب حمایت آنها در تلاش برای ایجاد تغییر به کار می برند. رایجترین استراتژیهای تغییر عبارتند از:
فشار و اجبار
مدیرانی که این استراتژی را بکار می گیرند از قدرت و اختیار خود برای مجبور کردن زیردستان به پیروی از دستورالعمل های تغییر استفاده میکنند. این حالت میتواند همراه با پیشنهادهایی برای پاداش و یا تهدید به تنبیه باشد. زیردستان با انجام آنچه که مدیر می خواهد، پاسخ می دهند. ولی، آنچه که در اصل آنها را وادار به چنین کاری میکند، بدست آوردن پاداش و گریز از تنبیه است. این گونه پیروی از دستورات یک کارگزار تغییر، معمولاً موقتی است و تا زمانی ادامه می یابد که اقتدار رهبر آشکار باشد و یا امکان پاداش دادن یا تنبیه کردن وجود داشته باشد. استراتژی فشار و اجبار ممکن است برای مرحله خروج از انجماد یک موقعیت تغییر، مناسب باشد ولی نتایج آن معمولاً طولانی مدت نمی باشند (عبودی، ۱۳۸۸).
ترغیب عقلایی[۱۰۴]
مدیرانی که این استراتژی را به کار می برند سعی دارند تا از طریق انتقال اطلاعات ویژه، حمایت علمی و یا بحث منطقی، تغییر را به وجود بیاورند. این یک استراتژی مبتنی بر اطلاعات است که سعی دارد افراد را وادار به پذیرش دستور العمل های تغییر کند. در این استراتژی مدیران با توضیح اهمیت موضوع موردنظر و شرح فواید آن برای کلیه افراد سازمان سعی میکنند، همکاری کلیه کارکنان را جلب نمایند. زمانی که این استراتژی موفقیت آمیز باشد، نتیجه آن نسبت به روش فشار و اجبار بیشتر دوام خواهد داشت و بیشتر از آن باعث تغییر داخلی میگردد. در این استراتژی مدیران نیاز ویژهای به داشتن مهارتهای ارتباطی دارند (عبودی، ۱۳۸۸).
قدرت مشترک[۱۰۵]
مدیرانی که این استراتژی را بکار می برند، افراد دیگر را به صورت فعّال و صمیمانه در برنامه ریزی و تصمیمگیری های کلیدی در مورد هر تغییری که بر آنان اثرگذار خواهد بود، مشارکت می دهند. این استراتژی که استراتژی باز آموزی هنجاری[۱۰۶] نیز نامیده می شود، با بهره گرفتن از ارزشها و هنجارهای گروهی و فردی واهداف مشترک سعی در جلب همکاری افراد در برنامه ریزی و اجرای تغییرات دارند. به علت مشارکت و درگیری در امور، این استراتژی تعهدی درونی و درازمدت برای تغییر در افراد ایجاد می کند (عبودی، ۱۳۸۸).
۲-۲-۱۰٫ مقاومت در برابر تغییر
تعریف رسمی مقاومت در مقابل تغییر، هر رفتار یا واکنشی است که نشان دهنده، عدم تمایل شخص به ایجاد یا حمایت تغییر مورد نظر باشد. چنین مقاومتی همیشه بد نیست. در واقع بهترین کارگزاران تغییر، عقیده دارند که مقاومت در مقابل تغییر نوعی بازخور است که می توان از آن برای تسهیل اهداف تغییر استفاده کرد. آنها اظهار میدارند زمانی که افراد در مقابل تغییر مقاومت میکنند از چیز مهمی دفاع میکنند، چیزی که به نظر میرسد با وقوع تغییر مورد تهدید قرار گیرد.
چرا افراد در مقابل تغییر مقاومت می کنند؟
مقاومت در مقابل تغییر اجتناب ناپذیر است. در مدیریت کارآمد یک سلسله دلایل مشترک مقاومت افراد در مقابل تغییر خلاصه شده است و نحوه پاسخ گویی به آنها را پیشنهاد میکند. مدیران و کارگزاران خوب تغییر، این توصیه ها را درک میکنند. آنها مقاومت در مقابل تغییر را پیش بینی میکنند و بر ای به حداقل رساندن نتایج نامطلوب آن، گامهایی به موقع، برمیدارند (عبودی، ۱۳۸۸).
چگونه مقاومت در مقابل تغییر را به حداقل برسانیم؟
نوع مقاومت | پاسخ پیشنهادی |
ترس از ناشناخته ها | اطلاعات و دلگرمی های لازم را ارائه دهید |
فقدان منابع | منابع مورد نیاز را فراهم سازید |
زمانبندی ضعیف | تغییر را به تأخیر اندازید و مترصد فرصت بهتری باشید و منابع حمایتی را فراهم آورید |
احساس عدم نیاز به تغییر | مسایل یا فرصتها را بیان کنید |
management accounting systems with business unit effectiveness: a fitness landscape approach. Management Accounting Research,15, PP.179-200.
تامین مالی از طریق لیزینگ
مقدار
۷
۱
۶
۵۰۰/۹۸۰/۱۲۵
۰
۲۱۰/۹۹۷/۱۷
جدول(۴-۲۵) اطلاعات مربوط به تامین مالی از طریق لیزینگ(اجاره) در باشگاه های فوتبال حرفه ایی لیگ برتر فوتبال ایران را در فصل ۹۰-۸۹ نشان می دهد. همانگونه که ملاحظه می شود در بین ۷ باشگاه ، ۶ باشگاه اظهار داشته است که از طریق لیزینگ تامین مالی نمی شود. همچنین کمترین مبلغ دریافتی از طریق لیزینگ در بین باشگاه های دارای این منبع مالی ۰ ریال و بیشترین آن ۵۰۰/۹۸۰/۱۲۵ریال بوده است. میانگین تامین مالی از طریق لیزینگ برای ۷ باشگاه نیز ۲۱۰/۹۹۷/۱۷ ریال بوده است.
۴-۳- روش های تامین مالی باشگاه های فوتبال دسته یک انگلستان
۴-۳-۱- بررسی وضعیت تامین مالی لیگ حرفه ایی فوتبال انگلستان
۴-۳-۱-۱- مقدمه
انگلستان را نه تنها مهد فوتبال در جهان ، بلکه پیشتاز توسعه درآمد زایی فوتبال در عرصه جهانی نیز می توان قلمداد نمود. فوتبال به شکل حرفه ای قدمت بسیار زیادی در انگلستان دارد باشگاه های حرفه ای فوتبال در این کشور مانند منچستر یونایتد و آرسنال از اوایل قرن نوزدهم میلادی شروع به کار کرده اند.(خبیری ،۱۳۸۳: ۶۵)
ساختار باشگاههای عرصه صنعت فوتبال انگلستان به گونه ایست که همه ی آن ها به صورت شرکت های تجاری به ثبت رسیده اند و مشمول قانون تجارت بریتانیا هستند.الزامات و حداقل معیارهای تعیین شده برای باشگا ه های حرفه ایی فوتبال، الزامات و قوانین حقوقی و تجاری شرکت ها، و نیز معیارهای شرکت باشگاه ها در بازار بورس همگی باعث شده اند تا باشگاه ها به عنوان یک بنگاه اقتصادی تمام عیار در صنعت فوتبال انگلستان توسعه ای دو چندان پیدا کنند.( هامیل[۱۳۱]،۲۰۰۴ : ۱۴۵) در حال حاضر در این کشور در ۵ رده ( لیگ برتر و ۴ رده پایین تر) لیگ کاملا حرفه ای برگزار می شود. این لیگ ها نه تنها بازیکنان بومی و داخلی بلکه بهترین بازیکنان خارجی را نیز جذب می کنند. بررسی های به عمل آمده در بازی های جام جهانی ۲۰۰۶ نشان داد که از کل بازیکنان حاضر در آن مسابقات یسش از ۱۰۰ نفر در تیم های حرفه ای انگلیسی عضویت داشته اند.وضعیت اقتصادی صنعت فوتبال در انگلستان در طی چند دهه اخیر به طور مداوم در حال توسعه بوده است به گونه ای که در این زمینه کشور انگلستان گوی رقابت از سایر رقبای اروپایی خود ربوده است. و ۲۵% از کل درآمد صنعت فوتبال در اروپا مختص کشور انگلستان بوده است.
لیگ برتر فوتبال انگلستان با شرکت ۲۰ باشگاه حرفه ای بالاترین رده لیگ حرفه ای فوتبال محسوب می شود که در انگلستان در حال برگزاری است. روند درآمد زایی این لیگ حرفه ایی هر سال روبه رشد است. درآمد کل لیگ برتر انگلستان در فصل مسابقات ۱۹۹۶-۱۹۹۵ معادل ۵۰۱ میلیون یورو بوده است. در حالی که این مقدار در فصل ۲۰۰۹-۲۰۰۷ به ۵۵۵/۲ میلیارد یورو رسیده است.
مهم ترین منابع مالی در صنعت فوتبال انگلستان عبارتند از حق پخش تلویزیونی و ماهواره ای ، درآمد روز مسابقه ( شامل فروش بلیط ، فروش اجناس و خوراکی ها در استادیوم، اجاره سوئیت های تجملاتی و…) حمایت مالی ورزشی ، فروش بازیکنان و..(مورو[۱۳۲]،۱۹۹۹: ۱۲) در بین این منابع درآمدی حمایت مالی ورزشی، حق پخش و درآمد روز مسابقه مهم ترین آن ها محسوب می شوند.
جدول (۴-۲۶) : منابع تامین مالی که بالاترین درصد را در افزایش درآمد لیگ برتر و قهرمانی فوتبال انگلیس در سال ۲۰۰۹ داشته اند
سهم منابع تامین مالی در درآمدزایی لیگ های انگلیس در سال ۲۰۰۹ ( درصد)
لیگ برترفوتبال انگلیس EPL[133]
لیگ قهرمانی فوتبال انگلیس
EFLC[134]
فروش بلیط
۵۰%
۵۰%
معاملات تلویزیونی و رادیویی
۲۵%
۲۲%
حامیان مالی
۲۵%
۰
تجارت ( خرده فروشی ها و حق الامتیازها)
شورای حقوق بشر در این نشست خود اعلام کرد که هشت هزار مسیحی به دلیل اقدامات وحشیانه دولت اسلامی فرار کردهاند، نقض آشکار حقوق بشر در عراق رخ میدهد و این کشور شاهد پاکسازی قومی و نژادی است. یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر در عراق آواره شدهاند که نیمی از آنها کودک هستند. در این نشست تاکید شد که افراد مسلح در عراق هزاران تن را کشتهاند و جامعه بینالمللی باید با این خشونتها مقابله کند. این شورا با بیان اینکه دولت اسلامی کودکان را مجبور به شرکت در درگیریها میکند اعلام کرد که داعش اقلیتها، بیمارستانها و مدارس را هدف حملات خود قرار داده است.[۹۲]
۲-۲-۴) تبعیض علیه گروه های قومی
برای بررسی وروشن شدن موضوع تبعیض نژادی وصحت و سقم ادعای روسیه در خصوص در معرض خطرتبعیض نژادی قرار داشتن روس تباران اکراین ( مخصوصا ساکنان کریمه) به بررسی دیدگاه وتعریفی که کنوانسیون بینالمللی رفع هر نوع تبعیض نژادی ارائه می دهد ، می پردازیم[۹۳].
در ماده یک این کنوانسیون موضوع بشرح ذیل تصریح شده:
۱- در قرارداد حاضر اصطلاح “تبعیض نژادی” به هر نوع تمایز و ممنوعیت یا محدودیت و یا رجحانی که براساس نژاد و رنگ یا نسب و یا منشأ ملی و یا قومی مبتنی بوده و هدف یا اثر آن از بین بردن و یا در معرض تهدید و مخاطره قراردادن شناسایی یا تمتع و یا استیفاء در شرایط متساوی از حقوق بشر و آزادیهای اساسی در زمینه سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و یا در هر زمینه دیگری ازحمایت عمومی باشد ،اطلاق می شود.[۹۴]
۲- قرارداد حاضر ناظر به تمایزات و ممنوعیتها و محدودیتها و یا رجحاناتی که هر یک از دول عاقد قرارداد بین اتباع خود و اتباع سایر دول قائل میشوند نخواهد بود.[۹۵]
۳- مقررات قرارداد حاضر را نباید طوری تفسیر نمود که در مقررات قانونی دول عاقد راجع به تابعیت و ملیت و قبول تابعیت به نحوی از انحاء مؤثر واقع شود. مشروط بر اینکه مقررات مزبور علیه ملیت خاصی قائل به تبعیض نباشد.[۹۶]
۴- تدابیر خاصی که صرفاً به منظور تأمین ترقی شایسته برخی از گروه های نژادی یا قومی یا افرادی که برای تمتع و استیفاء از حقوق بشر و آزادیهای اساسی در شرایط متساوی محتاج حمایتاند اتخاذ شده باشد ـ به منزله تدابیری که جنبه تبعیض نژادی دارند تلقی نخواهد گردید مشروط بر اینکه این اقدامات منجر به برقراری حقوق متمایز برای گروه های نژادی مختلف نشود و پس از حصول هدفهائی که موجب اتخاذ تدابیر مذکور گردیده بود ادامه نیابد.[۹۷]
۲-۲-۵)گاهشمار بحران اکراین
با نیم نگاهی به گاهشمار تحولات بحران اکراین می خواهیم بدانیم که آیا رفتار مخالفان دولت ویکتور یانوکویچ (رئیس جمهور وقت وطرفدار روسیه) با آیتم های تعریف شده برای تروریسم وپاکسازی قومی تبعیض همخوانی دارد یا خیر؟
نقطه شروع بحران اکراین به این صورت بود که در ۲۱ نوامبر ۲۰۱۳ رئیس جمهور ویکتور یانوکویچ اعلام کردکه کی یف مراحل انعقاد یک توافق تجاری با اتحادیه اروپا را رها کرده وحاضر به امضای آن نیست. در پی این خبر نا آرامی هایی در پایتخت شروع شد واز ۳۰ نوامبراین نا آرامی ها با چاشنی خشونت همراه شد.
سرویس بینالملل باشگاه خبرنگاران به نقل از خبرگزاری آسوشیتدپرس در گزارشی رویدادهای مهم در بحران سیاسی اکراین را به شرح زیر اعلام کرد.[۹۸]
۲۱ نوامبر سال ۲۰۱۳ میلادی :دولت “ویکتور یانوکوویچ” رئیس جمهوری اکراین رد توافقنامه تقویت مناسبات با اتحادیه اروپا و در عوض تلاش برای برقراری همکاری نزدیک تر با روسیه را اعلام کرد.معترضان به خیابان ها آمدند.
۳۰ نوامبر :تصاویر معترضان که با باتوم های پلیس خونین شده بودند به سرعت منتشر و موجب جلب حمایت مردم از تظاهرات شد.
۱ دسامبر :حدود ۳۰۰ هزار معترض در میدان استقلال کیف جمع شدند که بزرگترین تجمع از زمان انقلاب نارنجی در سال ۲۰۰۴ میلادی تاکنون بود.فعالان ساختمان شهرداری کی یف را تصرف کردند.
۲۲ ژانویه سال ۲۰۱۴ میلادی: سه معترض در درگیری های میان پلیس و تظاهرکنندگانی که سنگر درست می کردند ، کشته شدند.
۲۸ ژانویه :نخست وزیر اکراین استعفا و پارلمان قوانین شدید ضد اعتراضات را که موجب خشونت شده بود لغو کرد.
۱۶ فوریه :فعالان مخالف در ازای آزادی ۲۳۴ معترض بازداشت شده به تصرف ساختمان شهرداری کی یف پایان دادند.
۱۸ فوریه : معترضان به صفوف پلیس حمله کردند و پس از اینکه پارلمان مانع اصلاح قانون اساسی در زمینه محدود کردن اختیارات رئیس جمهور شد در مقابل پارلمان آتش به پا کردند .نیروهای پلیس ضد شورش با توسل به خشونت سعی کردند معترضان را از میدان استقلال عقب برانند.در این درگیری ها دست کم ۲۶ نفر کشته و صدها نفر زخمی شدند.
۲۰ فوریه : ساعاتی پس از اعلام آتش بس ، خشونت و درگیری میان معترضان و نیروهای پلیس ضد شورش از سر گرفته شد.بیش از ۸۰ نفر از جمله شمار زیادی از معترضان به ضرب گلوله کشته شدند.
۲۱ فوریه :رهبران معترضان و یانوکوویچ بر اساس طرحی به میانجیگری اروپا درباره تشکیل دولت جدید و برگزاری انتخابات زودهنگام توافق کردند.پارلمان اختیارات رئیس جمهوری را کاهش و به آزادی یولیا تیموشنکو رقیبش از زندان رای داد.یانوکوویچ پس از اینکه معترضان کنترل کیف را به دست گرفتند از پایتخت فرار کرد.
۲۲ فوریه : پارلمان اکراین به برکناری یانوکوویچ و برگزاری انتخابات جدید رای داد.تیموشنکو آزاد شد و در حضور دهها هزار نفر در میدان استقلال سخنرانی کرد.
۲۳ فوریه :پارلمان اکراین اختیارات رئیس جمهوری را به “الکساندر تورچینوف” رئیس جدید پارلمان و متحد تیموشنکو واگذار کرد.مقامات جدید اکراین برای جلوگیری از بروز مشکلات مالی از غرب درخواست وام کردند.معترضان هوادار روسیه تظاهرات بر ضد مقامات جدید اکراین را در کریمه محل استقرار پایگاه اصلی نیروی دریایی روسیه آغاز کردند.
۲۴ فوریه : دولت موقت اکراین حکم توقیف یانوکوویچ را صادر کرد. دمیتری مدودف نخست وزیر روسیه مقامات جدید اکراین را به سخره گرفت.
۲۶ فوریه :رهبران جنبش معترضان اکراین آرسنی یاتسنیوک یکی از نمایندگان پارلمان را به عنوان نخست وزیر پیشنهاد کردند.پوتین دستور برگزاری رزمایش های نظامی را در سراسر مرز صادر کرد.
۲۷ فوریه :مردان مسلح نقابدار پارلمان محلی و ساختمان های دولتی را در کریمه تصرف کردند.دولت اکراین متعهد شد با حمایت غرب مقابل چنین اقداماتی بایستد.به یانوکوویچ در روسیه پناهندگی اعطا شد.
۲۸ فوریه :اکراین اعلام کرد نیروهای روسیه در اطراف مراکز راهبردی در شبه جزیره کریمه موضع گرفتند.پارلمان اکراین با تصویب قطعنامه ای از روسیه خواست به اقداماتی که بر ضد حق حاکمیت و تمامیت ارضی این کشور صورت می گیرد ، پایان دهد.تورچینف اعلام کرد نیروهای مسلح را به دلیل تهدید حملات و تعرضات احتمالی به حال آماده باش کامل درآورده است.
اول مارس ۲۰۱۴: نیروهای تحت فرماندهی روسیه بدون شلیک گلوله کریمه را تصرف کردند.دولت اکراین و هواداران غربی آن نتوانستند واکنشی نشان دهند.باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا از پوتین خواست نیروها را عقب بکشد.
۲مارس : اکراین از بیم حملات بیشتر روسیه کمک بین المللی را خواستار شد.هواداران دو طرف به خیابانهای شهرهای اکراین و مسکو آمدند.گروه هشت مقدمات برگزاری اجلاس ماه ژوئن سران گروه هشت را در روسیه به حال تعلیق درآورد.
۳مارس :اکراین اعلام کرد ۱۶ هزار نظامی روس در کریمه مستقرند.روسیه اعلام کرد به درخواست یانوکوویچ با استقرار نیرو موافقت کرده است.شاخص سهام روسیه ۱۲ درصد کاهش یافت و بانک مرکزی روسیه نرخ بهره را به یک و نیم درصد افزایش داد.
۶ مارس :پارلمان کریمه اعلام کرد این منطقه خواهان پیوستن به روسیه است و اجازه خواهد داد رای دهندگان در همه پرسی شانزدهم مارس در این باره تصمیم گیری کنند.
۱۲ مارس :اوباما به نشانه حمایت از دولت جدید اکراین با یاتسنیوک در واشنگتن دیدار و اعلام کرد آمریکا برگزاری همه پرسی در کریمه را کاملا رد می کند.
۱۴ مارس :آخرین تلاش های دیپلماتیک پیش از برگزاری همه پرسی کریمه، در لندن به شکست انجامید.سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه در بحبوحه تهدیدهایی در خصوص اعمال تحریمها بر ضد مسکو در صورت الحاق کریمه با جان کری همتای آمریکایی خود در لندن دیدار کرد.
۱۶ مارس :همه پرسی درباره استقلال کریمه یا الحاق آن به روسیه برگزار شد.
و…..
نتیجه گیری
گروه های تروریستی برای پیشبرد اهداف و مقاصد خود ایدئولوژی های و نظام های اعتقادی بوجود می آورند تا پیروان با الفعل و بالقوه سیاسی تندرو خودشان را بسیج کنند.گروه های تروریستی می کوشند تا با به راه انداختن کارزار تبلیغاتی تروریستی در چارچوب یک ایدئولوژی اهداف و مقاصد خود را پیش ببرند.
در تعریف پاکسازی قومی هم گفتیم که پاکسازی قومی، نوعی نسل کشی است که بیشتر برای از بین بردن قوم هدف از یک منطقه جغرافیایی خاص انجام میپذیرد و معمولاً سبب تغییر جغرافیای قومی-نژادی-مذهبی آن منطقه میشود. بزرگترین شباهت میان نسلکشی و پاکسازی قومی را میتوان نابودی اجباری گروههای قومی، نژادی، ایدئولوژیکی دانست .
با عنایت به مطالب فوق هیچ یک از اتفاقات رخ داده در جریان نا آرامی های داخلی اکراین رنگ و بوی ایدئولوژیک نداشته و هیچ گونه گزارشی از قتل عام گسترده گروه های قومی غیر اکراینی وجود ندارد. در خون بار ترین روز بحران اکراین یعنی در ۲۰ فوریه ۲۰۱۳ حدود ۸۰ نفر به ضرب گلوله کشته شدند که از قومیت خاصی نبودند.در این آشوب های خیابانی و خشونت های انقلاب گونه مخالفان حکومت یانوکویچ هیچ یک ازمولفه هایی که معرف تروریسم و پاکسازی قومی باشد را مشاهده نمی کنیم.
همچنین با عنایت به مفهومی که از بندهای ماده یک کنوانسیون رفع تبعیض مستفاد می شود.هیچ گزارشی از سوی منابع رسمی یا غیر رسمی مبنی بر وقوع تبعیض نژادی در اکراین به سازمان ملل متحد یا کمیسیون های حقوق بشری نرسیده و حتی قبل از دخالت روسیه در آن کشور، یعنی زمانیکه دولت طرفدار روسیه ( دولت یانوکویچ)از سوی طرفداران روسیه گزراشی مبنی بر نقض حقوق بشر ،تبعیض نژادی علیه روس تباران در اکراین وجود ندارد.واگر تبعیضی بوده چرا روسیه تا آن زمان عکس العملی از خود بروز نداده است . واگر روسیه مدعی است که بیم دارد حکومت فعلی دست به تبعیض علیه روس تباران بزند قصاص قبل از جنایت است .
در حقیقت بحران اکراین زاییده فساد فراگیر ،فقره گسترده،محدودیت های سیاسی –مدنی ،نزدیکی بیش از اندازه یانوکویچ به روسیه و بی اعتمادی مردم اکراین نسبت به رهبران سیاسی جامعه خود از یک سو و مداخله قدرت های بیرونی از سوی دیگر است.
همچنین چنانچه در گاهشمار بحران اکراین اشاره شد در ۲۱ فوریه۲۰۱۳رهبران معترضان و یانوکوویچ بر اساس طرحی به میانجیگری اروپا درباره تشکیل دولت جدید و برگزاری انتخابات زودهنگام توافق کردند.پارلمان اختیارات رئیس جمهوری را کاهش داد.یانوکوویچ پس از اینکه معترضان کنترل کی یف را به دست گرفتند از پایتخت فرار کرد و در ۲۲ فوریه پارلمان اکراین به برکناری یانوکوویچ و برگزاری انتخابات جدید رای داد و در ۲۳ فوریه پارلمان اکراین اختیارات رئیس جمهوری را به “الکساندر تورچینوف” رئیس جدید پارلمان و متحد تیموشنکو واگذار کرد و…همه اینها نشان از قانونی بودن پروسه تغییرات درحکومت اکراین دارد و رد پایی از اعمال تروریستی وتبعیض و پاکسازی قومی را نمی توان مشاهده نمود.لذا دخالت روسیه در بحران اکراین به بهانه مبارزه با تروریسم وجلوگیری ازتبعیض و پاکسازی قومی روس تباران ساکن اکراین محل قانونی از نظر حقوق بین الملل ندارد.
فصل سوم:
دکترین دعوت دولت حاکم به حضورنظامی
استدلال دیگرمسکو در بحران اکراین این است که به دعوت رییس جمهور قانونی وقت اکراین ، ویکتوریاناکویچ[۹۹]، و سرگئی آکسنوف رئیس حکومت خود مختار کریمه[۱۰۰]، مداخله نظامی در اکراین و کریمه کرده است. روسها به نامه ای استناد می کنند که طبق آن یاناکوویچ (رئیس جمهور فراری اکراین ) به مسکو اختیار تام برای حضور نظامی در آن کشور داده است. نکته اینجاست: آیا یاناکویچ کماکان رییس جمهور قانونی دولت اکراین محسوب می شود؟ شرایط دعوت از یک کشور بیگانه برای حضور در خاک یک کشور چیست؟ حقوق داخلی اکراین چنین اجازه ای به رئیس جمهور خود داده است یا خیر؟حضور نظامی کشور بیگانه نقض حاکمیت ملی محسوب می شود؟
بخش اول ) مفهوم دولت در حقوق بین الملل
USK
۰٫۷۱
UND
۰٫۹۹
INF
۰٫۹۹
ECF
۰٫۹۹
GND
۰٫۷۲
ATT
۰٫۷۱
INV
۰٫۷۲
UIN
۰٫۹۹
DGF
۰٫۷۲
WCP
۰٫۷۲
OSL
۰٫۷۱
EXB
۰٫۷۵
CLT
۰
UCN
۰٫۷۲
WMP
بهطور مثال برای متغیر ENT که میزان سرگرمی وبسایت میباشد نشان دادهشده است که با تغییر این متغیر، طی ۱۰۰ دوره زمانی، ۷۲ درصد این تغییر به متغیر SNT تأثیر میگذارد. توجه نمایید که مقدار این اثر دهی مثبت است. یعنی همجهت با تغییر ENT، متغیر SNT با همان جهت ولی به میزان ۷۲ درصد تغییر خواهد نمود. بهطور مثال اگر میزان سرگرمی کاهش یابد، طی ۱۰۰ دوره باید انتظار کاهش ۷۲ درصدی اعتماد کاربر به وبسایت را داشته باشیم.
در مقابل اگر متغیری مقدار منفی بگیرد نشان از آن دارد که با تغییر آن، تغییر متغیر هدف مخالف جهت آن خواهد بود.
درجه تراکم نقشه مفهومی فازی طراحی شده برابر با و شاخص سلسله مراتبی آن است. این مقدار از شاخص سلسله مراتبی به معنای این است که نقشه مفهومی فازی تشکیلشده به ساختار شبکه درهمریخته بسیار نزدیک است.
عاملهای جنسیت (GND)، سرگرمی (ENT) و عاملهای جمعیتشناسی (DGF) متغیرهای فرستنده هستند و در مقابل فقط اعتماد کاربر به شبکههای اجتماعی (SNT) متغیر گیرنده است.
۵-۲- مزایا و موانع
از مزایای این مدل میتوان به این مورداشاره کرد که اکثر عاملهای بکار رفته دارای عدم قطعیت میباشند؛ بدین معنی که نمیتوان مقدار کمی مشخصی برای آن ها منظور کرد ولی ازنظر کیفی میتوان آن ها را سنجید. استفاده از روش تحلیل نقشههای مفهومی فازی باعث شده این خصوصیت نهتنها محدودیت برای انجام پروژه نباشد، بلکه تبدیل به یک مزیت گردد.
یکی از موانع عمدهای که میتوان به این روش ایراد گرفت این است که سامانههای پویا نهتنها مقدار عاملهایشان در طول زمان تغییر میکند بلکه رابطه بین آن ها نیز تغییر میکند؛ که در انجام این تحلیل به دلیل کمبود وقت و امکانات، میسر نبوده است. برای رفع این مشکل میبایست از الگوریتمهای یادگیری پیشرفتهای استفاده نمود و مقدار رابطه بین عاملها (یا ماتریس مجاورت نقشه مفهومی) را نیز در طول زمان بهروزرسانی کرد؛ که این امر سربار محاسباتی بسیار زیادتری را به تحلیل اضافه خواهد نمود.
۵-۳- پیشنهاد برای تحقیقات آتی