وبلاگ

توضیح وبلاگ من

بررسی ابعاد پردازش شناختی در دانش ­آموزان با اختلال ­های یادگیری

در واقع اصطلاح ” اختلالات یادگیری ” اختلالات نوروبیولوژیکی خاصی هستند که بر توانایی مغز در ذخیره، پردازش اطلاعات یا برقراری ارتباط تاثیر می­گذارند. وازرت آموزش و پرورش آمریکا در گزارش 1994 اعلام داشت که بیش از 4 درصد تمام دانش­آموزان دبستانی به خدمات ویژه در زمینه یادگیری نیاز داشته­اند و 2/54 درصد از این کودکان برخوردار از  برنامه­های آموزش ویژه و انواع آن در مدارس عادی بوده­اند (سیف نراقی و نادری، 1389). مطالعات و پژوهش­های انجام شده، ارتباط زیادی را بین شکست تحصیلی، ترک تحصیل، بزه دیدگی و بزهکاری و ناتوانی­های یادگیری بیان کرده و اهمیت موضوع را در اقدامات به موقع و پیشگیرانه پیشنهاد می­کنند. متاسفانه همه ساله صدها نفر از کودکانی که نارسایی­های آموزشی دارند، به علت عدم دسترسی به کمک­های مناسب و به علت اینکه مسائل آموزش آن­ها به خوبی شناخته نشده، تحت درمان لازم قرار نمی­گیرند و این امر راه را برای فرار از مدرسه، ترک تحصیل و ورود به دنیای بزهکاری باز می­کند (مقیمی آذری 1379؛ به نقل از شریف و همکاران، 1385).

 

 

ما همه چیز را در جهان از طریق حواس بینایی، شنوایی، لامسه، بویایی و چشایی یاد می­گیریم. اطلاعاتی که از طریق حواسمان می­گیریم بر درستی عملکرد مناطقی از مغز متکی هستند که پس از تفسیر اطلاعات و ایجاد مفهوم از آن، به دانش موجود اتصال پیدا می­کنند. این اطلاعات برای نیاز پردازش ذخیره می­شوند و اغلب به برخی از انواع خروجی­ها مانند نوشتن، زبان یا عملکرد تبدیل می­شوند. اختلال در پردازش اطلاعات نقص در توانایی فرد در استفاده موثر از اطلاعات جمع آوری شده بوسیله حواس است، که نتیجه از دست دادن شنوایی، اختلال در بینایی، اختلال نقص توجه یا نقص شناختی یا فکری نیست (مرکز ملی اختلال یادگیری[4]، 2008-1999) . حوزه متعدد پردازش اطلاعات که برخی دارای همپوشی هستند می­تواند موفقیت تحصیلی را تحت تاثیر قرار دهد. اختلالات پردازش اطلاعات به عنوان نوع خاصی از اختلال یادگیری در بسیاری از افراد با اختلال یادگیری دیده می­شود و اغلب به توضیح اینکه چرا یک فرد مشکلاتی در یادگیری و عملکرد دارد، کمک می­کند. عدم توانایی در پردازش صحیح اطلاعات می­تواند منجر به مشکلات تحصیلی، اعتماد به نفس کم و عقب نشینی و سرخوردگی در موقعیت­های اجتماعی شود (مرکز ملی اختلال یادگیری، 2008-1999). از ابزارهایی که برای سنجش پردازش اطلاعات در اختلال یادگیری بکار می­رود، پرسشنامه پردازش شناختی[5] می­باشد. این پرسشنامه توسط کروز[6] برای کمک به روند تشخیص افتراقی و غیرسوگیرانه اختلال یادگیری دانش آموزان تهیه شده است (کروز، 1999). هدف از این پرسشنامه ارائه  نمره­ای از پردازش اطلاعات و  یا سبک­های یادگیری دانش­آموزان است، که نشانگر ابزاری مناسب برای جمع آوری اطلاعات از والدین در مورد مهارت­های یادگیری و تفکر فرزندان می­باشد. مشخص شده است که این پرسشنامه می­تواند روایی افتراقی زیرگروه­های خاص اختلال یادگیری و ترویج درک واضح­تر از اختلال یادگیری همراه با مداخلات آموزشی مناسب­تر را بدست بدهد. مدل پردازش اطلاعات انتخاب شده برای پرسشنامه پردازش شناختی، شامل 6 حوزه عمومی (پردازش شنوایی[7]، پردازش بینایی[8]، سرعت پردازش[9]، توجه[10]، پردازش متوالی/منطقی[11]، پردازش مفهومی/انتزاعی[12]) است که هرکدام بر اساس نظریه­های پژوهشی یادگیری و شناخت می­باشند (فاست[13]، 2002). سرعت پردازش یعنی اینکه مغز با چه سرعتی قادر به عمل یا عکس العمل در موقعیت­های مختلف است (کروز، 1999) و بر چگونگی سازماندهی اطلاعات توسط مغز، توانایی تمرکز بر روی چیزهای مهم و نادیده گرفتن چیزهای کم اهمیت­تر تاثیر می­گذارد و همچنین به مغز اجازه می­دهد که  به تغییر از یک فعالیت به فعالیت دیگر بپردازد. راه­های بسیاری وجود دارد که مغز اطلاعات را دریافت کند، بیشترین راه دریافت اطلاعات در مدرسه از طریق ورودی­های بینایی و شنوایی است. پردازش بینایی و شنوایی فرآیندهای تشخیص و تفسیر اطلاعات از طریق دیدن یا شنیدن است و اختلال پردازش بینایی اشاره به ناتوانی در درک اطلاعات گرفته شده توسط مغز است که  از مشکلات مربوط به بینایی یا وضوح دید متفاوت است. مشکلات پردازش بصری بر چگونگی تفسیر یا پردازش اطلاعات توسط مغز اثر می­گذارد. اختلال پردازش شنوایی است از مشکلات مربوط به شنوایی مانند ناشنوایی یا کم شنوایی متفاوت است. مشکلات پردازش شنوایی آنچه را که توسط گوش شنیده می­شود را تحت تاثیر قرار نمی­دهد اما بر چگونگی تفسیر یا پردازش توسط مغز تاثیر می­گذارد. نقص پردازش شنیداری می­تواند به طور مستقیم با گفتار و زبان تداخل ایجاد کند و بر تمامی زمینه­های یادگیری تاثیر بگذارد به ویژه خواندن و هجی کردن. هنگامی که آموزش در مدرسه اساسا بر پایه زبان گفتاری باشد فرد مبتلا به اختلال پردازش شنیداری ممکن است مشکلات جدی در فهم درس­ها یا دستورها داشته باشد. پردازش مفهومی مشتمل بر درک الگوهای کلی و مفاهیم اساسی برای استفاده در تفکر سطح بالا، خلاقیت و استدلال است (کروز، 1999). پردازش متوالی به طور کلی مغز به عنوان سیستم بایگانی جزئیات، به شکلی در نظر گرفته شده که بسیار شبیه به یک کامپیوتر است که اطلاعات را سازماندهی و ذخیره می­کند، آن شامل توانایی یادگیری، حفظ کردن، سازماندهی و بیان اطلاعات دقیق و خاص از جمله حقایق، ارقام و فرمول­ها است. توجه به معنای محدودیت در پردازش ادراکی و تولید پاسخ می­باشد، به منظور توجه به یک محرک محرک­های دیگر نادیده گرفته می­شوند (ساترز[14]، 1996؛ به نقل از لوتز و هویت[15]، 2003).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

توانایی­ پردازش اطلاعات برای پاسخ­دهی اثر بخش به موقعیت­ها، تسهیل یادگیری، رفتار اجتماعی و کارکردهای روزمره شخص مهم می­باشد و اختلال در هر کدام از این حوزه­ها می­تواند باعث بروز مشکلاتی در زمینه­ی تحصیلی و زندگی اجتماعی شود بنابراین بررسی ناتوانی حوزه­های پردازش اطلاعات در کودکان با اختلال یادگیری دارای اهمیت اساسی می­باشد. علی­رغم اهمیت این نوع مقیاس در شناسایی و تشخیص مشکلات حوزه­های پردازش شناختی کودکان با اختلال یادگیری استفاده از این ابزار در جامعه پژوهشی و آموزشی کشور انجام نشده است.

 

 

با توجه به موارد فوق، مسئله اصلی در پژوهش حاضر بررسی مشکلات حوزه­های پردازش اطلاعات کودکان با اختلال یادگیری می­باشد و محقق ضمن بررسی این مشکلات با استفاده از ابعاد پرسشنامه پردازش شناختی، به بررسی خصوصیات روان­سنجی این ابزار جهت کاربرد گسترده­تر آن در جامعه ایرانی اقدام می­کند.

 

 

 

 

 

1-3-  اهمیت و ضرورت پژوهش

 

 

 

 

 

یادگیری ابزار عمده سازگاری انسان با محیط در حال تغییر خود است. اگر کودکان و نوجوانان در جهان پیچیده امروز نتو­­انند یاد بگیرند، نمی­توانند خوب زندگی کنند. از دیدگاه نظریه پردازش اطلاعات، یادگیری فعالیتی مستمر برای پردازش اطلاعات می­باشد بدان­گونه که یادگیری، فرایند دریافت محرک­های محیطی به وسیله گیرنده­های حسی، و گذر از حافظه حسی و حافظه کوتاه مدت و به رمز درآوردن و معنی­دار کردن محرک­ها و نهایتا قرار گرفتن در حافظه دراز مدت تعریف شده است. بنابرین یادگیری زمانی صورت می­گیرد که اطلاعات تمام مراحل حافظه را طی کرده و وارد حافظه دراز­مدت شود. به نظر می­رسد که کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری به دلیل کارکرد بد مغز، اطلاعات را به شیوه­ای متفاوت از سایر کودکان دریافت و پردازش می­کنند بنابراین در یادگیری دچار نارسایی و مشکلات می­شوند (بشرپور و همکاران، 1391). نارسایی پردازش اطلاعات کودکان با اختلال یادگیری، در زمینه­هایی چون رمزگشایی یا شناسایی واژه، درک خواندن، محاسبه، استدلال ریاضی، املاء یا بیان نوشتاری مشخص شده است. یک ناتوانی که در بافت تحصیلی آشکار می­شود، ممکن است بر سایر زمینه­ها­ هم پیامد منفی داشته باشد. برای مثال فعالیت­های روزمره شخص در منزل ممکن است تحت تاثیر حافظه ضعیف، استدلال نارسا و یا حل مسئله قرار بگیرند. علاوه بر این روابط اجتماعی و یا کارکردهای هیجانی نیز ممکن است به دلیل نارسایی پردازش شناختی تحت تاثیر قرار گیرد، این امر موجب می­شود که فرد در تفکر یا رفتار و یا درک رفتار دیگران دچار اشتباهاتی شود (ساتاسنیس، فیورست و رورک[16]، 1997؛ به نقل از بشر پور و همکاران، 1391). مطالعات مختلفی نشان می­دهند که کودکان با اختلال یادگیری نقص سرعت پردازش دارند (شاناهان[17]، پینینگتون[18]، یریس[19]، اسکات[20]، بودا[21]، ویل­کات[22]، اولسون، دیفرایس[23]؛ 2006). برخی از آن­ها مشکلات جدی در توجه دارند (رضایی و سیف نراقی، 1385)، ولی حمایت پژوهشی متناقضی درباره نقص پردازش بینایی و شنیداری پیش­بینی شده در اختلال یادگیری بدست آمده است. برخی از کودکان با اختلال یادگیری در پردازش دیداری مشکل دارند (علیزاده، 1373) اما بر اساس شواهد موجود به نظر می­رسد که این مشکلات همانند مشکلات پردازش شنیداری شایع نمی­باشد و برای بررسی میزان چنین ناتوانایی­هایی به پژوهش­های بیشتری نیاز است.

 

 

از آنجا که وجود هر گونه نارسایی در پردازش اطلاعات می­تواند منجر به رفتارهای ناسازگارانه، مشکلات تحصیلی و دشواری در پرداختن به

دانلود مقالات

 امور روزمره گردد، بررسی نارسایی­های حوزه­های پردازش اطلاعات در کودکان با اختلال یادگیری که دارای مشکلات اساسی در یادگیری و سازگاری اجتماعی هستند هم جهت شناخت بهتر ویژگی­های نوروسایکولوژی این افراد و هم برای طراحی روش­های درمانی کارآمد و مبتنی بر نیاز آن­ها ضروری به نظر می­رسد. بنابراین پژوهش فعلی گام مهمی را در ارزیابی نقاط قوت و ضعف حوزه­های پردازش اطلاعات کودکان با اختلال یادگیری جهت توصیه­های آموزشی و درمانی به این کودکان را ارائه می­کند. نتایج این پژوهش برای مشاوران، روانشناسان، معلمان و حتی والدین کودکان با اختلال یادگیری مفید بوده و آن­ها را قادر می­سازد تا با شناسایی نقاط قوت و ضعف حوزه­های پردازش اطلاعات، به درمان  و  مداخلات مربوطه مبادرت ورزند.

 

 

 

 

 

1-4- اهداف پژوهش

 

 

 

 

 

1-4-1- هدف کلی

 

 

بررسی ابعاد پردازش اطلاعات در دانش­آموزان با اختلال یادگیری است.

 

 

 

 

 

1-4-2- اهداف جزئی

 

 

 

    1. بررسی تفاوت ابعاد مختلف پردازش اطلاعات در دانش­آموزان با اختلال یادگیری .

 

 

    1. بررسی روایی مقیاس پردازش شناختی.

 

 

    1. بررسی پایایی مقیاس پردازش شناختی.

 

 

    1. بررسی تفاوت دختران و پسران با اختلال یادگیری با توجه به عامل پایه تحصیلی در ابعاد مختلف مقیاس پردازش شناختی.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1-5- سوالات پژوهش

 

 

 

 

 

 

    1. آیا بین ابعاد مختلف مقیاس پردازش شناختی در دانش­آموزان با اختلال یادگیری تفاوت وجود دارد؟

 

 

    1. آیا مقیاس پردازش شناختی از روایی قابل قبولی برخوردار است؟

 

 

    1. آیا مقیاس پردازش شناختی از پایایی قابل قبولی برخوردار است؟

 

 

    1. آیا بین دختران و پسران با اختلال یادگیری با توجه به عامل پایه تحصیلی در ابعاد مقیاس پردازش شناختی تفاوت وجود دارد؟

 

 

 

 

 

 

[1]. Samuel Kirk

 

 

[2]. Lyon

 

 

[3]. Lerner & Johns

 

 

[4]. National Center for Learning Disabilities

 

 

[5]. Cognitive Processing Inventory

 

 

[6]. Crouse

 

 

[7]. Auditory Processing

 

 

[8]. Visual Processing

 

 

 

    1. Speed Processing

 

 

 

[10]. Attention

 

 

[11]. Sequential/Rational  Processing

 

 

[12]. Conceptual/Abstract  Processing

 

 

[13]. Fassett

 

 

[14]. Sathers

 

 

[15]. Lutz & Huitt

 

 

[16]. Tsatasnis, Fuerst & Rourke

 

 

[17]. Shanahan

 

 

[18]. Pennington    

 

 

[19]. Yerys

 

 

[20]. Scott

 

 

[21]. Boada

 

 

[22]. Willcutt

 

 

[23]. Olson & DeFries

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بررسی رابطه سلامت اجتماعی وانزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز

انسان موجودی اجتماعی است وزندگی او از زمان تولد به دیگران وابسته است. بنابراین یک زندگی سالم “موفق و با نشاط “بازندگی در اجتماع ونیز ایجاد روابط صمیمانه تحقق می یابد. از نظر سیمن،انزوای اجتماعی واقعیتی است فکری که درآن فردعدم تعلق وانفصال کاملی راارزش های مرسوم جامعه احساس میکند (چلبی و امیرکافی،1383).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

از دیدگاه جامعه شناسی، روابط اجتماعی در قالب تماس های اجتماعی، عنصر سازنده ی همبستگی و پایداری اجتماعی در میان مردم تلفى مى گردد (هورتلانوس و همکاران ، 2006: 19). بنابراین جامعه شناسان به طور عمده به تبیین چگونگی ادغام یا انسجام اجتماعی و یا مخدوش شدن روابط اجتماعی، حالات و خصوصیات منفصالانه و پرخاشگرانه فرد در قبال جامعه و ساخت اجتماعی توجه می کنند. یکی از عواملی که می تواند در مقابل انسجام اجتماعی، روابط اجتماعی را تهدید و دچار اخلال کند، پدیده ” انزوای اجتماعی” است. انزوای اجتماعی به عنوان یکی از مؤلفه های بیگانگی، پدیده ای است که صاحبنظران اجتماعی چون مارکس، دورکیم، وبر، زیمل، پارسونز، مانهایم و… به اشکال گوناگون به تبیین آن به عنوان مسأله اجتماعی پرداخته اند (طالب و برزگری دهج، 1391). فرآیند اجتماعی شدن یکی از جنبه های مهم رشد انسان است.ذاتی بودن زندگی جمعی درانسان ها ضرورت تماس با دیگران را به عنوان امری اجتناب ناپذیر نموده است .رشد اجتماعی دربردارنده ارتباط سالم ومنطبق باموقعیت در افراداست (نوری ثمرین،1385).

 

 

تأکید اصلی در مطالعه انزوای اجتماعی بر فقدان یا ضعف تعاملات، پیوندها و روابطی است که افراد را به صورت عینی به هم متصل می سازد. بدون تردید انزوای اجتماعی افراد را از مشارکت غیررسمی و رسمی در جامعه محروم می سازد. مبادله اجتماعی ودلبستگی اجتماعی را کاهش می دهد. ازتبادل پایدارودائمی افکار واحساسات ازکل به فرد و از فرد به کل جلوگیری می کند.موجب تضعیف یاقطع روابط ومبادلات نامتقارن گرم وروابط گفتمانی می شودازاحساس مشارکت درروابط گرم ،صمیمی وانسانی جلوگیری می کند.فرصت های مناسب رابرای باهم زندگی کردن ،باهم کارکردن ،باهم تجربه کردن وباهم بودن سلب می کندونهایتا روابط طولانی ،پایداروعمیق را غیرممکن می سازد .مواردیاد شده می توانندپیامدهای مختلفی ازجمله احساس تنهایی،احساس عجز،یاس اجتماعی وکاهش تحمل اجتماعی را به دنبال داشته باشند (چلبی ،امیرکافی ،1383).

 

 

انزوای اجتماعی اشاره به زندگی بدون مصاحبت، فقدان دیگران مهم و مناسبات مشترک، اعتماد و حرکت به سمت دوره های بحران و گسست در اتصالات عینی و شبکه های روابط اجتماعی اعضای جامعه کرده (هاثورن ، 2006: 522) و بر عملکرد و بهزیستی افراد و پیوستگی اجتماعی درون جامعه تأثیر منفی می گذارد. فُقدان روابط مؤثر، تهدیدی جدّی برای رفاه و سلامتی افراد به وجود می آورد؛ افرادی که روابط استوار و معنادار با سایرین را حفظ نکرده و کسی را ندارند که به هنگام ضرورت به او مراجعه کنند تا حد زیادی در خودشان غوطه ور می شوند. این مسئله اغلب به مشکلات خطرناکی از قبیل اختلالات روانی، افسردگی، عزّت نفس پایین، مشکلات اجتماعی و علائم مریضی جسمانی منجر می گردد و انسان و جامعه را در معرض آسیب های روانی – اجتماعی متعددی قرار داده و در نتیجه سلامت جامعه را به خطر می اندازد (کلانتری وحسینی،1394).

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

زنان به عنوان یک هویت اجتماعی بزرگ از جمله قشر آسیب پذیری هستند که از عواملی چون طلاق، فوت همسر؛ اعتیاد همسر و غیره متحمل سختی های بسیاری برای حفاظت از زندگی خویش و فرزندان هستند. از آن جایی که انزوای اجتماعی زنان باعث به خطر افتادن کانون خانواده و دوری از اجتماع و حتی منجر به مرگ فرد می گردد، از این حیث توجه دقیق به مسائل و مشکلات آنان بسیار حائز اهمیت است (سام آرام و امینی یخدانی، 1388).

 

 

سلامت، موضوعی مطرح در همه فرهنگ هاست و تعریف آن در هر جامعه ای تا اندازه ای به حس مشترک مردمان از سلامت و فرهنگ آنها باز می گردد، ولی معمولا هرگاه از آن سخنی به میان آمده، بیشتر بعد جسمانی آن مورد توجه بوده، در حالی که رشد و تعالی جامعه در گرو تندرستی آن جامعه از ابعاد جسمانی، روانی و اجتماعی است. سازمان جهانی بهداشت در تعریفی سلامت را به عنوان حالتی از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی، نه صرفا فقدان بیماری، تعریف می کند (سفیری و منصوریان راوندی، 1393). سلامت اجتماعی به طورخلاصه عبارت ازحالت برخورداری فرد از توانایی بروز وظهور حداکثرفعالیت ها ونقش های اجتماعی و.احساس پیوندباجامعه است،که نمی تواندفارغ ازاحساس آرامش فردی ورابطه متوازن باهنجارهای اجتماعی باشد(محسنی،60:1388) در این میان، سلامت زنان به ویژه مادران، از مفاهیم زیربنایی در توسعه و و رفاه اقتصادی اجتماعی است. همچنین زنان کفیل نسل های بعدی هستند؛ درحالی که اهمیت آنان، اغلب پشت مدیریت های مردانه، کمرنگ و مخفی باقی می ماند (مک کیان ، 2008). از طرفی حق زنان در برخورداری از بالاترین سطح دستیابی به سلامت جسمی، روانی و اجتماعی نیازمند دسترسی آنها به اطلاعات، خدمات درمانی و… می باشد. در بسیاری از موارد، وضعیت سلامت زنان نتیجه عملکرد توأم فرآیندهای متعدد مدیریتی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است که به ناتوانی زنان و محرومیت از حق سلامت آنها کمک می کند. بررسی درباره سلامت زنان علاوه بر آنکه باید با رویکردی کل نگر، چندتخصصی و چندبخشی به خدمات مورد نیاز آنان همراه باشد، در ضمن باید دوره زندگی آنها را نیز مدنظر قرار دهد. شرایط هر مرحله از زندگی زنان نه تنها بر مراحل بعدی زندگی تأثیر دارد، بلکه بر نسل بعدی نیز تأثیرگذار است و این ارتباط بین نسلی از ویژگی های خاص و مهم زنان است (گلدمن و هچ ، 2000). سلامت اجتماعی به معنی هماهنگی و کنش متقابل بین هر فرد و دیگر اعضای جامعه و محیط پیرامون که افراد در آن زندگی می کنند است. در سلامت اجتماعی کمیت و کیفیت روابط بین فردی و میزان ارتباط آنها با جامعه تعریف می شود. بعد اجتماعی سلامت شامل سطوح مهارت های اجتماعی یک فرد، عملکرد اجتماعی و توانایی درک خود به عنوان عضوی از یک جامعه بزرگتر و مشارکت اجتماعی بهینه و افزایشی است . بطور کلی از دید سلامت اجتماعی، هر فرد عضوی از یک خانواده و از یک جامعه بزرگتر است و به شرایط اجتماعی و اقتصادی و بهزیستی فرد در بطن شبکه اجتماعی وی تمرکز دارد. سلامت اجتماعی ریشه در دو محیط مادی مثبت یعنی مسائل مالی و زیستی و محیط انسانی مثبت دارد که به بررسی شبکه های اجتماعی افراد می پردازد (افشانی و شیری، 1394).

عکس مرتبط با اقتصاد

دانلود مقالات

 

با توجه به مطالب ذکر شده؛ این پژوهش در پی پاسخ به این سوال اساسی می باشد که آیا سلامت اجتماعی با انزوای اجتماعی در بین زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز رابطه دارد؟

 

 

 

 

 

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

 

 

دربیان ضرورت انجام تحقیق و پژوهش درباره انزوای اجتماعی همین بس که با نگاهی به آمار رو به افزایش بی هنجاری و افسردگی و … در جوامع مدرن و در حال پیشرفت، نیاز مبرم به شناخت و برنامه ریزی برای کنترل عوامل این بیماریهای فردی و اجتماعی احساس می شود. یکی از عوامل مؤثری که می تواند در تشدید این بیماریها ذکر شود همانا انزوای اجتماعی و احساس تنهایی در میان نسلهای مختلف جوامع امروزی است. عدم توجه به علل اجتماعی این بیماریها علاوه بر ایجاد مشکلات عدیده در فرد، می تواند موجب اختلال در پرورش نسلی پویا و جامعه پذیر که موتور محرک توسعه هر جامعه ای است گردد (ورشوساز، 1394).

 

 

سلامت به صورت فردی یا جمعی، از مهم ترین ابعاد حیات انسان است و شرطی ضروری برای ایفای نقش های اجتماعی به شمار میرودانسان ها درصورتی می توانند فعالیت کامل داشته باشند که هم خود را سالم احساس کنند و هم جامعه آن ها را سالم بداند (افشانی و شیری، 1394). داشتن تفکرات اجتماعی صحیح و برخورداری فرد از ذهنیت مثبت نسبت به جامعه برای داشتن زندگی اجتماعی بهتر، اولین و مهمترین مرحله از سلامت اجتماعی است که متأسفانه توجه کافی به آن در جامعه نمی شود. بنابراین، با توجه به ماهیت زندگی بشر و چالش هایی که این جنبه از زندگی می تواند با خود برای فرد به وجود آورد، نمی توان از توجه به جنبه های اجتماعی سلامت در کنار جنبه های عینی، عاطفی و معنوی آن غافل شد (سفیری و منصوریان راوندی، 1393).

 

 

سلامت اجتماعی، نقش مهمی در تضمین پویایی و کار آمدی هر جامعه ایفا کرده، یکی از محورهای ارزیابی سلامتی جوامع مختلف، محسوب می گردد؛ لذا هدف تمامی جوامع این است که شرایطی را فراهم نمایند تا سلامت اعضایشان را حفظ نموده و ارتقا بخشند.

 

 

سلامت اجتماعی زنان به عنوان نیمی از جمعیت که می توانند نیروی فعال در پیشرفت و توسعه یک کشور باشند بسیار حائز اهمیت بوده و عدم توجه به این مقوله در میان زنان و بویژه زنان سرپرست خانوار برای جامعه دستاوردی جز عقب ماندگی ندارد. این مقوله توجه بیشتری را میطلبد، زیرا اگر کودکان آینده سازان جامعه هستند، زنان پرورش دهنده آنها بوده و در واقع این زنان هستند که آینده را می سازند. (یحیی زاده و رمضانی، 1392). زنان به دلایل متعدد، بیشتر از مردان درمعرض مسائل روانی و اجتماعی قرار می گیرندآنان نقش های همسری، مادری و مراقبت از دیگران را برعهده دارند و بخشی از بار کسب درآمد خانوارها را نیز به دوش می کشند؛ بنابراین، توجه به سلامت اجتماعی زنان، به دلیل ایفای نقش های متعدد آنان ضروری است؛ علاوه براین، زنان بدون سلامت اجتماعی کافی و مناسب نمی توانند نقشهای فردی و اجتماعی خود را به گونه ای مؤثر ایفا کنند و مشارکتی فعال در زمینۀ ارتقای سلامت خانواده و جامعه داشته باشند؛ بنابراین، مسئلۀ سلامتی زنان، نه تنها به خودی خود ارزشمند است، بلکه سلامت هر جامعه در گرو سلامت خانواده است؛ بدین ترتیب، سلامت زنان، اساس خانواده و پیش شرط توسعه است (افشانی و شیری، 1394).

 

 

باتوجه به اهمیت موضوع وتاثیری که احساس انزوای اجتماعی وتنهایی برزنان میگذاردپیشنهاد میشودبرنامه های جامعی به منظورپیشگیری ازابتلابه احساس انزوای اجتماعی طراحی گردد.این قبیل برنامه ها باید بربهبود کیفیت وکمیت ارتباطات اجتماعی زنان درعرصه های مختلف تمرکز داشته وزنان را قادر سازدتا از اوقات تنهایی خود به طور فعالانه استفاده مفیدی داشته باشند علاوه براین بایستی توجه به سلامت اجتماعی زنان سرپرست خانوار وسالمند به عنوان اقشارآسیب پذیردراولویت قرارگرفته وحمایت مادی ومعنوی ازهرگونه رسانه ای ومطبوعاتی درحوزه سلامت اجتماعی صورت پذیرد.کییزپنج بعد از سلامت اجتماعی را پیشنهاد می دهد که عبارتنداز:انسجام اجتماعی،مشارکت اجتماعی،پیوستگی اجتماعی،پذیرش اجتماعی و شکوفایی اجتماعی (کییز وشاپیرو،2004:2).

 

 

بنابراین با توجه به مطالب ذکرشده در رابطه با اهمیت موضوع سلامت اجتماعی و انزوای اجتماعی در جامعه و بویژه بین زنان، ضرورت انجام این تحقیق کاملا مشخص می باشد.

 

 

 

 

 

1-4- اهداف تحقیق

 

 

1-4-1- اهداف اصلی

 

 

تعیین رابطه سلامت اجتماعی و انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز

 

 

1-4-2- اهداف فرعی

 

 

1- تعیین رابطه شکوفایی اجتماعی و انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز

 

 

2- تعیین رابطه همبستگی اجتماعی و انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز

 

 

3- تعیین رابطه انسجام اجتماعی و انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز

 

 

4- تعیین رابطه پذیرش اجتماعی و انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز

 

 

5- تعیین رابطه مشارکت اجتماعی و انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز

 

 

 

 

 

1-5- فرضیه های پژوهش

 

 

1-5-1- فرضیه های اصلی

 

 

سلامت اجتماعی با انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز رابطه دارد.

 

 

1-5-2- فرضیه های فرعی

 

 

1- شکوفایی اجتماعی با انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز رابطه دارد.

 

 

2- همبستگی اجتماعی با انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز رابطه دارد.

 

 

3- انسجام اجتماعی با انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز رابطه دارد.

 

 

4- پذیرش اجتماعی با انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز رابطه دارد.

 

 

5- مشارکت اجتماعی با انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز رابطه دارد.

 

 

 

 

 

 

بررسی رابطه بین افسردگی و کیفیت زندگی در بین زنان شهرستان میاندوآب

وقتی در یک جمعی وارد می شوی وسر صحبت را باز میکنی انگار همه آدمها هر کدام به نوعی از یک مشکل اساسی در زندگی رنج می برند طوری که امیدی به آینده ندارند ویک نوع احساس بدی در زندگی حس می کنند.اکثرا از عدم اعتماد به نفس صحبت می کنند دیگر آن شور حال و صمیمیت  گذشته وجود ندارد بعضی ها گوشه گیر وغمگین اند در این میان زنان بیشتر در معرض خطر هستند وبیشترین آمار آسیب دیده قشر زنان جامعه هستند یکی از این آسیب ها,آسیب دیدن روح وروان انسان است که می تواند تبدیل به یک بیماری به نام افسردگی شود.در جامعه کنونی ما بیشتر از 50 درصد افراد دارای افسردگی هستند امروزه افسردگی چنان گسترش یافته که نام سرما خوردگی روانی را به آن اختصاص داده اند(همان منبع).

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

افراد افسرده نه تنها عزت نفس کمی دارند بلکه خود را سرزنش نموده و به خاطر مشکلاتی که از آنها متاثر می شوند احساس گناه می کنند.وقتی که آنها شکست می خورند خود را مسئول آن می دانند هنگامی که هنوز شکستی برای آنها پیش نیامده است تصور می کنند که به زودی شکست خواهند خورد و علت آن خود آنها هستند.آنهایی که به شدت افسرده هستند ممکن است حتی معتقد باشند که آنها مسئول بدبختی خود ودنیا هستند وباید به خاطر گناهشان شدیدا تنبیه شوند(روزنهان,سلیگمن,1989,ترجمه سید محمدی,1379) .

 

 

در بیشتر منابع معتبر,احساس گناه یک شکل مرکزی از افسردگی اساسی است.اما با وجود مقبولیت گسترده این نشانه سوال اساسی این است که آیا احساس گناه می تواند افسردگی را مشخص کند یا گناه در افسردگی بخشی از تجربه داشتن یک بیماری خطرناک ویا مزمن است.مطالعات اخیر به این نتیجه رسیده اند که گناه می تواند یکی از نشانه های مهم متمایز کننده افسردگی باشد.بیماران افسرده بیشتر احساس گناه را به مدت طولانی در خود حفظ می کردند.براساس دیدگاه روان کاوی احساس گناه حاکی از تعارض بین خود و فراخود است.احساس گناه از خصوصیات افسردگی درونزاد وپسکوتیک است(پور افکاری,1373) .

 

 

کیفیت زندگی به احساسات,انتظارات,اعتقادات وپندار های فرد بستگی دارد.بدین معنا که حتما باید توسط خود شخص براساس نظر او ونه فرد جایگزین تعیین کرد لذا در مطالعات کیفیت زندگی ارزیابی خود فرد از سلامت وبا خوب بودنش عامل کلیدی می باشد(نازنجات,1387,رستمی صالحی,1378).

 

 

کامنس کیفیت زندگی ذهنی را به عنوان یک مفهوم چند بعدی تعریف کرده است به نظر او کیفیت زندگی شامل هفت حوزه زندگی می شود که هر کسی بر حسب اهمیتی که هر حوزه برای او دارد آن را مورد ارزیابی قرار می دهد.لذا این هفت حوزه وزن های مختلفی از دید مردم پیدا می کند.این هفت حوزه که از آن به عنوان شاخص های کیفیت زندگی یاد می کند شامل موارد زیر است:1-بهزیستی جسمانی 2-بهداشت 3-بهره وری 4-صمیمیت 5-امنیت 6-اجتماع 7-بهزیستی عاطفی(چیپور و همکاران,2002).

Efficiency بهره وری

پژوهش شولمن در سال 1998نشان داده است که آموزش مهارتهای زندگی در برابر استرس های خانوادگی و تأثیر آن بر کیفیت زندگی موفقیت آمیز بوده است(شولمن ، 1998) .

 

 

شاید بتوان گفت که ارتباط ، یکی از قدیمی ترین و در عین حال عالی ترین دستاوردهای بشر بوده است . ارتباط در گذشته برای انسان اولیه ،علاوه بر کارکرد هایی که در جهت حفظ حیات و یاری گرفتن از دیگران داشته ،زمینه ساز فعالیت های اجتماعی و سرآغازی برای زندگی اجتماعی بوده است .ارتباط اساسا میان دو یا چند نفر اتفاق می افتد و ما همه در طول روز با افراد مختلف ارتباط برقرار می کنیم بر قراری ارتباط به دلایل مختلفی مانند وقت گذرانی ،بررسی مسایل شغلی و فردی، بیان انتظارات و توقعات و…صورت می گیرد. اما به هر حال هیچ نوع ارتباطی ،جز به دلیل احساس نیاز شدید انسان ،برای برقراری تعامل اجتماعی به وقوع نمی پیوندد چرا که برقرار کردن ارتباط با دیگران بسیاری از نیاز های او را برطرف می کند (معین الدین ،1386) .

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

هر روز به گونه های مختلف با یکدیگر در ارتباط هستیم تا اندیشه ، احساسات و تمایلات خود را به دیگران منتقل کنیم و میزان علاقه و احترام خود را نشان دهیم و رنج و اندوه و شادمانی و خرسندی و شک و دودلی خود را با دیگران در میان بگذاریم . یک ارتباط ساده یا یک مجموعه ارتباطات، خواسته یا ناخواسته ، از پیش تعیین شده یا اتفاقی ، فعال یا منفعل، به هر حال یکی از ابزارهای کلیدی ارضای نیازها ، کسب نتایج و متجلی ساختن آرزوهای ماست . روابط مطلوب یا نامطلوب، شکل دهنده ی بخش عمده ای از اوقات روزانه ی ماست (همان منبع) .

 

 

سازمان بهداشت جهانی نیز کیفیت زندگی را اینگونه تعریف می کند:درک افراد از جایگاهشان در زندگی با توجه به بافت فرهنگی ونظام ارزشی که در آن زندگی می کنند در این حالت در ک افراد از زندگی در ارتباط با اهداف,انتظارات,ملاکها,عقایدشان می باشد.سازمان بهداشت جهانی مفهوم وسیعی از کیفیت زندگی را مد نظر قرار می دهد که این مفهوم تلفیقی از سلامت فیزیکی,وضیعت روانشناختی,سطح استقلال,روابط اجتماعی,اعتقادات فردی و ارتباط این عوامل با ویژگیهای محیطی می باشد(سازمان بهداشت جهانی,1993).

 

 

بیشتر روانشناسان طرفدار استفاده از مفهوم ذهنی کیفیت زندگی بوده و معتقدند که رفاه هر فرد یا گروه از افراد دارای اجزای عینی وذهنی است.اجزای عینی رفاه یا بهزیستی با آنچه که به طور معمول به عنوان استاندارد زندگی یا سطح زندگی نامیده می شود ارتباط دارد و اجزای ذهنی آن به کیفیت زندگی اطلاق می شود(شیخاوندی,1388).

 

 

اهمیت وضرورت تحقیق :

 

 

افسردگی یکی از اختلالات روانی است ودر سال15 میلیون نفر از آن آسیب می بینند.افسردگی اختلالی است که خصوصیت عمده آن تغییرخلق است و شامل احساس غمگینی که ممکن است که از نومیدی خفیف تا احساس یاس شدید نوسان داشته باشد این تغییر خلق در رفتار,کارآیی و اعمال فیزیولوژیک فرد مشخص می شود.از دیدگاه شناختی افسردگی در بین افرادی رخ می دهد که شناختی منفی نسبت به خود دارند خود ارزیابی های زیان بخشی را نشان می دهند و سبک اسنادی بدبین دارند(بک[3],1979,به نقل از حیدری,1384) .

 

 

شخص سالم کسی است که از لحاظ روانی شاد،از لحاظ جسمانی سالم و از لحاظ سیاسی آگاه و از لحاظ فرهنگی دانسته و رسیده باشد. خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی،نخستین پایگاه اجتماعی و بهترین آموزشگاه برای رشد، آموزش و پرورش،شکل گیری شخصیت و تکوین هویت کودکان در آینده است. در تمامی کشورها،خانواده را همان اصل اجتماعی شدن کودکان می دانند (بانکی ، 1387) .

 

 

ما ارتباط برقرار می کنیم تا کسب اعتبار کنیم،شکوه و گلایه کنیم،به یکدیگر کمک کنیم،عقاید خود را ابراز کنیم،به توافق برسیم،ناسزا

پایان نامه های دانشگاهی

 بگوییم،ادب خود را نشان دهیم،ترغیب و تشویق کنیم،با دیگران دوست شویم،معاشرت کنیم،مبادله و معامله کنیم،دست نیاز به یکدیگر دراز کنیم،اطلاعات و اخبار را رد وبدل کنیم.مهارت در ایجاد ارتباط مناسب با دیگران بر توانایی ها و اعتماد به نفس ما می-افزاید،استعداد و دست آورد هایمان را می نمایاند و احترام و قدردانی دیگران را جلب می کند(معین الدین ،1386) .

 

 

انسان در طول رشد خود پیوسته برای بقا و رشد خویش محتاج ارتباط است. انسان برای بازیافتن سلامتی خود مشکلاتی را با پزشکان در میان می گذارد؛ضمن اینکه کارایی در ارتباطاتش بر نوع شغلی که به دست می آورد و بهایی که بابت نیازهای اساسی خود،همچون مراقبت های پزشکی،غذا و مسکن می پردازد،تأثیر می گذارد. همچنین شواهد حاکی از این است که بین سلامت جسمی انسان و ارتباطش با دیگران رابطه ی نزدیکی وجود دارد (وود ، 1379) .

 

 

رشد اجتماعی نه تنها درسازگاری انسان با اطرافیان مؤثر است بلکه همیشه در میزان موفقیت شغلی و پیشرفتهای آینده ی اجتماعی نیز تأثیر دارد. هرچقدر که انسان بیشتر می آموزد و تجربه -های زیادی می اندوزد،بیشتر به این واقعیت پی می برد که از راه مبادله ی عواطف و احترام به دیگران  رضایت به دست می آورد و روز به روز بیشتردرک می کند که احساس مفید بودن و خوشبختی او، به میزان رشد اجتماعی اش بستگی دارد (همان منبع) .

 

 

پژوهش های مختلف نشان داده اند که بسیاری از مشکلات بهداشتی و اختلالات روانی –عاطفی، ریشه های روانی اجتماعی دارند. توانایی های روانی اجتماعی عبارت اند از گروهی از توانایی ها که فرد را برای مقابله ی مؤثر و پرداختن به کشمکش ها و موقعیت های زندگی یاری می دهد. علاوه بر این،مطالعات نشان داده اند که ارتقای مهارتهای زندگی و توانایی های روانی اجتماعی در بهبود زندگی مؤثر است. این توانایی ها فرد را قادر می سازد تا در ارتباط با سایر انسانها، محیط و فرهنگ خود، مثبت و سازگارانه عمل کرده و سلامت روانی خود را تأمین کند. همه ی ما در زندگی روزمره ی خود با چالش ها و مشکلاتی مواجه می شویم و با این حال هر کس می کوشد به شیوه ی خاص خود به مسائل پاسخ دهد. برخی هنگام روبرو شدن با مشکلات می کوشند با ارزیابی درست و منطقی موقعیت،و با استفاده از راهبردهایی مثل مسئله گشایی،تفکر مثبت و مقابله  سازگارانه با مسائل، بهترین راهکارهارا ارائه دهند و در مسیر مناسبی قدم بردارند و برخی سعی می کنند به روشهایی مثل پناه بردن به الکل،مواد مخدر و سایر راهبردهای ناکارآمد، از رویارویی با مشکل اجتناب کنند. عیب عمده ی این نوع راهبردهای اجتنابی آن است که در کوتاه مدت مؤثر واقع می شوند و به فرد آرامش می دهند اما در دراز مدت پیامد های منفی زیادی دارند و فرد را از داشتن احساس خود کارآمدی، عزت نفس و خود ارزشمندی محروم می سازند (اسکندری ، 1386).

نتیجه تصویری درباره سلامت روانی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اهداف تحقیق

 

 

اهداف کلی :  این تحقیق عبارت است از :

 

 

 

    • تعیین رابطه افسردگی وکیفیت زندگی در بین زنان شهرستان میاندوآب.

 

 

 

اهداف جزئی

 

 

اهداف جزئی این تحقیق عبارتند از:

 

 

 

    • بررسی میزان ارتباط سلامت جسمانی افسردگی با کیفیت زندگی در بین زنان.

 

 

    • بررسی میزان ارتباط سلامت روانی افسردگی با کیفیت زندگی در بین زنان.

 

 

    • بررسی میزان ارتباط روابط اجتماعی افسردگی با کیفیت زندگی در بین زنان.

 

 

    • بررسی میزان ارتباط محیط زندگی افسردگی با کیفیت زندگی در بین زنان .

 

 

 

فرضیه های تحقیق

 

 

 

    • بین سلامت جسمانی کیفیت زندگی با افسردگی در بین زنان رابطه وجود دارد.

 

 

    • بین سلامت روانی کیفیت زندگی با افسردگی در بین زنان رابطه وجود دارد.

 

 

    • بین روابط اجتماعی کیفیت زندگی با افسردگی در بین زنان رابطه وجود دارد.

 

 

    • بین محیط زندگی کیفیت زندگی با افسردگی در بین زنان رابطه وجود دارد.

 

 

 

تعریف مفهومی وعملیاتی متغیرها

 

 

تعریف مفهومی

 

 

افسردگی:به حالتی از خلق گفته می شود مانند:بی روحیه بودن,بی توان بودن,احساس فقدان,نومیدی وبیهوده بودن که از بی رغبتی وبد بینی حکایت می کند وشوق,شادی وخوش بینی به عنوان نمونه های متضاد آن است(خواجه پور تادوانی,1369).

 

 

کیفیت زندگی:

 

 

سلامت جسمانی : نبودن بیماری و نبودن معلولیت و ناتوانی و بهره مندی انسان از یک حالت رفاه و آسایش در جنبه جسمانی، سلامت جسمانی یا تندرستی نامیده می شود (اصفهانی ، 1383).

 

 

سلامت روانی : WHO (2004) حالتی از بهباشی (آرامش و آسایش) که در آن فرد توانایی های شخصی خودراشناخته،می تواند با فشارهای طبیعی (معمولی) زندگی،مقابله کند؛می تواند بهره وری و ثمردهی شغلی داشته باشد و قادر است در جامعه نقش مهمی داشته باشد یعنی در جامعه مشارکت  معناداری داشته باشد (سازمان بهداشت جهانیWHO،2004) کارکردهای روانی موفق که نتیجه آن فعالیت های مثمرثمر، روابط رضایت بخش اجتماعی با دیگران و توانایی سازگاری با تغییرات و مقابله با ناگواری هاست (همان منبع) .

 

 

روابط اجتماعی : روابط اجتماعی را می توان به صورت مدیریت مفید روابط حقوقی و فرهنگی تعریف کرد (جرمی کین،2009) .

 

 

روابط اجتماعی یک واژه ی فراگیر بوده و شامل سیاست اجتماعی و مدیریت اجتماعی است که هردو با زمینه های علوم سیاسی و علوم اقتصادی پیوند نزدیکی دارند (مظاهری راد، 1388) .

 

 

محیط زندگی :منظور از محیط زندگی، مجموعه ای از عوامل و شرایطی است که موجود زنده را در برمی گیرد. محیط زندگی شامل محیط فیزیکی، محیط بیولوژیکی و محیط اجتماعی می باشد. مقصود، مجموعه ای است شامل موجودات زنده و محل زندگی آنها (اصفهانی ، 1383) .

 

 

تعاریف عملیاتی

 

 

افسردگی:  نمره ای که آزمودنی در پرسشنامه افسردگی کسب می کند,میزان افسردگی فرد را مشخص می کند.

 

 

کیفیت زندگی : نمره ای که آزمودنی در پرسشنامه ی فرم کوتاه کیفیت زندگی کسب می کند ، میزان کیفیت زندگی فرد را مشخص می کند.

 

 

سلامت جسمانی : نمره ای که آزمودنی در پرسشنامه ی سلامت جسمانی کسب می کند ، میزان سلامت جسمانی فرد را مشخص می کند.

 

 

سلامت روانی : نمره ای که آزمودنی در پرسشنامه ی سلامت روانی کسب می کند ، میزان سلامت روانی فرد را مشخص می کند.

 

 

روابط اجتماعی : نمره ای که آزمودنی در پرسشنامه ی روابط اجتماعی کسب می کند، نوع روابط اجتماعی فرد را مشخص می کند.

 

 

محیط زندگی : نمره ای که آزمودنی در پرسشنامه ی محیط زندگی کسب می کند، نوع محیط زندگی فرد را مشخص می کند.

 

 

طبقه بندی متغیرها

 

 

بررسی رابطه افسردگی و کیفیت زندگی در بین زنان شهرستان میاندوآب.

 

 

در این مطالعه متغیر افسردگی به عنوان متغیر پیش بین و متغیر کیفیت زندگی به عنوان متغیر ملاک در نظر گرفته شده است.همچنین زنان شهرستان میاندوآب به عنوان متغیر کنترل محسوب شده است.