وبلاگ

توضیح وبلاگ من

نظام اخلاق در اندرزنامه های پهلوی۹۱- قسمت ۱۰

 
تاریخ: 20-07-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

می گن که آذرباد مهراسپندان اینجور گفت که مردمون خیم بد رو بشناسین و از اون­ها دوری کنین. چون وقتی که خیم بد شناخته شه و از اون دوری شه دروج شکسته شه و مرد خوشبختی­مند شه.[۳۱۵]

تأکید بر رشد اخلاقی:
لازمۀ رشد اخلاقی، وجود آدم فضیلت­منده. از همین رو یکی از ویژگی­های اخلاق فضیلت و هم­اینجور دینکرد، تأکید بر رشد اخلاقی فرد و جامعه س. در اخلاق زرتشتی آدم باید همیشه به سمت و طرف خوب شدن یا اون چیزی که دین زرتشتی به اون اهلایی می­گوید حرکت کنه. اینجور انسانی اول اینکهً باید نسبت به خوبی­ها حریص باشه و اون رو از هرکی که هست فرا بگیره. این همون چیزیه که دینکرد ششم تاکید داره که:
xEm abzAr Ed baw?d hog i frAroN Ud abAg w?hAN rafTaN Ud w?hi az harw kas grIfTaN.
وسیله خیم اون هستش که خوب رفتار کنین و با نیکان همراه شید و خوبی رو از هر کسی یاد بگیرین.[۳۱۶]
برابر پندهای پهلوی یکی از چیزایی که باعث رشد و پیشرفت یه آدم می­شه، هم­صحبتی با نیکانه[۳۱۷] در درس­های پوریوتکیشان کار خوب باعث آرامش و بلند نامیه[۳۱۸] و بر حضور در انجمن بهان تأکید فراوون شده.
هر روز واسه گفتگو به انجمن بهان فراز روید کی که بیشتر به انجمن بهان رود (اون رو) کرفه و پارسایی بیش بخشن.[۳۱۹]
آدم­ها باید به دنبال ثواب­های بزرگ باشن؛ چون کرفه کوچیک، بدعت رو به همراه داره.[۳۲۰] دینکرد تلاش می­کنه تا آدم رو با این سوال روبرو سازه که از کجا اومده­ام و به چه دلیل اومده­ام و باز به کجا میرم. این­ها سوال­هاییه که بعدا هم در ادبیات منظوم ما هم ادامه پیدا کرد و چه زیادن اینجور نشونه­هایی از فرهنگ اخلاقی مردم ایران زمین.
۴٫۳٫ پیشنهاد­گری
از اون­جا که فضیلت­مند شدن آدمی یکی از اهداف اخلاق فضیلته، پیشنهاد­گرایی هم جایگاه خاص­ای این وسط داره. در این نگاه آدم خوب فقط به خود و آرزو­های خود نمی­اندیشد، بلکه همیشه دغدغۀ رشد دیگری رو هم در سر داره. بی­شک یکی از ابزارهایی که می­تونه اینجور شخصی رو در رسیدن به این مقصود کمک کنه پند و اندرزه؛ از این رو متون اندرزی هم پایه خود رو بر همین پایه استوار کرده و علاوه بر این که خود پیشنهاد­گری می­کنن، بقیه رو هم به پیشنهاد­گرایی مجبور می­کنه.[۳۲۱] در نظر این دسته از متون، پیشنهاد­گرایی چیزی فقط زبانی نیس، بلکه شخص باید تلاش کنه که با عمل خود بقیه رو به طرف خوبی دعوت کنه.
U-CAN EN-?z a’oN dACT kU mardOmAN 3 xwEC-kArih i mahIsT EN-?z EdoN, hAN i dUCmaN dosT kardaN Ud hAN i drUwaNd ahlaw kardaN, Ud haN i duC-AgAh dANAg kardaN.
dUCmaN dosT kardaN Ed k? xir i giTig pEC dArEd u-C pad m?NiCN dosT bAwEd. Ud drUwaNd ahlaw kardaN Ed k? wiNAh k? pad-EC [kas] drUwaNd bAwEd az-?C b? wardENEd. dUC-AgAh dANAg kardaN Ed k? xwEC-TaN a­’oN b? wirayEd kU-C hAN i dUC-AgAh abar AmOxTEd.
ایشون این هم این­گونه گفتن که واسه مردم سه وظیفه مهم­تر ­است. یکی این که دشمن [رو] دوست کردن و دروغ­گو [رو] اهلو کردن و نادان [رو] دانا کردن. دشمن رو دوست کردن به اینه که به دنبال خیر دنیا باشین و با مینویان دوست باشین. دروغ­گو رو اهلو کردن اینه که از گناهی که شما رو دروغ­گو می­کنه دوری کنین و نادان رو دانا کردن اینه که اون­گونه خود رو بیآرایید که نادان از شما بیاموزد.[۳۲۲]
یا در جای دیگه اینجور اومده که: اندرز گفتار (و) به جون اندرز نیوشدار باشین.[۳۲۳]
۵٫۳٫ نبود تساوی مردمون
یکی از لوازم رشد اخلاقی فرد و جامعه پخش عدالته. اما اخلاق فضیلت آدم­ها رو با همدیگه برابر می­دونه؟ در جواب این سؤال باید گفت که بیشتر فیلسوفان اخلاق که پیرو اخلاق فضیلتی هستن، به موضوعات روان­شناختی آدمی هم نیم نگاهی دارن و احوال قلبی و داخلی مثل احساس، میل و هم­اینجور موقعیت­های وقتی و مکانی رو در چگونگی انتخاب اون موثر می­دانند. در این صورت هرچند ممکنه دو نفر یه عمل رو بکنن اما چون احوال وملکات داخلی اون­ها با همدیگه فرق داره از دید اخلاقی نتیجه­ای متفاوت رو برداشت می کنن. شاید این چند بند از دینکرد ششم به روشنی نشون دهنده همین موضوع باشه که:
Ud EN-?z paydAg kU asT k? rAsT GowEd pad-?C druwaNd bawEd, Ud asT k? drog gowEd pad-?C ahlaw bawEd.
Ud EN-?z paydAg kU k? ATaxC ozaNEd wINAh, Ud asT k? ozaNEd w?h.
Ud EN-?z paydAg kU cIC o waTTarAN N? abAyEd dAdaN, Ud asT k? hAN i pahlOm Ud xwaC-Tar xwardig o waTTarAN dahiCN.
این هم پیداست که ممکنه کسی راست گوید اما به وسیله اون دروغ­گو شه و کسی هست که دروغ گوید و با اون اهلو شه. این هم پیداست که ممکنه آتیش واسه کسی گناه رو به همراه داشته باشه و واسه شخص دیگه خوبی رو. این هم پیداست که به بدون نباید چیزی داد اما وقتی هم هست که بهترین و خوش­ترین خوردنی رو باید به اون­ها داد.[۳۲۴]
۶٫۳٫ تبیین انگیزه و عمل اخلاقی:
از اونجا که موضوع اخلاق فضیلت انسانه و نه عمل اون، این گرایش می­ کوشد تا تبیینی مناسب رو از انگیزه­ های اخلاقی به دست دهد. اما با این حال اخلاق فضیلت نسبت به اعمال اخلاقی هم
بی­فرق نیس و این­گونه نیس که چون فاعل مداره، نسبت به اعمال اخلاقی هم بی­فرق باشه؛ بلکه این اخلاق تا بدون­جا که ممکنه تلاش در توضیح و تفسیر اعمال انسانی داره ولی اصالت رو واسه آدم و نه اعمال اون قائله. در موارد بسیاری متون اندرزی به تبیین این انگیزه­ ها و اعمال دست زده و تلاش در شناساندن هر چی بهتر اون­ها دارن.
U-CaN ?N-?z aoN daCT kU mardOmAN 7cIC pahlOm, EN-?z EdoN: hUsarwih Ud ahlAyih Ud AzAdih Ud xwadAyih Ud pAd?xCAyih Ud drUsTih Ud CNAyICN. hUsrawih Ed bawEd k? bAsTaN dar abar w?hAN wICAd dArEd. ahlAyih Ed bawEd k? kIrbag rUwaN rAy kUN?d. AzAdih Ed bawEd k? dACN o w?hAN Ud arzANigaN kUNEd. xwadAyih Ed bawEd k? TaN az wiNAh kardaN abAz dArEd. pAd?xCAyih Ed bawEd k? dArICN i w?hAN Ud a-royiCN i waTTarAN kUNEd. drUsTIh Ed bawEd k? dArICN i wEhAN Ud a-royiCN. i waTTarAN kUNEd. dURsTih Ed bawEd k? TaN Ud rUwAN az aNodag Ud jUd-gohr jUddAg Ud abAg xwEC ham-gohar ham dArEd. CNAyICN Ed bawEd k? pad NEwagih i mad EsT?d MENogAN yazdAN bawaNdag m?N?d, U-C yazd CNAyICN i N? mad EsTEd abar oH barENd Ud aNAgih i abar mad EsTEd az-?C bE barENd u-C bAsTAN az Ox NEwag AyEd.
ایشون هم این­گونه گفتن که واسه مردم هفت چیز بهتره خوب­نامی و اهلایی و سروری و پادشاهی و درستی و ستایش. خوب­نامی اون هستش که آدم همیشه درِ خونه­اش به روی مردمون خوب گشاده باشه. اهلایی اون هستش که آدم اعمال خوب رو واسه روان انجام بده. سروری اون هستش نسبت به نیکان و مستحقان بخشش کنین. پادشاهی اون هستش [که] تن [خود] رو از انجام گناه باز دارین. قدرت اون هستش که آدم نیکان رو نگاه داره و از بدون دوری کنین. سلامتی اون هستش تن و روانش رو گوهری که از شما نیس دور دارین و با کسی که از گوهر شماس همراه باشین. ستایش اون هستش که واسه خوبی که به شما رسیده ایزدان رو تکریم کنین و به جای کسی هم که به سن نیایش نرسیده نیایش کنین و بدی رو از اون دور کنین و همیشه مراقب باشین.[۳۲۵]
۷٫۳٫ توجه به غایات
یکی دیگه از ویژگی­های اخلاق فضیلت­مند توجه به غایاته. بی­شک هر عملی یافته های خاص به خود رو داره و یه آدم متخلق نمی­تونه نسبت به اون­ها بی­فرق باشه. از همین روست که اخلاق فضیلت­گرای زرتشتی می خواد تا همیشه افق­های خوبی و بدی رو هم نشون بده. در دینکرد ششم انجام عمل خوب موجب آرامشه و اونقدر­چه انسانی خوب بود ایزدان بر تن اون­ها حکمرانی می کنن و از طرفی دیگه چون خوبی مردم موجب رامش ایزدانه، پس با انجام عمل خوب، این ایزدان که همیشه آرامش رو با خود به ارمغان دارن، سایه راحتی و آسایش رو بر سر این فرد خواهند گسترانید.[۳۲۶]

صبغۀ دینی
معنی اساسی دیگری که دراخلاق فضیلتی اندرزنامه­ها به چشم می­خورد، وجود واژه دین در عبارات خیلی از این اندرزهاه. امروزه فیلسوفان اخلاق فضیلتی معاصر نقشی مهم رو واسه دین در نظر می­گیرند و به اون اقرار دارن. اونا حتی این خرده رو بر الهی­دانان گرفته­ان که در طول مدت تسلط اخلاق وظیفه و نتیجه اون­ها فقطً به اخلاق امر الهی توجه داشته و از اخلاق فضیلت غافل بوده­ان.
اینجا لازمه معنی دینی بودن نظام اخلاقی اندرزها روشن شه. اخلاق دینی در اصطلاح فلسفه اخلاق چیزیه که تقریباً در زیر قانون­گرایی قرار داره و از اون هم به نظریۀ فرمون الهی تعبیر
می­شه. به این مثال توجه کنیم: همۀ ما کشتن ناروای آدم­ها رو ظلم و چیزی غیر اخلاقی می­دانیم. دو رهرو از راهی دور سر می­رسند و در نزدیکی شهری، زیر سایۀ یه درخت بساط استراحت رو پهن می­کنن. کودکی بازی­کنان از کنار این دو مسافر می­گذره. یهو یکی از مسافران به سمت بچه رفته و تو یه چشم به هم زدن دشنه­ای رو در قلب بچه فرو می­کنه. حال این عمل ظالمانه بوده و قاتل عملی نادرست رو انجام داده؟ این داستان گوشه ­ای از حکایت خضر و موسیه. پیروان نظریۀ فرمون الهی درباره این قتل خواهند گفت که نه؛ خضر عمل ناصوابی رو انجام نداده چون خدا عالم و قادر و خیر محضه و اونقدر­چه فرمانش به عملی تعلق گیرد، اون عمل هم خیر میشه. به بیان دیگه اون­چه رو که خدا حکم به جواز اون داده یا متعلق امر یا نهی خود قرار می­دهد، به ترتیب درست، واجب و نادرست میشه.[۳۲۷]
حال به بحث خود باز می­گردیم و می­بگیم دینی بودن اخلاق زرتشتی هیچوقت به معنی اخلاق الهی که بعضی اون رو قسمی از اخلاق قانون­گرا دونسته­ان نیس و اتفاقاً ویژگی خاص اخلاق زرتشتی اون هستش که بیشتر از اینکه مثل اخلاق ادیانی مثل یهودیت، مسیحیت و اسلام که صبغه­ای الهی دارن و اصل فرمون­ الهی در اون­ها ساری و جاریه، در اخلاق زرتشتی اتفاقاً این انسانه که دارای اصالت بوده و اونه که باید به ایزدان و مردم کمک کنه. دینکرد ششم در بعضی موارد حتی دین رو با گزاره­های اخلاقی یکی می­دونه و می­گوید:
U-CAN EN-?z a’oN daCT kU dEN hAN bAwEd k? pad harw dAm xwArih kUNEd.
ایشون هم این­گونه گفتن که دین اون هستش که آسایش رو واسه هر آفریده­ای [آماده] کنین.[۳۲۸]
دینی خوندن اخلاق اندرزنامه­های پهلوی به چند دلیله. اول اینکه اینجور اخلاقی خوشبختی رو منحصر در دنیا نمی­دونه و جنبۀ اون جهانی رو هم واسه پیروان خود ترسیم می­کنه. از این رو تلاش داره تا اون رو با مبدأ و معاد پیوند دهد.
U-CAN EN-?z a’oN daCT kU farrOx O mard k? pad rAh i CAh raw?d c? ka-z abEr NihANihA rAw?d Eg-?z pad zamAN o xAN rasEd. Ud dUC-farrOx aw? Mard k? pad rAh i abE-rAh rawEd, c? caNd TUxCagihA-Tar Eg o xAN dur-Tar. Ud rAh i CAh dEN Ud xAN wahiCT.
ایشون هم این­گونه گفتن که خوش­بخت اون کسیه که به راهِ شاه رود، چون که اینجور کسی که با وقار در این راه قدم بر می داره به هنگام به خونه می­رود و بد فروخ کسیه که راه رو به بی­راه س رود. چون که هر چی بیشتر تلاش کنه، از خونه دورتر شه. راهِ شاه همون دین و خونه همون بهشته.[۳۲۹]
در مواردی دینکرد ششم خوب فرجامی رو نجات روان از دوزخ می­دونه،[۳۳۰] در جای دیگه میونه روی رو راه رسیدن به بهشت می­دونه[۳۳۱] و در جای دیگه به درویشون پیشنهاد می­شه که لجبازی نسبت به ثروتمندان رو کنار بذارن تا به دوزخ نرسند.[۳۳۲] که همه نشون از بخشش توجه حکمای اخلاقی ایران باستان به مسئلۀ خوشبختی در اخلاق دینی زرتشتیه.
پیشنهاد به ایمان هم دلیل دیگه ایه مبنی بر این که اخلاق فضیلتی اندرزنامه­ها رنگ و بویی دینی داره. پیرو دین زرتشتی باید باور داشته باشه که اورمزد خیر محضه و همۀ خوبی­ها از اونِ اونه[۳۳۳] و جایزه و جزای مردم هم بر عهدۀ این دو هستش.
U-CAN EN-?z a’oN daCT kU Ohrmazd Ud ahr?maN harw 2 abar kAmag i mardOmAN NICiNEd Ud k? Ohrmazd bUrdAr Eg-?C mizd az OhRmazd Ud k? ahr?maN bURdAr Eg-?C mIzd az ahr?maN. Ud mardOmAN abEr TUxCAg bawICN kU Ta Ohrmazd bUrdAr bawEM kU-mAN mIzd az Ohrmazd i xwadAy bawEd, c? k? ahr?maN bUrdAr Eg-?C mIzd aNAgih.
ایشون هم این­گونه گفتن که هر دوی اورمزد و شیطون برابر کام مردمون می­شینن و اون­که اورمزد­بُردار باشه مزد از اورمزد [گیرد] و اون­که شیطون­بُردار باشه جزایش با شیطون [است]. و مردم کوشا می­باید اورمزدبُردار باشن که ما رو باید مزد از اورمزد خدای باشه چون اون­که شیطون­بُردار باشه مزدش بدیه.[۳۳۴]
در اندرز آذرباد ماراسپندان اینجور آمده که:
در ایمان به دین بسیار کوش چه بزرگ­ترین خوشحالی و راضی بودن دانایی و بزرگتر ( از اون) امید مینوه.[۳۳۵]


فرم در حال بارگذاری ...

« بررسی عوامل موثر بر توانمندسازی کارکنان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی91- قسمت 16ارائه نحوه بکارگیری تجهیزات ITS برای بهینه سازی منابع و امکانات در مدیریت بار و حمل ونقل جاده ای مطاله موردی ( بهبود سامانه درگاه ملی بار با بکارگیری سیستم های اطلاعات مکانی GPS)- قسمت ۲۷ »
 
مداحی های محرم